1

درگذشت خبرنگاری که بازیگر “هزارپا” شد!+عکس

سینماروزان/مسعود احمدی: اشکان منصوری پورشیرازی خبرنگار فعال سینما در چهل سالگی درگذشت.

منصوری تجربه بازیگری هم داشت و ازجمله در کمدی “هزارپا” که فروشی چهل میلیاردی داشت ایفای نقش کرده بود. کمدی “تگزاس۲” و سریالهای “دلدادگان” و “رقص روی شیشه” از دیگر تجربیات بازیگری منصوری بود.

اشکان منصوری یک فیلم اکران‌نشده با عنوان “دینامیت” هم در کارنامه داشت.

اشکان منصوری ازجمله اهالی بااخلاق جامعه رسانه‌ای کشور بود و همواره سعی می‌کرد بی حب و بغض‌های سیاسی-گعده‌ای با همکاران خود در رسانه یا جامعه سینمایی تعامل داشته باشد.

سینماروزان درگذشت این خبرنگار محترم را به خانواده و جامعه هنری کشور تسلیت می‌گوید.

اشکان منصوری(وسط) در نمایی از سریال "دلدادگان"
اشکان منصوری(وسط) در نمایی از سریال “دلدادگان”




حرفهای لاله اسکندری درباره سانسور نقش دومش در “هزارپا”+عکس

سینماروزان: لاله اسکندری بازیگری که در سالهای اخیر درکنار ایفای نقش در شماری فیلم نفروش در کمدی چهل میلیاردی “هزارپا” ایفای نقش داشته به تازگی از سانسور نقش دومش در این کمدی بفروش حرف زده است؛ گویا نقش دوم اسکندری در “هزارپا” یک خبرنگار سمج بوده که کلا از سناریو، حذف شده!!

به گزارش سینماروزان لاله اسکندری با اشاره نقش دومش در کمدی رضا رخشان به هفت‌صبح گفت: در “هزارپا” دو نقش داشتم که صحنه‌های مربوط به یک نقش آن اصلا فیلمبرداری نشد. شخصیت اولم یک عضو منافقین بود که در فیلم هم هست ولی شخصیت دوم یک خبرنگار بود که گریم بامزه‌ای هم داشت ولی نشد.

لاله اسکندری ادامه داد: دلیل حذف این شش هفت سکانس طولانی شدن زمان فیلمبرداری بود و اگر آن قسمتها هم گرفته می‌شد ترکیب جالب و قابل قبولی از کار درمی‌آمد.

اسکندری با اشاره به علاقه‌اش به کارهای کمدی گفت: شخصا کار طنز را دوست دارم ولی این فرصت کمتر به من داده شده که کار طنز کنم و ظاهرا جرات نمی‌کنند به سراغم بیایند درصورتی که اتفاقا اگر طنز خوبی نظیر “هزارپا” تولید شود که شخصیتها جای کار داشته باشد استقبال می‌کنم.

لاله اسکندری(چپ) در پشت صحنه هزارپا و در کنار عطاران
لاله اسکندری(چپ) در پشت صحنه هزارپا و در کنار عطاران




خروجی تازه‌ترین گفتگوی بهمن فرمان‌آرا⇐”گنج قارون” شرافت داشت به بسیاری از فيلم‌هايي که امروز به اسم فيلم کمدي مي‌بينيم!/متأسفم که در “هزارپا” به همه چيزهايي که برايمان ارزشمند است و {ازجمله جانبازان جنگ} دهن‌کجي کردیم!!/سانسور آزاردهنده‌اي که از آن حرف مي‌زنيم، قبل از انقلاب هم وجود داشت!/قرار شد فيلم‌ خارجي اکران نشود تا سينمايمان قوت بگيرد اما اتفاقاتي در سينماي ما رخ مي‌دهد که مي‌گوييم صد رحمت به فيلمفارسي‌ها!/چهل سال به ناصر ملک‌مطيعي اجازه کارکردن داده نشد فقط به جرم اینکه تيپ جاهلی بازي مي‌كرد و حالا فیلمهایی روی پرده می‌رود که حرف‌هاي دوپهلو و سه‌پهلو درباره مسائل جنسي مي‌زنند!!/من تهيه‌کننده “در امتداد شب” هستم که هنوز هم پرفروش‌ترين فيلم تاريخ سينماي ايران است ولی درعین حال تهیه‌کننده اولین فیلم کیارستمی هم هستم/سریال‌های ترک جای تلویزیون را گرفته‌اند چون تلویزیون به رادیو تبدیل شده و مدام دونفر را در تلویزیون می‌بینیم که نشسته‌اند و حرف می‌زنند

سینماروزان: انتقاد از سینمای کمدی ایران و پسرفتی که در سالهای اخیر داشته و در عین حال اقبال مخاطبان به این نوع سینما ادامه دارد. برای مخاطب مهم نیست فلان به‌اصطلاح کارشناس در بهمان برنامه تلویزیون چگونه سینمای کمدی را می‌نوازد؛ او همچنان علاقه دارد به تماشای محصولات پاپ‌کورنی چه در سینما چه در شبکه خانگی و چه در سامانه‌های ویدیوی درخواستی.

بهمن فرمان‌آرا کارگردان باسابقه سینما که در این سالها همچنان با عطشی بالا به فیلمسازی ادامه داده جزو تازه‌ترین منتقدان سینمای کمدی است.

بهمن فرمان‌آرا با انتقاد از رواج نوعی ابتذال در سینمای کمدی به شرق اظهار داشت: وقتی درباره کمدی‌های رایج حرف می‌زنیم از فيلم‌هايي صحبت مي‌كنيم که به‌مراتب بدتر از «گنج قارون» هستند. به نظرم در مقايسه با فيلم‌هايي که امروز به اسم فيلم کمدي مي‌بينيم، «گنج قارون» شرافت داشت، چراکه به هر صورت قصه‌اي تعريف مي‌كرد. امروز مي‌بينيم که جواد عزتي و رضا عطاران با هم مي‌رقصند! در واقع بار ديگر به زمان فيلمفارسي برگشته‌ايم! براي من عجيب است. چطور در کشوري که استعدادهاي فراواني وجود دارد و بخشي از آنها را در جريان فيلم‌سازي مي‌بينيم، استعدادها اين‌قدر راحت از دست مي‌روند! قطعا سينما، هنري است که به نيروي تازه‌نفس نياز دارد و مي‌بينيم که بسياري از نيروهاي تازه‌نفس مسير درستي نمي‌روند.

فرمان‌آرا درباره قدمت سانسور در سینمای ایران گفت: وقتي از سانسور حرف مي‌زنيم، اين نکته را هم بايد در نظر داشته باشيم که پيش از انقلاب نيز با چنين مواردي روبه‌رو بوده‌ايم. پيش از انقلاب براي نمايش فيلم «شازده احتجاب» با ماجراي سانسور مواجه شديم. زماني که قرار بود فيلم نمايش داده شود، به‌صراحت به من گفته شد شانس آوردي که در جشنواره فيلم تهران جايزه بهترين فيلم را گرفتي؛ در غير اين صورت هرگز فيلم نمايش داده نمي‌شد. مقصودم اين است که سانسور آزاردهنده‌اي که از آن حرف مي‌زنيم، در دوره قبل نيز وجود داشت. غم‌انگيز است که بسياري از استعدادهاي خوب فيلم‌سازي آماده ورود به اين عرصه هستند، اما موانعي مانع از ورود آنها به جريان فيلم‌سازي حرفه‌اي مي‌شود. من، مهرجويي يا کيميايي اگر يک يا دو فيلم ديگر بسازيم، تأثيري در جايگاهمان در سينما ندارد؛ صحبت‌هاي من درباره کارگردانان جوان سينماست، کساني که قرار است سينما را سر پا نگه دارند. سينماي ما تا پيش از انقلاب در کنار فيلم‌هاي خارجي نمايش داده مي‌شد، بعد از انقلاب نمايش فيلم‌هاي خارجي را هم حذف کرديم؛ بنابراين رقابتي که در گذشته با اکران فيلم‌هاي خارجي داشتيم، الان وجود ندارد؛ يعني بار ديگر در همان چاله گير افتاده‌ايم. امروز فيلم‌ها براي فروش بيشتر بايد مبتذل باشند! درجه ابتذالي که باورکردني نيست. در فيلم «هزارپا» آدم‌هايي که در جنگ آسيب ديده‌اند، با پاي مصنوعي بولينگ بازي مي‌كنند! متأسفم که به همه چيزهايي که برايمان ارزشمند است، اين‌طور دهن‌کجي مي‌كنيم.

بهمن فرمان‌آرا با گلایه از کیفیت پایین فیلمهای کمدی اظهار داشت: قرار شد فيلم‌هاي خارجي اکران نشود تا سينمايمان قوت بگيرد؛ اما مي‌بينيم اتفاقاتي در سينماي ما رخ مي‌دهد که مي‌گوييم صد رحمت به فيلمفارسي‌ها. 40 سال به ناصر ملک‌مطيعي اجازه کارکردن داده نشد، جرم او فقط اين بود که تيپ جاهل را بازي مي‌كرد که در آن سال‌ها مخاطب، چنين شمايلي را مي‌پسنديد. الان در سينما چه مي‌بينيم؟ برخي فيلم‌هاي کمدي حال حاضر را نمي‌توان با خانواده ديد. شخصيت‌هايي که حرکات زشت انجام مي‌دهند و حرف‌هاي دوپهلو، سه‌پهلو درباره مسائل جنسي مي‌زنند و دوستاني که در شوراي پروانه ساخت و نمايش حضور دارند و برخي نيز با داشتن سالن سينما و دفتر پخش که توان تهيه‌کنندگي هم دارند، اين جريان را کنترل مي‌كنند.

این کارگردان با اشاره به سوابقش در تهیه‌کنندگی آثاری در گونه‌های مختلف گفت: هيچ‌کس از پول بدش نمي‌آيد، من هم از اين قاعده مستثنا نيستم و هيچ مخالفتي هم با پول‌ساز‌بودن فيلم ندارم، اما نبايد همه‌چيز را فداي درآمدزايي بيشتر کرد. من تهيه‌کننده فيلم «در امتداد شب» هستم که با وجود همه صحبت‌هايي که درباره آن مي‌شود، هنوز هم پرفروش‌ترين فيلم تاريخ سينماي ايران است. بليت اين فيلم دو تا تک توماني و سه توماني بود که فقط در اکران تهران 15 ميليون فروش کرد. حالا اين ميزان فروش را  ضرب ‌در مقدار بليت اين روزهاي سينما بکنيد و ببينيد چه رقمي خواهد شد. مقصودم اين است که اين حرفه را بلدم. از آن طرف فيلم‌هايي مثل «گزارش»، اولين فيلم بلند عباس کيارستمي را هم تهيه کرده‌ام.

فرمان‌آرا با نقد رسانه ملی گفت: تماشاچي رسانه ملي به 10، 15 درصد رسيده و جاي رسانه ملي را سريال‌هاي ترکي و رسانه‌هاي خارجي گرفته، به اين دليل است که از روز اول اشتباه کرديم و هر وقت تلويزيون را تماشا کرديم، فقط دو تا آدم نشسته‌اند و با هم حرف می‌زنند؛ اينکه به تلويزيون نياز ندارد، اين راديو است. درنظرنگرفتن سليقه ميليون‌ها تماشاگر نتيجه‌اش مي‌شود ريزش هرروزه اين رسانه و جذب‌شدن آنها به شبکه‌ها و رسانه‌هاي بيگانه. تلويزيون در تمام اين سال‌ها نشان داده است که رقيب نمي‌خواهد و هميشه به‌دنبال حفظ انحصارش است. مدتي قبل از همين رسانه ملي آقايي شروع به فحاشي به هنرمندان اين کشور کرد. مشخص است که با اين فرايند هر‌روز از تعداد مخاطبان رسانه ملي کم خواهد شد!




