1

اعلام نام ده فیلم اولیه مدنظر برای معرفی به اسکار⇐حضور تهیه‌کننده فیلم ۳ارگانی با دو فیلم+حضور اخوی مجیدی+حضور محصولات مشارکتی فارابی+حضور تازه‌ترین محصول حوزه هنری+حضور فیلمی محصول موسسه‌ای وابسته به بنیاد مستضعفان+حضور فیلمهایی که حتی در اکران داخل هم توجهی برنینگیخته‌اند!+فهرست ۹ نفری که پای این فهرست را امضاء کرده‌اند

سینماروزان: هیات معرفی فیلم ایرانی به اسکار در حالی نام ده گزینه ابتدایی را برای معرفی به اسکار اعلام کرده که در میان این فیلمها تهیه کننده فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» با دو فیلم «خانه ای در خیابان چهل و یکم» و «ماجرای نیمروز» حاضر است.

به جز وی کامران مجیدی برادر کوچکتر مجید مجیدی با فیلم «لاک قرمز» نامش در این فهرست دیده میشود. «ویلاییها» از محصولات مشارکتی فارابی که در اکران نتوانست توجهی را برانگیزد دیگر فیلم حاضر در این فهرست است. «نفس» که علاوه بر مشارکت فارابی، حمایت موسسه نورتابان وابسته به بنیاد مستصعفان را داشته هم نامش در فهرست اولیه معرفی به اسکار به چشم میخورد.

سازمان سینمایی حوزه هنری هم با آخرین فیلمش «بیست و یک روز بعد» نامش در فهرست به چشم میخورد!

جالب است که در میان ده فیلم معرفی شده به عنوان گزینه های اولیه اسکار تنها دو فیلم «مالاریا» و «وارونگی» هستند که حضورهای خارجی نسبتا مشهودی داشته‌اند و بقیه اغلب آثاری هستند بدون اکران خارجی که برخی از آنها مانند «خانه…» و «ویلاییها» حتی در اکران داخلی هم چنان که باید مورد توجه قرار نگرفته اند.

فهرست اولیه معرفی به اسکار به شرح زیر است:

– «برادرم خسرو» ساخته احسان بیگلری

– «بیست و یک روز بعد» ساخته سید محمد رضا خردمندان

– «خانه ای در خیابان چهل و یکم» ساخته حمید رضا قربانی

– «رگ خواب» ساخته حمید نعمت الله

– «لاک قرمز» ساخته سید جمال سید حاتمی

– «ماجرای نیمروز» ساخته محمد حسین مهدویان

– «مالاریا» ساخته پرویز شهبازی

– «نفس» ساخته نرگس آبیار

– «وارونگی» ساخته بهنام بهزادی

– «ویلایی ها» ساخته منیر قیدی

اگر میخواهید بدانید این فهرست محصول انتخاب چه افرادی است این نامها را مرور کنید:

سیروس الوند (کارگردان)، مجید انتظامی (آهنگساز)، محمد بزرگ نیا (کارگردان)، کمال تبریزی (کارگردان)، سیدجمال ساداتیان (تهیه کننده)، رسول صدرعاملی (کارگردان)، جواد طوسی (منتقد)، رضا کیانیان (بازیگر) و امیر اسفندیاری (معاون بین‌الملل بنیاد سینمایی فارابی)

نگاهی گذرا به هیأت انتخاب حکایت دارد از حضور برخی افرادی که هرچند سینماگر هستند اما عمده فعالیتشان بومی و محدود به داخل بوده و کمترین موفقیت و البته تخصصی در حیطه بین الملل ندارند!




معاون نظارت، عزیمت به فارابی را تکذیب کرد⇐تا آخرین روز در همین مسئولیت خواهم ماند

سینماروزان: در حالی که در روزهای اخیر برخی رسانه های اصولگرا از تغییر و تحول در بنیاد سینمایی فارابی سخن گفته و معاون نظارت را مهمترین گزینه برای حضور در فارابی دانسته اند اما معاون نظارت این مسأله را تکذیب کرد.

به گزارش سینماروزان شائبه پرش علیرضا تابش خواهرزاده رییس دولت اصلاحات به شهرداری و فعالیت در یکی از مدیریتهای فرهنگی شهرداری این گمانه را شکل داده که ابراهیم داروغه زاده معاون نظارت گزینه اصلی جانشینی اوست.

داروغه زاده اما گمانه رفتن به فارابی را از اساس تکذیب کرده و به «ایلنا» گفت: وقتی قبول کردم علیرغم مشکلات و سختی‌های قابل پیش‌بینی مسئولیت نظارت و ارزشیابی را بپذیرم این شایعات برای من جنبه شوخی دارد. تا آخرین روزی که در سازمان سینمایی باشم در همین مسئولیت خواهم ماند.




شنیده‌ها از پرش تابش به شهرداری می‌گویند و تابش از روال جدید ارائه تسهیلات تولید به سینماگران⇐راه‌اندازی ستاد اقتصادی سینمای ایران+مذاکره رییس سینما با بانکهای مختلف برای جذب سرمایه+ورود «صندوق اعتباری هنر» به روند اعطای تسهیلات تولید به سینماگران

سینماروزان: در حالی که در یکی دو روز گذشته حرف و حدیثهای مختلف درباره جدایی علیرضا تابش از مدیرعاملی فارابی و عزیمت به یکی از زیرمجموعه های متمول شهرداری شنیده شده اما تابش بی توجه به این حرفها ترجیح داده تازه ترین گفتگویش را اختصاص دهد به شرایط تازه ارائه تسهیلات به سینماگران.

به گزارش سینماروزان علیرضا تابش با اعلام راه اندازی شیوه تازه ارائه تسهیلات تولید به سینماگران از ورود صندوق اعتباری هنر به این پروسه خبر داده!!! و بر مذاکرات رییس سازمان سینمایی با بانکهای مختلف برای جلب حمایت تاکید کرده است.

علیرضا تابش بیان کرد: به منظور افزایش میزان تعداد وام گیرنده و شفافیت در نحوه حمایت‌ها و توسعه آن و نیز تغییر شیوه‌های پرداخت تسهیلات به پروژه‌های سینمای حرفه‌ای، این شیوه از نیمه دوم سال جاری، اجرایی می‌شود.

مدیرعامل بنیاد فارابی اظهار کرد: برای اجرای شیوه نامه جدید اعطای تسهیلات به پروژه‌های سینمای حرفه‌ای هم اینک در مرحله عقد تفاهم‌نامه با صندوق اعتباری هنر هستیم که به زودی جزئیات بیشتر آن نیز منتشر خواهد شد.

علیرضا تتبش بیان کرد: این تسهیلات از طریق صندوق اعتباری هنر و به فیلم‌های دارای پروانه ساخت مورد تأیید و با معرفی بنیاد سینمایی فارابی پرداخت خواهد شد.

وی ادامه داد: در دولت یازدهم بنیاد سینمایی فارابی از محل اعتبارات خود، از ۱۵۳ پروژه سینمای حرفه‌ای در قالب تسهیلات حمایت کرده است.

مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی با تأکید بر اینکه تأمین مالی پروژه‌های سینمایی صرفاً از طریق حمایت‌های سازمان سینمایی و بنیاد سینمایی فارابی امکان پذیر نیست، گفت: در تجدید ساختار بنیاد سینمایی فارابی، مدیریت تأمین منابع و سرمایه‌گذاری پیش‌بینی خواهد شد و با همین هدف طی چند ماه اخیر «ستاد اقتصادی سینمای ایران» تشکیل گردیده و جلسات منظم در این حوزه برگزار شده است.

وی با اشاره به مذاکرات رئیس سازمان سینمایی با چند تن از مدیران عامل بانک‌ها درخصوص مشارکت هر چه بیشتر سیستم بانکی در حمایت از تولید سینما و توسعه زیرساخت‌های سینمایی و حمایت از جشنواره‌ها و رویدادهای سینمایی، گفت: در این جلسات که مدیرعامل صندوق اعتباری هنر، معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان سینمایی، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی و کارشناسان اقتصادی حضور داشته‌اند شیوه‌های همکاری هر چه بیشتر سیستم بانکی و سرمایه‌ای کشور در تعامل با سینمای ایران بررسی شده است.




آیا این طعنه به بهرام رادان و محصول کم‌فروش فارابی است؟⇐باران کوثری: بسیاری از فیلمهایی که با عنوان مستقل اکران شده‌اند مستقل نیستند!!!+فیلم

سینماروزان: دو روز قبل بود که بهرام رادان بازیگر فیلم «زادبوم» این فیلم را یک محصول مستقل دانست؛ ادعایی که با توجه به حمایت مستقیم بنیاد سینمایی فارابی از تولید این فیلم کم‌فروش و ذکر نام این ارگان به عنوان سرمایه گذار بر پوسترهای فیلم، پرسش برانگیز شد.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان به تازگی باران کوثری بازیگر زن سینمای ایران با حضور در یکی از اکرانهای مردمی «گذر موقت» این فیلم را یک فیلم واقعا مستقل دانست. نکته آنجا بود که باران حین تأکید بر مستقل بودن «گذر موقت» از عدم استقلال بسیاری از مدعیان استقلال گفت و همین پرسشهایی ایجاد کرد در ربط گفته های باران با ادعاهای بهرام.

باران کوثری گفت: بسیاری از فیلمهای که امروز با عنوان فیلمهای مستقل اکران می شوند واقعا مستقل نیستند اما فیلم «گذر موقت» جزء معدود فیلمهای است که به معنای واقعی مستقل است و در بخش خصوصی ساخته شده است و بخش خصوصی فیلمهای بسیار بهتری از بخش غیر خصوصی تولید می کند.

وی ادامه داد: من از همه تماشاگران فیلمهای مستقل سپاسگذرام زیرا معتقدم حمایت آنها در جهت دهی به سینما ،ساخت فیلمها و آثاری که به ما به عنوان بازیگر پیشنهاد می شود بسیار تاثیر گذار است.

برای دیدن فیلم گفته های باران اینجا را ببینید.




بهرام رادان با دعوت مخاطبان به تماشای «زادبوم» گفت: از سینمای مستقل حمایت بکنید!/پرسش: فیلمی که سرمایه‌گذارش فارابی است، چگونه می‌تواند «مستقل» باشد؟؟

سینماروزان: فیلم «زادبوم»ابوالحسن داوودی در حالی بعد از هشت سال بلاتکلیفی به تازگی روی پرده رفته که اوضاع فروش اش چندان مناسب نبوده شاید برای همین بوده که دست اندرکاران تولید این فیلم کوشیدند برای اولین بار بهرام رادان را مجاب کنند در اکران مردمی این فیلم در پردیس ملت حاضر شود بلکه تکانی بخورد در فروش فیلم.

به گزارش سینماروزان رادان در اکران مردمی «زادبوم» در پردیس ملت در کنار طعنه‌های بحقی که به حوزه هنری بابت توقیف فیلمهای مجاز زد بیان داشت: امیدوارم از فیلم خوشتان بیاید و از سینمای مستقل حمایت بکنید تا ما بتوانیم با گردش چرخه اقتصادی سینما برایتان فیلم بهتری بسازیم. به حمایت خود از سینمای مستقل ادامه دهید و نگذارید تشکیلات و سازمان‌هایی که می‌خواهند بین سینمای مستقل و مخاطب قرار بگیرند، پیروز شوند.

