1

افشاگری رسانه اصولگرا درباره لابی‌گری خانه سینما برای دراختیار گرفتن دبیرخانه فجر⇐حلقه بالادستی خانه سینما قصد دارد دبیرخانه جشنواره فجر را در اختیار داشته باشد/محمدمهدی عسکرپور و منوچهر شاهسواری که کارنامه شان مملو است از تولیدات ارگانی متصل به منابع عمومی، گزینه‌های دبیری هستند⇔پرسشهای این رسانه: سران صنفی که با کلی حمایتهای دولتی حتی یک درمانگاه درجه دو هم برای کف صنف فراهم نکرده‌اند چطور جرأت می‌کنند وارد عرصه برگزاری جشنواره سینمایی شوند؟/سران صنفی که توانایی آن را ندارند که در کل سال حتی یک بن خرید کالا یا بسته رفاهی در اختیار کف صنفشان بگذارند را چه به دراختیار گرفتن مدیریت جشنواره فجر؟/برای جشن خانه سینما چه اعتباری آورده‌اید که حالا جشنواره فجر را هم می‌خواهید؟

سینماروزان: شنیده های مرتبط با تغییر آیین نامه جشنواره فجر و سپردن دبیرخانه به نیروهایی از حلقه بالادستی خانه سینما در هفته های اخیر در محافل غیررسمی طرح شده و البته رییس سازمان سینمایی هنوز هیچ واکنشی به آن نشان نداده است.

روزنامه اصولگرای «جوان» گزارشی مفصل درباره لابیهای برخی از سران خانه سینما برای در اختیار گرفتن مدیریت جشنواره فجر منتشر کرده و البته پرسشهایی را متعاقب این گزارش منتشر کرده و از جمله اینکه وقتی صنف سینمای ایران ده ها کار بر زمین مانده و از جمله نداشتن یک بیمه جامع درمانی دارد سران خانه سینما چرا درگیریهای تازه ای برای خود ایجاد میکنند.

متن گزارش «جوان» را بخوانید:

خواب دولت براي منزوي كردن جشنواره فجر انقلاب

برگزاری جشنواره فیلم فجر در همه این سالها حاشیه برانگیز بوده است؛ بخشی از این حاشیه به ماهیت این جشنواره که مهمترین محفل رقابتی سینمای ایران است بازمیگردد و بخش مهمتر آن به نداشتن دبیرخانه دائمی و عدم حضور استخوان خردکرده های سینما در دبیرخانه جشنواره. تغییر پیاپی دبیر جشنواره و حضور آدمهایی که به این منصب به چشم پلی برای رشد در مدارج بالایی مدیریت فرهنگی می نگرند موجب شده تقریبا در یک دهه اخیر هیچ دوره ای از جشنواره نباشد که از زمان معرفی فهرست آثار بخش مسابقه تا روزهای برگزاری و در نهایت اختتامیه و توزیع جوایز حاشیه برانگیز نباشد.

روی کار آمدن دولت اعتدال هم نه تنها نتوانست به این جشنواره که نام آن ملهم از فجر انقلاب و ایثار و رهایی است قوامی دهد بلکه به جایش از یک سو مواجه شدیم با حضور مدیران تئاتری یا مدیران سالها دور از سینما در دبیرخانه جشنواره و از سوی دیگر با جدایی بخش بین الملل و انتقال آن به اردیبهشت ماه که عدم اقبال عمومی به آن ثمری نداشت جز اتلاف بودجه ای میلیاردی که برای این جدایی درنظرگرفته شده بود.

با آمدن محمدمهدی حیدریان در رأس سینما حس می شد او یکی از نخستین کارهایی را که در دستور کار قرار دهد پایان دادن به این جدایی بودجه خوار و به جایش تلاش برای تبدیل جشنواره فیلم فجر به یک جشنواره قاعده مند و البته «سالم» باشد. سالم در اینجا از چینش دبیرخانه گرفته تا روند انتصاب هیات انتخاب و سپس پروسه برگزاری و در نهایت روند داوری ها را دربرمی گیرد به گونه ای که واژه فجر زیبنده جشنواره باشد و نه صرفا پسوندی که به واسطه آن مدام بر ردیف بودجه جشنواره افزود.

شنیده ها حکایت از آن دارد که همچنان آزمون-خطاست که پیش روی این جشنواره قرار گرفته و به مانند سالیان قبل که این آزمون-خطاها در کم و زیاد کردن بخشها و مثلا اضافه و کم کردن بخشهای مستند و کوتاه و ویدیویی یا کم و زیاد کردن تعداد فیلمهای بخش مسابقه صورت می گرفت امسال آزمون و خطایی دیگر در راه است…

ماجرا از این قرار است که بنا شده امسال جشنواره فجر با الگوبرداری از نمونه هایی مثل کن یا برلین با تعداد محدود جوایز اصلی برگزار شود یعنی به جای آن که به سیاق سالیان گذشته پشت صحنه سینما هم در داوری لحاظ شوند فقط تعداد محدودی جایزه و آن هم در رشته هایی مثل بهترین فیلم-فیلمنامه-بازیگری-کارگردانی اهدا شود و نهایتا جایزه ای برای فیلم اولی ها و جایزه ویژه هیات داوران اهدا میشود.

اینکه این اقدام خودبخود باعث دلسردی دست اندرکاران پشت صحنه سینمای ایران میشود و اسباب اینکه آنها کمترین تفاوتی برایشان نداشته باشد که فیلمشان به جشنواره بیاید یا نه به کنار،  اینکه در توجیه این تصمیم مدعی الگوبرداری از کن شوند عجیب است.

عجیب از این جهت که کن جشنواره ای بین المللی است و فی المثل در بخش مسابقه اش بیش از پنج فیلم فرانسوی وجود ندارد و در این جهت مقایسه فجر که کاملا ملی برگزار میشود و با انبوه فیلمهای ایرانی با کن کاملا انحرافی است!

از آن گذشته اگر بنا بر الگوبرداریست چرا بخش بین الملل را از فجر جدا کردید و مثلا به این الگو توجه نکردید که نه کن و نه هیچ جشنواره مطرح و غیرمطرح دیگر در جهان نداریم که بخش جهانی اش به صورت جداگانه و البته با بودجه مجزا با تأخیری سه ماهه نسبت به جشنواره اصلی برگزار شود!؟

عجیب تر اما لابیهایی است که چنین پیشنهاداتی را در اختیار روسای دولتی سینما می گذارند. این لابیها که اغلب وابسته به حلقه ای بسته از خانه سینما هستند که به جای تلاش برای بهبود امور صنف مدام به دنبال این هستند که کرسیهای سینمایی مختلف از شوراهای پروانه ساخت تا نمایش و هیأتهای امنای موسسات مختلف سینمایی و به تبع آن امتیازات مادی این کرسی رانی را در تیول خود داشته باشند شاید برای بهره‌مندی از بودجه میلیاردی جشنواره فجر ابتدا جدایی بودجه خوار بین الملل از فجر  را کلید زدند و وقتی دیدند آن جدایی جز نقد منتقدان و رسانه های مستقل و ریشخند شدن توسط یکی مثل «ژان میشل فرودون»- که با صرف هزینه بالا به کشور دعوتش کرده بودند- نتیجه ای نداشت حالا به سراغ جشنواره ملی فجر آمده اند.

حلقه بالادستی خانه سینما قصد دارد دبیرخانه جشنواره فجر را در اختیار داشته باشد و برای دبیری هم نه چهره های بدنه صنف که سینماگرانی مانند محمدمهدی عسکرپور و منوچهر شاهسواری که کارنامه شان مملو است از تولیدات ارگانی متصل به منابع عمومی را پیشنهاد داده!

پرسش اینجاست که موضع حیدریان در برابر این پیشنهاد چیست؟ آیا حیدریان از این حلقه پرسیده در تمام مدت فعالیت شان به عنوان رییس یا یکی از اعضای هیات مدیره خانه سینما چه فعالیت مثبتی در جهت بهبود وضعیت رفاهی صنف که مهمترین دلیل تشکیل صنف بود انجام داده اند که حالا میخواهند جشنواره فجر را هم در اختیار داشته باشند؟

آقای حیدریان از سران این صنف پرسیده که با کدام رزومه قبلی این حق را برای خود قائل شده اند که جشنواره فجر را هم در اختیار داشته باشند؟ سابقه برگزاری جشن خانه سینما توسط این جماعت که بعد از بیش ازیک دهه و نیم برگزاری حتی نیمی از اعتبار جشنواره فجر را ندارد و البته همه ساله هم بعد از توزیع جوایز آن کلی حرف و حدیث را پیش می آورد، خود گواه همه چیز است.

از آن گذشته صنف سینمای ایران آن قدر کار زمین مانده دارد که پیشبرد همانها و به سامان رساندن شان کافیست تا سران صنف وقت سر خاراندن هم نداشته باشند.

سران صنفی که با کلی حمایتهای دولتی اعضایش بعد از دو دهه هنوز یک بیمه درمانی جامع ندارند و بیمارستان که سهل است حتی یک درمانگاه درجه دو هم برای کف صنف فراهم نکرده اند چطور جرأت می کنند که وارد عرصه برگزاری مهمترین جشنواره سینمایی وطن شوند؟

سران صنفی که توانایی آن را ندارند که در کل سال حتی یک بن خرید کالا یا بسته رفاهی در اختیار کف صنفشان بگذارند و حتی بسته های هدایای نوروزی را هم فقط در میان معدودی از نزدیکان توزیع می‌کنند را چه به دراختیار گرفتن مدیریت جشنواره فجر؟

جشنواره فجر باید زودتر از اینها معیاری می شد برای سنجش رشد و پیشرفت سینمای سالم ایران که پس از پیروزی انقلاب متولد شد و اگر این اتفاق نیفتاد به دلیل همان آزمون-خطاهایی است که به واسطه تغییر و تحولات سینمایی مدام رخ داد. به نظر میرسد با لابیهای سران بازنشسته خانه سینما بناست آزمون-خطایی دیگر پیش روی این جشنواره قرار گیرد. آیا حیدریان هم عاملی خواهد شد بر یکی دیگر از این آزمون-خطاها؟؟؟




پرسش قابل تأمل یک روزنامه‌نگار⇐آقای حیدریان! آیا حذف رسانه‌های منتقد از جشنواره کودک با هماهنگی شما بوده؟+عکس

سینماروزان: جشنواره سی ام کودک و نوجوان در حالی به دبیری علیرضا رضاداد برگزار میشود که فقط نگاهی به فهرست نامهای تکراری حاضر در بخش مسابقه بیانگر عیار جشنواره است؛ چهره هایی که سالهاست با بودجه فارابی و برای جشنواره، فیلم کودک تولید میکنند ولی فیلمهایشان به دلایل مختلف و اصلی ترین آن کیفیت پایین راهی به اکران نمی یابد ولی باز هم نزدیک جشنواره که میشود، با بودجه دولت فیلم کودک میسازند و به جشنواره دولتی کودک می آیند.(اینجا را بخوانید)

این روند که در هفته های گذشته با انتقاد برخی رسانه ها مواجه شده بود با انتقادات تند و تیز یک عضو هیأت انتخاب جشنواره کودک پی گرفته شد.

سیروس حسن پور از اعضای هیأت انتخاب جشنواره در گفتگویی تفصیلی به صراحت به انتقاد از کیفیت پایین آثار حاضر در جشنواره پرداخت و گفت: بودجه قابل توجهی از سوی فارابی برای تولید فیلمهای کودکی اختصاص داده شد که نام هیچ کدام از اینها را نمی توان فیلم گذاشت!(اینجا را بخوانید)

دست اندرکاران جشنواره کودک اما به جای آن که پاسخگوی این انتقادات بجا باشند در قدم اول به تسویه حساب با رسانه های منتقد دست زدند.

دست اندرکاران این جشنواره برخلاف مشی اعتدالی که مدیران بالادستی خود مدام از آن دم می‌زنند، برای رهایی از زیر ذره بین رفتن توسط این رسانه ها حین برگزاری، هیچ کدام از رسانه های منتقد را به جشنواره شان دعوت نکردند تا در فضایی ایزوله و انحصاری جشنواره را همان طور که دوست دارند برگزار کنند و ایراداتشان دیده نشود.

ایزد مهرآفرین دبیر سرویس فرهنگی روزنامه «جوان» در انتقاد از این وضعیت توئیتی زده و نوشته است: این از نتایج سحر است یا صبح اعتدال؟ حذف رسانه های منتقد از فهرست حاضران در جشنواره کودک! آقای حیدریان! آیا حذف صداهای منتقد با هماهنگی شما بوده است؟

توئیت یک روزنامه نگار خطاب به محمدمهدی حیدریان
توئیت یک روزنامه نگار خطاب به محمدمهدی حیدریان



در حالی که تنها اتفاق مشهود پس از شروع به کار کمیته بازبینی، اعلام مشارکت فارابی در فیلم توقیفی «رستاخیز» بوده⇐وزیر ارشاد همچنان از رفع بلاتکلیفی فیلمهای مشکل‌دار می‌گوید

سینماروزان: کمیته بازبینی فیلمهای مشکل دار اعم از توقیفی های با پروانه نمایش یا بدون پروانه نمایش در حدود یک ماهی که از شروع به کارش گذشته خروجی مشهودی نداشته است.

به گزارش سینماروزان اگر شایعه صدور پروانه نمایش برای نسخه اصلاح شده “خانه پدری” که با واکنش عیاری مبنی بر زیربار سانسور نرفتن مواجه شد کنار بگذاریم تنها اتفاق محسوس پیرامون فیلمهای توقیفی درباره “رستاخیز” رخ داده که دیروز و در میان ناباوری مخاطبان، خبر مشارکت 45 درصدی فارابی در آن منتشر شد!(اینجا را بخوانید)

خبری رسمی که ادعای قبلی سازندگان مبنی بر تولید در بخش خصوصی را زیر سوال می برد و البته این پرسش را ایجاد میکرد که مگر کمیته بازبینی برای حل مشکل و روی پرده فرستادن آثار فراهم نشده پس چه نیاز به مشارکت در یک فیلم توقیف شده؟

در این اوضاع وزیر ارشاد در تازه ترین گفتگویی که پیرامون ماجرای فیلمهای توقیفی داشته هم حرف تازه ای نزده و همچنان حرفهای گذشته خود مبنی بر تلاش برای حل مشکل فیلمهای توقیفی را طرح کرده است.

رضا صالحی امیری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی امروز در حاشیه نشست هیئت دولت با اشاره به  سرنوشت فیلم های توقیفی اظهار کرد: تصمیم گرفته شده تا اینگونه فیلم‌ها یک بار توسط شورای تخصصی بازبینی و اصلاحات لازم صورت گیرد.

وی با تاکید براینکه در صورت تائید در شورا فیلم‌های توقیفی امکان اکران را پیدا می‌کنند، ادامه داد: هدف ما خروج آثار فاقد پروانه نمایش از بلاتکلیفی است.




انتقاد تند روزنامه اصلاح‌طلب از چینش تازه مدیران در سازمان سینمایی⇐فقط جابجا شدند بی‌آنکه به آشنایی‌شان با صندلی‌هایشان توجهی شود/چند نفری هستند که بیش از سه دهه در حوزه‌های مختلف سینما می چرخند و از این صندلی به آن صندلی نقل مکان می‌کنند و اغلب هم به یک نقش یا جایگاه قانع نیستند و به صورت چندمنظوره عمل می‌کنند!!!/در جمع مدیران تازه کسانی هستند که تقریبا هیچ نسبتی با سینما ندارند و تنها به سبب آشنایی یا نزدیکی با ریاست سازمان سینمایی، این پست‌ها را اشغال کرده‌اند!!!/آیا تجربه گماردن افراد ناآشنا در رأس مراکز سینمایی که موجب خوشحالی بچه‌های فک و فامیل شده، کافی نیست؟/تجربه ورود خواهرزاده مدیر سانسور و ساخت «پایان نامه» یادتان رفته؟

سینماروزان: احکام مدیریتی تازه ای که محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی برای معاونتهای زیرمجموعه اش صادر کرده و بخصوص چندشغله شدن برخی به واسطه این احکام با انتقاد روزنامه اصلاح طلب «شرق» مواجه شده است.

