1

صدور پروانه ساخت برای تهیه کننده سرمایه گذار زندانی+صدور پروانه برای یک مدیر حوزه+صدور پروانه برای مدیر هنروتجربه+صدور یک پروانه دیگر

سینماروزان: شورای صدور پروانه ساخت در جلسه اخیر خود با چهار فیلمنامه موافقت کرد.

به گزارش سینماروزان از جمله پروژه های پروانه گرفته “آفتاب نیمه شب” نام دارد به کارگردانی شهریار بحرانی که نام محمد حسینی مدیر مرکز تولید متن سازمان سینمایی حوزه هنری بعنوان نویسنده اش ذکر شده.

حسین صابری که فیلم “فردا” را با سرمایه گذاری احسان دلاویز تولید کرده بود پروانه ساخت “کارو” را گرفته است. احسان دلاویز در دادگاه متهمان بانک سرمایه به ده سال زندان محکوم شده است.

جعفر صانعی مقدم مدیر هنروتجربه هم پروانه ساخت “ملخ” را گرفته!!

فهرست کامل پروانه های صادره به شرح ذیل است:

–“ملخ” به تهیه‌کنندگی جعفر صانعی مقدم،کارگردانی و نویسندگی فائزه عزیز خانی

–“سلفی با رستم” به تهیه‌کنندگی ،کارگردانی و نویسندگی حسین قناعت

— “کارو” به تهیه‌کنندگی حسین صابری،کارگردانی احمد مرادپور و نویسندگی فهیمه سلطانی

–” آفتاب نیمه شب” به تهیه‌کنندگی وکارگردانی شهریار بحرانی و نویسندگی سیدمحمد حسینی




پروژه ها و افراد مرتبط با محکومان بانک سرمایه کدامند؟⇐از “شهرزاد۱” تا “میلیونر میامی” و جشنواره “مدافعان حرم”/از “شاهگوش” و “ماه تی تی” تا “لامپ صد” و “فردا”/از حسن فتحی و داوود میرباقری تا بازرس خانه سینما و همکار خبرگزاری اصولگرا/از سعید ملکان و محسن محسنی نسب و عبدالله اسکندری تا مدیرعامل سابق انجمن دفاع مقدس!

سینماروزان: با اعلام احکام حسین هدایتی، محمدهادی رضوی و احسان دلاویز از متهمان بانک سرمایه و مشخص شدن اینکه این سه نفر رویهم به 50 سال حبس و رد مال و 156 ضربه شلاق محکوم شدند بد نیست مروری داشته باشیم بر پروژه ها و افرادی که حمایت این سه محکوم را داشته اند.

هادی رضوی به جرم اخلال عمده در نظام اقتصادی به ۲۰ سال حبس، رد مال و ۷۴ ضربه شلاق و محرومیت از خدمات دولتی محکوم شده است. احسان دلاویز نیز به جرم معاونت در اخلال در نظام اقتصادی به ۱۰ سال حبس محکوم شده است. حسین هدایتی نیز به جرم اخلال در نظام اقتصادی به ۲۰ سال حبس، محرومیت دائم از بکارگیری در خدمات دولتی و رد مال معادل ۴۸۸ میلیارد تومان به نفع بانک سرمایه و به تحمل ۷۴ ضربه شلاق در انظار عمومی محکوم شد.

حسین هدایتی دارای سابقه حمایت از تولید سریال ناتمام “ماه تی تی” به کارگردانی داوود میرباقری و تهیه کنندگی مهران برومند بود.

محمدهادی رضوی داماد محمد شریعتمداری به غیر از سرمایه گذاری در فصل اول “شهرزاد” و حمایت و ریاست شورای سیاستگزاری جشنواره فیلم “مدافعان حرم” چنان که در دادگاهش روایت شد در تولید فیلمی به نام “بی حساب/میلیونر میامی” هم نقش داشت.

کارگردانی “شهرزاد” را حسن فتحی برعهده داشت و کارگردانی “میلیونر میامی” را مصطفی احمدی بازرس خانه سینما!!! دبیری جشنواره مدافعان حرم را نیز حمید یادروج از همکاران سابق یک خبرگزاری اصولگرا برعهده داشت.

سعید ملکان نیز علاوه بر حضور به عنوان مجری طرح در “شهرزاد1” تهیه کنندگی “میلیونر…” را برعهده گرفته بود.

احسان دلاویز مشاور جوان رییس اصلاحات کار هنریش را زودتر از محمدهادی رضوی و با حمایت از تولید سریال “شاهگوش” شروع کرد. “شاهگوش” را داوود میرباقری کارگردانی کرد.

دلاویز در تولید دو فیلم “فردا”ی مهدی پاکدل-ایمان افشاریان و “لامپ صد”سعید آقاخانی نیز به عنوان سرمایه گذار حضور داشت.

تهیه کنندگی “فردا” را حسین صابری برعهده داشته که در ماههای اخیر تجربه مدیریت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس را هم پشت سر گذاشت!!! تهیه کننده “لامپ صد” هم محسن محسنی نسب بود.

عبدالله اسکندری گریمور برجسته وطنی به نوعی هم مشمول همکاری با رضوی و هم دلاویز میشود چون اسکندری هم در تیم تولید “شهرزاد” و هم تیم تولید “شاهگوش” حضور داشت.

