1

ابوالحسن داوودی: اختلاف نظر با مدیران حوزه هنری موجب عدم اکران “زادبوم” است/این فیلم پروانه نمایش دارد

سینماژورنال: ابوالحسن داوودی کارگردانی که تازه ترین فیلمش “رخ دیوانه” این روزها روی پرده است یک فیلم اکران نشده به نام “زادبوم” را هم در کارنامه دارد.

به گزارش سینماژورنال “زادبوم” حدودا 6 سال قبل ساخته شد و در جشنواره فجر بیست و هفتم هم اکران شد اما در این سالها فرصت اکران نیافت.

درباره عدم اکران این فیلم همواره صحبت از توقیف به دلیل مضمون بود اما داوودی در تازه ترین گفتگویش که با فرانک آرتا در “شرق” انجام شده این مساله را مطرح کرده که فیلم پروانه نمایش دارد اما اختلافات با حوزه هنری که ارگان سرمایه گذار فیلم بوده باعث عدم اکران آن است.

“زادبوم” پروانه نمایش دارد

داوودی با اشاره به اینکه پروانه نمایش “زادبوم” صادر شده می گوید: “زادبوم” هفت، هشت‌ماه قبل، پروانه نمایش گرفت و مشکلی برای اکران ندارد. منتها اختلاف‌نظری با مدیران جدید حوزه هنری به‌وجود آمد. چون حوزه هنری ٦٠درصد سرمایه‌گذار این فیلم است. از آنجا که من تهیه‌کننده این کار بودم، عملا می‌توانستم فیلم را اکران کنم و ٦٠درصد عوارض حوزه را به آنها پس دهم. اما احساس کردم به فضای آرام‌تری احتیاج داریم. چون در این فضا می‌توانیم بعضی از مشکلاتی که هست را نه‌تنها در مورد این فیلم، بلکه درباره فیلم‌های دیگری نیز حل کنیم. خوشبختانه مقدمات این مساله فراهم شده. با این مقدمه نمایش فیلم «رخ دیوانه» زودتر اتفاق افتاد و در این اکران از خدمات سینماهای متعلق به سینمای حوزه هم برخوردار شدم. ازاین‌نظر اتفاق خوبی افتاد تا بعدا راحت‌تر بتوانیم با همکاری حوزه فیلم «زادبوم» را هم اکران کنیم.

“زادبوم” هیچ وقت توقیف نبود
این کارگردان ادامه می دهد:  واقعیت این است که “زادبوم” بیشتر دستخوش سوءتفاهمات بود تا اینکه مشکل جدی داشته باشد. همان موقع که فیلم در جشنواره فیلم فجر اکران شد، فیلم دچار گرفتاری‌هایی هم شد. اما بعدا در کمال شگفتی متوجه شدم که فیلم هیچ‌وقت توقیف نبوده است! به گزارش سینماژورنال داوودی در پاسخ به این سوال که آیا “زادبوم” حتی در دوره شمقدری هم توقیف نبوده بیان می دارد:
حتی آن ‌زمان فیلم در شورای پروانه نمایش مطرح شده و فقط اصلاحیه خورد. اما عجیب این بود که هیچ‌وقت این اصلاحیه‌ها به من که تهیه‌کننده فیلم هم بودم، اعلام نشد!

بعد از 1388 حساسیتها زیاد شد و برخورد عقلایی، ضعیف!
این کارگردان درباره اینکه با وجود اینکه فیلم توقیف نبوده پس چرا اکران نشده بیان می دارد: شاید دوستان به‌دلیل شخصی سعی داشتند که این فیلم خیلی مطرح نشود. چون این فیلم در جشنواره فیلم فجر چند جایزه گرفت. در بخش بین‌الملل دوجایزه سیمرغ دریافت کرد. در بخش سینمای ایران هم سیمرغ گرفت و مهم‌تر اینکه با گرفتن سیمرغ طلایی «نگاه ملی» مورد تایید هم واقع شد. بعد از وقایع سال١٣٨٨ به نظر می‌رسید که حساسیت‌ها آنقدر زیاد شده که در بعضی موارد برخورد عقلایی ضعیف شده است. فیلمی که سه‌سال قبل نطفه فکر آن بسته شده بود را به زمان حال تسری دادند و درنهایت نمایشش درآن شرایط مجاز به‌نظر نرسید.

سری که درد نمی کرد را دستمال نبستند!!!
وی می افزاید: شاید براساس این قول معروف «سری که درد نمی‌کند، دستمال نمی‌بندند» ترجیح دادند فیلمی مثل «زادبوم» اکران نشود تا مشکلات خودشان کمتر شود.




آیا نسخه اصلی “رخ دیوانه” در کاخ جشنواره به نمایش درآمد؟

اولین پرسشی که بعد از تماشای “رخ دیوانه” ابوالحسن داوودی به ذهن خطور میکند این است که آیا همین نسخه به نمایش درآمده در کاخ جشنواره بوده که در سینماهای مردمی با اقبال مخاطبان روبرو شده یا فیلم دو نسخه داشته که نسخه ای دیگر از آن در سینماهای مردمی اکران شده است.

سینماژورنال/حـــامد مظفـــری: مخاطبان درام غیرخطی “تقاطع” انتظارات بالایی از “رخ دیوانه” داشتند بخصوص که از روز ابتدایی جشنواره تا به امروز مرتب بر نام این فیلم به عنوان اثر مردمی جشنواره تاکید شده بود با این حال اسفناک است که بگوییم ابوالحسن داوودی حتی از خودش هم جامانده است. انگار بیکاری 5 ساله این فیلمساز که به دلیل توقیف “زادبوم” ایجاد شده بود بدجوری باعث عقب ماندن وی از سینمای روز شده است و همین می شود که برخورد مخاطب با “رخ دیوانه” دقیقا برخوردی باشد که در برخورد با سریالهای پلیسی محمدرضا آهنج یا ملودرامهای حسین سهیلی زاده روی می دهد.