پرسش آنجاست «زادبوم» که همچنان بر روی پوسترهایش نام مهمترین ارگان سینمایی دولتی که فارابی باشد به عنوان سرمایه‌گذار به چشم می خورد چگونه میتواند مصداق سینمای مستقل باشد؟ و تأکید سه‌باره‌ای که رادان بر عبارت «سینمای مستقل» داشته از کجا نشأت گرفته است؟

اگر فیلمهایی که مشارکت مستقیم فارابی را دارند مصداق سینمای مستقل هستند پس تهیه کنندگانی که با سرمایه شخصی فیلم تولید می‌کنند باید نام محصولات خود را چه بگذارند؟ بماند که «زادبوم» در زمان تولید حمایت حوزه هنری را هم برای ساخته شدن آن هم به صورت دنیاگردی از امارات تا آلمان داشت و در دو سال اخیر بود که حوزه حمایت خود را از فیلم پس گرفت ولی همچنان فارابی پای کار ایستاده است.

پوستر "زادبوم"
پوستر «زادبوم»/نام فارابی همچنان به عنوان سرمایه گذار روی پوستر است



آقازاده‌ای که برای تولید فیلمش مشارکت ویژه فارابی را داشته مدعی شد⇐با هزینه از جیب شخصیم شرکت گمنام MTN-که شد اپراتور دوم تلفن همراه- را به ایران آوردم/ژن خوب و خون خوب است که به اینجا رسیده‌ام!!!⇔پرسش: در میانه دهه دوم زندگی چقدر پول در جیب شخصی‌تان بوده که با آن شرکتی را وارد کشور کردید که خیلی زود تبدیل شد به اپراتور دوم تلفن همراه؟؟

سینماروزان: حمیدرضا عارف آقازاده محمدرضا عارف که در سالهای اخیر درگیر سرمایه گزاریهای هنری شده است و از جمله از تولید برخی آثار محسن چاووشی و آلبوم “امیر بی گزند” حمایت کرده بود به زودی با فیلمی به نام “فصل نرگس” به سینماها میآید.

البته که آقازاده عارف در تولید “فصل نرگس” تنها نبوده و هم مشارکت ویژه فارابی را داشته و هم همراهی موسسه ای وابسته به وزارت بهداشت! پخش فیلم این آقازاده را هم موسسه بهمن سبز وابسته به حوزه هنری برعهده گرفته است تا این آقازاده از فارابی تا حوزه و وزارت را کنار خود داشته باشد.

آقازاده عارف که ردپایی پررنگ از او در راه اندازی اپراتور دوم تلفن همراه کشور(ام.تی.ان-ایرانسل) به چشم میخورد و در همه این سالها سوالاتی جدی طرح شده درباره چگونگی پیروزی این شرکت در مزایده ای که یک طرف آن شرکت معظم تورکسل بوده، اغلب با این پرسش شهروندان و بخصوص جوانترها مواجه بوده که اگر خاستگاه سیاسی پدرش هم نبود باز چنین جایگاهی داشت؟

جالب است وقتی حمیدرضا عارف در گفتگویی اینترنتی مخاطب این پرسش قرار گرفته “ژن خوب” و “خون خوب”ی که از پدر و مادر به ارث رسیده را عامل تواناییهایش دانسته است! ایشان همچنین مدعی شده در میانه دهه دوم زندگی شرکتی گمنام را در آفریقا پیدا کرده و با هزینه کردن از جیب شخصی، شرایط فعالیت این شرکت- که در نهایت شد اپراتور دوم تلفن همراه-(!) را در کشور فراهم کرده.

طرح این ادعاها هم اقناع کننده مخاطبان نبود و پرسشهای جدیدی حادث شد و مهمترین آنها اینکه جوانی بیست و چند ساله چقدر پول در جیب شخصی اش داشته که توانسته شرایط حضور شرکتی خارجی در ایران را فراهم کند؟ آیا این پول معادل پول توجیبی جوانان طبقه متوسط و فقیر است؟؟
پرسش دیگر مربوط است به چگونگی تبدیل یک شرکت گمنام به اپراتور دوم تلفن همراه با همراهی یک آقازاده؟؟

پیشتر این آقازاده مدعی شده بود فیلم “فصل نرگس” را با وام گرفتن ساخته است در حالی که بعدتر فارابی این فیلم را در فهرست مشارکتهای ویژه خود اعلام کرد ضمن اینکه نام موسسه وابسته به وزارت بهداشت هم در تیتراژ فیلمش خودنمایی میکند.

برای دیدن فیلم ادعاهای حمیدرضا عارف اینجا را ببینید.




واکنش یک مدیر حوزه هنری به گزارش سینماروزان⇐رایت «زادبوم» به شخص داوودی واگذار شده⇔پرسش: چرا نام فارابی به عنوان سرمایه‌گذار روی پوستر آمده؟/آیا فارابی هزینه خرید رایت از حوزه را تأمین کرده؟

سینماروزان: گزارش چند روز قبل سینماروزان درباره حذف نام حوزه هنری مالک اصلی «زادبوم» از پوسترهای این فیلم و آمدن نام فارابی که هیچ نقشی در تولید آن نداشته بر روی پوسترها(اینجا را بخوانید) با واکنش یکی از مدیران حوزه هنری مواجه شد.

این مدیر که علاقه ای به ذکر نامش نداشت با بیان واگذاری مالکیت «زادبوم» به سینماروزان گفت: مالکیت «زادبوم» به شخص ابوالحسن داوودی کارگردان فیلم واگذار شده ولی در جریان اینکه آیا فارابی در فیلم شریک شده یا نه نیستیم.

این مدیر در چرایی واگذاری مالکیت به داوودی بیان داشت: همان دلیلی که باعث شد فیلم بعد از دریافت پروانه نمایش دو سال پشت خط اکران بماند عامل این امر بود؛ حوزه هنری از ابتدا با برخی مضامین طرح شده در فیلم مشکل داشت و در نهایت چاره ای نماند جز واگذاری مالکیت به داوودی.

برمبنای آنچه این مدیر حوزه هنری بیان داشته اتفاقی که برای «زادبوم» رخ داده بی شباهت با «خانه پدری» نیست. در مورد «خانه پدری» هم ناجی هنر به عنوان سرمایه گذار اصلی فیلم چون از نتیجه فیلم کیانوش عیاری راضی نبود در نهایت با دریافت هزینه صرف شده، مالکیت را به عیاری واگذار کرد تا عیاری باشد که به دنبال صدور پروانه نمایش برود.

درباره «زادبوم» هم حوزه هنری احتمالا برای آن که نیش و کنایه های سیاسی موجود در فیلم که برخی مدیران ظاهرالصلاح را دربرمیگیرد دامنش را نگیرد مالکیت را به داوودی واگذار کرده و داوودی هم که پیشتر پروانه نمایش دریافت کرده بود فیلم را به زودی روی پرده خواهد فرستاد.

با این وجود پرسش اصلی به جای خود باقیست؛ اینکه چرا بر روی پوستر «زادبوم» نام فارابی هم به عنوان سرمایه گذار آمده است؟ آیا فارابی برای تأمین بودجه مربوط به خرید مالکیت فیلم از حوزه به داوودی کمک کرده است؟




چرا «زادبوم»-متعلق به حوزه هنری- را هدایت فیلم پخش می‌کند؟/چرا نام فارابی به عنوان سرمایه‌گذار «زادبوم» در پوستر آمده؟⇐ آیا به مانند «رستاخیز» برای خرید یا مشارکت در «زادبوم» هم فارابی دست به جیب شده؟/اگر این طور است فارابی چقدر هزینه کرده؟

سینماروزان: دو سال قبل بود که فیلم توقیفی “زادبوم” ابوالحسن داوودی بعد از هفت سال پشت خط ممیزی ماندن پروانه نمایش گرفت و امیدواریهایی ایجاد شد برای اکران آن.

به گزارش سینماروزان با این حال از زمان رفع توقیف تا اخیرا که قرارداد اکران فیلم در شورای صنفی نمایش ثبت شد دو سالی طول کشید.

دلیل این تاخیر در اکران را باید به مشکلاتی مرتبط دانست که سرمایه گذار اصلی فیلم که حوزه هنری بود با مفهوم فیلم داشت؛ مشکلاتی که ابوالحسن داوودی کارگردان “زادبوم” هم بارها به آنها اشاره کرده بود.(اینجا را بخوانید)

حالا فیلم در شرایطی در مسیر اکران قرار گرفته که نه نام “بهمن سبز” موسسه پخش متبوع حوزه هنری بلکه نام هدایت فیلم به عنوان پخش کننده فیلم آمده!

کمتر پیش آمده که حوزه هنری فیلمی تولید کند اما پخش آن را به موسسه ای دیگر واگذارد آن هم با حجم بالای سینماهایی که بخصوص در شهرستانها دارد.

پس ماجرا چیست؟

اگر به اولین پوستر رسمی “زادبوم” نگاهی بیندازیم درمی یابیم که به جای حوزه هنری نام فارابی و بیتا منصوری همسر داوودی به عنوان سرمایه گذار آمده است!

منصوری هرچند در دولت یازدهم و بعد از خوردن نامش به عنوان تهیه کننده در “رخ دیوانه” توانست با حمایت فارابی همزمان با هم بعنوان تهیه کننده دو فیلم کودک “قهرمانان کوچک” و “کاتی و ستاره” در جشنواره امسال کودک حضور داشته باشد اما هنگام تولید “زادبوم” و بعدتر در زمان توقیف چندساله فیلم هیچ گاه نامش به عنوان سرمایه گذار مطرح نبود و فقط نامش بعنوان مجری طرح و مدیر تولید مطرح بود.

درباره فارابی هم وضع به همین شکل است یعنی هیچ گاه در این سالها نام فارابی به عنوان سرمایه گذار “زادبوم” مطرح نبوده و همواره این حوزه هنری بود که نامش به عنوان مالک “زادبوم” می آمد.

اصلا اگر تولید این فیلم با سرمایه فارابی و بیتا منصوری صورت گرفته بود که دیگر ادعاهای داوودی مبنی بر مشکل با حوزه بر سر اکران معنا نمی یافت.

پس ماجرا چیست؟ چرا نام حوزه حذف شده و فارابی جایش را گرفته؟ آیا فارابی با هزینه از بودجه سالانه تولیدش، رایت فیلم را از حوزه خریده؟ اگر این اتفاق افتاده چرا ماجرا به صورت رسمی اعلام نشده؟

همین یک ماه قبل بود که بعد از بالا گرفتن شایعات مربوط به پرداخت غرامت میلیاردی به صاحبان فیلم توقیفی “رستاخیز” به ناگاه چهار سال بعد از تولید مدیران فارابی از مشارکت 45 درصدی(حدودا 13.5 میلیارد؟؟؟) در فیلم خبر دادند!! آن هم در حالیکه در تمام زمان تولید “رستاخیز” و پس از آن بر تولیدش در بخش خصوصی تاکید شده بود.(اینجا را بخوانید)

آیا درباره “زادبوم” هم چنین اتفاقی افتاده؟؟؟ یعنی نه سال بعد از تولید به ناگاه فارابی هوس مشارکت در فیلم به سرش زده و مالکیت را از حوزه خریده؟

اگر این اتفاق افتاده باشد دو پرسش شکل میگیرد؛ اول آن که درصد مشارکت فارابی چقدر بوده و رقم دقیق بودجه تخصیص یافته به آن چقدر است؟؟

پرسش دوم آن است که آیا این روندیست که صاحبان دیگر فیلمهایی که توقیف میشوند یا با سرمایه گذارانشان دچار مشکل میشوند هم میتوانند از آن استفاده کنند یا این شانس فقط مخصوص امثال احمدرضا درویش و ابوالحسن داوودی است؟؟؟

پوستر "زادبوم"
پوستر “زادبوم”



در حالی که در همه این سالها دست‌اندرکاران «رستاخیز» از تولید آن در بخش خصوصی می‌گفتند⇐فارابی از مشارکت ۴۵ درصدی در تولید این فیلم خبر داد!!!⇔آیا این مشارکت نزدیک به ۱۳٫۵ میلیارد را دربرمی‌گیرد؟؟؟

سینماروزان: شکایت دست اندرکاران «رستاخیز» از ارشاد به دیوان عدالت اداری به خاطر توقیف فیلم مجوزدارشان سبب ساز آن شد که دیوان با درنظرگرفتن زیرپا گذاشته شدن مجوز نمایش «رستاخیز»، از دست اندرکاران تولید فیلم بخواهد با شکایت بردن به قوه قضاییه ماجرا را پی گیرند.

