1

ادعاهای مملو از اعتماد به نفس یک‌ مجری زن تلویزیون ⇐بسیاری تلاش می‌کنند تا برنامه شب یلدا را اجرا کنند ولی من چندین بار این کار را کرده‌ام!!/از سال ۸۸ تا الان هر امکانی که ممکن است به یک مجری زن داده شود را تجربه کرده‌ام!/آنچه باید در اجرای تلویزیون می‌شدم، شده‌ام!/آنچه برای خیلی‌ها آرزو است برای ما خاطره شده است!!

سینماروزان: مژده لواسانی ازجمله مجریان زن متبوع رسانه ملی است که تقریبا در تمام ادوار مدیریتی این رسانه به اجرا پرداخته است ولی باز سعی کرده با فعالیتهایی همچون صداپیشگی در ارائه کتب صوتی یا انتشار کتاب اشعار(!) هم جلب توجه کند.

به گزارش سینماروزان مژده لواسانی به تازگی با لحنی حاکی از اعتماد به نفس بالا به صبحنو گفت: در بیش از دو دهه‌ای که در رادیو و تلویزیون کار کرده‌ام و از سال ۸۸ تا الان که در تلویزیون برنامه زنده اجرا کرده‌ام درواقع هر امکانی که ممکن است در اجرای تلویزیونی به یک مجری زن داده شود را تجربه کرده‌ام؛ همه این موارد تا 30 سالگی بود. اگر اتفاقی بسیار خوشحالم کند می‌خواهم آن را تجربه کنم وگرنه به‌اصطلاح «آنچه برای خیلی‌ها آرزو است برای ما خاطره شده است».

مژده لواسانی همچنان با اعتماد به نفس(!) بالا ادامه داد: بسیاری تلاش می‌کنند تا برنامه شب یلدا را اجرا کنند ولی من چندین بار این کار را کرده‌ام.

لواسانی درباره برنامه‌های آینده‌اش برای تلویزیون گفت: می‌خواهم بگویم من فرزند رسانه‌ام و درحال حاضر روی طرحی در حوزه ادبیات برای تلویزیون کار می‌کنیم. اگر برنامه‌ای به سلیقه من نزدیک باشد با خوشحالی در آن کار می‌کنم. اگر قرار است به عنوان یک شاعر شناخته شوم، باید متمرکزتر عمل کنم و من این فضا را بیشتر دوست دارم. اساسا حوزه ادبیات حوزه‌ای است که خیلی زیاد در آن غرق هستم.

لواسانی باز هم با اعتماد به نفس شگرف تاکید نمود: آنچه باید در اجرای تلویزیون می‌شدم، شده‌ام!




شگفتی مخاطبان سینماحقیقت از راه‌اندازی تقاطع ولی‌عصر-عیسی‌بن‌مریم !!+عکس و فیلم

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: مستند “آناهید” ساخته حمیدرضا علیپور ازجمله مستندهای مخاطب‌پسند جشنواره سینماحقیقت بوده است.

“آناهید” جزو معدود مستندهای مستقل حاضر در جشنواره است و بدون آن که حمایت مرکز گسترش را داشته باشد توانسته در میان برترین آثار مردمی جشنواره جای گیرد.

روی خوش مخاطبان به “آناهید” بیشتر از این منظر بوده که فیلم در روزگار محاط‌شده با تبعیض، از همزیستی مسالمت‌آمیز مسلمان و مسیحی در یک روستای دورافتاده می‌گوید.

این مستند زندگی بانویی مسیحی با نام “آناهید” را روایت می‌کند که به تنهایی نمایندگی مسیحیان در یک روستای دورافتاده را برعهده دارد.

یکی از زیباترین نماهای فیلم جایی است که در روایت زندگی آناهید به تقاطع دو کوچه با نامهای ولیعصر-عیسی‌ابن‌مریم میرسیم؛ آن هم در یک روستای دورافتاده!

مستند “آناهید” به تهیه‌کنندگی و کارگردانی حمیدرضا علیپور تولید شده که سابقه سالها فعالیت در سینمای حرفه‌ای و دستیاری امثال مسعود اطیابی و کامبوزیا پرتوی را در کارنامه دارد.

برای تماشای تیزر “آناهید” اینجا را ببینید.

آناهید
آناهید




حرف‌های بازیگری که از ۱۳سالگی وارد سینما شده⇐قبل از کار با کیانوش عیاری حتی خمیازه کشیدن جلوی دوربین را بلد نبودم!/از اینکه در همکاری با عیاری نصف دستمزدم پرداخت نشد اصلا ناراحت نیستم!/اگر می‌خواستم به کلاس درس عیاری بروم باید بیشتر از طلبم پرداخت می‌کردم!!

سینماروزان: حسین سلیمانی که از سیزده سالگی و با فیلم “مهر مادری” وارد سینما شده در سالهای بعد بیشتر به‌عنوان بازیگر آثار طنز شناخته شد و ازجمله در کمدی “مارمولک” در نقش جوانی گریزان از طلبگی.

به گزارش سینماروزان حسین سلیمانی که ماههای اخیر درگیر بازی در سریال “۸۷متر”کیانوش عیاری بوده درباره تجربه بازی در این سریال به رادیوایران اظهار کرد: گاهی به عنوان بازیگر می‌گویی این نقش را بازی می‌کنم، آن نقش را بازی می کنی و بعد مدعی می شوی ولی کیانوش عیاری این را در من شکاند. فکر می‌کنم این سه سال و شش ماه کار با عیاری یک کلاس بازیگری برای من بود.

سلیمانی ادامه داد: در این مدت کرونازده شرایط مالی برای همه بد بود و برای پروژه ما بدترین روزهای کاری به لحاظ مالی در 24 سال سابقه کاری ام بود. اما به جهت اینکه یاد گرفتم بهترین بود. فکر می‌کنم اگر می‌خواستم یک کلاس پیش کیانوش عیاری بروم باید بیشتر از طلبم پرداخت می کردم بنابراین از اینکه نصف دستمزدم را دریافت نکردم ناراحت نیستم و برای اولین بار در زندگی‌ام از پول نگرفتن، راضی هستم.

سلیمانی افزود: سه سال و شش ماه زمان طولانی است. به کیانوش عیاری گفتم اگر یک واحد از ساختمانی که سه سال و شش ماه در آن فیلمبرداری کردیم خریده بودیم الان پول کل پروژه فراهم می شد!!

حسین سلیمانی با اشاره به آموخته‌هایش از کار با کیانوش عیاری گفت: این سریال برای من بازیگر یک چیزهایی برای آموختن داشت. شاید برای مخاطبان خنده دار باشد اما خیلی از ما از جمله خود من، به عنوان بازیگر بلد نیستیم درست خمیازه بکشیم. خودم در درجه اول اینطور هستم و قبل از کار با عیاری حتی خمیازه کشیدن جلوی دوربین را بلد نبودم ولی من این را از کیانوش عیاری یاد گرفتم. نکته ریزی داشت که به آن توجه نکرده بودیم.

این بازیگر ادامه داد: همیشه در فیلم ها جلوی دهانمان را وقتی باز می شود می گیریم. در حالی که در اصل وقتی دهان باز میشود چشم ها بسته می شود و وقتی دهان بسته می شود چشم ها باز می‌شود. یا در موردی دیگر عادت کرده‌ایم بلند می شویم لباسمان را صاف کنیم در حالی که در زندگی عادی اینطور نیستیم. اینها ساده ترین چیزهایی است که از عیاری آموختم. هر بازیگری در سینما و تلویزیون آرزوی کار با عیاری را دارد و خوشحالم که این فرصت برای من فراهم شد.

 




علیرغم عدم اکران فیلمی ضدملکه که توسط مدیران سابق حوزه تولید شده بود⇐رونمایی از مستندی که نقش بریتانیا را در کودتای ۲۸مرداد لو می‌دهد!

سینماروزان: دو سال بعد از تولید  ضدملکه “دیدن این فیلم جرم است” که در زمان ریاست محمد حمزه‌زاده بر سازمان سینمایی حوزه هنری ساخته شده بود و علیرغم صدور پروانه نمایش این فیلم در بهمن سال قبل، همچنان این فیلم، اکران نشده و انگاری در توقیفی ناگفته به سر می‌برد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از روزنامه شرق، به تازگی مستند “کودتای۵۳” ساخته یک ایرانی-بریتانیایی به‌نام تقی امیرانی در جشنواره سینماحقیقت رونمایی شده که از نقش سازمان جاسوسی بریتانیا در کودتای ۲۸مرداد پرده برداشته است.

پیش از این همگان می‌دانستند که آمریکایی‌ها و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA‌) در شکل‌گیری کودتا نقش اصلی داشته و حتی دولتمردان آمریکا به این موضوع به‌صورت علنی اشاره و حتی عذرخواهی کرده‌اند‌. اما کمتر مرجع رسمی‌ای به نقش MI6 (سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا) پرداخته که در مستند “کودتای۵۳” تلاش شده است به نقش دقیق آن اشاره شود.

جالب این است که تا امروز این موضوع، طبق شواهد موجود در فیلم، در فهرست «اسناد طبقه‌بندی‌شده محرمانه» این سازمان همچنان قرار دارد‌ و جالب است که در کل فیلم درگفت‌وگو با مأموران دولتی و کارگزاران وقت «عملیات آژاکس» به وضوح بیان می‌کنند که خیلی تمایل به بازگویی علنی این موضوع ندارند!

دیگر موضوعی که چنین مستندی را مهم می‌کند این است که نگاه به مسئله کودتا از دید و نگاه افراد خارج از فضای ایران روایت می‌شود که تماشاگر پیگیر این موضوع کمتر از آنها خبری داشته‌اند.

افشاگری فیلم بر اساس سریالی که سال‌ها پیش در BBC پخش شده، شکل می‌گیرد. این سریال مستند «پایان امپراتوری» (End of Empire) نام دارد که به چگونگی زوال استعمارگری بریتانیا در طول تاریخ می‌پردازد و به نظر می‌رسد این جمله کلیدی را که «امپراتوری‌ بریتانیا خورشید در آن هرگز غروب نمی‌کند»، به چالش کشیده است‌. اما چالش این است که در بخش مربوط به ایران به همه مسائل درباره سقوط دولت مصدق اشاره نمی‌شود و گویی سانسور محتوایی در این بخش اعمال شده است. از اینجا به بعد فیلم‌ساز در مقام پژوهشگر مانند «رز باد» فیلم «همشهری‌کین» سراغ این حلقه مفقوده می‌رود و دست‌آخر به عامل اصلی کودتا می‌رسد که فردی است به نام «نومرن داربی شر» (Norman Darbyshire).

حکایت این داستان به جمله مشهور «چرچیل» می‌ماند. او در جایی گفته بود که «راستی آن‌قدر عزیز است که باید انسان حتما آن را در پوششی از دروغ بپیچاند و محفوظ بدارد»! ظاهرا حقیقت درباره موضوع کودتا هم این‌گونه تا امروز به دست مخاطبان رسیده که البته تقی امیرانی در کنار والتر مرچ‌،‌ یکی از تدوینگران مهم این روز سینما روایت فیلم را با چنین پیچیدگی‌ای به آرامی جلو بردند و در معرض دید مخاطبان قرار دادند.

یکی از تکان‌دهنده‌ترین صحنه‌های فیلم، تأیید مستقیم مأمور MI6 به مرگ دلخراش طوسی افشار، ‌رئیس شهربانی وقت‌‌ که حامی مصدق بود، است. جالب است که صحنه مرگ او را جوری صحنه‌سازی کردند که ضمن آثار شکنجه ‌روی بدن –با زجر کشتن- و دفن شبانه او، ‌فضای ترسناک و دلهره‌آمیزی را به جامعه تزریق کردند که مصدق حتی نمی‌تواند از موافقان خود حمایت کند.

یکی از ظرافت‌های تصویری در این مستند که آن را به مرز یک مستند خلاقه رسانده،‌ این است که بازیگر فیلم «بیمار انگلیسی»، رالف(ریف) فاینز، ‌در نقش داربی شر بازی کرد؛ همان فیلمی که «والتر مرچ‌» برنده اسکار بهترین تدوین شد. طبق شواهد داربی شر اکنون مرده است و امکان مصاحبه حضوری با او وجود ندارد. فیلم‌ساز برای اینکه مهابت موضوع را به نمایش بگذارد، از ریف فاینز در نقش داربی شر استفاده می‌کند تا او جملات صحنه‌سازی کودتا را در کمال خونسردی و انتهای بی‌رحمی به مخاطبان منتقل کند که واقعا بازی این بازیگر ستودنی است. در حقیقت صورت سرد داربی شر بازیگر، مخافت سیاست انگلیسی را به زیبایی به تماشاگر می‌رساند.

