1

تازه ترین اظهارات مسعود ده نمکی⇐انتشار نشریه “شلمچه” بسیار سختتر از نبرد با عراق در دل شلمچه بود!!/تیراژ “شلمچه” و “جبهه” با مجموع تیراژ همه نشریات اصولگرا برابری می‌کرد!!/ در «کدام استقلال، کدام پیروزی»، نتیجه انتخابات ۸۴ را پیش بینی کردم!/شبکه های ماهواره ای فهمیدند در “فقر و فحشا” نقد درون گفتمانی کرده ام ولی احمقهای داخلی(!) نفهمیدند!!/در “رسوایی۲” زلزله ای را پیش بینی کردم که در نتیجه از بین رفتن عدالت ایجاد خواهد شد!!/همان کسانی که تفکر سرمایه‌داری را باب کردند، امروز دارند در مورد هپکو حرف می‌زنند!!/سردار همدانی خیلی صریح جلوی مخالفان “اخراجیها” ایستاد و به تجربه خودش استناد کرد که یک گردان زندانی اعدامی را به جبهه برده و از آنها نیروهای درجه یک ساخته!!/در “اخراجیها۱” ۳۰ میلیون دستمزد گرفتم،  در “اخراجیها۲” ۷۰ میلیون عایدم شد و در “رسوایی۱” هم ۲۰۰میلیون!!/درباره “سختی جنگ” هنوز که هنوز است فیلم خوبی تولید نشده/دوست دارم فیلم “کربلای ۴ و ۵” را بسازم!/چرا جرأت ندارند در سینمای جنگ از فرمانده ای بگویند که نیروها را قال گذاشته و به عقب بازگشته؟؟/بخشی از واردات سرمایه های مشکوک به سینما و شبکه خانگی درجهت دراختیار گرفتن مدیریت فرهنگی کشور است

سینماروزان: کم پیش میاید مسعود ده نمکی حرفی بزند یا یادداشتی بنویسد و از دل آن یکی دو تیتر درنیاید. عقبه ژورنالیستی ده نمکی باعث شده یا حرف نزند یا وقتی حرف میزند حرفهایی بزند که تیتر شود.

مسعود ده نمکی در تازه ترین گفتگویش با رسانه متبوع رییس سینما “خبر آنلاین” هم به مانند همیشه کلی تیتر تحویل رسانه ها داده است.

مسعود ده نمکی با تأکید بر سختیهای انتشار “شلمچه” گفت:شلمچه‌ای که روی کاغذ بود سخت‌تر بود. اول فکر می‌کردیم آن شلمچه خیلی سخت است. یعنی آتش و …

ده نمکی ادامه داد: آتش شلمچه یک جوری بود که بالاخره دشمن معلوم بود. آن طرف خط و این طرف خط معلوم بود. ولی در این شلمچه واقعا دوست و دشمن قاطی بود. دوغ و دوشاب با هم بود. مثل امروز نبود همه عدالتخواه باشند، همه از آقازاده‌ها و اشراف بگویند و از دزدی‌ها حرف بزنند. آن موقع از این حرف‌ها می‌زدی، سریع انگ می‌خوردی که اخراجی و تندرو هستی. خیلی فرق می‌کرد.

ده نمکی افزود: این وادی کار فرهنگی سخت‌تر از جنگ است. یعنی من هیچ‌وقت در جنگ پشیمان نمی‌شدم که به خط آمدم و میان آتش، ولی اینجا یک جا‌هایی واقعا کم می‌آورید. عملا نمی‌توانید شرایط را تحلیل کنید که چرا اینجوری برخورد می‌کنند؟ خودی و غیرخودی، حجم آتشی یکباره روی سرتان می‌ریزند… با این حال دوره‌ای بود که من فکر می‌کنم حتی تیراژ نشریه ما با مجموع همه نشریات اصولگرا برابری می‌کرد. قبول دارید یا نه؟ یعنی شلمچه و جبهه تیراژی برابر همه این‌ها بود و مجموعه نیرو‌هایی هم که این طرف کار می‌کردند، مجموعه اخراجی‌های همه نشریات اصولگرا بود که همه را اینجا جمع کرده بودیم. از جعفریان، میرشکاک و موسویان و … این تیپ آدم‌ها از جریان اصولگرا همه آمده بودند اینجا، ولی یک مطالبه مشترک داشتیم. بحث ما جناح نبود، بحث ما انقلاب بود، بحث ما عدالت و آرمانگرایی بود. در نشریه تریبون به سمت مسئولین است. نقد قدرتمندان است، ولی وقتی به سمت رسانه می‌آیید اینجا به نوعی تریبون فرق می‌کند و فراگیر میشود.

مسعود ده نمکی با بیان اینکه زمان “شلمچه” حرف زدن از عدالتخواهی دشوار بود بیان داشت: آن حرفها حتما درست بود که بعد از ۳۰ سال چپ و راست همه دارند همان حرف‎ها را می‌زنند دیگر… البته آن‌هایی که آن موقع سکوت کردند و الان دارند حرف می‎زنند، به نظرم باعث و بانی همه این اتفاقات بودند. خیلی از آدم‌هایی که الان دارند اینطوری عدالتخواهی می‌کنند، خودشان بخشی از بانیان همین روند بودند. خیلی جالب است، کسانی که تفکر سرمایه‌داری و الگوی توسعه آن شکلی را در جامعه باب کردند، امروز دارند در مورد هپکو حرف می‌زنند. یعنی خود همان‌ها داد می‌زنند آی دزد! چون خریدار دارد. الان هم که فراگیر شده، چون شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های جدید همه دارند در این مورد حرف می‌زنند!!

ده نمکی با بیان اینکه نگاه رسانه ایش را در سینما ادامه داده اظهار داشت: «کدام استقلال، کدام پیروزی» همان تیتری است که من در نشریه می‌زدم، کدام چپ، کدام راست؟ متوجه‌اید؟ یعنی من آن موقع بحث عبور از دو جناح را مطرح کرده بودم که این جریانات به دلایلی کارکردشان تمام شده و اگر نوآوری نباشد و جهت جدید خلق نشود، کسی باور نمی‌کرد، ولی در «کدام استقلال، کدام پیروزی»، نتیجه انتخابات ۸۴ را پیش بینی می‌کنم. یعنی کسی که زبان استعاره بلد باشد فیلم را ببیند متوجه می‎شود. همین الان فیلم را نگاه کنید، می‌بینید که تمام المان‌های یک انتخابات است. یعنی مردمش، هوادارهایش دارند با همدیگر می‌جنگند، ولی یک گفتمان دیگری است. موقعی که «فقر و فحشا» را ساختم شبکه‌های ماهواره‌ای به مردم فحش می‌دادند که نبینید.این کلک است. می‌گفتند که من آمده‌ام نقد درون گفتمانی مطرح کرده‌ام که آن‌ها را خلع سلاح کنم. دشمن فهمیده بود، ولی این احمق‌های داخلی نفهمیده بودند…جلوترکه بیاییم در «رسوایی ۲» خیلی رک‌تر این حرف‌ها را زده‌ام. در «رسوایی ۲» بالاخره این تحلیل عینی وجود دارد که جامعه‌ای که در آن ارزش‌های اخلاقی و معنوی و از آن طرف عدالت فرو بریزد از آن طرف زلزله سیاسی می‌آید و به خاطر همین این فیلم با آن بایکوت مواجه می‌شود

مسعود ده نمکی با بیان اینکه بخش عمده “اخراجیها” همان چیزی بوده که در جنگ رخ داده اظهار داشت: اگر همه لشکر ما نماز شب خوان بودند و بچه پیغمبر بودند، پس این چه تعبیری است که امام می‌فرماید جبهه دانشگاه آدم‌سازی است. آن‌ها چه کسانی بودند؟ اگر آدم بودند که می‌آمدند آدم‌تر می‌شدند. چرا شهید چمران می‌گوید وقتی شیپور جنگ نواخته می‌شود مرد از نامرد تشخیص داده می‌شود؟ ما چرا همیشه در مورد مرد‌های جنگ حرف زدیم و در مورد نامرد‌های جنگ حرف نزدیم؟ چرا در سینمای جنگ جرأت ندارند از فرمانده گردانی بگویند که نیرو‌ها را قال گذاشته و به عقب برگشته؟؟؟

ده نمکی ادامه داد: در مورد «اخراجی‌ها» فکر می‌کنم یکی از آدم‌هایی که خیلی سریع و شجاعانه آمد جلوی خیلی‌ها که من نمی‌توانستم بایستم، ایستاد، شهید همدانی بود. شهید همدانی می‌گفت این آدم نشان داده که حالا سه، چهار تا لوتی یا لات به جبهه آمده‌اند. ذات سینما هم اغراق و طنز است. بیایید من به شما بگویم که من یک زندان، زندانی به جبهه بردم که بخش زیادی‌شان اعدامی بودند و با دادستان همدان هماهنگ کردیم و خودشان داوطلب هم شدند و آمدند رزمنده های درجه یک یگان شدند. یعنی من این‌ها را به عملیات بردم. در حالی که جرم و جنایت‌های این‌ها خیلی بیشتر بوده است. این که فقط مجید سوزوکی را نشان داد که عاشق شده بوده.

ده نمکی پیرامون درآمدش از فیلمسازی گفت: در “اخراجیها1” 30 میلیون عایدم شد و در “اخراجیها2” 70 میلیون و در “رسوایی1” هم 200میلیون عایدم شد. “رسوایی2” هم بلحاظ هزینه و درآمد یر به یر شد چون موضوعش طوری بود که تلویزیون بایکوتش کرد!!

مسعود ده نمکی درباره علایق خود برای ادامه فیلمسازی گفت: آن چیزی که خودم فکر می‌کنم شاید یک بخشی هنوز پرداخته نشده سختی جنگ است. اینکه به شکلی پرداخته شود که نسل امروز این سوال برایش ایجاد نشود که مثلا چرا ۸سال این جنگ طول کشیده؟ سختی جنگ، شلمچه، شب‌های شلمچه و اتفاقاتی که آنجا رقم می‌خورد. شاید فکر کردم یک روزی این قابلیت فنی فراهم شود که بتوانم این کار را انجام دهم. وگرنه دیگران هستند که دارند ابعاد مختلف جنگ را کار می‌کنند و احساس خلاء نمی‌کنم که خودم حتما باید در زمینه جنگ ورود کنم و حرفی بزنم.

