1

لاکچری بازی ممنوع!⇐تعطیلی بریز و بپاش در فجر به بهانه فرش قرمز!

سینماروزان/مهدی فلاح: در اقدامی قابل تأمل از سوی دبیرخانه جشنواره فجر، بریز و بپاش به بهانه برگزاری فرش قرمز، تعطیل شد.

با تصمیم دبیرخانه جشنواره فیلم‌ فجر آیین رونمایی فیلم‌ها در این جشنواره بدون لاکچری‌بازی‌ و فرش قرمز برگزار می‌شود.

یزدان عشیری مدیرکل روابط عمومی سازمان سینمایی با اعلام این خبر روی آنتن زنده شبکه پنج تلویزیون گفت: مراسم رونمایی فیلم‌ها در جشنواره امسال با مدل وشکل تازه‌ای برگزار خواهد شد تا آن الگودهی لاکچری توام با بریز و بپاش قبلی، اصلاح گردد.

عشیری متذکر شد: مدیریت هنری برگزاری جشنواره برعهده علی وزیریان است که به همراه تیمی از طراحان زبده در حال طراحی سازوکاری تازه برای رونمایی آثار در فجرند. باید شرایطی برای رونمایی فیلم‌ها در فجر فراهم کرد که حائز شاخصه‌های فرهنگ ایرانی باشد و در عین حال کمکی کند به معرفی درست تمامی فیلمها.

در سالهای اخیر و به بهانه برگزاری مراسمی نظیر فرش قرمز و یا آیین‌هایی نظیر رونمایی از عوامل یا قرعه‌کشی کنداکتور، بودجه‌های قابل توجهی خرج شد بی آن که فایده‌ محسوسی برای مخاطبان سینما داشته باشد.




بعد از اعلام حمایت نماینده زن اصلاح‌طلب⇐حالا حمایت یک نماینده مرد اصولگرا از برگزاری فرش قرمز جشنواره

سینماروزان: بعد از سخنان احد آزادی خواه از نمایندگان اصولگرای مجلس درباره دیدارش با مدیران سازمان سینمایی و این وعده مدیران سینمایی که فرش قرمز جشنواره برچیده خواهد شد(اینجا را بخوانید) این پروانه سلحشوری نماینده اصلاح طلب مجلس بود که موافقت خود را با برگزاری فرش قرمز اعلام کرده و آن را سنتی دانست که میتواند نمادی باشد از پوشش اسلامی-ایرانی.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان حالا احسان قاضی زاده هاشمی نماینده اصولگرای مجلس هم در گفتگو با «شهروند» به طرح موافقت خود با برگزاری فرش قرمز پرداخته است.

قاضی زاده هاشمی گفت: درمجموع با وجود این بخش در جشنواره فیلم فجر موافقم اما دلایل و استدلال‌هایی برای آن وجود دارد.  به نظر من مراسم فرش قرمز را باید به‌ عنوان نمادی در سینما دید که قرار است در آن نوعی برجسته‌سازی انجام شود. در این مراسم کارگردانان، تهیه‌کنندگان و دیگر عوامل مانند بازیگران حاضر می‌شوند و در معرض دید رسانه‌ها و مخاطبان قرار می‌گیرند.

او افزود: حتی این اتفاق هم رخ می‌دهد که گاهی در این مراسم‌ها چهره‌های جدید به سینما معرفی می‌شود. بنابراین برگزاری این مراسم از این حیث که می‌تواند بازیگران و دیگر هنرمندان را در  معرض دید قرار دهد و چهره‌های جدید هر دوره را معرفی کند بسیار خوب است. همین موضوع باعث می‌شود این افراد خودشان به این دلیل که در رسانه‌ها مورد توجه قرار گرفته و به نوعی برجسته شده‌اند، در حالت کلی از خودشان و آثارشان مراقبت کنند و حتی محتمل است که در آینده مراقب باشند آثار باکیفیت‌تری تولید کنند؛ زیرا این احساس را دارند که در نظر عموم جامعه دیده شده و باید به برخی از نکات توجه بیشتری داشته باشند.