به گزارش سینماروزان آن حکم موجب شد سازمان سینمایی از در تعامل با دست اندرکاران «رستاخیز» درآید و بکوشد با شکل دادن یک هیأت کارشناسی که تهیه کننده فیلم هم از اعضای آن بود(!) راهی برای حل مشکل فیلم پیدا کند؛ راهی که با بازپرداخت بخشی از هزینه تولید فیلم همراه شد.

در این شرایط بنیاد سینمایی فارابی به تازگی بیانیه ای داده و بدون اشاره به ماجرای دیوان از این گفته که بنا به تصمیم همان هیأت کارشناسی که تهیه کننده فیلم هم در آن عضویت داشت(!!) فارابی بخاطر در اختیار گرفتن رایت مالکیت و کلیه حقوق فیلم باید 45 درصد سرمایه را به صاحبان فیلم دهد.

این ادعا در حالی طرح شده که دست اندرکاران «رستاخیز» قبل و بعد از تولید مدام بر سرمایه گذاری 100 درصد بخش خصوصی-از سوی یک سرمایه گذار کویتی- در این فیلم صحه می گذاشتند ولی حالا فارابی از قراردادی مربوط به سال 85 خبر داده که برمبنای آن فارابی مشارکت 45 درصدی در فیلم داشته است.

فارابی البته این را هم نگفته که این مشارکت 45درصد شامل چند میلیارد می شود؟؟؟ و آیا اگر هزینه تولید را حدود 30 میلیارد درنظر بگیریم 13.5 میلیارد آن را باید فارابی دهد؟ و آیا در صورت اکران این فیلم حتی به اندازه نیمی از این رقم فروش داشت؟

جالبتر اینجاست که فارابی مدعی شده اعتبارات این فیلم خارج از بودجه سازمان سینمایی و فارابی است!!! یعنی چه؟ آیا برای تولید این فیلم بودجه ای خاص در لایحه بودجه تصویب شده است یا پای ارگان یا نهادی خاص در میان است؟؟

متن بیانیه فارابی را بخوانید:
حمایت از فیلم سینمایی «رستاخیز» و آثاری از این دست که به مضمون ارزشمند و ماندگار قیام عاشورا می‌پردازند جزو سیاست‌های سازمان سینمایی و نهادهایی چون بنیاد سینمایی فارابی است.
در فرآیند تولید فیلم سینمایی «رستاخیز» که در دهه هشتاد و در بخش خصوصی آغاز شد، بنیاد سینمایی فارابی طي توافقنامه‌اى در سال ١٣٨٥ با تهيه كننده فيلم، متعهد به مشارکت در تولید این فیلم بود، که متأسفانه در آن سال و سال‌های پس از آن به درستی به مفاد این قرارداد عمل نشد .
از سوی دیگر با توجه به شرایطی که در تیر ماه سال ١٣٩٤ بخاطر برخى ملاحظات برای اكران این فیلم بوجود آمد، انتظار این بود که تعیین تکلیف و رسیدگی درباره مشکل به وجود آمده برای این فیلم، زودتر از این انجام شود، لیکن سرانجام در ماه‌های پایانی سال گذشته، بنا به تصمیم وزير محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی هیأتی کارشناسی متشکل از دست اندرکاران و کارشناسان سينمايى، فرهنگی و اقتصادی تشکیل گردید که این هیأت پس از بررسی همه جانبه موضوع، راهکارها و اقداماتی را توصیه كرد.
در اجرای یکی از این اقدامات، مقرر شد بنیاد سینمايی فارابى قرارداد مشارکت منعقده در سال ١٣٨٥ را در ازای ٤٥% مشارکت (مالكيت و كليه حقوق فيلم)، در دستور کار خویش قرار دهد.
اعتبارات مربوط به اين تصميم از منابع جدا از بودجه سازمان سينمايى تأمين و به بنياد سينمايى فارابى تخصيص يافته است.
بدیهی است این بنیاد همچون گذشته با تمام توان در سایر زمینه‌ها، منجمله فراهم نمودن زمینه شایسته توزیع بین‌المللی این اثر، در کنار دست اندرکاران و سایر سهامداران محترم فیلم فوق، حضور خواهد داشت و امید است زمینه رفع کامل مشکل این فیلم ارزشمند فراهم گردد.
از آنجا که متأسفانه برخی اخبار و گمانه زنی نادرست و جهت‌دار، که به نظر می‌رسد منشاء اغراض شخصی و غیر صنفی دارد، درصدد وارونه جلوه دادن اصل موضوع می‌باشند؛ مجدداً تاکید می‌شود که وظیفه همه نهادهای سینمایی حمایت از این نوع آثار سینمایی با مضمون تاریخ اسلام و واقعه عظیم عاشورا خواهد بود و بنیاد سینمایی فارابی نیز تلاش خواهد کرد از تولید، معرفی و عرضه آنها به مخاطبان جهانی حمایت نماید.




خواهرزاده رییس دولت اصلاحات در فارابی ماند/رییس معزول اداره نظارت، قائم‌مقامش شد!

سینماروزان: بعد از تغییر و تحول در اداره نظارت و موسسه رسانه های تصویری و مدرسه ملی سینما، مدیرعامل فارابی از تغییر و تحول در امان ماند.

به گزارش سینماروزان با حکم محمدمهدی حیدریان، علیرضا تابش که خواهرزاده رییس دولت اصلاحات است برای دو سال دیگر به عنوان مدیر این بنیاد سینمایی باقی ماند.

حبیب ایل بیگی رییس معزول اداره نظارت که جای خود را به ابراهیم داروغه زاده داده هم به عنوان قائم مقام فارابی حضور خواهد داشت.

اینکه شرح وظایف قائم مقام فارابی چیست به روشنی معلوم نیست اما در متن حکم حیدریان برای ایل بیگی بر هماهنگی با مدیرعامل فارابی تأکید شده!!!هماهنگی هم که ده ها معنا میتواند داشته باشد و واژه ایست به شدت تفسیرپذیر.




سیدضیاء هاشمی در گفتگویی صریح بیان کرد⇐آن مدیر درجه چندمی که در معاونت ارزشیابی مشکلات زیادی را ایجاد کرده باید از سینما اخراج شود!/فقط با تصویب لایحه صنعتی شدن سینماست که بساط رانت‌خواری و ویژه‌خواری در سینما برچیده می‌شود/{روند فعالیت فارابی و هنروتجربه} یادآور چاه‌کن‌های یزد است. اگرچه چاه‌های آن‌ها به آب نمی‌رسد، اما چاه‌کن‌ها به آب و نان می‌رسند!/فارابی سالانه بودجۀ قابل توجهی دریافت می‌کند که نمی‌داند با آن چه کند! لذا عده‌ای را دور هم جمع کرده و بخشی از این بودجه را در اختیارشان قرار می‌دهد تا صرف برگزاری نشست‌های تخصصی، کارگاه، کلاس و انتشار ماهنامه و فصلنامه شود/فارابی باید به اتاقی در سازمان سینمایی منتقل شود تا از ساختمان محل استقرار این بنیاد استفاده بهتری صورت گیرد!!!/نزدیک به ۷۰ درصد از فیلم‌های اکران‌شده در سال گذشته کمتر از ۲۵۰ هزار نفر مخاطب داشتند!/پردیس‌ها و سینماها جای نمایش فیلم‌های سینمایی است و نه فیلم‌های هنروتجربه! این فیلم‌ها را باید در فرهنگسراها و دانشگاه‌ها نمایش داد!/ در هر مرکز استان باید یک پردیس کورش داشته باشیم

سینماروزان: سیدضیاء هاشمی تهیه کننده باسابقه و رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان سینمای ایران در اغلب گفتگوهای خود کوشیده صریح و شفاف درباره مشکلات متنابه سینمای ایران سخن گوید.

به گزارش سینماروزان تازه ترین گفتگوی سیدضیاء که با رسانه متبوع جامعه صنفی انجام شده هم پر شده از صراحت در بیان مشکلات نهادهای سینمایی دولتی و راههای رهایی از بودجه خواری چنین نهادهایی.

متن گفتگوی سیدضیاء هاشمی را بخوانید:

به نظر شما عزل‌ونصب‌های پی‌درپی مدیران سینمایی علاوه بر ایجاد بی‌ثباتی در سینمای ایران، نمی‌تواند مانعی جدی برای صنعتی شدن آن محسوب شود؟ همچنین، آیا ادامۀ حضور برخی مدیران فرهنگی ناکارآمد اخلالی در روند صنعتی شدن سینمای ایران ایجاد نمی‌کند؟

اصولاً مدیران فرهنگی طی چهار دهۀ گذشته برنامه‌ریزی و استراتژی روشنی در مدیریت سینما نداشته‌اند و علی‌السویه عمل کرده‌اند. لذا ما با یک سیاست کلی و واحد، با برنامه‌های کاملاً سلیقه‌ای روبه‌رو بودیم که هر چهار سال یک بار هم‌زمان با مدیران تغییر می‌کردند. ما به یک سیاست کلی و واحد در رابطه با سینما نیاز داریم. ما مدیرانی را می‌خواهیم که طبق این سیاست کلی، استراتژی و برنامه‌ریزی مدونی داشته باشند. اینکه مدیران حوزۀ سینما همگی از یک طیف و گروه خاص انتخاب شوند را به صلاح سینما نمی‌دانیم. مدیرانی که در گذشته ناکارآمدی خود را ثابت کرده و هرجا رفته‌اند منشأ خیر نبودند، لیاقت حضور در سینما را ندارند. متأسفانه نگاهی در نظام حاکم شده که وقتی شخصی را مناسب مدیریت در بخش‌های اقتصادی، سیاسی و … نمی‌بیند، در سینما یا ورزش به او پست مدیریتی می‌دهند تا برایش رزومه شود. این مدیران فاجعه به بار می‌آورند. نمونه‌اش بازی فوتبال چند روز قبل یک تیم پرطرفدار پایتخت در امارات بود. تیمی که پرافتخارترین باشگاه ایران در آسیاست به خاطر ضعف مدیریتی به چنان وضعی افتاد که زنگ تفریح حریف اماراتی خود شد و یکی از بزرگ‌ترین فاجعه‌های ورزشی تاریخ ایران رقم خورد. با انتصاب مدیران ناشایست و نالایق، قطعاً باید منتظر وقوع فاجعه‌های به مراتب بزرگ‌تری در عرصۀ سینما و هنر مملکت باشیم. اگر می‌خواهیم سینمای ما به سوی صنعتی شدن حرکت کند و به سوددهی قابل توجه برسد، باید مدیریت آن را به دست افراد کارآمد و خبره بسپاریم. از اعتماد به مدیران ناکارآمد گذشته یا مدیران تازه‌کار و بی‌رزومه بپرهیزیم. کار را به دست کاردان بسپاریم. آن مدیر درجه چندمی که در معاونت ارزشیابی با ایجاد حاشیه و تنش‌های فراوان مشکلات زیادی را برای سینماگران ایجاد کرد باید از حوزۀ‌ سینما اخراج شود. عدم حضور ایشان و هم‌فکران ایشان در نهادهای فرهنگی نظام، خواستۀ قلبی اکثریت سینماگران است و با توجه به اینکه سینما در انتخابات اخیر از دکتر روحانی حمایت کرده، انتظار می‌رود که دولت دوازدهم در انتخاب تمامی مدیران حوزۀ سینما دقت و توجه لازم را داشته باشد تا شاهد حضور اشخاص لایق، کارآمد و مبتکر در پست‌های مدیریتی سینما باشیم.

