1

ورود مجدد مازیار میری به شورای پروانه ساخت!+جدایی یک عضو تازه وارد؟

سینماروزان: پس از گذشت نزدیک به چهار ماه از انصراف محمدرضا هنرمند از شورای پروانه ساخت سازمان سینمایی، مازیار میری جایگزین او و نماینده کانون کارگردانان در این شورا شده است.

خبرگزاری ایسنا خبر داده عضویت مازیار میری در شورای پروانه ساخت، با دعوت سازمان سینمایی و درخواست کانون کارگردانان، انجام شده است.

مازیار میری که این روزهای سریال #خسوف را در شبکه خانگی دارد پیشتر نیز سابقه حضور در شورای پروانه ساخت را داشته است.

این کارگردان سینما در کنار سیدضیاء هاشمی، علیرضا معافی، پرویز شیخ طادی، سعید مستغاثی، پژمان لشگری پور و سیدمحمد حسینی در شورای پروانه ساخت حضور خواهد یافت.

به جز ورود میری، شنیده هایی درباره جدایی یکی از اعضای تازه وارد شورای پروانه ساخت مطرح شده که هنوز رسمیت نیافته.

ورود مجدد مازیار میری به شورای پروانه ساخت سینمایی
ورود مجدد مازیار میری به شورای پروانه ساخت سینمایی




اعلام اسامی فیلمسازان مشمول حمایت کانون در سال جدید⇐از کارگردان یونیت دوم “محمد…” تا کاشف علاقمندان مونث بازیگری!/از کارگردانی که همچنان به‌واسطه “کلید” شناخته می‌شود تا سازندگان سریالهای روتین تلویزیون و…

سینماروزان: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که زمانی، نهادی بود برای جذب فیلمسازان جوان مستعدی همچون عباس کیارستمی، بهرام بیضایی،ناصر تفوایی و امیر نادری، در سالهای اخیر کمتر توانسته در حیطه فیلم بلند، خاطرات دهه‌های قبل را تداعی کند.

به گزارش سینماروزان یک دلیل این امر می‌تواند نحوه تصویب طرح در این نهاد باشد که به جای ایده‌های تازه و افراد نواندیش به سمت نیروهایی می‌رود که بیشتر از نوآوری به‌دنبال احیای خاطرات سالهای دور کانونند‌!!

محمدرضا کریمی صارمی معاون تولید کانون به تازگی به معرفی پروژه‌های سینمایی تازه این نهاد پرداخت و به خبرگزاری تسنیم گفت: نخستین فیلم بلند سینمایی که در حال برنامه‌ریزی برای تولید آن هستیم، فیلمی به کارگردانی رسول صدرعاملی است که براساس یکی از رمان‌های پرمخاطب حوزه نوجوان کانون به نام «زیبا صدایم کن» ساخته خواهد شد. اکنون فیلمنامه این اثر نوشته و آماده شده است و در انتظار تأمین اعتبارات لازم برای کلید زدن آن هستیم.

معاون تولید کانون سپس به اسامی فیلمسازان دیگری که قرار است در آینده با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همکاری داشته باشند اشاره کرد و گفت: مازیار میری فیلم سینمایی «دشتبان» را خواهد ساخت که اکنون نگارش فیلمنامه این اثر به پایان رسیده است. ابراهیم فروزش رمان «پریانه‌های لیاسندماریس» که یکی از رمان‌های پرمخاطب کانون به شمار می‌آید را برای ساخت فیلم سینمایی انتخاب کرده است. فریدون حسن‌پور درباره تریلی تماشاخانه‌های سیار کانون و واقعیت‌هایی که درباره آن وجود دارد، درام خوبی را به رشته تحریر درآورده‌اند. بیژن میرباقری فیلمنامه خوبی به نام «عطا» را در دست تدارک دارد و در نهایت محمدرضا عرب نیز از میان کتاب‌های کانون دو کتاب را انتخاب کرده است که احتمالا یکی از آنها را خواهد ساخت‌. همچنین فیلمنامه بسیار خوبی به نام «بچه‌های هور» نیز در دست داریم که تصویب شده است و به امید خدا این فیلمنامه نیز به اثری سینمایی تبدیل خواهد شد.

رسول صدرعاملی، مازیار میری، ابراهیم فروزش، بیژن میرباقری، فریدون حسن‌پور و محمدرضا عرب اسامی فیلمسازانی هستند که بناست مورد حمایت کانون قرار گیرند.

رسول صدرعاملی که برای انتخاب بازیگران زن بسیاری از کارهایش، مبادرت به کشف علاقمندان بازیگری و معرفی آنها به سینما کرده، مهمترین فیلمساز مورد حمایت کانون است. صدرعاملی که فیلم‌هایی مرتبط با نوجوانان مثل “دختری با کفش‌های کتانی” و “من ترانه پانزده سال دارم” را در کارنامه دارد، آخرین بار پاییز ۹۸ “سال دوم دانشکده من” را روی پرده داشت که به زحمت فروشی یک میلیاردی را در گیشه به دست آورد.

“سارا و آیدا”، عنوان آخرین فیلم مازیار میری، دیگر کارگردان مورد حمایت کانون است. این فیلم تابستان۹۶ روی پرده رفت و بیش از دو میلیارد فروش کرد. نوروز۹۷ سریال “هیات مدیره” از همین کارگردان روی آنتن رفت که چندان دندان‌گیر نبود.

ابراهیم فروزش از دیرپاترین فیلمسازان کانون است که در سالهای اخیر بارها با حمایت کانون فیلم ساخته و باز هم مورد حمایت قرار گرفته. فروزش همچنان به واسطه فیلم‌های سه دهه قبل خود “خمره” و “کلید” شناخته می‌شود!!”شیر تو شیر” آخرین فیلم ساخته شده توسط فروزش پاییز ۹۵ بدون اکران رسمی روانه شبکه خانگی شد

فریدون حسن‌پور چهارمین فیلمساز مورد حمایت کانون را بیشتر به‌خاطر فیلم و سریال‌هایی که در شمال می‌سازد، می‌شناسیم. “کوبار” و “گذر از رنج‌ها” آخرین سریالهای او بوده‌اند که هر دو نیز آثاری متوسط به شمار می‌روند. آخرین فیلم ساخته شده توسط حسن‌پور یک کمدی-ماجرایی با عنوان “ناردون” بود که تابستان ۹۵ اکران شد و فروشی ۴میلیاردی داشت‌.

بیژن میرباقری کارگردان یونیت دوم فیلم پرهزینه “محمد…”مجیدی که بناست فیلم “عطا” را برای کانون بسازد، آخرین بار فیلمی با عنوان “ربوده شده” را ساخته بود که تابستان ۹۵ اکران شد ولی کل فروشش از گیشه به ۲۰۰ میلیون هم نرسید!!

محمدرضا عرب کارگردان دو فیلم “آخرین ملکه زمین” و “ندارها” ششمین کارگردانی است که بناست بعد از انتخاب یکی از کتاب‌های کانون شرایط اقتباس آن را فراهم کند. هر دو فیلمی که عرب ساخته آثاری هستند که بی‌ادعا داستان می‌گویند.

اینکه کدامیک از این فیلمسازان زودتر از بقیه بتواند برای کانون، فیلم بسازد معلوم‌ نیست چون کانون برای ساخت آثار تازه خود نیازمند ارگانی است که در تولید شراکت کند!!! معاون تولید کانون در این باره گفت: برای ساخت فیلم‌هایمان به دنبال همیار هستیم. در گذشته همکاری‌های مشترک خوبی با بنیاد سینمایی فارابی داشتیم و امیدواریم بتوانیم فیلم‌های جدیدمان را هم در قالب تولیدات مشترک بسازیم!!!




اقدام عاقلانه شورای راهبردی جشنواره مقاومت⇐حذف فیلمهای دبیر جشنواره از بخش اصلی

سینماروزان: بعد از آن که در جشن خانه سینمای امسال فیلم «سارا و آیدا» ساخته مازیار میری دبیر اجرایی جشن در شش رشته نامزد و در دو رشته هم جایزه دریافت کرد کم نبودند منتقدانی که به همین خاطر جشن خانه سینما را مورد شماتت قرار دادند.

این روندی بود که پیش بینی میشد در جشنواره مقاومت امسال هم رخ دهد چون محمد خزاعی دبیر جشنواره در ماههای اخیر دو فیلم «به وقت شام» و «امپراطور جهنم» را تولید کرده بود و حضور این فیلمها در بخش رقابتی ممکن بود سوءتفاهم برانگیز شود.

با این حال شورای راهبردی جشنواره مقاومت هر دو فیلم خزاعی را از بخش رقابتی سینمای ملی که اصلی ترین بخش جشنواره است خارج کرده است و فقط به این فیلمها اجازه حضور در بخشهای جنبی داده شده است.

شورای راهبردی این فیلم‌ها را از بخش مسابقه سینمای ملی خارج کرده ولی حضور در بخشهای جنبی نظیر «جایزه عماد مغنیه»، «جلوه گاه نور»، «بین الملل»، «بهترین فیلم از نگاه مردم» و «جایزه داوری خانواده‌ شهدا»را بلامانع دانسته است.

خزاعی پیش از این زمانی که دبیر جشنواره سی ام فیلم فجر بود نیز فیلم «قلاده های طلا» را از بخش رقابتی خارج کرد و آن را در بخش خارج از مسابقه نمایش داد؛ البته نمایش به صورت چراغ روشن در سالن اصلی همایشهای برج میلاد!




همچنان جایی برای مستقلان نیست؟⇐فیلم مطبوع(!) مجری درگیر در پرونده ثامن الحجج در صدر جوایز جشن خانه سینما! /فیلم تهیه کننده «شهرزاد» و فیلم ارگانی حاتمی کیا در جایگاههای بعدی!/اعطای دو جایزه به فیلم متعلق به دبیر جشن!!/اعطای جایزه بازیگری به فرزندخوانده مدیرعامل+فهرست کامل جایزه بگیران

سینماروزان: باید افسوس خورد به حال جشن صنفی خانه سینما که خروجیش تفاوت چندانی ندارد با خروجی دولتی ترین محافل سینمایی؟ هرگز! وقتی بالاترین مقامات صنف همه هنرشان کارگزاری در نهادها و ارگانهای دولتی است نمیشود انتظار داشت به ناگاه این بدنه مستقل سینماگران باشد که جوایز اصلی جشن خانه سینما را به خود اختصاص دهند.

