انتقاد تند کارگردان “کلاه پهلوی” از تحریف سخنانش در رسانه منسوب به رییس سابق سازمان سینمایی
|
سینماژورنال: روز گذشته گفتگویی منسوب به سیدضیاءالدین دری کارگردان مجموعه های “کیف انگلیسی” و “کلاه پهلوی” روی خروجی رسانه منسوب به رییس قبلی سازمان سینمایی قرار گرفت.
به گزارش سینماژورنال در این گفتگو دری درباره گروه سینمایی تازه تأسیس “هنروتجربه” گفتگو کرده بود و این طور متبادر شده بود که دری کلا با مفهومی به نام “هنر و تجربه” مشکل دارد.
این کارگردان در گفتگو با سینماژورنال با بیان اینکه علیرغم انتقاداتی که به گروه سینمایی مذکور دارد اما اتفاقا فکر می کند ترکیب هنر و تجربه یکی از راههای پیشرفت سینمای ایران است از تحریف گفته هایش در رسانه مذکور گلایه کرد.
من گفتم تجربه گرایی حق کسی است که امتحان پس داده باشد
سیدضیاءالدین دری گفت: من اصل مفهوم هنر و تجربه را تأييد كرده ام و توضيح داده ام كه رفتن به سراغ تجربه گرایی و اعطای تسهیلات برای تجربه کردن حق كسى است كه تحربه داشته باشند.
وی ادامه داد: كساني كه فاقد تجربه هستند كارشان سياه مشق محسوب ميشود نه یک تجربه نو و بی سابقه اما كسى چون رخشان بنى اعتماد كه تجربه سينماى دراماتيك و داستانى را دارد و يا علیرضا داوودنژاد و امثال آنها ميتوانند حاصل تجربياتشان را در هنر و تجربه بيازمايند و بابى نو بگشايند، نه عده اى كه هيچ سابقه كارى ندارند.
يك شيميست باتجربه ميتواند منشأ تجربه اى جديد باشد
دری افزود: يك شيميست باتجربه ميتواند منشأ تجربه اى جديد باشد و يك فيزيكدان متخصص ميتواند منشأ يك تئورى جديد باشد نه يك دانشجوى سال اول رشته فيزيك. البته نبوغ ممکن است کاری کند که اولین تجربه به اتفاقی متفاوت منجر شود اما نبوغ خصیصه ای استثنایی است که برخی اوقات وجود دارد و نه همیشه.
اینکه گفته شود سینمای ملی همان سینمای تجربی است صددرصد اشتباه است
کارگردان “لژیون” خاطرنشان ساخت: برخلاف آنها که ادعا دارند سینمای هنروتجربه کشف آنان است تا بتوانند به واسطه آن ردیف بودجه بگیرند اما چنین سینمایی که موسوم به اکسپریمنتال experimental است از سالها قبل در همه دنیا از اروپا تا آمریکا وجود داشته است اما هیچ وقت اصل سینمای هیچ کشوری نبوده و ادعای برخی مدیران در این باره که سینمای ملی همان سینمای تجربی است صددرصد غلط است.
دری تاکید کرد: سینمای هنروتجربه یا اکسپریمنتال یک شاخه فرعی از سینمای حرفه ای است و نباید به اصل سينماى يك كشور تبدیل شود.
حرف من جامعیت داشت ولی دوستان آن رسانه کاملا گزينشى مطالب را منتشر كردند
این کارگردان پیشکسوت در پایان گفتگوی خود با سینماژورنال بیان داشت: حرف من جامعیت داشت ولی دوستان آن رسانه کاملا گزينشى مطالب را منتشر كردند. ضمن اینکه بنا بود پیش از انتشار مطلب، آن را با من چک کنند که این کار هم انجام نشد. اين عمل ناجوانمردانه اى است و باعث میشود حس عدم امنيت به سینماگران دست دهد که نکند در هر گفتگویی مطالب شان تحریف شود.
