سینماروزان: رییس هیات انتخاب جشنواره فرهنگی-هنری بانوان کارآفرین از اقبال علاقمندان زن و مرد به حضور در این جشنواره خبر داد.
فراخوان اولین جشنواره تخصصی بانوان کارآفرین(ایران باننو) درحالی شب یلدای ۱۳۹۹ منتشر شد که استقبال از این جشنواره تاکنون قابل توجه بوده است.
سیدروحالله حسینی رییس هیات انتخاب جشنواره ایران باننو با بیان مطلب فوق اظهار داشت: تاکنون در کنار بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر و پژوهش، بانوان کارآفرین متعددی در نقاط مختلف ایران نیز با ارسال نمونه کارهای خود متقاضی شرکت در جشنواره شدهاند.
حسینی ادامه داد: جشنواره ایران باننو نخستین جشنواره تخصصی بانوان کارآفرین است که فضایی متعادل ایجاد کرده برای همراهی بانوان کارآفرین با آن دسته از اصحاب فرهنگ و هنر و پژوهش که تجربیات قابل ارائهای در حیطه کارآفرینی بانوان یا بانوان کارآفرین داشتهاند.
رییس هیات انتخاب جشنواره ایران باننو ادامه داد: بخش عمدهای از آثار واصله به دبیرخانه جشنواره ایران باننو محصولاتی هستند که هرچند در نوع خود ممتاز و بدیع به شمار میروند ولی تاکنون مجال ارزیابی دقیق در فستیوالهای تخصصی را نداشتهاند.
سیدروحالله حسینی تاکید کرد: هیات داوران جشنواره ایران باننو که از میان خبرگان فرهنگ و هنر و کارآفرینی انتخاب میشوند خواهند کوشید بهترینهای هر رشته از جشنواره را معرفی کنند تا محملی گردد برای تلاش بیشتر علاقمندان به بازنمایی فعالیت بانوان کارآفرین.
گفتنی است علاقمندان به شرکت در جشنواره ایران باننو برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این جشنواره به پایگاه iranbaneno.ir مراجعه کنند و یا از طریق پیامرسانهای اجتماعی با شماره ۰۹۳۷۶۴۹۴۳۵۹ در ارتباط باشند. امکان تماس با دبیرخانه جشنواره نیز از طریق ۰۲۱۸۶۰۴۷۷۲۱ میسر است.
ادعاهای کارگردان تازهترین محصول سازمان ارزشی⇐بسیاری از کشورهای دنیا، خواهان کار هستند!/چندین کشور آن را پیشخرید کردهاند!!
|
سینماروزان: کارگردان “پسر دلفینی” از تازهترین محصولات سازمان هنری-رسانهای اوج مدعی پیشخرید فیلم توسط چند کشور خارجی شده!
به گزارش سینماروزان انیمیشن «پسر دلفینی» به تهیهکنندگی محمدهمدانی و کارگردانی محمد خیراندیش تنها انیمیشنی است که امسال متقاضی حضور در جشنواره فجر است.
داستان این انیمیشن درباره پسربچهای است که با دلفینها بزرگ شده است و تم اصلی داستان درباره جستوجوی مادر است. انیمیشن «پسر دلفینی» فضای فانتزی دارد و با تکنیک سه بعدی ساخته شده است. عوامل این انیمیشن یک تیم حدودا ۱۰۰نفره هستند.
«پسر دلفینی» تازهترین محصول سازمان هنری رسانهای اوج است و محمد خیراندیش کارگردان فیلم در گفتگو با روزنامه صبحنو مدعی شد: در حال حاضر بسیاری از کشورهای دنیا خواهان کار هستند؛ چندین کشور آن را پیشخرید کردهاند و فکر میکنم اتفاقات خوبی برای «پسر دلفینی» بیفتد!!
نه کارگردان و نه تهیهکننده فیلم درباره اینکه کدام کشورها متقاضی خرید انیمیشن هستند، حرفی نزدهاند؟؟
نگاهی به رزومه محمدامین همدانی تهیهکننده “پسر دلفینی” حکایت دارد از کارگردانی و تهیهکنندگی انیمیشنی با نام “فهرست مقدس” که آن هم محصول خانه انیمیشن سازمان اوج بود.
