1

درگذشت یکی از چهار رئیس تهیه‌کنندگان سینما+عکس

سینماروزان: فرشته‌ طائرپور تهیه کننده سینمای ایران بر اثر عوارض ناشی از کرونا در سن ۶۹ سالگی از دنیا رفت.

به گزارش سینماروزان فرشته طائرپور که خواهر همسر محمد بهشتی از مدیران دهه شصتی سینمای ایران بود با تولید آثار کودک وارد سینما شد.

“گلنار” ، “پاتال و آرزوهای کوچک”، “مدرسه پیرمردها” ،”خداحافظ دختر شیرازی” ،”آینه‌های روبرو” ، “نخودی”، “زن دوم”، “وقتی همه خواب بودند”، “پسر مریم”و  “نان و شعر” ازجمله آثار تولیدی توسط طائرپور بودند.

طائرپور مادر غزل شاکری، همسر منوچهر شاهسواری و رئیس یکی از صنوف چهارگانه تهیه‌کنندگی با نام انجمن کارفرمایی تهیه کنندگان فیلم (اکت) هم بود.

منوچهر شاهسواری-فرشته طائرپور




رییس انجمن کارفرمایی تهیه‌کنندگان خطاب به رییس صداوسیما⇐چرا فكر كرده‌ايد شبكه‌ نمايش خانگي، جز در صورت پيوستن به جغرافياي عريض و طويل و بي‌تناسب شما كه سرشار از استانداردهاي چندگانه است، نبايد حق ادامه حيات و فعاليت داشته باشند؟!/سازمان شما اگر باغبان شايسته‌اي بود، باغچه خودش اين همه گل‌هاي پژمرده و درختان بي‌ثمر و علف‌هاي هرز نداشت و هر رغبتي را براي تماشا سركوب نمي‌كرد!!/شما را به خدا سوگند که با اين كارنامه ناموفق از قدرت جذب مخاطب، اين بار منصرف شويد و شبکه خانگي را به امانِ وزارت ارشاد رها كنيد!!

سینماروزان: مخالفت فعالان شبکه خانگی و سینما با تلاشهای صداوسیما برای تملک شبکه خانگی ادامه دارد و بعد از جامعه صنفی تهیه‌کنندگان، کانون کارگردانان و انجمن فیلمنامه‌نویسان حالا رییس انجمن کارفرمایی تهیه‌کنندگان نیز با نگارش یادداشتی صریح به مخالفت با واسپاری مسئولیت شبکه خانگی به صداوسیما پرداخته است.

فرشته طائرپور تهیه‌کننده آثاری همچون “گلنار”، “پاتال…”، “زن دوم”، و “آینه‌های روبرو” که ریاست انجمن کارفرمایی تهیه‌کنندگی را برعهده دارد در یادداشت خود به رییس صداوسیما متذکر شده که به‌فکر تعامل صحیح با مدیوم‌های رقیب باشد.

متن یادداشت رییس انجمن کارفرمایی تهیه‌کنندگی را بخوانید:

چندي است دلسوزان عرصه توليد فيلم و سريال، با نگراني از انتقال مرجع صدور مجوز توليد سريال‌هاي نمايش خانگي از ارشاد به سازمان صدا و سيما، دست به قلم برده يا زبان به مصاحبه گشوده‌اند تا مخالفت خود را با اين اتفاق كه مي‌تواند آسيب‌هاي جدي به اختيارات، حقوق و سرمايه توليدكنندگان مستقل و همچنين مخاطبان بزند، ابراز كنند.مشخص‌ترين اين اقدامات، سخنان يا بيانيه‌هاي آقايان طباطبايي‌نژاد (از حوزه مديريت دولتي در ارشاد)، حسين فرحبخش (تهيه‌كننده) و همچنين جامعه صنفي تهيه‌كنندگان (يكي از چهار صنف تهيه‌كنندگي) بوده كه طي روزهاي اخير روي سايت‌هاي خبري قرار گرفته است.  به قول قدما «در خانه اگر كس است، يك حرف بس است» اما از آنجا كه ظاهرا در سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي كسي نيست كه لااقل همين «يك حرف» را بشنود و پاسخي شايسته و مناسب – نه از سر قدرت سازماني، بلكه از سر غيرت فرهنگي و رسانه اي- بدان بدهد، ما نيز مي‌گوييم و مي‌نويسيم تا ناظران و تصميم‌گيران بدانند كه در اين مقطع تاريخي، اين «يك حرف»، حرف مشترك همه فعالان عرصه توليد آثار تصويري است و ‌اي كاش با همان يك بار گفتن، حق پاسخش ادا مي‌شد.نامه زير را پيش از آنكه به عنوان رييس «انجمن كارفرمايي تهيه‌كنندگان (اكت)» بنويسم، به عنوان يك تهيه‌كننده از جمع تهيه‌كنندگان فعلي سينما و تهيه‌كنندگان سابق صداوسيما مي‌نويسم تا اگر بناي آقايان بر افزايش قهر و عناد و انتقام قرار گيرد، كسي جز اينجانب مشمول آن نشود.

يا حفيظ، يا امين
اي كاش نوشتن نامه سرگشاده، براي مسوولان جمهوري اسلامي فايده داشت؛ آن وقت براي رييس قوه مقننه كشورمان نامه مي‌نوشتيم كه:  جناب آقاي قاليباف، لطفا سينماي ايران را از دست اقدامات غيرقانوني رسانه ملي نجات دهيد و براي برخورد با بي‌قانوني‌ها، بدحسابي‌ها، زياده‌خواهي‌ها و انحصارطلبي‌هاي تحميلي اين سازمان، تدبيري در قوه مقننه بينديشيد؛ يا لااقل افزايش بودجه آن را منوط به انجام تكاليفش در برابر توليدكنندگان آثار كنيد.

آن‌وقت براي رييس قوه قضاييه كشورمان مي‌نوشتيم كه:
جناب آقاي رييسي، چه عذري شما را باز مي‌دارد از تقابل با بي‌عدالتي‌ها، سرمايه‌سوزي‌ها، ايجاد تشويش‌هاي مدام اين رسانه ملي در اذهان جامعه هنري و ادبي و سينمايي كشور؟! چه مصلحتي مانع مي‌شود تا اقدامي كارگشا يا لااقل هشداري عقده‌گشا از سوي تشكيلات شما نسبت به اين سازمان ديده شود؟ تا اندك باوري به برقراري عدالت – توسط آن قوه مسوول- در دل هنرمندان و نخبگان اين جامعه ايجاد شود؟

آن‌وقت براي رييس قوه مجريه كشورمان مي‌نوشتيم كه:
جناب آقاي روحاني، شما كه خود كمتر از ما، از جفاي اين رسانه انحصاري – در تخريب و تقويت‌هاي جانبدارانه‌اش- آسيب نديده‌ايد، چرا راهي براي ممانعت از گسترش ناحق حوزه اختيارات آن به ذهن‌تان نمي‌رسد تا لااقل اختيارات و حقوق قانوني وزارت ارشاد دولت خودتان، اين‌گونه توسط اين سازمانِ خودمدار، غصب يا پايمال نشود و اقدامات حمايتي آن در امر توليد و نمايش آثار ايراني، براي مخاطب ايراني عقيم نماند؟!

و براي رييس فعلي همين رسانه موسوم به رسانه ملي مي‌نوشتيم كه: به ميز بي‌وفاي‌تان خوب نگاه كنيد! از آن بپرسيد چه شد كه با مديراني بزرگ‌تر و تواناتر از شما وفا نكرد و تنها اجازه داد از هركدام‌شان، فقط قصه‌اي خلاصه، از خوبي يا خطا – جهت نفرين يا دعا- باقي بماند؟!آيا سوزاندن سرمايه‌هاي توليد، به ورشكستگي كشاندن سالن‌هاي سينما، حمايت‌ها و تحريم‌هاي گزينشي و بي‌ضابطه در حق پديدآورندگان آثار، تخريب وجهه سينما و سينماگران، عدم پذيرش يا نهايتا عقد قراردادهاي اجحافي و يكسويه جهت خريد يا تبليغ آثار سينمايي، مسدود كردن عامدانه راه تنفس سينماي ملي ايران با خودداري از اطلاع‌رساني صحيح و مشفقانه و به موقع در مورد توليدات و شرايط نمايش آنها، به قدر كافي كارنامه شما را در محضر خدا و تاريخ، انباشته از جفا به حق‌الناس نكرده كه همچنان به روش خود ادامه مي‌دهيد؟!

نگران نيستيد از اينكه بي‌اعتنايي شما به ورشكستگي سينماي ايران، مشمول اعتناي دقيق حضرت حق قرار گيرد و اين شراب ظلم، به خماري بامدادش نيرزد؟! جناب رييس! آيا مي‌دانيد در طول همه اين سال‌هاي متعلق به جمهوري اسلامي، هر فيلمي كه با طي آداب و تشريفات قانوني تحت نظارت وزارت ارشاد – به عنوان بالاترين مرجع تصميم‌گيري در مورد توليد و نمايش آثار سينمايي- وارد چرخه اكران شده، صاحبان مادي و معنوي آن، حكم يخ‌فروشاني را داشته‌اند كه زير آفتاب تموز، بساط زده باشند؟! و سازمان شما، مغرور و مشعوف از ذوب شدن اين سرمايه‌ها، ناجوانمردانه نگاهش را از آنان برگردانده تا نبيند و نفهمد و قدمي بر ندارد؛ مگر استثنائا براي آثاري كه صاحبانش زور بيشتري از زور شما در بازوي‌شان بوده؟!

سال‌هاست كه مشي و مرام سازمان شما، در بريدن شاخه‌اي كه خود نيز بر آن نشسته‌ايد خلاصه مي‌شود؛ از يك‌سو مخاطبان سينما و رسانه خود را – فوج فوج- به بازار بيگانه و ماهواره روانه كرده و مي‌كنيد و از سوي ديگر خود را مدعي بلامنازع صدور مجوز براي هر فرآيندي مي‌دانيد كه احتمال دارد با توليداتي جذاب‌تر از آنچه شما مي‌سازيد، نگاه مخاطبان را مجددا به سوي فرهنگ و آثار وطني بازگرداند و بازار كار ايجاد كند براي چندهزار عوامل كم‌كار و بيكار عرصه توليد كه برخلاف تصور عوام، عمدتا در سطوح كارگري قراردارند!

