1

خاطره آقازاده هادی اسلامی از کل‌کل فوتبالی با مرتضی احمدی در پشت صحنه “اتوبوس”+عکس

سینماروزان: نمایش فیلم “اتوبوس”یدالله صمدی در خانه سینما هرچند به‌خاطر تکرار مکررات موجود در نقدها، حرف تازه‌ای برای مخاطبان نداشت ولی حضور آقازاده هادی اسلامی در این نمایش و خاطره‌نگاری وی از حضور در پشت صحنه فیلم اندکی جذابیت تزریق کرد به این محفل.

آرش اسلامی، فرزند زنده‌یاد هادی اسلامی که همراه تعدادی از بستگان خود در نمایش «اتوبوس» حضور داشت گفت: زمانی که این فیلم ساخته شد من چهار سالم بود و دل‌تنگی برای پدر باعث شد همراه مادرم چند روز به محل فیلم‌برداری این فیلم سفر کنیم.

اسلامی که در دوران کودکی در فیلم‌های «بهار در پاییز»، «خواستگاری» و «سرب» حضور داشته هم‌چنین گفت: یکی از خاطرات جالب من از تولید این فیلم، هم‌صحبتی با زنده‌یاد مرتضی احمدی است که از طرفداران پر و پا قرص تیم پرسپولیس بود و من بی آن که قصد ناراحت کردن او را داشته باشم، از تیم رقیب او حمایت می‌کردم! و همین نکته گاهی باعث می‌شد او تذکرهای محترمانه‌ای به من بدهد که تا پایان حضور ما سر صحنه‌ این فیلم ادامه داشت.

وی گفت: با وجود این که هنوز و با گذشت سال‌ها بخش‌هایی از «اتوبوس» را دوست ندارم اما تولید این فیلم برای من سراسر خاطره است. خاطره‌ی شیرین و لذت‌بخشی که بیش از هر چیز یادآور حضور گرم و دل‌نشین پدرم، زنده‌یاد هادی اسلامی است.

آرش+اسلامی+هادی+اسلامی
آرش+اسلامی فرزند هادی+اسلامی

هادی اسلامی در نمایی از «اتوبوس»
هادی اسلامی در نمایی از «اتوبوس»




تیم تولید “تگزاس” بدون اکران دو فیلم قبلی، باز پروانه گرفتند؛ با عنوانی که باز هم یادآور برزیل است!!+صدور پروانه برای برادرزاده پوران درخشنده +فهرست کامل پروانه‌های صادره

سینماروزان: در جلسه اخیر شورای پروانه ساخت، با ساخت سه فیلمنامه موافقت شد.

تیم تولید کمدیهای “تگزاس” یعنی ابراهیم عامریان-مسعود اطیابی، بدون اکران دو فیلم قبلی خود “دینامیت” و “انفرادی” باز پروانه ساخت گرفته‌اند؛ پروانه ساخت تازه برای فیلمنامه‌ای به نام “نارگیل” صادر شده که میوه‌ایست یادآور سواحل برزیل. برزیل همان کشوریست که تولید “تگزاس” هم در آن انجام شده بود یعنی همان کشوری که تهیه‌کننده فیلم هم در آن فعالیت‌های تجاری دارد. البته که داوود داداش کوچیکه مسعود اطیابی هم به عنوان کارگردان در این پروژه، حاضر است.

علی درخشنده برادرزاده پوران درخشنده هم پروانه “دشمنان” را گرفته به تهیه کنندگی مجید برزگر!

فهرست کامل پروانه‌های صادره به شرح ذیل است:

–«هشت در گرو نه» به تهیه‌کنندگی جعفر آقاباباییان و کارگردانی و نویسندگی شهرام میراب اقدم

–«دشمنان» به تهیه‌کنندگی مجید برزگر ، کارگردانی علی درخشنده و نویسندگی پیمان یادگاری

–«نارگیل» به تهیه‌کنندگی سیدابراهیم عامریان، کارگردانی سید داوود اطیابی و سیدمسعود اطیابی و نویسندگی حمزه صالحی




حمله رسانه اصولگرا به “سمفونی نهم” متعاقب شکل‌گیری شایعات مرتبط با توقیف فیلم⇐ “ب.و.س.ه فرانسوی” کار دست هنرمند خواهد داد؟؟

سینماروزان: “سمفونی نهم” تازه‌ترین فیلم محمدرضا هنرمند در حالی روی پرده رفت که از همان روزهای ابتدایی اکران، انتشار یکی از سکانسهای دوپهلوی فیلم با محوریت یک بوسه فرانسوی(!) شایعاتی درباره توقیف فیلم را شکل داد و به‌دنبال آن نیز حجم سانس‌های فیلم کاهش یافت.

به تازگی روزنامه اصولگرای “فرهیختگان” در تحلیلی بر کارنامه کارگردان “سمفونی نهم” به شدت بر این فیلم تاخته و هیچ بعید نیست این حمله، محدودیت بیشتر فیلم در اکران را موجب شود.

