1

شهادت بازیگر «اخراجیها» در سوریه+عکس

سینماروزان: نزدیک به یک دهه از تولید و اکران کمدی-جنگی «اخراجیها» میگذرد و به بهانه های مختلف این کمدی مجالی میشود برای خبرسازی.

به گزارش سینماروزان تازه ترین خبر مربوط به این کمدی، شهادت یکی از بازیگران آن در حلب سوریه است. این بازیگر که به عنوان مدافع حرم در سوریه می جنگید ابراهیم خلیلی نام دارد که ایفاگر یکی از نقشهای فرعی «اخراجیها» بود.

ابراهیم خلیلی که چندین سال فرمانده پایگاه مقاومت بسیج مسجد سبحان تهران بود در نشریه «شلمچه»مسعود ده‌نمکی هم فعالیت داشت.

خلیلی که به عنوان مدافع حرم عازم سوریه شده بود در شرق حلب به شهادت رسید. گویا این بازیگر حین بازی در «اخراجیها» هم از ناحیه پا آسیب دیده بود.

اخراجیها
ابراهیم خلیلی در پشت صحنه «اخراجیها»
ابراهیم خلیلی-کامبیز دیرباز-اخراجیها
ابراهیم خلیلی بعد از آسیب دیدگی در «اخراجیها»




هفت سال بعد از یک حجت‎الاسلام که با حضور جعفر دهقان فیلم «طیب» را تولید کرد⇐حالا مسعود ده‌نمکی هم قصد تولید فیلم سینمایی «طیب خان» را دارد/فیلمی اقتباسی که اولین قسمت از سه گانه «اعدامیها»ست!؟+عکس

سینماروزان: هفت سال پیش بود که یک روحانی علاقمند به سینما با نام عباس روزمه با حضور جعفر دهقان در نقش طیب حاج رضایی فیلم “طیب” را تولید کرد.

به گزارش سینماروزان “طیب” به کارگردانی قدرت‌الله بزرگی برادر کوچکتر جعفر بزرگی بازیگر فقید ایرانی که از فیلمفارسی‌سازان فعال پیش از انقلاب بود، ساخته شد و پس از تولید از شبکه دوم روی آنتن رفت و مدتی بعد به شبکه خانگی هم آمد.

از آنجا که حجت الاسلام عباس روزمه پروانه تهیه کنندگی نداشت به عنوان جانشین تهیه کننده “طیب” حضور داشت و نام علی پاکدامن به عنوان تهیه کننده در تیتراژ آمد. به جز دهقان، حسن جوهرچی، پرستو صالحی و زهره حمیدی هم در فیلم ایفای نقش کرده بودند.

حالا هفت سال بعد از آن فیلم، مسعود  ده‌نمکی هم با قرار دادن تصویری در صفحه اجتماعی خویش از تولید “طیب خان” خبر داده است.
ده نمکی که دو سال پیش همزمان با سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) بر مزار طیب حاج رضایی حاضر شده بود،  “طیب‌خان” را با اقتباس از کتاب “زندگی‌نامه طیب حاج‌رضایی، حرّ انقلاب” نوشته خودش می‌سازد.

ده نمکی دو سالی را صرف پژوهش کتاب زندگی طیب حاج‌رضایی کرده و کوشیده براساس اسناد و مدارک باقیمانده و مصاحبه با برخی دوستان و وابستگان طیب حاج‌رضایی این کتاب 1400 صفحه ای دوجلدی را آماده انتشار کند.

پیشتر خبری درباره ساخت سه گانه “اعدامیها” با محوریت طیب-موتلفه-نواب صفوی توسط ده نمکی منتشر شده بود و حالا به نظر میرسد “طیب خان” اولین قسمت از این سه گانه باشد.

طیب حاج رضایی از جمله لوطیان بنام تهران بود که بعد از اتفاقات مرتبط به ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ از سوی حکام طاغوت به اعدام محکوم شد.

رژیم طاغوت درست یک روز بعد از ۱۵ خرداد ۴۲ طیب حاج رضایی را به همراه ۴۰۰ نفر دیگر به جرم برهم زدن نظم عمومی دستگیر کرد و سرکرده این افراد دستگیر شده را طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی عنوان کردند.

سرانجام از میان افراد دستگیر شده، طیب و اسماعیل حاج رضایی به حکم صادره از دادگاه ویژه شماره یک لشکر گارد به ریاست سرتیپ حسین زمانی و دادستانی سرهنگ ستاد احمد دولو قاجار و با وکالت تسخیری تیمسار شایانفر پس از ۱۳ جلسه محاکمه به جرم فعالیت محرمانه و خیانتکارانه به منظور برهم زدن نظم و امنیت عمومی در روزهای ۱۵ خرداد ماه همان سال به استناد قسمت اول ماده ۷۰ قانون مجازات عمومی به اعدام محکوم شدند و این حکم در سحرگاه ۱۱ آبان ۱۳۴۲ اجرا شد.

طیب خان

طیب خان

طیب خان

طیب خان

پوستر فیلم "طیب" با بازی جعفر دهقان

پوستر فیلم “طیب” با بازی جعفر دهقان




مسعود ده‌نمکی خواستار شد⇐انتخابات یک هفته به تعویق بیفتد/به اتهامات مطرح شده پیرامون کاندیداها رسیدگی شود

سینماروزان: اتفاقات و افشاگریهایی که در مناظرات تلویزیونی برگزارشده میان کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری96 صورت گرفت و طرح اتهامات برخی از کاندیداها نسبت به برخی دیگر موجب آن شده که مسعود ده نمکی کارگردان سه گانه «اخراجیها» خواستار تجدیدنظر در بررسی صلاحیت کاندیداها شود.

به گزارش سینماروزان مسعود ده نمکی درباره انتخابات ریاست جمهور و مشارکت مردم در انتخابات به «فارس» گفت: من فکر می کنم مهمتر از مصداق باید درباره روند انتخابات و مقدمات آن باید یک آسیب شناسی جدی صورت بپذیرد. آنچه که در جامعه اتفاق می افتد و در مناظره ها به اوج رسید، حتی اگر به نیت گرم کردن تنور انتخابات باشد نباید همه چیز را به پای تنور انتخابات ریخت. زیرا این داغی تنور انتخابات به این شکل تبعات بسیار بدتری از پیروزی یک نامزد انتخاباتی و یا حتی جلب مشارکت حداکثری دارد.

وی ادامه داد: اگر آنچه که در مناظرات طرح شد، درست باشد باید قبل از برگزاری انتخابات محکمه برای متهمان تشکیل شود و اگر ادعاها اسنادش  بعد از تایید صلاحت به‌دست آمده باید در مورد صلاحیت نامزدهایی که اتهامات درباره آن ها مطرح شده ، تجدید نظر صورت بپذیرد. مگر نه این است که شورای نگهبان به تقوا و سلامت افراد تایید شده، شهادت می دهد اگر این اسناد و اتهامات صحت داشته باشد باید متهم به جای رقابت، به پای میز محاکمه برود و اگر دروغ طرح شده باز مدعی به جهت طرح مطالب دروغ باید  از دور رقابت به دلیل از دست دادن تقوای سیاسی حذف شود. برای یک جامعه مدعی «اخلاق» و «شریعت» تاسف بار خواهدبود،  اگر درباره فردی اتهامات به این مهمی طرح شود و آن وقت برگزیده مردم شود. در چنین جامعه ای حتی علاوه بر نخبگان سیاسی باید در صلاحیت فکری توده ها هم شک کرد؛ هر کسی که فاسدتر، دزدتر و متقلب تر باشد و افشاگری درباره آن صورت بپذیرد به جای اینکه مثل کره جنوبی از قدرت سقوط کند با کمال تعجب از نردبان قدرت بالا می رود. سپردن مسئولیت چهار سال اجرایی کشور به دست کسی که  حتی یکی از این اتهامات درباره او صحت داشته باشد چه از طریق مکانیسم برگزاری انتخابات چه از طریق  آرای مردمی نزد خدا مواخذه خواهد داشت. و اگر نخبگان جامعه در برابر این فرآیند سکوت کنند یا اینکه علامت سوال ایجاد نکنند و قصد بازنگری نداشته باشند مسلماً عملکرد آنها خیانت به حق الناس و  انقلاب محسوب می شود.

این کارگردان گفت: عدم موضع گیری دربرابر موارد مطرح شده در مناظرات و حواشی آنها توسط نهادهای مسئول، می تواند تبعات بسیار بدتری از آورده کوتاه مدتی مثل مشارکت حداکثری داشته باشد. شما در بلاد کفر هم در نظر بگیرید به طور مثال اگر مدرک تحصیلی تقلبی از یک مسئول یا  رانت ویژه‌ای افشا شود فرد دست به خودکشی می زند اینجا با افتخار آقایان ارث پدری و سهمشان از انقلاب می دانند. فاجعه بارتر از آن این است که در جامعه، ببینید مدعیان روشنفکری اسم‌شان در کنار حمایت از متهمان این قصه باشد و این نشان دهنده این است که فساد چنان گسترده شده که عام و خاص نمی‌شناسد.

وی ادامه داد: آیا واقعا یک نفر  در میان نخبگان علمی و دانشگاهی و حوزوی نبود که در طول این سه هفته بگوید کجای این مناظره‌ها به اعلام برنامه یا نقد برنامه یکدیگر شبیه بود؟ باید در روند برگزاری مناظره‌ها  حتما اصلاحاتی صورت  می‌گرفت یا در آینده باید اصلاح شود وگرنه سال 1400 نامزدها باید با چوب و چماق پشت میز مناظره حاضر شوند. این نمی تواند نماد مردم سالاری دینی باشد. به هرحال این سوال در تاریخ باقی خواهند ماند که اتهامات به این سنگینی در مناظرات انتخاباتی مطرح شده و متهم در صورت صحت این موارد از ملت عذرخواهی نکرده و انصراف نداده است.  از سوی دیگر در تاریخ خواهند نوشت که نهادهای مرجع با مصلحت اندیشی مانع به قدرت رسیدن متهمان نشدند و یا در جهت اعاده حیثیت افراد در صورت کذب بودن موارد ذکر شده بر نیامدند.