به مانند جشنواره سی و پنجم فجر که “بدون تاریخ بدون امضاء” جزو پیشتازان جوایزش بود این فیلم پیشتاز جوایز جشن بیستم خانه سینما هم شد.

پنج جایزه جشن رسید به “بدون تاریخ بدون امضاء” که با شراکت احسان علیخانی تولید شد. مجری تلویزیونی برنامه ای اشک آور که اخیرا پرسشهایی درباره ربطش با پرونده سوءاستفاده در موسسه ثامن الحجج مطرح شد؟؟

اهدای جایزه بهترین فیلم که حق علیخانی بود بدون حضور وی انجام شد. علی جلیلوند شریک علیخانی هم بی کمترین اشاره به نام وی جایزه را گرفت و از جلو بودن مردم گفت(!) ولی نگفت این جلو بودن به اظهارات مخاطبان درباره حواشی اخیر شریکش هم ربط دارد یا نه؟

“خوک” از محصولاتی که با حمایت محمد امامی تهیه کننده پرحاشیه سریال “شهرزاد” تولید شده با دریافت سه جایزه دومین فیلم محبوب گردانندگان جشن خانه سینما بود.

.فیلم ارگانی “به وقت شام” و فیلمهای “سد معبر” و “سارا و آیدا” نیز هر کدام دو جایزه دریافت کردند

عجیب آن که کارگردان “سارا و آیدا” مازیار میری خود دبیر جشن خانه سینما(!) بود و یکی از دو جایزه این فیلم هم به غزل شاکری فرزند فرشته طائرپور همسر مدیرعامل خانه سینما(!) رسید.

فهرست کامل جایزه بگیران جشن خانه سینما به قرار زیر است:

–بهترین فیلم: بدون تاریخ بدون امضاء

–بهترین کارگردانی: وحید جلیلوند(بدون تاریخ بدون امضاء)

–بهترین فیلمنامه: وحید جلیلوند و علی زرنگار(بدون تاریخ بدون امضاء)

–بهترین بازیگر نقش اول مرد: حامد بهداد(سد معبر)

–بهترین بازیگر نقش اول زن: غزل شاکری(سارا و آیدا)

–بهترین تدوین: احمد مراد پور(سارا و آیدا)

–بهترین موسیقی متن: پیمان یزدانیان(خوک)

–بهترین فیلمبرداری: مسعود سلامی(خفه‌گی)

–بهترین بازیگر نقش مکمل مرد: نوید محمدزاده(بدون تاریخ بدون امضا)

–بهترین بازیگر نقش مکمل زن: زکیه بهبهانی(بدون تاریخ بدون امضاء)

–بهترین طراحی صحنه: حجت اشتری(سد معبر)

–بهترین طراحی لباس: نگار نعمتی(خوک)

–بهترین صداگذاری: علیرضا علویان(به وقت شام)

–بهترین صدابرداری: رشید دانشمند(پل خواب)

–بهترین چهره پردازی: مهرداد میرکیانی(خوک)

–بهترین جلوه های ویژه میدانی: محسن روزبهانی(به وقت شام)

–بهترین جلوه های ویژه بصری:فرید ناظر فصیحی(چهار راه استانبول)

–بهترین مستند بلند:آزاده موسوی و کوروش عطایی(در جستجوی فریده)

–بهترین فیلم مستند نیمه بلند: ارد عطارپور(پرسپولیس-شیکاگو)

–بهترین فیلم کوتاه: بچه خور(محمد کارت)

–بهترین انیمیشن: حسین ملایمی(بدو رستم بدو)




تذکر به‌جای یک رسانه مستقل⇐چطور می‌شود مازیار میری هم دبیر جشن خانه سینما باشد و هم فیلمش در ۶ رشته کاندیدای دریافت جایزه شود؟؟!!؟

سینماروزان: در حالی که حتی سینماگری متعلق به طیف اصولگرا مثل محمد خزاعی هم وقتی دبیر جشنواره فجر شد فیلم خودش «قلاده های طلا» را از بخش رقابتی کنار گذاشت اما داعیه داران اصلاح طلبی رخنه کرده در حلقه بالادستی خانه سینما بی توجه به کارمندی برای جشن، نه تنها از رقابت کنار نکشیده اند که فیلمشان در چندین رشته کاندیدا شده است.

رسانه مستقل «سینمامثبت» با اشاره به کاندیداتوری پرشمار فیلم «سارا و آیدا»ی مازیار میری در جشن خانه سینما به انتقاد از این ماجرا پرداخته که چرا مازیار میری در عین داشتن سمت دبیری اجرایی جشن، از رقابت کنار نکشیده است و از آن عجیبتر اینکه فیلمش که در کارنامه خود میری هم قابل دفاع نیست در 6 رشته کاندیدای دریافت جایزه شده است! یکی از این کاندیداتوریها هم از آن غزل شاکری فرزند فرشته طائرپور همسر مدیرعامل خانه سینما شده است!!!

«سینمامثبت» نوشته است: خانه سینما که در سال های اخیر به واسطه عملکرد ضعیف در حوزه فعالیت های صنفی با انتقادهای فراوان اهالی سینما مواجه شده، در تازه ترین اقدام درباره جشن ساله اش بازهم اقدام به خلق اتفاقی کرده که  بوی لابی گری و رانت خواری از آن به مشام می رسد. این رویداد امسال به دبیری استاد علی نصیریان برگزار می شود اما همانگونه که در نشست خبری هم مشاهده شد، استاد صرفا سمتی تشریفاتی دارد و مسوولیت های مهم به عهده دیگران است و در میان برگزار کنندگان جشن مازیار میری به عنوان دبیر اجرایی عملا همه کاره این جشن صنفی است؟؟!! حالا با اعلام کاندیداهای جشن مشخص شده «سارا و آیدا» فیلم ضعیف و کم مایه میری در شش رشته از جمله بهترین فیلم نامه و بهترین بازیگر نقش زن کاندیدا شده است! جالب اینکه در بخش بهترین بازیگر نقش زن کاندیدا کسی نیست جز غزل شاکری دختر سرکار خانم فرشته طائرپور(همسر مدیرعامل خانه سینما) عضو بانفوذ خانه سینما!!

این رسانه ادامه داده است: این اتفاق در حالی رخ داده که میری به‌خاطر مسئولیت دبیری اجرایی جشن، به طور غیرمستقیم نظارت بر شمارش آرای داوران را نیز برعهده داشته و جالبتر اینکه او بر سر دوراهی تصمیم گیری، نتوانسته بین دبیر اجرایی بودن جشن و منافع حاصل از آن و شرکت دادن فیلمش در این رویداد به جمع بندی برسد و ترجیح داده بی سر و صدا در هر دو جبهه مشغول به کار باشد!




پرسشی کلیدی که منوچهر شاهسواری و مازیار میری از پاسخ به آن طفره رفتند⇐شما که جشن سینما را به بهانه فشارهای اقتصادی جامعه تعطیل کردید چرا از همکاری با محافل مختلف بودجه‌خوار و از جمله محفل ۸میلیاردی موسوم به جهانی فجر انصراف نمی‌دهید؟

سینماروزان: نشست خبری جشن خانه سینما مواجه شد با اعلام خبر تعطیلی جشن از سوی منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما. بهانه تعطیلی، شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه اعلام شد و شاهسواری در حالی خبر تعطیلی را اعلام کرد که سمت چپش مازیار میری از کارمندان محفل 8میلیاردی جهانی فجر نشسته بود.

تعطیلی جشن خانه سینما به بهانه فشارهای اقتصادی حاکم بر جامعه از یک طرف در تناقض است با بایکوت کمپین «نه به افطاری روحانی» توسط سران خانه سینما که و از طرف دیگر در تناقض است با همکاری سران بالادستی خانه سینما با محافل پربریز و بپاش دولتی در اوج بحرانهای اقتصادی جامعه.

منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما همین حالا در هیأت امنای ارگانهایی مختلف از مدرسه ملی سینما تا فارابی و مرکز گسترش و موسسه رسانه‌های تصویری حضور دارد؛ ارگانهایی که در اوج بحران اقتصادی حاکم بر جامعه همچنان بر سازوکار دریافت بودجه های دولتی می‌چرخند و همچنان بخشی از بودجه های دولتی را صرف راه تولید محصولات و برگزاری جشنواره هایی میکنند که کمترین بازگشت مالی ندارند.

شاهسواری اگر واقعا فشارهای حاکم بر جامعه را درک کرده چرا قید همکاری با این ارگانهای بودجه خوار تاریخ مصرف گذشته را نمیزند؟

به جز وی، مازیار میری که در نشست جشن به عنوان نیروی اجرایی جشن کناردست مدیرعامل می‌نشیند نیز باید به این پرسش پاسخ دهد که چطور می‌تواند در هیأت اجرایی جشنی باشد که به بهانه بحرانهای اقتصادی، معلق شده ولی در عین حال همکاری با یک محفل پربریز و بپاش موسوم به جشنواره جهانی را ادامه میدهد؟

میری که غم مردم را دارد چرا قید مدیریت میانی در جشنواره جهانی(؟) فجر که بیش از هشت میلیارد از بودجه عمومی در روزگار ریاضت اقتصادی بدنه جامعه صرفش را نزد؟؟

این پرسشها در نشست خبری جشن خانه سینما هم از سوی یکی از اهالی رسانه مطرح شد اما نه شاهسواری به آن پاسخی داد و نه مازیار میری!




تحلیل یک روزنامه‌نگار فرهنگی از شکل‌گیری موج «نه به افطار روحانی به‌خاطر سفره‌های کوچک مردم»⇐همراهی با کف جامعه خیلی هم خوب است اما امثال مازیار میری و احسان کرمی که در این سالها به آنها بد نگذشته چرا ژست «مردمی» می‌گیرند؟!/اینها اگر راست می‌گویند چرا همراه شدند با بریز و بپاش میلیاردی در محفلی مثلا جهانی؟؟

سینماروزان: برگزاری افطاری رییس جمهور با هنرمندان در رمضان97 دستخوش واکنشهایی کاملا متأثر از اوضاع جامعه شده است. آناهیتا همتی اولین هنرمندی بود که با نه گفتن به افطار روحانی از وی خواست که به جای افطاری دادن به هنرمندان به فکر سفره های خالی مردم باشد! به دنبال وی نیز برخی دیگر از هنرمندان به همراهی با همتی پرداختند.