این فیلمساز گفت: در مورد خودم این اتفاق باعث شد که دیگر به هيچ تماس تلفنى رسانه ها پاسخ نخواهم گفت. اين بار اول نيست که چوب اعتمادم را می خورم ولى مسلما بار آخر خواهد بود.
کارگردان “کلاه پهلوی” نسخه ایرانی “فاطما گل” را میسازد!/ سه بازیگر جوان سینمای ایران کاندیدای بازی در نقش “فاطما گل” هستند/برگزاری تست بازیگری برای یافتن بازیگر نقش “کریم”
|
سینماژورنال/ورتا چمانی: سیدضیاءالدین دری کارگردانی که در دهه اخیر فقط در تلویزیون فعال بوده و سریالهایی چون “کلاه پهلوی” و “کیف انگلیسی” را ساخته قصد بازگشت به سینما را دارد.
به گزارش سینماژورنال آخرین فعالیت سینمایی دری به ده سال قبل بازمیگردد که فیلمی به نام “من و دبورا” را ساخته بود. حالا پس از گذشت ده سال و فراغت از ساخت دو سریال انرژی بر و وقت گیر این کارگردان تصمیم گرفته بار دیگر به سینما بازگردد.
سیدضیاءالدین دری برای این بازگشت هم به سراغ سوژه ای رفته که شاید دانستن درباره آن برای خیلیها تعجب برانگیز باشد آن هم در دورانی که مرتب درباره کیفیت پایین سریالهای ماهواره ای شبکه های فارسی زبان می شنویم.
ورسیونی اخلاقی از “فاطما گل”
شنیده های سینماژورنال حکایت از آن دارند که دری تصمیم گرفته ورسیونی ایرانی از سریال “فاطما گل” را در قالب سینمایی کارگردانی کند. وی فیلمنامه اولیه این کار را هم نوشته و مترصد جلب حمایت مقامات سینمایی برای تولید آن است.
در این نسخه سینمایی دری کوشیده داستان را منطبق با مختصات جامعه ایران آداپته کند و برای همین بخشی از نماهای غیراخلاقی که در سریال مذکور وجود داشته مطمئنا در سناریوی دری جایی نخواهد داشت.
سیدضیاءالدین دری کوشیده اقتباس سینمایی خود را منطبق با وجه اخلاقگرایانه داستان و عاقبت کار شخصیتهای منفی و کنتراست آن با فرجام کار شخصیتهای مثبت تصویرسازی کند.
سریالی که خود اقباس از یک رمان است
سریال “فاطما گل” که بواسطه پخش از شبکه های ماهواره یا فارسی زبان نزد ایرانیان شناخته شده است محصول کانال دی تلویزیون ترکیه است. “آی یاپیم” تهیه کننده سریال است.
سناریوی این سریال براساس رمانی با نام “فاطما گل سوسونی” نوشته “ودات تورکلی” نگارش شده است و البته سالها پیش یعنی در اواخر دهه 60 میلادی یک اقتباس سینمایی هم از روی آن صورت گرفته است.
“دو اسی یورینس” و “مِلِک گِن کوگلو” نویسندگان اقتباس تلویزیونی این رمان بوده اند و “هلال سارال” هم کارگردانی سریال را برعهده داشته است.
“بِرِن سات”، “اِنگین آیکورک” بازیگران اصلی سریال هستند که نقشهای “فاطما گل” و “کریم” را ایفا کرده اند.
“سوتاپ اوزالتون”،”سامورو یارووکوک”، “موسی اوزونلر”، “مراد دلتابان” و “اِسرا درمانکیوگلو” نیز دیگر بازیگران سریال هستند.
شومی رفتارهای بد آدمی
این سریال که در دو فصل و 80 قسمت ساخته شده داستان دختری به نام “فاطما گل” را روایت می کند که از سوی سه پسر جوان و البته از طبقه مرفه مورد آزار و اذیت قرار می گیرد و در نهایت این آزار و اذیت به گردن پسری به نام “کریم” می افتد که کمترین نقشی در ماجرا نداشته است.