“فرهیختگان” نوشت: به‌مانند فیلم اول هنرمند با نام “گورکن”، کلیدواژه روایت جدیدش، «مرگ» بوده تا جایی که نام فیلم را هم از سمفونی شماره 9 بتهوون که «سمفونی مرگ» نامیده می‌شد، برداشت. به مانند سینمای پس از “دزد عروسک‌ها” از فانتزی به‌عنوان نمک کار استفاده کرد و به مانند چهار ساخته آخر سینمایی‌اش، تم غالب را کمدی قرار داد. روح مطالبه‌گری را از فیلمش حذف کرد و به‌مانند تمام کارهای سینمایی و تلویزیونی‌اش از ابتدا تا امروز، جمعی از شناخته‌شده‌ترین بازیگران را در فیلمش به‌خط کرد تا شکوه بازگشت او به سینما، پس از 17 سال، پرصلابت‌تر باشد.«سمفونی نهم» اما فارغ از تمام این خط‌‌‌ و ربط‌های آشنا، یک فانتری کسل‌کننده از آب درآمده است.

این روزنامه اصولگرا ادامه داد: فیلم انگار در خلسه‌ای بلاتکلیف میان لحن جدی و کمدی سپری می‌شود. اگرچه پختگی کارگردان در سروسامان دادن به خلاقیت‌های متکثر او در فرم، آن‌هم در سکانس‌های پرشمار بیرونی، قابل‌تحسین است، اما تشتت و پراکنده‌گویی‌های غیرالزامی روایت، حجمی از کسالت را برای مخاطب به همراه می‌آورد که حتی رژه این همه چهره آشنا نیز نمی‌تواند آنها را به تماشای دوباره اثر ترغیب کند.




پولاد کیمیایی که به‌دلیل اغتشاشات اخیر اکران فیلم اولش به تعویق افتاد، بیان کرد⇐بعد از ۲۵ سال حضور در سينما، هنوز از من می‌پرسند که اگر پدرت نبود چه‌کاره مي‌شدی؟/بسياري از دوستان پدر از اینکه من در “خون شد” نیستم، ناراحتند ولی خودم از این موضوع، ناراضی نیستم!/چرا گلزار باید در سالنی کنسرت بگذارد که لایق محمدرضا شجریان است؟؟/چرا مردم برای این اشتباه، پول خرج می‌کنند؟

سینماروزان: اولین فیلم پولاد کیمیایی در مقام کارگردان با عنوان “معکوس” بنا بود از ۲۹ آبان روی پرده برود ولی به دلیل اغتشاشات منتج از گرانی بنزین، هنوز این فیلم روی پرده نرفته است.

پولاد کیمیایی که در فیلم تازه پدر “خون شد” که با حمایت یک سرمایه‌گذار چندفیلمه تولید می‌شود هم حضور ندارد با گلایه از اینکه همچنان برخی هویت مستقل او را باور ندارند به “شرق” گفت: بعد از 25 سال حضور در سينما برخي هنوز من را نپذيرفته‌اند. هنوز گاهي اولين سؤالي که از من پرسيده مي‌شود اين است که اگر پدرت نبود چه‌کاره مي‌شدي؟

پولاد کیمیایی ادامه داد: وقتي پدر ساخت «خون شد» را آغاز کرد، بسياري از اينکه من در اين فيلم حضور ندارم، تعجب کردند. هرچند تقدير اين‌گونه پيش رفت که من در اين فيلم حضور نداشته باشم. اما خودم از اين موضوع ناراضي نيستم. بسياري از دوستان پدر که در اين فيلم باز با او همکاري مي‌کنند، از اينکه من در فيلم حضور ندارم، ناراحت‌اند. برخي هم دوست داشتند مثل سابق من هم نقشي در فيلم پدر داشته باشم. اما الان به اين فکر مي‌کنم بسياري از موضوعات را مي‌توان ناديده گرفت و با انرژي بيشتري به هدف فکر و تلاش کرد.

آقازاده کیمیایی با نقد تناقضات جامعه گفت: جامعه ما عصبي است. کسي تو را به انجام کاري تشويق نمي‌کند! چرا هميشه نکات منفي يک کار را پررنگ مي‌کنيم؟ اگر کاري انجام داده باشي که محسنات و مضراتي داشته باشد، برخي درست روي نقاط ضعف دست مي‌گذارند. عجيب است همه ما که سال‌ها تلاش کرديم به جايگاهي که دوست داريم برسيم، هميشه با موانعي روبه‌رو هستيم. بخشي از اين مسير صرف تلاشت مي‌شود و بخشي ديگر مبارزه با انرژي‌هاي منفي که اطرافت هست. دعوا در سينما واقعا سر چيست؟

پولاد با اشاره به ماجرای برگزاری کنسرت گلزار در یک سالن مجلل در آمریکا بیان داشت: آدمي مثل محمدرضا گلزار گناهي ندارد. او در خارج از ايران در سالني کنسرت اجرا مي‌کند که اگر کسي لايق حضور در آنجا باشد، قطعا شخصي در قامت محمد‌رضا شجريان است. از طرفي، مخاطب هم متوجه نيست به چه دليل براي اين کنسرت بليت خريده است؟ براي صداي او؟ ديدن چهره او يا لذت‌بردن از موسيقي؟ از همه بدتر مردم براي اين اشتباه، پول خرج مي‌کنند. به‌مرور اين سليقه در جامعه تزريق مي‌شود و عام‌گرايي بسط بيشتري پيدا مي‌کند. متأسفانه اینجا به محض قد علم‌‌کردن بيشتر دشمن پيدا مي‌کني و دامنه تخريب‌کردنت بيشتر مي‌شود. جنگيدن با اين موانع روز‌به‌روز بيشتر خسته‌ات مي‌کند.