چرا فكر كرده‌ايد شبكه‌ نمايش خانگي، جز در صورت پيوستن به جغرافياي عريض و طويل و بي‌تناسب شما كه سرشار از استانداردهاي چندگانه است، نبايد حق ادامه حيات و فعاليت داشته باشند؟! سازمان شما اگر باغبان شايسته‌اي بود، باغچه خودش اين همه گل‌هاي پژمرده و درختان بي‌ثمر و علف‌هاي هرز نداشت و هر رغبتي را براي تماشا سركوب نمي‌كرد.  جناب رييس، آيا مي‌دانيد علاوه بر سينماگران مستقلي كه از عملكرد سازمان شما آسيب‌هاي جدي ديده‌اند، چه تعداد از تهيه‌كنندگاني كه براي خود شما سريال و فيلم ساخته‌اند نيز گرفتار بدحسابي‌هاي سازمان شما هستند؟ آيا مي‌دانيد چه مانده‌اي از رقم قرارداد تهيه‌كنندگان فيلم‌ها يا سريال‌هايي كه بيش از يكسال يا حتي چندسال از پخش آنها در شبكه‌هاي شما مي‌گذرد، هنوز تسويه نشده است؟!آيا مي‌دانيد در سامانه شما، به جاي ارقام واقعي كه عملا به عنوان علي‌الحساب و قسط به تهيه‌كننده پرداخت شده، كل رقم اعتباري مربوط به آن پروژه- آن‌هم در سال عقد قرارداد- به عنوان هزينه سازمان و درآمد تهيه‌كننده، منعكس مي‌شود و اين ارقام صوري و كاذب، مبناي تعيين ماليات براي تهيه‌كنندگان قرار مي‌گيرد؟!آيا مي‌دانيد، قيمت پيشنهادي سازمان شما براي خريد حق نمايش تلويزيوني فيلم‌هاي سينمايي، چند درصد از بودجه توليد آن فيلم، يا چند درصد از درآمد شما بابت پخش آگهي به پيوست همان فيلم است؟! و اضافه مي‌كرديم: جناب رييس! ما از گفتن و نوشتن اين حرف‌ها خسته و دلخسته‌ايم اما ظاهرا شما از شنيدن و خواندن و تظاهر به نشنيدن و نخواندن آنها، هنوز خسته نشده‌ايد.از آنجا كه ما اصحاب قبيله قصه‌ها و حكايت‌ها هستيم، اجازه دهيد اين نامه را با حكايتي كوتاه -كه نمي‌دانم لطيفه است يا شوخي، كنايه است يا حكمت- در مورد تلاش سازمان شما براي قبضه كردن مجوز توليدات نمايش خانگي به پايان برم.روزي پسر نوجوانم به من گفت مي‌خواهم هوشمندانه‌ترين و تلخ‌ترين حكايتي كه تاكنون شنيده‌ام را برايت تعريف كنم: «روزي كودكي فقير و گرسنه، پشت پنجره يك چلوكبابي، صورتش را به شيشه چسبانده و با دقت و حسرت مشغول تماشاي پدر و پسري شده بود كه با اشتها مشغول خوردن غذاي‌شان بودند. چيزي نگذشت كه پسرك اين سوي پنجره، با زدن ضربه‌هايي به شيشه، توجه پسرك داخل رستوران را به خود جلب كرد و وقتي مطمئن شد كه او نگاهش مي‌كند، با اشاره به بساط روي ميز گفت: پياز هم بخور!…پياز هم بخور!  جناب رييس، بدون هرگونه قضاوت درباره ريشه‌هاي گرسنگي بچه فقيرِ توي خيابان و سيري بچه داخل رستوران (كه هردو به يك اندازه معصومند و بي‌ارتباط با بحث ما)، اجازه دهيد به عنوان نظاره‌گران پشت شيشه تلويزيون‌ها، به پنجره بزنيم و از شما كه آن سوي شيشه در احوالات خود هستيد، درخواست كنيم كه لااقل از خوردن پياز صرف‌نظر كنيد؛ شايد اين بار تند باشد و از ترشحات آن اشك‌تان سرازير شود.  جناب رييس، شما را به خدا با اين كارنامه ناموفق از قدرت جذب مخاطب، اين بار منصرف شويد و همان‌گونه كه توليدكنندگان سينمايي را سال‌هاست به امان خدا رها كرده‌ايد، توليد‌كنندگان سريال‌هاي نمايش خانگي را هم به امانِ وزارت ارشاد رها كنيد.

 

فرشته طائرپور+عبدالعلی علی عسکری
فرشته طائرپور+عبدالعلی علی عسکری




این است عاقبت “تحریم” را تحریم کردن؟؟⇐یک عضو هیات انتخاب جشنواره، دولت را مفلوک خواند و یک عضو هیات داوران، مدعی نشناختن شورای سیاستگذاری جشنواره شد!

سینماروزان/حامد مظفری: سیکل اتفاقات عجیب و غریب حول جشنواره سی و هشتم فجر همچنان ادامه دارد و اگر تا قبل همه حواشی را به تحریم کنندگان نسبت میدادند حالا این افرادی از هسته مرکزی جشنواره اند که برایش حاشیه سازی میکنند.

محمود رضوی عضو هیات انتخاب فجر از جمله افرادی است که اظهاراتش در زیر سوال بردن مستقیم دولت حاشیه ساز شده است. رضوی نوشته است: بزرگترین خطر هشت سال یکبار حاکمیت ملی، دولتهایی بودند که در دو سال آخر خود، کار نمی‌کنند و با چانه می‌خواهند ادامه دهند، دولت تشریفات هم که مفلوک‌ترین دولت جمهوری اسلامی است و یک سال می‌شود مرده و صرفا حیات نباتی دارد. تقابل دولت بی‌کارنامه با حاکمیت فرار به جلو برای عدم پاسخگویی به مردم است!

فرشته طائرپور عضو هیات داوران دیگر فرد حاضر در هسته برگزاری فجر است که با انتشار نامه ای مطول به سیاستگذاران فجر حاشیه ساخته است.

طائرپور در نامه خود به سیاست‌گذاران فجر نوشته است: اعضای محترم شورای سیاست‌گذاری جشنواره فیلم فجر شما را به نام نمی‌شناسم؛ زیرا تاکنون نام‌تان در جایی اعلام نشده؛ یا شده و من نخوانده‌ام. حدس می‌زنم که تعدادی از شما مدیران موظف سینمایی باشید و تعدادی دیگر از سینماگران مورد وثوق همان مدیران سینمایی. امیدوارم انتخاب شما که از میان جمع سینماگران کشور برای این مسئولیت صورت گرفته، به استناد موفقیت‌های حرفه‌ای‌تان در ادوار مختلف این جشنواره و سایر جشنواره‌های ملی و جهانی، سوابق داوری‌تان در مجامع سینمایی و هنری، و شناخت‌تان نسبت به موقعیت سینما در نسبت با مسائل روز و حاد جامعه باشد؛ چون روی صحبتم بیشتر با شماست. من به عنوان یک تهیه‌کننده، یک فعال صنفی و یک عضو از تشکل‌ها و داوری‌های مختلف سینمایی، هنوز نمی‌دانم که شورای شما چه آیین‌نامه و ضوابطی برای انتخاب داوران، انتخاب چهره‌هایی برای بزرگداشت، اتخاذ روش‌های سنجیده برای مدیریت تبلیغات و حواشی هر دوره از جشنواره فیلم فجر (این تنها رویداد سینمایی که قرار است با بودجه دولت اما مدیریتی سینمایی و صنفی برگزار شود) دارد؛ و بعید می‌دانم تعداد قابل اعتنایی از همکاران من نیز چنین سوال بی‌جوابی به ذهنشان نرسیده باشد. هر که هستید امیدوارم صاحب تشخیص حساسیت‌های مرسوم و مقطعی جامعه نسبت به هر دوره از جشنواره‌ای که برگزار می‌شود، باشید. برایتان مهم باشد که این جشنواره در کدام حال و احوال جامعه برگزار می‌شود. سینماگران همدل با حال عمومی جامعه، چه توقعی از شما و کارهایتان دارند. آیا اینکه در سالی به سر می‌بریم که جماعتی از ترور سردار سلیمانی، جماعتی از سانحه سقوط هواپیما و جماعت بزرگ‌تری از هر دوی این حوادث خشمگین و غمگین هستند، در تصمیمات شما و اتخاذ روشی متناسب جهت رعایت این وضعیت، تاثیری داشته است؟! آیا اینکه سیمرغ شما امسال باید با بال‌های سوخته، یا در آسمانی آتش‌گرفته، اوج بگیرد از ذهن‌تان عبور کرده است؟! آیا حواستان بوده که پوستر امسال جشنواره شما، نباید تفاوتی با دوره‌های قبل نداشته باشد و نمادی از این احوالات در آن دیده نشود؟ آیا حواس‌تان بوده برای انتخاب داوری که قرار است فضیلتِ سعه صدر را در شما بیان کند- نه به سوابق قدیم او- بلکه به اظهارنظرهای اخیرش درباره سینمای ایران و بازیگران سینمای ایران مراجعه کنید و از وی بخواهید که ابتدا به خاطر سخنان ناروایی که در رادیوی رسمی ایران گفته و جریانی را برای تحریک جامعه به تحقیر تولیدات و چهره‌های محبوب سینمای ایران به راه انداخته، عذرخواهی کند؟ (بحث مقایسه او با سایر هنرمندانی که سال‌هاست در انتظار چنین سعه صدری هستند بماند برای مجالی دیگر). آیا برای توجیه این واقعیت که جشنواره فیلم فجر، صرفاً یک مسابقه سینمایی جهت معرفی تولیدات صنعت سینماست و برخلاف نامش، عمدتاً معنایی از جشن نداشته و ندارد (به خصوص امسال)، مطلبی را منتشر کرده‌اید؟‌امثال من، با اعتقاد و تعهد به حراست از جام بلورین «سینما» و عبور دادن آن از میدان مین‌های آماده انفجار با فیلم‌هایمان، حیثیت‌های فردی‌مان، تعارض‌های منطقی‌مان، زلف به زلف بقای این جشنواره گره می‌زنیم و از خودی و بیگانه سخنان روا و ناروا می‌شنویم، تا «سینما» بماند و تولید و نمایش و جشنواره‌اش بمانند و چهره‌هایش محترم شمرده شوند… امثال من به احترام همان مردمان نجیبی که یک‌شبه بلیت‌های این جشنواره را پیش‌خرید می‌کنند، در برگزاری این آیین حرفه‌مان که سیاست‌گذاری‌اش دست شماست مشارکت می کنیم…امثال من به احترام همان فیلمسازانی که امیدوارانه به میدان این مسابقه سینمایی قدم می‌گذارند و مانند ورزشکارانی که با انجام مسابقات، نقش اجتماعی خود را در پاسخ به دلخوشی‌های کوچک هم‌وطنان‌شان خلاصه می‌کنند، داوری جشنواره‌ای را که شما در اتاق فکرش نشسته‌اید می پذیریم.و خدا کند که شما از دانایان سینمای ایران باشید و بلد باشید که چگونه بر دل‌های زخمی آنانی که جشنواره را تحریم کرده‌اند مرهم بگذارید. خدا کند شما به معنای واقعی سیاست‌گذار فرهنگی باشید و مهارت هویت بخشی به این دوره از جشنواره فیلم فجر را داشته باشید.هر که هستید کار امسال‌تان سخت است؛ خدا کند مردانِ کار سخت باشید.

محمود رضوی که عملکردش به عنوان عضو هیات انتخاب فجر به شدت محل مناقشه است از فلاکت دولت می‌گوید ولی نمی‌گوید چرا به‌عنوان متصدی انتخاب فیلم در جشنواره این دولت به کار مشغول شد؟ اگر این دولت مفلوک است چرا رضوی در شورای صنفی نمایش این دولت مشغول به کار بوده؟؟اگر این دولت مفلوک است چرا از بنیاد فارابی سازمان سینمایی این دولت حمایتهای هنگفت میلیاردی گرفته است؟؟؟ چه کسی مفلوک‌تر است؟ دولت یا او که در یک دولت به‌زعم خودش مفلوک، تصدی‌گری هیات انتخاب جشنواره‌ای کاملا دولتی را می‌پذیرد؟؟

فرشته طائرپور عضو هیات داوران فجر مدعی نشناختن سیاستگذاران فجر شده؟؟ طائرپور چطور سیاستگذاران فجر را نمیشناسد؟ مگر حسن خجسته از اعضای سیاستگذار فجر امسال، دو سال پیش با ایشان در هیات داوران فجر نبود؟ اصلا اگر طائرپور واقعا سیاستگذاران فجر را بلحاظ فکری نمی‌شناسد چرا داوری را می‌پذیرد؟

از آن طرف طائرپور با طعنه به سعید راد حمله میکند که چرا داور فجرش کرده‌اند؟ این حمله از چه بابت است؟ به خاطر ایفای نقش سعید راد در فیلم “گیرنده” از محصولات دولت دوم احمدی‌نژاد؟ یا به‌خاطر ممنوعیت فعالیت سعید راد در دوران مدیریت سینمایی محمد بهشتی شوهرخواهر ایشان؟؟ یا شاید هم به‌خاطر عدم تعلق راد به دارودسته بالایی خانه سینما؟؟

جالب است که طائرپور حتی در نقد جشنواره از این نمی‌گوید که این چه جشنواره‌ایست که جریان اصلی سینمای کنشگر را بیرون می‌گذارد و جشنواره را پر می‌کند از دوقطبی ارگانی-هنروتجربه ؟؟  طائرپور نمی‌گوید چرا داوران این جشنواره، افراد تکراری یک حلقه‌ منسوب به بالادست خانه سینمایند که بعضا از اتاق پایین دفتر جشنواره(!!) به اتاق بالا آمده‌اند و بجایش به سعید راد بخاطر زیر سوال بردن سینمای تجاری طعنه میزند؟ چرا طائرپور درکنار سعید راد بر فریدون جیرانی(دیگر داور امسال) خرده نمی‌گیرد که زمانی مسعود فراستی را وارد “هفت” کرد که همچنان آرایش درباره بخش اعظم تولیدات سینما، اسباب ناراحتی اصحاب سینماست؟

یعنی طائرپور نمی‌داند که چرا امسال به‌جای هفت نفر، نه نفر را به هیات داوران آورده‌اند؟؟ و جز این است که خواسته‌اند نزول کیفیت را با افزایش کمیت پوشش دهند؟؟ پس چرا طائرپور در این باره چیزی نمی‌گوید؟

هم این عضو هیات داوران و هم آن عضو هیات انتخاب، آگاه تر از آن هستند که نادانسته مدعی نشناختن هیات داوران و مفلوک بودن دولت برگزارکننده فجر شوند پس چرا گرفتار پارادوکس رفتار و گفتار شده اند؟

به خاطر آن که بتوانند نپیوستن به تحریم کنندگان شاخصی همچون تهمینه میلانی یا علی مصفا و مصطفی خرقه پوش و رضا درمیشیان و محمدعلی سجادی و فریدون شهبازیان و بسیاری دیگر را توجیه کنند؟؟؟ و لابد بعدها به خاطر همکاری در برگزاری جشنواره تحریم شده، نواخته نشوند؟؟




صاحبان فیلمهای ارگانی خوشحال باشند⇐معرفی داوران فیلم اولیهای فجر با حضور سازندگان فیلمهای ارگانی+داداش یک مدیر حاضر در صحنه+عیال مدیرعامل خانه سینما

سینماروزان: هیات داوران بخش فیلم اولیهای فجر معرفی شدند آن هم با حضور حداقلی سینماگران مستقل.

