1

آقای مرجع فروش اینترنتی بلیت! لطفا نظرات مخاطبان را هوشمندانه‌تر سانسور کن!

سینماژورنال/ورتا چمانی: این روزها اغلب رسانه های مجازی در کنار ایجاد امکان برای مخاطبان جهت امتیازدهی به مطالب، شرایطی را برای انعکاس نظرات مخاطبان نسبت به مطالب هم فراهم کرده اند.

به گزارش سینماژورنال اساس کار هم بر این منوال است که در این بخش تمامی نظراتی که فاقد توهینهای اخلاقی و اعتقادی باشد بی سانسور منعکس شود تا نگارنده هر مطلب از کیفیت نوشته خویش آگاهی یابد.

در سایتهای مربوط به فروش اینترنتی بلیتهای سینما، تئاتر یا کنسرتهای موسیقی نیز عموما این امکان ایجاد میشود که مخاطبان بتوانند نظرات خود درباره فیلم یا نمایش یا کنسرتی که به تماشا نشسته اند را به صراحت بیان کنند.

این انعکاس بی سانسور نظرات مخاطبان نسبت به یک اثر هنری هم دیدی نسبی از کیفیت اثر را پیش روی صاحب محصول قرار می دهد و هم سبب ساز آن می گردد که مخاطبانی که هنوز آن محصول را به تماشا ننشسته اند با آگاهی کاملتری، محصول مطلوب خویش را انتخاب کنند.

اما کافیست نظرات مخاطبان به نفع یک فیلم یا به ضرر فیلمی دیگر در این رسانه ها سانسور شود تا آن گاه ماهیت باکس اظهارنظرات از بین برود.

سانسور نظرات مخاطبان در یک سایت مرجع

متاسفیم که بگوییم تحقیقات سینماژورنال حکایت از آن دارد که این سانسور نظرات مخاطبان در یکی از سایتهای مرجع فروش اینترنتی بلیت سینماها در حال رخ دادن است.

در چند ماهی که از ابتدای سال گذشته است این سایت اینترنتی سعی زیادی داشته که نظرات منفی مخاطبان نسبت به برخی فیلمهای خاص را سانسور کرده ولی درباره برخی فیلمهای دیگر تندترین نقدها را نیز منعکس کند.

از هفته دوم نوروز سینماژورنال مرتب مواجه شد با مخاطبانی که در تماس با این رسانه از سانسور نظراتشان در این سایت گلایه کرده و خواستار اطلاع رسانی درباره آن شدند.

در آن زمان چندین مخاطب از این گلایه داشتند که چرا نظرات منفی کاملا مودبانه ای که درباره “رخ دیوانه”  داده اند از باکس نظرات این سایت حذف شده در حالی که تندترین نقطه نظرات درباره فیلم “ایران برگر” در این سایت بی سانسور منتشر می شود.

سانسور نظرات منفی “گینس”

در روزهای اخیر هم تحریریه سینماژورنال بار دیگر با گلایه های مخاطبانی مواجه شده که به تماشای “گینس” رفته اند و خواسته اند نقطه نظر صریح خود درباره این فیلم را از طریق این سایت به گوش عوامل آن برسانند.

این مخاطبان اغلب کوشیده اند با ادبیاتی محترمانه و بدون استفاده از هر نوع کلمه دور از اخلاقی درباره این فیلم در این سایت نظر دهند اما نظراتشان بعد از تایید اولیه در کسری از ساعت از باکس نظرات این سایت حذف شده است.

حتی در یک مورد استثنایی وقتی یکی از خبرنگاران سینماژورنال اخیرا نقدی درباره مناسب نبودن تماشای دو فیلم از آثار روی پرده برای کودکان و نوجوانان و نیاز به درجه بندی این فیلمها، را در بخش نظرات این فیلم قرار داد هرچند هر دو نظر حدودا یک ساعتی بر روی خروجی قرار داشت اما به یک باره یکی از نظرات که درباره “گینس” بوده از روی خروجی حذف شد ولی نظری مشابه که درباره فیلمی دیگر بود هنوز هم روی خروجی سایت قرار دارد!