به گزارش سینماروزان احمد طالبی نژاد منتقد با نگارش یادداشتی در این روزنامه با تیتر «باد از کجا بوزد؟» به انتقاد از این پرداخته که چرا باید عده ای خاص مدام در حیطه های مدیریتی سینما بچرخند و از این صندلی به آن صندلی نقل مکان کنند.

طالبی نژاد البته با نام بردن از فردی که صاحب 3 منصب سینمایی شده تعریضی زده به رضا میرکریمی(؟) که براساس احکام تازه سازمان سینمایی هم مشاور بین الملل است و هم عضو هیأت امنای مدرسه ملی سینما و موسسه رسانه های تصویری.

البته یادداشت طالبی نژاد یک گاف هم دارد و آن هم اینکه از کارگردان «پایان نامه» به عنوان خواهرزاده مدیر نظارت دولت احمدی نژاد نام برده شده در صورتی میان علیرضا سجادپور و حامد کلاهداری هیچ خویشاوندی وجود نداشت!!

متن یادداشت روزنامه «شرق» را بخوانید:

خب. به سلامتی بازی چرخش صندلی‌ها به عرصه سینما هم رسید و در هفته‌ای که گذشت، به حکم ریاست سازمان سینمایی، عده‌ای از مدیران دائمی سینما در مراکز و نهاد‌های مختلف این عرصه، جا‌به‌جا شدند. بله؛ فقط جابه‌جا شدند، بی‌آنکه به نسبت یا آشنایی برخی از آنها با صندلی‌هایی که در اختیارشان گذاشته شده، توجهی شده باشد.

به عبارت دیگر، چندنفری هستند که یا به دلیل سببی (که نمی‌توان به روشنی بیانش کرد) یا به دلایل دیگری، بیش از سه دهه است در حوزه‌های مختلف سینما می‌چرخند و از این صندلی به آن صندلی نقل مکان می‌کنند و اغلب هم به یک نقش یا جایگاه قانع نیستند و به صورت چندمنظوره عمل می‌کنند. به‌عنوان مثال باید به دوست عزیزی اشاره کنم که با دو حکم تازه‌ای که دریافت کرده، حالا صاحب سه منصب سینمایی است. 

در جمع مدیرانی که تعویض شده‌اند؛ دیگرانی هم هستند که تقریبا هیچ نسبتی با سینما ندارند و تنها به سبب آشنایی یا نزدیکی با ریاست سازمان سینمایی، این پست‌ها را اشغال کرده‌اند. آیا در میان فعالان سینما، فقط همین تعداد آدم شایسته پیدا می‌شوند؟ و آیا در بین سینماگران، سینماخوانده‌ها یا مدرسان سینما که سال‌های مهمی از عمرشان را درکار پرورش و آموزش جوانان و معرفی آنها به سینمای حرفه‌ای سپری کرده‌اند، جز همین چند نفر که به‌عنوان گردانندگان مدرسه سینمایی معرفی شده‌اند، یافت نمی‌شود؟

آیا فلان آقا اگر مدیر خوبی بوده، بهتر نیست در همان مسئولیتی بماند که در آن سابقه قابل دفاعی دارد؟ استمرار مدیريت‌ها به‌ویژه در عرصه فرهنگ و هنر، باعث امنیت خاطر دست‌اندرکاران این عرصه می‌شود. آیا تجربه گماردن افراد ناآشنا در رأس مراکز سینمایی و نهاد‌های ممیزی که باعث افزایش نارضایتی سینماگران باسابقه و فرهیخته از یک سو و البته از آن‌سو، فرصت‌طلبی و خوشحالی بچه‌های فک و فامیل شده، کافی نیست؟ یادتان رفته که مدیرکل سانسور در دولت احمدی‌نژاد خواهرزاده عزیزش را به زور و بلا وارد جرگه فیلم‌سازان کرد که حاصلش شد فیلم‌هایی مثل «پایان‌نامه»؟ و این در حالی بود که ده‌ها و بلکه صد‌ها جوان درس‌خوانده سینما، به دلیل نداشتن حامی، همچنان در صف انتظار ایستاده‌اند؟
آیا این شبیه کاری نیست که ١٢، ١٣ سال پیش به دلیل اینکه سردار قالیباف فرمانده وقت نیروی انتظامی که اغلب هم مردم از او راضی بودند، در انتخابات ریاست‌جمهوری رأی نیاورد، به مقام شهرداری کلان شهر تهران گمارده شد و هیچ کس هم نگفت ایشان در زمینه شهر و شهرداری چه سابقه و تجربه‌ای دارد و بهتر نیست با توجه به اینکه خلبان است، در رأس سازمان هواپیمایی کشور یا مسئولیتی شبیه به این گمارده شود؟ اما این اتفاق نیفتاد و آن سر‌دار خوش‌نام، شهردار شد و ناگهان… . آقایان محترم، لطفا هنگام تغییر ذائقه و بازکردن جا برای دوست و آشنا، به تناسب آنان با مشاغلی که برایشان در نظر می‌گیرید، توجه داشته باشید.
اینجا که شیخ‌نشین‌ها یا برخی امپراتوری‌های حاشیه خلیج‌فارس نیست که اعضای خاندان بر نهاد‌های مختلف سيطره داشته باشند. دست‌ِکم از تجربه‌های تاریخی عبرت بگیرید.
بیست‌واندی سال پیش سیدمحمد بهشتی، یکی از بهترین مدیران فرهنگی و هنری، را از مدیریت بنیاد سینمایی فارابی برداشتند و این نهاد که در سینمای آن دوران نقش اصلی را بازی می‌کرد، به بی‌خاصیت‌ترین نهاد سینمایی تبدیل شد. جشنواره کودک و نوجوان اصفهان را بنا بر بازی‌های پشت پرده، از علیرضا شجاع‌نوری که کارش را بلد بود گرفتید، از اصفهان به کرمان و سپس همدان بردید و این رویداد زنده و به راستی جهانی سینمایی کشور را به کم‌فروغ‌ترین رویداد سینمایی، چیزی در حد جشنواره رشد که کسی نمی‌داند کی و کجا برگزار می‌شود، نازل کردید.
بس نیست این همه تجربه منفی و ناکارآمد در تعیین مدیریت که نتیجه‌ای جز آچمزشدن سینما و سینماگران ایران به همراه نداشته است؟




آیا دبیری جشنواره فجر و ریاست جشن خانه سینما به این مدیرعامل «۶ شغله» می‌رسد؟

سینماروزان: با احکام تازه ای که محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی در هفته گذشته صادر کرد منوچهر شاهسواری در کنار رضا میرکریمی به صدرنشینان دریافت حکم بدل شد.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان منوچهر شاهسواری که بعد از مدیرعاملی خانه سینما قید کار تولید را هم زده و همچنان آخرین فیلمش همان فیلم ارگانی «مزارشریف» است که با حمایت حوزه هنری تولید شد از سوی رییس سازمان سینمایی دو حکم گرفت؛ یکی برای حضور در هیأت امنای مدرسه ملی سینما و دیگری برای حضور در هیأت امنای موسسه رسانه های تصویری.

شاهسواری که به غیر از مدیرعاملی خانه سینما(1)، حضور در شورای صنفی نمایش(2) و عضویت در شورای صدور پروانه ساخت(3)  و عضویت در هیأت مدیره صندوق اعتباری هنر(4) را هم برعهده دارد با احکام جدیدش یعنی عضویت در هیأت امنای مدرسه ملی سینما(5) و هیأت امنای موسسه رسانه های تصویری(6) صاحب شش عنوان شغلی شده است که رکوردی است در نوع خودش.

اگر بدانیم شاهسواری که کارنامه لاغری هم در تهیه‌کنندگی دارد پیش از حضور در قامت مدیرعاملی خانه سینما این همه شغل نداشته است این پرسش به ذهن خطور می‌کند که آیا مدیرعاملی نهادی صنفی مانند خانه سینما که ده‌ها مشکل ریز و درشت پیش‌روی اعضایش است مجالی شده برای افزایش دایره مشاغل ایشان؟ این پرسش را هیأت مدیره خانه سینما باید پاسخ دهد.

از این گذشته شاهسواری چگونه خواهد توانست در آن واحد به هر 6 مسئولیتش برسد و برنامه زمان‌بندی هفتگیش را چطور تنظیم خواهد کرد که بتواند فرصت تأمل و اندیشیدن برای بهبود امور هر 6 حیطه ای که در آن فعالیت میکند را داشته باشد؟

این را هم که کنار بگذاریم از شنیده‌های مرتبط با پیشنهاد ریاست بر جشن خانه سینما و دبیری جشنواره فیلم فجر نمی‌توانیم بگذریم.

آیا اگر این پیشنهادات به شاهسواری صورت گیرد با این همه مشغله‌ای که دارد دبیری جشنواره فجر و ریاست بر جشن خانه سینما را خواهد پذیرفت؟ و بر فرض پذیرش برنامه زمان‌بندی‌اش برای آن که همه این مسئولیتها را به درستی و در کمال صحت انجام دهد چیست؟




اظهارات قابل تأمل رییس سازمان سینمایی در تودیع معاونان و…⇐حملات، ناجوانمردی‌ها و بی‌انصافی‌های زیادی در حق ایل‌بیگی شد اما او از سینما دفاع کرد!!/داروغه‌زاده به سختی پذیرفت که رییس اداره نظارت شود/علیرغم میل من، نظر وزیر بر تغییر معاونت توسعه مدیریت بود!/فارابی اگر پوست نیندازد به نتیجه نمی‌رسد/مهدی یزدانی از دوستان باسابقه ما به عنوان مدیرعامل موسسه رسانه‌های تصویری انتخاب شده است!

سینماروزان: 23 خردادماه روزی پرسروصدا برای سازمان سینمایی بود؛ روزی پر از معارفه و تودیع. روزی که حیدریان برخی اظهارات قابل تأمل را در مراسم تودیع معاونان هیأت امنای فارابی و موسسه رسانه های تصویری بیان کرد.

به گزارش سینماروزان رییس سازمان امور سینمایی و سمعی و بصری در جلسه شورای معاونان و مدیران سازمان سینمایی، احکام معاونین سازمان، هیات امنای مدرسه ملی و موسسه رسانه های تصویری، مشاور بخش بین الملل سازمان سینمایی را اعلام کرد.

محمدمهدی حیدریان در این جلسه گفت: سینما راهی است تا ما باید حرفمان را با آن بزنیم و ابزاری است که با آن می توانیم مشخص کنیم که عضو موثر خانواده سینما هستیم لذا برای این امر باید چارچوب ها را مشخص کنیم.

وی در ادامه افزود: حبیب ایل بیگی از دوستان باسابقه‌ای است که در طول این سال ها با فاصله و بی فاصله با ما همکاری داشته است و در این مدت حملات، ناجوانمردی ها و بی انصافی های زیادی در حق وی شد اما او از سینما دفاع کرد و در بسیاری از جاها از سینما مراقبت کرد. همانطور که مطلع هستید معاونت ارزشیابی و نظارت همیشه باید مواظب باشد زیرا جای حساسی است که محصول کار و فرآیند تولید در سینمای حرفه ای در آن تبلور پیدا می کند و جایی است که باید بسیار با سینما رفاقت کند.
رئیس سازمان سینمایی درباره بنیاد سینمایی فارابی نیز گفت: علیرضا تابش با ماموریت های جدید برای دو سال آینده ابقا شد و از تلاش وی قدردانی و تشکر می کنم زیرا در این مدت به تنهایی زحمات زیادی کشیده است.

حیدریان با اشاره به تغییردر ساختار فارابی گفت: فارابی متناسب با نیازهای جدید حرکت می کند و اگر پوست انداختن آن مانند سینما نشود مانند سایر پدیده ها که نمی توانند خود را بازتولید کنند به نتیجه نمی رسد لذا فارابی نیاز به تغییر دارد به همین دلیل حبیب ایل بیگی را با مشورت هایی که داشتیم به عنوان قائم مقام در بنیاد سینمایی فارابی برای استقرار سازمان های تولید و راه اندازی معاونت یا بخش اقتصادی یعنی تامین سرمایه های مورد نیاز برای سینما ، بخش کودک و استقرار و تجدید برنامه و تعریف سازمان سینمای کودک انتخاب کردیم که این امور با همت علیرضا تابش و حبیب ایل بیگی اتفاق خواهد افتاد. از زحمات آقای ایل بیگی و قبول مسئولیت در پست جدید تشکرمی‌کنم.

وی همچنین ادامه داد: در ابتدا قصد داشتیم از نصرت الله مرادی تا اخر امسال در همین جایی{معاونت توسعه مدیریت و منابع} که حضور داشت از توان او کمک بگیریم اما نظر وزیر بر تغییر بود. وی در ستاد اقتصادی سازمان و هم به عنوان مشاور در کنار ما حضور دارند و رمضانعلی حیدری خلیلی به جای وی مستقر می شوند. امیدواریم با این تغییر به سازماندهی مورد نظرمان در سازمان برسیم.
حیدریان در ادامه یاداور شد: تغییرات در جهت ماموریت های جدید است. حیدری خلیلی هم دوست و همراه قدیمی هستند و برای او در سمت جدید آرزوی توفیق می کنیم.

رئیس سازمان سینمایی درباره پست نظارت و ارزشیابی سازمان نیز گفت: در معاونت نظارت و ارزشیابی دکتر داروغه زاده را علیرغم اینکه وی انجام کار را به خاطر جنس آن به سختی پذیرفتند، انتخاب کردیم. همه ما از جمله منوچهر شاهسواری باید به ایشان کمک کنیم تا در این امر از توانایی ایشان استفاده کنیم زیرا صیانت و حراست از چهره تصویری بخش فرهنگ ، ایجاد تعادل ، تنظیم بازار و مراقبت از جریان نیروی انسانی همه در این حوزه قرار دارد. همچنین تدوین و اتخاذ و نگارش سیاست ها در اینجا شکل می گیرد و در این حوزه حاکمیت انتظاراتی دارد که باید به آنها واقف باشیم. باید با تعاملات به فهم مشترکی برسیم. تشکر می کنم از اینکه این مسئولیت مهم را پذیرفتید.

حیدریان درباره تغییرات در هیات امنا و هیات مدیره مدرسه ملی سینما و موسسه رسانه های تصویری نیز توضیح داد: در هیات امنای مدرسه ملی 5 تغییر و درهیات مدیره هم دو تغییر داشتیم که هدف از این تغییرات فعالتر کردن مدرسه ملی بوده است. در هیات امنای موسسه رسانه های تصویری اقای جعفر پور که رئیس کمیسیون فرهنگی مجلش شدند، به جای بیژن نوباوه و منوچهر شاهسواری ،رضا میرکریمی ، مهدی یزدانی و مجید مسچی نیز حضور دارند. این دوستان با این جهت گیری انتخاب شدند که بتوانیم با شرایط جدید موسسات کارمان را سریعتر انجام دهند.

