1

شباهت پارسا پیروزفر و دی‌کاپریو!/حسن فتحی کارگردان “مست عشق” مطرح کرد

سینماروزان: فیلم‌ “مست عشق” با روایتی از زندگی شمس و مولانا که با پخش فیلمیران روی پرده رفت خیلی زود مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و در باکس آفیس، بالا آمد و پرفروش ترین فیلم غیرکمدی سال شد ولی در عین حال نقدها و نظرات مختلفی هم روانه اش شده و ازجمله درباره چرایی بازی پارسا پیروزفر در نقش مولانا.

حسن فتحی کارگردان “مست عشق” در واکنش به این انتقادات به روزنامه هم‌میهن گفت: خبری سینمایی حدود ۱۰ سال پیش مطرح شد و خیلی سروصدا کرد؛ خبر این بود که لئوناردو دی‌کاپریو در فیلمی که قرار بود درباره مولانا ساخته شود، نقش مولوی را بازی کند و خیلی‌ها استقبال کردند.

فتحی ادامه داد: حالا اگر آقای دی‌کاپریو به‌عنوان بازیگری خوش‌تیپ نقش مولانا را بازی کند، اشکال ندارد ولی اینجا اگر پارسا پیروزفر نقش مولانا را بازی کند، اشکال دارد! این چه منطقی است؟ این چه نوع نگاه و قضاوتی است؟این بازی‌ای که پارسا پیروزفر در شمایل مولانا به نمایش گذاشته، کاملاً آگاهانه است.

این کارگردان افزود: اینکه میگویند شخصیت مولانا در فیلم “مست عشق” مفلوک است، یعنی چه؟ این چه ادبیاتی است؟ او مولانایی است که مسحور و واله افکار، اندیشه‌ها و شخصیت شمس تبریزی شده است. ما ترکیبی از مستندات آمده در منابع و توصیفات شاعرانه مولانا و نیز تخیلی مقرون به‌واقع را مبنای شخصیت‌پردازی‌مان قرار دادیم و پارسا پیروزفر هم خیلی آگاهانه این موقعیت و شخصیت را بازی کرده است، وگرنه می‌توانست جور دیگری بازی کند.

شباهت پارسا پیروزفر و دی‌کاپریو از نگاهِ حسن فتحی +ذکر توضیحاتی درباره ربط "مست عشق" و "هامون"
شباهت پارسا پیروزفر و دی‌کاپریو از نگاهِ حسن فتحی +ذکر توضیحاتی درباره ربط “مست عشق” و “هامون”

فتحی تاکید کرد: این نکته را هم اضافه کنم که مولانا حوالی 40 ‌سالگی است که با شمس مواجه می‌شود و 40 ‌سالگی برای اغلب افراد، دوران بحران وجودی غریبی است؛ مقطعی از زندگی که به قول روانشناسان بحران میانسالی به اوج خود می‌رسد.مرحوم داریوش مهرجویی هم با اندیشه‌های عرفانی انس و الفتی داشت که رد آن در بسیاری از آثارش پیداست. شاید تحت‌تأثیر همین رابطه شمس و مولانا، رابطه هامون و علی عابدینی را در فیلم “هامون” ترسیم کرده است.

حسن فتحی اظهار داشت: بزرگترین پیام عرفان شمس و مولانا، پرهیز از قیاس‌های ویرانگر است و اینکه هر کس دونده دوی پیست دوومیدانی زندگی خودش باشد. موفقیت نه برتر از دیگران بودن است، نه شبیه دیگران بودن. اصالت، صلابت و حتی خلاقیت انسان حاصل قیاس خود با خود است، نه با دیگری و من این را در مکتب مولانا آموختم. مولانا وقتی به‌مدد و یاری شمس تبریزی از زندانِ بَه بَه و اَه اَه دیگران خلاص شد، آرامش و خلوص درونی پیدا کرد، جهان درونی‌اش شکرین شد و به یکی از مظاهر انسان کامل تبدیل شد. ما امروز گرفتار چشم‌وهم‌چشمی و قیاس یکدیگریم و به‌همین‌خاطر نمی‌توانیم یکدیگر را دوست داشته باشیم و به یکدیگر عشق بورزیم. پیام مولانا در زمانه‌ای که ما به‌سر می‌بریم، پیام حیات‌بخش و مهمی است؛ دوست داشتن خود و دوست داشتن دیگران در زیر پرچم ملت عشق.




«بی حسی موضعی» با باران و پارسا کلید خورد

سینماروزان: فیلمبرداری فیلم سینمایی «بی حسی موضعی» به کارگردانی حسین مهکام از روز چهارشنبه در تهران آغاز شد و حسن معجونی و حبیب رضایی نخستین بازیگرانی بودند که جلوی دوربین رفتند

حسن معجونی، پارسا پیروزفر، باران کوثری، سهیل مستجابیان و حبیب رضایی بازیگران اصلی «بی حسی موضعی» هستند.

