1

جلیل سامان کارگردان سریالهای «پروانه» و «نفس» اظهار داشت⇐ وقتی نمایندگان ضعیف و متناقض را به مجلس می‌فرستیم چه توقعی داریم؟!/نه مداحان، نخبه هستند و نه سلبریتی‌ها!/چرا کم‌سوادترین سلبریتی‌ها، بیشتر از همه حرف می‌زنند؟/چرا حاکمان برای کسب قدرت و وجاهت دست به دامن سلبریتی‌ها شدند؟؟/چرا نیروهای مخلص‌ ما در رأس کار نیستند!؟/آدم مخلص هیچ وقت سرمایه‌اش چند هزار میلیاردی نمی‌شود و در خانه چندده میلیاردی نمی‌نشیند!/چرا سریال «چمران» ساخته نشد؟ حتی کار را به اوج هم ارائه کردم، اما کسی دستی نجنباند!/عدم تولید سریال «چمران» عجیب نیست چون همه دنبال این هستند که با سلبریتی‌ها عکس بگیرند!!/اگر بتوانید پای پله هواپیما یا پلوخوران آقازاده‌ای، رضایت مسئولی را جلب کنید کار تمام است وگرنه ول معطلید

سینماروزان: اینکه جلیل سامان کارگردانی که توانسته با حمایت رسانه ملی سریالهایی مانند «ارمغان تاریکی»، «پروانه» و «نفس» را بسازد هم جزو منتقدان مدیریتی کشور است جای تعجب دارد.

جلیل سامان در گفتگویی که به بهانه چرایی عدم تجلی روحیه استکبارستیزی در محصولات هنری ایران با «جوان آنلاین» انجام داده کوشیده برخی مشکلات مدیریتی کشور را نقد کند.

متن کامل گفتگوی جلیل سامان با «جوان آنلاین» را بخوانید:

با توجه به در پیش بودن روز ۱۳ آبان فکر می‌کنید به عنوان یک هنرمند پس از گذشت نزدیک به ۴۰ سال از انقلاب اسلامی مبارزه با سلطه‌گری و زورگویی قدرت‌های استکباری چقدر اهمیت دارد؟
فکر نمی‌کنم کسی در خصوص مبارزه با امریکا و زورگویی‌هایش تردید داشته باشد منتها نحوه برخورد با این استعمارگر محل مناقشه است.
فکر می‌کنید انسجام داخلی یا همان چیزی که حضرت امام راحل از آن به عنوان وحدت کلمه یاد می‌کردند در موضوع مبارزه با استکبار جهانی چقدر اهمیت دارد و اگر در این باره صدای واحدی از درون کشور شنیده نشود چقدر می‌تواند به این مسئله صدمه وارد کند؟ 
نحوه برخورد یک سیاستمدار یا دیپلمات، یک دانشمند یا صنعتگر، یک هنرمند یا یک نظامی با این هژمونی متفاوت خواهد بود چه رسد به یک سیاستمدار با سیاستمدار دیگر! در بعد مبارزه با استکبار جهانی ابزاری مثل رسانه امروز خیلی تعیین کننده است، چون افکار عمومی روز به روز در جهان اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. ابزار جنگ نرم را نیز نباید دست کم بگیریم، طوری که برخورد رسانه‌ای من به اندازه برخورد رسانه‌ای او تاثیرگذار باشد! اما آیا امکانات رسانه‌ای ما این قدرت را در مصاف با این هژمونی فرهنگی دارد؟

