1

فیلمی مرتبط با منافقین، لعیا زنگنه و رامین پرچمی را به هم رساند+عکس و صحبت‌های زنگنه درباره عشق و…

سینماروزان: سالها بعد از موفقیت سریال “در پناه تو”ی حمید لبخنده، نقد و بررسی فیلمی مرتبط با منافقین، باعث شد جوان اولهای آن سریال یعنی- لعیا زنگنه و رامین پرچمی-مجدد به هم برسند.

مخاطبانی که به اکران و نقد و بررسی فیلم “زنانی که با گرگها دویده اند” ساخته امیراطهر سهیلی در پردیس چارسو رفته بودند، لعیا زنگنه را به عنوان بازیگر فیلم و میزبان و رامین پرچمی را به عنوان مخاطب و یکی از مهمانان دیدند.

در حاشیه این اکران، دیداری میان زنگنه و پرچمی صورت گرفت و تصاویری هم ضبط شد و در عین حال لعیا زنگنه که در این سال‌ها کم‌کار شده درباره دلایل حضور در فیلمی مرتبط با منافقین چنین گفت: به دو دلیل اصلی این کار را پذیرفتم. اول متن و فیلمنامه اثر بود که پیش از ملاقات کارگردان آن خواندم و خیلی خوشم آمد و دلیل دوم هم خود آقای امیر اطهر سهیلی بود. وقتی ایشان را ملاقات کردم دیدم که پیش از آنکه کارگردان خوبی باشند یک انسان خوب هستند و میشود به تعامل رسید.

فیلم "مردانی که با گرگها دویده اند" رامین پرچمی و لعیا زنگنه را به هم رساند
فیلم “مردانی که با گرگها دویده اند” رامین پرچمی و لعیا زنگنه را به هم رساند

وی ادامه داد: انگیزه شخصی خودم این بود که مسئله زن، همواره و بدور از هر گونه شعار زدگی برای من خیلی خاص بوده است زیرا معتقدم این زنان هستند که در میانه جنگ میان دو فرد پادرمیانی و دعوت به تعقل و درایت می‌کنند و من به عنوان یک زن و یک مادر معتقدم این وظیفه ماست که باید یادبگیریم و با سبک زندگیمان به بقیه یاد بدهیم.

زنگنه افزود: اگر همواره یادمان باشد و با خودمان تکرار کنیم که عشق و رابطه بر دو عنصر استوار است که اولینش احترام و حرمت است، نسبت به یکدیگر رواداری بیشتری خواهیم داشت چرا که مسئولیت و احترام نشانه انسان بودن، عاشقی و بندگی است و زندگی اساساً جنگ نیست بلکه برای فهمیدن یکدیگر است.




با حضور رییس سینما در پشت صحنه⇐لعیا زنگنه به گروهک منافقین پیوست!!!+عکس⇔در محصولی به کارگردانی برادرزاده خالق «گشت ارشاد»+با سرمایه‌گذاری جوانی مدعی واردات خودرو و مواد شیمیایی!⇔این پروژه‌ایست که نامش عاریه‌ایست از کتاب بیژن نجدی!

سینماروزان: هرچند فیلمسازی با نقد افکار التقاطی گروهکهای معاند و به خصوص گروهک منافقین کم و بیش از ابتدای انقلاب و در آثاری مختلف از «شرایط عینی»احمدرضا گرشاسبی و «دست نوشته‌ها»ی مهرزاد مینویی تا «تشکیلات»منوچهر مصیری، «پنجاه روز التهاب»کریم آتشی،«خانه ای مثل شهر»حجت الله سیفی و «آخرین نبرد»حمید بهمنی وجود داشته اما افزایش حمایتهای ارگانی موجب شده در سالهای اخیر رویکرد دوباره‌ای به این نوع فیلمسازی داشته باشیم.

در این رهگذر آثاری همچون «امکان مینا»، «ماهی سیاه کوچولو»، «سیانور» و «ماجرای نیمروز» خلق شده‌اند که البته مورد حمایت رسانه های موسوم به ارزشی هم بوده‌اند.

به تازگی فیلمی تازه با مضمون منافقین در مسیر تولید قرار گرفته با نام «زنانی که با گرگها دویده‌اند»؛ فیلمی که نام آن یادآور مجموعه داستانی از بیژن نجدی با نام «یوزپلنگانی که با من دویده‌اند» است و تهیه‌کنندگی آن را محمدرضا شرف الدین مدیرعامل اسبق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس برعهده دارد.

شرف الدین که آخرین تجربه تهیه کنندگی‌اش در سینما «فرزند صبح» نزدیک به ده سال بعد از رونمایی در جشنواره فجر همچنان بلاتکلیف است(!) کارگردانی «زنان…» را به امیراطهر سهیلی برادرزاده سعید سهیلی کارگردان سری «گشت ارشاد» سپرده است!! و سهیلی خود نیز به عنوان مشاور کارگردان در پروژه حضور دارد.

این پروژه که فیلمبرداریش به تازگی آغاز شده و البته محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی هم در پشت صحنه آن حاضر شده از حضور لعیا زنگنه به عنوان بازیگر نقش اصلی سود می‌برد.

داستان «زنان…» در حاشیه شکست عملیات مرصاد میگذرد یعنی زمانی که یک زن منافق بعد از شکست به سنگری دوردست پناه میبرد و میکوشد به مرور خاطرات گذشته خویش بپردازد. ایفای نقش زن منافق را لعیا زنگنه برعهده داشته است.

جالبترین نکته درباره تازه ترین فیلم با مضمون منافقان آن است که سرمایه گذاری و جانشینی تهیه‌کنندگی آن را روزبه حسینی‌کارگر برعهده داشته است؛ جوانی که در دو سال گذشته نامش به عنوان سرمایه‌گذار آثاری همچون «ربوده شده»، «ماحی» و «جاودانگی» دیده شد. فیلمهایی که در دو ویژگی مشترک بودند؛ یکی حضور جواد نوروزبیگی به عنوان تهیه کننده  و دیگری شکست در گیشه علیرغم صرف هزینه مکفی برای تولید!

حسینی کارگر که پیشتر در گفتگویی از فعالیتش در صادرات و واردات خودرو و مواد شیمیایی سخن گفته بود(اینجا را بخوانید) در حالی وارد سرمایه گذاری برای تولید «زنان…»شده که یک سال قبل و بعد از شکستهای متوالی آثارش در گیشه از این گفته بود که دیگر در سینما سرمایه‌گذاری نمیکند.(اینجا را بخوانید)اما گویا سینما هنوز آن قدر برای ایشان جاذبه دارد که باز هم به سراغ هزینه کردن برای آن آمده؛ آن هم برای فیلمی که هم سوژه اش و هم گروه تولیدش پیش بینی شکستی دیگر را برای آن محتمل می کند!