مهدی جعفری و هادی مقدم‌دوست که فیلمهای ارگانی “۲۳نفر” و “هیهات” را با حمایت اوج ساخته اند، از جمله داوران بخش فیلم اولیها هستند.

مصطفی رزاق‌کریمی داداش مرتضی رزاق‌کریمی قائم‌‌مقام مرکز گسترش که از جمله مدیران حاضر در صحنه است و حضور پررنگی در محافل مختلف سینمایی دارد(!) و فرشته طائرپور همسر مدیرعامل چندشغله خانه سینما از دیگر اعضای هیات داوران فیلم اولیها هستند.

روح‌الله حجازی فیلمسازی با آثاری شکست‌خورده درگیشه و ازجمله “مرگ ماهی” دیگر داور فیلم اولیهاست.

این پنج نفر علاوه بر فیلم اولیها، آثار مستند و کوتاه فجر را هم داوری خواهند کرد و با توجه به چینش هیات داوران، از همین حالا میتوان موفقیت ارگانیها را در این بخش پیش‌بینی کرد.




درمیشیان، تهیه کننده موزیکال(؟) مهرجویی شد+صدور پروانه برای تهیه کننده شکست خورده اوج+همسر مدیرعامل ابوالمشاغل با ادای دین به کرم پور(؟!) پروانه گرفت!

سینماروزان: شورای صدور پروانه ساخت در جلسه اخیر با سه فیلمنامه موافقت کرد.

به گزارش سینماروزان رضا درمیشیان که زمانی دستیار داریوش مهرجویی بود برای “لامینور” که تداعی کننده یک موزیکال است به کارگردانی مهرجویی و تهیه کنندگی خودش پروانه گرفته!!

جلیل شعبانی تهیه کننده پروژه ارگانی شکست خورده “سوءتفاهم” پروانه ساخت “کیک زرد” را گرفته به کارگردانی علی شاه حاتمی.

فرشته طائرپور همسر مدیرعامل خانه سینما هم پروانه “سیم آخر” را گرفته که نامش یادآور فیلم “تهران سیم آخر”مهدی کرم پور است!!

فهرست کامل فیلمنامه های پروانه ساخت گرفته بشرح زیر است:

–“سیم آخر” به تهیه‌کنندگی فرشته طائرپور ، کارگردانی غلامرضا یارخلجی و نویسندگی سامان زرهونه

— “کیک زرد” به تهیه‌کنندگی جلیل شعبانی،کارگردانی علی شاه حاتمی و نویسندگی مصطفی زندی

— “لامینور” به تهیه‌کنندگی رضا درمیشیان ، کارگردانی داریوش مهرجویی و نویسندگی مشترک داریوش مهرجویی و وحیده محمدی فر




پرسش رسانه‌های مستقل از محمدمهدی حیدریان⇐چه کسی مجوز پخش تیزرهای فیلم کم‌فروش «خاله قورباغه» از GEM را صادر کرده؟/آیا پخش تیزرهای این فیلم با هماهنگی مدیران سینما بوده؟/چون تهیه‌کننده «خاله قورباغه» همسر مدیرعامل ابوالمشاغلش است مجوز تبلیغ از GEM را دریافت کرده؟

سینماروزان: مدتهاست که هیچ کدام از تهیه کنندگان سینمای ایران جرأت این را ندارند که برای پخش تیزرهای آثارشان با شبکه های ماهواره ای وارد مذاکره شوند چون علاوه بر تعهد سفت و سختی که رسانه ملی به هنگام قرارداد پخش تیزر مبنی بر عدم ارسال تیزر برای شبکه های ماهواره ای از آنها میگیرد به هنگام صدور پروانه نمایش فیلمها، معاونت نظارت هم اکران فیلم را منوط به عدم پخش تیزر از شبکه های ماهواره ای میکند.

علیرغم این بگیر و ببند چند روزیست که تیزرهای فیلم «خاله قورباغه» که در تولید هم تسهیلات ویژه فارابی را داشته از شبکه «جم جونیور» در حال پخش است و همین مسأله با واکنش رسانه‌های مستقل مواجه شده که در این باره طرح سوال کرده اند.

رسانه «سینماایده‌آل» با اشاره به این ماجرا نوشت: در حالی که مدتی قبل تبلیغات فیلم های سینمایی در شبکه جم ممنوع شد و حتی چند فیلم سینمایی بخاطر تبلیغ در این شبکه در آستانه توقیف قرار گرفتند، فیلم سینمایی «خاله قورباغه» این روزها در حال انجام تبلیغات پرتعداد در شبکه «جم جونیور» است. اینکه فرشته طائرپور توانسته مجوز تبلیغ در این شبکه را به واسطه همسرش که مدیرعامل خانه سینماست بگیرد یا اینکه این دو در حال انجام تخلفی آشکار هستند هنوز مشخص نیست؟؟؟ لازم به ذکر است براساس تعهدی که سازندگان فیلم ها امضاء میکنند اگر فیلمی به شبکه جم آگهی دهد اکرانش از سوی وزارت ارشاد متوقف می‌شود! آیا این قانون شامل خانم طائرپور همسر منوچهر شاهسواری هم خواهد شد؟

رسانه «سینمای حرفه‌ای» با اشاره به تناقض صورت گرفته در جریان پخش تیزرهای «خاله قورباغه» از جم نوشت: عدم استقبال از «خاله قورباغه» باعث شده در روزهای گذشته و در اقدامی غیرقانونی شبکه «جم» حجم بالایی از تیزرهای فیلم را پخش کند! آیا حیدریان جلوی این تخلف می ایستد یا این تخلف با هماهنگی او انجام شده؟؟

دیگر رسانه ای که به این ماجرا پرداخته «سینما24» است. این رسانه با تأکید بر ممنوعیت ارشاد درباره پخش تیزر از شبکه‌های ماهواره‌ای نگاشت:  بر روی پروانه نمایش ارشاد صریحا آمده پخش تیزر از شبکه‌های ماهواره‌ای ممنوع است اما تیزرهای «خاله قورباغه» در حال پخش از «جم جونیور» است. چرا؟ چون فرشته طائرپور تهیه‌کننده‌اش، همسر مدیرعامل15شغله خانه سینماست؟

تبلیغات «خاله قورباغه» در «جم جونیور»
تبلیغات «خاله قورباغه» در «جم جونیور»



واکنش ۳ رسانه مختلف به ادعاهای تهیه‌کننده «خاله قورباغه»⇐وقتی کارگردان‌تان مهمان ویژه «خندوانه» است و «آیفیلم» هم رپورتاژ ویژه برای فیلمتان می‌رود، ژست اپوزیسیون گرفتن دربرابر صداوسیما، تحمیق مخاطب نیست!؟؟/چگونه می‌توانید داور جشنواره‌ها و شوراهای مختلف دولتی باشید و تسهیلات نیم میلیاردی فارابی را بگیرید و باز بگویید مستقل هستید؟

سینماروزان: فرشته طائرپور خواهرزن محمد بهشتی معمار سینمای گلخانه ای که با حمایت او وارد سینما شد و همچنان در سینما حضور دارد فیلمی کودک به نام «خاله قورباغه» را در مقام تهیه کننده روی پرده فرستاده است؛ فیلمی که به دلایل مختلف و از همه مهمتر دهه شصتی بودن بیش از حد ساختار و ماجراهایش نتوانسته چنان که باید مورد توجه مخاطبان قرار گیرد.

شاید همین عدم اقبال به «خاله قورباغه»-که فهرست رسمی فارابی حکایت از تسهیلات بیش از نیم میلیاردی آن داشت- بوده که باعث شده فرشته طائرپور نامه ای به رییس صداوسیما نوشته و از عدم توجه به این فیلم توسط رسانه ملی انتقاد کند.

فارغ از آن که رسانه ملی تأثیرگذاری دو دهه قبل را در شکل دهی به جریان حول محصولات سینمایی ندارد، این انتقادات طائرپور را کنار رپورتاژی که «آیفیلم» برای «خاله قورباغه» رفته و همچنین حضور افشین هاشمی کارگردان آن در «خندوانه» که بگذاریم تناقضی شکل میگیرد که اسباب واکنش چند رسانه مختلف شده است.

رسانه مستقل «انلی سینما» با کنار هم قرار دادن رپورتاژ «آیفیلم» برای «خاله قورباغه» و ادعاهای طائرپور نوشت: در حالی که شبکه «آی‌فیلم» یک رپورتاژ ویژه را برای فیلم کم فروش «خاله قورباغه» تولید و پخش کرده، تهیه‌کننده این فیلم مدعی شده حتی یک تیزر چندثانیه‌ای از فیلم هم روی آنتن نرفته!! النجات فی الکذب؟؟؟

رسانه «امپایرمدیا» هم با اشاره به حضور افشین هاشمی کارگردان «خاله قورباغه» در برنامه «خندوانه» آن هم درست در ابتدای اکران این فیلم نوشت: سرکار خانم طائرپور! وقتی کارگردان‌تان مهمان ویژه «خندوانه» است و «آیفیلم» هم رپورتاژ ویژه برای فیلمتان می‌رود، ژست اپوزیسیون گرفتن دربرابر صداوسیما، تحمیق مخاطب نیست!؟؟

روزنامه «فرهیختگان» در گزارشی بلند با اشاره به این ماجرا آورده است: فرشته طائرپور تهیه‌کننده فیلم سینمایی «خاله قورباغه» است ولی تهیه‌کنندگی، تنها بخش کوچکی از مجموعه فعالیت‌های سینمایی تهیه‌کننده پرنفوذ در دستگاه‌های فرهنگی کشور است. طائرپور یکی از تهیه‌کنندگان قدیمی سینمای ایران است که در سازمان سینمایی نفوذ زیادی دارد و نامش در شوراهای گوناگون این سازمان دیده می‌شود. از داوری سی‌وششمین جشنواره فیلم فجر گرفته تا شورای سیاستگذاری و راهبردی سینمای کودک‌ونوجوان. همچنین همکاری با کانون پرورش فکری کودکا‌ن‌ونوجوانان و گروه کودک‌ونوجوان سیما و مدیریت خانه ادبیات و هنر کودکان‌ونوجوانان ازجمله دیگر فعالیت‌های طائرپور است. او بیش از 10 فیلم سینمایی و حدود 20 هزار دقیقه آثار ویدئویی در خانه ادبیات ‌و هنر کودکان‌ونوجوانان تهیه کرده است و از اواخر دهه 70 به‌عنوان رئیس هیات‌مدیره خانه سینما نیز انتخاب شده است. به قول خودش یکی از سه میهمان سینمایی دعوت شده به میهمانی جنجالی رئیس‌جمهور، حسن روحانی در کاخ سعدآباد بود که روایت‌های متفاوتی از این جشن را در رسانه‌ها منعکس کرد. بعد از این مقدمه از مجموعه ضریب نفوذ خانم طائرپور، برگردیم به همان «خاله قورباغه» که کمتر از یک هفته اکران آن شروع شده است. فرشته طائرپور، این فیلم را با تسهیلات 550 میلیون تومانی سازمان دولتی فارابی و برخی حمایت‌های دیگر که از آنها به‌عنوان «وام سینمایی با بهره» یاد می‌کند، ساخته است ولی در تازه‌ترین ژست تبلیغاتی مستقل فیلم که خودش و افشین هاشمی کارگردانی این کار را برعهده گرفتند، نامه‌ای سرگشاده به علی عسگری، رئیس سازمان صداوسیما نوشته و نسبت به عدم پخش تیزر تبلیغاتی «خاله قورباغه» در صداوسیما اعتراض کرده است. در بخش‌هایی از این نامه آورده است: «خلاصه مطلب اینکه، ما یک فیلم خوب ایرانی برای کودکان ایرانی ساخته‌ایم، هیچ امکان تبلیغی هم جز رسانه شما نداریم(مگر رسانه‌های خارج از کشور که گاهی بدون قرارداد یا دریافت وجهی، فیلم‌های مارا رأسا تبلیغ می‌کنند و بسیار هم تاثیرگذار هستند)، اگر باور دارید که برای تفریح و رضایت کودکان ایرانی باید قدمی برداشت و برای دو ساعت هم که شده آنها را از شنیدن بحث‌های تکراری سیاسی و اقتصادی نجات داد و از دلهره‌هایشان کاست و بر نشاط‌شان افزود، همان رفتاری را با فیلم ما بکنید که با فیلم‌های «به وقت شام» و «فیلشاه» در نوروز امسال کردید.»

