1

زین‌العابدین؛ فعلا مشاور پیمان جبلی و سپس ریاست بر ساترا!؟

سینماروزان: در حالی که از مدتها پیش شایعه قرارگیری مجید زین‌العابدین بر صدر ساترا شنیده می‌شد ولی فعلا جبلی حکم مشاوری او را صادر کرده‌.

زین‌العابدین، دومین مدیر فارابی در دولت سیزدهم بود و فارغ از تغییر و تحول ناگهانی دولت به دلیل فوت سید ابراهیم رییسی، زین‌العابدین در شهریور۱۴۰۳ با پایان ماموریت از سازمان به ارشاد مواجه شده و ناگزیر به سازمان بازگشت.

در هفته های گذشته بارها شایعه حضور زین العابدین بر ریاست ساترا مطرح شده بود و با توجه به حاشیه های پیش آمده بر سر راه محصولاتی مثل “غربت”، “جوکر”، “اکنون” و گزارشگری عادل و…، چندان هم بعید نبود که از مدیری مداراجوتر در ساترا استفاده گردد.

فعلا اما پیمان جبلی فقط حکم مشاوری برای زین‌العابدین صادر نموده و همین که حکمش برای شبکه‌‌ یا معاونتی خاص صادر نگردیده، یعنی انگار گزینه‌ای آلترناتیو است برای مدیریت آتی در ساترا یا یکی از شبکه‌ها.

متن حکم انتصاب مجید زین العابدین از سوی پیمان جبلی به این شرح است:

«برادر گرامی جناب آقای مجید زین العابدین
نظر به ‏مراتب تعهد، تخصص و تجارب ارزشمند شما در رسانه‏ ملی، به‏ موجب این‏ حکم، جنابعالی را به‏ عنوان «مشاور رئیس سازمان» منصوب می‏‌نمایم. انتظار می‌رود با اهتمام جدی و استفاده از ظرفیت‌های سازمان، ضمن تعامل و ارتباط مؤثر با هنرمندان و جامعه هنری، در جهت شکوفایی در توسعه فرهنگ و هنر غنی کشور و ایجاد بسترهای مناسب برای این مهم، همت گمارید.
از خداوند متعال، موفقیت روزافزون شما را در پیشبرد اهداف و آرمان‌های نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و تحقق منویات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) مسئلت دارم.




#پایتخت در مسیر #نود و #کلاه_قرمزی؟!

سینماروزان/مجتبی اردشیری: زمانی که پیمان جبلی به‌عنوان ریاست سازمان صداوسیما انتخاب شد، امیدهای بسیاری نسبت به توانمندی‌های مردی که سالیان دراز در کسوت خبرنگار فعالیت کرده بود، به وجود آمد. در آن زمان، همه می‌دانستند که سازمان عریض و طویل صداوسیما، حال و روز خوشی ندارد و وقوع برخی اقدامات ضربتی و حتی تدریجی می‌توانست حال آن را بهتر کند اما امروز که حدود ۱۹ ماه از مدیریت جبلی می‌گذرد، می‌بینیم که وضعیت سازمان چندان تغییری نکرده…

در این زمینه، مجموعه #پایتخت، مثال بسیار خوبی است که به آن بپردازیم. مجموعه پرطرفداری که طی روزهای اخیر، صحبت‌هایی مبنی بر توقف همیشگی تولید آن مطرح شد. اظهارنظری که دامنه آن، به سوالی از جبلی نیز کشیده شد که ایشان در پاسخ گفتند دلیل ساخته نشدن فصل هفتم این سریال، اختلافاتی است که در درون عوامل این مجموعه پیش آمده است.

اینکه ریاست محترم سازمان، سوال را با سوال پاسخ داده‌اند، به‌کنار، اما شاید هوشمندانه‌ترین پرسشی که آن خبرنگار می‌بایست از جبلی در آن زمان می‌پرسید، این بود که آیا دعوت و تقاضایی از سوی سازمان مبنی بر تولید فصل هفتم این سریال شده است یا خیر؟
تاکنون هیچ دعوت و درخواستی از سوی سازمان مبنی بر تولید فصل هفتم این مجموعه محبوب صورت نگرفته است؟؟

آقای جبلی! بیم آن می‌رود که سیاست فوت‌وقت فرسایشی، به اهرمی همیشگی برای سازمان صداوسیما تبدیل شود. یعنی ارکان قدرت در آن سازمان، بی‌توجه به خواسته مردم، نسبت به حذف یک برند تصمیم بگیرند و پس از آن‌که آن حذف را صورت دادند، آن‌قدر راجع به آن موضوع اظهارنظر نکنند، تا آب‌ها از آسیاب بیفتد؛ درست مانند کاری که با برنامه #نود صورت گرفت. اما آیا قرار است چنین سیاستی برای سریال پایتخت هم رقم بخورد؟

اگر هم چنین رویه‌ای در دستور کار است، نفع سازمان از این حذف چه خواهد بود؟ مرور سریال در ادوار گذشته نشان می‌دهد که سازمان با جذب آگهی‌هایی قبل، حین و بعد از پخش این سریال، به سودآوری قابل‌توجهی دست یافته است پس اعمال سیاست فوت‌وقت فرسایشی در قبال این سریال، چه معنا و آورده‌ای دارد؟

پایتخت در مسیر نود و کلاه قرمزی
پایتخت در مسیر نود و کلاه قرمزی

جناب جبلی گرامی! یک زمانی، سلبریتی‌های بسیاری با سازمان همکاری داشتند که نتیجه آن، گرایش بیشتر مردم به برنامه‌های صداوسیما بود. از یک زمان به بعد، احساس می‌شود که سیاستی در خفا دنبال شد که ما سلبریتی‌ها را از تلویزیون خارج می‌کنیم تا به شبکه خانگی تحت نظر ساترا بروند و کم‌کم تلویزیون خودمان را راه می‌اندازیم. اما این سیاست باید از سوی نهادی دنبال شود که پشت دستش پر باشد نه اینکه بخواهیم ۴۵ سال پس از انقلاب، تنها تریبون دیداری و شنیداری را از نو راه‌اندازی کرده و در مسیری که مشخص است مخاطب چندانی ندارد، سیستم آزمون و خطا را تجربه کنیم.