کیوان امجدیان از روزنامه نگاران فرهنگی با مرور جریان «نه به افطاری روحانی» از یک سو به نقد رفتار امثال مازیار میری و احسان کرمی پرداخته که در عین بزرگتر شدن سفره شان در سالهای اخیر به لطف محافل متصل به بیت المال، قصد دارند با نه گفتن به افطاری روحانی ژست مردمی بگیرند و از سوی دیگر به پیش بینی رفتار مشاوران رییس جمهور نسبت به این جریان پرداخته است.

متن یادداشت کیوان امجدیان را بخوانید:

بعد از دعوت رئیس جمهور برای ضیافت افطار هنرمندان، اول از همه آناهیتا همتی جرأت کرد و نوشت که تا وقتی سفره‌های مردم کوچکتر میشود به ضیافت روحانی نخواهد رفت. او نوشت: من به افطاری شما نخواهم آمد. سفره ما مردم ایران روز به روز خالی تر میشود. بیماری و فقر در استان های سیستان و بلوچستان روز به روز بیشتر میشود. وضعیت زلزله زده ها، سالهای سال به همین منوال باقی مانده است! واقعا در چنین شرایطی که من و مردم با فقر دست و پنجه نرم‌ میکنیم، در حالی که کوچکترین اعتراضی هم سرکوب میشود، برای خودم حضور در چنین مکانی را جایز نمیدانم…

بعد از همتی هم چندین هنرمند دیگر از جمله پرویز پرستویی و مهناز افشار و برزو ارجمند با همان استدلال همتی از حضور انصراف دادند. اگرچه همراهی با کف جامعه خیلی هم خوب بود و این شکل اعتراض را به موج بدل کرد اما بعضی ها مثل مازیار میری و احسان کرمی که در این سالها به آنها بد نگذشته و به لطف درگیری در محافل و تولیدات متصل به منابع عمومی، سفره شان بزرگتر شده ، خواسته یا ناخواسته مسیر را منحرف کردند. 

آنها مثل هم (ظاهرا از هم کپی کرده بودند)نوشتند: ضمن سپاس از دعوت حضرتعالى به عرض میرساند که با توجه به شرایط بد اقتصادى و روحى مردم کشورمان باور این حقیر بر این استوار است که چنین گرد هم آیى هایى که مستلزم صرف هزینه هاى زیاد است (و تعدادشان هم کم نیست)شاید حداقل از نگاه بنده و تعدادى از همکارانم چندان ضرورى نباشد. نیک میدانم که هدف شما از این مهمانى افطار شنیدن حرف ها و بیان مشکلات جامعه هنرى از زبان آنهاست. اما تجربه چند سال اخیر نشان داده که شما حتى بیش از ما به این مشکلات واقفید و آنها را به بهانه هاى مختلف بیان میدارید اما ظاهرا ما باید فقط دلخوش باشیم که شما در کنار ما هستید و این مشکلات را میدانید و میگویید. چرا که ظاهرا شما هم دنبال گوش شنوایى هستید که مشکلات را حل کند و از این نظر دقیقا مانند مایید. درخواستهاى ما و سایر اقشار مردم این روزها چندان تفاوتى با هم ندارد. همه در یک کشتى هستیم و چشم امید به شجاعت و عمل گرایى ناخدا بسته ایم. باشد که به صخره ناامیدى برنخوریم که سخت ترین صخره ها است….

مخلص کلام آنها این بود که اگرچه شما میخواهی در این مراسم حرفهای خوبی بزنی اما هزینه اش را صرف محرومان کنید و به این ترتیب هم ژست عدم حضور در مراسم گرفتند، هم تشکر از رئیس جمهور و هم به فکر محرومان بودن‌‌‌! یعنی درست با یک تیر سه نشان زدند!!!

اما یکی نبود به این جماعت بگوید اگر واقعا راست می گویید و از بریز و بپاش در یک افطاری ناراحتید چرا در بریز و بپاش های میلیاردی محفلی مثلا جهانی شریک شده اید که حتی حداقل فایده را به حال هنر و سینما نداشت؟ اگر هم بناست به این شکل موافقت اصولی برای تولید محصول بعدی گرفته شود که از ملت مایه نگذارید.

به دنبال اینها هم آزاده نامداری با چهره حق به جانب خواست همتی و این نوع عملکرد را بکوبد و خودش را خوب و موجه نشان دهد و نوشت: به این فکر کردین با این کار چه کسانی رو درداخل و خارج کشور خوشحال میکنیم؟ آیا ما دنبال ازهم گسیختگی هستیم؟ آیا اسم این کار سطحی نگری نیست؟ شما از دردهای آشکار و پنهان رئیس جمهور بی خبرید؟ از این همه تلاش برای ماندن دربرجام، آیا حقشونه با این رفتارهای سطحی و عوامفریبانه خستگی رو به تنشون بذاریم؟مردم چشمشون به هنرمنداشونه.من کارمند جایی نیستم،ارتباطی هم با دولت محترم ندارم اما به عنوان یه شهروند تاپایان دوره دوم آقای روحانی از رأیم دفاع میکنم. چندپاره شدن،ازهم گسیختگی حق مانیست،ما ایرانی هستیم و کشورمون رو دوست داریم…

واکنش آزاده نامداری که هنوز نسیم بی حجابیش در سوییس در اذهان است آن قدر گاف داشت که پرستو صالحی با دو جمله کار این ژست گرفتن را تمام کرد. صالحی نوشت: تبلور واژه عوامفریبی رو ما در شما دیدیم و سکوت کردیم. گفتیم زندگی شخصیشونه. ولی در تاریخ تلویزیون ایران شما به عنوان سمبل ریا و تزویرید. بهتره سکوت بفرمایید و همش نزنید. به خاطر خودتون میگم…

هنرمندان ،سال گذشته و در انتخابات ریاست جمهوری همین حس را داشتند و با ناامیدی از رئیس جمهور میخواستند به او رأی ندهند اما با ورود تیم همراه کردن هنرمندان که در راس آنها حجت الله ايوبي قرار داشت، بخشی از هنرمندان دوباره به سوی روحانی آمدند و موج حمایت هنرمندان از حسن روحانی شکل گرفت؛ هنرمندانی که از روحانی ناامید بودند باز پشتش قرار گرفتند اما حالا در دولت دوم روحانی و به دنبال بی‌مهری به افراد معتمد هنرمندان، باید دید مشاورین روحانی برای شکستن این فضای منفی اطراف رئیس جمهور چه فکری خواهند؟ آیا این بار هم موفق خواهند شد یا شاید هم با استناد به نامه کپی شده کرمی ‌و میری و یکی دو نفر دیگر میخواهند از هنرمندان تشکر کنند و بگویند: چون هنرمندان عزیز تقاضا کردند، هزینه افطار را به محرومان خواهیم داد!!

بالاخره این هم یک روش است…

کیوان امجدیان
کیوان امجدیان



زمین، کج بود؟؟⇐توجیه مازیار میری در شکست سریال نوروزی «هیأت مدیره»: زمان پخش خوبی نداشت!!

سینماروزان: سریال نوروزی «هیأت مدیره» به سبب ریتم کشدار و عقب‌افتادگی داستانی نتوانست جلب توجه کند و برای همین هرچند در ابتدا بنا بود 100قسمتی شود اما فعلا نیمه‌کاره مانده. پیش‌بینی درباره سرنوشت این سریال با توجه به کارنامه سینمایی سالهای اخیر کارگردانش چندان دشوار نبود و هرچند در همان آغاز محول کردن کارگردانی «هیأت مدیره» به مازیار میری در این باره هشدار داده شد اما کسی هشدارها را جدی نگرفت تا شکست در پخش رخ دهد.

آرزو به دل مخاطبان مانده که وقتی کیفیت پایین محصولی باعث انتقادات نسبت به آن میشود عوامل اصلی سریال به صراحت کیفیت کاری خود را نقد کرده و از ضعفهای محصول خود بگویند.

مازیار میری کارگردانی «هیأت مدیره» نیز به جای قبول ضعفهای مشهود کار، زمان پخش سریال را عامل عدم اقبال دانسته بدون آن که حواسش باشد چه در سینما و چه در تلویزیون، نوروز یکی از بهترین مواعید برای پخش محصولات است.

مازیار میری که آخر هم مشخص نشد با کدام عقبه آکادمیک مدیر بخش «دارالفنون» محفل 8میلیاردی جهانی فجر شده در توجیه عدم اقبال مخاطبان به «هیأت مدیره» به خبرگزاری «مهر» گفت: این سریال در ایام نوروز زمان پخش خوبی نداشت و از روزهای ۱۵ و حتی ۲۰ فروردین به بعد مردم خیلی بیشتر آن را دیدند و من بازخوردها را دریافت کردم.

این کارگردان ادامه داد: سریال های «پایتخت» و «دیوار به دیوار» پیش از این پخش شده بودند و مردم آنها را می شناختند و از طرف دیگر شبکه پنج محدودتر دیده می شود. با این حال با توجه به اینکه بازیگران ما در نظرسنجی سریال های نوروزی از طرف مردم دیده شدند و رتبه آوردند یعنی سریال مخاطب هم داشته است. به دلیل همین بازخوردها بود که مدیران تلویزیون می‌خواهند سریال در ۱۰۰ قسمت ساخته شود و من امیدوارم هرکسی می خواهد ادامه آن را بسازد به خوبی آن را به پایان برساند.

جالب است که مازیار میری از علاقه مدیران تلویزیون برای تولید ادامه سریال و بی‌میلی خود به این کار گفته و بیان داشت:  من فعلا خیلی خسته هستم و به هزاران دلیل علاقمند نیستم که ادامه کار را بسازم. البته همچنان جلسات و مذاکراتی داریم ولی من خسته تر و دلخورتر از این هستم که بخواهم ادامه سریال را بسازم.