عضو کمیسیون فرهنگی گفت: به‌ هر حال در این مراسم که برای فیلم‌های منتخب هیأت انتخاب جشنواره فیلم فجر برگزار می‌شود، نوعی شخصیت‌بخشی به هنرمندان انجام می‌شود و حضور در چنین برنامه‌ای به خودی خود باعث افتخار است؛ زیرا این مراسم برای تمام فیلم‌ها که برگزار نمی‌شود؛ فقط فیلم‌هایی است که توسط هیأت انتخاب برگزیده شده‌اند و به جشنواره فیلم راه پیدا کرده‌اند.


قاضی‌زاده با تأکید بر این‌که بر روی رنگ این فرش خیلی تأکیدی نداریم در پاسخ به انتقاد برخی از مخالفان که می‌گویند این مراسم با فرهنگ ما سنخیت ندارد، گفت: این مراسم همان‌طور که گفتم بیشتر یک نماد است و برای برجسته‌سازی حاضران برگزار می‌شود ما خیلی روی رنگ این فرش تأکیدی نداریم اگر دوستانی که مخالفند، شیوه دیگری برای برجسته‌کردن چهره‌های جدید سینمایی و کارگردانان برگزیده دارند، می‌توانند این شیوه‌ها را معرفی کنند و پیشنهاد بدهند اما نگاه ما باید از این زاویه که عرض کردم باشد؛ یعنی مراسمی که برای تقدیر از برگزیدگان و در دید قراردادن‌ آنها برگزار می‌شود که به نظر آثار مثبتی دارد و نه‌تنها در سینما که باید به بهانه‌هایی برای دیگر زیرشاخه‌های فرهنگی و هنری برگزار شود.


عضو کمیسیون فرهنگی گفت: ما در اواخر دهه ٦٠ و اوایل دهه ١٣٧٠ با حضور سوپراستارها مواجه بودیم. این گروه به هر دلیل در معرض دید بیشتر قرار گرفتند و از سوی رسانه‌ها هم در تیررس قرار داشتند؛ به ‌طوری که اگر کار باکیفیتی انجام می‌دادند، از آنها تقدیر می‌شد و اگر کاری غیر انجام می‌دادند یا تولیدات بی‌کیفیت ارایه می‌کردند بشدت و به تندی نقد می‌شدند همین موضوع تأثیر خوبی بر سینمای ایران گذاشت و نمی‌توان آن را از یاد برد. بحث فرش قرمز هم از همین سنخ است و باید بیشتر  به چشم یک نماد به آن نگاه کرد.




اندر احوالات ملي كردن يك هنرمند جهان‌وطن⇔هیچ کس مثل ما نمی‌تواند تابوت را تحویل بگیرد

سینماژورنال/مهدی کشاورز: ده سال پیش از پانزده فیلمساز برجسته ایرانی خواسته شد که هر کدام یک اپیزود در مورد فرش ایرانی بسازند. هر کدام با جهان بینی و نگرش خود فرش ایرانی را سوژه داستان خود قرار دادند. اپیزود بهمن فرمان آرا طبق معمول بر بستر مرگ جاری شد و او فرش اش را زیر مرگ پهن کرد. مرده ای در گوشه ای آرمیده بود و بساط حلوا و خرما روی آن فرش چیده شده بود.

عباس کیارستمی البته چون همیشه قصه اش را بر پایه زندگی نوشت و کارگردانی کرد. چه کیارستمی و چه فرمان آرا و دیگران در زمان ساخت اپیزودهای خود نمی‌‍دانستند چه سوژه نابی را از دست دادند! هنرمندان خوش قریحه ما حال بعد از ده سال اپیزودی برای فرش ایرانی ساختند، اپیزودی جانگداز که قوی تر از یک تراژدی می سوزاند! و به شدت تاثیر می گذارد.

قصه این اپیزود چنین است؛ در یک سفر پر مشقت و در بحبوحه برگزاری مسابقات فوتبال یورو 2016 چند نفر با دلی مالامال از داغ مرگ یک هنرمند بزرگ ایرانی رنج سفر به پاریس را به جان می خرند.