البته در بخش‌های دیگری از این نامه سرگشاده، خانم دبیر شورای سیاستگذاری و راهبردی سینمای کودک‌ونوجوان، با طعنه و کنایه به پخش تیزرهای انیمیشن سینمایی «فیلشاه» در تلویزیون و در اختیار دادن اکران نوروزی به این فیلم مدعی شده است که سازمان‌های مختلف از انیمیشن «فیلشاه» حمایت کرده‌اند و ما هیچ حمایتگری نداریم. پخش تیزر تبلیغاتی «خاله قورباغه» در تلویزیون چند روزی به تعویق افتاده است و احتمالا در روزهای آتی، قالب‌های دیگری برای تبلیغ این فیلم در تلویزیون انتخاب می‌شود که البته این مدل به تعویق انداختن‌های پخش تیزر تبلیغاتی هم خودش حدیث مفصلی دارد که هربار باعث این مدل مظلوم‌نمایی‌ها در فضای تبلیغاتی سینمایی می‌شود؛ اما اینکه خانم تهیه‌کننده که داعیه حمایت از سینمای کودک دارد، این‌چنین به انیمیشن سینمایی «فیلشاه» بی‌رحمانه می‌تازد و در بخش دیگری از نامه‌اش ناراحتی‌اش را از اکران نوروزی «فیلشاه» ابراز می‌کند، نکته دیگری است که احتمالا به نگاه‌های قبیله‌ای و سیاسی فضای سینما باز می‌گردد و البته مغفول ماجرا اینکه تهیه‌کننده «خاله قورباغه» در حالی دست به قلم شده و نسبت به استفاده رانتی در تبلیغات تلویزیون معترض است که تنها چند روز بعد از شروع اکران «خاله قورباغه»، افشین هاشمی، کارگردان این فیلم کودک، در برنامه «خندوانه» به‌عنوان پربیننده‌ترین برنامه صداوسیما حضور داشت و همچنین شبکه آی‌فیلم به‌عنوان یکی از پربیننده‌ترین شبکه‌های صداوسیما با سه تن از عوامل فیلم «خاله قورباغه» گفت‌وگو کرد.

این شکل تبلیغات و نامه‌نگاری‌ها، اتفاق غیرمرسومی در فضای تبلیغاتی سینما نیست ولی اینکه شخصی با نهایت نفوذ در دستگاه‌های فرهنگی، خودش را محروم از مواهب دولتی و تلویزیون می‌داند، مساله را عجیب، متناقض و البته غیرواقعی می‌کند. البته پیش از این هم تناقض آشکار طائرپور در حمایت از سینمای کودک در جشنواره فیلم فجر مشهود بود. طائرپور سال گذشته که در جمع هیات داوران سی‌وششمین جشنواره فیلم فجر بود، به اذعان رسول صدرعاملی، دیگر داور این جشنواره، انیمیشن «فیلشاه» را اصلا در داوری‌ها لحاظ نکردند و به اذعان منتقدان و اهالی رسانه مورد کم‌لطفی قرار دادند. اما این بار که آب سر بالا رفته است، تهیهکننده «خاله قورباغه» که تاکنون خبری از او به‌عنوان یکی از اعضای شورای سیاستگذاری و راهبردی سینمای کودک‌ونوجوان برای حمایت از اکران‌ حتی یکی از فیلم‌های کودک‌ونوجوان در رسانه‌ها بازتاب پیدا نکرده است؛ خواهان حمایت تمام‌قد همه ارگان‌ها از سینمای کودک و فیلمی است که تهیه‌کنندگی‌اش را خودش به عهده دارد و با بودجه‌های دولتی آن را ساخته است. البته این شکل از اعتراضات و نامه سرگشاده نوشتن‌ها با بررسی پیشینه تاریخی سینمای ایران، به بار می‌نشیند و پایان شیرینی برای یکی از تهیه‌کنندگان پرنفوذ سینمای ایران خواهد داشت؟؟؟




تناقض درجه اول⇐ فرشته طائرپور(پارسال): «خاله قورباغه» را به جشنواره کودک نمیدهم چون به جشنواره نمی‌رسد/فرشته طائرپور(امسال): «خاله قورباغه» را به جشنواره کودک نمیدهم چون بخش عروسکی ندارد!! ⇔/پرسش اول: حدس بزنید توجیه سال آینده فرشته طائرپور را درباره عدم حضور در جشنواره کودک؟/پرسش دوم: کارگردانی که فیلمش را به جشنواره کودک نمی‌دهد چرا سال قبل در هیأت داوران همین جشنواره حاضر بود؟

سینماروزان: اگر تا پیش از این نیش و کنایه فیلمسازانی که محصولاتشان با دلیل و بی دلیل دچار مشکل ممیزی یا عدم حمایت میشد را نسبت به رویدادهای سینمایی بخش دولتی می دیدیم حالا آنها که در صف اول حمایتهای دولتی هستند هم با ادبیات از بالا از حضور در محافل راه اندازی شده توسط بخش دولتی سینما سرباز میزنند.

گاهی هم پیش می آید این ادبیات از بالا دچار تناقض هم بشود؛ مانند اتفاقی که برای فرشته طائرپور همسر مدیرعامل کثیرالشغل خانه سینما روی داده است.

به گزارش سینماروزان یادمان نمیرود که فرشته طائرپور تهیه کننده فیلمی عروسکی به نام «خاله قورباغه» که اتفاقا نیم میلیارد حمایت فارابی را برای فیلمش داشته، سال قبل در چرایی عدم ارائه فیلمش به جشنواره کودک گفته بود:  فیلم آماده نمی‌شود؛ البته اگر آماده هم می‌شد یقینا برای شرکت دادن آن در جشنواره و رقابت با سایر فیلم‌هایی که با حمایت فارابی و شورای سیاستگزاری و راهبری سینمای کودک و نوجوان ساخته شده و در جشنواره شرکت می‌کنند، تردید می‌کردم. (اینجا را بخوانید)

طائرپور یک سال بعد از آن اظهارنظر، اخیرا مجددا از بی‌علاقگی برای حضور فیلمش در جشنواره کودک گفته و در توجیه آن به «ایسنا» بیان داشت: برای جشنواره فیلمهای کودک و نوجوان، ارزش زیادی قائل هستم اما متأسفانه در فراخوان این دوره از جشنواره متوجه شدم که فقط دو نوع سینمای کودک در آن به رسمیت شناخته شده: زنده و انیمیشن. در نتیجه احساس می کنم حالا که برگزارکنندگان سهمی شایسته برای سینمای عروسکی قائل نشده‌اند، دلیلی برای شرکت دادن «خاله قورباغه» در این جشنواره وجود ندارد.

اینکه طائرپور سال قبل با وجود حمایت فارابی حسابش را از دیگر فیلمهایی که با حمایت فارابی تولید شده بودند جدا کرده و فیلمش را به جشنواره کودک نداده بود ولی در عین حال داوری در جشنواره کودک پارسال را قبول کرده بود به کنار!

اینکه امسال بی‌خبر از قرارگیری زیرگونه عروسکی در ژانر انیمیشن توجیهی تازه برای عدم حضور در جشنواره کودک داده هم به کنار؛

اما اینکه او در فاصله یک سال دو دلیل متفاوت را درباره عدم حضور در جشنواره کودک ارائه میکند واقعا جای تعجب دارد!

با این اوصاف اگر «خاله قورباغه» تا سال آینده و دوره بعدی جشنواره کودک هم مجالی برای اکران نیابد چه توجیه تازه ای درباره علت ندادن فیلم به جشنواره کودک بیان خواهد شد؟




چربش منفعت شخصی بر حمّیت صنفی؟؟⇐انتقاد فرشته طائرپور از چینش اکران نوروزی به‌خاطر حذف «خاله قورباغه» از اکران!⇔سینماروزان: خانم طائرپور! ای کاش خود یا شوی‌تان در هنگامه فیلمسوزی نیمه دوم سال هم همین قدر حساسیت نشان می‌دادید تا انتقادات اخیرتان به خودخواهی تعبیر نشود

سینماروزان: در شش ماهه دوم امسال چنان اوضاع آشفته ای بر اکران حاکم بود که موجبات انتقاد بسیاری از سینماگران در رده‌های مختلف را به عملکرد شورای صنفی نمایش رقم زد.

به گزارش سینماروزان باز کردن ورودی اکران در نیمه دوم سال و روی پره فرستادن انبوهی از فیلمها و عدم توزیع عادلانه سالن میان فیلمها عامل اصلی این انتقادات بود؛ انتقاداتی که باید از سوی روسای صنف سینما حمایت می شد اما دریغ از یک واکنش از سوی روسای صنف نسبت به این آشفته بازار.

نه مدیرعامل 12شغله خانه سینما و نه هیچ یک از اعضای هیأت مدیره کمترین همراهی با سینماگران معترض به اوضاع اکران انجام ندادند ولی جالب است که حالا و بعد از مشخص شدن فهرست اکران نوروزی، فرشته طائرپور همسر مدیرعامل خانه سینما که در بسیاری از محافل سینمایی به عنوان نماینده صنف حاضر است معترض شده به اوضاع اکران!

بهانه اصلی اعتراض طائرپور که خواهر همسر محمد بهشتی مدیر دهه شصتی سینما و معمار سینمای گلخانه ایست هم نه حمایت از صنف که عدم قرارگیری فیلم اخیرشان «خاله قورباغه» در فهرست اکران نوروزی است؛

فرشته طائرپور در یادداشتی که بیش از 400 کلمه خرجش شده به نوبه خود طعنه های مختلفی را زده به امکانات ویژه نهادها و ارگانهای خاص در اکران اما نگفته چرا در شش ماه اخیر و بعد از انتقادات همکارانش به این ویژه خواریها کمترین واکنشی که نشان‌دهنده حمیت صنفی باشد از وی یا شویشان به چشم نخورد.

متن یادداشت طائرپور را با این توضیح بخوانید که ای کاش در آینده نزدیک دفاع از همکاران صنفی به اندازه یک دهم منفعت شخصی در میان حلقه های بالادستی صنف سینما اهمیت یابد:

یا حفیظ و یا امین

چهل مویز و یک قلندر

به زودی همه می بینیم که سرانجام از میان شانزده فیلم داوطلب اکران نوروزی، کدام فیلم ها –با تناسب و بی تناسب- به این موقعیت دست پیدا خواهند کرد،

به زودی همه می بینیم که هر فیلم، چه تعداد سینما در تهران و شهرستان ها در اختیار خواهد داشت،

به زودی همه می بینیم که کدام فیلم یا فیلم ها، با تکیه بر حمایت های بالادستی، علاوه بر سالن های سر گروه و گروهی که پخش کننده برایش فراهم می کند از امکانات ویژه، گسترده و تعیین کننده حوزه هنری (سازمان تبلیغات اسلامی) نیز برخوردار خواهند شد،

به زودی همه می بینیم که چرا سایر فیلم های داوطلب، از حضور در این میدان رقابت نابرابر کنار کشیدند و به اکران محدود و کم سالن آنهم در چند سئانس متغیر تن ندادند،

به زودی همه می بینیم که تبلیغات چشمگیر میدانی سطح شهر، از عرشه پل های هوایی گرفته و تا بیل بوردهای کوچک و بزرگ –بخصوص متعلق به ارگان های دولتی- در اختیار کدام فیلم یا فیلم ها قرار خواهند گرفت،

به زودی همه می بینیم که سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، چگونه با سخاوتی بی سابقه، مکرر و مکفی، به پخش آنونس ها و تیزرها و زیرنویس های تبلیغی کدام فیلم یا فیلم ها، آنهم در بهترین ساعات و لابلای پر بیننده ترین برنامه های خود خواهد پرداخت،

به زودی همه می بینیم برای کدام فیلم یا فیلم ها، امواج گسترده پیامک های مخابراتی جهت تایید و تبلیغ به راه خواهد افتاد،

…به زودی همه می فهمیم که اکران نوروز 97، مانند اغلب سال های رفته حکایت “یک مویز و چهل قلندر” خواهد بود، یا قرارست با کاربرد ضرب المثل “چهل مویز و یک قلندر” هم آشنا شویم.