تهیه‌کننده پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران در انتقاد از رسوخ تبلیغات فله‌ای در رسانه ملی⇐ اینکه تیزر یک سری محصول مصرفی که هیچ معلوم نیست از کدام مواد اولیه و در کجا ساخته شده‌اند با ادبیاتی فریبنده مدام از رادیو و تلویزیون پخش میشود جای سوال دارد!؟

سینماروزان: افزایش حجم تبلیغات تلویزیونی برخی از برندهایی که اصالتشان مشخص نیست مانند یک سردوش خاص(!) یا یک لوسیون معجزه‌گر برای افزایش مو(!) نه فقط به شوخیهای مخاطبان در فضای مجازی منجر شده بلکه انتقادات کارشناسان مختلف از کارشناسان رسانه تا کارشناسان بهداشت را هم به دنبال داشته است.

به گزارش سینماروزان رضا رخشان که کار سینما را با تصویر و از عکاسی و فیلمبرداری آغاز کرد و با تهیه کنندگی «ضدگلوله» ادامه داد، سال قبل  کمدی «هزارپا» را روی پرده داشت که با فروشی نزدیک به 40میلیارد پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران شد.

رضا رخشان به تازگی با انتقاد از رسوخ تبلیغات بی هویت در رسانه ملی به «جام جم» گفت:  اغلب درباره کیفیت برنامه های سرگرم کننده چه سریالها و چه مسابقه ها حرف زده اند و برای همین من میخواهم درباره کیفیت آگهی ها و تیزرهای تبلیغاتی بگویم که میان برنامه ها پخش میشوند. اینکه شبکه های ماهواره ای برای یک ریال چرک کف دست همه گونه محصولی را تبلیغ میکنند عجیب نیست چون برای آنها پول اهمیت دارد و نه صداقت آگهی دهندگان ولی در رسانه ملی باید روال دیگری را شاهد باشیم. نباید این طور باشد که هر محصولی فارغ از کارکردش بتواند در باکس تبلیغی رسانه ملی قرار گیرد و از آن بدتر کیفیت تیزرهایش هم یادآور تیزرهای نازل ماهواره ای باشد.

این تهیه کننده ادامه داد: در رسانه ملی تبلیغات حرفه ای برخی برندهای قدیمی و امتحان پس داده را هم دیده ایم که حتی در انتخاب نریتور و واژگان تبلیغاتی خود نیز به شدت وسواس به خرج داده اند ولی تبلیغات متوسط و ضعیف هم می بینیم که باید چاره ای برای ارتقایشان اندیشیده شود. وقتی بالاترین مقام نظام پیرامون اهمیت زبان معیار میگوید این اهمیت فقط درباره محصولات سرگرم کننده نیست بلکه میتواند کیفیت تولید تیزرهای تبلیغاتی را نشانه رود.

تهیه کننده «ضدگلوله» افزود: اینکه تیزر یک سری محصول مصرفی از مواد خوراکی تا مواد آرایشی-بهداشتی که هیچ معلوم نیست از کدام مواد اولیه و در کجا ساخته شده اند با ادبیاتی فریبنده مدام از رادیو و تلویزیون پخش میشود جای سوال دارد. چرا مردم باید تشویق شوند به خریدن ابزاری که کارکردشان اثبات نشده؟؟ تکلیف مخاطب با ماهواره مشخص است و هیچ توقعی هم نمیرود ولی مخاطب از رسانه ملی توقع دارد محصولاتی را تبلیغ کند که برای مردم هزینه زا نباشند. صداقت زبانی باید رکن اصلی تبلیغات رسانه ملی باشد و رسانه ملی به آگهی دهندگان بفهماند این اصل را لحاظ کنند.

رضا رخشان خاطرنشان ساخت: درباره محصولات بهداشتی، رسانه ملی میتواند با وزارت بهداشت تعامل داشته باشد و استعلامهای لازم را از آنها بگیرد. وظیفه وزارت بهداشت است که پیگیر این موارد باشد و به رسانه ملی کمک کند که آگهی های جعلی را پیدا و حذف کند و جلوی سودجویانی که با تیزرهای مملو از ادبیات دروغین قصد کلاهبرداری دارند را بگیرد. آیا اکنون این استعلامها صورت میگیرد؟




ادعای “کیهان” درباره برخی فیلمهای پرمخاطب سینماها⇐از “هزارپا” تا “لازانیا” یک انشعاب در فیلمفارسی هستند و به شدت شبیهند به موسیقی لس آنجلسی!!

سینماروزان: در سال اخیر هم با فروش 40میلیاردی “هزارپا” اقبال مخاطبان به کمدی به اوج خود رسید و هم با تب بالای اکران کمدی ، بازار در نیمه دوم سال به اشباعی رسید که نتیجه اش فروش نازل کمدیهایی مانند “میلیونر میامی” است.

روزنامه اصولگرای “کیهان” در تحلیلی با کنار هم قرار دادن برخی کمدیهای پرفروش نوشت: طی ماه‌های اخیر، موجی از فیلم‌ها روی پرده سینماها رفته‌اند که ویژگی‌های مشترکی دارند. گرچه سابقه تولید و نمایش آثار مبتذل در ایران قدمتی به اندازه ورود سینما به کشورمان دارد؛ فیلمفارسی اصطلاحی است که معرف این نوع فیلم‌هاست.

این روزنامه ادامه داد: فیلم‌هایی چون «لس ‌آنجلس تهران»، «خانم یایا»، «واااای آمپول»، «لازانیا»، «هزار پا» و … ویژگی‌هایی متمایز دارند و می‌توان آن‌ها را یک خرده جریان یا یک انشعاب در فیلمفارسی دانست. این فیلم‌ها شباهت بسیار زیادی به آنچه موسیقی لس آنجلسی خوانده می‌شود دارند. هم آن نوع موسیقی و هم این نوع فیلم‌ها، از تعلقات فرهنگی و تاریخی و قومی بریده‌اند؛ بی هویتی، رفاه‌زدگی و بی‌دغدغه‌ای جز مسائل غریزی، زیستن درد لس آنجلسی‌هاست. فرم‌گریزی و آشفتگی در ساختار و روایت، ابتلا به محتوایی لغو و بیهوده و البته آلوده بودن به کنایه‌ها و اشارات سیاسی آن هم به سطحی‌ترین شکل ممکن، از دیگر شباهت‌های چنین فیلم‌ها و ترانه‌هایی است.

“کیهان” افزود: فیلم‌های لس آنجلسی نیز همچون موسیقی لس آنجلسی، مملو از عبارات و حرف‌های رکیک و بی‌مایه هستند. جالب این است که بخشی از داستان یا عنوان این نوع فیلم‌ها، به غرب یا نشانه‌های فرهنگی بیگانه گره می‌خورد. «تگزاس»، «لس آنجلس»، «لازانیا» و … انتخاب اسم‌های زشت و بدترکیب نیز ناشی از نداشتن مبنا و ریشه فرهنگی در چنین فیلم‌هایی است؛ درست شبیه موسیقی لس آنجلسی!




ادعاهای علی عطشانی کارگردان کمدی «کاتیوشا»⇐قبل از آنکه فیلمساز شوم معلم قرآن بودم و حتی در مسابقات کشوری قرائت قرآن رتبه اول را کسب کرده‌ بودم!!!/برای ضبط یک سکانس جنگی به همه جا نامه زدیم؛ از شهرک دفاع مقدس تا ارتش و بسیج اما هیچ کس کمکی نکرد!/از ارشاد نامه زدند بیابانی که در «کاتیوشا» مشاهده می‌شود یکی از لوکیشنهای «تنگه ابوقریب» است و اجازه نمایش ندارد!!!/به چشم خود دیدم که در پردیس آزادی به‌جای بلیت «کاتیوشا» بلیت «هزارپا» به مخاطب دادند!!!/فیلمی روی پرده است که همه جور دیالوگ مبتذل دارد اما برای «کاتیوشا» من را خواستند و گفتند در سکانسی که لیلا اوتادی می‌آید اگر دو کاراکتر در خانه تنها بمانند، اجازه اکران فیلم را نمی‌دهیم!!!

سینماروزان: آخرین ساخته سینمایی علی عطشانی «کاتیوشا» که برخلاف دیگر آثارش بلافاصله بعد از تولید از طریق موسسه رسانه فیلمسازان، روانه پرده شده است به رغم اختلاف محسوسی که میان میزان سالنهای آن با برخی آثار دیگر دارد فروش نسبی خوبی داشته و تاکنون رقم فروش 2میلیارد را رد کرده است.

علی عطشانی کارگردان این فیلم به بهانه اکرانش، در گفتگویی با «مهر» ادعاهایی عجیب بیان کرده؛ هم درباره عقبه اش به عنوان معلم قرآن و هم اینکه ارشاد به خاطر استفاده از بیابانی حوالی لوکیشن یک فیلم ارگانی، فیلمش را ممیزی کرده است و هم دردسرهایش برای فیلمبرداری یک سکانس جنگی!

علی عطشانی درباره میزان اعتقاد قلبیش به بخشهایی از «کاتیوشا» که تم ارزشی میگیرد بیان داشت:  من قبل از آنکه فیلمساز شوم معلم قرآن بودم و حتی در مسابقات کشوری قرائت قرآن رتبه اول را کسب کرده‌ام. اساساً پیش از ورود به سینما، کارم چیز دیگری بود و وقتی فیلمسازی را شروع کردم می‌خواستم حرفی بزنم. اینکه در پاسخ به این ابهام خیلی مستقیم بخواهم بگویم بله من به این موارد اعتقاد دارم به نظرم کمی نامأنوس است اما نکته‌ای را از مسیر تولید همین فیلم «کاتیوشا» مطرح می‌کنم تا خود شما قضاوت کنید آیا اگر فرد دیگری بود این سکانس‌ها را در فیلم می‌گذاشت! در مرحله پیش‌تولید نامه‌ای به شهرک دفاع مقدس زدم برای ضبط یک سکانس که مربوط به عبور یک جیپ با دو سرنشین در بیابان بود. حتی گفتیم روزی یک میلیون تومان کرایه‌اش را هم پرداخت می‌کنیم اما هر چه منتظر ماندیم پاسخی ندادند. بعد از مدت‌ها نامه زدند که نمی‌توانیم امکانات بدهیم! بعد از آن سراغ منطقه‌ای در شرق تهران رفتیم که متعلق به بسیج است و آنجا درخواستمان را دادیم. بازهم پاسخ دادند نمی‌دهیم و بازهم در پاسخ به چرای ما، هیچ نگفتند! سراغ ارتش رفتیم که لااقل یک جیپ نظامی بگیریم و این صحنه را در بیابان ضبط کنیم، آن‌ها هم ندادند.  هیچ‌کدام دلیل همکاری نکردن را اعلام نکردند. هر جایی هم که من را دعوت کنند، حاضرم بروم و مناظره کنم. تمام مواردی که گفتم نامه‌نگاری‌ها و تاریخ‌هایش مشخص است. فرق من با یک فیلمساز دیگر چیست که برای ضبط یک سکانس در بیابان برهوت اجازه نداشتم؟ کاش کسی دلیل این مساله را بگوید…سرآخر یک جیپ شخصی اجاره کردیم و در بیابان‌های اطراف تهران آن سکانس را ضبط کردیم. اما فکر می‌کنید چرا این سکانس در فیلم نیست؟