“فهرست مقدس” سه سال قبل روی پرده رفت و علیرغم تبلیغات فراوان و استفاده از دوبلورهایی شاخص مثل بهرام زند، چنگیز جلیلوند، مریم شیرزاد، اکبر منانی و نصرالله مدقالچی، کل فروشش در گیشه به ۴۰۰میلیون هم نرسید ولی حالا بدعتی عظیم (!) رخ داده و با وجود چنین رزومهای، چندین کشور خارجی مشتری انیمیشن جدید این تهیهکننده شدهاند!!؟؟
تهیهکننده “ضیافت”، “پری” و “اشک سرما” اظهار داشت⇐تولید را تعطیل کردهام چون نمیخواهم مسبب مرگ همکاران شوم!!/وقتی بازیگر جلوی دوربین نمیتواند ماسک بزند، حرف زدن از رعایت پروتکلهای بهداشتی، شوخی است!/چرا هنرمندان ما باید به دلیل حضور در آثار نمایشی در شرایط کرونایی، قربانی شوند؟؟/دولت اگر از هنرمندان حمایت میکرد، اهالی هنر مجبور نبودند در دل کرونا، درگیر حضور در آثار نمایشی شوند!
|
سینماروزان: فعلا تولید را تعطیل کردهام چون نمیخواهم با تولید در دل کرونا، مسبب مرگ همکاران شوم.
به گزارش سینماروزان امیرحسین شریفی تهیهکننده باسابقه با بیان مطلب فوق به صبا اظهار کرد: دو فیلمنامه آماده ساخت دارم که یکی سینمایی و دیگری سریالی تلویزیونی است، اما به دلیل شرایط کرونا فعلاً ترجیحم این است هیچیک از آنها را جلوی دوربین نبرم، چون دوست ندارم در کاری که تولید آن برعهده من است حتی یکی از همکارانم درگیر بیماری کرونا شود و خدای نکرده مسبب مرگ همکاران شوم.
تهیهکننده آثاری همچون “سیب سرخ حوا”، “ضیافت” و “پری” افزود: باور من این است که رعایت پروتکلهای بهداشتی در سینما و تلویزیون بسیار سختتر از بسیاری از مشاغل است. برای مثال جلوی دوربین، بازیگران نمیتوانند ماسک بزنند و در این اوضاع حرف زدن از رعایت پروتکلها، شوخی است. همین موضوع باعث شده در این چند وقت ما دوستان بسیاری را از دست دهیم در همین راستا از همه همکارانم تقاضا میکنم جان انسانها را به منافع مادی ترجیح دهند.
تهیهکننده “اشک سرما” و “هور در آتش” تاکید کرد: البته درک میکنم برخی از هنرمندان مجبور هستند به واسطه نیاز مادی در شرایط کرونایی کار کنند، اما دولت میتواند با حمایتهایی که از این دست هنرمندان به عمل میآورد آسیبهای اینچنینی را به حداقل برساند. دولت اگر از هنرمندان حمایت میکرد، اهالی هنر مجبور نبودند در دل کرونا، درگیر حضور در آثار نمایشی شوند!
شریفی تاکید کرد: چرا هنرمندان ما باید به دلیل حضور در آثار نمایشی در شرایط کرونایی، قربانی شوند؟ این بی مهریها درحالیست که رییس جمهور در زمان انتخابات قولهای فراوانی برای حمایت از هنرمندان داده بود که تقریبا به هیچ یک از آنها عمل نشد.
یک استیج کاملا ملی در “اتم”!
|
سینماروزان: برنامه تلویزیونی “اتم” با هدف معرفی الگوها و تجربههای موفق شهرستانها روی آنتن میرود.
در برنامه “اتم” که از ۲۵ دی ماه هر شب از سیمای مراکز استانها روی آنتن میرود شاهد رقابت ایرانیان خارج از مرکزی هستیم که الگویی موفق برای حل مشکلات منطقه خود داشتهاند.
دستاندرکاران تولید “اتم” شرایط رقابت مخاطبان را نیز فراهم کردهاند و به این ترتیب تمام آنها که در رایگیری انتخاب “بهترین اتمی” شرکت کردهاند در قرعهکشی صد جایزه یک میلیونی حضور خواهند داشت.
در برنامه تلویزیونی “اتم”(الگوها و تجربههای موفق) افراد با طرح ایدههای جدید و بیان سابقهای از عملکرد خود در حوزههای گوناگون، توانمندی خود در رشتههای مختلف را مطرح و در معرض رقابت خواهند گذاشت.