حبیب رضایی پس از سالها حضور در سینما به عنوان بازیگر، برای نخستین بار تهیه کنندگی یک فیلم سینمایی را برعهده گرفته است. همچنین «محمد صادق رنجكشان» به عنوان سرمايه گذار و مجری طرح در اين پروژه سينمايى حضور دارد.

«بی حسی موضعی» که قصه اش در یک شب تا صبح می گذرد برای نمایش در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر آماده می شود و مراحل فنی فیلم همزمان درحال انجام است

دیگر عوامل این پروژه عبارتند از:
نویسنده و‌کارگردان: حسین مهکام‌، تهیه کننده: حبیب رضایی، مجری طرح و سرمایه گذار: محمد صادق رنجکشان، مدیر تولید: مهدی بدرلو‌، مدیر فیلمبرداری: علی تبریزی، تدوین: سمانه سزاوار، طراح گریم: ایمان امیدواری، مدیر صدابرداری: داریوش صادقپور، طراح صحنه: امیر حسین دوانی، دستیار کارگردان و برنامه ریز: سعید کریمی، دستیار تولید: آرش صالحی




همکاری پارسا پیروزفر با یک شاخ مجازی در «بی حسی موضعی»!!

سینماروزان: پروانه ساخت فیلم سینمایی «بی حسی موضعی» به نویسندگی و کارگردانی حسین مهکام و تهیه کنندگی حبیب رضایی صادر شد و این فیلم طی روزهای آینده در تهران کلید می خورد.

«بی حسی موضعی» که قصه اش در یک شب تا صبح می گذرد پنج بازیگر اصلی دارد و تاکنون حضور پارسا پیروزفر و سهیل مستجابیان در فیلم قطعی شده است. پیروزفر که بازیگر گزیده کاری در سینما محسوب می شود این روزها نمایش موزیکال «بینوایان» را روی صحنه دارد.

همچنین سهیل مستجابیان که شهرت و طرفداران زیادی در فضای مجازی دارد برای نخستین بار تجربه بازی در یک فیلم سینمایی را تجربه می کند.

حبیب رضایی پس از سالها حضور در سینما به عنوان بازیگر، برای نخستین بار تهیه کنندگی یک فیلم سینمایی را برعهده گرفته است. همچنین «محمد صادق رنجكشان» به عنوان سرمايه گذار و مجری طرح در اين پروژه سينمايى حضور دارد.

«بی حسی موضعی» نام موقت سومین ساخته حسین مهکام بعد از فیلم های «آزادی مشروط» و «آندرانیک» محسوب می شود.




واکنش تهیه‌کننده «اشک سرما» به ایفای نقش دوباره گلشیفته در قامت یک کرد تفنگ‌به‌دست⇐گلشیفته نسخه زیرنویس «اشک سرما» را برای ریدلی اسکات برد و دیگر بازنگشت…/۳۸۰میلیون سرمایه بخش خصوصی سوخت به‌خاطر بدبینی نسبت به مهاجرت گلشیفته!!/رایت ویدیویی «اشک سرما» را توقیف کردند فقط به‌خاطر مهاجرت گلشیفته!!/گلشیفته بازیگری باشعور و مستعد بود؛ وااسفا به حال سیاستگزارانی که استعدادها را بایکوت می‌کنند و مجیزگویان را بر صدر می‌نشانند

سینماروزان/مهناز خدادوست: انتشار خبر حضور دوباره گلشیفته فراهانی در قامت یک کرد تفنگ به دست در فیلم فرانسوی «دختران خورشید»، یک دهه و نیم بعد از تجربه «اشک سرما» که در آنجا هم در نقش یک کرد کومله تفنگ به دست ایفای نقش کرده بود(اینجا را بخوانید) با واکنش تهیه‌کننده «اشک سرما» مواجه شد.

امیرحسین شریفی تهیه کننده «اشک سرما» با اشاره به اثرات مهاجرت گلشیفته در سرنوشت «اشک سرما» به سینماروزان گفت: برای تولید «اشک سرما» نزدیک به 380میلیون خالص در بخش خصوصی هزینه شد و علیرغم آن که فیلم مورد توجه مخاطبان جشنواره قرار گرفت اما مهاجرت گلشیفته باعث شد مجبور شویم فیلم را در یکی از بدترین ادوار اکران روی پرده بفرستیم؛ تازه موتور فیلم روشن شده بود که به ناگاه از پرده پایین کشیده شد و نتوانستیم درآمد چندانی از اکران داشته باشیم.

