1

تعلیق انتشار روزنامه جیرانی

سینماژورنال: شب گذشته و در پایان نخستین جشن روزنامه “سینما”، فریدون جیرانی سردبیر این روزنامه از تعلیق انتشار آن خبر داد.

به گزارش سینماژورنال جیرانی گفت: اين جشن پايان يك دوران و آغاز دورانى تازه براى روزنامه سينماست.

اين جمله فريدون جيرانى همراه شد با انتشار خبر تعلیق انتشار روزنامه در کانال تلگرام آن.

آشکار شدن حامی مالی در روزهای آخر

وضعیت نهایی ادامه انتشار روزنامه به بعد از ماه رمضان موکول شده است؛ با این حال شنیده های سینماژورنال حکایت از آن دارند که بخشی از بدنه این روزنامه ظرف هفته های آینده یک روزنامه تازه را منتشر خواهند کرد.

روزنامه “سینما” که از حمایت فیروز دولت آبادی سفیر سابق ایران در ترکیه سود می برد هرچند در آغاز انتشار نام این حامی مالی را در روزنامه نمی آورد اما در روزهای اخیر نام وی را به عنوان ناشر در شناسنامه آورده بود.

بعد از تعطیلی “صنعت سینما” و جدایی تحریریه “24”

تعلیق انتشار “سینما” در شرایطی رقم خورد که پیش از این ماهنامه “صنعت سینما” به دلیل آنچه تلاش برای گریز از غلتیدن به دام رانتهای دولتی قلمداد شده بود تعطیل شد.(اینجا را بخوانید)
به دنبال آن نیز ماهنامه سینمایی “24” با استعفای سردبیر و تیم تحریریه مواجه شد.(اینجا را بخوانید)




نکته‌ای برآمده از تازه‌ترین گفتگوی فریدون جیرانی⇐بیضایی هم سینمای جشنواره‌ای ایران را محصول دست اروپا می‌دانست

سینماژورنال: فریدون جیرانی کارگردان سینما و مجری اسبق “هفت” که در ماههای اخیر سردبیری روزنامه “سینما” و اجرای برنامه “35” را برعهده داشته است در تازه ترین گفتگوی خود که با “وطن امروز” انجام شده به مرور تاریخچه ای از سینمای جشنواره ای ایران پرداخته است.

به گزارش سینماژورنال مهمترین وجه این تاریخ نگاری آن است که جیرانی ابتدا سینمای اروپا را در نقطه مقابل سینمای آمریکا و به ویژه هالیوود قرار می دهد و در ادامه نیز به صراحت از این می گوید که سینمای جشنواره ای ایران هم تحت تأثیر همین نگاه اروپایی ایجاد شده است.

یکی از مهمترین فرازهای این گفتگو جایی است که جیرانی به نقطه نظری از بهرام بیضایی کارگردان مولف سینمای ایران اشاره کرده و می گوید حتی بیضایی هم سینمای جشنواره ای ایران را محصول دست اروپا می دانست.

اروپا عقب افتادگی فرهنگی خود از آمریکا را با فیلمهای ضدآمریکایی جبران می کند

جیرانی با توجه به عقبه فرهنگی اروپا و به ویژه فرانسه می گوید: اروپا به طور کلی و فرانسه که خود را مهد فرهنگ و تمدن و اینها می‌داند، همیشه دلش می‌خواسته در موضوع فرهنگی از آمریکا عقب نیفتد که در یک جهاتی از نظر فرهنگی عقب افتاده و همین عقب‌افتادگی را سعی کرده با گرایش به یک نوع سینما پاسخ دهد. یعنی اینکه کن تمایل پیدا می‌کند به جنس فیلم‌های ضد داستانی آمریکایی، تمایلی است که اروپایی‌ها دارند برای پیدا کردن یک جنس سینمایی که در تقابل با هالیوود باشد.

این کارگردان ادامه می دهد: کن هم سمبل جشنواره روشنفکران بود. برلین و ونیز به خاطر تحولات زیاد سیاسی در کشورشان، هیچ وقت مانند جشنواره‌‌ای مثل کن نبودند که شده بود معبود روشنفکران در دهه 70 و اوایل دهه 80. در کن سعی کردند به کشف سینمایی روی بیاورند که علیه هالیوود باشد. کیارستمی از دل این تفکر بیرون آمد.

مدیران دهه 60 به دنبال سینمای سربلند ایرانی بودند

فریدون جیرانی درباره شکل گیری سینمای جشنواره در دوران بعد از انقلاب اسلامی بیان می دارد: بعد از انقلاب سینما به طور کلی تغییر پیدا می‌کند. یعنی سینمای پس از انقلاب قرار است شکل دیگری داشته باشد. مدیران سینمایی از سال 62 دنبال این هستند که فیلمفارسی شکل نگیرد و سینمای سربلند ایرانی ارائه شود. بدون اینکه آنها بخواهند از دل همین فضا فیلم‌هایی مثل «دونده» و «خانه دوست کجاست» بیرون می‌آید که با خط مدیران سینمایی ساخته نشده است. امیر نادری قصه‌اش را به کانون می‌دهد، کانون می‌پسندد، کیارستمی هم همینطور اما  2 فیلم می‌شوند فیلم جشنواره‌ای. «نارونی» هم همینطور.

سینمای جشنواره با سرمایه بخش خصوصی راه نمی افتد

جیرانی با تأیید وابسته بودن آثار جشنواره ای به بودجه های دولتی ادامه می دهد: در کشورهایی مثل ایران و حتی در اروپا سینمای غیرمتعارف با سرمایه بخش خصوصی راه نمی‌افتد. بخش دولتی هزینه می‌کند. بعد از اینکه این فیلم‌ها در اواخر دهه 60 رشد کرد، فارابی متوجه این شد که آن‌طرف (بیرون از مرزها) یک سینمایی را می‌پسندد. سمت و سویی که به این سینما داده شد، یک اختلافی را شکل داد. توازن به هم خورد. یعنی سمت و سوی مدیریت رفت به سمتی که در بخش بین‌الملل فارابی گسترش پیدا کرد و از دل این اختلافاتی به وجود آمد.

چرا بیضایی گفت تماشاچی اروپایی به ما خط می دهد

وی می افزاید: یک گروه هیات هنرمندان مسلمان که با ریل‌گذاری مدیر وقت فارابی مشکل داشتند و یک گروه دیگر مثل شهید آوینی که معتقد بودند نارونی، هامون و… سینمای ملی ایران را نابود می‌کنند. بعد از این مجادلات تغییراتی در مدیریت رخ داد، مثلا لاریجانی آمد اما سینمای جشنواره‌ای به حیات خودش ادامه داد. چون سینمای جشنواره‌ای آن‌طرف برای خودش شکل پیدا کرده بود. تماشاچی پیدا کرده بود. بیضایی مصاحبه‌ای همان موقع با نشریه «گفت‌وگو» که یک مجله روشنفکری بود، انجام داد. مصاحبه خیلی مهمی بود و در آن مصاحبه گفت: تماشاچی اروپایی به ما خط می‌دهد!

در دوره اصلاحات چهره شاخص سینمای روشنفکری دیگر کیارستمی نبود
جیرانی خاطرنشان می سازد: تا آن تاریخ سینمای جشنواره‌ای سمت و سوی فیلم‌های کیارستمی بود. من وقتی رفتم نانت، سینمای روشنفکری آسیای میانه متاثر شده بود از کیارستمی. اما از اصلاحات به بعد تغییراتی رخ داد که جنس سینمای جشنواره‌ای شکل دیگری گرفت و وارد فاز دیگری شدیم. در دوره اصلاحات چهره شاخص سینمای روشنفکری دیگر کیارستمی نبود. نسل بعد از کیارستمی آمدند، مثل جعفر پناهی و… .

دوست عزیز! ابوالفضل جلیلی هم با پول دولت فیلم ساخته

این کارگردان ادامه می دهد: اروپایی‌ها متوجه تغییر در ایران شده بودند، اصلاحات که آمد آنها تحولات ما را مطالعه کردند. جنس فیلم‌هایی که در آن دوره ساخته شد و در جشنواره‌ها رفتند، هم این را نشان داد. کما اینکه خود من هم با «شام آخر» رفتم. خیلی متعجب بودند که چنین فیلم‌هایی در ایران ساخته می‌شوند. یکی از اتفاقات جالب هم این بود، من در نانت که بودم، یکی آنجا بلند شده بود و مدام از [ابوالفضل] جلیلی تعریف می‌کرد و من به او توضیح دادم که دوست عزیز! تو اگر از جلیلی به عنوان کارگردان سینمای معترض یاد می‌کنی، جالب است بدانی که جلیلی با سرمایه دولت فیلم‌هایش را ساخته است. من به او گفتم که جلیلی همه فیلم‌هایش را با سرمایه دولتی ساخته است.

فریدون جیرانی
فریدون جیرانی



یک کارگردان دیگر مجری برنامه سینمایی شد+عکس

سینماژورنال: با استعفای علیرضا شجاع نوری از اجرای برنامه “سینمای ایران” شبکه چهار، چهره ای تازه برای اجرای این برنامه برگزیده شده.