با توجه به شعار‌ها و راهبرد‌هایی که کشور از ابتدای انقلاب درباره این موضوع داشته چقدر در داخل کشور همصدایی و همنوایی و همدلی از سوی مسئولان در این باره دیده می‌شود؟ 
معتقدم این مسئله وجود دارد، چون همواره ما در موضع مظلوم واقع شده‌ایم و این را مردم می‌فهمند. تحریم‌های ظالمانه و کشتار مردم مستضعف جهان از جمله یمن، فلسطین، سوریه، عراق و حمایت از رژیم‌های قرون وسطایی، چون عربستان سعودی در بسیاری از نقاط جهان چهره دژخیم امریکا و متحدانش را بیشتر عیان کرده است.
از طرفی در حال حاضر رئیس‌جمهوری در امریکا حاکم شده که مانند قبلی (اوباما) مشت آهنینش را در دستکش مخملینش پنهان نکرده! همراهی با عربستان نیز به خوبی شعار دموکراسی را پوشالی کرده است، اما این مسئله را نباید فراموش کنیم که آنچه کار ما را سخت کرده توان رسانه‌ای دشمن نیست! ضعف عملکرد برخی از دستگاه‌ها در قوای حاکم خودمان است، چون ما به لحاظ امکانات مادی و معنوی چیزی کم نداریم و نباید دشمن توان تحریم ما را داشته باشد، البته این ضعف توسط رسانه‌ها بزرگنمایی می‌شود. ما به پیشرفت‌های مدنی، صنعتی، علمی، بهداشتی و نظامی خوبی رسیده‌ایم از همه مهم‌تر اینکه سرنوشتمان در دست خودمان است. پس باید مشکلات داخلی را با همدلی و همفکری حل کنیم. آن وقت قدرت‌های استکباری هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند. حاکمیت توسط مردم شکل گرفته و در توالی انتخابات قدرت دست به دست شده است.
چه کسی این گروه‌های سیاسی را حاکم می‌کند؟ 
مسلماً مردم، وقتی چنین نمایندگان ضعیف و متناقضی را به مجلس می‌فرستیم چه توقعی داریم؟! به نظر من لازم است بینش مردم عمق پیدا کند؛ هم در انتخاب‌ها و هم در مطالبه‌گری‌شان و این لازمه‌اش این است که نخبگان کمتر سکوت کنند و صدایشان به گوش مردم و مسئولان برسد! نخبگان اجتماع مداح‌ها یا سلبریتی‌ها یا اقشار دیگر نیستند. ائمه جمعه و ورزشکاران هم نیستند. نخبگان از همه این‌ها هستند، اما همه این‌ها نیستند. الان در وضعیتی قرار داریم که کم‌سوادترین سلبریتی‌ها بیشتر حرف می‌زنند و بیشتر طرفدار دارند و بیشتر لایک می‌خورند و در عرصه سیاست هم تاثیرگذاری دارند.
این عارضه از کجا گریبان ما را گرفت؟!
از آنجایی که رسانه‌ها و برخی حاکمان برای کسب قدرت و وجاهت دست به دامن سلبریتی‌ها شدند! و نه نخبگان! کاندیدا‌ها برای ماندن و پیروز شدن دنباله‌رو افراد مشهور شدند و تلویزیون برای کسب مخاطب بیشتر به دامن شهرت در غلتید. سینما و تلویزیون نیز متأسفانه از اندیشه خالی شده است.
در ایران همه می‌گویند مرگ بر امریکا و همه او را دشمن بشریت می‌دانند، اگر هم کسی می‌گوید مذاکره کنیم از سر استیصال است! و نه رفاقت با امریکا. پس در کلیت معتقدم این همصدایی وجود دارد و باید از آن بهتر به سود منافع ملی استفاده کنیم. برجام به همه مردم جهان ثابت کرد امریکا قابل اعتماد نیست. از الطاف خفیه! ترامپ بود. (خنده) ضربه‌ای بود که اگر ما را از پا نیندازد ما را قوی‌تر می‌کند. تحریم‌های ترامپ به ما ثابت کرد آنچنان که شعارش را دادیم در تولید برخی اقلام غیروابسته نیستیم و بیشتر از آن ثابت کرد تفکر لیبرالیستی نسخه کارسازی برای اقتصاد ما نیست! مدیر خوش‌نشین نمی‌تواند برای مردم مستضعف که صاحبان و وارثان انقلابند دلسوز باشد. 
به سینمای ایران درباره موضوع استکبارستیزی چه نمره‌ای می‌دهید؟
متأسفانه سازمان منافقین و جنگ بسیاری از نیرو‌های کارآمد انقلاب را گرفت و فعلاً دچار قحط‌الرجالیم! یکی از دوستانم هشت سال در دفاع مقدس بود، اواخر جنگ او را دیدم. گفتم چه خبر رحیم؟ گفت: «هیچی مخلصای ما رفتند، مخلصای صدام موندند!» الان وضعیت انقلاب همین است. مخلص‌های ما در رأس کار نیستند. آدم مخلص هیچ وقت سرمایه‌اش چند هزار میلیاردی نمی‌شود. صاحب ده‌ها شرکت نمی‌شود. توی خانه چندده میلیاردی نمی‌نشیند و سنگ دین را به سینه بزند. سینمای ایران نمره خوبی ندارد. نه فقط در استکبارستیزی بلکه معتقدم در دفاع مقدس و موضوع داعش و نه حتی معضلات اجتماعی نیز نمره خوبی ندارد. ما سینمای بدون اندیشه‌ای داریم.
چرا خود شما تا به حال درباره استکبارستیزی یا موضوع ۱۳ آبان فیلم نساخته‌اید؟
استکبارستیزی خیلی مستقیم است. به نظرم باید روح استکبارستیزی را در مخاطب ایجاد کرد!
اگر بخواهید سریال چمران را بسازید چقدر استکبارستیزی در شخصیت او پررنگ خواهد بود؟
شاهد از غیب رسید! چمران چرا ساخته نشد؟ چمران که سراپا استکبارستیزی است. در واقع تحقیق و فیلمنامه آرشیو شد.
یعنی ساخته نمی‌شود؟
با وجود پیگیری‌های زیادی که کردم فعلاً که خبری نیست حتی کار را به اوج هم ارائه کردم، اما کسی به اصطلاح دستی نجنباند. برایم عجیب نیست؛ همه دنبال این هستند که با سلبریتی‌ها عکس بگیرند! بحث‌های فرهنگی مال جلسات است و عملیاتی نیست. اگر بتوانید پای پله هواپیما یا پلوخوران آقازاده‌ای رضایت مسؤلی را جلب کنید که کاری را انجام بدهید، شدنی‌تر است تا در سلسله مراتب سازمانی و تشکیلات فرهنگی. ساخت سریال چمران حرفش قشنگه! اما ساختش مردافکنه، اونم با سامان.