با زیرنظر گرفتن باکس نظرات “گینس” در چند روز گذشته هم مشاهده شده ساعت به ساعت نظرات مخاطبانی که نسبت به محتوای این فیلم و الفاظ به کار رفته در آن گلایه داشته اند ممیزی می شود و کلیت نظرات به سمتی رفته که این تصور ایجاد شود رویکرد کلی مخاطبان نسبت به فیلم مثبت است.

با این حال این ممیزی سختگیرانه در دیگر فیلمهایی که همزمان با این فیلم روی پرده رفته اند و مثلا “پاداش” یا “عصر یخبندان” اصلا وجود ندارد و اگر درباره این فیلمها نقد تندی هم نوشته شود به راحتی منتشر می شود.

نزدیکی گردانندگان سایت به مدیران شهری؟

اینکه هدف این سایت مرجع از این سانسور نادرست و نامنصفانه چه بوده مهم نیست و اینکه شایعات درباره نزدیکی گردانندگان این سایت به یکی از مدیران شهری چقدر در روی خوش نشان دادن به برخی فیلمها نقش داشته است را که کنار بگذاریم به این واقعیت می رسیم که این سانسورها در نهایت به ضرر این سایت منجر خواهد شد.

مخاطب دهه نودی را نمی شود فریب داد؛ اینکه مخاطب یکی دو بار نظری محترمانه ولی انتقادی به یک محصول عرضه دارد و نظرش سانسور شود فقط و فقط به بی اعتمادی مخاطب نسبت به رسانه منجر شده است.

درست است که در ظرف زمانی فعلی انحصار فروش بلیت اینترنتی در اختیار شماست ولی اگر دری به تخته خورد و خویشاوندی شما با آن مدیر، در سایه یک خویشاوندی قویتر قرار گیرد و فقط یک سایت همپای این سایت راه اندازی شود که به دور از سانسور به انعکاس نظرات مخاطبان بپردازد آنجاست که زودتر از حد تصور، مخاطب، سایت اولی را کنار زده و سراغ سایت آلترناتیو می رود.

قدری هوشمندانه تر سانسور کنید

پس دوستانی که سایت مذکور را اداره می کنند برای کمک به اعتبار خودشان هم که شده قدری هوشمندانه تر به سانسور نظرات فیلمهای متبوع خویش بپردازند.




کشمکش کارگردان و سناریست “بید مجنون” بر سر یک فیلمنامه معناگرا

سینماژورنال: این روزها فیلمی با نام “یاسین” به کارگردانی جوانی به نام حامد امرایی روی پرده است.

به گزارش سینماژورنال “یاسین” هرچند بواسطه ضعف شرکت پخش کننده و عدم رقابت این شرکت با شرکتهای بزرگ پخش فیلم در ایران نتوانسته اکران قابل قبولی داشته باشد اما اثریست که کوشیده سوژه ای تازه برای ارتباط با مخاطب برگزیند.

فیلمنامه “یاسین” محصول یک کار گروهی است و چهره های مختلفی از تهیه کننده کار محسن علی اکبری تا بازیگر مرد اصلی آن حمید فرخ نژاد و امیر عربی سناریست “سعادت آباد” در توسعه داستان نقش داشته اند.

اما اینکه چطور شد که “یاسین” به جای اینکه فیلمنامه نویس مشخصی داشته باشد نگارش آن به صورت کارگاهی انجام شده به اولین نفری بازمیگردد که نگارش فیلمنامه به وی پیشنهاد شده بود.

حامد امرایی کارگردان “یاسین” طرحی به نام “پرواز زنبورها” داشته و نگارش فیلمنامه کامل آن را به ناصر هاشم زاده سفارش داده است؛ هاشم زاده رفیق سالهای دور مجید مجیدی و نویسنده ای است که در نگارش آثاری چون “بید مجنون” و “آواز گنجشکها” به عنوان سناریست و مشاور فیلمنامه در کنار مجیدی بوده است و ماجرا هم از همین جا آغاز شده است.