این تلنگر، بی شک مشکل اکران فیلم “خاله قورباغه” را که از مدتها پیش خود را برای شاد کردن بچه ها در ایام عید آماده کرده بود حل نمی کند…اما ایکاش به صاحبان سالن های دولتی و مصادره ای، صدا و سیما و دست اندرکاران جریان های تبلیغاتی، معرفت و انصاف بیشتری بدهد تا صرفا در اختیار یکی و نصفی فیلم نباشند و برای همه فیلم های اکران نوروزی نقشی حامیانه ایفا کنند.

فیلم “خاله قورباغه” منهم به یاری خدا بماند برای وقتی که ایام، ایام عزا و عبادت و امتحانات و… نباشد و فیلمسازان ویژه یک دل سیر از اکران بهره برده باشند… و یا شاید هم وقتی که بالاخره یک گروه سینمایی برای فیلم های کودک –به رسم دهه شصت- تشکیل شده باشد با سهمی اندک و غیرقابل انتقال به فیلم های بزرگسالان؛ ولو خیلی فاخر.

من این حروف چنان نوشتم که غیر ندانست، تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی.




معرفی هیأت داوران جشنواره سی و ششم فجر⇐عیال مدیرعامل ۱۲شغله خانه سینما+شریک فیلمیران+کارگردان «مارمولک»+۱منتقد بازنشسته+۱بازیگر+۱فیلمبردار+۱مدیر

سینماروزان: با حکم ابراهیم داروغه‌زاده دبیر سی و ششمین جشنواره فیلم فجر اعضای هیأت داوران این جشنواره مشخص شدند.

بهرام بدخشانی،  کمال تبریزی، حسن خجسته، خسرو دهقان، رسول صدرعاملی، فرشته طائرپور و محمدرضا فروتن به عنوان اعضای هیأت داوران مسابقه سینمای ایران در این دوره جشنواره معرفی شدند.

در میان اعضای هیأت داوران فرشته طائرپور همسر منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما که اخیرا فهرست مسئولیتهایش به 12 مورد رسید(اینجا را بخوانید) به چشم میخورد که پیشتر هم رسانه ها از حضور وی در هیأت داوران خبر داده بودند؛ گویا در این ملک هیچ محفل سینمایی بدون ایشان و همسرش امکان برگزاری ندارد!!؟

بهرام بدخشانی فیلمبردار باسابقه، کمال تبریزی کارگردان «مارمولک»، رسول صدرعاملی کارگردان شریک موسسه فیلمیران و محمدرضا فروتن بازیگر، سینماگران حاضر در هیأت داوران هستند. خسرو دهقان از منتقدان بازنشسته در کنار حسن خجسته از مدیران فرهنگی سالیان گذشته و حال، دیگر اعضای هیأت داوران هستند.

 




اظهارات تهیه‌کننده مستند انتخاباتی جهانگیری⇐مدیریت سینمایی روزگار احمدی‌نژاد فقط اصلاحیه‌ای کوچک به فیلمی با مضمون ترنس‌ها وارد کرد!!/اگر الان می‌خواستیم برای چنین فیلمی مجوز بگیریم یقینا دچار ممیزی‌های بیشتری می‌شدیم

سینماروزان: هرچند یک دوره چهارساله از رییس جمهوری حسن روحانی گذشته و او وارد دوره دوم ریاست جمهوری خود شده اما همچنان حرف و حدیث درباره محمود احمدی نژاد رییس جمهور دولتهای نهم و دهم است که از سیاست تا فرهنگ جریان دارد.

به گزارش سینماروزان به تازگی نشست نقد و بررسی فیلم «آینه های روبرو» از محصولات سینمایی روزگار احمدی نژاد، در خانه هنرمندان برگزار شد و جالب اظهارات فرشته طائرپور تهیه کننده این فیلم درباره همراهی مدیریت سینمایی دولت دهم با این فیلم ملتهب بود.

«آینه های روبرو» فیلمیست که به صراحت از مشکلات ترنس ها در جامعه ایران سخن می گوید و طائرپور که در جریان انتخابات96، تهیه کنندگی یکی از مستندهای انتخاباتی اسحاق جهانگیری معاون اول دولت روحانی را برعهده داشته از این گفته که این فیلم اگر بنا بود در دولت روحانی ساخته شود ممیزیهای بیشتری می خورد.

طائرپور با اشاره به همراهی مدیر وقت سینمایی با «آینه‌های روبرو» گفت: این فیلم را در سال 89 ساختیم. مدیریت سینمایی آن دوره در اختیار جریانی بود که با ما سر سازگاری نداشت و به همین دلیل منتظر مخالفت‌ها و ممانعت‌های بیشتری بودم. اما فقط اصلاحیه‌ای کوچک در انتهای فیلم روی صدا داشتند؛ فیلم با صدای «رعنا» و همسرش به پایان می‌رسد. وزارت ارشاد معتقد بود شخصیت زن مذهبی فیلم آنقدر محترم است که حتی سوال شک‌دار همسرش نسبت به او نباید مطرح شود. ما هم آن دیالوگ را تغییر دادیم.

این تهیه کننده ادامه داد: فکر می‌کنم اگر الان می‌خواستم برای این فیلم اجازه نمایش بگیرم، بیشتر مشکل داشتم. چون نیروهایی که مخالف این‌جور فیلم‌های نو و اجتماعی هستند، الان فعال‌تر شده‌اند و الان می‌توانند با فضاسازی ممانعت‌های بیشتری ایجاد کنند. در حال حاضر در مدیریت وزارت ارشاد تفکری وجود دارد که از اختلاف پرهیز می‌کند و رعایت می‌کند، پس یقینا دچار ممیزی‌های بیشتری می‌شدیم.

طائرپور با اشاره به مخالفت ابتدایی و در نهایت نمایش «آینه های روبرو» در قم افزود: یکی از جذاب‌ترین جلسات بحث و گفتگو راجع به این فیلم در قم بود؛ با جامعه‌ای پر از طلبه‌ها و دانشجویان الهیات. قصد داشتم اکران فیلم را از قم شروع کنم که برنامه‌ریزی و اعلام هم شد اما همان شب اول و قبل از اکران، فیلم را پایین کشیدند. اما شش ماه بعد از همان قم ما را دعوت کردند و بیش از هشتصد نفر در آن سالن به تماشای فیلم نشستند و فیلم را خیلی دوست داشتند. بنابراین فکر می‌کنم فیلم خوب راه خودش را باز می‌کند و تا سال‌های سال نفس می‌کشد.




ادعاهای فرشته طائرپور: برای تولید «خاله قورباغه» بیش از ۳میلیارد و ۴۰۰ میلیون هزینه شد!/هیچ اسپانسری نداشتیم/ناچار به تشکر از هیچ مقام یا سازمانی دولتی یا خصوصی نخواهم بود!!⇔پرسش: پس سوله نهاد ریاست جمهوری چه می‌شود؟/پس وام فارابی چیست؟

سینماروزان: در حالی که در هفته های گذشته برخی رسانه ها پرسشهایی را طرح کردند درباره حمایت بانکی منسوب به یکی از سیاستمداران اخیرا بازداشت شده از تولید تازه ترین فیلم فرشته طائرپور با نام «خاله قورباغه»، اما حالا طائرپور با ردّ هر گونه حمایت بانکی از این فیلم عروسکی، اظهارات متناقضی را درباره این فیلم بیان کرده است.

به گزارش سینماروزان طائرپور با اشاره به شایعات مرتبط با حمایتهای دولتی تولید «خاله قورباغه» به «ایسنا» گفت: برخلاف تمام شایعاتی که تاکنون دشمنان دانا و دوستان نادان درباره بودجه‌های حمایتی تولید «خاله قورباغه» انتشار داده‌اند، این پروژه سینمایی که حدود سه سال زمان و بیش از سه میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان صرف تولید آن شده و بی‌آنکه بانکی یا اسپانسری به حمایتش آمده باشند، تاکنون صرفا از یک وام حدودا ۱۵ درصدی سینمایی در بنیاد فارابی استفاده کرده، خیلی بنیه صبوری تا  تابستان سال بعد را ندارد و طبیعی است که به محض آماده شدن برای اکران عمومی آن، در چارچوب ضوابط شورای صنفی نمایش اقدام کنم.

طائرپور اظهار کرد: تنها سرمایه حمایتی من در این پروژه تا این لحظه، همدلی و مدارای حدود ۴۰ نفر از بهترین هنرمندان سینمای این کشور بوده که غالبا پذیرفته‌اند در ازای کار سخت و فشرده و عاشقانه‌ای که طی سه سال انجام داده‌اند، تمام یا بخش بزرگی از دستمزدشان را در مرحله اکران فیلم دریافت کنند. در واقع با بزرگ‌منشی این همکاران که اعتمادشان بزرگترین تفاخر اعتباری من  در سابقه کاری‌ام به حساب می‌آید، فیلم «خاله قورباغه» برای بچه‌های این سرزمین و بزرگترهایشان ساخته شده و برای همین است که می‌توانم ادعا کنم «خاله قورباغه» به معنای واقعی کلمه یک کار گروهی است. چند وقت پیش به شوخی به یکی از مسئولان سینمایی گفتم خوشحالم که در تیتراژ این فیلم ناچار به تشکر از هیچ مقام یا سازمانی دولتی یا خصوصی به‌عنوان حامی مالی یا اسپانسر نخواهم بود.

⇓⇓⇓

فارغ از بروز تناقض در دو پاراگراف از گفته های اخیر فرشته طائرپور که یک جا از وام فارابی می گوید و جای دیگر از اینکه از هیچ سازمانی بابت حمایت تشکر نخواهد کرد، اگر گفته های ایشان را در کنار گفتگوهای قبلی که درباره «خاله قورباغه» داشت بگذاریم تناقضاتی رخ میدهد آشکار.

مدعای طائرپور درباره عدم تشکر از هیچ مقام یا سازمان دولتی یا خصوصی با مدعایی دیگر از خودشان در گفتگویی مربوط به یک سال قبل زیر سوال می رود.

طائرپور در آن گفتگو به صراحت از یک طرف از این گفته بود که نهاد ریاست جمهوری بخشی از لوکیشنهای فیلم را تأمین کرده است و از طرف دیگر از سرمایه گذاری یکی از رفقایش در بخش خصوصی در تولید فیلم سخن گفته بود.(اینجا را بخوانید)

این معنایی دارد جز آن که ایشان هم باید شاکر آن بخش خصوصی(!) حامی در تولید باشند و هم سپاسگزار قوه مجریه  به خاطر حمایت سخت افزاری از تولید این فیلم عروسکی؟

 

 




صندلیهای خالی در زمین چمن، پذیرایی حقارت‌بار، غیبت بزرگان، اختلالات فنی، استفاده از فک و فامیل برای جایزه دادن و…⇐این بود خروجی حلقه‌ای که می‌خواست دبیرخانه فجر را تصاحب کند؟

سینماروزان/حامد مظفری: خانه سینما در این چهار سال بعد از بازگشایی چنان که باید نتوانسته به دنبال طراحی و اجرای برنامه‌هایی جامع برای بهبود امور رفاهی صنف باشد و اگر بخواهیم اثرات چهارساله خانه برای بدنه صنف را درصدبندی کنیم به عددی می‌رسیم در مایه‌های اپسیلون که مدام در حال نزدیکی به صفر است.

به گزارش سینماروزان هرچند حلقه بالادستی خانه سینما نتوانسته‌اند در تحقق مهمترین دلیل راه اندازی این نهاد که همان بهبود اوضاع رفاهیست موفق باشند اما اشتهای بالایی از سوی این حلقه برای حضور در فعالیتهای فرهنگی دیده می‌شود؛ نه فعالیتهای فرهنگی خودجوش و با تکیه بر سرمایه شخصی بلکه فعالیتهایی که یک سر آن دولت و نهادهای دولتی هستند و البته بودجه خوبی هم صرف آنها می‌شود.