با حذف نزدیک به چهل فیلم (و ازجمله فیلمهای فرخنژاد و مصفا)و انصراف ۵ فیلم⇐فیلمهای مجاز به شرکت در جشنواره، اعلام شد
|
سینماروزان: با حذف نزدیک به ۴۰ فیلم، اسامی ۶۲ فیلم بلند سینمایی مجاز به شرکت در بخش سودای سیمرغ سی و نهمین جشنواره فیلم فجر اعلام شد.
فرمهای متقاضیان شرکت در این دوره جشنواره از نظر سال تولید، دارا بودن پروانه ساخت سینمایی، ارائه نشدن فیلم در دوره گذشته جشنواره و… مورد بررسی قرار گرفتند و در نهایت ۶۲ فیلم از بین آثار متقاضی (حدود ۵۷ درصد آثار) واجد شرایط شرکت در جشنواره سی و نهم شناخته شدند.
وضعیت پروانه نمایش فیلمهای این دوره نیز مشخص شده که در این بین ۱۴ فیلم تاکنون پروانه نمایش صادر شده و ۴۸ فیلم در دست بررسی شورای پروانه نمایش فیلمهای سینمایی قرار دارد.
قابل ذکر است که طی روزهای گذشته، از بین فیلمهای متقاضی شرکت در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر، پنج فیلم روشنایی (کامشاد کوشان)، ترانههای پدری (محمد بصیری)، بانکزدهها (جواد اردکانی)، موافقت اصولی (امیر پورکیان) و کوسه (علی عطشانی) از شرکت در جشنواره انصراف دادند.
“هستی و زمان” به تهیهکنندگی علی مصفا، “رقص دلفینها”ی علیرضا امینی، “موسی” به تهیهکنندگی حمید فرخنژاد و کارگردانی احسان عبدیپور و “لحظهای و دیگر هیچ” به تهیهکنندگی غلامرضا موسوی ازجمله فیلمهای حذف شده از جشنواره هستند.
ادعاهای وحید یامینپور درباره تعداد زنان چادری دیزین+شیفتگی معتمدآریا+ذوق خانم بازیگر آن طرفی+…
|
سینماروزان: وحید یامینپور از فعالان رسانهای جریان موسوم به ارزشی اخیرا کتابی با عنوان “کاهن معبد جینجا” را منتشر کرده.
این کتاب حاوی مشاهدات یامینپور از سفری یک هفتهای به ژاپن است؛ سفری که سال ۹۵ با همراهی حبیب احمدزاده و همچنین گروهی از فعالان هنری صورت گرفته است.
چطور میشود فقط با اقامت یک هفتهای در ژاپن، سفرنامه نوشت؟ یامینپور در این باره به فرهیختگان گفت: نمیتوان کلیت را قضاوت کرد. در جاهایی از کتاب عنوان کردم که من قضاوتی در اینباره ندارم. ممکن است راوی یا دوست من ادعایی کرده باشد، مثلا میگویم دوستم اینطور میگوید اما من قضاوتی ندارم. درباره بیخانمانها گفتم اما من بیخانمانی در توکیو ندیدم ولی دوستم میگوید اینطور است. در جاهایی اینطور بود.
یامینپور ادامه داد: ناشر علاقهمند بود درباره مسائل حضور فرهنگی ایران در کشور ژاپن حرف بزنم ولی من هیچ حرفی نزدم و گفتم من مواجههای نداشتم. یک هفته مدت زمان کافی برای ادعاهای بزرگتر از یک هفته نیست. من فقط درباره جاهایی که دیدم صحبت کردم. من دانشگاه تولای را دیدم که مشهورترین و معتبرترین دانشگاه شرق آسیاست و درباره آن صحبت کردم. درباره متروی توکیو حرف زدم که آن را دیدم. چند مراسم فرهنگی و سیاسی شرکت کردم و درباره آن صحبت کردم. آن اتفاقی که در معبد میافتد و کنجکاوی من را برمیانگیزد که ببینم پشت پرده این ماجرا چیست. سعی کردم درباره پاسخهایی که برای کنجکاویهای خود گرفتم ادعا کنم. ممکن است برخی از این ادعاها نیز عجولانه باشد.
