1

انتظارات عجیب و غریب تهیه‌کننده فیلمی کم‌فروش متعلق به آقازاده دارای «ژن خوب» که با مشارکت مستقیم فارابی تولید شده و با حمایت حوزه روی پرده رفته⇐از وزارتخانه‌های علوم، بهداشت، آموزش و پرورش خواستم بلیت فیلم را خریداری کرده و در اختیار کارمندان‌شان بگذارند اما دریغ از یک اقدام عاجل!/وزیر بهداشت بیاید فیلم را ببیند و گزارش مطبوعاتی دهد و بعد هم کارمندانش را به دیدن فیلم بفرستد!!!

سینماروزان: سحر صباغ سرشت که سالها پیش او را در قامت «جیران» سریال «روزگار جوانی» دیدیم این روزها به عنوان تهیه کننده فیلمی به نام «فصل نرگس» به سینماها آمده است؛ فیلمی که مجری طرح آن حمیدرضا عارف آقازاده محمدرضا عارف اصلاح طلب است یعنی همان آقازاده ای که چندی پیش مدعی شد دارای «ژن خوب» است.

به گزارش سینماروزان حالا اولین تجربه سینمایی این آقازاده در حالی با پخش بهمن سبز حوزه هنری روی پرده رفته که فروش آن هنوز به 50 میلیون هم نرسیده است!!!

صباغ سرشت به تازگی در گفتگویی که با رضا منتظری در «سینماپرس» داشته یکی از دلایل کم فروش بودن این فیلم را آن دانسته که وزارتخانه های دولتی برخلاف تلاشهای او برای این فیلم بلیت خریداری نکرده اند! این انتظار در حالی بیان شده که «فصل نرگس» جزو معدود پروژه های سینمایی این سالهاست که بنیاد سینمایی فارابی در تولید آن مشارکت مستقیم داشته است.

سحر صباغ سرشت گفت: وزارتخانه هایی مانند وزارت بهداشت و سازمان اهدای عضو که یکی از اهداف شان فرهنگ سازی در حوزه سلامت است و سازمان اهدای عضو که به طور مشخص در رابطه با مسأله ترویج اهدای عضو در جامعه فعالیت می کند باید نیروهای زیرمجموعه دستگاه های خودشان را دعوت کنند تا این فیلم ها را ببینند.

وی ادامه داد: فیلمهای اجتماعی که فرهنگ ساز هستند و حرفی برای گفتن دارند شاید در حوصله مردم خسته امروز جامعه ما نباشند. شاید آنها دوست نداشته باشند فیلمی ببیند که به فکر وادارشان کند. این مسئولان هستند که باید زیرمجموعه های شان را ترغیب کنند و تسهیلاتی در نظر بگیرند تا آنها حداقل این نوع آثار را ببیند. سوال من این است که مگر چند سال یک بار در سینمای ایران فیلمی در رابطه با اهدای عضو ساخته می شود که مسئولان از همین فیلم هم حمایت نمی کنند؟ اصلاً مگر ما در حوزه سلامت سالی چند فیلم داریم؟

صباغ سرشت افزود: وزارت بهداشت، وزارت علوم، وزارت آموزش و پروش و… باید از آثار سینمای اجتماعی برای بهتر دیده شدن شان حمایت کنند. این تعاملی اجتماعی و فرهنگی است و جزو وظایف ما و تکلیف اجتماعی مان است.

این تهیه کننده خاطرنشان ساخت: من ۲ ماه تمام است به وزارت بهداشت، وزارت علوم، وزارت آموزش و پرورش و سازمان ها و نهادهای مرتبط با مجموعه سلامت و حتی سازمان هایی که مرتبط با حوزه سلامت نیستند اما در حوزه فرهنگ سازی فعالیت می کنند مراجعه کرده ام و اطلاع دادم که چنین فیلمی ساخته شده و شما بیایید و کمک کنید برای اینکه این فیلم بهتر دیده شود. از آنها خواستم نیروهای شان را به تماشای این فیلم ها بفرستند و بلیت فیلم را خریداری کرده و در اختیار کارمندان شان بگذارند اما دریغ از یک اقدام عاجل و عملی از سوی آن ها!