کنایه‌ رسانه اصولگرا به یک سریال رمضانی⇐اولويت رپورتاژ “وارد‌كننده برنج” به ساخت سريال فاخر!

سینماژورنال: اوضاع کساد تولید مجموعه های نمایشی جذاب در رسانه ملی و واگذاری آنتن به سریالهایی که با حضور اسپانسرهای مختلف تولید می شوند و البته سطح کیفی مطلوبی هم ندارند باعث شده روزنامه اصولگرای “جوان” با انتشار یادداشتی که در تیتر آن آمده است “اولويت رپورتاژ وارد‌كننده برنج به ساخت سريال فاخر” به مرور برخی سریالهای فاخری بپردازد که مدتهاست در بلاتکلیفی تولید به سر می برند.

به گزارش سینماژورنال این یادداشت به بهانه تغییر در مرکز سریال سازی سیما که به تازگی حسین کرمی مشاور آن شده نگارش شده است با این حال به نظر می رسد تیتر آن طعنه ای آشکار به یکی از سریالهای رمضانی با نام “برادر” باشد که با محوریت واردات برنج تولید شده ولی متأسفانه کیفیت اجرای اثر به شدت کلیشه‌زده و تکراری است.

متن یادداشت را بخوانید:

سریالهای ساخته نشده به عدد 20 می رسد؟

هم اكنون تعداد سريال‌هاي الف ويژه صداوسيما كه در نوبت ساخت هستند، اما ساخته نمي‌شوند از انگشتان دو دست فراتر رفته و اگر همين روند متوقف نشود، در آينده سريال‌هاي ساخته نشده تلويزيون نزديك به عدد 20 خواهد شد.