به گزارش سینماژورنال این چهره امیرحسین ندایی نام دارد که علاوه بر تدریس در دانشگاههای آزاد اسلامی و تربیت مدرس دارای تجربیاتی هم در ساخت برخی تله فیلمهاست.

امیرحسین ندایی که دکترای پژوهش هنر دارد تعدادی تله‌فیلم مانند “سفر به فراسو”، “حقیقت و باد”، “در آغوش ماه”، “ملکه پروانه ها”، “مرد مجهول”، “فرجام” و “راز کوچه بن­ بست” را کارگردانی کرده است و تعدادی مستند مانند “وقتی زمین می لرزد” و “هشت سال تنهایی” را هم ساخته است.

چهارمین کارگردانی که مجری می شود

ندایی بعد از فریدون جیرانی، بهروز افخمی و امیرشهاب رضویان چهارمین کارگردانی است که در سالهای اخیر به عنوان مجری برنامه سینمایی انتخاب می شود.

البته ندایی یک تفاوت عمده با افخمی و جیرانی و رضویان دارد و آن هم اینکه وی هیچ تجربه جدی کار سینمایی نداشته و فعالیتهای کارگردانی اش محدود شده به تلویزیون.

باید منتظر ماند و دید ندایی تا چه زمانی به عنوان مجری “سینما ایران” به کار خود ادامه خواهد داد؟

باز هم بی عقبه ژورنالیستی

این برنامه تلویزیونی با حضور امیرشهاب رضویان به عنوان مجری کار خود را آغاز کرد اما رضویان از جایی به بعد قید اجرای این برنامه را زد و علیرضا شجاع نوری جایگزین وی شد. شجاع نوری هم اخیرا استعفا داد و حالا کار به امیرحسین ندایی رسیده است.

ندایی هم مانند اسلاف خود در “سینمای ایران” کمترین تجربه ژورنالیستی ندارد و مشخص نیست بدون این عقبه بتواند یک ژورنال تصویری را اجرا کند یا نه؟

امیرحسین ندایی
امیرحسین ندایی



ادعای مستند یک رسانه اصولگرا⇐حضور کارمندان بین‌الملل فجر در فهرست رسانه‌های تقدیر شده!

سینماژورنال: حرف و حدیثهای پیرامون بین الملل فجر تمامی ندارد و در تازه ترین مورد گزارشی در خبرگزاری اصولگرای “نسیم” منتشر شده درباره ماجرای تقدیر از رسانه ها توسط دبیرخانه بین الملل فجر.

به گزارش سینماژورنال در این گزارش ضمن تأکید بر این امر که اغلب رسانه های تقدیر شده رسانه هایی بوده اند که به تحسین عملکرد دبیرخانه پرداخته اند(!) نکته جالب و البته به شدت نگران کننده ای هم ذکر شده و آن هم تقدیر از رسانه‌هایی که صاحبان آنها در فهرست 27 نفره معاونان و مشاوران و مدیران بین الملل فجر حاضر بودند.

سینماژورنال متن کامل گزارش خبرگزاری “نسیم” را ارائه می دهد:

بر این گور نگریید!

یکی از اصلی ترین انتظارات مخاطبان از رسانه ها آن است که بی آلودگی در زدوبندهای محفلی، فضایی را ایجاد کنند برای انعکاس عملکرد مدیران حیطه های مختلف به شفاف ترین شکل ممکن. هرچقدر این انعکاس شفاف و بی واسطه عملکرد مدیریتی بهتر صورت گیرد اعتماد مخاطب به رسانه بیشتر شده و در نتیجه رسانه هم بیشتر می توان بر مخاطبانش به عنوان عاملی برای امتداد حیات، اتکا کند.

طبیعی است رسانه ای هم که بخواهد بی تعارفات معمول به انعکاس واقعیات کارنامه های مدیران مملکتی بپرازد قطعا با روی خوش از سوی آن مدیریت مواجه نخواهد شد اما گزارش کار به مخاطب که اصلی ترین شاکله یک رسانه حرفه ایست حکم می کند اهالی رسانه از تبدیل شدن به تریبون یا روابط عمومی مدیران به شدت پرهیز کنند.

مدیر وظیفه اش این است که بهترین برنامه ریزی و البته اجرا را برای رسیدن به اهدافش داشته باشد و از آن طرف رسانه وظیفه دارد هر زمان که دید این مدیر و سیستم همراهش در برنامه ریزی یا اجرا دچار ضعف هستند، این ضعف را گوشزد کند.

تقدیر از رسانه‌هایی که در خدمت دبیرخانه بودند!
مدیران سینمای ایران در این سالها اما علاقه چندانی به نقد نداشته اند و بیشتر علاقه داشته اند هر تصمیمی که می گیرند حتی ابتدایی ترین و پراشکال ترین تصمیمات شان نیز بی بررسی چرایی آنها و میزان مفید یا مضر بودن شان با اقبال مواجه شود.

 در این مسیر اینکه می بینی مدیری تازه کار مثل رضا میرکریمی هم چه حین و چه بعد از برگزاری بین‌الملل فجر از پذیرش ایرادات وارده به سیستم تحت امرش سرباز زده و مدام می کوشد به طعن و غیرطعن نقدهای اساسی وارده به سیستم مدیریتی اش را به سهم خواهی نسبت دهد از منظر یک خصلت مدیریت ایرانی چندان عجیب نیست.

اما وقتی می بینی چهره ای نظیر میرکریمی که در سالهای گذشته به عنوان یک فیلمساز مدام سعی می‌کرد با نقد سیستمهای مدیریتی سینمایی وجهه ای روشنفکرانه از خود بروز دهد در پذیرش نقد به شدت آدمی بسته است در عجب می‌مانی.

میرکریمی در همه روزهای برگزاری بین الملل فجر تمام گافهای مدیریت زیرمجموعه اش از انتخاب فیلمهای گمنام و اکران برای سالنهای خالی گرفته تا حضور خبرنگار یک رسانه معاند در کاخ جشنواره و نبود سینماگر درجه اول جهانی در جشنواره را فقط و فقط ناشی از سهم خواهی منتقدان دانست.

بعد از برگزاری جشنواره هم در حالی که انتظار می رفت ایشان با تأمل بیشتر به مرور انتقادات بپردازد  با برگزاری مراسم تقدیر از رسانه ها در سالنی باز هم خالی سعی کرد این طور القا کند که تعاملی ویژه بین ایشان و رسانه‌ها برقرار است.

طبیعی بود که ایشان  در این مراسم نیز از رسانه هایی تقدیر کند که تقریبا تمامی آنها در خدمت جشنواره ایشان بودند و کلمه ای نقد درباره جشنواره منتشر نکرده بودند! این رفتار مویدی دیگر بود بر اینکه میرکریمی در قامت مدیر، چقدر از نقد گریزان است.

حضور کارمندان در فهرست رسانه‌های قابل تقدیر
فارغ از غلبه گردش به چپ در این مراسم اتفاق کمیک زمانی رخ داد که مروری بر نام چهره های تقدیر شده به عنوان اهالی رسانه، مخاطب را با رسانه‌هایی روبرو کرد که دست اندرکاران آنها در تیم مشاوران جشنواره هم حاضر بودند و به نوعی برای آن کارمندی می کردند.

 یکی از این دو رسانه، برنامه “سینمای ایران” بود که از شبکه چهار روی آنتن می رفت و دیگری روزنامه “سینما”.

علیرضا شجاع نوری مجری برنامه “سینمای ایران” و فریدون جیرانی سردبیر روزنامه “سینما” جزو حلقه 27 نفره مدیران، معاونان و مشاوران بین‌الملل فجر بودند. شجاع نوری دبیر نشست تحلیل فیلم جشنواره بود و جیرانی هم مشاور انتخاب فیلم!

اینکه رسانه ای هم برای جشنواره کارمندی کند و هم اینکه انتظار داشته باشیم آن را نقد کند چقدر می‌تواند شکل واقعیت به خود بگیرد؟ برخورد تحسین آمیزی که در اغلب موارد هر دو رسانه مورد اشاره با بین‌الملل فجر داشتند نشانگر آن است که تحقق این ماجرا نزدیک به صفر است.

کسی از میرکریمی انتظار نداشت که به سراغ رسانه های منتقد برود و از آنها در مراسم تقدیر کند و البته که رسانه های منتقد هم بعید است که به حضوردر مراسمی که به چرب کردن سبیل برای دعوت به سکوت شبیه بود راضی باشند اما این انتظار از دبیرخانه بین الملل فجر می رفت که لااقل برای حفظ ظاهر قضیه هم که شده پای مشاوران و معاونان را از فهرست “تقدیر از رسانه ها” حذف کند.