اگر به هیأت‌های انتخاب یا داوری و حتی دست اندرکاران جشنواره‌های فلّه‌ای که در کشور برگزار می‌شود نگاهی بیندازیم یا سیاهه افرادی که در شوراهای ارگانهای مختلف حضور دارند و حتی اموری مانند تشریفات محافل سینمایی را مرور کنیم مدام می‌بینیم یک سری افراد تکراری وابسته به همان حلقه بالادستی خانه سینما هستند که در این محافل خودنمایی می‌کنند. حضوری که البته عایدی مالی خوبی هم برای این حلقه دارد و شاید همین وجه باشد که باعث شد اینان در ماه‌های اخیر تلاش زیادی را ترتیب دهند برای دراختیارگیری دبیرخانه مهمترین جشنواره وطنی که جشنواره فجر باشد.

جالب اینجا بود که هنوز ماجرا نه به بار بود و نه به دار که برنامه های خویش برای حذف جوایز فنی از جشنواره را هم رونمایی کرده و از این گفتند که می‌آیند برای ایجاد یک رفرم در جشنواره(!) اما از آنجا که روزگار، روزگار شفافیت است و نه گعده‌بازی‌های منفعت‌طلبانه و کارنامه این جماعت هم پرگافتر از آن بود که بتوانند به سادگی مدیران سینمایی را بازی دهند نتوانستند به مقصود خود برسند.

این شکست می‌شد با برپایی یک جشن استاندارد که بر اعتبار خانه سینما بیفزاید جبران شود و البته که این جماعت می‌توانستند به واسطه برگزاری جشن خانه سینما هم که شده بکوشند از اصلاح رویه‌های خود رونمایی کنند و معیاری تازه از خروجی مدیریت خود را آشکار سازند اما جشن خانه سینما از همان زمان اعلام کاندیداها با گافهایی نظیر نامزدی داوران آکادمی در رشته هایی که خودشان داورش بودند(!) و در کنارش بی توجهی به آیین نامه جشن در اعلام فهرست کاندیداها مواجه شد تا سیکلی پراشتباه استارت بخورد.

این سیکل اشتباهات زودتر از حد تصور به برگزاری جشن پایانی هم سرایت کرد و فارغ از آن که حلقه بالادستی خانه سینما تا یک روز مانده به برگزاری جشن نتوانسته بودند محلی مناسب برای جشن پیدا کنند و در نهایت هم به یک زمین چمن برای برگزاری جشن بسنده کردند(!) بلکه عدم اقبال فعالان صنف و به خصوص غیبت سینماگران مطرحی از نسلهای مختلف از ناصر تقوایی، مسعود کیمیایی، بهمن فرمان‌آرا و داریوش مهرجویی گرفته تا کیانوش عیاری، خسرو سینایی، احمدرضا درویش، مسعود جعفری جوزانی، علیرضا رییسیان،  ابراهیم حاتمی‌کیا، بهروز افخمی و کیومرث پوراحمد در جشن موجب شد یکی از خلوت‌ترین جشنهای خانه سینما برگزار شود؛

صندلیهای خالی جشن که در سالهای پیش جای سوزن انداختن نداشت، اختلالات فنی مدامی که در جشن رخ داد، پذیرایی حقارت‌بار از مهمانان و استفاده از افرادی مانند نیکی مظفری و غزل شاکری با کارنامه‌ سینمایی خلوت به عنوان جایزه‌بده، حجم بالایی از پرسشها را پیش روی مخاطبان قرار داد.

پرسش اصلی این است:

حلقه ای که توانایی برگزاری یک جشن استاندارد صنفی را هم ندارد چگونه به خود جرأت داده و به دنبال دراختیارگیری دبیرخانه جشنواره فجر است؟

جالب است که رییس هیأت مدیره خانه سینما سختیهای برگزاری جشن را به تنگ نظری همکاران خود نسبت می‌دهد! و همسر مدیرعامل که مشخص نیست با چه عنوان حقوقی سخنوری می‌کرد، صندلی های خالی جشن را ناشی از دلایلی می‌داند که برگزار کنندگان نمی‌خواهند آنها را بیان کنند.

پرسشهای بعدی اینهاست:

اینکه امثال نیکی م. و غزل ش. را صرفا به خاطر پدر و مادرشان به عنوان جایزه‌بده هم‌ارز ایرج طهماسب و فاطمه معتمدآریا قرار می‌دهید هم نتیجه تنگ نظری همان همکاران است؟؟؟

اینکه از پیدا کردن مکانی مناسب برای برگزاری یک جشن ساده هم عاجزید ناشی از همان تنگ‌نظری است؟؟؟

راستی این همکاران تنگ‌نظر چه کسانی هستند و از کجاها حمایت می‌شوند که توانایی ایجاد اختلال در برگزاری جشنی را دارند که برگزارکنندگان آن ردّپایی پررنگ در پروژه های پرسود سینمایی و تلویزیونی دارند؟

آیا اینکه فرزند همسر مدیرعامل هم علیرغم کارنامه ای خلوت در سینما باید حتما در فهرست جایزه‌دهندگان باشد هم ناشی از دلایلی است که نباید بیان شود؟

اینکه تهیه کننده جوانی که در روندی کاملا غیرقانونی نام یک مجری اشک‌آور تلویزیون را در تیتراژ فیلم با نام تهیه‌کننده می‌آورد، به‌عنوان جایزه‌بده انتخاب شده هم به دلایل ناگفتنی بازمی‌گردد؟

چرا یک بار رو باز نمی‌کنید و به جای فرافکنی، رک و راست دلایل این همه اختلال را بیان نمی‌کنید و به صراحت نمی‌گویید چه کسانی نگذاشتند جشن شما آبرومند باشد؟

از آن گذشته اگر شما که در هر چه ارگان و نهاد سینمایی است مسئولیت گرفته‌اید تا هاشتگ #11شغله را ضمیمه نامتان کنند، نمی‌توانید در برابر این همکاران صف‌آرایی کنید چرا قید بالانشینی در صنف را نمی‌زنید و نمی‌گذارید همان همکاران به زعم شما قدرتمند صنف را در دست گیرند؟

آیا جز این است که با کنار رفتن از آن حلقه بالادستی مجبورید حجم بالایی از امتیازاتی که به نام بدنه صنف به کامتان سرازیر می‌شود را از دست دهید؟

پی‌نوشت:

قرین پرسشهایی که امروز پیش روی مدیرعامل 11شغله خانه سینما و حلقه دور و برش است پیش روی مدیرعامل سابق هم بود؛ همو که سالهاست با بودجه نهادها و ارگانها فیلمهایی در استاندارد ویدیویی می‌سازد و اخیرا هم با حداقل دانش زبانی، پست مشاوره بین‌الملل گرفته و البته بدش نمی‌آید بار دیگر به خانه سینما بازگردد!

کارنامه ایشان هم به هنگام حضور در خانه و هم در برگزاری محافلی موسوم به جشنواره جهانی با حداکثر بریز و بپاش و بدنامی هایی همچون وارد کردن آقازادگان‌ بی رزومه شان به حلقه مدیریتی، پرسش آلودتر از آن است که خود را به عنوان آلترناتیوی موجه برای 11شغله بنمایند پس لطف کنند و گافهای اینان را به حساب موفقیت خود نگذارند تا پرده از آنچه گشوده شده، گشوده تر نگردد…

جشن خانه سینما
صندلیهای خالی در جشن بزرگ خانه سینما
جشن خانه سینما
جشن بزرگ خانه سینما در زمین چمن!
صندلیهای خالی در جشن بزرگ خانه سینما
صندلیهای خالی در جشن بزرگ خانه سینما



دو روز بعد از افشای شباهتهای «روز عقیم»حسین کیانی با «آینه‌های روبرو»ی بیضایی توسط سینماروزان⇐محمد رحمانیان خبر از اجرای «آینه‌های روبرو» در تالار وحدت داد!!⇔برخلاف ادعای رحمانیان درباره مضمون عاشقانه اثر، «آینه‌های روبرو» روایتی است از زندگی زنی که کارش به فحشا کشیده شده!

سینماروزان: سه هفته پیش بود که محمد رحمانیان بدون ذکر نام از اجرای عاشقانه ترین متن بهرام بیضایی در تالار وحدت خبر داد و البته هفته قبل بود که خودش از عدم همکاری لازم برای اجرای این متن خبر داد.(اینجا و اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان با این حال به تازگی خبر رسیده رحمانیان بناست این متن را که فیلمنامه «آینه های روبرو» است مرداد و شهریور امسال در تالار وحدت روی صحنه ببرد.

خبر اجرای «آینه های روبرو» در تالار وحدت در حالی منتشر شده که دو روز قبل سینماروزان با انتشار خبر اجرای نمایش «روز عقیم» توسط حسین کیانی در تماشاخانه باران از شباهتهای این نمایش با «آینه های روبرو» خبر داده بود.(اینجا را بخوانید)

اینکه حالا به ناگاه خبر رسیده رحمانیان هم بناست همین فیلمنامه را در قالب یک نمایش اجرا کند جالب به نظر میرسد و البته پرسش برانگیز.

پرسش برانگیز از آن جهت که آیا رحمانیان از این واهمه داشته که زودتر از او کیانی تئاترش را روی صحنه ببرد و دیگر مضمونش بکر نباشد و برای همین تصمیم گرفته نام نمایش را که پیشتر مخفی کرده بود، فاش سازد.

«آینه های روبرو» را بیضایی اواخر دهه 50 برای ساخت یک فیلم نوشت اما به دلایل مختلف که اصلی ترین اش مشکل ممیزی بود نتوانست پروانه ساخت آن را دریافت کند.

«آینه های روبرو» داستان حمله به محله بدنام تهران «قلعه زاهدی» در ابتدای انقلاب و سپس فرار برخی زنان بدنام از این محله را روایت میکند. شخصیت اصلی «آینه های روبرو» زنی است به نام نزهت که بعد از سالها زندگی در این محله از آن فرار میکند و حین برخورد با یک آشنای قدیمی است که زمان فیلمنامه به عقب بازمیگردد و روایتی سرراست می بینیم از چگونگی درغلتیدن این زن به دام فحشا!!!

رحمانیان در حالی مدعی شده «آینه های روبرو» عاشقانه ترین متن بیضایی است که فیلمنامه «آینه های روبرو» علیرغم داشتن پیرنگهای عاشقانه بیشتر درباره چگونگی به زوال رسیدن یک زن در انتقام از جامعه مردان است.

 فیلمنامه «آینه های روبرو» دوبار توسط انتشارات «دماوند» به چاپ رسیده است و یک بار در اواخر دهه هشتاد هم فرشته طائرپور نام این فیلمنامه را عاریه گرفت برای ساخت فیلمی با مضمون ترنس‌ها.

حالا رحمانیان بلافاصله بعد از افشای شباهتهای «روز عقیم» با «آینه های روبرو» از اجرای «آینه های روبرو» به صورت فیلم-تئاتر خبر داده. مشخص نیست فیلم-تئاتر چگونه مدیومی است؟ نمایش فیلم در تالار وحدت به همراه اجرای تئاتر؟؟؟

آینه های روبرو
آینه های روبرو



حتی سیاستگزاران سینمای کودک هم فیلم خود را به جشنواره کودک نمی‌دهند!⇔فرشته طائرپور: «خاله قورباغه» به جشنواره کودک نمیرسد/اگر هم می‌رسید در ارائه آن تردید داشتم

سینماروزان: فرشته طائرپور که در دولت یازدهم فارغ از حضور به عنوان سخنران در اغلب دیدارهای میان سیاسیون-سینماگران در شورایی موسوم به سیاستگزاری سینمای کودک و نوجوان که در دوران رییس معزول سینما راه اندازی شد و هیچ گاه هم مشخص نشد دستاورد این شورا چه بوده، حضور داشت مدتی است که درگیر تولید فیلمی به نام «خاله قورباغه» است.

به گزارش سینماروزان «خاله قورباغه» که امتدادیست بر فیلمی عروسکی محصول دهه شصت به نام «گلنار» 80 درصد فیلمبرداری و 30درصد تدوینش انجام شده ولی طائرپور تهیه کننده این فیلم که خود عضو شورای سیاستگذاری سینمای کودک بوده علاقه ای به ارائه آن به جشنواره کودک ندارد!