امید که احتمالات درست از کار درنیاید و فیلم چهارم این سرمایه گذار جوان هم بتواند به بخش مسابقه جشنواره فجر راه یابد و هم اینکه گیشه پررونقی داشته باشد.

زنانی که با گرگها دویده اند
لعیا زنگنه در «زنانی که با گرگها دویده اند»
محمدمهدی حیدریان و سعید سهیلی در پشت صحنه زنانی که با گرگها دویده اند
محمدمهدی حیدریان و سعید سهیلی در پشت صحنه «زنانی که با گرگها دویده اند»



همکاری لعیا زنگنه با مدیرعامل اسبق انجمن دفاع مقدس

سینماروزان: لعیا زنگنه بازیگری که در سالهای اخیر حضور پررنگی در سینمای ایران نداشته است و آخرین فیلم اکران شده اش «این زن حقش را میخواهد» علیرغم طرح موضوع درباره اسیدپاشی نتوانست چندان موردتوجه قرار گیرد با فیلم «زنانی که با گرگ‌ها دویده‌اند» به سینما می آید.

به گزارش سینماروزان زنگنه که در «قاتل اهلی»مسعود کیمیایی هم در نقش همسر صیغه‌ای شخصیت اصلی داستان حاضر شده بود اما مشخص نیست کاراکترش در نسخه اکران فیلم هست یا نه در فیلم تازه اش با محمدرضا شرف الدین همکاری خواهد کرد.

شرف الدین که چند سال مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس و البته تهیه کننده پروژه بلاتکلیف «فرزند صبح» بود بعد از حذف از انجمن دفاع مقدس، مدتها به دنبال تولید فیلمی در سینما بود و حالا به کارگردانی امیراطهر سهیلی «زنانی که با گرگها دویده‌اند» را تولید خواهد کرد.

امیراطهر سهیلی پیشتر تله فیلمهایی همچون «طرقه»، «یک خیانت منصفانه»، «سمفونی کاغذهای خط خطی» و «سوم شخص مفرد» را کارگردانی کرده است.

پروانه ساخت فیلم سینمایی «زنانی که با گرگ‌ها دویده‌اند» با نام سابق «یونس» صادر شده و بزودی فیلمبرداری آن آغاز می‌شود.

در خلاصه داستان نمادگرایانه فیلم آمده است: هزاران سال قبل یونس شک می‌کند، می‌لغزد و آنجا که باید داستانش در اوج تمام شود طعمه ماهی می‌گردد و شکم ماهی آغاز داستان یونس می‌شود و اکنون هزاران سال بعد ژاله شک می‌کند، می‌لغزد و آنجا که باید داستانش در اوج تمام شود «زنانی که با گرگها می‌دوند» آغاز می‌گردد.

عوامل این فیلم عبارتند از: نویسنده فیلمنامه: امیر اطهر سهیلی  و حسام سامریزاده،کارگردان: امیر اطهر سهیلی،فیلمبردار:علی عظیم زاده، مدیر تولید : حسین رستم‌پور، طراح صحنه و لباس:میثم نوبریان،محبوبه سلطانی،چهره‌پرداز: امید گلزاده،صدابردار: محسن طیبی،مدیر تدارکات: حامد نسطورپور طهرانی، دستیار اول کارگردان : حسام سامری‌زاده،مدیر برنامه‌ریزی: رضا شریفی، منشی صحنه: مهتاب شهرابی، عکاس : اردلان آذرمی،فرزاد باقرزاده،جانشین تهیه‌کننده:روزبه حسینی، مشاور کارگردان: سعید سهیلی، مشاور امور رسانه‌ای: علی زادمهر، مجری طرح: حمیدرضا سهیلی و غلامحسین حیدری،تهیه‌کننده : محمدرضاشرف‌الدین.




پیشنهاد منتقد نزدیک به مسعود کیمیایی برای «قاتل اهلی»⇐نماهای تصنیف خوانی پولاد باید کم شود

سینماروزان: در هیاهوی درگیری میان کارگردان و تهیه کننده «قاتل اهلی» بر سر کم و زیاد نقش پولاد کیمیایی که تا نشست پرسش و پاسخ کاخ جشنواره هم امتداد یافت جواد طوسی منتقدی که سالهاست اغلب به تمجید از کیمیایی پرداخته با نگارش یادداشتی در «شرق» در کنار یاد کردن از «قاتل اهلی» به عنوان تاریخ سازترین فیلم جشنواره(!!!)پیشنهاد داده که برای بهتر شدن فیلم باید نماهای پولاد کم شود!

طوسی نوشته است: صحبت اساسی درباره «قاتل اهلی» به عنوان مهم‌ترین و تاریخ‌سازترین فیلم جشنواره تاکنون، بماند برای فرصت مناسب، فقط در این کشمکش پایان‌ناپذیر میان تهیه‌‌کننده و فیلم‌ساز، یک پیشنهاد سازنده برای فهمیده‌شدن کار می‌دهم؛ باید مشخص شود که ما در این فیلم درباره شخصیت بهمن (با بازی پولاد کیمیایی) با یک عاشق سرگشته طرفیم که آن‌طور در لابه‌لای ماشین‌ها بغضش را بیرون می‌ریزد یا با خواننده معترضی که از «نسل خودش» دم می‌زند؟ در حالت اول که بهتر جواب می‌دهد و بیشتر به دل می‌نشیند، ‌باید برای حفظ و تعادل ریتم فیلم، صحنه‌های تصنیف‌خوانی بهمن{پولاد کیمیایی} را کوتاه‌تر کرد.




توضیحات کمال تبریزی درباره شرایط اکران فیلم توقیفی “خیابانهای آرام”+عکس

سینماژورنال: “خیابانهای آرام” به مانند “گزارش یک جشن” از جمله فیلمهایی بود که هرچند به طور غیرمستقیم و نمادگرایانه به اتفاقات بعد از انتخابات 88 پرداخته بود اما همین نگاه غیرمستقیم که جای تفسیرهای مختلف را باز می‌کرد اسباب توقیف فیلم را فراهم کرد.

به گزارش سینماژورنال به تازگی نمایشگاهی از عکسهای این فیلم برگزار شده است و کمال تبریزی در حاشیه این نمایشگاه توضیحاتی را به “شرق” داده است درباره چگونگی ایجاد شرایط اکران این فیلم.