گریستن بر گوری که پیکری در آن نیست
ورای اینها، برگزاری چنین محفلی را که کنار رپورتاژهای مدیران جشنواره در توصیف کیفیت فوق العاده کار خویش که می گذاریم به این نتیجه گیری می رسیم که دبیرخانه بین الملل فجر کمترین علاقه ای به پذیرفتن واقعیتی به نام بیهودگی برگزاری جداگانه بین الملل ندارد و به جای حل مسأله چرایی بریز و بپاش برای برگزاری جشنواره ای بدون مهمان مطرح خارجی و با نمایش فیلمهای کم نام و نشان، ترجیح می دهد تتمه بودجه را هم صرف محفلهایی مانند “تقدیر از رسانه ها” می کند تا به زعم خود جای پای خود را برای دریافت بودجه ای بیشتر برای دوره بعد سفت کند اما زهی خیال باطل.

زهی خیال باطل که برگزاری محافل فرهنگی و از جمله جشنواره ها، بی تکیه به بدنه مخاطب به مانند گریستن بر گوری است که در آن پیکری نیست و تزریق بودجه های دولتی به چنین محافلی نیز به مانند نگه‌داری بیمار مرگ مغزی شده در سی.سی.یو است.




جيراني بعد از “كاپوچينو” باز به سراغ حاتمي‌كيا رفت+تازه‌ترین نظرات حاتمي‌كيا درباره ميركريمي، فرهادي، كيارستمي، فيلم متعفني(!!!)كه تازه اكران شده و…

سینماژورنال: ابراهیم حاتمی کیا کارگردانی که این روزها “بادیگارد” را روی پرده دارد در گفتگویی تازه با فریدون جیرانی در برنامه اینترنتی “35” اظهارات تازه ای را درباره برخی موارد حاشیه برانگیز بیان کرد.

به گزارش سینماژورنال جیرانی که چند سال پیش فیلمی کوتاه با نام “کاپوچینو” را درباره دختر دانشجویی ساخته بود که موضوع پایان نامه اش حاتمی کیاست حالا در برنامه اینترنتی اش مقابل حاتمی کیا نشست.

به مانند همیشه این چهره هایی چون اصغر فرهادی و عباس کیارستمی بودند که حاتمی کیا باز هم درباره شان حرف زد و البته درباره کیارستمی به طور کاملا غیرمستقیم و با اشاره به یکی از نقل قولهای منسوب به او درباره “بی معنی بودن جنگ”.

حاتمی کیا در جایی از گفتگو هم یکی از فیلمهای روی پرده را “متعفن” نامید.

سینماژورنال بخشهای خواندنی گفته های حاتمی کیا را ارائه می دهد:

–روزی میرکریمی زنگ زد گفت همه دارند نظر می دهند اما همه اش از جریان روشنفکری است و خوبه یک بچه مسلمون مثل تو هم درباره یه حبه قند نظر بدهد مدتی گذشت و به میرکریمی گفتم چیزی که نوشتم خیلی علیه ام می شود و اگر فکر می کنی به ضرر فیلمه پخشش نکن برایش خواندم و گفت خیلی خوبه. گفتم این دعوا راه می اندازد. گفت خیلی خوبه اما بعد از مدتی خود میرکریمی انکارم کرد و کتابی چاپ شد درباره فیلم و دیدم نظر همه هست غیر از نظر من….

من و اصغر فرهادی نون و نمک خوردیم. من خانه اش نشستم. ساعت ها حرف زدیم. مدت ها ارتباطم با او خیلی عمیق بود که نتیجه اش “ارتفاع پست “شد. اما این حوزه ای است که پدر مادر، نمی شناسد.

–پای من هنوز به جبهه بنده.هنوز آن لحظه ای که از عملیات بدر در میرفتم و مجروحی پایم را گرفته بود. جای دستش را حس می کنم. حالا می خواهد با آبرویم بازی بشود.

–بچه مسلمان های سینما در اقلیت قرار گرفته اند و گاهی لازم می دانم صحبت هایی بکنم. آقای جیرانی شما فیلمسازی و درباره بقیه اظهار نظر می کنی: پس من هم حق اظهار نظر دارم.

وقتی کسی می گوید جنگ بی معنی است، من طوفان می کنم.

-به تازگی در سینما یک فیلمفارسی متعفن دیدم و می بینم هیچ کس در این مورد حرف نزده!  روی یک سری اصول پا گذاشته شده.

–اگر درباره چیزی غیر از جهاد هشت ساله حرف زدم بزنید تو دهن اما درباره گربه ای که جوانی ام را رویش گذاشتم حق حرف زدن دارم.




ابتلای عباس کیارستمی به سرطان؟؟؟

سینماژورنال: در حالی که روز گذشته “دنیای سینما” خبر از بستری شدن عباس کیارستمی در بیمارستان داده بود و انجام یک جراحی بر دستگاه گوارش اش خبر داده بود، امروز دو نقل قول متفاوت از فریدون جیرانی درباره این کارگردان منتشر شد.

به گزارش سینماژورنال فریدون جیرانی در ابتدا در گفتگویی با “خبرگزاری صداوسیما” از احتمال ابتلای کیارستمی به سرطان خبر داد.

احتمال ابتلا به سرطان روده

جیرانی گفت: حدود چهار روز پیش با دوستی که بر بالین ایشان رفته بود صحبت کردم و وی گفت که بعد از عملی که کیارستمی داشت دچار خونریزی شدید شده و کما رفته بود، اما پس از مراقبت های که از او شد از کما در آمده است.

وی درباره بیماری کیارستمی افزود: وی به احتمال زیاد به سرطان روده مبتلاست.
منابع موثق باید نظر دهند
با این حال ساعاتی بعد از این گفتگو جیرانی در گفتگویی دیگر با “مهر” بدون اینکه درباره نوع نقل قول سخن گوید بیان داشت: مطلبی که به نقل از من در یکی از سایت‌ها منتشر شده تایید نمی‌کنم و درباره بیماری آقای کیارستمی هم منابع موثق باید نظر بدهند نه من.



آشتی کنان جیرانی و بازیگر زن “پارک وی” با حمایت یک شرکت خودروساز؟!+عکس

سینماژورنال: روزنامه سینما به سردبیری فریدون جیرانی اولین جشن خود که در آن بهترین های جشنواره فجر معرفی خواهند شد را اواخر فروردین ماه برگزار خواهد کرد.

به گزارش سینماژورنال در این جشن که یک شرکت خودروساز حامی برگزاری آن است، برترین های جشنواره فجر به انتخاب هیات داوران روزنامه سینما معرفی خواهند شد.

نکته جالب مربوط به هیات داوران روزنامه سینما به ریاست ناصر تقوایی آن است که به غیر از حضور مینا اکبری دبیر شورای نویسندگان این روزنامه و چهره هایی چون همایون پایور، غلامرضا موسوی، حسین مهکام و فیروز دولت آبادی، بیتا فرهی بازیگر زن سینمای ایران هم در آن حضور دارد.

آگهی ترحیم به سفارش فرهی
فرهی که بیش از هر چیز به خاطر بازی در “هامون” مهرجویی چهره شد، هشت سال قبل در فیلمی به کارگردانی جیرانی به نام “پارک وی” بازی کرد ولی نتیجه نهایی همکاری با جیرانی مطلوب وی نبود چرا كه در اكثر صحنه هاي دلهره اي فيلم كه فرهي در آن خصور داشت مخاطب به جاي آنكه وحشتزده شود مي خنديد و اين  صحنه هاي هارور به كمدي ناخواسته تبديل شده بود كه همین دلخوری شديد فرهی را موجب شد و سبب ساز آن گردید که این بازیگر زن حین اکران اثر با ارسال یک آگهی نمادین برای تنها روزنامه سینمایی آن دوران، مرگ هنری خود را اعلام کرد!!

به نظر می رسد حضور بیتا فرهی در هیات داوران روزنامه جیرانی که غلامرضا موسوی تهیه کننده “پارک وی” هم در آن حضور دارد، می تواند نوعی آشتی کنان میان این دو نفر تلقی شود و هیچ بعید نیست به زودی همکاری مشترکی میان این دو نفر شکل گیرد.

بیتا فرهی و نیما شاهرخ شاهی در نمایی از "پارک وی"
بیتا فرهی و نیما شاهرخ شاهی در نمایی از “پارک وی”

 

آگهی جشن روزنامه جیرانی با حضور بیتا فرهی
آگهی جشن روزنامه جیرانی با حضور بیتا فرهی



مجري سابق “هفت” به كتابسازي روي آورد!+عکس

سینماژورنال: سرنوشت دو مجری قبلی “هفت” چندان شباهتی با هم ندارد.

به گزارش سینماژورنال فریدون جیرانی اولین مجری “هفت” بعد از خروج از این برنامه از یک طرف سریال “تعبیر وارونه یک رویا” را ساخت و از آن طرف هم سردبیری روزنامه “سینما” را برعهده گرفت که این دومی او را تا عضویت در هیأت انتخاب جشنواره فجر و حضور در جمع مشاوران دبیرخانه بین‌المل فجر پیش برد.