در تمام لحظات فیلم حسی دوگانه به تماشاگر منتقل می‌شود؛ ‌از یک‌سو خوشحال از اینکه بالاخره بخشی از حقیقت در حال روشن‌شدن است و دیگر‌سو غم و ناراحتی به خاطر آنچه بر سر این آب و خاک آورده‌اند. همان نگاه مملو از تحقیر که در طول تاریخ ازسوی استعمارگران به ایرانیان وجود داشته است. مستند «کودتای 53» فیلمی است که هر ایرانی در هر‌کجای دنیا باید آن را ببیند و آن را از بر کند.

 




صرف ۴میلیارد تومان ناقابل برای ساخت ۹دقیقه کلیپ؛ اولین دستاورد ورود نورسان به یک ارگان ارزشی!!!؟؟

سینماروزان/کیوان بهارلویی: صرف ۴میلیارد تومان برای ساخت ۹دقیقه کلیپ در یک ارگان ارزشی، بسیار پرسش‌زاست.

به گزارش سینماروزان شاید باورش سخت باشد ولی در همان دورانی که بدنه سینمای ایران باید در یافت‌آباد صف ببندند تا با منت فراوان یک سبدکالا بگیرند، بریز و بپاش‌هایی در ارگانهای هنری میشود قابل ثبت در گینس.

در یکی از تازه‌ترین بریز و بپاش‌ها، در یک ارگان مثلا ارزشی نزدیک به ۴میلیارد تومان هزینه صرف شده برای تولید ۹ کلیپ یک دقیقه‌ای تلویزیونی!

عجبا که چندین کلیپ از این مجموعه نیز مناسب پخش از تلویزیون تشخیص داده نشده‌اند و لابد باید در آرشیو خاک بخورند.

این ارگان همان ارگانی است که اخیرا چندی از نیروهای نورس به‌ظاهر ارزشی و ازجمله یک آقازاده بدان راه پیدا کرده و منصب مدیریتی یافته‌اند.

البته که تزریق نیروهای جوان و خوشفکر ایرانی در هر مجموعه‌ای آن هم در آستانه ۱۴۰۰ امری است بسیار زیبنده ولی وقتی شرط اصلی صدور احکام مدیریتی، ظاهرالصلاح بودن است و نه طهارت باطن، همین می‌شود که هست.

این نورسان بودجه ۴میلیاردی را که می‌شد با آن صدها مستندساز یا فیلم‌کوتاه‌ساز را حمایت کرد صرف ساخت ۹دقیقه کلیپ می‌کنند و البته هیچ شفاف‌سازی هم نمی‌‌کنند که چگونه فاکتورسازی کرده‌اند برای این ۹دقیقه؟؟

با یک تقسیم ساده مشخص است که برای هر دقیقه کلیپ ییش از ۴۰۰میلیون بودجه گرفته‌اند که لابد چون نیت‌شان، خیر(!!) بوده، حلالِ حلال است!!؟؟




هزار و سیصد و هشتمین کار سینماگر پیشکسوت به‌اشتراک باران کوثری و حامد بهداد+عکس

سینماروزان: اسحاق خانزادی سینماگر بااخلاق پیشکسوت، هزار و سیصد و هشتمین(۱۳۰۸) کار خود را در پروژه تازه باران کوثری-حامد بهداد انجام می‌دهد.

به گزارش سینماروزان پروژه جدید خانزادی “گیجگاه” نام دارد که عادل تبریزی آن را می‌سازد‌. تبریزی سابقه دستیاری برای مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی را در “رییس” و “نارنجی‌پوش” دارد.

اسحاق خانزادی که سابقه همکاری با اغلب کارگردانان مطرح سینمای ایران و ازجمله داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، علی حاتمی، بهمن فرمان‌آرا و رسول ملاقلی‌پور را در کارنامه دارد در ماههای اخیر گرفتار بیماری بوده و بارها از بی‌توجهی‌های مدیران سینمایی نسبت به سینماگران پیشکسوت هم گلایه داشته است.

“گیجگاه” پس از “هفت ماهگی”، “جاندار”، “سدمعبر” و “خانه دختر”، تازه‌ترین همکاری حامد بهداد و باران کوثری است.

جمشید هاشم پور، سروش صحت، فرهاد آییش، بهرنگ علوی، امیرحسین رستمی، نادر سلیمانی، بیژن بنفشه‌خواه، سیاوش چراغی‌پور، محمد الهی، رضا صفایی‌پور و حسن رضایی دیگر بازیگران “گیج‌گاه” هستند.

تهیه‌کننده “گیج‌گاه” میرولی‌اله مدنی همسر سابق رویا تیموریان و پدر دنیا و درنا مدنی است و حنیف سروری نیز به‌عنوان تهیه‌کننده دوم و سرمایه‌گذار در “گیج‌گاه” حضور داشته است.

گیجگاه
گیجگاه(باران کوثری+حامد بهداد)

گیجگاه
گیجگاه




توصیه سی سال قبل بیضایی به بهاره رهنما⇐چرا شوهر نمی‌کنی؟+فیلم

سینماروزان: بهاره رهنما بازیگر سینما و تلویزیون اعتراف کرد به اینکه سی سال قبل بهرام بیضایی به او توصیه کرده بیخیال بازیگری شود و شوهر کند!

به گزارش سینماروزان بهاره رهنما در “شام ایرانی” با روایت خاطره‌ای از تدریس بازیگری نزد بهرام بیضایی از روزی گفت که بنا بوده برای بیضایی اتود نقش اوفلیای هملت را بزند ولی آن قدر شل بازی کرده که بیضایی از او نومید شده است!

بیضایی حدود سی سال قبل به بهاره گفته بود که به درد بازیگری نمی‌خورد و بهتر است شوهر کند و چند بچه خوشگل به دنیا آورد ولی بهاره رهنما بازیگری را ادامه داد تا به عصر مجاز برسیم که حواشی ازدواج دوم بهاره بیشتر از کیفیت بازیگریش در کانون توجه قرار گیرد.

برای تماشای فیلم حرفهای بهاره رهنما اینجا را ببینید.




ادعاهای سازنده مستند ارگانی “کمیته”⇐در طول ۱۳ سال فعالیت کمیته خطا‌هایی هم انجام شده که در مستند هست!/ امام(ره) در دیدار با اعضای کمیته درباره رفتار‌های آن‌ها تذکراتی داده بود!/عبدالله نوری که برای انحلال کمیته تلاش زیادی کرد حاضر نشد در این مستند حرف بزند!!/هاشم صباغیان به عنوان مخالف کمیته همه حرفهایش را زد!/هرچه آرشیو صداوسیما را گشتیم مستند پنج قسمتی تاریخ کمیته را نیافتیم!!/ تصاویر آرشیوی کمیته را از کانون بازنشستگان (!!) گرفتیم!/کمیته برخلاف گشت ارشاد در زندگی مردم دخالت نمیکرد!!/کمدی “نهنگ عنبر” با بازی رضا عطاران رفتار کمیته را لوث کرده!!

سینماروزان: مستند «کمیته» یکی از تازه ترین آثار ارگانی است که می‌خواهد به بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی یعنی ایجاد و انحلال کمیته انقلاب اسلامی بپردازد.

مستند “کمیته” از تولیدات «خانه مستند انقلاب اسلامی» منسوب به اوج است. عبدالحسین بدرلو در چرایی تولید فیلم به روزنامه جوان گفت: جرقه اولیه کار مربوط به سال ۹۵ و تحقیق درباره موضوع تشییع پیکر امام خمینی (ره) بود. قرار بود روایت تشییع بزرگ را از سوی خلبانان بالگرد‌هایی که در مراسم بودند روایت کنیم. مأموریت آن کار بر عهده بچه‌های کمیته بود. در این تحقیقات متوجه شدیم درباره کمیته کار خیلی کمی انجام شده، حتی مرکز اسناد انقلاب اسلامی هم چیزی نداشت. در پرس‌وجو‌ها به عکاس کمیته رسیدیم و مشخص شد از تاریخ کمیته در همان سال‌ها یک فیلم پنج قسمتی تولید شده، اما در آرشیو صداوسیما هرچقدر گشتیم آن را پیدا نکردیم!!!

عبدالحسین بدرلو تاکید کرد: کمیته در آن دوره واحد تلویزیونی داشته است که تصاویر زیادی گرفته، ولی بخشی از آن را همان طور که اشاره کردم هر چه گشتیم در آرشیو صداوسیما پیدا نکردیم ولی بخشی از تصاویر آرشیوی را از کانون بازنشستگان کمیته گرفتیم.

کارگردان “کمیته” درباره چینش افراد طرف گفتگو در مستندش گفت: برخی موافق کمیته بودند و برخی دیگر مخالف، تلاش کردیم از هر دو طرف افرادی را برای مصاحبه پیدا کنیم، اما خیلی از افراد با وجود اینکه در سمت‌های حساسی در آن زمان بودند، حاضر نشدند جلوی دوربین بیایند و حرف بزنند. ما هم در تیتراژ مستند به اسامی‌شان اشاره کردیم.

وی ادامه داد: مثلاً عبدلله نوری که در زمان انحلال کمیته وزیر کشور و جزو افرادی بود که برای انحلال کمیته تلاش زیادی کرد و حاضر نشد صحبت کند. ما در مجموع بین ۴۰ تا ۵۰ نفر را برای مصاحبه انتخاب کردیم که در نهایت با نزدیک ۱۷ تا ۱۸ نفر صحبت کردیم، مثلاً با مهندس هاشم صباغیان به عنوان مخالف کمیته و حجت‌الاسلام علی اکبر ناطق‌نوری به عنوان موافق کمیته صحبت کردیم.

عبدالحسین بدرلو درباره نقدهای وارده به کمیته اظهار داشت: بالاخره در طول ۱۳ سال فعالیت کمیته خطا‌هایی هم انجام شده که بخشی از آن از زبان صباغیان بیان می‌شود، حتی امام(ره) هم در دیدار با اعضای کمیته درباره رفتار‌های آن‌ها تذکراتی می‌دهند.

به گزارش سینماروزان سازنده مستند “کمیته” بی اشاره به تصویر انسانی “نهنگ عنبر2” از یک مامور بااخلاق-با بازی امیرحسین آرمان- بیان داشت: حضور کمیته و فعالیت آن در حدی که فیلم‌هایی مثل «نهنگ عنبر»با بازی رضا عطاران لوث کرده، نبود!!اینکه کمیته در حد گشت ارشاد عمل می‌کرده و در زندگی مردم دخالت می‌کرده، برداشت اشتباهی است. 
 

این مستندساز افزود: کمیته فعالیت‌های گسترده‌ای داشت که در مستند به آن اشاره شده است. در خصوص انحلال هم حرف‌های زیادی زده شده است؛ بعضی‌ها می‌گویند نباید ادغام انجام می‌شد یا ادغام با این شیوه را قبول نداشتند، اما در سال‌های بعد می‌بینیم که تجربه انحلال کمیته باعث شد روند‌های بعدی اصلاح شود.

نهنگ عنبر+کمیته
نهنگ عنبر+کمیته




درگذشت همسر ایرج قادری که خواهرزاده شهلا ریاحی بود!+عکس

سینماروزان: تهمینه اطمینان‌مقدم بازیگر قدیمی سینما و همسر ایرج قادری درگذشت.

تهمینه که خواهرزاده شهلا ریاحی بود در ۸۵ سالگی فوت شد.

تهمینه در سال ۱۳۳۲ به پیشنهاد شهلا ریاحی وارد کار بازیگری در نمایش شد و در تماشاخانه تهران بازی کرد و نیز همراه با محمدعلی جعفری، نمایش‌هایی را اجرا کرد.

تهمینه به دنبال آن با بازی در فیلم” دختر سر راهی” وارد سینما شد و نزدیک به دهه در چندین فیلم مثل “ماجرای جنگل”، “چشمه عشاق”، “علی واکسی” و “بن بست” بازی کرد ولی اصرارهای ایرج قادری باعث شد از بازیگری دست بکشد.

تهمینه از ازدواج خود با ایرج قادری صاحب یک فرزند به نام تورج شد که در ابتدای دهه پنجاه فوت شد.