کمال تبریزی در این باره می‌گوید: فکر می‌کنم این فیلم و فیلم‌های مشابه این، به دلایلی خارج از خود فیلم دچار ممیزی و سانسور شدند و اگر آن شرایط اجتماعی که در دوره‌ای اتفاق افتاد و آن را تجربه کردیم، پرونده‌اش مختومه شود و مرتب باز باقی نماند و به سرانجامی برسد، همه این فیلم‌ها هم آزاد می‌شوند و امکان نمایش پیدا می‌کنند. ظاهرا تلاش‌هایی در این زمینه انجام می‌شود، منتها برخی از افرادی که تندروی‌های بیش از اندازه می‌کنند، با رفتارشان اجازه نمی‌دهند چنین اتفاقی رخ بدهد.

وی ادامه می‌دهد: باز هم تأکید می‌کنم اگر روزی پرونده اتفاقات گذشته مختومه شود و با آن تنها به شکل یک اتفاق که در مقطعی رخ داده است برخورد کنیم، فیلم‌ها هم امکان نمایش پیدا می‌کنند؛ فیلم‌هایی که صاحب تحلیلی از آن موقعیت هستند و چون اشاره غیرمستقیم به آن موقعیت دارند دچار توقیف شده‌اند. فکر می‌کنم

این کارگردان خاطرنشان می‌سازد: «خیابان‌های آرام» از آن دست فیلم‌هایی است که خیلی دلم می‌خواهد در سینما نمایش داده شود و عکس‌العمل مخاطب را ببینم. این فیلم در جشنواره فجر هم نمایش داده شد و تعداد محدودی فیلم را دیدند، ولی در کنفرانس مطبوعاتی فیلم تقریبا به ما گفته شد سکوت کنید و حتی به خبرنگاران هم گفته بودند ساکت باشید و خیلی درباره این فیلم سؤال نپرسید. امیدوارم شرایطی فراهم شود که هم فیلم اکران شود و هم هرکس درباره‌اش هرچه می‌خواهد بپرسد.

خیابانهای آرام
لعیا زنگنه و حسن معجونی در نمایی از “خیابانهای آرام”



بازیگر “اژدها…” جلوی دوربین کیمیایی می‌رود+لعیا زنگنه و پرویز پورحسینی هم قرارداد بستند

سینماژورنال: سه بازيگر جديد به جمع عوامل فيلم سينمايى “قاتل اهلى” به كارگردانى مسعود كيميايى اضافه شدند.

به گزارش سینماژورنال امير جديدي كه از نسل جديد بازيگران سينماى ايران است و اخیرا درام مهیج “اژدها وارد میشود” را روی پرده داشت، يكى از نقش هاى اصلى فيلم را بازى كند.
او براى اولين بار است كه با مسعود كيميايى همكارى خواهد كرد و به این ترتیب همبازی پرویز پرستویی شد که بازیگر نقش اصلی مرد فیلم یعنی ایفاگر کاراکتر رانتخوار کلان است.
پرويز پورحسينى و لعيا زنگنه دو بازيگر ديگر “قاتل اهلى” هستند كه در اين ميان زنگنه سابقه همكارى با كيميايى را در كارنامه اش دارد.
“قاتل اهلى” بازيگران ديگرى نيز دارد كه طى روزهاى آينده انتخاب خواهند شد.
آغاز فیلمبرداری از 20 تیر
پيش از اين بازى پرويز پرستويى، پگاه آهنگرانى و حميدرضا آذرنگ در اين فيلم قطعى شده بود. طبق برنامه ريزى انجام شده فيلمبردارى “قاتل اهلى” ٢٠ تيرماه در تهران آغاز ميشود.
منصور لشكرى قوچانى تهيه كنندگى جديدترين فيلم مسعود كيميايى را برعهده دارد.



توقف تولید “قاتل اهلی” کیمیایی

سینماژورنال: در حالی که همگان منتظر بودند مسعود کیمیایی همین روزها بیست و هشتمین فیلمش “قاتل اهلی” را کلید بزند اما درست 16 اردیبهشت همزمان با عید مبعث خبر رسیده تولید این پروژه متوقف شده است.

به گزارش سینماژورنال این خبر را “شبکه خبری فرهنگ و هنر” داده است و دلیل آن را از دست رفتن فصل مناسب برای فیلمبرداری دانسته است.

“قاتل اهلی” بنا بود با مضمون زندگی یک یقه سفید و مراودات وی با اطرافیانش به تولید برسد. فرهاد اصلانی و امیر آقایی از جمله بازیگرانی بودند که حضورشان در پروژه قطعی شده بود. امیر جدیدی، لعیا زنگنه و آنا نعمتی دیگر بازیگرانی بودند که نامشان به عنوان چهره های حاضر در پروژه شنیده شده بود.(اینجا را بخوانید)

سینماژورنال متن کامل گزارش “شبکه خبری فرهنگ و هنر” درباره توقف تولید این پروژه را ارائه می دهد:

معلق شد…

بعد از شش ماه درگیری بر سر فیلمنامه “قاتل اهلی” و رسیدن به نسخه نهایی، تولید این کار معلق شد. البته که این انصراف از تولید مقطعی است و به از دست رفتن فصل مناسب برای فیلمبرداری بازمی گردد.

فیلمنامه “قاتل اهلی” مسعود کیمیایی که تهیه کنندگی آن را منصور لشکری قوچانی برعهده دارد، تعدد لوکیشن فراوانی را داراست و بار داستانی خشن و به شدت ملتهب درام این نیاز را ایجاد می کرد که فیلمبرداری در زمستان انجام شود اما از دست رفتن زمان و البته فرارسیدن روزهای گرم بهار که فیلمبرداری نماهای زمستانی را به دلیل حضور شهروندانی با پوشش فصل گرم در خیابانها ناممکن می کرد باعث تعلیق تولید شد.

امکانات تولید “قاتل اهلی” در یکی از شهرهای غربی ایران که هنوز رگه هایی از فصل زمستان را با خود دارند برای کیمیایی وجود داشت اما ارتباط داستان با زیست بوم کاراکترها که کلانشهری سرد و پر از ناهنجاری است این قضیه را هم منتفی کرد.

شش ماه درگیری با فیلمنامه و در نهایت هیچ

کیمیایی بیشتر از شش ماه درگیر نگارش سناریوی “قاتل اهلی” بود و البته که در هفته های اخیر گزینه هایی اصلی بازیگران خود را هم پیدا کرد اما در نهایت  نیاز به لوکیشنهای زمستانی تولید پروژه را حداقل تا نیمه دوم سال متوقف کرد.