محمود گبرلو که به‌جای جیرانی به “هفت” آمده بود و حدودا دو سالی در این برنامه به اجرا می‌پرداخت بعد از حذف از “هفت” اما نتوانست فعالیت سینمایی چندانی داشته باشد.

تولید کتاب با گردآوری گفتگوهای برنامه “هفت”

 با این حال به تازگی خبری از این مجری سابق به سینماژورنال ارسال شده مبنی بر اینکه گبرلو نزدیک به 50 گفتگویی که حین حضور در “هفت” با برخی سینماگران و چهره های سینمایی ایرانی انجام داده بود را گردهم آورده و به یک کتاب بدل کرده است.

این کتاب “پنجاه گفت‌وگو- با هنرمندان سینمای ایران در قاب هفت” نام دارد که همه جور گفتگویی در آن وجود دارد؛ از گفتگو با کیمیایی و بنی اعتماد گرفته تا گفتگو با ده نمکی و عسکرپور.

نکته مرتبط با این کتاب آن است که تألیفی در آن صورت نگرفته و صرفا گردآوریهای گفتگوهای تلویزیونی گبرلو است و مشخص نیست که این گردآوری با رضایت شبکه سوم سیما به عنوان صاحب اصلی برنامه “هفت” بوده یا نه.

پنجاه گفتگو محمود گبرلو
پنجاه گفتگو




روایت کارگردان “کلاه پهلوی” از رقاصی در فیلم فرمان‌آرا، “لمپن” خوانده شدن شورای پروانه نمایش توسط محمد رحمانیان، اصرار بر حضور روحانی در شورا و…

سینماژورنال: سیدضیاءالدین دری کارگردان آثاری تاریخی چون “کیف انگلیسی” و “کلاه پهلوی” چند ماهی هست که در شورای پروانه نمایش ارشاد حضور دارد و به نوبه خود می کوشد شرایط حل مشکلات فیلمهای سوءتفاهم برانگیز را حل کند.

به گزارش سینماژورنال این درگیریهای دری هرچند به قیمت دور افتادن او از فعالیت کارگردانی منجر شده اما این مزیت را داشته که مشکل برخی از فیلمسازان جوانی که آثارشان ماهها در اداره نظارت گرفتار بوده را حل کرده است.

دری در تازه ترین گفتگوی تفصیلی اش که با فریدون جیرانی در برنامه اینترنتی “35” انجام شده کوشیده است به نوبه خود درباره برخی موارد مرتبط با اداره نظارت توضیحاتی ارائه کند.

سینماژورنال فرازهای خواندنی گفته های وی را ارائه می دهد:

شورای پروانه نمایش دیگر کابوس نیست

فکر نمی کنم شورای پروانه نمایش دیگر کابوس باشد. یک موقعی می گفتند واژه دوسِت دارم را یک دختر جوان به یک آقا پسر نگوید. خیلی بحث شد که بگوییم یا  نگوییم  و عشق را نمی شود منکر شد تا اینکه سرانجام «دوسِت دارم» وارد دیالوگ های سینمای ایران شد.

حتما اصرار می کنند روحانی باشد

اگر اعضای شورا احساس کنند . در فیلم نکته ای هست که در حوزه نظر دادن آنها نیست حتما اصرار می کنند روحانی باشد و آن روحانی این اختیار را دارد که اگر فیلمی از لحاظ شرعی مشکل داشت جلوی آن را بگیرد.

فیلمی که بیانیه میدهد خام دستانه است

یا دیالوگ یا حرف رکیک باعث گیر کردن فیلمی می شود. یا فیلم مانیفست یا بیانیه ای می دهد که خام دستانه است. یعنی فیلم  وفیملساز بیانیه می دهد. در حالی که شان و آن میزان اطلاعات را برای پرداختن به آن موضوع ندارد و اگر داشته باشد فیلم  توان پاسخگویی به آن مسئله را ندارد.

محمد رحمانیان تمام اعضای شورا را لمپن دانست

کارگردان «سینما نیمکت»{محمد رحمانیان} تمام اعضای شورا را یک مشت آدم پرت و پلای لمپن دانست.

“خانه دختر” از حوزه شورا خارج شده

فیلم «خانه دختر» از حوزه اختیار شورای پروانه نمایش خارج شده. چون شورا اختیار اجرایی ندارد و اجرا با معاونت مربوطه است و تصمیم گیری در مورد این فیلم اکنون در اختیار حوزه وزارتی است.

فرمان آرا باید نمای رقص فیلمش را درمی آورد

فیلم «دلم می خواد» آقای فرمان آرا چند دیالوگ  داشت که به نفع آقای فرمان آرا  و پرنسیب شان نبودند. همچنین یک صحنه رقص بود که باید تعدیل می شد چون هم زمانش زیاد بود و زن و ومرد و همه می رقصیدند و یک بلوایی بود! سازندگان «دلم می خواد» اگر این اصلاحات را انجام بدهند پروانه اشان را می گیرند.

تهیه کننده “مادر قلب اتمی” نسخه نهایی را تحویل نداد

فیلم «مادر قلب اتمی» موارد تعدیلی داشته و این موارد به آنها اطلاع داده شده  و آنطور که باید نیامدند نسخه آخر را تحویل بدهدند و بگویند این نسخه نهایی ماست.

نباید کار را به جایی برسانید که دولت زیر سوال برود

نباید کار را به جایی برسانید که دولت زیر سوال برود.  چون دولت روی اصول که بحث ندارد و وخلاف شرع و عرف را قبول نمی کند  اما در شرایطی ممکن است بگوید اصلا ما آمادگی نداریم که این خط قرمز را بشکنیم . گاهی میزان مطالبه ما از حدی که دولت می تواند مدافعش باشد بالاتر می رود. آن وقت می گوییم این هم که نتوانست کاری بکند. در حالی که اینطور نیست ما داریم لطمه می زنیم.




جیرانی همزمان با اسکار “۳۵” را روی خط فرستاد

سینماژورنال: فريدون جيرانى شب گذشته در قالب برنامه “35” با حضور ميهمانانى چون كامبوزيا پرتوى، هومن بهمنش، شادمهر راستين همزمان با پخش اسكار به تحليل اين مراسم و جوايز اهدا شده پرداخت.

به گزارش سینماژورنال اين براى اولين بار بود كه در ايران مراسم اسكار همزمان توسط چهره هاى مطرح سينماى ايران مورد بررسى قرار گرفته است.

“35”  از هفته آينده قراراست هر چهارشنبه ساعت ٢٣ روى سامانه “فيلم نت ” قرار گرفته و به مسائل سينماى ايران بپردازد.




افشاگري رسانه مبتوع یک عضو هیأت انتخاب⇐امتناع حاتمی‌کیا از دریافت سیمرغ نگاه ملی، این جايزه را ناگزير به “نفس” رساند

سینماژورنال: در حالی که عدم توجه هیأت داوران جشنواره سی و چهارم فیلم فجر به “بادیگارد” ابراهیم حاتمی کیا به شدت با ناراحتی طیف نزدیک به وی مواجه شده حالا رسانه متبوع فریدون جیرانی به یک افشاگری درباره جوایز اختتامیه دست زده است.

به گزارش سینماژورنال روزنامه “سینما” که به سردبیری فریدون جیرانی منتشر می شود از طریق کانال رسمی خود فاش کرده که ظاهرا سیمرغ بهترین فیلم از نگاه ملی به “بادیگارد” ابراهیم حاتمی کیا رسیده بود اما نپذیرفتن حاتمی کیا این سیمرغ را به “نفس” رساند.

سیمرغ نگاه ملی ربطی به هیأت داوران جشنواره فیلم فجر ندارد و جایزه ای مدیریتی است که مستقیما از سوی وزیر ارشاد به یکی از فیلمهای جشنواره که  ناظر بر نگاه ملی و مفاهیم مرتبط با ارزشهای ملی باشد اهدا می شود.

طبق ادعای رسانه جیرانی که امسال عضو هیأت انتخاب جشنواره فجر بوده گزینه اول وزیر ارشاد برای اهدای سیمرغ ملی “بادیگارد” بوده که به علت آگاهي از امتناع حاتمي كيا از پذيرش این جايزه، سیمرغ اين بخش را بر شانه های محصولی نه چندان خوش اقبال به نام “نفس” نشانده است.

حاتمی کیا دو سال قبل و در جشنواره سی و دو فیلم فجر هم با فیلم “چ” برنده سیمرغ نگاه ملی شده بود اما نارضایتی اش از نحوه داوری و اینکه نامش در فهرست بهترین فیلم یا بهترین کارگردانی جشنواره نیست باعث شد در اختتامیه جشنواره حاضر نشود و برای گرفتن سیمرغ ملی روی سن نرود.




حامد بهداد امشب مقابل فریدون جیرانی می‌نشیند

سینماژورنال:  برنامه «35» با اجرای فریدون جیرانی که به مصاحبه و گفتگو با بازیگران و هنرمندان سینما می پردازد با آغاز سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر از سامانه اینترنی “فیلم نت” منتشر می شود.

