1

محمود دینی و ساخت اکشن-عاشقانه #لیث حوالی نقطه صفر مرزی!

سینماروزان/کیوان بهارلویی: محمود دینی که برای بسیاری از مخاطبان همچنان با نقش علی سریال آینه عبرت شناخته می‌شود به تازگی پروانه ساخت فیلم #لیث را گرفته و بناست این فیلم را کارگردانی کند.

فیلم #لیث که پیشتر با عنوان #گروگان شناخته می‌شد بنا دارد روایت عشقی گره‌خورد با یک گروگان گیری حوالی نقطه صفر مرزی را روایت کند.

#لیث فیلمی پرتحرک است و بخش عمده‌ای از نماهای آن اکشن است که با ترکیب نماهای رئال و جلوه های ویژه( میدانی و رایانه ای)، گرفته خواهد شد.

پروانه ساخت لیث به تهیه‌کنندگی محمدرضا شرف الدین صادر شده و تجربیات متفاوت شرف الدین در اجرای جلوه های ویژه آثاری همچون مزرعه پدری، دکل، کیمیا، حماسه مجنون، افعی و… می‌تواند عاملی باشد برای اجرای موثر نماهای پرتعقیب و گریز.

در مرکزیت داستانی فیلم لیث یک دختر و پسر جوان قرار دارند و این فیلم لوکیشن هایی مختلف دارد؛ از اصفهان تا زاهدان و درنهایت نقطه صفر مرزی…

محمود دینی فیلم لیث را میسازد
محمود دینی فیلم لیث را میسازد




عقاد فیلم #عمر_مختار را براساس سکنات امام خمینی ساخت!/عقاد بعد از رحلت امام(ره) به ایران آمد و می‌خواست فیلم زندگی امام را بسازد اما…/خاطرات #محمدرضا_شرف‌الدین از مصطفی عقاد

سینماروزان/علی رستگار: اظهارات محمدرضا شرف‌الدین درباره دیدار با مصطفی عقاد خالق فیلم‌های ماندگار الرساله/محمد رسول الله(ص) و عمر مختار، حاوی مدعیاتی است درباره پیشنهاد تولید فیلم امام خمینی(ره) به عقاد.

محمدرضا شرف الدین تهیه کننده به جام جم اظهار داشت: عقاد می‌گفت: «ما یک‌سری فیلم مستند از عمر مختار داشتیم ولی به درد سینما نمی‌خورد و جذابیت‌های سینمایی نداشت که از آن در شخصیت‌پردازی بهره ببریم و به بازیگر بگویم شبیه او باشد. عمر مختاری که من در ذهن داشتم، شخصیت باشکوهی بود اما تا مدت‌ها معادلی در این خصوص پیدا نکردم تا این‌که به شخصیت حضرت امام(ره) رسیدم. برای همین به نجف رفتم و با دوربین هشت‌میلی‌متری، یک‌سری فیلم از امام گرفتم.» عقاد می‌گفت: «اجازه فیلمبرداری را از حضرت امام گرفتم و همکاری خیلی خوبی با من داشتند و طی چند روز تصاویر مختلفی از امام ضبط کردم، ازجمله نشست و برخاست ایشان در خانه، رفتن ایشان به زیارت، کلاس‌های ایشان و … بعدا فیلم‌هایی که از امام گرفتم را برای آنتونی کوئین نمایش دادم و به او گفتم می‌خواهم عمر مختار من این باشد.»

شرف الدین ادامه داد: بعد از این صحبت‌های عمرمختار، دوباره نشستم و فیلم عمر مختار را دیدم و پی بردم واقعا آنتونی کوئین بازیگر بزرگی بود. به‌جز برخی تفاوت‌های آداب و عبادات مذهبی ازجمله روش وضوگرفتن مسلمان شیعه و اهل تسنن(چون عمر مختار سنی بود، آنتونی کوئین هم در فیلم به روش او وضو می‌گیرد)، نگاه‌ها و حرکات شخصیت عمر مختار در فیلم خیلی شبیه و برگرفته از شخصیت حضرت امام بود، به‌خصوص وقتی یکمرتبه به راست یا چپ نگاه می‌کرد، حالت چشم‌ها و ابروها، نگاه امام را به یاد می‌آورد. نگاه‌هایی که بسیار نافذ است و حس خاصی را منتقل می‌کند.

این متخصص جلوه های ویژه اظهار داشت: بعد از ارتحال حضرت امام هم مصطفی عقاد به ایران می‌آید و پیشنهاد ساخت یک فیلم سینمایی براساس زندگی حضرت امام را ارائه می‌دهد. یادم نیست این پیشنهاد را به کدام نهاد و به چه صورت ارائه داد اما بیشتر به دلایل مالی، این پروژه عملی نشد و طرف ایرانی ارقام پیشنهادی برای تولید این فیلم را نپذیرفته‌بود. به نظر من در این زمینه کوتاهی شد و می‌ارزید و باید این کار انجام می‌شد. باید کسی مثل مصطفی عقاد می‌آمد و فیلمی درباره حضرت امام می‌ساخت اما متاسفانه نشد و عقاد از این اتفاق دلخور بود. عقاد به من می‌گفت من فیلمساز هالیوود هستم و هالیوودی می‌سازم، منظورش هم از نظر تکنیک بود و هم از نظر مالی.
متاسفانه این اتفاق رخ نداد و این فرصت بسیار خوب از دست رفت.

محمدرضا شرف الدین درباره تلاش برای همکاری با عقاد و تولید فیلم زندگی بلال گفت: وقتي من و بهزاد بهزادپور فیلمنامه امپراتور عشق-با محوریت زندگی بلال-را به زبان عربی ترجمه کردیم و به عقاد دادیم، گفت این فیلمنامه نیاز به بازنویسی دارد و من باید این فیلمنامه را به یکی از فیلمنامه‌نویسان فیلم‌های «محمد رسول‌ا…» و «عمر مختار»(شیر صحرا) بدهم. در آن سالی که ما قصد تولید فیلم امپراتور عشق را داشتیم، بیشترین هزینه برای ساخت فیلم در ایران بین ۳۵ تا ۴۰ میلیون تومان بود اما پیش‌بینی و برآورد هزینه ما برای تولید امپراتور عشق یک‌میلیارد تومان(هشت میلیون دلار/به قیمت وقت دلار) بود و بنا داشتیم چنین رقمی را هم فراهم کنیم. وقتی با عقاد صحبت کردیم، او درباره بودجه فیلم هم از ما پرسید. من به‌جای این‌که جواب این سؤال را بدهم، از او پرسیدم شما بودجه این فیلم را چقدر می‌بینید؟ عقاد گفت: «من قرار است مشاور این فیلم باشم و تا زمانی که فیلمنامه بازنویسی مناسب و کاملی نداشته‌باشد، نمی‌توانم مبلغ نهایی ساخت این فیلم را اعلام کنم.» من هم گفتم بسیار خب، هزینه بازنویسی فیلمنامه چقدر می‌شود.مبلغی را گفت که با احتساب دلار آن روز، فقط هزینه بازنویسی فیلمنامه یک میلیارد تومان می‌شد، درحالی‌که ما این مبلغ را برای کل پروژه پیش‌بینی کرده‌بودیم. عقاد می‌گفت: «دستمزد دوست فیلمنامه‌نویس من بیشتر از اینهاست و به پول ایران سه میلیارد تومان می‌شود اما اگر من از او بخواهم، حاضر است به اعتبار من دستمزد واقعی‌اش را نگیرد!»(می‌خندد) همانجا بود که متوجه شدیم باید خیلی دوستانه و محترمانه از ایشان جدا شویم و دیگر نباید برای این کار سراغ عقاد برویم.

عقاد فیلم #عمر_مختار را براساس سکنات امام خمینی ساخت!/عقاد بعد از رحلت امام(ره) به ایران آمد و می‌خواست فیلم زندگی امام را بسازد اما.../خاطرات #محمدرضا_شرف‌الدین از مصطفی عقاد
عقاد فیلم #عمر_مختار را براساس سکنات امام خمینی ساخت!/عقاد بعد از رحلت امام(ره) به ایران آمد و می‌خواست فیلم زندگی امام را بسازد اما…/خاطرات #محمدرضا_شرف‌الدین از مصطفی عقاد

شرف الدین درباره نقطه نظرات عقاد نسبت به سینمای ایران بیان داشت: مصطفی عقاد فیلمبرداران ایران را خیلی قبول داشت و با  قاطعیت گفت: «اگر قرار است فیلمی بین‌المللی بسازید، تنها شاخه‌ای که به شما پیشنهاد می‌دهم از داخل خود ایران انتخاب کنید، مدیر فیلمبرداری است.» جالب این‌که او حتی بازیگران خارجی را برای حضور در فیلم بین‌المللی سینمای ایران پیشنهاد داد و وقتی از ایران رفت، عکس یک خانم بازیگر مصری را برای‌مان فرستاد و گفت باید بازیگر فیلم‌تان این باشد اما در زمینه فیلمبرداری اصرار داشت، از ایران انتخاب کنیم. اساسا ما با برخورداری از چنین امکانات و نیروهایی و با یک نگاه صحیح، حرفه‌ای و علمی، می‌توانیم توانمندی‌های سینمای ایران را در سطح منطقه و جهان معرفی و به سمتی حرکت کنیم که کشورهای دوست و مسلمان رغبت کنند همکاری‌های مشترکی در زمینه سینما با ما داشته‌باشند.

شرف الدین تاکید کرد: نیاز است دیپلماسی فرهنگی را به‌ویژه در سینما جدی دنبال کنیم و کشورهایی را که در حوزه مقاومت فعالیت می‌کنند یا به مشارکت در این موضوع تمایل دارند به میدان بیاوریم. آدم‌های بسیار ثروتمند و توانمند اقتصادی در کشورهای عربی از موضوعاتی مرتبط با تاریخ اسلام حمایت می‌کنند. باید این افراد را توجیه کرد و سرمایه آنها را برای بیان مفاهیم و معانی مقاومت به سمت سینما سوق داد. بازرگانان و بانکداران بحرینی، قطری، لبنانی و … همان‌طور که حاضرند برای حرم حضرت امام رضا(ع) یا مشاهد شریفه عراق مبالغ زیادی هزینه کنند، به شرط توجیه درست فرهنگی، برای سرمایه‌گذاری در سینما هم راغب خواهند شد.




متعاقب خبر سینماروزان: هیأت انتخاب فجر۴۱ به طور رسمی اعلام شد/غلبه هیأت انتخاب با مدیران ارگانی است!