آیا این مصداق بارز غش در معامله نیست؟⇐طراحی پوسترهای شنگول برای فیلمهای تلخ؛ از «سارا و آیدا» تا «آذر»+عکس

سینماروزان/محمدصادق عابدینی: تصويري كه پوستر‌ها از چند فيلم در حال اكران در سينماها ارائه مي‌كنند هيچ همخواني‌ای با محتواي فيلم‌ها ندارد و اگر كسي صرفاً به خاطر نماي شاد و پر انرژي پوستر يك فيلم به تماشاي آن بنشيند، از آنچه مي‌بيند متعجب خواهد شد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «جوان» در اصطلاحات فقهي و مسائل حقوقي، احكامي درباره «غش در معامله» وجود دارد. در بخشي از تعاريف «غش در معامله» آمده است: پنهان كردن چيزي كه مورد معامله نيست در كالاي مورد معامله، مانند مخلوط كردن آب با شير، نشان دادن وصف و ويژگي خوب در كالاي مورد معامله، در حالي كه واقعيت آن چيزي ديگراست، مانند پاشيدن آب بر سبزي براي تازه نشان دادن سبزي‌هاي كهنه و مانده.
اين تعبير فقهي به آنچه در موضوع فيلم‌هاي غمگين با پوسترهاي شاد مي‌گذرد، شباهت زيادي دارد. پوستر چيزي را به مخاطب القا مي‌كند كه عملاً در فيلم نيست و اگر باشد هم تأثيري بر روح كلي فيلم ندارد؛ كاري كه از نظر حرفه‌اي اشتباه است.
«متيو كارپنتر» كارشناس استراليايي تبليغات در مقاله‌اي با عنوان «7 عنصر طراحي پوستر فيلم‌هاي بزرگ» به طور مشروح به نكاتي كه در طراحي پوستر فيلم بايد به آنها توجه شود، پرداخته و تأثير طراحي خوب يك فيلم را بر ميزان فروش آن فيلم بيان كرده‌است.
در بخشي از اين مقاله مي‌خوانيم: تأثيرگذارترين پوسترهاي فيلم‌ها، نمادين هستند و تم درونمايه‌ اخلاقي و نمايشي فيلم را نشان مي‌دهند، بدون اينكه به گفتن متوسل شوند.
آنها از تصويرسازي استفاده مي‌كنند. حالا اين تصويرسازي مي‌تواند كلوزآپ بازيگر وحشت‌زده‌ فيلم باشد يا پوتين رزمنده‌ فيلم، منظورم استفاده از تصوير يك شيء از فيلم است كه تا حدودي تم فيلم را نشان مي‌دهد يا يك گرافيك ساده، اين روش مي‌تواند تأثيرگذاري، جلب‌توجه و علاقه‌مندي را به يكباره ايجاد كند.
بهزاد خورشيدي، گرافيست و طراح پوستر فيلم نيز مي‌گويد: پوسترها شناسنامه و هويت ماندگار فيلم‌ها هستند. آنها به ظاهر ساده و قابل دسترس به نظر مي‌آيند، ولي به طور حتم تأثير بسزايي در جذب مخاطب سينما خواهند داشت. تلاش براي جذب مخاطب به سينما از طريق پوستر‌هاي حرفه‌اي، مانند آنچه در مورد فيلم‌هاي «آذر» و «سارا و آيدا» يا خيلي فيلم‌هاي ديگر با درونمايه تلخ اما پوستر‌هايي شاد رخ داده است، نشان مي‌دهد تهيه‌كننده يا كارگردان سينما بر لزوم اينكه مخاطب به دنبال اثري شاد و انرژي‌آور در سينما است، احاطه دارند،اما اين احاطه داشتن و حرفه‌اي‌گري را صرفاً در طراحي و تدوين پوستر لحاظ مي‌كنند و در زماني كه فيلمنامه فيلم در حال نگارش است يا وقتي فيلم جلوي دوربين مي‌رود، خبري از آنچه بايد رخ مي‌داده نيست. فيلمساز تا پيش از طراحي پوستر هر كاري مي‌خواسته انجام داده و شايد آگاهانه مي‌دانسته چيزي كه مي‌سازد براي مردم عادي و مخاطباني كه سينما را به چشم تفريح نگاه مي‌كنند، خوشايند نيست، اما به هر دليل نخواسته يا نتواسته است فضاي فيلم را به سمت ذائقه مخاطب بچرخاند و المان‌هاي پرفروش شدن فيلم را در آن بگنجاند.
قضيه ولي در زمان اكران فيلم در سينما‌ها متفاوت شده و تازه حساب و كتاب و دخل و خرج به ميان آمده و فيلمساز متوجه شده كه به هر نحوي بايد مردم را ترغيب كند كه فيلم را تماشا كند. اينجاست كه طراحان پوستر‌ها سليقه به خرج مي‌دهند و از ميان معدود سكانس‌هاي فيلم كه قابليت جلب‌توجه و انرژي‌آفريني در بيننده را داشته، استفاده  و پوستري طراحي كرده‌اند كه 180 درجه با آنچه در فيلم قرار است ديده شود، متفاوت است. در اينجا بايد از تهيه‌كننده فيلم اين سؤال را پرسيد كه چرا اين همه شادابي پوستر را در زمان ساخت فيلم به كار نبرده‌ايد؟ آيا نمي‌شد فيلم هم به زيبايي پوستري باشد كه از آن تهيه شده است؟ آيا فيلمساز پاسخگوي مخاطباني خواهد بود كه صرفاً بر اساس تماشاي پوستر فيلم و به اميد ديدن يك اثر دلپذير به سينما رفته‌اند و چيزي كه تماشا كرده‌اند مصداق «غش در معامله» بوده!
پوسترهای کاملا شاد فیلمهای با درونمایه تلخ
پوسترهای کاملا شاد فیلمهای با درونمایه تلخ




امیدی به چرخش نیرو نیست؟⇐تمدید عضویت مدیرعامل ۱۱شغله و هم‌آپارتمانی‌اش در شورای صدور پروانه ساخت!⇔پرسش: آیا خانه سینما واقعا چندهزار عضو دارد؟/ اگر این طور است پس چرا شرایط حضور نیروهای تازه در چنین شوراهایی فراهم نمی‌شود؟

سینماروزان: هفته قبل بود که نام 5 عضو تازه شورای پروانه ساخت که شامل 4دکتر(!) و یک کارگردان، از طریق معاون نظارت اعلام شد.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان اعلام نام اعضای شورای پروانه ساخت بدون معرفی نمایندگان خانه سینما پرسشهایی را شکل داد درباره تغییر نام نمایندگان قبلی خانه سینما در این شورا.

با این حال به تازگی معاون نظارت اعلام کرد که در جلسات آینده این شورا، نمایندگان خانه سینما، همان اعضای قبلی یعنی منوچهر شاهسواری و مازیار میری هستند که پیشتر هم در شورای پروانه ساخت حضور داشتند.

شاهسواری مدیرعامل خانه سینما که فهرست مسئولیتهایش به 11 عدد رسیده(اینجا را بخوانید) سالهاست در طبقه سوم آپارتمانی سه‌طبقه در کوچه سردار حوالی پیچ شمرون فعالیت دارد! که در طبقه اول این آپارتمان مازیار میری و رفیق سالیانش همایون اسعدیان حضور دارند. طبقه میانی آپارتمان هم دفتر فرشته طائرپور است!

اینکه در میان اعضای چندهزارنفره خانه سینما همچنان مدیرعامل 11شغله است که باید نماینده خانه سینما در شورای پروانه ساخت باشد و همچنان هم‌آپارتمانی اش باید همراهش در این شورا باشد پرسش برانگیز است!

مهمترین پرسش آن است که چرا زمینه ای برای گردش نیروهایی دیگر از خانه سینما در چنین شوراهایی فراهم نمی شود؟ تا هم معنای واقعی کار صنفی که تکیه بر بدنه است و نه یک حلقه، صرف شود و هم با ورود اندیشه های تازه، شرایط برای بهبود کارکرد چنین شوراهایی فراهم شود؟

 




انتقاد یک رسانه فرهنگی از محصولات مثلث اسعدیان-میری-عسکرپور⇐پول این فیلمهای شکست‌خورده از کجا تأمین شده؟/شرمنده نمی‌شوید؟/به این می‌گویند بیزنس ساخت فیلمهای شریف(!) اجتماعی؟؟

سینماروزان: بعد از شکست «یک روز بخصوص»همایون اسعدیان در گیشه، «سارا و آیدا»ی مازیار میری هم نتوانسته فروش چندانی در سینماها داشته و از آن سو «ماجان»به تهیه کنندگی محمدمهدی عسکرپور هم اوضاع فروش کاملا مأیوس کننده ای دارد.

به گزارش سینماروزان در همین روزها خبر هم رسیده هر سه سینماگر کم و بیش شکست خورده در سینما مجددا سر از تلویزیون درآورده اند و بناست سریالهایی مانند «لحظه گرگ و میش»(اسعدیان)، «هیأت مدیره»(میری) و «دستت را به من بده»(عسکرپور) را برای رسانه ملی بسازند!!

روزنامه «هفت صبح» که از جمله رسانه های تخصصی در دو حیطه فرهنگ و اجتماع است در یادداشتی به قلم آرش خوشخو مدیرمسئولش، کارنامه کاری مثلث اسعدیان-میری-عسکرپور در ماههای اخیر را مرور کرده و در خلال طرح پرسشهایی مبنی بر چگونگی تأمین بودجه فیلمهای شکست خورده ایشان از بیزنسی که این سه تن درگیر آن هستند با نام «بیزنس ساخت فیلمهای شریف(!) اجتماعی» یاد کرده است!!!

متن یادداشت «هفت صبح» را بخوانید:

کسب و کار فیلم اجتماعی ساختن

مازیار میری، همایون اسعدیان و محمدمهدی عسکرپور از محترمترین نامهای سینمای ایران بوده بوده اند. به یاد می‌آورید؟ «یک قطعه ناتمام»، «سعادت آباد» و «طلا و مس» و «اقلیما»  هر سه از کسانی که در این سالها در خانه سینما مسئولیتهای مهمی داشته اند و به نوعی از معتمدین جناح طرفدار دولت در بدنه سینما هستند. این سه نفر با بخشهایی مثل شهرداری تهران یا حوزه هنری و با وزارتخانه ها هم روابط خوبی داشته اند و از پرچمداران سینمای فاخر محسوب میشوند.

اما این جمع دوستان معتمد و خوشنام امسال چه فیلمهایی روی پرده آورده اند؟ بگذارید برایتان نقل کنیم.

همایون اسعدیان امسال فیلم «یک روز بخصوص» را کارگردانی کرده است؛ یک فیلم نومیدکننده و بی فایده درباره خرید و فروش نوبت قلب پیوندی و یا داستانی مثلا شریف اما به غایت افسرده کننده. جناب اسعدیان تهیه کننده فیلم بوده اند و مازیار میری مجری طرح. پول از کجا تأمین شده؟ اطلاعات خاصی نداریم!!! لابد شکست تجاری فیلم خیلی به اسعدیان و میری فشار وارد کرد ولی خداییش این دو امیدی به فروش فیلم داشته اند؟

برویم سر فیلم «سارا و آیدا»؛ مازیار میری فیلم را کارگردانی کرده و خودش هم تهیه کننده بوده و همایون اسعدیان مجری طرح! یعنی جایشان در این پروژه کاملا با هم عوض شده. در هر دو فیلم هم مصطفی زمانی بازی کرده. گروه کارگردانی دو فیلم هم تقریبا مشترک است. پگاه و غزل شاکری هستند و مقدار زیادی حامد همایون و خب یک شکست نصفه و نیمه تجاری.