چرا که بعد از نگارش فیلمنامه کامل “پرواز زنبورها” توسط هاشم زاده، علی اکبری تهیه کننده کار نسخه ای از اثر را برای مجیدی ارسال کرده و مجیدی نیز ادعا میکند طرح فیلمنامه متعلق به اوست!!!

هاشم زاده فیلمنامه ای نوشت شبیه به “رنگ خدا”

امرایی در این باره به “مشرق” گفته است: براساس طرحی از خودم ، ایشان{ناصر هاشم زاده}  را  برای همکاری دعوت کردم. هاشم زاده  فیلمنامه ای با عنوان «پرواز زنبورها» (عنوان از خودم بود) را نوشتند. قصه، موضوع و سوژه فیلم با روایتی که در فیلم “یاسین” می بینید بسیار متفاوت است. جهان فیلم ، شبیه جهان فیلم «رنگ خدا» آقای مجیدی بود. نمی خواهم بگویم شبیه، اما دنیای فیلم ، به “رنگ خدا”ی آقای مجیدی شباهت داشت.

مجیدی گفت این فیلمنامه متعلق به من است

وی ادامه داده است: پروانه ساخت برای فیلم “پرواز زنبورها” گرفتیم، در آخرین روزهای تصدی مسئولیت جواد شمقدری. وارد پیش تولید شدیم و کستینگ(انتخاب بازیگر ) ما هم انجام شد ، حمید فرخ نژاد به فیلم دعوت شده بود و در واقع یک هفته ای از پیش تولید گذشته بود که محسن علی اکبری طبق رسم معمولی که دارند و کاملا رسم پسندیده ای است ، فیلمنامه را برای تعدادی از همکاران و دوستان فرستادند که نظرشان را بگویند ، از جمله برای مجید مجیدی. مجیدی آن زمان ، آلمان بودند و حین پست‌پروداکشن فیلم “محمد(ص)” فیلمنامه ما را خواندند و زمانی که برگشتند گفتند که این فیلمنامه متعلق به من است و می خواهم بعد از “محمد(ص)” و در آینده این پروژه را کار کنم. ما خیلی شوکه شدیم چون در پیش تولید بودیم.

بیشترین اعتراض مجیدی به هاشم زاده بود

امرایی با اشاره به اینکه اقدام هاشم زاده در استفاده از طرح یکی از فیلمنامه های مجیدی برای نگارش “پرواز زنبورها” ناراحتی کارگردان “محمد(ص)” را موجب شد بیان داشته است: بیشترین اعتراض ایشان{مجیدی} به آقای هاشم زاده بود چون می دانستند که فیلمنامه نویس این کار آقای هاشم زاده است. چون قبلا با آقای هاشم زاده همکاری داشتند و احتمالا این گفتگو هم قبلا در مورد همین موضوع بین ایشان رد و بدل شده بود ، خب اعتراض ایشان به من که نبود ، به آقای هاشم زاده بود.

هاشم زاده گفت مجیدی نه سندی دارد و نه مدرک مکتوبی

البته که این کارگردان جوان برای فهمیدن جزییات ماجرا از هاشم زاده توضیح می خواهد. امرایی در این باره گفته است: ما ریشه یابی کردیم و سریع سرنخ ها را پیدا کردیم. خود آقای هاشم زاده را دعوت کردیم به دفتر. از ایشان پرسیدیم ماجرا چیست ؟ ایشان هم گفت آقای مجیدی نه سندی دارند و مدرک مکتوبی. آقای مجیدی هیچ سند مکتوبی در دست ندارد که ادعا کند این کار مربوط به من است.

متوجه شدیم چند سال قبل مجیدی با هاشم زاده گفتگوی شفاهی داشته است درباره بخشهایی از فیلم

امرایی ادامه داده است: به هرحال وقتی با آقای مجیدی صحبت کردیم، متوجه شدیم چندسال قبل ایشان با آقای هاشم زاده یک گفتگوی شفاهی داشته اند، راجع به بخشهایی از این فیلم مثلا راجع به پسری در دل جنگلهای شمال، که پدرش زنبوردار عسل است و خود پسر بچه، حافظ قرآن است ، مثلا یک سکانس بخصوصی که آقای مجیدی به آن اشاره داشت این بود که این پسر هروقت کنار کندوها و زیر درختی، تلاوت قرآن دارد، زنبورها او را نیش نمی زنند و یک حال و هوای معناگرایانه دارد و به نوعی زنبورها در اطراف او طواف می کنند.