سینماروزان/محمد شاکری: ساعاتی بعد از خبر سینماروزان درباره گزینه های احتمالی حاضر در هیأت انتخاب جشنواره فیلم فجر۴۱، دبیرخانه جشنواره به طور رسمی اعضای هیات انتخاب را اعلام کرد.

به جز محمدرضا عباسیان، پرویز شیخ طادی و محمدرضا شرف الدین که در اعلان سینماروزان به عنوان گزینه های هیأت انتخاب مطرح شده بود، چهار فرد دیگر هم در هیأت انتخاب حاضرند.

رضا پورحسین از مدیران باسابقه تلویزیون، روح‌الله سهرابی معاون نظارت، محمدحسین نیرومند از اعضای شورای پروانه نمایش و حبیب احمدزاده نویسنده‌ دیگر اعضای هیات انتخاب فجر هستند.

همان طور که در خبر قبلی سینماروزان آوردیم وجه اشتراک هیأت انتخاب، فعالیت ارگانی است و حالا هم به طور رسمی معلوم گشته غلبه هیأت انتخاب با مدیران ارگانی است به گونه ای که به غیر از شیخ طادی و احمدزاده، پنج عضو دیگر هیأت انتخاب بیشتر به عنوان مدیر ارگانی فعالیت داشته‌اند.
روح‌الله سهرابی معاون نظارت است و محمدحسین نیرومند از همکاران شوراهای نظارتی.
محمدرضا شرف الدین مدیر اسبق انجمن سینمای دفاع مقدس بوده، رضا پورحسین مدیر شبکه های مختلف رادیو و تلویزیون بوده و محمدرضا عباسیان مدیر اسبق موسسه رسانه های تصویری و دبیر اسبق جشنواره فجر.

از منظر خاستگاه سیاسی بدنه ارگانی هیأت انتخاب به سمت اصولگرایان است و فقط در این ميان حبیب احمدزاده است که‌ بینابین به نظر می‌رسد و شاید عامل ارتباطی دبیرخانه با سینماگرانی که هنوز گرفتار چپ‌بازی‌های نخ‌نما هستند…

اجتماع گرم مدیران ارگانی در هیأت انتخاب جشنواره فیلم فجر۴۱
اجتماع گرم مدیران ارگانی در هیأت انتخاب جشنواره فیلم فجر۴۱




آشنایی با رئوس ارگانی هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر۴۱ +فهرست اسامی

سینماروزان/محمد شاکری: در حالی که هنوز به طور رسمی هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر۴۱ معرفی نشده ولی برخی گمانه زنی‌ها حکایت دارد از حضور برخی سینماگران مطلوب جریان اصولگرا در هیأت انتخاب.

پرویز شیخ طادی کارگردان فیلم‌های ارگانی روزهای زندگی و امپراطور جهنم که در سال‌های اخیر در شوراهای نظارتی سینما و ساترا فعالیت داشته از جمله سینماگران هیات انتخاب فجر۴۱ است.

️محمدرضا عباسیان از مدیران موسسه رسانه های تصویری نیز نامش به عنوان عضو هیات انتخاب جشنواره امسال فجر برده شده. عباسیان که سابقه مستندسازی هم دارد در آخرین جشنواره فجر دولت احمدی‌نژاد -فجر۳۱- به عنوان دبیر حضور داشت و تلاش زیادی کرد جشنواره را بی کم و کاست برگزار کند.

️به جز این دو نفر، #مجید_شاه_حسینی از مدیران فارابی و از دبیران جشنواره‌های فجر در دولت اول احمدی‌نژاد که در تولید آثار ارگانی پرهزینه(فاخر) آن دوران و ازجمله راه آبی ابریشم و ملک سلیمان، نقش داشت، از دیگر افرادی است که نامش به عنوان عضو هیات انتخاب فجر۴۱ مطرح شده است.

دیگر عضو هیات انتخاب فجر۴۱ #محمدرضا_شرف‌الدین است؛ سینماگری که سالها در حیطه جلوه‌های ویژه میدانی فعالیت داشت و سابقه مدیریت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس را در کارنامه دارد.

پرویز شیخ طادی، محمدرضا عباسیان، مجید شاه حسینی و محمدرضا شرف‌الدین را باید رئوس هیات انتخاب جشنواره فجر۴۱ دانست؛ رئوسی که از سابقه همکاری با آثار ارگانی تا سابقه مدیریت در ارگان‌ها در کارنامه آنها به چشم می‌خورد و قاعدتا در هر چه کم داشته باشند در گزینش آثار اغلب ارگانی جشنواره امسال، تبحر دارند البته اینها فقط رئوس هستند و منطقی آن است که هیات انتخاب حداقل یک یا سه عضو کمتر-ارگانی هم داشته باشد تا هم حفظ ظاهر شود و هم در رأی‌گیری کمّی خلل وارد نگردد.

رئوس هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر۴۱ کدامند؟
رئوس هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر۴۱ کدامند؟

 




محمدرضا شرف‌الدین اظهار داشت: میتوان بدون وابستگی فیلم ساخت و مورد استقبال هم قرار گرفت⇔درخواست اول: آقای شرف‌الدین! آثار مقبولی که بدون وابستگی ساختید را معرفی کنید/درخواست دوم: آقای شرف‌الدین! درباره پروژه بلاتکلیف‌تان «فرزند صبح» هم بگویید که هزینه‌ای هنگفت صرفش شد اما حتی یک روز هم اکران نشد!/درخواست سوم: آقای شرف‌الدین درباره سرمایه‌گزار و جانشین‌تان در فیلم «زنانی که با گرگها دویده‌اند» هم توضیح دهید؟ که از کدام بیزنس، پول به سینما می‌آورد و آثاری می‌سازد که در گیشه شکست می‌خورند؟

سینماروزان: محمدرضا شرف‌الدین تهیه‌کننده فیلم پرهزینه «فرزند صبح» که یازده سال بعد از رونمایی در جشنواره فجر همچنان وضعیتی بلاتکلیف دارد، بعد از حذف از مدیریت انجمن سینمای دفاع مقدس، فیلمی به نام «زنانی که با گرگها دویده‌اند» را تولید کرد؛ فیلمی که نه حائز حضور در جشنواره فجر تشخیص داده شد و نه فرصتی برای اکران عمومی یافته است.

شرف‌الدین به تازگی در گفتگویی با انتقاد از سینمای کمدی ایران به «مهر» اظهار داشت: متاسفانه این روزها بسیاری از موضوع‌های بسیار جدی اجتماعی به طنز گرفته و سخیف شمرده می‌شوند، گویا بیننده باید از یک معضل شدید اجتماعی لذت ببرد. موضوع‌هایی چون اختلاس و آقازاده‌ها جزو مصائب سیاسی-اجتماعی جامعه به شمار می‌روند که توسط چند سودجو در سینمای ایران دستمایه فیلم‌های طنز شده‌اند؛ افرادی که خود نیز تبدیل به اختلاس گر شده‌اند و با تولید چنین آثاری دست به اختلاس فرهنگی می‌زنند.

این تهیه‌کننده توضیح داد: چنین آثار سخیفی با موضوعات سیاسی- اجتماعی هر روز بیشتر از قبل روی پرده سینماها می‌رود و این امر از قبح چنین اتفاقاتی که در جامعه رخ می‌دهد، می‌کاهد. این افراد همدست کسانی هستند که تاریخ، اقتصاد و شان فرهنگی کشور ما را به تاراج می‌برند و تنها می‌خواهند جیب خود را پرکنند.  البته آدم‌های متعهدی نیز در سینما حضور دارند که نگران چنین شرایطی هستند اما یا اعتراض نمی‌کنند و یا در صورت اعتراض راهی به جایی نمی‌برند. از سوی دیگر متاسفانه عده‌ای از فیلمسازانی که به دنبال ساخت فیلم‌های سیاسی هستند دنبال سیاه‌نمایی می‌روند! در حالی که با توجه به شرایط و امکانات و موضوع‌هایی که در جامعه امروز وجود دارد می‌توان فیلمی بدون وابستگی سیاسی به داخل و خارج ساخت و مورد استقبال هم قرار گرفت. متاسفانه بخشی از سینما جایی برای افراد بی‌سواد و کم تجربه شده است، این درحالی است که معمولا پشت تولید فیلم‌های سیاسی- اجتماعی که در خارج از کشور ساخته می‌شود تیم‌های فکری و مشاوره‌ای قوی وجود دارد که می‌توانند آثاری از این دست را تولید کنند.

ای کاش محمدرضا شرف‌الدین درباره پروژه‌هایی که شخص خودشان بی وابستگی تولید کرده و مورد استقبال عموم هم قرار گرفته شاهد مثال می‌آورد بلکه ادعایشان درباره امکان تولید فیلم مقبول مستقل منطقی‌تر به نظر آید!

به جز این ایشان که سینمای کمدی را به‌خاطر طنز گرفتن موضوعات جدی می‌نوازد بد نبود درباره سرمایه گزار فیلم اخیرشان «زنانی که با گرگها دویده اند» هم توضیح میداد که این سرمایه گزار از کدام بیزنس به سینما پول می آورد؟ آن هم برای آثاری که مدام در گیشه شکست می‌خورند؟؟(اینجا را بخوانید)

از همه اینها که بگذریم این تهیه کننده که تا این حد نگران سینمای ایران است چرا نگران هزینه هنگفتی که برای تولید «فرزند صبح» صرف شد نیست و در این باره نمی‌پرسد که یازده سال بعد از رونمایی در جشنواره، چرا حتی یک ریال آن هزینه بازنگشته است؟؟




با حضور رییس سینما در پشت صحنه⇐لعیا زنگنه به گروهک منافقین پیوست!!!+عکس⇔در محصولی به کارگردانی برادرزاده خالق «گشت ارشاد»+با سرمایه‌گذاری جوانی مدعی واردات خودرو و مواد شیمیایی!⇔این پروژه‌ایست که نامش عاریه‌ایست از کتاب بیژن نجدی!

سینماروزان: هرچند فیلمسازی با نقد افکار التقاطی گروهکهای معاند و به خصوص گروهک منافقین کم و بیش از ابتدای انقلاب و در آثاری مختلف از «شرایط عینی»احمدرضا گرشاسبی و «دست نوشته‌ها»ی مهرزاد مینویی تا «تشکیلات»منوچهر مصیری، «پنجاه روز التهاب»کریم آتشی،«خانه ای مثل شهر»حجت الله سیفی و «آخرین نبرد»حمید بهمنی وجود داشته اما افزایش حمایتهای ارگانی موجب شده در سالهای اخیر رویکرد دوباره‌ای به این نوع فیلمسازی داشته باشیم.