اگر میخواهید سیاهه کامل همکاران این دو محکوم را پیش رو داشته باشید کافیست فهرست تمام عوامل درگیر در پروژه های مطروحه را کنار هم بگذارید.




استفاده ابزاری از تنگدستی همبازی رضا کیانیان برای کمک به فروش یک فیلم؟!

سینماژورنال/حامد مظفری: عیان شدن ماجرای دستفروشی یکی از بازیگران قدیمی سینمای ایران با نام احمدرضا اسعدی که سالها پیش در فیلم کودکانه “پاتال و آرزوهای کوچک”همبازی رضا کیانیان بود، به جای آن که موجب شکل گیری یک عزم جمعی برای کمک به این هنرمند شود، شده است عاملی برای شوآف تهیه کننده یکی از آثار گروه سینمایی تازه تاسیس.
به گزارش سینماژورنال در شرایطی که نه فقط پیشوایان دین اسلام مرتب بر نگه داشتن حرمت مستمندان هنگام دستگیری از آنان تاکید دارند که کتب معارف و تعلیمات دینی مقاطع مختلف تحصیلی ما پر شده از توصیه در این باره اما متاسفانه در حمایت از بازیگری با عزت نفس چنان سوءاستفاده تبلیغاتی صورت می گیرد که بیا و ببین.
در روزهای اخیر تهیه کننده یکی از آثار گروه سینمایی تازه تاسیس نشستی را با این بازیگر داشته و قول داده که تمام فروش فیلمش به ایشان تعلق گیرد.

هدف نیک/روش ناپسند
در نیک بودن تصمیم این تهیه کننده شکی نیست اما اینکه خبر حمایتی که گره خورده است به نام فیلم و فروش آن به همراه تصویر مظلومانه این بازیگر در برابر تهیه کننده، مرتب در فضای رسانه ای پخش شود چه معنایی دارد جز استفاده ابزاری از مفهومی به نام دستگیری.
جالب است که برخی هنرمندان نیز با قرار دادن این تصویر در صفحات اجتماعی خود مخاطبان را تشویق میکنند به دیدن فیلم موردنظر بروند تا کمک بیشتری از بازیگر بخت برگشته صورت گیرد.
کمی عمیق تر در این ماجرا بنگریم متوجه می شویم به گونه ای کاملا غیرمستقیم احمدرضا اسعدی به آیکونی تبلیغاتی برای کمک به فروش فیلم بدل شده است!

از مردمان بامرام روزگار درس بیاموزیم
یادمان نمی رود که انتشار گزارشی درباره دستفروشی  بازیگر “ساعت خوش” در سینماژورنال در کنار همه تلخیهایش(اینجا را بخوانید) سبب ساز آن شد که چند بانوی نیکوکاری که نه تهیه کننده سینما بودند و نه حتی ربطی به عالم هنر داشتند کنار هم قرار گرفته و با هدیه کردن پس انداز خود به این بازیگر قدری از مشکلات وی را بکاهند. اما فکر می کنید این هدیه دادن چگونه صورت گرفت؟
این بانوان حتی نخواستند بازیگر موردنظر نام آنها را بداند و صرفا با یک تماس تلفنی و دریافت شماره حساب، کمک خود را به وی پرداخت کردند.
از آن طرف یکی از بانوان بازیگر سینما و تلویزیون نیز بارها در پوشش یک مشتری عادی به سراغ بساط دستفروشی این بازیگر رفته و با خرید تعداد زیادی دی.وی.دی از وی کوشید برای چند شب هم که شده او را با دست پر به خانه بفرستد. البته که این بازیگر نه به سبک هنرمندنمایان روزگار ما تصویری از خود و این بازیگر در صفحه اجتماعیش قرار داد و نه کوشید کمک خویش را در بوق و کرنای رسانه ها کند.

پوستر "پاتال و آرزوهای کوچک"
پوستر “پاتال و آرزوهای کوچک”/او که گوش کیانیان را می پیچد احمدرضا اسعدی است!

وعده کمک را در بوق نکنید
بله، او که می خواهد کمک کند طوری به یاری می شتابد که حتی نامش را کسی نمی داند و او که قصد راه اندازی پروپاگاندای تبلیغاتی برای خود  دارد وعده کمک-و نه خود کمک- را چنان فریاد می زند که همه از آن باخبر شوند.
سخن خود را با روایتی از سیدالشهداء به پایان می بریم؛ همو که این روزها نمایش فیلمی درباره ایشان به موضوع مجادله بسیاری از سینماگر گرفته تا سیاستمدار بدل شده است.
می گویند مردی از انصار محضر امام حسین(ع) شرفیاب شد و تصمیم داشت که حاجتش را با ایشان مطرح کند. حضرت که می دانست بیان نیازهای ایشان حتی فقط با خود وی اسباب شرمندگیش را فراهم می کند، به او فرمود: ای برادر انصاری! آبروی خود را حفظ کن و درخواست خود را شفاهی و رو در رو مطرح نکن، بلکه حاجتت را در نامه ای بنویس و بیاور تا من آنچه در نامه نوشته ای و سبب خوشحالی تو می شود به خواست خدا بر آورده سازم.