د نمکی ادامه داد: اگر امکانات لجستیکی فراهم باشد دوست دارم کربلای پنج را بسازم. کربلای چهار و پنج قابل تفکیک از هم نیستند. این بحث‌هایی است که قبلا هم شده. از هم جدا نیستند، ولی اگر کسی می‌خواهد کربلای پنج را کار کند به نظر من باید نیم نگاهی هم به کربلای چهار داشته باشد.

مسعود ده نمکی درباره ورود سرمایه های مشکوک به وادی هنر بیان داشت: یک بخشی از این سرمایه های هنگفت هدایت‎شده وارد میشود برای اینکه مدیریت فرهنگی کشور را دستشان بگیرند. خیلی هدفمند و سیاستگذاری‎شده وسط می‎آیند؛ هم در شبکه نمایش خانگی و هم در سینما. یعنی نوع فیلم‌هایی که این‌ها حمایت می‌کنند، حتما از لحاظ محتوا در خدمت جریان سرمایه‌گذار فیلم است. یعنی سر هر فیلمی نمی‌روند سرمایه‌گذاری کنند، حتی فیلم بفروش. بعضی آدم‌ها حتی می‌دانند ممکن است فیلم ما چندمیلیارد بفروشد و پولشان هم برگردد، ولی حاضر نیستند در این زمینه بیایند و سرمایه‌گذاری کنند.




واکنش مسعود ده نمکی به حذف سهوی(!؟) نام شهدا از برخی معابر پایتخت⇐مدتی بعد از پایان جنگ هم تصاویر شهدا را از اتوبانها حذف کردند و بیلبوردهای تبلیغاتی کاشتند!/شهدا باعث حواس‌پرتی مسئولین می‌شوند!/ باید عکس و نام شهدا را پاک کرد تا بتوان خیلی راحت برعکس شهدا حرکت کرد!

سینماروزان: انتشار خبر حذف نام شهدا از برخی معابر پایتخت که رییس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس آن را “سهوی” خوانده با واکنش مسعود ده نمکی کارگردان سینما و تلویزیون مواجه شده است.

مسعود ده نمکی با انتشار برگی از خاطراتش در سالهای دهه هفتاد به مرور اتفاقی مشابه در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی پرداخته است؛ اتفاقی مبتنی بر حذف تصویر شهدا از اتوبان تهران-قم و جایگزینی بیلبوردهای تبلیغاتی که ده نمکی آن را اقدامی در جهت پرت کردن حواس از آرمانهای شهدا میداند.

متن نوشتار مسعود ده نمکی را بخوانید:

بعد از رحلت حضرت امام(ره) کشور در فضایی حزن‌انگیز فرو رفت و تا اربعین امام در سراسر کشور مراسم عزاداری و سوگواری برگزار شد و همه مردم درگیر برگزاری این مراسم‌ بودند.

به علت رحلت ایشان از برگزاری برنامه‌ تجمعی که پیش از رحلت امام برنامه‌ریزی کرده بودیم و قصد داشتیم به سمت جماران حرکت کنیم و پیرو بحث مبارزه‌ای که حضرت امام در پیام قبول قطعنامه‌ (ضرورت جنگ فقر و غنا و مسائل دیگر) تذکر داده بودند با ایشان تجدید بیعت داشته باشیم منصرف شدیم.

امیدوار بودیم ضربه از دست دادن این نعمت الهی، به جامعه که در مسیر قهقرای فرهنگی پیش می‌رفت تلنگری بزند و موجب کندی آن حرکت گردد، اما متأسفانه فضای تابستان بعد از رحلت حضرت امام با اتفاقات در حال وقوع، نشان ‌می‌داد که حرکت خزنده فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و بی‌تفاوتی نسبت به ارزش‌ها و امام‌زدایی و جنگ‌زدایی تشدید شده است.

یکی از این اقدامات در زمان حیات حضرت امام حذف تابلوهای شهدا در اتوبان قم‌ ـ تهران بود. اعتراض ما به روزنامه‌ها کشیده شد. ژاندارمری کشور که آن زمان مسئول این اقدام بود، مجبور به پاسخ‌گویی شد و آنها اعلام کردند که این اقدام براساس استفتاء از حضرت امام صورت گرفته است. آنها معتقد بودند که وجود این تابلوها موجب حواس‌پرتی راننده‌ها و وقوع تصادف می‌‌‌شود، ولی چرا پس از برداشتن تصاویر شهدا، به‌مرور «تابلوهای تبلیغاتی» را در اتوبان‌ها  نصب کردند و کسی نگفت اینها باعث حواس‌پرتی راننده‌ها و تصادف می‌شود!

همان زمان دکلمه‌ای در مورد این دوگانگی رفتاری با این مضمون نوشتم:

«بله شهدا باعث حواس‌پرتی می‌شوند، حواس‌پرتی از سمت دنیاگرایی مردم و مسئولین، باید هم عکس و نام شهدا را پاک کرد تا بتوان خیلی راحت برعکس شهدا حرکت کرد.»

همان زمان که جنگ تمام شد زمزمه‌هائی به اسم ایجاد فضای شاد و با نشاط و این شعار ‌که، «مردم را باید از فضای اندوهناک جبهه و جنگ دور کرد» شروع شده بود و به نظر من این‌گونه اقدامات در همان راستا بود.

بعد از انتخاب آقای هاشمی رفسنجانی به ریاست جمهوری و انتصاب غلامحسین کرباسچی در شهرداری تهران، روند نمادزدایی از دیوارها و معابر شهر جدی‌تر و در دایره‌ای‌ وسیع‌تر، ادامه یافت.

پاک کردن شعارهای جنگ از دیوارها و چاپ مقاله ضد جنگ در روزنامه اطلاعات آن هم سه ماه بعد از رحلت امام سرآغاز سازماندهی یک حرکت جدید از طرف ما شد.

ما در کنار برگزاری تجمعات هفتگی خود، نیروهای داوطلب را سازماندهی ‌کردیم تا شب‌ها به‌‌صورت گشت موتوری در هر مکانی که شهرداری اقدام به پاک کردن شعارهای جنگ و انقلاب از دیوارها می‌کرد ما هم همان شعارها را با پیستوله و یا کلیشه و رنگ بنویسیم. چون بچه‌ها خط‌ خوشی نداشتند، سعی ‌کردیم این شعارها را روی کلیشه‌های فیلم‌های رادیولوژی طراحی و آنها را بین بچه‌ها تقسیم کنیم. نیروهای این گروه از موتورسوارها را به ‌دلایل امنیتی و حفاظتی از بین افرادی غیر از بچه‌های تظاهرکننده انتخاب می‌کردم تا کسی پی به هوششان نبرد.

البته تأمین هزینه این حجم از رنگ و پیستوله هم خیلی سخت بود.

بعضی‌ وقت‌ها کار شعارنویسی به چالش و درگیری کشیده می‌شد و نیروهای شهرداری با بچه‌ها درگیر می‌شدند و ما مجبور بودیم سوار بر موتور به آن منطقه شهرداری برویم و بچه‌ها را آزاد کنیم. این چالش بین ما و شهرداری و همچنین وجود رسانه‌هایی که به فضای نفی گفتمان مقاومت و جنگ دامن می‌زدند موجب شد که دوباره تصمیم به برگزاری راه‌پیمایی‌های رسمی بگیریم.

در کنار مبارزه شبانه ما گاهی مطالبی انتقادی در بخش اخبار ویژه روزنامه‌های جمهوری و کیهان آن زمان درج می‌شدند که، «عده‌ای به اسم دفاع از ارزش‌ها با بی‌سلیقگی و بدخطی روی دیوارها، شعارهای انقلابی می‌نویسند که این بی‌سلیقگی باعث دلزدگی مخاطب می‌شود.» درواقع این روزنامه‌ها خط بد دولت و شهرداری را نمی‌دیدند؛ ولی بدخطی ما را می‌دیدند. حالا سهواً یا عمداً متوجه نمی‌شدند که در کشور چه وارونگی فرهنگی‌ای دارد روی می‌دهد.




کشف تشابه پرسش‌برانگیز میان “زهرمار” و “رسوایی” از سوی خبرگزاری اصولگرا!⇔چرا رسانه های اصولگرا برای حمایت از ده نمکی بر روی حرفهای روزش درباره “انتخاب اغلب مدیران مملکتی از یک دانشگاه خاص” مانور نمی کنند و بند کرده اند به فیلم هفت سال قبلش؟؟  

سینماروزان: اینکه رسانه های اصولگرا در ظاهر هم که شده خود را حامی مسعود ده نمکی نشان میدهند هیچ ایرادی ندارد ولی اینکه به جای حمایت از حرفهای روز ده نمکی با ربط دادن کمدی “زهرمار” به درام ماجراجویانه “رسوایی” بناست به ده نمکی عرض ارادت شود جای سوال دارد؟

یک خبرگزاری اصولگرای متمول در نقدی بر کمدی پرفروش “زهرمار” آن را نمونه ای ضعیفتر شده از “رسوایی” دانسته و نوشته است: “زهرمار” نشان می‌دهد سازنده تنها دلش یک حال و هوای معنوی و خاص می‌خواهد که با آن پیروزی پاکی و تقوا را در مقابل تهمت و آلودگی نشان دهد. چیزی که نمونه خیلی بهترش در فیلم “رسوایی” مسعود ده نمکی دیده می‌شد.

این رسانه ادامه داده است: در “رسوایی” مرد پاک و خدایی داستان در مقابل رسوایی و تهمت قرار می‌گیرد ولی با گذر از پیچ و خم های امتحان الهی نهایتا از “رسوایی” عبور می‌کند اما “زهرمار” هنری در نمایش این امتحانات الهی ندارد و تنها در یک نگاه خطی به جلو می‌رود و اصلا تماشاگران را با خود همراه نمی‌کند. از سوی دیگر بازیگران فیلم همگی دارای یک کاراکتر سطحی هستند و از هیچ تیپولوژی برخوردار نیستند و کمکی به یکدیگر برای ساخت بهتر نقش‌ها نمی‌کنند. کلیپ‌ فیلم نیز یک‌باره و بدون پیش درآمدی است که ما را متوجه خود کند. دقیقا ده نمکی در “رسوایی” هم از نوعی کلیپ و موسیقی ویدیویی استفاده می‌کند ولی مانند رعدی نیست که یکباره ایجاد شود و از سوی دیگر ربط مستقیمی به فیلم ندارد.