می توانستیم فیلم را بسازیم اما به احترام مجیدی این کار را نکردیم

امرایی تاکید کرده است: به هرحال چنین مدل هایی در فیلم بود که آقای مجیدی بیشتر به این لحظات اشاره داشتند. اما آقای هاشم زاده گفتند که اصلا چنین چیزی نیست و این یک گفتگوی شفاهی بوده و هیچ چیزی ثبت نشده است که بخواهیم بگوییم فیلمنامه نوشته شده یا طرح مکتوب و ثبت شده ای وجود دارد ولی ما به احترام آقای مجیدی، گفتیم وارد این جنجال نشویم، در هر صورت ما می توانستیم این فیلم را بسازیم، پروانه ساخت هم داشتیم.




سانسور نام پخش کننده “اخراجیها” در رسانه اصولگرا

سینماژورنال: در چند سال اخیر همواره یکی از دلایل کاهش فروش فیلمها در سینمای ایران به مافیایی به نام مافیای اکران نسبت داده شده است.

به گزارش سینماژورنال البته که هیچ گاه هم کسی نبوده که جرأت داشته باشد و بگوید این مافیای اکران شامل چه شخص یا اشخاصی است.

به تازگی محسن علی اکبری تهیه کننده ای که زمانی در شورای عالی سینما بود و احتمالا می توانست برای حل معضل این مافیا کاری کند در گفتگو با “تسنیم” فروش پایین فیلم تازه شان “یاسین” را به وجود مافیای اکران نسبت داده و نام یکی از پخش کنندگان یعنی علی سرتیپی را به عنوان را در صدر مافیا آورده است.

فارغ از صحت و سقم آنچه علی اکبری می گوید بازتاب صحبتهای وی در روزنامه اصولگرای “کیهان” است که جلب توجه می کند.

این روزنامه با انعکاس کامل سخنان علی اکبری در جاهایی که وی از علی سرتیپی نام برده بجای نام کامل از “ع.س” یا “س” استفاده کرده است.

پیش از این همین رسانه در برخورد با کارگردان فیلم “قصه ها” نیز همین رویه را در پیش گرفته بود.

به گزارش سینماژورنال علی سرتیپی که سالها پیش از این و با بازی در درامی به نام “قربانی” ساخته دایی اش رسول صدرعاملی وارد سینما شد در سالهای اخیر در کنار تهیه آثاری چون “ورود آقایان ممنوع” و “پل چوبی” به عنوان مدیرعامل دفتر پخش فیلمیران فعالیت داشته است.

 فیلمیران شرکتی است که در سالهای اخید پخش اغلب فیلمهای پرفروش سینمای ایران و از جمله آثار مسعود ده نمکی و سری “اخراجیها” را برعهده داشته است.



توزیع ناعادلانه اکران رمضان به نفع “گینس” و به ضرر “پاداش” و “یاسین”/۱۶ سانس برای “گینس”، ۶ سانس برای “پاداش” و ۴ سانس “یاسین”!!!

سینماژورنال: اکران رمضان 94 در حالی به طور جدی از چهارشنبه گذشته آغاز شده است که بلحاظ توزیع سینماها میان فیلمها اوضاع چندان عادلانه نیست.

به گزارش سینماژورنال چهار فیلم “گینس”، “از رییس جمهور پاداش نگیرید”، “عصر یخبندان” و “یاسین” فیلمهایی هستند که به عنوان آثار سینمایی ماه رمضان روی پرده رفته اند.

در این میان کفه ترازو در توزیع سینما کاملا به نفع “گینس” است که فقط در تهران 20 سالن سینما را در اختیار دارد و البته سینماهای حوزه هنری هم به آن تعلق گرفته است.