کارگردان «رسوایی‌» در ادامه افزود: ما فکر می‌کردیم کسانی که تا دیروز دیگران را متهم به رفتار پوپولیستی می کردند و پز مصلحانه و روشنفکری به خود می گرفتند امروز با عبرت از گذشته در آن مسیر نخواهند رفت. اما شما می‌بینید که به خاطر چند رأی بیشتر همه دارایی انقلاب را به حراج گذاشتند. نفاق و دو رویی و ریاکاری حضرات تا آنجایی پیش رفته که از کم بودن حافظه تاریخی نسل جوان سوء استفاده کرده و با عوامفریبی کسانی که تا دیروز در جامعه به دنبال دیوار کشی بودند امروز مدعی آزادی های اجتماعی شده اند. کسانی که از دیوار لانه جاسوسی بالا می‌رفتند بعد مدعی گفت‌و‌گوی تمدن‌ها می شوند. کسانی که متهم نوشاندن جام زهر هستند حال به دنبال نفی کسانی هستند که برای حفظ ناموس آنها خون داده‌اند.

ده‌نمکی در ادامه تاکید کرد: فکر می کنم اگر امروز حوزه و دانشگاه، علما ومراجع و روحانیت و روشنفکران دینی دربرابر این فروپاشی اخلاقی سکوت کنند حتما در آینده نزدیک در محضر امام و شهدا باید پاسخگو باشند . البته این نکته را باید اعلام کرد که این انقلاب ثمره خون صدها هزار شهید است و مسلماً کسانی که برای چند روز کسب قدرت و جلب نظر عوام حاضر به دین فروشی و به تاراج گذاشتن ثمره انقلاب هستند باید بدانند که خارج کردن انقلاب از ریل آن تاوان بسیار سنگینی برایشان خواهد داشت. که مسلما آنهایی که در کاخ های شیشه ای نشستند جرات پرداخت چنین هزینه ای را ندارند  و فرزندان امام (ره) اجازه نخواهند داد انقلاب به دست نا اهالان و نامحرمان بیافتد.

وی در خاتمه تاکید کرد: پیشنهاد مشخص من این است که انتخابات به مدت یک هفته به تعویق بیافتد و قوه قضاییه به عنوان مدعی العموم به اتهامات مطرح شده کانایداها رسیدگی کند و شورای نگهبان با توجه به اسناد و نتیجه دادگاه در صلاحیت نامزدها تجدید نظر و در صورت اثبات اتهامات در صلاحیت کاندیداها تجدید نظر کند تا این نقطه سیاه در تاریخ دموکراسی دینی ثبت نشود.  




 با برنامه‌ریزی بازیگر «رسوایی۲»⇐کارگردان «کافه ترانزیت» فیلم تازه‌اش را کلید زد+عکس

سینماروزان: فيلمبرداري فيلم سينمايي «كاميون» به نويسندگي و كارگرداني كامبوزيا پرتوي آغاز شد.

به گزارش سینماروزان این اثر تازه ترین فیلم پرتوی در مقام کارگردان بعد از تجربه‎ی موفق فیلم «کافه ترانزیت» است که دوازده سال پیش ساخته شد.

تاکنون از داستان فیلم خبری منتشر نشده اما با انتشار فهرست عوامل فیلم علاوه بر آشکاری حضور یک بازیگر فرنگی به مانند «کافه ترانزیت» دستیاری کارگردان و برنامه ریزی فیلم را هم رامین راستاد بازیگر «رسوایی2» و «دارا و ندار» هر دو از ساخته های مسعود ده نمکی برعهده دارد.

فهرست عوامل حاضر در «کامیون» به شرح زیر است:

بازيگران: سعيد آقاخاني، نيكي كريمي، تروسكا جولا، نسرين مرادي و رامین راستاد، دستيار اول و برنامه ريز : رامين راستاد، مدير فيلمبرداري: تورج اصلاني، صدابردار : پرويز آبنار، طراح صحنه : بابك صبحي، طراح گريم : بابك اسكندري ، مجري طرح : هومن احمدي توفيقي، تهيه كننده: كامبوزيا پرتوي، محصول موسسه سينمايي خط سوم

کامیون
سعید آقاخانی در نمایی از «کامیون»



با درگذشت هاشمی رفسنجانی⇐ده نمکی بیخیال تولید «هاشمی ها» خواهد شد؟؟

سینماروزان: عصر نوزدهم دی ماه آیت‌الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی به دلیل عارضه قلبی در بیماستان شهدای تجریش دار فانی را وداع گفت.

با درگذشت هاشمی به نظر می رسد پرونده ساخت فیلم “هاشمی ها” که مسعود ده نمکی وعده آن را داده بود برای همیشه بسته خواهد شد.

ده نمکی چندی قبل در توجیه ساخت این فیلم بیان داشته بود: اگر فیلم “هاشمی ها” را بسازم شاید دیگر نیازی به ساخت فیلمی تاریخی برای ترسیم انحراف خواص و شکل گیری عاشورای سال ۶۱ هجری نخواهیم داشت چون دوران ما پر شده از کسانی که نقش آقاها و آقازاده های صدر اسلام را بازی می کنند.




مسعود ده‌نمکی با انتقاد از ورود آقازادگان به عرصه فرهنگ بیان کرد⇐هنرمند ما با افتخار دست دراز می‌کند که از آقازاده‌ها پول بگیرد تا فیلم جنگی بسازد!!!/وابستگی خیلی از روزنامه‌ها و سایت‌ها به آقازاده‌هایی که تا دیروز تفریح‌شان جت‌اسکی بود و امروز اداره کردن رسانه و ساختن فیلم و سریال، عیان است!!!/به جای اینکه بگویند این پول کثیف که حاصل پول‌شویی است و با آن سریال می‌سازند و تهیه‌کننده فلان سریال به زندان رفت، از کجا آمده است {برای بازداشت تهیه‌کننده} ماتم سر داده‌اند!/آن فیلم متوسلیان که بخواهد با پول این آقازاده‌ها ساخته شود چه تأثیری روی مخاطب خواهد داشت؟

سینماروزان: مسعود ده نمکی کارگردانی که همواره چه در آثار سینمایی و تلویزیونی اش و چه در سخنانش از عدالتخواهی دم می زند در تازه ترین گفتگوی تلویزیونی خود که در برنامه “جهان آرا”ی شبکه “افق” انجام شده طعنه های تندی زده است به آقازادگانی که در سالهای اخیر فارغ از عرصه های اقتصادی و صنعتی وارد فرهنگ هم شده اند و بسیاری از هنرمندان را هم به خدمت خود درآورده اند.

به گزارش سینماروزان مسعود ده نمکی با اشاره به روند سیاستگذاریهای دو دهه قبل بیان داشت: یک جامعه قناعت‌محور را تبدیل به یک جامعه مصرف‌محور کردند یعنی یک مدل اقتصادی لیبرال آوردند و فقط یک اسم اسلامیت کنار آن گذاشتند. تبعات و عوارض آن همین است. خیلی‌ها می‌گفتند ما یک بخشی از اقتصاد کاپیتالیستی را وارد می‌کنیم و به مسائل فرهنگی آن تن نمی‌دهیم! شما چطور می‌توانید به مسائل فرهنگی آن تن ندهید؟ اگر بحث خصوصی‌سازی را به این شکل که طرف مثلاً می‌تواند پالایشگاه داشته باشد پذیرفتید، آن‌وقت فرزند او در خیابان حتماً مازراتی سوار می‌شود.

وی ادامه داد: این جامعه را دچار پارادوکس می‌کند. دوربین‌های عدالت‌خواهی در خیابان‌ها راه بیفتند و از مانور تجمل فیلم بگیرند، آن وقت سیاست‌گزاری کلان را نادیده بگیرند که این سیستم سیاست‌گزاری اقتصاد است که خروجی آن فرزندان آقایان می‌شود.

کارگردان سری “اخراجیها” خاطرنشان ساخت: بدتر از آن این است که در جامعه‌ای که این‌گونه ثروت‌ها شکل گرفت اگر تا دیروز این ثروت‌ها صرف اشرافیت به شکل تفریح و تفرج می‌شد، امروز پول این آقازاده‌ها و طبقه جدیدی که شکل گرفته است، صرف مسائل فرهنگی می‌شود و این ثروت را حق خودشان می‌دانند. طرف در تریبون مجلس سهم‌خواهی می‌کند و می‌گوید سهم زحمات ما است. یکی دیگر می‌گوید آیا به جرم اینکه پدر من مسئول بوده است نباید کار کنم؟! این را نمی‌گوید اگر پدر تو فلانی نبود آیا می‌توانستی این‌قدر پول داشته باشی؟ این پول کجا می‌رود؟ به سیستم رسانه‌ای ما.

مسعود ده نمکی با اشاراتی غیرمستقیم به ماجرای بازداشت تهیه کننده سریال “شهرزاد” تأکید کرد: وابستگی خیلی از روزنامه‌ها و سایت‌ها به همین آقازاده‌هایی که تا دیروز تفریح‌شان جت‌اسکی بود و امروز اداره کردن رسانه و ساختن فیلم و سریال است عیان است. الان گفتند فلان کس را به خاطر فلان مسئله اقتصادی گرفتند، ماتم سر داده شده است. یعنی به جای اینکه بگویند این پول کثیف که حاصل پول‌شویی است و با آن سریال می‌سازند و تهیه‌کننده فلان سریال به زندان رفت، از کجا آمده است، دغدغه مردم این شده است که سرنوشت این سریال چه می شود! از طرف دیگر اینها اسپانسر انتخابات‌ها می‌شوند یا در سیستم سینما نفوذ می‌کنند.