اینکه چرا برای حمایت از مسعود ده نمکی از فیلم امروزش “زندانیها” که اخیرا هم نمایشی در لبنان داشت نمیگویند و بجایش متوسل میشوند به ایجاد ارتباط میان دو فیلم با دو گونه متفاوت کاملا عجیب است.
 

حتی اگر فیلم روز ده نمکی “زندانیها” را ندیده باشند حرفهای روزش را که شنیده اند. همین چندی قبل بود که مسعود ده نمکی با حضور در یک برنامه تلویزیونی به صراحت از بی کفایتی مدیران بالادستی انتقاد کرد و به طرح این پرسش کلیدی پرداخت که چرا فقط آقازادگان و فارغ التحصیلان یک دانشگاه خاص را در مسئولیتهای کلیدی میگمارند؟؟؟
 

آیا همین پرسش کلیدی نباید زمینه تولید ده ها محتوای راهبردی از سوی رسانه هایی میشد که ده نمکی را متعلق به اردوگاه اصولگرایی می دانند؟؟؟ پس چرا این اتفاق رخ نداد و در روندی واپسگرا حرف ربط “زهرمار” و “رسوایی” پیش کشیده میشود؟؟؟
 

شاید این جماعت خود از آقازادگان یا فارغ التحصیلان همان دانشگاه خاصند و برایشان صرف ندارد در چنین موضعی همراه ده نمکی باشند؟؟

شاید هم این جماعت اصلا حرف روز ده نمکی را نشنیده اند که در این صورت میتوان به این جماعت ده نمکی-دوست (!؟) پیشنهاد داد اینجا را بخوانند.




واکنش روزنامه اصلاح طلب به انتقادات ده نمکی از دولتمردان منفعل⇐ کارگردان “زندانیها” کاندیدای انتخابات مجلس خواهد شد!

سینماروزان: مدتی کوتاه بعد از انتقادات تند و تیزی که مسعود ده نمکی کارگردان کمدی روی پرده “زندانیها” از انفعال مدیریتی در ماجرای التهابات بازار ارز داشت حالا یک روزنامه اصلاح طلب مدعی کاندیداتوری وی برای انتخابات مجلس شده است!!

مسعود ده نمکی در رسانه ملی با انتقاد توأمان از اصلاح طلبان و اصولگرایان گفته بود: هر جای دیگر دنیا اگر یک شبه دلار چندبرابر میشد، دولت عوض میشد ولی در اینجا دولتمردان طلبکار هم هستند! کار به جایی رسیده که دزدان درجه یک فریاد “آی دزد آی  دزد” سر میدهند! جوانان مستعد را نادیده میگیرند تا به اسم جوانگرایی فقط آقازادگان و بچه های یک دانشگاه خاص(!) را به کار گیرند!!

روزنامه “آرمان” در تحلیلی عجیب و غریب با سیاسی دانستن این انتقادات نگاشته است: مشخص نیست ده نمکی چه برنامه‌ای برای آینده دارد؟؟ تنها می‌توان یک گمانه را مطرح کرد و آن هم کاندیداتوری در انتخابات مجلس یازدهم! شاید او هم می‌خواهد مسیر سعید ابوطالب را طی کند!!




در روزهایی که تشبث به شوخیهای زننده در کمدیها اپیدمیک شده، مسعود ده‌نمکی بیان کرد⇐رکوردها را زمانی جابجا کردم که خیلیها میلیاردی شدن برایشان رویا بود!!/هنوز هم خوشحال میشوم که فیلمی بیاید و بدون شوخیهای اروتیک، رکورد تماشاگر «اخراجیها» را بزند/فقط و فقط نمایش «انتظار ملت»(!) بود که تولید «زندانیها» را رقم زد!/برایم همین بس که میتوان به تماشای «زندانیها» نشست بدون اینکه از خانواده و فرزندان خجالت کشید

سینماروزان: اگر تا پیش از این در ظاهر هم که شده مدیران نظارتی ارشاد مخالفت خود را با رواج شوخیهای اروتیک در آثار نشان میدادند ولی حالا در تمام ایام سال از نوروز گرفته تا تابستان و پاییز و زمستان با روی پرده رفتن کمدیهایی روبرو هستیم که آویزان شوخیهای زننده هستند بلکه از مخاطب خنده بگیرند.

مسعود ده نمکی کارگردانی که زمانی با کمدی-جنگی “اخراجیها” رکوردشکن اکران شده بود این روزها “زندانیها” را در اکران دارد که میکوشد بی آغشتگی در هرزه نگاری کلامی از اهمیت انتظار در زندگی بدنه خسته جامعه ایران بگوید. ده نمکی درباره دورنمایش نسبت به اکران فیلمش به “شهروند” گفته است: من برای رکورد شکستن فیلم نمی‌سازم. فرض کنید حتی اگر هم از نظر تعداد تماشاگر رکورد “اخراجی‌ها” را شکستیم، باز هنری نکرده ایم؛ چون این رکورد از ابتدا هم دست خودمان بوده!! هنوز هم خوشحال میشوم که فیلمی بیاید و بدون شوخیهای اروتیک رکورد تماشاگر «اخراجیها» را بزند. رکوردها را در زمانی جابجا کردم که خیلیها میلیاردی شدن برایشان رویا بود و حالا سودای درک پیام فیلم را دارم.

ده نمکی ادامه داد: وقتی مستند ساختم، مردم از رویش ده‌ها میلیون کپی کردند. وقتی فیلم سینمایی می‌سازم رکوردشکن شد. وقتی سریال ساختم در زمان خودش پربیننده‌ترین سریال شد. پس واقعا از این چیزها عبور کرده‌ام. الان دیگر برایم مهم این است که مردم با مفهوم فیلم ارتباط برقرار کنند؛ وگرنه چیزهای دیگر چندان برایم مهم نیست. حالا امیدوارم همه فیلم‌ها بفروشند هم فیلم‌های طنز و هم جدی.

ده نمکی با اشاره به تلاشش برای نمایش “انتظار ملت” در “زندانیها” بیان داشت: این فیلم یک مفهوم اخلاقی را در قالب طنز روایت می‌کند. “زندانی‌ها” روی ‌هم‌رفته به مفهوم انتظار ملت می‌پردازد؛ درواقع برای اولین‌بار این فیلم در داستانی که روایت می‌کند، نیم‌نگاهی هم به مقوله نیمه‌شعبان دارد و فیلم را ساختم تا انتظار ملت را تصویر کنم.

 ده‌نمکی درباره اصلی‌ترین ویژگی “زندانی‌ها” گفت: به نظرم ویژگی اصلی “زندانی‌ها” این است که جزو معدود فیلم‌هایی است که آن را می‌توان با خانواده دید؛ برایم همین بس که بستر طنز “زندانی‌ها” جوری طراحی شده که تمام اعضای خانواده کنار هم بتوانند از فیلم لذت ببرند، بدون این‌که آدم از خانواده‌اش خجالت بکشد. البته تنها دارم درباره خودم و فیلم خودم حرف می‌زنم و اطمینان خاطر به خانواده‌ها می‌دهم که میتوانند فیلم را با فرزندان ببینند و خجالت نکشند.




به‌خاطر طعنه‌های گزنده به بی‌کفایتانی که دلار را به مرز ۱۵هزار تومان رساندند؟؟⇐«کیهان» از «زندانیها»ی ده‌نمکی به‌عنوان اثر به‌روز اکران نوروز نام برد!

سینماروزان: مسعود ده نمکی حدودا ده سال بعد از ساخت کمدی-جنگی «اخراجیها» که در آن عملا به انتقاد از مذبذبان کاسب جنگ پرداخته بود نوروز امسال با کمدی-سیاسی «زندانیها» به سینماها می‌آید؛ فیلمی که بعد از تلاشهای ناکام برای ساخت فیلم زندگی طیب تولید شد و آن طور که از قرائن برمی‌آید به مانند دیگر آثار کارگردان حاشیه سازش، نقدهای تند و تیزی را هم روانه بی کفایتی مدیران مملکتی داشته است.

به گزارش سینماروزان «زندانیها» از حضور مثلث هومن برق نورد-بهنام تشکر-هدایت هاشمی که هر سه از جمله تئاتریهای دیده شده در تلویزیون و سینما هستند سود برده و بهنوش بختیاری بازیگر مکمل زن فیلم است. به تازگی روزنامه اصولگرای «کیهان» در مروری بر گزینه های اکران نوروز و با نقد عدم حضور فیلمهای استراتژیک در اکران نوروز از «زندانیها» به عنوان گزینه ای به روز برای جلب بدنه مخاطب یاد کرده است.

«کیهان» نوشته است: کم‌توجهی به فیلم‌های استراتژیک و دفاع مقدسی در اکران نوروز، ارتباط چندانی با تقاضای مردمی ندارد، بلکه یک قانون نانوشته است. چرا که فیلم‌های مذکور در دوره اخیر جشنواره فیلم فجر، با استقبال گسترده‌ای از سوی مردم نیز مواجه شده بودند. هر چند که فیلم جدید مسعود ده نمکی، یعنی «زندانی‌ها» تنها گزینه اکران نوروز 98 است که ضمن قابلیت جذب مخاطب، مضمون موثر و به روز قابل تأملی هم دارد.




اگر این اتفاق بیفتد، «قصرشیرین» به اکران نوروز نخواهد رسید⇐مسعود ده‌نمکی: نوروز۹۸ گزینه اصلی اکران «زندانیها» است!

سینماروزان: در فهرست ابتدایی گزینه های اکران نوروز نام «زندانیها» در کنار «ژن خوک»، «رحمان 1400» ، «ژن خوک»، «درخونگاه»، «شبی که ماه کامل شد»، «کار کثیف»، «رد خون» و «متری شش و نیم» به عنوان اصلی ترین گزینه های اکران نوروزی مطرح شد.

به گزارش سینماروزان مدتی بعد از انتشار آن فهرست، دست اندرکاران تولید «قصرشیرین»رضا میرکریمی نیز از تمایل برای اکران نوروزی خود خبر دادند ولی از آنجا که پخش هر دو فیلم «زندانیها» و «قصرشیرین» را بهمن سبز وابسته به حوزه هنری برعهده دارد در نهایت فقط یکی از آنها خواهد توانست به اکران نوروزی راه پیدا کند.