عطشانی  ادامه داد:  از ارشاد نامه زدند بیابانی که در آن فیلم گرفته‌اید یکی از لوکیشن‌های اطراف فیلم «تنگه ابوقریب» است و تا قبل از اکران آن فیلم اجازه نمایش این سکانس را ندارید! رفتم به آقای محمدرضا فرجی ارشاد می‌گویم این فقط یک بیابان است، اما مجاب نشدند و این سکانس از فیلم حذف شد. درباره سکانس معراج الشهدا هم همین ماجرا را داشتیم. یک ماه تمام به معراج می‌رفتم و خواهش می‌کردم اجازه دهید اینجا فیلمبرداری کنم. اجازه ندادند و زمانی هم این اجازه را کنسل کردند که دو روز مانده بود به ضبط! باور کنید هر کس دیگری بود قید این سکانس را می‌زد…

کارگردان «کاتیوشا» با بیان اینکه سکانس معراج شهدا را هم در یک اتاق در بهشت زهرا گرفته اظهار داشت: تمام در و دیوار و حتی تابوت‌هایی را که در این سکانس می‌بینید خودمان درست کردیم. حتی دستخط‌هایی که روزی پیکرها می‌بینید دستخط هادی حجازی فر است.برای این سکانس‌ها مطلقاً هیچ امکاناتی به ما ندادند. نه فقط در مرحله تولید که همین امروز و در بازه اکران چرا هیچ‌کس سوال نمی‌کند که علی عطشانی چرا فیلم تو هیچ بیلبوردی در خیابان ندارد! چرا به یک فیلم ۳۶۰ تیزر تلویزیونی می‌دهد و به فیلم من ۱۲۰ تیزر؟ این ناعدالتی‌ها همه از ارشاد آغاز می‌شود. امروز فیلم داریم روی پرده که دیالوگ‌های وحشتناک مبتذل از مخاطب خنده می‌گیرد و میلیاردی فروش می‌کند و همه جوره مورد حمایت است اما برای «کاتیوشا» من را خواستند از طرف ارشاد و گفتند در سکانسی که لیلا اوتادی می‌آید اگر دو کاراکتر در خانه تنها بمانند، اجازه اکران فیلم را نمی‌دهیم! این بی‌عدالتی از مرحله صدور پروانه ساخت و نظارت شروع می‌شود و تا اکران ادامه می‌یابد. خدا شاهد است دو شب پیش در سینما آزادی بودم و یک گروه ۱۲ نفره که اصلاً من را نمی‌شناختند که کنار گیشه ایستاده بودم، آمدند و درخواست بلیت «کاتیوشا» کردند، اما مسئول گیشه گفت این ساعت «کاتیوشا» نیست، می‌خواهید بلیت «هزارپا» بدهم. آن‌ها هم بلیت «هزارپا» خریدند! بعد علی عطشانی که به‌رغم همه این نامهربانی‌ها سکانس معراج شهدا در فیلمش می‌گذارد متهم می‌َشود! باور کنید اگر همین فردا بگویند تو دیگر نباید فیلم بسازی، اصلاً نمی‌ترسم. سراغ سبزی‌فروشی می‌روم و همین کارها و دغدغه‌هایی را که دارم در یک فضای دیگری پیگیری می‌کنم.

علی عطشانی با گلایه از نامرادیهای پیش رویش افزود: حرف من اساساً فقدان عدالت و شفافیت است. اگر چیزی برای من بد است برای همه سینماگران بد باشد. چند شب پیش فیلم کمدی‌ای را در خانه با دخترم تماشا می‌کردیم. دیالوگ‌هایی داشت که واقعاً جلوی دخترم سرخ می‌شدم و خجالت می‌کشیدم. اگر این میزان از وقاحت مشکلی ندارد چرا وقتی نوبت «کاتیوشا» می‌شود من باید درباره تنها ماندن دو کاراکتر در خانه به ارشاد جواب پس بدهم!؟ بعضی شوخی‌ها در سینمای ایران اصلاً قابل‌تحمل نیست. من تجربه فیلمسازی در هالیوود را دارم. باور کنید حساسیتی که آنجا روی مساله «خانواده» دارند اصلاً با تصوری که ما نسبت به سینمای آنجا داریم نمی‌خواند. این حساسیت‌ها اصلاً در سینما ما وجود ندارد و امیدوارم روزی این ناعدالتی‌ها به پایان برسد و خوشحالم به‌رغم تمام این مسایل مردم فیلمم را دوست داشته‌اند.




بعد از تاخت و تاز رسانه‌های اصولگرا، حالا حمله رسانه اصلاح‌طلب به پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران⇐«هزارپا» معلول معلولیت فرهنگ ماست و ناشی از سرخوردگیهای این سالها!/در سکانس‌هایی، از «گنج قارون»سیامک یاسمی کپی کرده و در سکانس‌هایی دیگر از «کما»ی پویافیلم!/این فیلمفارسی معلول به‌مراتب از «خانم دلش موتور می‌خواد» هم خطرناک‌تر است!/آیا اگر کسی به غیر از ابوالحسن داوودی از عبارت «برو یه جای دیگه بزن» در دیالوگهایش استفاده می‌کرد باز به راحتی مجوز می‌گرفت؟؟/کارگردان، فیزیک نعیمه نظام‌دوست را مورد تمسخر قرار داده و بازیگر چاره‌ای جز تن‌دادن به این حقارت ندارد!

سینماروزان: این خاصیت اغلب رسانه های اصولگراست که نویسندگانش حتی اگر در خلوت خویش عاشقان پروپاقرص فیلمفارسی باشند و یک شب بدون جویدن یکی از فیلمفارسیها به رختخواب نروند اما آشکارا نه فقط مدام به فیلمفارسی فحش میدهند بلکه رویه ای تهاجمی با محصولات سرگرمی ساز سینمای ایران دارند.

«هزارپا» از جملات کمدیهای سرگرمی ساز ماههای اخیر سینمای ماست که علیرغم فروش بالا از همان ابتدای اکران با تهاجم این رسانه ها مواجه شد و جملگی بر آن تاختند اما حتی یکی از این رسانه ها هم نیامد بگوید چرا مخاطبان مشتاق تماشای فیلمی هستند که آنها به آن میتازند و محصولات متبوع جریان آنها که اتفاقا کلی هم هزینه شان میشود نمیتوانند حتی به اندازه نیمی از «هزارپا» مشتری داشته باشند.

این رویه رسانه های اصولگراست که حین نگارش، خط و ربط سیاسی را ارجح میدانند بر هر چیز اما اینکه رسانه اصلاح طلب «شرق» هم بعد از رکوردشکنی «هزارپا» در یادداشتی سراسر انتقاد به آن بتازد قابل تأمل است و اینکه در گذر از میانه دهه نود چقدر رسانه های چپ و راست همپوشانی دارند.

متن یادداشت «شرق» را بخوانید:

یک: دوستان منتقدم از «چیزی» که دیده‌ام و نمی‌دانم چیست، اما خوب می‌دانم که «فیلم» نیست، بسیار تعریف کرده بودند. به تماشایش که نشستم، هیچ ندیدم جز یک‌سری شوخی‌های جنسی مصور که به‌جای تابوشکنی – که اصلا هم رویکرد بدی نیست- بی‌اخلاقی و بی‌فرهنگی را ترویج می‌دهد. دروغی هم نیست که بگویم هیچ‌کس از شوخی‌هایش به خنده نیفتاد که تقریبا همه در حال قهقهه بودند؛ اما آیا صرفا «خنده» معیاری است برای ارزش‌گذاری یک اثر کمدی؟ آقای کارگردانش و نویسندگان نه‌تنها خلاقیتی در بیان حرف‌های تابوشکنانه به خرج نداده‌ بودند که از وضعیت اجتماعی و فرهنگی خاص ایران امروز تا می‌توانستند سوءاستفاده کردند و البته تمام تقصیرها گردن آنها نیست که وقتی دولتمردان و دولتمندان سفت‌وسخت بگیرند، روزی آثارش از یک جایی بیرون خواهد زد و کجا بهتر از حوزه فرهنگ امروز ما! چنین می‌شود که سرتاسر «هزارپا» را یک مشت جملات عریان و غیرنمایشی جنسی دربر گرفته و خنده‌ها نیز نشان از سرخوردگی‌های این تماشاچيان بی‌گناه دارد؛ تماشاچياني که استقبالش از سینما را در هیچ تحلیل جامعه‌شناختی‌ای نمی‌توان دریافت که پُرشدن سالن‌ها نه به‌خاطر «عطاران» و کلیشه سوپراستار و نه به علت شناخت قبلی از کارنامه کارگردانِ فجربُرده است. «مردم» صرفا می‌روند سینما تا دمی خودشان را و شرایط‌شان را فراموش کنند؛ اما – در مورد «هزارپا» و آثار نظیرش- نمی‌دانند با ورود به سالن تاریک، به کجا پرتاب می‌شوند و در مدت دو ساعت، اثر کاری می‌کند با آنها که فحش‌های رکیک رایج کوچه و خیابان نمی‌کند. «هزارپا» معلولِ معلولیت فرهنگ دهه 90 ایران است؛ فیلمی است مروج بی‌فرهنگی و رده‌بندی سنی‌اش (عدم نمایش برای افراد زیر 15 سال) نیز یک رویکرد تبلیغاتی است و مخاطبان اصلی‌اش هم همان «تین‌ایجر»ها هستند. برگردم به واژه – این روزها گره‌گشای- «مردم». کدام مردم؟ مگر در سطح پایتخت چند سالن و با چه ظرفیتی وجود دارد که روزانه از پس «مردم» برآید؟ چندبار شنیده‌اید «مردم» به دلیل «سولدآوت»های زودهنگام مانده باشند پشت درهای بسته سینما؟ «مردم» واژه‌ای است که تهیه‌کنندگان برای توجیه کیفیت فیلم سطح‌ پایینشان از آن استفاده می‌کنند وگرنه «هزارپا» هم مانند دیگر آثار سینمای ایران، مخاطبانی دارد – نسبت به جمعیت کشور- معدود. مسئله اما این است که اگر وضعیت اجتماعی مساعد بود، آیا باز هم تماشاگران به بی‌فرهنگی‌های جاری در اثر می‌خندیدند؟

یک‌ونیم: یک سؤال: چطور دیالوگ‌های فیلم – که همگی با قسمت خاصی از آناتومی انسان سروکار دارد- مجوز نمایش می‌گیرد، اما «دلم می‌خواد برقصم» توقیف می‌شود و در انتها به «دلم می‌خواد» تغییرنام می‌دهد؟ یعنی رقصیدن از فعل‌های رایج در «هزارپا» خطرناک‌تر است؟