آقای جبلی! بسیاری از چهره‌ها کمک بسیاری کردند تا برندسازی در تلویزیون برای کارهای زیادی صورت گیرد بنابراین نباید با حذف آنها، به یک خودزنی بزرگ روی آورد. ضمن اینکه سریال‌هایی چون پایتخت و یا دیگر برنامه‌‌های محبوب تلویزیون نظیر #کلاه_قرمزی که امروز دیگر نیستند، سرمایه‌های شما محسوب می‌شوند که با پول بیت‌المال تولید شده‌اند. این برندها، متعلق به مردم هستند که نمی‌توان آنها را کنار گذاشت. حال مگر شما یا هر مدیر دیگری می‌تواند یک سرمایه میلیونی و مردمی را کنار بگذارد؟

انتظار می‌رود که با یک تصمیم‌گیری هوشمندانه، مسیر ملی شدن تلویزیون با شتاب بیشتری دنبال شده و با جذب متخصصین مجرب در تولید سریالهای تلویزیونی مخاطبان بیشتری را به سمت تلویزیون گسیل دارند.

مجتبی اردشیری روزنامه نگار و منتقد سینما و تلویزیون
مجتبی اردشیری روزنامه نگار و منتقد سینما و تلویزیون




دوازده نفر دربرابر چهار نفر!!؟⇐رئیس سینما با یک تیم یازده نفره به دیدار رئیس صداوسیما و تیم سه‌نفره‌‌اش شتافت!/رئیس صداوسیما در این دیدار مدعی تولید فیلم و سریال‌هایی در ارشاد شد که خواندن فیلمنامه آن‌ها حیرت دارد!!/رئیس سینما خواستار خرید رایت تلویزیونی آثار برگزیده فجر شد!!

سینماروزان/کیوان بهارلویی: محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی کشور به همراه  منظور تبادل نظر و هم اندیشی پیرامون گسترش فضای همکاری‌ها و تعاملات دو سازمان صدا و سیما و سینما به دیدار پیمان جبلی رئیس رسانه ملی رفت و جالب اینکه در این دیدار یک تیم یازده نفره همراه رئیس سینما بود.

محمدحسین نیرومند مشاور هنری و سینمایی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، مسعود نقاش‌زاده دبیر چهلمین جشنواره فیلم فجر، یزدان عشیری مشاور رئیس سازمان سینمایی و مدیرکل روابط عمومی سازمان سینمایی، یاسر شاه پیری مدیرکل حوزه ریاست و مشاور اجرایی رئیس سازمان، حبیب ایل بیگی معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی، رمضانعلی حیدری خلیلی معاون توسعه مدیریت و منابع، محمد رحمتی معاون توسعه فناوری و مطالعات سینمایی، محمد حمیدی مقدم مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، سیدمهدی جوادی مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، هاشم میرزاخانی مدیرعامل موسسه سینما شهر، مهدی آذرپندار مدیرعامل انحمن سینمای جوانان ایران همراه خزاعی در این دیدار بودند‌.

از آن سو پیمان جبلی فقط  با سه نفر شامل وحید جلیلی قائم مقام رئیس صدا و سیما در امور فرهنگی و دبیر ستاد تحول رسانه ملی، حمید شاه آبادی معاون سیما و جواد رمضان‌نژاد مدیرعامل سیمافیلم در این دیدار حاضر شد.

٭ کارگروه مرجع تصمیمات سینما در صدا و سیما خواهد بود

پیمان جبلی رئیس سازمان صدا و سیما در این نشست مشترک طی سخنانی ضمن تاکید از لزوم همگرایی و هم‌افزایی دو مجموعه صدا و سیما و سازمان سینمایی گفت: این نگاه مشترکی که بین سینما و تلویزیون شکل گرفته است را باید قدر دانست. سال‌ها منتظر این فرصت بودیم که سینما و تلویزیون از لحاظ اهداف فرهنگی و انقلابی یکسان شود. بیش از دو تا سه دهه است که این همگرایی میسر نشده بود. نگاه ارزشی در دولت و دستگاه‌های اجرایی سازمان سینمایی و نوع نگاه تحولی در صدا و سیما، باعث شده تا یک اتمام حجتی برای همه ما ایجاد شود.

او با بیان این که اکثر مردم از وضعیت فرهنگی در کشور راضی نیستند و البته که این نظر رهبری نیز هست، گفت: این وضعیت نابه‌سامان فرهنگی دغدغه مشترک بین مردم، رهبری و مسئولین نهادهای فرهنگی خواهد بود. در بخش نمایش خانگی در ارشاد دولت قبل فیلم‌ها و سریال‌هایی مجوز گرفته‌اند، که وقتی فیلمنامه‌شان را می‌خوانیم، دچار حیرت می‌شویم چه برسد به اینکه این آثار ساخته شوند، در چنین شرایطی مسئولین سازمان سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با نگاه ارزشی و انقلابی مجبورند فیلم‌هایی را اکران کنند که ذاتاً با آن هم‎سو نیستند.

جبلی با بیان این که سینما با بخش خصوصی در ارتباط است، گفت: استعدا‌دهای جوان پراکنده‌ای در سطح کشور وجود دارند که باید آن ها را کشف کنیم، به کمک مجلس و دولت باید بتوانیم این خلا‌ها را جبران کنیم. در جلسه‌ای که با تهیه‌کنندگان داشته ایم خودشان هم این مسئله را عنوان می‌کردند از همان نقطه طرح و ایده کاری با کارگردان و سازندگان اثر همراه شویم و ایده‌هایمان را به آن‌ها بگوییم و تاجایی که ممکن است افق‌هایمان را بهم نزدیک کنیم و علاوه بر خرید کپی رایت در ساخت اثار مشارکت کنیم.