مسعود ده‌نمکی کارگردان و تهیه‌کننده «زندانی‌ها» با اشاره به پیش بینی اش برای اکران نوروزی فیلم اخیرش به «شهروند» گفت: نوروز ٩٨ گزینه‌ اصلی اکران «زندانی‌ها» است؛ ما درواقع برای اکران «زندانی‌ها» در ایام نوروز درخواست داده‌ایم؛ اما هنوز چیزی قطعی نیست و تصمیم‌گیرنده نهایی شورای صنفی نمایش است که باید ببینیم با درخواست ما موافقت خواهد کرد یا خیر. فضای فیلم ما با روز نیمه شعبان تناسب دارد -نیمه شعبان نیز مصادف با اول اردیبهشت است و اگر که فیلم برای اکران نوروز انتخاب شود، به این مناسبت هم خواهد رسید و من دوست دارم این اتفاق بیفتد.

اگر عزم سازندگان «قصرشیرین» هم به مانند عزم مسعود ده نمکی بر اکران نوروزی پابرجا بماند یک راه بیشتر پیش روی آنها نمیماند و آن هم تغییر پخش کننده از بهمن سبز به شرکتی دیگر است تا این فیلم هم بتواند همزمان با «زندانیها» در نوروز روی پرده برود وگرنه اگر بنا باشد پخش هر دو فیلم را بهمن سبز حوزه انجام دهد با توجه به محدودیت کمّی اکران برای هر پخش کننده، یقینا فقط یکی از این دو فیلم به اکران نوروزی میرسد.




فائزه هاشمی در گفتگویی با بهاره رهنما بیان کرد⇐فیلم‌های ایرانی اکثرا خوب شروع می‌شوند ولی معمولا در پایان‌بندی مشکل دارند!/هیچ‌وقت نتوانستم ده نمکی را به‌عنوان یک کارگردان بفهمم/هر چه فیلم خوب دیده بودم به طور غیرحرفه‌ای در «اخراجیها» کپی شده بود!!/از بازیگران برجسته تعجب میکنم که چرا با ده‌نمکی کار میکنند!؟/ایشان جزو انصار حزب‌الله بودند و مرتب ما را مورد لطف قرار دادند!!/بعد از فوت پدر، پسرها، ارث را به طور مساوی تقسیم کردند!!/چرا بازیگران مرد سه برابر بازیگران زن دستمزد میگیرند؟؟!!/اگر زنان بازیگر اتحاد داشته باشند این اتفاق نمی‌افتد/خاطرات بدی از عملکرد «مشارکت» به یادم مانده!/همسرم میتواند گله‌مند باشد که او را رها کردیم و به انگلیس رفتیم!!/هرکسي مي‌آمد پيش من و ‌مي‌گفت شوهرم اذيتم مي‌کند، مي‌گفتم خب تو‌ هم بايد او را بزني!!/جوک ساخته‌اند که بعد از انقلاب، ایران افتاد تو زمینهای ما(!!) ولی اموال بابا بعد از انقلاب، نسبت به قبل از انقلاب کمتر شد!!

سینماروزان: خانواده مرحوم علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی در هفته‌های اخیر به خاطر نمایش مستندهایی نظیر «هاشمی زنده است» و «مثل یک زن» که یکی علیه و دیگری له این خانواده است در کانون توجه قرار گرفته اند.

این توجهات موجب شده بهاره رهنما بازیگری که در دو سال اخیر به خاطر ازدواج با جوانی چندین سال کوچکتر از خودش در معرض انواع سوالات قرار گرفته، به سراغ فائزه هاشمی رفته و درباره دنیای فکریش از او بپرسد.

فائزه هاشمی با اشاره به تقسیم مساوی ارث در خانواده آنها بعد از مرگ پدر اظهار داشت: جالب است بدانيد که بعد از فوت بابا ارث‌ را مساوي تقسيم کردند. پسرها تصميم گرفتند که اين کار را بکنند. حقوق آنها بود. پرسيدم «چه شد که شما ارث را مساوي تقسيم کرديد؟ بابا گفته بود؟» گفتند که نه. گفتم پس خيلي کار بزرگي کرديد. خيلي هم ممنونم، بعد ياسر به شوخي گفت شما در واقع بزرگواري کرديد. چون همه مي‌گويند که مرد‌هاي خانواده هاشمي، شما و فاطمه هستند، نه ما! بنابراين شما ارثتان را به ما بخشيديد نه ما به شما.

دختر دوم هاشمی رفسنجانی درباره تبعیض در جامعه ایران گفت:  معتقدم اگر زن‌ها قوي عمل کنند، از همين زن‌بودن نیز مي‌توانند فرصت‌هاي ويژه‌اي بسازند. مثلا در سينما، بازيگران مرد تقريبا سه ‌برابر بازيگران زن دستمزد مي‌گيرند؛ در‌حالي‌که يک زن بايد از خيلي شرايط خانوادگي‌اش بگذرد براي اينکه بازيگر شود. اگر به منِ نوعي نصف حقوق مرد را بدهند، من نبايد بروم و کار کنم. اينکه مي‌گويم قوي بايد عمل کنيد، اينجاست. بالاخره آنها مجبورند از يک زن استفاده بکنند ديگر؛ نمي‌توانند جاي زن، مرد بگذارند که؛ يعني اگر زن‌ها با هم متحد شوند و ‌براي احقاق حقوقشان پافشاري کنند، کم‌کم درست مي‌شود… يک‌ زمان است که شما مي‌خواهيد ناز کنيد يا قبول نکنيد و جايگزين مرد برايت مي‌گذارند و مثلا مهم نيست بياييد يا نه؛ اگر شما نروی، مدير ‌شرکت مرد دیگری را جایگزین شما می‌کند؛ اما يک زمانی هست که يک فيلم بازيگر زن نياز دارد و اصلا نمي‌توانند جاي او در فيلم مرد بگذارند. اگر ما زن‌ها با هم تشکل صنفي و اتحادي داشته باشيم، آن‌وقت مي‌توان نتيجه گرفت. 

فائزه هاشمی در چرایی عدم ورود به مجلس ششم بیان داشت: در مجلس ششم ليست مشارکت رأي آورد. بر اساس توافقات بين حزب کارگزاران و آنها و بدون نظرم قرار شد نام من در ليست آنها هم باشد. من نپذيرفتم چون مي‌ديدم که ‌مسائل سياسي جايگزين اخلاق و ‌عدالت و انسانيت و‌ همه اينها شده است. خلاصه اينکه ليست مشارکت رأي آورد و ‌من رأي نياوردم. خيلي‌ها گفتند اگر در ليست مشارکت بودي رأي مي‌آوردي، گفتم خب به چه قيمتي؟ دوران خوبي نبود. خاطرات بدي از عملکرد اينها برايم باقي مانده است. به‌ویژه در ارتباط با بابا. 

هاشمی با رد جدایی از حمید لاهوتی درباره چرایی سفر به انگلستان بعد از توقیف روزنامه «زن» اظهار داشت: پسرم، حسن، همراهم بود؛ تنها نرفتم. خانواده را رها نکردم. دخترم هم ازدواج کرده بود، ولي مرتب پيش ما مي‌آمد و مي‌رفت. فقط همسرم مي‌تواند گله‌مند باشد که او را رها کرديم و رفتيم. او هم در رفت‌و‌آمد بود؛ بنابراين اولا که من با نيمي از خانواده آنجا بودم. ثانیا درست است که من خيلي گرفتار بودم، ولي بچه‌هايم همه‌جا با من بودند. اين‌طور نبود که بچه‌هايم را رها کرده باشم.

دیدگاه فائزه هاشمی پیرامون برخورد با شوهران بداخلاق چنین است: اصلا هرکسي مي‌آمد پيش من و ‌مي‌گفت شوهرم اذيتم مي‌کند، مي‌گفتم خب تقصير خودت است، مثلا مي‌گفت من را کتک مي‌زند… مي‌گفتم خب تو‌ هم بايد او را بزني. او اگر يک بار دست روي تو بلند کرد و تو هم همان‌طور پاسخ دادي، ديگر تکرار نمي‌شود. حالا يک داستان بانمک هم هست. همان اوايل انقلاب يکي از همکارهاي فاطي برايش تعريف مي‌کرد که شوهرم مرتب من را ‌مي‌زند و فاطي هم همين حرف را به او مي‌زند. چند ماه بعد آن آقا مي‌آيد و مي‌گويد اين خانم تحويل خودت. من طلاقش دادم تا تو باشي به اين ياد ندهي با من چه کار کند. بله. من معمولا خيلي خانم‌ها را تشويق مي‌کنم که مواظب حقوقشان باشند چون اعتقادم بر اين است که معمولا مرد‌ها به خودي خود در خانه زورگو نيستند. زن‌ها از ابتدا زندگي را وامي‌دهند، در مقابل هر چيزي کوتاه مي‌آيند. همه چيز را براي همسرشان مي‌خواهند. البته زن‌ها با عشق و ‌علاقه اين کار را مي‌کنند. گاهي مردها ظرفيت اين همه محبت را ندارند و کم‌کم دچار توهم مي‌شوند و بر خانم سلطه پيدا مي‌کنند و رفتارهاي بد شروع مي‌شود.

فائزه با اشاره به تمکن مالی پدری گفت:  جوک ساخته‌‌اند که از آقاي هاشمي پرسيدند چه شد که پولدار شدي؟ گفت ما چند باغ داشتيم. انقلاب شد. ايران افتاد تو زمين‌هاي ما. اموال بابا بعد از انقلاب، نسبت به قبل از انقلاب کمتر شد. بعد از انقلاب ديگر وقت رسيدگي به باغ‌ها و توسعه آنها را نداشت.