دو: «هزارپا» از همان فرمول «فیلمفارسی» استفاده می‌کند؛ فرمولی نام‌آشنا که الگوهای بعد از انقلاب آن «نان، عشق و موتور1000» (از آقای کارگردان) و «کُما» – به‌عنوان اصیل‌ترین فیلمفارسی بعد از انقلاب- هستند. بگذارید پیش از نتیجه‌گیری درباره جایگاه فیلمفارسی «هزارپا» این نکته را یادآوری کنم که بخش مهمی از ساختمان فیلمفارسی را صحنه‌های غالبا رقص‌هاي بی‌ارتباط با داستان و صرفا برای دگرگون‌سازی احوال تماشاگر تشکیل می‌داد که پس از انقلاب و با حذف این صحنه‌ها از فیلمفارسی‌های جدید، سینما با «چیزی» ابتر، ناقص و معلول طرف بود و حالا دقت در «هزارپا» موجب این نتیجه‌گیری – و این سرخوردگی- می‌شود که سینمای بعد از انقلاب، پس از حدود 40 سال از ساخت «فیلمفارسی»های معلول، و پس از حدود 15 سال از ساخته‌شدن «نان، عشق…» و «کما» (آرش معیریان) همچنان طبق همان فرمول پیشین پیش می‌رود تا این جایی که برخی صحنه‌ها را می‌توان با فیلم‌ها مطابقت داد؛ مثلا کلیشه مرد فقیر و دختر پولدار و عشقی که سروکله‌اش در نیمه دوم فیلم پیدا می‌شود، پیش از این در «گنج قارون» رواج داشته و در دو اثر نام‌برده نیز، داستان اصلی را تشکیل می‌دهد.
یا مثلا صحنه رقص «عطاران» و «عزتی» که -بی‌ارتباط با پیرنگ داستانی- جایگزین حرکات موزون در فيلم‌هاي گذشته شده است، از همان فرمول پس از انقلابی رقص «گلزار» و «حیایی» در «کما» الگوبرداری می‌کند. به قول «سعید عقیقی»: «قانون بقای فیلمفارسی مثل قانون بقای ماده و انرژی است: از بین نمی‌رود و نابود نمی‌شود، فقط شکلش تغییر می‌کند». ضمن اینکه نبود صحنه‌های بی‌ربط مغازله و رقص‌های زائد -که لااقل هرچه بود، مروج بی‌اخلاقی نبود و صرفا یک عمل کاملا عادی اما نامربوط به داستان را به معرض نمایش می‌گذاشت- جای خود را به دیالوگ‌های مردانه ضدزن داده است؛ بنابراین این «فیلمفارسی»های معلول به‌مراتب از «خانم دلش موتور می‌خواد» خطرناک‌تر هستند و «هزارپا» نیز یکی مثل همین‌هاست.

دوونیم: سؤالی دیگر: آیا هرکسی می‌تواند فیلم‌نامه‌ای مثل «هزارپا» را به ارشاد ارائه دهد و مطمئن باشد که با پروانه ساخت مواجه می‌شود؟ اینکه وزارت ارشاد به این فیلم پروانه ساخت داده، اصلا بد نیست، و وظیفه آن وزارت، صدور پروانه‌ها است. اما اگر این رویکرد، شامل همه اهالی سینما  شود و اکران فیلم‌ها معلول مسائل پشت پرده نباشد. آیا همه می‌توانند چنین دیالوگی را که یکی به دیگری می‌گوید: «بزنم؟» و دیگری می‌گوید: «تو چرا همه‌ش می‌خوای بزنی؟ برو یه جای دیگه بزن!»، وارد متن‌شان کنند و آبی از آب هم تکان نخورد؟ قطعا چنین نیست. برای تابوشکنی هم باید در دسته آشناها قرار گرفت. حالا می‌شود یکی از مهم‌ترین علت‌های اضمحلال کمدی در سینمای ایران و تقلیلش به دیالوگ‌های عمدتا عریان جنسی را دریافت: وقتی تابوها را خود ساکنان وزارت ارشاد به وجود آورده‌اند و خود نیز کارگردان تابوشکن پرورش می‌دهند، وضعیت بهتر از این نمی‌شود.

سه: متن «هزارپا» دارای یک قصه ساده است که به دلیل ناتوانی در بسط‌دادن نویسندگان (!) چند موقعیت مختلف و با لحن‌هایی متفاوت وارد داستان شده. «رضا‌هزارپا» می‌خواهد دوباره از پای مصنوعی‌اش پول دربیاورد و این‌بار عملیات کلاه‌برداری پیچیده‌تر است و گیر یک خانم سخت‌گیر (با بازی بی‌رمقِ بازیگرش: سارا بهرامی) افتاده. این قصه‌ای است که می‌توانست موقعیت‌های جذابی تولید کند؛ اگر یک نویسنده کاربلد در میان بود و  موقعیت‌های فرعی حول روایت داستان اصلی ایجاد مزاحمت نمی‌کرد و اگر لحن غالب را مخدوش نمی‌کرد‌. مثلا قضیه کیف ربوده‌شده چه بود؟ چه داخل کیف بود که موجب این همه همهمه و هیاهو شد؟ نکند کیف «مک‌گافین» ِ آقای کارگردانش بوده؟ این وسط «مجاهدین» چه‌کاره بودند؟ چرا و به چه جرمی «منصور» (جواد عزتی) در انتها بازداشت شد؟ تمرکز کارگردان بر ماشین «دایی‌کامران» چه تأثیری در قصه اصلی داشت؟ درواقع تقریبا همه موقعیت‌های فرعی را می‌توان حذف کرد بی‌آنکه لطمه‌ای به داستانِ کوتاه اصلی وارد شود: قضیه خرید و فروش مشروبات الکلی، رابطه مادر «منصور» (شهره لرستانی) و «دایی‌کامران»، حسادت پسرعموی «الهام» (سپند امیرسلیمانی) نسبت به «رضا‌هزارپا»، عشق خانم «کمالی» (نعیمه نظام‌دوست) به «رضا» و… همگی قابل حذف هستند. مشکل اصلی متن مخدوش «هزارپا»، نبود یک پیرنگ است. اگر متن دارای یک پیرنگ درست بود، موقعیت‌های فرعی- و متناسب با پیرنگ اصلی- از خلال آن بیرون کشیده می‌شد؛ اما متن بیش از حد ناشیانه نوشته شده و حاصلش موقعیت‌های متضاد فراوان است که در یک مؤلفه با هم اشتراک دارند: رفتارها و حرف‌های جنسی سطح پایین و عصبیت من جایی به اوج رسید که دیدم آقای کارگردانش با «نعیمه نظام‌دوست» همان کاری را کرده که «رضا عطاران» با «سوسن پرور»؛ یعنی یک بازیگر را به سبب فیزیک یا چهره‌اش مورد تمسخر قرار می‌دهند و بازیگر هم چاره‌ای  جز تن‌دادن به این حقارت ندارد. 

سه‌ونیم: «هزارپا» فارغ از ارزش‌های سینمایی، اثری است که به‌وضوح نشان می‌دهد ساکنان وزارت ارشاد هیچ آیین‌نامه‌ای و  معیاری برای سانسور و توقیف فیلم‌ها ندارند؛ مگر حواشی پشت پرده و تفاوت‌های آشنا میان نزديكان و غيرنزديكان. هرچند پیش از نمایش این «چیز» هم با این معیارها آشنا بودیم، اما «هزارپا» دوباره -و این‌بار به‌صراحت- موضع ارشاد را عیان کرد، ضمن آنکه «هزارپا» مدام  بیماری فرهنگی و اجتماعی ایران امروز را یادآوری می‌کند؛ یک بیماری همه‌گیر که ناشی از سرخوردگی‌های این سال‌هاست و حالا در بستری از كاري سطح پايين، برون‌ریزی می‌کند و می‌خنداند. «هزارپا» معلول معلولیت فرهنگ ماست و همه‌چیز هست جز یک اثر سینمایی؛ یک فیلم. 




حمایت «کیهان» از سریالی که مشاور دانشگاه آزاد تولیدش کرده⇐در ابتذال عجیب و بی‌سابقه «هزارپا» و «تگزاس»، سریال «پدر» وضع امیدوارکننده‌ای دارد!!!

سینماروزان: از جمله سریالهای بحث برانگیز هفته های اخیر رسانه ملی سریال «پدر» است که همچنان به واسطه تخیل نگاری در متن اش با انتقادات مختلف روبرو است. این سریال را حامد عنقا مشاور امور هنری رئیس هیأت موسس و هیأت امنای دانشگاه آزاد، نوشته و تولید کرده و به غیر از برخی رسانه های ارگانی مانند مجله ارگانی شهرداری یا رسانه منسوب به دانشگاه آزاد، بیشتر انتقاد است که روانه سریال شده است.

در این اوضاع حالا روزنامه «کیهان» که کمتر پیش می آید از محصولی تعریف کند به حمایت از سریال پرداخته و آن را نسبت به «هزارپا» و «تگزاس» محصولی امیدوارکننده دانسته است!

«کیهان» در بخشی از تحلیل خود بر «پدر» آورده است: در اوضاع نابسامان سینمای ایران و در ابتذال‌های عجیب و بی‌سابقه در فیلم‌های سینمایی نظیر «هزارپا» و «تگزاس» این سریال وضع امیدوارکننده‌تری دارد، زیرا کلیت داستان فیلم جذاب است و مخاطب را جذب می‌کند ولی اگر کمی روی فیلمنامه بیشتر تحقیق و بررسی می‌شد (با توجه به جذابیت‌ها و علاقه مردم ایران) این سریال به عنوان یکی از تاثیرگذارترین و پرمخاطب‌ترین سریال‌های امسال صدا و سیما قلمداد می‌شد.

اینکه چرا «کیهان» برای سنجش عیار کیفی سریالی ملودرام در مدیوم تلویزیون به مقایسه آن با دو فیلم کمدی پرداخته، مشخص نیست. فارغ از تفاوت مدیوم و تولید سریال در مدیومی متصل به منابع عمومی اینکه برای حمایت از این سریال از ابتدال دو فیلم کمدی روی پرده که اتفاقا فروش بالایی هم داشته اند سخن گفته شده جای سوال دارد.

عجیب است که «هزارپا» و «تگزاس» هر دو مبتذل هستند ولی مخاطبان برای تماشای آنها علاقه زیادی نشان میدهند و اسباب امتداد فعالیت سرمایه گزاران آنها و تولید «دینامیت» و طراحی امتداد تولید «هزارپا» را شکل میدهند اما سریالهایی مانند «پدر» آن قدر از منظر مخاطبان نقد میخورند که مدام باید برای آنها رپورتاژ خبری مفرح(!) در شبکه های اشتراکی تولید شود بلکه در زمان پخش سر زبانها باشند.




توضیحات کارگردان کمدی عطارانی «هزارپا» درباره حجم بالای شوخیهای اروتیک فیلم⇐آنها که به شوخیهای ما خرده می‌گیرند خودشان زبان ناپالوده‌تری دارند!/«بوستان» سعدی و «مثنوی» مولوی هم زبانی بی‌پرده دارند!/جانبازان شوخیهایی پیشنهاد دادند که جرأت نکردم در فیلم بیاورم!