وی ادامه داد: مهدی یزدانی که از دوستان با سابقه ما در رسانه های تصویری بود که به عنوان مدیرعامل این موسسه انتخاب شده است. کاری که دکتر مصطفی ابطحی در موسسه رسانه های تصویری انجام می‌داد درست بود اما انتظارات ما با توجه به رویکرد جدیدمان خیلی بیشتر بود لذا شرح وظیفه ای نوشته شد؛ دکتر ابطحی در حین اینکه از دوستان خوب ما هستند به عنوان مشاور از ایشان استفاده می کنیم همچنین تدوین و پیگیری آیین نامه های سازمان بر عهده وی خواهد بود.

رئیس سازمان سینمایی خاطرنشان کرد: بازارهای جدید و موجود، صیانت از مال و اموال و دارایی و حقوق مولفین و سرمایه گذاران حوزه تصویر از مهمترین ماموریت های موسسه رسانه های تصویری است و سر و سامان دادن و تنوع بخشی و البته افزایش کمی محصولات حوزه نمایش خانگی از وظایف جدی موسسه است.

حیدریان با اشاره به حضور رضاداد نیز گفت: علیرضا رضا داد بحث کودک را مدیرت استراتژیک و اجرایی می کند زیرا سرمایه اصلی ما کودکان و نوجوانان هستند. سینمای کودک و نوجوان بر عهده ایشان باشد و در ستاد سازمان هم به ما کمک کنند.

وی درباره وظایف رضا میرکریمی نیز گفت: با این سطح و نوع خلاقیت در مدیریت رضا میرکریمی در دوره جدید آشنا شدم و از زمانیکه در سینمای جوان بودند او را می شناختم. در جشنواره جهانی وی استعدادهای خود را نشان داد که به دنبال آن فعالیت‌های بین المللی سینما را با کمک او استخراج کردیم. باید بنیاد بین الملل سینمای ایران را راه اندازی کنیم اما در حال حاضر فکر کردیم بدنه سینما را بزرگتر نکنیم. ایشان به عنوان مشاور امور بین المللی سینما در موسسه رسانه ها مستقر می‌شوند و برای اینکه پشتیبانی مالی و اجرایی تری در آنجا داشته باشیم همه فعالیت های قبلی باید در چارچوب متمرکز بین المللی سازمان اتفاق بیافتد لذا ایشان هیات برنامه ریزی و طراحی خواهند داشت تا با مدیرعاملان موسساتی که درگیر هستند تفاهمنامه هایی داشته باشد.

وی ادامه داد: از ابتدا گفتم پاشنه آشیل سینمای ایران و آنچه سینمای ایران را محبوس کرده دیوارهای بلندی است که در اطراف راه سینما ایجاد شده است و تنها راه فارغ شدن از این مدار بسته، حوزه بین‌الملل است که ماموریت سختی دارد و حرکت بخش بین الملل بسیار تاثیر حیاتی بر روی سینما دارد که محصولاتمان جهان پسند شود. از همکاری و همراهی ایشان هم تشکر می کنیم و امیدوارم مجموعه این تغییرات به صلاح سینما باشد.




حیدریان برای خودش هم یک حکم تازه صادر کرد+صدور ۳ حکم برای رضا میرکریمی و ۲ حکم برای منوچهر شاهسواری

سینماروزان: با مشخص شدن تغییر و تحولات در زیرمجموعه های سازمان سینمایی این رضا میرکریمی است که همزمان سه پست گرفته است و بعد از او منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینماست که با دو پست در شمار بالاترین ها قرار دارد.

به گزارش سینماروزان رضا میرکریمی نه تنها به عنوان مشاور بین الملل سازمان سینمایی منصوب شده است بلکه حکم حضورش در هیأت امنای مدرسه ملی سینمای ایران و موسسه رسانه های تصویری هم از سوی محمدمهدی حیدریان صادر شده است.

بعد از وی این منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما است که دو پست در هیأت امنای مدرسه ملی و موسسه رسانه های تصویری گرفته است.

محمود اربابی که سالها پیش رییس اداره نظارت و ارزشیابی بود نیز علاوه بر منصوب شدن به عنوان معاون توسعه مدیریت به عنوان عضو هیأت امنای مدرسه ملی سینمای ایران هم منصوب شده است.

محمدمهدی حیدریان البته برای خودش هم حکم حضور در هیأت امنای موسسه رسانه های تصویری را صادر کرده است.

اسامی هیأت امنای تازه موسسه رسانه های تصویری به شرح زیر است:

محمدمهدی حیدریان، دکتر جمشید جعفرپور، منوچهر شاهسواری، مجید مسچی، سیدرضا میرکریمی.

اسامی هیأت امنای تازه مدرسه ملی سینما به شرح زیر است:

حسن خجسته، علیرضا رضاداد، سیدرضا میرکریمی، منوچهر شاهسواری، محمود اربابی؛ یونس شکرخواه؛ محمدباقر قهرمانی؛ علیرضا تابش.




واگذاری مدیریت موسسه رسانه‌های تصویری به فردی دارای سابقه فعالیت در شرکت‌های نساجی و ترخیص کالا!!!

سینماروزان: بعد از تغییر معاونت نظارت و ارزشیابی و حضور ابراهیم داروغه زاده به جای حبیب ایل بیگی در رأس این معاونت با حکم محمدمهدی حیدریان حالا مصطفی ابطحی هم از مدیرعامل موسسه رسانه های تصویری حذف شده است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «نمایش خانگی» جانشین مصطفی ابطحی فردیست به نام مهدی یزدانی که در جشنواره های موسوم به جهانی فجر به عنوان معاون اجرایی رضا میرکریمی دبیر این جشنواره میلیاردی انجام وظیفه می کرد و گویا قرابت نزدیکی هم با وی دارد.

اگر کارنامه مدیریتی یزدانی را مرور می کنیم متوجه می شویم فارغ از سابقه کوتاه مدتش در مدیریت موسسه رسانه های تصویری در دهه هشتاد، وی که از دهه ۶۰ وارد سیکل مدیریتی شده و همچنان در این سیکل حضور دارد تجربه مدیریتها یا معاونتهایی کاملا بی ربط به یکدیگر را در کارنامه دارد.

به عنوان مثال در کارنامه یزدانی هم عضویت در هیأت مدیره صندوق اعتباری هنرمندان به چشم میخورد و هم مدیرعاملی شرکتهایی در حیطه نساجی به نامهای «مه نخ» و «ناز نخ»!!! ایشان هم خزانه‌داری فارابی را در کارنامه دارد و هم مدیرعاملی شرکتی به نام «آریا» که در امارات متحده عربی ثبت شده و گویا در فیلد گردشگری فعالیت می‌کند!

مهدی یزدانی در سالهای اخیر هم علاوه بر معاونت اداری-مالی بنیاد رودکی رییس هیأت مدیره شرکتهایی مانند مهرتاب و آرشام بوده که اولی در زمینه نساجی و دومی در زمینه ترخیص کالا از گمرک فعالیت دارد!

اینکه چطور میشود نام چنین گزینه‌ای به مدیریت در موسسه رسانه‌های تصویری که دولتی ترین ساختار مرتبط با نمایش خانگی است می‌رسد جای پرسش دارد؟

 




تغییر و تحول در سازمان سینمایی⇐رییس اداره نظارت به فارابی خواهد رفت؟ چه کسی به اداره نظارت خواهد آمد؟

سینماروزان: در روزهای گذشته به غیر از شایعاتی که پیرامون درگیری میان کارگردان یک فیلم توقیفی و یکی از کارمندان نظارتی ارشاد مطرح شده و البته مدیران ارشاد درباره آن موضع گیری نکرده اند پرسشهایی هم طرح شده درباره تغییر و تحول در اداره نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی.

به گزارش سینماروزان از جمله این پرسشها ناظر به تغییر حبیب ایل بیگی رییس اداره نظارت است.

پرسش اصلی آن است که آیا محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی در پاسخ به گلایه های برخی سینماگران نسبت به روند ممیزی در ارشاد و البته برای آن که کمیته بازبینی فیلمهای توقیفی هم سریعتر در مسیر حرکت روبه جلو قرار گیرد تصمیم به تغییر رییس اداره نظارت گرفته است؟

و آیا به جای ایل بیگی چهره هایی همچون محمد احسانی رییس پیشین اداره نظارت و محمود اربابی رییس اسبق آن از جمله گزینه های قبول مسئولیت در اداره نظارت هستند؟؟ یا ترجیح داده خواهد شد از نیروهایی بدون سابقه در این مدیریت استفاده شود؟

آینده ایل بیگی چه خواهد شد؟ آیا او از چرخه سینمایی حذف خواهد شد یا شرایط مدیریتش در نهادهایی همچون فارابی فراهم خواهد شد؟

برای دانستن پاسخ این پرسشها باید اندکی صبر کرد…




استقبال وزیر ارشاد از حرف حساب کارگردان «سایه‌های موازی»⇐آقای حیدریان! ظرف دو ماه تکلیف فیلمهای توقیفی را مشخص کنید

سینماروزان: در پی نامه اصغر نعیمی نویسنده و کارگردان سینما به وزیر ارشاد و درخواست صریح از وی درباره تعیین تکلیف فیلمهای توقیفی(ابنجا را بخوانید) وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی طی نامه ای به رییس سازمان سینمایی، دستور تعیین تکلیف فیلمهای توقیفی را طی دو ماه آینده داد.

متن نامه سیدرضا صالحی امیری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی به شرح زیر است:

جناب آقای حیدریان

با سلام

گاهی حضوری اطلاع داده می شود یا در نشریات، روزنامه ها و فضای مجازی می خوانم که نسبت به بلاتکلیف ماندن برخی فیلم های توقیفی از دولت قبل تاکنون انتقادها و گلایه هایی وجود دارد.

شما به خوبی واقف هستید که توقیف هر فیلم یا هر اثر هنری و فرهنگی هم حبس و اتلاف منابع و سرمایه های مادی و هم بی ثمر شدن رنج و کوشش شماری از انسان های هنرمند و فرهیخته است و مهم تر، محتمل است که توام با تضییع حق الناس و حقوق فرهنگی تهیه کنندگان و سرمایه گذاران باشد.

سلب چنین حقی باید با رعایت تام و تمام حقوق شهروندی و قانونی و مستندات موجه و غیر سلیقه ای افراد و نیز امکان دفاع فرد از حق فرهنگی خود صورت گیرد.

با توجه به اهتمام شایسته جنابعالی در تشکیل کمیته بازبینی فیلم های توقیفی دستور فرمایید با رعایت حق الناس و قوانین و ضوابط مربوط، هر چه سریعتر و به فوریت و جدیت به این موضوع رسیدگی و گزارش آن برای بنده ارسال شود و ظرف مدت دو ماه پرونده فیلم های توقیفی بسته شود.




تازه‌ترین اظهارات کیانوش عیاری⇐برای رفع توقیف «خانه پدری» زیر بار هیچ اما و اگر و حذف هیچ صحنه‌ای نمی‌روم/«خانه پدري» چقدر كُشنده‌تر از مناظره‌هاي انتخاباتي شش نامزد رياست‌جمهوري بود؟/فضاي مجازي مانع از اين شد تا «خانه پدري» گم، محو و كم‌رنگ شود/«خانه پدري» هيچ چيزي براي توقيف نداشته و ندارد به جز صحنه كوبش سنگ به سر دختر!!!/خودم هم اگر بودم فكر مي‌كردم كارگردان فيلم ساديسم دارد كه اين را به تماشاگر نشان مي‌دهد!!!/پیش‌قسط سریال «۸۷ متر» را هشت سال پیش از تلویزیون گرفتم!/{در ماجرای توقیف «خانه پدری» و «کاناپه»} خانه سینما هیچ توجهی به من نداشت

سینماروزان: در حالی که در روزهای گذشته اخباری درباره رفع توقیف برخی فیلمهای مشکل دار نظیر «عصبانی نیستم»، «خانه پدری»، «ارادتمند…» و «رستاخیز» با اصلاح و ممیزی در کمیته ای موسوم به بازبینی شنیده شده است اما کیانوش عیاری کارگردان «خانه پدری» در تازه ترین گفتگویش که با «اعتماد» انجام شده به صراحت از این گفته که زیر بار هیچ تغییر و تعدیلی برای رفع توقیف «خانه پدری» نمیرود.

به گزارش سینماروزان عیاری البته درباره جنبه های دیگری از این فیلم و بخصوص نمای مشکل دار آن که نشانگر قتل یک دختر توسط پدر است هم حرف زده و از این هم گفته که خانه سینما به عنوان تنها نهاد صنفی سینمای ایران دربرابر توقیف «خانه پدری» و فیلم دیگرش «کاناپه» هیچ توجهی به او نکرده است.

متن کامل گفتگوی عیاری را بخوانید:

چه اتفاقي افتاد كه بعد از شش‌سال‌ونيم فيلم «خانه پدري» از توقيف نجات پيدا كرد؟ به نظر مي‌رسد دولت دوازدهم در ابتداي كار خود برگ برنده‌اي در حوزه فرهنگ و هنر رو كرد…

اين اتفاق شايد از منظر هر دولتي اتفاق زياد مهمي نباشد، اما به عنوان يك نماد بسيار بااهميت است. نه تنها «خانه پدري» كه هر فيلم ديگري و حتي هر اتفاق فرهنگي كه سال‌ها توقيف بوده اگر به هر شكل اجازه عرضه پيدا كند، طبيعتا نشانه گشايش در وقايع سياسيِ در حال وقوع است. از اين رو به نظرم براي دولت جديد سرآغاز خوبي است.

‌ اطلاع داريد كدام نهاد يا سازماني مشخصا در رفع توقيف اين فيلم نقش داشتند؟

من خودم پنجشنبه با اين مساله برخورد كردم و از انعكاس اين خبر در رسانه‌ها متوجه رفع توقيف شدم. موج اين خبر را در فضاي مجازي ديدم و از ماوقع اطلاع چنداني ندارم. دو روز گذشته هم تعطيل بود و بايد صبر مي‌كردم تا امروز اتفاق خاصي بيفتد.

‌ شما همچنان بر سر مواضع‌تان درباره نحوه اكران خانه پدري هستيد؟ قرار نيست صحنه‌اي حذف شود؟

فكر مي‌كنم اگر جاي تصميم‌گيرنده‌ها بودم، هر پاسخي به اين سوال بيشتر من را عصباني مي‌كرد. چون قاعدتا بايد بگويم معلوم است بعد از گذشت شش سال و نيم همچنان بر سر مواضعم هستم. اگر قرار باشد اصلاحياتي كه آن زمان من را ملزم به انجام آن دانستند، بعد از گذشت اين همه مدت رعايت كنم، از اين همه كار بيهوده بايد دچار ناراحتي و افسردگي شوم پس لطفا از خير اين سوال بگذريد.