٭ از تشکیل «کارگروه تخصصی سینما و تلویزیون» استقبال می‌کنم

رئیس سازمان صدا و سیما ادامه داد: ما از پیشنهاد شکل گیری «کارگروه تخصصی سینما و سیما» به شدت استقبال می‌کنیم. در این رابطه تجربه خوبی در حوزه کتاب داریم، به نظرم حتما این مفید خواهد بود و ایده‌هایی که دوستان مطرح کردند قابلیت اجرا شدن در آن کارگروه را دارد. ما اکنون شهرک سینمایی غزالی را داریم و ما و شما می‌توانیم با هم همکاری کنیم. بحث دیتاسنتر(Data Center) می‌تواند بسیار مهم باشد و صندوق مشترک برای تولید مستند و انیمیشن را به راحتی می‌توان انجام داد.

جبلی با بیان این که هزینه‌های انیمیشن در خارج از کشور بالاست گفت: ما به انجام کار مشترک در انیمیشن اعتقاد داریم. در کار سرمایه گذاری و تامین منابع مشارکت خواهیم کرد و بعد از آن توافق می‌کنیم که در جشنواره یا بعد از آن در صدا و سیما پخش شود. من از ایده کارگروه به شدت استقبال می‌کنم. فردی مناسب را برای خرید رایت و کار مشترک و تامین در کارگروه معرفی می‌کنیم و متناسب با موضوع می‌توان کارگروه را گسترش داد.

جبلی گفت: ما آماده ایم هر زمان که گفتید کارگروه را شروع کنیم. موضوعات مشترک زیادی وجود دارد که می‌توان طرح کرد. با همکاری سازمان سینمایی این کارگروه به نوعی مرجع سینماشناسی تلویزیون نیز خواهد بود. در حال حاضر در بحث تیزر فیلم‌های سینمایی تصمیم گیرنده اداره کل بازرگانی است، البته اصل شورای محتوایی دارند و دوستان نظر میدهند ولی منطقی تر این است که کارگروه مشترک باید مرجع این قضیه باشد. قبلا سیمافیلم هر سال 7-8 فیلم سینمایی آماده می‌کرد و آثار ارزشمندی را در جشنواره ارائه می‌کردند و استقبال خوبی هم می‌شد. این موضوع هم می‌تواند دوباره احیا شود، البته امسال هم فیلم سینمایی مهدی باکری را داریم.

٭ ضرورت همگرایی سینما و تلویزیون در جهت منافع ملی

محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی در ابتدای این نشست با بیان این که حوزه استحفاظی سینما و رسانه ی ملی بسیار به هم نزدیک است، گفت: این دو سازمان ماموریت‌ها و چالش‌های مشترکی در عرصه فرهنگ و تصویر دارند و با توجه به چالش‌ها و خلاء‌های که در این حوزه هم در رمیه تولید محتوا و هم در عرصه مباحث گفتمانی وجود دارد می‌توان به راهبردهای مشترک دست یابیم.

او ادامه داد: یکی دیگر از چالش‌های مبتلابه و پیش روی این دو سازمان، چالش مجاری غیررسمی اینترنت و ماهواره است که هر روز گسترد‌ه‌تر و فراگیرتر در اقصا نقاط کشور در لایه‌های مختلف اجتماعی فرهنگ سازی می‌کنند و این چالش حاکمیت فرهنگی و تصویر را تهدید می‌کند.

رئیس سازمان سینمایی با اشاره به این که خوشبختانه در این دوره نوگرایی را در دو مجموعه رسانه ملی و سینما حس می‌کنیم، گفت: با این حال کارهای روی زمین مانده بسیار زیاد است و اگر بیشتر هم افزایی و هم فکری نداشته باشیم موقعیت را به جریانات ضد کشور می‌بازیم.

معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: جریان اپوزیسیون داخلی و خارجی تلاش می‌کند فضای یاس آلودی را برای سیاه نمایی و از بین رفتن منافع ملی بوجود بیاورد. نیاز است برای تعالی کشور طرح ها و ایده‌های جدید ارائه بدهیم و با هم افزایی تخصص‌ها و ظرفیت‌ها در مسیر منافع ملی گام برداریم. متاسفانه، به نظر می‌رسد ما همه دچار انحراف فرهنگی از ریل منافع ملی شده‌ایم.

خزاعی گفت: وادادگی و ناامیدی که در برخی آثار فرهنگی و تصویری ما احساس می‌شود نشان می‌دهد که ما بیش از همیشه به برنامه استراتژیک، پژوهش محور و آینده‌نگرانه احتیاج داریم- به نوعی همگرایی پایدار و می‌طلبد طی نشست‌های مشترک و در قالب کارگروه‌ها، ماموریت‌ها و اهداف مشترک طراحی و پیگیری شوند.

٭ سیاست‌‌های چندگانه فرهنگی در حوزه تصویر از بین برود
خزاعی با بیان این که سازمان‌های صدا و سیما و سینما می‌توانند سیاست‌های مشترکی به خصوص در بحث تقاضا، عرضه و تولید داشته باشند، تاکید کرد: باید این چندگانگی سیاست‌های فرهنگی درعرصه تصویر از بین برود. چرا که باعث می‌شود با نسلی مواجه شویم که کم کم احساس تعارض فرهنگی و بلاتکلیفی کنند.

رئیس سازمان سینمایی با اشاره به اینکه در جایگاه تاثیرگذار کارگروه صدا و سیما و سینما بیان کرد: سینما و رسانه ملی می‌توانند خدمات متقابلی داشته باشند.

او در باره خواسته‌های سینما از صدا و سیما توضیح داد: یکی از این خواسته‌ها حمایت از فیلمسازان کوتاه، مستند و سینمای حرفه‌ای از طریق خرید حقوق فیلم‌ها به قیمت بالاتر و افزایش عادلانه و منطقی با توجه به افزایش هزینه‌های تولید فیلم، مشارکت در تولیدات و ارائه بسته تسهیلات حمایتی در زمینه تبلیغات فیلم‌ها است. برای اینکه فضای سینما رونق پیدا کند، خانواده‌ها و مردم با سینما آشتی کنند و اقتصاد سینما دستخوش تغییر و تحول شود لازم است که تلویزیون برای کمک به سینما در کنار آن قرار گیرد و این حمایت ضروری است.