فائزه هاشمی درباره علایق سینماییش اظهار داشت: فیلم‌های ایرانی اکثرا خوب شروع می‌شوند ولی معمولا در پایان بندی مشکل دارند. من حرفه‌ای فیلم تماشا نمی‌کنم و پیش می‌آيد که بعضی اوقات می‌رویم سینما. جمع دوستانه‌ای داریم كه برنامه‌ریزی می‌کنند که با هم به سینما برویم. قبلا خیلی از فیلم‌های جشنواره فجر را می‌رفتم. ولی سال‌هاست که دیگر نمی‌روم، فیلم‌های پناهی، کیارستمی، فرهادی،  کمال تبریزی، خانم بنی‌اعتماد و میلانی و تعدادی دیگر از کارگردان‌ها را هم دوست دارم. فیلم‌های با موضوع زنان معمولا برایم جذاب‌تر است. فیلم‌هاي پرستویی و بعضی از کارهای بهاره رهنما را هم خیلی دوست دارم؛ مثلا فیلم نان، عشق و موتور هزار.

فائزه با کنایه به مسعود ده نمکی ادامه داد: خب من هیچ‌وقت نتوانستم ده نمکی را به‌عنوان یک کارگردان بفهمم. فیلم «اخراجی‌ها»ی او را دیدم. به نظرم بیشتر کپی بود. درواقع هر چه فیلم خوب دیده بودم، به صورت غیرحرفه‌ای در فیلم اخراجی‌ها کپی شده بود. واقعا تعجب کردم آن همه فروش برای چه بود؟من یک فیلم بیشتر از ایشان ندیدم و اصلا به دلم ننشست. تعجب کردم از بازیگرهای برجسته که چرا با ایشان کار کردند. به‌هیچ‌وجه نمی‌توانم ارتباط فکری و ذهنی با او برقرار کنم. اگر خصومت شخصی با ایشان داشتم که برای تماشای فیلم‌شان نمی‌رفتم. فکر کردم شاید اصلاح شده و از کارهای انحصارگرایانه‌اش دست برداشته است، ولی دیدم نه. قضاوت نادرستی بود. ایشان جزو انصار حزب‌الله بودند و ‌مرتب ما را مورد لطف قرار می‌دادند.




ده نمکی قبل از اعلام فهرست فیلمهای بخش مسابقه فجر از جشنواره کنار کشید⇐در اولین فرصت “زندانیها” را راهی اکران میکنیم !!

سینماروزان: چند ساعت بعد از اعلام اسامی فیلم اولیهای جشنواره فجر مسعود ده نمکی از عدم حضور در جشنواره فجر خبر داد و از اکران زودهنگام فیلمش سخن گفت.

مسعود ده نمکی با گلایه از نادیده گرفتن تروکاژهای “رسوایی2” در جشنواره فجر اظهار داشت: بعضی کارها و فیلمها جنس رقابت نیستند و در فضای رقابتی حرف اصلی آنها گم می شود .حف از معنویت و مفاهیم اخلاقی و عرفانی و فیلم هایی از جنس رسوایی ۱ و۲ و حالا هم زندانی ها از این گونه اند.

وقتی فیلمی جلو تر زمان خودش باشد در چنین فضاهای رقابتی دیده نمی شوند حتی اگر قابلیت های منحصر به فردی داشته باشند. مثل سکانس های زلزله رسوایی۲ که حالا تیم سازنده این تروکاژها برای شرکت های معتبر خارجی کار می کنند و در جشنواره خودمان تعمدا دیده نمی شوند.

ده نمکی ادامه داد: جنس حرفهای فیلم “زندانیها” علیرغم تکرار تروکاژهای منحصر به فرد و بازی های خوب همکارانم از آن جنس حرف هایی است که مخاطب عام بدون پیشداوری باید ببیند و تلاش ما بر این است که در اولین فرصت فیلم راهی اکران شود و در غیاب “زندانیها” جوانتر های سینما فرصت حضور در بخش رقابتی جشنواره فجر را داشته باشند. این عدم حضور به معنی گلگی از کسی نیست فقط یک گام عملی است برای اکران فیلم برای عموم مردم.




«زندانیها»ی ده‌نمکی-اوج پروانه نمایش گرفت+صدور پروانه برای «آقای سانسور»

سینماروزان: شورای پروانه نمایش فیلم های سینمایی در جلسه اخیر که با حضور اکثریت اعضا برگزار شد، مجوز نمایش دو فیلم را صادر کرد.

به گزارش سینماروزان پروانه نمایش «زندانی‌ها» به تهیه کنندگی و کارگردانی مسعود ده نمکی و سرمایه گذاری سازمان هنری رسانه ای اوج در ژانر اجتماعی صادر شد.

«آقای سانسور» به تهیه کنندگی غلامرضا گمرکی و کارگردانی علی جبارزاده و سرمایه گذاری علی مثنوی نیز در ژانر اجتماعی پروانه نمایش گرفته است.

 




مسعود ده‌نمکی در پاسخ به چرایی پرهیز از ورود به ادبیات داغ ژورنالیستی در برنامه «چهل و هشت»⇐پرهیز از جنجال کاملا خودخواسته بود/برای پرسش درباره شبهات سالهای جنگ نمی‌شود سروصدا کرد!/آرامش را بر برنامه حاکم کردم تا مهمانان راحتتر حرف بزنند/ وقتی در سایه  آرامش، میتوان حرفهای کلیدی را مطرح کرد چه نیازیست به هیاهو و جنجال؟؟

سینماروزان: مسعود ده‌نمکی از روزنامه‌نگاری آغاز کرد و بعد از پشت سر گذاشتن تجربه تولید آثاری در مدیومهای گوناگون از مستند گرفته تا فیلم سینمایی و مجموعه تلویزیونی بار دیگر با اجرای برنامه گفتگومحور «چهل و هشت» بازگشتی داشت به فعالیتهای ژورنالیستی.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «جام جم» ده‌نمکی زمانی که روزنامه‌نگاری می‌کرد می‌کوشید پرسشهایش از مقامات را طرح کند و در «چهل و هشت» هم همان طرح پرسش را در پیش گرفت ؛ فقط یک تفاوت در این میان وجود دارد.

ادبیات داغ ژورنالیستی، در برنامه اخیر ده‌نمکی جایی نداشت و او با گفتاری کاملا آرام و بی پرهیز از جنجالهای رایج برخی از مهمترین پرسشها درباره سالهای جنگ را از مهمانانش بپرسد اما همچنان همین روند پرآرامش هم مخاطب‌پسند بوده است. با ده‌نمکی درباره چرایی آمدن به سمت اجرا و کیفیت «چهل و هشت» حرف زده‌ایم.

*اینکه بعد از ساخت نزدیک به ده فیلم درام و مستند و همچنین دو سریال که اغلب در زمره آثار پرحاشیه سینما و تلویزیون بوده‌اند به عرصه اجرای یک برنامه گفتگومحور آمده‌اید از کجا نشأت گرفته؟ تب اجرای تاک‌شو، ده‌نمکی را به «چهل و هشت» آورده یا آن که دغدغه‌ای دیگر پشت این حضور است؟

چه زمانی که مستند می‌ساختم و چه زمانی که فیلم بلند و حتی سریال همواره در کنار درام و داستان‌پردازی به دنبال طرح برخی شبهات ذهنی خودم هم بودم. در سریال «معراجیها» که آخرین محصول تلویزیونی‌ام بوده است سعی کردم داستان را به دانشگاه ببرم و ممانعت از تشییع شهدا در دانشگاهها را عاملی کنم برای طرح سوال کمااینکه در آثاری مانند «اخراجیها» و حتی مستندهایی مثل «فقر و فحشا» نیز سوالاتی درباره کیفیت آدمهای حاضر در دفاع مقدس یا درباره ریشه‌های فحشا طرح شد. این طرح شبهات و به دنبال پاسخ بودن همیشه دغدغه‌ام بوده است تا اخیرا که تهیه کنندگان «چهل و هشت» به سراغم آمدند و ازم خواستند به عنوان یک مجری-کارشناس برنامه را اجرا کنم و من هم برای اینکه فرصتی باشد برای طرح شبهات سالهای جنگ دفاع مقدس، پیشنهاد را پذیرفتم.

* کمتر پیش آمده مهمانانی که تاکنون در برابرتان نشسته‌اند از طرح پرسشی-ولو کلیدی‌ترین پرسش- دچار انقباض رفتاری شوند و موضع بگیرند. این ناشی از تصویر آرامش‌بخشی است که از ده‌نمکی در قامت مجری «چهل و هشت» می‌بینیم؟

چون می‌خواستم در «چهل و هشت» شبهات دفاع مقدس را مطرح کنم و اغلب مهمانان هم از سابقه من آگاهی داشتند بنابراین گاردشان در برابرم باز بود و می‌دانستند که برنامه، مغرضانه نیست و برای همین خیلی راحت حرف زدند. به جز این، برنامه برای شبکه چهارم تولید شده و دیگر همگان می‌دانند شبکه چهارم شبکه‌ایست کاملا تخصصی با مخاطب خاص و حاوی برنامه‌هایی که به دنبال ارائه راهبرد هستند نه جنجال اما خوشبختانه در همین مدت کوتاهی که از برنامه گذشته، اقبال مخاطبان عام به آن خیلی خوب بوده است و امیدوارم می‌کند به نتیجه کار.

*چقدر از اقبال مخاطبان را ناشی از حضور برندی به نام مسعود ده‌نمکی در مقام مجری می‌دانید؟ به هر حال باید قبول کرد که برنامه‌های راهبردی اگر مجریِ چهره نداشته باشند ممکن است دیده شدن‌شان به زمانی بسیار بیشتر از اینها نیاز داشته باشد.

این هم لطف خداست که شامل حال من شده است. خدا همیشه نظرش به من بوده که چه در زمان انتشار نشریه، چه زمان ساخت فیلم و سریال و چه حالا که برنامه تلویزیونی اجرا می‌کنم، مورد توجه مخاطبان واقع می‌شوم. این وضعیت خدادادی است و باید قدرش را دانست.

*تصویری که از ده‌نمکیِ روزنامه‌نگار سراغ داریم تصویری است پرهیاهو و خالق برخی تیترهای جنجالی تاریخ مطبوعات! در «چهل و هشت» اما به شدت از جنجالی شدن فاصله گرفته‌اید.

پرهیز از جنجال در «چهل و هشت» خودخواسته بوده است تا مهمانان برنامه احساس امنیت کنند. برنامه، کاملا راهبردی است و برای همین مهمان نباید حس کند که بناست مچش گرفته شود. اگر هم می‌بینید برنامه تا اینجا پربار بوده برای همین ایجاد آرامش است. اگر آرامش نبود بسیاری از اسرار و رازهای مگوی دوران دفاع مقدس مطرح نمی‌شد. وقتی در سایه همین آرامش، حرفها زده می‌شود و از آن سو مردم کوچه و بازار هم از علاقه خود به موضوعات می‌گویند یعنی کارمان موفق بوده و گواهی بر آن که همچنان می‌توانیم بدون جنجال رسانه‌ای طرح موضوع کنیم و برای پرسشهای کلیدی مان پاسخ قانع کننده پیدا کنیم.