‌ «خانه پدري» تاريخ مصرف دارد؟ اگر اين فيلم شش سال و نيم پيش اكران مي‌شد چه فرقي با اين مي‌كرد كه حالا اكران شود؟

اين فيلم قاعدتا تاريخ مصرف ندارد. يك درامي در حال مطرح شدن است و اگر پايه‌هاي اين درام درست باشد در هر زمانه‌اي مي‌تواند روي پرده برود. من در جايي هم گفته بودم كه ممكن است فيلم بيات شود اما مي‌بينيد كه الان شاهد نسل‌هايي هستيم كه از لذت ناشي از ديدن فيلم «شاهين مالت» يا «جويندگان» فورد تعجب مي‌كنند. توجيه چنين لذتي حتما دشوار است. خانه پدري شش‌سال‌ونيم پيش ساخته شده و به‌طور طبيعي در اين مدت صدها فيلم ديگر ساخته شده است كه به دوران حاضر نزديك‌تر هستند، اما شايد موضوعات اين فيلم هميشگي باشد و مشمول زمان نشده باشد. من ترجيح مي‌دادم به خاطر منافع خودم هم كه شده اين فيلم را همان زمان عرضه كنم. يعني اينكه سال ٨٩ يا حداقل سال ٩٠ اين فيلم روي پرده برود، اما محروميت اين فيلم از حيث مالي زيانبار است. مخارج ٩٠٠ ميليون توماني اين فيلم در سال ٨٩ شبيه راكد ماندن سرمايه‌اي است كه خيلي عوامانه است تا در موردش بگويم با اين پول اگر زغال هم مي‌خريدم مي‌توانستم سود خوبي كنم! نمي‌خواهم وارد اين وادي بشوم، اما اگر اين فشار مالي نبود براي ساخت فيلم «كاناپه» وارد مسير سخت جذب سرمايه نمي‌شدم. اين حداقل و مهم‌ترين آسيبي است كه توقف اين فيلم به زندگي من زده است.

‌ چه اتفاقي مي‌افتد كه فيلمي مثل «خانه پدري» اين همه مدت توقيف مي‌شود و بعد در حالي كه قوانين همچنان همان قوانين است، فيلم اجازه اكران پيدا مي‌كند؟ اين اتفاق به نظر عجيب نيست؟ در حالي كه مميزي‌ها و خط قرمزها همان‌هايي است كه از قبل بوده است…

وقتي مبناي توقف يك فيلم صرفا سوءتفاهم است چنين اتفاقي عجيب نيست. اصلا اين اتفاق مي‌توانست در مدت طولاني‌تري بيفتد. يعني ٢٠ سال خانه پدري متوقف شود و بعد از ٢٠ سال گروهي بيايند كه بدون تعصب و داشتن افكار تنگ‌نظرانه خودشان متوجه شوند توقف يك فيلم از اساس سوءتفاهم بوده است. گاهي گذشت زمان آدم‌ها را متوجه اين مي‌كند كه درگير سوءتفاهم شده‌اند. گاهي هم ديگران، آنها را متوجه مي‌كنند. در مورد «خانه پدري» هم اين اتفاق افتاد و فهميدند نكات ظريفي كه در اين فيلم ديده بودند كاملا واهي بود. فيلم خيلي راستگو است و مطلب خودش را مي‌گويد. اين اتفاق مي‌توانست شش سال پيش بيفتد يا حتي سال ٩٢ كه اين فيلم در فستيوال ونيز عرضه شد، مي‌توانست نقطه پاياني براي رفع اين سوءتفاهم باشد. درست بعد از اين بود كه فيلم از حضور در ١٠ فستيوال محروم شد. من چون اصولا اهل ايجاد بحران نيستم، فيلم در جشنواره‌اي شركت نكرد و ترجيح دادم در لاك خودش باقي بماند و مشكل‌آفرين نشود. من بهانه‌اي ندادم كه بتوانم فيلم بعدي‌ام را راحت‌تر شروع كنم. اگرچه از رفع توقيف «خانه پدري» خوشحالم اما پشت اين خوشحالي ناراحتي هم وجود دارد، اينكه چطور راحت چنين تصميم‌هايي گرفته مي‌شود؟ تصميم‌هايي كه عده‌اي مي‌گيرند و عده‌اي ديگر در جايي ديگر متوجه واهي بودن اين اتهامات و تصميم‌ها مي‌شوند. سعي مي‌كنم خوشبينانه به اين مساله نگاه كنم و صرفا به خاطر بازي‌هاي سياسي اين جريان را توجيه نكنم و با اين حساب بيان ديگري داشته باشم براي رفع توقيف اين فيلم. به هر حال اين فضا، چه بخواهيم چه نخواهيم، برآمده از فضاي نوين سياسي و اجتماعي است. بعد از انتخابات ديديم كه ادبيات مردان سياست كشورمان فرق كرد و حرف‌هاي آنها وارد وادي ديگري شد؛ وادي‌اي كه در آن صراحت بيش از پيش پررنگ شد. من تعجب مي‌كردم اگر باز هم گفته مي‌شد فيلم «خانه پدري» مسائلي دارد. با فرض كنار گذاشتن ذهنيات مرتبط با شريعت و دين، درباره ساختار تلخ فيلم و ناهنجاري‌هاي آنا اگر وقت بگذاريم متوجه اين موضوع مي‌شويم. نگاه كنيد كه در مناظره‌هاي پيش از انتخابات پرده‌دري‌ها تا كجا رفت؟ در فضاي مجازي با يك لطيفه‌اي برخورد كردم كه يك نفر با ١١٠ تماس گرفته و گفته بود در صداوسيما شش نفر دارند آبروي هم را مي‌برند و مدرك‌هاي مستدلي هم براي اين كارشان دارند. خب، اين لطيفه‌اي كه ماحصل ذهنيت تيزبين بسياري از مردم ايران است، درباره اين فيلم هم مي‌توانست صدق پيدا كند. «خانه پدري» چقدر كشنده‌تر از مناظره‌هاي انتخاباتي شش نامزد رياست‌جمهوري بود؟ اينجا فقط بحث «خانه پدري» مطرح نيست و فيلم‌هايي چون «آشغال‌هاي دوست داشتني»، «عصباني نيستم» و… هم وجود دارند. همه فيلم‌هايي كه در طول تاريخ و نه فقط اين ٣٨ سال، بلكه از زماني كه دوربين وارد ايران شده است با مشكل مواجه شدند از چنين منظري دچار توقيف مي‌شوند. وقتي گروهي با بصيرت بيشتري روي كار مي‌آيند و در واقع با درايت با اين مساله برخورد مي‌كنند و تمام اين اتهامات را كنار مي‌گذارند، بايد تناقض موجود براي همه، حتي براي مردان سياسي فعلي ما درس عبرتي باشد. آنها ممكن است براي فيلم ديگري سختگيري‌هايي را به وجود بياورند در حالي كه بايد به اين نگاه كنند كه چند ماه قبل‌تر از تعدادي فيلم‌ها كه سال‌ها توقيف بود رفع توقيف كردند.

‌ چيزي كه شما مي‌گوييد خيلي ايده‌آل است، چون اين اتفاق به شكل يك سيكل مداوم در تاريخ سينماي ايران در حال تكرار است. در دوره‌هاي مختلف فيلم‌هايي ساخته شدند كه يك دولت اجازه ساخت و نمايش آن را داده و دولت بعدي هم امكان اكران آن را فراهم كرده است. به نظر مي‌رسد سينماگران ما هم به چنين وضعيتي تن داده‌اند و در اين ميان تنها تبديل به آدم‌هاي صبوري شده‌اند.

نه فقط در فرهنگ و سينما، بلكه در همه زمينه‌ها وضعيت اين‌چنين است. انگار ما عمر نوح داريم و بايد صدها سال زندگي كنيم. ما مدام در حال تكرار تجربه‌هاي پيشينيان خودمان هستيم و هيچ‌وقت با اتكا به آن تجربيات قدمي را برنمي‌داريم. همين باعث مي‌شود سير پيشرفت و توسعه، درست در زماني كه براي ما به‌طور طبيعي مورد نياز است، كور يا كند شوند و با طولاني شدنش، آن نتايجي كه دنبالش هستيم را دور از دسترس ما قرار بدهد.

‌ در چنين فضايي نمي‌توان روي قانون تاكيد كرد؟ نمي‌دانم شايد لازم باشد كه صنف سينما به عنوان يك مرجع حمايت‌كننده پا در مياني كرده و از حقوق سينماگران دفاع كند. يا حداقل اگر قرار است سينما به عنوان بچه‌اي يتيم به عرصه‌اي براي سهم‌خواهي دولتمردان تبديل شود، اين موضوع به صورت شفاف و روشن براي سينماگران عنوان شود.

محافظه‌كاري اجازه اين كار را نمي‌دهد. در همه جا اين محافظه‌كاري وجود دارد. ما ردپاي اين محافظه‌كاري را در عرصه ورزش هم مي‌بينيم. برخي از مشكلات و بن‌بست‌هايي كه در حوزه ورزش و سينما وجود دارد ناشي از تناقضات موجود است. بايد كارهايي انجام شود اما آن كارها به سدهايي كه عرف است و توسط افراد پذيرفته شده، تبديل مي‌شود. همه ما اين عرف را به صورت نانوشته در ذهن خودمان داريم و جالب‌تر اينكه آن را در ذهن‌مان مي‌پرورانيم. ما در حال حاضر خودمان مي‌دانيم خطوط قرمز ما كجاست، اما كثرت اين خطوط قرمز خواه ناخواه اجازه نمي‌دهد كه ما آزادانه به كشف آينده بپردازيم. به هر چيزي فكر مي‌كنيم بلافاصله در قدم بعدي مشكلات و موانعي كه گفته مي‌شود جامعه ما را دچار نارضايتي مي‌كند، به ذهن‌مان مي‌آيد. البته اين مورد را هم بگويم كه من چنين چيزي را قبول ندارم. مثلا دلواپساني كه در جامعه ما مانع ايجاد مي‌كنند، سبب مي‌شوند كه نتوانيم به راحتي پيش برويم. غل و زنجيري كه به پاي فيلمساز ايراني و هر كسي كه در عرصه فرهنگي كار مي‌كند بسته شده، راه رفتن را مشكل مي‌كند. در اين صورت من چطور مي‌توانم همپاي كسي كه غل و زنجير بر پاي او نيست بدوم و عقب نيفتم.

‌ حرف من اين است كه سينماگران هم در طول اين سال‌ها از ايده‌آل‌هاي‌شان فاصله زيادي گرفته‌اند. اين را قبول داريد؟

بدون ترديد همين است. من هر فيلمي كه مي‌سازم به اين فكر مي‌كنم كه اگر آبشخور اين اثر، ٢٠ يا ٣٠ درصدش از فكر اوليه من باشد برايم كافي است. آقاي كيميايي، ٣٠ سال پيش حرفي زده بودند كه همچنان در ذهن من مانده است. ايشان گفته بودند كه فيلم‌هاي فيلمسازان ايراني با توجه به ظرفيت و استعدادشان بسيار كوتاه‌قدتر از خودشان است. اين در حالي است كه فيلمي كه در هاليوود ساخته مي‌شود بسيار بلندقدتر از ظرفيت‌هاي فيلمسازش است. فيلمساز هاليوودي آنچنان مورد حمايت قرار مي‌گيرد كه در نهايت اين حمايت‌ها و آزادي‌ها باعث تبلور بيشتر كارش مي‌شود. در چنين شرايطي آن اثر از فكر سازنده‌اش بالاتر قرار مي‌گيرد. اما اين مساله در سينماي ايران كاملا برعكس است. به نظر من كارهاي درخشاني هم كه در اين سينما، طي چهار دهه ساخته شده، محصول اعجاب‌برانگيز استعداد سازندگان‌شان بوده است. حالا ببينيد اگر چنين موانعي بر سر راه اين فيلمسازان نبود، آنها چه پروازي داشتند.

‌ آيا اين، يكي از دلايلي است كه موجب محدوديت زماني بروز استعداد سينماگران در ايران مي‌شود؟ به نظر مي‌رسد ما در اينجا سن مفيد فيلمسازي داريم…

من ترجيح مي‌دهم اين مساله را خيلي بومي و محلي نكنم. اين اتفاق شامل حال همه فيلمسازان دنيا مي‌شود. مگر كوروساوا دچار فروكش و نشست نشد؟ نه فقط او، بلكه خيلي‌هاي ديگر هم اين اتفاق براي‌شان افتاده است. اين اتفاق دلايل متعددي دارد. سن، يكي از اين دلايل است. بي‌حوصله و خسته‌تر شدن فيلمساز طي سال‌ها هم مي‌تواند به چنين اتفاقي دامن بزند. اينكه فيلمساز ديگر شور دوران جواني خودش را نداشته باشد. كوروساوايي كه «هفت سامورايي» و «ريش قرمز» را ساخته با كوروساوايي كه «شبح جنگجو» را ساخته است مقايسه كنيد تا ببينيد او چقدر از آن شور جواني‌اش فاصله گرفته است. پختگي‌هايي در كارهاي بعدي يك فيلمساز وجود دارد اما اين پختگي‌ها نمي‌تواند همپاي شوري قلمداد شود كه او صرف فيلمش مي‌كند. اين شور هم عمدتا در سنيني رخ مي‌دهد كه فيلمساز هنوز تا ميانسالي فاصله دارد.

‌ به نظر شما رفع توقيف «خانه پدري» نتيجه تغيير سياست‌هاي دولت است يا تغيير و بلوغ جامعه؟ خيلي وقت‌ها فيلمي را به اين بهانه توقيف مي‌كنند كه جامعه آمادگي درك و هضم آن را ندارد.

به نظرم تغيير سياست نخستين چيزي است كه در رفع توقيف «خانه پدري» نقش داشته است. در اوايل صحبت‌هايم تلاش كردم بهاي زيادي به اين مساله ندهم، اما در جايي ناچاريم درباره اهميت اين تغيير سياست حرف بزنيم. اما در مورد جامعه بايد بگويم كه حضور و هستي فضاي مجازي در كنار همه معايبي كه داشته و دارد و بعضا مزاحمت‌هايي را ايجاد مي‌كند، براي اين اتفاقات نقش كمك‌كننده دارد. فضاي مجازي در اين روزها مي‌تواند با برداشتن يك گام بلند جاي رسانه ملي و مطبوعات را بگيرد. طبيعتا فضاي مجازي مانع از اين مي‌شود تا «خانه پدري» گم، محو و كم‌رنگ شود. اين فضا كمك مي‌كند موضوعاتي از اين دست در عرصه‌هاي مختلف سياسي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و ورزشي ديده شود و خطاهاي
ريز و درشت مردان مطرح كشور ما زير ذره‌بين قرار بگيرد. به نظر من امنيت نداشتن فضاي مجازي بخش كاملا طلايي و زرين آن است. خواه ناخواه تحت تاثير چنين فضايي بود كه «خانه پدري» در طول اين هفت سال هرگز به صورت قاطع به بوته فراموشي سپرده نشد.

يعني معتقديد فضاي مجازي در برخي موارد نقش اهرم فشار را بازي مي‌كند؟

در مقاطعي اين اتفاق افتاد و فضاي مجازي فشار زيادي وارد كرد. اين فشار در سطوح بسيار بالاي مملكت ما هم بسيار تاثيرگذار بوده است.

فكر مي‌كنيد مديران فرهنگي تا چه زماني صرف‌نظر از خطوط قرمز مشخص و معين ارشاد، مي‌توانند براي مخاطبان و اينكه ديدن يك محصول فرهنگي به نفع آنها است يا به ضررشان تعيين تكليف كنند؟

اينكه اين اتفاق تا كي مي‌افتد قابل پيش‌بيني نيست؛ اما چيزي كه قطعي است اين است كه اين حقارت‌ها مثل آينه‌اي در مقابل افراد تنگ‌نظر است. آنها يك زماني به اشتباه خودشان پي مي‌برند، اگرچه از اتفاق‌هاي زندگي‌شان كمتر عبرت مي‌گيرند! اگر عبرت خود آنها هم حايز اهميت نباشد، دست‌كم براي ديگراني كه خلف آنها هستند اين موضوع مي‌تواند عبرت‌برانگيز باشد. اما به نظر مي‌رسد در عبرت گرفتن همه با هم پوست‌كلفت شده‌اند و ديگر خيلي چيزها براي آنها بي‌اهميت است. آنها بيشتر به فراموش كردن مردم اتكا مي‌كنند و به اينكه حافظه مردم در يادآوري خطاهاي‌شان ياري نكند. اما فشار زندگي باعث نمي‌شود اين خطاهاي‌شان براي مردم ابدي ازلي باشد.