هنوز مشخص نیست که بعد از تعلیق تولید “قاتل اهلی” کیمیایی به سراغ فیلمنامه ای دیگر برای تولید خواهد رفت یا فعلا وقتش را سرگرم آموزشگاه بازیگری اش می کند؛ آموزشگاهی که بنا به شعارش کیمیایی در  آن سینما درس نمی دهد بلکه سینما را یاد می دهد؛ آموزشگاهی که اخیرا تیزرهایش از یکی از شبکه های فارسی زبان ماهواره ای به طور مکرر در حال پخش است!!!




امیر آقایی و امیر جدیدی در کنار فرهاد اصلانی در “قاتل اهلی” کیمیایی ایفای نقش می‌کنند/لعیا زنگنه و آنا نعمتی بازیگران زن فیلمند/ یک بازیگر حرفه‌ای ایفاگر نقش خواننده فیلم خواهد بود

سینماژورنال: پیش تولید “قاتل اهلی” تازه ترین پروژه مسعود کیمیایی حدودا یک ماه است آغاز شده است.

به گزارش سینماژورنال کیمیایی این روزها در حال انتخاب بازیگران اصلی کار و البته آخرین ویرایشهای سناریو است تا بتواند از اوایل خردادماه کار را کلید بزند.

پیش از این حضور فرهاد اصلانی در نقش یک رانتخوار کلان در “قاتل اهلی” قطعی شده بود و طی هفته های اخیر مذاکراتی با برخی از بازیگران زن و مرد سرشناس سینمای ایران برای واگذاری نقشها انجام شده است.

5 بازیگر مرد+2بازیگر زن

“قاتل اهلی” 5 کاراکتر اصلی مرد و 2 کاراکتر اصلی زن دارد که این شخصیتها به تناوب درام را پیش می برند. شخصیت مرکزی همان یقه سفید است که اصلانی ایفاگرش است.

شنیده های سینماژورنال حکایت از آن دارند که امیر آقایی، امیر جدیدی و عزت ا.. انتظامی در کنار فرهاد اصلانی کاراکترهای مرد فیلم را ایفا می کنند ضمن اینکه “قاتل اهلی” یک کاراکتر خواننده دارد که ایفاگر آن بازیگری حرفه ای خواهد بود که به اسلوب خوانندگی آشنا باشد.

آنا نعمتی و لعیا زنگنه بازیگران زن فیلم هستند که البته یک بازیگر زن سرشناس هم به زودی به آنها اضافه خواهد شد.

فرهاد اصلانی، لعیا زنگنه و امیر آقایی پیش از این در “زندگی خصوصی” فیلم توقیفی حسین فرحبخش در کنار هم نقش آفرینی کرده بودند ضمن اینکه لعیا زنگنه پیشتر در “رییس” و “جرم” با کیمیایی تجربه همکاری داشت.

همکاران سالیان اخیر کیمیایی در پشت صحنه
مدیریت فیلمبرداری “قاتل اهلی” را فرشاد محمدی برعهده دارد.

عبدا.. اسکندری گریمور پیشکسوت ایرانی که در آثاری چون “گوزنها” و “سرب” با کیمیایی همکاری کرده بود طراح گریم کار است.

اسحاق خانزادی صدابردار سرشناس   رفیق سالیان کیمیایی که در آثار اخیر او و از جمله “متروپل”، “جرم” و “محاکمه در خیابان” در کنارش بوده نیز صدابردار “قاتل اهلی” است.

مصطفی خرقه پوش تدوینگر آثاری نظیر “رییس”، “جرم” و “متروپل” نیز تدوین کار را برعهده خواهد داشت.

تکمیل سه گانه یقه سفیدها

“قاتل اهلی” داستان یک یقه سفید نفوذی را بیان می کند که در برهه ای از زمان با دخترش و جوانی که دخترش به وی علاقه دارد درگیریهایی پیدا می کند.

تهیه کنندگی “قاتل اهلی” را منصور لشکری قوچانی انجام می دهد که آخرین محصول اکران شده اش “کوچه بی نام” عنوان پرفروشترین ملودرام اجتماعی سال 94 را از آن خود کرد.

لشکری قوچانی در دو فیلم پرمخاطب دیگرش یعنی “خط ویژه” و “عصر یخبندان” هم به پدیده یقه سفیدان پرداخته بود و حالا و با احتساب “قاتل اهلی” سه گانه این تهیه کننده با محوریت یقه سفیدها شکل می گیرد.




در گفتگو با سینماژورنال بیان شد⇐روایت شیوا خنیاگر از چگونگی حذف میترا حجار از ایفای نقش اصلی”ستایش”، چرایی حذف کاراکترش از فصل دوم این سریال، ماجرای دعوتش برای بازی در سریالی محصول GEM، علاقه علی حاتمی برای سپردن نقش ثریا همسر محمدرضا پهلوی به وی و…

سینماژورنال/مهدی فلاح‌صابر: شیوا خنیاگر فعالیت بازیگری را از سینما و آن هم از اواخر دهه 60 و با بازی در “عبور از غبار” پوران درخشنده آغاز کرد. نقش او در این فیلم نقش مکمل بود اما کیفیت قابل قبول بازیش سبب ساز آن شد که تقریبا تا دو دهه بعد حضور فعالی در سینما داشته باشد.

به گزارش سینماژورنال خنیاگر طی سالهای حضورش در سینما تجربه فعالیت با کارگردانان مختلفی را از سر گذرانده است؛ از سیروس الوند در “چهره” تا فریدون جیرانی در “ستاره می شود” و محمدهادی کریمی در “امشب شب مهتابه”.

خنیاگر البته که در کنار همکاری با کارگردانان شناخته شده تر تجربه حضور در آثار تجاری سینمای بدنه مثلا فیلمهایی چون “کلاغ پر”، “ازدواج صورتی” و “عروس فراری” را هم داشته است.

این بازیگر که از اوایل دهه هشتاد در تلویزیون هم حضور داشته است و البته در سریال پرمخاطب “ستایش” هم ایفای نقش کرده است چند سالی می‌شود که کم‌کارتر از قبل شده است.

اغلب نقشها محدود به عده ای خاص شده

خنیاگر درباره کم‌کاریش در سالهای اخیر به سینماژورنال می گوید: از آخرین کار سینمایی من چندسال می‌گذرد. نمیدانم چرا این طور شده که اغلب نقش ها محدود به عده ای خاص شده و برای من و امثال من مجالی برای حضور و نقش آفرینی باقی نمانده. با تغییر و تحولاتی که در سینما و تلویزیون صورت گرفته بطور کلی این اواخر کارهای بسیار کمی پیشنهاد شده.