*…با این حساب از کیفیت نهایی کار رضایت خاطر دارید؟

بچه‌های تولید «چهل و هشت» بچه هایی تازه‌کار اما مستعد هستند و تاکنون خوب عمل کرده اند اما جا داشت که برخی کارهای دیگر برای برنامه می‌شد؛ مثلا تهیه یک سری آیتم‌های مرتبط با موضوع اصلی و ورود با زمان‌بندی مناسب به دل مباحث کلیدی.

* درباره پرسشهایی که از مهمانان «چهل و هشت» طرح می شود این شبهه مطرح است که آیا اینها پرسشهایی است که اتاق فکر برنامه در اختیار شما می‌گذارد یا آن که پرسشهای شخصی مسعود ده‌نمکی است که طرح میشود؟؟

البته که تولیدکنندگان برنامه براساس پیش فرضهایشان، پرسشهایی برای ارائه آماده می‌کنند اما بخش عمده پرسشها را خودم طرح می‌کنم. به هر حال برمبنای پژوهشهایی که در حیطه جنگ تحمیلی داشته ام وقتی از لابلای سخنان مهمان، سوالات و شبهات تازه‌ای شکل می‌گیرد سعی می‌کنم به‌لحظه آن سوالات را طرح کنم تا ناچار نباشیم برای طرح این شبهات تازه، مجددا برنامه‌های تازه‌تری بسازیم. این خاصیت تمام برنامه های گفتگومحور متکی بر سوژه است که از خلال گفته‌های مهمان، پرسشهای تازه شکل می‌گیرد و درباره «چهل و هشت» هم سعی می‌کنم بی تعارف این پرسشها را مطرح کنم.

* با رویه‌ای که از رک‌گویی ده‌نمکی در آثار سینمایی و کارنامه مطبوعاتیش و به خصوص توقیف برخی نشریاتش به خاطر همین رک‌گویی در ذهن داریم باید بپرسیم آیا «چهل و هشت» گرفتار سانسور هم شده است و شده است طرح سوالی از سوی شما با پاسخی از سوی مهمان مواجه شود که گرفتار ممیزی شود؟

 ممیزی خاصی نداشته‌ایم و تقریبا بخش عمده برنامه‌هایمان همان طور که ضبط شده روی آنتن رفته است. خودم هم به عنوان مخاطب که برنامه‌ها را پیگیری کردم ندیدم جمله یا گفته محسوسی از برنامه حذف شود؛ این خود گواهیست بر آن که طرح توأم باآرامش شبهات بهتر نتیجه می‌دهد.




عزت‌الله ضرغامی با اشاره به رفاقت با ده‌نمکی و همکارانش در انصار حزب‌الله بیان داشت⇐وقتی شیشه‌های سینما قدس را شکستند تا ساعت دوی نیمه شب با اینها گفتگو کردم اما فردایش دوباره در سینما آستارا تجمع کردند!!/خاتمی مدام می‌گفت با «حاجی بخشی» چه کنم؟

سینماروزان: عزت الله ضرغامی با حضور فعالش در فضای مجازی و نقدهای متعادلی که به اتفاقات مختلف داشته کوشیده روزهای دوری از سازمان صداوسیما را کاملا کنشمند بگذراند تا جایی که به عنوان یکی از گزینه های ریاست جمهوری سال 1400 به وی نگریسته شود.

ضرغامی حین فعالیت در فضای مجازی هرازگاه با گفتگوهای تقصیلیش هم به بیان بخشی از اتفاقات دوران مدیریتش میپردازد. تازه ترین گفتگوی ضرغامی با «ایرناپلاس» انجام شده که در خلال آن نقبی زده است به دوران مدیریتش در سینما و حاشیه سازیهای اکران فیلمهایی نظیر «آدم برفی» و «تحفه هند».

ضرغامی با اشاره به واهمه محمد خاتمی وزیر ارشاد دولت هاشمی از «حاجی بخشی» که از فعالان انصار حزب الله بود، بیان داشت: در دوران حضور آقای خاتمی در وزارت ارشاد بحث بود که فلان کار را انجام دهیم که ایشان گفتند من این کار را انجام می‌دهم، اما بعدا با «حاجی‌بخشی» چه‌کار کنم؟ یعنی اصلا مرحوم «حاجی‌بخشی» یک قدرتی بود که به رسمیت شناخته می‌شد و اگر کسی می‌خواست خلاف کند، امثال حاجی‌بخشی می‌آمدند.

ضرغامی با واقعه نگاری فشارهای افراطیون در زمان حضورش در معاونت سینمایی بیان داشت: آقاي ده‌نمکی چند وقت پيش مهمان من بود. انصار حزب‌الله و این‌ها در دهه های قبل رفتارهايي داشتند. من با آن‌ها رفيق هستم و همه‌شان را مي‌شناسم. در آن موقع تظاهرات خياباني مي‌كردند. درواقع قصدشان مقابله با برخي اقداماتي كه احساس مي‌كردند خلاف اصول انقلاب است، بود.

ضرغامی با اشاره به حاشیه های بر سر اکران فیلم «تحفه هند» ادامه داد: موقعی که خودم در سینما بودم با اینکه مواضع‌ام  مشخص بود، یک شب، تعدادی از این دوستان آمدند در سینما قدس میدان ولیعصر، شیشه‌ها را شکستند و مردم وحشت‌زده شدند. من موضع گرفتم. آمدند در وزارت ارشاد تا ساعت دو شب من با اینها گفت‌وگو کردم. در نهایت  صورت‌جلسه‌ای تنظیم شد و اینها گفتند ما چون شما را قبول داریم دفعه بعد قبل از هر اقدامی می‌آییم به خود شما مراجعه می‌کنیم ولی فردای آن روز در سینما{آستارا} تجریش عده‌ دیگری جمع شدند و مدیر سینما تماس گرفت و گفت اینها می‌خواهند شیشه‌ها را بشکنند. گفتم این صورت‌جلسه شب‌ گذشته ما را که توافق کردیم، پشت شیشه‌ها بچسبانید. یک ساعت بعد دوباره مدیر سینما زنگ زد گفت دارند شیشه‌ها را می‌شکنند. گفتم مگر به آنها صورت‌جلسه را نشان ندادی، گفت نشان دادم ولی آنان هم گفتند که ما حزب‌الله شمیران هستیم و مستقل عمل می‌کنیم و کاری به تصمیم‌گیری مرکزیت نداریم! این چیزها حتی تا دهه 70 هم پررنگ بود.




در اوج بحرانهای اقتصادی حاکم بر جامعه⇐ده‌نمکی، کمدی «زندانیها» را به اوج فروخت؟!+عکس

سینماروزان: در شرایطی که در زمان تولید «زندانیها» هیچ گاه به سرمایه گزاری سازمان هنری-رسانه ای اوج در این پروژه اشاره ای نشده بود اما حالا این سازمان ارزشی، فیلم تازه مسعود ده نمکی را به عنوان محصول خود معرفی کرده است. آیا این معنایی دارد جز آن که ده نمکی فیلمش را بعد از کامل شدن، به این سازمان واگذار کرده است؟؟

فیلم سینمایی «زندانی ها» به کارگردانی و تهیه کنندگی مسعود ده نمکی پس از پایان تدوین و اصلاح رنگ، آماده نمایش شده است. این فیلم از دوم تیرماه سال جاری کلید خورد و پس از پایان مراحل تصویربرداری و انجام مراحل فنی، آماده اکران در سینماهای سراسر کشور شد.

طنز اجتماعی «زندانی ها» ، داستان دانشجوی جوانی است که قصد دارد برای پایان نامه‌اش روی تعدادی زندانی‌ تحقیق کند. ده‌نمکی قصد دارد در این فیلم تأثیر معنویات بر زندانی‌ها را به تصویر بکشد. در این فیلم بازیگرانی چون هدایت هاشمی، هومن برق نورد، بهنام تشکر، برزو ارجمند، بهاره افشاری، بهنوش بختیاری، اصغر نقی زاده و امیر نوری حضور دارند.

عوامل دیگر این فیلم عبارتند از:
تهیه کننده و کارگردان: مسعود ده نمکی، مجری طرح: علیرضا نجف زاده، مدیر تولید : امیر ابراهیمی، مدیر فیلم برداری: فرشاد گل سفیدی، طراح صحنه و لباس: بهزاد جعفری، طراح گریم: شهرام خلج، صدابردار: فرشید احمدی، مدیر تدارکات: جواد قاسمی، تدوین: خشایار موحدیان، برنامه ریز و دستیار اول کارگردان: امید جزینی، جلوه های ویژه ی میدانی: ایمان کرمیان، جلوه های ویژه ی بصری: سعید خلیلی، عکاس:حسن شجاعی، محصول مرکز فیلم و سریال سازمان هنری رسانه‌ای اوج

زندانیها
زندانیها




مسعود ده‌نمکی که کاراکترهای اصلی «زندانیها» را به بازیگران «دودکش» داده، مدعی شد⇐فیلم تازه‌ام سیاسی نیست!/یک طنز «معنوی» است!!!

سینماروزان: مسعود ده نمکی دو سال بعد از اکران «رسوایی2» که به لحاظ تصویرسازی در زلزله قریب الوقوع تهران، اثری استاندارد به شمار میرفت به تازگی فیلم تازه اش «زندانیها» را جلوی دوربین برد؛ فیلمی که برخی آن را یک محصول سیاسی و با طعنه‌زنی به زندانیان سیاسی این سالها قلمداد کردند.

به گزارش سینماروزان ده‌نمکی نقشهای اصلی «زندانیها» را به هومن برق نورد و بهنام تشکر داده که پیشتر در مجموعه «دودکش» دیده شده بودند. هدایت هاشمی، بهاره افشاری، بهنوش بختیاری، رسول نجفیان و امیر نوری دیگر بازیگران «زندانیها» هستند ضمن اینکه اصغر نقی زاده بازیگر کاراکتر یک لباس شخصی در «آژانس شیشه ای» هم در «زندانیها» ایفای نقش کرده است.