اگر مشخصا بخواهيد به اين اشاره كنيد كه رفع توقيف «خانه پدري» را شخصا مديون كدام مدير فرهنگي و وزير هستيد، مي‌توانيد از شخص خاصي اسم بياوريد؟

فعلا از جزييات خبر ندارم، اما مي‌دانم كه آقاي محمدمهدي حيدريان به اندازه كافي پيگير حل اين مساله بودند و به نوبه خودم از او تشكر مي‌كنم. ادامه اين راه مي‌تواند رضايت نسبي به وجود بياورد و كمك كند تا اين رضايت نسبي به‌طور كامل نهادينه شود. همين اتفاقات سبب مي‌شود ما كم‌كم باور كنيم اتفاق‌هاي رو به جلويي در حال وقوع است. تا جايي كه من شنيدم دستوري است كه در وزارت ارشاد داده شده و گفته‌اند كه پيگير فيلم‌هاي توقيفي باشند.

بله، كميته ويژه‌اي تشكيل شده است…

من از شما مي‌پرسم دستور اين كميته ويژه را چه كسي داده است؟

آقاي حيدريان…

پس در واقع پاسخ پرسش شما همين چيزي است كه گفتيد. اين اتفاق‌ها زمان آقاي حيدريان افتاده است و به نظر مي‌رسد او باقدرت‌تر با تكيه بر شرايط نوين جامعه و با تكيه بر اتفاقاتي كه در يكي دو ماه گذشته براي دولت و آقاي روحاني افتاده است پيش مي‌رود. به نظرم تاثير خودش را روي مديريت سينمايي كشور گذاشته است.

جايي هم مجلس شوراي اسلامي به اين مساله ورود پيدا كرد…

بله، آقاي الياس حضرتي در صحن علني مجلس درباره اتفاقاتي كه درباره «خانه پدري» افتاده است، گلايه كرده بودند و خواهان نگاه مجدد به توقيف طولاني فيلم شدند. آن قدم‌ها در شكل‌گيري چنين روزي موثر بود. گمان مي‌كنم پيش از عيد اين اتفاق افتاد. حركت آقاي حضرتي براي خيلي‌ها در فضاي فرهنگي جامعه ما غافلگيرانه بود كه با شجاعت و تمركز كامل در صحن مجلس درباره چيزي كه شايد از نظر مسوولان چندان مهم نباشد، صحبت و روي آن تاكيد كرد. چنين اتفاقاتي واقعا مثبت و جلو برنده است.

الان كه مجلس، دولت و شوراي شهر همسو و هم جهت هستند، زمان خوبي است تا همه اقشار جامعه مطالبات خودشان را بيان كنند، به خصوص هنرمندان و سينماگران كه تلاش خودشان را براي استمرار دولت آقاي روحاني به بهترين شكل انجام دادند. اگر قرار باشد نگاهي به مطالبات سينماگران داشته باشيد، شاخص‌ترين خواسته‌هاي‌تان كدام است؟

در قدم اول دادن آزادي عمل به فيلمساز است. بعد از اين وارد حيطه صنفي مي‌شويم. ما در امور صنفي با مشكلاتي مواجه هستيم كه بايد آنها را مرتفع كنيم. وضعيت معيشت تمام دست‌اندركاران سينماي ايران كه چندهزار نفر مي‌شوند بايد بهبود پيدا كند. پيش از حضور شما براي اين گفت‌وگو برنامه‌اي از تلويزيون درباره هنروران پخش شد كه از ميان همه آنها من فقط چهره غلام ژاپني را شناختم. تصاويري از اين هنروران با چهره‌هاي شكسته ديدم، اما به نظرم بايد بپذيريم آنها هم سهمي از سينماي ايران دارند. سهم‌شان بايد به فراخور حال‌شان خوب باشد. اين گروه سال‌هاي سال است كه در يك گوشه سينما در حال كمك كردن هستند. به همين دلايل نيازهاي صنفي يكي از مسائل مهم سينماي ايران است. اين مساله بستگي زيادي به جدل‌هاي ميان خانه سينما، صنوف و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي دارد. به عنوان مثال دوست دارم به بيمه اهالي سينما اشاره كنم كه يك سالي مي‌شد برچيده شده بود. به هر حال آنهايي كه در سينما فعاليت مي‌كنند هم بخشي از مردم هستند و به گرفتاري‌هاي روزمره‌اي كه همه درگير آن هستند، دچار مي‌شوند. اين گروه سينمايي هم خانواده دارند و در قبال خانواده‌هاي‌شان مسوولند. در نگاه اول چنين مطالبه‌اي در مقايسه با آزادي عمل فيلمساز شايد ناچيز به نظر برسد، اما وقتي وارد خلوت آن فرد شويم خواهيم ديد كه سلامتي يكي از عزيزانش از تاريخ سينماي ايران هم مهم‌تر است. براي من هم سلامتي عزيزان و نزديكانم از خيلي مسائل ديگر مهم‌تر است. من نمي‌توانم ارزش‌گذاري كنم و با قاطعيت بگويم پيش از هر چيز آزادي عمل فيلمسازان ايراني را مي‌خواهم! چنين چيزي در ظاهر مهم به نظر مي‌رسد اما مسائل صنفي و نيازها و آرامش از مهم‌ترين شرايط زندگي همه ما است.

يكي از نقدهاي وارد شده به دولت يازدهم، پرهيز از جوان‌گرايي بود. در حوزه سينما به نظرتان چقدر چنين نقدي وارد است؟

جوان‌گرايي يك امر از پيش تعيين‌شده دولتي نيست كه كساني مدعي باشند با عنايت به جوان‌گرايي سعي مي‌كنيم آينده سينماي ايران را تضمين كنيم. در هر دوراني جوان‌گرايي وجود دارد. به‌طور طبيعي جوان‌ها مي‌آيند و كسي هم نمي‌تواند مانع از حضور آنها در عرصه‌هاي مختلف جامعه شود. اما از سوي ديگر مشكلي كه وجود دارد و ممكن است موانعي جلوي پاي كساني كه قرار است وارد سينما شوند، ايجاد كنند. اين سنگ‌اندازي‌ها صرفا از ترس تنگ شدن جاي خودشان اتفاق مي‌افتد.

خيلي طبيعي است كه جا تنگ شود. اما اين تنگ‌شدن جا نتيجه خباثت نسل جوان نيست. همان‌طور كه يك پدر كم‌كم در عرصه مديريت زندگي عقب‌نشيني مي‌كند و مديريت را به فرزندان خودش واگذار مي‌كند، در تمام زمينه‌ها و حتي علوم ديگر نيز اين جوان‌گرايي شكل مي‌گيرد. اما كوشش براي جوان‌گرايي ممكن است به يك واقعه افراطي تبديل شود. گاهي متوجه مي‌شويم كه فيلمسازي به صورت افراطي به شيوه‌اي دم‌دستي تبديل مي‌شود و همه مي‌توانند اين عرصه را تجربه كنند. من نمي‌گويم همه بايد دشواري‌هاي نگفتني خود را، مثلا براي خودم در فاصله سال‌هاي ٥٨ تا ٦٣ كه نخستين فيلمم «تنوره ديو» را ساختم، از سر بگذرانند. اين شرايط آن سال‌ها بود و ما با چنگ و دندان تلاش مي‌كرديم خودمان را بالا بكشيم و فيلم بسازيم. الان شرايط متفاوت شده و حتي مي‌شود با دوربين عكاسي و موبايل هم فيلم ساخت. در نتيجه فيلمسازي آسان‌تر شده اما اين آسان‌تر شدن نبايد باعث شود تا با فيلمسازي سهل و ممتنع برخورد شود. فيلمسازي همچنان بايد مشكلات خودش را داشته باشد، اما بايد كه اين مشكلات بدون شرط و شروط‌هاي رايج باشد. منظورم اين است كسي كه مشكلات اين حوزه را با تمام وجود لمس مي‌كند تنها حق فيلمسازي دارد. به عقيده من نگاه ما به سينما بايد درست و اصولي باشد و به عنوان يك بازيچه به سينما نگاه نكنيم. هرچند خودم بارها گفته‌ام كه سينما برايم اسباب‌بازي‌اي است كه از بازي كردن با آن لذت مي‌برم.

‌ در حوزه اقتدارگرايي مديران فرهنگي دولت دوازدهم چه تغييراتي بايد رخ بدهد؟ اصلا اقتدارگرايي يك ويژگي ذاتي است يا اكتسابي؟

به‌ندرت و گاهي اوقات ممكن است با آدمي برخورد كنيم كه گشودگي بسياري در رفتار دارد اما اين خصلت آنقدر ناياب است كه ما مجبوريم بپذيريم كه اقتدار يك امر ذاتي و نه اكتسابي، آن هم براي همه است. در واقع زمينه‌ساز افراد قدرت‌طلب مي‌شويم. در سينما هم طي سال‌هاي گذشته معمولا با افراد گشوده‌رو و آدم‌هايي كه نقطه مقابل‌شان هستند زياد برخورد كرديم.

‌ چه اتفاقي مي‌افتد كه شما با داشتن دو فيلمي كه سرنوشت نامعلومي داشتند، تصميم به ساخت سريال مي‌گيريد؟ نمي‌گويم توقيف كه خودمان برچسب نچسبانيم!

اتفاقا نبايد از كلمه توقيف وحشت كنيم. سرنوشت نامعلوم تعابير ديگر اين كلمه است و درست مثل بشين، بفرما و بتمرگ مي‌ماند!

‌ خب، با وجود دو فيلم توقيفي چه مي‌شود كه از ادامه حيات دولت يازدهم دفاع مي‌كنيد؟

برگرديم به همان بخشي از صحبت‌هايم كه به تناقض‌ها و بن‌بست‌هاي ذاتي اشاره كردم. گاهي اوقات احساس مي‌كنم مديران سينمايي هم از همه اين اتفاق‌ها و خيلي چيزهاي ديگر كه ممكن است دست آنها نباشد، متحيرند. ساخت سريال «٨٨ متر» كه الان يك مترش هم كم شده و «٨٧ متر» شده است، ريشه در هشت سال پيش دارد. من در آستانه شروع سريال درگير مسائل شخصي شدم و ساخت اين سريال از اولويت افتاد. آقاي اسلامي‌مهر، مدير وقت سيمافيلم هم همان موقع به من گفت نگران پولي كه از ما گرفتي نباش و هر وقت آمادگي روحي پيدا كردي سراغ ساخت اين سريال بيا! من هم قصد سوءاستفاده از حسن نيت ايشان را نداشتم. به صورت طبيعي شرايط به گونه‌اي پيش رفت كه پروژه‌اي كه سال ٨٧ كليد خورده، در سال ٩٦ پيگيري شود.

‌ خيلي‌ها تصور كردند شما از آرمان‌گرايي و حرف‌هاي‌تان بعد از ساخت «كاناپه» عدول كرديد!

من درباره چيزي كه جزيي از اقتدار خودم و به سرمايه خودم مربوط است صحبت كردم، اما با سرمايه ديگري كه نمي‌توانم شوخي كنم. اين يك تعهد هشت ساله است و بنابراين من از قديم به تلويزيون متعهد هستم تا با همان شرايط رايج در فيلمسازي اين سريال ساخته شود. نوبت فيلمسازي مجدد خودم و با سرمايه خودم كه شد معلوم مي‌شود چقدر روي حرفم مي‌ايستم.

‌ اگر به شما پيشنهاد اكران «خانه پدري» در گروه هنروتجربه را بدهند، مي‌پذيريد؟

بله، فيلم قابليت برخورد عمده تماشاگران را داشته است. نمايش آن در هنروتجربه از ابتدا يك ضرورت بود. با پيشنهاد اميرحسين علم‌الهدي كه كمكي به اكران فيلم شود، من هم اين مساله را پذيرفته بودم، اما اگر اين فيلم از حيث رفع نيازهاي روحي تماشاگر مشمول زمان نشده باشد، مي‌تواند فيلم پرمخاطبي باشد. بنابراين فرقي نمي‌كند در گروه هنروتجربه اكران شود يا گروه آزاد. اصل مطلب براي من اكران عمومي است.

‌ بعد از رفع توقيف «خانه پدري»، به مرتفع شدن مشكلات و موانعي كه بر سر راه «كاناپه» است، اميدوار شده‌ايد؟

در فيلم «كاناپه» هيچ بدعتي وجود ندارد براي اينكه چيزي كه ديده مي‌شود موي مصنوعي است. اين مساله چيزي نيست كه به كسي بربخورد و بي‌اعتنايي به ارزش‌ها، باورها و آن چيزي كه نظام در پي تحقق آن است قلمداد شود. بنابراين من با چنين اعتماد به نفسي سمت ساخت «كاناپه» رفتم. مگر قبل از اين، فيلم «ملك سليمان» بدون حجاب ساخته نشد؟ خب، تفاوت ميان اين دو فيلم چيست؟ مشكل اين است كه «كاناپه» جامعه امروز ايران را تصوير مي‌كند؟! اين ذهنيت كه با اين فيلم ممكن است ديگران تحريك شوند چنين چيزي را در فيلم‌هاي‌شان دنبال كنند، با حفظ رعايت ضوابط چه اشكالي دارد؟ اين كار غيرشرعي و غيرقانوني نيست و من اين فيلم را براي خودنمايي نساختم. من فيلم «كاناپه» را ساختم كه پيشنهادي به سطوح بالاي مملكت بدهم. پيشنهاد اينكه ببينيم آيا اين اتفاق واقعا ناهنجار و شكننده است و باعث آزار كساني خواهد شد يا نه؟!

‌ خوشبين هستيد براي «كاناپه» اتفاق خوشايندي بيفتد؟

واقعا اميدوارم. اميدوارم باور كنند اين فيلم توهيني به ارزش‌ها و باورهاي‌شان نيست.

‌ شما آدم بسيار صبوري هستيد

من خسته‌كننده صبورم.

‌ تا امروز هيچ‌وقت خانه سينما با نهاد صنفي ديگري به عنوان مزد اين همه صبوري، پيگير مطالبات و حقوق‌تان نبوده است؟

من در ارتباط با دو فيلم اخيرم انتظار توجه بيشتري از سوي خانه سينما داشتم. اين توجه بيشتر برآورده نشد و گله‌مند هم نيستم، چون اصولا آدم گله‌مندي نيستم. چنين چيزي به خودي خود نوعي پوست‌كلفتي است، اما با تمام اين اوصاف فكر مي‌كنم خانه سينما مي‌تواند در ارتباط با موارد مشابه مقتدرتر و سرسخت‌تر برخورد كند، چون خانه سينما تنها مفري است كه ما داريم. نمي‌توانيم انتظار داشته باشيم صنف را كنار بگذاريم و آن را دور بزنيم و بعد مطالبات‌مان را از سوي مقامات دولتي پيگيري كنيم. اين فرق عادت است و بدون توجه به صنف ناباورانه خواهد بود.

