1

پروژه ها و افراد مرتبط با محکومان بانک سرمایه کدامند؟⇐از “شهرزاد۱” تا “میلیونر میامی” و جشنواره “مدافعان حرم”/از “شاهگوش” و “ماه تی تی” تا “لامپ صد” و “فردا”/از حسن فتحی و داوود میرباقری تا بازرس خانه سینما و همکار خبرگزاری اصولگرا/از سعید ملکان و محسن محسنی نسب و عبدالله اسکندری تا مدیرعامل سابق انجمن دفاع مقدس!

سینماروزان: با اعلام احکام حسین هدایتی، محمدهادی رضوی و احسان دلاویز از متهمان بانک سرمایه و مشخص شدن اینکه این سه نفر رویهم به 50 سال حبس و رد مال و 156 ضربه شلاق محکوم شدند بد نیست مروری داشته باشیم بر پروژه ها و افرادی که حمایت این سه محکوم را داشته اند.

هادی رضوی به جرم اخلال عمده در نظام اقتصادی به ۲۰ سال حبس، رد مال و ۷۴ ضربه شلاق و محرومیت از خدمات دولتی محکوم شده است. احسان دلاویز نیز به جرم معاونت در اخلال در نظام اقتصادی به ۱۰ سال حبس محکوم شده است. حسین هدایتی نیز به جرم اخلال در نظام اقتصادی به ۲۰ سال حبس، محرومیت دائم از بکارگیری در خدمات دولتی و رد مال معادل ۴۸۸ میلیارد تومان به نفع بانک سرمایه و به تحمل ۷۴ ضربه شلاق در انظار عمومی محکوم شد.

حسین هدایتی دارای سابقه حمایت از تولید سریال ناتمام “ماه تی تی” به کارگردانی داوود میرباقری و تهیه کنندگی مهران برومند بود.

محمدهادی رضوی داماد محمد شریعتمداری به غیر از سرمایه گذاری در فصل اول “شهرزاد” و حمایت و ریاست شورای سیاستگزاری جشنواره فیلم “مدافعان حرم” چنان که در دادگاهش روایت شد در تولید فیلمی به نام “بی حساب/میلیونر میامی” هم نقش داشت.

کارگردانی “شهرزاد” را حسن فتحی برعهده داشت و کارگردانی “میلیونر میامی” را مصطفی احمدی بازرس خانه سینما!!! دبیری جشنواره مدافعان حرم را نیز حمید یادروج از همکاران سابق یک خبرگزاری اصولگرا برعهده داشت.

سعید ملکان نیز علاوه بر حضور به عنوان مجری طرح در “شهرزاد1” تهیه کنندگی “میلیونر…” را برعهده گرفته بود.

احسان دلاویز مشاور جوان رییس اصلاحات کار هنریش را زودتر از محمدهادی رضوی و با حمایت از تولید سریال “شاهگوش” شروع کرد. “شاهگوش” را داوود میرباقری کارگردانی کرد.

دلاویز در تولید دو فیلم “فردا”ی مهدی پاکدل-ایمان افشاریان و “لامپ صد”سعید آقاخانی نیز به عنوان سرمایه گذار حضور داشت.

تهیه کنندگی “فردا” را حسین صابری برعهده داشته که در ماههای اخیر تجربه مدیریت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس را هم پشت سر گذاشت!!! تهیه کننده “لامپ صد” هم محسن محسنی نسب بود.

عبدالله اسکندری گریمور برجسته وطنی به نوعی هم مشمول همکاری با رضوی و هم دلاویز میشود چون اسکندری هم در تیم تولید “شهرزاد” و هم تیم تولید “شاهگوش” حضور داشت.

اگر میخواهید سیاهه کامل همکاران این دو محکوم را پیش رو داشته باشید کافیست فهرست تمام عوامل درگیر در پروژه های مطروحه را کنار هم بگذارید.




سعید آقاخانی درگیری‌های یک بازیگر سینما با همسرش را فیلم می‌کند

سینماژورنال: سعید آقاخانی در تدارک ساخت یک فیلم کمدی با محوریت یک بازیگر سینماست.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “سینما” این فیلم “سلفی” نام دارد و فیلمنامه اش توسط آقاخانی به نگارش درآمده است.