شریفی خاطرنشان ساخت: مهاجرت گلشیفته باعث شد مجوز پخش خانگی فیلم هم صادر نشود و علیرغم وجود چند مشتری خوب برای رایت ویدیویی، متأسفانه نتوانستیم رایت خانگی را هم بفروشیم و فیلم بعد از اکرانی نصفه و نیمه، عملا توقیف شد تا بعدها قاچاقچیان از پخش نسخه قاچاق به سود برسند و تهیه کننده اش که من بودم ضرر کنم!! در یک کلام 380میلیون سرمایه بخش خصوصی سوخت فقط به خاطر بدبینی نسبت به مهاجرت گلشیفته!

امیرحسین شریفی با روایت خاطره ای از آخرین دیدار با گلشیفته به سینماروزان گفت: گلشیفته قبل از آن که از ایران برود سراغم آمد و ازم خواست نسخه ای زیرنویس از «اشک سرما» را بهش بدهم؛ گویا مذاکراتی با تیم تولید «پیکره دروغها»ی ریدلی اسکات انجام داده بود و میخواست چند نمونه کار برایشان ببرد و به واسطه وجه انسانی «اشک سرما» این فیلم هم در الویتهایش قرار داشت. من تنها نسخه زیرنویس «اشک سرما» را در اختیارش گذاشتم و او البته قول داد که فیلم را بهم برگرداند اما هم خودش رفت و هم فیلم!

تهیه کننده فیلمهایی مانند «ضیافت»، «پری» و «سیب سرخ حوا» تأکید کرد: گلشیفته بازیگر مستعد و باشعوری بود؛ شعوری که مرهون رشد در یک خانواده هنری بود. او حین حضور در صحنه به شدت بی ادا و اصولهای متداول در برخی بازیگران، نقشش را ایفا میکرد و به شدت هم منضبط بود. اینکه در خارج از ایران چه مسیری را انتخاب کرده و خواهد پیمود به خودش مربوط است ولی اینکه یک دهه و نیم بعد از «اشک سرما» تازه فرانسویان به استعداد او در ایفای نقش یک زن کرد پی برده اند و باز هم چنین نقشی بهش داده اند معنایی ندارد جز وجود حجمی بالا از استعدادها در این کشور که متأسفانه به دلایل مختلف به کار گرفته نمی‌شوند. وااسفا به حال سیاستگزارانی که مجیزگویان را بر صدر می‌نشانند و استعدادها را بایکوت می‌کنند.

امیرحسین شریفی
امیرحسین شریفی



رامین پرچمی در گفتگویی تفصیلی بیان داشت⇐حمید سمندریان به من گفت تو لهجه شمالی داری و بازیگر خوبی نمی‌شوی/برای نصرالله قادری نوشتم به من نمره قبولی بده وگرنه باید یک ترم دیگر مرا تحمل کنی/با منصور ضابطیان و امیرمهدی ژوله دچار مشکلات مالی شدم/در «سنتوری» بنا بود بجای حسن پورشیرازی نقش یک معتاد را بازی کنم اما پیشنهاد مهرجویی را رد کردم/بازی در «بوتیک» را بعد از ایفای یک سکانس رها کردم/سانسور زیاد سریال «در پناه تو» را داغان کرد/نقش پارسا پیروزفر کاملا حذف شد/می‌خواهم بخشهای حذف شده «در پناه تو» را اجرا کنم/مرگ حسن جوهرچی موجب شد بازیگران «در پناه تو» مجددا کنار هم جمع شوند/نقش من در «ضیافـت» بنا بود به حامد بهداد برسد اما…/کیمیایی اگر «ضیافت۲» را بسازد باز هم مورد استقبال قرار می‌گیرد/بدترین کار من «زیر آسمان شهر۳» بود/در فیلمهای آینده کمال تبریزی و مسعود کیمیایی بازی میکنم

سینماروزان: رامین پرچمی بازیگری که با سریال «در پناه تو» در کانون توجه مخاطبان قرار گرفت و همین باعث شد چند سالی هم به واسطه آن سریال بتواند حضورش در سینما و تلویزیون را امتداد دهد بعد از حوادث انتخابات88 مدتی را در زندان به سر برد و همین باعث شد که از جریان روز بازیگری دور بماند.

به گزارش سینماروزان پرچمی پنج سالی است که از زندان آزاد شده و به زندگی حرفه ای بازگشته و میکوشد تلاشهای تازه ای داشته باشد در حیطه های مختلف هنری از بازیگری تا اجرا و حتی خوانندگی. این بازیگر اخیرا در گفتگویی تفصیلی که با «هنرآنلاین» داشته به مرور برخی از اتفاقات زندگی شخصی و حرفه ایش پرداخته است.

پرچمی با اشاره به بی علاقگی خانواده اش به بازیگری بیان داشت: در زمان ورود به دانشگاه با پدرم اختلاف نظر داشتم و در نهایت ایشان اجازه داد که من هنر بخوانم. در کنکور هنر شرکت کردم و نفر ششم مرحله اول کنکور سراسری شدم اما در مرحله دوم پذیرفته نشدم. در نهایت ورودی دانشگاه آزاد شدم و آمدم سمت بازیگری.