در نتیجه این اقدام کریم مجبور به ازدواج با “فاطما گل” می شود اما شرایط طوری پیش می رود که تک تک آن سه جوانی که از یک سو “فاطما گل” را آزار داده و از طرف دیگر به “کریم” تهمت زده بودند با سرنوشتی شوم و مرگبار روبرو می شوند.
مذاکره با سه بازیگر جوان برای نقش “فاطما گل”
سیدضیاءالدین دری سعی زیادی کرده که فیملنامه اش را با تاکید بر وجه شوم رفتارهای بد انسان در زندگی دنیوی در کنار توجه به نتیجه ابدی این رفتارها تنظیم کند.
این کارگردان حتی مذاکراتی را هم داشته با سه بازیگر جوان سالهای اخیر سینمای ایران برای سپرده نقش “فاطما گل” به آنها.
یکی از این بازیگران همان کسی است که چند سال قبل از طریق یک تست بازیگری وارد سینما شده و البته در سالهای اخیر نیز مشغول ایفای نقش در فیلمهای متوسط و زیر حد متوسط است. این بازیگر از طریق یکی از رفقای کارگردان خود رایزنیهایی را با دری انجام داده بلکه بتواند با ایفای نقش اصلی ورسیون ایرانی “فاطما گل” خود را احیاء کند.
تست بازیگری برای انتخاب بازیگر نقش “کریم”
دری برای انتخاب بازیگر نقش “کریم” هم برنامه ویژه ای دارد؛ به گزارش سینماژورنال وی تصمیم دارد بجای بازیگر حرفه ای و شناخته شده ایفای نقش این کاراکتر را به یک چهره تازه بسپارد و برای همین مشغول فراهم آوردن مقدمات برپایی تست بازیگری برای انتخاب این نقش است.
کارگردان “کلاه پهلوی”: حتی “اخراجیها” نتوانسته رکورد مخاطبان “گنج قارون” را پشت سر بگذارد/پرفروشترین فیلمهای سینمای ایران اول “گنج قارون” است و بعد “قیصر”!
|
سینماژورنال: سیدضیاءالدین دری کارگردان سرشناس سینما و تلویزیون ایران اغلب کوشیده بدون محافظه کاری و با صراحت نظراتی که درباره اوضاع سینما و تلویزیون کشور دارد را بیان کند.
به گزارش سینماژورنال این کارگردان که سریالهایی چون “کیف انگلیسی” و “کلاه پهلوی” را در کارنامه دارد در تازه ترین اظهارنظرات خود به انتقاد از کسانی پرداخته که از دروغین بودن آمار فروش فیلمها حرف می زنند.
سیدضیاءالدین دری با نگارش یادداشتی که آن را برای انتشار در اختیار “شهروند” قرار داده است از این گفته که کمتر تهیه کننده ای حاضر است آمار فروش فیلمش را بالا ببرد چون دیر یا زود سروکارش با اداره مالیات می افتد و هر چه فروش بیشتری اعلام کند مالیات بیشتری را برایش لحاظ می کنند.
دری در بخشی از یادداشت خود نیز بی تعارف پرمخاطب ترین فیلمهای ایران را “گنج قارون” و “قیصر” دانسته است؛ اولی ساخته سیامک یاسمی و دومی ساخته مسعود کیمیایی.
اگر به آمار فروش شک دارید با سازمان سینمایی تماس بگیرید
این کارگردان با اشاره به مساله آمارهای نادرست از فروش فیلمها بیان می دارد: اعلام فروشهای غیرواقعی اتفاق جدیدی در سینمای ایران نیست و سابقه طولانی مدتی دارد. با این حال فکر نمیکنم فروش فیلمهای نوروزی امسال نادرست باشد، چراکه اغلب این فروشها آنلاین هستند و وزارت ارشاد بر آنها نظارت دارد. اگر کسانی به این موضوع شک دارند میتوانند با سازمان سینمایی تماس بگیرند و از آنها بخواهند تا اطلاعات دقیقتری را در اختیارشان بگذارند.