تغيير در رأس مركز سريال‌سازي صداوسيما، بهانه‌اي شد تا نگاهي به برخي از پروژه‌هاي بر زمين مانده تلويزيون داشته باشيم؛ سريال‌هايي كه عنوان «فاخر» را با خود يدك مي‌كشند و گفته مي‌شود مي‌توانند در بالابردن ميزان مخاطبان تلويزيون نقش مثبتي داشته باشند. معمولاً نام‌هاي بزرگي براي ساخته شدن سريال عنوان مي‌شود؛ از ساخت سريال «امام خميني(ره)» و «شهيد مطهري» گرفته تا حضرت ابوطالب و حضرت موسي(ع) كه هيچ كدام از اين سريال‌ها به مرحله ساخت نرسيده‌اند. در عوض صداوسيما با كسب مشاركت شركت‌هاي وارد‌كننده برنج و مؤسسات مالي و اعتباري سريال‌هاي سفارشي مي‌سازد.

موسي(ع)؛ فاخر اكبر
درگذشت مرحوم فرج الله سلحشور باعث شد تا چند روز مسئله ساخت سريال فاخر موسي(ع) دوباره گرم شود. مرحوم سلحشور بعد از ساخت سريال «يوسف پيامبر(ع)» تلاش كرد تا ادامه داستان انبياي بزرگ الهي را با ساخت زندگي حضرت موسي(ع) ادامه دهد و حتي در نگارش فيلمنامه داستان سريال جديد را از وفات حضرت يوسف(ع) آغاز كرد تا پيوستگي داستان حفظ شود، اما هزينه ساخت سريال آنقدر بالا بود كه صداوسيما نتوانست  از عهده آن برآيد. مسئله تأمين هزينه توليد سريال«موسي(ع)» حتي با اعلام جمع‌آوري كمك‌هاي مردمي هم به جايي نرسيد و سلحشور در حالي كه بيماري‌اش عود كرده بود، در آخرين مصاحبه تلويزيوني‌اش از اينكه نمي‌تواند «موسي(ع)» را بسازد، ابراز تأسف كرد. بعد از درگذشت فرج الله سلحشور، سيد احمد ميرعلايي به عنوان تهيه‌كننده و جمال شورجه به عنوان كارگردان پروژه موسي (ع) تعيين شدند، اما هنوز خبري از ساخت اين سريال در دست نيست!

ديپورت شده از تايلند!
شيخ احمد قمي از اولين ايرانياني بود كه پايش به تايلند رسيد، البته اين مرد بزرگ به جاي پول خرج كردن در شهر‌هاي ساحلي اين كشور به ترويج اسلام در تايلند پرداخت و به شخصيت مهمي در اين كشور بدل شد و هم اكنون نيز مقبره اين مرد ايراني از جمله زيارتگاه‌هاي مسلمانان در تايلند است و جمال شورجه كه اكنون وظيفه سامان دادن به ميراث تلويزيوني سلحشور را برعهده دارد، سال‌ها در پي ساخت سريال زندگي شيخ احمد بوده است، اما مشكل بودجه باعث شده تا امروز اين سريال به مرحله توليد نرسد.

چمران؛ شهيد منتظر
امروز سالروز شهادت دكتر مصطفي چمران است. چمران يك بار با«چ» ساخته حاتمي‌كيا به سينما آمد و يك بار نيز رضا ميركريمي انيميشن كوتاهي از زندگي اين سردار شهيد ساخت، اما سريال «چمران» كه قرار بود توسط جليل سامان توليد شود، چند سالي است همچنان متوقف مانده است. مهدي چمران روز گذشته از ادامه داشتن نگارش فيلمنامه چمران خبر داد و گفت: آقاي سامان مي‌خواست در ۵۷ قسمت اين سريال را بسازد كه در مذاكرات نهايي با صداوسيما به حدود ۲۵ قسمت رسيد و همين از موارد اختلافي وي با صداوسيما بود. جليل سامان اين روزها درگير ساخت سريال «نفس» شده است؛ سريالي كه داستانش در حال و هواي انقلاب مي‌گذرد. با شروع فيلمبرداري اين سريال شايد سامان وقت چنداني براي پرداختن به سريال چمران نداشته باشد و اين پروژه فاخر تلويزيوني در انتظار زمان ساخت بماند.