در این رهگذر آثاری همچون «امکان مینا»، «ماهی سیاه کوچولو»، «سیانور» و «ماجرای نیمروز» خلق شده‌اند که البته مورد حمایت رسانه های موسوم به ارزشی هم بوده‌اند.

به تازگی فیلمی تازه با مضمون منافقین در مسیر تولید قرار گرفته با نام «زنانی که با گرگها دویده‌اند»؛ فیلمی که نام آن یادآور مجموعه داستانی از بیژن نجدی با نام «یوزپلنگانی که با من دویده‌اند» است و تهیه‌کنندگی آن را محمدرضا شرف الدین مدیرعامل اسبق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس برعهده دارد.

شرف الدین که آخرین تجربه تهیه کنندگی‌اش در سینما «فرزند صبح» نزدیک به ده سال بعد از رونمایی در جشنواره فجر همچنان بلاتکلیف است(!) کارگردانی «زنان…» را به امیراطهر سهیلی برادرزاده سعید سهیلی کارگردان سری «گشت ارشاد» سپرده است!! و سهیلی خود نیز به عنوان مشاور کارگردان در پروژه حضور دارد.

این پروژه که فیلمبرداریش به تازگی آغاز شده و البته محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی هم در پشت صحنه آن حاضر شده از حضور لعیا زنگنه به عنوان بازیگر نقش اصلی سود می‌برد.

داستان «زنان…» در حاشیه شکست عملیات مرصاد میگذرد یعنی زمانی که یک زن منافق بعد از شکست به سنگری دوردست پناه میبرد و میکوشد به مرور خاطرات گذشته خویش بپردازد. ایفای نقش زن منافق را لعیا زنگنه برعهده داشته است.

جالبترین نکته درباره تازه ترین فیلم با مضمون منافقان آن است که سرمایه گذاری و جانشینی تهیه‌کنندگی آن را روزبه حسینی‌کارگر برعهده داشته است؛ جوانی که در دو سال گذشته نامش به عنوان سرمایه‌گذار آثاری همچون «ربوده شده»، «ماحی» و «جاودانگی» دیده شد. فیلمهایی که در دو ویژگی مشترک بودند؛ یکی حضور جواد نوروزبیگی به عنوان تهیه کننده  و دیگری شکست در گیشه علیرغم صرف هزینه مکفی برای تولید!

حسینی کارگر که پیشتر در گفتگویی از فعالیتش در صادرات و واردات خودرو و مواد شیمیایی سخن گفته بود(اینجا را بخوانید) در حالی وارد سرمایه گذاری برای تولید «زنان…»شده که یک سال قبل و بعد از شکستهای متوالی آثارش در گیشه از این گفته بود که دیگر در سینما سرمایه‌گذاری نمیکند.(اینجا را بخوانید)اما گویا سینما هنوز آن قدر برای ایشان جاذبه دارد که باز هم به سراغ هزینه کردن برای آن آمده؛ آن هم برای فیلمی که هم سوژه اش و هم گروه تولیدش پیش بینی شکستی دیگر را برای آن محتمل می کند!

امید که احتمالات درست از کار درنیاید و فیلم چهارم این سرمایه گذار جوان هم بتواند به بخش مسابقه جشنواره فجر راه یابد و هم اینکه گیشه پررونقی داشته باشد.

زنانی که با گرگها دویده اند
لعیا زنگنه در «زنانی که با گرگها دویده اند»
محمدمهدی حیدریان و سعید سهیلی در پشت صحنه زنانی که با گرگها دویده اند
محمدمهدی حیدریان و سعید سهیلی در پشت صحنه «زنانی که با گرگها دویده اند»



همکاری لعیا زنگنه با مدیرعامل اسبق انجمن دفاع مقدس

سینماروزان: لعیا زنگنه بازیگری که در سالهای اخیر حضور پررنگی در سینمای ایران نداشته است و آخرین فیلم اکران شده اش «این زن حقش را میخواهد» علیرغم طرح موضوع درباره اسیدپاشی نتوانست چندان موردتوجه قرار گیرد با فیلم «زنانی که با گرگ‌ها دویده‌اند» به سینما می آید.

به گزارش سینماروزان زنگنه که در «قاتل اهلی»مسعود کیمیایی هم در نقش همسر صیغه‌ای شخصیت اصلی داستان حاضر شده بود اما مشخص نیست کاراکترش در نسخه اکران فیلم هست یا نه در فیلم تازه اش با محمدرضا شرف الدین همکاری خواهد کرد.

شرف الدین که چند سال مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس و البته تهیه کننده پروژه بلاتکلیف «فرزند صبح» بود بعد از حذف از انجمن دفاع مقدس، مدتها به دنبال تولید فیلمی در سینما بود و حالا به کارگردانی امیراطهر سهیلی «زنانی که با گرگها دویده‌اند» را تولید خواهد کرد.

امیراطهر سهیلی پیشتر تله فیلمهایی همچون «طرقه»، «یک خیانت منصفانه»، «سمفونی کاغذهای خط خطی» و «سوم شخص مفرد» را کارگردانی کرده است.

پروانه ساخت فیلم سینمایی «زنانی که با گرگ‌ها دویده‌اند» با نام سابق «یونس» صادر شده و بزودی فیلمبرداری آن آغاز می‌شود.

در خلاصه داستان نمادگرایانه فیلم آمده است: هزاران سال قبل یونس شک می‌کند، می‌لغزد و آنجا که باید داستانش در اوج تمام شود طعمه ماهی می‌گردد و شکم ماهی آغاز داستان یونس می‌شود و اکنون هزاران سال بعد ژاله شک می‌کند، می‌لغزد و آنجا که باید داستانش در اوج تمام شود «زنانی که با گرگها می‌دوند» آغاز می‌گردد.

عوامل این فیلم عبارتند از: نویسنده فیلمنامه: امیر اطهر سهیلی  و حسام سامریزاده،کارگردان: امیر اطهر سهیلی،فیلمبردار:علی عظیم زاده، مدیر تولید : حسین رستم‌پور، طراح صحنه و لباس:میثم نوبریان،محبوبه سلطانی،چهره‌پرداز: امید گلزاده،صدابردار: محسن طیبی،مدیر تدارکات: حامد نسطورپور طهرانی، دستیار اول کارگردان : حسام سامری‌زاده،مدیر برنامه‌ریزی: رضا شریفی، منشی صحنه: مهتاب شهرابی، عکاس : اردلان آذرمی،فرزاد باقرزاده،جانشین تهیه‌کننده:روزبه حسینی، مشاور کارگردان: سعید سهیلی، مشاور امور رسانه‌ای: علی زادمهر، مجری طرح: حمیدرضا سهیلی و غلامحسین حیدری،تهیه‌کننده : محمدرضاشرف‌الدین.




محمدرضا شرف‌الدین روی آنتن زنده بیان کرد⇐نمره سینمای جنگ در دهه شصت، ۲۰ بود و در این سالها ۱۰!/نتیجه کار منطبق با ذائقه امروز مخاطب، پارازیت‌هایی است که به‌عنوان فیلم در حوزه دفاع مقدس می‌بینیم!/نمی‌توانیم فیلم جنگی استاندارد را زیر ۵ میلیارد تمام کنیم