صباغ سرشت انتظارات خاصی هم از وزیر بهداشت دارد. وی بیان داشت: اگر مثلاً کسی مانند وزیر بهداشت بیاید و این فیلم را ببینند و یک مصاحبه خبری کند و گزارش مطبوعاتی بدهد و کارمندان زیرمجموعه خود را به سالن سینما بفرستد تأثیرش به مراتب از تیزرهای تلویزیونی و تبلیغات شهری و محیطی و فعالیت های رسانه ای بسیار بیشتر خواهد بود و هم خواص و هم عوام جذب می شوند که این فیلم را تماشا کنند اما افسوس که چنین دغدغه ای در میان مسئولان ما وجود ندارد.




ویشکا آسایش، چیپس خوردن هنگام سایه بازی و بهت یک گروه آلمانی

سینماروزان: ویشکا آسایش بازیگر زن سینما و تلویزیون این روزها نمایش “می سی سی پی نشسته می میرد” را در تالار وحدت روی صحنه دارد؛ نمایشی که به عنوان پرفروش ترین نمایش تاریخ تئاتر ایران رسیده است.

به گزارش سینماروزان آسایش در بخشی از گفتگویی که به بهانه این نمایش با “ایسنا” انجام شده به گلایه از سیستم آموزشی کشور پرداخته که در مدارس کودکان و نوجوانان را برای تئاتر تربیت نمی کنند و همین می شود که مخاطب وقتی بزرگ می شود حتی نمی داند چگونه باید در سالن اجرای یک تئاتر حاضر شود.

ویشکا آسایش بیان می دارد: فکر می‌کنم در ایران فرهنگ‌سازی ما در زمینه‌ی تئاتر خیلی کم است البته خوشبختانه در سال‌های اخیر تغییراتی را در سینما دیده‌ایم، اما در تئاتر به نظرم بهترین کار این است که آن را در مدارس جا بیندازند تا بچه‌ها حداقل سالی یک بار از طرف مدارس خود به سالن‌های تئاتری بروند، متن نمایش را بخوانند و درباره‌ی آن تحقیق کنند یعنی دقیقا همان کاری که برای ما در لندن انجام می‌شد.

ویشکا آسایش با اشاره به یک خاطره عجیب می گوید: مدتی قبل یک “تئاتر سایه” توسط یک زن و مرد آلمانی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان انجام می‌شد که من قرار بود آن را برای تماشاگران ترجمه کنم. برای این نمایش از همان ابتدا درخواست شده بود که کودکان زیر هفت سال حضور نداشته باشند، اما اتفاق بدی که در مدت این اجرا پیش آمد باعث شد که در حین اجرا و میان جملاتی که ترجمه می‌کردم بلند بگویم «هیسسس!»  چون نه تنها بچه‌های زیر هفت سال پر سروصدا را که حتی نمی‌توانند یک ساعت بدون تکان خوردن روی صندلی بنشینند به سالن آورده بودند بلکه عده‌ای از تماشاگران چیپس و پفک هم می‌خوردند و موبایل خود را روشن می‌کردند.

وی ادامه می دهد: تصور کنید موبایل روشن در تئاتری که به روش سایه انجام می‌شود و روی اجرا تاثیر می‌گذارد! انمی‌دانید آن گروه آلمانی چطور مات و مبهوت مانده بودند که مگر این تماشاگران نمی‌دانند نباید سروصدا کنند یا در چنین سالنی از موبایل خود استفاده کنند! همین اتفاقات باعث شد در شب دوم پیش از شروع اجرا با لحنی تند به حاضران تذکر جدی بدهم که هرکس نمی‌تواند بدون سروصدا بنیشند، سالن را ترک کند.

این بازیگر خاطرنشان می سازد: اگر در مدرسه بچه‌ها تمام این جزئیات را یاد بگیرند وقتی بزرگ شدند تئاتر برایشان یک اتفاق ساده نیست بلکه یک رویداد شیک و با ابهت است که باید شأن آن را  حفظ کنند. در همه جای دنیا هم همین طور است که مردم برای دیدن تئاتر لباس شیک و مرتب می‌پوشند و با برنامه‌ریزی از پیش تعیین شده به تماشای تئاتر می‌روند، اما ما در اینجا حتی یک تئاتر کودک درست نداریم و من خودم مجبورم “گیو”(پسرش) را برای تماشای تئاتر به چنین کارهایی مثل «می‌سی‌سی پی…» بیاورم تا یاد بگیرد با چه آدابی باید در یک سالن تئاتر رفتار کند.