کارگردان “رسوایی” تأکید کرد: بخش زیادی از این پول‌ها صرف ساخت فیلم‌های سینمایی از سمت اشراف و طبقه جدیدی که شکل گرفته است می‌شود. هنرمند ما با افتخار دست دراز می‌کند که از او پول بگیرد تا فیلم جنگی بسازد! بچه رزمنده سراغ دارم از طیف همین بچه‌های عدالت‌خواه که پول بدهید من راجع به متوسلیان فیلم بسازم! آن متوسلیان یا امام حسین یا معصومی که بخواهد با پول این آقازاده در مملکت ساخته شود چه تأثیری روی مخاطب خواهد داشت؟ عادی‌سازی این روابط و حاکم شدن این اپیدمی در جامعه به این برمی‌گردد که تا دیروز متهم داستان بودند و امروز در دانشگاه سخنرانی می‌کنند و دانشجوی مملکت و دفتر تحکیمی که دو دهه قبل در خیابان داد می‌زد «آنان که در خانه شاهانه‌اند/ از درد ملت همه بیگانه‌اند»، امروز ستاد حمایت برای آقای فلانی تشکیل می‌دهد. چرا؟ چون بودجه فلان تشکیلات به او بسته است! همان دانشجو را هم جذب می‌کند و به او روزنامه هم می‌دهد. خیلی از سردبیران و روزنامه‌نگاران از کجا سر در آوردند؟ از استعدادهایی که از همین جنبش‌های دانشجویی شکار شدند. جنبش دانشجویی‌ای که به خاطر اینکه یک زمانی نقد اشرافیت فلان آقازاده را انجام می‌داد وقتی دچار سرخوردگی شد می‌شود سمپات همین جریان و در انتخابات در کنار همین افراد قرار می‌گیرد.




منیژه حکمت: گلشیفته یک دختر باهوش بود و بخاطر مهاجرتش باید محاکمه شویم/اجازه دهید درباره ده نمکی حرف نزنم/پگاه را با رانتهای دولتی بزرگ نکردم+فیلم

سینماروزان: منیژه حکمت تهیه کننده و کارگردان زن سینمای ایران در برنامه اینترنتی “آبان” به صحبت درباره برخی موارد مناقشه برانگیز پرداخت.

به گزارش سینماروزان حکمت درباره گلشیفته فراهانی گفت: گلشیفته را ما از دست دادیم و به خاطر این مسئولیم و باید محاکمه شویم. گلشیفته یک دختر باهوش، مسئول و فعال در قبال کشورش بود و باید بهش لوح تقدیر می دادیم تا اینکه کاری کنیم که مهاجرت کند.

این تهیه کننده و کارگردان درباره دخترش پگاه آهنگرانی بیان داشت: خوشحالم دختری را بزرگ کردم که می داند دارد چه می کند. ما بچه هایمان را باری به هر جهت و با پولها و رانتهای دولتی بزرگ نکردیم که امکانات ویژه بریزیم زیر دست و پایشان و از خروجی شان خبر نداشته باشیم.

حکمت در پاسخ به این پرسش که آیا ده نمکی در گرفتن پگاه در ماجراهای انتخاباتی نقش داشت گفت: اجازه دهید وارد این بحث نشوم!

برای دیدن فیلم صحبتهای حکمت اینجا را کلیک کنید.




این روزها همه منتقد ایوبی شده‌اند حتی محمود رضوی تهیه‌کننده جوان “معراجیها”، “سیانور” و البته “دلبری”!!!

سینماروزان: محمود رضوی تهیه کننده جوان سینما و تلویزیون که تولید آثاری نظیر “معراجیها”، “دهلیز” و “دلبری” را در کارنامه دارد این روزها فیلم “سیانور” را روی پرده دارد.

به گزارش سینماروزان رضوی به بهانه اکران “سیانور” مهمان “هفت” بود و در آخرین ماههای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری به انتقاد از حجت ا.. ایوبی پرداخت؛ رییسی که بعد از استعفای علی جنتی، موقعیتی متزلزل دارد و در هفته های اخیر حتی آنها که زمانی به مدح او می پرداختند نیز زبان به انتقاد از او گشوده اند.

رضوی درباره ایوبی گفت: عیب است که هنوز من گله کنم که آقای ایوبی هنوز فیلم ما را ندیده است. با شعار و شعر نمی توان سینما را اداره کرد. اینکه اهالی سینما امروز سکوت می کنند نه اینکه مشکلی نیست، صبوری می کنند. آقای ایوبی و سازمانش در این منظومه کمک به این فیلم کجا بوده است؟! امیدوارم در دوران جدید بکند.

این تهیه کننده که حضورش در سینمای ایران هنوز به یک دهه نرسیده درباره بودجه “سیانور” بیان داشت: فیلم را با کمتر از 3 میلیارد تومان تولید کردیم. البته این میزان در میان فیلم ها عدد زیادی است اما برای یک فیلم تاریخی به این شکل خوب بود. استقبال از فیلم با لطف رسانه ها و مردم ممکن شد و شانس نبوده است. نادیده گرفته شدن در جشنواره های فجر و مقاومت از عجایب روزگار بود. یک روز یک آدم بزرگی به من گفت از برخی جریانات و آدم های تاریخ فیلم نساز. چون هرچند به ظاهر نیستند اما وجود دارند.

وی ادامه داد: صحنه پردازی و طراحی لباس و گریم نزدیک به نیم میلیارد هزینه برد. یک اتفاق در فیلم افتاد که سبب شد به تهران آن زمان به خوبی نزدیک شویم. اینکه جزئیات را با دقت تمام و کمترین هزینه تامین کنیم. یعنی از دکورها و طراحی صحنه بیگ پروداکشن دور شویم و دقیقا جزیئاتی را که می خواهیم بدست آوریم. و این را در راستای احترام به مخاطب انجام دادیم. یعنی یک فیلم تاریخی را در بستر عشق، جناحی و داستان درام خلق کنیم.

رضوی بیان داشت: «سیانور» تنها فیلم 35 میلیمتری در جشنواره گذشته و آخرین فیلم از این جنس در سینمای ایران است. آن هم به این دلیل که جنس تصویر نیاز داشت. ما نزدیک به 260 حلقه نگاتیو بکار بردیم، هرچند بخش هایی نیز دولت به ما کمک کرد. در فیلم جدید محمدحسین مهدویان، “ماجرای نیمروز”{که گفته می شود ماجرای قتل موسی خیابانی را روایت می کند} نیز از نگاتیو 16 میلیمتری استفاده خواهیم کرد.

رضوی با مخاطب قرار دادن مدیر رسانه ملی گفت: از رئیس سازمان صداوسیما در خواست می کنم پخش مجدد تیزرهای این فیلم از صداوسیما را آغاز کند. آقای علی عسکری! جم فیلم ما را تبلیغ نمی کند و ما هم سراغ آنها نمی رویم، اما تیزرهای فیلم «سیانور» الان نزدیک به یک هفته است از تلویزیون پخش نمی شود، زیرا ما از ابتدای این فیلم۴۵۰ تیزر داشتیم که به اتمام رسیده است.




انتقاد آهنگساز “اخراجیها” از اپراتور “همراه اول”

سینماروزان: فریدون شهبازیان آهنگساز و رهبر ارکستر ملی که ساخت موسیقی متن فیلمهایی نظیر “اخراجیها”، “آوار”، “هیوا” و “شیر سنگی” را در کارنامه دارد از استفاده بدون اجازه آثارش توسط یک اپراتور تلفن همراه انتقاد و اعلام کرد که این اتفاق بدون هماهنگی با وی انجام شده است.

فریدون شهبازیان با انتقاد از این رویه به “مهر” گفت: متاسفانه از چند روز پیش متوجه شدم که اپراتور «همراه اول» بدون اجازه من اقدام به انتشار، توزیع و فروش آثار من در بخش «آوای انتظار» کرده و جای ابراز تأسف دارد که فقدان رویه ای مناسب در حفظ حقوق معنوی و مادی آثار هنرمندان به جایی رسیده که یک اپراتور به خود این اجازه را می دهد که بدون مجوز بنده نسبت به ارائه این آهنگ ها و فروش آنها اقدام کند.

وی ادامه داد: اغلب آثاری که بدون اجازه من نسبت به عرضه و فروش آن در «آوای انتظار» اقدام شده مربوط به خوانندگی چون محمدرضا شجریان، علیرضا افتخاری، نادر گلچین و هنرمندان دیگری است که من طی سال های گذشته برای آنها آهنگسازی کرده ام و حالا می بینم بدون حتی کوچک ترین اجازه ای از من و حتی موسسه تولیدکننده آلبوم نسبت به انتشارشان اقدام می کنند.

رهبر ارکستر ملی در خاتمه اظهار کرد: من تمام تلاش خود را انجام خواهم داد تا از طریق مراجع قانونی نسبت به این اتفاق اعتراض خود را اعلام کنم. حتی اگر موسسه ای که آثار من را منتشر کرده آنها را در اختیار این اپراتور و هر اپراتور دیگری قرار داده باشد باز هم از نظر من تخلف انجام داده چرا که امتیاز همه آثارم متعلق به بنده است و باید در ابتدای انتشار آن با من هماهنگ شود.

فریدون شهبازیان
فریدون شهبازیان



ده‌نمکی: می‌خواستم “نفوذیها” را بسازم اما از ترس جانم رها کردم!!!

سینماژورنال: مسعود ده نمکی که چندی قبل از ساخت فیلم “هاشمی ها” سخن گفته بود(اینجا را بخوانید)  به تازگی ادعا کرده به دنبال ساخت فیلمی به نام “نفوذی ها” بوده اما چون جانش را دوست داشته منصرف شده است.

به گزارش سینماژورنال ده نمکی این ادعا را در نشست رونمایی مستندی به نام “پرونده ناتمام” مطرح کرده؛ مستندی که به ماجرای انفجار دفتر نخست وزیری در هشتم شهریور 1360 می پردازد و سعی می کند از چگونگی نفوذ مسعود کشمیری در شورایعالی امنیت ملی پرده بردارد.