به گزارش سینماژورنال جیرانی مجری این برنامه در گفتگو با  بازیگرانی مانند حامد بهداد، سحر دولتشاهی، پرویز پرستویی و دیگر بازیگران مطرح سینما به حاشیه های سینما و حرفه بازیگری  و فیلم های سینمای ایران می پردازد.

مهمان امشب این برنامه حامد بهداد بازیگر سینما و تلویزیون است که در این برنامه به سوالات فریدون جیرانی پاسخ می دهد.

این برنامه در ایام جشنواره هر شب ساعت 22 در فیلم نت به آدرس http://filmnet.ir/ در منتشر می شود.

حامد بهداد در مجله 35
حامد بهداد در مجله 35



تایید خبر یک هفته قبل سینماژورنال: عضو پرحاشیه هیأت انتخاب، برنامه سینمایی “۳۵” را اجرا می‌کند+عکس و فیلم

سینماژورنال: حدودا یک هفته قبل خبر از آن دادیم که فریدون جیرانی که حضورش در هیات انتخاب جشنواره فجر حواشی فراوانی داشت باز هم قصد اجرای یک برنامه سینمایی به نام “35” را دارد.(اینجا را بخوانید)

با گزارش سینماژورنال حالا سامانه تصویری “فیلم نت” که حامی جیرانی در تولید این برنامه است به صورت رسمی خبر سینماژورنال را تایید کرده است.

این سامانه در پایگاه خبری خود گزارش داده که ویژه برنامه سینمایی فیلم نت برای سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر با اجرای فریدون جیرانی با عنوان « 35» از سامانه فیلم نت در روزهای برگزاری بزرگترین جشنواره فیلم ایران در دسترس مخاطبان فیلم و جشنواره فیلم فجر قرار دارد.

این برنامه قرار است هر شب از کاخ جشنواره (برج میلاد) به حواشى، گزارش و مصاحبه هاى مختلف بپردازد و البته هر شب با یک گفتگوى ویژه و جذاب از سامانه فیلم نت پخش شود.

تیزر برنامه «35» را اینجا ببینید.

بنر 35 با اجرای فریدون جیرانی
بنر 35 با اجرای فریدون جیرانی




حمايت یک سامانه اینترنتی از مجری‌گری اين عضو هيأت انتخاب

سینماژورنال: فریدون جیرانی از اعضای هیات انتخاب جشنواره سی و چهارم قصد دارد یک بار دیگر مجری گری را تجربه کند.

به گزارش سینماژورنال جیرانی که یکی از عناصر اصلی راه اندازی”هفت” و اولین مجری آن بود در ماههای اخیر سردبیری روزنامه “سینما” را برعهده گرفته است.

وی قصد دارد همزمان با برگزاری جشنواره فیلم فجر هر شب یک برنامه 60 تا 70 دقیقه ای مرتبط با جشنواره را به صورت اینترنتی به مخاطبان عرضه کند.

مذاکره با سامانه اینترنتی تصویری

پیشتر صحبت از آن بود که این برنامه از سوی “آپارات” حمایت شود که گویا مذاکرات طرفین به نتیجه نرسیده و سامانه ای دیگر برای ارائه این محصول برگزیده شده است.

شنیده های سینماژورنال حکایت از آن دارد که این سامانه در ماههای اخیر فعالیتهایی در عرصه تولید محتوای تصویری مرتبط با سینما داشته است.

اگر مذاکرات جیرانی با این سامانه به سرانجام برسد او هر شب ویژه برنامه تصویری جشنواره را از طریق این سامانه پخش می کند.

گویا عنوان این مجموعه “35” است که برآمده از عرض نگاتیو در سینمای 35 میلی متری است و البته یادآور مجموعه برنامه ای که جیرانی می خواست برای شبکه خانگی تولید کند اما فقط یک برنامه از آن تولید و توزیع شد و ادامه کار به دلیل عدم بازگشت مالی قسمت اول، منتفی شد.

پیش بینی محافظه کاری جیرانی در “35”

سابقه جیرانی در “هفت” این ظن را پیش رو می گذارد که “35” رقیبی سرسخت برای “هفت” و “نقد4” باشد اما این را هم نباید از نظر دور داشت که حضور جیرانی در هیات انتخاب جشنواره احتمالا باعث محافظه کاری بیشتر او در تولید برنامه خواهد شد.

به هر حال اگر او با نگاهی جانبدارانه به سراغ نقد و بررسی آثار جشنواره برود که مطمئنا متهم خواهد شد به حمایت برآمده از همان عضویت در هیات انتخاب و اگر نگاهش ناظر به نقد بیرحمانه باشد که در آن صورت با این پرسش مواجه خواهد شد که با چنین نگاهی چرا به انتخاب آثار رای داده است!

نتیجه اینکه جیرانی مجبور خواهد شد با محافظه کاری فراوان این برنامه را اداره کند که این نیز خود  به کاهش مخاطبان جشنواره منجر خواهد شد پس چه بهتر که جیرانی از همین تریبون رسانه ای  که در دستش است یعنی روزنامه “سینما” برای طرح نظرات جشنواره ایش بهره جوید.




درددل‌هاي يك عضو روزنامه‌دار هیأت انتخاب جشنواره فجر

سینماژورنال: این روزها شایعات مختلف است که درباره جشنواره شنیده میشود؛ شایعاتی که بخش عمده آن را سینماگرانی منتشر می کنند که آثارشان از جشنواره حذف شده.

به گزارش سینماژورنال یکی از تازه ترین این شایعات که درباره لابیهای تهیه کنندگان حذف شده از جشنواره برای بازگشت به جشنواره است از طریق کانال رسمی روزنامه “سینما” منتشر شده است.

اهمیت انتشار این شایعه به واسطه آن است که سردبیر این روزنامه فریدون جیرانی است یعنی یکی از اعضای هیات انتخاب جشنواره.

این شایعه را که در قالب شنیده ها منتشر شده بخوانید:

سریال تکراری
١٩ روز مانده به جشنواره فيلم فجر؛ اتفاقات جشنواره فجر دارد به یک سریال تکراری سالانه تبدیل می شود. هیئت انتخابی تشکیل می شود، فیلم هایی انتخاب می شوند و فیلم هایی انتخاب نمی شوند.

از انتخاب نشده ها عده ای زورشان زیاد است…
از آنهایی که انتخاب نشدهاند عده ای زورشان زیاد است و عده ای زورشان کم است. آنهایی که زورشان زیاد است و فیلم هایشان را با سرمایه گذاری دولتی یا نهادهای شبه دولتی ساخته اند جایی غیر از جشنواره فجر برای نمایش فیلم هایشان ندارند والا خودشان می دانند و سرمایه گذارهایشان.

با روشهای منطقی و غیرمنطقی سعی در قانع کردن مدیران دارند
پس با روش های منطقی و غیر منطقی سعی در قانع کردن مدیران جشنواره به پذیرفتن فیلم هایشان دارند و مدیران جشنواره هم معمولا کاملا خودجوش چند فیلم را برای تنوع بیشتر آثار به جشنواره اضافه می کنند.

تجربه مشابه دو سال قبل یک تهیه کننده
مشابه چنین اتفاقی در جشنواره سی و چهارم هم در حال رخ دادن است و چند تهیه کننده با نفوذ این روزها تلاششان را برای ورود فیلم های بیرون مانده شان به جشنواره شدت بخشیده اند.

یکی از آنها دو سال قبل تجربه مشابهی!!! داشته و راه و چاه را یاد گرفته، بقیه هم بی تجربه نیستند. نتیجه این تلاش ها احتمالا به زودی اعلام می شود. پایان سریال انتخاب فیلم های جشنواره فجر هم شبیه سال های قبل خواهد بود.




آیا اهداف دفترچه سیاست‌های سازمان سینمایی در تناقض است با گفته‌های این عضو هیأت انتخاب فجر؟

سینماژورنال: دفترچه «رویکردها، راهبردها و سیاست‌های سازمان سینمایی» که اردیبهشت ٩٤ به چاپ رسید، رویکرد سازمان سینمایی به فیلم‌سازی و تمام جوانبش را تبیین کرده است.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “شرق” یکی از مهم‌ترین بخش‌های آن تأکید بر سیطره فضای امید در فیلم‌ها، ‌پایان‌های بسته و نقد مشفقانه است.

در فصل اول این دفترچه درباره حمایت از تولید و عرضه آثار سینمایی و سمعی و بصری (داستانی، مستند، کوتاه و انیمیشن) چنین آمده است: «رسیدن به اهداف کلان و اجرای تکالیف قانونی و حاکمیتی سازمان سینمایی، رونق و توسعه فعالیت‌های سینمایی و سمعی و بصری، اهتمام به متنوع‌سازی مضامین و گونه‌های سینمایی، افزایش سهم آثار سینمایی در سبد خرید خانوار، افزایش نشاط و امید به آینده، تقویت نگاه امیدآفرین به امروز و آینده فرهنگ و جامعه ایران، خلق و توسعه امید فرهنگی و دسترسی متوازن و عادلانه همگان در سراسر کشور به فرصت تولید و مصرف محصولات سینمایی از اهداف حاکم بر حمایت از آثار سینمایی و سمعی و بصری است».