وی درباره اولین برخورد با حمید سمندریان گفت: در مصاحبه مهرماه دانشگاه آزاد آقای سمندریان به من گفتند که تو لهجه شمالی داری و بازیگر خوبی نمی‌شوی. بعد از آن اسم من در لیست تکمیل ظرفیت بهمن‌ماه دانشگاه آمد و من پذیرفته شدم. آقای سمندریان بعدها هم مرا دید و گفت تو هنوز مشکل لهجه‌ات را داری.

پرچمی پیرامون حضور در سریال «در پناه تو» اظهار داشت:  اهالی خانواده‌ام مخالف بودند ولی دیدند چاره‌ای نیست و بهتر است از من حمایت کنند. زمانی که مرا برای سریال «در پناه تو» انتخاب کردند، آقای لبخنده با خانه ما تماس گرفت و به پدرم گفت که پسرت برای این سریال انتخاب شده. پدرم به آقای لبخنده گفت اگر بازیگر نقش اصلی است، بیاید! در حالی‌که من حتی اگر یک نقش کوچک داشتم هم با سر می‌آمدم. آقای لبخنده بعدها از آن خاطره به خوبی یاد می‌کرد. در ادامه که من فیلم “ضیافت” را بازی کردم و معروف شدم، باعث افتخار فامیل شدم و پدرم خیلی خوشحال بود.

پرچمی با اشاره به اساتیدش در دانشگاه بیان داشت: در آن دوره آقای سمندریان، آقای اسماعیل شنگله و خانم منیژه محامدی در دانشگاه آزاد تدریس می‌کردند. اما من خیلی آدم دانشگاه برویی نبودم. خاطرم هست که سر امتحان کلاس آقای نصرالله قادری پای برگه امتحانی برای ایشان نوشتم که استاد من می‌خواستم در نهایت بازیگر شوم که شدم، حالا اگر می‌خواهید یک ترم دیگر مرا تحمل کنید، ردم کنید، اگر نه که نمره قبولی به من بدهید تا بروم سر کارم. ایشان هم مرا قبول کردند. من در دانشگاه بدن و بیان را یاد گرفتم و اساتید هم به نسبت روی من تأثیرگذار بودند اما دانشگاه بیشتر محلی برای آشنا شدن آدم‌ها با همدیگر و ارتباط گرفتن است. درس خواندن در دانشگاه تأثیر آن‌چنانی روی من نگذاشت اما من اگر وارد دانشگاه نمی‌شدم، هیچ‌وقت آگهی جذب بازیگر سریال “در پناه تو” را نمی‌دیدم و یک بازیگر حرفه‌ای نمی‌شدم. شاید آقای لبخنده یا آقای کیمیایی چیزهای بیشتری را به من یاد دادند.

رامین پرچمی درباره مهمترین اتفاق زندگیش که همان سریال «در پناه تو» بود بیان داشت: سناریو «در پناه تو» یکی از کم‌نظیرترین سناریوهایی است که من خوانده‌ام. در ابتدا به ما سناریو 10-15 قسمت اول را دادند و سپس ادامه سناریو در طول فیلمبرداری کامل شد. سناریو سریال عالی بود ولی سانسور آن را داغون کرد. الان اگر شما سریال را ببینید، متوجه سکانس‌های بی ربط و داستان گنگ آن می‌شوید. 10-12 قسمت اول سریال که نابود شد. بخش ویژه‌ای از داستان حذف شد که به نظرم خود آن بخش را الان می‌توان به یک فیلم یا سریال خوب تبدیل کرد. من حتی می‌خواهم از آقای علیرضا طالب‌زاده نویسنده سناریو اجازه بگیرم که اگر فرصت باشد آن بخش‌ها را در قالب یک نمایشنامه یا فیلمنامه‌خوانی کار کنم.

این بازیگر با اشاره به سانسور نقش پارسا پیروزفر بیان داشت: نقش پارسا پیروزفر که به خاطر یک سری دلایل احمقانه کلاً حذف شد. می‌گفتند پدر این پسر یک زن دیگر گرفته، حالا چرا این پسر عاشق دختر نامادری‌اش شده است! خوشتیپ و خاص بودن چهره پارسا هم بی دلیل نبود و همه این‌ها باعث شد قصه آن نقش کلاً حذف شود. البته آقای لبخنده از لج سانسورها، پارسا پیروزفر را در سریال گذاشت ولی با توجه به سانسورهایی که روی این نقش صورت گرفت، حضور پارسا کاملاً بی دلیل و نامشخص است. نقش من و نقش آقای جوهرچی هم خیلی دچار سانسور شد. به هر حال سریال “در پناه تو” اتفاق خوبی برای بازیگران جدید آن نسل بود. بعد از آن سریال یک دوستی خوب میان بازیگران آن سریال ایجاد شد که تا چند سال هم ادامه داشت اما از یک جایی به بعد قطع شد. سال گذشته در مراسم تشییع جنازه آقای جوهرچی دوباره آن گروه دور هم جمع شد و بعد از 10-15 سال همدیگر را دیدیم. انگار همان صمیمیت دوران فیلمبرداری سریال “در پناه تو” را با هم داشتیم. صمیمیت آن روزها دیگر هیچ‌وقت سر هیچ کاری برای من تکرار نشد.