فیلمی که برخلاف ساخته قبلی این کارگردان مضمونی کمدی دارد و آقاخانی قصد دارد بزودی آن را جلوی دوربین ببرد.

سلفی داستان یک سوپر استار سینماست که به بهانه فیلمبرداری، خانواده اش را رها می کند و برای تفریح به بندرعباس می رود اما شک همسرش و تماس های او، این بازیگر را مجبور می کند که به تهران برگردد.

او در مسیر بازگشت با اتفاقات جورواجوری روبرو می شود.

پیش تولید “سلفی” هنوز شروع نشده و سعید آقاخانی این روزها مشغول مهیا کردن شرایط برای جلوی دوربین بردن فیلم است.

هنوز مشخص نیست آقاخانی در این فیلم بازی می کند یا نه، اما به احتمال زیاد مثل “لامپ صد” در فیلمش بازی نخواهد کرد. “لامپ صد” دو سال قبل ساخته شد و قرار است «سلفی» تازه ترین ساخته این کارگردان بعد از این فیلم باشد.




سعید آقاخانی سریالی نوروزی با مضمون بیماران روانی می‌سازد/تهیه‌کننده “مالاریا” تولید را برعهده دارد

سینماژورنال: بهرام توکلی کارگردانی که بهار امسال یک کمدی کم‌مخاطب به نام “من دیه گو مارادونا هستم” را روی پرده داشت سرگرم کار بر روی سناریوی سریالی به نام “بیمار استاندارد شده” است.

به گزارش سینماژورنال توکلی به همراه سعید آقاخانی چهره باتجربه طنز در سینما و تلویزیون که در سالهای اخیر هم در زمینه کارگردانی و هم بازیگری تغییر ژانر داده و “لامپ صد” و “خداحافظی طولانی” را ارائه داده سرگرم نوشتن سناریوی “بیمار استاندارد شده” است.

این سریال در مرکزی به نام “مرکز گسترش فیلمنامه نویسی” رسانه ملی که مرکزی برای تولید فیلمنامه های باکیفیت است توسط این دو نفر نوشته می‌شود.

تهیه کننده “مالاریا” هم حاضر است

تهیه کنندگی “بیمار استاندارد شده” را مسعود ردایی برعهده دارد که اخیرا مجموعه فیلم-گیم “یه شام خوب” را به شبکه خانگی ارائه داده بود و تازه ترین ساخته سینمایی پرویز شهبازی با عنوان قبلی “نسیم” و عنوان جدید “مالاریا” را تهیه کرده است.

داستان بیماران روحی

گویا بنا شده کارگردانی “بیمار استاندارد شده” را سعید آقاخانی انجام دهد؛ سیناپس این سریال در حال نگارش است و پیش بینی می شود نگارش فیلم نامه تا پایان دی ماه به اتمام برسد.
داستان “بیمار استاندارد شده” درباره فردی است که با بازی کردن نقش بیماران روحی و روانی می خواهد دانشجویان را بیازماید ولی با ماجراهایی مسیر او تغییر می کند.
سریال نوروزی”بیمار استاندارد شده” توسط بهرام توکلی و سعید آقاخانی در 14 قسمت 45 دقیقه ای تولید می شود و هنوز مشخص نیست از کدام شبکه روی آنتن خواهد رفت.

آیا همکاری کارگردانان “من دیه گو…” و “خوش نشینها” نتیجه مثبتی خواهد داشت؟

به گزارش سینماژورنال باید منتظر ماند و دید نتیجه همکاری سعید آقاخانی و بهرام توکلی به کجا خواهد رسید. تنها تجربه طنز بهرام توکلی “من دیه گو…” اثری بود با بازی سعید آقاخانی در نقش یک نویسنده که درونمایه به شدت مغشوش آن، انتقادات فراوانی را موجب شد و البته خیلی زود هم اکران آن خاتمه یافت.

حضور سعید آقاخانی که سریالهایی پرمخاطب چون “خوش نشینها”، “دزد و پلیس” و “خروس” را در کارنامه دارد به عنوان همکار فیلمنامه نویس در کنار توکلی، این امیدواری را ایجاد می کند که مسیری جدید پیش روی توکلی گشوده و شرایط احیای وی را فراهم کند.