مسعود ده‌نمکی با ردّ سیاسی بودن فیلم تازه اش درباره درونمایه «زندانیها» به «جوان آنلاین» گفت: «زندانی ها» فیلم سیاسی و یا تاریخی نیست. این اثر فیلمی است با مفهوم معنوی، اما با زبان طنز!!

ده‌نمکی درباره اینکه آیا فیلم را مستقیما اکران خواهد کردد یا رونمایی اش را در جشنواره انجام خواهد داد اظهار داشت: در حال حاضر فیلم در پروسه و مراحل تدوین و صداگذاری و موسیقی قرار دارد، اما زمان پخشش مشخص نیست.




تئوریسین حامی ابراهیم رییسی با نقد رفتار افراطیون ابتدای انقلاب متذکر شد⇐«اخراجیها»ی ده‌نمکی از روی «برزخیها»ی ایرج قادری برداشته شده!

سینماروزان: نظر و تحلیل درباره ریشه های ممنوع الفعالیت شدن ناصر ملک مطیعی و شماری دیگر از بازیگران سینمای قبل از انقلاب در نهایت به اعتراف محمد بهشتی از مدیران سینمایی دهه شصت و پذیرفتن عاملیت این ممنوعیت منجر شد؛ ممنوعیتی که در دوران وزارت ارشاد محمد خاتمی انجام شد!!!

علی اکبر رائفی‌پور از تئوریسینهای نزدیک به جریان اصولگرا که در جریان انتخابات96 هم به حمایت از ابراهیم رییسی پرداخته بود در یکی از تازه ترین سخنرانیهای خود با نقد آنها که در ابتدای انقلاب ناصر و فردین و بقیه را ممنوع التصویر کردند «اخراجیها»ی مسعود ده نمکی را کاملا متأثر از «برزخیها»ی ایرج قادری دانسته است.

رائفی‌پور اشاره به پایین کشیدن فیلم پرفروش «برزخیها» در ابتدای انقلاب بیان داشت: سال 61 بود که فیلم «برزخیها» آمد بیرون و داستان آن هم عین همین «اخراجیها» بود!! در فیلم گروهی از زندانیان بودند که بعد از انقلاب از زندان آزاد می‌شوند و می‌روند لب مرز تا از ایران خارج شوند اما متوجه حمله عراق می‌شوند و همه کنار هم قرار می‌گیرند و دفاع میکنند. سوژه به این خوبی با غولهای سینمای آن دوران از فردین و ناصر تا سعید راد در راستای اهداف انقلاب تولید شد اما فیلم را پایین کشیدند.

رائفی‌پور با اشاره به نقش محسن مخملباف و وزارت ارشاد وقت در پایین کشیدن این فیلم ادامه داد: چه کسی جلوی این فیلم را گرفت؟ وزیر ارشاد آن زمان چه کسی بود؟ آن موقع سینمای مملکت دست چه کسی بود؟ دست همانهایی که جمشید آریا را به خاطر اینکه ممکن است قهرمان بشود ممنوع التصویر کردند ولی جالب است که حالا همه لیبرال شده اند و در رثای ناصر حرف می‌زنند.




مسعود ده‌نمکی با انتشار تصویری یادآور فیلم هومن سیدی از روزهای سخت پیش‌رو گفت!+عکس

سینماروزان: مسعود ده‌نمکی دو سال بعد از روی پرده رفتن «رسوایی2» که از هرج و مرج مدیریتی در جریان زلزله فرضی تهران سخن میگفت به دنبال فراهم آوردن شرایط تولید فیلم تازه اش «زندانیها» است.

به گزارش سینماروزان «زندانیها» مروری دارد بر زندگی طیب حاج رضایی و هنوز معلوم نیست کدام نهاد یا ارگان سرمایه تولید این فیلم که زمینه‌ای تاریخی دارد را فراهم خواهد کرد.

در همین اوضاع مسعود ده‌نمکی متنی دوپهلو با عکسی خاص در صفحه اجتماعیش گذاشته که مشخص نیست اشاره دارد به اوضاع و احوال سیاسی کشور یا آن که مربوط است به پروژه سینمایی تازه اش؟؟

ده نمکی با قرار دادن عکس گرگی در لباس میش(!) در میان گله نوشته است: روزهای سختی در راه است! دست همدیگر را رها نکنید!!

تصویر گوسفندی-گرگی ده‌نمکی بیش از هر چیز یادآور نریشن فیلم «مغزهای کوچک زنگ زده»ی هومن سیدی است.

در نریشن فیلم هومن آمده است: میگن اگه چوپون نباشه گوسفندا تلف میشن، یا گم میشن، یا گرگ بهشون می­زنه یا از گرسنگی می­میرن. چون مغز ندارن. هرکی که مغز نداره به چوپون احتیاج داره. یه چوپون دلسوز. چوپون حکم پدر گوسفندا رو داره. آدم بدون پدر هیچ چی نیست…

متن دوپهلوی ده نمکی با عکسی یادآور نریشن «مغزها...»
متن دوپهلوی ده نمکی با عکسی گرگی-گوسفندی یادآور نریشن «مغزها…»



واکنش مسعود ده‌نمکی به سینماروزان⇐مرکز گسترش در «اخراجیها۱» فقط ۲۵درصد شراکت داشت و چند برابرش سود برد/اگر اختیار تهیه‌کننده دست من بود همین شراکت ۲۵درصدی مرکز را هم قبول نمی‌کردم/تلویزیون بخش زیادی از پول تولید «معراجیها» را از اکران نسخه سینمایی به دست آورد

سینماروزان: انعکاس بخشهایی از گفته های مسعود ده‌نمکی کارگردان سینمای ایران درباره ورود پولهای بی مسئولیت به سینما و شبکه خانگی(اینجا را بخوانید) در کنار بازتاب در رسانه های مختلف با واکنش این کارگردان نسبت به سینماروزان مواجه شد.

در لید گفته های مسعود ده‌نمکی با ایجاد شبهه نسبت به ادعای خصوصی بودن این کارگردان، به حمایت مرکز گسترش از «اخراجیها1» و حمایت رسانه ملی از «معراجیها» اشاره شده بود.

مسعود ده نمکی در واکنش به این شبهات برای سینماروزان نوشت: اول اینکه در «اخراجی ها ۱» مرکز گسترش ۲۵ درصد شراکت داشت و چند برابر سرمایه شراکتش سود برد و تنها فیلمی که مرکز گسترش در سرمایه گزاری‌هایش به اصل پول و سود چند برابری رسیده همان «اخراجیها 1» بود و البته اگر اختیار تهیه کننده{حبیب کاسه ساز} دست من بود همین شراکت را هم قبول نمی کردم.

ده نمکی ادامه داد: در «معراجیها» هم که نسخه سینمایی آن از دل سریال «معراجیها» تدوین شده بود، تلویزیون بخش زیادی از پول ساخت سریال را از اکران نسخه سینمایی درآورد که این هم جزو موارد منحصر به فرد در تاریخ تلویزیون است.




مسعود ده‌نمکی که فیلم اولش را با حمایت مرکز گسترش ساخته بود اظهار داشت⇐هیچ کدام از فیلمهای من با بخش دولتی ساخته نشده!!/نمیشود با پولهای اختلاس‌شده از بانکها و صندوقهای بازنشستگان فیلم بسازی و بعد بیایی و درباره اختلاس و دزدی، پست اینستاگرامی بگذاری!! / ماجرا جوری شده که وقتی جایی اختلاسی کشف میشود یا کسی دستگیر میشود سینماگران ما عزا میگیرند/دیگر دزدی و اختلاس کسی را ناراحت نمیکند و همه میخواهند در این خوردن و دزدیدن سهیم باشند

سینماروزان: مسعود ده‌نمکی کارگردانی که همچنان موفقترین محصولش همان سه گانه «اخراجیها» و قسمت اولش است قصد دارد تازه‌ترین فیلمش «زندانیها» را به زودی جلوی دوربین ببرد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «نمایش خانگی»، ده‌نمکی که فیلم اولش را با حمایت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و شخص محمد آفریده مدیرعامل وقت آن تولید کرد و در تولید فیلم پرهزینه اما نه چندان مخاطب پسند «معراجیها» هم حمایت تلویزیون و تهیه کننده نزدیک به محمدباقر قالیباف شهردار سابق را داشت در تازه ترین گفتگویش که با رسانه متبوع حوزه هنری انجام شده در عین طرح این ادعا که تمام فیلمهایش را بدون حمایت بخش دولتی ساخته(!!) طعنه های تند و تیزی را نثار سریال «شهرزاد» کرده است.

مسعود ده نمکی با ادعای استقلال در فیلمسازی بیان داشت: هیچ کدام از فیلمهای من با بخش دولتی ساخته نشده و سرمایه گزار روی فیلم سرمایه گزاری کرده است برای همین است که وقتی میخواهم در «رسوایی۲» حرف جدی بزنم هیچ کس پشت من نیست و هم حزب اللهی‌ها مرا بایکوت میکنند و هم روشنفکران!!

این کارگردان ۴۹ ساله با اشاراتی به سریال «شهرزاد» اظهار داشت: نمیشود طرف بورژواها باشی و برای فقرا فیلم بسازی. نمیشود با پول جریان سرمایه داری و با پولهای اختلاس شده از بانکها و صندوقهای بازنشستگان فیلمت را بسازی و بعد بیایی و درباره اختلاس و دزدی، پست اینستاگرامی بگذاریماجرا جوری شده که وقتی جایی اختلاسی کشف میشود یا کسی دستگیر میشود سینماگران ما عزا میگیرند. آخرش هم میشود اینکه بالاخره فرهاد، شهرزاد را گرفت یا قباد؟؟

ده‌نمکی ادامه داد:  دغدغه میشود این و نهایتش این است که جامعه فرهنگ و هنر بیمار میشود و عدالت برایش الویت نیست. دیگر دزدی و اختلاس کسی را ناراحت نمیکند و همه اتفاقا میخواهند در این خوردن و دزدیدن سهیم باشند. ما آدمهایی را می بینیم که دستشان در جیب یکدیگر است و در این فضای مسموم هر حرفی بزنید سوءتعبیر میشود و فکر میکنند تو هم داری از یک جایی میخوری.