 طائرپور درباره چرایی عدم ارائه فیلمش به جشنواره کودک به «ایسنا» گفت:  فیلم برای تیرماه آماده نمی‌شود؛ البته اگر آماده هم می‌شد یقینا برای شرکت دادن آن در جشنواره و رقابت با سایر فیلم‌هایی که امسال با حمایت فارابی و “شورای سیاستگزاری و راهبری سینمای کودک و نوجوان” ساخته شده و در جشنواره شرکت می‌کنند، تردید می‌کردم.  اگرچه من در بهمن ماه 95 از دبیری شورای مربوطه استعفا دادم، اما همچنان ترجیح می‌دهم برای دور ماندن از شائبه‌ها و شایعه‌ها از حق فیلم خود گذشته و احتیاط کنم. ضمن آنکه اصلا دلم نمی‌خواهد بخاطر رساندن فیلم به جشنواره، شتابی در کار همکارانم ایجاد کنم که به کیفیت فیلم لطمه بزند. به یاری خدا وقتی فیلم در اواخر تابستان و اوایل پاییز اکران شد، به من حق می‌دهید که آن را با ترجیح کیفیت بر هر مطلب دیگری ساخته باشم.

اسفناک است که حتی سیاستگذاران هم برای این جشنواره اهمیت قائل نمی شوند!

جالب است که طائرپور ابتدا از این گفته که فیلمشان به جشنواره نمی رسد و بعد بیان داشته حتی اگر می رسید هم در ارائه فیلم تردید داشته اند.

توجیه این سینماگر برای عدم ارائه فیلمش به جشنواره کودک هم آن است که نمی خواهد پیرامون فیلمش شائبه ایجاد شود!!

در حالی که رونق جشنواره کودک در گروی حضور آثاری مانند «خاله قورباغه» است که اتفاقا بنیاد سینمایی فارابی که برگزارکننده جشنواره کودک است در تولید آن با اعطای وام حضور داشته و از آن سو نهاد ریاست جمهوری هم سوله اش را برای تولید فیلم در اختیار عوامل گذاشته(اینجا را بخوانید) اما صاحبان چنین آثاری که باید کمک کنند به تقویت جشنواره هم ترجیح می دهند فیلمشان در محفلی دیگر که احتمالا جشنواره فجر است رونمایی شود.

این اتفاق در حالی افتاده که گویا کارگردان «خاله قورباغه» هم مسعود کرامتی یکی دیگر از اعضای شورای سیاستگزاری سینمای کودک بوده است!!!




برای ساخت فیلم انتخاباتی اسحاق⇐چرا خواهرزن بهشتی ماند و یک فیلم اولی؟/منوچهر محمدی‌ها کجا رفتند؟ عسکرپورها را چه شد؟

سینماروزان: درست یک روز بعد از عرض اندام اسحاق جهانگیری در برابر قالیباف در اولین مناظره تلویزیونی انتخابات96 به ناگاه خبر ساخت فیلم تبلیغاتی وی به تهیه کنندگی فرشته طائرپور و کارگردانی مجید توکلی منتشر شد.

فارغ از آن که گویا حتی طائرپور که به واسطه خواهری همسر محمد بهشتی وارد سینما شد و رشد قابل توجهی هم کرد تصور نمیکرده جهانگیری بتواند جلوی قالیباق قدعلم کند و برای همین درست 24 ساعت بعد از مناظره و وزیدن نسیم موافق بود که از همکاری با وی رونمایی کرد، اینکه در برابر انبوه فیلمسازان داعیه دار اصلاح طلبی یک فیلم اولی است که فیلم اسحاق را میسازد پرسش برانگیز است.

واقعا چرا طائرپور به سراغ یکی از سینماگران مطرح مدعی اصلاح طلبی نرفته؟ آیا کسی را برای این کار نیافته! چرا نیافته؟
به یک دلیل عمده و آن هم قرارگیری شهردار تهران در قطب مقابل اسحاق.

بله، تلخ یا شیرین در سالهای اخیر بخش عمده سینماگران مدعی اصلاح طلبی، لذت حمایت شهرداری را در گرفتن حمایت از تصویرشهر برای تولیدات خود یا شراکت در مدیریت پردیسهای مختلف چشیده اند و حالا با چه رویی می توانند بروند فیلم انتخاباتی کاندیدای مقابل قالیباف را بسازند؟

از پردیس زندگی گرفته تا پردیسهای در دست تجهیز مگامال و مگاپارس در اختیار چهره هایی همچون منوچهر محمدی، تقی علیقلی زاده، احمدرضا درویش و سیدجمال سادتیان است که سالهاست کفه آرای آنها به سمت اصلاح طلبی پایین رفته.
از آن سو نگاهی به فیلمهای حمایتی سالیان تصویرشهر ما را به سینماگرانی می رساند که اغلب جزو مدعیان اصلاحات بوده اند. از منوچهر محمدی که چندین فیلم و از جمله “طلا و مس”، “بوسیدن روی ماه” و “میم مثل مادر  را با حمایت تصویرشهر تولید کرده تا همایون اسعدیان که کارگردان “طلا و مس” و “بوسیدن…” بوده و  محمدمهدی عسکرپور که فارغ از سالها کارمندی برای سازمان فرهنگی-هنری شهرداری در جشنواره اخیر فجر بعنوان تهیه کننده با یکی از محصولات تصویرشهر یعنی “ماجان” حضور داشت و آخرین سریالش “نفس گرم” را به تهیه کنندگی جوانی ساخت که این روزها نماینده مستقیم ستاد قالیباف است!!!
حتی مجید مجیدی هم در کارنامه اش فیلمی به نام “آواز گنجشکها” دارد که در ردیف محصولات تصویرشهر جای می گیرد. با این اوضاع آیا میتوان از آنها انتظار داشت که به سراغ ساخت فیلم انتخاباتی قطب مقابل شهردار بروند؟؟؟
قطعا خیر!

مابقی سینماگران هم حتی اگر بعد از همه حاشیه های مرتبط با فیشهای نجومی و افاضات دختر یک نماینده حاضر در لیست امید، همچنان بر اصلاح طلبی پای فشارند باز هم در فضای متلاطم میانه دهه نود جرات ریسک و قمار بر سر یکی مثل اسحاق نمی کنند که تا همین دیروز حتی تئوریسینهای افراطی اصلاح طلب هم او را به حساب نمی آوردند!

پس می ماند جوانی کم نام و نشان و البته فاقد عقبه سیاسی شفاف که فیلمسازی برای اسحاق برایش بازی دوسربرد است. چه اسحاق رای آورد و چه نه او بدین واسطه بر اشتهار خود خواهد افزود. اما طنز ماجرا آنجاست که همین جوان هم تنها یک فیلم بلند در رزومه خود دارد و آن هم به تهیه کنندگی عسکرپور که در همه این سالها تعاملی موثر با ارگانهای فرهنگی متبوع شهرداری داشته است.

پی نوشت: اینکه گفته شده برای جوانگرایی به سراغ یک کارگردان جوان رفته اند چقدر منطقی است؟ کافیست رزومه جوانترهایی را که در همین دو سال اخیر در سینما درخشیده اند مرور کنیم تا متوجه شویم حتی در توجیه جوانگرایی هم یکی از آخرین گزینه ها جوان فعلی است! مثال واضح می خواهید؟ یکی اش همان جوانی که دو سال قبل فیلمی ساخت که اتفاقا مطلوب مدیران تدبیری واقع شد و در جشنواره سی و چهارم سیمرغ بارانش کردند. منظورمان همان فیلمیست که سرمایه اش را تهیه کننده “شهرزاد” داده بود؛ همان سرمایه گزاری که بعد از بازداشت در میانه های سال قبل مشخص شد کارت تهیه کنندگیش را هم از صنفی به ریاست فرشته طائرپور گرفته است یعنی همین خانم طائرپوری که تهیه کننده فیلم انتخاباتی اسحاق است. چرا از یکی مانند او استفاده نشده؟




نفر ششم انتخابات در سودای رياست بر هيأت مديره خانه سینما؟!!

سينماروزان: انتخابات مجمع عمومي خانه سينما در حالي يکشنبه گذشته برگزار شد که برخلاف پيش بيني ها و البته لابي گريها، برخي از سينماگراني که در جريان درگيري ميان حوزه هنري و سينماگران بر سر توقيف فيلمهاي مجوزدار به همکاري و توليد فيلم براي حوزه پرداخته بودند و البته همايون اسعديان به زحمت و به بياني با آراي ناپلئوني وارد هيأت مديره شدند.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سينماروزان حضور چهره اي مانند فاطمه معتمدآريا در رأس آراي مجمع و از آن سو رويکرد مثبت صنف به سينماگراني که پيش از انتخابات، از توجه به صنف و نه سياسي بازي گفته بودند اين اميد را در ذهن بسياري از بدنه سينما ايجاد کرده است که بعد از سالها براي يک بار هم که شده هيأت مديره اي در خدمت صنف و نه در خدمت گعده هاي وابسته به سياسيون به امور صنفي بپردازد.

همايون اسعديان که سالهاست به همراه منوچهر شاهسواري مديرعامل فعلي خانه سينما، فرشته طائرپور، مازيار ميري و بهمن اردلان در طبقات مختلف يک ساختمان مستقرند در روز برگزاري انتخابات هم در کنار رفيق ساليان اخيرش مازيار ميري ديده شد و البته به نظر مي رسيد ميري هم براي کمک به رأي آوري رفيقش تلاشهاي فراواني انجام داد با اين حال شايد خستگي صنف از چهره هاي تکراري که در اين سالها بيشتر از تکيه بر صنف شان درگيرودار پروژه هاي سينمايي يا تلويزيوني ارگاني بوده اند باعث شد اين تلاشها هم نتيجه اي جز ششم شدن در بين هفت عضو هيأت مديره براي اسعديان به ارمغان نياورد.

با اين حال تلاشهاي همايون اسعديان و برخي سينماگران همسو با وي عليرغم آراي شکننده در انتخابات پايان نپذيرفته و آنها همچنان به دنبال آن هستند که رياست هيأت مديره را اسعديان برعهده گيرد.

آيا پيشينه اي که نفر ششم هيأت مديره پيش از اين و به خصوص در جريان مرتبط با فيلمهاي توقيفي حوزه هنري از خود به جاي گذاشته و همچنين عملکرد اخيرش در شوراي صنفي نمايش که فيلم خودش را در بهترين موعد اکران يعني اکران نوروزي قرار داد پيشينه اي مثبت براي او در جهت رياست بر هيأت مديره است يا هيأت مديره پيام انتخابات مجمع اخیر و رأي حداکثري به طرفداران آحاد صنف و نه حلقه اي معدود را شنيده است و اين تعیین تکلیف درباره رییس هیأت مدیره را هم کاملا تحت الشعاع قرار خواهد داد؟




فرار از خدمت سربازی یک تهیه‌کننده ارگانی دردسرساز شد؟⇐ تهیه‌کنندگان در انتخابات خانه سینما هیچ کاندیدایی ندارند!+همایون اسعدیان در سودای ریاست بر هیأت مدیره است؟!

سینماروزان: مجمع عمومی خانه سینما برای انتخاب اعضای هیأت مدیره و بازرس این نهاد صنفی در حالی پانزدهم اسفندماه برگزار میشود که شنیده های جالبی درباره کیفیت مجمع طرح شده است.

به گزارش سینماروزان یکی از مهمترین شنیده ها آن است که همایون اسعدیان کاندیدای کانون کارگردانان در مجمع خواهد بود که  به احتمال زیاد بعد از انتخابات و رأی آوردن به ریاست هیأت مدیره خواهد رسید.

اسعدیان که رییس فعلی شورای صنفی نمایش است و البته هم رایت ویدیویی فیلمش را قبل از جشنواره با رقمی خوب به موسسه هنرهای تصویری سوره وابسته به حوزه هنری واگذار کرده و هم این فیلم را برای اکران نوروزی تثبیت قرارداد کرده است، احتمالا بعد از اکران فیلمش دیگر کاری در شورای صنفی نمایش هم نخواهد داشت و با استعفا از این شورا همه انرژی خود را برای ریاست در هیأت مدیره خانه سینما خواهد گذاشت به خصوص که او سالهاست مراودات نزدیکی با منوچهر شاهسواری مدیرعامل فعلی خانه سینما دارد و البته هر دوی آنها سالهاست در طبقات مختلف یک ساختمان مستقرند.

از سوی دیگر شنیده های جالبی هم درباره به اشتراک نرسیدن تشکلات مختلف تهیه کنندگان برای معرفی کاندیدا برای حضور در مجمع طرح شده است.