به گفته وی، اگر بتوانیم در این موارد به یک سیاست مشترک برسیم قطعا، به خروجی‌های مطلوب تر منجر خواهد شد. سازمان صدا و سیما هم می‌تواند بسته‌های تشویقی برای فیلمسازان پیش بینی کند و فیلم‌هایی که واجد شرایط از لحاظ محتوا و ساختار هستند و با شرایط تلویزیون هم، همخوانی دارند و قابل پخش از این رسانه هستند را مورد حمایت و تشویق جدی قرار دهد.

خزاعی ادامه داد: ما در این دوره، در بنیاد سینمایی فارابی تسهیلات تشویقی برای فیلم‌هایی که با محورهای مختلف از جمله خانواده شاد و پرجمعیت، موضوعات اجتماعی و کمدی‌های سالم، مضامین انقلابی و اخلاقی و استراتژیک و … باشند قائل می‌شویم. این مسئله در رسانه ملی هم قابل تعمیم است. اگر شاخص‌ها و بسته‌های تشویقی پیش بینی شود سوگیری و اتفاقات خوبی عرصه فرهنگ و تصویر رقم می‌خورد.

وی خاطرنشان ساخت: اگر چه سینما و تلویزیون هر کدام زبان و ظرفیت‌های خاص خودشان را دارند و باید کمک کنیم ضمن حفظ وجاهت زبانی و کارکردهای اجتماعی آنها به رونق و پویایی آن‌ها بیفزاییم.

خزاعی گفت: این سال‌ها در اثر غفلت یا تاثیر جریان نفوذ، نوعی قبح‌زدایی و اباحه گری رونق گرفته است. برخی مسائلی که برای خانواده‌ها ارزش و اخلاق بوده در آثار کمرنگ شده است. مضامینی وارد سینما شده که خانواده‌ها را بعضا، نگران می‌کند. یا در برخی سریال‌های خانگی هم دیده می‌شود. ‌زمانی در تلویزیون این رویه پیدا شده بود. سازمان سینمایی به تنهایی نمی‌تواند این مسئله را درست کند، اگر تلویزیون کمک کند و سیاست‌های فرهنگی مشترکی داشته باشیم، به رویکرد و سازو کارهای مشترکی خواهیم رسید.

او درباره سیاست‌های تشویقی صدا و سیما پیشنهاد داد: به عنوان حسن شروع، پیشنهاد می‌دهم در همین جشنواره ملی فجر سازمان صدا و سیما می‌تواند با انتخاب برخی فیلم‌های برگزیده در روز اختتامیه تعدادی از آن‌ها را مورد حمایت قرار دهد و حق رایت آن‌ها را برای تلویزیون خریداری کنند.

٭ دستگاه‌های فرهنگی، سینما و صدا و سیما به قرارگاه مشترک نیاز دارند

مسعود نقاش‌زاده دبیر جشنواره فیلم فجر هم در انتهای این نشست گفت: در سال ۱۴۰۰ و آغاز قرن جدید باید برای هم‌افزایی در بخش‌های مختلف فرهنگی کشور برنامه‌ریزی داشته باشیم. همه ما می‌دانیم که دستگاه‌های مختلف فرهنگی در کشور تا چه اندازه کارایی دارند؛ فکر می‌کنم بخش مهمی از آن چیزی که اسمش را فقدان کارآیی مناسب می‌گذارم و در فرمایشات مقام معظم رهبری هم به کرات عنوان شده است، این است که دستگاه‌ها هر کدام به شیوه خود عمل می‌کنند؛ فرایند کار فرادستگاهی باید مورد توجه مدیران ارشد قرار گیرد، تا منابع، امکانات و کار نیروهای موثر از بین نروند.

او با اشاره به اینکه دستگاه‌های فرهنگی، سینما و صدا و سیما اگر یک قرارگاه مشترک نداشته باشند و برنامه‌ریزی و کار استراتژیک نداشته باشند، بخش مهمی از توانایی‌های خود را از دست می‌دهند؛ توضیح داد: در دوره‌ای رسانه ملی از سازمان سینمایی و ارشاد فاصله می‌گرفت و این فاصله‌ها یا دلایل مدیریتی داشت یا به دلیل مسائلی بود که در اجرا به وجود می‌آمد. فکر می‌کنم که حضور آقای اسماعیلی و خزاعی می‌تواند فرصتی برای این هم‌افزایی در حوزه کلان مدیریتی باشد. البته این را به این جهت نمی‌گویم که سازمان صدا و سیما باید همواره پشتیبان جدی برای سینما باشد کمااینکه بوده و خواهد بود بلکه این را بیشتر به عنوان دغدغه حوزه فرهنگی مطرح کردم.

دبیر جشنواره فیلم فجر خاطرنشان کرد: امسال سال خاصی برای جشنواره فیلم فجر است‌. بخش مهمی از آنچه که از تولیدات سینمایی به جشنواره رسیده در دولت قبل با برخی از شیوه نامه‌های آن زمان تولید شده و ما امسال می‌خواهیم جشنواره‌ای برگزار کنیم که با چارچوب‌های دولت قبل شکل گرفته است البته منظورم این نیست که دولت قبلی بسیار متفاوت بودند اما بالاخره تفاوت‌های موجود در دیدگاه‌ها و رویکردها باعث می‌شود که تنظیم کردن این جریان دشوار شود.

او با پیشنهاد این که سازمان صدا و سیما هم می‌تواند از جشنواره فجر بهره ببرد یادآور شد: این فرآیندی است که می‌تواند به گسترش جریان فرهنگی که تازه به راه افتاده کمک کند. در جشنواره امسال به غیر از بخش رقابتی که معمولا در همه جشنواره‌های دنیا بخش اصلی بوده است، بخش بسیار مفصلی تحت عنوان بخش فرهنگی طراحی کرده‌ایم که شامل نشست‌های تخصصی با اندیشمندان است و بحث‌های مختلفی در رابطه با سینما و گفتمان انقلاب شکل خواهد گرفت.




ادعاهای یک رسانه اصولگرا درباره تغییر و تحولات در صداوسیما⇐گروه‌های فیلم و سریال منحل شده و در مرکزی مثل سیمافیلم متمرکز می‌شوند؟!/تمام فیلمنامه‌ها در مرحله پیش‌تولید توسط رئیس و معتمدانش، خوانده می‌شود!؟

سینماروزان: تغییر و تحولات در صداوسیما با حضور پیمان جبلی در ریاست سازمان، امری قریب است و روزنامه اصولگرای فرهیختگان مدعیانی را طرح کرده درباره این تغییرات.