مازیار میری به ساخت همین فیلمها راضی شده است؟ میدانم که مازیار میری مرد نجیب و خوش خلقی است(!) اما واقعا فکر کرده «سارا و آیدا» فیلم مهمی است؟ فروش میکند؟

برویم سراغ مرد سوم؛ محمدمهدی عسکرپور که به شکل رسمی تهیه کننده فیلم «ماجان» است. فیلمی که سرمایه اش را موسسه تصویرشهر تأمین کرده و رحمان سیفی آزاد از مدیران تلویزیونی آن را ساخته است. اسم همایون اسعدیان در اینجا به عنوان مشاور کارگردان آمده. در هر دو فیلم «یک روز بخصوص» و «ماجان» نام مجید کریمی به عنوان مدیر تولید آمده. فرهاد اصلانی هم در جفت شان بازی میکند. «ماجان» مثل «یک روز بخصوص» فیلمی از ژانر «شریف» است و به به اندازه «یک روز بخصوص» کلیشه ای، قابل پیش بینی و سیاه. فیلمی که تعهد اجتماعیش را از همان پوسترش به صورت تماشاگر پرتاب میکند.

لابد این سه فیلمساز شریف متنفذ ما الان میگویند که ما سه فیلم شریف ساخته ایم و درباره مشکلات اجتماعی و این حرفها…باشد؛ قبول اصلا درباره شیوه تأمین سرمایه این گونه فیلمها و هدر رفتنشان و تأثیرشان بر رخوت عمومی جامعه حرفی نمی زنیم.

اما آیا ساخت و تهیه این گونه فیلمها در حد و اندازه میری و اسعدیان و عسکرپور است؟ شرمنده نمی‌شوید؟

یک کسب و کار وجود دارد با نام «ساخت کمدیهای پرفروش تابستانی» خب بیزنسش بد نیست و در موردش به اندازه کافی نوشته ایم و انتقاد هم کرده ایم و غر هم زده ایم اما بیزنس(به معنای خوب کلمه) دیگری هم هست با نام ساخت فیلمهای «شریف» اجتماعی. آره دیگه!




جریان چیست؟⇐یک شکست‌خورده دیگر سینما برای تلویزیون سریال می‌سازد

سینماروزان: در روزهایی که رسانه ملی به دلیل سخت تر شدن رقابت با رسانه های مجازی، سامانه های ویدیوی درخواستی، شبکه خانگی و شبکه های ماهواره ای، می بایست به سمت تولید آثاری برود با حداقل ریسک در تولید تا جبران مافات شده و بتواند حداقل در هر فصل یک سریال ماندگار تولید کند اما در روالی عجیب و مسبوق به سابقه همچنان شکست خوردگان سینمای ایران هستند که از سریال سازی برای تلویزیون سردرمی‌آورند.

به گزارش سینماروزان بعد از محمدحسین لطیفی که به دنبال شکست سنگینی که با آخرین ساخته اش «اسب سفید پادشاه» در سینما داشت باز به تلویزیون رفته و سریالهایی مختلف از «زمانی برای عاشقی»، «تنهایی لیلا» و «پادری» را ساخت و چند ماهی هم هست با بودجه سازمان هنری-رسانه ای اوج درگیر تولید سریال «سرّ دلبران» است، همایون اسعدیان دیگر کارگردانی بود که شکست در سینما را پلی کرد برای سریال سازی.

محمدمهدی عسکرپور که آخرین فیلم سینمایی اش «مهمان داریم» علیرغم تولید با حمایت حوزه و داشتن حمایت حوزه در اکران نتوانست چنان که باید جلب توجه کند هم بعد از آن به تلویزیون رفت و سریال میان مایه «نفس گرم» را تولید کرد. عسکرپور این روزها هم به دنبال تولید یک سریال تلویزیونی تازه با نام «دستت را به من بده» است.

همایون اسعدیان که آخرین ساخته سینمایی‌اش «یک روز بخصوص» نوروز امسال که بهترین موعد اکران است روی پرده رفت اما سرآخر تبدیل شد به قعرنشین گیشه‌ها، به دنبال تولید سریالی با نام «لحظه گرگ و میش/سوگند» برای شبکه سوم سیماست.

مازیار میری که این روزها «سارا و آیدا» را روی پرده دارد که با وجود دارا بودن بیش از 100 سالن بعد از 5 هفته تعداد مخاطبانش به 300 هزارنفر هم نرسیده است کارگردان دیگری است که قصد تولید سریال «هیأت مدیره» را برای شبکه 5 سیما دارد.

بیژن میرباقری دیگر کارگردان شکست‌خورده در سینماست که بناست برای تلویزیون سریال بسازد. میرباقری که سال گذشته «ربوده شده» را روی پرده داشت که جزو کم‌فروش‌ترین آثار سال بود بناست سریالی به نام «رنج پنهان» را برای پخش در دهه فجر بسازد.

اینکه رسانه‌ای که نام ملی به خود گرفته در دورانی که برخی از کارکشته های تلویزیون از داوود میرباقری تا سیدضیاءالدین دری بیکار هستند، به جای آن که ساخت سریالهایش را بسپارد به افراد امتحان پس داده، می‌رود به سراغ آنها که در سینما شکست خورده‌اند از کجا نشأت می‌گیرد؟ و آیا این روال به تولید محصولات ماندگار برای رسانه ملی منجر خواهد شد؟




تسخیر تلویزیون توسط حلقه بالادستی صنف و رفقا؟⇔رسانه ملی در انتظار سریالهای تازه اسعدیان، میری، عسکرپور و…

سینماروزان: سران بالادستی خانه سینمای فعلی یا قبلی هرقدر هم که در سینما شکست بخورند و آثارشان مورد توجه قرار نگیرد باز هم آغوش باز تلویزیون در انتظار آنهاست.

به گزارش سینماروزان دو ماه قبل بود که خبر رسید همایون اسعدیان رییس هیأت مدیره خانه سینما بعد از شکست سختی که آخرین فیلمش «یک روز بخصوص» در اکران خورد بناست برای شبکه 3 تلویزیون سریال «سوگند» بسازد.(اینجا را بخوانید)

اسعدیان که با رأی حداقلی وارد هیأت مدیره خانه سینما شد اما توانست به ریاست هیأت مدیره برسد(!) «یک روز بخصوص» را در اکران نوروزی که بهترین فصل اکران است روی پرده فرستاد بدون آن که حضورش در ریاست شورای صنفی نمایش را مجالی کند برای این اکران نوروزی!!

با این حال فیلمش علیرغم انبوه تیزرهای تلویزیونی به شکست خورده مطلق اکران نوروزی بدل شد تا اسعدیان راهش را به سمت تلویزیون کج کند.

بعد از همایون اسعدیان، رفیق سالهای اخیرش مازیار میری که هم مجری طرح فیلم شکست خورده «یک روز بخصوص» بود و هم تدوینگر آن، به سراغ سریال سازی در تلویزیون آمده است.

  میری که فیلم آخر خود «سارا و آیدا» که اسعدیان مجری طرحش بود و در جشنواره توجهی برنینگیخت را احتمالا باز هم بی‌ربط به حضور اسعدیان در شورای نمایش(!؟)- در یکی از بهترین سرگروههای سینمایی یعنی آزادی آماده اکران دارد، به تأسی از اسعدیان بناست سریالی به نام «هیأت مدیره» را برای شبکه 5 تلویزیون بسازد.

به دنبال اینها محمدمهدی عسکرپور مدیرعامل خانه سینما در زمان انحلال این نهاد نیز مجددا به سمت تلویزیون آمده و قصد دارد سریالی به نام «دستت را به من بده» را برای شبکه 3 بسازد.

عسکرپور آخرین ساخته سینمایی اش «مهمان داریم» را با حمایت حوزه هنری ساخت و البته در اکران هم بلحاظ تعدد سینما وضعیت خوبی را تجربه کرد ولی در نهایت فروشش به نیم میلیارد هم نرسید تا عسکرپور به سمت تلویزیون آمده و سریال «نفس گرم» را بسازد که محصولی کاملا میان مایه محسوب می شد.

بعد از آن سریال عسکرپور باز هم نتوانست مجال کار در سینما را پیدا کند تا حالا که مجددا میخواهد به سریال سازی برای تلویزیون بپردازد. سریالی 50 قسمتی(!) به نام «دستت را به من بده» که ملودرام است. جالب است عسکرپور در حالی همچنان سنت ساخت سریالهای روتین را ادامه میدهد که خودش چندی قبل در گفتگویی به گلایه از این پرداخته بود که چرا درباره همت و باکری محصول نمایشی تولید نمی‌شود؟؟!(اینجا را بخوانید)




از رییس معزول سینما تا سینماگرانی که حمایت از توقیف غیرقانونی فیلمها توسط حوزه هنری را به حمایت از صنف ترجیح دادند در صف اول حمایت‌کنندگان از روحانی!!

سینماروزان: یارکشی از میان اصناف شناخته شده جامعه مانند هنرمندان و ورزشکاران در رقابتهای انتخاباتی عجیب نیست و در این سالها هم هنرمندانی را داشته ایم که تبدیل شده اند به عامل حمایت مردم از کاندیدایی خاص و هم ورشکارانی که رزومه ورزشی خود را مجالی کرده اند برای ترغیب شهروندان به سمت و سوی کاندیدایی خاص.

مشکل اما زمانی آغاز می شود که آدمهایی با روزمه نه چندان مطمئن که اتفاقا گافهای بزرگی هم حین فعالیت حرفه‌ای خود داشته‌اند زمینه ای می شوند برای رأی جمع کردن و تشویق مخاطبان به سمت و سوی خاص.

در انتخابات پیش رو از یک طرف دیدیم حجت الله ایوبی رییس معزول سینما که توسط ساختار فرهنگی دولت روحانی کنار گذاشته شد برای آن که از گود کنار نماند هر طور که بود خود را وارد ستاد انتخابات حسن روحانی کرد و حتی عنوان «رییس بخش هنرمندان» این ستاد را برای خویش خلق کرد که باز هم دیده شود.