سینماروزان: اکبر نبوی کارشناس مجری سینمایی «چشم شب روشن» شامگاه چهارم تا بامداد پنجم مرداد ماه با محمدرضا شرف‌الدین حول محور مسائل گذشته، حال و آینده سینمای دفاع مقدس به گفتگو پرداخت.
به گزارش سینماروزان در این برنامه که در آستانه سالروز عملیات مرصاد روی آنتن رفت، شرف‌الدین تهیه‌کننده سینما از سیمرغ‌های بسیاری که کسب کرده سخن به میان آورد و اعلام کرد تاکنون 6 سیمرغ و 1 لوح زرین جشنواره فیلم فجر را از آن خودکرده است.
شرف‌الدین ادامه داد: من از جمله افرادی هستم که معتقدم در سینما، ما نه هنر را می‌توانیم هنر کامل بدانیم و نه تکنولوژی را صرفاً تکنولوژی بدانیم و این دو به‌صورت غیرقابل‌تفکیکی درهم‌آمیخته‌اند. در ویژوال افکت (جلوه‌های تصویری) هم واقعا کار هنرمندانه داریم، مگر اینکه با فیلمی روبرو شویم که بر اساس ضرورت به جلوه‌های ویژه میدانی نیازمند است.
سینمای ایران مدیون سینمای دفاع مقدس است
وی در رابطه با ارزیابی سینمای دفاع مقدس از آغاز تاکنون گفت: اساساً سینمای ایران مدیون سینمای دفاع مقدس است. نداشتن نظریه صریح و روشن درباره مسئله سینما از دلایل مظلوم واقع‌شدن سینمای انقلاب است. تنها نظریه روشن در این راستا جمله تاریخی بنیان‌گذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) است که فرمودند: “ما با سینما مخالف نیستیم، با فحشا مخالفیم” و این جمله در آن زمان برای سینمای ما بسیار راهگشا بود.
سینمای دفاع مقدس به‌ همه سینما مشروعیت داد
تهیه کننده «بالای شهر پایین شهر» افزود: با آغاز جنگ بسیاری از بخش‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ارگان‌های مختلف کشور با موضوع جنگ خود را تثبیت کردند و سینما هم از این امر مستثنی نبود و به سبب برکات جنگ، خود را به اثبات رساندند و سینمای دفاع مقدس مشروعیتی به‌ همه سینما داد.
شرف‌الدین ادامه داد: اگر بخواهیم منصفانه ببینیم این است که حتی دستاوردهای آینده سینمای ایران، حاصل سنگ بنایی است که سینمای دفاع مقدس گذاشت چراکه زیرساخت‌های سینمایی را ساخت و با بررسی فیلم‌ها مشاهده می‌کنیم که مسیر فیلم‌ها از سینمای دفاع مقدس می‌گذرد.
این تهیه‌کننده اظهار کرد: فیلم‌برداری، جلوه‌های ویژه، تدوین، امکانات سینمایی، دوربین‌ها و ساختارهای فناورانه سینما اولین بار در سینمای دفاع مقدس شکل گرفت.
حوزه‌های جلوه‌های ویژه در سینمای دفاع مقدس متولد و شکوفا شد
نبوی در ادامه بحث عنوان کرد: سینمای کشور به اعتبار ابزارهایی که دارد ممکن است باعث رشد و پیشرفت شود ولی متأسفانه در بسیاری از حوزه‌های ابزاری نتوانستیم از ظرفیت‌ها و داستان‌های دفاع مقدس و موقعیت‌هایی که پیش‌آمده بود استفاده کنیم و از مهم‌ترین جلوه‌های تولد و شکوفایی این حوزه می‌توان به حوزه‌های جلوه‌های ویژه اشاره داشت.
شرف‌الدین در این خصوص گفت: صرفا وجود ابزار کارساز نیست چرا که بسیاری از ابزارها بودند که چون دانش آن وجود نداشت از حالت بکر بودن خارج شدند و یکی از مشکلات ما در ایران این بود که سطح آکادمیک با شتاب مورد نیاز سینما و سطح بین‌الملل هماهنگ نبود.
در حوزه جلوه های ویژه برخی ابزار را شخصا اختراع کردیم
تهیه‌کننده «چوب‌خط» تشریح کرد: وقتی ما وارد جلوه‌های ویژه شدیم و آغاز به کار کردیم بعضی ابزارها را شخصاً اختراع کردیم و این وسایل با اینکه وجود داشت اما در دسترس من نبود.
مسئول جلوه‌های ویژه «مزرعه پدری» ادامه داد: با توجه به جلوه‌ای که سینما در بیرون و درون خود دارد و وقتی از قبل، جرأت پرسیدن و دانستن را داشته باشید، متوجه می‌شوید که چقدر این سینما کم‌بضاعت است و زمینه برای خلاقیت فراهم است.
وی در تکمیل صحبت‌هایش گفت: شرایط اوایل انقلاب را در نظر بگیرید که عرصه‌های گوناگونی برای جوانان نسل انقلاب بازشده بود و بسیاری از اتفاقاتی که در آن زمان رخ داد، مانند دفاع مقدس و باور “ما می‌توانیم” که امام خمینی (ره) در میان مردم به وجود آورده بود، در جلوه‌های ویژه باعث موفقیت شد.
در ادامه نبوی از شرف‌الدین پرسید: به مسیر طی شده تا امروز با توجه به سرمایه انسانی، (تخصص‌هایی که در سینما وجود دارد)، در ارتباط با ساخت فیلم دفاع مقدس از 20، چه نمره‌ای می‌دهید؟
سینمای دفاع مقدس در دهه 90، نمره 10 یا 12 می گیرد
شرف‌الدین پاسخ داد: من باید برای نمره دادن دهه بندی بکنم؛ به دهه هفتاد 17، به بخشی از دهه شصت 20 و به بخشی دیگر از آن زیر 10 می‌دهم؛ به دهه هشتاد 15 و به دهه نود 12 و یا شاید 10 می‌دهم.
وی با ابراز نارضایتی از وضعیت حال سینمای مقدس عنوان کرد: اکنون حمایت نمی‌شویم. فیلم «مزرعه پدری» در یک مثلث ساخته شد و مرحوم رسول ملاقلی پور (کارگردان)، مرحوم حبیب‌الله کاسه ساز (تهیه‌کننده) و من به‌عنوان مدیر جلوه‌های ویژه بصری هریک رأسی از یک مثلث بودیم که اگر هرکدام از این سه رأس نبود، مزرعه پدری موفق نمی شد. این موقعیت کمتر در سینما شکل می‌گیرد، در صورتی که اتفاقی خوب رخ داده است.
در شرایطی که فیلمهای ارزان قیمت سخیف فروش می کند سینمای دفاع مقدس مهجور و غریب می ماند
تهیه‌کننده «فرزند صبح» ادامه داد: سینمای دفاع مقدس مهجور و غریب واقع‌شده که این اتفاق بخشی به دلیل کلی بودن سینما و بخش دیگر به‌واسطه فرهنگ جاری در جامعه ما است و تا وقتی فیلم‌های ارزان‌قیمت و آپارتمانی که با نوشته سخیف و چند بازیگر فروش پیدا می‌کند بهتر است بگوییم ذائقه مخاطب نزول پیداکرده است.
شرف‌الدین بیان کرد: اگر کار منطبق با ذائقه امروز مخاطب شد دیگر نمی‌توانیم بگوییم دفاع مقدس منبعث از فرهنگ انقلاب و جبهه است که نتیجه آن پارازیت‌هایی است که بعضی وقت‌ها به‌عنوان فیلم در حوزه دفاع مقدس می‌بینیم.
فیلم دفاع مقدس ارزان درنمی آید و کمتر از 5 میلیارد تومان هزینه ندارد
مسئول جلوه‌های ویژه فیلم زخمی گفت: اگر کسی می‌خواهد در حوزه تدبیر و اندیشه ‌کار کند باید هزینه‌هایی در زمینه‌های نیروی انسانی، تفکر و اندیشه و مالی بپردازد و درنتیجه فیلم دفاع مقدس ارزان درنمی‌آید و نمی‌توانیم فیلمی را زیر 5 میلیارد تمام کنیم.
وی تکمیل کرد: عرصه فرهنگ دفاع مقدس مدعیان زنده زیاد دارد که آن‌ها یا توقع دارند خودشان را ببیند، یا اشتباهاتشان بیان نشود و یا اینکه شرایط روز سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به‌هم‌خورده و حاضر نیستند برگردند.
بی‌سوادی را از آسیب‌های جدی سینمای ایران می‌دانم
سرمایه‌گذار فیلم «شوخی» گفت: در حال حاضر با سه گروه فیلم‌ساز در ارتباط هستیم که گروهی فیلم‌سازان جوان هستند که بعد از جنگ متولدشده‌اند و نرفته‌اند دانش خود را در این زمینه بالا ببرند و من بی‌سوادی را از آسیب‌های جدی سینمای ایران می‌دانم.
وی اضافه کرد: گروهی دیگر افرادی هستند که مانند بسیاری از عرصه‌های دیگر به عافیت‌طلبی افتاده‌اند و دسته سوم افرادی هستند که موقعیت و جایگاه ضعیفی دارند مانند کارگردان‌های توانمندی که به دنبال این هستند که اگر فیلم‌نامه‌شان درست شود، یکی از فیلم‌های بافرهنگ دفاع مقدس ساخته می‌شود.
تهیه کننده بی همتا تصریح کرد: اساساً سینمای ما تا وقتی‌که به‌عنوان سینمای مطرح اقتصادی جای خود را باز نکند، ما نمی‌توانیم سینما داشته باشیم. سینما یک مثلث است که یک رأس آن متن و فکر و اندیشه و تفکر، رأس دیگر اقتصاد و درنهایت رأسی که این دو را به هم متصل می‌کند، مخاطب است چراکه سینما با مخاطب مفهوم پیدا می‌کند.
نبو نیز در ادامه بحث گفت: اگر جامعه آماری کسانی که از اصول و مبانی محکم دفاع می‌کنند، پشت فیلم‌های خوب در همه ژانرها باشد، انگیزه اقتصادی برای تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذارها خواهد بود.
رسوبات تعصب گرایانه در اذهان بخشی از جامعه متدین ما نسبت به سینما هنوز وجود دارد
محمدرضا شرف الدین در این زمینه اظهار کرد: ما باید این واقعیت را بپذیریم رسوبات تعصب گرایانه ای که در اذهان بخشی از جامعه متدین ما نسبت به سینما بوده هنوز وجود دارد.
وی ادامه داد: سینما هنوز وارد زندگی مردم نشده است درحالی‌که در کشورهای توسعه‌یافته، سینما جزوی از الزامات زندگی آن‌ها شده و به همین دلیل فروش خوبی دارند.
شرف‌الدین سینمای دفاع مقدس را ساختار سینما دانست و افزود: سینما نخواهیم داشت مگر اینکه سینمای دفاع مقدس را جدی بگیریم؛ و باید تعدادی جمع شوند و فیلم و متن خود را به مسئولین نشان دهند چراکه متن‌های بسیار خوبی در اختیارداریم.
بنیاد حفظ آثار مکان مناسبی برای متولی سینمای دفاع مقدس شدن است
رئیس انجمن سینمای دفاع مقدس خاطرنشان کرد: ظرفیت سینمای ما در سال چیزی حدود بین 5 تا 6 فیلم دفاع مقدس است و امروز ما می‌توانیم این را اجرا کنیم؛ شاید مشکل این است که سینمای دفاع مقدس متولی ندارد و به اعتقاد برخی از افراد بنیاد حفظ آثار مکان مناسبی برای متولی شدن سینمای دفاع مقدس است.
شرف‌الدین در پایان درباره آینده سینمای دفاع مقدس گفت: در کشورهای پیشرفته و صاحب صنعت سینما، بسیاری از موضوعات حال و آینده‌شان را در حوزه سینما انجام می‌دهند و متأسفانه ما این آینده‌پژوهی را در سینمای خودمان نداریم.



ادعاهای عجیب و غریب کارگردان فیلم کم‌فروش “دلتنگیهای عاشقانه” که بودجه‌اش را فارابی و روایت فتح داده‌اند: مدیرعامل انجمن دفاع مقدس نتوانست چند اسلحه کلاش برای استفاده در فیلم تهیه کند!/شب اول می‌گویم کرین را بگذارید در جواب می‌گویند کرین نداریم!/در “دوران عاشقی” شاهدیم زن از اینکه همسرش معشوقه دارد ناراحت نیست بلکه از این ناراحت است که یک وارث اضافه شده!!!

سینماژورنال: “دلتنگیهای عاشقانه” که از حضور محمدرضا فروتن و میترا حجار در نقشهای اصلی اش سود می برد یکی از محصولات سینمای دفاع مقدس است که در آستانه هفته دفاع مقدس روی پرده رفت.

به گزارش سینماژورنال علیرغم انتخاب فیلمیران برای پخش اثر و تعداد کافی  و حدود 25 سالن سینما اما فروش فیلم قابل توجه نبوده است و بعد از دو هفته تازه به 100 میلیون رسیده است!

رضا اعظمیان کارگردان “دلتنگیهای عاشقانه” در گفتگویی با “فارس” به برخی نکات عجیب و غریب درباره فیلمش اشاره کرده و البته ادعاهایی را هم طرح کرده درباره دو فیلم “عصر یخبندان” و “دوران عاشقی” که از آثار پرمخاطب سینمای ایران بوده اند.

وقتی امکان طراحی مو ندارید نمی توانید سن بازیگر را پایین بیاورید

این کارگردان درباره کم کاریهای موجود در طراحی چهره بازیگرانش و بخصوص عدم طراحی درستی چهره میترا حجار در قابل نوجوانی همسر شهید منوچهر مدق گفت: بگذارید مثالی بزنم مو در گریم تاثیر گذار است و ما از نشان دادن آن معذوریم. وقتی امکان طراحی برای مو را ندارید نمی‌توانید سن بازیگر را پایین بیاورید.