اگر رقم فروش اشتباه بود نباید اختلاف بالا و پایین جدول این قدر زیاد می شد
دری ادامه می دهد: فروشهایی که تا به امروز برای فیلمهای نوروزی اعلام شده بسیار طبیعی است چرا که تا امروز نزدیک به ٣٢ روز از روی پرده رفتن این فیلمها میگذرد و با توجه به اینکه سینما کم رونق است، چنین فروشهایی باید درست باشد. اگر این فروشها اشتباه بودند نباید آمار فروش فیلم «روباه» و «طعم شیرین خیال» در مقایسه با فروش فیلمهای «ایران برگر»،«رخ دیوانه» و «استراحت مطلق» اینقدر پایین میبودند.
مگر میتوان در سیستم کامپیوتری دست برد
این نویسنده و کارگردان که بیشتر از سه دهه است فعالیت هنری دارد می افزاید: شاید تنها مقداری فروش گیشههای غیرکامپیوتری روشن نباشد، چراکه آمار این گیشهها با فاصله به دست تهیهکنندگان میرسد؛ اما به نظرم این فروشها کمتر از آمارهای اعلام شده هم نمیتواند باشد، مگر میتوانند در نظام کامپیوتری دست ببرند؟! در ثانی، فیلمهای درحال اکران، فروش آنچنانی نداشتهاند که بخواهیم بگوییم همین هم تقلبی است. بالاترین فروش فیلم در جدول متعلق به «ایران برگر» است که تنها دومیلیارد تومان فروخته است و با توجه به بالا رفتن قیمت بلیتها، فروش آنچنانی نیست. هر چند همین هم باعث خوشحالی است. تنها کافی است متوسط بهای بلیت را حساب کنیم تا بتوانیم آمار مخاطبان را در بیاوریم.
بالا بردن آمار فروش به ضرر تهیه کنندگان است
به گزارش سینماژورنال دری سپس با اشاره به مساله بالا رفتن دروغین آمار فروش و اثرات آن بر افزایش مالیات می گوید: شاید برخی این بحثها را به خاطرِ آمار فروش فیلم «شهر موشها ٢» به راه میاندازند، اما آنها باید بدانند که هدف از اعلام فروش بالاتر فیلم، هیچچیزی جز تبلیغات بیشتر نیست. صاحبان و تهیهکنندگان باید برای فروش فیلمشان تبلیغات کنند و تبلیغ تنها به معنی نصب بنر و پوستر یا پخش تیزر نیست. آنها با اعلام فروشهای بالاتر مردم را تشویق به تماشای فیلمشان میکنند. همین که عدهای از مردم با خبر شوند یکمیلیون نفر به تماشای فیلمی رفتهاند، ترغیب میشوند که آن فیلم را ببینند و بعد شاید پانصدهزار نفر دیگر به این شیوه به آمار تماشاگران آن فیلم اضافه شود. باور کنید اگر تهیهکنندگان بخواهند رقم بسیار بالاتری از آمار فروش واقعیشان را اعلام کنند، به ضررشان تمام میشود. چون اداره مالیات و دارایی از آنها به همان اندازه که فروش میکنند مالیات میگیرند.
همیشه قرار نیست یک فیلم رکورد بزند
کارگردان آثاری چون “سینما سینماست” “عشق ممنوع” ادامه می دهد: به نظرم رسانهها هم نباید این موضوع را آنچنان بزرگ کنند و به آن طوری بپردازند که مردم نسبت به صاحبان فیلمها بیاعتماد شوند. بالاخره فیلمسازان که نمیتوانند سر خیابان بایستند و به مردم بگویند بیایيد فیلم ما را ببینید، چون کسی برای دیدن آن نمیآید. آنها مجبور هستند با دروغ مصلحتی برای فیلمشان تبلیغ کنند. همه اینها برای سینمای ما که شرایط اقتصادی خوبی ندارد، ضروری است. اگر عدهای هم به دنبال این هستند که بخواهند رکورد فروش فیلمهایشان در گیشه را به رخ هم بکشند و برای همین ثابت کنند که بقیه دروغ میگویند تا فروش فیلم خودشان همچنان در صدر باقی بماند، باید بدانند که همیشه قرار نیست یک فیلم رکورد بزند.