سعید آقاخانی: اتفاقات زندگی شخصی‌ باعث شده دل و دماغ شوخی کردن نداشته باشم

سینماژورنال: سعید آقاخانی بازیگری که سالها پیش از این و با ایفای نقش “سعید” در مجموعه “ساعت خوش” مورد توجه مخاطبان قرار گرفت این روزها درام “خداحافظی طولانی” را روی پرده دارد.

به گزارش سینماژورنال “خداحافظی طولانی” کمترین ربطی به فضای شوخ و شنگ “ساعت خوش” و دیگر کارهای آقاخانی ندارد و همین است که می تواند کمی برای مخاطب کنجکاوی برانگیز باشد.

دیگر روحیه “ساعت خوش” را ندارم

آقاخانی در تازه ترین گفتگوی خویش درباره بی علاقگیش به کمدی در ماههای اخیر سخن گفته است. آقاخانی در توصیف فضای حاکم بر “ساعت خوش” به “اعتماد می گوید: دلم براي آن فضا تنگ مي‌شود ولي راستش را بخواهيد الان احساس مي‌كنم كه ديگر روحيه‌اش را ندارم. الان هم دوست دارم كار كمدي انجام بدهم اما نه به آن سبك و سياق چون ديگر در حال و فضايش نيستم. انگار اتفاق‌هايي در وجودم افتاده كه اگر بخواهم برگردم آن كارها را انجام دهم يا حتي جلوتر از آن كارهاي شبيه به آن را انجام دهم، حس مي‌كنم نمي‌توانم.

زياد حوصله شوخي كردن ندارم

وی درباره دلیل این تغییر حال و هوا می گوید: فكر مي‌كنم برمي‌گردد به روحيه و حال دروني‌ام يعني حال دروني‌ام اجازه نمي‌دهد اين‌كار را بكنم و ربطي به حرفه‌ام ندارد. شخصيت بيرونم نسبت به گذشته خيلي آرام شده و زياد حوصله شوخي كردن ندارم.

خيلي دل و دماغ شوخي كردن را ندارم

آقاخانی خاطرنشان می سازد: چهار، پنج سال است كه حال و هواي من عوض شده. بالاخره يك‌سري اتفاقات شخصي در زندگي آدم مي‌افتد كه اين حال و هوا را به‌هم مي‌زند و مسير را عوض مي‌كند. آن باعث شده كه خيلي دل و دماغ شوخي كردن را ندارم. نمي‌توانم قصه‌اش را توضيح دهم فقط مي‌دانم يك چيز دروني در حال اتفاق افتادن است و به يك چيزهاي جديدي دارم علاقه پيدا مي‌كنم.




“شاخ به شاخ” با فرهاد اصلانی یا چرا فیلم هفت سال قبل اصلانی را به نام محصول جدید به مخاطب قالب می‌کنید؟+عکس

سینماژورنال: شبکه نمایش خانگی همچنان محلی است پر از سورپرایز یا به زبان فارسی شگفتی برای مخاطبان!

به گزارش سینماژورنال تقریبا هفته ای نیست که سری به سوپرمارکت محله خود بزنید و با فیلمی که در نوع خود می تواند سورپرایزتان کند در شبکه خانگی روبرو نشوید.

تازه ترین سورپرایز فیلمی است به نام “شاخ به شاخ” که بر روی پوسترهای آن تصویری گل درشت از فرهاد اصلانی بازیگر کارکشته سینمای ایران به چشم می خورد.

حتی اگر مخاطب عام نباشید و یک مخاطب جدی سینما باشید باز هم از عرضه چنین محصولی متعجب می شوید چون هر چه به ذهنتان فشار می آورید نمی فهمید که اصلانی در چه زمانی در چنین فیلمی بازی کرده است.

شگفتی بعدی زمانی رقم می خورد که می بینید زیر لوگوی فیلم، عبارت “فیلمی از کارگردان لامپ صد” یعنی سعید آقاخانی به چشم می خورد. اینکه آقاخانی چه زمانی این فیلم را کارگردانی کرده است که بیشتر کنجکاوتان می کند و پیش خود می گویید احتمالا این فیلم اخیرا و در سکوت خبری تولید شده است.