هیچ کدام از پیگیران پرونده شهیدان باهنر و رجایی بین ما نیستند

ده نمکی در نشست رونمایی این مستند که در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد گفت: ارائه تصویر از تاریخ معاصر انقلاب اسلامی در دهه 60 کار بسیار سختی است، همان‌طور که دیدی بسیاری از افرادی که در پرونده شهیدان باهنر و رجایی فعالیت می‌کردند، هیچ‌یک امروز در میان ما نیستند، یا شهید شدند یا به نوعی آنها را به شهادت رساندند.

ده نمکی که در دوران جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی طالب شهادت به جبهه رفته بود، ادامه داد: من توصیه کردم به آقای موگویی که این کار را انجام ندهد، البته خودم فیلم‌نامه‌ای با نام “نفوذی‌ها” را آماده می‌کردم، اما چون جانم را دوست داشتم، آن را رها کردم.

چگونه اسناد از خانه کشمیری بیرون رفت؟

ده‌نمکی افزود: لحظه‌نگاری وقایع و حضور افراد در حوادث کار بسیار سختی است، اینکه اسنادی که از خانه کشمیری بیرون رفت، چگونه اتفاق افتاد، جای سوالات و ابهامات بسیاری دارد، از این‌گونه افراد در نظام بسیار داریم، نمی‌توانم اسم ببرم، اما برای مثال چندی پیش جاسوسانی در ایران فعالیت می‌کردند که حاضر شدند 5 جاسوس موساد اعدام شود، اما سردسته آنها نجات یابد.

این کارگردان خاطرنشان ساخت: بیراه نیست اگر بگوییم در تاریخ انقلاب اسلامی و قبل از آن در پروسه‌های مختلف و اخیراً در پروسه 10 ساله، هسته‌ای از نفاق شکل می‌گیرد و نفوذی‌ها فعالیت گسترده می‌کنند. فیلم عصبانی‌کننده است، زیرا یادآوری می‌کند نباید به ظاهر افراد نگاه کرد.

در سال 1398 منتظر اتفاقات خاصی باشید

ده نمکی تاکید کرد: پیشانی‌های پینه‌بسته ممکن است نفاق ایجاد کنند. باید به عملکرد افراد فکر کرد. بیراه نیست اگر بگوییم در سال 98 و 1400 باید منتظر اتفاقاتی در ایران باشیم، زیرا جریان نفوذی همچنان فعال است.




خاطره‌نگاری مسعود ده‌نمکی از تماس تلفنی داوود رشیدی بعد از اکران “اخراجیها۲”

سینماژورنال: درگذشت داوود رشیدی به مانند مرگ بسیاری از هنرمندان دیگر مجالی را فراهم کرده برای نقد و نظر و احیانا خاطره نگاری درباره این بازیگر.

به گزارش سینماژورنال مسعود ده نمکی نیز درگذشت داوود رشیدی را مجالی کرده برای ذکر خاطره ای از این بازیگر که مربوط میشود به بعد از اکران “اخراجیها2”.

ده نمکی با انتشار عکسی از داوود رشیدی در صفحه اجتماعیش نوشته است: بعد از اکران شگفت انگیز “اخراجی ها2” بود که {رشیدی}تماس گرفتند و گفتند: «من موی خودم را در سینما سفید کرده ام می دانم کشاندن این جمعیت به سینما کار آسانی نیست برای هر کدام از ما در طول عمر حرفه ای مان شاید فقط یکبار اتفاق بیافتد.کااری به حرف این و آن ندارم این استقبال مردم از فیلم تو سینما را دوباره زنده کرد به سهم خودم قدر این زحمت را می دانم مردم هم قدر می دانند آن چیز که می ماند محبت مردم است نه جایزه و تقدیر نامه.» باز به معرفت او .خدا رحمتش کند.




اظهارنظر ده‌نمکی درباره هویت گردانندگان شبکهGEM

سینماژورنال: در کشاکش ماجراهای پخش تیزرهای آثار سینمایی از شبکه ماهواره ای جم که با ابلاغیه دادستانی درباره ممنوعیت فعالیت برخی شرکتهای پخش همراه بود مسعود ده‌نمکی هم در اظهارنظری جالب درباره این شبکه که در گفتگو با “فیلم” انجام شده هم پرسشهایی را درباره هویت گردانندگان آن مطرح کرده است و هم از تأثیرگذاری آنها گفته است.

به گزارش سینماژورنال ده نمکی که اخیرا “رسوایی2” را روی پرده داشت می گوید: اول اینکه در هویت این شبکه ابهام وجود دارد. این شبکه منتسب به کجاست؟ سرنخهایش کجاست؟ اما فارغ از این پرسشها نمیشود انکار کرد که تبلیغات این شبکه در فروش سینمای ایران تأثیر داشته است. برخی از فیلمهایی که همزمان با فیلم من اکران شدند در بهترین حالت به نظر می رسید 300 تا 400 میلیون فروش داشته باشند اما با حجم گسترده تبلیغات این شبکه به چند میلیارد تومان فروش دست پیدا کردند.

وی ادامه می دهد: نمی شود مسئولان سرشان را زیر برف کنند و آن را بی تأثیر بدانند. این یک جور دوپینگ است. البته ساده اندیشانه است اگر تصور کنیم تیزری که با کیفیت اچ.دی از آن شبکه پخش می شود بدون هماهنگی باشد. الان که سکوت اختیار کرده اند به این نشانه است که این جریان دیگر قابل کنترل نیست.




در رسانه اصولگرا اتفاق افتاد⇐ نقد ده‌نمکی در جهت نفی “لانتوری”

سینماژورنال: “لانتوری” تازه ترین فیلم رضا درمیشیان کارگردان جوان سینمای ایران در حالی حدودا یک هفته است روی پرده رفته که در این مدت فروش یک میلیارد را رد کرده است.

به گزارش سینماژورنال مطابق با یک اصل قدیمی در رسانه‌های با عقبه سیاسی که بیشتر از محصول نام صاحب اثر است که اهمیت دارد “لانتوری” نیز علیرغم مورد اقبال قرار گرفتن از سوی مخاطبان به واسطه سوژه ملتهب و البته ضرباهنگ موثرش، با نقدهای تند و تیز رسانه‌های اصولگرا مواجه شده است.

این رسانه ها که عموما در قبال محصولات کاملا ضعیف و البته کم مخاطبی مانند “دلبری”، “50 قدم آخر” و “دلتنگیهای عاشقانه” به دلیل هویت حامیان مالی آثار جرأت نقد ندارند از آنجا که درمیشیان را بعد از بعد از ساخت درام اجتماعی “عصبانی نیستم” در فهرست غیرخودیان قرار دادند در همین یک هفته تا توانسته اند به “لانتوری” تاخته اند.

در یکی از تازه ترین تاخت و تازها نقدی با عنوان “رونمایی از نسخه اصلاح‌طلب ده‌نمکی!” در خبرگزاری اصولگرای “فردا” منسوب به شهردار تهران منتشر شده است. نکته این نقد هم همان تیترش است که نگارنده برای زیر سوال بردن “لانتوری” از همه چیز مایه گذاشته و در نهایت به جایی رسیده که از یک کارگردان خودی به نام مسعود ده‌نمکی به عنوان قرینی بر درمیشیان نام برده است.

متن کامل نقد “فردا” بر “لانتوری” را بخوانید:

مرعوبتان می‌کند

“لانتوری” مرعوبتان میکند. با تدوین تند و تیزش گیجتان می‌کند، سیل اطلاعات را روی سرتان هوار می‌کند. با تمام وجود خشن می‌شود. سعی می‌کند اپوزوسیون باشد و (مثلا) از دغدغه‌های روز جامعه حرف بزند. فیلم پر است از لحظه‌هایی که ذهنیات آقای کارگردان و نظرات در ظاهر پیچیده‌اش به صورت تماشاگر پرتاب می‌شود. تیپ‌های مختلف مقابل دوربین می‌نشینند و حرف می‌زنند، آن هم حرف‌های زیبا. گاهی شعر می‌خوانند، گاهی روشنفکر می‌شوند و گاهی دلواپس. همه مدل تیپ هم در این فیلم داریم. جامعه‌شناس شاعرمسلک، زن فعال اجتماعی، دختر روزنامه‌نگار پیگیر و روشنفکر، وکیل خانم، پلیس، خلافکار و… همه این‌ها در ظاهر نظرشان را می‌گویند. اما فیلم چنان مشکلات عمیقی دارد که این بازی‌های کودکانه برای فیلم ذره‌ای ارزش محسوب نمی‌شود. اما این مشکلات اساسی چیست؟ کمی این مشکلات را بررسی کنیم.

سینمای روزنامه‌ای یا چگونه سعی کردم دست از فیلم‌سازی بردارم و بدل به تیتر روزنامه‌های اصلاح‌طلب شوم!
بارها دیده‌ایم، شنیده‌ا‌یم و خوانده‌ای‌‌م که ده‌نمکی(به طور مثال) در فیلم‌هایش شعار می‌دهد و عملاً فیلم‌هایش بیانیه‌هایی تصویری هستند در ستایش مفاهیمی خاص. به نظرم این حرف، حرف درستی است و مسعود ده‌نمکی درگیر چنین آفتی است، اما مگر ما در طیف دیگر سینمای ایران چنین افرادی نداریم؟ به نظرم بسیاری از دوستان، منتقدین و نویسندگان ما با چنین مسئله‌ای هم جناحی برخورد می‌کنند. مگر “قصه‌ها”ی رخشان بنی‌اعتماد و “لانتوری” دُرمیشیان چیزی جز بیانیه‌هایی تصویری در ستایش مفاهیمی خاص از جنس دیگر هستند.