نقش مرا به لعیا زنگنه دادند

وی با اشاره به یکی از پیشنهادات اخیرش که در نهایت به بازیگری دیگر رسیده بیان می دارد: قرار بود در کاری تلویزیونی بازی کنم و قرارداد هم امضاء شد ولی به دلایل نامعلومی نقش من را به خانم لعیا زنگنه دادند و ایشان جای من بازی کرد! من در حضور کارگردان و تهیه کننده برای ایفای نقش شخصیتی بنام “انوشه” قرارداد امضاء کردم؛ نقش مقابل بنده را بهزاد فراهانی بازی می کرد که من نقش همسر دوم ایشان را داشتم. سناریوی کار و توضیحات نقش را هنوز هم دارم. بعد از عقد قرارداد یک جلسه دورخوانی با حضور آقای فراهانی برگزار کردیم اما ناگهان نمیدانم چه اتفاقی افتاد که خانم زنگنه را جایگزین من کردند و جالب است که خانم زنگنه هم اصلا خبر نداشت که چنین اتفاقی افتاده و به ایشان گفته بودند که نقش “انوشه” اصلا برای خانم خنیاگر نیست…

خنیاگر خاطرنشان می سازد: این گونه رفتارها بسیار ناپسند و به دور از اخلاق حرفه ای است؛  دروغگویی برای برخی مانند آب خوردن شده. حتی امضای خودشان را قبول ندارند و به آن احترام نمیگذارند. چه چیزی باعث این روند شده است؟؟ چیزی غیر از ارجحیت دادن روابط بر ضوابط؟ گله مندم و خیلی هم گله مندم برای اینکه افرادی می آیند که هیچ پیشینه و سابقه کاری ندارند و با یک سری مسائل خاص و زد و بند(!) نقش می گیرند و آنها که وقتشان را بر سر بازیگری گذاشته اند بیکار یا کم کار می مانند.

تهیه‌کننده “ستایش” برای پرداخت دستمزد امروز و فردا میکرد

شیوا خنیاگر که در فصل اول “ستایش” حضور داشت اما در فصل دوم غایب بود درباره این عدم حضور هم به اتفاقات عجیبی اشاره می کند. وی به سینماژورنال می گوید: من به دلیل اختلافاتی که با آرمان زرین‌کوب تهیه کننده کار برایم پیش آمد از کار کنار گذاشته شدم. تهیه کننده در پرداخت دستمزدها مرتب تأخیر داشت و دستمزدها به موقع پرداخت نمی شد. بنده به ایشان گفتم که قرارداد ما قرارداد دوجانبه است؛ طبق قرارداد اگر شما از من میخواهید در ساعت معین سرصحنه حاضر شده و کارم را درست انجام بدهم در مقابل شما موظفید که دستمزد مرا به موقع پرداخت کنید. ایشان کلی امروز و فردا کردند و وعده سر خرمن دادند…

چون از تهیه کننده خواستم که به تعهداتش عمل کند از قسمت دوم “ستایش” کنار گذاشته شدم

وی ادامه می‌دهد: نه تنها من بلکه اکثر عوامل هم این مشکل را داشتند ولی به خاطر حفظ منافع خودشان صدایشان در نمی‌آمد. من به خاطر بدقولیهای مکرر کار را رها کردم و کار تعطیل شد؛  گفتم یا دستمزدهای معوقه بنده را بدهید یا بازی نمیکنم. همین شد که از “ستایش2 ” حذف شدم و به من بی احترامی های فراوان شد. به دفتر تهیه کننده رفتم منشی ایشان نامه ای را به من داد؛ در نامه از من خواسته شده بود که متعهد شوم صحنه را ترک نکنم و در جواب نوشتم که تا حقوق معوق بنده پرداخت نشود هیچ چیزی را امضاء نمیکنم و همین شد که میانه ما به هم خورد و از نویسنده کار خواستند دیگر برای من نقشی ننویسد. چون آن موقع نقشها سرصحنه نوشته میشد سناریست کار برای من نقشی ننوشت و به این راحتی من حذف شدم.

این بازیگر می افزاید: اصل داستان “ستایش 2” بر این اساس بود که نقش “آتی” به عنوان همسر “حشمت فردوس” بعنوان یک مادربزرگ دلسوز تا آخر سریال پا به پای سایرین باشد ولی به دلیل گلایه از عدم پرداخت به موقع دستمزدها نقش مرا در فصل دوم حذف کردند و البته فصل دوم هم نتوانست به اندازه فصل اول موفق باشد. آن تقابل های عاطفی بین من و حشمت فردوس و درگیری عاطفی بین من و فرزندانم برای مردم خیلی جذاب بود و این در فصل دوم اتفاق نیفتاد.

میترا حجار به عنوان بازیگر نقش اصلی “ستایش” معرفی شده بود اما به ناگاه بازیگری دیگر جایگزین شد

شیوا خنیاگر حین گلایه از دست اندرکاران “ستایش” ماجرایی درباره انتخاب بازیگر نقش اصلی این سریال را هم روایت می کند. وی به سینماژورنال می‌گوید: در لوکیشن سریال مشغول کار بودیم. بازیگر نقش اصلی سریال هم یکی از بازیگران مطرح سینما یعنی میترا حجار معرفی شده بود و بارها وی را در لوکیشن دیده بودیم، یک روز که در دادگاه مشغول تصویربرداری بودیم اعلام شد که قرار است بازیگری دیگر نقش اصلی سریال را بازی کند…

شیوا خنیاگر ستایش
شیوا خنیاگر در نمایی از “ستایش”

کاش گویندگی را ادامه میدادم

شیوا خنیاگر که سابقه گویندگی هم داشته است با اشاره به اینکه وضعیت نابسامان عرصه بازیگری باعث شده افسوس بخورد که چرا گویندگی را ادامه نداده خاطرنشان می سازد: در شرایط فعلی و اتفاقاتی که رخ داد و آزار و اذیت هایی که در آخرین فیلمم و همینطور سریال “ستایش” افتاد اعتراف میکنم که ای کاش همان گویندگی را ادامه میدادم؛  این کار پیشینه ای میخواست و من این پیشینه را صرف سینما کردم. اگر 25 سال کارم را در رادیو ادامه میدادم اتفاقاتی دیگر برای من می افتاد اما من هر دو طرف را از دست دادم؛ هم گویندگی و هم بازیگری را.