سلمان فارسي چشم انتظار اصفهان
داوود ميرباقري بعد از ساخت سريال «امام علي علي»، «مسافر ري» و «مختارنامه» قصد ساخت سريال فاخر سلمان فارسي، صحابه بزرگ پيامبر(ص) را دارد. اصغر پورمحمدي، معاون وقت سيما در سفر به استان اصفهان ابراز اميدواري كرده بود تا با مشاركت اين استان در ساخت سريال سلمان فارسي مشكل بودجه پروژه ميرباقري حل شود. اصفهاني‌ها كه در حوزه سينما با ميزباني از جشنواره فيلم كودك باعث ادامه حيات سينماي كودك مي‌شوند، آيا براي ساخت سريالي درباره يكي از مفاخر ايران كه البته از اهالي اصفهان نيز به شمار مي‌رود، دست به جيب خواهند شد؟!

سرداران جنگ تحميلي در نوبت رسيدن بودجه
استقبال خوبي كه از سريال «شوق پرواز» به عمل آمد، باعث شد تا به سرعت خبر ساخت سريال درباره زندگي شهداي شاخص دوران دفاع مقدس و سرداران شهيد به ميان بيايد. ابتدا در سال 89 بود كه قرار شد سريال شهيد باكري ساخته شود و اكنون بعد از شش سال هنوز اين سريال به مرحله ساخت نرسيده است. وضعيت ساخت اين سريال آنقدر مبهم است كه نام پرويز شيخ طادي و احمد مرادپور به صورت همزمان براي كارگرداني اين سريال مطرح است. پروژه سردار متوسليان را قرار بود حسن برزيده بسازد و در آن به نقش احمد متوسليان در درگيري‌هاي كردستان و جنگ در جبهه جنوب پرداخته شود. سريالي كه هنوز خبري از ساخت آن منتشر نشده است. در كنار اين سريال‌ها كه حداقل نام سازنده آن از سوي صداوسيما عنوان شده، سرداراني هم هستند كه فقط در حد نام سريال از آنها نام برده شده و هيچ اطلاع ديگري از آنها در دست نيست. سريال‌هاي شهيد احمد كاظمي و شهيد جهان‌آرا، شهيد تجلايي، ابراهيم همت، حسين خرازي، محمد بروجردي، محسن وزوايي، علي هاشمي، آبشناسان، فكوري، اسماعيل دقايقي، رداني‌پور، ستاري، عباس دوران، ناجيان، محمد تقي رضوي، حسن شوريده، فلاحي، رضا دستواره، يوسف كلاهدوز، مجيد زين الدين، ناهيدي و محلاتي بخشي از سرداراني هستند كه صداوسيما بايد تا سال 1400 يعني پنج سال ديگر مجموعه‌هاي تلويزيوني آنها را توليد كند كه به نظر هدفي سخت و دست‌نيافتني براي صداوسيما به نظر مي‌رسد.

پورياي ولي؛ جوانمرد بدشانس
عكس يك خرابه، نتيجه جست‌وجوي مقبره پورياي ولي جوانمرد بزرگ ايراني در اينترنت است. داستان زندگي پورياي ولي كه كشتي‌اش با حريف هندي شهرت فراواني دارد، قرار بود توسط مسعود جعفري جوزاني به سريال فاخري تبديل شود. پورياي ولي از جمله معدود شخصيت‌هاي پهلواني تاريخ ايران است كه قرار بود زندگي‌اش به مجموعه‌اي تلويزيوني تبديل شود، ولي تلويزيون نتوانسته است تا امروز زير يك خم هزينه ساخت اين سريال را بگيرد و آن را خاك كند.

پروژه های نیمه تمام
به غير از اين مجموعه‌ها چندين پروژه ديگر نيز هستند كه هنوز تكليف ساخت آنها مشخص نيست؛ پروژه‌هاي نيمه تمامي مانند «سرزمين كهن» كمال تبريزي، پروژه ساخته نشده «صاعقه خاموش» به كارگرداني مجتبي راعي، «آخرين دربار آخرين شاه» به كارگرداني ابوالقاسم طالبي و «فصل بي‌پروايي» فريدون جيراني از جمله اين پروژه‌ها هستند كه كارگردانان شناخته شده سينما در پي ساخت آن هستند. با تغيير در سطح مديريت مركز هنرهاي نمايشي سيما بايد ديد اين پروژه‌ها تغيير وضعيت خواهند داد يا خير!