لحظه‌ای شکل مرعوب‌کننده “لانتوری” را کنار بگذارید و به چیزی که در پشت این شکل مرعوب کننده قرار دارد دقت کنید. فیلم یک بیانیه سیاسی بی‌ظرافت است در نفی اسیدپاشی‌ و در ستایش حقوق زنان. ایرادی ندارد کسی این مفاهیم را بیان کند اما به شرطی که بتواند از دل این مفاهیم یک فیلم سینمایی درست بیرون بکشد. “لانتوری” شخصیت‌هایش را مقابل دوربین نشانده است تا آن‌ها به بی‌ظرافت‌ترین شکل ممکن بیانیه‌های آقای فیلم‌ساز را در نفی خشونت و سیاه‌نمایی بخوانند.

شاهد مثال این رویکرد دیالوگ‌های پسر دانشجویی است که دوست پاشا و باران است. انقدر بی‌ظرافت و مشخص درباره سیاه‌نمایی حرف می‌زند که آدم را یاد مقالات روزنامه‌های یک جناح خاص می‌اندازد. یا دقت کنید به دیالوگ‌های طنزآمیز نادر فلاح دلواپس که تا سطح آیتم‌های ضعیف تلویزیونی نزول می‌کند.

“لانتوری” با پدیده‌های روز جامعه به مثابه تیتر روزنامه برخورد می‌کند. سوال اساسی این است ده پانزده سال دیگر که مسائل مطرح شده در “لانتوری” تمام شود آیا “لانتوری” ارزش بازبینی مجدد دارد؟ جواب قاطعانه خیر است. این‌که ما تیپ‌هایی از اقشار مختلف جامعه را روبه‌روی دوربین بنشانیم تا مثل روزنامه‌ها حرف بزنند اسمش فیلم نیست. فیلم زمانی ساخته می‌شود که فرم وجود داشته باشد. فیلم درمیشیان به این دلیل بدل به یک مقاله مطول و ملال‌آور شده است چون فرم اشتباهی دارد. فرم زمانی ارزش تحلیل دارد که ارتباط تماتیکی با مضمون فیلم داشته باشد.

فیلم را مضمون نمی‌سازد، فرم می‌سازد. نمونه مثال‌زدنی چنین ساختاری دو فیلم ظاهراً بی‌ربط به هم اکران امسال هستند: “ایستاده در غبار” و “اژدها وارد می‌شود”. در اولی داکیودرام قهرمان را به واقعی‌ترین شکل ممکن به تصویر می‌کشد و در دومی برای القای داستانی خیالی به درستی از قالب ماکیومنتری(مستندنما) استفاده می‌شود. در آن دو فیلم به درستی از دل فرم داستان بیرون می‌آید. اما در “لانتوری” ما مرعوب دوربین و تدوین فیلم‌ساز می‌شویم تا حرف‌های سطحی آدم‌های نشسته مقابل دوربین یادمان برود. حرف‌هایی که نمونه مشابهش را بارها در روزنامه‌ها و کانال‌های تلگرام خوانده‌ایم.

سینمای ژورنالیستی سینمایی است که با فرم برخوردی سطحی می‌کند و سعی می‌کند به جای روایت قصه صرفاً به طرح شعار بپردازد. “لانتوری” دقیقاً چنین فیلمی است. درست مثل “معراجی‌ها”. پس نباید با فیلم‌ها جناحی برخورد کرد. در سینما فیلم خوب داریم و فیلم بد. مهم نیست که چه کسانی آن‌ها را ساخته‌اند یا چه حرف‌هایی را مطرح می‌کنند. مهم این است که اکثر فیلم‌ها در یک صفت مشترک هستند. مثل بدبودن برای “لانتوری” و “معراجی‌ها”.

از “بانی و کلاید” تا “لانتوری” از شاهکار تا ضعف‌های کودکانه
قصدم از مقایسه شاهکار آرتور پن فقید با لانتوری دُرمیشیان قیاس دو فیلم نیست که این قیاس، قیاسی است مع‌الفارق. نام بردن از بانی و کلاید در کنار لانتوری برای نشان‌ دادن کشنده‌ترین اشتباه دُرمیشیان هنگام نوشتن فیلم‌نامه است. در “بانی و کلاید” ما با داستان دو یاغی دوران رکود اقتصادی آمریکا طرف هستیم. داستان تشکیل گروه‌‌شان که بانک می‌زدند و علت نابودی این گروه. آرتور پن و فیلم‌نامه‌نویسان این فیلم خیلی هوشمندانه ماجراهای آن دوران را به پس‌زمینه مننتقل کرده‌اند و روی شخصیت‌ها تمرکز کرده‌اند. با دقت تمام نحوه شکل‌گیری گروه،دزدی‌ها و فروپاشی‌شان را نشان داده‌اند. برای هریک از شخصیت‌ها ویژگی متمایزکننده‌ای قرار داده‌اند که به خوبی علت رفتارهایشان را در طول فیلم توضیح می‌دهد. ضعف جسمانی کلاید، بی‌پروایی بانی، بی‌کله‌گی باک،ترسو بودن بلانچ و پخمه‌گی سی.دبلیو.ماس همگی ویژگی‌هایی هستند که علت رفتارهای آن‌ها را به خوبی توضیح می‌دهد. از طرف دیگر فیلم هیچ‌گاه از شخصیت‌هایش جدا نمی‌شود و صرفاً داستان آن‌ها را پی می‌گیرد و با ظرافت تمام در پس زمینه فقط وضعیت آن دوران را نشان می‌دهد تا تماشاگر علت عصیان این جوان‌های پرشور را درک کند. این فیلم بدل به نماد اعتراض در سینمای آمریکا شد و نئوهالیوود(هالیوودنو)را بنیان نهاد. تروفو و فیلم‌سازان اروپایی عاشق فیلم شدند و به طورکلی نگرش‌ها با این فیلم تغییر کرد.

تفاوت فیلمی مثل “لانتوری” با چنین شاهکاری دقیقاً به به ضعف نگاه دُرمیشیان به دست‌مایه‌های پیش رویش بر می‌گردد. دُرمیشیان به جای آن‌که دار و دسته لانتوری در مرکز توجه قرار دهد و حوادث را به پس‌زمینه ببرد بر عکس عمل کرده. دُرمیشیان حوادث را برجسته کرده و اعضای گروه لانتوری را به پس زمینه رانده است. همین امر باعث شعاری شدن فیلم شده و فیلم از همین‌جا مهلک‌ترین ضربه را خورده است. ما از پاشا، باران، بهرام دراز و دیگر عضو این گروه چه می‌دانیم؟ صرف بزرگ شدن در یتیم خانه، پدر و مادر نداشتن یا زدن یک استاد (این خنده‌دارترین دلیل کل فیلم است) می‌تواند زمینه بروز چنین رفتارهای احمقانه و وحشیانه‌ای باشد؟ ما هیچ‌گاه نمی‌فهمیم مریم با آن همه عقل و شعور و درایت چرا باید دنبال پاشا راه بی‌اُفتد؟ (یکی از جالب‌ترین و بدترین دیالوگ‌های فیلم همین‌جا از زبان مریم جاری می‌شود: دلم براش سوخت. چند لحظه بعد؛ حتی دل‌سوزی‌ام نبود. چه دلیل محکمی!!!) چرا باید بعد از مدت‌ها دوری دوباره برگردد تا پاشا را ملاقات کند؟ چرا با پسر یک آقازاده ارتباط برقرار می‌کند؟ و چندین سوال دیگر که در فیلم پاسخی برای آن‌ها وجود ندارد.

مشکل اصلی فیلم عدم تمرکز روی اعضای گروه لانتوری است. فیلم بدون دلیل پای ده‌ها مفهوم را به فیلم باز می‌کند تا صرفاً(مثلاً)اعتراض کند. بدون این که ما چیز زیادی از پس زمینه اعضای گروه بدانیم. از آشنایی‌شان، روابطشان، برنامه‌هایشان و مصائبشان. در شکل فعلی فقط چندکلامی در حد دیالوگ‌های گذری از مشکلات اعضای گروه می‌شنویم بدون این‌که چیزی ببینیم تا با تمام وجود این مصائب را درک کنیم. در شکل فعلی ما با مشتی جوان وحشی و کم عقل طرف هستیم که بدون ذره‌ای درایت دزدی می‌کنند. درحالی که در شاهکار آرتور پن ما لحظه‌به‌لحظه فیلم را با شخصیت‌های اصلی گذرانده‌ایم و رنج‌ها و دلایل کارهایشان را با تمام وجود حس کرده‌ایم.

از شعارزدگی تا عوام‌گرایی
در فیلم صحنه‌ای است که بچه‌های گروه لانتوری آقازاده‌ای را که با مریم دوست شده گیر می‌اندازند تا انتقام بگیرند. پاشا با تمام وجود سعی می‌کند تا آقازاده را وادار کند فحشی را به خودش نسبت دهد. این تاکید انقدر ادامه پیدا می‌کند تا تماشاگر بخندد. یک‌جور بازی با احساسات تماشاگر. این صحنه ماکت کوچکی است از کل فیلم. فیلمی که انگار ساخته شده تا کمی دل تماشاگر را خنک کند و اجازه دهد او از این متلک‌ها و شعارها سرحال بیاید. این رویکرد فاقد منطق در سراسر فیلم وجود دارد و کلیدی‌ترین صحنه فیلم را هم از نفس انداخته است.

صحنه قصاص که اجرای بدی هم ندارد با بخشش ناگهانی مریم روی هوا می‌رود. مریم چطور متحول می‌شود و چرا؟ چه چیزی درون او به تپش می‌اُفتد که پاشا را می‌بخشد؟ آن هم مریمی که تا لحظه آخر درگیر نفرتی عمیق از پاشا است. فیلم‌ساز در این زمینه هیچ توضیح منطقی‌ای نمی‌دهد. چون برای صدور بیانیه در سکانس آخر به آن احتیاج دارد. کل فیلم درگیر همین بی‌منطقی و شعارزدگی است.

 فیلم برای این‌که بتواند بیانیه صادر کند و شعار بدهد منطق را تعطیل کرده است و به عوامانه‌ترین شکل ممکن بدیهیات را تکرار می‌کند تا تماشاگران شیرفهم شوند. مشکل “لانتوری” در عصبیت فرامتنی‌ای است که فیلم‌ساز دچارش بوده و او را وادار کرده است تا از هرچیزی کمی در فیلمش بگنجاند و توقیف فیلم قبلی‌اش را هم جبران کند.