خروجی جلسه اضطراری شورای عالی اکران در روزهای ریزش شدید مخاطب⇐افزایش یک هفته‌ای زمان اکران فیلمها+انتخاب سانس ۲۱ به‌عنوان سانس پایانی سینماها+ایجاد سانس‌های ویژه برای نمایش فیلمهای قدیم‌العرضه در پردیس‌های ۸سالنه

سینماروزان: اوضاع تراژیک فروش سینماها که منتج است از ماجراهای ناشی از افزایش سیصددرصدی قیمت بنزین، سبب ساز آن شده که شورای عالی اکران بعد از مدتها جلسه‌ای برگزار کرده و تصمیماتی برای بهبود اکران بگیرد.

در جلسه اخیر شورای عالی اکران تصمیم گرفته شد تا با توجه به شرایط موجود در سطح کشور و کاهش مخاطبان سینما به دلیل فضای حاکم، یک هفته به اکران فیلم‌های روی پرده اضافه شود. شرایط حساس جامعه موجب شده شورا مقرر کند سانس فوق‌العاده فیلم‌ها که پیشتر ساعت ۲۲ بود نیز به ساعت ۲۱ منتقل شود.

مصوبه دیگر شورای عالی اکران این بود که از این پس پردیس‌هایی که بیشتر از هفت سالن سینمایی دارند می‌توانند با هماهنگی پخش‌کننده یک سالن خود را به نمایش فیلم‌هایی که دو هفته از اکران آن‌ها گذشته در هر سانسی که می‌خواهند، اختصاص بدهند.




دخترکشی؛ از جنوب ایران تا شهرک غرب⇐حرفهای کیانوش عیاری درباره مابه‌ازای بیرونی اتفاقات “خانه پدری”

سینماروزان: “خانه پدری” در حالی بعد از توقیف‌های چندباره مجددا روی پرده رفته که همزمانی اکرانش با ماجراهای برآمده از گرانی بنزین به‌شدت به اکرانش ضربه زده با این حال همچنان جزو آثار پرمخاطب سینماهاست.

کیانوش عیاری از همان اولین رونمایی “خانه پدری” مدام با پرسشهایی درباره مابه‌ازای بیرونی ماجرای دخترکشی در فیلمش روبرو بود و حالا در گفتگو با “ایلنا” در این باره به تفصیل حرف زده است.

عیاری گفت: فیلم “خانه پدری” در ایران ساخته شده و داستان آن در ایران رخ داده است و پنهان کردن اتفاقاتی که در این فیلم رخ داده به صورت واقعی امکانپذیر نیست. حدود سالهای 1353 و 1354 در یکی از شهرهای جنوبی کشور یک دختر زندانی قرار است بعد از پایان محکومیتش از زندان آزاد شود اما به زندانبان التماس می‌کند که او را در زندان نگه دارد زیرا معتقد بوده است که پدر و برادرش، عمو و خانواده او قصد کشتن وی را دارند. زندانبان به او می‌گوید که نمی‌تواند او را در زندان نگه دارد و براساس قانون او را آزاد می‌کند. خانواده وی نیز به استقبال او می‌آیند و ابتدا با او خوب برخورد می‌کنند اما چند روز بعد جنازه وی در یکی از رودها پیدا می‌شود.

عیاری ادامه داد: مورد دوم اینکه چند سال بعد از پایان فیلمبرداری خانه پدری در شهرک غرب کاملا اتفاقی مشابه در آنچه در فیلم خانه پدری بود، رخ داد. پدر خانواده‌ای متمول همه اعضای فامیل و خانواده را جمع می‌کند که حدود 17 نفر می‌شوند. پدر در جمع اعضای فامیل اعلام می‌کند که دختر جوانش که تازه نیز طلاق گرفته است، کارهای نامربوط زیادی انجام می‌دهد و آبروی خانواده را برده است و با او باید چکار کنیم و در آن جمع تصمیم می‌گیرند که برای حفظ آبروی خانواده، دختر باید کشته شود و مجری قتل نیز پسرعموی دختر می‌شود.

کیانوش عیاری تاکید کرد: چه ما فیلمی مانند “خانه پدری” بسازیم و چه نسازیم این اتفاقات در جامعه وجود دارد اما فیلم می‌تواند جامعه را آگاه کند در جهت جلوگیری از این دست اتفاقات.




توجیهات نیروی سالیان جعفری‌جلوه جهت امتداد حضور در شبکه دو؟ ⇐مهم‌ترین‌ سریالهای شبکه دو مربوط به زمان مدیریت جلوه در ۲۰ سال پیش(!) است!/دوران پرشکوه مدیریت جلوه بر شبکه یک، تکرار نشده!!

سینماروزان: در روزهایی که بیش از هر زمان دیگری پرسشهایی جدی درباره تغییر و تحول مدیریتی در شبکه دوم سیما به گوش می‌رسد، اینکه یک نیروی سالیان جعفری‌جلوه با یادآوری خاطرات سابق از مدیریت وی به‌دنبال توجیه نقدهای وارده به این شبکه است، اسباب شگفتی نیست؟؟

حمیدرضا دیبایی که معلوم نیست چرا در سالهای اخیر هرجا که جلوه، مدیر بوده وی نیز، پست گرفته و حالا هم قائم مقام جلوه در شبکه دوم است در پاسخ به انتقادات روزنامه “فرهیختگان” به مدیریت شبکه دوم گفت: مهم‌ترین‌ سریالهای شبکه دو مربوط به زمان مدیریت آقای جلوه در 20 سال پیش(!) است که در همین شبکه اتفاق افتاد؛ مثلا “همسران”، “خانه سبز”، “در پناه تو”، “مزد ترس و به‌ویژه “پهلوانان نمی‌میرند” از جمله سریال‌هایی هستند که مردم فراموش نمی‌کنند. اینها عملکرد جعفری جلوه در همین شبکه است.