می‌روند و با افتخار با یک تابوت بر می‌گردند. یک نفر ایده می‌دهد که برای این تابوت فرش قرمز پهن کنید، دیگران غبطه می‌خورند که چرا خود، ایده‌پرداز این فرش قرمز نبوده‌اند؟! حضار عکسهایی به یادگار می‌گیرند. سفیران تابوت‌آور، ژستهای خود را کامل می‌کنند، این ماییم که اینقدر موفقیت‌آمیز تابوت را تحویل گرفتیم، تابوت از روی فرش قرمز عبور می کند. به استقبالش می‌آیند، در کمال احترام!

عباس کیارستمی این بار با پای خودش به وطن عزیزش بازنگشت. اما پیش‌تر در همه شرایط خوب و بد با پای خودش آمده بود. با تمام وجود بدون پا گذاشتن روی فرش قرمز روی غرورش پا گذاشته بود که حساب مردم را از آنهایی که فرشها را بر روی کول خود جابجا می‌کنند جدا کرده بود.

فرش به چه کارش می‌آید

کیارستمی با نخل و بی نخل، بارها به کشورش آمده بود به امید هوای تازه‌تر، به امید و عشق ارتباط با مخاطبانی که همیشه دلشان برایش تنگ می‌شد. کیارستمی با پای خود به خانه‌اش باز می‌گشت، به خانه دوست ، خاک برایش دغدغه بود وقتی قدمهایش را این قدر محکم برمی‌داشت، فرش به چه کارش می‌آمد که همه دنیا وطنش بود.

فرش را برای آنها پهن کنید که آرزویشان حضور در یک جشنواره درجه سوم اروپایی است؛ برای آنها که حتی با داشتن بالاترین مقام صنفی وقتی پشت تریبون قرار می‌گیرند حسرت‌های زندگی خود را به کیارستمی نسبت می‌دهند و از این می‌گویند که اگرچه در زمان حیات کیارستمی برایش فرش قرمز پهن نشد اما ما برای تابوتش فرش می‌اندازیم…

کیارستمی متأثر از سلوک مولانای ادب فارسی که می‌گفت: «نه از هندم نه از چینم نه از بلغار  و سقسینم/ نه از ملک عراقینم نه از خاک خراسانم» جهان‌وطن بود و جهانیان به قدر کفایت برایش فرش قرمز پهن کردند و اصلا دلیل اینکه علیرغم میل باطنی مدیران سینمایی، در سالیان اخیر به‌جای داخل لوکیشنهایش را به ایتالیا و ژاپن برد، همین بود.

کیارستمی تنها حسرتی که نداشت حسرت فرش قرمز بود. این حسرتِ شمایی است که برای فرستادن ابناءتان به یک جشنواره فرنگی از جیب ملت هزینه می‌کنید و کمبودهای درونی خود را با فرش قرمز پهن کردن برای یک تابوت، اطفاء!

عباس کیارستمی
فرش قرمز برای تابوت عباس کیارستمی!!!




نماینده شاهزاده قطری بر روی فرش قرمز “فروشنده”+عکس

سینماژورنال: از جمله چهره های حاضر در فرش قرمز “فروشنده” اصغر فرهادی در جشنواره کن “فاطمه الرمیحی” مدیر اجرایی موسسه فیلم قطر بود.

به گزارش سینماژورنال حضور این زن قطری از آن جهت حائز اهمیت بود که پیشتر سرمایه گذاری این موسسه قطری در فیلم “فروشنده” مطرح شده بود اما اصغر فرهادی ادعا کرده بود این موسسه فقط به آنها fund یا تنخواه داده است.(اینجا و اینجا را بخوانید)

حالا و با حضور مدیر اجرایی موسسه فیلم قطر بر فرش قرمز بیش از پیش ردّپای پررنگ این موسسه که وابسته به یک شاهزاده قطری است در تولید “فروشنده” به چشم خواهد آمد.

نکته درباره این حضور آن بود که مدیر اجرایی موسسه فیلم قطر با پوشش کامل بر روی فرش قرمز ظاهر شده بود.

باید منتظر ماند و دید واکنش این سرمایه گذار قطری به موفقیت یا شکست احتمالی “فروشنده” در جشنواره کن چیست؟

مؤسسه فيلم قطر در سال ۲۰۱۰ ميلادي توسط خانم شيخه مياسه آل‌ثاني دختر پادشاه سابق قطر و خواهر پادشاه فعلی قطر تأسيس شد.