… در پایان

“لانتوری” عالی می‌فروشد و انقدر خوش ظاهر هست که کلی طرفدار داشته باشد. اما هیچ‌کدام از این دلایل نمی‌تواند پوششی برضعف‌های بی‌شمار فیلم باشد. فیلم خودش نمی‌تواند خوب باشد و به همین علت به فرامتن‌های ژورنالیستی چنگ زده است. برای این‌که ثابت شود چقدر رویکرد فیلم‌ساز عوامانه و کودکانه است به این دیالوگ دقت کنید:

«ر.د(یا چیزی شبیه این)زنگ زد به ما که پورشه‌ای که از م.ک دزدیدیم بزنیم به گاردریل. نمی‌دونم چطوری شماره مارُ پیدا کرده بود. مام ماشین بردیم زدیم به گاردریل.»

آیا یک آقازاده قدرتمند و صاحب نفوذ مشکلاتش را انقدر احمقانه حل می‌کند؟




ده‌نمکی: جیرانی بعد از تماشای “رسوایی۲” به من زنگ زد و گفت محشر بود و هالیوودی!!!

سینماژورنال: مسعود ده نمکی کارگردان سینما که این روزها “رسوایی2” را روی پرده دارد از جمله مهمانان شب گذشته “هفت” بود.

به گزارش سینماژورنال ده نمکی با حضور در این برنامه درباره وجوه مختلف کارنامه سینمایی خود صحبت کرد و البته ادعای جالبی را طرح کرد درباره واکنش جیرانی بعد از تماشای “رسوایی2”.

 رفته رفته کمدی تلخ تری خلق کردم

وی در ابتدای این گفتگو گفت: بعد از «اخراجی ها 3» تصمیم گرفتم کمتر در فضای مطبوعاتی حضور پیدا کنم و فیلمم حرف خود را بزند. «رسوایی 2» حرف خود را می زند و نیاز به حضور من در عرصه مطبوعات کمتر بود. این فضای رسانه ای برای ورود به سینما نیاز بود. همواره ورود به سخت است و ورود من با «اخراجی ها» مانند لودری بود که به سینما آمده است!

ده نمکی ادامه داد: من رفته رفته از «اخراجی ها» 1 تا 3 کمدی تلخ تری خلق کردم که ویژگی این نوع طنز من بکارگرفتن این تعابیر و معانی در خدمت مبانی انقلاب و جنگ بود.

کارگردان «رسوایی 2» بیان داشت: سینما نباید دنبال روی ذائقه مخاطب باشد، سینما باید ذائقه بسازد و فرهنگ ساز باشد. من اگر بتوانم با زبان طنز عامه پسند “اخراجیها” نصف همان مخاطب را برای شنیدن این حرف های انقلابی به سینما بیاورم کار خودم را کرده ام.

به جیرانی گفتم شکست من برابر تمام پیروزیهای توست

ده نمکی در پاسخ به کاهش فروش فیلمهایش بیان داشت: کف فروش فیلم های من، سقف فروش فیلم های برخی آقایان است! یک روز جیرانی به من زنگ زد که “شکست خوردی مربی!” من به او گفتم: “شکست من برابر تمام پیروزی های تو است.”

وی ادامه داد: من اگر بنا داشتم کمدی عامه پسند بسازم و برای فروش فیلم بسازم می توانستم همان راه «اخراجی ها» را ادامه دهم و با حرف های خوبی هم که در آن بود، قطعا موفق بود.

داوران فجر فرق جلوه های ویژه میدانی و بصری را نمی دانند

ده نمکی درخصوص عدم دریافت جایزه توسط «رسوایی 2» در فجر گفت: کسانی که داوری فجر می کردند فرق جلوه های ویژه میدانی و بصری را نمی دانستند و کارشناس نبودند. شاید فکر کردند ما زلزله «رسوایی 2» را از یک مستند بریده ایم و در کار گذاشته ایم؛ انقدر که واقعی و خوب بود.

نیازی به حمایت رسانه های اصولگرا ندارم

وی در ادامه در پاسخ به این پرسش که چرا هیچ نقد مثبتی از فیلم تازه اش در رسانه ها منتشر نشده است، بیان داشت: این ویژگی من است که تنها مسیر خود را ادامه می دهم. برخی هم که قبلا از فیلم هایم تعریف می کردند در رودربایستی با من بوده اند. من مخاطب خودم را دارم و افرادی را در جامعه دارم که با آنها حرف میزنم. احتیاجی به حمایت رسانه های اصولگرا ندارم. بدی اش این است که اینها 10سال بعد اینها قرار است همین حرف ها را بزنند و به حرف های من برسند.

کارگردان سری «اخراجی ها» بیان داشت: امروز رسانه های اصولگرا حرف های 10 سال پیش من در مستند «فقر و فحشا» را با زبان عدالت اجتماعی امروز میزنند. آن روزی که با ورودم به سینمای مستند و سینما مخالفت جدی شد، کسی باورم نداشت اما امروز بسیاری مستندساز شده اند.

 کار خود را در سینما کرده ام!

ده نمکی افزود: من کار خود را در سینما کرده ام و طیف گسترده ای از فیلمسازان جوان با فیلم های من وارد سینما شده اند و راه را ادامه می دهند.

وی درخصوص علت عدم اکران نوروزی اش گفت: علت این است که می خواستم از آن فضا دور شم. برایم اهمیتی نداشت که فروش فیلم با عدم اکران در نوروزی نصف شود. هم اینکه دیگران بفهمند این عده همراه فیلم در امروز برای خود فیلم و دهنمکی همراه او هستند نه اکران عید و … . طنزش هم این است که خواستم داوران عید با خیال راحت به دید و بازدید خود بروند و زیر بار فشار انتقاد مخاطبان بخاطر نادیده گرفتن این فیلم خوب در جشنواره فجر، نروند!

جیرانی زنگ زد و گفت چه کار محشری بود…

ده نمکی در پاسخ به این پرسش که جیرانی گفته است فیلم «رسوایی 2» بنا بر مصلحت در جشنواره شرکت داده شده است، گفت: آقای جیرانی علاقه زیادی به سیاست دارد و به نظر می رسد دوست دارد به مجمع تشخیص مصلحت نظام برود و مصلحت را از سینما شروع کرده است. ایشان به ما یک حرف میزند و در جلوی مردم چیز دیگری می گوید.

ده نمکی ادامه داد: جیرانی بعد از تماشای فیلم به من زنگ زد و گفت وای چه کار محشری عالی بود، هالیوودی بود، معرکه بود و… اما در برنامه «هفت» برای دلخوشی دیگران حرف از مصلحت می زند!

وی نهایتا خطاب به منتقدان خود گفت: یک روزی منتقدان ما لایه های چندم یک فیلم را استخراج می کردند. امروز نشانه های فیلم من با اینکه انقدر رو و گل درشت است اما باز منتقدان متوجه نمی شوند




دستیار ده‌نمکی، تهیه‌کننده شد!+عکس/فصل دوم “شهرزاد” پروانه ساخت گرفت

سینماژورنال: در سالهای اخیر ورود به وادی تهیه کنندگی و کارگردانی به مراتب راحتتر از گذشته شده است به خصوص در شبکه خانگی.

به گزارش سینماژورنال در جلسه 20 تیر شورای پروانه نمایش خانگی که با حضور اکثر اعضا برگزار شد پروانه ساخت فیلمی ویدیویی به نام “راه و بیراه” صادر شد.

فیلمی که نامش یادآور یک محصول دهه هفتادی ساخته سیامک شایقی است اما نام تهیه کننده این فیلم ویدیویی است که جلب نظر می کند.

نورالدین گودرزی که در سالهای اخیر به عنوان دستیار کارگردان مسعود ده نمکی در آثاری مانند “رسوایی” و “اخراجیها3” حاضر بوده و البته این روزها نیز “رسوایی2” را به عنوان دستیار روی پرده دارد تهیه کنندگی “راه و بیراه” را برعهده دارد.

کارگردانی این فیلم ویدیویی را جهانگیر ابیضی برعهده دارد.

“شهرزاد2” پروانه ساخت گرفت

اما این تنها خروجی جلسه اخیر شورای پروانه نمایش خانگی نبوده چون در این جلسه پروانه ساخت فصل دوم “شهرزاد” هم به تهیه کنندگی سید محمد امامی و کارگردانی حسن فتحی  صادر شده است.

رسوایی مسعود ده نمکی نورالدین گودرزی
نورالدین گودرزی در پشت صحنه “رسوایی2” در سمت چپ مسعود ده نمکی



بازیگر “اژدها وارد می‌شود”⇐ چرا “صمد به مدرسه می‌رود” پست و پلید است و فیلمهای ده‎نمکی، نه؟!+عکس

سینماژورنال: صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در این سالها از فرط فراوانی اظهارنظرات سیاسی به نوعی تکرار رسیده است.

به گزارش سینماژورنال او که تقریبا هیج دعوت به سخنرانی را بی پاسخ نمی گذارد اخیرا بازی در سینما را هم تجربه کرده است و این روزها با یک تریلر-فانتزی به نام “اژدها وارد میشود” در سینماها حضور دارد و جالب است که در نقش حقیقی خودش بازی می کند اما در خدمت فانتزی قصه، به قلب واقعیت می‌پردازد.

زیباکلام که همان فراوانی اظهارنظراتش باعث غلبه نوعی سطحی نگری بر گفته هایش شده است در تازه ترین سخنانش که در مراسم رونمایی کتاب “زیر پوست قصه ها/سینمای رخشان بنی‌اعتماد” نوشته سعید عقیقی بود هم از این سطحی نگری در امان نماند.

زیباکلام در این رونمایی با تقسیم بندی سینمای ایران به سه دسته حکومتی، گیشه و هنربرای هنر به شدت ده نمکی را نواخت و در جایی دیگر هم کتاب عقیقی را کتابی ثقیل قلمداد کرد.