دیبایی ادامه داد: در ۵،۶ سالی که آقای جعفری جلوه رئیس شبکه بودند، شبکه2 یا آمار دوم یا نهایتا آمار سوم میزان مخاطب را داشته است. ایشان هفت سال رئیس شبکه یک سیما بودند که اگر به آن زمان برگردید، هنوز آن دوره پرشکوه(!) تکرار نشده است. سریال “کیف انگلیسی”، “در چشم باد”، “مدار صفر درجه”، “شب دهم” و… را داشتیم!!

قائم‌مقام جلوه درباره دستاوردهای اخیر جلوه هم فرمود: در 6-5 سال اخیر سریال “پدر” را پخش کردیم که سریال بسیار پرمخاطبی بود. سریال “بچه‌مهندس”، “هشت‌ونیم دقیقه”، “نوار زرد” و “کیمیا” را پخش کردیم که پرمخاطب بودند. اینها سریال‌هایی هستند که در 6-5 سال گذشته تولید و پخش شده‌اند.




حمایت تهیه‌کننده “هامون” و “ناخدا خورشید” از مواضع اخیر رهبر انقلاب+ذکر خاطره‌ای از دیدار با امام(ره)

سینماروزان: هارون یشایایی تهیه‌کننده‌ای که تولید آثاری همچون “هامون”، “ناخدا خورشید”، “ای ایران” و “دیوار” را برعهده داشته در یادداشتی به حمایت از مواضع اخیر رهبر انقلاب پرداخت.

یشایایی که از جمله یهودیان ایران به شمار میرود از اینکه رهبر انقلاب حساب یهودیان از صهیونیست‌ها را جدا کرده قدردانی نموده و آن را موضع دائمی نظام در تمام چهل سال اخیر دانسته است.

متن یادداشت هارون یشایایی را بخوانید:

سخنان حضرت آيت‌الله خامنه‌اي، رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران در حضور نمايندگان كشورهاي مسلمان به مناسبت هفته وحدت و ولادت پيامبر گرامي اسلام، با آنكه تأكيد بر مواضع جمهوري اسلامي ايران از نخستين روزهاي موجوديت آن بوده است، باوجود‌این در شرايطي كه باندهای امپرياليستي و نوچه‌هاي آنها در منطقه سعي مي‌كنند با نمايش معكوس عقايد و مواضع ملت و دولت ايران در مسائل و موارد مختلف و تخطئه امنيت آنها، چهره حق‌به‌جانب به خود بگيرند و در ثبات و اعتماد‌به‌نفس مردم سنگ‌اندازي كنند و به‌طور معمول هروقت در بيان نظر و تبليغات خود كم مي‌آورند، موضوع تبعيض عليه اقليت‌هاي ديني و مخصوصا يهوديان ايران و جهان را دستمايه هياهوي روزانه خود مي‌كنند، موضع‌گيري رهبر معظم انقلاب از اهميت بيشتري برخوردار است، ايشان در سخنراني مذكور فرمودند «از ابتداي انقلاب اسلامي تا امروز همچنان بر اين موضع باقي هستيم؛ يعني بدون ملاحظه و رودربايستي به فلسطيني‌ها كمك كرده و خواهيم كرد و اين كار را وظيفه دنياي اسلام مي‌دانيم. ما طرفدار فلسطین، استقلال و نجات آن هستیم. محو اسرائیل به معنی محو مردم یهودی نیست؛ چراکه با آنها هیچ کاری نداریم، همچنان که در کشور ما جمعی از یهودیان در کمال امنیت زندگی می‌کنند». در ادامه نیز فرمودند «مردم فلسطين چه مسلمان چه مسيحي و چه يهودي كه صاحبان اصلي آن سرزمين هستند، بايد بتوانند خودشان دولت خود را انتخاب كنند و بيگانه‌ها و اراذل‌واوباشی مانند نتانياهو را بيرون و كشورشان را اداره كنند كه البته اين اتفاق خواهد افتاد».

بنده به‌عنوان نويسنده اين مختصر كه يهودي هستم و در جريان انقلاب اسلامي و موجوديت جمهوري اسلامي ايران حضور و مشاركت داشته‌ام، لازم مي‌دانم حقايقي مربوط به رابطه ملت ايران و جمهوري اسلامي ايران و مديران آن با اقليت‌هاي ديني خصوصا يهوديان ايران را با خوانندگان عزيز در ميان بگذارم.‌فارغ از مواضع سياسي و بيان حوادث مربوط به آن گفتني است قبل از جنگ دوم جهاني تقريبا در تمام كشورهاي مسلمان از آسيا تا شمال آفريقا يهوديان زندگي مي‌كردند و از شرايط رعايت حقوق شهروندي و انجام فرایض مذهبي خود برخوردار بودند.