وی ادامه می دهد: دستمزد گویندگی بسیار پایین بود و رادیو دستمزد بسیار کمی به کارکنانش پرداخت میکرد. 2 سال گوینده “شهرزاد قصه گو” بودم. مرحوم حمید عاملی وقتی صدای من را شنید گفت بعد از 30 سال صدایی را که میخواستم پیدا کردم چون 30 سال قبل گوینده “شهرزاد قصه گو” کسی دیگر بود… اما دستمزد ما آنقدر پایین بود که حتی کفاف هزینه ایاب و ذهاب ما را نمیداد و اگر میخواستیم کار دیگری اختیار کنیم که حقوقمان بالا برود ممکن نبود و کار را به کس دیگر میدادند و میگفتند همین شغلی که دارید برای شما کافی است.

هرجا بحث پول باشد فساد هم هست

بازیگر آثاری چون “چهره به چهره” و “مجسمه” درباره بحثهایی که اخیرا درباره فساد در سینما از سوی برخی بازیگران شکل گرفته بیان می دارد: به صراحت میگویم هرجا اتفاقات مالی در حجم قابل توجه رخ دهد خواه ناخواه فساد هم ایجاد می شود و این یک واقعیت و مسئله ای کتمان ناپذیر است. هر جا که قرار است پولی رد و بدل شود و منافع مالی نصیب شخص یا اشخاصی شود این فسادها اتفاق می افتد و متاسفانه سینما و تلویزیون هم از این قاعده مستثنا نیست.

چون اهل روابط آن چنانی نبودم به من گفتند مغروری

وی درباره برخی مراودات غیراخلاقی موجود در سینما هم بیان می دارد: من ارتباط گسترده ای با اهالی سینما ندارم اما از دوستان و همکارانی که با هم در ارتباط هستیم میشنوم که این مسئله وجود دارد. روابط و پیشنهادات نامشروع از همان اول در سینما بیداد میکرد. از همان سالهای آغازین کار خیلی ها  میگفتند این خانم تلخ است، مغرور است  و هیچ کس را آدم حساب نمیکند. چرا ؟؟ چون آن رابطه دلخواهی را که میخواستند با آنها برقرار نکردم…
خنیاگر می افزاید: به این حرفها توجهی نکردم  و گفتم ایرادی ندارد که  تعریفی از من و اخلاق من داشته باشید و مرا متهم به این بی اخلاقی ها کنید. این برای من بهتر است تا اینکه بخواهم شرف و شأن خودم را زیر سوال ببرم و خودم را وارد حاشیه کنم. خوشحالم با تمام این فسادی که بوده به سلامت رفتم و به سلامت کار کردم و وارد مسائل حاشیه ای و جانبی سینما نشدم. نه وارد فسادهای مالی شدم و نه فسادهای دیگر چون اگر اینگونه بود وضعیتم باید به گونه ای دیگر باشد نه این وضعی که الان در آن هستم.

از شبکه GEM پیشنهاد داشتم اما رد کردم…

شیوا خنیاگر که گویا برای حضور در سریالهای شبکه GEM هم پیشنهاد داشته درباره رد این پیشنهادات به سینماژورنال می گوید: برای فعالیت در شبکه GEM به من پیشنهاد دادند اما اعلام کردم که تمایلی ندارم تصویری از من باشد برای اینکه کار تصویری در این شبکه مساوی است با کشف حجاب و پیامدهای بعدی آن.

وی ادامه می دهد: من انسان معتقدی هستم و مملکتم را دوست دارم و نمیخواستم در شرایطی قرار بگیرم که نتوانم وارد کشورم شوم. این بود که نپذیرفتم و در گفتگو با مدیران جم گفتم اگر بحث صدا و کارهای نریشن میخواهید کار میکنم  چون در نریشن فقط بحث صدا روی فیلم است و تصویری از گوینده دیده نمیشود  اما آنها قبول نکردند و اعلام کردند در موقعیتی هستیم که میخواهیم ساخت فیلم و سریال داشته باشیم و کار صدا به درد شبکه ما نمیخورد. من هم با بررسی شرایط موجود مخالفت کردم. پسرم هم مخالف این کار بود و می گفت 25 سال سابقه و خوشنامی را به خاطر کار در یک شبکه معلوم الحال خراب نکن.

قرار بود در “ملکه‌های برفی” علی حاتمی نقش “ثریا” همسر محمدرضا پهلوی را بازی کنم
بازیگر سریالهای “اغما” و “پرواز در حباب” در جایی دیگر از گفتگوی خود با اشاره به معضلات انتخاب بازیگر در سینمای ایران به سینماژورنال بیان می‌دارد: متاسفانه پروسه انتخاب بازیگر در پروژه های مختلف سینمایی و تلویزیون به میزان زیادی وابسته شده به ارتباطات و حضور در گعده ها و باندهایی که در زمینه انتخاب بازیگر وجود دارد. از آن طرف امثال من که در این روابط نیستند کم کار می شوند و این می شود که همه میپرسند خانم خنیاگر شما چرا در سریال “کلاه پهلوی” بازی نکردید؟ یا چرا در “معمای شاه” حضور ندارید؟ جواب اینها را چه کسی باید بدهد؟

وی با اشاره به یکی از آثار تاریخی علی حاتمی که درباره همسران محمدرضا پهلوی بود اظهار می دارد: مرحوم علی حاتمی قرار بود کاری بسازد به نام “ملکه های برفی” و برای نقش “ثریا” همسر محمدرضا پهلوی من را انتخاب کردند چون شباهتهایی از لحاظ فیزیک و استخوان بندی صورت با او داشتم؛ الان شما بروید و  سریالی در حال پخش از تلویزیون را ببینید! چه کسی دارد این نقش را بازی میکند؟ خانم فلانی دختر آقای بهمانی!!!

20 سال بعد به حال سینما و تلویزیون ما تأسف خواهند خورد
این بازیگر تأکید می دارد: در همین ماه رمضانی که گذشت در سه شبکه تلویزیون و در سه سریال یک خانم بازیگر حضور داشت، آن وقت من و امثال من خانه‌نشین هستیم. چرا؟ پیگیر قضیه هم که می‌شویم و حرف می‌زنیم می‌گویند تهمت است و برو ثابت کن. چرا باید کار به اینجا بکشد؟ اگر بعد از 20 سال کتیبه یا نوشته ای از سرگذشت من باشد و کسی آن را بخواند، به حال هنر و هنرمندان مملکت ما، به حال سینما و تلویزیون ما تأسف میخورد و میگوید وااسفا به این جماعت.
وی می افزاید: چرا باید کسی مثل آقای ایکس در هر فیلم و سریالی دخل و تصرف و نفوذ داشته باشد؟ صدای و سیمای هر کشوری متمول ترین سازمان آن است و به نظرم وظیفه رسانه ملی است که برای جلوگیری از سوءاستفاده های این چنینی بازرسانی ویژه را مأمور بررسی پروسه های انتحاب بازیگر کند.




