1

حمله همه جانبه رسانه شبه اصولگرا به احمدرضا درویش و محمدمهدی حیدریان⇐آقای درویش در ایران زندگی نمی‌کند و از بدیهیات بی اطلاع است؟/اگر در نظام پهلوی، روحانیت چنین گاردی نسبت به فیلمی همچون “رستاخیز” داشت، نظام شاهنشاهی جرأت اکرانش را داشت؟/وقتی حتی آیت الله سیستانی هم صریحا اعلام کرده در جریان ساخت “رستاخیز” نبوده پس چرا درویش به صراحت نام مرجع تقلید حامی “رستاخیز” را اعلام نمی کند؟/وقتی  درویش جرات ندارد به صراحت بگوید: «نظر مراجع اهمیتی ندارد و باید فیلم اکران شود؟!»، چرا توقع دارد دولت جرأت عملی کردن چنین اقدامی را داشته باشد؟!/چرا سازمان بازرسی سراغ محمدمهدی حیدریان رئیس پیشین سازمان سینمایی نرفته تا بپرسد با چه استدلالی بابت ۶۰درصد “رستاخیز” نزدیک به ۱۷میلیارد به صاحبان فیلم پرداخت شده؟!/ چرا درویش و همکارانش به جای آنکه بابت مسئولیت حقوقی انتشار نسخه عربی “رستاخیز” تحت تعقیب قرار بگیرند، در مقام طلبکار و مدعی ظاهر شده‌اند؟/چرا کپی رایت بین الملل “رستاخیز” را ثبت نکرده بودند؟/چرا سازمان سینمایی از سازندگان این فیلم بابت انتشار این فیلم و عدم حفافظت از امانتی که در اختیار داشته‌اند و منجر به تضییع ۱۷ میلیارد تومان از بیت المال شده، شکایت نکرده‌اند؟!

سینماروزان: بلاتکلیفی شش ساله فیلم “رستاخیز” و به دنبالش قاچاق نسخه عربی فیلم احمدرضا درویش را واداشت که بعد از صدور بیانیه هایی درباره ماجرای گریبانگیر فیلمش روی آنتن زنده شبکه سه به انتقاد از مدیران اعتدال بپردازد که نتوانستند شرایط اکران “رستاخیز” را فراهم کنند.

رسانه شبه اصولگرای “تابناک” با نقد حرفهای درویش حملات تندی را کرده هم به او و هم به آنهایی که بابت خرید 60درصد از سهام این فیلم توقیفی هزینه ای بالا برای بیت المال ایجاد کردند.

متن گزارش تابناک را بخوانید:

احمدرضا درویش پس از یک دوره سکوت همزمان با پرداخت رقم‌های نجومی از سوی سازمان سینمایی به مالکین این فیلم در قالب خرید مالکیت این فیلم و انتشار نسخه‌ای از این فیلم در یوتیوب پس از پرداخت این رقم سنگین، در برنامه هفت حضور یافت و به همراه برخی دیگر ادعاهایی مطرح کرد که قابلیت نقد جدی دارد؛ ادعاهایی که می‌توانست با حضور یک منتقد مسلط به موضوع به چالش کشیده شود اما در تریبون یک طرفه بیان و به نوعی جای طلبکار و بدهکار عوض شد.

 فیلم سینمایی «رستاخیز» آخرین ساخته احمدرضا درویش ـ که از مقطع تاریخی مرگ معاویه تا شهادت امام حسین (ع) در روز عاشورا را روایت می‌کند ـ پس از یک دوره طولانی توقیف، از یک هفته پیش در یک کانال عربی یوتیوب منتشر شد و بلافاصله در کانال‌های تلگرامی و دیگر بسترهای مجازی، این نسخه بارگذاری و دسترسی عمومی‌تر برای آن فراهم شده است. نسخه قاچاق منتشر شده از کیفیت بالایی برخوردار است و به زبان عربی دوبله شده و درباره منشأ انتشار  آن گمانه‌های متفاوتی مطرح می‌شود.

انتشار این نسخه با پیگیری حقوقی بنیاد سینمایی فارابی به عنوان مالک 60 درصد آن همراه شد و سکوت احمدرضا درویش که پس از شروع پرداخت رقم کلان از سوی دولت با مالکان این فیلم شروع شده بود نیز شکسته و او با صدور بیانیه‌ای در مقام طلبکار ظاهر شد. اتفاق عجیب اما حضور این کارگردان در برنامه «هفت» و ارائه تریبون یک طرفه به او بود که با طرح‌های ادعاهایی پیش رفت.

سالن اصلی برج میلاد، از ساعت 10:05 روز 16 بهمن 1392 فیلم رستاخیز میزان نمایش فیلم سینمایی رستاخیز بود؛ نخستین اکران برای اهالی رسانه و منتقدین در پنجمین روز جشنواره فیلم فجر. پس از نمایش چهره حضرت عباس در فیلم، تماس‌ها با حجت الله ایوبی رئیس وقت سازمان سینمایی شروع شد و همان گونه که انتظار می‌رفت با مسئولین ارشد کشور نیز تماس گرفتند و به شدت نسبت به این اتفاق انتقاد کردند و با لحن قاطع با اکران این فیلم مخالفت کردند. واکنش دولت چه می‌توانست باشد؟

چالش اصلی برای اکران فیلم رستاخیز، به تصویر کشیدن چهره حضرت عباس (ع) در دقایق فراوانی از این فیلم است. پرسش اساسی این است که چرا امام حسین (ع) به تصویر کشیده نشده است؟! آیا برای اولی مجوزی از سوی مراجع صادر شده بود و برای دومی مجوز وجود نداشت؟ پاسخ منفی است. اساساً مشخص بود که نمایش چهره حضرت عباس (ع) با مخالف مراجع همراه است و این امر بدیهی می‌توانست در زمان ساخت فیلم رعایت شود. البته درویش به گونه‌ای مبهم در این زمینه سخن گفت و پاشنه آشیل عدم نمایش فیلمش را پوشش داد.

احمدرضا درویش در «هفت» گفت: «فیلم با سرمایه گذاری سرمایه گذارانی از دو کشور ساخته شد. ما برای اینکه فیلم را بر مبانی تاریخی و فقهی صریح حرکت کنیم، زمینه اعتماد یکی از مراجع بزرگ جهان شیعه را جلب کردیم. آن تشکیلات آکوا فالز که شرکت هستند در فیلم، بخش بین الملل یکی از مراجع بزرگ جهان است، در سرمایه گذاری فیلم مشارکت کردند و در واقع فیلم متبرک به وجوهاتی شد که مردم به مراجع محترم می‌پردازند. از این نظر که هم فیلم بتواند متبرک شود و هم در حوزه تاریخی و مشورتی بتواند تضمین بدهد و درست حرکت کند.» این مرجع تقلید که درویش از او نام نمی‌برد کیست و چرا به صراحت نامش برده نمی‌شود؟

اگر منظور از ان مرجع تقلید بزرگ جهان شیعه، آیت الله سیستانی است که ایشان در استفتایی صراحتاً تأکید کرده‌اند، در جریان ساخت این فیلم نبوده و فیلمنامه را تأیید نکرده‌اند. اگر منظور شخص دیگری است و حتی یکی از مراجع شیعه مطرح از این فیلم حمایت کرده، بهتر است درویش این موضوع را بیان کند.

درویش در بخشی دیگر از اظهارات خود در هفت گفت: «آن چیزی که باعث شده من صبر پیشه کنم، یک نصیحت است. یک توصیه است و یک امر بزرگ است که برای من احترامش از اوجب واجبات است. یک کسی در ملاقات حضوری. بنده را احضار کرده در همان یک هفته اول که فیلم از اکران پایین کشیده است. حرف‌های به من زده ایشان و به من یک جمله فرمودند: شما به خداوند توکل کن و بر باور خودت ایستادگی کن. ایشان مقام معظم رهبری بودند. من خدمت ایشان رسیدم. موضوع را مطرح کردم. ما بر اساس فتوای رهبری عمل کردیم. ما بر اساس فتوای ولی فقیه عمل کردیم… در این چهار سال برای من عجیب است مسئولین فرهنگی کشور که از استفتای رهبری و از ملاقات من خبر داشتند. من امروز دارم این را رسانه‌ای می‌کنم… من این را هیچ‌جا رسانه‌ای نکردم، برای اینکه نمی‌خواستم از رهبری خرج شود… ولی من را به جایی رساندند که…»

درویش از فتوای رهبر انقلاب سخن می‌گوید، در حالی که رهبری یک فتوای کلی صادر کردند و در آن تأیید بر نمایش چهره حضرت معصومین در «فیلم» یا نمایش چهره حضرت عباس نکرده‌اند. این واضح است که اگر چنین امری ممکن بود میرباقری چهره حضرت علی (ع) و چهره حضرت عباس (ع) را در سریال‌هایش به نمایش می‌گذاشت؛ اما چنین اتفاقی رخ نداد و اگر کسی بگوید موضع تشیع را در این زمینه نمی‌داند، باید نسبت به صداقت در اظهاراتش شک کرد.

از سوی دیگر، علاوه بر آنکه ولی فقیه هیچ حکم صریحی در مشروعیت نمایش صادر نکرده‌اند -که اگر صادر شده بود، فیلم علی‌رغم مخالف سایر علما اکران می‌شد- دیگر مراجع با این فیلم مخالف هستند. آیت الله وحید خراسانی، آیت الله صافی گلپایگانی و آیت الله مکارم شیرازی تأکید کرده‌اند حتی تماشای این فیلم نیز جایز نیست! آیت الله سیستانی نیز حاضر به تایید این فیلم نشده‌اند.

منوچهر محمدی در این برنامه هفت تعبیر عجیبی به کار برد و گفت: «ناهیان رستاخیز. کسانی که نمایش رستاخیز را نهی کردند، قطعاً باید در روز محشر در محضر باری تعالی جواب دهند.» این ناهیان چه کسانی هستند؟ مراجع تقلید! نه در نظامی که مشروعیت آن برآمده از دین است، بلکه اگر در نظام پهلوی نیز روحانیت چنین گاردی نسبت به یک فیلم سینمایی می‌شد، نظام شاهنشاهی اجازه اکران آن فیلم را می‌داد یا جرأت اکرانش را داشت؟! آقای درویش در ایران زندگی نمی‌کند و از بدیهیات بی اطلاع است؟

احمدرضا درویش در این برنامه می‌گوید، علی جنتی وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همکارانش را در وزارت فرهنگ و ارشاد به دست بریده حضرت عباس حواله که جواب آنها را می‌دهد و آنها جواب نیز گرفته‌اند؛ اما آیا واقعاً جنتی و وزرای بعدی فرهنگ و ارشاد اسلامی دست روی دست گذاشتند و درویش را با فیلمش تنها گذاشتند؟ قطعاً چنین نیست و روایتی که این کارگردان بیان می‌کند، غیرمنصفانه است.

با وجود آنکه مشخص بود نمی‌توان چهره حضرت عباس را نشان داد و وزارت فرهنگ و ارشاد می‌توانست این فیلم را مثل دیگر آثار توقیف کند و به اعتراضات کارگردانش نیز وقعی ننهد، پس از مشخص شدن مخالفت صریح مراجع با اکران این فیلم، حجت الله ایوبی، علیرضا رضاداد (دبیر وقت جشنواره فیلم فجر) و برخی دیگر از مسئولان ارشاد به ملاقات مراجع رفتند و سعی کردند مراجع تقلیدی که ایشان را پذیرا شدند قانع کنند؛ اما این مراجع از جمله آیت الله مکارم در نهایت با نمایش چهره حضرت عباس (ع) چه در آن جلسات خصوصی و چه به صورت عمومی موافقت نکردند.