“عصر یخبندان” 16 سینما در تهران دارد و البته سینماهای حوزه هم در میان سینماهای آن حضور دارند.

“از رییس جمهور پاداش نگیرید” 13 سالن در اختیار دارد ولی سینماهای حوزه هنری این فیلم را تحریم کرده اند.

“یاسین” فقط 11 سالن در تهران دارد و البته که برای نمایش در میان سینماهای حوزه نیز ممنوعیتی نداشته است.

16 سانس برای “گینس”/ 6 سانس برای “پاداش”!!!

حالا اگر به توزیع سانسهای نمایش این فیلمها فقط در پردیس کوروش بپردازیم بیش از پیش بی عدالتی که در توزیع سانس وجود دارد آشکار می شود.

برای روز شنبه پنجم تیرماه که روز ابتدایی هفته است و طبیعتا مخاطبان سینماها در این روز کمتر از روزهای آخر هفته است برای “گینس” 16 سانس درنظر گرفته شده است. “عصر یخبندان” با دو سانس کمتر 14 سانس دارد.

اما “پاداش” در همین روز فقط 6 سانس دارد و از آن اسفناکتر وضعیت “یاسین” است که فقط 4 سانس در یک روز دارد.

سه فرضیه نادرست در توزیع این بی عدالتی

در توجیه این توزیع ناعادلانه می توان چند فرضیه مختلف را ارائه داد؛ اول آن که “گینس” چون کمدی است حدودا چهار برابر “یاسین” سانس دارد. اگر این طور است پس چرا “پادداش” که آن هم کمدی است فقط 6 سانس دارد؟

دوم آن که چون استقبال از “گینس” در دو روز ابتدایی اکران فوق العاده بوده این توزیع سانس صورت گرفته. اگر این طور است که اقبال از “پاداش” هم با وجود ممنوعیت نمایش در سینماهای حوزه و از جمله آزادی نیز قابل توجه بوده بخصوص که در برخی سینماها در دو روز انتهایی هفته به سانسهای فوق االعاده هم رسیده است.

سومین فرضیه هم می تواند این باشد که حضور بازیگرانی چون عطاران در “گینس” این اقبال را موجب شده. این فرضیه هم نمی تواند چندان صحت داشته باشد چراکه مثلا “عصر یخبندان” هم که در توزیع سانس از “گینس” پایین تر است شماری از ستارگان سینمای ایران از مهتاب کرامتی تا بهرام رادان و فرهاد اصلانی را در خود جای داده است.

فرضیۀ منطقی مراودات پخش کننده-سینماداران

چهارمین فرضیه مرتبط است با نام دفتر پخش و مراوداتی که میان پخش کنندگان و سینماداران وجود دارد. طبیعیست پخش کننده ای که مالک برخی سینماهاست و در برخی از آنها نیز شراکت دارد و البته ارتباطات مالی خوبی با برخی سینماداران دارد می تواند این شانس را داشته باشد که به هنگام اکران آثارش، تعداد بیشتری از سانسهای یک پردیس سینمایی در اختیارش باشد.

در میان تمامی فرضیات قابل ارائه در حل مساله توزیع ناعادلانه اکران بیشتر از همه فرضیه چهارم است که منطقی به نظر می رسد. فرضیه ای که هرچند برای برخی سینماداران منطقی به نظر می رسد اما در تناقض کامل است با مفهومی به نام عدالت که شرط ارائه منصفانه آثار سینمایی به مخاطب است.




ادعای تهیه‌کننده فیلم تازه فرخ‌نژاد: زندگی واقعی یک رانت‌خوار، زمینه‌ساز تولید “یاسین” شد/این رانت‌خوار الان در زندان است!

سینماژورنال: این روزها فیلمی با نام “یاسین” در سینماها روی پرده رفته است. فیلمی که هرچند کارگردان آن حامد امرایی چندان شناخته شده نیست اما هم تهیه کننده اش را می شناسیم و هم بازیگران اصلی اش را.

تهیه کنندگی “یاسین” را محسن علی اکبری برعهده داشت؛ تهیه کننده ای که در سالهای قبل اثر پرهزینه “استرداد” را از او دیده بودیم و بازیگران اصلی فیلم هم حمید فرخ نژاد و پریوش نظریه اند.