متن گزارش روزنامه فرهیختگان را بخوانید:

خبرنگار فرهیختگان کسب اطلاع کرده که این احتمال وجود دارد که گروه‌های فیلم و سریال منحل شده و در مرکزی مثل سیما فیلم متمرکز شوند. خبری که می‌تواند در صورت تحقق بار زیادی را به دوش سیما فیلم بیندازد. این درحالی است که سیما فیلم در حال حاضر در وضعیتی نیست که نیروی انسانی و تخصصی حوزه نظارت بر فیلمنامه داشته باشد و بتواند از پس مسئولیت‌های تازه برآید.

حذف گروه فیلم و سریال شبکه‌ها می‌تواند یک انقلاب در حوزه سریال‌سازی ایجاد کند و شاید به دلیل اینکه شبکه‌ها دیگر صرفا پخش‌کننده هستند و مسئولیتی در قبال مسائل دیگرش ندارند برای مدیران شبکه‌ها خوب باشد.

همچنین شنیده‌ شده قرار است فیلمنامه‌ها در مرحله پیش‌تولید توسط رئیس سازمان خوانده شود و احتمال اینکه همه این فیلمنامه‌ها را خودش بخواند کم است. احتمالا افراد یا گروه‌های قابل اعتماد وی این وظیفه را به عهده می‌گیرند.

روند سریال‌سازی قرار است تغییر کند و حالا که این تصمیم خجسته گرفته شده و فارغ از اینکه چه کسانی این فیلمنامه‌ها را بررسی می‌کنند بهتر است این روال به سمتی برود که خروجی‌اش تولیدات فاخر، همه‌پسند و البته جذاب و عمیق باشد.

گفته می‌شود سیاستگذاری درخصوص سریال‌ها هم فقط در اختیار سیما فیلم نیست و صداوسیما در امر تصمیم‌سازی برای تولید سریال دچار یک تشتت است و افراد و مراکز تصمیم‌گیر در این حوزه کم نیستند. با این تغییر احتمالی در روند ساخت سریال‌ها باید منتظر بمانیم و ببینیم تکلیف سیمافیلم و مسیر تصویب فیلمنامه تا پخش و حتی نظارت در حین پخش چه می‌شود؟ روندی که قطعا با تغییراتی مواجه خواهد بود.




پرسش‌هایی پیش‌روی رئیس تازه رسانه ملی⇐چرا بخش‌های مختلف برنامه‌های تلویزیون، مانند جزایر جداگانه‌ای هستند که هر یک پیام و محتوایی متفاوت و گاه متناقض را به مخاطب اعطا می‌کنند؟/چرا به غیر از چند سریال جریان‌ساز و بحث‌برانگیز، عموم سریال‌هایی که طی پنج سال اخیر روی آنتن رفتند خنثی و بی‌اثر بودند؟/چرا زیبایی‌های بکر و مبهوت‌کننده ایران انعکاس چندانی در سریال‌ها ندارد؟

سینماروزان/آرش فهیم: اغراق آمیز نیست اگر اهمیت تغییر رئیس سازمان صداوسیما را هم‌تراز با تغییر ریاست جمهوری دانست. بدون‌تردید، رسانه ملی نزدیک‌ترین و با نفوذترین نهاد فرهنگی و رسانه‌ای منسوب به حاکمیت در زندگی خانواده‌های ایرانی است و به‌طور مستقیم بر افکار عمومی و زندگی روزمره مردم تأثیر می‌گذارد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از روزنامه کیهان، طوری که هر فراز و نشیبی در فرکانس‌های ارسال شده از سوی این سازمان بر ریخت بنا و زیربنای جامعه ایرانی نقش می‌بندد. ضمن اینکه شبکه‌های برون‌مرزی صداوسیما امروز اصلی‌ترین ‌تریبون کشور ما در عرصه رسانه‌ای جهان محسوب می‌شوند و در تحولات بین‌المللی حضوری جدی دارند.

به این دلایل، تغییر در ریاست صداوسیما، فراتر از این سازمان و دارای اهمیتی ملی و جهانی است. از این رو 7 مهر 1400، روز انتصاب «پیمان جبلی» به‌عنوان رئیس رسانه ملی را باید یک مبدأ زمانی جدید برای فضای رسانه‌ای ایران دانست. انتصابی که بخش قابل توجه سرنوشت حیات فرهنگی مردم را در سال‌های آینده رقم خواهد زد. آینده‌ای که با تحول و جهش فرمی‌و محتوایی اتفاق خواهد افتاد. هر چند که دوره پنج ساله مدیریت «عبدالعلی علی‌عسکری» نیز دستاوردهایی داشت؛ از جمله، ارتقای فنی و سخت‌افزاری رسانه ملی در بخش‌هایی چون تغییر کیفیت پخش شبکه‌ها به اچ‌دی و تکمیل توسعه پوشش شبکه‌های رسانه ملی در سطح کشور و مناطق محروم و دورافتاده. همچنین پس از چند سال توقف، تولید سریال‌های الف ویژه با موضوعات تاریخی و مذهبی روی ریل افتاد؛ مثل مجموعه «سلمان» که بزرگ‌ترین اثر نمایشی ایران خواهد بود و در مرحله تصویربرداری قرار دارد و یا سریال حضرت موسی(ع) که در مرحله پیش تولید است. به‌رغم شیوع ویروس کرونا اما تولید برنامه‌ها و سریال‌های جدید هیچ‌گاه دچار وقفه نشد – هر چند که در همین دوران کیفیت سریال‌های به نمایش درآمده به شدت افت کرد- و در شرایط تعطیلی مدارس، راه‌اندازی مدرسه تلویزیونی به کمک خانواده‌ها و دانش‌آموزان آمد و گامی ‌در جهت گسترش عدالت آموزشی بود.
اما صداوسیمای امروز، دچار نقاط ضعفی هم هست که در قالب مجموعه‌ای از «باید»‌های پیش روی مدیریت جدید، می‌توان به آنها پرداخت:

*اتحاد جزایر جداگانه
مهم‌ترین اصل برای موفقیت یک رسانه، «انسجام گفتمانی» است. این اصل، مفهومی ‌شبیه به کثرت در عین وحدت دارد. یعنی مجموعه فرآورده‌های یک رسانه، در اوج تنوع و تکثر و جذب سلیقه‌های متفاوت اما در نهایت باید یک گفتمان و جهت واحد داشته باشند. به عبارت بهتر، محصولات و مطالب رسانه‌ها باید مکمل هم باشند، نه متضاد! آنچه روی آنتن صداوسیما می‌رود دچار تناقض گفتمانی و تضاد محتوایی است. به‌طور مثال، برنامه‌ای با پیام صرفه‌جویی و پرهیز از مصرف‌گرایی پخش می‌شود، اما بلافاصله پس از آن برنامه دیگری روی آنتن می‌رود که پیامی‌ معکوس دارد. اخبار دارای یک جهت‌گیری است و سریال‌های نمایشی فاقد آن جهت‌گیری هستند. درحالی که همه شبکه‌ها در حال‌ ترغیب مردم به تزریق واکسن کرونا هستند یک شبکه برنامه‌ای با القای نفی این واکسن پخش می‌کند و… این در حالی است که همه برنامه‌های شبکه‌های رقیب سیما، به تحمیل یک ایدئولوژی یا نگرش خاص به مخاطب خود هستند. مثلا ابتدا برنامه‌ای با محوریت آشپزی با رویکرد‌ ترویج سبک زندگی غربی به نمایش درمی‌آید، سپس یک سریال با مضمون خانواده ستیزی پخش می‌شود و پس از آن، بخش اخبار به‌گونه‌ای روی آنتن می‌رود که گویی محتوای برنامه‌های قبلی را تکمیل می‌کند. یعنی برنامه‌ها به سیاقی پخش می‌شوند که ذهن و روان مخاطب را برای دریافت برنامه بعدی آماده می‌کنند.
اما بخش‌های مختلف برنامه‌های صداوسیما، برنامه‌های سرگرم‌کننده، خبری، سیاسی، ورزشی و… مانند جزایر جداگانه‌ای هستند که هر یک پیام و محتوایی متفاوت و متناقض را به مخاطب اعطا می‌کند. این چندگانگی گفتمانی در بلندمدت منجر به پرورش نسل‌هایی پر از تناقضات شخصیتی و فکری و زیستی می‌گردد.

*احیای سریال ایرانی و انقلابی

افت و افول روزافزون جریان سریال‌سازی در سیما یکی از نقاط ضعف آشکار رسانه ملی است. به‌نظر می‌رسد که رئیس جدید صداوسیما برای ایجاد تحول در این سازمان، چاره‌ای جز در اولویت قرار دادن اصلاحات اساسی در این بخش را ندارد! برنامه‌های سرگرم‌کننده برخلاف این نام، نه تنها یک امر تفننی و حاشیه‌ای نیستند بلکه پیشانی یک سازمان رسانه‌ای محسوب می‌شوند. هر چند که برنامه‌های مستند و خبری و… جایگاه ویژه‌ای در یک سازمان دارند اما واقعیت این است که برنامه‌های سرگرم‌کننده ابزار اصلی یک سازمان رسانه‌ای مثل صداوسیما برای اعمال سیاست‌ها و اهدافش هست. به همین دلیل هم طی سال‌های اخیر بیشتر سرمایه‌گذاری و تمرکز ‌تراست‌های رسانه‌ای جهان بر سریال‌سازی است. مدیران این‌ تراست‌ها در حال حاضر به وسیله سریال‌ها در حال فتح مخاطب جهانی هستند. اما به همان میزان که شبکه‌های بین‌المللی در زمینه تولید سریال‌های راهبردی و پرجاذبه گام‌های رو به جلویی برداشته‌اند، صداوسیما عقبگرد داشته است. غیراز چند سریال جریان‌ساز و بحث‌برانگیز، عموم سریال‌هایی که طی پنج سال اخیر روی آنتن رفتند خنثی و بی‌اثر بودند. شبکه آی‌فیلم یک فرصت برای مقایسه سریال‌های ساخته شده در پنج، 10، 15 و 20 سال گذشته سیما با آثاری است که اخیرا تولید و پخش شده‌اند.
یک نگاه مقایسه‌ای نشان می‌دهد که اکثریت مجموعه‌های نمایشی امروز سیما نسبت به سریال‌های قدیمی‌تر، به‌جای پیشرفت، پسرفت کرده‌اند. حداقل ویژگی یک سریال این است که کشش لازم را برای پیگیری مخاطب ایجاد کند؛ هر سریالی، حتی یک ملودرام خانوادگی یا یک طنز آپارتمانی، باید داستان یا ساختاری حیرت‌انگیز را نمایش دهد، به‌طوری که مخاطب تشنه تماشا و دنبال کردن آن باشد و در عین حال، مضمونی ملتهب و بحث‌برانگیز در خدمت منافع ملی را مطرح نماید و بتواند در مخاطب خارجی نیز رسوخ کند.
البته دو اقدام مثبت مدیریت اخیر رسانه ملی در حوزه محصولات نمایشی، یکی احیای تولید سریال‌های استراتژیک و فاخر مثل سلمان و موسی است و یکی هم پَر و بال دادن به ژانر جاسوسی- امنیتی مثل گاندو و خانه امن. سریال‌هایی که هم مماس با اتفاقات روز جامعه هستند و هم شوق مخاطب را برای نشستن در پای گیرنده‌ها برمی‌انگیزند و هم اینکه محافل و کانون‌های خاص بین‌المللی را متوجه خود می‌سازند. در دوران جدید مدیریت رسانه ملی نیز برای عبور از وضعیت سترون فضای سریال‌ها باید این‌گونه سریال‌ها تکثیر پیدا کند. جای سوژه‌هایی مثل دفاع از حرم، راهپیمایی عظیم اربعین، حمایت‌های آمریکا از صدام در دوران جنگ تحمیلی، فعالیت شبکه فراموسنری، افشاگری علیه مراکز غارتگری و جنگ اقتصادی علیه مردم، مجاهدت نهادهای علمی‌و دانشمندان کشورمان در ابداعات و اکتشافات و اختراعات و… می‌توانند سوژه جذابی برای ساخت سریال باشند. همچنان که توجه بیشتر به جاذبه‌های گردشگری و اقلیمی ‌ایران زمین یکی از خلأهای بزرگ در سریال‌های ایرانی است. یکی از عجایب – و نقایص- فرهنگی ما این است که در سرزمینی پُر از زیبایی‌های بکر و مبهوت‌کننده زندگی می‌کنیم اما انعکاس چندانی از این همه زیبایی در سریال‌ها دیده نمی‌شود.
یکی از فقدان‌های صداوسیما در این حوزه، برخلاف خیلی از شرکت‌های تولید فیلم و سریال، نبود اتاق‌های فکر برای تشخیص و تعیین سوژه، ایده و داستان و هدایت و نظارت بر سریال‌هاست.