سینماروزان: کمدی “هزارپا” با بازی رضا عطاران پیشتاز فروش سینماهاست و میرود که رکوردی تازه در تاریخ سینمای ایران ثبت کند.
به گزارش سینماروزان علیرغم اقبال مخاطبان به این کمدی رسانه های افراطی کوشیده اند با تاکید بر حجم بالای شوخیهای اروتیک فیلم آن را بنوازند.
ابوالحسن داوودی کارگردان “هزارپا” در واکنش به انتقادات افراطیون به “اعتماد” گفت: متاسفانه فرهنگ حاكم بر كشور بعد از چهار دهه كه از انقلاب مي‌گذريم، به سمت اخلاق‌گرايي و معنويتي كاذب رفته كه با شكل واقعي جامعه متفاوت است و فرهنگ حاكم مي‌خواهند اين معنويت كاذب را به ‌زور به مردم القا كند؛ حال‌آنكه واقعيات جامعه بسيار متفاوت است. در اين چهار دهه بدون اينكه خودمان بخواهيم يا بفهميم تبديل به سانسورچي‌هاي كوچكي شده‌ايم كه به‌جاي كم كردن فاصله‌ها با واقعيات اخلاقي و فكري جامعه به تصويري مصنوعي از اين واقعيات خود را ملزم مي‌كنيم. كساني كه مي‌گويند شوخي‌هاي فيلم جنسي و سخيف است گاهي اگر به خودشان رجوع كنند مي‌بينند خودشان هم در بعضي زمينه‌هاي خصوصي‌تر ارتباطات‌شان زبان ناپالوده‌تري دارند، اما وقتي به فيلمساز مي‌رسند پيغمبر مي‌شوند و رگ گردن‌شان مي‌جنبد كه اصلا نبايد حتي به استعاره‌هاي زباني هم وارد اين حريم شد.
داوودی ادامه داد: من فيلمساز وظيفه‌ام اين است در ساده كردن زبان به مردم نزديك شوم و از داشته‌هاي تاريخي و فرهنگي خودمان استفاده كنم. اتفاقا به نظر من زبان فارسي و البته فرانسه تمثيلي‌ترين زبان در ميان زبان‌هاي دنياست كه پراز استعاره‌هاي بعضا جنسي است و اشاره و مفاهيم در آن زياد است.
این کارگردان افزود: بوستان و گلستان سعدي را بخوانيد يا مثنوي مولانا را ببينيد در بعضي موضوعات بي‌پرده چقدر به زبان امروز كف خيابان نزديك است و چقدر نكات و تابوهاي جامعه در آنها لحاظ شده. اي‌كاش در اين شرايط قاضي درستي باشيم و در آينه خودمان را نگاه كنيم و بعد بيانيه و نقد صادر كنيم. براي بعضي نظردهندگان مصداق بارز آن شعر كه «چون به خلوت مي‌روند آن كار ديگر مي‌كنند» است. اين براي من سوال به وجود مي‌آورد. و الا قضاوت و نقد حق هركسي است.
داوودی در واکنش به انتقادات مبتنی بر بی حرمتی جانبازان در فیلم گفت: براي اين صحنه‌هاي شوخي، ملاقات متعددي با جانبازان در مراكز اينچنيني داشتم و بسياري از شوخي‌هاي موجود در فيلم را هم از خودشان كمك گرفتم. جالب است بدانيد كه گاه تصويرها و شوخي‌هايي از جانب آنها مطرح مي‌شد كه جرات نداشتم در فيلم بياورم. باور كنيد قدسي كردن زياده از حد اين عزيزان غالبا خودشان راهم آزار مي‌دهد، جانبازان دوران جنگ ما بزرگ‌ترين افتخارات كشورمان هستند. آنها براي آرمان‌هايي جنگيدند كه من براي تك‌تك‌شان حتي اگر بعضي آرمان خودم هم نباشد، احترام قائلم. كاملا معتقدم كه نبايد آنها را جداي از مردم فرض كنيم. چرا نبايد با اين عزيزان شوخي كرد؟ آنها هم انسان‌هايي شريف‌تر، اما شبيه همه مردم هستند كه بايد در جامعه‌اي زندگي كنند كه متاسفانه مناسباتش روزبه‌روز بي‌اخلاق‌تر و تبعيض مندانه‌تر مي‌شود.




حمله کوبنده «کیهان» به کمدی پرمخاطب «هزارپا»⇐یک فیلمفارسی تکراری است/یک فیلم آویزان که به مردم توهین می‌کند!/زنهای فیلم همگی «ماده»اند!/چرا عطاران با پای مصنوعی در حال رقصیدن است؟؟/سازندگان فیلم همچون موریانه در حال جویدن فرهنگ ایرانی اند!!!/فقر فکری این جماعت، ذائقه مردم را تخریب خواهد کرد!/چرا انسانیت را ذبح می‌کنید؟

سینماروزان: کمدی «هزارپا» با حضور رضا عطاران در رأس بازیگران بعد از حدود یک ماه اکران، فروش 15میلیارد را پشت سر گذاشته و به نظر میرسد بتواند خیلی زود 20میلیاردی شود.

به گزارش سینماروزان عطش بالای مخاطبان برای تماشای محصولات کمدی نظیر «هزارپا» دلایل مختلفی میتواند داشته باشد و یکی از دلایلش گرفتاری در چنبره مشکلات اقتصادی است که سینما را مجالی میکند برای فراموشی و یک ساعت و اندی قهقهه زدن بیخیالانه.

با این حال این علاقه مخاطبان به محصولات کمدی و از جمله «هزارپا» با واکنش منفی رسانه های اصولگرا مواجه شده است و در صدر آنها «کیهان» با نگارش مطلبی انتقادی با تیتر «فیلمی آویزان که به مردم توهین میکند»، «هزارپا» را هدف حملات کوبنده خود قرار داده است.

متن تحلیل «کیهان» بر «هزارپا» را بخوانید:

«هزارپا» یک فیلم فارسی تکراری دیگر است که ضعف‌های بی‌شماری دارد. وجود هرباره بازیگران تکراری گرچه ممکن است تضمین فروش فیلم باشد اما توجه نمی‌کنیم که چه بر سر سینمای کشورمان خواهد آورد. از طرفی دو کاراکتر اصلی کمدی قصه هزارپا، کنتراست خوبی با هم ندارند و در نتیجه بده بستان‌شان در طول فیلم جذاب نیست. خرده قصه‌ها نادرست رها می‌شوند. تدوین دچار ‌اشکال است و سرانجامِ برخی سکانس‌ها روی هواست. مثلاً در جایی از فیلم، ترمز رضا بریده است و در سرازیری افتاده و پس از نجات از کمین منافقین معلوم نیست با ترمز بریده و آن سرعت زیاد چگونه جانش را حفظ می‌کند! زن‌های قصه علاوه ‌بر خنگ بودن، همگی ماده‌اند و نه انسان. شخصیت الهام که آرزویش ازدواج با یک جانباز است به قدری نامتناسب است که به هیچ وجه یادآور زنی با اعتقادات مذهبی نیست. جالب اینکه خواهر شهید هم هست! این‌گونه شخصیت پردازی جز تمسخر افرادی که ملاک‌هایی انسانی و ارزشمند برای ازدواج دارند و نه ملاک‌های مضحک رایج این روزگار، نتیجه‌ای در بر ندارد.
طنازی و قدرت گرفتن لبخند از مردم هنر بزرگی است و استانداردها و فنون خود را دارد که البته بی‌هنران فاقد آنند. در نتیجه چاره‌ای نمی‌بینند جز آویزان شدن از ابتذال. این قبیل بی‌هنران دوربین به دست در گوشه و کنار هنر این مملکت، همچون موریانه در حال جویدن فرهنگ و هنر ایرانی هستند. اگرچه تا نباشند هنرمندان ضعیف و بی‌هنری که صرفاً به خاطر رانت و پول می‌توانند در این میدان جولان داشته باشند، آثار ماندگاری که به معنای واقعی کلمه می‌توان نام هنر را بر آنها گذاشت ارزش‌شان فهمیده نخواهد شد و هنرمندان واقعی شناخته نخواهند شد. در فضای یک دست، سره از ناسره و درست از نادرست سخت‌تر شناخته خواهد شد. یادمان نرود که تکیه بر نفسانیات برای کشاندن مردم به سینما توهین به مردم است. گزینه‌های دیگری که می‌تواند مردم را به سینما بکشاند کم نیستند. اما کم بودن داشته‌های تریبون داران و فقر فکری آنان، ذائقه مردم را نیز تخریب خواهد کرد. به عنوان مثال در فیلم «هزارپا» صحنه‌ای که بمب در داخل ماشین قرمز مورد علاقه یکی از کاراکترهای قصه می‌افتد و پس از آن با ماشین سوخته شوخی می‌شود یکی از بخش‌های بامزه‌ای است که همان طور که ‌اشاره شد از این قبیل گزینه‌ها برای خلق موقعیت‌های کمیک کم نیستند اما در این فیلم کمتر دیده می‌شود.
همواره در سال‌های پس از انقلاب در سینمای ایران، طنز بهانه و ابزار خوبی برای از بین بردن فرهنگ غنی ایرانی- اسلامی بوده است. به طوری که تا کسی زبان به اعتراض بگشاید به او گفته خواهد شد که فیلم طنز است دیگر! غافل از آنکه شاهد شمار زیادی فیلم‌های طنزی هستیم که دقیقاً قسمت‌های خنده‌دار آنها موضوعات دینی و اسلامی است. این روزها در سینمای ایران آدم‌ها فقط به قصد فریب خوب می‌شوند و انسانیت به خرج می‌دهند. درست است که در واقعیت جامعه نیز این مسئله شایع است اما به هیچ عنوان همه گیر نیست. گاهی بی‌هنران به سراغ یک موضوع با شیوع بسیار پایین در جامعه می‌روند و به بهانه به تصویر کشیدن واقعیت‌های جامعه، آن موضوع کمرنگ اجتماعی را بیشتر ترویج می‌کنند اما در مورد نقاط مثبت و واقعیت‌های مطلوب و نجات بخش، جرات پرداختن و ورود به میدان را ندارند. این روزها در جامعه ایرانی کم نیستند افرادی که نه به خاطر نفسانیات و منافع خود بلکه به خاطر ارزشمند بودن ذات انسانیت، حقیقتاً انسان‌اند. اما اگر ما علاقه‌ای به پرداختن به این موضوعات نداریم این یک مسئله دیگر است. حقیقت آن است که هر روز بر پرده سینما انسانیت را ذبح می‌کنیم و انتظار داریم آن را در واقعیت بیابیم. در واقع با این کار است که انسانیت را نابود می‌کنیم. جالب اینجاست که پس از سال‌ها تلاش‌های این‌گونه، این ندا را سر می‌دهیم که دیدید ما در این سال‌ها واقعیت‌ها را به تصویر می‌کشیدیم؟ این بازی نخ نما شده به نفع هیچ کس نیست.
فیلم «هزارپا» چیزی جز تمسخر جانبازانی که برای سلامتی و آرامش ما به این سرنوشت دچار شده‌اند نیست. اگر ایثار جانبازان برای آرامش و امنیت ما شعار است، داشتن سلامتی و حیات و توانایی نفس کشیدن‌-که با وجود این‌ها روزگار می‌گذرانیم و وقت خود و دیگران را به تولید آثاری اینچنین تلف می‌کنیم- هم لابد شعارند. بالاخره این چیزها، صرف نظر از اینکه چه بنامیم شان باید وجود داشته باشند یا خیر؟ تمسخر جانبازان در «هزارپا» در جای جای فیلم نمایان است. سرایدار آسایشگاه جانبازان در چند جای فیلم صدا می‌زند که چند تا از دست و پادارهایشان را بگویید بیایند کمک من. یا جایی که رضا با پای مصنوعی خود در حال رقصیدن است. در جایی از فیلم نیز صدای جانبازان را می‌شنویم که در آسایشگاه در حال خواندن آوازی مسخره‌اند.
«هزارپا» طبق گفته کارگردان آن بر اساس تفاوت بزرگ بین فرهنگ این دوران و فرهنگ دوران اوایل انقلاب و بلافاصله پس از جنگ تحمیلی ساخته شده است. او که معتقد است پرداختن به این موضوع در قالب طنز برای مخاطب جذاب خواهد بود، دقیقاً با ساخت این فیلم، لوث کردن آن فرهنگ و جایگزین کردن آن با فرهنگ این دوران در حافظه تاریخی جامعه ایرانی را در پیش گرفته است. در «هزارپا» جانبازان همان قدر مسخره به تصویر کشیده می‌شوند که منافقین؛ و یا حتی بدتر. این‌گونه مسایل نیز همواره با بهانه و شعار بی‌طرفی توجیه می‌شوند اما هدفی جز یکسان نمودن چهره «جلاد با شهید» در پس آن وجود ندارد. حقیقت آن است که مافیای فعلی حاکم بر سینمای ایران اجازه نفس کشیدن سینما در ایران سلب نموده و کاری کرده که سینما و مردم جز به دور خود چرخیدن، نه چیزی عایدشان شود و نه قدمی به جلو بروند. تنها آورده این بازی، چیزی نیست جز جیب پر از سکه پدرخوانده‌ها.