با توجه به جدیت تهیه‌کنندگان و سازمان سینمایی برای صنعتی شدن سینمای ایران در سال ۱۳۹۶، و اینکه در مصاحبه‌هایتان از لزوم تأسیس کمپانی‌ها و استودیوهای فیلمسازی گفتید، به نظر شما سازمان سینمایی باید متولی تأسیس آن‌ها و ناظر بر فعالیتشان باشد؟ یا برای این کار تشکیل یک شورا یا انجمن جدید را ضروری می‌دانید؟

آقای حیدریان اصولا بحث صنعتی شدن سینما را قبول دارد. سینمای ما می‌تواند چه از طریق مصوبۀ مجلس و چه از طریق مصوبۀ هیئت وزیران، همانند گردشگری به صنعت تبدیل شود. وقتی به سوی صنعتی شدن برویم، کمپانی‌ها و استودیوهای فیلمسازی تأسیس می‌شوند، مخاطب و سوددهی فیلم در گیشه ضرورت می‌یابد و از همه مهم‌تر، بساط رانت‌خواری و ویژه‌خواری در سینما برچیده می‌شود. در خصوص تأسیس کمپانی‌ها و استودیوها هم عقیده دارم که نقش دولت باید نظارتی و حمایتی باشد. به همین خاطر، ما به دنبال تأسیس انجمن کمپانی‌های فیلمسازی ایران هستیم و مقدمات آن را فراهم کرده‌ایم. این انجمن هم به تأسیس کمپانی‌های فیلمسازی در ایران کمک می‌کند و هم بر عملکرد و کیفیت تولیدات آن‌ها نظارت دارد و با حمایت دولت، نهادها، بانک‌ها و بیمه سینمای ایران را در مسیر یک صنعت پویا و سودده هدایت می‌کند.

در ایران حجم عمدۀ تولیدات سالانه را درام‌های اجتماعی تشکیل می‌دهند. این در حالی است که اکثر این آثار در گیشه شکست می‌خورند. به نظر شما آیا با صنعتی شدن سینمای ایران نباید این روند تغییر کند و شاهد تنوع ژانر در تولیدات سالانۀ سینمای ایران باشیم؟

به نظرم شیوۀ کار شورای پروانه ساخت باید تغییر کند. متأسفانه این شورا بی‌توجه به ترافیک فیلم‌های آمادۀ اکران، همچنان به صدور بی‌رویۀ پروانه ساخت ادامه می‌دهد و از همه بدتر اینکه، به تنوع محصولات سینمایی هیچ اهمیتی نمی‌دهد. هر بار که تعدادی فیلم پروانه ساخت دریافت می‌کنند و فهرست‌شان در سایت‌ها و نشریات منتشر می‌شود، مشاهده می‌کنیم که اکثریت با درام‌های اجتماعی است. این آثار که اکثراً رئالیستی و سیاه‌نما هستند، به شدت به اقتصاد سینمای ایران ضربه زده‌اند. در همین گزارش فروش سالانه‌ای که در سایت جامعه صنفی تهیه‌کنندگان منتشر شده، نزدیک به ۷۰ درصد از فیلم‌های اکران‌شده در سال گذشته مخاطب کمتر از ۲۵۰ هزار نفر داشتند. این یک فاجعه است. برای جلوگیری از وقوع مجدد این فاجعه، شورای پروانه ساخت باید ضمن در نظر گرفتن سقف صدور سالانه برای پروانه ساخت، به تقسیم‌بندی ژانرها هم بپردازد و اعلام کند که مثلاً امسال برای ۲۰ فیلم کمدی و ۱۰ فیلم درام اجتماعی پروانه صادر می‌کنیم. یا به فیلم‌های اکشن و ماجرایی بهای بیشتری می‌دهیم و به سهولت برای این آثار پروانه صادر می‌کنیم. علاوه بر تنوع ژانر، به نظرم نکتۀ مهم دیگری که در صدور پروانه ساخت باید مدنظر قرار بگیرد، تأیید صلاحیت تهیه‌کننده از سوی شورای عالی تهیه‌کنندگان، مشخص بودن سرمایه‌گذار و تضمین کنار نکشیدن وی از پروژه است. بی‌توجهی به این موارد از سوی شورای پروانه ساخت، هر ساله باعث ایجاد اختلافات متعددی شده.

به نظر شما بهتر نیست که در صدور پروانه ساخت برای درام‌های اجتماعی محدودیت‌های زیادی درنظر گرفته شود؟

همین حالا ما در شورای صنفی اکران با حدود ۱۲۰ فیلم آمادۀ اکران روبه‌رو هستیم که اکثر آن‌ها را همین فیلم‌های به اصطلاح رئالیستی تشکیل می‌دهند. با توجه به ظرفیت محدود نمایش در کشور و علاقۀ بسیار کم مخاطب عام به تماشای چنین آثاری، به نظرم حتی بهتر است که حداقل برای یک سال پروانه ساخت برای این آثار صادر نشود. این فیلم‌ها دارای مخاطب خاص هستند و تولید این میزان فیلم برای یک اقلیت به لحاظ عقلانی و به لحاظ اقتصادی هیچ توجیهی ندارد. در مصاحبه‌های قبلی هم تأکید کرده‌ام که این فیلم‌ها آفت سینمای ایران هستند. جالب اینجاست بین انبوه این فیلم‌ها که ادعای پرداختن به معضلات را دارند، به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌توان فیلم‌هایی را یافت که به درستی منعکس‌کنندۀ این معضلات باشند و به ریشه‌یابی آن‌ها بپردازند. هیچ تجربۀ اجتماعی قابل ملاحظه‌ای را هم به مخاطب انتقال نمی‌دهند. البته اعتقاد دارم که سینما منبر خطابه نیست اما این فیلم‌ها، حتی از انجام کاری که سازندگان‌شان ادعای آن را دارند نیز ناتوانند!

گروه هنروتجربه و بنیاد سینمایی فارابی با حمایت از چنین آثاری ادعای ترویج سینمای اندیشه را دارند. به نظرتان این ادعا تا چه اندازه صحیح است؟

سینما صنعت سرگرمی است. چیزی به نام سینمای اندیشه، یک ایدۀ مبهم است. اگر کسی به دنبال اندیشه و تغذیۀ فکر باشد که فیلم نگاه نمی‌کند، کتاب می‌خواند. اکثر مخاطبان سینما در جهان به سینما به عنوان تفریح و سرگرمی نگاه می‌کنند. کافی است فیلم‌های پرفروش گیشه در کشورهای مختلف دنیا را در نظر بگیرید تا به این واقعیت پی ببرید. متأسفانه «سینمای اندیشه» هم مثل «سینمای هنری» و «سینمای معناگرا» و مواردی از این قبیل تنها پوششی است تا یک عده از برخی جاها به اسم تولید فیلم رقم‌های قابل توجه دریافت کنند. بنیاد سینمایی فارابی و گروه هنروتجربه هم متأسفانه با حمایت‌های غیرکارشناسی خود باعث شده‌اند که تولید انبوه فیلم‌های رئالیستی مثل سرطان به جان سینمای ایران بیفتد. البته نشریات و محافل خاصی هم این‌ها را حمایت می‌کنند. وضع به گونه‌ای شده که امروزه حتی بسیاری از فیلم‌هایی هم که در گروه هنروتجربه اکران نمی‌شوند، سروشکل هنری و تجربی دارند و دست بر قضا با حمایت این گروه یا فارابی پروانه ساخت گرفته‌اند. این کاملاً به ضرر سینمای حرفه‌ای و مانعی اساسی در مسیر صنعتی شدن سینمای ایران است.

با توجه به عدم استقبال مناسب از آثار هنروتجربه و اینکه اکران این آثار بخشی از ظرفیت نمایشی محدود کشور را اشغال می‌کند، به نظرتان بهتر نیست که سازمان سینمایی این گروه را منحل کند؟

با انحلال گروه هنروتجربه موافق نیستم. به نظرم اشکال کار در نحوۀ مدیریت این گروه و سیاست‌‌های اجرایی آن است. این گروه باید مکانی برای فیلمسازان جوان باشد تا در آن به کسب تجربه بپردازند. جای نمایش این آثار نیز پردیس‌ها و سالن‌های سینمایی کشور نیست. پردیس‌هایی مثل کورش، آزادی، هویزه و چارسو یا سینماهایی مثل فرهنگ و موزه سینما جای نمایش فیلم‌های سینمایی است و نه فیلم‌های تجربی. این فیلم‌ها را باید در خانۀ هنرمندان، فرهنگسراها و دانشگاه‌ها نمایش داد. ما در شورای عالی تهیه‌کنندگان به شدت پیگیر این مسئله هستیم که این فیلم‌های تجربی از این پس در مکانی که مناسب آن‌هاست به نمایش درآیند.

از آنجا که بنیاد سینمایی فارابی ممکن است با مداخلاتش در روند صنعتی شدن سینمای ایران ایجاد اخلال نماید، بهتر نیست که سازمان سینمایی آن را منحل کند؟

از آنجا که اسم بنیاد سینمایی فارابی در دنیا جا افتاده است، بهتر است که فقط بخش امور بین‌الملل آن حفظ شود و به اتاقی در سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتقل شود تا از ساختمان محل استقرار این بنیاد استفادۀ فرهنگی بهتری صورت بگیرد. به نظرم حتی می‌توان بودجه و اختیارات فعلی بنیاد سینمایی فارابی را به انجمن کمپانی‌های فیلمسازی ایران منتقل کرد تا این انجمن بهتر بتواند در ترقی صنعت سینمای ایران بکوشد.

تکلیف انتشارات و نشریاتی که این بنیاد منتشر می‌کند چه می‌شود؟ پروانۀ نشر آن‌ها نیز به انجمن کمپانی‌های فیلمسازی ایران منتقل می‌شود؟

با توجه به میزان سرانۀ مطالعۀ بسیار اندک در کشور، به نظرم تداوم فعالیت انتشارات فارابی و نشریات آن به شکل فعلی هیچ توجیهی ندارد. بخش فرهنگی نظام با پیگیری چنین سیاستی طی سه چهار دهۀ اخیر چه توفیقی توانسته کسب کند؟ میزان سرانۀ مطالعه در کشور با صرف هزینه‌های هنگفت برای چاپ کتاب‌ها و نشریات مختلف افزایش نمی‌یابد. لذا معتقدم بعد از انجام تغییرات گسترده در ساختار بنیاد سینمایی فارابی و تقلیل آن به دفتر امور بین‌الملل در سازمان سینمایی، انتشاراتی و نشریات فارابی از جمله «فصلنامه فارابی» و «فیلم‌نگار» نیز بهتر است تعطیل شوند.