این موضوع به جلسه هیأت دولت نیز کشید و دقایق طولانی از نشست هیأت دولت با حضور شخص رئیس جمهور به بحث درباره این فیلم پرداخته شد؛ اما وقتی مراجع تقلید به صراحت مخالف نمایش چهره حضرت عباس هستند و فتوایی به صراحت مبنی بر نمایش چهره حضرت عباس در فیلم و سریال از سوی مراجع بالادستی نیز صادر نمی‌شود، چگونه توقع داریم دولت یا حسن روحانی مقابل مراجع تقلید بایستند و این فیلم را اکران کنند؟! آیا درخواست چنین اقدام انتحاری از سوی نظام یا دولت منطقی است؟ وقتی آقای درویش جرات ندارد به صراحت این درخواست را مطرح کند و بگوید: «نظر مراجع اهمیتی ندارد و باید فیلم اکران شود؟!»، چرا توقع دارد دولت جرات عملی کردن چنین اقدامی را داشته باشد؟!

با وجود آن، به واسطه برخی توصیه‌ها، مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اقدام به اکران این فیلم کردند اما این اکران بی حاشیه نبود. همزمان با نخستین اکران این فیلم در 24 تیر 1394 گروهی مقابل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سینما شکوفه اعتراض کردند و یکی از زنان معترض اقدام به قمه زنی در این جمع کرد. مسئولان و سازندگان این فیلم سینمایی نیز مورد تهدید قرار گرفتند. جو به حدی ملتهب شد که مسئولان سازمان سینمایی تا تصمیم گیری درباره این فیلم با در نظر گرفتن ملاحظات امنیتی، دستور توقف اکران این فیلم را دادند و در نهایت اساساً اکران فیلم ناممکن شد.

همان روز و در اوج این اعتراضات خیابانی، علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد وقت حجت الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی وقت را به اتاقش فرامی‌خواند و از او می‌پرسد که مگر آقای درویش نگفته که فتاوای سه تن از مراجع از جمله یکی از مراجع مهم قم را دارد؟ ایوبی تایید می‌کند. جنتی دفتر آن مرجع تقلید را می‌گیرد و پسر آن مرجع تقلید می‌گوید که ایشان می‌گوید اگر این فیلم اکران شود، عمامه بر زمین می‌کوبم، کفن می‌پوشم و روز عید فطر پابرهنه به همراه مقلدینم به خیابان می‌آیم!

دولت به واسطه صدور پروانه نمایش یک فیلم سینمایی با موضوع قیام عاشورا از سوی گروه‌های مذهبی در معرض اتهام اقدام علیه تشیع قرار گرفت! علاوه بر مراجع تقلید شماری از مداحان دارای پایگاه مردمی در هیأت‌های مذهبی و یا در قالب نگارش نامه‌هایی با لحن تند نسبت به اکران این فیلم اعتراض کردند. شماری از روحانیون در یادداشت‌هایی، اشکالات اساسی به محتوای فیلم وارد کردند و گفتند، این فیلم تطابق با حادثه عاشورا ندارد و بحث را فراتر از نمایش چهره حضرت عباس بردند.

در این شرایط دولت باید مجدداً دستور نمایش فیلمی را درباره امام حسین (ع) می‌داد که اگر اکران می‌شد، متهم به حمله به ارزش‌های شیعی می‌شد و اگر اکران نمی‌شد از سوی کارگردانش به دست بریده حضرت عباس حواله داده می‌شد! البته فقط این مسئله نبود و نگرانی‌هایی درباره رفتارهایی از جنس همان قمه زنی نسبت به سازندگان یا مسئولان سینمایی وجود داشت و بعید نبود برخی متعصبین دست به اقداماتی بزنند که اصل اکران این فیلم را یک بحث حاشیه‌ای نماید!

در اواخر دوران حضور حجت الله ایوبی رئیس پیشین سازمان سینمایی، ابتدا شایعه پرداخت 13 میلیارد تومان به سازندگان این فیلم مطرح شد. تهیه کننده این فیلم چنین پرداختی را تکذیب کرد. رئیس وقت سازمان سینمایی در نشست‌‌های خصوصی این رقم را تأیید کرد؛ اما گفت زیر بار پرداخت چنین رقمی نمی‌رود، چرا که این رقم منطقی نیست. مگر «رستاخیز» -با تجربه فیلم‌های پیشین از جمله موفقیت‌ترین‌شان در اکران یعنی فیلم «محمد»- چقدر ظرفیت فروش در اکران عمومی داشت که 13 میلیارد تومان بابت 60 درصد آن توسط سازمان سینمایی پرداخت شود و مشکل سازندگان فیلم رفع شود؟!

در دوره محمدمهدی حیدریان این قرارداد عجیب امضا شد و بنابراین، سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکنون بابت 60 درصد این فیلم هفده میلیارد تومان وجه نقد رایج مملکت را پرداخت کرده است! آیا ارزش این فیلم 28 میلیارد تومان در نظر گرفته شده که 60 درصد آن، معادل 17 میلیارد تصور شده است؟ مگر تصور می‌شد این فیلم در اکران عمومی چند میلیارد تومان بفروشد که برای 60 درصد رایت این فیلم 17 میلیارد تومان پرداخت شد؟ چرا سازمان بازرسی سراغ حیدریان رئیس پیشین سازمان سینمایی نرفته تا بپرسد با چه استدلالی با چنین درخواستی که سلفش به رضایت نداده بودند، موافقت کرده است؟!

برای بازگشت همین هفده میلیارد تومان با در نظر گرفتن سهم 60 درصد سازمان سینمایی از فروش (متناسب با سهمش از فیلم) رستاخیز باید بیش از 84 میلیارد تومان می‌فروخت تا حدود 28 میلیارد تومان آن به عنوان درآمد فیلم به سازندگان می‌رسید (حدود 33 تا 35 درصد قیمت بلیت به مالکین فیلم می‌رسد و مابقی سهم سالن سینما، پخش و… است) و در نهایت از این حدود 51 میلیارد حدود 17 میلیارد به عنوان سهم دولت به بیت المال بازمی‌گشت. آیا این فیلم ظرفیت 84 میلیارد تومان فروش را داشت؟! واضح است که نداشت. پس چرا از منابع دولت 17 میلیارد تومان منابع مملکت به سازندگان رستاخیز رسید؟!

با این بودجه سازمان سینمایی که دقیقاً از محل «منابع تولید» در چند سال اخیر بنیاد سینمایی فارابی و مؤسسه رسانه‌های تصویری تامین شد، چند فیلم سینمایی در ایران قابل تولید بود؟! یکی از دلایلی که دست سازمان سینمایی در تامین بودجه برای سایر پروژه‌های سینمایی طی چند سال اخیر بسته بود، چاه ویل «رستاخیز» بود که به 17 میلیارد رسیده و امیدواریم در واکنش به اظهارات درویش به 20 یا 30 میلیارد تومان نرسد! وقتی آقای درویش از راهزنی فرهنگی سخن می‌گوید، دقیقاً از چه سخن می‌گوید؟!

«تدارک بسیار وسیعی در عرصه بین المللی دیده شده بود تا فیلم به دست مظلومین شیعه در آفریقا و چین برسد، در پاکستان، هندوستان و جاهای مختلف دنیا. فیلم به سه زبان عربی، فرانسوی، آذری دوبله شد و زیرنویس. انواع و اقسام ابتکارات، قراردادها، توافق نامه‌های داخلی و خارجی… حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی توزیع ملی این فیلم را در سطح کشور برعهده گرفت. اشاره به اینها به این دلیل است که این فیلم زیرزمینی ساخته نشد…» این بخشی از اشاره درویش به تدارک برای اکران بین المللی رستاخیز بود که در ادامه با گلایه نسبت به توقیف فیلم در داخل ایران بدون اطلاع او همراه شد.

اکنون باید این پرسش را مطرح کرد که چرا این فیلم از شانزدهم بهمن 1392 که در جشنواره فجر رونمایی شد، تاکنون اکران بین المللی نشده است؟! چه چیزی مانع شده که این فیلم در سطح بین المللی اکران شود و مردم به تماشای این اثر بنشینند؟! خیلی واضح است که این اقدام مانعی نداشته و اگر واقعاً سازندگان این فیلم به دنبال اکران این فیلم بودند، می‌توانستند اکران بین المللی را بدون توجه به اکران داخلی پیش ببرند. اصغر فرهادی شماری از فیلم‌هایش را ابتدا در خارج از ایران و سپس با فراهم شدن شرایط در ایران اکران کرده و مجید مجیدی نیز آخرین ساخته‌اش را ابتدا در هند و سپس در ایران اکران کرد.

آیا اساساً زمینه فروش گسترده بین المللی برای این فیلم وجود داشت؟ اگر چنین است که چرا این اتفاق رخ نداد و فیلم نگه داشته شد و در نهایت به شکلی مشکوک پس از دریافت رقمی نجومی از سازمان سینمایی، به زبان عربی منتشر شد؟ اکنون مقصر اینکه این فیلم در سطح بین المللی اکران نشده نیز متولیان داخلی هستند یا درویش و مالکان که چند سال فیلم را نگه داشتند و چانه زنی برای دریافت رقمی نجومی از دولت را در قالب فروش رایت فیلم به دولت پیش بردند؟! آیا اگر این فیلم اکران می‌شد و در دنیا فروش اندکی داشت یا اساساً استقبال بین المللی موفقی نمی‌شد، باز هم می‌شد رایت داخلی فیلم را به این قیمت به سازمان سینمایی فروخت؟!

نسخه فیلم رستاخیز توسط هر شخصی منتشر شده باشد، مسئولیت آن بر عهده سازندگان فیلم است، چرا که مسئولیت حفظ امنیت این نسخه بر عهده آنها بوده است. درویش و همکارانش که امروز باید پاسخگو باشند که چرا مراقبت نکرده‌اند تا فیلمی که بابت 60 درصدش، 17 میلیارد تومان از بودجه این مملکت را دریافت کرده‌اند، سر از یوتیوب در نیاورد و چرا امروز به جای آنکه بابت مسئولیت حقوقی این موضوع تحت تعقیب قرار بگیرند، در مقام طلبکار و مدعی ظاهر شده‌اند؟ چرا سازمان سینمایی از سازندگان این فیلم بابت انتشار این فیلم و عدم حفافظت از امانتی که در اختیار داشته‌اند و منجر به تضییع 17 میلیارد تومان از بیت المال شده، شکایت نکرده‌اند؟!

چرا بلافاصله پس از انتشار این فیلم در یوتیوب، عوامل آن دست به کار نشدند و در چند دقیقه زمینه حذف آن را فراهم نکردند؟! مگر با توجه به زمینه سازی برای اکران بین المللی این فیلم، این اثر در سطح بین الملل ثبت نشده بود و کپی رایت نداشت؟! منوچهر محمدی در بخشی از این برنامه تاکید کرد که با 10 تا 15 هزار دلار امکان ثبت بین المللی فیلم برای عدم امکان چنین اتفاقی وجود داشت اما احمدرضا از این موضوع گذشت و پاسخ نداد چرا کپی رایت چنین فیلم ثبت نشده بود و پس از عرضه در یوتیوب نیز اقدام سریعی برای حذف در ساعت اولیه رخ نداد؟

یا این تعلل اتفاقی بود یا دوستان با توجه به هفده میلیاردی که گرفته بودند، برای پیگیری کم انگیزه بودند؟! مزرعه‌ای که امروز می‌سوزد برخلاف گفته درویش، رستاخیز نیست که این فیلم امروز در فضای مجازی به لطف دست‌های پنهان منتشر شده و عجیب اینکه زبان فارسی نیز منتشر نشده است! مزرعه‌ای که امروز در حال سوختن است، منابع عمومی بودجه است که این طور دود می‌شود و هوا می‌رود!




تحلیل رسانه اصولگرا بر کارنامه مدیران سینمایی اعتدال⇐رییس معزول، جشنواره را دوپاره کرد! رییس بازنشسته، حرف‌درمانی کرد! رییس چندشغله  هم مشغول کارآموزی است!!