از آن سو مازیار میری و برخی از نزدیکان او مانند فرهاد توحیدی نیز سعی کردند برای اعلام حمایت از حسن روحانی بیانیه ای را ارائه کرده و برای تأیید آن، امضاء از نوع تلگرامی‌اش جمع کنند. این ماجرای تلگرامی از یک طرف با دعوت از افرادی گمنام و با حداقل رزومه در سینما برای بالا بردن تعداد امضاها شگفتی ساز شد و از طرف دیگر دعوت از برخی سینماگران واقع‌بین که با عقبه امضاءجمع‌کنندگان آشنا بودند و اعتراض به این دعوتهای ناخواسته، سبب ساز آن شد که بعد از ساعاتی کل این ماجرا از هم بپاشد.

پرسش اصلی اما نه بر سر راه اندازی بخش هنرمندان ستاد روحانی و نه جمع آوری امضاء است. پرسش اینجاست اینکه حمایت سینمایی از روحانی را امثال ایوبی و میری و توحیدی برعهده بگیرند واقعا به سود روحانی است؟

فارغ از کارنامه پرغلط ایوبی که به جای حمایت از بدنه صنف سینما و تلاش برای افزایش وضعیت رفاهی صنف و مثلا راه اندازی بیمه بیکاری به موازی سازی و ایجاد نهادهای بودجه خوار دولتی مانند مدرسه عالی سینما، گروه سینمایی هنروتجربه و جشنواره ای موسوم به جهانی دست زد و در نهایت نیز از سازمان سینمایی برکنار شد، مازیار میری و توحیدی هم هیچ گاه سینماگرانی موثر و دارای تحلیل که حامی منافع صنف باشند نشان نداده‌اند.

هم میری و هم توحیدی در زمره سینماگرانی بودند که به حمایت از سیاستگذاری حوزه هنری در تحریم فیلمهایی پرداختند که به صورت کاملا قانونی تولید شده و هم پروانه ساخت داشتند و هم پروانه نمایش و معلوم است که حالا تلاش آنها برای جمع آوری امضاء به نفع روحانی به دل بدنه صنف نخواهد نشست.

اغلب سینماگران یادشان نرفته میری در جریان توقیف فیلمهای مجوزدار سینمای ایران توسط حوزه هنری به جای اینکه کنار صنف بایستد و به حمایت از همکارانش بپردازد ترجیح داد با چشم بستن بر اتفاق تلخی که دامن صنف را گرفته با سرمایه حوزه هنری «حوض نقاشی» را بسازد.

هم ایوبی و هم امثال میری و توحیدی گافهای ضدصنفی آشکاری داشته اند و لیدر شدن افرادی با کارنامه‌ای تا این حد ضدّصنف برای جلب نظر سینماگران درجهت حمایت از روحانی نه تنها به افزایش آرای روحانی در میان سینماگران کمک نمی‌کند که اتفاقا ممکن است به ضد خود عمل کند و نوعی حس منفی نسبت به این کاندیدا ایجاد کند…

شاید اگر می‌بینیم در انتخابات پیش‌رو بیشتر از نیمی از سینماگران مطرحی که در انتخابات92 پشت روحانی قرار گرفتند دیگر علاقه‌ای به حمایت از وی نشان می دهند یک دلیلش همین سوءتفاهم برانگیز بودن کارنامه آدمهایی است که لیدر جلب هنرمندان به سمت روحانی شده‌اند.




نفر ششم انتخابات در سودای رياست بر هيأت مديره خانه سینما؟!!

سينماروزان: انتخابات مجمع عمومي خانه سينما در حالي يکشنبه گذشته برگزار شد که برخلاف پيش بيني ها و البته لابي گريها، برخي از سينماگراني که در جريان درگيري ميان حوزه هنري و سينماگران بر سر توقيف فيلمهاي مجوزدار به همکاري و توليد فيلم براي حوزه پرداخته بودند و البته همايون اسعديان به زحمت و به بياني با آراي ناپلئوني وارد هيأت مديره شدند.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سينماروزان حضور چهره اي مانند فاطمه معتمدآريا در رأس آراي مجمع و از آن سو رويکرد مثبت صنف به سينماگراني که پيش از انتخابات، از توجه به صنف و نه سياسي بازي گفته بودند اين اميد را در ذهن بسياري از بدنه سينما ايجاد کرده است که بعد از سالها براي يک بار هم که شده هيأت مديره اي در خدمت صنف و نه در خدمت گعده هاي وابسته به سياسيون به امور صنفي بپردازد.

همايون اسعديان که سالهاست به همراه منوچهر شاهسواري مديرعامل فعلي خانه سينما، فرشته طائرپور، مازيار ميري و بهمن اردلان در طبقات مختلف يک ساختمان مستقرند در روز برگزاري انتخابات هم در کنار رفيق ساليان اخيرش مازيار ميري ديده شد و البته به نظر مي رسيد ميري هم براي کمک به رأي آوري رفيقش تلاشهاي فراواني انجام داد با اين حال شايد خستگي صنف از چهره هاي تکراري که در اين سالها بيشتر از تکيه بر صنف شان درگيرودار پروژه هاي سينمايي يا تلويزيوني ارگاني بوده اند باعث شد اين تلاشها هم نتيجه اي جز ششم شدن در بين هفت عضو هيأت مديره براي اسعديان به ارمغان نياورد.

با اين حال تلاشهاي همايون اسعديان و برخي سينماگران همسو با وي عليرغم آراي شکننده در انتخابات پايان نپذيرفته و آنها همچنان به دنبال آن هستند که رياست هيأت مديره را اسعديان برعهده گيرد.

آيا پيشينه اي که نفر ششم هيأت مديره پيش از اين و به خصوص در جريان مرتبط با فيلمهاي توقيفي حوزه هنري از خود به جاي گذاشته و همچنين عملکرد اخيرش در شوراي صنفي نمايش که فيلم خودش را در بهترين موعد اکران يعني اکران نوروزي قرار داد پيشينه اي مثبت براي او در جهت رياست بر هيأت مديره است يا هيأت مديره پيام انتخابات مجمع اخیر و رأي حداکثري به طرفداران آحاد صنف و نه حلقه اي معدود را شنيده است و اين تعیین تکلیف درباره رییس هیأت مدیره را هم کاملا تحت الشعاع قرار خواهد داد؟




اعتراف یک مدیر به خرید رایت خانگی فیلمهای همایون اسعدیان، مازیار میری و سعید ملکان بدون دیدن توسط موسسه متبوع حوزه هنری!!!

سینماروزان: موسسه هنرهای تصویری سوره وابسته به حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی از جمله نامزدهای بخش برترین ویدیورسانه جشنواره فیلم یاس بود که البته در نهایت نتوانست جایزه ای از این جشنواره ببرد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “نمایش خانگی” این پرهیز از اعطای جایزه به این موسسه با واکنش سعید خندق آبادی مدیرعامل این موسسه مواجه شده که در گفتگو با «مهر» رسانه متبوع حوزه هنری از این گفته که به دلیل حمایت جشنواره یاس از بخش خصوصی، جایزه ای به موسسه تحت امر وی نرسیده است.

خندق آبادی در این گفتگو سعی کرده پاسخگوی شایعات مرتبط با خرید رایت فیلمهای سینمایی با ارقام بالا توسط این موسسه باشد و البته  این شایعات را هم تکذیب کرده است ولی از آن سو خبری شبهه برانگیز را درباره خرید رایت سه فیلم “یک روز بخصوص”، “سارا و آیدا” و “ویلایی ها” بدون دیدن نسخه نهایی بیان کرده است!

جالب است که این مدیر متبوع حوزه هنری صراحتا اعتراف کرده که رایت دو فیلم “یک روز بخصوص” و “سارا و آیدا” را بدون دیدن حتی نسخه اولیه فیلم خریده است؛ فقط به خاطر همایون اسعدیان!!! اسعدیان کارگردانی “یک روز بخصوص” را که با حمایت وزارت بهداشت تولید شده خودش برعهده داشته و  در “سارا و آیدا”ی مازیار میری هم به عنوان مجری طرح حاضر بوده است.

همایون اسعدیان همان کارگردانی است که در کوران درگیری های میان سازمان سینمایی و حوزه هنری بر سر توقیف فیلمهای مجوزدار توسط حوزه هنری با همکاری حوزه هنری فیلم «بوسیدن روی ماه» را ساخت و حالا نیز آن قدر مورد اعتماد مدیران حوزه قرار گرفته که رایت خانگی فیلمهایش بدون دیدن حتی نسخه راف کات خریداری می شود!!!

تهیه کننده فیلم “ویلایی ها” هم سعید ملکان است؛ تهیه کننده ای که در سالهای اخیر ردپایش از فیلمهای کم فروش “آسمان زرد کم عمق” و “بیگانه” تا سریال “شهرزاد” و فیلم “ابد و یک روز” دیده شده است و امسال هم به جز “ویلایی ها” نامش به عنوان تهیه کننده یک کمدی به نام “بی حساب” هم آمده است.

⇓⇓⇓

جشنواره یاس هدفش حمایت از بخش خصوصی است 

سعید خندق‌آبادی مدیر عامل موسسه هنرهای تصویری سوره درباره انتخاب این موسسه به عنوان یکی از سه مجموعه ویدیویی برتر کشور در جشنواره «یاس» که توسط موسسه رسانه های تصویری برگزار شد گفت: برای دومین سال پیاپی این اتفاق افتاده و خوشبختانه ما در بین موسسات برتر کشور قرار گرفتیم. ملاک انتخاب آمار، ارقام، نوع انتخاب فیلم‌ها و شیوه عملکرد بوده که خدا را شکر حاصل کار ما دیده شده است. ضمن این که باید متوجه باشیم در داوری‌ها معمولا نسبت به مراکز دولتی حساسیت وجود دارد. داوران جشنواره یاس هم هدفشان حمایت از بخش خصوصی است پس طبیعی است که ما در مرحله نهایی موسسه برتر نباشیم.

موسسه‌های خصوصی رقیب ما از نظر مالی بسیار جلوتر از ما هستند

او درباره رقابت این موسسه با بخش خصوصی توضیح داد: موسسه‌های خصوصی رقیب ما از نظر مالی بسیار جلوتر از ما هستند. این رقابت نفسگیر و در جاهایی واقعا ناعادلانه است، به این دلیل که امکانات و توان مالی ما با هم یکسان نیست، اما ما در موسسه هنرهای تصویری سوره تلاش می‌کنیم به استانداردهای حرفه‌ای پایبند باشیم و مخاطب بیشتری جذب کنیم.