با پايان جنگ دوم و تشكيل اسرائيل، در تمام كشورهاي مذكور تحولات مهم سياسي و اجتماعي اتفاق افتاد و نظاميان مسلط بر اوضاع آن كشورها شدند. يكي، دو سال بعد از اين تحولات تمام يهوديان اين كشورها به آمريكا و بعضي به اسرائيل مهاجرت كردند و تمام نهادهاي مربوط به امور شرعي آنها تعطيل شد. گو اینکه گوشه‌و‌كنار اين كشورها بعضی يهوديان به‌صورت انفرادي زندگي مي‌كردند ولي زندگي اجتماعي آنها از ميان رفته بود و اينك نيز شرايط چنين است كه بيان كردم. در ايران، انقلاب اسلامي در سال 1357 در اوج تحولات پي‌در‌پي در منطقه به پيروزي رسيد و رهبر انقلاب، روحاني مسلمان شناخته‌شده‌‌اي بود. در آن روزهاي انقلاب بلندگوهاي خارجي كه در اختيار منابع صهيونيستي بودند، لحظه‌اي از ترساندن يهوديان ايران و واداركردن آنها به فرار از كشورشان دريغ نداشتند، با اين‌همه هرچند تعداد يهوديان ايران به لحاظ عددي كمتر شده ولي نهادهاي مذهبي آنها از گذشته استوارتر است و يهوديان در شهرهاي يهودي‌نشين تهران، شيراز، اصفهان، كرمانشاه، يزد، كرمان و رفسنجان انجمن‌هاي مخصوص به خود را دارند و در ارتباط دوستانه با ساير هم‌وطنان خود هستند. براي اهميت حضور يهوديان در ايران بعد از استقرار جمهوري اسلامي ايران ذكر خاطره‌اي بي‌مناسبت نيست.

در ارديبهشت‌ماه 1358 بروز يك واقعه يهوديان ايران را سخت نگران و دلواپس كرده بود. روحانيون و بزرگان جامعه يهودي ايران از طريق آيت‌الله امامی‌كاشاني تقاضاي ملاقات با حضرت امام (راحل) را کردند. ايشان در قم اقامت داشتند. آيت‌الله امامي‌كاشاني خبر دادند كه حضرت امام با ملاقات نمايندگان كليميان ايران موافقت کردند و روز بعد 24 ارديبهشت 1358 حضرت امام در منزل مسكوني خود در شهر قم ما را پذيرفتند. دو نفر روحاني يهودي، نماينده يهوديان كه بعدها به‌عنوان نماينده كليميان در مجلس خبرگان انتخاب شد و مهندس عزيزالله دانش، رئيس بيمارستان دكتر سپیر نماينده كليساهاي تهران و بنده در اين ملاقات حضور داشتیم. اصل اين ملاقات همان شب از سيماي جمهوري اسلامي پخش شد. در اهميت اين ملاقات فقط به قسمتي از آنچه امام راحل فرمودند، اكتفا مي‌كنم. اصل فرمايش امام: «يهوديان شهروندان ايراني هستند و با رعايت قوانين جمهوري اسلامي در ايران زندگي خواهند كرد. ما حساب جامعه يهود را از حساب صهيونيست‌ها جدا مي‌دانيم».




بازیگر فیلم توقیفی: بارها تهدید به مرگ شدم!!+عکس

سینماروزان: پخش تلویزیونی فیلم سیاسی “آقای رییس جمهور” حدود بیست سال بعد از تولید و البته توقیف(!) حرف و حدیث‌های متعددی را در میان مخاطبان ایجاد کرده و اغلب هم از تلویزیون به‌خاطر رفع توقیف از فیلم به نیکی یاد کرده‌اند. یوسف مرادیان بازیگر اصلی این فیلم درباره بازتاب رفع توقیف تلویزیونی فیلم و روند ایفای نقش در آن حرف زده است.

*آیا فکر می کردید که “آقای رییس جمهور” به طور غیررسمی نزدیک بیست سال توقیف شود و در نهایت تلویزیون نسبت به عرضه گسترده آن اقدام کند؟

**همان زمان که قرار بود کار کلید بخورد طبیعتا صحبت‌هایی حول و حوش فیلمنامه و متن داستان وجود داشت ولی بی‌توجه به این حواشی چون متن کار را متفاوت دیدم بازی در فیلم را پذیرفتم. وقتی فیلمنامه به من پیشنهاد شد یک بار به‌طور کامل آن را خواندم و گفتم من نقش این خبرنگار را بازی خواهم کرد که بسیار ملموس مصور شده و هرچند فراز و نشیب‌هایی را متحمل می شود ولی در نهایت سعی می‌کند که به اصل خودش برگردد. این اتفاقی است که مطمئنا در جامعه، مشابه دارد و جزو حقایق جامعه است ولی بعد از ساخته شدن فیلم دیدیم که همچنان حق‌گویی تبعات دارد و فیلم در هاله.ای از ابهام سالها مسکوت ماند تا پخش تلویزیونی اخیر.

*خبرنگاری شغلی است که به معنای واقعی کلمه در سینما و تلویزیون حقش ادا نشده. برای ایفای خبرنگار همذات پندارانه “آقای رییس جمهور” از خبرنگار خاصی الهام گرفته بودید؟
** من همیشه در طول فعالیت بازیگری با بچه‌های مطبوعات، همکاری نزدیک داشته‌ام و به خاطر اینکه رابطه تنگاتنگی با این دوستان داشته‌ام، فضای جدی کار رسانه‌ای خیلی برایم بیگانه نبود. ضمن اینکه کسی داشت کار را می‌ساخت که خودش اهل رسانه بود و درک درستی از کاراکتر داشت. من با چشم و گوش باز نقش را بازی کردم و فکر می‌کنم مطلوب هم واقع شده.