سینماروزان: سازمان سینمایی در دو دولت اعتدال تا اینجا سه رییس سینمایی را به خود دیده است؛ حجت ایوبی که در آستانه انتخابات96 حذف شد، محمدمهدی حیدریان که به دلیل بازنشستگی، ریاست آشکارا(!) بر سازمان را از دست داد و حسین انتظامی رییس فعلی که درگیریهایی غیرسینمایی نظیر ریاست کارگروهی ساماندهی کاغذ(!!) را برعهده دارد.

جواد محرمی دبیر سرویس فرهنگی روزنامه اصولگرای «جوان» در تحلیلی بر کارنامه سه مدیر سینمایی اعتدال برخی از نقاط ضعف کارنامه هر سه مدیر را برشمرده است.

متن تحلیل محرمی در «جوان» را بخوانید:

دوستی درباره تجربه کار در یک رسانه که مدیرانش هراز چندگاهی جای خود را به دیگری می‌دادند می‌گفت تقریباً هر مدیر تازه واردی برای اینکه ثابت کند آمده تا تغییر ایجاد کند و مشتاق بود خیلی زود زیردستانش این تغییرات را لمس کنند و به زعم آن‌ها در دل بگویند چه آدم با عرضه‌ای است اولین جایی را که مشمول تغییر می‌کرد ظواهر تحریریه بود؛ یکی در بدو ورود همه مانیتور‌ها را تعویض می‌کرد، دیگری جای میزو و صندلی‌ها را عوض می‌کرد، دیگری تصمیم می‌گرفت رنگ دیوار‌ها را مثلاً از سبز به آبی تبدیل کند و تنها چیزی که ارتقا پیدا نمی‌کرد و اتفاقا تحلیل هم می‌رفت بازدهی وظایف و تکالیفی بود که برای آن مجموعه تعریف شده بود. حالا وضعیت سازمان سینمایی هم تقریبا به همین مثال شبیه شده است.
رئیس اسبق معزول این سازمان مهم‌ترین جشنواره هنری کشور را دوپاره می‌کند، مدیر بازنشسته بعدی می‌آید و از مدیریت سیستماتیک سخن می‌گوید و صرفا نظاره‌گر امور است تا جای خود را به دیگری بدهد و پس از مدتی فقط و فقط حرف‌درمانی کردن جای خود را به رئیس دیگری می‌دهد که اتفاقا چند شغله است و او هم تازه آمده تا به اصطلاح در این حوزه کارآموزی کند و سینما را یاد بگیرد تا این دوسال باقی مانده دولت دوازدهم هم به سرآید. 
مواجهه سازمان سینمایی با جشنواره فجر دقیقا حاکم بودن همین وضعیت را نشان می‌دهد. تجمیع جشنواره ملی و جهانی فجر موضوعی بود که حسین انتظامی در روز‌های آغازین سرپرستی سازمان سینمایی اشاره‌ای تلویحی به آن کرد، اما از آن زمان تا حالا به کلی درباره آن سکوت اختیار کرده و موضعی نگرفته است.
همین بی‌موضع بودن خود منجر به دامن زدن شایعات می‌شود چراکه در فضای ابهام آلود وقتی آن‌ها که مسئولیت دارند ساکتند شایعات قوت می‌گیرند. در واقع سازمان سینمایی خود را در وضعیتی قرار داده که پس از گذر زمانی طولانی هنوز برای اتخاذ یک تصمیم برای دخل و تصرف در ظواهر یک موضوع عاجز نشان می‌دهد. بعد سؤال این است که چقدر می‌توان درباره تغییرات ماهوی و راهبردی عمیق و راهگشا به سود ارتقای سینمای ایران در این دو سال باقی مانده انتظار داشت. تا کی قرار است سازمان سینمایی خود را درگیر ظواهری مانند شفاف‌سازی کند و سر اهالی رسانه و سینما را با طرح این مباحث گرم نماید. آیا مسئله اصلی و مهم سینمای ایران شفاف‌سازی است یا می‌طلبد این مسئله به عنوان یک اقدام فرعی که در هر سیستم دولتی می‌تواند یک ضرورت باشد در حد و اندازه خودش مطرح شود.
الان مدت‌هاست که اصحاب رسانه و به طور کلی جامعه سینمایی کشور حرفی مهم و اساسی از زبان رئیس سازمان سینمایی نشنیده‌اند و مدام موضوع شفاف‌سازی مالی مطرح می‌شود، بماند که همین موضوع نیز ابهامات و سؤالات زیادی را به همراه دارد که برای مثال چرا باید فلان مبلغ هنگفت برای فلان اتفاق ساده هزینه شود. واقع مطلب این است که متولی سینما در کشور سازمان سینمایی است و وظایف و تکالیف این سازمان نیز معلوم و مشخص است.
جناب انتظامی! دقیقا چه زمانی قرار است برنامه‌های مهمی که منجر به تصمیمات مهم در این سازمان می‌شود را برای جامعه سینمایی کشور تبیین کنند و آن‌هایی را که هر روز در رسانه‌های مختلف انتقاد‌های بحقی به وضعیت سینمای ایران دارند را دست کم با حرف‌های قشنگ امیدوار کنند! واضح است که هیچ کس به دنبال حرف‌درمانی نیست، اما جناب انتظامی حتی در این وادی نیز تخصصی از خود نشان نمی‌دهند تا دست کم با حرف‌های ایشان سر سینمایی‌ها برای مدتی گرم شود؛ کاری که حجت‌الله ایوبی خوب از عهده آن برمی‌آمد و در هر جلسه و بزمی شعری مربوط یا نامربوط قرائت می‌کرد و وعده‌ای سرخرمن حواله مستمعان می‌نمود. 
مدیر اسبق در ماه‌های منتهی به پایان مدیریتش دست کم برای شیرین شدن دهان هم که شده از سینمای امید یاد می‌کرد، اما در این ماه‌ها دریغ از یک حرف حساب برای سینما. به نظر می‌رسد حسین انتظامی به دنبال همان اقدام ویترینی است که یک تغییر شکلی را رقم بزند، آن هم چیزی نیست جز تلفیق دوباره جشنواره‌های فجر و جهانی، اما از آنجا که تیم قدرتمند رضا میرکریمی مخالف آن است و برای خود دلایل سفت و سختی هم دارد فعلا وضعیت برای این تصمیم‌گیری در حال تعلیق است.
پس باید گفت خوب است آقای انتظامی فعلا به همان بحث شفافیت سرگرم باشند تا جشنواره فجر امسال هم تمام بیاید و برود و علی برکت الله، پس از آن تا پایان عمر دولت دوازدهم هم چیز زیادی باقی نمانده. به هر حال کجای این دولت کار عمیق، حساب شده و دقیق انجام شده که انتظار داریم در حوزه فرهنگ و سینما انجام شود.




پیش چشم حسین انتظامی رخ داده؟⇐صدور پروانه سینمایی برای فیلمی ویدیویی!+ثبت قرارداد این فیلم برای اکران عیدفطر در سرگروهی منسوب به خویشاوند حیدریان!؟

سینماروزان: در هفته های اخیر کم نبوده اند صاحبان فیلمهایی تولیدشده با پروانه ویدیویی که وقتی برای دریافت پروانه نمایش سینمایی اقدام کرده اند با این واکنش اداره نظارت مواجه شده اند که حتی اگر پروانه سینمایی بگیرند چاره ای ندارند که یا در ماه رمضان یا بازه زمانی پس از جشنواره روی پرده بروند.

در این اوضاع اینکه به ناگاه قرارداد اکران فیلم “نیوکاسل” برای اکران عیدفطر در گروه باغ کتاب( به مدیریت سعید طباطبایی از خویشاوندان محمدمهدی حیدریان) ثبت میشود جای سوال دارد.

“نیوکاسل” سه سال قبل با پروانه ویدیویی(و به روایتی بدون پروانه؟) تولید شد و حتی اگر کیفیتش آن قدر بالا بوده که حائز پروانه سینمایی باشد، نباید در گل سرسبد اکران که عیدفطر باشد روی پرده برود آن هم در شرایطی که ده ها فیلم تحسین شده سینمایی که در جشنواره های فجر دو سال اخیر هم حضور داشتند ماههاست پشت خط اکرانند.

چطور شده برای “نیوکاسل” پروانه سینمایی صادر شده؟ آن هم به تهیه کنندگی علی آشتیانی پور از نزدیکان مدیرعامل خانه سینما و دست راست ایشان در نظارت بر شمارش آرای مردمی جشنواره؟؟

آشتیانی پور چندیست پخشی به نام “آفرین فیلم” را هم راه انداخته. پخشی که گفته میشود سعید طباطبایی هم در آن شراکت دارد؟!

سوال، ساده تر از ساده ترین مسائل حساب دیفرانسیل است. چگونه “نیوکاسل” به تهیه کنندگی علی آشتیانی پور پروانه سینمایی گرفته و چطور بالفور به اکران پرطرفدار عیدفطر در سرگروهی منسوب به قوم و خویش حیدریان رسیده؟؟

سینماروزان آماده است پاسخ مقامات بالادستی سینما درباره این سوال کلیدی را بی سانسور منعکس کند تا سینماگران مستقل بیش از اینها احساس غربت نکنند.




واکنش حیدریان به اینکه علیرغم بازنشستگی، همچنان نفر اول تصمیم ساز سینماست⇐فقط تجربه چهل ساله خود را در اختیار حسین انتظامی قرار میدهم!!⇔پرسش: اگر قرار به مدیریت بر مدار تجربیات چهل ساله ایشان است، چه نیازی بود به تغییر مدیریت سینما؟؟؟

سینماروزان: پنج ماه بعد از حضور حسین انتظامی در مقام سرپرست سینما شایعاتی پررنگ درباره نقش محمدمهدی حیدریان در تصمیم سازیهای سینمایی وجود دارد.

به گزارش سینماروزان حیدریان در واکنش به این شایعات مدعیست که تنها تجربیات 40 ساله خود را در اختیار سرپرست سینما قرار میدهد ولی نمیگوید اگر قرار به حرکت بر همان منوال چهل ساله بوده چه نیازی بوده به تغییر در مدیریت سینما؟؟

محمدمهدی حیدریان رییس سابق سازمان سینمایی درباره صحبت هایی مبنی بر اینکه با وجود رفتن او از سازمان سینمایی ولی هنوز در مسایل مدیریتی سینما تصمیم گیرنده است به “صبا” گفت: اگر این حرف ها که من تا این حد در مسایل سینمایی تصمیم گیرنده هستم از داخل خانواده سینما بیرون آمده است حرف های خام و نپخته ای است.

وی با اشاره به چندین دهه فعالیتش در سینما و تصویر بیان کرد: حدود ۴۰ سال است که در سینما و بخش های مختلف صنعت تصویر حضور دارم و فعالیت کنونی ام در سینمای ایران در ادامه همان ۴۰ سال است.

رییس سابق سازمان سینمایی ادامه داد: اکنون به عنوان مشاور وزیر فرهنگ و  ارشاد اسلامی و همکار رییس وقت سازمان سینمایی حضور دارم. حسین انتظامی رییس سازمان سینمایی یکی از دوستان نزدیک و قدیم من است و به او قول داده ام هر کجا که لازم است تجربه ۴۰ ساله خود در سینما را در اختیار او قرار دهم.

حیدریان تصریح کرد: اگر بخواهیم نگاهی درست به عنوان کنونی من داشته باشیم در اختیار گذاشتن تجربه به وزیر فرهنگ و ارشاد و رییس سازمان سینمایی بهترین عنوان است.

مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: نه سازمان نیازی به حضور مستقیم من در تصمیمات سینمایی دارد و نه اینکه من چنین وظیفه و تمایلی دارم البته نیازی هم به حضور و تصمیم گیری من نیست و سازمان ساز و کار و استقلال خودش را دارد.

وی درباره نحوه حضورش در جلسات سازمان سینمایی بیان کرد: به عنوان مشاور فقط در برخی شوراها دعوت می شوم.