 

تهمینه+اطمینان+مقدم
تهمینه+اطمینان+مقدم

 

تهمینه اطمینان مقدم
تهمینه اطمینان مقدم در کنار ایرج قادری




پرسش‌های پوران درخشنده از مدیران تلویزیون⇐به تلويزيون سرمايه‌هاي هنگفتي تزريق مي‌شود اما چرا اتفاقات خوبي را در اين رسانه شاهد نيستيم؟ /چرا نیروهای ارشد مجرب تلویزیون بیکار و خانه‌نشین هستند؟/چرا تلويزيون ترجيح مي‌دهد از نيروي تازه‌وارد استفاده كند اما از نيروي خلاق و باتجربه خود استفاده نكند!؟/چرا تلویزیون بهترين شرايط را در اختيار عوامل هنري درجه یک خود قرار نمي‌دهد؟

سینماروزان: افزایش سالانه بودجه تلویزیون همواره مخالفان خود را داشته است؛ مخالفانی که در عین تاکید بر اهمیت تلویزیون خواستار منطقی شدن توزیع بودجه در این رسانه هستند.

به گزارش سینماروزان پوران درخشنده درباره تزريق بودجه بالا به صدا و سيما و عدم بازدهي لازم اين سازمان عريض و طويل به روزنامه اعتماد مي‌گويد: تا جايي كه من مي‌دانم تلويزيون ما بالاي 60 – 50 كارگردان و فيلمساز و عوامل فني ارشد مجرب دارد (از فيلمبردار گرفته تا صدابردار و بازيگر و…) كه خودش آنها را تربيت كرده يعني براي آنها هزينه كرده تا آنها تجربه كسب كنند. همه آنها در تلويزيون تربيت شدند براي سينماي ايران افتخار كسب كرده‌اند ولي متاسفانه در حال حاضر همه آنها اين روزها بيكار و خانه‌نشين هستند. چرا؟ آيا به اين افراد اعتمادي ندارند؟ چرا نبايد از اين سرمايه عظيم انساني بهره ببريم؟ آن هم در حالي كه همه اين فيلمسازان شاخص سرمايه‌هاي تلويزيون و مردم به شمار مي‌روند. بله به تلويزيون سرمايه‌هاي هنگفتي تزريق مي‌شود اما چرا اتفاق خوبي در اين خانه شاهد نيستيم؟

درخشنده مي‌گويد: عجیب است که تلويزيون ترجيح مي‌دهد از نيروي تازه‌وارد استفاده كند و آنها را در اختيار بگيرد اما از نيروي خلاق و با تجربه خود استفاده نكند. آن هم در حالي كه براي نيروي انساني خيلي هزينه شده؛ آنها فيلمسازان باتجربه و با افتخار اين مملكت هستند و در سينما حرف اول را مي‌زنند چرا نبايد تلويزيون را خانه خود بدانند؟

کارگردان “شمعی در باد” و “بچه‌های ابدی” می‌افزاید: سوال من از رسانه ملي اين است چرا تلويزيون كه حق پدري بر گردن هنرمندان اين كشور دارد بهترين شرايط را در اختيار عوامل هنري درجه یک خود قرار نمي‌دهد و در اين شرايط باعث روحيه و اميد آنها نمي‌شود؟ پس اين بودجه‌هايي كه مي‌گيرند صرف چه چيزي مي‌شود؟؟




برگزاری نخستین جشنواره تخصصی بانوان کارآفرین⇔جشنواره‌ای با ده‌ها جایزه

سینماروزان: اولین جشنواره فرهنگی بانوان کارآفرین(ایران بان‌نو) با هدف تقویت نظام خانواده و حمایت از کارآفرینی بانوان ایران زمین برگزار میشود.

این جشنواره در حیطه‌های مختلف فرهنگی-هنری و در بخش‌های بانوان کارآفرین برتر، عکس، شبکه‌های اجتماعی، فیلم کوتاه، تیزر، موشن، کلیپ، پویانمایی، رسانه، پژوهش، کتاب، مقاله، موسسات مردم‌نهاد و گروه‌های جهادی خیریه برگزار خواهد شد.

دبیرخانه جشنواره بانوان کارآفرین با انتشار فراخوان از عموم علاقمندان دعوت به حضور در جشنواره کرده و بر این امر تاکید نموده که در این جشنواره که به‌صورت آنلاین برگزار می‌شود، آماتورهای خوش‌قریحه به‌اندازه حرفه‌ای‌های باسابقه مجال حضور دارند.

جشنواره تخصصی بانوان کارآفرین توسط تشکل مردم‌نهاد ایران بان‌نو با حمایت ستاد پیشرفت جامع منطقه‌ای ستاد اجرایی فرمان امام(ره) برگزار می‌شود و هیات داورانی برآمده از چهره‌های مطرح عرصه فرهنگ و هنر، داوری این جشنواره را برعهده دارند.

علاقمندان تا هفته اول بهمن امکان ارسال آثار را دارند. انتهای بهمن ماه از برگزیدگان جشنواره تقدیر به عمل خواهد آمد.

علاقمندان برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این جشنواره به پایگاه خبری iranbaneno.ir مراجعه کنند و یا از طریق پیام‌رسان‌های اجتماعی با شماره ۰۹۳۷۶۴۹۴۳۵۹ در ارتباط باشند. امکان تماس با دبیرخانه جشنواره نیز از طریق ۰۲۱۸۶۰۴۷۷۲۱ میسر است.

نخستین+جشنواره+بانوان+کارآفرین
نخستین+جشنواره+بانوان+کارآفرین

متن فراخوان اولین جشنواره تخصصی بانوان کارآفرین به شرح زیر است:

نخستین جشنواره تخصصی بانوان کارآفرین(ایران بان‌نو) برای شناسایی و معرفی برترین بانوان کارآفرین و همچنین بهترین آثار هنری(عکس، شبکه‌های اجتماعی، فیلم کوتاه، تیزر، موشن، رسانه، کلیپ، پویانمایی، پژوهش، کتاب، مقاله، موسسات مردم‌نهاد و گروه‌های جهادی خیریه) مرتبط با کارآفرینی بانوان توسط تشکل مردم‌نهاد ایران بان‌نو با حمایت ستاد پیشرفت جامع منطقه‌ای ستاد اجرایی فرمان امام(ره) برگزار می‌شود.

آثاری که با رویکردی خلاقانه و نوآورانه به بازنمایی هنری کارآفرینی بانوان و جلوه‌های حضور آنان در اجتماع پرداخته و تلاش می‌کنند از همگونی‌ کارآفرینی بانوان با سبک زندگی ایرانی-اسلامی بگویند، در این جشنواره از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند.

این جشنواره با اجرای کامل ضوابط و شیوه‌نامه‌های وزارت بهداشت و ستاد ملی مبارزه با کرونا به صورت آنلاین برگزار خواهد شد.

***محورهای جشنواره

بخشی از محورهای پیشنهادی جشنواره ایران بان‌نو در ذیل می‌آید:

-اقتصاد سایبری و نقش آن در توسعه فعالیتهای اقتصادی-اجتماعی بانوان

–بازاریابی دیجیتال

–مدیریت زمان توسط زنان کارآفرین و حفظ توازن نقشهای اجتماعی و خانوادگی

–تقسیم کار درون خانواده

–تربیت و آموزش فرزندان و حفظ اشتغال

–تعاونی‌ها و نقش آن در توسعه کسب و کار خانگی

–خیریه‌ها و نقش آن در توسعه کسب و کار خانگی

–ظرفیتهای بومی و محلی کسب و کار خانگی و بانوان

–گروه‌های جهادی، مساجد و هیات‌های مذهبی و نقش آنها در محرومیت‌زدایی و افزایش اشتغال

–نقش‌پذیری زن ایرانی تراز انقلاب اسلامی (حفظ خانواده، فرزندآوری، تفاوت با جوامع غربی، الگوبرداری از جوامع همسان و…)

***بخش‌های جشنواره

۱) عکس

۲) شبکه‌های اجتماعی

۳) فیلم کوتاه

۴)ویدیوآرت، تیزر، موشن، کلیپ، پویانمایی

۵) رسانه، پژوهش، کتاب، مقاله

۶) موسسات مردم‌نهاد و گروه‌های جهادی خیریه

۷) بانوان برتر کارآفرین

***مقررات

–عکس‌های با فرمت jpeg حداکثر حجم فایل 10 مگابایت، پذیرفته می‌شوند.

–در بخش شبکه‌های اجتماعی، فقط صفحات اجتماعی اختصاصی بانوان کارآفرین یا صفحات اطلاع‌رسانی مرتبط با کارآفرینی بانوان و نظیر آن قادر به رقابت هستند.

— فیلمهای کوتاه کمتر از ۵دقیقه و در فرمت mp4 پذیرفته می‌شوند.

— ویدیوآرت، تیزر، موشن، کلیپ و پویانمایی‌های کمتر از یک دقیقه و در فرمت mp4 پذیرفته می‌شوند.

–در بخش رسانه، پژوهش، کتاب و مقاله، فقط رسانه‌های مولد و محتواهای تولیدی مورد قبول واقع خواهند شد.

–در بخش بانوان برتر کارآفرین و موسسات مردم‌نهاد و گروههای جهادی خیریه، ارسال شرح خلاصه فعالیت و معرفی کارآفرینان و گردانندگان موسسات یا گروهها الزامی است.

–تاریخ تولید محصولات بخش‌های پنج‌گانه ابتدایی جشنواره، نباید بیشتر از پنج سال قبل باشد.

–پس از راهیابی آثار به جشنواره امکان خارج کردن آنها از برنامه جشنواره وجود ندارد.

–از نظر دبیرخانه جشنواره، ارسال کننده‌ اثر مالک اثر شناخته می‌شود. هرگونه مسئولیت ناشی از آن و پاسخگویی به پیامدهای حقوقی ناشی از آن با ارسال کننده‌ اثر خواهد بود.

–ارسال آثار به‌معنای پذیرش تمامی مقررات این جشنواره و تصمیم‌گیری در مورد مسائل پیش‌بینی نشده با برگزارکننده است.

***جوایز جشنواره

–در هر یک از بخش‌های هفت‌گانه جشنواره به سه نفر از برترین‌ها جایزه مادی به همراه لوح تقدیر اهدا خواهد شد.

–جایزه مالی نفر اول هر کدام از بخش‌ها ۳میلیون تومان، نفر دوم ۲میلیون تومان و نفر سوم ۱میلیون تومان است.

–جایزه ویژه ۳میلیون تومانی برای بهترین بانوی شرکت‌کننده در جشنواره

–جایزه ویژه ۳میلیون تومانی برای سوژه برتر جشنواره

–سه جایزه حمایتی ۵میلیون تومانی از تولید محصولات بعدی سه برگزیده برتر جشنواره

***گاه‌شمار جشنواره

تاریخ شروع ثبت نام: اول دی ۱۳۹۹

تاریخ پایان ثبت نام و ارسال آثار:  هفته اول بهمن ۱۳۹۹

اعلام کاندیداها و اختتامیه: انتهای بهمن ۱۳۹۹

 

***نحوه ارسال آثار

علاقمندان به حضور در جشنواره لازم است اثر(یا لینک اثر) خود را به همراه رزومه‌ای مختصر و یک قطعه عکس پرسنلی خودشان به شماره ۰۹۳۷۶۴۹۴۳۵۹ واتس‌آپ کنند.
امکان ارسال آثار از طریق پست الکترونیک
Info@iranbaneno.ir
میسر است.
دبیرخانه جشنواره با شماره تماس ۰۲۱۸۶۰۴۷۷۲۱
پاسخگوست.

***توصیه مهم

به علاقمندان شرکت در بخش‌های ۳ و ۴ جشنواره(فیلم و تیزر و…) توصیه میگردد ابتدا آثار خود را در یکی از سامانه‌های اشتراک ویدیوی مجاز(نظیر آپارات) بارگذاری کرده و سپس لینک اثر را از طریق واتس آپ یا ایمیل ارسال کنند.




ایرادات پرشمار رسانه اصلاح‌طلب بر کتابی مرتبط با پرویز کیمیاوی⇐چرا حتی تعداد برادرهای کیمیاوی را اشتباه نوشته؟/چرا خود کیمیاوی از وجود کتاب ابراز بی‌اطلاعی کرده؟/چرا شبیه کاری است که محصلِ کله‌تراشیده مدارس در روزنامه‌دیواری‌های سبز و صورتی انجام می‌دهد؟/چرا فیلم کیمیاوی درباره یک شاعر شهیر ایرانی را فیلمی آماتور خوانده؟/چرا در فیلم‌شناسی کیمیاوی نامی از فیلم “محلل” نمی‌بینیم؟/چرا فیلمی که کیمیاوی درباره‌ نوازنده‌ دوتار ترکمن‌صحرا ساخته، به نوازنده پیانو منسوب کرده؟/چرا فیلمی درمورد کمانچه‌نواز خطه لرستان را به نوازنده موسیقی کلاسیک غربی‌ نسبت داده؟/چرا از مجموعه‌ای که کیمیاوی به سفارش بهزیستی ساخته، حرفی نزده؟/چرا برای راستی‌آزمایی ادعاها، به صفحه اجتماعی کیمیاوی مراجعه نکرده؟

سینماروزان: با گذشت یک سال از انتشار کتاب “به روایت پرویز کیمیاوی” به قلم احمد طالبی‌نژاد، روزنامه اصلاح‌طلب شرق در تحلیلی بر این کتاب بخشی از ایرادات وارده به آن را ارائه نموده است.