*به خاطر بازی در این فیلم اصلاح‌طلب‌ها و یا اصولگراها برخورد خاصی با شما نداشتند؟

**چرا اتفاقا با تهدیدات برخی تندروها مواجه شدم و حتی بارها بهم گفتند ترورت می‌کنیم و تهدید به مرگ شدم!!! من هم گفتم من فقط بازیگر هستم و یکی از الگوهای من خدا بیامرز مهدی فتحی بوده است که حتی در منتهی‌الیه مشکلات هم کمر خم نکرد و بنده هیچ کس نبود.

*دقیقا از سوی چه کسانی تهدید شدید؟
**ببینید دقیقا مشخص نبود کدام طرفی بودند و فقط می‌توانم بگویم تندروهایی بودند که به‌جای دیالوگ به دنبال حذف صدای مخالف بوده و هستند. علیرغم این تهدیدات همان موقع هم مثال آقای فتحی را زدم که بازیگر باید بازی کند و در برابر هیچ زورگویی سر خم نکند.

آقای رییس جمهور

*پس خودت به مفاهیم “آقای رییس جمهور” اعتقاد کامل داشته‌ای؟

**اگر زمانی بخواهیم درباره بعضی از مسایل خیلی تخصصی و خیلی ریزبینانه برخورد کنیم، باید سراغ آن نویسنده و آن کارگردان و آن تفکر برویم که وقتی اینها را آوردی چه چیزی را می خواستی در آن زمان بگویی و منظور و نظرت چه بوده است؟ من فکر می‌کنم این منطقی‌تر است که به طور نسبی به فیلمنامه باور داشته باشیم. حرفه من ایجاب می‌کند هر شخص و شخصیتی را به درستی ایفا کنم. باید به کاراکتر نزدیک بود ولی این دلیل نمی شود من شخصی برخورد کنم و دارای یک تفکری باشم و صرفا از آن تبعیت کنم و تفکر شخصیم را کاملا وارد کار کنم. من یک بازیگرم و باید در نقش خود فرو روم. من خاطرم است که فیلمی به من پیشنهاد شد به اسم “ترمینال غرب” که در آن نقش شهیدمصطفی احمدی روشن را بازی کردم و برای آن کار از جشنواره عمار، جایزه نقش یک را گرفتم و خیلیها از کنار آن نقش گذشتند ولی خودم وقتی نقش را در فیلم نامه خواندم، دیدم چقدر نقش این آدم زیباست و این آدم تمام حرف و صحبتش در طول قصه، تکیه بر علم است. یعنی این بچه متکی به علم است و معتقد است یکی از جبهه‌هایی که می‌شود در آن جنگید، جبهه علم است و این برایم قشنگ بود. شخصیت این آدم از دنیایی صحبت می کند که چند قدم جلوتر است و به همین خاطر نقش را پذیرفتم. شخصیت اصلی “آقای رییس جمهور” هم ویژگیش این بود که به‌مانند همه آدم‌ها هم کار درست انجام می‌داد و هم کار نادرست و فی‌الواقع، تخت نبود.

*به نظر خودتان چرا آثار سیاسی صریح کمتر ساخته می‌شود؟

** فکر می کنم به خاطر همان جناح‌بندی‌های بی‌فایده است. ما به مرحله ای رسیده‌ایم که به جای اینکه بیاییم با هم تعامل کنیم و با هم بیندیشیم و با هم همفکری کنیم تا اهداف کشور محقق شود، نسبت به هم گارد داریم و حتی یک توییت انتقادی را برنمی‌تابیم چه برسد نقد در قالب فیلم و سریال. البته چه خوب شد که تلویزیون پیشقدم شد در رفع توقیف از یک فیلم سیاسی تمام‌عیار و یقین بدانید اگر تلویزیون با همین دست‌فرمان پیش برود یعنی در کنار عرضه فیلمهای سیاسی مهجور ثابت‌قدم باشد و کنارش از تهیه‌کنندگانی که به‌دنبال تولید چنین آثاری هستند حمایت کند، دیری نمی‌گذرد که ژانر سیاسی دوباره در این کشور پا می‌گیرد.

*…البته اگر افراطیون بگذارند؟

**ببینید، همین “آقای رییس جمهور” از تلویزیون پخش شد و کلی حرف و سخن طرح کرد که یکی هم بوده که در دو دهه قبل، مفاسد اقتصادی امروز را پیش‌بینی کرده. طبیعی است که باید اجازه داد که مخالفان چنین فیلمی هم حرف خود را بزنند و حتی فیلم و سریال خود را بسازند و اجازه پخش بگیرند. افراطیون هم باید قاعده بازی را بشناسند و به‌جای تلاش برای حذف فیلم و سریال مخالف، بکوشند با زبان هنر پاسخ دهند.