جذب نویسندگان کمدی عطارانی«هزارپا» توسط هدایت‌فیلم برای تولید «هتل»!

سینماروزان: کمدی «هزارپا» پیشتاز گیشه هاست و با رد کردن فروش خود از 15میلیارد، عنقریب است که رکورد فروش سالانه سینماها را بزند و دورخیز کند برای شکستن رکورد فروش تاریخ سینمای ایران.

در موفقیت «هزارپا» بیش از همه رضا عطاران است که نقش دارد و هرچقدر هم که درباره نقش کارگردان و شوخیهای اروتیک فیلم گفته شود اگر عطاران نبود بعید بود «هزارپا» نصف فروش فعلی را هم میداشت کمااینکه آخرین فیلم اکران شده کارگردانش «زادبوم» جزو شکست خوردگان اکران96 بود.

با این حال طبیعی است که فروش «هزارپا» برای هسته اصلی تولید آن، آمد داشته باشد و پیشنهادات جدیدی را روانه شان کنند کمااینکه گروه نویسندگان فیلم یعنی  امیر برادران، پیمان جزینی و مصطفی زندی توانسته اند به مدد فروش بالای «هزارپا» از سوی هدایت فیلم جذب شده و مشغول کار بر فیلمنامه یک کمدی با نام «هتل» شوند.

امیر برادران که مرکزیت نویسندگان «هزارپا» بوده پیشتر سابقه حضور در تیم نویسندگان سریالهایی مانند «مسافران»، «در حاشیه» و «سیگنال موجود است» را هم داشته که هیچ کدام به اندازه «هزارپا» موفق نبوده اند. برادران با اشاره به همکاری با هدایت فیلم به «هفت صبح» گفت: فیلمنامه ای میخواهیم بنویسیم به نام «هتل» که در هدایت فیلم تولید میشود. تم آن پنهان کاری است و فضایی کاملا متفاوت با «هزارپا» دارد ولی قصه آدمی است که در یک موقعیت غلط قرار گرفته.

برادران در چرایی رجوع مجدد به موتیف «فرورفتن در جلد شخصیت دیگر» بیان داشت: این از آن مواردیست که تا ابد میتوان ازش بهره برد. اساسا فیلمنامه هایی که براساس تظاهر به آن چیزی که نیستید ساخته میشوند همواره جذابیت دارند. از «مارمولک» تا «لیلی با من است» و حتی «اخراجیها1».




تازه‌ترین خروجی شورای صنفی نمایش⇐آغاز اکران کمدی عطارانی «هزارپا» از همین هفته+ثبت قرارداد «دم سرخها» و «همه چی عادیه»

سینماروزان: در تازه ترین جلسه شورای صنفی نمایش مقرر شد کمدی «هزارپا»ی ابوالحسن داوودی با بازی رضا عطاران از همین هفته چهارشنبه به جای «شماره 17سهیلا» در گروه کوروش روی پرده برود.

به گزارش سینماروزان به جز این شورای صنفی نمایش قرارداد اکران دو فیلم «دم سرخها»ی آرش معیریان و «همه چی عادیه»محسن دامادی را برای اکران در گروه ماندانا بعد از «دشمن زن» ثبت کرد.




تازه‌ترین خروجی شورای صنفی نمایش⇐ثبت قرارداد اکران «هزارپا»ی عطاران و «دلم میخواد»فرمان‌آرا/پایان مطلق نمایش فیلمهای اکران اول نوروز

سینماروزان: در تازه‌ترین جلسه شورای صنفی نمایش که همچنان مدیرعامل 14شغله خانه سینما بدون حکم هیأت مدیره خانه سینما در آن حضور دارد قرارداد اکران دو فیلم ثبت شد.

به گزارش سینماروزان قرارداد اکران کمدی «هزارپا»ی ابوالحسن داوودی با حضور رضا عطاران در رأس بازیگران برای اکران در گروه کوروش ثبت شد. در گروه کوروش اکنون «خوک» روی پرده است و بعد از آن «شماره 17سهیلا» روی پرده خواهد رفت و سپس «هزارپا» روی پرده خواهد رفت.

به جز این قرارداد اکران فیلم سینمایی «دلم می‌خواد»بهمن فرمان آرا برای اکران بعد از «ناخواسته» در گروه زندگی نیز به ثبت رسید.

شورای صنفی نمایش در جلسه اخیر خود بالاخره بعد از ورود به ماه سوم سال حکم به پایان اکران فیلمهای اکران اول نوروز داد. به این ترتیب فیلم‌های اکران نوروز 97 که سقف 10 هفته اکرانشان به اتمام رسیده است، روز سه‌شنبه 15 خردادماه، آخرین روز نمایش خود را پشت سر می‌گذارند و ادامه اکران آنها فقط به صورت فوق العاده در پردیسها امکان پذیر است.




پرسش‌های کلیدی یک روزنامه فرهنگی-اجتماعی⇐چرا عمده اخبار جشنواره «جهانی» فجر مربوط است به رونمایی محصولات داخلی؟/چرا به‌جای اخبار رونمایی محصولات معتبر جهانی مدام درباره رونمایی «مارموز»تبریزی و «هزارپا»ی عطاران می‌شنویم؟/مگر هدف از برگزاری این جشنواره، تسهیل شرایط حضور محصولات معتبر سینمای جهان در ایران نبود؟

سینماروزان: بخش بین‌الملل فجر، چهارمین دوره برگزاری مجزای خود از جشنواره فجر را تجربه می‌کند و در این ماهها و به خصوص بعد از افشای صرف هزینه 8میلیاردی برای این محفل، پرسشهای قبلی درباره چرایی این جدایی پرهزینه پررنگتر شده است.

به گزارش سینماروزان روزنامه فرهنگی-اجتماعی «جام جم»، در تحلیلی پیرامون تازه‌ترین دوره جشنواره جهانی فجر و با تمرکز بر اخبار منتشره این محفل که بخش عمده اش به اخبار حضور محصولات ایرانی در آن بازمیگردد پرسشهایی کلیدی را پیش روی دست اندرکاران جشنواره قرار داده است.

متن تحلیل «جام جم» را بخوانید:

اگر در روزهای گذشته به اخبار منتشره درباره جشنواره جهانی فجر نگاهی انداخته باشیم می‌بینم که بخش عمده فضاسازی رسانه‌ای این جشنواره نه به خاطر توجه به محصولات مطرح سینمای جهان بلکه به خاطر محصولاتی ایرانی است که به دلایل مختلف به جشنواره ملی فجر راه پیدا نکرده‌اند.

در روزهای گذشته مدام اخباری شنیده ایم درباره رونمایی کمدی تازه کمال تبریزی با نام «مارموز» در جشنواره جهانی یا حضور فیلم اخیر فرمان آرا «حکایت دریا» در این جشنواره! خبرسازی درباره رونمایی از یک کمدی عطارانی با عنوان «هزارپا» در جشنواره جهانی فجر از دیگر اخبار این گونه است. به مانند ادوار پیشین خبرسازی درباره افتتاحیه این جشنواره جهانی با آثار متأخر اصغر فرهادی و مجید مجیدی نیز در این زمره جای می گیرد. بماند که کلی از فیلمهای گمنام و کم نام و نشان که نتوانسته اند به جشنواره ملی راه یابند هم سهمی دیگر از این خبرسازیها را به خود اختصاص داده اند.

اینکه جشنواره ای با پسوند جهانی چطور بعد از سه دوره برپایی و حمایت مالی دولت و یک قلم صرف حدود هشت میلیارد بودجه برای آخرین دوره، هنوز نتوانسته با تمرکز بر فعالیتهای بین‌الملل خود توجه‌ساز شود و برای خبرسازی باید دست به دامن محصولات داخلی شود جای سوال دارد؟؟

مگر هدف از برگزاری این جشنواره، تسهیل شرایط حضور محصولات معتبر سینمای جهان در ایران نبود؟ پس چرا به اینجا رسیده‌ایم که باید مهمترین خبرسازیهای محفل جهانی فجر درباره حضور فیلمهای جامانده از بخش ملی در این جشنواره باشد؟ دست‌اندرکاران جشنواره جهانی فجر هنوز که هنوز است و در حالی که چهارمین دوره مستقل و با بودجه ویژه را در پیش دارند از رونمایی حداقل سه محصول معتبر جهانی و دیده‌نشده عاجزند.

در این اوضاع و احوال برگزارکنندگان تکیه می‌کنند بر آمار کمّی و مثلا اینکه از 50 کشور جهان تقاضای حضور در جشنواره وجود دارد اما حتی یک خبر نمی‌آید که فلان فیلمساز مطرح بناست در جشنواره حضور پیدا کند یا بهمان محصول استراتژیک بناست رونماییش را در جشنواره جهانی انجام دهد.

یعنی از این حیث حتی از جشنواره‌هایی مانند مقاومت و عمار که یکی با رونمایی فیلم «پادشاه شنها»نجدت انزور و دیگری با حضور فیلمسازی مانند «میگل لیتین» کوشیده قدمهایی در راه تأثیرگذاری بین المللی انجام دهد عقبتر است. آن هم در اوضاع و احوالی که بودجه برگزاری جشنواره های عمار و مقاومت 30 درصد جشنواره جهانی هم نیست و سیاهه مدیران و مشاوران و معاونان جشنواره جهانی که همه هم لابد حقوق‌بگیر جشنواره‌اند به حدود 30 نفر رسیده است!!!

بناست چه کنیم؟ ادامه این مسیر نادرست یا اصلاح مسیر؟

به نظر می رسد در آستانه برگزاری چهارمین دوره مستقل بین الملل فجر نیاز داریم به بازبینی اهدافی که روز اول برای این محفل معرفی شد.

ادامه مسیر با روند فعلی به هر جایی برسد به جهانی شدن که هیچ حتی به منطقه ای شدن سینمای ما منجر نمی شود.




تناقض‌گویی در کمتر از ده روز⇐ابوالحسن داوودی(اول اسفند): ترجیح می‌دهم «هزارپا» بدون نمایش در جشنواره فجر به اکران عمومی برسد/ابوالحسن داوودی(نهم اسفند): احتمال دارد فیلم را به جشنواره جهانی فجر دهم!

سینماروزان/حامد مظفری: ماجرای رونمایی از تازه ترین فیلم ابوالحسن داوودی «هزارپا» که با مشارکت موسسه گلرنگ‌رسانه تولید شده به ماجرایی پیچیده بدل شده است؛ در حالی که فیلمبرداری «هزارپا» اواخر تابستان به پایان رسیده و تدوین فیلم همزمان با فیلمبرداری آغاز شده بود اما فیلم به جشنواره فجر نرسید!!

به گزارش سینماروزان پیش بینی می شد که «هزارپا» به جشنواره فجر داده نشده تا اکران نوروز97 را قبضه کند اما در آستانه اکران نوروز هم نامی از «هزارپا» در فهرست گزینه های نوروزی نیست و فیلمیران که پخش «هزارپا» را برعهده گرفته به احتمال زیاد کمدی «تکزاس» را به جای «هزارپا» در اکران نوروزی خواهد داشت.