رامین پرچمی بعد از مدتها به حرف آمد: اگر جای امین حیایی بودم من هم در “قلاده های طلا” بازی می‌کردم/وصلت با آن خانواده این امکان را برایم فراهم کرد که مجله داشته باشم/جرم من اقدام علیه امنیت ملی بود و نه قاچاق مواد مخدر/در اوین مدعیان آزادی اندیشه را آدمهایی متعصب دیدم/اگر به آن طرف می‌رفتم یکی می شدم مثل اندی یا داوود بهبودی!!

سینماژورنال: رامین پرچمی سال دوم تحصیل بازیگری تئاتر در دانشگاه آزاد، برای بازی در سریال “در پناه تو” انتخاب شد و بازی در همین سریال بود که نه فقط وی که تقریبا تمامی بازیگران آن از حسن جوهرچی تا لعیا زنگنه و پارسا پیروزفر را به جایگاهی رساند که تا سالها پیشنهادات مختلف بازیگری داشتند.

به گزارش سینماژورنال پرچمی بعد از “در پناه تو” تجربه همکاری با کارگردانانی  مختلف را تجربه کرد؛ از مسعود کیمیایی در “ضیافت” و داریوش مهرجویی در “مهمان مامان” تا مسعود ده نمکی در “اخراجیها2”.

پرچمی که سابقه سردبیری مجله ای به نام “نقش آفرینان” را هم داشته و در آن مجله با همسرش شکوه جیرودی همکاری می‌کرد در سالهای اخیر به واسطه دستگیری‌اش در حوادث منتج از انتخابات 88 در کانون اخبار قرار داشت.

او در اواخر سال 89 دستگیر شد و به زندان اوین منتقل شد و تا اواخر سال 90 هم در زندان بود. او در اسفند 90 آزاد شد اما این خبر را رسانه ای نکرد تا مرداد 91 که خبر آزادیش را رسانه ای کرد.

پرچمی در این چهار سال بعد از آزادی هم کمتر پیش آمده که تن به گفتگوهای تفصیلی بدهد اما دست اندرکاران مجله “تماشاگران امروز” با ذکاوت تمام یک گفتگوی مفصل و البته پرحرف و حدیث را با وی ترتیب داده اند.

اگر چراغ، قرمز نبود دستگیر نمی شدم

جالبترین بخش گفتگوی رامین پرچمی آنجاست که درباره چگونگی ماجرای دستگیریش در حواشی انتخابات 88 سخن گفته و ادعا می کند که ناخواسته دستگیر شده است. به گزارش سینماژورنال پرچمی می گوید: گوشی دستم بود و داشتم عکس می گرفتم. موتور سوار بودم و سگم هم روی موتور بود. دیدم یک عده مردم ایستاده اند و دارند شعار می دهند. چراغ هم قرمز بود و شاید اگر سبز بود من رد میشدم و هیچ کدام از این اتفاقات نمی افتاد.

یک چاقو در جیبم بود و برای آن متهم شدم به خرابکاری…
وی ادامه می دهد: ایستادم و اصلا فکر نکردم عکس گرفتن از آن گارد و فضا کار اشتباهی است. حتی به این فکر نکردم که کارم اشتباه است. حتی همان جا یک نفر دستبند سبز به من داد و گفت این را ببند و من هم بستم و همین یک نکته منفی برایم شد. یک چاقو هم در جیبم بود که برای آن هم اتهام اقدام به خرابکاری خوردم.

آن قدر نگران سگم بودم که به گریه افتادم
پرچمی می افزاید: حتی وقتی دستگیر شدم تمام مشکل سگم بود که آن را به یک درخت در چهارراه ولیعصر بستند. یعنی من همین طور با خنده داشتم می رفتم که یک نفر آمد و گفت بیا اینجا. دستم را گرفت و مرا سوار ماشین کرد. من با خودم گفتم لابد مرا شناخته و میخواهد نصیحت کند اما یک باره دیدم سر مرا فشار داد پایین و یک اسلحه هم گذاشت و گاز ماشین را گرفتند و رفتند…من فقط نگران سگم بودم و آن قدر گریه کردم که خودش شماره یکی از دوستانم را گرفت و بهش آدرس داد که برو و سگ را بردار. تازه بعد از اینکه رسیدیم مرا شناختند و گفتند شما چرا و بعد کم کم داستان زیاد شد که مگر میشود بدون قصد و نیت این کار را کرده باشی.

به آنها که دستگیرم کردند حق می دهم
وی خاطرنشان می سازد: الان که فکر می کنم یک بخشی به آنها حق می دهم چون همان شب بی.بی.سی اعلام میکند که فلانی دستگیر شد و فردایش یک نفر امضایی که از من گرفته بود را روی سایت می گذارد که از اتفاق من هم جوگیر شده و یک شعر انقلابی نوشته بودم.

در اوین مدعیان آزادی اندیشه را آدمهایی متعصب دیدم
پرچمی درباره روزهای حضور در بند سیاسی زندان اوین بیان می دارد:… من با آدمهایی که آنجا بودم تضاد پیدا کردم …دوستان سینمایی ام این طرف و آن طرف برایم کاری انجام دادند اما آنها با آن همه ادعا…

وی در توضیح نگاه آدمهای هم بندش می افزاید: کمکهایی که افراد و سیاسیون در آنجا می کردند برای این بود که در سایت بنویسند!!! یعنی اگر کاری هم می خواستند بکنند هدف بهره برداری تبلیغاتی بوده ضمن اینکه من در همان جا بسیاری از دوستان مدعی آزادی اندیشه را دیدم که اتفاقا خیلی هم متعصب بودند. به گزارش سینماژورنال  پرچمی درباره خط قرمزهای همبندانش در زندان بیان می دارد: مثلا در اوین گفتند بیا برنامه فرهنگی راه بینداز و فیلم نشان بده. مثلا میخواستم فیلم “نفوذی” را نشان دهم می گفتند نه این به سازمان مجاهدین توهین کرده…خب در مملکت اسلامی فیلم به سازمان مجاهدین توهین کرده و شما ناراحتید؟ تازه توهین هم نکرده بود.

طرف می توانست یک سند برای حل مشکل من بگذارد اما این کار را هم نکرد

پرچمی ادامه می دهد: مثلا آقای فلانی که خیلی هم کله گنده است می توانست یک سند برای مشکل دیگر من بگذارد و برود در بوق و کرنا هم کند اما این کار را هم برای من نکردند.