این موسسه به عنوان اولین موسسه بين‌الملل فیلمسازی قطر با سرمایه گذاری کلان در حال تولید و تامین بودجه فیلم، آموزش فیلمساز بومی، و برگزاري جشنواره سالانه دوحه ترايبيکا، نسل‌ها و قمره است.

فاطمه الرحیمی مدیر اجرایی موسسه فیلم قطر
فاطمه الرمیحی  مدیر اجرایی موسسه فیلم قطر
فاطمه الرحیمی مدیر اجرایی موسسه فیلم قطر
فاطمه الرمیحی مدیر اجرایی موسسه فیلم قطر



این پرفورمنس، اعتراض بود یا دوربین مخفی برای جشنواره‌های آن طرفی؟+عکس

سینماژورنال: امسال با حضور مهتاب کرامتی به عنوان مشاور دبیر جشنواره و وعده هایی مبنی بر طراحی پوشش متحدالشکل برای پرسنل اجرایی از سوي او كه در پاسخ به سوالي مبني بر نوع مشاوره وي و محتواي مورد مشاوره شنيده مي شد، این امید  به وجود آمده بود که برای پوشش مهمانان حاضر در فرش قرمز هم چاره  اي انديشيده  شده و به جاي طراحي هاي عجيب غريب و حضور “سوپر فشنايزد” جماعت هنرمند  آنها را دعوت به ساده پوشي و احتراز از لباسهاي بالماسكه كنند كه شأن جشنواره اي كه تنها جشنواره مهم داخلي است بيش از اين با رفتار هاي سبكسرانه و خلاف عرف مخدوش نشود.

به گزارش سینماژورنال اما با این حال امسال هم به مانند سالهای قبل از همان افتتاحیه شاهد پوششهای غیرمتعارفی بودیم که بازیگران زن و مرد برای حضور در جشنواره انتخاب کرده بودند.

فرعی ها و سوپرفرعی ها پیشتاز پوشش غیرمتعارف
اغلب این پوششهای عجیب و غریب نیز از آن بازیگران فرعي چه  زن و چه مرد بود؛ فرعي ها و سوپر فرعي هايي که به دعوت همکاران یا ایفای نقشهای  تك سکانسی، مهمان فرش قرمز شده بودند، برای اینکه کیفیت حضور خود را ارتقا دهند(!)  به انتخاب پوششهایی عجیب متشبث شده بودند؛ پوششهایی که قاعدتا جای آنها هر جایی می توانست باشد جز فرش قرمز یک جشنواره رسمی.

البته اصلي هايي كه ماهيتاً فرعي هستند و جايگاه و خاستگاهشان عليرغم نقش هاي اصلي كه به لطائف الحيل دريافت مي كنند همچنان فرعي است هم دست كمي از بقيه نداشتند و اسباب مضحكه عمومي را در شبكه هاي اجتماعي چند صباحي فراهم ساختند.

کارگردان معترض با شمایل مرد فیلی
با این همه اما اعجاب بر انگيز ترين اين حضور ها در اختتامیه جشنواره رخ داد که محمد شیروانی کارگردان همیشه معترض جلوی فرش قرمز منتهی به سالن همایشهای کاخ جشنواره، پرفورمنسی اعتراضی را اجرا کرد؛ آن هم با شمایلی شبیه به “مرد فیل نما”ی دیوید لینچ!

شیروانی سر و صورت خود را درون سازه‌ای ماسک مانند پنهان کرده بود و تنها راه دیداری مخاطب با او از طریق فرو کردن سر درون استوانه‌ای پارچه‌ای و سیاه رنگ بود تا به ادعای خودش امکان گفتگویی دیداری در فضایی خصوصی در باب سینما مقابل دوربینی که روی پیشانی‌اش قرار داشت، فراهم شود.

البته که این پوشش عجیب شیروانی در فرش قرمز اختتامیه‌ فیلم فجر باعث شد تا از ورود شیروانی به سالن همایش های برج میلاد جلوگیری شود ولی مهم برای این کارگردان در کانون توجه قرار گرفتن بود که رخ داد.