*حرف آخر؟

**گاهی در محیط های عمومی از من می پرسند که چرا کم کار می کنم؟ و چرا نیستم؟ من از تریبون شما به این عزیزان می گویم که من هر کاری که کار خوبی باشد را که با قلبم و روح و تفکراتم ارتباط برقرار کند، حتما انجام خواهم داد و کارهایی را که دوست ندارم و کارهایی را که احساس می کنم پیامی ندارند و حرفی برای گفتن ندارند و حتی سرگرم کننده هم نیستند، رد خواهم کرد. اینکه کاری در زمان خود توقیف شود و بیست سال بعد جریان ایجاد کند را ترجیح می‌دهم به کارهای سطحی و فاقد اثرگذاری. آهسته و پیوسته جلو می‌روم و مطمئنم خداوند برای من هم برنامه‌هایی دارد.

آقای رییس جمهور




اظهارات قابل تامل یک پخش کننده پیرامون آشفتگی اخیر اکران⇐ شاهد یکی از ضعیف‌ترین ادوار شوراهای صنفی نمایش هستیم/با ساختار فعلی شوراهای اکران نمیتوان جلوی تخلفات را گرفت/اصلا کمیته ای برای رسیدگی به تخلفات اکران وجود دارد؟؟/به شدت موافق ورود دولت برای سامان دهی به اکران هستم

سینماروزان: تراکم فیلمهای روی پرده در اکران پاییز یک آشفتگی عظیم را رقم زده که نتیجه اش فروش بالای یکی دو فیلم و ضرر و زیان تعدادی بالا از آثار است. در روزهای اخیر و با ناراحتی مخاطبان از گرانی قیمت بنزین اوضاع گیشه شرایط وخیمتری را هم تجربه کرده.

سعید خانی مدیر پخش خانه فیلم با انتقاد از اوضاع اکران به “ایلنا” گفت: بعضی از سینماها جنبه فیلم پرفروش و کمدی ندارند و شاهد بیشترین تخلفات اکران توسط برخی از همین سینماها هستیم. وقتی بعضی سینماهای تهران که باید الگو باشند تخلفات وحشتناکی را انجام می‌دهند، دیگر به عنوان مثال از سالن سینمایی در شهرستان که ۲ هفته‌ است افتتاح شده، گله‌ای نیست که به فیلم دفتر ما فقط یک سانس آن هم ۱۲ ظهر اختصاص داده است!
این پخش کننده ادامه داد: وقتی سینمایی تصمیم می‌گیرد روز سه‌شنبه فیلم را تعویض کند یعنی حداقل‌های سینماداری را بلد نیست! فروش ضعیف شهریور و مهر ثابت کرد که باید در هر ماه حداقل یک فیلم پرفروش در سینماها اکران شود تا به رونق گیشه و حتی گرم کردن سایر فیلم‌ها کمک کند ولی اکران فیلم پرفروش دلیلی بر بی‌ثباتی سانس‌ها و عدم نظارت کمیته تخلفات نیست (اصلا کمیته ای برای رسیدگی به تخلفات اکران وجود دارد؟؟)
خانی افزود: این میزان تخلفی که شاهد آن هستیم بسیار مشکوک است؛ وقتی حتی شورای صنفی نمایش برای اینکه سه فیلم کودک هم‌زمان اکران نشود هیچگونه برنامه‌ریزی‌ ندارد قطعاً با این نوع ساختار شورای صنفی نمی‌شود جلوی تخلفات برخی از سینماها را گرفت. متاسفانه شاهد یکی از ضعیف‌ترین ادوار شوراهای صنفی نمایش هستیم و به شدت موافق ورود دولت برای سامان دهی اکران هستیم.

 




تازه‌ترین خروجی شورای صنفی نمایش⇐آغاز اکران “معکوس” از همین هفته+اولتیماتوم به سینماهای متخلف

سینماروزان: در تازه‌ترین جلسه شورای صنفی مقرر شد فیلم «معکوس» از چهارشنبه ۲۹ آبان ماه در سرگروه آستارا به‌جای «مسخره باز» اکران شود.

شورای صنفی نمایش همچنین مقرر کرد سینماهای متخلفی که در چرخه اکران بر حسب حواله شورا رعایت سانس نمایش هر فیلم را نکنند در مرحله اول تذکر شفاهی گرفته، مرحله بعد تذکر مکتوب گرفته و در صورت عدم توجه با عدم صدور حواله اکران فیلم جدید مواجه خواهند شد.




کارگردان “سمفونی نهم” در روزهای ناراحتی مردم از بالا رفتن ناگهانی قیمت بنزین، بیان داشت ⇐در حال تبديل شدن به يك ملت بي‌پشت و پناه و فاقد پشتوانه‌هاي ملي هستيم!

سینماروزان: این روزها، روزهای ناراحتی مردم از گرانی ناگهانی قیمت بنزین است و صدالبته که این ناراحتی بیشتر بدان سبب است که طی یک تجربه بارها امتحان شده، با بالا رفتن قیمت بنزین همه چیز از کرایه حمل و نقل و تا خورد و خوراک، گران خواهد شد.

محمدرضا هنرمند کارگردانی که فانتزی “سمفونی نهم” را در همین روزهای تلخ روی پرده دارد و در فیلمش فرازهایی از تاریخ را کنار هم قرار داده در چرایی این نوع روایت به “اعتماد” گفت: ما در حال تبديل شدن به يك ملت بي‌پشت و پناه و فاقد پشتوانه‌هاي ملي هستيم. به گمان من، دست‌هاي پنهان و آشكاري چه در خارج و چه در داخل با يك همبستگي ناميمون در تحقق اين رخداد خاموش و فاجعه‌وار ديده مي‌شود. من هيچ ادعا يا نسخه‌اي براي درمان اين درد فرهنگي ندارم. ابزار كارآمدي هم در دستم نيست.