یامینپور با رد وامداری ژاپن مدرن به سنتها گفت: من طنزی هم بیان کردم که حتی در معابد سنتی توکیو هم آدم کیمونوپوش نمیبینید. تعداد کیمونوپوشهای آنجا به اندازه این است که در پیست اسکی دیزین زن چادری ببینید. تصویری که ارائه میشود این است که ژاپنیها سنت خود را حفظ کردند، فرهنگ خود را حفظ کردند و انسان همان انسان است. اما واقعا چنین نیست. حتی در مسائل سیاسی چنین است. این که میگویند ژاپنیها مساله خود را با آمریکا حل کردهاند، درست نیست. ژاپنیها این را حل نکردند و در کتاب این را نشان دادم. مساله هنوز باقی است.
یامینپور درباره همراهی با هنرمندان در سفر ژاپن گفت: با فاطمه معتمدآریا در جلسهای بودیم، واقعا از حرفهای او تعجب کردم. او گفت من آرزو دارم در یک فیلم یا سریالی نقش خانم شهید مدق را بازی کنم. تا این اندازه این آدم شیفته شخصیت شهید مدق و خانواده او شده بود یا خانم بازیگر دیگری در حوزه سینما که در ظاهر آن طرف قرار میگیرد و وقتی یکی از دوستان من برای او از کربلا مهر تربت آورد، نمیدانید چه ذوقی کرد. میگفت شما نمیدانید چه مدتی بودی مهر نمازم سیاه شده بود و دنبال این بودم که مهر تربت بگیرم. باورم نمیشد وقتی این حرفها را از این خانم میشنیدم.
یامینپور افزود: نمیخواهم مرزها را پاک کنم و بگویم هیچمرزی وجود ندارد؛ اصلا این حرفها به من نمیآید. ما مرزگذاری داریم، ولی گاهی همه ما واقعا زیادهروی میکنیم؛ آن هم زیادهروی بیمورد. هم ادب را میتوان حفظ کرد و هم روابط را؛ چارهای هم نداریم. این درگیریها بهنفع جریانی است که نه میخواهد سر به تن من، نه سر به تن طرف مقابلم باشد. اینها تجربه تاریخی است و باید با هم تجربه کنیم. فکر میکنم ملتی اهل مدارا هستیم، منتها باید مدارا را تجربه کنیم.
حرفهای قابل تامل رییس جامعه صنفی تهیهکنندگان⇐در بهداشت اجازه ورود هر دارویی را نمیدهند اما در سینما که فرهنگ است و تعیین کننده الان هر کسی که پول دارد، وارد میشود!/واقعیت این است که کوک سینما در رفته و تخصص تهیهکنندگی نادیده گرفته شده!/مدیران سینمایی مرتب تغییر میکنند و هیچ برنامه بلندمدتی برای سینما وجود ندارد!/همزمان با هم سه گروه مشغول ساخت سه سریال درباره ناصرالدینشاه هستند و هیچ نظارتی بر این موازیکاری نیست!/بازیگران نوکیسه از امثال عطاران بیاموزند که با شراکت در تولید، در سود و زیان پروژه شریک میشود!/ارشاد اخیرا به افرادی کارت تهیه کنندگی داد که باید گریه کرد بر این شغل!/اگر این روند ادامه پیدا کند، نام تهیهکنندگان بیربطی که پولهای نجومی میگیرند را اعلام میکنم!!
|
سینماروزان: واقعیت این است زمانی که از آنالوگ به دیجیتال سفر کردیم معادلات یک تغییر اساسی پیدا کرد. الان همه چیز تغییر کرده و سرمایه خیلی اهمیت پیدا کرده است.
به گزارش سینماروزان سیدضیاء هاشمی رییس جامعه صنفی تهیهکنندگان با بیان مطلب فوق در برنامه هفت گفت: خیلی از تهیه کنندگان قدیمی ما خودشان از آنونس تا پوستر را طراحی میکردند. یک قاعدهای بود که الان رعایت نمیکنیم. قانون هیچ پیشبینی برای این وضعیت ندارد. در گذشته انتخاب تهیه کننده و کارگردان به این راحتی نبود و باید شناخت سینمایی وجود میداشت.