این حرف شما ممکن است به مذاق عده‌ای خوش نیاید.

خب، صنعتی شدن سینمای ایران هم به مذاق آن اقلیت ویژه‌خوار خوش نمی‌آید. بنیاد سینمایی فارابی سالانه بودجۀ قابل توجهی دریافت می‌کند که نمی‌داند با آن چه کند! لذا عده‌ای را دور هم جمع کرده و بخشی از این بودجه را در اختیارشان قرار می‌دهد تا صرف برگزاری نشست‌های تخصصی، کارگاه، کلاس و انتشار ماهنامه و فصلنامه شود. طی سال‌های اخیر خروجی این کار چه بوده؟ این هم مثل گروه هنروتجربه یادآور چاه‌کن‌های یزد است. اگرچه چاه‌های آن‌ها به آب نمی‌رسد، اما چاه‌کن‌ها به آب و نان می‌رسند! این به اصطلاح استادها طی سال‌های اخیر نویسندۀ چند فیلم مطرح یا پرفروش بوده‌اند؟ فیلم یکی‌شان سال گذشته اکران شد و تنها ۵۷ هزار نفر مخاطب داشت. بدیهی است که در چنین شرایطی، فیلمنامه‌نویسان جوان و تازه‌کار حتی با الفبای قصه‌گویی نیز آشنا نباشند. یکی از دلایل مهمی که بنیاد سینمایی فارابی باید دچار تغییرات گسترده شود همین است. فعالیت‌های آن در عرصۀ فیلمنامه‌نویسی هیچ دستاوردی نداشته و در عرصۀ تولید نیز حاصل آن فاجعه‌ای به نام «قلب سفید قاصدک‌ها» است.

یکی از معضلاتی که امروزه سینمای ایران با آن روبه‌روست و هیچ‌کس به فکر اقدام جدی برای رفع آن نیست، ورود بی‌رویۀ فیلمسازان اول بدون درنظر گرفتن تعداد فیلمسازان موجود و ظرفیت نمایشی سینمای کشور است. به نظر شما برای رفع این معضل چه باید کرد؟

به نظرم یکی از مهم‌ترین اقداماتی که در این زمینه باید صورت بگیرد، کنترل ورود فیلمسازان اول است. در حال حاضر این فیلمسازان به صورت گتره‌ای وارد سینما می‌شوند. وضع به گونه‌ای شده که هرکه یک دوره در آموزشگاه فیلمسازی می‌گذراند و دوربین دیجیتال به دست می‌گیرد، می‌خواهد فیلمساز شود. این به هیچ عنوان قابل قبول نیست. کسی که می‌خواهد در سینما فیلمساز شود باید مقدماتی را طی کند؛ از جمله اینکه تجربۀ دستیاری کارگردان‌های بزرگ سینمای ایران را داشته باشد، با قواعد قصه‌گویی برای سینما آشنا شود و مواردی از این قبیل. ورود فیلمسازان اول باید محدود و بر اساس فیلترهای مختلف باشد. در شورای عالی تهیه‌کنندگان بنا داریم که این فیلترها شامل سابقۀ افراد، کیفیت فیلم‌های کوتاه ساخته شده، و تعداد تجربیات دستیاری آن‌ها در پروژه‌های سینمایی قابل اعتنا باشد.

به نظر شما، چطور می‌توان به جریان سالن‌سازی در سراسر کشور شتاب بیشتری بخشید؟ و با توجه به اینکه این جریان در انحصار خصولتی‌ها و دولتی‌هاست، شما چه راهکاری را برای پایان دادن به این انحصار پیشنهاد می‌کنید؟

اگرچه در سال‌های اخیر شاهد رونق سالن‌سازی در کشور هستیم و پردیس‌های متعددی احداث شده‌اند، هنوز به لحاظ تعداد سالن نسبت به قبل انقلاب بسیار عقب‌تریم. جمعیت ما نسبت به آن زمان دو برابر اما تعداد سالن‌های ما نصف شده است. انحصارهایی که به آن اشاره کردید در عدم وجود قوانین مناسب ریشه دارد. متأسفانه دولت در این زمینه توجه کافی را نداشته و همین منجر به شکل‌گیری جریانات خاصی شده که گاه در مسیر تأسیس سالن‌های سینمایی جدید سنگ‌اندازی می‌کنند. این جریانات تنها از احداث پردیس‌هایی حمایت‌های لازم را انجام می‌دهند که مراودات خاصی با آن‌ها داشته باشند. حداقل ۱۰۰۰ شهر ایران فاقد سالن سینما هستند و هیچ اراده‌ای برای تأسیس پردیس یا سالن سینمایی در این شهرها وجود ندارد. برای تداوم رونق اقتصادی در سینما نیاز است که سالانه حداقل ۱۰۰ سالن سینما به ظرفیت نمایش کشور افزوده شود. ما باید در هر مرکز استان یک پردیس کورش داشته باشیم. متأسفانه طی چهار دهۀ اخیر این مسئله مغفول مانده و به نظرم لکۀ ننگی بر کارنامۀ بعضی مدیران ناکارآمد شهری کشور، بخصوص تهران، از ابتدای انقلاب تاکنون است. دولت باید از طریق شورای عالی شهرسازی کلیۀ شهرداری‌های سراسر کشور را به ساخت پردیس‌ها و سالن‌های سینمایی ملزم کند. به علاوه، دولت باید تسهیلات ویژه‌ای را نیز برای این کار در نظر بگیرد. از جمله: از پردیس‌ها و سالن‌های سینمایی تراکم نگیرد؛ آن‌ها را حداقل به مدت یک دهه از پرداخت مالیات و هرگونه عوارض شهرداری معاف کند؛ قبوض برق و گاز آن‌ها تجاری محاسبه نشود بلکه مثل مکان‌های فرهنگی محاسبه شود. البته ما از شهرداران فعلی، خصوصاً شهردار کنونی تهران، چنین انتظاراتی را نداریم و امیدواریم جانشینان آن‌ها نسبت به جبران این خسارت بزرگ اقدام نمایند.




تناقض در ادامه اکران فیلم کم فروش فارابی⇐ شورای صنفی نمایش: «ویلاییها» تا شبهای قدر روی پرده است/فارابی: «ویلاییها» تا پایان رمضان روی پرده است

سینماروزان: پیشتر شورای صنفی نمایش تصویب کرده بود که فیلم “ویلاییها” از هفدهم خرداد سرگروه خود را به “رگ خواب” خواهد داد با این حال گلایه های عوامل این فیلم کم فروش موجب آن گشت که شورای صنفی نمایش از ادامه نمایش آن تا شبهای قدر خبر دهد.

به گزارش سینماروزان در همین اوضاع فارابی که در تولید “ویلاییها” مشارکت ویژه داشته در بیانیه ای از اکران این فیلم تا پایان رمضان خبر داده است!

ابتدا گفته های غلامرضا فرجی، سخنگوی شورای صنفی نمایش را بخوانید:
با موافقت حمید نعمت‌الله، تهیه کننده و علی سرتیپی، پخش‌‌کننده فیلم سینمایی «رگ خواب»، فیلم سینمایی «ویلایی‌ها» تا شب‌های قدر در سینمای سرگروه یعنی استقلال ادامه می‌یابد و بعد از شب‌های قدر «رگ خواب» در سینمای سرگروه جایگزین این فیلم می‌شود.
طبق قانون هر فیلم می‌تواند تا سقف ده هفته به اکران خود در سینماها ادامه دهد و  پس از شب‌های قدر اکران «ویلایی‌ها» در سینماهای زیر گروه، مجتمع‌های سینمایی و سینماهای آزاد تا سقف ده هفته ادامه می‌یابد.

حالا متن بيانيه بنیاد سینمایی فارابی را بخوانید:
ماجرای “ویلايي‌ها” و اکران آن، اتفاق تلخ این روزهای سینمای ایران است. پیش از هر چیز باید این نکته را یادآور شويم که در بین مدیران و همكاران سازمان سینمایی کسی تردید ندارد که احترام اصناف سینمایی و توانمندى بخش خصوصى در صدر اولویت‌هاست. اما ضرورى است نكاتى را در اين باب تصريح كرد؛ برقراری تعادل بین “فرهنگ” و “اقتصاد” در سینمای ملی و متعالی ایران همواره یکی از دغدغه‌های اصلی مدیران سينمايى محسوب می‌شود. تعالی، ارتقا و باورمندی به ارزش‌ها و فضایل انسانی، بی‌گمان یکی از اصیل‌ترین و حساس‌ترین وظایف متولیان امور فرهنگی در عرصه هنرهای نمایشی است. تمام افتخار جمهوری اسلامی توجه ویژه به کرامت انسانی است که تحت هیچ شرایطی در این عرصه، گامی پس نخواهد کشید، چرا که باور داریم کوچکترین سهل انگاری، خطایی نابخشودنی در پیشگاه خداوند متعال و شهدای گرانقدر این مرز و بوم خواهد بود. توجه ویژه به فیلم‌های فرهنگی، خصوصا آثاری که مخاطبان را متوجه وجوه پایداری و مقاومت می‌سازد و ادای دینى به نسلی از ایثارگران را در بر دارد، از اولویت‌های اساسی ما محسوب می‌شود و بر اساس همين اولويت‌ها بنياد سينمايى فارابى در كنار حمايت از ساير فيلم‌ها، در توليد فيلم ارزشمند “ويلايى‌ها” مشاركت هفتاد درصدى داشته است. همچنين با باور به وظایف صنوف و شوراهایی که تاسیس شده‌اند تا گره از کارها بگشایند، معتقديم در گذرگاه‌ها و تنگناهایی این چنین ضوابط شوراى صنفى نمايش و نقش اين شورا بسيار مهم و گره گشا است، نه اينكه سینماگران خود با رایزنی و تعامل میان خود، راهی برای برون رفت از مشکلات بیابند. خوشبختانه در پي اعلام قبلي پخش كننده فيلم “رگ خواب”، امروز با هماهنگي انجام شده با تهيه كننده و پخش كننده اين فيلم سينمايى، مجددا انصراف از آغاز اكران فيلم مذكور اعلام شد، لذا اكران فيلم “ويلايي‌ها” تا پايان ماه مبارك رمضان ادامه خواهد داشت و فرصت بيشترى براى علاقمندان به اين فيلم فراهم گرديد كه جا دارد از پخش كننده فيلم “رگ خواب” كه اين فرصت را فراهم كرد قدرداني كنيم. سینمای نجیب ایران امروز بیش از هر چیزی نیازمند دیده شدن آثار در سالن‌های سینما است و توجه نهادها و سازمان‌ها و شخصیت‌های سیاسی و فرهنگی در حمایت از آثار ارزشمند سینمایی فقط نباید به انتشار بیانیه منتهی شود. مجددا با تاكيد بر جايگاه اصناف سينمايى اميدواريم در شوراي صنفى نمايش نگاه حمايت حداكثرى از آثار فرهنگى و ارزشى در سينما تقويت شود.