بعد از آزادی شش ماه در لاهیجان بودم
این بازیگر درباره روزهای آزادی از زندان می گوید: حدودا شش ماه در همان سال 91 برای اینکه خودم را یک مقدار جمع و جور کنم و از این فضاها دور باشم به کیانشهر لاهیجان رفتم.

وی ادامه می دهد: بعد که به تهران برگشتم با زمانی که در شمال بودم خیلی فرق نکرد. تنها بودم و با هیچ کس ارتباطی نگرفتم.

رامین پرچمی
رامین پرچمی

جرم من اقدام علیه امنیت ملی بود
پرچمی پیرامون شایعات مبتنی بر اتهامش به قاچاق مواد مخدر بیان می دارد: جرم من اقدام علیه امنیت ملی بود…

اگر من هم جای امین حیایی بودم در “قلاده های طلا” بازی می کردم
به گزارش سینماژورنال رامین پرچمی که اخیرا برای بازی در فیلمی سیاسی به نام “فیلسوفهای احمق” قرارداد بسته در جایی از گفتگو می گوید: شنیده ام امین حیایی را برای بازی در “قلاده های طلا” اذیت کرده اند اما واقعا فکر نمی کنم بخاطر بازی در یک فیلم چنین رفتاری با یک هنرمند درست باشد.
وی در پاسخ به این سوال که اگر تو جای حیایی بودی در “قلاده های طلا” بازی می کردی بیان می دارد: شاید اگر بگویم آره باور نکنید.

گذران زندگی با ارث پدری
پرچمی که به دلیل مشکلات سیاسی مدتی ممنوع الکار بوده درباره گذران زندگی در دوران ممنوع الکاری می گوید: بخشی از امورات زندگی را با ارث پدری گذراندم و بخشی را هم واقعا نمی دانم چطور گذشت.

وصلت با آن خانواده این امکان را فراهم کرد که مجله داشته باشم

رامین پرچمی که سالها سردبیری مجله “نقش آفرینان” را برعهده داشت درباره کار در آن مجله می گوید: کار بیشتر خانوادگی و رفاقتی بود. چند نفر دوست بودیم که می خواستیم مجله دربیاوریم. پدر همسرم هم حمایت می کرد و چاپخانه داشت. اصلا وصلت با آن خانواده این امکان را برایم فراهم کرد که بتوانم مجله داشته باشم.

دختر لعیا زنگنه که در بغلم بود الان بزرگ شده…
پرچمی درباره دوری چند ساله اش از وادی سینما و بازگشت دوباره بیان می دارد: در آن مدت سراغ کسی نمی رفتم و طبیعتا کسی هم سراغ من نمی آمد. خیلی از دوستان سابق را در همین مدت اخیر دیده ام. با لعیا زنگنه بعد از بیست سال دو هفته قبل صحبت کردم. آن زمان بچه اش کوچک بود و در بغل من اما الان همان بچه دخترخانمی شده که او را با یک غریبه اشتباه می گیرم.

اگر به آن طرف می رفتم یکی مثل اندی می شدم یا داوود بهبودی
وی درباره ماجرای خوانندگیش که اخیرا با خواندن یک قطعه در کانون توجه قرار گرفته می گوید: کلا مثل بازیگری خواندن هم برایم جذابیت داشت. همیشه دوست داشتم آواز بخوانم و کنسرت برگزار کنم. مطمئن باشید اگر یک روز به آن طرف میرفتم وارد بخش سیاسی VOA نمی شدم؛ یکی مثل اندی یا حتی داوود بهبودی می شدم.

پارسا پیروزفر باید یک جمله را سی بار تمرین می کرد و من بدون تمرین بازی می کردم
رامین پرچمی درباره پارسا پیروزفر همبازیش در سریال “در پناه تو” توصیف جالبی دارد. وی می گوید: من و پارسا دو قطب کاملا مخالفیم. پارسا اهل مصاحبه نیست و من خودم مصاحبه کننده ام. پارسا اهل هیچ مهمانی نیست و من، نه. در “ضیافت” او یک جمله را باید سی بار تمرین می کرد ولی من بدون تمرین جلوی دوربین می رفتم.




اندیشه فولادوند و لعیا زنگنه در “پشت بام تهران”+عکس

سینماژورنال: اندیشه فولادوند بازیگر و ترانه سرا و لعیا زنگنه بازیگر بناست در یک کار مشترک با هم همکاری کنند.

به گزارش سینماژورنال این کار سریالی است با نام “پشت بام تهران” که تصویربرداری آن این هفته در تهران آغاز می‌شود.

 مجموعه تلویزیونی «پشت بام تهران» به کارگردانی بهرنگ توفیقی، تهیه کنندگی زینب تقوایی و با فیلمنامه ای از سعید نعمت ا… این هفته کلید می خورد.

کامبیز دیرباز، آزاده صمدی، ثریا قاسمی، لیندا کیانی، بهزاد فراهانی، کریم اکبری مبارکه، خسرو شهراز، علیرضا آرا، نوید خداشناس، علی صالحی و مجید واشقانی و (با حضور) اندیشه فولادوند و لعیا زنگنه گروه بازیگران سریال را تشکیل می‌دهند.

قرار است چهار بازیگر شناخته شده دیگر نیز به پروژه اضافه شوند. در خلاصه داستان سریال آمده است: آدمهایی از همین سرزمین در شرایط و روابط دشوار، در سر راه هم قرار گرفته‌اند و این قرار گرفتن زندگی آنان را دستخوش تغییراتی می‌کند.

سایر عوامل این ملودرام اجتماعی که در گروه فیلم و سریال شبکه اول سیما تولید می‌شود، عبارتند از:

مدیر تولید: مهدی بدرلو، مدیر تصویربرداری: خسرو دادگر مرام، طراح گریم: مهری شیرازی، صدابردار: هادی افشار، صداگذار: مهرداد جلوخانی، جانشین تولید: فواد بوربور، طراح صحنه: امیرحسین حداد، طراح لباس: محمد صادقی، منشی صحنه: بیتا ارسطویی، برنامه ریز: فرزاد رحمانی، گروه کارگردانی: حسین دیردار، امیر کهکشان، نوید کریم زاده، مدیر تدارکات: حامد پرهیز، دستیار تهیه: محمد نبی تقوایی ،عکاس: بهرنگ دزفولی زاده و مشاور رسانه ای:هادی داداشی.

پشت بام تهران
تست گریم اندیشه فولادوند در “پشت بام تهران”
پشت بام تهران
تست گریم لعیا زنگنه در “پشت بام تهران”