هاشمی ادامه داد: الان سرمایه سالاری وجود دارد و هرکس که پول دارد میآید. در ظاهر درست است، ولی چیزی به اسم فرهنگ داریم مثلا در بهداشت اجازه ورود هر دارویی را میدهند؟ اما در سینما که فرهنگ است و تعیین کننده الان هر کسی میتواند هر نوع تصمیمی را بگیرد و اصلا توجه نمیکنند که قرار است چه بلایی سر سینما بیاورند. خیلی اتفاقات افتاده که تخصص تهیه کنندگی را نادیده میگیرند. در همه دنیا تخصص تهیه کنندگی وجود دارد، ولی در ایران نه.
تهیهکننده “عروس” تاکید کرد: واقعیت این است که کوک سینما در رفته است. بخشی از آن باز میگردد به مدیریتهای تغییر یافته که مرتب تغییر میکنند و مدیران ما نمیدانند که تا چند وقت هستند و برنامه بلند مدت برای سینما کلا منتفی است. ما الان در این کرونا برآوردی برای نمایش یا اکران داریم؟ البته در هیچ جای دنیا وجود ندارد.
رییس جامعه صنفی تهیهکنندگان گفت: در این شرایط کرونایی تعداد زیادی از همکاران روی آوردند به شبکه نمایش خانگی که خیلی خوب است و بچههای پشت دوربین بیکار نمیمانند اما این روند نیز بدون نظارت به یک مشکل تبدیل میشود. مثلا با یک بازیگری صحبت میکنیم میگوید تا ۱۴۰۱ پر هستم و کار با موضوعات تکراری مساله دیگر است.
تهیهکننده “شوکران” خاطرنشان ساخت: اوضاع سینما آنقدر آشفته شده که برخی میآیند فیلم را میخرند یعنی یک فیلم ساخته شده را میخرد تا نامشان را به عنوان مجری طرح بزنند. الان برخی از دوستان ما اصلا به تهیه کنندگی توجه ندارند و کاری که باید در ۴۰ روز تمام شود در ۴ ماه هنوز تمام نشده است. پلتفرمها هم یک مشکل دیگر است. الان سه سریال با یک موضوع دارد ساخته میشود این یعنی یک بلا من الان خودم سه تا سریال با موضوع ناصرالدین شاه میشناسم که در حال تولید است و هیچ نظارتی هم بر این موازیکاری نیست. الان تخصص دیگر هیچ جایگاهی ندارد و توانایی در دست سرمایه گذار است.
وی در ادامه افزود: یک واقعیت جهانی وجود دارد که برای اینکه دستمزدها به رقم معمول برسد چند نکته مدنظر است. مثلا در خارج بازیگری که دستمزد بالا دارد در سرمایه فیلم شریک میشود. شریک شدن در مالکیت. یا مثلا یک میلیارد دستمزد است من ۴۰۰ میلیون نقد میدهم و بقیه را در سود فروش پرداخت میکنم. رضا عطاران در تمام فیلمهایی که بازی میکند شراکت میکند. بازیگران منصفی داریم که برای فیلمهای خود وقت میگذارند. بازیگران نوکیسه هم باید از امثال عطاران یاد بگیرند که با شراکت در تولید، در سود و زیان شراکت میکنند! این کارها اقتصاد را از بین بردن است. خیلی از سرمایه گذارهای ما کله شناس هستند. ما هنوز نتوانستیم به عنوان یک صنف کار اساسی انجام دهیم. ارشاد جدیدا به چند نفر کارت تهیه کنندگی داده که باید گریه کرد بر این شغل.
هاشمی گفت: تعداد سریالهایی که دارد ساخته میشود زیاد است ولی عموما بازیگرهای آنها در چند پروژه مشغول کار هستند و این اشتباه است باید از بازیگران متعدد استفاده کرد. استار ما هر هفته اگر دیده شود دیگر استار نیست.
رییس جامعه صنفی تهیهکنندگان گفت: دو تا راه حل وجود دارد که تجربه جهانی است. مثل آب خوردن در روز و راه حل دیگری برای آن وجود ندارد. سینما ایدئولوژیک است. در ترکیه سالیانه از سریالهای خود درآمد ارزی دارد ما اینجا نمیتوانیم این کار را بکنیم، چون برخی فیلمهای ما اصلا خواهان ندارند. پس باید سینماگران خودشان دلشان بسوزد و همه باید مشارکت کنند در غیر این صورت کاری نمیتوان کرد. یک کف پول را بگیرند و در فیلمی که به آن اعتقاد دارند بازی کنند و اگر اعتقاد نداریم بازی نکنند و بگذارند از بچههای تئاتر استفاده کنند. بچههای تئاتر خیلی آسییب دیدند.