متن تحلیل روزنامه شرق را با ذکر این توضیح بخوانید که آماده‌ایم توضیحات نگارنده کتاب درباره این تحلیل را نیز منعکس کنیم:

سال گذشته کتابی با عنوان «به‌ روایت پرویز کیمیاوی» به همت نشر سینا و به ‌قلم احمد طالبی‌نژاد منتشر شده است. مخاطب در مواجهه‌ اول گمان می‌برد که با یک مصاحبه‌ جدید طرف است؛ در‌صورتی‌که این‌گونه نیست. این کتاب شامل یک فیلم‌شناخت است، یک مصاحبه که قبلا با حسن صلح‌جو انجام شده و بریده‌هایی از جراید و نشریات قدیمی. بنده پس از خواندن کتاب و مواجهه با اطلاعات درج‌شده در کتاب به آقای کیمیاوی ایمیلی زدم و نظرشان را درباره کتاب پرسیدم. ایشان از وجود کتاب ابراز بی‌اطلاعی کردند. با زحمت فراوان نسخه‌ای به دستشان رساندم که متأسفانه کتاب باعث ناراحتی ایشان شده بود. این کتاب نخستین کتابی‌ است که قصد داشته به صورت مفصل به پرویز کیمیاوی بپردازد و این حجم از اشتباه برای کتابی که ممکن است سال‌ها بعد حکم یک منبع را پیدا کند، بخشودنی نیست و البته کار پژوهشگران بعدی سخت‌تر خواهد شد؛ چرا‌که پژوهشگر ناآگاه ممکن است با استناد به این کتاب به اشتباه بیفتد.‌
آنچه یک پژوهش و کار تاریخی را ارزشمند می‌کند، تحلیل اسناد، رودررو قرار‌دادن آنها و نهایتا نتیجه‌گیری‌ است. گردآوری گزارش‌گونه کاری است که محصلِ کله‌تراشیده در مدارس با معلمِ مهربان پرورشی در روزنامه‌دیواری‌های سبز و صورتی انجام می‌دهد؛ نه منتقد نسل اول با کتابی درباره یکی از بزرگ‌ترین فیلم‌سازان تاریخ سینمای ایران. درست است که انتشار کتاب درباره‌ یک شخصیت هنری نیاز به حکم و اجازه کتبی از او ندارد؛ اما نویسنده می‌تواند حداقل نمونه‌ نهایی را پیش از چاپ برای او بفرستد که معایب اساسی همان‌جا تصحیح شود؛ چرا‌که ما با یک تحقیق کلاسی یا نقد دورهمی طرف نیستیم. قضیه انتشار یک کتاب و ثبت در تاریخ است.‌
نویسنده در بخش اول کتاب با عنوان «در یک نگاه» مشخصات فیلم‌ساز را می‌نویسد. بیوگرافی فیلم‌ساز، محل تولد و حتی تعداد خواهر و برادر ایشان را که شاید ذکر‌شدنش در این کتاب ضرورتی نداشت؛ آن‌‌هم وقتی تعداد برادرها اشتباه نوشته شده. پرویز کیمیاوی سه برادر دارد که در کتاب دو برادر عنوان شده (نقل از خود آقای کیمیاوی به نگارنده).‌
در ادامه، فیلم‌شناسی پرویز کیمیاوی نوشته شده. پژوهشگر حداقل کاری که باید انجام دهد، مطالعه‌ دقیق منابع موجود است. ممکن است در منابع موجود نام فیلمی درج نشده باشد. در این مرحله پژوهشگر وظیفه دارد از هنرمند اطلاعات کافی را بپرسد. حتی اگر به هنرمند دسترسی نداشته باشیم، این‌ روزها فضای مجازی و صفحات هنرمندان در این فضا می‌تواند منبع خوبی برای ما باشد. پرویز کیمیاوی در صفحه فیس‌بوک خود اطلاعات مفیدی از فعالیت خود درج کرده. با رجوع به صفحه فیس‌بوک آقای کیمیاوی می‌توان فهمید که اولین فیلم ایشان «آخرین ویسکی» است؛ فیلمی که به‌عنوان پایان‌نامه‌ خود به مدرسه وژیرار ارائه داد و حتی نسخه‌ای از آن (البته بدون صدا) در صفحه فیس‌بوک کارگردان برای تماشای عموم موجود است.
در بخش فیلم‌شناسی کتاب نام فیلم «آخرین ویسکی» درج نشده؛ در‌حالی‌که نویسنده در صفحه 53، مصاحبه‌ پرویز کیمیاوی با حسن صلح‌جو را آورده و به همین فیلم با نام «قناعت، سلامتی» اشاره شده (کیمیاوی از این فیلم با نام قناعت، سلامتی نام می‌برد). از آقای طالبی‌نژاد انتظار می‌رفت حداقل نام فیلمی را که در مصاحبه‌ چاپ ‌شده و در خود کتاب به آن اشاره شده، در فیلم‌شناسی می‌آورد. دومین فیلمی که ایشان در کارنامه‌ «پرویز کیمیاوی» درج کرده‌اند، «ژان مقدس ایرانی» است. طالبی‌نژاد می‌نویسد نام و نشانی از فیلم نیست و احتمالا فیلمی آماتوری بوده که کارگردان در دوره‌ دانشجویی ساخته و نسخه‌ای از آن موجود نیست. در‌حالی‌که فیلم درباره‌ حسین زنده‌رودی، نقاش شهیر ایرانی ا‌ست و آقای کیمیاوی بارها به آن اشاره کرده‌اند. در فیلم‌شناسی آقای کیمیاوی نامی از فیلم «محلل» نمی‌بینیم؛ یعنی فیلمی که با اقتباس از داستان صادق هدایت در فرانسه ساخت. در این بخش، جلوی نام برخی از فیلم‌ها در پرانتز برخی از جوایزی که فیلم کسب کرده‌اند، مکتوب شده. نویسنده بیان نکرده که صرفا بخشی از جوایز را اعلام کرده و این فهرست کاملِ جوایز کسب‌شده از سوی کارگردان نیست.‌
از کاستی‌های مهم این فهرست می‌توان یک مجموعه‌ چند‌قسمتی را مثال زد. پرویز کیمیاوی به سفارش بهزیستی در دهه 70 برای تلویزیون بیش از 10 فیلم کوتاه آموزشی با نام «ازدواج‌های نامناسب» ساخت که نام و مشخصات هیچ‌کدام در بخش فیلم‌شناسی درج نشده است. این مجموعه سه سال پیش توسط فیلم‌ساز در صفحه‌ فیس‌بوکش عمومی و در فضای مجازی پخش شد. خوشبختانه یا متأسفانه در دوران کنونی مطالعه‌ کتب و مجلات کافی نیست. هنرمند مدرن همگام با زمانه پیش می‌رود و هر آن رسانه‌ای نو می‌یابد. گاه در مصاحبه‌های شفاهی یا صفحات اینترنتی هنرمند نکاتی می‌یابیم که در طول این سال‌ها از آن بی‌اطلاع بوده‌ایم. همان‌طور‌که یک توییت ساده از یک شخص سیاسی دستمایه بحث و جدل شده و در تاریخ هم ثبت می‌شود، گفته‌های یک فیلم‌ساز در صفحه‌ مجازی شخصی‌اش هم می‌تواند راهنمای خوبی برای تکمیل پژوهش‌ها و تحقیقات ما باشد.‌
بدترین اشتباهی که در این بخش به چشم می‌آید، مربوط به مجموعه‌ استادان موسیقی ا‌ست. مجموعه‌ای که آقای کیمیاوی درباره‌ چند نوازنده‌ محلی ساخت. جناب طالبی‌نژاد فیلمی را که آقای کیمیاوی با نام استاد محجوبی درباره‌ نوازنده‌ دوتار ترکمن‌صحرا ساخته، به مرتضی محجوبی (نوازنده پیانو) منسوب کرده. ایشان اصلا به نام مجموعه دقت نکرده‌اند که این فیلم‌ها درباره‌ نوازندگان نواحی ایران است و مرتضی محجوبی پیانیست بوده و موسیقی دستگاهی کار می‌کرده. در موردی دیگر با نام استاد سالم، فیلم را که درمورد استاد همت‌علی سالم، کمانچه‌نواز خطه لرستان است، به خانم سودابه سالم منسوب کرده. خانم سودابه سالم که از آقای کیمیاوی سن و سال کمتری دارند، نوازنده موسیقی کلاسیک غربی‌ است و در حیطه موسیقی کودکان نیز فعالیت دارند. احتمال می‌رود که نویسنده تنها با نوشتن «سالم موزیسین» در موتور جست‌وجوگر گوگل، اولین مطلبی را که دیده، باز کرده و نام سودابه سالم را در فیلم‌شناسی آقای کیمیاوی اضافه کرده است.‌
در پیش‌درآمد کتاب نوشته‌اند که:« پ مثل پلیکان» فیلمی‌ است که قسم می‌خورم تا حالا بیش از 50 بار آن را دیده‌ام و باز خواهم دید. آن‌قدر این اثر را دیده‌ام که گمان می‌کنم خودم آن‌ را ساخته‌ام. نویسنده این فیلم را مستند دانسته‌ است، البته ایشان تنها نیستند و در بسیاری از کتاب‌هایی که درباره‌ سینمای ایران نوشته می‌شود، این فیلم را مستند می‌دانند. فیلمی که آقای کیمیاوی بارها تأکید کرده‌اند مستند نیست. حتی اگر به تیتراژ فیلم دقت کنیم می‌بینیم که دیالوگ‌های فیلم توسط نادر ابراهیمی و آسیدعلی‌میرزا نوشته شده‌ است. یعنی فیلم‌نامه‌ای در میان بوده و همه دیالوگ‌ها از پیش تعیین شده است.
در عکس‌هایی که از فیلم منتشر شد، کارگردان را می‌بینیم که مشغول طراحی صحنه و هدایت بازیگران کودک است اما نویسنده به پیروی از گذشتگان بی‌خیال حرف کارگردان و تیتراژ فیلم می‌شود و تا انتهای کتاب به‌عنوان یک فیلم مستند با فیلم برخورد می‌کند.‌
در بخش بعدی که «نمای معرف» نام دارد، نویسنده درباره تاریخ سینمای ایران مختصری نوشته و به آغاز سینمای مستند می‌پردازد، به گروه سیراکیوز که وارد ایران شدند و سپس به مستندسازان شاخص آن دوره. ایشان می‌نویسند: مستندسازان ارزشمندی همچون خسرو سینایی، کامران شیردل، احمد فاروقی‌قاجار، هوشنگ شفتی و … که اغلب دارای تحصیلات سینمایی در خارج از کشور بودند از طریق همکاری با گروه سیراکیوز تجربه‌های عملی را هم کسب کرده، در وزارت فرهنگ و هنر به کار گرفته شدند.‌
قضیه اینجاست که از این جمع جز هوشنگ شفتی هیچ‌کدام با سیراکیوز همکاری نداشتند. در‌ واقع می‌توان مستند‌سازی آن دوره را به دو بخش تقسیم کرد؛ یعنی یک بخش تحصیل‌کردگان سیراکیوز مثل هوشنگ شفتی، صادق بریرانی، محمدقلی سیار و فیلم‌سازانی که خارج از کشور تحصیل کردند مثل خسرو سینایی، احمد فاروقی‌قاجار، سهراب شهیدثالث و…‌
در ادامه‌ همین بخش نویسنده مفاهیمی را مطرح کرده و آثار پرویز کیمیاوی را براساس این مفاهیم طبقه‌بندی می‌کند. اولین مورد «زن و خانواده» است. طالبی‌نژاد بیان می‌کند تنها در دو فیلم از آثار کیمیاوی به جایگاه زن به‌عنوان همسر و مدیر اصلی خانواده توجه شده است. در‌صورتی‌که در مجموعه‌ «ازدواج‌های نامناسب» کیمیاوی کاملا به این قضیه پرداخته و نویسنده چون از وجود این فیلم‌ها بی‌خبر بوده، آنها را از قلم انداخته است. با نادیده‌گرفتن این بخش، یک مجموعه فیلم کوتاه بررسی نشده و به یک بخش مهم از فعالیت کاری فیلم‌ساز پرداخته نشده است. در بخش بعد با عنوان فیلم‌های کوتاه و مستند، نویسنده نام فیلم‌ها را یک‌به‌یک نوشته، تیتراژ فیلم را به‌عنوان شناسنامه پیاده کرده و درباره هر فیلم توضیحاتی عنوان کرده است.‌
اولین فیلم تپه‌های قیطریه درج شده و حتی در پیاده‌سازی اسامی از روی تیتراژ هم اشتباه رخ داده است. منشی صحنه: شکوفه شاکری به اشتباه شکوفه شادی نوشته شده است. در مشخصات فیلم«‌یا ضامن آهو» تهیه‌کننده‌ فیلم را ربانی‌نژاد درج کرده‌اند، در‌صورتی‌که ایشان تدوین‌گر بوده‌اند. چون تیتراژ فیلم انگلیسی‌ است احتمالا آقای طالبی‌نژاد montage را manage خوانده‌اند و بدین‌صورت اشتباهی دیگر رخ داده؛ چرا‌که اصلا فیلم محصول تلویزیون ملی‌ است. در مشخصات فیلم«‌پ مثل پلیکان» نام آسیدعلی‌میرزا به‌عنوان تنظیم‌کننده دیالوگ‌ها در کنار نادر ابراهیمی نوشته نشده است. یک نکته جالب دیگر اینکه برای پ مثل پلیکان دو تدوین‌گر عنوان شده است. یک بار نوشته شده نویسنده، کارگردان و تدوینگر: پرویز کیمیاوی و پنج خط پایین‌تر دوباره نوشته‌اند تدوین: فریده عسگری که البته در‌ واقع خانم عسگری تدوینگر فیلم بوده‌اند. در مشخصات فیلم خندق که عوامل آن فرانسوی هستند، املای اسامی اشتباه نوشته شده و شما نمی‌توانید از روی اسامی فرانسوی تایپ‌شده در کتاب بعدا آنها را در منابع دیگر جست‌وجو کنید؛ چرا‌که نویسنده یا ویراستار املای این اسامی را از تخیل خود نوشته است. طالبی‌نژاد به کلی قید فیلم‌های غیرایرانی را زده و به روایت خودِ پرویز کیمیاوی در مستند «تصویر در انتظار» بسنده کرده.
حتی درباره‌ فیلمی چون« بازبینی محل » که یک اپیزود از فیلم بلند «‌چند چهره از نیس» است و در دسترس قرار دارد و می‌توان آن را دید، هیچ توضیحی ننوشته است.‌
در معرفی فیلم‌های بلند نیز همین نقص و اشتباهات تکرار شده است. «مغول‌ها» را محصول تل‌فیلم معرفی کرده‌؛ در‌صورتی‌که فیلم با همکاری تلویزیون ساخته شده است. در مشخصات «‌باغ سنگی» تنها نام پرویز کیمیاوی به‌عنوان نویسنده و کارگردان و تدوینگر و فریدون قوانلو به‌عنوان فیلم‌بردار نوشته شده؛ در‌صورتی‌‌که در تیتراژ فیلم نام ماه‌طلعت میرفندرسکی هم به‌عنوان تدوینگر در کنار کیمیاوی ذکر شده است.‌
در مشخصات فیلم «اوکی مستر» نیز کمبودها و اشتباهاتی وجود دارد. فیلم‌بردار فیلم محمد زرفام نوشته شده است؛ در‌صورتی‌که فیلم‌برداران فیلم سه نفر؛ «‌میشل تریه» و «پاسکال ژنه‌سو» دو فیلم‌بردار دیگر بودند. «میشل تریه» در بین کار مریض شده و چند روز پاسکال به‌جای او می‌رود. زرفام هم به‌عنوان فیلم‌بردار وارد کار می‌شود. «‌اوکی مستر» جدای از ساختار و محتوای بی‌نظیرش، عوامل‌ صحنه و بازیگران درخشانی هم دارد که نام هیچ‌کدام آورده نشده است؛ از آواز رضوی‌سروستانی تا دو‌نی‌نوازی شیرمحمد اسپندار؛ بازیگرانی همچون اصغر سعیدا (نقش کوتوله) و همین‌طور حسن حاتمی که هر دو از بازیگران لاله‌زاری بودند و بین عامه‌ مردم محبوب و سرشناس. در گزارشی که مجله تماشا در سال 57 بر فیلم نوشت، فیلم را محصول مشارکت تلویزیون ملی و یک مؤسسه فرانسوی می‌داند، اما در مشخصات فیلم تنها نام تلویزیون ملی آمده است. جالب اینجاست در صفحه 165 کتاب یادداشتی از دکتر هوشنگ کاوسی درباره همین فیلم آورده شده که دکتر کاوسی در آن اشاره کرده‌اند 60 درصد سهم فیلم برای تلویزیون ملی و 40 درصدش متعلق به انستیتوی ملی سمعی ‌و بصری فرانسه است، اما نویسنده به دلیل بی‌دقتی این نکته‌ها را در شناسنامه فیلم لحاظ نمی‌کند. ساخت فیلم در سال 1356 کلید خورد؛ در‌صورتی‌که در کتاب 1357 درج شده است و این اشتباه کوچکی نیست؛ چرا‌که کیمیاوی می‌گوید من یک انقلاب را پیش‌بینی کرده بودم و قبل از اوج اتفاقات سیاسی ایران، فیلم ساخته شده بود. «‌ایران سرای من است» نیز که در تیتراژ تاریخ 1379 را در خود دارد، در کتاب محصول 1377 عنوان شده است.‌
قصد داشتم در ادامه از وظایف یک پژوهشگر بنویسم. از اینکه روایات و اسناد ثبت‌شده را چگونه باید به چالش بکشد. بگذارید مثالی بزنم. در صفحه 170 این کتاب، نویسنده گزارشی را که دکتر هوشنگ کاوسی در شماره 191 نشریه ستاره سینما (چاپ‌شده در 11 تیر 1356) با نام «سیندرلا در ادامه مغول‌ها» چاپ و منتشر کرد، آورده است. در قسمتی از این گزارش می‌نویسد: از چند نفر شنیدم که این کارهای عجیب و غیرعادی که روستاییان به‌عنوان سیاهی‌لشکر باید انجام بدهند، باعث شده عده‌ای از آنها پس از مدتی، هر وقت که اکیپ با آنها کار دارد، درِ خانه‌هایشان را قفل کنند و به شهر بروند. گرچه عدم ‌رضایت از چهره روستاییان می‌بارد، ولی جرئت اعتراض ندارند. آنها به خاطر پول قبول کرده‌اند. در ادامه صحنه‌ای تشریح می‌شود که سیندرلا نشسته و سیاهی‌لشکرها هرکدام کنار قبری می‌نشینند و سیندرلا باید برای مردم صحبت کند، اما نکته اینجاست که این فیلم در روستایی که به خاطر بی‌آبی متروکه بوده است، فیلم‌برداری شده و سیاهی‌لشکرها در ازای پول از روستای ابوزیدآباد استخدام شده‌ و برای بازی آمده‌اند. همچنین سکانسی که در قبرستان فیلم‌برداری شده باشد، در فیلم وجود ندارد. وظیفه‌ یک پژوهشگر به‌چالش‌کشیدن اسناد و روایات ثبت‌شده و بیرون‌کشیدن حقیقت از دل آنهاست، وگرنه ثبت چند تکه گزارش و پیاده‌سازی پرغلط یک‌سری مشخصات، نه‌تنها سودمند نیست، بلکه پرسشگران نسل بعد را به اشتباه خواهد انداخت.‌
در کتاب هیچ اشاره‌ای به دیگر فعالیت‌های پرویز کیمیاوی نشده است؛ ترجمه‌هایش از متن‌های «موریس بژار» در جشن هنر یا فیلم‌برداری و کارگردانی تلویزیونی تئاتر، مثل فیلم‌برداری و کارگردانی نمایش «پژوهشی ژرف و سترگ و نو در سنگواره‌های…» نوشته «عباس نعلبندیان» و کارگردانی«آربی آوانسیان» در جشن هنر شیراز یا ویدئو‌آرتی که با پنج مونیتور برای موزه هنرهای معاصر پاریس با نام «دو یا سه چیزی که از ایران می‌دانم…» ساخت. مطمئنا پژوهش درباره «پرویز کیمیاوی» یکی از نیازهای ما در تاریخ مکتوب سینماست؛ نیازی که با جدیت باید پی گرفته شود.