از 80 درصد آثار سینمایی یک سر و گردن بالاتر است

اعظمیان وقتی با این پرسش مواجه شد که بسیاری دیگر از آثار هم همین محدودیتها را دارند اما با اجرای درست گریم آن را برطرف می کنند بیان داشت: سرعت کنش و انتقال حس در بازیگران ما پایین است البته تنها به این دلیل که فرصت ندارند تا بر روی نقش‌شان تحقیق داشته باشند. بگذارید صادقانه حرف بزنیم من شخصاً به این فیلم از نمره صد، بیست می‌دهم. فیلم سینمایی”دلتنگی‌های عاشقانه” نسبت به هشتاد درصد آثاری که ساخته می‌شود یک سر و گردن بالا‌تر است. البته یکی دیگر از بخش‌هایی که به این فیلم لطمه زده است زمان فیلم است اگر می‌توانستیم قصه فیلم را در صد و بیست دقیقه روایت کنیم موفق‌تر بودیم.

روایت فتح و فارابی حامیان مالی فیلم بودند

اعظمیان درباره حامیان مالی تولید اثر گفت: روایت فتح و بنیاد سینمایی فارابی حامیان مالی بوده اند.

مدیرعامل انجمن دفاع مقدس نتوانست چند اسلحه کلاش برای فیلم تهیه کند

وی در ادامه ادعایی را درباره محمدرضا شرف الدین تهیه کننده “دلتنگیهای عاشقانه” و مدیر سابق انجمن دفاع مقدس بیان کرد و گفت: البته یکی دیگر از ایراداتی که داریم و به آن توجه نمی‌کنیم بضاعت کم سینمای ما است. تصور کنید تهیه کننده این فیلم که مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دافاع مقدس است نتوانست چند اسلحه کلاش برای استفاده در فیلم تهیه کند. این بضاعت سینمای ما است و به ایشان هم ارتباطی ندارد. این اندازه از بهاء دادن باعث شده که بسیاری از صحنه‌هایی را که نیاز داریم از دست بدهیم.

در “دوران عاشقی” زن از اینکه شوهرش معشوقه دارد ناراحت نیست!!!

رضا اعظمیان که فیلم کم فروش خود را به شدت جدی گرفته است درباره اینکه مخاطبان به اندازه منبع ادبی داستان فیلم از تماشای محصول سینمایی لذت نمی برند اظهار داشت: بگذارید این گونه پاسخ دهم زمانی که همسر شهید مدق فیلم را دیدند اشک از جشمانشان جاری شد و گفتند: «من را به سال‌هایی بردید که با منوچهر بودم». ببنید فیلم نامه من یک فیلم نامه زندگی نامه‌ای است. ما در فیلم «دلتنگی‌های عاشقانه» تصمیم به قهرمان سازی نداشتیم.

این کارگردان ادامه داد: خوشحالم که این فیلم بعد از اکران فیلم سینمایی «عصر یخبندان» و «دوران عاشقی» اکران شد. در این فیلم فرشته مدق به عنوان یک زن همراه شوهرش است و در برابر لحظه‌های سخت مقاومت دارد. فساد اخلاقی در فیلم “عصر یخبندان” را می‌بینیم و در “دوران عاشقی” شاهد هستیم که زن از اینکه شوهرش معشوقه دارد ناراحت نیست از این ناراحت است که یک وارث اضافه شده است غیرت زنانه‌اش تکان نمی‌خورد.

می خواستم با منوچهر محمدی و جمال ساداتیان کار کنم اما گفتند با اینها کار نمی کنیم

اعظمیان در بخش دیگر گفتگوی خود درباره کم کاریهای تهیه کننده فیلم اظهار داشت: تهیه کننده در طول فیلم نبوده و حضور نداشته است. عاجزانه خواهش می‌کنم زمان شروع فیلم به اولین نکته‌ای که باید دقت داشته باشند انتخاب تهیه کننده مناسب است. تهیه کننده‌ای که به واسطه حیثیت خودش هم که شده پای کار باشد. اصلاً قرار نیست من با فیلم‌بردارم دعوا کنم یا با گریم بحثی داشته باشم یا به دنبال بازیگر باشم. باورتان نمی‌شود نمی‌خواهم بهانه بیاورم فقط با خود می‌گفتم خدایا این فیلم تمام شود و در میانه راه باز نماند. بروید بپرسید دو سال است که دنبال اکران فیلم هستم.‌ ای کاش تهیه کننده فیلم در اینجا حضور داشت و از خود دفاع می‌کرد. وی مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس بود چرا باید آنقدر کار قبول کند که به بخشی از کار‌هایش نرسد. دوستان به من گفتند تهیه کننده معرفی کنید من هم منوچهر محمدی و سید جمال ساداتیان که گفتند که ما با این‌ها کار نمی‌کنیم.

شرف الدین برآورد مالی را ارائه داد که مورد پسند دوستان بود

اعظمیان افزود: در ‌‌نهایت محمدرضا شرف الدین برآوردی را ارائه داد که مورد پسند دوستان بود. این در شرایطی است که من گفته بودم اگر بازیگر چهره بیاورید قطعاً این مبلغ اعلام شده کم است. شب اول می‌گویم کرین را بگذارید در جواب می‌گویند کرین نداریم. خوب در این شرایط من چه کار باید انجام دهم. نگذارید وارد این بحث‌ها شویم.




یک بدعت تاریخی: “فیلمیران” در قعر جدول فروش!!!+توضیحات علی سرتیپی درباره این اتفاق

سینماژورنال: موسسه پخش فیلمیران به مدیریت علی سرتیپی به واسطه سابقه مثبتی که در پخش آثار پرفروش دارد در سالهای اخیر به اصلی ترین گزینه فیلمسازان برای پخش آثارشان بدل شده است.

به گزارش سینماژورنال تقریبا تمامی تهیه کنندگان و کارگردانانی که گمان دارند اثرشان قابلیت برقراری ارتباط با مخاطب انبوه را دارد تلاش فراوان می کنند که با سپردن پخش فیلمشان به فیلمیران شرایط رونق اکران آن را فراهم کنند.

در سالهای اخیر دیگر مخاطبان عادت کرده اند در کنار فیلمهای صدر جدول فروش نام فیلمیران را هم به عنوان پخش کننده ببینند.

در سال جاری نیز فیلمیران پخش آثاری چون “ایران برگر”،”دوران عاشقی” و “نهنگ عنبر” را برعهده داشته که هر سه زودتر از حد تصور به صدر جدول فروش راه یافتند.

فیلمیران در قعر باکس آفیس!!!

در یک مورد تازه اما در روزهای اخیر نام فیلمیران در قعر باکس آفیس دیده می شود.

این شرکت پخش به تازگی فیلمی دفاع مقدسی به نام “دلتنگیهای عاشقانه” را روی پرده فرستاده است.

این فیلم فروش روزانه اش به زحمت به 7 میلیون تومان می رسد آن هم در حالی که دیگر فیلمی از فیلمیران که الان روی پرده است یعنی “دوران عاشقی” روزانه 3 تا 4 برابر این رقم فروش می کند.

همین فروش پایین علیرغم داشتن تعداد سینماهای کافی که به حدود 17 سینما می رسد سبب ساز آن شده که “دلتنگی های عاشقانه” در پایین ترین جایگاه جدول فروش قرار گیرد.

محمدرضا فروتن و میترا حجار در صدر بازیگران این فیلم کم فروش

این فیلم دو بازیگر نسبتا شناخته شده به نامهای محمدرضا فروتن و میترا حجار را هم در رأس بازیگران خود دارد.
آخرین فیلمهایی که فروتن در آنها نقش محوری داشت “متروپل” و “هیچ کجا هیچ کس” بودند که البته هیچ کدام فروش خوبی را تجربه نکردند.
آخرین اثر سینمایی اکران شده میترا حجار هم “آتش بس2” بود که فروش بالای آن هم بیش از هر چیز بواسطه خاطرات خوش مخاطبان از قسمت قبل بود.

محصولی از انجمن سینمای دفاع مقدس

“دلتنگیهای عاشقانه” فیلمی است که با سرمایه انجمن فیلم دفاع مقدس و به تهیه کنندگی محمدرضا شرف الدین مدیرعامل سابق انجمن ساخته شده است و البته شاید به همین دلیل دولتی بودن بودجه، کمیت فروش آن برای دست اندرکاران اهمیت چندانی نداشته باشد با این حال آیا این فروش پایین اعتبار فیلمیران را خدشه دار نمی کند؟

پخش کننده اصلی فارابی بوده و ما به کمک فارابی رفتیم

علی سرتیپی مدیرعامل فیلمیران با بیان اینکه پخش کننده ابتدایی فیلم فارابی بوده به سینماژورنال می گوید: از آنجا که “دلتنگیهای عاشقانه” اثریست در ژانر سینمای دفاع مقدس وظیفه خود دیدیم که در پخش فیلم به فارابی کمک کنیم. حمایت از سینمای دفاع مقدس وظیفه ماست و باید شرایطی را فراهم کنیم برای کمک به این سینما.

سرتیپی ادامه می دهد: البته فیلم در ابتدای مسیر اکران قرار دارد و امیدواریم در هفته های پیش رو فروش بهتری را تجربه کند.

آیا این فروش پایین با اکران فیلم مجیدی مرتبط است؟
وقتی از این مدیر پخش باتجربه می پرسیم که آیا تعداد بالای سینماهای فیلم اخیر مجیدی باعث کاهش فروش سایر فیلمها و از جمله “دلتنگیهای عاشقانه”نشده وی فقط می گوید: انشاا.. ظرف روزهای آینده تعداد سینماهای بیشتری به فیلم اختصاص می یابد و فروش فیلم هم بهتر خواهد شد.

هدفمان حمایت از سینمای دفاع مقدس بوده است
علی سرتیپی در پاسخ به این پرسش سینماژورنال که آیا این فروش پایین به اعتبار فیلمیران لطمه نمی زند می گوید: هدف حمایت از سینمای دفاع مقدس است و طبیعی است که هر فیلمی نیز یک استاندارد فروش را داشته باشد اما در نهایت فکر می کنم فروش فیلم در حد انتظار معقول بوده است.




پرده‌برداری رییس انجمن دفاع مقدس از قرارداد ۳۴۰ میلیونی مجری طرح “بادیگارد” حاتمی‌کیا با انجمن

سینماژورنال: انتقادات چند هفته قبل پژمان لشکری پور مجری طرح  “بادیگارد” ابراهیم حاتمی کیا از انجمن سینمای دفاع مقدس سبب ساز آن شده است که محمدرضا شرف الدین مدیرعامل انجمن با نگارش نامه ای سرگشاده به انتقاد از وی بپردازد.