خندق آبادی با اشاره به شایعه‌هایی که درباره فعالیت این موسسه و پرداخت ارقام بالا به تهیه کنندگان وجود دارد، گفت: متاسفانه علیه ما حرف هایی زده می‌شود که درست و جوانمردانه نیست. به عنوان نمونه ما امسال مایل بودیم فیلم اول یک فیلمساز را با رقم ۹۰ میلیون تومان خریداری کنیم اما یکی از رقبا رایت این فیلم را با پرداخت ۱۷۰ میلیون تومان خرید. پارسال برای یک فیلم با تهیه‌کننده به توافق رسیدیم و قرار بود آن را با ۱۷۰ میلیون تومان خریداری کنیم اما ایشان با موسسه رقیب ما با ۲۵۰ میلیون تومان به توافق نهایی رسید. این شایعه که ما به تهیه کنندگان ارقام بالاتر از رقم‌های رایج بازار پیشنهاد می کنیم، صحت ندارد. رواج این شایعه‌ها برای خارج کردن ما از بازار است.

۲۰ فیلم ایرانی توزیع کردیم که دو فیلم ارزشی هم در این میان بود

مدیر عامل موسسه هنرهای تصویری سوره در بخش دیگری از سخنانش گفت: ما امسال ۲۰ فیلم ایرانی را توزیع کردیم، هدف ما به عنوان زیر مجموعه ای از حوزه هنری صیانت از سینمای خانواده است و البته انتخاب فیلم‌هایی که برای مخاطب جذاب باشند. فیلم «هیهات» به عنوان اثری عاشورایی توسط موسسه هنرهای تصویری سوره توزیع شد. فیلم «اروند» به عنوان فیلمی دفاع مقدسی هم توسط این موسسه به بازار خواهد آمد. ما با این که محدودیت‌هایی در انتخاب و پرداخت رقم داریم اما ضرر نکرده‌ایم، گاهی سود جزئی داشته‌ایم اما در فضای رقابت باقی مانده‌ایم.

رایت خانگی سه فیلم «ویلایی‌ها»، «سارا و آیدا» و «یک روز بخصوص» را خریده‌ایم؛ راف کات «ویلایی ها» را دیدیم و دو فیلم دیگر را هم{بدون دیدن}به خاطر همایون اسعدیان خریدیم!!!

خندق آبادی ادامه داد: امسال پیش از شروع جشنواره فیلم فجر رایت سه فیلم «یک روز بخصوص»، «سارا و آیدا» و «ویلایی‌ها» را خریداری کرده‌ایم. فیلم «یک روز بخصوص» ساخته آقای اسعدیان را دیدیم، فیلم «ویلایی‌ها» را هم در مرحله راف کات دیدیم و «سارا و آیدا» را هم به دلیل این که تهیه‌کننده آن آقای اسعدیان است و قصه و فضای آن را می‌دانیم خریداری کردیم. هدف ما حمایت از سینمای ایران است، بخش نمایش خانگی می‌تواند حامی سینما باشد و در کنار آن گام بردارد.

وزارت ارشاد و نهادهای متولی برای مبارزه با قاچاق اقدام جدی نمی کنند

وی در پایان درباره مهم ترین مشکلی که در شبکه نمایش خانگی وجود دارد، گفت: قاچاق بزرگترین معضل ماست، متاسفانه وزارت ارشاد و نهادهای متولی برای مبارزه با قاچاق اقدام جدی نمی کنند. فیلم خوب «ابد و یک روز» که به تازگی وارد بازار شده توسط مردم دانلود غیرقانونی شده است. این دانلودهای غیرمجاز باعث افت فروش در شبکه نمایش خانگی و افت تیراژ شده است. فیلم ایرانی باید برای همه سازمان های سینمایی و نهادهای فرهنگی مهم باشد، حمایت از تولید ملی را باید سرلوحه کارمان قرار بدهیم و اجازه ندهیم قاچاق ریشه تولید در سینمای ایران را خشک کند.




بعد از روزبه بمانی⇐یغما گلرویی هم بازیگر شد

سینماروزان: پس از ورود برخی از بازیگران سینما به وادی خوانندگی و ورود برخی خوانندگان به وادی بازیگری حالا تعدادی از ترانه سرایان هم وارد وادی بازیگری شده اند.

به گزارش سینماروزان این روزها فیلم “ربوده شده” به کارگردانی بیژن میرباقری با بازی روزبه بمانی ترانه‌سرای موسیقی پاپ در یکی از نقشهای اصلی فیلم روی پرده است و یغما گلرویی ترانه سرایی که بیشتر ژستهای مخالف خوانی از او دیده ایم نیز بناست در فیلمی به نام “سارا و آیدا” بازی کند.

“سارا و آیدا” را مازیار میری می سازد و پیش از این حضور غزل شاکری، پگاه آهنگرانی و مصطفی زمانی در این پروژه قطعی شده بود.

فیلمنامه «سارا و آیدا» توسط امیر عربی به نگارش در آمده و مجری طرح این پروژه همایون اسعدیان است.

«سارا و آیدا» سومین همکاری میری و عربی پس از مجموعه تلویزیونی «گاو صندوق» و «سعادت آباد» محسوب می‌شود.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «سارا و آیدا دوستان صمیمی هستند که آبروی یکی از آنها به خطر افتاده و حالا باید به کمک هم شرایط را به حالت عادی بازگردانند، اما این دو دوست تا کجا پای یکدیگر می‌ایستند؟»




جوابیه تدوینگر فیلمی با مضمون چندهمسری درباره حضور در جشنواره صلح⇐برای مستندسازی به جشنواره رفتم+نگاه سینماژورنال به چهار تناقض موجود در جوابیه

سینماژورنال: انتشار گزارش روز گذشته سینماژورنال دریاره حضور برخی مهمانان و فیلمهای بی ربط در جشنواره ای به نام “صلح” که هدفش آشنایی بیشتر جهانیان با ظلم‌های زمانه جنگ تحمیلی در موضوع بکارگیری سلاح‌های شیمیایی بر علیه رزمندگان و ملت ایران بوده(اینجا را بخوانید) سبب ساز آن شد که مجید شتی یکی از این مهمانان بی‌ربط با مضمون جشنواره، توضیحاتی را درباره دلایل حضورش به سینماژورنال ارائه کند.

به گزارش سینماژورنال مجید شتی تدوینگر آثاری نظیر «آنچه مردان درباره زنان نمی دانند» با اشاره به اینکه فیلمهای جشنواره انتخاب گردانندگان آن بوده حضور خودش را هم در جهت مستندسازی دانسته است!

ابتدا متن جوابیه شتی را بخوانید:

این که شما نگران اهداف عالی یک جشنواره ی کوچک خارجی باشید، البته چیز خوبی است و می توانید به آن ببالید و ادای آدم های دلسوز را دربیاورید. اما برای نقد هر چیزی، بهتر است اول اطلاعاتتان را در مورد آن چیز بالا ببرید. اولین نکته ای که باید بدانید این است که برگزار کنندگان ژاپنی این برنامه – که تأمین کنندۀ هزینه های این سفر هم هستند – هر سال چند ماه قبل از برگزاری این مراسم در ایام برگزاری جشنواره فیلم فجر به تهران می آیند و فیلم های ایرانی را می بینند و هر کدام را که خودشان با سیاست های جشنواره شان همسو ببینند، انتخاب می کنند و به طبع آن، سازندگان و دست اندرکاران آن فیلم ها را هم به کشورشان دعوت می کنند. پس این سؤال که چرا فیلم های دیگری به این جشنواره فرستاده نشد و یا چرا افرادی که – به زعم شما – نسبت به سینمای دفاع مقدس افراد بی ربطی به نظر می رسند، از اساس سؤال اشتباهی است، چون فیلم ها فرستاده نمی شوند.
بنده هم بر خلاف اطلاعات شما دستیار تدوین فیلم ” آنچه مردان درباره زنان نمیدانند” نبوده ام و تدوینگر آن بوده ام. به جز آن فیلم، فیلم های دیگری هم تدوین کرده ام که چند تایی از آنها به طور مستقیم به دفاع مقدس می پرداختند. اما دلیل رفتن بنده به این سفر جایگاهم در سینما نبوده. من به منظور ثبت این سفر و ساخت یک فیلم مستند از حضور جانبازان ایرانی در مراسم سالگرد بمباران هسته ای هیروشیما در این جمع حضور داشتم و اگر خیالتان را راحت می کند، بدانید که بیشتر لحظات این سفر را دوربین به دست سپری کردم و با اجازۀ شما الان هم مشغول تدوین فیلم و تبدیل آن به یک مستند کوتاه هستم. البته اگر از نظر شما صلاحیت دست زدن به تصاویر چنین سفر مقدسی را داشته باشم.

پی نوشت سینماژورنال

چند نکته قابل توجه بعد از مطالعه این جوابیه دو پاراگرافی به دست می آید؛ اول آن که این تدوینگر ادعا کرده اند که برگزارکنندگان جشنواره صلح هر سال در ایام برگزاری جشنواره فجر به تهران می آیند و بعد از دیدن فیلمهای مناسب آنها را انتخاب می کنند.

این ادعا در حالی طرح شده که به جز “بادیگارد” هیچ کدام از آثار به نمایش درآمده در این جشنواره محصول آخرین دوره جشنواره فجر نیستند!

از آن گذشته آثاری مانند “سعادت آباد”، “حوض نقاشی” و “امروز” که اولی شش سال قبل، دومی چهار سال قبل و سومی 3 سال قبل تولید شده و در همان زمان تولید هم در جشنواره به نمایش درآمده اند در فهرست آثار ارسالی به جشنواره صلح به چشم می خورند. پس اینکه ادعا شود برگزارکنندگان جشنواره هر سال در ایام برگزاری جشنواره به تهران می آیند و فیلم انتخاب می کنند بیش از حد فانتزی به نظر می رسد.

باز اگر همه این فیلمها در یک جشنواره فجر رونمایی می شدند می توانستیم این توجیه را به کار ببریم که دست اندرکاران این جشنواره آخرین بار شش سال قبل یا چهار سال قبل یا 3 سال قبل به تهران آمده اند اما وقتی این تدوینگر ادعا کرده اند دست اندرکاران همه ساله به تهران می آیند دیگر این توجیه هم کارساز نیست.