ادامه راه رییس معزول سینما و تلاشی دیگر برای افزدن بر دایره عریض و طویل کارمندان دولتی سینما؟⇐مدیرعامل فارابی از راه اندازی گروه سینمایی «کودک و نوجوان» خبر داد

سینماروزان/حامد مظفری: در حالی که گروه دولتی «هنروتجربه» که از دستاوردهای حجت ا.. ایوبی رییس معزول سینماست هم نتوانست در این سه سالی که راه افتاده مورد توجه مخاطبان قرار گیرد و جز تحمیل بودجه دستاورد موثر دیگری برای سینمای ایران نداشت حالا علیرضا تابش مدیرعامل فارابی ادعا کرده که بناست گروه سینمایی کودک و نوجوان هم راه بیفتد.

به گزارش سینماروزان علیرضا تابش در دیداری که با مدیر خاورمیانه و کشورهای آفریقایی شرکتی به نام «یونی فرنس» داشته با اشاره به ظرفیت گروه «هنر و تجربه» گفته است: در ادامه این روند، گروه  «سینمای کودک و نوجوان» نیز راه اندازی خواهد شد که بخش عمده ای از تولیدات سینمای ایران در این بخش به نمایش درخواهد آمد و درصدی نیز به نمایش فیلمهای رئال و انیمیشن خارجی ویژه گروه سنی کودک و نوجوان اختصاص می یابد.

اینکه منظور تابش خواهرزاده رییس دولت اصلاحات که با حداقل رزومه سینمایی تا مدیرعاملی یکی از مهمترین نهادهای سینمایی پیش رفته از «ظرفیت هنروتجربه» چیست را ما نمی دانیم اما در شرایطی که حتی تولیدات سالانه سینمای کودک و نوجوان آن قدر نبوده که مدیران بتوانند به طور سالانه برای آن جشنواره برگزار کنند، حرف زدن از راه اندازی گروه ویژه برای این نوع سینما فانتزی سازی است!

البته آن طور که تابش گفته درصدی از نمایش این گروه هم به اکران آثار رئال و انیمیشن خارجی اختصاص خواهد داشت! پرسش آنجاست در شرایطی که جدیدترین محصولات روز سینمای جهان نه فقط به صورت زیرنویس که به صورت دوبله شده از طریق شبکه قاچاق محصولات سینمایی در اینترنت و بعضا شبکه خانگی در حال توزیعند واقعا حرف زدن از اکران فیلم خارجی سخنی غیرمنطقی است.

اگر بناست به مانند تجربه هنروتجربه از طریق راه اندازی یک گروه ویژه کودک هم زمینه ای ایجاد شود برای ایجاد اشتغال گروهی از نزدیکان مدیریت سینمایی که هیچ اما اگر واقعا بناست کمکی شود به اکران آثار کودک بهترین روش ارائه تسهیلات اکران به شرکتهای پخش برای روی پرده فرستادن آثار مطرح سینمای کودک است.

همین حالا یک فیلم کودک با نام «مبارک» را روی پرده داریم که با پخش خوب حوزه هنری و تخصیص سالنهای مفید توانسته فروش خود را از 1.5 میلیارد هم عبور دهد. سال گذشته هم فیلمی کودک به نام «دزد و پری» را داشتیم که با پخش موثر رسانه فیلمسازان توانست فروشی میلیاردی داشته باشد. وقتی چنین تجربه های مفیدی جلوی رویمان است چرا اصرار داریم بودجه های سینمایی را تلف راه اندازی گروههای سینمایی بودجه خوار کنیم؟

از آن گذشته اصلی ترین زیرساخت برای راه اندازی یک گروه سینمایی داشتن تعدادی مفید از سالن سینماست. بنیاد سینمایی فارابی به غیر از سینما فرهنگ چه سینمای فعالی را دارد که بخواهد از آن برای راه اندازی یک گروه سینمایی استفاده کند. تشبث به سینماداران دیگر هم نتیجه ای ندارد جز همین اتفاقی که برای هنروتجربه افتاده! سینماداران قدرتمند همواره ترجیحشان این است که با پخش کنندگان مطرح کار کنند و البته آثاری را اکران کنند که مخاطب داشته باشند.

پس توصیه اصلی به تابش آن است که دوباره به مانند ایوبی معزول از سینما، چرخ را از نو اختراع نکند و به جای به کارگیری بودجه های دولتی در مسیر افزودن بر دایره عریض و طویل دولتی به فکر استفاده از تجربه پخش کنندگان مطرح برای کمک به آثار کودک باشد.

حامد مظفری
حامد مظفری




اعترافات صادقانه تهیه‌کننده فیلم «۳ارگانی» قتل موسی خیابانی به غیبت از سربازی و نقش پررنگ شهردار تهران در موقعیت فعلی‌اش⇐سربازی نرفتم تا قیمت سربازی نیم‌بها شود!!!/قالیباف پیشنهاد داد وارد کار فرهنگی شوم/«سیمای مهر» با سفارش قالیباف کارش را شروع کرد/آشنایی با عسکرپور از طریق قالیباف رخ داد/ اگر قالیباف نبود، من هم نبودم/ هرکجا بایستم و کار کنم، برای قالیباف است

سینماروزان: محمود رضوی تهیه کننده آثاری همچون «پادری»، «دلبری» و «معراجیها» در اکران نوروزی فیلم «ماجرای نیمروز» را روی پرده دارد.

«ماجرای نیمروز» که ماجرای چگونگی به هلاکت رسیدن موسی خیابانی از سران منافقین را روایت میکند به واسطه اینکه سه ارگان متنفذ از حوزه هنری گرفته تا فارابی و تصویرشهر وابسته به شهرداری حامی تولید آن بوده اند وضعیتی کم نظیر در سینمای ایران دارد و بسیاری دوست دارند درباره عقبه تهیه کننده ای که سه ارگان تمام قدر به حمایت از او ایستاده اند بیشتر بدانند.

در همه ماههای حضور این تهیه کننده در سینما و تلویزیون فراوان درباره حمایت ارگانهای شهری از او گفته شده بود و حالا این تهیه کننده در گفتگویی تفصیلی با خبرگزاری «مهر» ارگان سازمان تبلیغات اسلامی صادقانه درباره نقش پررنگ شهردار تهران در موقعیت فعلی خود سخن گفته است.

رضوی البته در این گفتگو درباره ماجرای غیبت طولانی از خدمت سربازیش هم که پیشتر رسانه های مستقل به آن اشاره کرده بودند هم صحبت کرده است و این را هم گفته که در دوران تحصیل درس خوان هم نبوده و نهایتا هم بیشتر از دیپلم عایدش نشده است!!!

بخشهایی از گفته های رضوی را بخوانید:

شما مانند دیگر پسرحاجی‌های دهه ۷۰ سربازی نرفتید؟

سربازی در آن زمان نرفتم، اما بعداً رفتم.

چرا؟ نخریده بودید؟

نه نخریدم.

پس چطور؟ چون سال ۷۷، ۱۸ ساله‌تان شده بود و باید سربازی می‌رفتید.

درست است، اما در آن سنین خیلی به ازدواج فکر می‌کردم و با خودم گفتم اگر بخواهم سربازی را بخرم بهتر است اول ازدواج کنم که قیمت سربازی نیم‌بها شود. البته درنهایت نه زن گرفتم و نه توانستم سربازی را بخرم چون دیگر خرید سربازی جمع شده بود.

چه سالی محصل بودید؟

سال ۶۴ کلاس اول دبستان را شروع کردم، یعنی ۵ سالگی.

چرا این‌قدر زود؟

احتمالاً خیلی اذیت می‌کردم و می‌خواستند زودتر به مدرسه بروم. سر کلاس رفتم و از همه هم کوچک‌تر بودم و تنها می‌توانستم پشت میز اول بنشینم. تابستان سال بعد کلاس دوم را خواندم و سال ۶۵ کلاس سومی شده بودم. ارتحال امام که سال ۶۸ بود، من کلاس پنجم بودم و امتحانات نهایی برگزار می‌شد. سال ۷۴ هم دیپلم گرفتم. ولی ادامه تحصیل ندادم!

اول سیمای مهر بود یا شما تهیه‌کنندگی می‌کردید؟

اول آن موسسه «مشکات مهر» بود، بعد از سال ٨٤ یک سال در شهرداری و گروه مشاوران جوان بودم، اما محیط اداری با روحیات من سازگار نبود و کار اداری برایم خسته‌کننده بود، کار اداری را خیلی نمی‌پسندیدم. وقتی خواستم از کار بیرون بیایم، پیش آقای دکتر قالیباف رفتم که ایشان پیشنهاد دادند چون سابقه کار فرهنگی داری، وارد این حوزه سینما بشوید و بروید خودتان را نذر فرهنگ کنید و هرچه میخواهی تلاش کنی در حوزه فرهنگ انجام بده ، جایی هم لازم شد من هوای شما را دارم.
«سیمای مهر» هم در حوزه سینما و تلویزیون بنا به همان توصیه آقای قالیباف به من در سال ۸۵ کارش را شروع کرد.

رابطه «سیمای مهر» و آقای قالیباف فقط این بوده که شما کاری را شروع کنید و ما حواسمان هست یا بیشتر از این حرف‌ها بوده است؟

اگر دنبال آن شایعات هستید که سیمای مهر متعلق به آقای دکتر قالیباف است یا سرمایه اینجا را تامین کرده اند من میگویم اینها نیست، بیشتر از اینهاست سید محمود رضوی متعلق به آقای قالیباف است ، ایشان مشوق و نیروی محرکه حرکت اول من برای سینما بود و مرا برای انجام کارها «هُل» داد اگر اصرار ایشان نبود اصلا شاید وارد این حوزه نمیشدم.

حمایت معنوی قالیباف همیشه در کنارتان بوده است؟

یقیناً اگر آقای قالیباف نبود، من هم اینجا نبودم. دفتر تبلیغاتی می‌زدم که تیزر و مستند صنعتی می‌سازد. کسی که به من اطمینان قلبی و اعتمادبه‌نفس داد و گفت که خودتان را وقف فرهنگ کنید، آقای قالیباف بود. هنوز یادداشت‌های جلسه‌هایی که داشتیم را دارم. آقای قالیباف پتانسیلی که یک فرد برای پریدن لازم دارد را ایجاد کرده بود و انصافاً هرجایی که کم آوردم، حضور داشت؛ مانند پدری که شاید به بچه‌اش پول‌توجیبی ندهد ولی حواسش هست. من می‌گویم بودن یا نبودن موسسه سیمای مهر به آقای قالیباف بستگی دارد، چون اگر یک روز سیمای مهر هم نباشد، باز رضوی هرکجا بایستد و کار کند، برای آقای قالیباف است. فلسفه وجودی این دفتر از آقای قالیباف و همان جلساتی است که داشتیم. کسی هم بودند که در شکل‌گیری و به وجود آمدن ارتباطات مختلف مؤثر بودند.

آشنایی با آقای عسگر پور هم از طریق آقای قالیباف اتفاق افتاد و اگر ایشان نبود که ارتباط اولیه را ایجاد کند.{این بخش ساعاتی بعد از انتشار در خبرگزاری مهر به این صورت تغییر یافت⇐ آشنایی با آقای عسگر پور هم به دلیل حضور ایشان در سازمان فرهنگی هنری آن روزها اتفاق افتاد و اکثر اتفاقات و ارتباطات سینمایی ما با حضور آقای عسگرپور اتفاق افتاد.}




واکنش مدیرعامل بهمن سبز حوزه هنری به گلایه‌های کارگردان فیلم «۳ارگانی» قتل موسی خیابانی⇐۲۷ سینمای حوزه هنری در ۱۶ استان کشور را در اختیار شما گذاشته‌ایم! کجا دیگر باید فیلمتان را برای نمایش می‌گذاشتیم و نگذاشته‌ایم؟/تمامی بلیتهای دو سانس{کنسرت محمد علیزاده در سینماسپهر ساری} خریداری شده و مبلغ آن به حساب «ماجرای نیمروز» ریخته شده است!!