“غیبت موجه” از نیمه گذشت

 

سینماروزان: با گذشت نیمی از فیلمبرداری فیلم سینمایی “غیبت موجه” جدیدترین فیلم عباس رافعی اولین عکس از تمامی بازیگران این فیلم منتشر شد.

به گزارش سینماروزان فیلم سینمایی”غیبت موجه” به کارگردانی و تهیه کنندگی عباس رافعی این روز‌ها در تهران درحال فیلمبرداری است.

“غیبت موجه” در ادامه مضمون فیلم های عباس رافعی داستان راز آلود زنی را روایت میکند که در جامعه امروز ایران در جستجوی گمشده اش است، اما در هر مقطع از این جستجو با واقعیت هایی روبرو میشود که در یافتن گمشده اش مصمم تر میشود درنهایت در میابد که غیبت گمشده اش موجه است و حاصل این جستجوها یافتن خودش بوده ، همچون “سی مرغ ” عطار که در میابند “سیمرغ ” خودشان هستند.

ابوالفضل پور عرب که به علت بیماری اش غیبتش در سالهای اخیر در سینمای ایران موجه بوده در کنار میترا حجار ،علی اوجی،امیررضا دلاوری،حسن زارعی،احمد رضا اسعدی،زهرا میرزایی،آیسان کرمی،مهری آل آقا،مسعود رضایی،احمد پورخوش،امیر شریعت،حسام شریفی،سعید در آینده،زنده یاد سعید گمار،یاسین کلاته،پیمان احمدزاده ماه‌جبین،پرستو رفیعی،مرضیه کوهی از جمله بازیگران این فیلم سینمایی هستند.

دیگر عوامل فیلم “غیبت موجه” عبارتند از:

نویسنده:منیژه صالح پناه، مدیران تولید : سید مهدی نریمانی،سید احمد رضایی، مدیر برنامه ریزی و دستیار اول کارگردان: حمید شوریده،مدیر فیلمبرداری:سعیدبراتی، فیلمبردار:مهدی قیصری، مدیرصدابرداری:مهدی ابراهیم زاده ،طراح صحنه: محمدرضا میرزامحمدی، طراح لباس: پردیس رافعی، مشاور رسانه ای و مدیر روابط عمومی:میلاد معتمدی فر، دستیاردوم کارگردان: محمد واحدی،طراح گریم: مهرداد قلی پور،منشی صحنه: سودابه صفری، عکاس: سارا ایوانی،مدیر تدارکات: علی رستمی نیا




برخی از تازه‌ترین آرا و نظرات محمدصادق رنجکشان سرمایه‌گذار چندی از آثار متاخر سینمای ایران⇐اینکه چرا دستمزد بازیگران افزایش یافته را باید خود بازیگران یا تهیه‌کنندگان پاسخ دهند!/هیچ بازیگری نمی‌تواند بگوید با بنده قراردادی بسته!/اگر فیلم بسیار خوبی باشد ولی هزینه‌اش بسیار بالا باشد هرگز آن فیلم را نمی‌سازم!/ورود به سینما بیشتر از اینکه قدرت باشد، دردسرزاست!/گردش مالی سینما فاجعه است ولی شخصا به صاحبان سرمایه توصیه می‌کنم اینقدر ساختمان نسازند و وارد بورس نشوند و کمی سرمایه‌شان را وارد سینما کنند!/کسی که تعداد زیادی سالن سینما دارد، مافیا نیست، بلکه یک کاسب کاربلد است!!/وجود پولشویی در سینما را باید با مصداق ثابت کرد!!/ در جایگاهی نیستم که بگویم محمد امامی به سینما کمک کرد یا ضربه زد؟؟!!/اگر سینمای سالمی داشته باشیم، قوای نظارتی به صورت کامل بر همه چیز مسلط خواهند بود و اجازه رسوخ کوچک‌ترین سیاهی را نمی‌دهند!!/سینمای ایران چاره‌ای ندارد جز شکل‌دهی کمپانی‌های واقعی و راه‌یابی به بازار جهانی!!

سینماروزان: محمدصادق رنجکشان مالک گروه دلتابان از سرمایه‌گذاران متاخر سینماست که در سالهای اخیر ردپایی پررنگ در تولید شماری از آثار مطرح سینمای ایران داشته است.