حیدریان در پایان با اشاره به فعالیت هایی که در دیگر حوزه ها دارد، اظهار کرد: به عنوان مدیر و مشاور در حوزه های دیگر هم فعالیت دارم و بیشتر از این وقت ندارم که بخواهم در تمامی تصمیمات و جلسات سینمایی مشارکت داشته باشم.




با انتخاب سیدضیاء هاشمی به عنوان دبیر شورایعالی تهیه‌کنندگان⇐یکپارچه شدن صنوف تهیه کنندگی، منتفی شد؟؟

سینماروزان: محمدمهدی حیدریان رییس پیشین سازمان سینمایی تلاش زیادی کرد که با یکی کردن صنوف تهیه کنندگی بخشی از مشکلاتی که در نتیجه انشقاق تهیه کنندگان رخ داده را حل کند.

حیدریان تلاش زیادی کرد و حتی شورایی متشکل از بدنه تهیه کنندگان را برای تنظیم آیین نامه اتحاد تهیه کنندگان فراهم آورد با این حال حیدریان از سازمان سینمایی رفت و حسین انتظامی به جایش آمد ولی تهیه کنندگان به اتحاد نرسیدند.

در دوران انشقاق تهیه کنندگان این شورایعالی تهیه کنندگان متشکل از نمایندگان صنوف چهارگانه تهیه کنندگی بود که نمایندگی صنف را برعهده داشت با این حال با وجود پایان دوره یک ساله دبیری  منوچهر شاهسواری بر شورایعالی تهیه کنندگان و در شرایطی محمد بانکی از اعضای شورایعالی مدعی تعطیلی شورایعالی و راه اندازی صنف واحد تهیه کنندگان بود ولی مسعود اطیابی مدعی تغییر دبیر شورایعالی تهیه کنندگان شده است.

مسعود اطیابی که نایب رییس شورایعالی تهیه کنندگان است از سیدضیاء هاشمی رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان به عنوان جدیدترین دبیر شورای عالی تهیه کنندگان نام برده است.

با معرفی دبیر تازه شورایعالی تهیه کنندگان مشخص نیست که کار اتحاد تهیه کنندگان به کجا خواهد انجامید؟ آیا کلا تشکیل صنف واحد تهیه‌کنندگی به بن بست خورده یا تلاشها ادامه خواهد داشت؟؟




داداش کوچیکه شمقدری-با سابقه تولید «پایان نامه» در زمان ریاست برادر-اظهار داشت⇐غلبه کمّیت گرایی، معضل کارنامه حیدریان بود!/ مشکل زمانی حل می‌شود که نگاه‌های سخیف کمی به نگاه‌های کیفی تغییر پیدا کند!!/چرا تلقی شان از سینمای ارزشی فقط سینمای جنگ و دفاع مقدس است؟/چرا کمدیهایی نداریم که با زبان طنز، مشکلات اجتماعی را طرح کنند؟/جناب داروغه زاده، لیستی از فیلم‌هایی را که حاضرند با خانواده خویش در سینما ببینند، معرفی کنند!!!

سینماروزان: سرپرستی حسین انتظامی بر سازمان سینمایی همچنان مواجهست با اظهارات سینماگران مختلف درباره اوضاع سینما و توصیه ها به ایشان.

به گزارش سینماروزان روح الله شمقدری برادر کوچکتر جواد که در زمان ریاست اخوی، فیلم پرحاشیه “پایان نامه” را تولید کرده بود در واکنش به انتصاب انتظامی به “کیهان” گفت: بررسی آنچه در اخبار از مراسم معارفه سرپرست سازمان سینمایی منتشر شده، نشان دهنده یکی از معضلات جدی است که‌گریبان سینمای ما را گرفته و آن هم نگاه کمی و آماری است. حتی در بررسی عملکرد محمدمهدی حیدریان به عنوان رئیس‌سازمان سینمایی نیز فقط مسائل کمی در نظر گرفته می‌شود؛ بدون آنکه در نظر گرفته شود که این آمارها منفعتی برای فرهنگ و هنر انقلاب و کشور داشته یا نه! سینمایی که درآمدزایی و افزایش مخاطب آن از فیلم‌های کمدی مبتذل است، شاید از نظر کمی پیشرفت کند، اما در نهایت منفعتی برای این عرصه نخواهد داشت.

وی افزود: مشکل ما در مدیریت سینما زمانی حل می‌شود که این نگاه‌های سخیف کمی به نگاه‌های کیفی تغییر پیدا کند. یعنی به جای اینکه آمال و آرزوی ما این باشد که تنها زیرساخت‌ها را افزایش دادیم، گزارش کار مدیران سینمایی ما پاسخ به این سؤالات باشد که؛ چه تعداد اثر و فیلم ارزشی را حمایت کردیم؟ چقدر به سینمای انقلاب کمک کردیم؟ چقدر فیلم ارزشی با ویژگی جذب مخاطب اکران کردیم؟ چقدر فضا را برای جذب مخاطب‌های فراموش شده سینما که خانواده‌های اصیل ایرانی هستند و حاضر هستند برای تماشای فیلم خوب هزینه کنند آماده کردیم؟ و… اگر نگاه‌های مدیریت در آینده به سمت این نگاه‌های کیفی برود، می‌توان به بهبود سینمای ایران امیدوار بود، اما اگر باز هم نگاه‌ها به حوزه کمی محدود شود، مضر خواهد بود.

مدیر خبرگزاری “سینماپرس” ادامه داد: اگر بنا باشد مدیریت آینده به نفع فرهنگ و هنر انقلاب کار کند، نیازمند تعیین استراتژی در تولیدات سینمایی است. یعنی ما ابتدا باید بدانیم از چه آثاری و در چه شاخصه‌هایی می‌خواهیم حمایت کنیم و به جای اینکه حمایت‌ها بین آثار متعددی که اتفاقا با ادعای بخش خصوصی بودن ساخته می‌شود، تقسیم شود، این حمایت‌ها در آثاری که بار محتوایی مناسبی دارد تمرکز یابد. یعنی بگذاریم بخش خصوصی کار خودش را بکند و سازمان سینمایی به عنوان متولی دولتی سینما که بودجه سینما از بیت‌المال را در دست دارد از آثاری حمایت کند که نیاز امروز جامعه است. این هم نیاز به تعیین استراتژی دقیق دارد. مدیر سازمان سینمایی باید اول بداند که چه محتوایی نیاز امروز جامعه ماست. یکی از مشکلات بزرگ سینمای ایران این است که افراد در سطح مدیریت سینما اصلا نمی‌دانند که چه محتوایی نیاز امروز ماست. وقتی هم که می‌گوییم آثار ارزشی، ذهنشان فقط سراغ سینمای دفاع مقدس می‌رود. این درحالی است که می‌توان در ژانرهای متنوع، به موضوعات ارزشی و استراتژیک پرداخت.

شمقدری گفت: خود کمدی یک مسئله مهم است؛ یعنی فیلم‌های کمدی ما به جای اینکه معضل و مشکلات اجتماعی را با زبان طنز و مفرح مطرح کند، خود مشکل اجتماعی ایجاد می‌کند. چرا در حوزه سینمای کودک آثاری نداریم که برای آینده سازان این کشور فرهنگسازی کند؟ آثار کودک و نوجوان ما عموما ضدفرهنگ شده‌اند و مروج رفتارهایی هستند که هیچ نسبتی با فرهنگ ایرانی- اسلامی ما ندارد. بنابراین علاوه‌بر سینمای انقلاب و دفاع مقدس که مهجور هستند و جای آنها همیشه باید محفوظ بماند، در ژانرهای دیگر هم باید حمایت محتوایی اتفاق افتد و تنوعی از آثار داشته باشیم که بتوان به خانواده‌ها توصیه کرد که بروند ببینند. الان جای سؤال است که مدیران سینمایی واقعا کدام فیلم را می‌توانند به خانواده‌ها توصیه کنند؟ برای من جالب است که مثلا آقای داروغه‌زاده (معاون محترم نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی) که می‌فرمایند اگر فیلم مبتذل و مستهجن در سینما اکران شده دیگران به ایشان معرفی کنند، خود ایشان لیستی از فیلم‌هایی را که حاضرند با خانواده خویش در سینما ببینند، معرفی کنند! واقعا جای اندوه دارد که در سینمای ایران چرا باید فیلم‌هایی اکران شود که انسان از دیدن برخی صحنه‌های آن احساس شرم پیدا کند؟! و پیشرفت واقعی سینمای ایران زمانی اتفاق خواهد افتاد که این مشکلات سینما اصلاح شود.




با بازنشستگی مهندس حیدریان از سازمان سینمایی⇐یک مهندس سرپرستی سازمان را برعهده گرفت!!  

 سینماروزان: با حذف محمدمهدی حیدریان رییس بازنشسته سازمان که فارغ التحصیل مهندسی مکانیک(جامدات) بود باز هم یک مهندس در رأس سازمان قرار گرفت.

به گزارش سینماروزان حسین انتظامی که به عنوان سرپرست سازمان سینمایی معرفی شده هرچند به واسطه سوابق مطبوعاتیش شناخته میشود ولی به مانند حیدریان فارغ التحصیل مهندسی است البته مهندسی شیمی(پالایش).

عباس صالحی وزیر ارشاد انتظامی را به عنوان سرپرست سازمان سینمایی معرفی کرده!

اینکه چرا حکم ریاست برای انتظامی صادر نشده جای سوال دارد؟ آیا او خودش رغبتی به حضور دائمی در سینما نداشته یا وزیر ارشاد ترجیح داده ابتدا حکم سرپرستی بزند و در صورت بهبود امور حکم ریاست را صادر کند؟؟




علیرضا رییسیان در ارزیابی عملکرد پنج ساله سینمای اعتدال بیان کرد⇐ساختار نامتوازن دولتی بزرگترین مشکل سینمای ایران است/اینکه “پروانه ساخت” تبدیل به رانت شده متأثر کننده است!/هیچ جسارتی در مدیران فعلی برای رفع این مشکلات دیده نمیشود!/چرا در این دولت تکلیف مسائل تهیه‌کنندگان و پخش و اکران به سرانجام نرسید؟؟/چرا مدیران سینما از کوچک کردن سازمان‌هایی که فاقد مأموریت مشخص هستند اما بودجه‌های زیادی میگیرند سرباز زدند؟

سینماروزان: این روزها همه منتظر معرفی جانشین محمدمهدی حیدریان بازنشسته در سازمان سینمایی هستند و از همین حیث ارزیابی 5 ساله سینمای دولت اعتدال در دستور کار سینماگران قرار گرفته.

به گزارش سینماروزان علیرضا رئیسیان کارگردان سینمای ایران با مرور کارنامه سینمایی دولت اعتدال به “سینماپرس” گفت: بی‌توجهی به مشکلات و انتظارات اهالی سینما توسط مدیران باعث ایجاد دلسردی و بی‌انگیزگی در میان بسیاری افراد شده است؛ ساختار نامتوازن دولتی که خود مدیران بارها به آن اذعان کرده‌اند بزرگترین مشکل امروز سینمای ایران است اما اسفا که هیچ شهامت و جسارتی در میان مدیران برای رفع این معضل بسیار مهم دیده نمی‌شود و هیچ مدیری رأس کار نمی‌آید که دست به تغییرات ساختاری بزند.

وی خاطرنشان کرد: بنده معتقدم هم نهاد صنفی ما باید خودش را به روز کند و از این همه تمرکزگرایی بیهوده دوری کند و هم سازمان سینمایی باید تغییرات جدی در ساختار و تشکیلات دهد. در حال حاضر دریافت پروانه ساخت تبدیل به رانت شده و این اتفاق بسیار متأثرکننده است. مشکل اکران و پخش نیز یکی دیگر از مشکلات ساختاری است که متأسفانه وضعیت آن روز به روز وخیم‌تر می‌شود و اگر از درون سازمان سینمایی که هم سیاست‌گذار و هم ناظر است تغییر صورت نگیرد در بدنه سینما هم تغییر ایجاد نمی‌شود.