تأکیر بر واژه “امید” از سوی مدیران فرهنگی و رییس جمهور
البته پیش از آن بارها از سوی رئیس‌جمهور، ‌وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سازمان سینمایی خطاب به هنرمندان بر کلمه امید تأکید شده و اساسا هنرمندان را به ساخت آثاری با محوریت امید ترغیب کرده‌اند.

حمایت سازمان سینمایی از فیلمهای امیدآفرین، شوق‌آفرین، عزت‌طلب و عفیف
همچنین سازمان سینمایی به‌صراحت اعلام کرده از فیلم‌هایی حمایت می‌کند که محتوا و محورهایی مانند «معرفی تاریخ، فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی، تحکیم نهاد خانواده و روابط خانوادگی و بین‌نسلی و تحکیم شخصیت نسل فردا و ابعاد هویتی نسل جوان، بهره‌گیری از دستاوردهای فرهنگی و محتوایی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، معرفی قابلیت‌ها و جلوه‌های هویتی فرهنگ ملی، طیف‌های فرهنگی قومی، فرهنگ‌های نواحی و محلی با رویکرد همبستگی و وحدت ملی، فیلم‌های فرهنگ‌ساز، امیدآفرین، شوق‌آفرین، عزت‌طلب و عفیف، ‌تعمیق ارزش‌های اسلامی، اعتلای باورها و معارف دینی و تقویت هنجارهای فرهنگی، اجتماعی و روحیه کار جمعی و ابتکار، ارتقای سطح فرهنگ عمومی از طریق ترویج سبک زندگی مبتنی بر هویت دینی و ملی و تقویت بنیان‌های خانواده مبتنی بر ارزش‌های دینی و ملی، اشاعه ارزش‌های دینی و ملی همچون راست‌گویی، آثار قصه‌گو و قهرمان‌محور بدون پایان باز، ‌فیلم‌هایی دارای فضای مفرح اجتماعی با نگاه واقع‌بینانه توأم با نگاه نقادانه، مشفقانه، منصفانه و مصلحانه و…» داشته باشند.

اگر بخواهیم چکیده این اصول را بیان کنیم، ‌واژه‌ای بهتر از «پاک» به ذهن متبادر نمی‌شود. ضمن اینکه با این نگاه همه فیلم‌ها باید پایان ختم به خیر شوند.

برخی از فیلمها نگاه تلخی داشتند

به گزارش سینماژورنال حالا اگر گفته های فریدون جیرانی یکی از اعضای هیأت انتخاب در برنامه “نقد4” درباره فیلمهای جشنواره را بگذاریم کنار این اهداف امیدبخش و شوق آفرین شاید به تناقض برسیم؛ چون جیرانی از تلخی فیلمهای جشنواره گفته است.


فریدون جیرانی پنجشنبه ١٧ دی‌ درباره محتوای فیلم‌ها حائز اهمیت گفت: «امسال برخی از فیلم‌ها نگاه تلخی داشتند. البته تلخی فیلم‌های امسال از نگاه اجتماعی فیلم‌سازان می‌آید، نه نگاه سیاسی.»

وی ادامه داد: «من از دیدن فیلم‌های نگاه نو ترسیدم. به نظرم نسل چهارم و پنجم فیلم‌سازان دارند از نسل‌های گذشته جلو می‌زنند. بهتر است نسل‌های قبل‌تر دوباره به سینمای‌شان نگاه کنند، چون نسل چهارم و پنجم با سینما و جامعه روز همگام‌تر پیش می‌روند».




اين عضو هيأت انتخاب، يك روزنامه سينمايي را به تنبلي و پول خرج نكردن متهم كرد؟!

سینماژورنال: تا سه سال قبل فقط یک روزنامه سینمایی داشتیم و شاید همین انحصار بود که باعث می‌شد بسیاری از اخبار و اطلاعات دست اول از طریق این روزنامه رسانه‌ای شود.

به گزارش سینماژورنال اما افزایش تعداد روزنامه‌های سینمایی در ماههای اخیر و البته رقابتی که میان آنها شکل گرفته است سبب ساز آن شده است که در دست یافتن به اخبار رقابتی نسبی میان این رسانه‌ها شکل گیرد.

شبهات برآمده از حضور جیرانی در هیأت انتخاب

حضور فریدون جیرانی سردبیر روزنامه تازه تأسیس “سینما” در هیأت انتخاب جشنواره فجر سبب ساز این شده بود که در برهه ای از زمان و به خصوص بعد از انتشار برخی اخبار جشنواره از طریق این روزنامه، شبهاتی شکل گیرد درباره ارتباط این نشر اخبار با حضور جیرانی در هیأت انتخاب.

بخصوص چاپ دومی که این روزنامه روز گذشته و با انتشار فهرست فیلمهای بخش مسابقه روی جلدش روی کیوسکها فرستاد سبب ساز افزایش دامنه شبهات گردید.

انتقاد اولین روزنامه سینمایی کشور

ابن شبهات باعث شد که اولین روزنامه سینمایی کشور “بانی فیلم” یکی از مطالب امروز خود را به این ماجرا اختصاص دهد و با تیتر “پیرامون انحصارگرایی ناخواسته در فستیوال 34” و روتیتر “شخصیت رسانه ای یا شخصیت سینمایی؛ مسأله این است” به نقد این حضور بپردازد.

تنبل خطاب کردن رسانه رقیب و تقاضا برای پول خرج کردن

البته که این انتقادات واکنش جیرانی را به دنبال داشته که با انتخاب تیتر “اندر فواید تنبلی نکردن و حرفه ای بودن” برای سرمقاله خود پاسخ انتقادات را داده و البته ساعاتی بعد نیز متنی به ضمیمه دو تصویر از چاپ اول و دوم روزنامه در روز اعلام فهرست سودای سیمرغ در صفحه اجتماعی روزنامه متبوعش آمده که پاسخ شبهات مربوط به چاپ دوم را هم به صراحت داده است.

در این متن که با تیتر “عصبانيت تنبل ها/باختن بازى و زير ميز زدن!” منتشر شده آمده است: يك روزنامه سينمايى بعد از جاماندن از چاپ خبر فيلم هاى سوداى سيمرغ مدعى شد بقيه روزنامه ها چاپ دوم نزدند و خبر ها را به اصطلاح از لابى هاى پنهان گرفتند؛ محض اطلاع دوستان رسانه اى اين هم عكس دو نسخه چاپى روزنامه تا نشان دهيم براساس وظيفه حرفه اى حتى تا ساعت ١ نيمه شب هم اگر خبر داغى برسد پيش بينى چاپ دوم را كرده ايم و جا نخواهيم ماند چه برسد به اين بار كه ساعت ١١ شب جشنواره ليست فيلم ها را منتشر كرد و اين طبيعى بود كه بايد چاپ دوم ميرفتيم؛ پس اميدواريم دوستانمان از خواب بيدار شوند و بفهمند كه ديگر تنها روزنامه سينمايى نيستند و فقط كمى زحمت به خود دهند و البته كمى هم پول خرج كنند و در چنين مواقعى چاپ دوم بروند و در مواقع باخت به جاى زير ميز زدن به فكر اصلاح خود باشند..

حق فریدون جیرانی و آینده رقابت…

گفتني است پيش از اين رییس سازمان سینمایی به هنگام ديدار از  نمایشگاه مطبوعات با حضور در غرفه روزنامه جیرانی،  با نوشتن مطلبي در صفحه  يادبود اين غرفه عنوان كرد: اگر سینمای ایران قرار باشد فقط یک روزنامه داشته باشد بی‌تردید آن روزنامه حق فریدون جیرانی نازنین خواهد بود!

 




سناریست فیلم توقیفی باران کوثری، معاون نمایش سیما شد+عکس

سینماژورنال: حدودا 24 ساعت بعد از انتشار خبر کنار رفتن محمودرضا تخشید از مدیر مرکز نمایشی سیما(اینجا را بخوانید)، مدیر جدید این مرکز منصوب شد.

به گزارش سینماژورنال با حکم علی اصغر پورمحمدی، رحمان سیفی آزاد مدیر مرکز امور نمایشی سیما شد.

رحمان سیفی آزاد که پیش از این مدیر گروه فیلم و سریال شبکه اول سیما بود سابقه نگارش سناریوهای سینمایی را هم دارد.

از جمله سناریوهای سیفی آزاد ملودرام پرحاشیه “من مادر هستم” فریدون جیرانی بود؛ فیلمی با بازی باران کوثری که سه سال پیش از این از جمله آثاری بود که با داشتن پروانه نمایش اما در لیست توقیفی حوزه هنری قرار گرفت و البته زمان اکرانش هم بخاطر مخالفت برخی اصولگرایان با حواشی فراوانی روبرو شد.