به گزارش سینماروزان “متری شش و نیم”، “سرکوب”، “سرخ‌پوست”، “شنای پروانه”،‌ “خون شد”، “قاتل و وحشی” و “عنکبوت” ازجمله آثار تولیدی رنجکشان است که برخی از آنها هنوز اکران نشده‌اند.

محمدصادق رنجکشان به تازگی در گفتگویی تفصیلی برخی از تازه‌ترین آرای سینمایی خود را مطرح کرده است.

رنجکشان با اشاره به اینکه این تهیه‌کنندگان هستند که باید پاسخگوی بالا رفتن دستمزد بازیگران باشند به “بازار” اظهار داشت: اینکه چرا دستمزد بازیگران افزایش پیدا کرده یا نکرده را باید از خود بازیگر، مدیربرنامه یا تهیه‌کننده بپرسید و به سرمایه‌گذار مربوط نیست. من در تمام فیلم‌هایی که کار کردیم، هیچ وقت دخالتی در کارشان نداشتم و خودشان قراردادها را بسته‌اند و هیچ بازیگری نمی‌تواند بگوید با بنده قرارداد جدا بسته است. من همیشه به تهیه‌کنندگانی که با آنها کار کردم اعتماد داشتم و سعی کردم دخالتی در کارشان نکنم. اینکه دستمزدها افزایش پیدا می‌کند شاید مال تورم است، باید از خود بازیگر یا تهیه‌کننده‌ای که قرارداد بسته پرسید که چرا دستمزد بازیگر افزایش پیدا کرده است.

محمدصادق رنجکشان درباره رفتار کاری خود توضیح داد: تهیه‌کننده اول باید حساب‌هایش را به ما تحویل دهد و بگوید مخارج فیلم چقدر است و سپس یک قراردادی فی‌مابین ما و تهیه‌کننده بسته می‌شود و تهیه‌کننده باید آن فیلم را تا پایان برساند. حال اگر آن فیلم گران باشد، اصلا آن فیلم را نمی‌سازم. اگر فیلم بسیار خوبی باشد ولی هزینه‌اش بسیار بالا باشد هرگز آن فیلم را نمی‌سازم؛ زیرا سینمای الآن ظرفیت این کار را ندارد. حالا که کرونا آمده اصلا فیلم را کجا می‌خواهند پخش کنند؟؟ فرض کنیم کرونا تمام شد باز هم مدتها زمان می‌برد که سینما به وضع اولش برگردد و مردم دیگر به سینما نمی‌روند و پلتفرم‌ها جایگزین سینما شده‌اند. سرمایه‌گذار باید خیلی حواسش باشد که پولش از بین نرود.

دردسرهای ورود به سینما از دیگر مواردی است که رنجکشان از آن حرف زده. به گزارش سینماروزان این سرمایه‌گذار بیان داشت: ورود به سینما بیشتر از اینکه قدرت داشته باشد، دردسرزاست و اگر واقعا علاقه نباشد، به جایی نمی‌رسید. شما نباید وقتی در یک شغل هستید تا آخر عمر در همین شغل بمانید. جوانان موفق باید بتوانند هر روز یک نقشی بیافرینند. من بخاطر علاقه‌ام به سینما وارد شدم و به سود و ضرر آن فکر نکردم.

رنجکشان ادامه داد: گردش مالی سینما فاجعه است. وقتی که در سال ۱۳۹۸ گردش مالی سینما ۳۰۰ میلیارد بوده است،  یعنی هیچ تعریف اقتصادی‌ای در سینما وجود ندارد. در امسال هم تا کنون گردشی حدود ۶-۵ میلیارد بوده است که حدود ۳-۲ میلیارد از این مبلغ برای فیلم من(شنای پروانه) بوده است!! با اینکه این گردش، نحیف است اما ما از ورود سرمایه‌گذاران استقبال می‌کنیم. ولی شخصا به صاحبان سرمایه توصیه می‌کنم اینقدر ساختمان نسازند و وارد بورس نشوند و کمی سرمایه‌شان را وارد سینما کنند. این همه پولشان را وارد بورس کردند، در نهایت چه شد؟ مگر در بورس، کم ضرر اقتصادی دادند؛ حداقل با تولید یا ارتقای سخت‌افزاری سینما، کارکردی فرهنگی خواهند داشت.

این سرمایه‌گذار درباره تصور خود از وجود مافیا در سینما اظهار داشت: باید ببنیم تعریف‌مان از مافیا چیست. همیشه در تمام دنیا به همین صورت بوده است که یک نفر انحصاری برای خود ایجاد ‌می‌کند. کسی که تعداد زیادی سینما دارد را نمی‌توان با کسی که یک سینما دارد مقایسه کرد. به نظر من آن شخص، مافیا نیست، بلکه یک آدم کاسب کاربلد است.

رنجکشان تاکید کرد: پول‌شویی و این حرفهایی که در سینما زده می‌شود باید با مصداق ثابت شود. وقتی می‌گوییم پولی کثیف یا آلوده است باید مصداق داشته باشد. این پول‌شویی کار کیست؟ مصداق بیاورید. کسانی که چند سال است هیچ کاری نمی‌کنند می‌گویند پول‌شویی و پول‌های بادآورده و…. و صحنه‌ را برای کسانی‌ که می‌خواهند سرمایه بیاورند تنگ می‌کنند. ما الان حدود ۴۰۰ تهیه‌کننده داریم که نیاز به سرمایه دارند. وقتی می‌شود سرمایه‌داران بیایند و فیلم‌های بیشتری ساخته شود و مردم بیشتر به سینما بیایند چرا باید با این حرف‌ها عرصه را تنگ کنیم؟ به نظرم کار بسیار بدی است که درباره این موضوعات صحبت کنیم. افرادی که راجع به این موضوعات صحبت می‌کنند باید مصداقش را بیاورند و اگر جراتش را ندارند نباید این حرف را بزنند. اصلا ۳۰۰ میلیارد پول نیست که بخواهد پول‌شویی هم وجود داشته باشد. این حرف‌ها سینما را می‌شکاند و به ذلت می‌اندازد. برای مثال من در جایگاهی نیستم که بگویم محمد امامی به سینما کمک کرد یا ضربه زد و نمی‌توانم ایشان را قضاوت کنم؟؟؟ این را می‌دانم که اگر سینمای سالمی داشته باشیم، قوای نظارتی به صورت کامل بر همه چیز مسلط خواهند بود و اجازه رسوخ کوچک‌ترین لکه سیاهی که بخواهد روی سینما بشیند را نمی‌دهند.

چشم‌انداز آینده سینما با رکود منتج از کرونا بحث دیگری بود که رنجکشان درباره‌اش حرف زد. به گزارش سینماروزان رنجکشان بیان داشت: امیدواریم که کرونا زودتر تمام شود و دست از سر ملت بردارد تا سینما هم بتواند نفسی بکشد ولی در نهایت ما باید به سمت و سویی برویم که سینما از حاشیه خارج شود و موسسات سینمایی باید هرچه سریع‌تر تبدیل به کمپانی شوند تا بتوانیم برای فیلم‌هایمان بازارهایی در منطقه و حتی سراسر جهان پیدا کنیم. اگر این اتفاق نیفتد همین حالتی که هست می‌ماند.

رنجکشان خاطرنشان ساخت: ما الان امیدواریم که تعداد پلتفرم‌های آنلاین زیاد شود تا هم امنیت بیشتر شود و هم فضای رقابتی شکل گیرد. البته ممکن است مردم تمایل بیشتری به این پلتفرم‌ها نسبت به این سینما داشته باشند ولی به هر حال این هم یک روش جذب مخاطب است چون خیلی سخت شده که مردم را تشویق کنیم که به سینما بیایند. خیلی کار سختی است که سینما بتواند دوباره ابهت خود را به دست آورد ولی باید با کمک به جوانان تلاش کرد اوضاع بهتر شود.

محمدصادق+رنجکشان
محمدصادق+رنجکشان




علیرضا رییسیان تاکید کرد⇐وقتی اکثر شهرهای ایران در وضعیت قرمز هستند و زیرساخت‌های برگزاری جشنواره به صورت آنلاین وجود ندارد، اصرار به برگزاری جشنواره‌های دولتی چه منطقی دارد؟؟؟/هیچ کدام از جشنواره‌هایی که در چند ماه گذشته برگزار شده‌اند جذابیت سال‌های گذشته را نداشتند و بسیار بی‌رمق بودند!!/وقتی جشنواره کن هم به‌خاطر کرونا لغو شده چرا مدیران جشنواره‌های داخلی خود را تافته جدابافته می‌دانند و راضی به تعطیلی نیستند؟

سینماروزان: علیرضا رئیسیان کارگردان سینما با اشاره به اینکه اغلب جشنواره‌های مهم دنیا در سال گذشته به دلیل شیوع ویروس کرونا تعطیل شده‌اند تأکید کرد که جشنواره‌های داخلی که در این ماه‌ها برگزار شدند هیچ جذابیتی نداشتند.

علیرضا رئیسیان به خبرگزاری برنا اظهار داشت: تا امروز از زمان شیوع ویروس کرونا در جهان هیچ جشنواره‌ای به صورت کامل مثل سال‌های گذشته برگزار نشده و جشنواره‌ها در بهترین حالت در یک محدوده زمانی مشخص به صورت محدود برگزار شده‌اند.

کارگردان “چهل سالگی” و “ایستگاه متروک” خاطرنشان کرد: جشنواره‌هایی مثل ونیز در شرایطی برگزار شده‌اند که با شرایط کشور ما بسیار متفاوت است، آخرین دوره این جشنواره علاوه بر اینکه بسیار محدود و اصطلاحاً جمع و جور بود، در شرایطی برگزار شد که کشور ایتالیا و شهر ونیز در موج شدیدی از شیوع کرونا قرار نداشت ولی کشور ما در حال حاضر در شرایط خطرناکی است که بسیاری از مشاغل تعطیل هستند؛ افراد بسیاری برای جلوگیری از شیوع کرونا خانه‌نشین شده‌اند و الزامی به برگزاری جشنواره احساس نمی‌شود.

او افزود: در حدود یک سالی که ویروس کرونا در جهان شایع شده برخی جشنواره‌ها نیز به صورت غیرحضوری و آنلاین برگزار شده‌اند، اما برگزاری آنلاین جشنواره‌ها مستلزم فراهم کردن زیرساخت‌های اینترنتی است که در این کشورها زیرساخت‌ها فراهم بوده و در کشور ما اینگونه نیست و حضور در جشنواره آنلاین برای صاحبان آثار خطر قاچاق فیلم را به همراه دارد.

این کارگردان در ادامه گفت: با توجه به اینکه کشور ما در موج شیوع کرونا قرار دارد و اکثر شهرها در وضعیت قرمز هستند و از طرفی زیرساخت‌های برگزاری جشنواره به صورت آنلاین وجود ندارد، اصرار به برگزاری جشنواره را منطقی نمی‌دانم. حتی با نادیده گرفتن این شرایط هم تعداد فیلم‌های تولید شده کم است و نمی‌توان انتظار داشت که جشنواره‌ای باشکوه امسال برگزار شود.

کارگردان فیلمهای “دوران عاشقی” و “مردی بدون سایه” تأکید کرد: برگزاری جشنواره‌ فیلم فجر در این شرایط تصمیمات عجیبی است که مسئولان باید درباره دلایل اصرارشان به برگزاری، توضیحات قانع‌کننده‌ای دهند و نباید صرف وجود بودجه‌ای برای برگزاری جشنواره به اجرای این تصمیم پافشاری کنند. اگر جشنواره‌‌ فجر برگزار شد و هیچ نتیجه‌ای برای سینمای کشور نداشت و حتی شاهد ابتلای افراد حاضر در جشنواره بودیم مسئولان باید پاسخگو باشند.

او تصریح کرد: هیچ کدام از جشنواره‌هایی که در چند ماه گذشته با وجود رعایت نکات ایمنی برگزار شده‌اند جذابیت سال‌های گذشته را نداشتند و بسیار بی‌رمق بودند. در سالی که گذشت جشنواره فیلم کن، مهم‌ترین رویداد سینمایی جهان هم لغو شد و فقط بازار این جشنواره به صورت آنلاین برگزار شد، ما نباید خود را تافته جدابافته بدانیم، اصرار به برگزاری جشنواره‌های دولتی با بودجه‌های عمومی ضرورتی ندارد و پرسش‌های جدی برای این اصرار وجود دارد.

رئیسیان در پایان گفت: اگر برگزاری جشنواره فیلم فجر دلایلی غیرسینمایی دارد، بهتر است این دلایل مطرح شود چرا که با توجه به کیفیت برگزاری و میزان تولیدات سینمایی، برگزاری جشنواره منطقی به نظر نمی‌رسد و حاصلی برای سینما نخواهد داشت. شاید بهتر باشد این دوره از جشنواره را برای 6 ماه یا یک سال به تعویق انداخت تا با کیفیت بهتری برگزار شود.