به گزارش سینماژورنال جالب اینجاست که لشکری پور در سالهای اخیر از جمله تهیه کنندگان متبوع انجمن دفاع مقدس بوده است و قرارداد تولید 14 مستند با این انجمن را نیز منعقد نموده بود. مستندهایی که به گفته شرف الدین 340 میلیونی را عاید او خواهد کرد.

اینکه لشکری پور چند هفته قبل از جدایی شرف الدین از انجمن علیهش موضع می گیرد و از آن طرف شرف الدین هم صبر میکند تا آخرین روزهای حضورش در انجمن برسد و آن گاه به کسی که مدتها برایش کار می کرده می تازد هم از آن عجایبی است که احتمالا فقط در ساختار سینمایی ما رخ می دهد.

سینماژورنال متن کامل نامه شرف الدین را ارائه می دهد:

آقای پژمان لشکری­ پور

من به شما یک بدهی دارم که لازم است در واپسین روزهای حضور خود در انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس این بدهی را با شما تسویه کنم. چه کنم که در ماه مبارک رمضان قرار داشتیم و گرنه زودتر بدهی خود را ادا می کردم. ماهی که فرصت طلائی برای توبه و انابه، بازگشت به سوی حقیقت و جبران گذشته، ماه رحمت خدا و کرامت انسانی، ماه میهمانی خدا و زدودن زنگار از قلب و روح و شستشوی روان از کدورت ها، ناخالصی ها، بدخلقی ها، کج فهمی ها و همه آنچه شیطان برای رقیب ابدی خود، یعنی «انسان» به ارمغان آورده است.

آرزو داشتم به برکت این ماه، هم من و هم شما آدم شویم. من که از خود ناامیدم و امیدم فقط به فضل حضرت حق است. ولی امیدوارم شما آدم شوی. دعا کرده ام و دعا می کنم که خدا همه ما را به راه راست که رضای او در آن است هدایت کند. ما که کارمان تمام است و آب از سرمان گذشته است اما شما جوان هستید.

میدانم که اعتقادی به امام و راه امام نداری ولی امام عزیز ما به جوانان توصیه میکرد تا از نشاط جوانی برخوردارند به فکر خودسازی باشند. لذا تو «مَن قال» را رها کن و به «ما قال» توجه کن. امیدوارم چهره واقعی تو نمایان شود زیرا نفاق خطرناکتر، پلیدتر و زشت تر از کفر است.

تکلیف انسان با منافق معلوم نیست ولی با کافر روشن است. چنانکه امام ما رحمت ا… علیه فرمود: «منافقین از کفّار بدتراند.»

فکر نکن من این سطور را از روی عصبانیّت و یا ناراحتی و خشم و یا منتقمانه می نویسم. از تاریخ نامه تو تاکنون زمان قابل ملاحظه ای گذشته است و من فرصت کافی یافته ام که پاسخم واکنشی نباشد.

آن گاه به تو شک کردم که ترجیع بند کلماتت شهیدآوینی بود

من به تو آنگاه شکّ کردم که ترجیع بند جملات و کلماتت «شهید آوینی» بود. در ده سطر صحبتت، حداقل 9 بار شهید آوینی میگفتی در حالی که باید بیش از آنکه تو نام آن شهید بزرگوار را بیاوری و از او نشان و ارجاع و فکتس ارائه دهی، از ما که همرزم او بودیم می شنیدی. همان زمان به یاد جمله تاریخی امام خودمان افتادم که درباره منافقین می گفت: اینها (منافقین) آمده بودند پیش من و برای من نهج البلاغه میخواندند!! تو هم هر وقت به ما میرسیدی برای ما جملات شهید آوینی را می گفتی!

من در همان زمان به تو شک کردم. اما با آخرین پروژه ای که برای انجمن کار کردی و هنوز به انجام نرسانده ای تردید و شکّ من به یقین تبدیل شد.ازآن مهمتر!!! اینکه اگر ردّپای فراماسیونری را در آن پروژه یعنی «سمفونی استیضاح» ندیده بودم همچنان سکوت میکردم و امروز هم پاسخی به خزعبلات تو نمیدادم چنانکه در آثار بی شماری ابتذال و انحراف وجود دارد و الزاماً اینجانب اعتراضی نکرده ام و مخصوصاً این روزها که در آستانه رفتن از انجمن قرار دارم حرف و حدیث های زیادی را می شنوم که قابل پاسخ نمی دانم.

در اثری که ساخته ای ردپای فراماسونری پیداست

آقای لشکری­ پور در اثری که به تهیه کنندگی شما ساخته شده است ردّپای فراماسیونری به روشنی پیداست. شما هنوز کوچکتر از آن هستی که دستان پنهان در مدیریت های نهفته در سیاست های فرهنگی را بازشناسی کنی. حتماً به یاد داری هنگامی که با من تماس گرفتی و گفتی فیلم «سمفونی استیضاح» را به جشنواره فیلم فجر داده ای و من به شما اعتراض کردم وگفتم بایدقبل از اقدام،موافقت انجمن راکسب می کردی آنگاه تأکید کردم هیچ اسمی و اثری از انجمن سینمای دفاع مقدس، بنیاد روایت و بسیج در این اثر نباید بیاوری، تا زمانی که اصلاحات انجام و کار به تأیید ما برسد. زیرا شاهد بودم که چطور توسط جریان فراماسیونری مدیریت شده ای و نه تنها متوجّه نیستی بلکه به آن افتخار نیز میکنی. تو نیز پذیرفتی و فیلم را بدون ذکر نام سرمایه گذار و کارفرما و با مسئولیت خودت به جشنواره فیلم فجر دادی.

تو از شهید دیالمه استفاده ابزاری کردی. شهید دیالمه 2 بار شهید شد. یک بار توسط سازمان مجاهدین خلق و با مدیریت جریان کثیف فراماسیونری در سال 60 و بار دیگر سی وسه سال بعد توسط تو و این بار نیز همچنان با مدیریت پنهان همان جریان. نکته جالب این است که هر چند امروز دیگر اثری از سازمان مجاهدین خلق نیست اما جریان وابسته ی آنها یعنی نفاق به قوّت وجود دارد و تو شاهدی بر این مدعا هستی.

این وعده الهی است که چهره نفاق را کنار خواهد زد. پس تا دیر نشده برگرد، توبه کن و گذشته را جبران نما. فیلم مستند «سمفونی استیضاح» را میگویم. زیرا وعده عذاب الهی برای منافق بسیار شدید و غلیظ است. به اسلاف خلف خود بنگر و عبرت بگیر.

اما نکته بعد. آقای لشکری پور. امام ما مطلبی دارند مربوط به سال 60 هنگامی که سازمان مجاهدین خلق بر علیه انقلاب، نظام مقدس جمهوری اسلامی، امام و مردم اعلام جنگ مسلحانه کرد. آنها یکی از بهانه هایشان این بود که امام ما آنها را نپذیرفته است. امام فرمود: من اگر احتمال میدادم که اینها (منافقین آن زمان) اصلاح می شوند، من پیش آنها میرفتم.

گرفتار شهوت شهرت هستی

اگر در سیره امام ما دقّت کنی می بینی او هیچوقت بلوف نزد و هرگز اهل لاف زدن نبود چنانکه در ابتدای فتنه ی مرحوم آقای شریعتمداری، امام ما نزد او رفت و در جلسه ای با حضور آیتاله العظمی گلپایگانی و آیت اله العظمی مرعشی نجفی رحمت اله علیهما با آن مرحوم اتمام حجّت کرد (هر چند که متأسفانه حجت امام در ایشان مؤثر نیفتاد و ایشان عاقبت به خیر نشد) من هم با تأسی به امام خودمان برخاستم و با خضوع تمام نزد تو آمدم. چند بار هم آمدم. زیرا من نفاق تو را در مرحله مقدماتی میدانم و مطمئنم راه اصلاح در تو وجود دارد. تو به لحاظ جوانی، بی تجربه گی، کم دانشی و جویائی نام گرفتار شهوت شهرت هستی صرف نظر از اینکه از چه طریقی آنرا کسب کنی! مقداری از این خصلت ها اشکالی ندارد ولی مواظب باش تو را به هلاکت ندهد. من مطمئنم تو وقتی بزرگ بشوی عاقل میشوی تو هنوز بالغ نشده ای. زمانی که به بلوغ برسی با توجه به ظرفیّت هایی که در تو سراغ دارم فرد مؤثر، مدیر و توانایی خواهی بود. اما به شرطی که نفاق را از خود دور کنی تا کارآمد هم بشوی.

 امانت را نگه نداشتی

علی ایحال من نزد تو آمدم تا کمک کنم آن کار مستند شهید دیالمه (سمفونی استیضاح) را اصلاح کنیم. من آن روز جمله ای گفتم و به صورت امانت نزد تو سپردم (هنوز در مرحله شک و تردید نسبت به نفاق تو بودم و به یقین نرسیده بودم وگرنه به تو اعتماد نمی کردم.) به یاد داری. در اسفند ماه 93 (قبل از عید نوروز و مدتی بعد از جشنواره فیلم فجر که حتّی به من اعتراض کردی که چرا به آقای شعبانی (کارگردان­اش) زنگ نزدم و دریافت سیمرغ بلورین را به او تبریک نگفتم) من به صورت محرمانه و به عنوان امانت به تو گفتم تصمیم گرفته ام از انجمن بروم و به تو توصیه کردم تا من در انجمن هستم بیا پروژه هایت را اصلاح و تکمیل کن و قراردادهایت با انجمن را به انجام برسان. تا من در آنجا هستم برایت آسان تر است و آنگاه تأکید کردم که موضوع رفتن من از انجمن را به عنوان امانت نزد خود نگهدار و راضی نیستم جایی بیان کنی و یا به احدی بگویی.

آقای لشکری پور، ما مسمانان شیعه، امامی داریم به نام حضرت امام جعفر صادق علیه السلام. ایشان می­فرمایند: «دینداری در کثرت نماز و روزه نیست، در امانتداری و راستگویی است.» می شود بگویی کدامش در تو وجود دارد؟ آیا امانت داری بود که درنامه سرگشاده به من توصیه به استعفا میکنی؟! من خودم حداقل4ماه قبل از نامه تو، به تو گفته بودم که تصمیم به رفتن دارم. من از نامه تو ناراحت نیستم که تصمیم خودم را به من توصیه میکنی! بخصوص که با بخشی از مطالب آن نامه با تو هم عقیده ام، بلکه از خیانت در امانت ناراحتم.