جالب است که در قیاسی  عجيب شیروانی با اشاره به دو کارگردانی که در جشنواره فیلم داشته اند و روی فرش قرمز حاضر نشده بودند گفته است: وقتی در خبرها خواندم حاتمی‌کیا و مانی حقیقی حاضر نشدند تا روی فرش قرمز حضور یابند، یکی به دلیل حرام دانستن و دیگری به خاطر سیرک شمردن آن، تصمیم گرفتم به شیوه‌ی خودم در این بالماسکه شرکت کنم.

محمد شیروانی ادامه داده است: این پرفورمنس برایم رسانه‌ای است تا به واسطه‌ آن به وضعیت این سال‌های سینمای ایران،همسان‌سازی و همشکل شدن فیلم‌ها، توقیف یا عدم اکران تولیدهای متفاوت، انتقاد کنم.

این هم از فیلمساز معترض ما

به گزارش سینماژورنال همه جای دنیا هنرمندان معترض، اعتراض خود را در محصول هنری خویش عرضه می کنند و اینجا کارگردان معترض ما با پوشش مرد فیلی(!) می کوشد انتقاد خود را به گوش مدیران برساند!!!

فیلمسازی با دوربین روی پیشانی؟؟؟
شاید هم اين فيلمساز با اين روش دست به يك فيلمسازي ارزان و بي حاشيه براي جشنواره هاي متعدد آن سوي آبها زده و به كمك دوربيني كه روي پيشاني داشته به سياق دوربين مخفي از مخاطباني كه به پرفورمنس او واكنش نشان داده اند همان موقع تصويربرداري كرده تا سرفرصت از اين راشهاي ارزان بي هزينه يك فيلم معترض پرو پيمان براي آن سو بسازد و از اعتراض به اين سبك پرده برداري كند.

فقط اميدواريم در صورت ساخت اين اثر اعتراضي از بازیگر نقش مأمور حفاظت همان برخورد محترمانه ای را ببینیم که در عالم واقع با این کارگردان لحاظ کرد و نه تصویری اغراق شده و عصبی که خوراک جشنواره های آن وری است!

 

محمد شیروانی با پوشش غیرمتعارفش
محمد شیروانی با پوشش غیرمتعارفش



کپی فرش قرمز حرام است اما دیدار با خالقان فرش قرمز ارژینال، حلال؟+عکس

سینماژورنال: ابراهیم حاتمی‌کیا کارگردان ایرانی که امسال با “بادیگارد” در جشنواره حضور دارد در نشست خبری این فیلم در کاخ جشنواره تلویحا از این گفت که شرکت در جشن قرمز و مراسمی این چنینی بر وی حرام است.

به گزارش سینماژورنال حاتمی‌کیا درباره شرکت نکردن عوامل فیلمش در مراسم فرش قرمز بیان داست: نظر من پیرامون فرش قرمز این است که من نه حال این فضا را دارم و نه این ماجرا را می فهمم و مطمئنم پرویز پرستویی هم همین حال را دارد. به همین خاطر از دوستان اجازه گرفتم که در مراسم فرش قرمز حضور پیدا نکنند. راستش را بخواهید این مراسم لااقل برای من نیست و اصولا حضور در چنین فضاهایی برای من حرام است.

اظهارات حاتمی‌کیا درباره عدم علاقه اش به فرش قرمز و فضاهای این چنینی در شرایطی صورت می‌گیرد که حدودا شش سال قبل به همراه هیأتی از خانه سینما در سفری که به ایالات متحده آمریکا داشت با اعضای آکادمی اسکار که در کنار جوایز سالانه‌شان بخاطر فرش قرمزشان شناخته می‌شوند دیداری از نزديك و صميمي داشتند، سفری که در جریان آن تفاهم‌نامه‌ای هم میان مدیرعامل وقت خانه سینما و تام شراک رییس آکادمی اسکار به امضاء رسید که شش بند داشت.