 




جوانان پرسودا در «مخفیگاه»+عکس

سینماروزان: فیلمبرداری فیلم «مخفیگاه/رانینگ» به کارگردانی بنیامین نادعلی در تهران آغاز شد.

به گزارش سینماروزان پروانه ساخت فیلم «مخفیگاه» به کارگردانی بنیامین نادعلی و تهیه کنندگی هاشم علی اکبری و یوسف نادعلی صادر شده و بعد از صدور پروانه ساخت، فیلمبرداری این فیلم با رعایت پروتکلهای بهداشتی آغاز شده است.

فیلم «مخفیگاه» اولین فیلم بلند بنیامین نادعلی در مقام کارگردان و یک فیلم اجتماعی است.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: از وقتی یادمه دارم واسه زندگیم رکاب می زنم ولی کم زمین‌ نخوردم، تازه فهمیدم خوبه یه وقتایی زمین بخوری که بفهمی راه رو داری اشتباه میری…

امیررضا رنجبران، نهال دشتی، میلاد معیری، شایان فصیح زاده، امیر رئیسیان، سام دادخواه، روناک پوریادگار، مهدی امینی، حمید پری نژاد با حضور بهار قاسمی و علیرضا مهران و… از جمله بازیگرانی هستند که در این فیلم نقش آفرینی دارند.

سایر عوامل این فیلم عبارتند از:
تهیه کنندگان: هاشم علی اکبری و یوسف نادعلی، دستیار و برنامه ریز:ارسلان ابراهیمی، منشی صحنه:رویا بابابیگی، مدیر فیلمبرداری:بنیامین نادعلی، صدابردار:فرید پیرایش،طراح صحنه:آبتین برقی، طراح چهره پردازی:کوروش علیزاده، مدیرتولید:پروانه زبان فهم، انتخاب بازیگر:آیدا تبیانیان، مشاور رسانه:علی زادمهر، عکس فاطمه اسماعیل نژاد

مخفیگاه
مخفیگاه




صدور پروانه برای تهیه‌کننده “بچه مهندس”+صدور پروانه برای مدیر بازنشسته+صدور یک پروانه دیگر

سینماروزان: شورای پروانه ساخت برای سه فیلم سینمایی پروانه ساخت صادر کرد.

به گزارش سینماروزان سعید سعدی از جمله تهیه‌کنندگان پرکار سالهای اخیر که سریال “بچه مهندس۴” را در مسیر تولید دارد، پروانه ساخت “بی‌رویا” را گرفته که یک فیلم اولی آن را خواهد ساخت.

علیرضا قاسم‌خان مدیر بازنشسته موزه سینما نیز پروانه ساخت فیلم “جلال” را گرفته که باز هم یک فیلم اولی آن را خواهد ساخت.

فهرست کامل پروانه‌های صادره به شرح زیر است:

–«جلال» به نویسندگی و کارگردانی امیرحسین همتی و تهیه کنندگی علیرضا قاسم‌خان

— «وحشی» به نویسندگی و کارگردانی فاطمه سروش پیام و تهیه‌کنندگی مستانه مهاجر

–«بی رویا» به نویسندگی و کارگردانی آرین وزیردفتری و تهیه‌کنندگی سعید سعدی




بحث درون‌صنفی در باب رسوخ حق‌العمل‌کاران در صنف تهیه‌کنندگی⇐حسین فرحبخش: بخش عمده تهیه‌کنندگانی که اسم‌شان در لیست بخش خصوصی است، حق‌العمل‌کارند!!/سیدضیاء هاشمی: فرحبخش، مارادونای سینمای ایران است ولی همه تهیه‌کنندگان هم حق‌العمل‌کار نیستند!

سینماروزان: مدتهاست درباره رواج اجاره کارت تهیه‌کنندگی و تهیه‌کنندگان موسوم به حق‌العمل‌کار در سینمای ایران شنیده می‌شود؛ حق‌العمل‌کارانی که گاهی آورندگان سرمایه را هم دور می‌زنند و ذهنیتی منفی نسبت به کلیت سینما شکل می‌دهند.

به گزارش سینماروزان حسین فرحبخش با نقد تهیه‌کنندگان حق‌العمل‌کار به مهر گفت: بخش عمده اشخاصی که اسمشان در لیست تهیه‌کنندگان بخش خصوصی استحق‌العمل کارند! یعنی این افراد سرمایه گذارانی را از بیرون سینما می‌آورند که ممکن است سال دیگر نخواهند در سینما سرمایه گذاری کنند، ما باید در سینما سرمایه گذار ثابت داشته باشیم که چنین چیزی در سینما وجود ندارد.

مدیر موسسه پارسافیلم تاکید کرد: یک زمانی هم ممکن است که یک تهیه‌کننده، پرکارترین تهیه‌کننده در سینما باشد اما سال‌ها است که حق‌العمل کار کرده است و هیچ سرمایه گذاری در سینما نمی‌کند، چرا که می‌داند سرمایه گذاری در سینما صرفه اقتصادی ندارد و جز خسارت چیز دیگری نیست.

سیدضیاء هاشمی رییس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان در واکنش به حسین فرحبخش گفت: تهیه‌کننده فردی است که با خرید یک داستان اورژینال یا پرداخت حق اقتباس از کتاب، نمایشنامه یا عقد قرارداد با نویسندگان برای آماده سازی فیلمنامه برای تولید کار را آغاز می‌کند. تامین مالی پروژه و استخدام افراد و نظارت بر فرآیند تولید و پخش از وظایفش است.

هاشمی ادامه داد: در این میان تهیه‌کنندگان حق‌العمل‌کار هم به تعداد محدودی وجود دارد و من منکر آن نمی‌شوم، این نوع تهیه‌کنندگان با قیمت بسیار ناچیزی پروانه ساخت می‌فروشند یا کارت تهیه‌کنندگی خود را برای کار در ازای مبلغی ناچیز در اختیار گروه تولید یک پروژه قرار می‌دهند که هر ۲ کار اشتباه و مغمومی است اما اینکه کل تهیه‌کنندگان سینمای ایران را به حق‌العمل کاری متهم کنیم خلاف اصول حرفه‌ای است.

سیدضیاء هاشمی تاکید کرد: حسین فرح بخش مانند مارادونا اسطوره تهیه‌کنندگی سینمای ایران هستند اما همه تهیه‌کنندگان نیز حق‌العمل‌کار نیستند!! البته بخشی از فرمایشات وی درباره سرمایه گذاری و حق‌العمل‌کاری کاملاً درست است.

حسین فرحبخش(چپ)+سیدضیاء هاشمی(راست)
حسین فرحبخش(چپ)+سیدضیاء هاشمی(راست)




خروجی تازه‌ترین شفاف‌سازی سازمان درباره خانه سینما⇐نیم میلیارد بودجه پشتیبانی!+۲.۵میلیارد پول برای کمک به گردهمایی(!) و برای برگزاری نشست(!) و… در دوران کرونا!!+عکس

سینماروزان: تازه‌ترین شفاف‌سازی سازمان سینمایی درباره خانه سینما حکایت دارد از صرف برخی اعداد و ارقام درشت در حیطه‌هایی که با شیوع کرونا، هویت‌شان مخدوش است.

به گزارش سینماروزان خانه سینما فقط نیم میلیارد پول پشتیبانی گرفته؛ پشتیبانی از چه کس یا چه کسانی، مشخص نیست؟؟؟

حمایت ۲۰۰میلیونی از برگزاری جایزه کتاب سینمایی از دیگر ارقام هزینه‌کرد خانه سینماست.

خانه سینما ۱.۵میلیارد برای کمک به گردهمایی، گسترش فعالیت‌های فرهنگی و جشن سالانه صنوف گرفته است! اینکه چرا در دوران کرونا، خانه سینما باید ردیف بودجه‌ای هنگفت برای کمک به گردهمایی و جشن بگیرد معلوم نیست؟؟؟

در ریزهزینه‌های خانه سینما با رقمی میلیاردی برای برگزاری نشست و… هم روبروییم! باز پرسش این است که با فراگیری کرونا و متداول شدن نشست‌های مجازی، چرا باید این رقم درشت در خانه سینما صرف برگزاری نشست شود؟

آیا نمی‌شد برای یک سال هم که شده کار برگزاری جشن و گردهمایی و نشست و… را تعطیل کرد و بودجه‌ ۲.۵میلیاردی ماحصل این صرفه‌جویی را صرف معیشت اهالی سینما کرد؟

 

گزارش عملکرد هفت ماه ابتدایی خانه سینما
گزارش عملکرد هفت ماه ابتدایی خانه سینما




رسانه دانشگاه آزاد مطرح کرد⇐بالاخره معلوم شد حواشی “پایتخت۶” نتیجه وادادگی بوده یا نفوذ ستون پنجم؟/مگر سال گذشته تنابنده و مهرانفر نگفتند که دیگر با تلویزیون همکاری نمی‌کنند؛ حال “پایتخت۷” بدون آنها تولید می‌شود؟/چرا روابط‌عمومی صداوسیما به‌جای توضیح دادن درباره حواشی “پایتخت۷”، به تبلیغ برنامه خودش می‌پردازد؟/چرا روابط‌عمومی بخش‌های دیگر صداوسیما ترجیح می‌دهند واکنشی به ماجراهای “پایتخت۷” نشان ندهند؟/روابط‌عمومی یک سازمان، یک معاونت یا حتی یک شبکه چه وظایفی دارد؟/چرا هیچ مدیر یا مسئول دیگری از صداوسیما حاضر به پاسخگویی درباره حاشیه‌های “پایتخت۷” نشده؟/آنچه مشخص است اینکه مخاطبان نباید منتظر پخش نوروزی “پایتخت۷” باشند چون “نون.خ۳” روی آنتن خواهد رفت!

سینماروزان: حواشی شکل‌گرفته حول تولید فصل هفتم “پایتخت” از حذف سارا و نیکا تا انصراف مهران احمدی از بازی در این فصل بالا گرفته ولی هیچ اطلاع‌رسانی رسمی درباره چند و چون تولید انجام نشده.

روزنامه فرهیختگان منسوب به دانشگاه آزاد، پرسشهایی را درباره انفعال مدیریتی نسبت به حواشی این سریال طرح کرده و خبر داده که “پایتخت۷” به نوروز نمی‌رسد.

متن گزارش روزنامه فرهیختگان را بخوانید:

اواخر خرداد امسال بود که سیروس مقدم، کارگردان سریال «پایتخت» خبر از تولید پایتخت ۷ برای نوروز ۱۴۰۰ داد و گفت که وقتی سفارش به ساختن ادامه پایتخت می‌شود، یعنی مشکلات حل شده و تلویزیون از ما طرح پایتخت ۷ را خواسته است و ان‌شاءالله با رفع دلخوری‌ها این مجموعه نوروز ۱۴۰۰ پخش می‌شود.

اشاره سیروس مقدم به حاشیه‌های قسمت پایانی فصل ششم بود و شباهت دو سه سکانسش با یکی دو فیلم قبل از انقلاب بود که باعث واکنش مدیران تلویزیون و بعضی سازمان‌های دیگر شده بود. مقدم اما از ناراحتی عوامل پایتخت حرف می‌زد و در همان گفت‌وگوی خردادماهش تصریح کرده بود: «عوامل «پایتخت» انتظار یک تشکر خشک و خالی داشتند و با درایت دوستان ماجرا درحال حل شدن است و تمامی این حواشی از بین می‌رود. تلویزیون خانه ماست و در هر خانواده‌ای دلخوری پیش می‌آید ولی دائمی نیست و بازهم سر یک سفره هستیم.»

حالا و بعد از گذشت نزدیک به 6ماه از صحبت‌های سیروس مقدم، خبر رسیده است که تلویزیون توافق کرده «پایتخت7» را برای نوروز 1400 بسازد. خبری که به‌محض انتشار، حاشیه‌های خود را هم داشت. از نبودن بهبود و سارا و نیکا در سری تازه تا حضور دوباره علیرضا خمسه در نقش باباپنجعلی. آنهایی که خبر را شنیدند از زمان کوتاه برای ساختن سری تازه پایتخت تعجب کردند و گروهی دیگر زمان کوتاه ساخت بعضی سری‌های قبل را یادآوری می‌کردند. اما شواهد نشان می‌دهد که ساختن سری هفتم پایتخت و پخش آن در نوروز 1400 به همین سادگی‌ها هم نیست.