پرچمی درباره چگونگی پیوستن به «ضیافت» کیمیایی و اینکه نقش را از بهداد گرفته اظهار داشت: آقای جوهرچی باعث این اتفاق شد. روزی که فیلمبرداری سریال “در پناه تو” تمام شد، من داشتم بعد از 1 سال و سه ماه فیلمبرداری راهی شمال می‌شدم. قبل از این‌که راه بیفتم، به خانه یکی از دوست‌هایم رفتم که دیدم تلفن آن‌جا زنگ خورد. مادرم پشت تلفن بود و گفت که آقای جوهرچی سراغت را می‌گیرد و گفته فوراً بیا فلان جا. من به آن‌جا رفتم و دیدم که قرار است فیلم سینمایی “ضیافت” به کارگردانی آقای کیمیایی ساخته شود. آقای جوهرچی و پارسا پیروزفر هم قرار بود در آن فیلم بازی کنند. عوامل فیلم به دنبال یک بازیگر جوان می‌گشتند که نقش جواد را بازی کند. گویا قرار بود از بین من و آقای حامد بهداد یک نفر را انتخاب کنند که در نهایت مرا انتخاب کردند. بعد از آن اتفاق آقای بهداد بارها به شوخی از آن اتفاق یاد می‌کند و می‌گوید که تو نقش مرا در فیلم “ضیافت” گرفتی. 4 نفر از بازیگران سریال “در پناه تو” در فیلم “ضیافت” هم بازی می‌کردند که خیلی‌ها تصور می‌کردند آقای کیمیایی ما را از سریال “در پناه تو” انتخاب کرده است، در حالی‌که آن موقع هنوز سریال پخش نشده بود و حتی اکران فیلم “ضیافت” هم قبل از پخش سریال “در پناه تو” انجام شد. نقش جواد در فیلم سینمایی “ضیافت” یکی از بهترین نقش‌هایی بود که من بازی کردم. کار کردن با آقای کیمیایی هم جزو افتخارات کارنامه کاری من است. در آن سال‌ها خیلی خوش‌شانس بودم و در این سال‌های اخیر خیلی بد شانس.

وی ادامه داد: فیلم “ضیافت” فیلم خیلی خوبی درآمد. حداقل این‌که نیمه اولش شاهکار بود. از نیمه دوم به بعد یک مقدار دچار افت شد اما باز هم آن فیلم نسبت به فیلم‌های قبل و بعد آن سال‌های آقای کیمیایی بهتر بود. آنقدر خوب بود که اخیراً می‌گویند آقای کیمیایی می‌خواهد فیلم “ضیافت 2” را بسازد. به نظرم اگر این فیلم ساخته شود هم مطمئناً مورد استقبال قرار می‌گیرد.

رامین پرچمی درباره همکارانش در مجله ای به نام «نقش آفرینان» که سالها درگیر انتشار آن بود بیان داشت: بعضی‌ از نویسندگان «نقش آفرینان» دوستان خود من بودند و بعضاً هم از طریق واسطه به مجله مطلب می‌رساندند. من با شهاب حسینی دوست بودم و به ایشان گفتم که یک مقاله برای مجله بنویسد. با بهرام رادان هم همینطور. به هر حال این بازیگرها سرشان شلوغ بود و خیلی نمی‌توانستند مشغول نوشتن شوند اما با این‌ حال من سعی می‌کردم که در هر شماره مجله، حداقل 7-8 مقاله از بازیگرها وجود داشته باشد. آقای شریفی‌نیا می‌توانست در این زمینه کمک زیادی به ما بکند اما خیلی از روابط و نفوذش استفاده نکرد. امیر آقای سکانس‌های ماه مجله را می‌نوشت که من به شخصه خیلی از آن بخش مجله خوشم می‌آمد. صالح میرزا آقایی هم به فیلم‌های خارجی تسلط زیادی داشت و خیلی خوب نقد می‌نوشت. منصور ضابطیان هم یک شماره در مجله نوشت و بعد به خاطر مسائل مالی به مشکل خوردیم و دیگر ننوشت. امیرمهدی ژوله هم همچین وضعیتی داشت. خیلی دوست داشتم آقای ژوله بنویسد اما مسائل مالی مانع این همکاری‌ها می‌شد. خیلی خوشحالم که برخی از هنرپیشه‌هایی که امروز هنرپیشه‌های مطرحی هستند، یک روزی در مجله “نقش آفرینان” می‌نوشتند. متأسفانه من از یک جایی به بعد خسته شدم و بعد هم ماجرای اتفاقات سال 88 پیش آمد و مجله از چاپ و انتشار باز ماند. شاید اگر چاپ مجله “نقش آفرینان” تا امروز ادامه داشت، الان بهترین نشریه سینمایی کشور بود.