چهار تشکل مختلف تهیه کنندگان یعنی جامعه صنفی تهیه کنندگان سینمای ایران به ریاست سیدضیاء هاشمی، کانون تهیه کنندگان فیلم ایران به ریاست فرشته طائرپور، انجمن تهیه کنندگان مستقل سینمای ایران به ریاست غلامرضا موسوی و انجمن تهیه کننده و کارگردانان سینما به ریاست مهرداد فرید بنا بود از کانال شورایعالی تهیه کنندگان یک کاندیدا برای عضویت در هیأت مدیره یا بازرس خانه سینما معرفی کنند اما بعد از ساعتها مذاکره به نتیجه نهایی نرسده اند.

خواسته شورایعالی تهیه کنندگان در ابتدا داشتن کرسی ثابت در هیأت مدیره خانه سینما بوده است که البته مورد موافقت قرار نگرفته و در نهایت بر سر انتخاب گزینه جهت کاندیداتوری هم به قطعیت نرسیده اند.

در به توافق نرسیدن شورایعالی برای معرفی کاندیداتور یک عامل نقش داشته است؛ تلاش برخی از تهیه کنندگان به‌ظاهر مستقل برای معرفی یک تهیه کننده جوان و «3ارگانی» برای کاندیداتوری جهت بازرسی خانه سینما که این مسأله با مخالفت برخی پیشکسوتان تهیه کنندگی مواجه شده است.

تهیه کنندگان پیشکسوت با تأکید بر رزومه لاغر این تهیه کننده و وابستگی ارگانی بیش از حد وی که خلاف ماهیت مستقل صنف است، حواشی برآمده از آشکار شدن ماجرای فرار بیشتر از یک دهه ای از غیبت سربازی این جوان را هم به شدت برای جامعه تهیه کنندگان برخورنده دانسته اند و این مسأله در کنار عدم پذیرش پیشنهاد داشتن کرسی ثابت در هیأت مدیره موجب شده تشکلهای تهیه کنندگی کلا قید معرفی نماینده به مجمع را بزنند.

باید منتظر ماند و دید با غیبت تشکلهای تهیه کنندگی در مجمع عمومی خانه سینما ترکیب هیأت مدیره این تنها صنفی سینمای ایران در نهایت به چه صورت رقم خواهد خورد؟!




خروجی فعالیت دو ساله شورای ۹ نفره سیاستگذاری سینمای کودک و نوجوان؟⇐«خاله قورباغه» طائرپور با حمایت فارابی کلید خورد

سینماروزان/حامد مظفری: اسفندماه دو سال قبل بود که شورایی موسوم به سیاستگذاری کودک و نوجوان با حکم حجت ا.. ایوبی رییس سازمان سینمایی شروع به کار کرد.

به گزارش سینماروزان مهدی ارگانی، مسعود کرامتی، حمید جبلی، جواد حاتمی، مهدی یزدانی، محسن چینی فروشان، علیرضا تابش، مرضیه برومند و فرشته طائرپور اعضای نه نفره این شورا بودند و در حکمی که ایوبی برای آنها صادر کرده بود به صراحت بر این امر تأکید شده بود که سینمای کودک و نوجوان در سالهای اخیر چیزی بر کارنامه خود نیفزوده و این شورای کاملا دولتی تشکیل میشود در جهت ارتقای تولید؛ تبلیغ و نمایش فیلمهای کودک و نوجوان!

حالا دو سال بعد از آن صدور حکم و فعالیت 24 ماهه این 9 نفر در آن شورا، نه در امر تولید فیلمهای کودک تحول خاصی را شاهد بوده ایم و نه در عرصه تبلیغ و اکران فیلمهای کودک. از آن سو جشنواره کودک و نوجوان نیز بعد از دوتکه شدن عملا به محاق رفت تا جایی که در یک بازگشت به عقب تصمیم به ترکیب مجدد دو بخش این جشنواره برای برگزاری در سال آینده گرفته شد.

اینکه این 9 نفر در جلساتی که برگزار کردند چه رهنمودها و تصمیماتی را برای ارتقای سینمای کودک گرفته اند مشخص نیست و حتی برخلاف گفته شش ماه قبل فرشته طائرپور از اعضای حاضر در شورا نه تنها اکران ویژه کودک راه نیفتاده است که در همه این دو سال مهجوریت عجیب و غریب فیلمهای کودک در تخصیص سالنهای کافی برای نمایش آنها را شاهد بوده ایم.

اما آنچه مشخص است اینکه بالاخره یکی از اعضای این تیم 9 نفره شورای سیاستگذاری یعنی فرشته طائرپور توانست بعد از مدتها تهیه کنندگی را تجربه کند آن هم با فیلمی کودک به نام «خاله قورباغه» که گویا هم حمایت فارابی و هم سوله نهاد ریاست جمهوری را برای تولید همراه داشته است.(اینجا را بخوانید)

«خاله قورباغه» هفتم اسفندماه کلید خورده و صدالبته یکی دیگر از اعضای این شورای سیاستگذاری یعنی مسعود کرامتی هم بعد از سالها دوری از فیلمسازی به عنوان کارگردان پشت دوربین «خاله قورباغه» رفت.

آیا ایجاد اشتغال برای دو عضو از یک شورای سیاستگذاری دولتی نمی تواند یک دستاورد برای سینمای کودک و نوجوان باشد؟

خاله قورباغه
خاله قورباغه



(۱۲+۱) نکته غریب از فهرست نامزدیهای هیأت داورانی مملؤ از دوپاسپورته‌ها و بازنشستگان سینما⇐ از پیشتازی یک تهیه‌کننده دوپاسپورته با فیلمی با روایتی کاملا کپی‌بردارانه تا حال اساسی به محصولات بنیاد سینمایی فارابی/ازکاندیداتوری بهترین موسیقی برای فیلمی که موسیقی ندارد تا ۶ کاندیداتوری برای فیلمی با تبلیغ گل‌درشت بانک پاسارگاد/ از کاندیداتوری فیلم آقازاده رییس هیأت مدیره موسسه آوینی در رشته‌ای که پاشنه آشیل فیلم است تا ۱۰ کاندیداتوری برای فیلمی که از حوزه هنری تا فارابی و تصویرشهر برای تولید آن پول خرج کرده‌اند و…

سینماروزان: اعلام نام کاندیداهای جشنواره سی و پنجم فیلم فجر(اینجا را بخوانید) مخاطبان را مواجه کرد با حضور نامهایی در فهرست برترین های جشنواره که مهمترین واژه برای توصیف آنها «کم مایه» است.

به گزارش سینماروزان اینکه برخی از کم مایه ترین محصولات جشنواره فیلم فجر در فهرست بهترین های هیأت داوران جشنواره ای قرار گیرد که 5 عضو از 7 عضو آن(شهرام اسدی، ایرج رامین فر، محمدرضا هنرمند، محمدمهدی دادگو و رویا نونهالی) دوپاسپورته هستند و برخی از اعضای آن و از جمله محمدرضا هنرمند، محمدمهدی دادگو و شهرام اسدی سالهاست که فیلم نساخته اند(اینجا را بخوانید) به قدر کفایت عجیب است و عجیبتر اینکه دستپخت این هیأت داوران پر شده از دوپاسپورته ها پیشتازی فیلمی به نام «تابستان داغ» در نامزدیهاست؛ فیلمی که محصول یک تهیه‌کننده دوپاسپورته است!!!

در ادامه 13 نکته غریب از فهرست نامزدیهای جشنواره را مرور کرده ایم.

1- از 14 فیلمی که به گونه های مختلف با حمایت فارابی تولید شده اند نام 9 فیلم در فهرست نامزدیها به چشم می خورد!!! جالب است که دو فیلم «بدون تاریخ بدون امضاء» و «ماجرای نیمروز» که در زمره حمایتهای ویژه فارابی قرار داشته اند و مشارکت همه جانبه ای برای تولیدشان صورت گرفته با 10 و 8 نامزدی در رأس فهرست نامزدیها قرار دارند.

2- پیمان یزدانیان کاندیدای بهترین موسیقی برای «بدون تاریخ بدون امضاء» شده؛ فیلمی که موسیقی متن نداشت و فقط یک سلوی پیانو در تیتراژ پایانی داشت!!!

3- «نگار» که تنها اثر اکشن-فانتزی جشنواره است و اتفاقا وجه ژانریک آن با توسل بر جلوه‎‌های ویژه، موثر از کاردرآمده در فهرست نامزدهای جلوه‌های ویژه نیست.

4- «تابستان داغ» که جزو کم مایه ترین آثار جشنواره چه در فیلمنامه و چه در اجرا بود و به لحاظ روایت شباهتهای فراوانی به «شکاف» کیارش اسدی‌زاده و «ملبورن» نیما جاویدی دارد در 12 رشته کاندیداست! تهیه کننده این فیلم جواد نوروزبیگی است. نوروزبیگی تهیه‌کننده‌ دوپاسپورته‌ای که در جشنواره سی و سوم جایزه ویژه هیأت داوران را از مجید مجیدی گرفته بود امسال  با «تابستان داغ» پیشتاز نامزدیهاست؛ فیلمی که در زمره کم مایه ترین آثار جشنواره قرار دارد.

5- «ماجرای نیمروز» که به جای حمایت یک ارگان، سه ارگان متصل به منابع عمومی از بنیاد سینمایی فارابی تا تصویرشهر وابسته به شهرداری و حوزه هنری برای تولید آن پول خرج کرده اند در 10 رشته کاندیدا شده است و از جمله 3 نامزدی فقط در بازیگری!

6- غزل شاکری یکی از بدترین بازیهای عمرش را در «سارا و آیدا» انجام داده ولی با همین بازی ضعیف کاندیدای بهترین بازیگر نقش اصلی زن شده است!!! ایشان فرزند فرشته طائرپور رییس کانون تهیه کنندگان فیلم ایران است و طائرپور نیز روابط صنفی قوی با هیأت مدیره فعلی خانه سینما دارد.

7- «زیر سقف دودی» پوران درخشنده که فرسنگها از آثاری همچون «شمعی در باد» و «هیس…» فاصله دارد و ضعف در سناریو و کلیشه پردازی کارگردان کمدی ناخواسته برای اثر رقم زده در 6 رشته کاندیدا شده و از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی!!! در بخشهایی از فیلم تبلیغ گل درشت بانک پاسارگاد دیده می‌شد که سامانه ناکارآمد بلیت فروشی جشنواره هم به هولدینگ همین بانک تعلق داشت.

8- فیلم ارگانی «چراغهای ناتمام» که به لحاظ جلوه های ویژه جزو ضعیف ترین آثار است و سکانس برخورد یک قطار با یک خودرو را به ضعیف ترین شکل ممکن و حتی درنظر نگرفتن نیروی رانش و پرتابگر بعد از برخورد تصویرسازی کرده کاندیدای بهترین جلوه های ویژه میدانی شده است!!! این فیلم را مصطفی سلطانی آقازاده علی سلطانی رییس هیأت مدیره موسسه آوینی تولید کرده است.

9- «اسرافیل» که در طراحی چهره پردازی اثری است به شدت وامدار ظاهر طبیعی بازیگران کاندیدای سیمرغ چهره پردازی است.

10- امیر آقایی و نوید محمدزاده در حالی برای بازی در «بدون تاریخ بدون امضاء» کاندیدای بهترین بازیگری شده‌اند که هر دو نفر پیشتر شمایل شان در این فیلم را در آثاری مانند «چهارشنبه 19 اردیبهشت» و «ابد و یک روز» ایفا کرده بودند و کاراکترهای ایفاشده نه به خاطر بدعت که صرفا به خاطر شباهت به شخصیتهای سابق به آنها سپرده شده است.

11- کاندیدا شدن علی مصفا برای «تابستان داغ» به شدت غیرمنتظره است. مصفا نه تنها نتوانسته بود تصویری ملموس از مردی گرفتار بحرانهای خانوادگی را موثر ایجاد کند بلکه عدم پرداخت درست فیلمنامه، او را به سوی تیپی سوق داده بود که پیشتر در «خانه ای در خیابان چهل و یکم» و «گذشته» از او دیده بودیم.

12- کاندیدا شدن وحید جلیلوند برای فیلمنامه «بدون تاریخ بدون امضاء» که ریتمی به شدت کند دارد و نیمه پایانی آن هم کاملا کپی بردارانه از لحن سینمای فرهادی پیش می‌رود به شدت غریب است.

13-کاندیدا شدن دو فیلم «سارا و آیدا» و «یک روز بخصوص» در رشته جلوه های ویژه آن هم در شرایطی که هیچ کدام جلوه های ویژه میدانی خاصی ندارند خیلی عجیب است.