کمدی “خوابزده ها”ی جیرانی که بلحاظ کیفی مورد توجه منتقدان قرار نگرفت دیگر سناریوی سینمایی این چهره بوده است.

سیفی آزاد در تولید “ابراهیم خلیل ا..” و “قاعده بازی” نیز نامش به عنوان ناظر کیفی آمده بود.

رحمان سیفی آزاد
رحمان سیفی آزاد
پوستر فیلم جنجالی "من مادر هستم" که سیفی آزاد فیلمنامه اش را نوشته بود
پوستر فیلم جنجالی “من مادر هستم” که سیفی آزاد فیلمنامه اش را نوشته بود



کارگردان “روز واقعه”، سناریست “لیلی با من است” و یک مدرّس سینما در هیأت انتخاب جشنواره فجر

سینماژورنال: بعد از گمانه زنی دو روز قبل سینماژورنال و انتشار یک لیست احتمالی از اعضای هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر(اینجا را بخوانید) از یک طرف رسانه های سینمایی وابسته به تهیه کنندگان سینما و از طرف دیگر یکی دو خبرگزاری وابسته به نهادهای دولتی سعی کردند تکذیبیه ای بر لیست منتشرشده بگیرند که البته نتوانستند.

به گزارش سینماژورنال در آن لیست احتمالی از علیرضا شجاع نوری، فریدون جیرانی، محمد احسانی، حسین کریمی، رخشان بنی اعتماد، حبیب ایل بیگی و مجید رضابالا به عنوان اعضای هیات انتخاب نام برده شده بود.

تازه ترین اخبار رسیده به سینماژورنال حکایت از آن دارند که 4 نفر ابتدایی آن لیست گزینه های حاضر در هیات انتخاب هستند اما بجای سه نفر انتهایی لیست رضا مقصودی، محمدباقر قهرمانی و شهرام اسدی در هیات انتخاب حضور دارند و به عبارت بهتر لیست هیات انتخاب شامل افراد زیر است:

–فریدون جیرانی(نویسنده و کارگردان)
–محمد احسانی(دارای سابقه مدیریتی سینما و تلویزیون)
–حسین کریمی(مدیر شبکه نمایش)
–علیرضا شجاع نوری(بازیگر، تهیه کننده و البته دارای سابقه مدیریتی)
–رضا مقصودی(فیلمنامه نویس آثاری چون “لیلی با من است”،”شیدا”،”پاداش” و “سالوادور)
–شهرام اسدی(کارگردان “روز واقعه”)
–محمدباقر قهرمانی(مدرس سینما،استاد دانشگاه و عضو شورای پروانه نمایش)




در گفتگو با سینماژورنال بیان شد⇐روایت شیوا خنیاگر از چگونگی حذف میترا حجار از ایفای نقش اصلی”ستایش”، چرایی حذف کاراکترش از فصل دوم این سریال، ماجرای دعوتش برای بازی در سریالی محصول GEM، علاقه علی حاتمی برای سپردن نقش ثریا همسر محمدرضا پهلوی به وی و…

سینماژورنال/مهدی فلاح‌صابر: شیوا خنیاگر فعالیت بازیگری را از سینما و آن هم از اواخر دهه 60 و با بازی در “عبور از غبار” پوران درخشنده آغاز کرد. نقش او در این فیلم نقش مکمل بود اما کیفیت قابل قبول بازیش سبب ساز آن شد که تقریبا تا دو دهه بعد حضور فعالی در سینما داشته باشد.

به گزارش سینماژورنال خنیاگر طی سالهای حضورش در سینما تجربه فعالیت با کارگردانان مختلفی را از سر گذرانده است؛ از سیروس الوند در “چهره” تا فریدون جیرانی در “ستاره می شود” و محمدهادی کریمی در “امشب شب مهتابه”.

خنیاگر البته که در کنار همکاری با کارگردانان شناخته شده تر تجربه حضور در آثار تجاری سینمای بدنه مثلا فیلمهایی چون “کلاغ پر”، “ازدواج صورتی” و “عروس فراری” را هم داشته است.

این بازیگر که از اوایل دهه هشتاد در تلویزیون هم حضور داشته است و البته در سریال پرمخاطب “ستایش” هم ایفای نقش کرده است چند سالی می‌شود که کم‌کارتر از قبل شده است.

اغلب نقشها محدود به عده ای خاص شده

خنیاگر درباره کم‌کاریش در سالهای اخیر به سینماژورنال می گوید: از آخرین کار سینمایی من چندسال می‌گذرد. نمیدانم چرا این طور شده که اغلب نقش ها محدود به عده ای خاص شده و برای من و امثال من مجالی برای حضور و نقش آفرینی باقی نمانده. با تغییر و تحولاتی که در سینما و تلویزیون صورت گرفته بطور کلی این اواخر کارهای بسیار کمی پیشنهاد شده.

نقش مرا به لعیا زنگنه دادند

وی با اشاره به یکی از پیشنهادات اخیرش که در نهایت به بازیگری دیگر رسیده بیان می دارد: قرار بود در کاری تلویزیونی بازی کنم و قرارداد هم امضاء شد ولی به دلایل نامعلومی نقش من را به خانم لعیا زنگنه دادند و ایشان جای من بازی کرد! من در حضور کارگردان و تهیه کننده برای ایفای نقش شخصیتی بنام “انوشه” قرارداد امضاء کردم؛ نقش مقابل بنده را بهزاد فراهانی بازی می کرد که من نقش همسر دوم ایشان را داشتم. سناریوی کار و توضیحات نقش را هنوز هم دارم. بعد از عقد قرارداد یک جلسه دورخوانی با حضور آقای فراهانی برگزار کردیم اما ناگهان نمیدانم چه اتفاقی افتاد که خانم زنگنه را جایگزین من کردند و جالب است که خانم زنگنه هم اصلا خبر نداشت که چنین اتفاقی افتاده و به ایشان گفته بودند که نقش “انوشه” اصلا برای خانم خنیاگر نیست…

خنیاگر خاطرنشان می سازد: این گونه رفتارها بسیار ناپسند و به دور از اخلاق حرفه ای است؛  دروغگویی برای برخی مانند آب خوردن شده. حتی امضای خودشان را قبول ندارند و به آن احترام نمیگذارند. چه چیزی باعث این روند شده است؟؟ چیزی غیر از ارجحیت دادن روابط بر ضوابط؟ گله مندم و خیلی هم گله مندم برای اینکه افرادی می آیند که هیچ پیشینه و سابقه کاری ندارند و با یک سری مسائل خاص و زد و بند(!) نقش می گیرند و آنها که وقتشان را بر سر بازیگری گذاشته اند بیکار یا کم کار می مانند.

تهیه‌کننده “ستایش” برای پرداخت دستمزد امروز و فردا میکرد

شیوا خنیاگر که در فصل اول “ستایش” حضور داشت اما در فصل دوم غایب بود درباره این عدم حضور هم به اتفاقات عجیبی اشاره می کند. وی به سینماژورنال می گوید: من به دلیل اختلافاتی که با آرمان زرین‌کوب تهیه کننده کار برایم پیش آمد از کار کنار گذاشته شدم. تهیه کننده در پرداخت دستمزدها مرتب تأخیر داشت و دستمزدها به موقع پرداخت نمی شد. بنده به ایشان گفتم که قرارداد ما قرارداد دوجانبه است؛ طبق قرارداد اگر شما از من میخواهید در ساعت معین سرصحنه حاضر شده و کارم را درست انجام بدهم در مقابل شما موظفید که دستمزد مرا به موقع پرداخت کنید. ایشان کلی امروز و فردا کردند و وعده سر خرمن دادند…

چون از تهیه کننده خواستم که به تعهداتش عمل کند از قسمت دوم “ستایش” کنار گذاشته شدم

وی ادامه می‌دهد: نه تنها من بلکه اکثر عوامل هم این مشکل را داشتند ولی به خاطر حفظ منافع خودشان صدایشان در نمی‌آمد. من به خاطر بدقولیهای مکرر کار را رها کردم و کار تعطیل شد؛  گفتم یا دستمزدهای معوقه بنده را بدهید یا بازی نمیکنم. همین شد که از “ستایش2 ” حذف شدم و به من بی احترامی های فراوان شد. به دفتر تهیه کننده رفتم منشی ایشان نامه ای را به من داد؛ در نامه از من خواسته شده بود که متعهد شوم صحنه را ترک نکنم و در جواب نوشتم که تا حقوق معوق بنده پرداخت نشود هیچ چیزی را امضاء نمیکنم و همین شد که میانه ما به هم خورد و از نویسنده کار خواستند دیگر برای من نقشی ننویسد. چون آن موقع نقشها سرصحنه نوشته میشد سناریست کار برای من نقشی ننوشت و به این راحتی من حذف شدم.