این بازیگر پیرامون پیشنهادات خوبی که رد کرده اظهار داشت: شاید فقط 4-5 پیشنهاد را در طول دوران حرفه‌ای‌ام رد کرده باشم. البته متأسفانه همه آن‌ها کارهای خوبی از آب درآمدند.. من قرار بود در فیلم “بوتیک” بازی کنم که سر یک سکانس به مشکل برخوردم و نقشی که داشتم را بازی نکردم اما در نهایت فیلم “بوتیک” خیلی خوب شد. یا در فیلم “سنتوری”، نقشی که آقای پورشیرازی بازی کرد به من پیشنهاد شد اما من گفتم قبلاً یک نقش کوتاه در فیلم “مهمان مامان” برای آقای مهرجویی بازی کرده‌ام و دیگر بهتر است منتظر یک نقش بهتر برای همکاری با آقای مهرجویی بمانم که آن فیلم هم در نهایت گل کرد و اتفاقاً همان نقش کوتاه هم دیده شد. من آنقدری پیشنهاد نداشته‌ام که با انتخاب اشتباه یک فیلم یا سریال، مسیر هنری‌ام را اشتباه رفته باشم. شاید بدترین کار من “زیر آسمان شهر 3” بود که آن فیلم اصلاً دیده نشد. خود فیلم دیده نشد که قرار باشد بد بودن من دیده شود. من چند سال اول دوران حرفه‌ای‌ام خوش شانس بودم اما بعدها یک سری اتفاقات در زندگی‌ام افتاد که کلاً مرا از شرایط عادی دور کرد.

پرچمی درباره برنامه های آینده اش بیان داشت: من خیلی علاقه‌ای به تئاتر ندارم. علاقه‌ام به تلویزیون و سینما بیشتر از تئاتر است. در زمان دانشجویی‌ام چند تئاتر کار کردم و دیگر تا پارسال که چند نمایشنامه‌خوانی داشتم، تئاتر را تجربه نکرده بودم. الان هم یک تئاتر روی صحنه دارم اما همین‌ها هم باعث نشده که به تئاتر علاقه‌مند شوم. هنوز هم اگر از تلویزیون و سینما پیشنهاد داشته باشم، به سراغ آن‌جا می‌روم. الان مشکل ممنوع‌الکاری هم ندارم و می‌توانم در سریال‌ها بازی کنم. نمایشنامه‌خوانی‌هایی که پارسال داشتم باعث شد آقای کمال تبریزی بگوید در فیلم بعدی‌اش از من استفاده می‌کند. اگر آقای کیمیایی هم بخواهد فیلم بسازد، احتمالاً در آن فیلم هم حضور پیدا خواهم کرد. همچنین یکی از دوستانم آقای احمد احمدی که تهیه‌کننده است هم در فیلم بعدی‌اش از من استفاده خواهد کرد. من مطمئنم در اولین یا دومین کارم، دوباره روی غلتک خواهم افتاد. الان تمام تلاشم این است که دوباره دیده شوم.




پارسا پیروزفر تا ۱۲ بهمن روی صحنه است

سینماروزان: اجرای نمایش «ماتریوشکا» نوشته پارسا پیروزفر بر اساس ۸ داستان کوتاه چخوف، تا ۱۲ بهمن ماه ادامه دارد و پس از این تاریخ دیگر امکان تمدید نخواهد داشت.

به گزارش سینماروزان اجرای نمایش «ماتریوشکا» با کارگردانی و بازی پارسا پیروزفر که از اول آذر در تماشاخانه پالیز روی صحنه رفته و به دلیل استقبال تماشاگران تمدید شده بود، تا ۱۲ بهمن ماه ادامه دارد و پس از این تاریخ دیگر امکان تمدید نخواهد داشت. این اثر نمایشی که پیش از این ٤٩ اجرا در تماشاخانه ایرانشهر داشته است، پیش‌تر در شهرهای مختلف آمریکا و کانادا نظیر لس‌آنجلس، سن‌دیگو، برکلی، تورنتو، مونترآل و ونکوور نیز اجرا شده بود.

در نمایشنامه «ماتریوشکا» که مشتمل بر ٨ اپیزود است، پیروزفر ٨ داستان چخوف و شخصیت های شان را بسط و گسترش داده است. داستان ها به هم پیوند خورده اند و شخصیت های مشترک پیدا کردند؛ شخصیت هایی که گرچه گوناگون هستند ولی هر کدام به شکلی نمایشگر ترس ها و حقارت بشرند.