نکته دوم آن است که مجید شتی خود را تدوینگر می داند و از تجربیاتش در تدوین آثار دفاع مقدسی بدون نام بردن از آنها می گوید اما دلیل رفتن اش به این سفر را ساخت یک مستند از حضور جانبازان ایرانی در جشنواره می داند.

در کشوری که پر شده از مستندسازان جوان تا پیشکسوتی که اتفاقا توانایی های بالایی هم در تولید چنین مستندهای واقع نگارانه ای دارند اینکه یک تدوینگر برای مستندسازی یک جشنواره استخدام شود، عذر بدتر از گناه است.

سومین نکته آن است که باید از تدوینگر “آنچه مردان درباره زنان نمی دانند” پرسید بسته فیلمهای نمایش داده شده برای دست اندرکاران جشنواره صلح شامل چه آثاری بوده است که از میان آنها فیلمی با محوریت خیانتهای زناشویی به نام “سعادت آباد” یا فیلمی درباره معلولان ذهنی مثل “حوض نقاشی” درآمده است؟

از همه عجیبتر آن است که سهم مهمی از فیلمهای به نمایش درآمده در این جشنواره از آن دبیر و مدیر بخش دارالفنون بین الملل فجر بوده است؟ آیا کارگردانان آثاری مانند “زمناکو” و “حکایت عاشقی” نباید این پرسش برایشان پیش آید که این چه جشنواره صلحی است که آثار آنها که کاملا مرتبط با مضمون جشنواره است برای نمایش در این فستیوال برگزیده نمی شود و آثاری بی ربط متعلق به دست اندرکاران بین الملل فجر برای نمایش در آن ارجح تشخیص داده می شود؟




از کارگردان فیلم خیانتهای زناشویی تا تدوینگر فیلمی درباره چندهمسری⇐ در جشنواره‌ای که هدفش آشنایی با مصائب جنگ تحمیلی است!!!

سینماژورنال/حامد مظفری: اخیرا تعدادی از هنرمندان و جانبازان ایرانی برای شرکت در جشنواره ای موسوم به جشنواره فیلم صلح و دوستی ایرانیان به توکیو و هیروشیما رفتند.

به گزارش سینماژورنال پرویز پرستویی که شناخته شده ترین هنرمند حاضر در این گروه بوده است هدف از راه اندازی این جشنواره را چنین شرح داده است: پایه‌گذاری این جشنواره با هدف آشنایی بیشتر جهانیان با ظلم‌های زمانه جنگ تحمیلی در موضوع بکارگیری سلاح‌های شیمیایی بر علیه رزمندگان و ملت ایران بوده که بهترین بازه زمانی برگزاری برای رسیدن به هدف، همین گردهمایی جهانی سالگرد بمباران اتمی در هیروشیمای ژاپن است.

حالا بیایید نگاهی بیندازیم به فهرست هنرمندان ایرانی حاضر در این جشنواره؛ به جز پرستویی، این افراد به عنوان هنرمندان حاضر در این رویداد معرفی شده اند: عبدالحسن برزیده ، همایون اسعدیان، مازیار میری، پژمان لشکری پور، محسن یزدی، وحید یامین پور ، مجید شتی و حبیب احمدزاده.

در متعالی بودن هدف برگزاری این جشنواره شکی نیست و البته چه خوب که آسیبهای استفاده از سلاح شیمیایی علیه مردم ایران پیوند زده شده با آسیبهایی که ژاپنیها در جریان بمباران اتمی دیده اند.

تدوینگر “آنچه مردان درباره زنان نمی دانند” اینجا چه می کند؟

اما نکته اینجاست که به غیر از پرویز پرستویی که سهم مهمی در ایفای نقش در آثار مرتبط با دفاع مقدس و از جمله “آژانس شیشه ای”، “به نام پدر” و “موج  مرده” داشته است، حسن برزیده که کارگردانی است که تعلق خاطر خود به دفاع مقدس را در آثاری همچون “دکل” و “پرواز خاموش” نشان داده و البته حبیب احمدزاده که نویسنده ای است که به نام ادبیات پایداری و با آثاری نظیر “شطرنج با ماشین قیامت” و “داستانهای شهر جنگی” شناخته می شود بقیه افراد حاضر در این جشنواره نه تجربه چندانی در هنر دفاع مقدس دارند و نه حتی با نگاهی جزیی تر سهمی در تصویرسازی هنری اثرات بمباران شیمیایی ایران در جنگ داشته اند.

سینماگری نظیر مازیار میری که فقط یک اثر ناموفق کاملا شهری به نام “پاداش سکوت” در نقد جنگ دارد یا همایون اسعدیان که بیشتر ملودرام‌ساز بوده، به واسطه کدام کارنامه در تصویرسازی به کارگیری سلاحهای شیمیایی علیه رزمندان، برای حضور در این سفر انتخاب شده اند؟ حضور مجید شتی که دستیاری تدوین کمدی “آنچه مردان درباره زنان نمی دانند” با مضمون چندهمسری را در کارنامه دارد چه ربطی دارد با اهداف این جشنواره؟

مازیار میری با دو فیلم بی ربط در جشنواره حاضر بود

از آن عجیب تر فیلمهایی است که در این جشنواره نمایش داده شده است. نگاهی بیندازیم به نام فیلمها: «مزار شریف» ، «بادیگارد» ، «حوض نقاشی» ، «سعادت‌آباد»، «امروز» و «نبات».

به غیر از “مزارشریف” و “بادیگارد” که هر دو آثاری استراتژیک به شمار می روند بقیه آثار کمترین ربطی به موضوع جشنواره ندارند. جشنواره ای که هدفش را آشنایی جهانیان با ظلمهای جهانیان در جنگ تحمیلی قرار داده است را چه به فیلمی مانند “سعادت آباد” که درباره مصائب زناشویی سخن می گوید یا “حوض نقاشی” که مشکلات بیماران معلول ذهنی را بازتاب می دهد.

جالب است در میان مهمانان حاضر در این جشنواره امثال محسن یزدی و وحید یامین پور هم دیده می‌شوند که جریان رسانه ای منتسب به آنها فیلمی مانند “سعادت آباد” را به دلیل اشاراتی که به خیانتهای متعدد زناشویی داشت به عنوان اثر مخرب فرهنگی نقد کرده بودند.

اما حالا انگار یک سفر خارجی باعث شده است دوستان بی توجه به عقبه رسانه ای خود در کنار آثاری قرار گیرند که شدیدترین نقدها را به آنها وارد کرده بودند!!!

چرا از “زمناکو” و “حکایت عاشقی” استفاده نکردید؟

یعنی انتخاب مهمان و فیلم برای جشنواره ای با موضوعی تا این حد روشن آن قدر سخت است که دوستان دست به دامن مهمانان بی ربط و فیلمهای بی ربطتر شده اند؟

در جشنواره فجر سال قبل مستند “زمناکو” را داشتیم که به زیباترین شکل ممکن مصائب برآمده از بمباران شیمیایی را به تصویر می گذاشت. سال قبل فیلم “حکایت عاشقی” را هم روی پرده داشتیم که این فیلم هم به نوبه خود می کوشید بخشی از مشکلات برآمده از تهاجم شیمیایی عراق به حلبچه را به نمایش بگذارد.

چرا برای چنین جشنواره ای از این فیلمها برای نمایش استفاده نشد؟ چرا مهدی قربان پور کارگردان جوان “زمناکو” و احمد رمضان‌زاده کارگردان “حکایت عاشقی” که لااقل دو محصول سینمایی به دامنه آثار مرتبط با به کارگیری سلاح شیمیایی در جنگ افزوده‌اند، نباید به عنوان هنرمند در جشنواره صلح و دوستی حاضر باشد و به جایش چهره های بی ربط به هنر دفاع راهی سفر شوند؟

آیا برای این پرسشها پاسخی هست؟




همکار فیلمنامه‌نویس مازیار میری، مجوز کارگردانی گرفت⇒در حالی که میری خود عضو شورای تأیید صلاحیت کارگردانان فیلم اولی است+فهرست کامل کارگردانان تأیید صلاحیت شده

سینماژورنال: شوراي پروانه ساخت معاونت ارزشیابی و نظارت در فصل بهار  با تقاضای کارگردانی 18تن  از متقاضیان فیلم اول موافقت کرد که در این میان یک سوم کارگردانان، زن هستند.

به گزارش سینماژورنال در میان متقاضیان تأییدشده بیش از همه نام امیر عربی فیلمنامه‌نویس به چشم می خورد.

عربی که کار خود در نگارش سناریو را با نگارش سریال “گاوصندوق” مازیار میری آغاز کرده بود در سالهای بعد هم همکاری نزدیکی با این کارگردان داشت فیلم سینمایی “سعادت آباد” و سریال تلویزیونی “فرات” از جمله همکاری سالیان اخیر میری-عربی بوده اند.

حضور نام عربی به عنوان کارگردان تأیید صلاحیت شده از آن جهت اهمیت دارد که بدانیم مازیار میری هم عضو شورای پروانه ساختی است که صلاحیت کارگردانان فیلم اولی را ارزیابی کرده است!!!

تنها سوابق سینمایی رسمی امیر عربی نگارش فیلمنامه های “سعادت آباد”، “یه عاشقانه ساده” و “آخرین بار کی سحرو دیدی” است و بعد از نگارش همین سه فیلم سینمایی حالا مجوز کارگردانی هم دریافت کرده است.

اسامی متقاضیان ساخت فیلم اول که با کارگردانی آنان موافقت شده، به این شرح است:

مهرداد حسنی،امید عبداللهی، نیما عباسپور،امیر حسین ندایی،سوگل رضوانی،مجتبی قاسمی، مریم نراقی، علی درخشنده، حمید ابراهیمی،مریم نجفی،لاله برزگر،ندا آصف، حسن جوانبخت، امیر راست بین، امیر عربی، محمد اسماعیلی، مریم اسمی خانی و رحیم طوفان.

18 از میان 128

در فصل بهار 128 نفر متقاضی کارگردانی فیلم اول، تقاضای خود را در دبیرخانه شورای پروانه ساخت معاونت ارزشیابی و نظارت به ثبت رسانیده اند.

تأیید صلاحیت متقاضیان براساس نمونه ” فیلم های ارائه شده” ، ” سوابق دستیاری حرفه ای”،” تحصیلات سینمایی”،” حضور و کسب جوایز داخلی و خارجی” و دیگر ” فعالیت های فرهنگی و هنری” بوده است.

امیر عربی
امیر عربی