سینماژورنال: هر سال به ماه محرم و روزهای تاسوعا و عاشورا که نزدیک می شویم پرونده مهمترین اثر عاشورایی سینمای ایران “روز واقعه” بازگشایی می شود.
به گزارش سینماژورنال فیلمنامه “روز واقعه” را بهرام بیضایی نگاشته بود ولی کارگردانی آن را شهرام اسدی انجام داد.
در زمان اکران فیلم و همه سالهای بعد از آن همواره اسدی بخاطر تغییراتی که در فیلمنامه بیضایی داده بود مورد پرسش قرار گرفته است.
این کارگردان در تازه ترین گفتگوی خود با “شرق” خسته از این همه سال سوال، سعی کرده به بخشی از تلاشهای خود برای کاهش ممیزی اثر اشاره کند و در این بین نکته ای را هم درباره کمکهای علامه محمدتقی جعفری برای کاهش ممیزی “روز واقعه” بیان کرده است.
بیضایی فردوسی زمانه ماست
شهرام اسدی می گوید: در هر گفتوگو و نشستی از اولین نمایش “روز واقعه” تا به حال، همیشه به این نکته اشاره کردهام که فیلمنامه این فیلم یکی از سنجیدهترین و بقاعدهترین فیلمنامههایی است که در سینمای ایران نوشته شده و اصولا باور من بر این است که جایگاه بیضایی در سینما و نمایش ما بینیاز از توضیحات من، حقیقتا انکارناپذیر است.
بیضایی، فردوسی زمانه ماست و چقدر تأسفبرانگیز است که در طی سالها مردم ما و هنرهای نمایشی ما از وجود او و آثار او بیبهره ماندند.
بیش از 95 درصد فیلمنامه را حفظ کردم
این کارگردان ادامه می دهد: من به سهم خودم تلاش بسیار کردم که تا جایی که ممکن است تغییری و به روایتی تعدیلی در “روز واقعه” روی ندهد. و امروز در نمای کلی که نگاه میکنم فکر می کنم تا حدود زیادی موفق بودهام که توانستهام بیش از ٩٥درصد آن را بیتغییر حفظ کنم.
اسدی می افزاید: چه جلسات متعددی که برگزار نشد و چه ایرادات غالبا واهی که گرفته نشد. ایراداتی که گاه کل اثر را هم حتی به چالش میکشید.
در اوج نومیدی به سراغ علامه جعفری رفتم
به گزارش سینماژورنال شهرام اسدی با اشاره به دیدارهایش با علامه جعفری بیان می دارد: خاطرم هست که یک روز بعد از جلسهای ناامیدکننده در اوج افسردگی و یأس نزد مرحوم محمدتقی جعفری رفتم. آن زمان خانهاش در میدان خراسان بود و من از پیش از انقلاب با ایشان آشنایی داشتم و نزدشان میرفتم و قصههایی از مولانا را که تبدیل به فیلمنامه کرده بودم برایشان میخواندم. آن شب با وجودی که تقریبا دیروقت بود مرا پذیرفتند.
علامه فیلمنامه را برگرداند و گفت چند جایش را بخوان
وی ادامه می دهد: فیلمنامه “روز واقعه” همراهم بود. آن را باز کردم که پر از خطوط قرمز زیر دیالوگها بود. گفتم این فیلمنامه حافظ آبروی امامحسین(ع) است اما نمیتوانم آن را اثبات کنم. از من باور نمیکنند.
فیلمنامه را برگرداند و گفت چند جایش را بخوان ببینم. چند جمله از دیالوگهای عبدالله را خواندم. رسیدم به جملهای که مرد بتکده به نقل از امامحسین(ع) میگوید چگونه سنگی بر بتان مرده بیندازم، حال آنکه بتهای زنده روی زمیناند.
با شنیدن دیالوگ عبدا.. به مرد بتکده چهره اش شکفت
شهرام اسدی در توصیف واکنش علامه به این بخش می گوید: جمله که به آخر رسید سرش را بلند کرد و گفت این آخری را دوباره بخوان. خواندم. خدا رحمتشان کند. چهرهاش شکفت. گفت عجب جمله پرمغز و زیبایی است. گفتم اتفاقا این یکی از آن جملههایی است که میگویند حسین(ع) کجا چنین سخنی گفتهاند. مأخذ و سند آن کجاست؟ یادم هست که در یکآن، ناراحتی و نارضایتی چهرهاش را پر کرد.
سندش راه حسین است
اسدی ادامه می دهد: گفت مأخذ و سند آن راه حسین است. حرکت و قیام حسین است. چه مأخذی از این بالاتر. همین جمله برهان حرکت حسین است. آن جملات و بسیاری جملات دیگر را با سازوکاری که مرحوم محمدتقی جعفری به من آموختند از خطر حذف و تعدیل رهانیدم.
بیضایی گفت اینکه تاریخ نیست، نمایش است
شهرام اسدی پیرامون حذف سکانس دیدار کاراکتر اصلی فیلم با شهربانو بیان می دارد: سکانس شهربانو را باوجود اینکه بسیار سینمایی بود، به دلیل اینکه میگفتند خلاف واقعیت است، نتوانستم حفظ کنم. در یکی از آخرین جلسات وقتی سکوتِ نارضایتی را در چهرهام دیدند گفتند برای ما مسلم است که چنین روایتی وجود ندارد.
شما سند بیاورید تا پذیرفته شود. موضوع را در دیدار دومی که با آقای بیضایی در منزلشان داشتم در میان گذاشتم. گفتند اینکه تاریخ نیست؛ نمایش است. میدانستم این سخن سکانس شهربانو را نجات نخواهد داد و نیاز به دلایلی دارم. شروع به تحقیق کردم؛ ابتدا یکتنه و بعد به اتفاق یکی از دستیارانم.
اولین بار در “قابوس نامه” ذکری از شهربانو می آید
وی ادامه می دهد: هیچ مورخی به ازدواج شهربانو و امام سوم اشاره نکرده بود؛ از دیدگاه تاریخی هیچیک از مورخانی که به موضوع حمله اعراب به ایران پرداخته بودند به ازدواج شهربانو، دختر یزدگرد سوم با امامحسین(ع)، اشاره نکرده بودند.
اولینبار در قابوسنامه ذکری از شهربانو به میان میآید که در قرن پنجم تألیف شده و حدود نیمقرن بعد از آن زمخشری در کتاب ربیعالابرار خود به آن اشاره میکند، و دیگر خبری در هیچ متنی نیست تا اینکه در زمان قاجار در قالب تعزیه مجلس شهربانو بروز پیدا میکند که قطعا منبع آقای بیضایی است.
جعفر شهیدی و شهیدمطهری ماجرای شهربانو را رد کردند
این کارگردان که ساخت آثاری چون “اوینار” و “شب واقعه” را هم در کارنامه دارد اظهار می دارد: در اواخر تحقیقات به مرحوم سیدجعفر شهیدی برخوردم که سالها قبل بهطور مفصل درخصوص زندگی شهربانو تحقیق کرده بود و با قطع و یقین معتقد بود که این داستان از ریشه و بنیاد جعلی است و یزدگرد اساسا دختری به نام شهربانو نداشته است. بعدها در حماسه حسینی آیتالله مطهری هم دیدم که در واقعیبودن این داستان تردید کردهاند و به این صورت بود که آن سکانس حذف شد که عمدهترین حذف، در فیلمنامه “روز واقعه” بود.