پرمخاطب ترین فیلم ایرانی اول “گنج قارون” است و بعد “قیصر”
جالبترین بخش صحبتهای دری جایی است که با اشاره به فیلم مشهور “گنج قارون” بیان میدارد: حتی فیلمی مثل «اخراجیها» هنوز نتوانسته به آمار مخاطبان فیلم «گنج قارون» برسد. پر فروشترین فیلمهای سینمای ایران اول فیلم «گنج قارون» است و بعد «قیصر» که هنوز هیچ فیلمی به رکورد این دو فیلم دست نیافته است. به گزارش سینماژورنال وی می افزاید: «گنج قارون» در زمانی که تهران تنها دومیلیون و دویست نفر جمعیت داشت و قیمت بلیت ١٥ریال بود، نزدیک به پنجمیلیون تومان فروخت. این فروش در مملکتی اتفاق افتاد که جمعیت آن زمان کشور تنها ٣٠میلیون نفر بود و تعداد سالنهای سینما بسیار کم بود. این فیلم ٥سال بر روی پرده باقی ماند و نزدیک به ١٥میلیون نفر آن را تماشا کردند. حالا اگر فیلمی مثل «اخراجیها» بخواهد به آمار فروش «گنج قارون» برسد بایدهزارمیلیارد تومان فروش داشته باشد.
جعفری جوزانی به شدت از قیمت بالای بلیتها ناراضی است
وی خاطرنشان می سازد: ما باید تمام تلاشمان را کنیم تا تعداد مخاطبان فیلمهایمان را بالا ببریم نه اینکه بلیتهای سینما را گران کنیم. مسعود جعفریجوزانی بسیار از قیمت بلیتها ناراضی است، او میگوید چطور کسی که در شهرستان زندگی میکند و یک خانواده چهار نفره دارد و حقوق ناچیزی دریافت میکند با بلیت هشت هزارتومانی به سینما برود؟
متوسط قیمت بلیت باید 5 هزار تومان باشد
به گزارش سینماژورنال دری ادامه می دهد: متوسط قیمت بلیتهای ما پنجهزار تومان باشد تا یک میلیوننفر به سینما بروند و فیلمهایمان پنجمیلیارد فروش کند. بدین شکل همه از مخاطب گرفته تا تهیهکنندگان و سینماداران راضی باشند.
بلیت را برای خانواده دانشجویان نیم بها کنید
کارگردان “لژیون” پیشنهادی هم میدهد به مدیران فرهنگی کشور و می گوید: من میخواهم به آقایان جنتی و ایوبی پیشنهاد دهم تا طی طرحی برای دانشجویان بلیتهای سینما را نیم بهاء کنند. یعنی اگر دانشجو به همراه خانوادهاش به سینما رفت با ارایه کارت دانشجویی بتواند به تعداد اعضای خانوادهاش بلیت نیم بهاء تهیه کند. بعد ببینید چه اتفاقی میافتد؟!
نباید بلیت را گران کنیم
سیدضیاءالدین دری در پایان خاطرنشان میسازد: ما نباید بلیت را گران کنیم و تاوان سینما نرفتن دیگران را از کسانی بگیریم که هنوز به سینما علاقهمند هستند. اینها روشهای غلط اقتصادی است، چون در اصل مخاطب سینما اول نوجوانان هستند، بعد دانشجویان و بعد جوانان رنج سنی ٣٠سال. ما باید کاری کنیم که اینها به سینما بیایند.