*اخبار؛ واکنش سریع
همچنان که بخش‌های خبری صداوسیما نیز نیازمند تحول در جهت جذابیت و تأثیرگذاری است. این بخش باید به مرکز واکنش سریع به اتفاقات تبدیل شود. رسانه ملی زمانی می‌تواند بر سایر رقبا پیروز شود که اولین رسانه در ارائه خبر و اطلاعات درباره وقایع مختلف باشد.

*عبور از لیبرالیسم

یکی از اظهارات قابل تأمل دکتر پیمان جبلی، رئیس جدید صداوسیما در بدو به‌عهده گرفتن این مسئولیت، جایی بود که گفت: «صداوسیما باید مصداق واقعی رسانه مردمی باشد؛ رسانه صدای کسانی باشد که صدایشان به جایی نمی‌رسد… صداوسیما باید منعکس‌کننده مطالبات، خواسته‌ها و دغدغه‌های توده مردم باشد و نباید منعکس‌کننده نظرات و منویات یک طبقه خاص آن هم طبقه خاصی که جدای از مردم است، باشد.» جبلی در دوران معاونت برون‌مرزی صداوسیما نیز توانست هدایت یک مجموعه رسانه‌ای با شعار «صدای بی‌صدایان» را تجربه کند. این تجربه می‌تواند به تمامیت رسانه ملی سرایت کند.
اما تبدیل صداوسیما به رسانه‌ای مردمی و ‌تریبونی برای بی‌صدایان، فراهم ساختن مقدمات و چارچوبی مطابق با این آرمان است. صداوسیما برای مردمی شدن چاره‌ای جز زدودن مناسبات سرمایه محور و تاجرانه ندارد. در این دوران، تقابل با سرمایه‌داری و جاذبه‌های لیبرالیستی را باید محور و هدف اصلی یک رسانه انقلابی(به‌طور عام) و اسلامی(به‌طور خاص) دانست. آنتن فروشی، تقلید از رسانه‌های غربی و فراموشی ظرفیت‌های بومی، از عواقب تن دادن رسانه‌های جهان سومی ‌به سرمایه‌داری است.
«آنتن‌فروشی» یک عیب بزرگ برای صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود. پخش پرحجم تبلیغات تجاری، به کار رفتن تمهیدات لیبرالیستی (نظیر استفاده ابزاری از زن) در پیام‌های بازرگانی، قرار گرفتن ساعت‌های پربیننده تلویزیون در اختیار شرکت‌های تجاری و مواردی از این دست در شأن رسانه‌ای که قرار بوده و هست تا یک دانشگاه عمومی باشد نیست. هرچند که مشکلات مالی و عدم حمایت اقتصادی کافی، رسانه ملی را به این ورطه انداخته است. اما برای حل این معضل باید راهکارهای خلاقانه‌تر و هنرمندانه‌تری را جست.
بدون‌تردید، رئیس سابق و فعلی سازمان صداوسیما به خوبی می‌دانند که ساختارهای سرمایه‌گرا با محوریت بازار آزاد و کارتل‌های اقتصادی امروز در اوج فضاحت و «ورشکستگی انسانی» قرار دارند. تجارت انسان، بردگی زنان و ایجاد شبکه‌های فحشا، جنگ افروزی و تجارت اسلحه، قاچاق مواد مخدر و مشروبات الکلی و… سرانجام همه حکومت‌های سرمایه‌داری و سازمان‌های متکی به اقتصاد آزاد و لیبرالیسم است. صداوسیما باید هم در فرم مدیریتی و هم در ساختار و محتوای برنامه‌های خود، به تقابل با سرمایه‌داری و بازار آزاد برخیزد. مشکل بزرگ این است که لیبرالیسم در ذات خود دارای جذابیتی کاذب است و ساده‌ترین راه برای جذب مخاطب، اتکا به این نوع جاذبه‌آفرینی است. با وجود سهولت اما جذابیت کاذب و به کار بردن شاخص‌های لیبرالیستی در رسانه‌ها، موجب دفع خلاقیت و دفن هویت و ارزش‌های بومی‌و ملی و دینی می‌شود. تقلید از رسانه‌های غربی، بازخورد بیرونی و ظاهری گرایش به لیبرالیسم و سرمایه‌داری است.
یک راه‌حل متهورانه برای پیشرفت صداوسیما این است که رئیس جدید سازمان، هرگونه آنتن‌فروشی را ممنوع اعلام کند، پخش تبلیغات تجاری را نیز به حداقل ممکن برساند و با هر نوع تقلید و کپی‌کاری از روی شبکه‌های خارجی برخورد سختگیرانه نماید. در چنین وضعیتی، ابتدا مشکلاتی برای رسانه ملی پیش می‌آید، اما رفته‌رفته مدیران گروه‌ها و واحدها به سمت خلاقیت خواهند رفت و لحظات و ثانیه‌های پخش صداوسیما ارزش پیدا خواهد کرد. پیدا کردن استعدادها و فعال ساختن ظرفیت نیروهای جوان و متعهد، به‌کارگیری روش‌های جدید و جسورانه برای جذب مخاطب، خلاقیت و آفرینش قالب‌ها و ساختارها و در یک کلام، کشف جذابیت بومی ‌و ملهم از فرهنگ اسلامی و ایرانی، راه عبور صداوسیما از لیبرالیسم و معضلات اقتصادی و مالی است.