این بازیگر می افزاید: اصل داستان “ستایش 2” بر این اساس بود که نقش “آتی” به عنوان همسر “حشمت فردوس” بعنوان یک مادربزرگ دلسوز تا آخر سریال پا به پای سایرین باشد ولی به دلیل گلایه از عدم پرداخت به موقع دستمزدها نقش مرا در فصل دوم حذف کردند و البته فصل دوم هم نتوانست به اندازه فصل اول موفق باشد. آن تقابل های عاطفی بین من و حشمت فردوس و درگیری عاطفی بین من و فرزندانم برای مردم خیلی جذاب بود و این در فصل دوم اتفاق نیفتاد.

میترا حجار به عنوان بازیگر نقش اصلی “ستایش” معرفی شده بود اما به ناگاه بازیگری دیگر جایگزین شد

شیوا خنیاگر حین گلایه از دست اندرکاران “ستایش” ماجرایی درباره انتخاب بازیگر نقش اصلی این سریال را هم روایت می کند. وی به سینماژورنال می‌گوید: در لوکیشن سریال مشغول کار بودیم. بازیگر نقش اصلی سریال هم یکی از بازیگران مطرح سینما یعنی میترا حجار معرفی شده بود و بارها وی را در لوکیشن دیده بودیم، یک روز که در دادگاه مشغول تصویربرداری بودیم اعلام شد که قرار است بازیگری دیگر نقش اصلی سریال را بازی کند…

شیوا خنیاگر ستایش
شیوا خنیاگر در نمایی از “ستایش”

کاش گویندگی را ادامه میدادم

شیوا خنیاگر که سابقه گویندگی هم داشته است با اشاره به اینکه وضعیت نابسامان عرصه بازیگری باعث شده افسوس بخورد که چرا گویندگی را ادامه نداده خاطرنشان می سازد: در شرایط فعلی و اتفاقاتی که رخ داد و آزار و اذیت هایی که در آخرین فیلمم و همینطور سریال “ستایش” افتاد اعتراف میکنم که ای کاش همان گویندگی را ادامه میدادم؛  این کار پیشینه ای میخواست و من این پیشینه را صرف سینما کردم. اگر 25 سال کارم را در رادیو ادامه میدادم اتفاقاتی دیگر برای من می افتاد اما من هر دو طرف را از دست دادم؛ هم گویندگی و هم بازیگری را.

وی ادامه می دهد: دستمزد گویندگی بسیار پایین بود و رادیو دستمزد بسیار کمی به کارکنانش پرداخت میکرد. 2 سال گوینده “شهرزاد قصه گو” بودم. مرحوم حمید عاملی وقتی صدای من را شنید گفت بعد از 30 سال صدایی را که میخواستم پیدا کردم چون 30 سال قبل گوینده “شهرزاد قصه گو” کسی دیگر بود… اما دستمزد ما آنقدر پایین بود که حتی کفاف هزینه ایاب و ذهاب ما را نمیداد و اگر میخواستیم کار دیگری اختیار کنیم که حقوقمان بالا برود ممکن نبود و کار را به کس دیگر میدادند و میگفتند همین شغلی که دارید برای شما کافی است.

هرجا بحث پول باشد فساد هم هست

بازیگر آثاری چون “چهره به چهره” و “مجسمه” درباره بحثهایی که اخیرا درباره فساد در سینما از سوی برخی بازیگران شکل گرفته بیان می دارد: به صراحت میگویم هرجا اتفاقات مالی در حجم قابل توجه رخ دهد خواه ناخواه فساد هم ایجاد می شود و این یک واقعیت و مسئله ای کتمان ناپذیر است. هر جا که قرار است پولی رد و بدل شود و منافع مالی نصیب شخص یا اشخاصی شود این فسادها اتفاق می افتد و متاسفانه سینما و تلویزیون هم از این قاعده مستثنا نیست.

چون اهل روابط آن چنانی نبودم به من گفتند مغروری

وی درباره برخی مراودات غیراخلاقی موجود در سینما هم بیان می دارد: من ارتباط گسترده ای با اهالی سینما ندارم اما از دوستان و همکارانی که با هم در ارتباط هستیم میشنوم که این مسئله وجود دارد. روابط و پیشنهادات نامشروع از همان اول در سینما بیداد میکرد. از همان سالهای آغازین کار خیلی ها  میگفتند این خانم تلخ است، مغرور است  و هیچ کس را آدم حساب نمیکند. چرا ؟؟ چون آن رابطه دلخواهی را که میخواستند با آنها برقرار نکردم…
خنیاگر می افزاید: به این حرفها توجهی نکردم  و گفتم ایرادی ندارد که  تعریفی از من و اخلاق من داشته باشید و مرا متهم به این بی اخلاقی ها کنید. این برای من بهتر است تا اینکه بخواهم شرف و شأن خودم را زیر سوال ببرم و خودم را وارد حاشیه کنم. خوشحالم با تمام این فسادی که بوده به سلامت رفتم و به سلامت کار کردم و وارد مسائل حاشیه ای و جانبی سینما نشدم. نه وارد فسادهای مالی شدم و نه فسادهای دیگر چون اگر اینگونه بود وضعیتم باید به گونه ای دیگر باشد نه این وضعی که الان در آن هستم.

از شبکه GEM پیشنهاد داشتم اما رد کردم…

شیوا خنیاگر که گویا برای حضور در سریالهای شبکه GEM هم پیشنهاد داشته درباره رد این پیشنهادات به سینماژورنال می گوید: برای فعالیت در شبکه GEM به من پیشنهاد دادند اما اعلام کردم که تمایلی ندارم تصویری از من باشد برای اینکه کار تصویری در این شبکه مساوی است با کشف حجاب و پیامدهای بعدی آن.

وی ادامه می دهد: من انسان معتقدی هستم و مملکتم را دوست دارم و نمیخواستم در شرایطی قرار بگیرم که نتوانم وارد کشورم شوم. این بود که نپذیرفتم و در گفتگو با مدیران جم گفتم اگر بحث صدا و کارهای نریشن میخواهید کار میکنم  چون در نریشن فقط بحث صدا روی فیلم است و تصویری از گوینده دیده نمیشود  اما آنها قبول نکردند و اعلام کردند در موقعیتی هستیم که میخواهیم ساخت فیلم و سریال داشته باشیم و کار صدا به درد شبکه ما نمیخورد. من هم با بررسی شرایط موجود مخالفت کردم. پسرم هم مخالف این کار بود و می گفت 25 سال سابقه و خوشنامی را به خاطر کار در یک شبکه معلوم الحال خراب نکن.

قرار بود در “ملکه‌های برفی” علی حاتمی نقش “ثریا” همسر محمدرضا پهلوی را بازی کنم
بازیگر سریالهای “اغما” و “پرواز در حباب” در جایی دیگر از گفتگوی خود با اشاره به معضلات انتخاب بازیگر در سینمای ایران به سینماژورنال بیان می‌دارد: متاسفانه پروسه انتخاب بازیگر در پروژه های مختلف سینمایی و تلویزیون به میزان زیادی وابسته شده به ارتباطات و حضور در گعده ها و باندهایی که در زمینه انتخاب بازیگر وجود دارد. از آن طرف امثال من که در این روابط نیستند کم کار می شوند و این می شود که همه میپرسند خانم خنیاگر شما چرا در سریال “کلاه پهلوی” بازی نکردید؟ یا چرا در “معمای شاه” حضور ندارید؟ جواب اینها را چه کسی باید بدهد؟

وی با اشاره به یکی از آثار تاریخی علی حاتمی که درباره همسران محمدرضا پهلوی بود اظهار می دارد: مرحوم علی حاتمی قرار بود کاری بسازد به نام “ملکه های برفی” و برای نقش “ثریا” همسر محمدرضا پهلوی من را انتخاب کردند چون شباهتهایی از لحاظ فیزیک و استخوان بندی صورت با او داشتم؛ الان شما بروید و  سریالی در حال پخش از تلویزیون را ببینید! چه کسی دارد این نقش را بازی میکند؟ خانم فلانی دختر آقای بهمانی!!!

20 سال بعد به حال سینما و تلویزیون ما تأسف خواهند خورد
این بازیگر تأکید می دارد: در همین ماه رمضانی که گذشت در سه شبکه تلویزیون و در سه سریال یک خانم بازیگر حضور داشت، آن وقت من و امثال من خانه‌نشین هستیم. چرا؟ پیگیر قضیه هم که می‌شویم و حرف می‌زنیم می‌گویند تهمت است و برو ثابت کن. چرا باید کار به اینجا بکشد؟ اگر بعد از 20 سال کتیبه یا نوشته ای از سرگذشت من باشد و کسی آن را بخواند، به حال هنر و هنرمندان مملکت ما، به حال سینما و تلویزیون ما تأسف میخورد و میگوید وااسفا به این جماعت.
وی می افزاید: چرا باید کسی مثل آقای ایکس در هر فیلم و سریالی دخل و تصرف و نفوذ داشته باشد؟ صدای و سیمای هر کشوری متمول ترین سازمان آن است و به نظرم وظیفه رسانه ملی است که برای جلوگیری از سوءاستفاده های این چنینی بازرسانی ویژه را مأمور بررسی پروسه های انتحاب بازیگر کند.