سیدضیاء هاشمی با اشاره به تهیهکنندگان غیرحرفهای گفت: من خودم به شخصه اگر این روند ادامه پیدا کند میآیم و نام تهیه کنندگان بیربطی که پول نجومی پرداخت میکنند و نظم اقتصادی را به هم میزنند اعلام میکنم.
محمد آفریده: حقیقت بی آفرینش آزادی، معنا ندارد!/شهیدآوینی دلبسته سینمایی بود که همه حقایق را چه زشت و چه زیبا، در برابر مسئولان قرار میدهد!
|
سینماروزان: محمد آفریده از معدود مدیران خوشنام سالیان سینمای ایران است که کمتر حرف میزند و اظهارنظر میکند ولی در همان دفعات اندک میکوشد که به کنه قضایا بزند.
تازهترین اظهارنظر محمد آفریده که در روزنامه ایران نشر یافته درباره ریشههای سینمای مستند اصیل و چگونگی شکلگیری جشنوارهای به نام حقیقت است.
متن اظهارات آفریده را بخوانید:
اوایل دهه هشتاد بود که مسئولیت دو مجموعه «انجمن سینمای جوان» و «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» را به عهده داشتم که با مشورت دوستان و دست اندرکاران سینمای مستند، تصمیم گرفتم با توجه به حمایت از سینمای مستند و تولیدات فیلمسازان این عرصه، اولین نشریه تخصصی سینمای مستند، به عنوان «سینما حقیقت» را منتشر کنم.
نام «حقیقت» از ابتدا با سینمای مستند در ذهن و اندیشه ام حضور داشت. به نظر من «حقیقت» هویت و هدف انسان را در آفرینش رقم می زند. به یک معنا، حقیقت، آزادی می آفریند و آزادی است که با خود آگاهی و مسئولیت به همراه می آورد و سینمای مستند به عنوان تنها سینمایی که بی واسطه با واقعیات و حقایق مانوس و محشور است، می تواند متعهدانه تصویرگر حقایق عالم باشد.
در سال ۱۳۸۴ بعد از یک سال دوری از مسئولیت اجرایی، با درخواست آقای «جعفری جلوه» معاونت وقت امور سینمایی، مجددا مسئولیت مرکز گسترش سینمای مستند را به عهده گرفتم، اما این بار بذرهایی که کاشته شده بود، جوانه زده بود و حضور مواج و بانشاط فیلمسازان خلاق و با انرژی، برنامه ریزی و طراحی های نوین را مورد نیاز داشت. با جلسات متعددی که با مستند سازان داشتم، برگزاری یک جشنواره مستند آرزوی همگانی آنان بود و با توجه به اینکه این سینما امکانات محدودی برای معرفی و دیده شدن دارد، همه عزم خود و همکارانم را برای راه اندازی اولین دوره جشنواره بین المللی فیلم مستند ایران«سینما حقیقت» در سال ۱۳۸۶ بکار بردم.
اما هنوز احساس می کردم ظرفیت و لیاقت این سینما و این فیلمسازان محجوب و مظلوم بیشتر و بالاتر از همه کاری است که شده . در همین افکار بودم که دوست و معاونم در مرکز، آقای پژمان لشکری پور پیشنهاد برگزاری جایزه بزرگ شهید آوینی را به من داد و من بلافاصله پذیرفتم و اولین دوره اهدای جایزه بزرگ شهید آوینی(ویژه برترین های مستند سال) را در راستای حمایت و ارتقای سینمای مستند ایران و ارج نهادن بر نقش ممتاز و شخصیت ارزشمند سید شهیدان اهل قلم «مرتضی آوینی» در سال۱۳۸۷ برگزار شد.
در دومین دوره که مصادف بود با شانزدهمین سالگرد شهادت آن بزرگوار، به عنوان دبیر فکر کردم برای پربار کردن این حرکت فرهنگی که به عنوان پشتیبان سینمای مستند دیده شده بود، از یک جمع دوست داشتنی به عنوان یادگاران شهدا دعوت به داوری کنم. یکی از برکات این جشنواره برای من آشنایی با یادگاران شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بود، یادگارانی به نام های: «سید محسن اندرزگو»، «سید حمزه جهان آرا»، «محمدکلانتری»، «محمدمهدی تندگویان»، «علی ساجدی»، «محمد شهاب الدین محمدی عراقی» و «میثم کریمی».