پیروزفر در این اثر نمایشی به تنهایی ایفاگر همه نقش‌های نمایش است. طراح صحنه و لباس این نمایش پارسا پیروزفر است و نورالدین حیدری ماهر به عنوان مجری طرح در کنار وی حضور دارد.

در حال حاضر بليط هاى روزهاى پايانى اين تئاتر، در سايت تيوال به فروش مى رسد.




ادعای خبرگزاری اصولگرا⇐اداره نظارت به دلیل پرکاری به تهیه‌کننده تازه بهرام توکلی مجوز نداده⇒آیا این تهیه‌کننده سعید ملکان است؟

سینماروزان: بهرام توکلی کارگردانی که آخرین ساخته های سینمایی و تلویزیونی‌اش  “من دیه گو مارادونا هستم” و “بیمار استاندارد” هر دو در جلب مخاطب ناکام بودند چندی قبل تازه ترین فیلم سینمایی اش با عنوان “برف سرخ” را کلید زد.

به گزارش سینماروزان با این حال تنها چند هفته بعد از شروع فیلمبرداری مسعود ردایی تهیه کننده “برف سرخ”  قید همکاری با توکلی را زد و به همین دلیل پروژه متوقف شد.

خبرگزاری اصولگرای “فارس” به تازگی گزارش داده که گروه سازنده اثر یکی از تهیه کنندگان سینمایی که چند پروژه در دستور کار دارد و پیش از این نیز با بهرام توکلی همکاری مستمر داشته است را به عنوان تهیه کننده جایگزین معرفی کرده است با این حال به دلیل درگیری این تهیه‌کننده در چند پروژه سینمایی، شورای پروانه ساخت از ارایه مجوز تهیه کنندگی برای فیلم «برف سرخ» به این تهیه کننده امتناع کرده و فیلم همچنان متوقف است.

از آنجا که سعید ملکان گریمور باسابقه سینمای ایران در تولید پروژه هایی مانند “آسمان زرد کم عمق”، “بیگانه” و “دیه گو مارادونا…” کنار بهرام توکلی بوده است به نظر می رسد منظور “فارس” از تهیه کننده جایگزین که نتوانسته موافقت اداره نظارت را به دست آورد نیز وی بوده است.




روایت شریفی‌نیا از ۱۰ بازیگر مرد و ۷ بازیگر زنی که کاندیدای بازی در “روز واقعه” بودند

سینماژورنال: درباره بازیگرانی که در برهه های زمانی مختلف کاندیدای بازی در نقشهای اصلی مرد و زن “روز واقعه” بودند شنیده های فراوان و در عین حال منقطعی وجود دارد.

به گزارش سینماژورنال از آن سو شاید کمتر کسی باشد که بداند مسئول انتخاب بازیگران این مهمترین پروژه عاشورایی سینمای ایران محمدرضا شریفی نیا بوده است که البته نامی از او در تیتراژ نیامده است!

شریفی نیا دو دهه بعد از ساخت “روز واقعه” در گفتگو با احسان ظلی‌پور در “سینما” به تمام گزینه هایی که برای بازی در این فیلم مدنظر بودند اشاره کرده است.

ابتدا نام گزینه های کاندیدای بازیگری در فیلم را فهرست وار مرور می‌کنیم:

بازیگران مرد

–رضا کیانیان
–خسرو شجاع زاده
–خسرو شکیبایی
–آتیلا پسیانی
–ابوالفضل پورعرب
–ایرج نوذری(گزینه نهایی در تولید اولیه فیلم)
–پارسا پیروزفر
–فرهاد جم
–جمشید هاشم پور
–علیرضا شجاع نوری(گزینه نهایی در تولید ثانویه)

بازیگران زن
–سوگند رحمانی(گزینه نهایی در تولید اولیه فیلم)
–عاطفه رضوی
–مهناز افضلی
–شقایق فراهانی
–بهاره رهنما
–هدیه تهرانی
–زهرا مستوفی(گزینه نهایی در تولید ثانویه)

از بین بجه های تئاتر و نقاشی و موسیقی انتخاب می کردم

شریفی نیا می گوید: از بین بچه های تئاتر، موسیقی و نقاشی هر کس که به نظرم می رسید به درد کار بخورد انتخاب می کردم. البته بیشتر معطوف شدیم به تئاتر.

وی ادامه می دهد: از بین بچه هایی که سینما کار نکرده بودند رضا کیانیان مدنظرم بود. او تئاتری کار کرده بود به نام “ازدواج آقای می سی سی پی” و به نظرم بازیگر پرقدرتی می آمد. ایشان برای نقش اول “روز واقعه” تست گریم هم شد. بعد از آن در تئاتر خسرو شجاع زاده را دیدیم که قبلا هم با بیضایی کار کرده بود و قرار شد ایشان نقش اصلی را بازی کند.