انتخاب جمله تبلغاتی “از شما رانتخوار محترم تقاضا میشود این فیلم را نبیند” موجب شد به سراغ علی اکبری رفته و درباره چرایی انتخاب این شعار بپرسیم.

انتخاب شعار تبلیغاتی منطبق است با مفهوم اثر /فیلمنامه براساس یک شخصیت واقعی نگاشته شد

وقتی از علی اکبری پرسیدیم که آیا این جمله صرفا بار تبلیغی دارد یا اینکه مرتبط با مفهوم اثرش است به سینماژورنال گفت: صددرصد این جمله تبلیغاتی منطبق است با مفهومی که فیلم بناست درباره آن سخن گوید. فیلم از مذمومیت پدیده ای به نام رانت خواری و سوء استفاده ها غیراخلاقی می گوید و از ابتدای تولید هم هدفمند این مفهوم را دنبال کردیم.

وی ادامه می دهد: اتفاقا طرح اصلی فیلمنامه براساس شخصیت آدمی نگاشته شده است که از نزدیک او را می شناختم. ایشان آدمی بود ظاهراالصلاح و به شدت پای بند ظاهری به اصول مذهبی اما از جایی به بعد درگیری برج سازی شد و حتی از قاری قرآن بودن فرزندش استفاده می کرد تا بتواند قراردادهای مالی خود را پیش ببرد و به نوعی رانت خواری روی آورد.

این شخصیت سینمایی نبود و الان در زندان است

علی اکبری می افزاید: به هنگام نگارش فیلمنامه “یاسین” و به هنگام تولید سعیمان این بود که مابه ازای واقعی که درباره زندگی آن شخصیت وجود داشت را وارد درام کنیم تا داستان همذات پندارانه شود.

این تهیه کننده درباره اینکه آیا شخصیتی که “یاسین” از زندگیش می گوید از اهالی سینما بوده یا نه و کلا ماهیت وی به سینماژورنال  بیان می دارد: نه، ایشان سینمایی نبود و ربطی به سینما نداشت و همین قدر بدانید که به سبب رفتارهای نادرستش همین الان در زندان است.

فیلم بدون سانسور روی پرده رفته

محسن علی اکبری با اشاره به اینکه سعی کرده در حد توان در فیلمنامه “یاسین” از آن شخصیت، داده بیاورد ادامه می دهد: سعی کردیم تا جاییکه میتوانیم بار رئالیستی کار را بالا ببریم تا مخاطب حسش کند.

اینکه فیلمنامه نویس چگونه می تواند به صراحت یاین معضل اجتماعی را بیان کند و دچار سانسور نشود دیگر پرسش ما از علی اکبری بود و وی در این باره اظهار می دارد: سعی کردیم مفاهیم را طوری لحاظ کنیم که مشکل ممیزی نداشته باشیم. خوشبختانه اداره نظارت چه در مرحله پروانه ساخت و چه پروانه نمایش با ما همراهی کرد.

علی اکبری خاطرنشان می سازد: فیلمی که اکنون روی پرده رفته نیز نسخه اصلی است و بدون کمترین سانسور روی پرده رفته است.




از رانت خواران تقاضا میشود این فیلم را نبینند!+عکس

سینماژورنال: تازه ترین فیلم حمید فرخ نژاد اثریست به نام “یاسین” به کارگردانی حامد امرایی.

به گزارش سینماژورنال این فیلم به تازگی اکران خود را آغاز کرده و پریوش نظریه و حسین سلیمانی دیگر بازیگران آن هستند.

نکته جالب درباره این فیلم که تهیه کنندگی آن را محسن علی اکبری تهیه کننده فیلم پرهزینه “استرداد” برعهده داشته شعار تبلیغی است که برای آن درنظر گرفته شده.

شعاری که این است:”از شما رانتخوار محترم خواهش میشود این فیلم را نبینید!

یاسین
پریوش نظریه و حمید فرخ نژاد در نمایی از “یاسین”