انگیزه برگزاری جایزه بزرگ «شهید آوینی» علاوه بر تجلیل از شهید آوینی، فراهم کردن عرصه ای برای تبلیغ و ترویج افکار او، آشنایی نسل جوان با این اندیشه ها و تعریف مصادیق و مفاهیمی است که او در سینمای مستند به دنبال آن بود. شهید آوینی یکی از این ستارههای پرفروغ و تابناک عرصه سینمای مستند این سرزمین است و باید آرا و اندیشه های او را فارغ از حب و بغض های رایج شناخت و به نسل بعد منتقل کرد.
این شهید بزرگوار به سینمایی دلبسته بود که متعهد و ارزشمند بود و جایزه آوینی، جایزه سینمای «متعهدانه» است. سینمایی که سینما «حقیقت» است، سینمایی که ممکن است درد و رنج برای سازندگان خود به همراه داشته باشد چرا که این سینما همچون آینه، همه حقایق را چه زشت و چه زیبا، در برابر دیگران، مخصوصا مسئولان قرار می دهد و ناآگاهی، جهل و وابستگی، مخالف سرسخت «حقیقت» است.
ادعای یک رسانه اصولگرا⇐تلاش برای بازگشایی مجدد سینماها، به در بسته خورده!
|
سینماروزان: در فاصلهای کمتر از یک ماه تا برگزاری جشنواره سی و نهم فجر، مدیران سینمایی در ظاهر هم که شده تلاش زیادی نشان میدهند برای بازگشایی سالنهای سینما و حالا رسانه اصولگرای فرهیختگان ادعا کرده همه کوششها در این جهت به در بسته خورده.
فرهیختگان نوشت: طبق شیوهنامهای که ستاد ملی کرونا وضع کرده است، سینماها در گروه مشاغل سه قرار دارند و نمیتوانند در وضعیت قرمز و نارنجی فعالیتی داشته باشند.
این رسانه ادامه داد: اینکه چرا سالنهای سینمایی در رده مشاغل ردیف سه قرار گرفتهاند، سوالی است که مدیران ستاد ملی کرونا باید به آن پاسخ دهند؟ وقتی سقف سینماها بلند است، وقتی مخاطبان قرار است با فاصله چندمتری از یکدیگر بنشینند، وقتی تمام پروتکلهای بهداشتی توسط سینمادار رعایت میشود و وقتی مخاطبان قرار نیست بیشتر از ۹۰ دقیقه در این فضا بمانند، آن وقت چرا باید سینماها تعطیل شوند؟ آن هم در شرایطی که در ایام کرونایی، حتی ۲۰ درصد از ظرفیت یک سالن نیز پر نمیشد، آن وقت استدلال عقلی و مناسب ستاد ملی کرونا برای قرار دادن سینما در ردیف مشاغل گروه سه، با چه ضرورت و لحاظ کردن چه آسیبهایی اتخاذ شده است؟
فرهیختگان مدعی شد: همین چندهفته پیش بود که برخی مدیران سینمایی با یک ذوقزدگی خاصی از درخواست انتقال سینماها به مشاغل گروه دو سخن گفتند و اینکه قرار است در این باره، جلساتی را با ستاد ملی کرونا برگزار کنند اما گویا این پیشنهاد آنها هم به در بسته خورده که با کاهش آمار مبتلایان و قربانیان کرونا، باز هم سینماها نمیتوانند در شهرهای نارنجی فعالیتی داشته باشند و این مساله خودش برگزاری جشنواره برای مخاطب حتی با ظرفیت محدود را منتفی خواهد کرد؟!
سینمای سوخته بندرگز؛ قرارگاه معتادان تزریقی!+عکس
|
سینماروزان/حامد مظفری: بندرگز شهری ساحلی در ۴۲ کیلومتری غرب گرگان مرکز استان گلستان، فارغ از وجهه تاریخیاش که به صدها سال قبل بازمیگردد.
به گزارش سینماروزان و به نقل از شبکه ایران، بندرگز زادگاه آدمهای مشهوری نظیر منوچهر متکی وزیر اسبق امور خارجه و البته محمود گبرلو مجری فصل دوم «هفت» هم بوده است اما تنها کافی است نگاهی بیندازیم به تنها سینمای سوخته(!!!) شهر تا دریابیم اوضاع فرهنگی فعلی این شهر از چه قرار است.