این سینماگر با تأکید بر اینکه حداقل توقعات این بود که در این دولت تکلیف مسائل تهیه‌کنندگان و شورای پخش و اکران به سرانجام برسد تصریح کرد: متأسفانه هیچ یک از این توقعات برطرف نشد و هیچ مسئله مثبتی رخ نداد. بسیاری از اهالی سینما به صورت جدی خواستار آن بودند تا سازمان‌هایی که فاقد مأموریت مشخص هستند اما بودجه‌های زیادی از سازمان سینمایی می‌گیرند کوچک و جمع شوند اما این اتفاق رخ نداد و معلوم نیست مدیران سینمایی به چه دلیلی از انجام این مسائل مهم سرباز می‌زنند!




محمد آفریده در آستانه حضور رییسی تازه در سازمان سینمایی مطرح کرد⇐در اوضاع فعلی نباید انتظار ظهور مدیر خلاق و کارآمدی را داشته باشیم/مشکل آنجاست که عده‌ای همه چیز سینما را برای خود یا دوستانشان می‌خواهند/این جماعت تا دلتان بخواهد پول خرج دورهمی‌های خود می‌کنند/تا قدرت بدنه صنف را باور نداشته باشیم، هیچ حرکتی به سرانجام مطلوب نخواهد رسید

سینماروزان: حضور عنقریب رییسی تازه در سازمان سینمایی به عنوان سومین رییس سینمایی دولت اعتدال موجب شده فعالان سینمای ایران بکوشند هشدارهای خود را درباره اوضاع سینما به اطلاع وی برسانند.

محمد آفریده از نیکنامان عرصه مدیریت سینمای ایران که از مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تا انجمن سینمای جوان و حتی شبکه مستند کوشید فضایی فراهم کند برای استفاده از جوانان خلاق در یادداشتی با مرور اوضاع سینمای ایران نوشت: در سينماي حاضر هيچ كسي جاي ديگري را تنگ نخواهد كرد، مشكل اصلي از آنجا شروع مي‌شود كه عده‌اي، همه ‌چيز اين سينما را براي خود يا دوستان‌شان مي‌خواهند. تا اين نگاه غيرفرهنگي و غيرواقعي در اين كشور وجود دارد در روي همين پاشنه خواهد چرخيد. اين نگاه با خود تبعيض و تفرقه و نااميدي به همراه دارد، اين نگاه با خود سوءظن و بي‌عدالتي به دنبال دارد، در اين نگاه نبايد منتظر مدير خلاق و كارآمدي باشيم، اگر هم مدير شايسته‌اي انتخاب شد بايد همه حواسش به نگاه‌هاي ديگران باشد و فرصت هيچ كاري را پيدا نخواهد كرد.

آفریده ادامه داد: مديري با اين نگاه، مدير وصل نيست بلكه مدیر فسخ است. اين نگاه به‌ شدت محافظه‌كار است و از ترس نگاه‌هاي ديگران، يا همه ‌چيز را تعطيل مي‌كند، يا ميدان را به سينماي بي‌نگاه و بي‌نشان و روزمره مي‌سپارد. اين نگاه فقط فيلم فاخر را دوست دارد و تا دل‌تان بخواهد پول براي دورهمي‌هايش خرج مي‌كند. بايد باور كنيم كه هيچ نگاهي به تنهايي قادر به معجزه نيست، معجزه با حضور همه سلايق و همه ظرفيت‌هاي متنوع فرهنگي اين سرزمين به وقوع مي‌پيوندد. ما در اين كشور بيش از اين، فرصتي براي تاخير نداريم.

محمد آفریده خاطرنشان ساخت: انقلاب ۵۷، دفاع مقدس و اكثر حضور‌هاي حماسي اين مردم در يك نقطه مشترك به انفجار نور منتهي شدند كه مردم از هر گروه و هر سليقه و هر نگاه به عنوان هسته مركزي آن حضوري حداكثري داشتند. تا شرايط و ساختارها و ديدگاه‌ها، اين قدرت حقيقي بدنه اجتماع و صنف را خالصانه باور نداشته باشند، هيچ برنامه‌اي و هيچ تصميمي و هيچ حركتي به سرانجام مطلوب نخواهد رسيد.




ادعاهای تهیه‌کننده «ضیافت» و «اشک سرما»⇐برای سینماگران بخت برگشته، رفتن «این» و آمدن «آن» هیچ فرقی نمی‌کند/ تا این دولت سرکار هست، وضعیت سینما همین است!!/ رییس بعدی سینما هم رفیق رضاداد و شاهسواری است!!

سینماروزان: محمدمهدی حیدریان آخرین روزهای حضور در سازمان سینمایی را میگذراند و به خاطر قانون منع به کارگیری بازنشستگان باید سازمان را ترک کند و شنیده ها حکایت دارد از جایگزینی حسین انتظامی معاون سابق مطبوعات به جای وی.

به گزارش سینماروزان درباره این تغییر و تحول حرف و حدیث فراوان است و هر کس به نوبه خود به این تغییر مینگرد اما امیرحسین شریفی از سینماگران پیشکسوت سینمای ایران اعتقاد دارد که هر فردی به جای حیدریان بیاید تفاوت چندانی در وضعیت سینماگران نخواهد کرد چون همان طور که با تغییر حجت ایوبی رییس قبلی سینما در دولت اعتدال اتفاقی نیفتاد حالا با تغییر حیدریان هم اتفاق کلانی رخ نخواهد داد.

 امیرحسین شریفی تهیه کننده سینما و تلویزیون در رابطه با انتظارات سینماگران از مدیریت سینمای کشور به «سینماپرس» گفت: تا این دولت سر کار هست وضعیت سینما همین گونه خواهد بود و با تغییر مدیران اتفاق مثبتی در سینما رخ نخواهد داد و برای سینما و سینماگران هیچ فرقی نمی کند چه کسی در راس سازمان سینمایی باشد.

تهیه کننده فیلم سینمایی «اشک سرما» افزود: برای بنده هیچ تردیدی نیست که رییس بعدی سازمان سینمایی باز هم رفیق آقایان رضاداد و شاهسواری است! واقعیت سینمای ما این است که افراد تغییر اساسی پیدا نمی کنند و تنها از جایی به جای دیگر منتقل می‌شوند؛ تردیدی نیست که تا زمانی که این دولت در رأس کار هست همین افراد و دوستان و آشنایان شان در پست های کلیدی جا به جا میشوند و هیچ اتفاق خوب و سازنده ای هم در سینما رخ نمی دهد!

وی ادامه داد: اینها همگی دار و دسته یکدیگر هستند و تنها هدفشان این است که منافع یکدیگر را تضمین کنند و بس! از این رو برای سینماگران بخت برگشته ای که مدتهاست با مشکلات متعدد در حال دست و پنجه نرم کردن هستند رفتن این و آمدن آن هیچ فرقی نمی کند، چرا که سینماگران تنها و تنها خواستار حضور افرادی هستند که دردی از آن ها درمان کنند!

تهیه کننده فیلم سینمایی «ضیافت» خاطرنشان کرد: اما با این همه انسان با امید زنده است و من امیدوارم مدیر بعدی که می آید دست از رفیق بازی و دوست و آشنا بازی بردارد و افراد حرفه ای را به کار بگیرد که فکری به حال معیشت و وضعیت بد معیشتی اهالی سینمای کشور کند. این اتفاق بسیار تلخ و ناگوار است که بسیاری از اهالی حرفه ای و کاربلد و پیشکسوت سینما در حرفه ها و رشته های گوناگون مدت ها است در بیکاری مطلق و وضعیت بد معیشتی زندگی می کنند و هیچ مدیری هم تدبیری برای برون رفت این سینماگران از این اوضاع ناخوشایند ندارد!

شریفی تأکید کرد: بدنه سینمای ایران در مسیر نابودی و اضمحلال است؛ تنها تعداد اندکی از افراد که وابسته هستند مشغول کار و فعالیت هستند و رسماً فضا برای حضور بسیاری از حرفه ای های سینما فراهم نیست و این ها نکاتی اساسی است که باید به آن ها رسیدگی جدی و فوری شود.




پرسشهای منتج از انتشار زودهنگام فراخوان محفل موسوم به جهانی فجر⇐چرا صبر نکردند حسین انتظامی در سازمان مستقر شود و بعد فراخوان دهند؟/درحالیکه بودجه آخرین دوره این محفل حدود ۸میلیارد بوده، کمتر از ۲۰۰میلیون صرف جوایز نقدی شده! مابقی بودجه چه می‌شود؟

سینماروزان: محمدمهدی حیدریان آخرین روزهای حضور خود در سازمان سینمایی را میگذراند و به زودی حسین انتظامی جایش را خواهد گرفت اما فراخوان محفل موسوم به جشنواره جهانی فجر که اردیبهشت سال آینده برگزار خواهد شد قبل از حضور رسمی انتظامی در سازمان سینمایی منتشر شده است آن هم با تأکید بر امتداد حضور رضا میرکریمی در دبیری این محفل.

اینکه رضا میرکریمی که در ماههای اخیر درگیر تولید و کارگردانی دو فیلم «ما همه با هم هستیم» و «قصرشیرین» بوده و باید حسابی سرش شلوغ باشد، همچنان حضورش در این محفل متصل به بودجه دولت را امتداد میدهد و قبل از حضور انتظامی در سازمان، فراخوان جشنواره را منتشر میکند، محل پرسش است.

آیا بهتر نبود رییس تازه در سازمان سینمایی مستقر میشد و بعد فراخوان این جشنواره منتشر میشد؟

به جز این با کنار هم گذاشتن جوایز نقدی ذکرشده در فراخوان این محفل به 200 میلیون تومان هم نمی‌رسیم! چرا؟

با هم فهرست جوایز نقدی این محفل را مرور میکنیم: 60میلیون بهترین فیلم+30میلیون بهترین کارگردان+20میلیون بهترین کارگردان+5میلیون بهترین فیلم کوتاه+30میلیون بهترین فیلم آسیایی+5میلیون بهترین فیلم کوتاه آسیایی+1میلیون بهترین فیلم اول+20میلیون جایزه محمد امین(ص)

این اعداد رویهم میرسد به 171میلیون تومان!!!

 بودجه آخرین دوره برگزاری این محفل چقدر بود؟ نزدیک به 8میلیارد!

آیا امکانش هست که دلیل این اختلاف هنگفت میان بودجه با جوایز را دانست؟




جواد هاشمی خطاب به محمدمهدی حیدریان نوشت⇐چرا علیرغم قرارگیری «پیشونی سفید۲» در میان فیلمهای پرمخاطب، سانسهای عصرگاهی ما مدام کاهش یافته!!؟؟/چرا سانسهای فوق‌العاده آخرشب فقط به فیلمهای خاص تعلق گرفته؟؟/مدام درباره حمایت از سینمای کودک حرف می‌زنید اما نه تنها زمان تولید، حمایتی نصیبمان نشد بلکه حالا در هنگام اکران هم سانسهایمان ناپدید می‌شود؟!/یا حرف نزنید یا عمل کنید!!

سینماروزان: «پیشونی سفید2» یک فانتزی-موزیکال است که هرچند برای مخاطبان کودک تولید شده اما در همان روزهای ابتدایی اکرانش به خاطر فضای رنگارنگ و مفرحش به اندازه مخاطبان کودک و نوجوان، مورد پسند والدین آنها هم قرار گرفت.

با این حال در روندی غیرمنطقی به جای آن که به‌خاطر اقبال مخاطبان بر حجم سانسهای آن افزود شود در اغلب سینماها، سانسهای معدود به فیلم تخصیص داده شده و از آن بدتر اینکه سانسهای عصرگاهی فیلم که بهترین زمان برای جلب مخاطب است مدام آب رفته!!