‌ كسي به صورت رسمي تا اينجا خبر رفع توقيف «خانه پدري» را به شما داده است؟

نه، منبع من هم مطبوعات و فضاي مجازي است و همچنان نمي‌توانم اين اتفاق را باور كنم. اما بسيار خوشحال مي‌شوم كه اين فيلم بدون اما و اگري اكران شود. طبيعي است كه هيچ اما و اگري را براي اكران فيلم نمي‌پذيرم و همانطور كه گفتم اگر به چنين چيزي راضي مي‌شدم، شش‌سال‌ونيم پيش اين كار را مي‌كردم. باز هم تاكيد مي‌كنم فيلم «خانه پدري» هيچ چيزي براي توقيف نداشته و ندارد. من اين حرف را به شهادت خيلي از دوستان، سينماگران و مخاطباني كه فيلم را ١٠ سئانس در هنروتجربه و جشنواره فيلم فجر ديده‌اند، مي‌گويم. به جز صحنه كوبش سنگ به سر دختر كه اتفاقا گوني‌اي به سر دختر كشيده مي‌شود، صحنه‌اي دلخراش‌تر ندارم. اين تجسم فيلم است كه باعث برانگيخته شدن تخيل تماشاگر مي‌شود. من خودم حتي وقتي در فيلمي تصوير فرو رفتن سرنگي را بر دست بازيگر‌ مي‌بينم چشمانم را مي‌بندم. اين را گفتم كه بگويم طاقت ديدن چنين چيزي را ندارم. خودم اگر باشم فكر مي‌كنم كارگردان فيلم ساديسم دارد كه اين را به تماشاگر نشان مي‌دهد. من با چنين تفكري آن صحنه «خانه پدري» را ساختم. حتما ضرورتي داشته كه آن صحنه را در فيلم قرار دهم. فيلمي كه داستاني پيچيده و بالا و پايين‌ها و گره‌هايي ندارد، احتياج به صحنه‌اي دارد كه تاثيرگذار باشد، صحنه‌اي كه هميشه بوي مرگ را از آن زيرزمين بلند كند.




محمدمهدی حیدریان در تازه‌ترین گفتگو خود هم درباره افراد حاضر در کمیته بازبینی فیلمهای توقیفی سخن گفت و هم درباره روند بازنگری در برگزاری جشنواره‌های دوگانه فجر

سینماروزان: راه اندازی کمیته ای به نام بازبینی که وظیفه اش بررسی وضعیت فیلمهای توقیفی است و البته برخی شنیده ها پیرامون رفع توقیف چندین فیلم از کانال این کمیته(اینجا را بخوانید) باعث شده که بعد از حبیب ایل بیگی، محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی نیز درباره این کمیته توضیحاتی ارائه کند.

محمد مهدی حیدریان درباره این کمیته به «ایسنا» اظهار کرد: اعتقادم بر این است که اثر هنری چیزی نیست که ما مجاز باشیم آن را در قفسه‌ها نگه داریم  و وقتی یک هنرمند یا مولف دغدغه‌ای پیدا می‌کند که در نهایت منجر به خلق یک اثر می‌شود قاعدتا باید این امکان را پیدا کند تا به رویت یا سمع مخاطبانش برساند.

او افزود: البته ممکن است دغدغه‌ها و برداشت شخصی یک هنرمند باعث تولید اثری شود که خیلی مناسب برای ارائه عمومی نباشد یا این که باعث سوء‌تفاهم و سوء برداشت شود، در این صورت شوراهایی به عنوان کارشناسان فرهنگی در یک همکاری همراهانه با هنرمندان به جمع ‌بندی جدیدی نسبت به اثر می‌رسند به این معنا که اگر ایراد و اشکالی وجود دارد و کمکی برای ترمیم یا تکمیل کار نیاز است، این فرصت به هنرمند و نیز جامعه برای دیدن داده شود و خودمان هم این همکاری را خوهیم داشت تا اثر در اختیار مردم قرار گیرد.

وی ادامه داد: بنابراین کمیته با همین نگاه تشکیل شده و حتما یک کارگردان و یک تهیه‌کننده و یکی دو کارشناس فرهنگی در آن عضو هستند که با کارگردان و تهیه‌کننده اثر جلساتی را برگزار می‌کنند تا آنچه را به جمع‌بندی و توافق می‌رسند روی کار اعمال کنند که در نهایت اثر قابل نمایش عمومی شود.

حیدریان اظهار کرد:‌ من در این مدتی که درسازمان سینمایی هستم، تمام وقت خود را مشغول صحبت با کانون‌ها و انجمن‌ها کرده‌ام تا رویکرد جدیدمان را با یکدیگر درمیان بگذاریم  و آن‌ها را از برنامه‌ها مطلع کنم تا بدانند از چه سمتی حرکت می‌کنیم، چون واقعیت این است که به واسطه سابقه بیش از 36 ساله‌ام دولت و مدیران را با آن‌ها یک خانواده می‌بینم و می‌خواهم این موضوع را در عمل پیاده کنم. همانطور که از روز اول با خانه سینما به عنوان یک عضو  اصلی سازمان همکاری می‌کنیم و  همین مشی را هم ادامه خواهیم داد.

رییس سازمان سینمایی همچنین در پاسخ به اینکه شنیده می‌شود جشنواره جهانی فجر به زمان قبلی خود (بهمن‌ماه) برمی‌گردد، گفت: خیر  ما اصلا دراین‌باره به جمع بندی نرسیدم و آقای میرکریمی هم به جمعی که درباره جشنواره بازنگری می‌کرد اضافه شده است. در حال حاضر سازوکار برگزاری جشنواره بررسی می‌شود که در یکی دو جلسه دیگر به جمع‌بندی نهایی می‌رسیم.




رفع توقیف فیلمهایی که در روزگار ایوبی توقیف شدند⇐هم «عصبانی نیستم» روی پرده خواهد رفت و هم «ارادتمند…»/هم «خانه پدری» و هم «رستاخیز»

سینماروزان: حل مشکل برخی فیلمهایی که در دولت یازدهم و سازمان سینمایی تحت امر حجت ا.. ایوبی رییس معزول توقیف شدند در دستور کار کمیته ای قرار گرفته که با دستور محمدمهدی حیدریان رییس اخیر این سازمان راه افتاده است.

این خبری رسمی است اما اخبار غیررسمی حکایت از آن دارند که مشکل برخی فیلمهای توقیفی حل شده است و برخی پروانه های نمایش هم صادر شده ولی واهمه از واکنش رسانه های اصولگرا باعث عدم اعلام یک باره این ماجرا شده است.

اگر دیده می شود در روزهای گذشته برخی از رسانه های اصلاح طلب مدام از تلاشهای دولتمردان برای حل مشکل فیلمهای توقیفی دم می زنند و حتی یکی از آنها نام “خانه پدری” را بعنوان اولین فیلم رفع توقیف شده اعلام می کند میتواند نوعی فضاسازی رسانه ای برای کمک به جریانی سیاسی باشد که این رسانه ها تحت حمایت آن هستند.

شنیده های سینماروزان حکایت از آن دارد که نه فقط مشکل “خانه پدری” بلکه مشکل فیلمهایی مانند “عصبانی نیستم”، “ارادتمند نازنین بهاره تینا” و  “رستاخیز” البته با اعمال پاره ای اصلاحات حل شده است و حل مشکل آثاری همچون “آشغالهای دوست داشتنی”، “بلوک نه خروجی دو” و “خانه دختر” در دست انجام است.

در روزهای آینده به تدریج نام این فیلمها اعلام خواهد شد و احیانا اگر واکنشهای تند از سوی جریان اصولگرا شامل حال آنها نشود این فیلمها روی پرده خواهند رفت؛ اتفاقی که میتواند ابتدایی ترین حق آثاری باشد که برخی از آنها علاوه بر پروانه ساخت دارای پروانه نمایش هم بوده اند.

حل مشکل فیلمهای توقیفی اما آغاز راه ایجاد تحول در سازمان سینمایی است چون پس از آن باید به موازی کاریهای بودجه خواری رسیدگی شود که از راه اندازی جشنواره موسوم به جهانی تا گروه سینمایی میلیاردی و مدرسه سینمایی را شامل می شود و در کنار اینها هم باید تلاشی شود در جهت احیای کمیته ارتقای منزلت سینماگران که در دوران رییس معزول به دلیل کمبود بودجه(!!!) به محاق رفت.




تحلیل یک رسانه اصولگرا⇐سینماگران حامی روحانی به‌مرور چک‌هایشان را برای وصول به سازمان سینمایی خواهند برد؟؟

سینماروزان: در روزهای اخیر رسانه های اصلاح طلب ماهها بعد از رسانه های مستقل کوشیده اند از دولت روحانی بخواهند که وضعیت فیلمهای توقیفی را روشن کند و در سوی مقابل شنیده هایی طرح شده درباره حل مشکل برخی آثار توقیفی و روی پرده رفتن آنها در ماههای پیش رو.

در این شرایط روزنامه اصولگرای «جوان» با اشاره به حمایت برخی سینماگران از حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری به طرح این مسأله پرداخته که برخی از سینماگران حامی این کاندیدای انتخابات در روزهای بعد از انتخابات خواهان رفع توقیف فیلمهایشان خواهند بود؛ رفع توقیفی که می تواند شباهت داشته باشد به وصول چک غیرنقدی؟؟؟

متن گزارش «جوان» را بخوانید:

حمايت انتخاباتي، رفع توقيف سينمايي!

ستاد هنرمندان دولت يازدهم با مديريت حجت‌الله ايوبي در جريان انتخابات رياست جمهوري اخير بخشي از سينماگران را پاي کار خود آورد. سينماگراني که در ميان آنها فيلم توقيفي‌ها هم ديده مي‌شوند به مرور چک‌هايشان را براي وصول به سازمان سينمايي خواهند برد؟؟  رقم برخي از اين چک‌ها احتمالاً معادل از توقيف درآوردن برخي فيلم‌هاست که به دليل عبور از خط قرمزهاي اخلاقي و اجتماعي رنگ پرده را نديده‌اند؟؟

فيلم‌هاي توقيفي همواره يکي از چالش‌هاي وزارت ارشاد دولت‌هاي مختلف بوده است؛ مسئله‌اي که بايد آن را ناشي از بي‌تدبيري مديران سينمايي کشور قلمداد کرد. طنز تلخ ماجرا اين است که بخش عمده‌اي از اين فيلم‌ها با هزينه دولتي و از جيب ملت ساخته شده است. در واقع دولت و وزارت ارشاد در هزينه‌کرد بودجه عمومي که سالانه بخشي از آن به توليد فيلم در کشور اختصاص مي‌يابد از سازوکاري منطقي و معقول بهره نمي‌برد. هزينه توليد يک فيلم معمولي در سال حداقل يک ميليارد تومان است و اگر يک فيلم سينمايي پس از صرف اين هزينه نجومي راه به اکران نبرد، در واقع بودجه عمومي يکجا هدر رفته يا به جيب مبارک عوامل ريخته شده است. تازه اين در صورتي است که قائل به ارتقاي هنر و فرهنگ عمومي به واسطه توليد و اکران فيلم ساخته شده باشيم و اگر موضوع برعکس باشد در واقع اکران فيلم به خدشه‌دار کردن فرهنگ آن هم از جيب مردم منجر خواهد شد. تعداد فيلم‌هايي که بر اين سبيل رفته و مي‌روند، کم نيست.

پروسه معيوب ساخت فيلم

وزارت ارشاد پس از بررسي فيلمنامه، پروانه ساخت صادر مي‌کند، بودجه‌هاي دولتي از نهادهاي مختلف جذب مي‌شود و بعضاً آنچه توليد مي‌شود با آنچه قرار بوده توليد شود، منطبق نيست. فيلمساز پلان‌ها، ديالوگ‌ها يا سکانس‌هايي را به فيلم افزوده که در فيلمنامه اساساً وجود نداشته است. فيلمساز محترم اين چرخه شيره ماليدن سر اداره نظارت و ارزشيابي را طي چند نوبت فيلم ساختن و در عرض چند سال به خوبي از بر مي‌شود و تجربياتش را به همکاران خود نيز انتقال مي‌دهد.

فيلم چند سالي در محاق توقيف مي‌ماند، کارگردان و عوامل که دستمزد خود را گرفته‌اند و فقط کافي است در دوره توقيف خوب نقش آدم‌هاي مظلوم را بازي کنند. اين روش اساساً يک گير بزرگ دارد و آن اين است که نمي‌توان بدون اجازه سرمايه‌گذار و تهيه‌کننده دولتي فيلم را روانه جشنواره‌هاي خارجي کرد، البته استثنا هم وجود دارد و آن اينکه تهيه‌کننده اثر مدير دولتي مثل محمد آفريده باشد و شخصاً از اثر موهني چون «يک خانواده محترم» حمايت کند و شخصاً فيلم را به جشنواره کن بفرستند، ولي اين مدل خيلي نادر است.
راه‌حل راحت‌تر اين است که بودجه فيلم از طريق سفارتخانه کشورهاي ديگر جذب شود. در اين مدل مي‌توان بخش توليد فيلم را از همان روش شيره ماليدن سر مدير سينمايي مربوط انجام داد و براي ارسال فيلم به جشنواره خارجي همچون بودجه توليد دولتي نيست به اصطلاح گيروگور زيادي وجود ندارد و فقط هزينه کار براي فيلمساز مقدار کمي بالاتر مي‌رود.

فشار از پايين، چانه‌زني از بالا

در دولت يازدهم فيلم‌هاي توقيفي زيادي روي دست سازمان سينمايي ماند، حتي يکي از اين فيلم‌ها با وجود مخالفت قاطع شوراي پروانه ساخت با حکم رياستي از بالا توليد شد، ولي نتيجه کار آنقدر افتضاح بود که از سوي خود دولت با توقيف مواجه شد. با همه اين احوال دولت در آستانه انتخابات نتوانست روي حمايت سينماگران حساب نکند و آنها را پاي کار نياورد.

عبدالرضا کاهاني يکي از همين سينماگران بود که باز از انتخاب مجدد روحاني حمايت کرد. فيلم توقيفي او با نام «ارادتمند، بهاره، تينا، نازنين» با حکم رياستي حجت‌الله ايوبي ساخته شده بود. کيانوش عياري هم که دو فيلم «خانه پدري» و «کاناپه»‌اش در دولت يازدهم توقيف شده بود با طرح مطالبه از توقيف درآمدن آثارش پاي کار حمايت از بنفش‌ها حاضر شد. محسن اميريوسفي، کارگردان فيلم آشغال‌هاي دوست‌داشتني هم همين‌طور.

چالش فيلم‌هاي توقيفي
با آغاز به کار دولت دوازدهم يکي از چالش‌هاي جدي دولت وعده‌هايي است که به سينماگران داده است. روزنامه اصلاح‌طلب «شرق» به تازگي در گزارشي با مرور برخي فيلم‌هاي توقيفي از دولت دوازدهم خواسته تکليف اين آثار را روشن کند. كيانوش عياري در زمان انتخابات ضمن حمايت از روحاني، مهم‌ترين مطالبات عرصه هنر را «رفع توقيف» فيلم‌ها معرفي کرد. او به «شرق» گفت: «مهم‌ترين موضوعي که رئيس‌جمهور منتخب بايد به آن توجه داشته باشد، فيلم‌هاي توقيفي است که تا به امروز بنا بر شرايطي فرصت نمايش پيدا نکرده‌اند. بايد به اهميت اين موضوع توجه شود و شرايط بهبود يابد.»

«رستاخيز» به کارگرداني احمدرضا درويش نيز از زمان ساخته‌شدنش تا امروز دچار جنجال‌هايي شده است. حتي رضا صالحي‌اميري، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، چندي پيش درباره وضعيت فيلم سينمايي «رستاخيز» گفته بود: فيلم «رستاخيز» را به يک کميته حکميت سپرديم تا پس از بررسي، ابعاد آن را به ما گزارش دهند. در اين راستا سه نفر از اصحاب مطرح سينما انتخاب شدند و در حال بررسي نحوه اقدام ما براي چگونگي برخورد با فيلم «رستاخيز» هستند.