بخشهایی از گفته های زیباکلام در این مراسم را به نقل از “ایسنا” بخوانید:

مثلاً وقتی «صمد…» فروش می‌کند آن را پست و پلید می‌دانیم و زمانی که فیلم‌های ده‌نمکی فروش می‌کنند، نه!

زیبا کلام در ابتدای صحبتهای خود با بیان اینکه سینمای ایران را به سه گروه تقسیم می‌کند، گفت: گروه اول سینمای حکومتی و هنر حکومتی است که سمبلش آقای حاتمی‌کیا، ده‌نمکی و مرحوم سلحشورند. گروه دوم، گروه گیشه است که فروش برایش مهم است. اما اقلیت سومی هم هست که من اسمشان را سینمای «هنر برای هنر» گذاشته‌ام و سینمای رخشان بنی‌اعتماد را هم در گروه سوم قرار می‌دهم.

زیباکلام با بیان اینکه معتقدم در هیچ جامعه‌ای هنر حکومتی نتوانسته دستاوردی داشته باشد و “هنر ایدئولوژیک” در ایران هم مثل شوروی و کوبا و چین نمی‌تواند موفق باشد ادامه داد: سینمای گیشه هم وضع مشخصی دارد اما اگر فرض کنیم گیشه ملاک موفقیت است، پس چرا برای عده‌ای آن را مثبت ارزیابی می‌کنیم و برای عده‌ای نه؟ مثلاً وقتی «صمد به مدرسه می‌رود» فروش می‌کند آن را پست و پلید می‌دانیم و زمانی که فیلم‌های ده‌نمکی فروش می‌کنند، نه!

به این کتاب راحت نمره نمی دهم

این استاد دانشگاه ادامه داد: گروه سومی هم هست که شاهد موفقیتشان هم هستیم و من با الهام از واکنش‌هایی که گروه‌های راست‌گرا به فیلم‌های این گروه نشان داده‌اند -و می‌گویند این ها سیاه‌نمایی است- اسمشان را گذاشته‌ام ژانر «سیاه‌نمایی»!

این تحلیل‌گر مسائل سیاسی که در ابتدای بحث نیز به شوخی گفته بود «جای من قطعاً این جا نیست» و «اگر بخواهید راجع به ریاست مجلس و برجام صحبت می‌کنم و قول می‌دهم هرچه خواستید بگویم!» در خصوص محتوای کتاب سعید عقیقی هم گفت: من معلم سخت‌گیری نیستم اما به این کتاب راحت نمره نمی‌دهم. من با این کتاب مشکل داشتم و کتاب را ثقیل یافتم و خیلی جاها نمی‌فهمیدم نویسنده چه می‌خواهد بگوید. گرچه من آدم با هوشی نیستم اما مخاطبان این کتاب هم انشتین نیستند و کسی مثل زیباکلام هم بینشان هست، پس باید برایشان قابل فهم باشد.

مشکل من با کتاب تعریف نویسنده از واقعیت است

زیباکلام با اشاره به اینکه نویسنده در پیش‌گفتار گفته که می‌خواهد بحثی درباره‌ واقعیت و ارتباط آن با فیلم‌های بنی‌اعتماد را بیان کند، اظهار کرد: فصل اول کتاب «واقعیت به عنوان سند» را بررسی می‌کند. هرچند می‌توان گفت «سند به عنوان واقعیت»! مشکل من با کتاب تعریف نویسنده از واقعیت است. باید دید واقعیت از دید چه کسی نگریسته می‌شود. نویسنده در کتاب طوری درباره واقعیت حرف می‌زند که انگار واقعیت آن چیزی است که راوی روایت کرده است.

واکنش نویسنده کتاب به اظهارات زیباکلام

صادق زیباکلام که در میانه بحث با واکنش سعید عقیقی با این مضمون که “برای رونمایی از کتاب اینجا آمده بودیم و نه نقد آن” مواجه شد، در ادامه به معرفی مختصر بخش‌های مختلف کتاب بسنده کرد و گفت: پایان کتاب یک نتیجه‌گیری یک و نیم صفحه‌ای دارد که انتظار داشتم این بخش کمی مفصل‌تر باشد. اما اگر به هیچ دلیلی نخواهید این کتاب را بخرید به یک دلیل باید این کار را کنید و آن مصاحبه‌ عقیقی با رخشان بنی‌اعتماد است که گفت و گوی معرکه‌ای است و بر خلاف بقیه کتاب نثر شیرین و ساده‌ای دارد.

زیباکلام در پایان گفت: هر کسی به سینمای ایران و ژانر جدید «سیاه نمایی» علاقه دارد حتماً باید این کتاب را داشته باشد. آنچه از سینمای ایران به عنوان باقیات‌الصالحات باقی خواهد ماند، نه سینمای حکومتی بلکه همین ژانر «سیاه‌نمایی» است که خانم بنی اعتماد علمدار آن است.

صادق زیباکلام
صادق زیباکلام



خطيب مشهور تهران: ده‌نمكي اين داستان را خیلی تحريف كرده است/ همه خويشاوندان تلویزیونی اين خطيب+عکس

سینماژورنال: شیخ حسین انصاریان از جمله خطیبانی است که هم مجلس وعظ و هم روضه هایش طرفداران فراوانی دارد.

به گزارش سینماژورنال این خطیب که لحن بیانی خاصی هم دارد به تازگی در گفتگویی از این گفته که اصل داستان “رسوایی” مسعود ده نمکی از آن اوست.

شیخ حسین انصاریان به “فارس” گفته است: اصل داستان روحانی فیلم “رسوایی” که اکبر عبدی بازیگر آن بود، متعلق به من بود که روی منبر گفتم، کسی خبر نداشت، اما آقای ده‌نمکی خیلی آن را تحریف کرده است، اگر عین آن متن آمده بود، خیلی بیشتر روی مردم اثر می‌گذاشت.

برادری که از دهه 60 در تلویزیون است

به گزارش سینماژورنال گفته‌های شیخ حسین انصاریان هرچند بیشتر به واسطه تحریف ده نمکی مورد توجه قرار گرفته اما کمتر کسی بوده که به سوابق وابستگان این خطیب در عرصه تلویزیون اشاره کند.

شیخ حسین انصاریان
شیخ حسین انصاریان

این خطیب برادری دارد به نام رضا انصاریان که از دهه 60 در تلویزیون فعالیت داشته است. وی در دهه 60 به عنوان رییس گروه معارف تلویزیون سریالی به نام “آینه” را با کارگردانی غلامحسین لطفی تولید کرد که از جمله سریالهای اخلاق گرایانه تلویزیون بود.

رضا انصاریان در سالهای اخیر بیشتر به عنوان ناظر کیفی پروژه های مختلف فعالیت داشته است و از جمله نامش را به عنوان ناظر کیفی سریال صدقسمتی و البته پرگاف “کیمیا” دیدیم.

برادرزاده ای که سابقا فوتبالیست بود و حالا بازیگر

علی انصاریان فوتبالیست سابق پرسپولیس که در سالهای اخیر وارد جریان بازیگری شده و اتفاقا در “کیمیا” هم ایفای نقش داشت برادرزاده شیخ حسین انصاریان و رضا انصاریان است.

انصاریان که اول بار با ایفای نقش در سریال “زیر آسمان شهر” کار بازیگری را تجربه کرد در این سالها مشغول بازیگری در تله‌فیلمهایی است که برای شبکه خانگی تولید می شود؛ تله فیلمهایی که انصاریان خود نقش اصلی در جلب سرمایه آنها را برعهده دارد.

وی در تازه ترین تجربه از این دست در فیلمی با نام “حکم تیر” در شمایلی مشابه بهروز وثوقی دهه 50 دیده شده است!!

علی انصاریان
علی انصاریان



نمايش اختصاصي “رسوايي٢” براي رييس جمهور سابق

سینماژورنال: به تازگی لیستی منسوب به ساماندهی ستاد انتخاباتی محمود احمدی‌نژاد برای ریاست جمهوری 96 در شبکه های اجتماعی منتشر شده است.

به گزارش سینماژورنال قرارگیری برخی از نزدیکان به احمدی‌نژاد و از جمله چهره هایی نظیر کاوه اشتهاردی و عبدالرضا داوری در این لیست شرایطی را در جهت باورپذیری هر چه بیشتر آن ایجاد می کند.

اما از همه جالب تر قرارگیری نام مهدی کلهر و مسعود ده‌نمکی به عنوان مسئول کمیته فرهنگی-هنری این ستاد است.

کلهر در دوران ریاست جمهوری احمدی‌نژاد به عنوان مشاور رسانه‌ای وی فعالیت کرد و ده‌نمکی هم در آن روزگار یکی از اعضای شورای عالی سینما بود؛ شورایی که با حضور رییس جمهور تشکیل جلسه می داد و هدفش را بر ارتباط بیشتر میان بدنه سینما و رییس دولت گذاشته بود اما اخیرا وزیر ارشاد دولت روحانی آن را منحل اعلام کرد.

اینکه نام این دو نفر که هر کدام عقبه خاص و البته پیشینه‌ای متفاوت دارند ولی در یک نقطه که احمدی‎نژاد است به هم رسیده‌اند، به عنوان مسئولان کمیته فرهنگی-هنری احمدی‌نژاد می‌آید ذهن را کنجکاو می‌کند که بیشتر در این باره تحقیق کند.

صحت لیست زیر سوال است

با این حال تحقیقات درباره منشأ این خبر و صحت این لیست به جای خاصی نمی‌رسد.

اغلب نزدیکان احمدی‌نژاد در گفتگو با سینماژورنال صحت این لیست را رد کرده و از این می‌گویند سیاست احمدی‌نژاد آن است که اگر بخواهد فعالیتی را انجام دهد از کانال رسمی خودش باشد و نه گمانه زنی های این چنینی.