در این اوضاع کنار هم گذاشتن دو اظهارنظر متناقض از کارگردان فیلم هم بر حجم پرسشها می افزاید. ابوالحسن داوودی اول اسفندماه در گفتگویی با «ایسنا» بیان داشته بود: از ابتدا اعلام کرده بودم براساس تجربه و تشخیص خودم ترجیح می‌دهم «هزارپا» بدون نمایش در جشنواره فجر به اکران عمومی برسد؛ این در حالی است که بسیاری دیگر از فیلم‌هایم در زمان شرکت در جشنواره و نیز اکران عمومی با استقبال مخاطبان روبرو شده است اما برای این فیلم به نظر بهتر بود بی واسطه جشنواره  پس از ساخت به اکران عمومی برسد. این مسئله هم ارتباطی به خوب یا بد بودن جشنواره فجر ندارد چون جشنواره فیلم فجر به هر حال ویژگی‌هایی دارد که برای بعضی فیلم‌ها مفید است و برای برخی دیگر از فیلم‌ها مفید نیست. برای من براساس تجربه مستقیمی که داشتم و اینکه فیلم «زادبوم» با وجود چهار جایزه‌ای که از همین جشنواره گرفت، دچار حاشیه شد و چند سال در محاق توقیف قرار گرفت،  عقل حکم می‌کرد که از یک سوراخ دوبار گزیده نشوم.

ابوالحسن داوودی کمتر از ده روز بعد در نهم اسفندماه باز هم در گفتگو با «ایسنا» با بیان اینکه احتمال دارد فیلم خود را اردیبهشت ماه سال آینده در جشنواره جهانی فجر شرکت دهد، درباره متقاضی نشدن در اکران نوروزی گفت: واقعیت این است که هیچوقت اهل تعریف کردن از خودم و کارم نبودهذام، اما این بار مجبورم بگویم که براساس تجربه، فکر میکنم آخرین فیلمم  «هزارپا» نیازی به اکران نوروز یا هر اکران ویژه دیگری ندارد چون ویژگیهایی دارد که به نظر می رسد  در هر زمانی میتواند به جذب گستره مطلوب مخاطب و حتی رکوردشکن دست یابد.

اینکه داوودی یک بار از ارجحیت غیبت در جشنواره فجر می گوید و بار دیگر از احتمال در محفلی موسوم به جهانی فجر از کجا نشأت گرفته است؟؟

آیا وعده های رنگین دست اندرکاران جهانی فجر بوده که او را متمایل به حضور در این محفل کرده به خصوص که این محفل سال قبل نزدیک به 8 میلیاردی هم بودجه صرفش شد(!!) یا آن که مسأله در وسواسهای این کارگردان نهفته که هنوز به نسخه ای نهایی از فیلم نرسیده و سعی دارد بدون آشکار کردن آن درباره وضعیت فیلمش سخن گوید؟؟




رقابت مجیدی و حاتمی‌کیا با عطاران، پژمان جمشیدی و جواد عزتی در نوروز ۹۷؟؟⇐تکمیل تدریجی پازل اکران نوروز۹۷ با «پشت ابرها»، «هزارپا»، «خرگیوش»، «لونه زنبور»، «…خانم یایا»، «فراری» و «بدون تاریخ…»؟

سینماروزان: در حالی که پیش از این شنیده هایی طرح شده بود مبنی بر اکران فیلمهای «هزارپا»ی ابوالحسن داوودی و «لونه زنبور»برزو نیک نژاد و «خرگیوش»مانی باغبانی در نورو97 حالا مشخص شده آخرین فیلم مجید مجیدی با نام «پشت ابرها» هم در برنامه نوروز97 گروه کورش جای گرفته است.

به گزارش سینماروزان «پشت ابرها» که پخش‌اش را نورتابان وابسته به بنیاد مستضعفان برعهده دارد کاملا در هندوستان و با بازیگران هندی ساخته شده است و رقابت آن با «هزارپا»یی که زوج رضا عطاران -جواد عزتی را دارد و پخش‌اش با فیلمیران است و «لونه زنبور»ی که محسن کیایی-پژمان جمشیدی بازیگران اصلی آن هستند و پخش آن را نسیم صبا برعهده دارد جالب به نظر می‌رسد.

کمدی «خرگیوش»مانی باغبانی که پربازیگر است و از جواد عزتی تا سیامک انصاری و بابک حمیدیان را دارد از دیگر گزینه های اکران نوروز97 به شمار می رود. پخش این کمدی مفرح مرتبط با موسیقی لس‌آنجلسی(!) را رسانه فیلمسازان برعهده دارد.

«ما شما را دوست داریم خانم یایا!»عبدالرضا کاهانی که با تبدیل پروانه از ویدیویی به سینمایی در انتظار اکران است هم می‌توان گزینه اکران نوروزی با پخش سبحان‌گستر یا بلیت‌فیلم باشد.

فیلم اخیر ابراهیم حاتمی کیا «به وقت شام» از محصولات ارگانی این سالهای سینمای ایران نیز به مانند ساخته های این سالهایش و از جمله «چ» و «بادیگارد» از جمله گزینه های اکران نوروزی با پخش فیلمیران است.

به جز اینها دو ملودرام «فراری»علیرضا داوودنژاد با پخش هدایت فیلم و «بدون تاریخ بدون امضاء»وحید جلیلوند با پخش فیلمیران که هر دو بیش از یک سال است پشت خط اکرانند، از دیگر گزینه هایی هستند که احتمال اکران نوروزی‌شان وجود دارد.

البته «بدون تاریخ…» پیشتر بنا بود بعد از فیلم «ثبت با سند برابر است» در گروه ماندانا اکران شود اما این «سد معبر» بود که از ششم دی ماه بعد از «ثبت…» در گروه ماندانا روی پرده رفت و از آنجا که مطابق آیین نامه شورای اکران، «بدون تاریخ…» زودتر از شش ماه بعدش-که می‌شود ابتدای تابستان آینده- نمی‌تواند روی پرده برود برای همین اکران نوروزی آن در هاله ای از ابهام قرار دارد.

اینها همه اما گزینه‌های محتمل است و باید منتظر ماند و دید آیین نامه تازه اکران چگونه نوشته خواهد شد و گروه‌بندی‌های آن چطور صورت خواهد پذیرفت و در نهایت کدام فیلمها گزینه نهایی اکران نوروزی خواهند بود؟




پایان «هزارپا» با بشکن زدن عطاران!+عکس

سینماروزان: فيلمبردارى فيلم سينمايى «هزارپا» به كارگردانى ابوالحسن داودى و تهيه كنندگى رضا رخشان كه از خردادماه آغاز شده بود بعد از ٧٨ جلسه در چهاردانگه تهران به پايان رسيد.

همزمان با فيلمبردارى، تدوين فيلم توسط بهرام دهقانى آغاز شده بود و همچنان ادامه دارد. ساير مراحل فنى فيلم نيز به زودى آغاز مى شود و عوامل فيلم براى نمايش در جشنواره فجر يا اكران عمومى تصميم گيرى خواهند كرد.

«هزارپا» جديدترين ساخته سينمايى ابوالحسن داودى بعد از فيلم موفق«هزارپا» است كه همچون كارهاى قبلى اين كارگردان، از حضور بازيگران مطرح بهره مى برد.

«هزارپا» از جمله فيلم هاى پربازيگر امسال است كه پيش بينى مى شود اكران بسيار موفقى داشته باشد. ابوالحسن داودى شانزده سال بعد از «نان و عشق و موتور ١٠٠٠» بار ديگر سراغ ساخت فيلمى كمدى رفته است.

«هزارپا» که با حمایت موسسه نمایش خانگی «گلرنگ رسانه» تولید شده، تصويرى مفرح و تازه از وقايع اجتماعى يك دوران نوستالژيك را ارائه مى دهد و با مضمونى تازه به موضوعاتى وارد مى شود كه تا بحال در تاريخ سينماى كمدى ايران به آنها پرداخته نشده است.

بازيگران: رضا عطاران، جواد عزتى، سارا بهرامى، مهران احمدى،  له اسكندرى ، سعيد اميرسليمانى، شهره لرستانى ،اميد روحانى، سپند اميرسليمانى، امير مهدى ژوله، سينا رازانى، حسین  سليمانى، محمد نادرى، على عامل هاشمى، علي صالحى، نعيمه نظام دوست، بهرام ابراهيمى، مرتضى زارع ، ارشا اقدسى، شهین  تسليمى ،اشكان منصورى، حميدرضا فلاحى ،علي يعقوبى ، فريد شهريارى ،امير صادقى ،منصور نورى ،علی بابلی، امیر فرزان،حسن  حسينيان، مهدى جعفرى ،مبین  رستگار، غلام ميرزايى، پيام زمانى

عوامل فيلم عبارتند از: کارگردان: ابوالحسن داودى، تهیه کننده: رضا رخشان، نویسندگان: امیر برادران، پیمان جزینى، مصطفى زندى، مدیر فیلمبردارى: علیرضا برازنده، طراح صحنه و لباس: کامیاب امین عشایرى، طراح گریم: ایمان امیدوارى، مدیر صدابردارى: نظام الدین کیایى، دستیار اول کارگردان: فراز داودى، برنامه ریز: درنا مدنى، دستیار اول فیلمبردار: محمد عزت خواه، جلوههاى ویژه بصرى: وحید قطبىزاده، طراح بدلکارى: ارشا اقدسى، جلوههاى ویژه میدانى: محسن روزبهانى، امیر روزبهانى، منشى صحنه: غزل رشیدى، مستند پشت صحنه: پویان بحق، عکاس: هلیا رضایى، مشاور رسانه اى: آریان امیرخان، مدیر تولید: محمدحسن نجم، مدیر تدارکات: حمید پرهیز، سرمایه گذاران: رضا رخشان، گلرنگ رسانه، ابوالحسن داودى، پخش: فیلمیران

رضا عطاران-سارا بهرامی-هزارپا
رضا عطاران در حال بشکن زدن در مقابل سارا بهرامی در «هزارپا»

رضا عطاران-جواد عزتی-هزارپا
رضا عطاران و جواد عزتی در «هزارپا»




دیدار رؤسای «گلرنگ رسانه» با رضا عطاران و «هزارپا»ی مشکوکش+عکس

سینماروزان: فیلمبرداری تازه ترین کمدی رضا عطاران با نام «هزارپا» در آخرین روزهای فیلمبرداری قرار دارد؛ فیلمی که ابوالحسن داوودی سازنده آثاری همچون «سفر جادویی» و «نان عشق و موتور هزار» کارگردان آن است.

به گزارش سینماروزان تدوین همزمان «هزارپا» همراه با فیلمبرداری توسط بهرام دهقان ادامه دارد و به نظر میرسد شرایط تولید طوری پیش برود که اولین نمایش فیلم در جشنواره باشد و بلافاصله بعد از جشنواره هم این کمدی روی پرده خواهد رفت تا با امتداد اکران تا نوروز97 اولین رکوردشکن سال آینده باشد.

جواد عزتى، سارا بهرامى، مهران احمدى، لاله اسكندرى، سعيد اميرسليمانى، شهره لرستانى، اميد روحانى، سپند اميرسليمانى، امير مهدى ژوله، سينا رازانى و حسين سليمانى از دیگر بازیگران «هزارپا» هستند.

رضا رخشان فیلمبردار قدیمی و تهیه کننده فیلم پرفروش «ضدگلوله»، تهیه کنندگی «هزارپا» را برعهده دارد و این کمدی با حمایت موسسه «گلرنگ رسانه» از موسسات باسابقه حیطه نمایش خانگی تولید می‌شود.