تکیه بر پایتخت؟

در یکی دو سال اخیر بارها و به بهانه‌های مختلف در «فرهیختگان» نوشتیم و به مدیران تلویزیون توصیه کردیم که اتکای بیش از حد به ستاره‌ها و تک‌برنامه‌های موفق، حرفه‌ای و صحیح نیست و این بازی درنهایت به ضرر صداوسیما تمام می‌شود. توضیح داده بودیم که این وابستگی باعث به‌وجودآمدن دستمزدهای سرسام‌آور و غیرعقلانی می‌شود و از نظر زمانی و ساخت برنامه‌ها هم تابع آن ستاره خواهد شد. سریال پایتخت موفق و پربیننده است، کسی در آن شکی ندارد اما قرار نیست تمام مدیران تلویزیون خود را پشت تک‌مجموعه‌های موفق پنهان کنند. تا به‌حال 6 قسمت از پایتخت تولید و پخش شده است. شاید اگر این وابستگی افراطی نبود تا الان شاهد سه سری از یک پایتخت فوق‌العاده بودیم و این‌قدر شاهد فراز و نشیب در فیلمنامه و ساخت هر فصلش نبودیم. حتما تلویزیون و مردم نیاز به سریال‌های خوب و جذاب دارند و پایتخت این دو ویژگی را دارد اما دوره اتکای تیم‌ها به تک‌ستاره‌ها تمام شده است و رسانه‌ها هم باید خود را با این تغییرات وفق دهند.

روابط‌عمومی؛ بیکار یا بی‌مسئولیت؟

هنوز یک پلان از پایتخت7 ساخته نشده و حاشیه‌ها از سرتاپایش بالا می‌روند. عوامل سریال پاسخگو نیستند و مطمئن حرف نمی‌زنند. روابط‌عمومی صداوسیما به‌جای توضیح دادن و تنویر افکار عمومی حول محور حذف سارا و نیکا (واقعا چقدر در پیشبرد سریال موثر بودند؟) در صفحه شخصی اینستاگرامی‌اش به تبلیغ برنامه خودش می‌پردازد و عملا هیچ رنجی از بارهای تلویزیون را نمی‌برد! روابط‌عمومی بخش‌های دیگر صداوسیما ترجیح می‌دهند واکنشی نشان ندهند تا همچنان فضای مجازی میدان‌دار رسانه‌ای باشد و مخاطبان اخبار صحیح و سریع را از آن بگیرند. در همین فضای مجازی بود که سارا و نیکا اشک ریختند و از ظلمی گفتند که به آنها روا شده است. این دو بازیگر نوجوان هیچ اشاره‌ای به کارهایی که در این مدت کرده‌اند و حاشیه‌های خودشان نکردند. در همین فضای مجازی بود که مهران احمدی خبر داد هیچ اطلاعی از ساخت پایتخت7 ندارد و به‌دلیل قرارداد‌هایی که بسته، اصلا نمی‌تواند در فصل هفتم ایفای نقش کند. آرش عباسی، نویسنده «پایتخت ۶» در همین فضای مجازی با انتشار پستی نوشت که درباره سریال «پایتخت» برای او طرح و ایده‌ای ارسال نشود، چون او ارتباطی به فصل هفتم این مجموعه ندارد و نمی‌تواند این ایده‌ها را با سازندگان سریال در میان بگذارد. او همچنین درباره آنچه از «پایتخت» نصیبش شده در همین فضای مجازی به آشنایی با سیروس مقدم اشاره کرد و نوشت که آرزو می‌کنم این همکاری در زمان دیگر، با آدم‌های دیگری و نه در «پایتخت» دوباره اتفاق بیفتد. او همچنین توضیح داد که او به‌عنوان نویسنده در این سریال حضور داشته، نه طراح داستان. بازیگرانی مانند بهرام افشاری، بهنوش بختیاری و مهران احمدی در همین فضای مجازی به حمایت از سارا و نیکا فرقانی پست گذاشتند و از مدیران صداوسیما خواستند از گناه‌شان بگذرند و آنها را ببخشند.

روابط‌عمومی یک سازمان، یک معاونت یا حتی یک شبکه چه وظایفی دارد؟ قرار است دیگر در چه زمانی کار کند و به یک منبع اصلی و نه صرفا ارسال‌کننده اخبار دست‌چندم تبدیل شود؟ مشغول شدن به کارهای غیرضرور و ندادن اولویت به فعالیت‌های سازمانی سرانجامی بهتر از این نخواهد داشت. به‌جز روابط‌عمومی معاونت سیما و آن هم در آخرین لحظات تهیه گزارش، هیچ مدیر یا مسئول دیگری از صداوسیما و سریال پایتخت، حاضر به پاسخگویی درباره حاشیه‌ها و سوالات نشد. به نظر می‌رسد روابط‌عمومی یک سریال تلویزیونی به‌جز عکس یادگاری انداختن با عوامل مجموعه، وظایف دیگری هم دارد.

«نون.خ3» به‌جای پایتخت7؟

بیایید فرض بگیریم که پایتخت7 با همه سختی‌ها و حاشیه‌هایش به عید امسال نرسد؛ اتفاقی که خیلی هم بعید نیست. مدیران تلویزیون بازی خوبی را شروع کرده‌اند. اجازه بدهید اسم این بازی را بگذاریم «نون.خ و پایتخت». یعنی در اواسط آذرماه اعلام می‌کنیم که قرار است پایتخت7 ساخته شود، درحالی‌که تایید یا رد ساخت یک مجموعه مسیر دشوار و درازی ندارد. مدیران تلویزیون حواس‌شان هست که نون.خ3 از مدت‌ها پیش درحال تصویربرداری است و قطعا به نوروز 1400 می‌رسد. عید امسال هم برخی مدیران تلویزیون قصد داشتند برای نوروز نون.خ2 را به‌جای پایتخت7 پخش کنند اما در لحظات آخر و با فشار مدیران بالاتر و به دلایل اقتصادی این تصمیم وتو شد. حالا اما به نظر می‌رسد درباره روی آنتن رفتن نون.خ به اجماع رسیده‌اند. پس همزمان خبر توافق پایتخت7 را منتشر می‌کنند و نهایتا هم به این نتیجه می‌رسند که با توجه به فاصله کم ماه رمضان تا عید 1400 بهتر است پایتخت7 با زمان بیشتری و برای آن زمان پخش شود. بازی خوبی است. هم مخاطبان را راضی و هم سعی کرده‌اید سبد تلویزیون را پر نشان دهید. به نظر شما سه ماه زمستانی برای ساخت یک سریال مثلا 15 قسمتی در شمال کشور مناسب است؟ آیا کیفیت فدای سرعت نمی‌شود؟ شما هم ممکن است سوالات بیشتری داشته باشید. احتمال بیش از 70درصد شاهد پخش سری سوم نون.خ در نوروز 1400 خواهیم بود و این حاشیه‌سازی‌ها و خبرسازی‌ها شاید بی‌ارتباط با عوامل سریال پایتخت هم نباشد. خواجه‌نژاد مدیر روابط‌عمومی معاونت سیما گفت: «کار اصلی شبکه یک سیما برای نوروز ۱۴۰۰ نون.خ ۳ است.»

سرنوشت ستون پنجم؟

سال گذشته و پس از پخش قسمت پایانی (قرار بود یک قسمت پایانی دیگر هم داشته باشد)، علی عسگری، رئیس سازمان صداوسیما در دستوری ویژه به سیدمرتضی میرباقری با اشاره به حواشی قسمت آخر مجموعه پایتخت۶ تاکید کرده بود که لازم است بررسی شود این اقدام (بازسازی سکانس‌هایی از فیلم پیش از انقلاب همسفر) حاصل اشتباه، بی‌توجهی و وادادگی است یا نتیجه عملیات مرموز و فتنه‌انگیز «ستون پنجم فرهنگی دشمن»؟!

حالا سوال اصلی اینجاست که در این مدت چه اقداماتی برای شناسایی و برخورد با این ستون پنجم احتمالی شده است؟ اصلا نتیجه بررسی‌ها چه بوده است؟ بالاخره آن حواشی نتیجه وادادگی بوده یا نفوذ ستون پنجم؟ چه افرادی از تیم کاری پایتخت حذف شدند؟ مدیران ارشد تلویزیون تضمین می‌دهند که در سری تازه و حتی در سریال‌های دیگر، چنین اتفاقاتی تکرار نخواهد شد؟

پس از پخش سری ششم نقدهایی درباره روند ساخت این سریال مطرح شد. گروهی معتقد بودند سریال «پایتخت» در فصل‌های ابتدایی به زیبایی‌های احترام به بزرگ‌تر می‌پرداخت، اما در دو فصل اخیرش کار را به برخورد فیزیکی و فحاشی اعضای خانواده و خویشاوندان علیه یکدیگر رسانده و ناظر کیفی و مشاوران تولید سریال «پایتخت» باید بررسی کنند که چه اتفاقاتی باعث شد آدم‌های ساده و بی‌آلایش فصل‌های اول این سریال که نفرت از مال حرام را به مخاطب آموزش می‌دادند، در فصل آخر، کار خلاف و ریاکاری و فریب برای رسیدن به پول بیشتر را به مردم آموزش دادند؟

فارغ از اینکه چقدر از نظر دراماتیک و فیلمنامه این حرف‌ها صحیح است اما مساله اصلی اینجاست که وقتی یک سریال تداوم پیدا می‌کند مستلزم وجود روایت‌ها و خرده‌روایت‌های تازه است. کنش‌های تازه و چالش‌های جدید، داستان‌های نو و موقعیت‌های جذاب می‌سازند. ترسیم اینکه یک سریال چه مسیری را طی کرده، کار دقیق و درستی است اما اینکه با چه خط‌کشی به آن پرداخته شود، نکته مهم‌تری است. وقتی سریال‌ها پیش از تولید بیشتر از اینکه به محتوا توجه کنند، دنبال جذب اسپانسر هستند یعنی محتوا اولویت اصلی آن شبکه و سازمان نیست. نظارت بر پیش‌تولید، تولید و پساتولید در سازمان صداوسیما وظیفه کیست؟

نیاز به پایتخت‌ها و اداهای روشنفکری

واقعیت این است در دوره‌ای که سریال‌های طولانی یا حتی مینی‌سریال‌های جذاب و مهم در جهان ساخته می‌شود و مخاطب‌های زیاد داخلی هم دارد، بدیهی است که تلویزیون خودمان نیاز بیشتری به سریال و مجموعه تلویزیونی یا حتی تله‌فیلم دارد. اصلا شبکه‌ها باید پر باشند از «پایتخت»‌ها و «نون.خ»‌ها و اینقدر این سریال‌ها زیاد شوند که قدرت انتخاب مخاطب هم بیشتر شود. هر فرد یا رسانه‌ای از آثار زیبا و مطرح حمایت می‌کند اما نقد اصلی متوجه سازوکار و مراحل تصمیم‌گیری برای ساخت آنهاست. نقد اصلی متوجه مدیریت عوامل یک سریال است. خودتان را بگذارید جای بازیگری که می‌داند سازمان برای ساخت سریالش و رساندنش به شب عید به او نیاز دارد. آیا پیشنهاد دستمزد بیشتری نمی‌کنید؟ آیا از وضعیت پیش‌آمده استفاده نخواهید کرد؟ اینکه قراردادهای دیگر و همزمان برخی عوامل کنسل شود و همه‌چیز معطوف به ساختن و رساندن یک سریال به یک زمان مشخص باشد، کارگردان‌سالاری یا بازیگرسالاری نیست؟

بهمن‌ماه سال گذشته بود که محسن تنابنده و احمد مهرانفر در واکنش به صحبت‌های کوشکی علیه رخشان بنی‌اعتماد اعلام کردند که دیگر با تلویزیون همکاری نمی‌کنند. آنهایی که از این بازیگران شناخت داشتند، نیشخندی در دل‌شان زدند و آنهایی که شناخت نداشتند، فریاد وامصیبتا سردادند که قرار است تلویزیون بدون آنها چه کند؟ حالا و درحالی‌که هنوز یک سال هم از صحبت‌های آنها نگذشته، شاهد بازگشت آن دو بازیگر و هنرمندان دیگر به تلویزیون هستیم. ژست‌های روشنفکری را درک می‌کنیم اما نه این‌قدر. یا آن تصمیم‌های احساسی را نگیرید یا پای حرف‌تان بمانید.

مخاطبان تلویزیون نباید منتظر سریال پایتخت7 باشند و تیم سعید آقاخانی و بازیگران بومی با اضافه شدن اکبر عبدی قرار است نوروز 1400 میهمان ما باشند و ممکن است با فاصله کوتاهی و در ماه رمضان شاهد دستپخت مقدم و همکارانش باشیم.