سینماروزان: هرچند «ماجرای نیمروز» که داستانی درباره قتل موسی خیابانی از سرکردگان منافقین را روایت میکند با حمایت سه ارگان متنفذ تصویرشهر، فارابی و البته حوزه هنری تولید شده است اما محمدحسین مهدویان کارگردان «ماجرای نیمروز» اخیرا به گلایه از مدیران حوزه هنری پرداخته بود که چرا سینماهای کافی در اختیار فیلمش قرار نداده اند.

این گلایه ها با واکنش صریح مدیرعامل موسسه بهمن سبز حوزه هنری مواجه شده که در گفتگو با «تسنیم» از در اختیار گذاشتن حدود 27 سینمای فعال حوزه هنری به «ماجرای نیمروز» سخن گفته و بر این امر تأکید کرده که حتی بلیتهای دو سانس کنسرت محمد علیزاده در سینما سپهر ساری هم خریداری شده و به حساب این فیلم واریز شده است!!!

محمود کاظمی مدیرعامل موسسه بهمن سبز حوزه هنری گفت: ما صحبتهای بسیاری با تهیه‌کننده فیلم سینمایی «ماجرای نیمروز» داشتیم و قرار نبود این فیلم در سبد اکران نوروزی قرار بگیرد و ما با اکران آن در نوروز مخالف بودیم. اما وقتی در آخرین روزهای سال 95 اعلام شد که این فیلم در نوروز اکران می‌شود، حوزه هنری تمام قد از فیلم «ماجرای نیمروز» حمایت کرد، چرا که بخشی از سهام این فیلم برای خود حوزه هنری است؛ مگر می‌شود حوزه‌هنری در یک فیلمی سهامدار باشد و از آن حمایت نکند.

وی درباره برگزاری کنسرت محمد علیزاده یکی از خوانندگان معروف در سینما سپهر ساری به جای اکران دو سانس از فیلم «ماجرای نیمروز» بیان کرد: تمامی بلیتهای این دوسانس خریداری شده و مبلغ آن به حساب این فیلم سینمایی ریخته شده است، بنابراین اجرای کنسرت در سینما سپهر ساری بلامانع بوده است.

کاظمی ادامه داد: چرا این صبحتها درباره سینماهایی که در بخش خصوصی هستند مطرح نمی‌شود؛ بالاخره سینماهای حوزه هنری‌ هم باید درآمدی داشته باشد تا چرخ آنها بچرخد. مگر این سینماها پرسنل ندارد و این پرسنل حقوق نمی‌گیرند. مگر در سال گذشته این حوزه هنری نبود که حدود 7 سینما را در کشور بازسازی کرد و تحویل این جامعه داد. سینماهای حوزه هنری که بودجه‌ای از سوی دولت دریافت نمی‌کند، از خودشان درآورده و خرج خودشان می‌کند. در حال حاضر فیلم «ماجرای نیمروز» در 16 استان کشور 27 سینما از سینما‌های حوزه هنری در اختیار دارد. کجا دیگر باید این فیلم را برای نمایش می‌گذاشتیم و نگذاشته‌ایم؟

وی در پاسخ به صحبتهای کاگردان فیلم «ماجرای نیمروز» مبنی بر این که سالنهای این فیلم نسبت به فیلم‌های دیگر اکران نوروز 96 کمتر است، تصریح کرد: فیلمی مثل «خوب، بد، جلف» اکران خود را از اواخر بهمن‌ماه آغاز کرده است؛ اما فیلم «ماجرای نیمروز» اصلاً قرار نبود اکران شود.ما با فیلمها قرارداد داریم. وقتی فیلمی مانند «خوب،بد، جلف» فروش بسیار خوبی دارد، مسلم است که سانسهای بیشتری در یک سینما از آن خود می‌کند، ولی ما از «ماجرای نیمروز» هم حمایت کردیم و در همان سینماها نیز به آن سانس دادیم. ما در شیراز چهار سالن در اختیار «ماجرای نیمروز» قرار دادیم، چهار سالن کم است؟ می‌گویند که سانسهای کم مخاطب را اختیارشان قرار دادیم، این موضوع صحت ندارد ما وقتی خودمان در فیلم «ماجرای نیمروز» سرمایه گذاری کرده‌ایم، سانسهای کم مخاطب به آن نمی‌دهیم، بهترین سانسهای سینماهای حوزه هنری در حال حاضر در اختیار فیلم «ماجرای نیمروز» است.




جشنواره وابسته به یک شبکه ماهواره‌ای موجب ممنوع‌التصویری یک مجری تلویزیون شد⇐آیا چنین تبعاتی در انتظار کارمندان غیرحضوری جشنواره هم هست؟

سینماروزان: کمتر از یک ماه قبل جشنواره‌ای به نام عصر توسط فردی به نام اسماعیل ایزددوست مدیر شبکه ماهواره ای Pntv در آنکارای ترکیه برگزار شد.

به گزارش سینماروزان علاوه بر برخی از سینماگران ایرانی که در این جشنواره حضور داشتند اجرای افتتاحیه و اختتامیه جشنواره برعهده محمد سلوکی از مجریان رسانه ملی بود ضمن اینکه برخی از کارمندان ارشاد و از جمله یک کارمند فارابی و یک کارمند جشنواره جهانی فجر نیز به صور غیرحضوری به همکاری با این جشنواره و اطلاع رسانی آن پرداختند.(اینجا را بخوانید)

به تازگی «بانی فیلم» خبر داده که محمد سلوکی به خاطر حضور در این جشنواره ممنوع التصویر شده است. باید دید این ممنوعیتها شامل آن دسته از کارمندان ارشاد که با این جشنواره همکاری داشته اند هم می شود؟

متن گزارش «بانی فیلم» را بخوانید:

کمتر از یک ماه قبل درباره جشنواره‌ای موسوم به عصر نوشتیم که توسط فردی به نام اسماعیل ایزددوست در ترکیه برگزار شد. ایزددوست که شبکه ماهواره‌ای زبان  PN TV را نیز در ترکیه مدیریت می‌کند با وجود عدم موافقت سازمان سینمایی با برگزاری جشنواره فیلم عصر و خودداردی برخی از تهیه‌کنندگانی که فیلمشان در این جشنواره شرکت داده شده بود با آگاهی از مخالفت سازمان سینمایی فیلم خود را از این جشنواره بیرون کشیدند و یا قید سفر به ترکیه را زدند. در این بین داوران ایرانی جشنواره فیلم عصر از جمله کیومرث پوراحمد، نادر طریقت، مهدی احمدی و ابراهیم شیبانی و تعدادی دیگر از هنرمندان در اختتامیه آن شرکت کردند.

یکی از چهره‌های حاضر در این مراسم محمد سلوکی بود که بدون اعتنا به هشدارهای مسئولان وزارت ارشاد راهی ترکیه شد و اجرای اختتامیه جشنواره عصر را به عهده گرفت. همین مسئله موجب شد تا نخستین تبعات آن، ممنوع التصویری این مجری باشد او که طی یکی دو سال گذشته اجرای برنامه «سین مثل سریال» را به عهده داشت قرار بود که امسال هم آن را اجرا کند و حتی نامش در بین عوامل سری جدید این برنامه اعلام شد و با این وجود یک روز مانده به پخش نخستین قسمت برنامه، سلوکی به دلیل همین گافی که داد از اجرای آن کنار گذاشته شد. جالب آنکه محبوبه قاضی میرسعید دیگر مجری این برنامه هم با تصمیم مدیران تلویزیونی امکان اجرا در قاب کوچک را پیدا نکرد و از «سین مثل سریال» امشال کنار گذاشته شد.

حالا اینکه ممنوع الکاری سلوکی تا چه مقطعی ادامه پیدا کند هنوز مشخص نیست. ضمن اینکه باید دید هنرمندانی که با جشنواره عصر آنکارا همکاری کردند نیز گرفتار تبعات آن خواهند شد یا خیر؟ یادآوری می‌شود، نخستین قسمت برنامه «سین مثل سریال» شنبه شب با اجرای امیرحسین مدرس روی آنتن شبکه یک سیما رفت و دلیل اصلی جایگزینی او به جای سلوکی رسانه‌ای نشد.




مرحبا به اعتراف روی آنتن زنده⇐تهیه‌کننده فیلم «۳ارگانی»: عادت کرده‌ایم که منافع‌مان را در تولید ببریم

سینماروزان: این عادت اغلب سینماگران ایران شده است که از یک طرف از بدیهای وابستگی دولتی سینماگران بگویند و از سوی دیگر برای تولید آثارشان دست به دامن ارگانهای مختلف دولتی شوند.

به گزارش سینماروزان شاید برای همین است که وقتی می بینیم جوانی به نام محمود رضوی که برای تولید فیلم آخرش «ماجرای نیمروز» از حوزه هنری گرفته تا فارابی و تصویرشهر را پشتش داشته، روی آنتن زنده «هفت» صادقانه اعتراف میکند که سوددهی در تولید به عادت او و برخی از همسلکانش بدل شده او را تحسین کنیم و البته به او توصیه کنیم که فیلم بعدی اش را بی حمایت ارگانهای دولتی تولید کند تا مصداق بارز «رطب خورده منع رطب چون کند» نباشد.

محمود رضوی در «هفت» بیان داشت: در میان بیش از 100 فیلم تولید سالانه ایران، کمتر از 15 فیلم است که بصورت کاملا خصوصی تولید می شوند. برخی از ما تهیه کنندگان عادت کرده ایم که منافع مان را در تولید ببریم. وقتی جیب شخصی خودمان نیست، نگاه از مخاطب برداشته می شود. باید دولت سهمش کم شود و پای حاکمیت از تولید در سینمای ایران بیرون رود، اما اگر این شیوه بصورت شوک باشد، قطعا به نابودی سینما منجر می شود. من معتقدم دولت باید حمایت و کمک خود را از تولید به سمت عرضه ببرد. باید به سمت استودیوهای فیلمسازی برویم که صاحبان آن تهیه کنندگان نباشند، بلکه کمپانی و برندهایی باشند که سود خود را در تولید نبینند، بلکه در نمایش و توزیع. و در میان مدت باید دولت این کمک ها را در بلیت کارت هایی که می تواند به مردم بدهد، خرج کند و مردم انتخاب کنند که این هزینه را صرف کدام فیلم ها کنند. اولا این موجب رونق ساخت سالن شود و دوما تهیه کنندگان به سمت تولید فیلم هایی بروند که موجب رضایت مردم شوند.




حمایت حدادعادل از فیلم «۳ارگانی» قتل موسی خیابانی

سینماروزان: بعد از سیمرغهایی که در جشنواره سی و پنجم فیلم فجر نثار فیلم «ماجرای نیمروز» شد که با حمایت سه ارگان حوزه هنری وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی، فارابی و تصویرشهر وابسته به شهرداری ساخته شده و ماجرای قتل موسی خیابانی از سرکردگان منافقین را روایت میکند غلامعلی حدادعادل نماینده سابق مجلس به حمایت از این فیلم پرداخت.

