ادعاهای سازنده مستندی ارگانی با محوریت مصدق⇐نزدیک بود در تحریریه «شرق» کتک بخوریم!/«کیهان» ما را متهم به تحریف تاریخ کرد
سینماروزان: در آستانه ۲۸ مرداد، تلویزیون بار دیگر سراغ پخش مستند «آقای نخست وزیر» رفت. دست خالی مستندسازان داخلی در پرداختن به موضوع مهم ۲۸ مرداد و اینکه چرا بعد از دو سال از پخش مستند «آقای نخست وزیر» هنوز اثر تازهای در سطح این کار پژوهشی تولید نشده، موضوعی بود که محمدصادق عابدینی در گفتوگو با محمدرضا امامقلی، کارگردان مستند «آقای نخست وزیر» در روزنامه «جوان» به آن پرداخته است.
امامقلی در این گفتگو ادعاهای خاصی را هم درباره برخورد رسانه های سیاسی با مستندش بیان کرده است و اینکه از منتهی الیه راست تا انتهای چپ نواخته شده است. این ادعاها در شرایطی بیان شده که «آقای نخست وزیر» حمایت سازمان هنری-رسانه ای اوج و سفیرفیلم را در تولید داشته است!!!
چرا درباره وقایع سال ۳۲ و روز ۲۸ مرداد اینقدر کم مستند ساخته شده؟
به نظرم دو دلیل دارد، اول اینکه برای خیلیها وقایع سال ۳۲ مسئله نیست! و از آن مهمتر اینکه تولید مستند درباره چنین موضوعاتی نیازمند تحقیق و پژوهش وسیعی است که باعث میشود کمتر کسی سراغ آن برود.
فارغ از نوع نگاه و اینکه چقدر میتواند یک مستند مغرضانه یا صادقانه تولید شود هر وقت مستند تاریخ سیاسی از شبکههایی مانند «بی بیسی» یا «من وتو» پخش شده، در داخل بازتاب زیادی داشته است، پس چرا این بازتابها و استقبالها باعث نمیشود در داخل کشور کارهای تاریخی بیشتری تولید شود؟
مستندهای تاریخی خیلی جذابیت دارند ولی همان طور که گفتم نیازمند تحقیق فراگیر هستند، خیلی از منابع در دست نیست و دسترسی به تاریخ شفاهی هم سخت شده است. از سوی دیگر میبینیم که جسارت پرداخت و ریسک انجام چنین کارهایی خیلی کم شده است. مستندساز میترسد جلوی کارش را بگیرند، فیلم توقیف شود یا برچسب بزنند که دارد کار سفارشی میکند یا تحریف تاریخ کرده!
بعد از ساخت «آقای نخست وزیر» با نقدهای اینچنینی روبهرو شدید؟ چقدر از نقدهایی که به این مستند وارد شده، منصفانه بوده؟
بله ما هم با چنین برخوردهایی روبهرو شدیم و میشود گفت: بخش زیادی از این برخوردها غیرمنصفانه بوده است. جریانهای سیاسی همیشه به دنبال ماهی گرفتن از آب گلآلود هستند. آنها هر ماجرایی را سیاست زده نگاه میکنند و در هر قصه تاریخی دنبال پیدا کردن شخصیتهای مدنظر خودشان هستند، اگر هم پیدا نکنند، شروع میکنند به انگ زدن. پس از پخش مستند «آقای نخست وزیر» نزدیک بود ما را در تحریریه روزنامه شرق کتک بزنند. از آن طرف هم روزنامه کیهان نقد نوشت و ما را متهم به تحریف تاریخ و گفتوگو با عناصر مرتد کرد.
اشاره کردید که ۲۸ مرداد برای خیلیها «مسئله» نیست! چرا؟ مگر ما هنوز هم بزرگترین دشمن سیاسیمان امریکا نیست و با دولت این کشور مشکلات عدیده نداریم؟!
پرداختن به موضوعات چالشی، جسارت میخواهد، به خصوص اگر آن مسئله چالشی، مناقشهای تاریخی که هنوز تکلیف آن مشخص نیست، باشد. ورود به این مناقشات یعنی اینکه هنرمند باید هزینه پرداخت کند. وقتی پای امریکا و انگلیس هم وسط میآید این پرداخت هزینه جدیتر هم میشود. شما نمیتوانید به عنوان مستندساز، روی بند راه بروید، باید در کار مستند طرف حق و باطل را مشخص کنید. به نظرم تنها کسانی میتوانند این کار را به درستی انجام بدهند که تفکر انقلابی داشته باشند. تا انقلابی نباشید حاضر به پرداخت هزینه نیستید.