ضمن اینکه حضور ده‌نمکی در چنین لیستی نیز کاملا از سوی نزدیکان این کارگردان تکذیب می‌شود.

در این بین جریان حضور ده‌نمکی در این لیست که این روزها “رسوایی2” را هم روی پرده دارد چیست؟

نمایش “رسوایی2” برای احمدی نژاد

به نظر می‌رسد این قرارگیری نام ده‌نمکی به اکران چند هفته قبل “رسوایی2” برای محمود احمدی‌نژاد ارتباط داشته باشد.

شنیده‌های سینماژورنال حکایت از آن دارد نسخه‌ای کامل از “رسوایی2” پیش از روی پرده رفتن رسمی این فیلم برای رییس دولت‌های نهم و دهم به نمایش درآمد.

در پایان نمایش فیلم هم احمدی‌نژاد برخی نظرات خود درباره این فیلم و بازخوردی که فیلم از مخاطبان بخصوص مخاطبانی دارای عقبه سیاسی خواهد گرفت را برای کارگردان آن بیان کرد.

نمایش “رسوایی2” برای احمدی‌نژاد در شرایطی صورت گرفت که چندی قبل ده‌نمکی در مطلبی اجتماعی و با نواختن رقیب سنتی احمدی‌نژاد و انتقاد از دولت کارگزاران، از احتمال ساخت فیلمی با نام “هاشمی ها” خبر داده بود.(اینجا را بخوانید)

عکس تزیینی است و مربوط به حضور ده نمکی در مراسم ختم مادر احمدی نژاد
عکس تزیینی است و مربوط به حضور ده‌نمکی در مراسم ختم مادر احمدی‌نژاد




مسعود ده‌نمکی: شاید فیلم “هاشمی‌ها” را بسازم!/اگر این فیلم را بسازم دیگر نیازی به ساخت آثار عاشورایی نیست!+عکس

سینماژورنال: مسعود ده نمکی کارگردان جنجالی سینمای ایران که قسمت دوم “رسوایی” را آماده اکران دارد در تازه ترین مطلب اجتماعی خود از احتمال ساخت فیلم “هاشمی‌ها” خبر داد!

به گزارش سینماژورنال ده‌نمکی در این متن اجتماعی با ذکر نقطه نظرات سیاسی خود درباره دولت کارگزاران و رفتارهای جریان سیاسی متأثر از این دولت کوشیده به نقدی همه جانبه علیه رییس دولت کارگزاران دست زند.

جالب بخشی از این متن است که ده نمکی به اختصار به برخوردی اشاره کرده که در دل دولت کارگزاران با او در سلول بازجویی صورت گرفته است.

 سینماژورنال متن کامل متن اجتماعی ده نمکی را ارائه می کند:

آشنایی نسل امروز و فردا با تاریخ معاصر

” هاشمی‌ها” عنوان فیلمی می تواند باشد که نسل امروز و فردا را با تاریخ معاصر ایران و بویژه نیم قرن اخیر بیشتر آشنا کند .بازیگری توانمند که هم می تواند نقش پوزیسیون را بازی کند و هم اپوزسیون. هم رییسی باشد که بادیگاردهای(!) سیاسی اش دنبال مادام العمر کردن حکومتش باشند و هم خودش معلم دموکراسی.

هم می تواند زیر میز بازی باخته بزند و هم می تواند خود را استاد رعایت اخلاق و قواعد بازی سیاسی جا بزند. هم می تواند چپ ها و ملی مذهبی ها را در دوران قدرتش آب خنک بخوراند هم می تواند پدرخواندگی آنها را در دوران فترت اش بکند و قصه شاه و شاه بازی را از افکار عمومی پاک کند.

یک بندباز سیاسی

این بازیگر یک بندباز سیاسی است که فلاش چپ می زند و به راست می پیچد و بالعکس چون او با هیچکس نیست؛ او با خودش است و بقیه ابزارند. درست مثل دهه شصت که دوران موشک خوردن ملت بود او دنبال گفتمان بود و جنگ جنگ تا یک پیروزی استراتژی اش  و امروز که سایه موشک ها و تحریم ها و تهدید های هسته ای بالای سر ملت است  این بازیگر دنبال گفتمان با دشمن است  و موشک ها را توهم می پندارد.

ولی ای کاش این بازیگر سیاست و آدم هایی از این دست آن موقع که در اوج قدرت بودند به جای بستن دهان منتقدان و  سر داده شدن شعار مخالف هاشمی دشمن پیغمبر است دستشان به توییت می رفت و می نوشتند “اشدا علی الکفار رحما بینهم”.

دولت شما در سلول توحید چطور با من گفتمان کرد؟

راستی آقای هاشمی سال 70 را به خاطر دارید؛ صف اول نماز جمعه وقتی به جای تملقهای همیشگی مردم من شعار  اصلاح وضعیت فرهنگی را دادم دولت شما در همان سلولی که شما را در توحید بازجویی کردند چطور با من گفتمان کرد؟ البته نه فقط با من!

اگر رفتار متکبرانه دولت شما در دهه هفتاد نبود چرخه قدرت و نقد ساختارها طبیعی پیش می رفت و جای شاکی و متشاکی عوض نمی شد. اما مطمئنا تاریخ در توییت خلاصه نمی شود.

نصویری که ضمیمه متن اجتماعی ده نمکی درباره ساخت "هاشمی ها" شده است
نصویری که ضمیمه متن اجتماعی ده نمکی درباره ساخت “هاشمی ها” شده است

نباید بازیچه شد

شاید با ساخت این فیلم جوانان خوش قلب کشورم بفهمند که نباید بازیچه کسانی شد که هم از دیوار لانه جاسوسی بالا می روند و هم پایش بیافتد سر زیر آب می کنند و شهید می سازند و بعد معلم دموکراسی و مدارا می شوند.
اگر فیلم را بسازم شاید دیگر نیازی به ساخت فیلمی تاریخی برای ترسیم انحراف خواص و شکل گیری عاشورای سال 61 هجری نخواهیم داشت چون دوران ما پر شده از کسانی که نفش آقاها و آقازاده های صدر اسلام را بازی می کنند. خدا کند در این صف بندی که هر روز پر رنگتر می شود آقایان به فکر دین خود باشند نه دنیای خود.

در انتظار اتفاق…
لازم به توضیح است بعد از نگارش این متن هر اتفاقی برای من و “رسوایی” افتاد این صفحه هک شده. شخصیت طرفداران هاشمی هم از کامنت ها معلوم می شود.

⇓⇓⇓

پی نوشت سینماژورنال

اشاره ده‌نمکی به توئیت هاشمی در حالی رخ داده که آن توئیت بحث‌برانگیز که  آينده را عصر گفتمان ها می دانست و نه  عصرموشک ها،  بلافاصله بعد از سخنان مقام معظم رهبری با توييت مجدد كامل آن سخنان اصلاح شد.

همزمان با توئیت ابتدایی هاشمي بسیاری از رسانه‌ها زودتر از مسعود ده نمکی و صريح اللهجه تر از او به نقد آن پرداختند، اینکه ده نمکی بعد از اصلاح توئیت تازه به نقد آن پرداخته کمی شائبه برانگیز است.

شائبه از این جهت که ده نمکی در انتهای متن اجتماعی خود از این گفته که اگر اتفاقی برای “رسوایی” افتاد پای این متن گذاشته شود. آیا ده نمکی با بند انتهایی متن خود خواسته  هر گونه عدم اقبال در اكران عمومي  “رسوایی2” را به نوعی به عواقب نشر این متن ربط دهد؟

كاش ده نمكي چنان كه در متنش آورده همانند همان نمازگزار صف اول نماز جمعه سال هفتاد ، نقدش را بدون گره زدن به فيلمي كه امسال از نوبت اكران نوروزي هم جا مانده، به پايان مي برد؛ اين طوری نظرش خالصانه تر به نظر مي رسيد.

وقتي كه نظرات تندتر از او زودتر ابراز شده، ورود نام فيلمي كه حداقل در جشنواره توجهی به آن صورت نگرفت، به حاشيه مظلوميت احتمالي، چه محلي از اعراب مي تواند داشته باشد؟

 

 




چرا تلفن‌همراه اکبر عبدی خاموش است؟ آیا برای وی اتفاقی افتاده؟/یکی از نزدیکان عبدی پاسخ داد

سینماژورنال: شایعه سازی درباره مرگ هنرمندان مدتهاست که فضای مجازی را به خود مشغول کرده و هرازگاه بیمارانی در گونه روانی یافت می‌شوند که به شایعه سازی درباره مرگ هنرمندان می‌پردازند.

به گزارش سینماژورنال تازه ترین شایعه ای که درباره مرگ هنرمندان منتشر شده از مرگ اکبر عبدی کمدین توانای ایرانی سخن می گوید.

این شایعه از صبح 5 فروردین ماه در فضای مجازی منتشر شد و از آنجا که تلفن همراه عبدی هم خاموش بود بسیاری از دوستان وی گمان کردند که احتمالا اتفاقی برای این بازیگر رخ داده است.

سینماژورنال اما بعد از تماس با یکی از نزدیکان اکبر عبدی دریافت که این هنرمند سالم و سرحال در حال گذراندن تعطیلات نوروزی است. این آشنای عبدی در پاسخ به اینکه چرا تلفن همراه وی خاموش است گفت: این بازیگر برای تعطیلات نوروز به ترکیه رفته و برای همین است که تلفن همراهش خاموش است.

در انتظار “رسوایی2”

آخرین فیلم اکران شده اکبر عبدی کمدی-فانتزی “آدم باش” به کارگردانی مجید جوانمرد بود؛ فیلمی که علیرغم انتظارات گیشه خوبی نداشت.

این بازیگر قسمت دوم “رسوایی” به کارگردانی مسعود ده نمکی را آماده اکران دارد؛ فیلمی که تصویرسازی واقع گرایانه ای از زلزله احتمالی تهران ارائه داده است و عبدی در آن نقش روحانی عارف مسلکی را ایفا می کند که پیش بینی وقوع این زلزله را می کند…