شکییایی گفت از پس این نقش برنمی آیم

شریفی نیا خاطرنشان می سازد: با خسرو شکیبایی هم صحبت کردیم ولی خیلی راحت گفت: من از عهده این نقش برنمی آیم. در مرحله بعد آتیلا پسیانی را تست زدیم…ابوالفضل پورعرب را هم در یکی از نمایشها دیده بودیم و او هم تست گریم شد.

پورعرب را به “عروس” فخمی دادیم و ایرج نوذری را به “روز واقعه” آوردیم

این چهره که در این سالها به عنوان مسئول انتخاب بازیگر شهرت فراوانی به هم زده می افزاید: ایرج نوذری هم دیگر گزینه ما بود. ایرج آن زمان به عنوان پسر منوچهر نوذری در دفتر محمدرضا هنرمند برای بازی در فیلم “عروس” بهروز افخمی انتخاب شده بود و بنا بود نقش اصلی را بازی کند اما ما پورعرب را به افخمی دادیم و نوذری را به پروژه خودمان آوردیم.

شریفی نیا در ادامه درباره تولید ناموفق اول بار “روز واقعه” می گوید: در نهایت ایرج نوذری برای نقش اصلی قطعی شد اما کار را با سکانسهای دیگری شروع کردیم و نوبت به ایرج نوذری نرسید تا اینکه کار دوباره متوقف شد.

20 دقیقه با بازی سوگند رحمانی در نقش “راحله” و مهدی فتحی در نقش پدر راحله فیلم گرفتیم

شریفی نیا ادامه می دهد: در آن هنگام 20 دقیقه ای هم فیلم گرفته شد و یک ماهی درگیر فیلمبرداری بودیم. سوگند رحمانی نقش اصلی زن را بازی می کرد و مهدی فتحی نیز نقشی را که در نسخه نهایی عزت ا.. انتظامی بازی کرد. اصغر همت، رضا فیاضی، سروش خلیلی و تعدادی از بازیگران تئاتر هم در کار بودند. تورج منصوری فیلمبردار بود و 20 دقیقه ای که گرفته شد خیلی بهتر از نسخه اصلی است.

تهیه کننده سپاه بود و بخاطر حساسیتها کار متوقف شد

محمدرضا شریفی نیا درباره دلیل توقف کار بیان می دارد: تهیه کننده در آن زمان سپاه بود و بخاطر حساسیتهایی که روی موضوع فیلم داشت کار متوقف شد.

سوگند رحمانی به آمریکا رفت و آن 20 دقیقه هم بلااستفاده ماند

به گزارش سینماژورنال این بازیگر درباره شروع دوباره کار و گزینه های تازه بازیگری اظهار می دارد: کار دو سالی متوقف بود و اکیپ قبلی از دست رفت. سوگند رحمانی به آمریکا رفت و آن 20 دقیقه هم بلااستفاده ماند.

شریفی نیا می افزاید: در مرحله دوم پارسا پیروزفر را برای نقش اصلی معرفی کردم و تست زدیم. بعد فرهاد جم را در تئاتر دیدیم. جمشید هاشم پور هم برای این نقش تست زده شد اما در نهایت نقش به علیرضا شجاع نوری رسید.

برای نقش “راحله” 200 بازیگر را تست زدیم

وی ادامه می دهد: برای نقش “راحله” هم بازیگران زیادی را تست زدیم؛ از عاطفه رضوی تا مهناز افضلی، شقایق فراهانی، بهاره رهنما و حدود 200 نفر دیگر. بعد هدیه تهرانی را تست زدیم که چهره اش مورد قبول قرار گرفت اما در نهایت لادن مستوفی نقش اصلی را بازی کرد.




پارسا پیروزفر در لس آنجلس چه می کند؟+عکس

سینماژورنال: پارسا پیروزفر بازیگری که دو فیلم آماده اکران با نامهای “شکاف” و “نزدیکتر” دارد قصد دارد نمایشی را در لس آنجلس، مونترال و تورنتو روی صحنه ببرد.

به گزارش سینماژورنال این نمایش “ماتریوشکا” نام دارد که برآمده از 6 داستان کوتاه چخوف است.

جالب اینجاست که همه کاره این نمایش خود پیروزفر است و از نویسندگی تا کارگردانی و بازیگری آن را برعهده دارد.

این نمایش در 22 و 27 شهریور و البته 7 مهر در لس آنجلس اجرا میشود. در 18 مهرماه هم در تورنتو روی صحنه میرود اما زمان اجرای آن در مونترال هنوز مشخص نیست.

ماتریوشکا در لغت به یک سری عروسکها اشاره دارد که بصورت تودرتو داخل یکدیگر قرار می گیرند؛ ریشه عروسکهای ماتریوشکا کشور روسیه است.

پارسا پیروزفر در نمایی از "ماتریوشکا"
پارسا پیروزفر در نمایی از “ماتریوشکا”