به گزارش سینماروزان حدادعادل 18 اسفندماه در مراسم تقدیر از عوامل این فیلم در موسسه فرهنگی سرچشمه به تقدیر از «ماجرای نیمروز» پرداخت. مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب(سرچشمه) مجموعه ای است که با همراهی شهردای ساخته شده و زیرنظر سازمان تبلیغات اسلامی اداره میشود یعنی دو رکن تولید «ماجرای نیمروز» در راه اندازی و اداره این مجموعه نقش داشته اند.

غلامعلی حداد عادل در این مراسم با ابراز خرسندی از تولید «ماجرای نیمروز» بیان کرد: این فیلم چند پیام دارد. اینکه ما برای حفظ انقلاب چقدر زحمت کشیده ایم و نسل جدید اینها را با پوست و گوشت خود لمس کنند. این انقلاب نه به سادگی به پیروزی رسیده و نه به سادگی حفظ شده است. این فیلم ماجرای یک نیمروز است و شما بدانید چقدر از این روزها در انقلاب را پشت سر گذاشتیم.

وی افزود: حالا منافقین کجا هستند؟ حالا در پاریس چه می کنند؟ حالا در لباس آزادیخواهی مورد پشتیبانی کشورهای دیگر همچون آمریکا قرار می گیرند.

حدادعادل خاطرنشان ساخت: نسل امروز بدانند هیچ چیز عوض نشده است. ملت باید هوشیار باشند و نباید به آنها خوش بین بود. نسل جوان که آن روزها را ندیده است، باید با چشم باز به امروز نگاه کند.




افشاگری بی‌سابقه علیه جشنواره‌ای منسوب به یک شبکه ماهواره‌ای غیرمجاز⇐از حضور کارمندان قراردادی ارشاد به عنوان مهمان ویژه تا ارسال اخبار جشنواره توسط کارمند فارابی/از رفت و آمدهای اخیر رییس نظارت به ترکیه تا حضور تهیه‌کننده منتقد پولشویی-حوزه هنری در جشنواره!

سینماروزان: برگزاری جشنواره فیلم عصر در ترکیه و وابستگی این جشنواره به یک شبکه ماهواره ای فارسی زبان با عنوان pntv سبب ساز آن شد که مدتی پیش از برگزاری جشنواره مدیران نظارتی ارشاد از سینماگران بخواهند در این جشنواره شرکت نکنند.

به گزارش سینماروزان با این حال نه تنها این جشنواره با حضور برخی سینماگران سرشناس ایرانی برگزار شد(اینجا را بخوانید) بلکه حتی برخی کارمندان قراردادی سازمان سینمایی و از جمله متصدی تولید کتابچه در یک گروه سینمایی کم مخاطب که در روابط عمومی جشنواره دولتی بین الملل فجر هم مشغول به کار است از جمله همکاران این جشنواره بودند. جالبتر اینکه یکی از کارمندان فارابی نیز وظیفه ارسال اخبار این جشنواره برای رسانه ها را برعهده داشته است.

این تناقضات باعث شده روزنامه «جوان» در گزارشی انتقادی به طرح پرسشهایی درباره ریشه های برگزاری چنین جشنواره ای بپردازد.

متن گزارش «جوان» را بخوانید:

صنوف سينما زير چتر يك ميلياردر

با اينکه سازمان سينمايي وزارت ارشاد دولت يازدهم اعلام کرده بود که «جشنواره فيلم عصر» را به رسميت نمي‌شناسد، اما حضور کارمندان قراردادي اين وزارتخانه در آنکارا نشان مي‌دهد که حتي خود كارمندان اين وزارتخانه تره‌اي براي اين حرف‌ها خرد نمي‌كنند.

برخي اعضاي اصناف سينمايي نيز که انتظار مي‌رود رفتاري پدرانه نسبت به سينما داشته باشند، جزو افرادي هستند که در چند روز گذشته خود را به آنکارا رسانده‌اند و از همه متأسفانه صنف سينما آنقدر حقير شده که رئيس يکي از اصلي‌ترين اصناف سينمايي جمعي از اهالي سينماي ايران را گرد آورده و ايشان را براي ضيافت چند روزه به بهانه جشنواره‌اي ايراني به ترکيه برده است.

اينجاست که مي‌شود ريشه‌هاي وضعيت اسفناک سينماي ايران را بهتر شناسايي کرد. وقتي اصناف از هول حليم خود را به درون ديگ پرتاب مي‌کنند، ديگر از بدنه سينما چه انتظاري مي‌رود. غلامرضا موسوي که مدت‌ها پست رياست شوراي عالي تهيه‌کنندگان سينما را يدک مي‌کشيد و مدام به حوزه هنري به خاطر نمايش ندادن برخي آثار سينمايي گير مي‌داد و از پولشويي در سينما سخن مي‌گفت و به تازگي نيز در جشنواره فيلم فجر به خاطر يک عمر فعاليت سينمايي از وي تجليل شد، حالا خودش جزو افرادي است که حاضر شده در جشنواره موسوم به فيلم‌هاي ايراني در ترکيه حضور يابد.

جالب است که وزارت ارشاد چندي پيش اعلام کرده بود که اين جشنواره را به رسميت نمي‌شناسد، اما يک فوج از کارمندان اين وزارتخانه در آنکارا حضور به هم رساندند، براي مثال کارمند گروه دولتي هنر و تجربه در اين بزم ايراني حاضر شده است.

روز گذشته در گزارشي درباره جشنواره عصر نظر محمدرضا عباسيان، دبيـر سابق جشنواره فجـر را جويا شد و اين مدير سابق سينمايي از اين سخن گفت که «برگزاري جشنواره «عصر» مـي‌تـواند مـانند سرمـايه‌گـذاري‌هـاي «ب. ‌ز» متهم بزرگ مـالي در سينمـا باشد. بنده اطلاع دارم که از طريق سازمان سينمايي پول در اختيار برخي افراد قرار گرفته است که در خارج از کشور هفته فيلم و جشنواره فيلم ايراني برگزار کنند؛ جشنواره‌هايي که نه تنها خودشان بلکه جوايزي که مي‌دهند نيز بي‌ارزش‌ هستند.»

جشنواره فيلم‌هاي ‌ايراني موسوم به عصر از سوي اسماعیل ايزددوست، صاحب يک شبکه ماهواره‌اي فارسي‌زبان برگزار مي‌شود و براي رد گم کردن و حساس نشدن مسئولان ايراني شروع مراسم افتتاحيه را مشابه برنامه‌هاي رسمي داخل کشور و با تلاوت قرآن کريم و اجراي سرود ملي کشورمان برگزار کرد. قرار است بخش بين‌الملل اين جشنواره نيز شهريورماه سال آينده در ترکيه برگزار شود.

اصلي‌ترين کار ويژه جشنواره‌هاي فيلم در جهان خط دادن به فيلمسازان و الهام‌بخش بودن در گرايش‌هاي مضموني فيلم‌هاست. اينکه در جشنواره فيلم‌هاي ايراني صوت قرآن يا سرود ملي ايران پخش شود، موضوعي فرعي است و صرفاً برگزاري اين تشريفات براي حفظ ظاهر نمي‌تواند نگراني‌هاي فرهنگي چنين رويدادهايي را کمرنگ کند. البته همين حالا و در جشنواره فجر انقلاب به فيلم‌هايي جايزه داده مي‌شود که بعضاً سنخيتي با اهداف و آرمان‌هاي کشور ندارند و معلوم است که در جشنواره‌اي که در کشور ترکيه برگزار مي‌شود، قرار است چه رويکردهايي لحاظ شود.

اينکه يک کشور خارجي جشنواره‌اي ايراني برگزار کند، اساساً نقض غرض محسوب مي‌شود، جشنواره‌هاي دنيا را به نام شهرشان مي‌شناسند و پرواضح است که آنکارا هيچ ربطي به ايران ندارد و اگر قرار است جشنواره‌اي صرفاً با فيلم‌هاي ايراني برگزار شود، اساساً بايد اين جشنواره در جغرافياي ايران برگزار شود گرچه برخي جشنواره‌هاي بزرگ دنيا چند سالي است که بخشي از برنامه‌هاي جنبي خود را به فيلم‌هاي يک کشور خاص اختصاص مي‌دهند و اين اقدام هم گرچه محض رضاي خدا و ستايش از هنر انجام نمي‌شود، ولي اينکه به طور اختصاصي يک جشنواره در کشوري بيگانه فيلم‌هاي کشور ديگر را نمايش داده و داوري کند و جايزه بدهد حتماً جنبه‌هاي راهبردي و اهداف درازمدتي را براي سمت‌دهي به اغراض پشت‌پرده دنبال مي‌کند.

رفت و آمدهاي چندي پيش حبيب ايل‌بيگي، معاون ارزشيابي وزارت ارشاد و اخبار مربوط به اکران فيلم‌هاي ايراني در ترکيه نيز جزو سياست‌هايي بود که روزنامه «جوان» نسبت به آن هشدار داده بود.

توزیع جوایز؛ از «لانتوری» تا «قندون جهیزیه» و «کفشهایم کو؟»

جالب است که فاطمه معتمدآريا، كيومرث پوراحمد، مهدى احمدى، ابراهيم شيبانى و نادر طريقت فيلمهاى اين جشنواره را داورى كردند. در اين جشنواره تنديس برترين بازيگر زن به مريم كاظمى براى بازي در فيلم «جامه دران»، بهترين بازيگر مرد به صابر ابر براى فيلم «قندون جهزيه»، لوح تقدير و تنديس بهترين فيلمنامه به سارا سلطانى و ابراهيم ابراهيميان براى فيلم «عادت نمي كنيم» و بهترين فيلمنامه اقتباسى به حميدرضا قطبى و ناهيد طباطبايى براي فيلم «جامه دران» اهدا شد.

همچنين ديپلم افتخار بهترين كارگردانى به سام قريبيان براي فيلم« ٣٦٠درجه» رسيد. تنديس بهترين كارگردانى به رضا درميشيان براى فيلم «لانتورى» اهدا شد و تنديس بهترين فيلم به سعيد سعدى براي تهيه «قندون جهيزيه» تعلق گرفت. در پايان مراسم جايزه ويژه هيئت داوران به  على ملاقلى پور رسيد و على قائم مقامى تهيه كننده فیلم سینمایی «کفشهایم کو» جایزه ویژه دبیر برای نگاه سالم و انسانی در فیلم سینمایی را دریافت کرد.




واکنش حسین فرحبخش به جوابیه مدیرعامل فارابی⇐سلام علیکم! به آیه ۵۴ سوره آل عمران مراجعه کنید!

سینماروزان: انتقادات حسین فرحبخش به بی ربطی سوابق کاری علیرضا تابش با مسئولیت در بنیاد فارابی و صراحت کلام او در اینکه نسبت خواهرزادگی با رییس دولت اصلاحات باعث شده که وی تا ریاست مهمترین بنیاد سینمایی وابسته به منابع عمومی برسد(اینجا را بخوانید) با واکنش تابش مواجه شد.

به گزارش سینماروزان تابش بدون آن که درباره نقش دایی اش در رسیدن به پست مدیرعاملی فارابی و کارنامه پرچالش اش در این منصب سخن گوید در پستی اجتماعی نوشته است:  إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلاَماً. ترجمه آیه : هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند، به آنها سلام می گویند.( قرآن مجيد – سوره فرقان) آقاي فرحبخش سلام !

از آن سو فرحبخش در پاسخ به واکنش تابش نوشته است: آقاي تابش! طبق آيه بالا سلام عليكم! اما فرار به جلو ممنوع چون عاقلان بهتر از شما می دانند که در آیه 54 سوره شریفه آل عمران چنین آمده: وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ!!!