فیلم هفت سال قبل را به نام محصول جدید به مخاطب قالب می کنند

بعد از اینکه محصول را خریده و یک ربع ابتدایی آن را می بینید است که تازه می فهمید چه رکبی خورده اید چراکه این فیلم نه محصولی تازه از سعید آقاخانی و فرهاد اصلانی که تلفیلمی است که حدودا هفت سال قبل تولید شده بود و در آن زمان از تلویزیون روی آنتن هم رفته بود.

تلفیلمی که به تهیه کننده اش بهادر اسدی نیز ایفای یکی از نقشهای مقابل اصلانی سپرده شده و برای همین در جای جای فیلم حضور فعال دارد.

حالا بعد از گذشت هفت سال چون فرهاد اصلانی به یکی از بازیگران محبوب سینما بدل شده و آقاخانی هم فیلمی به نام “لامپ صد” را ساخته و روانه پرده کرده، موسسه ای که رایت فیلم در اختیارش بوده تصمیم گرفته با توزیع فیلمی قدیمی به عنوان محصولی جدید، استفاده لازم را از نام این دو چهره ببرد.

تصویر “بخاطر پونه” روی جلد دی.وی.دی/زندگینامه اصلانی بجای معرفی محصول

جالب اینجاست که “شاخ به شاخ” حدودا چهار سال پیش از “بخاطر پونه” ساخته شده اما بر روی جلد این محصول تصویری از اصلانی در “بخاطر پونه” دیده میشود. شاید به این خاطر که در هر دو فیلم اصلانی نقش یک معتاد را بازی کرده است!

پشت جلد دی.وی.دی “شاخ به شاخ” هم بجای آن که درباره این محصول به مخاطب اطلاعات داده شود زندگینامه هنری فرهاد اصلانی نوشته شده است و البته در زیر زندگینامه نیز فهرست جوایزش! ابلهانه اینکه کاندیداتوری او در جشنواره فجر هم در فهرست جوایز آمده است!

اینها همه شگفتیهایی نیست که در برخورد با محصول رخ می دهد. بزرگترین شگفتی آنجاست که شرکت پخش کننده این فیلم را محصول 93 ایران دانسته است در صورتی که این فیلم شش سال پیش از تاریخ ذکر شده روی محصول تولید شده است.

شاخ به شاخ
نمایی از پوستر “شاخ به شاخ”

مدیران شبکه خانگی! برای این بی حرمتیها چاره ای بیندیشید

وقتی به عنوان مخاطب برای تماشای محصولات روز سینمای جهان به سراغ دستفروشها می روید شاید برایتان اهمیت نداشته باشد که بر روی جلد دی.وی.دی خریداری شده چه چیزی نوشته شده است چون معمولا جنسی که از دستفروش می خرید حداقل نصف قیمتی است که برای محصول مجاز می دهید و البته آنچه دستفروش به شما می دهد به مانند هر جنس زیرزمینی دیگر، ضمانت فروش ندارد.

اما وقتی به سراغ شبکه نمایش خانگی کشور خود می روید و محصولی را می خرید که نام یکی از شرکتهای صاحب نام این حیطه رویش آمده انتظارتان این است که کمی بیشتر به شما احترام گذاشته شود و لااقل درباره تاریخ تولید محصول به شما راست گفته شود.

نمی دانم برای برخورد با این بی احترامیهای پی در پی ای که در شبکه خانگی به مخاطب محترمی که برای خرید محصول ارژینال هزینه می کند، روا می شود، راهکارهای قانونی وجود دارد یا نه اما این را می دانم مخاطبی که بیشتر از یک بار از یک سیستم، ناراستی می بینید، برای دفعات بعد به جای خرید نسخه اصلی، راهش را کج کرده و ترجیح می دهد به سراغ دستفروشی برود که بجای یک فیلم اصلی و با اطلاعات نادرست، شش فیلم کپی و بدون اطلاعات را در یک دی.وی.دی و با نصف قیمت یک فیلم مجاز به او عرضه می کند.

پس مدیران محترم شبکه نمایش خانگی تا دیر نشده برای این بی احترامیها چاره ای بیندیشند.