این روند با انتقاد جواد هاشمی کارگردان «پیشونی سفید2» مواجه شده که با انتشار یادداشتی خطاب به محمد مهدی حیدریان رئیس سازمان سینمایی از وضعیت اکران فیلمش گلایه کرده است.

متن یادداشت جواد هاشمی را بخوانید:

ریاست محترم سازمان سینمایی
سلام

چند سالی است تلاش می کنم با بضاعت اندکم و البته با حمایت معنوی دوستانی چون علیرضا تابش، ابراهیم داروغه‌زاده و… برای کودکان و نوجوان سرزمینم فیلم بسازم.

فکر نمی‌کنم تاکنون درگیر جذب سرمایه برای تولید مخصوصا در حوزه کودک و نوجوان، شده باشید و اگر اشتباه می کنم پس خوب درک می کنید که چقدر سخت است، تهیه فیلمی بدون حمایت مالی از نهادهایی که سالهاست ادعا می کنند کودکان و نوجوانان مهم هستند!

حالا که بسیار طاقت فرسا و سخت فیلمی ساختم که با اقبال فراوان تماشاگران روبرو شده است، آن هم در محرم و صفر و در منگنه اکران 6 فیلم کمدی دیگر، انتظار داشتم از سمت سازمان تحت مدیریت شما حمایت شوم و حداقل اگر به سانس های فیلم اضافه نمی کنند از آن کم نکنند!!

«پیشونی سفید 2» فیلم خانواده است اما هم اکنون که در هفته اول جزو 7 فیلم پرفروش اعلام گردیده است، سانسهای عصرگاهیش که اغلب جزو پرمخاطبترین سانسهای سینما هستند مدام کم و ناپدید شده و به ندرت پس از ساعت 19 سانسی در سینما دارد و تمام سانسهای مناسب و فوق العاده آخرشب به سینمای خاص پرقدرت که از همه جا حمایت مالی می شوند اختصاص یافته است!!؟؟

خواهشمندم یا ادعا نفرمایید یا عمل بفرمایید.




عباس رافعی در گفتگویی انتقادی بیان داشت⇐نه حیدریان و نه اسلافش نتوانستند یک سینمای ملی به وجود بیاورند/هر مدیر سینمایی که آمده یک عده فامیل، رفیق و نورچشمی را بر صدر نشاند/عده‌ای هم هستند که در تمامی ادوار-از زمان اصلاح‌طلبان تا دوران اصولگرایان-نورچشمی بوده‌اند!/فقط در دوران مدیریت سیف‌الله داد و جواد شمقدری بود که اتفاقات مثبتی در سینما رخ داد/سینمای امروز عقب‌تر از سینمای فیلمفارسی است/آیا انقلاب کردیم که سینمایمان پر باشد از شوخیهای جنسی یا نمایش دگرباشی؟/صد رحمت به فیلمفارسیها که مدعای ترویج جوانمردی بودند

سینماروزان: با شنیده شدن زمزمه های تغییر رییس سازمان سینمایی به تدریج حجم سینماگرانی که اظهارنظراتشان را درباره اوضاع فعلی سینما مطرح میکنند بیشتر و بیشتر میشود و در این بین مجالی هم پیش می آید که کارنامه مدیریتی ادوار مختلف سینمای ایران مرور شود.

عباس رافعی از جمله کارگردانان پرکار سینمای ایران که بیش از دو دهه از شروع فعالیت‌های حرفه‌ای‌اش در کسوت کارگردانی و فیلمنامه نویسی می‌گذرد با اشاره به رخوت حاکم بر سینما به «جوان» می‌گوید: اگر بخواهیم یک ارزیابی از گذشته داشته باشیم که ببینیم آیا این گذشته می‌تواند چراغ راه آینده باشد یا نه. باید بگویم که نه تنها فقط آقای حیدریان بلکه اسلاف ایشان هم نتوانستند یک سینمای ملی به وجود بیاورند، نتوانستند یک چشم انداز دقیقی از سینمای انقلاب اسلامی را طراحی و اجرا کنند، به همین دلیل وقتی امروز سینما و تولیداتش را رصد می‌کنیم، فیلمی که در شأن جمهوری اسلامی باشد را نمی‌بینیم. در طول این چندین سال وقتی به گذشته نگاه می‌کنیم شاهد شکل‌گیری اتفاقاتی مثل جریان انقلاب فرهنگی هستیم، اما در گستره سینما یا همان هنر هفتم که یکی از بخش‌ها و شاخه‌های همین فرهنگ است خواهیم دید که هیچ گلی به سر فرهنگ انقلاب نزده‌ایم. مدیران سینمایی ما نتوانستند یک مسیر و بستری را به وجود بیاورند که امروز شاهد تولید چنین فیلم‌های نازلی نباشیم. آیا ما انقلاب کردیم که تولیدات سینمایی‌مان در فیلم‌های جنسی و شوخی‌های مبتذل یا نمایش (اگر نخواهیم ترجمه بدی بگوییم) جنسیت پنهان [یا دگرباشی جنسی]خلاصه گردد؟! آیا ما واقعاً دنبال این بودیم که چنین چیز‌هایی را نمایش بدهیم؟ اگر چنین باشد باید بگوییم صد رحمت به فیلم‌های قبل از انقلاب که مدعای ترویج جوانمردی و قهرمان‌سازی برای جامعه (البته به شکلی که نقد و بحث خودش را می‌طلبد) را داشتند! اما الان وقتی با یک نگاه ارزیابی‌کننده و عیارسنج به سینما نگاه می‌کنیم، متأسفانه می‌بینیم سینمای امروز در برخی مولفه‌ها عقب‌تر از سینمای فیلمفارسی است. 

این فیلمنامه‌نویس در ادامه اظهار می‌دارد: به گمان من در دو دوره مدیریتی می‌توانیم بگوییم یک اتفاقات خوبی افتاد که متأسفانه آن‌ها هم باعث به وجود آمدن تک‌ستاره‌هایی در آسمان سینما شد؛ یکی در دوره مسئولیت مرحوم سیف‌الله داد و دیگری در زمان آقای شمقدری. هر چند خود من منتقد بعضی از سیاست‌های ایشان بودم ولی می‌توانم بگویم که این مدیران، مسئولان دغدغه‌مندی بودند. نمی‌دانم زمانی که قرار بود دوباره آقای حیدریان را برای ریاست سازمان سینمایی در نظر بگیرند، قبل از چنین تصمیمی آیا کارنامه کاری و مدیریت گذشته وی را که قبلاً به عنوان معاونت سینمایی در وزارت ارشاد بوده مورد مطالعه و ارزیابی بررسی قرار دادند؟! آیا فکر کردند که چه معایب و محاسنی در سابقه مدیریتی آقای حیدریان وجود دارد؟!

رافعی با تأکید بر اینکه اتفاقات چند سال گذشته از یک سو جز پراکندن بذر یأس و سرخوردگی در بین سینماگران ارزشی، انقلابی، مستقل، مؤمن و معتقد و از سوی دیگر زمینه ساز تشویق فیلمسازان به سمت ابتذال‌گرایی بود، خاطر نشان می‌کند: من نمی‌خواهم برای رئیس جدید سازمان سینمایی آرزو یا دغدغه‌ای به وجود بیاورم تا برای بهتر شدن اوضاع سینما کمکی انجام بدهد، اما می‌خواهم به او بگویم که اگر کمک نکند بهتر است! در واقع ما را به خیر تو امیدی نیست شر مرسان! یا اینکه ما از طلا شدن پشیمان گشته‌ایم مرحمت فرموده ما را مس کنید! هر مدیر سینمایی که آمده یک عده فامیل، رفیق و نورچشمی پیرامون او هستند که جز برای همان فامیل‌ها و نورچشمی‌های خودش برای هیچ کسی کاری نکرده است، البته یک عده‌ای هم هستند که در تمامی این دوره‌ها به شکل عجیبی نورچشمی همه دولت‌ها بوده‌اند؛ چه چپ، چه راست، چه اصلاح‌طلب و چه اصولگرا! این‌ها در حقیقت مردانی هستند برای تمام فصول! که در حال لذت بردن هستند. این‌ها برای سینما خطرناکند. به قولی می‌توان گفت که مدیران سازمان سینمایی به نوعی جاده صاف کن این نورچشمی‌ها بوده‌اند و فیلمسازان دغدغه‌مند چه در حوزه اجتماعی، دفاع مقدس، کودک و نوجوان یا آثار ملی و دینی به زحمت می‌توانستند خودشان را نشان بدهند یا وارد این عرصه بشوند.

کارگردان و تهیه کننده «کیمیا و خاک» می‌گوید: از آقای حیدریان سؤال کردند که برای سینما چه کاری انجام داده‌اید؟ ایشان هم در پاسخ گفتند، ما کاری کردیم تا تعداد تماشاچی‌ها بیشتر بشود! فیلم‌ها بیشتر فروش کردند! بله، شما ممکن است اگر یک فیلم اروتیک اکران کنید تعداد تماشاچی‌ها و درآمدش بیشتر از آثار دیگر باشد، اما سؤالی که پیش می‌آید این است که آیا آمال و آرزوی شما این است؟! فیلمی که سعی در پرده‌دری دارد یا بنیان خانواده را هدف قرار داده؛ فیلمی که دیالوگ‌هایش ملغمه‌ای از جوک‌های تلگرامی و فضای مجازی است، اکرانش افتخار دارد؟! این روز‌ها اگر  فیلمی که قصد دارد در مقابل جامعه آینه قرار بدهد ساخته هم بشود، به دلیل فضای تنگ به وجود آمده دیده نخواهد شد چراکه شهر در دست مبتذل‌سازان است. سینما‌ها در قُرُق آنهاست.

وی در پایان می‌افزاید: مولوی در جایی می‌گوید، روزی یک شخصی که کارش با فاضلاب و تخلیه فضولات ارتباط داشت، گذرش به بازار عطرفروشان افتاد. به محض ورود آن فرد به بازار و استشمام بوی عطر در فضای آنجا، حالش بد می‌شود و غش می‌کند! مردم جمع می‌شوند و می‌گویند باید چه کار بکنیم؟ یکی در میان جمعیت می‌گوید من این مرد را می‌شناسم. بروید و مقداری پِهِن و فضولات بیاورید و زیر دماغش بگیرید تا به هوش بیاید! الان وضعیت سینمای ما به چنین روزی افتاده است، اگر فیلمی با قاعده سینمایی و درام و نیز ناظر بر ارزش‌های انقلاب بسازیم دیده نمی‌شود چراکه ذائقه مردم خراب شده و نسبت به چنین اثری اقبال ندارد و مقصر تمام این اتفاقات سازمان سینمایی وزارت ارشاد اسلامی است نه کس دیگری.




پنج روز بعد از ادعای این رسانه مبنی بر تعویض حیدریان با یک «مدیر صوری»⇐«کیهان» از فشارها برای حضور یک عنصر نزدیک به فتنه۸۸ در رأس سازمان سینمایی خبر داد

سینماروزان: پنج روز قبل بود که روزنامه اصولگرای «کیهان» با مرور برخی از گزینه‌هایی که به عنوان جانشین محمدمهدی حیدریان در سازمان سینمایی طرح می‌شوند از تعویض حیدریان با یک «مدیر صوری» خبر داده بود؛ مدیری که در ظاهر مدیر است اما در باطن «مدیر در سایه» است که امور را پیش خواهد برد.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان حالا اما «کیهان» خبر از تلاشها برای حضور یک وابسته سیاسی در سازمان سینمایی خبر داده است.

«کیهان» نوشته است: با قطعی شدن کنار رفتن رئیس‌سازمان سینمایی، فشار برای قرار گرفتن یک عنصر نزدیک به ضلعی از فتنه 88 در رأس سازمان سینمایی در جریان است.