تغییر دیدگاههای آدمیان در بازه های زمانی متفاوت
بنا بود در جریان این تفاهم‌نامه اتفاقات بسیاری بیفتد؛ از تبادل تجربیات میان سینماگران دو کشور، برپایی کارگاههای آموزشی کوتاه مدت و میان‌مدت و بازسازی فیلمهای قدیمی ایران توسط کمپانی کداک که مشخص نیست چنددرصد از این تفاهمات انجام شده و مثلا چند فیلم ایرانی توسط کداک بازسازی شده اما…

اما این هویداست که آدمیان ممکن است در بازه های زمانی مختلف متفاوت فکر کنند. مثلا یک بار حضور در آمریکا و دیدار با اعضای آکادمی اسکار و عكس دسته جمعي صميمانه با آنها آن هم درست کنار تنديس اسكار حلال و منطقی جلوه کند و به فاصله چند سال ظاهر شدن در یک کپی برداری ایرانی از فرش قرمزی که اعضای اسکار فوریه هر سال به راه می‌اندازند حرام تلقی شود.

ابراهیم حاتمی کیا به همراه هیأت ایرانی در دیدار با اعضای آکادمی اسکار

ابراهیم حاتمی‌کیا به همراه هیأت ایرانی در دیدار با اعضای آکادمی اسکار




خاطره نگاری مهراب قاسم خانی از فرش قرمز "سن پطرزبورگ" که بجای سالن نمایش به … رسید+عکس

سینماژورنال: مهراب قاسم خانی فیلمنامه نویسی که به واسطه برادرش پیمان وارد این حیطه شد اخیرا واقعه نگاری جالبی را ارائه داده است درباره شب رونمایی “سن پطرزبورگ”.
به گزارش سینماژورنال نکته جالب این واقعه نگاری امتداد فرش قرمز یا رد کارپت فیلم بوده است که بنا به ادعای مهراب به سرویس بهداشتی رسیده است!!!
سینماژورنال متن خاطره نگاری مهراب را ارائه می دهد:

از دفتر تهیه کننده با لیموزین رفتیم دم سالن نمایش

براى افتتاح فيلم ” سن پطرزبورگ” يه مراسم ردكارپت گرفته بودن كه جزو اولين ردكارپت ها بود. شب رفتيم دم دفتر تهيه كننده ماشين رو پارك كرديم و همه مون رو با چند تا ليموزين بردن دم سالن نمايش كه اسمش يادم نيست ولى اول بزرگراه كردستان بود.

ليموزين رسيد جلوى در كه ما رو سر ردكارپت پياده كنه و عكاسا و خبرنگارا هم دو طرف فرش آماده بودن. يكى هم اومد در رو باز كرد برامون و خلاصه همه چى خيلى شيك داشت انجام ميشد كه يه ماشين راهنمايى رانندگى رسيد و آقاى پليس شروع كرد فریاد زدن كه “ليموزين برو سريع جلو و اينجا واينستا” هر كارى هم كردن كه راضى بشه ما پياده بشيم بعد بره قبول نكرد.

ته فرش قرمز رسید به دستشویی

اين شد كه ما رو بردن توى پاركينگ با ليموزين و پياده شديم و بدو بدو دوباره برگشتيم از لاى جمعيت و خودمون رو رسونديم به اول ردكارپت و به رومون هم نياورديم كه ضايع شديم و از روى فرش رفتيم داخل سالن و به دوربين ها لبخند زديم. ولى ماجرا اينجا تموم نشد.

ما همينطور راست فرش رو گرفتيم و توى سالن پشت سر هم رفتيم به اين خيال كه ته رد كارپت ميرسه به سالن نمايش فيلم ولى اصلاً به اونجا نرسيد. تهش رسيد به دستشويى.
ما كه رسيديم به جلوى دستشويى وايستاديم دم درش ولى چون بقيه عوامل هم بودن هى كم كم هول داده شديم..

خلاصه كه آخرش همه عوامل “سن پطرزبورگ” افتتاح فيلممون رو توى دستشويى آغاز كرديم تا در هاى سالن نمايش باز بشه و بريم تو!!!

مهراب قاسم خانی و شقایق دهقان روی فرش قرمز
مهراب قاسم خانی و شقایق دهقان روی فرش قرمز