ضمنا باید بگویم من افتخار میکنم که به نشان شوالیه حمله کرده ام. من کفش پاره یک هم وطنم را با تمام نشان های شوالیه و منافع مادی و به اصطلاح معنوی که ضمیمه آن است عوض نمی کنم. بی وطنان و بی هویت ها بر این گونه نشانها ارج می نهند. حتماً میدانی که فرانسه یعنی صاحب اصلی نشان شوالیه، پشتیبان اصلی، قدیمی و سنتی منافقین بخصوص سازمان مجاهدین خلق بوده است و ظلمی نیست که در این سی واندی سال به ملت مظلوم ما نکرده باشد. از ژیسگاردستن تا ر و لاند.

سنّ شما نمیرسد امّا من هدایای فرانسه به صدام را به خوبی به یاد دارم

شما فیلم مستند سمفونی استیضاح را از زندگی و شهادت شهید بزرگوار و شاخص، مرحوم عبدالحمید دیالمه تهیه کرده ای. شهیدی که در واقعه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه سال 60 همراه با دیگر یاران شهید والامقام مرحوم بهشتی، مظلومانه به شهادت رسید. فکر کنم حتماً میدانی که آن انفجار توسط سازمان مجاهدین خلق انجام شد که تعداد هفتادواندی از بهترین، مخلصترین و کارآمدترین مدیران را از انقلاب، مردم و جمهوری اسلامی گرفت و بلافاصله سرکردگان، مجرمان و متهمان آن واقعه تروریستی به دامن فرانسه گریختند و دولتمردان فرانسه به جای اینکه آن تروریستها را دستگیر و به ایران تحویل دهند، همواره از آنها حمایت کردند و آن تروریستها تحت مصونیت سیاسی فرانسه قرار گرفتند. این در حالی است که دو ملت ایران و فرانسه همواره از یکدیگر متأثر بوده اند و بر روابطشان احترام متقابل حاکم بوده است.اقتصاد، صنعت، فرهنگ مخصوصاً ادبیات و سینما در ایران سالهای طولانی متأثر از فرانسه بوده است. امام ما مدت کوتاهی در کنار مردم نوفل لوشاتوزندگی کرد و به رهبری انقلاب پرداخت و از آن مردم تشکر نمود. لکن دشمنی های دولتمردان آنها با جمهوری اسلامی چیزی نیست که بتوان به راحتی از آن گذشت و به اقدامات آنها بدبین نبود. سنّ شما نمیرسد امّا من هدایای فرانسه به صدام را به خوبی به یاد دارم، جنگنده های میراژ، سوپراتانداردها که سکوهای نفتی ما را از راه دور میزد،توپ های دوربرد وسایرجنگ افزارهای پیشرفته و هواپیمای استیجاری فرانسوی که حلبچه را بمب باران شیمیایی کرد.همچنین حمایت های دیپلماتیک تمام وکمال ازرژیم نامشروع صدام وحزب بعث عراق وسازمان مجاهدین خلق،مانندآنچه امروزازرژیم نامشروع وکودک کش اسرائیل انجام می دهد، نمونه هایی از خاطرات من و نسل من از فرانسه است.

حال سؤال این است که چه رابطه ای بین انتقاد شما از من در بیان حقیقت آن نشان مسلمان کشی با تو وجود دارد که این افشاگری را برنتافتی؟!

با فریاد می گفتی چرا او قرارداد چند میلیاردی با روایت بسته و من قرارداد چند میلیونی!

تو اگر اخلاق و اخلاص میداشتی و واقعاً نیّت خیر داشتی میتوانستی نامه ات را در یک پاکت سر بسته و به صورت محرمانه به من بدهی(چنانکه درموضوعات پیش آمده بین شما وانجمن بخصوص درمسائل مالی این کارراکردی). نه اینکه از طریق مطبوعات به من برسانی. و اگر من هم امروز از طریق رسانه ها پاسخم را به تو میرسانم، برای این است که وظیفه میدانم که ترا معرفی کنم.

اگر دقت کنی به خوبی می بینی که نامه تو فقط دستآویز یک روزنامه زرد برای چند روز جولان شد. روزنامه ای که صاحب آن از همان رانت خوارانی است که تو به حضور او در بنیاد روایت انتقاد داری، همان کسی که با فریاد می گفتی چرا او قرارداد چند میلیاردی با روایت بسته و من قرارداد چند میلیونی!. نکته دیگر اینکه شما تاکنون 14 پروژه با انجمن قرارداد بسته ای آن هم فقط مربوط به سالهای 91 و 92 با مبلغی بالغ بر 340 میلیون تومان. تو خودت میدانی من هم با رانت خواری و بی عدالتی مخالفم ولی آقای لشکری پور کدام پروژه تو به سلامت به پایان رسیده، تحویل شده و رضایت کارفرما را حاصل کرده است چه فرق میکند تو رانت خواری کنی و یا کس دیگر. ابتدا پروژه های گذشته ات را تمام کن، تحویل بده و قراردادهای گذشته را به انجام برسان بعد ادعای زیاده خواهی کن. هر چند در مقایسه با بعضی از قراردادهای گذشته با دیگر افراد مخصوصاً رانت خواران حرفه ای حق با توست. اما من توجه دارم که حرف راست و حق تو «کلمه الحق و یرا دوا به الباطل» است که این هم از خصلت های منافقین است.

من در اینجا به تو دو راه حل ارائه میدهم تا به جای شلوغ کاری و شعبده بازی های رسانه ای یکی از این دو کار را انجام دهی و آنگاه خلاص.

1ـ فیلم مستند «شهید دیالمه» یا همان (سمفونی استیضاح) که عدم پذیرش آن توسط ما تو را برآشفته ساخته است و اساس اختلاف من و شما است را مطابق تراز خانواده و دوستان شهید و یا مرکز اسناد انقلاب اسلامی (چنانکه در حکمیتی که در تاریخ سه شنبه 1/2/94 دردفترشماوباحضورخانواده معظم ومعزز دیالمه توسط اینجانب انجام و به عنوان فصل الخطاب و راه حل به خانواده محترم شهید دیالمه ارائه شد و همگی پذیرفتید) اصلاح و یا مطابق لیست اصلاحاتی که توسط انجمن به شما داده شده اصلاح کن و تحویل بده که البته میدانم در این صورت پول سرشاری به جیب نخواهی زد.

این فیلم را برای سناتور جوزف کیبرمن بفرست

اما راه دوم که همه ی منظور تو را برآورده خواهد کرد.

2ـ اکنون که در حال نگارش این سطور هستم و هم زمان با نهائی شدن برجام (توافق هسته ای) یک گروه به نام جعلی و صوری «شهروندان حامی ایران عاری از سلاح هسته ای» در زیرمجموعه کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل (AiPac) تشکیل شده است شاید بدانی که AiPac لابی با نفوذ اسرائیل در واشنگتن است که بخصوص در مجلس سنا نفوذ چشمگیری دارد. این گروه تازه تأسیس توسطAipacاعلام کرده است که بیست میلیون دلار بودجه برای مقابله با توافقنامه هستهای ایران با 1+5 قرار داده تا با استفاده از فضای مجازی، آگهی های تلویزیونی و اینترنتی و رسانه های دیجیتال افکار عمومی را تحت تأثیر قرار دهد و بخصوص کنگره آمریکا را از به اصطلاح تأیید این توافقنامه منصرف سازد.

همه میدانند اکنون که این سند در شورای امنیت سازمان ملل با اکثریت قاطع (همه 15 عضو اصلی و موقت) به تصویب رسیده، مخالفت کنگره، تقابل با اجماع بین الملل تلقی میشود و هرگز چنین اتفاقی نخواهد افتاد. پس چرا آنها میخواهند بیست میلیون دلار هزینه کنند تا به اصطلاح با تصویب این سند مقابله نمایند؟!

همه میدانند که از این بیست میلیون دلارها قبلاً هم برای فضاهای رسانه ای در مقابله با جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی هزینه شده است و هنوز هم بعضی از قلم به مزدها و مزدوران رسانه ای (به خصوص داخلی) طعم آن دلارها را در ذائقه سیری ناپذیرشان دارند. شما هم مطمئن باش که آنها برای فیلم کنونی “سمفونی استیضاح” به تو پول خوبی خواهند داد .

همچنین می توانی این فیلم را برای سناتور “جوزف کیبرمن” بفرستی. او یکی از سرسخت ترین دشمنان جمهوری اسلامی و حامی اصلی سازمان مجاهدین خلق در حزب دمکرات و کنگره آمریکاست. بد نیست بدانی در دکترین روابط خارجی این افراد در مقابله با حکومت های مستقل، تروریسم از جایگاه قابل ملاحظه ای برخوردار است. که ترور شخصیت از مهمترین فرآیندهای تروریسم است بخصوص که ایشان عضو حزب دمکرات است و حداقل وبه ظاهرترور شخصیت از فرآیند خشونت بیرون است و بر حسب ظاهر باطبع دمکرات ها شاید بیشتر سازگار باشد.

البته اگر این دو گزینه بعنی AiPac یا جوزف کیبرمن نشد، بی بی سی هم هست که بی تردید هر سه گزینه بسیار بیشتر از بنیاد فرهنگی روایت به تو پول خواهند داد و البته شهرت را هم.

همچنین مطمئن باش که انجمن اولاً این نسخه را نخواهد پذیرفت ثانیاً در صورت اصلاح، پول گزاف به تو نخواهد داد ثالثاًتعامل باانجمن در این پروژه برای تو شهرت چندانی هم نخواهد داشت.

اما حرف آخر؛

آقای حجیم جسیم چنانکه قبلاً و از همان ابتدا گفته ام و تأکید کرده ام ممکن نیست در مقابل خیانتی که به شهید دیالمه کرده ای کوتاه بیایم چه مدیرعامل انجمن باشم ،چه نباشم مطمئن باش که بعد از رفتنم از انجمن نیز با چشمی بیدار و ذهنی هوشیار این پروژه را رصد خواهم کرد تا ببینم مستند «سمفونی استیضاح» که به تهیه کنندگی شما و مدیریت فراماسیونرها به استهزاء شهید دیالمه پرداخته است چون خواهد شد.

شاید مطلع نباشی اما لازم میدانم که برای اولین بار بعد از گذشت 34 سال رازی را از خودم فاش کنم. خوب دقت کن و بعد از این مطلب، حساب کارت را بکن. آن مطلب این است که بخشی از درصد جانبازی من مربوط به حادثه ی برخورد با منافقین است که برای من حاصل شده است. در سال 60 چند میلیشیای سازمان مجاهدین خلق (حدود 7 یا 8 نفر) یک دست نوشته ی بزرگی را در توهین به امام و شهدا به دیوار نصب کرده بودند و در اطراف آن به صورت گارد ایستاده بودند من به تنهایی و با دست خالی به طرف آن نوشته رفتم آن را از دیوار کندم و پاره پاره کردم و با آنها درگیر شدم و سخت کتک خوردم (هنوز آثار ضرب و شتم آنان را در جسم دارم و البته لذت آن کتکی که برای دفاع از امامم و شهدا خوردم را نیز) باور کن وقتی نامه ی تو را خواندم همان لذّت برایم تداعی شد. در بالا اشاره کردم که امروز دیگر سازمان مجاهدین خلق و عوامل فریب خورده آن نسیتند لکن جریان نفاق وجود دارد. البته که، ما هم هستیم!!