استارتی برای جایگزینی جوانان موسوم به انقلابی با مدیران پا به سن گذاشته!؟⇐رئیس جدید صداوسیما منصوب شد

سینماروزان: پیمان جبلی رئیس سازمان صدا و سیما شد.

به گزارش سینماروزان با حکم رهبر معظم انقلاب، پیمان جبلی رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شد.

جبلی پیش از این معاون برون‌مرزی صداوسیما بود. وی همچنین سوابق معاونت خبر رسانه ملی ، عضویت در هیئت علمی دانشگاه صداوسیما، معاونت رسانه‌ای دبیر شورای عالی امنیت ملی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در تونس، مدیرکلی اخبار داخلی واحد مرکزی خبر و مدیرکلی اخبار شبکه العالم را در کارنامه دارد.

به نظر می‌رسد با حضور جبلی در ریاست صداوسیما زمینه‌ای فراهم شود برای تغییر و تحول در مدیریت شبکه‌های مختلف و درعین حال معاونت سیما.

جدایی نیروهای پا به سن گذاشته و به جایش استفاده از نیروهای جوان موسوم به انقلابی در مدیریت، می‌تواند رویکردی باشد که در ماه‌های پیش رو در سازمان، شاهدش باشیم؛ شبیه به روالی که در سازمان تبلیغات اسلامی و حوزه هنری در پیش گرفته شد.




اظهارات پیمان جبلی معاون برون‌مرزی سیما⇐برخی سریال‌هایی که در داخل کشور تولید می‌کنیم، مطابق اهداف ما در بیرون مرز‌ها نیست!/ضرر پخش برخی از سریالهای ایرانی در خارج کشور، بیشتر از پخش نشدنشان است!/حجمی از غم و اندوه و سیاه‌نمایی که در سریال‌های داخلی ترکیه وجود دارد، به‌هیچ‌وجه در سریال‌های خارجی‌شان انعکاس ندارد!/بودجه‌ای که در اختیار شبکه‌های برون‌مرزی گذاشته می‌شود، تنها برای زبان‌گردانی کفایت می‌کند نه برای تولید!!/ بودجه شبکه آی‌فیلم دربرابر بودجه شبکه ۳ یا سیمافیلم، ناچیز است!

سینماروزان/عطیه موذن: معاون برون‌مرزی سیما اعتقاد دارد حجمی از غم و اندوه و سیاه‌نمایی که در سریال‌های داخلی ترکیه وجود دارد، به‌هیچ‌وجه در سریال‌های خارجی‌شان انعکاس ندارد.

پیمان جبلی، معاون برون‌مرزی رسانه ملی به خبرگزاری مهر گفت: باید در حوزه‌های هدف‌مان، تولیداتی داشته باشیم که مخاطب ما خود و فرهنگ خود را در آثار ما ببیند، چه بسا سریال‌های ایرانی خیلی‌های‌شان بدون نگاه به مخاطب بیرونی ساخته شده باشند و برخی از آن‌ها ملاحظاتی دارند که حتی ضرر پخش‌شان در خارج کشور بیشتر از پخش نشدنشان است. این یکی از حساسیت‌هایی است که بر اساس آن ما سریال‌های بازپخشی را هم گلچین می‌کنیم.

وی در پاسخ به این سؤال که تأثیری را که ترکیه در حوزه سریال‌سازی منطقه داشته است ما نمی‌توانیم داشته باشیم، عنوان کرد: برخی سریال‌هایی که ما در داخل کشور تولید می‌کنیم، الزاماً مطابق اهداف ما در بیرون مرز‌ها نیست. در مورد ترکیه هم شما کافی است سریال‌های پخش خارجی‌شان را با سریال‌هایی که در داخل کشورشان تولید و پخش می‌شود، مقایسه کنید.

جبلی ادامه داد: حجمی از غم و اندوه و سیاه‌نمایی که در سریال‌های داخلی ترکیه وجود دارد، به‌هیچ‌وجه در سریال‌های خارجی‌شان انعکاس ندارد. همه سریال‌های ترکیه‌ای که برای مخاطب خارجی در نظر گرفته شده، نشان‌دهنده اقتدار و زیبایی و جنبه‌های مثبت تاریخی فرهنگی و اجتماعی این کشور هستند.

جبلی در واکنش به این سؤال که چرا همین رویکرد را ما در سریال‌سازی نداریم، اینگونه توضیح می‌دهد: شبکه‌های برون‌مرزی تا اطلاع ثانوی صرفاً مأموریت تأمینی دارند. تأمین هم به این معناست که بودجه‌ای که در اختیار شبکه گذاشته می‌شود، تنها برای زبان‌گردانی کفایت می‌کند نه برای تولید. بودجه شبکه «آی‌فیلم» دربرابر بودجه شبکه ۳ یا سیمافیلم ناچیز است و اصلاً قابل مقایسه نیست. پس ما چاره‌ای نداریم جز اینکه تولیدات شبکه‌های داخلی را با دقت دستچین کنیم.

جبلی تاکید کرد: با وجود محدودیت بسیار بالایی که در زمینه بودجه داریم، سال گذشته توانستیم سریال «ملکاوان» را در بخش برون‌مرزی تولید کنیم که هم برای مخاطب داخلی و هم برای مخاطب خارجی بود. سریال جذاب دیگری را هم شبکه آی‌فیلم در دست تولید دارد که تا اواسط امسال به پخش می‌رسد. عمده کار‌های ما در شبکه آی‌فیلم زبانگردانی است، لذا باید تولیدی داشته باشیم که برای مخاطب داخلی هم جذابیت داشته باشد و هم محصولی باشد که اهداف برون‌مرزی ما را پیش ببرد. از آنجا که در این حوزه تجربه زیادی نداریم و تولیدات چندانی هم نداشته‌ایم، نمی‌توانیم ادعا کنیم در پیشبرد همزمان این دو هدف خیلی حرفه‌ای هستیم.