وزير ارشاد تأکيد کرده بود: «در مجموع، سياست ما حمايت از تهيه‌کننده و کارگردان فيلم «رستاخيز» است که انسان‌هاي بزرگي هستند و آقاي درويش از افتخارات صنعت سينماي ايران است. در نتيجه در روزهاي آينده با تفاهم و هماهنگي اين مسئله را حل‌وفصل مي‌کنيم و ان‌شاءالله در آينده نزديک خود آقاي درويش نتيجه را اعلام مي‌کند.»

فيلم «خانه دختر» به کارگرداني شهرام شاه‌حسيني نيز ديگر فيلمي است که تکليف اکرانش همچنان نامشخص است. محمدمهدي حيدريان، رئيس سازمان سينمايي، ‌مدتي قبل در گفت‌وگو با ايسنا در پاسخ به اين سؤال که «در حوزه فيلم‌هاي توقيفي بايد منتظر اتفاقي در چند ماه آينده بود»، اظهار کرد: «اتفاقي که حتماً مي‌افتد اين است که اين آثار دوباره بررسي مي‌شوند و همچنين اينکه بررسي‌ها با اين نگاه انجام خواهد شد که اگر بخش‌هايي از فيلم با دوباره گرفته‌شدن، آن اثر را بلامانع کند همين سياست را دنبال کنيم. ضمن اينکه اگر فيلمي هم باشد که اشکالش خيلي کلي‌تر از اين بحث‌هاست حتماً اعلام مي‌کنيم و آن را در برزخ نگه نمي‌داريم تا تکليفش روشن باشد.»

چرخه معيوب توليد فيلم
توليد فيلم سينمايي در ايران گرفتار چرخه‌اي معيوب است، علت آن است که سينما در ايران از پارادايم مشخصي پيروي نمي‌کند. مديران سينمايي هنوز تکليف‌شان با اين پديده مشخص نيست، اغلب مديران نمي‌دانند براي چه منظوري بايد سينما وجود داشته باشد. آيا لزوماً بايد نسبتي ميان سينما و راهبردهاي کلان کشور ترسيم کرد يا اساساً لازم نيست قائل به چنين الزامي باشيم. ميلياردها تومان پولي که سالانه صرف توليد فيلم سينمايي در کشور مي‌شود، اساساً بايد کدام نياز ملي را پاسخگو باشد.

جايزه گرفتن در جشنواره‌هاي فيلم خارجي چقدر بايد اصالت داشته باشد؟ بخشي از اين سؤالات هنوز طرح نشده، به بخشي پاسخ‌هاي درخور داده شده، ولي در حد حرف باقي مانده و به راهبرد عملياتي تبديل نشده است. نکته غم‌انگيز ماجرا آنجاست که هنوز سينماي جشنواره‌اي براي مردان اصلي سينماي ايران يک راهبرد تلقي مي‌شود. تا در بر اين پاشنه مي‌چرخد نمي‌توان انتظار کاهش فيلم‌هاي توقيفي را داشت. چالش اين فيلم‌ها براي دولت دوازدهم چالشي جدي محسوب مي‌شود.




محمدمهدی حیدریان در تازه‌ترین گفتگوی خود مطرح کرد⇐یکی از برنامه‌های جدی سال جاری، ایجاد «سازمان‌های تولید سینمایی» است!/به جز ۲ مورد در حیطه سینما با فشارهای خودسرانه مواجه نبوده‌ایم!/مشکل «رستاخیز» فقهی است و باید توسط مراجع حل شود/تهیه‌کننده «عصبانی نیستم» به شورای عالی نظارت مراجعه کند/{برخلاف شایعات} بیشتر از ۹۰ درصد بودجه انجمن سینمای جوان پرداخت شده!!!

سینماروزان: محمدمهدی حیدریان که به جای حجت الله ایوبی رییس معزول، ریاست سازمان سینمایی را برعهده گرفته خیلی اندک مصاحبه میکند و برخلاف سلف خود عطش دیده شدن را ندارد.

به گزارش سینماروزان این امر که میتواند ریشه در سبقه سینمایی او داشته باشد باعث شده معدود اظهارنظر کند اما اظهارنظراتش بدون شک و شبهه باشد.

تازه ترین گفتگوی محمدمهدی حیدریان هم واجد چنین ویژگیهایی است.

متن کامل گفتگوی حیدریان را با ذکر این توضیح بخوانید که به ادعای روابط عمومی سازمان سینمایی این گفتگو به صورت آنلاین و در پاسخ به علاقمندان سینما انجام شده است اما مشخص نیست این فضای آنلاین از طریق کدام اپلیکیشن ارتباطی و به چه صورتی ایجاد شده:


با توجه به اینکه سالانه صدها میلیارد تومان آثار سینمایی کشور به طور قاچاق تکثیر و توزیع می‌شود و از این طریق ضربه بزرگی بر تهیه کنندگان قانونی آثار سینمایی وارد می‌شود، برنامه سازمان سینمایی در این خصوص چیست؟
برای پدیده قاچاق در دنیا، متاسفانه هنوز راه حل قطعی پیدا نشده، به همین دلیل شاهد هستیم که بسیاری از فیلم های خارجی حتی در زمان نمایش در سینماهای دنیا، به ایران نیز قاچاق می‌شوند. برای کنترل این وضعیت، یک ستاد صیانت با همکاری دادگستری، نیروی انتظامی در موسسه رسانه‌های تصویری تشکیل شده و دبیرخانه این ستاد نیز در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مستقر هست و تقریبا هر ماهه تعداد زیادی از آثار قاچاق جمع آوری و معدوم می‌شود.

در ماه‌های اخیر خبرهایی مبنی بر افزایش قیمت سینما نقل شده است، آیا افزایش قیمت براى سینما منطقى هست؟
در مورد افزایش بلیت سینماها به طور متوسط در سینماها حتی کمتر از ۱۵ درصد است و این رقم با توجه به افزایش هزینه ها قابل قبول است.

فیلم سازان و تهیه کنندگان ما با وجود دارا بودن خلاقیت و دانش بالا متاسفانه در امر جذابیت سینمای خانگی و برنامه های تلویزیونی برای نسل امروز موفق عمل نکرده‌اند و این امر باعث شده با هجمه فرهنگی و واردات فیلم و سریال و کارتون ‌های محصول کشورهای مختلف که اکثراً با فرهنگ و مذهب ما در تعارض هستند، مواجه باشیم. آیا دولت توجهی به این بخش دارد؟
یکی از برنامه‌های جدیِ سالِ جاری، ایجاد «سازمان‌های تولید سینمایی» است که بتواند مسئولانه به صنعتی شدن تولید فیلم سینمایی کمک کند. وظیفه این سازمان‌ها حمایت فیلم از مرحله ایده پردازی، تولید و نهایتا حمایت از اکران فیلم است. در حوزه سینمای کودک هم بنیاد سینمایی فارابی فعالیت جدیدی را آغاز می‌کند که در سپهر سیاست‌های سازمان سینمایی قراردارد و امیدواریم با این تمهید از امسال، شاهد رونق مجدد سینمای کودک باشیم.

آیا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برنامه‌ای جهت ایجاد کانالهای تلویزیونی خصوصی در جهت بهبود کیفیت سیما با ایجاد فضای رقابتی دارد یا خیر؟
اساسا اعطای مجوز به شبکه‌های تلویزیونی در حیطه وظایف و اختیارات قانونی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیست. این امر به دلیل ملاحظاتی که در قانون اساسی است نیاز به مصوبه مجلس دارد.

در صورت پیروزی روحانی، دولت بعدی ایشان چه برنامه‌ای برای جلوگیری از اعمال خودسرانه بعضی محافل و افراد در جلوگیری از برگزاری برنامه های مورد استقبال قشر جوان خواهند داشت؟
در حوزه سینما، ما با مشکل دخالت بقیه ارگان‌ها پس از اکران فیلم مواجه نیستیم. در طول چهار سال گذشته که بیش از ۳۲۰ فیلم اکران شده ، به جز یک یا دو مورد که یکی نشان دادن چهره ی اهل بیت(ع) بود و دیگری هم یک فیلم اجتماعی، ما با چنین مسئله‌ای مواجه نبوده‌ایم بعد از این دو مورد هم، هماهنگی‌ها را بیشتر کردیم و اساسا این مسئله خیلی در حوزه سینما موضوعیت ندارد.

چرا فیلم هایى که در زمان اکران به آنها ایراد گرفته می‌شود اصلا پروانه ساخت می‌گیرند که بعد از کلى هزینه و وقتى که براى ساختن آن فیلم صرف می‌شود در زمان اکران با مشکل مواجه بشود؟!
بله این سوال و نگرانی درستی است، سینما گران و پرهزینه است و برای هر فیلم در مقطع صدور “پروانه ساخت” مواردی به سازنده که لازم است رعایت شود؛ ارائه می‌کنند. اما متاسفانه گاهی دیده می‌شود که فیلمنامه در هنگام ساخت دچار تغییراتی شده که آن تغییرات باعث ایجاد اشکال می‌شود. لذا به نظر می‌آید که اگر بر اساس همان پروانه ساخت صادر شده فیلم ساخته بشود، ما با این مشکل مواجه نمی‌شویم که هزینه‌ای صرف و بعد به ناچار اصلاحاتی برای فیلم اعمال یا اعلام بشود.
باید متذکر شوم که فیلمنامه مثل عهدنامه می‌تواند تلقی بشود، اما در بعضی موارد فیلمنامه در نوشتار با فیلمنامه تصویر شده علی‌رغم رعایت ساختار فیلمنامه متفاوت تولید می‌شود. در این موقع پیدا کردن راه‌حلی درون نظام سینمایی کاری سخت می‌شود. در همه جای جهان-تقریبا- فیلم پس از آماده شدن دیده می‌شود و مجوز می‌گیرد و صرفا براساس خوانده شدن فیلمنامه نمی‌توان مجوزِ نمایش داد.

دلیل تعطیلی خانه سینما در دولت دهم با وجود اعتراضات اهالی سینما چه بود؟ و اگر خانه سینما منشا قانونی نداشت که قبلا تعطیل شد چرا دوباره بازگشایی شد؟
خانه سینما دارای منشا قانونی و دارای مصوبه ی شورای عالی انقلاب فرهنگی و نهایتا تحت نظر شورای فرهنگ عمومی تاسیس شده بوده است ، اختلاف نظرهایی درباره اصلاح اساس نامه پیش آمد که نهایتا با تصمیم نظر مدیران وقت در دولت پیشین تصمیم بر این می گیرند که به جای رفع نقایص و اصلاح آنها کلا فعالیت خانه سینما را تعطیل و به مصلحت نظام کنند. با توجه به این که خانه سینما تنها نهاد صنفی کلان حوزه سینماست بدیهی است این که تصمیم کارشناسانه نبود. به همین دلیل در دوره دولت تدبیر و امید این اشتباه و اشکال، اصلاح و رفع شد و خانه سینما دوباره فعالیتش را از سر گرفت و در طول دولت یازدهم هم برای تعالی آن تلاش شد. برنامه آتی ما هم تقویت بیشتر خانه سینماست برای واگذاری امور صنوف به خود دست‌اندرکاران اصلی ترین نقش را خانه سینما ایفا خواهد کرد.

دلیل عدم اکران فیلمی نظیر «رستاخیز» چیست و چرا فیلم «من عصبانی نیستم» به اکران در نیامد؟دلیل عدم اکران بعضی فیلم ها و یا طولانی شدن اکرانشان چیست و چرا فیلم های سیاسی که چاشنی انتقادی دارند مجوز ساخت نمیگیرند ولی فیلم های اصطلاحا ارزشی که چاشنی سیاست دارند راحت مجوز اکران می‌گیرند؟
موضوع فیلم «رستاخیز» یک موضوع فقهی است، یکی از مراجع مستقیما خودشان ورود کردند و تا موقعی که این مسئله در همان حوزه رفع نشده، امکان اکران در داخل کشور را نداریم. اما در موضوع فیلم دومی که اشاره کردید «من عصبانی نیستم»، به دلیل نظراتی که نمایندگان مجلس دوره قبل، درباره این فیلم داشته مدیریت سینما عدم اکران فیلم را در آن مقطع به مصلحت دیده است. اما کارگردان و تهیه کننده اثر می‌‎توانند تقاضای بازبینی توسط شورای عالی نظارت بر سینما را مطرح کنند و قاعدتا نظر شورای عالی نظارت، نظر فصل الخطاب و تمام کننده موضوع است و بر اساس آن نظر عمل خواهد شد.
در ارتباط با فیلم های سیاسی اساسا ما به دلیل اینکه سینما را به سمت احیای ژانرهای مختلف پیش می‌بریم و اتفاقا یکی از ژانرهای اصلی سینما ژانر سیاسی است  ما از فیلم‌هایی که به طور منطقی در موضوع سیاست ورود کنند و مستدل و منطقی بحث های سیاسی به دور از توهین و افترا به دیگر جناح های را مطرح کنند استقبال می‌کنیم و این ژانر هم انشالله یکی از ژانرهای فعال آتی سینمای ما خواهد بود.

در بخشی از نامه فیلمسازان کوتاه خطاب به معاون سینمایی وزیر ارشاد آمده است: چطور بودجه‌ نهاد حمایتی فیلم‌ کوتاه بر روی کاغذ سال‌هاست که افزایش یافته اما تا به امروز که چیزی تا پایان سال باقی نمانده این مبلغ به نهاد حمایتی پرداخت نشده است؟ افزایش بودجه روی کاغذ با نبودن آن فرقی می‌کند؟ در شرایطی که فیلم‌ کوتاه تولید نمی‌شود اصلاً اختصاص نهادی برای آن چه توفیری دارد با نبودنش حتی اگر مدیرانی باتجربه چند دهه در رأس آن باشند!؟
من نامه‌ای که گفته شده که توسط فیلم سازان یا انجمن فیلم کوتاه نوشته شده است را ندیده‌ام اما درباره بحث بودجه‌ای و مالی براساس اطلاعات خودم می‌توانم عرض كنم، که اتفاقا سینمای جوان یکی از مجموعه هایی بوده که بیش از ۹۰ درصد بودجه خود را دریافت کرده است. می‌دانید در سال بیش از ٥٠٠ یا ٦٠٠ فیلم کوتاهی که در انجمن ساخته می‌شود،حاصل حمایت‌هایی است که از هنرجویان دفاتر مرتبط انجمن سینمای در سراسر کشور انجام می‌شود. اساسا این که این بودجه به قدر کفایت و ظرفیت فیلم سازان کوتاه نیست بنده هم موافق هستم؛ اما این که بود و نبود آن توفیری ندارد بی انصافی است. نقش سینمای جوان اساسا در تولید فیلم کوتاه و آموزش فیلمسازان در در سراسر کشور انکارناپذیر است خصوصا شهرهایی که عمدتا بی بهره از آموزشگاهای بخش خصوصی هستند.

به نظر می‌رسد پازل سازمان سینمایی برای رفع توقیف فیلم‌های مسئله دار و اکران آنها در حال تکمیل است. فیلم های توقیفی که اکران و یا عدم اکران هر کدام از آن ها برای نظام هزینه هایی را ایجاد می کند.
آنچه سازمان سینمایی موظف به انجام آن است، حتما برخورد مسئولانه با تولیدات آثارفرهنگی و هنری است. اگر اثری مغایرتی با اصول داشته باشد! اما چنانچه قابلیت اصلاح داشته باشد، پیشنهادات اصلاحی به صاحب اثر داده می‌شود و اگر امتناعی صورت گیرد یا اینکه امکان اصلاح نداشته باشد اجازه نمایش هم داده نخواهد شد.