ختم نامه ام را با جملاتی از مادر بزرگوار و دو خواهر فرهیخته ی شهید دیالمه که در نامه ای که به اینجانب نوشته اند و رونوشت آن دست شما هم هست مزین میکنم تا خوانندگان گرامی این نوشته پی به چرائی برآشفتگی تو و دلیل اینگونه پاسخ به آن نامه ببرند. این جملات که در پی می آید دیگر از من نیست از خانواده معظم شهید دیالمه است که چند ماه قبل از نامه تو به من، نگاشته اند که با اجازه ی آنها منتشر می کنم. همچنین اگر کسی در آنچه در این نامه به تو نسبت داده ام شک دارد حاضرم آثاری که تو برای انجمن ساخته ای بخصوص فیلم مستند «سمفونی استیضاح» را با آنها ببینیم و با هم نقد و تحلیل کنیم. آن آثار هنوز در اختیار من است.

بخشهائی از نامه خانواده معظم شهید دیالمه به اینجانب؛

فیلم به اصطلاح مستند «سمفونی استیضاح» با ادعای زندگی سیاسی شهید دکتر عبدالحمید دیالمه که ظاهراً با حمایت آن انجمن به جشنواره فیلم فجر راه یافت، اندوهی بزرگ بر دل ما خانواده آن شهید بر جای گذاشت، زیرا تصور نمی کردیم شهیدی که همه حیات کوتاه خود را در مسیر احیاء اندیشه های مکتب اهل بیت علیهم السلام و دفاع از حریم انقلاب اسلامی و ولایت فقیه صرف کرده و سرانجام جان خود را آماج تیرها و بمب های منافقین و دشمنان انقلاب کرد، کسانی جرأت یابند با بهره گیری از امکانات انقلاب حقیقت را وارونه ساخته و علیه او و خط اصیل رهبری فرزانه انقلاب (به بهانه انتقاد) مجموعه ای را تدوین نمایند. آن هم با گذران سی واندی سال از غربت آن شهید و تنها با آشکار شدن برخی از روشنگری های خالصانه او پس از فتنه 88 !! گرچه فعالیت ها و سخنرانی های فکری و اعتقادی شهید در حیات کوتاه و پربرکتش توانسته است در لایه های عمیق و درونی نسل جوان انقلابی و بیدار نفوذ کرده و همواره الگویی برای طالبان حقیقت باشد، لکن به همان میزان، توطئه برای به حاشیه راندن نام و یاد او از جانب دشمنانی که متأسفانه زودتر از دوستان، نیروهای تأثیرگذار در انقلاب را شناسایی می کنند هرگز از بین نخواهد رفت و شاید سمفونی استیضاح واکنشی باشد به یک پسوند واقعی برای نام این شهید (شهید بصیرت) که در قالب حرکتی خودجوش از نسل بیدار انقلاب و آزاداندیش نمودار گشت و البته زنگ خطری برای برخی به حساب آمد!…

… متأسفانه اصرارهای ما به کارگردان مبنی بر درخواست مشاهده فیلم همچنان بی نتیجه ماند تا اینکه متوجه اکران آن در جشنواره فجر آنهم بدون دعوت از خانواده شهید شدیم! امری که به دلیل غیرمعمول بودنش ما را بیش از پیش متعجب کرده و صدای پای حرکتهایی مشکوک علیه انقلاب و مدافعان آن]را[ به گوشمان میرساند. به حکم رسالتمان در دفاع از حرمت شهدای انقلاب، کارگردان را ملزم کردیم که فیلم را در اختیارمان بگذارد و تنها همین جا بود که نام آقای «لشکریپور» به عنوان تهیه کننده محترم را شنیدیم و ادعای کارگردان که همه کارها باید با اجازه ایشان انجام گیرد. و ایشان نیز طبق قراری فیلم را در اختیارمان گذاشتند…

… پس از مشاهده دقیق فیلم متوجه شدیم که حاصل آن همه صداقت و اعتماد خانواده شهید در همکاری با کارگردان، با کمال تأسف، تدوین مجموعه ای خلاف حقیقت بوده است، البته اگر اتهامات به شهید، منحصر به کلام مخالفان در فیلم بود شاید آنقدر نگران کننده نبود، زیرا موضع گیری های آنان در مسیر انقلاب بر کسی پوشیده نیست و انتظاری هم بیش از این نبود، لکن جای تأسف آن است که نه تنها از مصاحبه دوستان شهید سوءاستفاده شده بلکه متن راوی نیز کاملاً متأثر از سخن مخالفان بلکه به نحوی زیرکانه بازخوانی همان اتهامات است…

… اکنون بر خود لازم میدانیم مواردی که در فیلم ناجوانمردانه، حقیقت وارونه گردیده و حاصلش بیش از دهها اتهام به شهید است خدمتتان عرض کنیم و عنوان نماییم که چنانچه این موارد در فیلم اصلاح نگردد از همه مراجع ذیصلاح بهره گرفته و تا پای جان در حریم دفاع از انقلاب و رهبری فرزانه آن و حیثیت و اعتبار آن شهید بزرگوار خواهیم ایستاد، گرچه اطمینان داریم که حضرتعالی با توجه به سوابق انقلابی و حضور مستمرتان در تاریخ انقلاب و جنگ، و ارادتتان به ساحت شهدا، بصیرت و هوشیاری لازم جهت رسیدگی به این مسأله را دارید.




بنیاد روایت: به‌زودی فرد دیگری بجای شرف‌الدین مدیرعامل انجمن سینمای دفاع مقدس می‌شود

 سینماژورنال: هفته گذشته سایت خبری-تحلیلی “سینماپلاس” از این خبر داده بود که محمدرضا شرف‌الدین مدیر عامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس از مسئولیت این انجمن خداحافظی کرده است.

به گزارش سینماژورنال چند روز بعد از انتشار آن خبر شرف الدین در گفتگویی ادعا کرد تا پروانه ساخت فیلمش را نگیرد در انجمن می ماند و حالا روابط عمومی بنیاد روایت که انجمن دفاع مقدس از سازمانهای زیرمجموعه آن است خبر تغییر مدیر انجمن را تأیید کرده است.

ترک مدیریت بعد از یازده سال…

بر اساس اعلام روابط عمومی بنیاد فرهنگی روایت، محمدرضا شرف الدین حدود 11 سال است که مسئولیت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس را بر عهده دارد و مدتی است که مسئولیتش در این انجمن به پایان رسیده است و بزودی فرد دیگری جایگزین این مدیر سینمایی در انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس می‌شود.

سید مجتبی نوریان مدیر ارتباطات و امور رسانه بنیاد فرهنگی روایت در این باره به “کیهان” گفت: شرف الدین قصد دارد با دریافت پروانه ساخت فیلم «اگر باران ببارد» دوباره وارد عرصه تولید شود و تهیه کنندگی سینما را از سر گیرد.

مدیرمسئول “کیهان کاریکاتور” جایگزین شرف الدین
محمد حسین نیرومند به عنوان یکی از گزینه‌های مطرح جایگزینی محمدرضا شرف الدین برای مدیریت جدید انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس مطرح است ولی هنوز این انتخاب قطعی نشده است.

نیرومند سوابق فراوانی در حوزه کاریکاتور داشته است و از جمله در دهه هفتاد مدیرمسئول ماهنامه “کیهان کاریکاتور” بوده است. البته که ایشان به عنوان مشاور هنري وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، سرپرست مركز هنرهاي تجسمي حوزه هنري، مشاور هنري رياست حوزه هنري و رئيس سازمان توسعه سينمايي سوره نیز فعالیت داشته است.




محمدرضا شرف‌الدین: تا وقتی که پروانه ساخت فیلم‌ام را نگیرم، در انجمن دفاع مقدس می‌مانم

سینماژورنال: چند روز قبل بود که سایت خبری-تحلیلی “سینماپلاس” در گزارشی از جابجایی در مدیریت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس خبر داد.

به گزارش سینماژورنال در آن گزارش از محمدحسین نیرومند به عنوان گزینه جایگزینی محمدرضا شرف الدین مدیر فعلی انجمن نام برده شده بود.

این خبر در روزهای بعد توسط تعدادی از رسانه های دیگر بدون ذکر منبع بازنشر یافت و حتی یکی از خبرگزاریهای رسمی نیز این خبر را با اندکی تغییر در محتوا روی خروجی اش فرستاد.

با این حال محمدرضا شرف الدین مدیرعامل فعلی انجمن دفاع مقدس نه تنها استعفا یا جابجایی خود از مدیریت انجمن را تایید نمیکند بلکه ادعای این را دارد که تا پروانه ساخت فیلمی که بناست کارگردانش باشد را نگیرد از انجمن نمی رود!!!

اینکه استعفا داده ام درست نیست

شرف‌الدين در گفت‌وگو با “اعتماد” با رد خبر استعفاي خود گفته است: از یک خبرگزاري با من تماس گرفتند و درباره شايعه استعفاي بنده و آمدن حسين نيرومند پرسيدند و من تاكيد كردم كه ممكن است به دلايل شخصي در شرايطي انجمن را ترك كنم اما اينكه استعفا داده باشم درست نيست.

انجمن مرا خسته کرده اما تا پروانه ساخت نگرفته ام در انجمن می مانم

این مدیر ادامه داده است: البته كار مستمر ١٠ ساله در انجمن من را خسته كرده اما اكنون تمام توجه من به سرانجام رساندن پروژه فيلمي است كه فيلمنامه آن را براي تصويب به ارشاد تحويل داده‌ام و مطمئنا تا وقتي كه پروانه ساخت براي اين فيلم نگرفته‌ام در انجمن باقي خواهم ماند.
بعد از دریافت پروانه ساخت در انجمن نخواهم ماند
شرف‌الدين در توضيح اين پروژه سينمايي كه به احتمال زياد خود كارگرداني آن را برعهده خواهد داشت، گفت: برايم موضوع فيلمنامه و خود آن بسيار جالب است و در صورت اخذ پروانه ساخت اين فيلم مسلما احتياج به ممارست در ساخت دارد و به همين دليل مطمئنا نخواهم توانست هم مسووليت‌هاي مديريت انجمن را برعهده داشته باشم هم توليد اين فيلم را.