قدیمی ترهای بندرگز می گویند سالها پیش از این که در شهر گرگان هم بیش از دو سینما وجود نداشت بندرگز یکی از مجهزترین سینماهای زمان خود را داشت؛ سینمایی که مدیریت آن برعهده یکی از شهروندان اصیل بندرگز(علی اکبر یزدی) بود و اغلب تازه ترین فیلمهای سینمایی را با تاخیری یک تا دو هفته ای نسبت به تهران اکران میکرد.
این سینما که «ایران» نام داشت و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بخشی از آن مصادره شده و در اختیار بنیاد مستضعفان و بعدتر حوزه هنری قرار گرفت حدودا دو دهه قبل سوخته شد یا شاید هم سوزانده شد(!) و در تمام بیست و اندی سال بعد از این رخداد هم کوچکترین تلاشی برای بازسازی سینما صورت نگرفت تا اوضاع این سینما در ابتدای دهه نود به تکان دهنده ترین شکل ممکن درآید.
آنها که از اوضاع و احوال هتل اینترنشنال تهران در ماههای پیش از تخریب اطلاع دارند می دانند که این هتل مخروبه به قرارگاهی برای معتادان تزریقی بدل شده بود؛ معتادانی که برای ساعاتی هم که شده در این محل آرام گرفته و به ساخت و ساز خویش(!) می پرداختند.
جالب اینجاست که با اینکه سینما در زمان سوختن، بیمه بوده و بر این اساس بیمه گذار می بایستی هزینه لازم برای بازسازی سینما را تقبل می کرده اما معلوم نیست چرا حتی با درصدی از هزینه تقبل شده از سوی بیمه، بازسازی که هیچ، تلاشی برای تخریب سینما هم صورت نگرفته تا اتاقک آپارات سینما محلی نباشد برای گردهمایی معتادان تزریقی!
تاریخچه سینما ایران بندرگز
در اوایل دهه چهل خورشیدی، سینما ایران در محدوده خیابان امام خمینی فعلی بندرگز قرار داشت. غالب فیلم هایی که آنجا روی پرده می رفت صامت به همراه زیرنویس بود. اما حوالی سال ۱۳۴۵ سینمای شهر به ساختمانی منتقل میشود که مرحوم علی اکبر یزدی، از چهره های اصیل و قدیمی بندرگز، به اتفاق یکی از رفقایش به صورت شراکتی احداث کرده بودند در محلی که بعد از سال ها هنوز هم به نام “کوچه سینما” خوانده می شود.
انقلاب که شد، شریک مرحوم یزدی هم انگار دود شد و به هوا رفت و هیچ جا هیچ اثری از او یافت نشد. بنابراین سه دانگ سهمش ابتدا در اختیار بنیاد مستضعفان قرار گرفت و بعدترها به حوزه هنری سپرده شد.
امرالله و اسدالله مقربیان، گل میر مهیایی و محمد اسماعیلی بعد از انقلاب هر کدام در دوره ای مدیریت سینما ایران را بر عهده داشتند. در این میان خیلی ها و ازجمله آقازاده محمد اسماعیلی بودند که گاه بوفه را می چرخاندند و تخمه و ساندویچ گرم می فروختند؛ گاه هم وردست آپاراتچی می ایستادند. محمداسماعیلی اما تنها سر آپاراتچی منطقه بود که موهایش را در آن اتاقک تاریک و سیاه سینما ایران سپید کرد.
پس از وقوع آتش سوزی که به ویرانی تنها سینمای بندرگز منجر شد، نه وراث مرحوم یزدی با شریک جدیدشان کنار آمدند و نه حوزه هنری رغبتی به مذاکره جدی با شریک خصوصی اش، به منظور ساخت و احیای مجدد سالن سینما نشان داد. این شد که سینما بندرگز ماند سرگردان، بی پشتیبان، بدون هیچ افق روشنی در پیش رو.
اصلیترین پرسش شهروندان بندرگز خطاب به مسئولان حوزه است. آنها از حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی انتظار این را دارند که یک دهم هزینه هایی که برای تولید پروژه های مختلف فرهنگی-هنری خود هزینه میکند را برای بازسازی این سینما به کار گیرد.