به تازگی حمیدرضا جبینی نائب‌رییس هیأت مدیره و شهاب کاظمی قائم‌مقام «گلرنگ رسانه» به پشت صحنه «هزارپا» رفته و با ابوالحسن داوودی، رضا عطاران و دیگر عوامل تولید فیلم دیدار و گفتگو کردند. در این دیدار علی سرتیپی مدیرعامل فیلمیران که پخش «هزارپا» را برعهده گرفته نیز حضور داشت.

درباره مضمون داستانی «هزارپا» که در دهه 60 میگذرد اطلاعات شفافی منتشر نشده است و همه چیز در هاله ای از شک و شبهه قرار دارد اما گریمهای بازیگرانی مانند رضا عطاران و سارا بهرامی در این کمدی حکایت از عاشقانه ای دارد که میان رزمندگان دفاع و پرستاران رخ می‌دهد…

مدیریت فیلمبرداری این کمدی را علیرضا برازنده برعهده داشته که از جمله فیلمبرداران باسابقه سینمای ایران است. محمد نادرى، على عامل هاشمى، علي صالحى، اشکان منصوری، نعيمه نظام دوست، بهرام ابراهيمى، ارشا  اقدسى، شهين تسليمى ،حميدرضا فلاحى ،علي يعقوبى ، فريد شهريارى ،امير صادقى ،منصور نورى ،حسين حسينيان، مهدى جعفرى ،مبين رستگار، غلام ميرزايى، پيام زمانى دیگر بازیگران «هزارپا» هستند.

دیدار روسای گلرنگ رسانه از پشت صحنه «هزارپا»
دیدار روسای گلرنگ رسانه از پشت صحنه «هزارپا»/از راست: رضا عطاران-ابوالحسن داوودی-علی سرتیپی-حمیدرضا جبینی-علیرضا برازنده-شهاب کاظمی-رضا رخشان



ابوالحسن داوودی که دو سال تمام رییس شورای صنفی نمایش بود بیان کرد⇐در اکران با بدترین، غيرمنصفانه‌ترین و محدودترین شکل ممکن نمايش روبه‌رو هستیم/ تعداد تخلفات در همین اکران محدود هم بسیار زیاد است/حیرت کردم از رفتار دوستی که مسئول «…» است و کلی سینمای دولتی در اختیار دارد!⇔پرسش: چرا در زمان ریاست بر شورای صنفی نمایش و مثلا قبضه شش ماهه اکران توسط یک فیلم خاص از این گلایه‌ها نکردید؟

سینماروزان: ابوالحسن داوودی که این روزها از یک طرف درگیر تولید کمدی «هزارپا» با حمایت موسسه گلرنگ‌رسانه است و از طرف دیگر فیلم «زادبوم» را روی پرده دارد، دو سال ابتدایی دولت اعتدال را رییس شورای صنفی نمایش بود و در آن دو سال هم کم پیش نیامد انتقادات و گلایه‌های سینماگران از اکران اما کم پیش آمد که داوودی به تأیید انتقادات بپردازد.

به گزارش سینماروزان از جمله اتفاقاتی که در دو سال حضور داوودی در ریاست شورای صنفی نمایش افتاد روی پرده فرستادن فیلم «محمد رسول الله(ص)» در دو سرگروه سینمایی و با انبوهی از سینما و در یک بازه زمانی چندماهه بود که به ایجاد شرایط سخت اکران برای دیگر فیلمهای روی پرده منجر شد. اتفاقی که انتقادات فراوانی را به سمت رییس شورای صنفی نمایش برد اما واکنشی درخور صورت نگرفت.

داوودی که در دوران ریاست بر شورای صنفی نمایش فیلم «رخ دیوانه»اش را در اکران نوروزی روی پرده فرستاد حالا که همایون اسعدیان به جای وی رییس شورای صنفی نمایش شده و اتفاقا او نیز مانند وی فیلم خودش «یک روز بخصوص» را در اکران نوروزی روی پرده فرستاد به گلایه از شرایط حاکم بر اکران پرداخته!

بهانه این انتقادات چیست؟ اکران یکی از ساخته های قدیمی داوودی با نام «زادبوم» که البته چنان که باید مورد توجه قرار نگرفته است.

داوودی با گلایه از اوضاع اکران به «شهروند» گفت: چیزی که فراتر از ارتباط تماشاگر با این فیلم، من را شگفت‌زده کرد این بود که غیر از حوزه هنری که تکلیفش مشخص است و با رویکرد و دگماتیسمی که در این سال‌ها در رفتار متناقض و ضد فرهنگى از خود بروز می‌دهد، هیچ انتظاری از آنها نیست، خیلی‌های دیگر در مسئوليت‌هاى فرهنگى هم «زادبوم» را نادیده گرفتند. ما در اکران، با بدترین، غيرمنصفانه‌ترین و محدودترین شکل ممکن نمايش روبه‌رو هستیم و تعداد تخلفات در همین اکران محدود هم بسیار زیاد است. از طرف دیگر به غير از دو سه سالن با ساعات اكران مرده، اکثر سالن‌هایی که به زادبوم اختصاص داده‌اند یا سالن‌های از رده خارج است یا سالن‌هایی با سانس‌های شناور صبح كه در همان‌ها هم تخلف و كمبود سانس وجود دارد.

این کارگردان ادامه داد:  من در این مدت از افرادی ظاهرا فرهنگى حیرت کردم که رفتار آنها اصلا نشان نمی‌داد این‌گونه برخورد کنند. مثلا رفتار دوستی که مسئول … است و کل سینماهای دولتی ارشاد را در اختیار دارد و «زادبوم» هم غیر از این‌که فیلمی ملی محسوب می‌شود، کاری است که در آن دوران چهار جایزه مهم گرفته و الان همه متوجه شده‌اند که چه ظلمی در حق آن شده است. ضمن این‌که درحال‌حاضر ٤٠درصد این فیلم متعلق به بنیاد فارابی است، ولی نه‌تنها تا چند روز قبل حاضر نشده بودند که حتی یک سانس از سینما فرهنگ را در اختیار آن قرار دهند، بلکه در سینما هویزه مشهد هم که سینمایی متعلق به دولت است، سالن‌هاى بسيار كوچك ٣٥نفری كه مخصوص نمايش‌هاى تجربى است و تازه آن ‌را هم در سانس‌های مرده به ما دادند. این میزان تلاش برای ناديده گرفتن و نابودکردن «زادبوم» برای من حیرت‌انگیز است. از حوزه هنری دیگر انتظاری وجود ندارد، اما رفتار بعضی افراد به ظاهر فرهنگى که این فضاى تلخ را به وجود آوردند، حقیقتا دل من را شکست.

داوودی با ادبیاتی که این روزها صاحبان بسیاری از آثار کم فروش مانند آن سخن گفته اند اظهار داشت: انگار جریانی در کار است که آدم‌ها را برانند به طرف ساخت فیلم‌های بى‌خاصيت سخیف. فیلم‌هایی که فقط کف سلیقه مردم را نشانه برود و آنها را با استفاده از شنیع‌ترین غرايزشان فقط دو ساعت سرگرم كند. الان ظاهرا کسی به این موضوع توجه نمی‌کند. فیلمی که برای آن، به غیر از زمان تحقیقات اولیه و فیلمنامه، گروه بزرگى دو‌سال وقت صرف كرده‌اند و بعد برای نمایش آن هشت‌سال انتظار كشيده‌اند، آیا واقعا شایسته است که کمترین حمایتی از آن نشود؟ این میزان بی‌اعتمادی، من فیلمساز را هم به سويى هل می‌دهد که فیلم‌هایی بسازم که با تكيه بركف سليقه توده‌ها راحت با آن میلیاردی بفروشم. باید از مسئولان پرسید که واقعا این فضاى آرمانى‌شان است؟




«هزارپا» در روزهاى پايانى فيلمبردارى⇔عطاران و ژوله در شمایل رزمندگان دفاع؟!+عکس

سینماروزان: فيلمبردارى فيلم سينمايى «هزارپا» به كارگردانى ابوالحسن داودى و تهيه كنندگى رضا رخشان كه از اوايل خردادماه آغاز شده بود به روزهاى پايانى نزديك شده است

به گزارش سینماروزان تاكنون حدود ٨٠ درصد فيلم جلوى دوربين عليرضا برازنده رفته است و به تازگى حدود بيست بازيگر جديد به فيلم اضافه شده اند. اميرمهدى ژوله، لاله اسكندرى، اميد روحانى، سينا رازانى، حسين سليمانى، محمد نادرى، على صالحى، سعيد اميرسليمانى، نعيمه نظام دوست و … از جمله بازيگران جديد فيلم هستند

همچنين برخلاف اخبار منتشر شده فيلمبردارى فيلم تا دو هفته ديگر ادامه خواهد داشت و با توجه به طولانى بودن مراحل فنى، زمان اكران فيلم مشخص نيست.

در تازه ترین تصاویر منتشره از «هزارپا» رضا عطاران و امیرمهدی ژوله را در شمایل رزمندگان یا شاید هم جانبازان دوران دفاع مقدس می‌بینیم.

«هزارپا» جديدترين ساخته سينمايى ابوالحسن داودى بعد از فيلم موفق «رخ ديوانه» است كه همچون كارهاى قبلى اين كارگردان، از حضور بازيگران مطرحى بهره مى برد. «هزارپا» بعد از «نان و عشق و موتور ١٠٠٠» تجربه تازه ابوالحسن داودى در ژانر كمدى محسوب مى شود.

سرمایه گذاری «هزارپا» را رضا رخشان و ابوالحسن داوودی با حمایت موسسه گلرنگ‌رسانه انجام داده اند و پخش فیلم هم به فیلمیران سپرده شده است.

عوامل فيلم عبارتند از:
كارگردان: ابوالحسن داودى، تهيه كننده: رضا رخشان، نويسندگان: امير برادران، پيمان جزينى، مصطفى زندى، مدير فيلمبردارى: عليرضا برازنده، طراح صحنه و لباس: كامياب امين عشايرى، طراح گريم: ايمان اميدوارى، مدير صدابردارى: نظام الدين كيايى، دستيار اول كارگردان: فراز داودى، برنامه ريز: درنا مدنى، دستيار اول فيلمبردار: محمد عزت خواه، جلوه هاى ويژه بصرى: وحيد قطبى زاده، طراح بدلكارى: ارشا اقدسى، جلوه هاى ويژه ميدانى: محسن روزبهانى، امير روزبهانى، منشى صحنه: غزل رشيدى، مستند پشت صحنه: پويان بحق، عكاس: هليا رضايى، مشاور رسانه اى: آريان اميرخان، مدير توليد: محمدحسن نجم، مدير تداركات: حميد پرهيز، سرمايه گذاران: رضا رخشان، گلرنگ رسانه، ابوالحسن داودى، پخش: فيلميران

بازيگران: رضا عطاران، جواد عزتى، سارا بهرامى، مهران احمدى، لاله اسكندرى ، سعيد اميرسليمانى، شهره لرستانى ،اميد روحانى، سپند اميرسليمانى، امير مهدى ژوله، سينا رازانى، حسين سليمانى، محمد نادرى، على عامل هاشمى، علي صالحى، اشکان منصوری، نعيمه نظام دوست، بهرام ابراهيمى، ارشا  اقدسى، شهين تسليمى ،حميدرضا فلاحى ،علي يعقوبى ، فريد شهريارى ،امير صادقى ،منصور نورى ،حسين حسينيان، مهدى جعفرى ،مبين رستگار، غلام ميرزايى، پيام زمانى

هزارپا
رضا عطاران و امیرمهدی ژوله در نمایی از «هزارپا»