استارت اصلاح موازی‌سازی‌های بودجه‌خوار ایوبی؟⇐محمدمهدی حیدریان بر تغییر روند فعالیت مدرسه ملی سینما تأکید کرد

سینماروزان: کاملا طبیعی هم به نظر می رسید موازی سازیهایی مانند راه اندازی بودجه خوار مدرسه ملی سینما در حالی که ده ها دانشکده و مدرسه سینمایی دولتی و خصوصی در کشور وجود دارد توسط رییس معزول سینما، در برنامه های مدیریت تازه سازمان سینمایی دچار اصلاح شود.

به گزارش سینماروزان محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی در تازه ترین گفتگوی خود با «مهر» ضمن خبر دادن از تغییر فعالیتهای مدرسه ملی سینما بیان داشته است: مدرسه ملی سینما جزو اولین مکان هایی بود که من به آنجا سر زدم و اتفاقا اولین جایی بود که برنامه آتی آن مشخص شد. در بازدیدی که داشتیم به دلیل اعلام سیاست هایمان برنامه این مکان و سهم مدرسه ملی سینما مشخص شد. ما به همین منظور یک کمیته تخصصی برای این امر اختصاص دادیم و این کمیته جلسات متعددی برگزار کرد که در این جلسات مدیرعامل خانه سینما، مشاور ارشد من، اعضای اصلی مدرسه و استادان مدرسه و… حضور داشتند. آنها در جلسات مختلف به جمع بندی رسیدند که در همین هفته نتیجه این جلسات را به ما ابلاغ می کنند که برنامه آتی مدرسه چگونه خواهد بود.

رییس سازمان سینمایی عنوان کرد: این مدرسه تغییراتی نسبت به فعالیت های گذشته خود خواهد داشت اما به کار خود با یک سمت و سوی مرتبط با سازمان سینمایی ادامه می دهد، به طور کلی از نظر ما در سازمان سینمایی بخش مستقل غیرمرتبط چیز اضافه ای است.

حیدریان در پایان گفت: بخش های سازمان سینمایی باید به همین سمت برود و برنامه های آنها با هم یک پیوستگی و هم افزایی داشته باشند که مدرسه ملی سینما هم یکی از آنها است.




دو روز بعد از انتشار خبر تعیین پرداخت خسارت ۱۵ میلیاردی به صاحبان «رستاخیز»⇐محمدمهدی حیدریان: هزینه اکران فیلمها کمتر از بایگانی کردن و پرداخت جریمه نقدی است!!!/آثار توقیفی را مجددا بررسی می‌کنیم

سینماروزان: دو روز پیش بود که با اشاره به شکایت دست اندرکاران فیلم توقیفی و در عین حال مجوزدار «رستاخیز» به دیوان عدالت اداری از تشکیل حکمیتی در سازمان سینمایی و تعیین پرداخت خسارت 15 میلیاردی به صاجبان فیلم خبر دادیم؛ خسارتی که گویا 1.5 میلیارد آن هم پرداخت شده است.(اینجا را بخوانید)

در همان خبر به این مسأله هم تأکید کردیم که از حالا به بعد راهی پیش روی دست اندرکاران فیلمهای مجوزدار توقیفی مانند «عصبانی نیستم» و «خانه دختر» باز شده تا حداقل خسارتی که به واسطه توقیف فیلم به آنها وارد شده دریافت دارند.

حالا محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی در گفتگو با «ایسنا» با اشاره به وضعیت فیلمهای مجوزدار توقیفی به صراحت از این گفته که هزینه اصلاح و اکران این فیلمها کمتر از هزینه بایگانی کردن و پرداخت جریمه نقدی است.

حیدریان درباره تعیین وضعیت فیلمهای توقیفی در مدت زمان باقیمانده تا پایان عمر دولت بیان داشت: برای آن سه چهار فیلمی که درباره آن‌ها بحث وجود دارد در چهار پنج ماه باقی‌مانده از دولت یازدهم بررسی دیگری انجام خواهیم داد و به نظرم باید از این تب و تابی که ممکن است ما را به سمت یک تصمیم غیرحرفه‌ای و غیرکارشناسی هل دهد، بگذریم. پس حتما باید آن‌ها را دوباره بازبینی کنیم و فکر می‌کنم اگر فیلمی برای نمایش دادن مشکل دارد هزینه اصلاح و اکران آن کمتر از هزینه روانی و بایگانی کردن آن در سینما و نیز پرداختن و نپرداختن نقدی به آن است. بنابراین راه اول را بیشتر می‌پسندم که فیلم‌ها اصلاح شوند و به نمایش در بیایند.

او گفت: جدا از این مصادیق این نکته را هم یادآوری کنم که ما در حوزه فرهنگ هستیم و با آثار فرهنگی سروکار داریم. باید در نظر داشته باشیم که این آثار با همه جامعه سروکار دارد پس بسیار مهم است که در چه شرایطی با مخاطب‌تان ارتباط برقرار می‌کنید. بسیاری از فیلم‌ها بوده‌اند که در 20- 30 سال گذشته بعد از دو سه سال، امکان اکران پیدا کرده و حتی جایزه گرفته‌اند یا مثلا فیلم‌هایی بوده‌اند که نتوانسته‌ایم آن‌ها را در تلویزیون پخش کنیم ولی بعد از چند سال به‌طور کامل در همان تلویزیون امکان نمایش پیدا کردند، بنابراین شرایط برای دریافت پیام خیلی مهم است و اگر مطمئن باشیم که پیام به اشتباه گرفته نمی‌شود و سوء‌تفاهمی هم ایجاد نمی‌شود می‌توان از آن استفاده کرد.

محمدمهدی حیدریان در پاسخ به این که با توجه به این توضیحات آیا دست‌کم در حوزه فیلم‌های توقیفی باید منتظر اتفاقی در چند ماه آینده بود؟ اظهار کرد: اتفاقی که حتما می‌افتد این است که این آثار دوباره بررسی می‌شوند و همچنین این‌که بررسی‌ها با این نگاه انجام خواهد شد که اگر بخش‌هایی از فیلم با دوباره گرفته شدن، آن اثر را بلامانع کند همین سیاست را دنبال کنیم. ضمن اینکه اگر فیلمی هم باشد که اشکال‌اش خیلی کلی‌تر از این بحث‌هاست حتما اعلام می‌کنیم و آن را در برزخ نگه نمی‌داریم تا تکلیف‌اش روشن باشد.




رضا میرکریمی با تکذیب گفته‌های حیدریان مبنی بر احتمال تجمیع دوباره جشنواره‌های فجر ادعا کرد⇐با حیدریان رفیق هستم/اگر خودم هم بخواهم به‌خاطر دوستانم نمی‌توانم جشنواره جهانی(؟) را رها کنم/رتبه جشنواره جهانی(؟) فجر قطعا از ۱۰ جشنواره جهانی درجه الف بالاتر است!!

سینماروزان: اظهارات اخیر محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی درباره تصمیم گیری مجدد پیرامون تجمیع مجدد جشنواره های ملی و جهانی فجر و تأکید بر آن که  تکلیف این مسأله ظرف ۲ ماه آینده مشخص می شود(اینجا را بخوانید) با واکنش رضا میرکریمی دبیر بخش بین الملل جشنواره فجر مواجه شد.

به گزارش سینماروزان میرکریمی در گفتگو با «ایسنا» اظهار کرد: من با آقای حیدریان جدا از بحث کاری رفیق هستم و در مذاکرات شفاهی چنین چیزی مطرح نشده است. با این حال از آنجا که هر دو ما در این روزها مشغولیت زیادی داریم، طبیعی است که موضوع را برای روزهای بعد نگه داریم تا درباره اندازه و شکل همکاری که مورد علاقه ایشان است صحبت کنیم.

وی تاکید کرد: اما آنچه من شنیدم این است که ایشان چنین نظری (ملحق شدن جشنواره بین‌الملل به بخش ملی) ندارند و احتمالا سوءتفاهم ایجاد شده است.

میرکریمی درباره اینکه آیا قصد خودش بر ادامه دبیری این جشنواره است، افزود: به نظرم این حرکت را باید ادامه دهیم و حتی اگر من هم بخواهم، نمی توانم بخاطر دوستانی که با کمک آن‌ها جشنواره برگزار شده و آبروی خود را گذاشته‌اند و نیز به اعتبار تیمی که همراهی‌ام کرده‌اند،کناره‌گیری کنم. بنابراین تا جایی که امکان و شرایطش وجود داشته باشد سعی می‌کنم جشنواره را به نقطه خوبی برسانم.

میرکریمی درباره حضور بازرسان فیاپف و ارزش‌گذاری و درجه‌بندی جشنواره جهانی فجر هم توضیح داد: این اتفاق یک پروسه چند ساله است و ما سال‌هاست که در فدراسیون جهانی فیاپف عضو هستیم. براین اساس آن‌ها طبق درخواست ما بازرس خود را فرستادند و تمام مولفه‌هایی که لازم بود چک شده است، یعنی این بازرس خودش به طور رندوم به سالن‌های مختلفی سر زده و با فیلمسازان داخلی و خارجی و تماشاگران گفت‌وگو کرده است.

او افزود: آن طور که از صحبت‌های این بازرس مشخص شده نتیجه کار این بوده است که جشنواره جهانی فجر در تراز خیلی خوبی قرار دارد، به طوری که حتی برایش غیرمنتظره بوده است، ولی اینکه در هیأت رئیسه فیاپف چه اتفاقی بیفتد مشخص نیست چون مثلا جشنواره فیلم پکن که سال‌هاست بسیار پرخرج برگزار می‌شود هنوز نتوانسته است هیچ گریدی (رتبه‌ای) بگیرد.با این حال ما این روند را شروع کرده‌ایم و آن را ادامه می‌دهیم و رایزنی هم می‌کنیم ولی اعتبار خود را از آنجا نمی‌گیریم بلکه آن را از کار خود کسب می‌کنیم.

وی در پاسخ به اینکه خودش چه پیش‌بینی‌ای از رتبه‌بندی جشنواره جهانی فجر دارد، گفت: اگر از من به عنوان کسی که فستیوال‌های مختلفی را دیده‌ام و حتی داور بوده‌ام بپرسید، می‌گویم که از جمع 15 فستیوال جهانی که گرید A دارند ما قطعا از 10 جشنواره، بالاتر هستیم یعنی بی‌شک از 10 مورد آن‌ها بالاتر هستیم.




توضیحات رییس سازمان سینمایی درباره یکی شدن جشنواره‌های ملی و جهانی(؟) فجر

سینماروزان: بخش بین الملل فجر در سومین سال برگزاری جداگانه از جشنواره فجر  و علیرغم بودجه میلیاردی که برایش صرف شده همچنان مواجه است با انتقاداتی که هدف اصلی یک جشنواره که باید رونمایی از محصولات دیده نشده باشد را زیر سوال می برند.

منتقدان معتقدند برگزاری جشنواره با بودجه هنگفت و بدون کارکرد در شرایطی که نه فقط سینما که کل جامعه درگیر مشکلات اقتصادی است، چندان منطقی نمی باشد و در همین جهت است که محمدمهدی حیدریان رییس تازه سازمان سینمایی این روزها مدام با این پرسش مواجه میشود که آیا فکری برای بازگشت بخش بین الملل به جشنواره فجر دارد؟

در یکی از تازه ترین اظهارنظرات در اینباره محمدمهدی حیدریان در پاسخ به سوال «سینماپرس» در خصوص اینکه آیا جشنواره فیلم فجر سال آینده نیز به صورت تفکیک شده بخش ملی و جهانی برگزار می شود یا خیر، بیان کرد: برای تصمیم گیری در این زمینه بسیار زود است. البته این را هم باید بگویم که بعد از پایان جشنواره فیلم فجر سال گذشته یک کمیته فنی تشکیل شده است که بررسی های لازم درباره چگونگی برگزاری جشنواره صورت گیرد. قطعا تغییرات و تفاوت هایی در جشنواره خواهیم داشت اما این که این تغییرات با تفکیک دو بخش ملی و جهانی همراه شود یا خیر ظرف ۲ ماه آینده مشخص می شود.

حیدریان در پایان در پاسخ به این پرسش که آیا محمد حیدری به عنوان دبیر جشنواره ملی فیلم فجر ابقا می شود، گفت: برنامه ها، سازمان و تشکیلات را معرفی می کند و سازمان نیز مدیر خود را معرفی می کند. باید دید ساز و کارهای جشنواره چه می شود و از چه بخش هایی تشکیل می شود تا برای آن مدیر مناسب انتخاب شود.




در بازدید از موسسه رسانه‌های تصویری رخ داد⇐حیدریان به‌جای طرح بدوی سینماسیار-متعلق به رییس معزول- بر توسعه «ویدیوی درخواستی» تأکید کرد

سینماروزان: بعد از انجمن سینمای جوانان ایران، دومین زیرمجموعه ای که محمدمهدی حیدریان برای بازدید انتخاب کرد موسسه رسانه های تصویری بود.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «نمایش خانگی» موسسه رسانه های تصویری که بعد از آزاد شدن ویدیو در ایران پا گرفت اصلی ترین وظیفه اش عرضه محصولات ویدیویی به شبکه خانگی بود؛ وظیفه ای که در سالهای اخیر و با قدرت گرفتن ویدیورسانه های خصوصی تقریبا کمرنگ شده است و به سمت برگزاری جشنواره ویدیویی یاس و البته کمک به فراگیری سامانه ویدیوی درخواستی(vod) رفته است.

حجت الله ایوبی رییس معزول سینما سعی زیادی کرد که با صرف هزینه ای قابل توجه راه اندازی سینماسیار که یک تکنولوژی متعلق به لااقل 4 دهه قبل است را به موسسه رسانه های تصویری منتقل کند و مصطفی ابطحی مدیر این موسسه هم در ماههای اخیر مدام درباره تلاشهایش برای سینماسیار سخن گفته است!

بازدید حیدریان از موسسه رسانه های تصویری نیز همراه شد با گفته های مدیر موسسه رسانه های تصویری درباره سینماسیار ولی جالب اینجاست که حیدریان در این بازدید کمترین صحبتی درباره سینماسیار نکرد و به جایش بر توسعه ویدیوی درخواستی که سامانه ای فراگیر و البته کاملا به‌روز است تأکید نمود.

حیدریان در این بازدید گفت: راه پیش رو در بخش VOD راهی طولانی تر و بسیار مثمرتر برای کل فعالیت های سینمایی بوده و نگاه من بیشتر به  این حوزه است و چشم امید را متوجه این VOD می کنمبازار اصلی صنعت تصویر که شعار ما تولید نهضت محتوا است اینجا بوده و لاغیر و الباقی بخش ها بازارک هایی است که باید تلاش کنند بخش VODرونق پیدا کند.


وی یادآور شد: سینماهای ما، سالن های ما و هر نوع عرضه دیگری که داریم مردم را علاقه مند می کنند که در این نوع محمل و راه های ارتباطی، آنچه که می خواهند پیدا و استفاده کنند لذا برنامه برای بخش VOD  بسیار مفصل است و باید با رعایت همه جوانب وایجاد تسهیلات برای کاربر به این مهم توجه ویژه داشت.


رییس سازمان سینمایی تاکید کرد: جلساتی را در هفته های آتی به ترتیب اولویت مسائل از جمله موانع قانونی در بخش VODبرگزار کنیم تا به موضوع حمایت ها برسیم و سازکار اجرایی تعیین شود. در جلسات کاری آتی، بسته VODرا نهایی خواهیم کرد  و سیاست های کلی را متناسب با جهت این فعالیت ها و کم و کیف آن تدوین کنیم.