آیا مقصود «کیهان» خواهرزاده رییس دولت اصلاحات است؟؟؟ که هم اکنون در بنیاد فارابی مشغول مدیریت است؟؟؟ یا آن که خبر «کیهان» ناظر به فردی خارج از مجموعه مدیریت فعلی سینماست که به واسطه ارتباطات خاص سیاسی بناست به ناگاه سروکله اش در سازمان سینمایی پیدا شود؟




در روزهایی که از رمضانعلی حیدری خلیلی و محمد احسانی تا محمود اربابی و علیرضا تابش به‌عنوان گزینه احتمالی جانشینی حیدریان مطرح شده‌اند⇐کیهان مدعی شد: یک «مدیر صوری» سرپرستی سازمان سینمایی را برعهده خواهد گرفت!

سینماروزان: زمزمه‌های تغییر در صدر سازمان سینمایی به دلیل بازنشستگی محمدمهدی حیدریان موجبات آن را فراهم آورده است که گزینه‌های فراوانی به عنوان جانشین وی معرفی شوند؛ گزینه‌هایی که از رمضانعلی حیدری خلیلی و محمد احسانی تا محمود اربابی، علیرضا تابش و حتی مصطفی ابطحی را دربرمیگیرد!

اینکه در نهایت چه کسی سرپرست سازمان سینمایی خواهد شد مشخص نیست اما اینکه در این اوضاع روزنامه «کیهان» مدعی شده یک «مدیر صوری» سرپرستی سازمان را برعهده خواهد گرفت، پرسش برانگیز است!!!

روزنامه «کیهان» مدعی شده است: مدیریت سازمان سینمایی به احتمال زیاد برعهده فردی قرار خواهد گرفت که نقش «مدیر سایه» را در این سازمان ایفا خواهد کرد. با قطعی شدن رفتن حیدریان از سازمان سینمایی، گمانه‌زنی‌ها درباره رئیس ‌آینده این سازمان آغاز شده است.

این روزنامه ادامه داده است: یکی از مشمولان اجرای مصوبه مجلس درباره لزوم کناره‌گیری نیروهای بازنشسته در نهادهای دولتی، محمدمهدی حیدریان، رئیس ‌سازمان سینمایی است. به احتمال بسیار زیاد، تا چند روز دیگر رئیس ‌جدید سازمان سینمایی منصوب خواهد شد. در این میان، اسامی افرادی چون علیرضا رضاداد، ابراهیم داروغه‌زاده، محمود اربابی، سید مصطفی ابطحی و… به عنوان جانشینان احتمالی حیدریان شنیده می‌شود.

«کیهان» افزوده است: هر چند که شاید رئیس ‌بعدی سازمان سینمایی، فردی غیر از این اسامی باشد. به ویژه اینکه اتاق‌های فکر و تصمیم‌گیری در دولت علاقه‌مند به انتصاب فردی کم‌توان و مطیع برای ریاست سازمان سینمایی هستند. فردی که در اصل، نقش «مدیر صوری» را در این سازمان ایفا خواهد کرد. به این معنی که مدیر منصوب شده در سمت ریاست سازمان سینمایی به احتمال بسیار زیاد، اجرا‌کننده فرمایشات مدیران پشت صحنه و افراد ذی‌نفوذ در بخش‌های فرهنگی دولت خواهد بود. وقتی چنین گمانه‌ای پررنگ و محتمل به نظر می‌رسد که طی پنج سال گذشته، شاهد اعمال نگاه برخی از پدرخوانده‌ها و خودنمایی برخی از چهره‌های دولتی در فضای سینمایی کشور بوده‌ایم. از ژن خوب‌هایی که وارد این عرصه شدند تا حضور چند باره حسین فریدون (برادر رئیس‌جمهور…) در مراسم افتتاحیه و اختتامیه جشنواره‌ها.




ابراهیم داروغه‌زاده با حفظ سمت در معاونت نظارت، برای دومین سال دبیری جشنواره فجر را عهده‌دار شد

سینماروزان: ابراهیم داروغه‌زاده از فارغ التحصیلان پزشکی فعال در سینما بعد از دبیری جشنواره سی و ششم فجر طی حکمی از سوی محمدمهدی حیدریان، دبیری جشنواره سی و هفتم فجر را هم عهده دار شد.

به گزارش سینماروزان داروغه زاده که در سال اول دبیریش بر فجر کوشیده بود با کوچک کردن و تخصصی کردن جشنواره شرایط را برای عرضه فقط 22 فیلم بلند سینمایی و 2 فیلم مستند در بخش رقابتی جشنواره فراهم آورد پیشتر در اردیبهشت ماه امسال به عنوان گزینه اصلی دبیری فجر مطرح گشت و حالا در ابتدای مهرماه حکمش برای این مسئولیت ابلاغ شد.

به این ترتیب و برای دومین سال پیاپی معاون نظارت سازمان سینمایی که منصبی کلیدی در سازمان است دبیری فجر را برعهده گرفت تا کمترین تناقضی میان خروجی فجر و خروجی اداره نظارت پیش نیاید.

 




توضیحات تازه حیدریان درباره آخرین گفتگوی تفصیلی پرحاشیه‌اش⇐نقد من به کیانوش عیاری و «خانه پدری» نبود! نقد من به نبود نظام حرفه‌ای تهیه کنندگی در ایران است!/دبیر جشنواره فجر انتخاب شده و بزودی نامش اعلام میشود/اصفهان به جای مجری برگزاری جشنواره‌ کودک باید به کانون تولید فیلم کودک بدل شود/براساس نظر کارشناسان(!) ادغام دو جشنواره ملی و جهانی نفعی برای سینما ندارد!!!

سینماروزان: محمدمهدی حیدریان به تازگی گفتگویی با روزنامه دولتی “ایران” داشت و نکات مختلفی را درباره موضوعات مبتلابه سینمای ایران بیان کرد و اظهارات صریحی را درباره کیانوش عیاری و بی علاقگیش به حل مشکل فیلم “خانه پدری” بیان کرد.

حالا حواشی آن گفتگو توضیحات تازه حیدریان را موجب شده است.

حیدریان درباره صراحت کلامش پیرامون فیلم “خانه پدری” و کیانوش عیاری بیان کرد: نقدی که من مطرح کردم مربوط به آن کارگردان محترم و مولف و شاخص نبود بلکه نقد من به نبود نظام حرفه ای تهیه کنندگی بود!

وی درباره انتخاب دبیر جشنواره فجر هم اظهار داشت: دبیر جشنواره فیلم فجر انتخاب شده است و مسئولین اداری باید امکان استفاده از مدیر را به ما بدهند تا بعد از حل مشکل اداری نام دبیر اعلام شود.

حیدریان درباره سرنوشت برگزاری جداگانه بخش بودجه خوار بین الملل فجر هم گفت: تا امروز براساس نظرات کارشناسان ادغام دو جشنواره ملی و جهانی نفعی برای سینما ندارد!!!

رییس سینما با اشاره به الویتش در حمایت از سینمای کودک گفت: تولید در سینمای کودک باید مهمترین تولید فرهنگی ما در سطح جهانی باشد زیرا مخاطبین کودک در سطح دنیا از نظر ذائقه بسیار به هم نزدیک هستند. برنامه ما این است که اصفهان از  مجری برگزارکننده جشنواره به کانونی برای حمایت از تولید تبدیل شود.

وی ادامه داد: با شورای شهر و شهردار اصفهان توافق کردیم تا صندوق حمایت از تولید فیلم کودک و نوجوان تشکیل دهیم تا باعث افزایش تولید شود!

از سال گذشته تا به امروز 13 فیلم کودک شروع و تمام شده است و از سال گذشته ماهی یک فیلم کودک همیشه در اکران ها داشته ایم!




بعد از انتقاد رییس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان به ممیزیهای سریال خانگی «ممنوعه» و تأکید حسین فرحبخش بر پرهیز از موازی‌کاری فرهنگی⇐محمدمهدی حیدریان روی آنتن زنده بیان کرد: نشان دادن یک امر غلط برای طرح موضوع در سریالی خانگی یا فیلمی سینمایی هیچ ایرادی ندارد!/جوانان باید بدانند چه عواقب شومی در انتظار رفتارهای نامتعارف‌شان است/این وظیفه سینما و شبکه خانگی است که به عوافب شوم رفتارهای غلط بپردازد

سینماروزان: حواشی ایجاد شده از سوی برخی رسانه‌های افراطی پیرامون سریال خانگی «ممنوعه» آن هم متکی بر فانتزی سازی درباره نماهایی که اصلا در سریال وجود ندارد(!) بعد از واکنش سیدضیاء هاشمی رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان با انتقاد برخی از سینماگران سرشناس و از جمله حسین فرحبخش مواجه شد.(اینجا و اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان جامعه صنفی تهیه کنندگان بر لزوم حمایت از آثار دغدغه مند اجتماعی که قصد هشداردهی به جامعه را دارند تأکید کرد و فرحبخش هم با اشاره به سخنان رهبری مبنی بر پرهیز از موازی کاری در دستگاههای مختلف و تمکین به قانون از افراطیون خواست مجوزهای قانونی ارشاد را به رسمیت بشناسند و اجازه دهند محصولات بعد از عرضه کامل مورد تحلیل قرار گیرند.

به دنبال این واکنشها محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی هم روی آنتن زنده شبکه خبر با اشاره به وظیفه سینما و شبکه خانگی در کالبدشکافی معضلات اجتماعی بیان داشت: دوستانی که از روی علاقه و دغدغه محتوای فرهنگی را دنبال می کنند به اقتضائات هر اثر نیز توجه کنند. نمیشود که تنها با عرضه یکی دو قسمت به نتیجه گیری کلی درباره یک محصول پرداخت و باید گذاشت محصول کامل دیده شود و بعد اظهارنظر کرد.

محمدمهدی حیدریان با اشاره به سریال «ممنوعه» ادامه داد: موضوع مسائل و آسیب های اجتماعی مسأله‌ای است که طی سالهای اخیر مسئولین به آن می پردازند. موضوع این سریال هم یکی از آسیب های اجتماعی است که جوانهای ما را تهدید می کند؛ البته با نشان دادن یک امر غلط بنا نیست آن را اشاعه دهیم و پرداختن به یک آسیب اجتماعی در یک سریال الزاما به معنای اشاعه آن نیست، طرح موضوع است.

حیدریان خاطرنشان ساخت: قصد سازندگان این است تا نشان دهند کسانی که نسنجیده راه نادرستی را می‌روند چه عواقب شومی در انتظارشان است. جوانان باید بدانند چه عواقب شومی در انتظار رفتارهای نامتعارفشان است. اینها وظایف ماست که در تلویزیون و در شبکه نمایش خانگی به آن بپردازیم و این سریال هم جز این دسته است.

وی افزود: در مورد این سریال گزارش هایی را از معاون سازمان، مدیرکل سازمان و شورایی که بررسی کرده، گرفتم. با توجه به حساسیتها مقرر شد تولید تمام شود و بیش از 10 قسمت آماده شود. توفیق تهیه‌کننده و کارگردان، نتیجه‌گیری درست از این آسیبهای طرح شده در قسمتهای اول است که امیدوارم ادامه آن در روند درستی ساخته و عرضه شود.