مسعود ده‌نمکی در شبکه چهارم سیما مطرح کرد⇐هیچ کدام از نشریات اصولگرایان در جریان تعطیلی نشریاتم از من حمایت نکردند/حزب‌اللهي‌هاي سينمايي‌نويس براي دلبری از شبه‌روشنفکران، به من حمله می‌کنند!!/برخی از منتقدان پرمدعا به روابط عمومی بدل شده‌اند!/براساس کدام متر و معیار در نماز جمعه‌، نرده و سیم خاردار می‌کشیم؟!/فاصله انداختن میان مردم و مسئولین فاصله‌ای ایجاد کرد که حالا آسیبهایش را نشان می‌دهد

سینماروزان: مسعود ده‌نمکی از فیلمسازان منتسب به جریان اصولگرایی این روزها حتی از اصولگرایان هم دل خوشی ندارد.

به گزارش سینماروزان ده‌نمکی که در روندی کاملا عجیب و غریب نتوانست بودجه لازم برای ساخت فیلم «طیب خان» را جور کند جشنواره امسال را بدون فیلم و در حالی پشت سر گذاشت که برخی فیلمسازان شبه‌روشنفکر با حمایت ارگانهای ارزشی بودجه‌های پر و پیمانی برای تولید در اختیار گرفتند!!

شاید همین تناقضات بوده که باعث شده تازه‌ترین حضور تلویزیونی ده‌نمکی که در برنامه «پیش رو»ی بیژن نوباوه بود شامل طعنه‌های تند ده‌نمکی به جریان موسوم به اصولگرایی باشد.

 ده‌نمكي در «پایش» با اشاره به کیفیت نقد در حوزه های مختلف گفت: كساني كه از سر دلسوزي نقد مي‌كنند بايد واقع‌نمايي كنند. من مسائل درون مستند فقر و فحشا را قبلاً در نشريات مختلف مي‌نوشتم اما آن زمان متهم به افراطي‌گري و تندروي مي‌شدم. اين چگونه تندروي‌اي است كه شما 30 سال بعد همان حرف‌ها را داريد در تريبون‌هاي رسمي مي‌زنيد.

الان در تريبون‌هاي رسمي راجع به اختلاس، فساد و اشرافي‌گري حرف مي‌زنند، آن زمان (بيست و اندي سال قبل) من در نشرياتم اين حرف‌ها را مي‌زدم و متهم به افراط مي‌شدم. اين مسئله نشان مي‌داد منتقدان ما كند مي‌رفتند و ما تند نمي‌رفتيم. در نشريه شلمچه يا جبهه من خيلي صريح انتقاد كردم. روايت هست وقتي وارد نمازجمعه‌ مي‌شدند گرد مي‌نشستند و جايگاه پيامبر غيرقابل تشخيص بود. ما در نمازجمعه‌هاي خودمان بر اساس كدام متر و معياري نرده و سيم‌خاردار مي‌كشيم و طبقات را از هم جدا مي‌كنيم؟ اين فاصله انداختن ميان مردم و مسئولان يك تبختري و تكبري ايجاد مي‌كند و به مرور و حالا آسيب‌هاي خودش را نشان مي‌دهد. من اين حرف‌ها را سال ۷۷ مي‌زدم و نشريه من اجازه پخش در نمازجمعه‌ها را نداشت.

در ادامه اين برنامه بيژن نوباوه از مسعود ده‌نمكي پرسيد مستند فقر و فحشا را با چه جرئتي ساختي؟ كارگردان اخراجي‌ها پاسخ داد: با همان جرئتي كه يك روزي آرپي‌جي دستمان مي‌گرفتيم و جلوي دشمن مي‌جنگيديم. جرئت را به ما انقلاب داده است. امام در سال ۶۷ حكم انقلابي اعدام سلمان رشدي را صادر كرد. افراد وقتي پيرتر مي‌شوند محافظه‌كارتر مي‌شوند امام برعكس بود. ايشان در ماه‌هاي آخر حيات خودشان انقلابي‌تر شده‌اند. نقد انقلابي همواره هزينه دارد و برايش فرش قرمز پهن نمي‌كنند.

ده‌نمكي در ادامه درباره نقد آثار خودش اشاره كرد: اولاً هيچ كس بدون عيب نيست. فضاي نقد جامعه امروز ما مسموم است. يعني همان نگاه اشرافي كه در حوزه سياست بود و نقدهاي آن زمان ما را برنمي‌تابيد الان اگر در اثر سينمايي نقدشان كنيد چه تفكر، چه جريان سياسي، باز هم فيلم را برنخواهند تابيد. اصلاً حوزه نقد فيلم منتسب به يك جريان فكري خاص است. شبح روشنفكري بر حوزه نقد فيلم سايه افكنده است و اشرافی‌گري در اين حوزه وجود دارد و با هم بده بستان دارند. اينها علم نقد را بلند كنند و به اسم نقد ساختاري محتوا را مي‌كوبند. به نظرم در جامعه ما وفور منتقد وجود دارد چه در حوزه سياست، چه حوزه سينما، همه منتقد هستند. فيلمسازان ما فيلمي را كه عرضه مي‌كنند و نمايش داده مي‌شود در مظان نقد قرار دارد.

او در ادامه اشاره كرد: اينكه بگوييد فيلم را نقد نكنيد نگاهي كاملاً ديكتاتوري است. همه ما فرعون هستيم فقط مصرهايمان كوچك است. طرف رئيس‌جمهور است، مصر او به اندازه وزارتخانه‌هايش است. مصر كارگردان سينما به اندازه فيلم اوست. مسئله اين است كه نقد سينمايي ما با نقدهاي دهه 60 بسيار متفاوت است. نقدهاي شهيد آويني كجا، نقدهايي كه در مجله دهه 60 نوشته مي‌شد كجا، نقدهايي كه الان نوشته مي‌شود كجا؟ برخي از منتقدان پرمدعا روابط عمومي فيلم‌هاي سينمايي هستند. هركسي كه مي‌خواهد ثابت كند منتقد سينماست اول بايد ده‌نمكي را بكوبد. يعني حزب‌اللهي‌هاي سينمايي‌نويس براي اينكه به شبه‌روشنفكران ثابت كنند ما سينما را مي‌فهميم اول شروع مي‌كنند به ده‌نمكي حمله كردن. طوري رفتار مي‌كنند تا ثابت كنند ده‌نمكي از ما نيست. شما ببينید در ارزش‌‌گذاري‌هايشان اصلاً فيلم‌هاي مرا به رسميت نمي‌شناسند و تلاش مي‌كنند ثابت كنند ده‌نمكي نماينده تفكر ما نيست. از آن طرف هم روشنفكران با هزار قصد و نيت خير مي‌كوبند.

ده‌نمكي در مورد اقبال گسترده مردمي آثارش به نوباوه گفت: من در فيلم‌هايم حرف‌هايي را مي‌زنم كه ديگران نمي‌زنند. فيلم‌هاي من به همان دليلي كه مستندهايم پرمخاطب بود، پرفروش است. به همان دليلي كه نشرياتم پرمخاطب بود. هفت الي هشت سال من پرمخاطب‌ترين هفته‌نامه ايران را منتشر كردم. «شلمچه» توقيف مي‌شود، «جبهه» توقيف مي‌شود، به هفته‌نامه «صبح» با آن مشكلات مالي، آنقدر فشار مي‌آورند كه تعطيل شود. من برخي وقت‌ها دادگاه داشتم؛ ۱۸ تا شاكي داشتم، از رئيس‌جمهور تا چند تا وزير چپ و راست. در حوزه روزنامه‌نگاري نيروهاي انقلابي گوشت قرباني بودند. هر وقت مي‌خواستند ثابت كنند بي‌طرف هستند چند تا از نشريات نيروهاي انقلابي را تعطيل مي‌كردند. با من هم اينگونه تا مي‌كردند. وقتي «شلمچه» تعطيل شد شما ببينيد در جريان نشريات اصولگراي آن زمان هيچكس حمايت نمي‌كند، يك جور خوشحالي زيرپوستي‌هم دارند. مي‌خواستند يك جور سفره خودشان را جدا كنند. الان تيترهاي برخي نشريات اصولگرايي كه تريبون رسمي نظام هستند از تيترهاي شلمچه 20 سال پيش استفاده مي‌كنند و عقب‌تر از زمان خودشان هستند.




آیا برای پرسشهای دوپهلوی مسعود ده‌نمکی پاسخی هست؟⇐چرا ایران روی ویبره است؟/زمین آدم‌ها را می‌لرزاند یا آدم‌ها زمین را!؟؟

سینماروزان: بیش از یک ماه است که ایران کانون زلزله شده است؛ زلزله هایی که از کرمانشاه آغاز شد و بعد از گذر از کرمان به تهران رسید؛ سایه سنگین زلزله بر سر ایران باعث شده پرسشهایی درباره چرایی آن شکل گیرد.

به گزارش سینماروزان مسعود ده نمکی کارگردانی که در آخرین فیلم خود «رسوایی2» تصویری آخرالزمانی از زلزله ویرانگر تهران ارائه کرده در واکنشی دوپهلو به زلزله های پیوسته اخیر طرح سوال کرده که زمین آدمها را میلرزاند یا بالعکس؟؟؟

ده نمکی گفته است: در زلزله چهارشنبه‌ها حکمتی است شهر ما در فیلم رسوایی فرضی بود. مردمش فرضی و مسولینش هم فرضی ولی حرفش واقعی و شایعه نزول بلا در چهارشنبه آخر سال شایعه بود. اما در طول تاریخ روز چهارشنبه شاهد بلایای زیادی بوده است. همه چیز تصادفی است مثل فیلم فارسی‌های قبل از انقلاب. جدی نگیرید. همانطور که گذشتگان جدی نگرفتند. یک شبی در خیابانیم و یا در جلسه ستاد بحران. بعد همه چیز عادی می‌شود.

این کارگردان تأکید کرده است: اما باید دانست که بلایای طبیعی برای هر طبقه از مردم یک معنی دارد. ابتلا و امتحان و هشدار و یا عذاب. همه را با یک چوب نرانید. حالا چرا ایران روی ویبره است خودش حکمتی دارد که اهل ذوق و معنا باید بیان کنند. یکی نیست بگوید بالاخره زمین آدم‌ها را می‌لرزاند یا آدم‌ها زمین را!؟