چند سالی است بر اساس همین تفکر، میبینیم که بچههای انقلابی در کار تولید مستند فعال شدهاند!
بله، عمده مستندهای تاریخی که در این سالها تولید شده محصول کار بچههای جبهه انقلاب اسلامی است که جسارت دارند و به مسائل ورود پیدا میکنند.
چه موضوعی در حوزه مستندسازی وقایع ۲۸ مرداد، وجود دارد که جای پرداختن به آن در آثار مستند وجود دارد؟
یکی از مباحث مهم درباره ۲۸ مرداد که همیشه هم مطرح بوده، اختلاف نظر میان مصدق و آیت الله کاشانی است. این اتفاق باخت- باخت، همیشه در تاریخ معاصر ما وجود داشته و ضربه زده است. ما اینقدر درگیر رابطه مصدق و کاشانی هستیم که نقش امریکا و انگلیس در کودتا را نمیبینیم. امریکاییها با کودتای ۲۸ مرداد ما را یک قرن به عقب انداختند. بعد هم که دیدند این الگو جواب میدهد، بردند در شیلی و چند کشور دیگر اجرا کردند. ریشههای اختلاف میان خواص و بیبصیریتی که در آن روزها شاهد آن بودیم جای پرداخت دارد؛ اینکه انسانهای بزرگ هم در بزنگاهها دچار اشتباه میشوند. ما در «آقای نخست وزیر» به دکتر مصدق پرداختیم و به نظرمان، چون جایگاه حقوقی و اختیاراتی که در دست داشته است بیشتر از آیت الله کاشانی است، تاثیر اشتباههای وی هم بیشتر بوده است، حتی میشود مستند خوبی درباره نقش فدائیان اسلام و شخصیت نواب صفوی در راهاندازی نهضت ملی شدن نفت تولید کرد.
به طور مشخص موضوعی که میشد در «آقای نخست وزیر» به آن پرداخت، اما مورد غفلت قرار گرفت کدام است؟
نقش شبکههای جاسوسی امریکا و انگلیس در سیاستگذاریهای کلان در کشورمان و همچنین تاثیری که این شبکهها در ایجاد اختلاف میان سیاستمداران ایرانی به خصوص اختلاف افکنی میان کاشانی و مصدق ایفا کردهاند.
با توجه به نقدهایی که به «آقای نخست وزیر» است، در صورت ساخت مجدد چنین مستندی چه رویکردی را دنبال میکنید؟
به طور قطع رویکردی که اکنون در مستند دیده میشود را دنبال میکردم. معتقدم مستندساز صرفاً باید وقایع تاریخی را روایت کند. وقتی بدون موضعگیری روایت بیان شود، باب گفت و گو باز میشود. تلاش ما در «آقای نخست وزیر» این بود که باب گفتوگو درباره مصدق باز شود و درباره خدمات و اشتباهات این سیاستمدار صحبت شود، وگرنه ساخت مستندی که بیانیه سیاسی بخواند کار راحتی است.
یکی از نکاتی که درباره «آقای نخست وزیر» وجود دارد این است که چند شخصیت که در این مستند مصاحبه دارند، دیگر در میان ما نیستند!
بله، متأسفانه سه نفر از افرادی که با آنها مصاحبه کردیم از دنیا رفتهاند، آقایان ابراهیم یزدی، ادیب برومند و شاهحسینی از دنیا رفتهاند. میشود گفت: ما مفصلترین مصاحبهها را درباره تاریخ ملی شدن صنعت نفت با این افراد داشتیم. با هر کدام تقریباً دو ساعت گفتوگوی مفصل داشتهایم.
برنامهای برای استفاده از راشهای گفتوگوها دارید؟
بخشی از گفت و گوها که در مستند «آقای نخست وزیر» منتشر نشد در آثار کوتاهی مانند کاری که درباره ۳۰ تیر تولید کردیم استفاده شده و قرار است گفتوگوهای انجام شده پیادهسازی و در قالب کتاب منتشر شود.