محمدمهدی حیدریان در تازه‌ترین گفتگویش بیان کرد⇐از وقتی که مسئولیت‌‌دار شدم لذت فیلم دیدن از من گرفته شده/جلسه نهایی برای تصمیم‌گیری در خصوص ادغام مجدد «بین‌الملل» در فجر بزودی برگزار خواهد شد/تهیه‌کنندگانی که چون سرمایه‌گزار تولید نبودند به دنبال اکران محصول نیستند، به سینما خیانت کرده‌اند/ نباید سینما را محلی برای پولشویی تلقی کرد/فهرست کامل سرمایه‌گزاران پروژه‌ها باید در پروانه ساخت لحاظ شود!/اینکه کارگردان «خانه پدری» زیربار اصلاحیه یا اکران در هنروتجربه نمی‌رود ناشی از آن است که سرمایه فیلم مال خودشان نیست!!/کشتن یک نفر آن هم با ضربه سنگ و اصرار بر نشان دادن آن با پخش صدای شکستن جمجمه در همه جای دنیا مشمول قواعد می‌شود

سینماروزان: محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی در دولت دوم اعتدال با پیشینه معاونت سینمایی به سازمان آمد و همین باعث شد خیلیها گمان کنند با حضور او بسیاری از مشکلات سینمای ایران در کوتاهترین زمان ممکن حل خواهد شد اما واقعیتی به نام بدنه فرسوده و بیش از حد فرتوت سازمان سینمایی و موسسات زیرمجموعه آن و تزلزل مدیران بالادستی خانه سینما که نتوانستند با آگاهی بخشی مفید به بازویی برای حل مشکلات اصلی صنف بدل شوند موجب شده کارنامه حیدریان هم تا اینجا کاملا بینابین باشد.

به گزارش سینماروزان همزمان با روز ملی سینما حیدریان گفتگویی تفصیلی با نرگس عاشوری در روزنامه «ایران» داشته و کوشیده پاسخگوی پرسشهایی باشد که در ماههای اخیر زیاد درباره آن شنیده ایم اما کمتر پیش آمده رسانه های سیاسی جرأت یا آگاهی لازم برای طرح آن را نداشته اند؛ پرسشهایی که از پولشویی تا بلاتکلیفی برخی آثار رفع توقیف شده و حتی چگونگی ادغام بخش «بین الملل» در جشنواره فجر را دربرمی‌گیرد.

محمدمهدی حیدریان با اشاره به درخواست بدنه سینماگران در ادغام بخش بودجه خوار بین الملل در جشنواره فجر بیان داشت: برگزاری جشنواره‌ها هدفمند است و از هر آنچه کمک کند تا به این اهداف برسیم استقبال می‌کنیم. شرط عقل بود که با نامه کانون کارگردانان همین‌گونه برخورد کنیم. در همان زمان به معاون پژوهشی سازمان این مأموریت را دادیم که نشست‌های مختلفی با کارشناسانی که در حوزه جشنواره‌ها صاحب‌نظر هستند تدارک ببینند. از کانون کارگردانان هم دعوت شد تا نظرات شان را تبیین کنند. جلسه نهایی برای تصمیم‌گیری در این خصوص بزودی برگزار خواهد شد.

رییس سینما پیرامون ورود پولهای مشکوک به سینما و پولشویی اظهار داشت: پولشویی یک تعریف دارد و ورود و خروج آن باید یک نسبت‌هایی با هم داشته باشد تا پولشویی تلقی شود. سینما که محل سرمایه‌گذاری در حوزه فرهنگ است از جمله مواردی است که به هیچ وجه نمی‌شود آن را محلی برای پولشویی تلقی کرد. تشخیص کثیف یا تمیز بودن سرمایه وظیفه قوه قضائیه است و برخورد با آنها هم کار قوه قضائیه است. ما باید نظام تهیه‌کنندگی سینما را که امروز نظام بسامانی نیست نظام واحد و حرفه‌ای کنیم. دستورالعملی که حدود 8 ماه پیش درباره آن صحبت کردیم در عرض یک هفته آماده می‌شد، تبیین ضوابط و دستورالعمل این حوزه کار سختی نیست اما نگاه ما به سینما نگاه دستورالعملی نیست بلکه می‌خواهیم خود اهالی سینما و تهیه‌کننده‌ها راجع به واژه به واژه آن فکر کنند و تصمیم بگیرند و قانع شوند که حیات سینما و سلامت آن در گروی تهیه‌کننده است. اگر چه در اصلاحیه پروانه ساخت هم شناسایی سرمایه و سرمایه‌گذار و احراز صلاحیت آن لحاظ شده است. با یکپارچه‌سازی و ارتقای نظام تهیه‌کنندگی دیگر با مسائلی مشابه بلاتکلیفی سرنوشت برخی فیلم‌ها مواجه نخواهیم شد؛ تهیهکننده‌هایی که چون سرمایه‌گذار نبودند اکران شدن و نشدن فیلم برایشان اهمیتی ندارد و اصلاً اکران فیلم را پیگیری نمی‌کنند، خب این خیانت به سرمایه‌گذار و سینماست چون امکان و جریانی که می‌تواند ادامه داشته باشد با عمل غیرحرفه‌ای تهیه‌کننده‌هایی که فقط این عنوان را یدک می‌کشند متوقف می‌شود.

محمدمهدی حیدریان درباره مشکلات پیش روی اکران «خانه پدری»کیانوش عیاری و «آشغالهای دوست داشتنی»محسن امیریوسفی و فیلمهایی از این دست بیان داشت: بیش از 300 فیلم ساخته و نمایش داده شده که 5 موردش به اشکال برخورده است که عدد و رقم قابل تحملی برای یک فعالیت از هر جنس بویژه در حوزه فرهنگ است. تهیه‌کننده بر اساس قرار و مدار با شورای پروانه ساخت برای تولید یک فیلم موافقت اصولی می‌گیرد اما طبق آن ضوابط عمل نمی‌کند. یکی از کارگردانان به صراحت می‌گفت که هدفش دورزدن مجوز بوده است. حال اینکه فیلمی بسازی و هیچ گونه زیر بار اصلاحات نروی هم عجیب است. کیانوش عیاری از شخصیت‌های با ذوق و کاردان در حوزه کارگردانی است اما اصلاحیه‌ای که به فیلم ایشان وارد شده طبق تشخیص شورا سبب آزار روحیه مردم می‌شود. کشتن یک نفر آن هم با ضربه سنگ و اصرار بر نشان دادن آن با پخش صدای شکستن جمجمه در همه جای دنیا مشمول قواعد می‌شود. این‌ تفکر که اصلاح نمی‌کنم و پخش نمی‌کنم بخشی‌اش به‌همان نظام تهیه‌کنندگی برمی‌گردد و اینکه سرمایه این فیلم از کجا آمده است؟! اگر سرمایه مال خودمان باشد تعامل‌مان بیشتر می‌شود. حتی با همین شرایط این فیلم اجازه اکران در گروه هنر و تجربه را هم دارد. گاهی تلقی عجیب و غریبی از واژه اصلاحیه می‌شود. اصلاً از این خبرها نیست. بسیاری از این فیلم‌ها موارد اینچنینی دارند. در بررسی فیلم‌ها، هم نگاه فرهنگی ملاک است و هم تبدیل موضوع به تصویر مطرح است. ممکن است در تبدیل یک مفهوم به تصویر به گونه‌ای عمل کرده باشیم که با توجه به شرایط جامعه دچار کج فهمی شود. اتفاقاتی در جامعه و شهر می‌افتد که ممکن است نمایش فیلم به آن التهابات دامن بزند، نه اینکه نمایش فیلم جامعه را به هم بریزد اما در همان شرایط سوء برداشت‌ها از فیلم بیشتر از شرایط عادی می‌شود. به‌همین خاطر برای پیشگیری از سوء‌تعبیر و تفاهم امکان نمایش آن اثر در شرایط خاص وجود ندارد و با گذر زمان نمایش آن بلامانع می‌شود. در سال‌های اخیر مشابه آن را داشته‌ایم. یک فیلم چندین سال در توقیف بوده و بعد بدون هیچ سوء‌تفاهم و ایجاد حاشیه اکران شده است. ما باید تلاش کنیم این مفاهمه با کارگردان را در زمان تولید و قبل از آن داشته باشیم.

حیدریان در پاسخ به پرسشی مربوط به علایق سینمایی خویش گفت:  از وقتی که مسئولیت‌‌دار شدم لذت فیلم دیدن از من گرفته شده. کمتر فرصت سینما رفتن دارم اما سعی می‌کنم به اندازه‌ای که وقت دارم فیلم ببینم و معمولاً در مسیر آمد و شد و با لپ‌تاپ فیلم می‌بینم. طرفدار ژانر خاصی نیستم. فیلم‌هایی که حرفی برای گفتن داشته باشند را دوست دارم حال ممکن است مثل «لیلی با من است» این حرف را درقالب طنز بیان کرده باشد. به‌خاطر مسئولیتم نمی‌توانم از فیلمساز خاصی به عنوان فیلمسازان مورد علاقه نام ببرم. طیفی از فیلمسازها که به فکر و محتوا ارزش و احترام می‌گذارند را بیشتر دوست دارم.




پرسش رسانه‌های مستقل از محمدمهدی حیدریان⇐چه کسی مجوز پخش تیزرهای فیلم کم‌فروش «خاله قورباغه» از GEM را صادر کرده؟/آیا پخش تیزرهای این فیلم با هماهنگی مدیران سینما بوده؟/چون تهیه‌کننده «خاله قورباغه» همسر مدیرعامل ابوالمشاغلش است مجوز تبلیغ از GEM را دریافت کرده؟

سینماروزان: مدتهاست که هیچ کدام از تهیه کنندگان سینمای ایران جرأت این را ندارند که برای پخش تیزرهای آثارشان با شبکه های ماهواره ای وارد مذاکره شوند چون علاوه بر تعهد سفت و سختی که رسانه ملی به هنگام قرارداد پخش تیزر مبنی بر عدم ارسال تیزر برای شبکه های ماهواره ای از آنها میگیرد به هنگام صدور پروانه نمایش فیلمها، معاونت نظارت هم اکران فیلم را منوط به عدم پخش تیزر از شبکه های ماهواره ای میکند.

علیرغم این بگیر و ببند چند روزیست که تیزرهای فیلم «خاله قورباغه» که در تولید هم تسهیلات ویژه فارابی را داشته از شبکه «جم جونیور» در حال پخش است و همین مسأله با واکنش رسانه‌های مستقل مواجه شده که در این باره طرح سوال کرده اند.

رسانه «سینماایده‌آل» با اشاره به این ماجرا نوشت: در حالی که مدتی قبل تبلیغات فیلم های سینمایی در شبکه جم ممنوع شد و حتی چند فیلم سینمایی بخاطر تبلیغ در این شبکه در آستانه توقیف قرار گرفتند، فیلم سینمایی «خاله قورباغه» این روزها در حال انجام تبلیغات پرتعداد در شبکه «جم جونیور» است. اینکه فرشته طائرپور توانسته مجوز تبلیغ در این شبکه را به واسطه همسرش که مدیرعامل خانه سینماست بگیرد یا اینکه این دو در حال انجام تخلفی آشکار هستند هنوز مشخص نیست؟؟؟ لازم به ذکر است براساس تعهدی که سازندگان فیلم ها امضاء میکنند اگر فیلمی به شبکه جم آگهی دهد اکرانش از سوی وزارت ارشاد متوقف می‌شود! آیا این قانون شامل خانم طائرپور همسر منوچهر شاهسواری هم خواهد شد؟

رسانه «سینمای حرفه‌ای» با اشاره به تناقض صورت گرفته در جریان پخش تیزرهای «خاله قورباغه» از جم نوشت: عدم استقبال از «خاله قورباغه» باعث شده در روزهای گذشته و در اقدامی غیرقانونی شبکه «جم» حجم بالایی از تیزرهای فیلم را پخش کند! آیا حیدریان جلوی این تخلف می ایستد یا این تخلف با هماهنگی او انجام شده؟؟

دیگر رسانه ای که به این ماجرا پرداخته «سینما24» است. این رسانه با تأکید بر ممنوعیت ارشاد درباره پخش تیزر از شبکه‌های ماهواره‌ای نگاشت:  بر روی پروانه نمایش ارشاد صریحا آمده پخش تیزر از شبکه‌های ماهواره‌ای ممنوع است اما تیزرهای «خاله قورباغه» در حال پخش از «جم جونیور» است. چرا؟ چون فرشته طائرپور تهیه‌کننده‌اش، همسر مدیرعامل15شغله خانه سینماست؟

تبلیغات «خاله قورباغه» در «جم جونیور»
تبلیغات «خاله قورباغه» در «جم جونیور»