داوودی بلحاظ ایده اولیه یا همان پیش نویسی که زمینه خلق اثر شده دست روی مضمون خوبی گذاشته است؛ جریان دوستیهای اینترنتی و گروههای شکل گرفته در فضای مجازی که وقتی از این فضا خارج شده و به فضای بیرونی می رسد تناقضات فراوانی را رقم می زند.

اما این ایده اولیه از یک طرف به شدت قابل پیش بینی و دور از خرق عادت توسعه یافته و از طرف دیگر اجرای اپیزودیک‌وار آن که در نسخه فعلی پر است از راشهای اضافی باعث شده “رخ دیوانه” تقریبا از نیمه به بعد خسته کننده شود.

اجرای نادرست مفهوم رکب زدن

مفهومی با نام “دست بالای دست بسیار است” که در بسیاری از آثار مختلف سینمای جهان از آثار جنایی گرفته تا حتی ملودرامها، با رَکَب زدن های متوالی کاراکترها به یکدیگر روایت میشود اگر اجرای درستی داشته باشد حتما میتواند زمینه ساز بروز هیجان های فراوان به مخاطب و البته تعقیب فیلم توسط مخاطب شود. همین ساخته اخیر وودی آلن با عنوان “جادوی مهتاب” نیز به واسطه ماجرای رکب زدن دو دوست به یکدیگر است که قابل تحمل می شود.

ای کاش این ورود و خروج شخصیت هوشمندانه تر بود

اما مشکل اینجاست که “رخ دیوانه” داوودی بلحاظ اجرا گافهایی دارد که نبض فیلم را می گیرد. مهمترین گاف در خلق بدمنی شکل میگیرد که بناست از چند جوان که درگیر یک ماجرای قتل شده اند اخاذی کند. این بدمن دقیقا از جایی وارد داستان می شود که یکی از جوانان از داستان بیرون می رود.

طبیعی است که وقتی درست لحظاتی بعد از غیبت این جوان، ماجرای اخاذی آغاز میشود، اولین ظنّی که مخاطب نسبت به هویت این اخاذ پیدا میکند همان جوانی است که از ماجرا خارج شده! از آن بدتر اینکه نقش این جوان را ساعد سهیلی بازی میکند که صدایش برای مخاطب آشناست حتی وقتی بناست با تغییر صدا، خود را شخصیتی موهوم جابزند که شاهد ماجرای قتل بوده!

دعوت به تماشای بازیهایی که لو می رود

گاف دوم “رخ دیوانه” در لحن روایی آدمهایی است که به شدت رفتار و گفتارشان قابل پیش بینی است. کافی است یک ربع فیلم دیده شود تا حدس بزنیم همه به نوعی در حال بازی کردن و به اصطلاح سرکار گذاشتن یکدیگرند. نامگذاری اپیزودهای فیلم به نام “بازی” نیز حدس مخاطب را به یقین نزدیکتر می کند و البته که در ادامه نیز با هویدا شدن تصمیماتی که کاراکترها برای رکب زدن به یکدیگر گرفته اند تا پایان اثر هم قابل پیش بینی است.

تیپهای “تقاطع” اینجا هم هستند

گاف بعدی فیلم داوودی تیپهایی هستند که درست از “تقاطع” به “رخ دیوانه” پا گذاشته اند. بیژن امکانیان همان پدر نگران و مغموم “تقاطع” است که اینجا هم با فرزند جوانش مشکل دارد. جوانانی که در مرکزیت قصه قرار گرفته اند از پیروز تا غزل و حتی ماندانا نیز کاملا شباهت دارند با جوانان سطحی گرای “تقاطع”؛ جوانانی که انگار کاری جز بطالت ندارند و همین که به قولی سر یکدیگر را بتراشند برایشان کافی است! درباره تیپ مادران خطاکار فیلم که به مانند زنان بدنام فیلمفارسیها هستند هم چیزی نگوییم بهتر است.

از یارانه 45 هزارتومانی تا رهن 35 میلیونی

این گافها را که بگذاریم کنار طعنه های سطحی سیاسی-اجتماعی که در فیلم وجود دارند و از یارانه 45 هزار تومانی گرفته تا قیمت رهن 35 میلیونی خانه ای 50 متری در پامنار را شامل میشود، فقط و فقط افسوس میخوریم بابت تلف شدن یکی از فیلمسازان نسل دوم سینمای ایران. گویا متوقف شدن جوشش هنری فیلمسازان نسل اول از کیمیایی گرفته تا مهرجویی حالا به نسل دوم رسیده و به امثال ابوالحسن داوودی نیز امیدی نیست.

آیا “رخ دیوانه” نسخه دومی هم دارد؟

البته که بعد از تماشای درامهایی به شدت منسجمتر نظیر “خانه دختر” و “عصر یخبندان” و سانسهای اضافه “ایران برگر” در سنیماهای مردمی این پرسش هم به ذهن خطور می کند که آیا “رخ دیوانه” میتواند بهترین فیلم مردمی جشنواره باشد؟

با کیفیتی که از نسخه ارائه شده در کاخ جشنواره دیده ایم بعید است مخاطبان به آن رأی مثبت داده باشند. شاید هم نسخه های متفاوتی از فیلم در سینماهای مختلف اکران میشود و آرای مثبت به نسخه ای داده شده که در کاخ جشنواره به نمایش درنیامد.