این کارگردان ادامه داد: هر چند سينما در شرايطي غير از شرايط فعلي سينما مي‌تواند و بايد كه ابزار كارآمدي باشد ولي بر كسي پوشيده نيست كه فضاي غالب سينماي امروز ايران در دست‌هاي سالم و دلسوزي نيست.

هنرمند در چرایی بی پشت و پناهی ملت اظهار داشت: نگاهم و دغدغه‌ام هويت ملي است. به گمان من ملتي كه از گذشته تاريخي خودش بريده باشد دچار بي‌هويتي، تزلزل، اضطراب و گسست و سرگرداني مي‌شود. با چنين ملتي هر كاري مي‌شود، كرد. مي‌شود او را ترساند، مي‌شود تحريم و تحقيرش كرد.

محمدرضا هنرمند افزود: من در “سمفوني نهم” تلاش كرده‌ام تا در حد بضاعت اندك خودم و در حد يك فيلم سينمايي 90 دقيقه‌اي و با وجود تمام محدوديت‌هاي پيرامونم، اشاراتي مختصر به گذشته تاريخي و افتخاراتي كه از اقتدار، اعتقادات و عشقي عميق به اين سرزمين خبر مي‌دهد، بكنم. فقط يادآوري و نه بيشتر چون مجموعه ظرفيت‌هاي موجود اجازه پرداخت بيشتر و عميق‌تر را نمي‌دهد. من از ميان دريايي از شخصيت‌ها برجسته و تاثيرگذار در گذشته پر افتخار كشورم، محدود به انتخاب فقط چند شخصيت و فرازهايي از زندگي و طرز تفكر آنها بودم. به تصور من براي يك فيلم سينمايي كه صرفا تاريخي نيست و درامي امروزي را روايت مي‌كند و قرار است نسل امروز تماشاگر آن باشد، اينها مهم بود و لازم.




مسعود ردایی با انتقاد از عملکرد فارابی و شوراهای اکران بیان داشت⇐فارابی مانند بانکی شده که سازندگان محصولات مستقل اجتماعی پشت درهای بسته آن جا‌می‌مانند!/چگونه میتوان به شورای صنفی نمایش اعتماد کرد وقتی اعضایش هم دفتر پخش دارند و هم سینمادار هستند؟؟؟/انتظامی باید افرادی را در شورای اکران بگمارد که تا دو سال هیچ سهمی از اکران نداشته باشند!

سینماروزان: دیوان‌سالاری نهادهای دولتی سینما به آفتی بدل شده که مدام سینماگران از آن می‌نالند ولی سودآوری حلقه‌ای معدود از این دیوان‌سالاری موجب شده هیچ کدام از مدیران سینمایی جز در مقام حرف برای مقابله با این دیوان‌سالاری کاری نکنند.

مسعود ردایی تهیه‌کننده ای که فیلم اجتماعی “سال دوم دانشکده من” را روی پرده دارد با انتقاد از فارابی به “تسنیم” گفت: فارابی رسما بیشتر از اینکه یک نهاد سینمایی باشد تبدیل به یک بانک شده است که وام می‌دهد! فارابی باید مسائل مهم اجتماعی رادر نظر بگیرد و بعد برای مهم‌ترین مسائل آن با برنامه‌ریزی به فیلمنامه‌نویس حرفه‌ای سفارش کار دهد و بعد هم با تیم حرفه‌ای فیلم بسازد. این اصلی‌ترین وظیفه فارابی است ولی سینمای اجتماعی در این میان فراموش شده است. هدف فارابی این است که برای موضوعاتی که مبتلا به جامعه است تقاضای سناریو بدهد و آنها را پشتیبانی کند ولی این درها بسته شده است و کسی توجه نمی‌کند که سازنده سینمای مستقل اجتماعی نباید پشت درهای بسته فارابی بماند.

تهیه‌کننده “مالاریا” ادامه داد: رئیس سازمان سینمایی باید دستورالعمل‌های مهمی برای این حوزه تجویز کند تا میان فارابی و سینماگری که دنبال ساخت سینمای اجتماعی است رابطه شرافت‌مندانه‌تری برقرار شود.

ردایی با اشاره به پاشنه آشیل شورای صنفی نمایش بیان داشت: حرف من این است که زمانی که من نوعی به عنوان تهیه‌کننده وارد شورا می‌شوم و می‌بینم که در آنجا رقیب من در اکران خودش فیلم دارد ، یا یک نفر که دفتر پخش دارد یا در سینما فیلم برای اکران دارد در شورا مشغول کار است، چگونه می‌توانم به این شرایط برای اکران و نمایش فیلمم اعتماد کنم؟

این تهیه‌کننده ادامه داد: باید شرایط بی‌طرفانه آنجا حاکم باشد در حالی که اینگونه نیست و در آنجا افرادی که خودشان هم منافعشان درگیر است برای فیلم‌ها تصمیم‌گیری می‌کنند. فردی که خودش شرایط بهتری برای تولید، تبلیغات و رابطه محکم‌تری با نهادها دارد می‌تواند برای فیلم من تصمیم بگیرد؟

ردایی افزود: به‌نظر من باید حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی در این باره تصمیم بگیرد که در شورای صنفی نمایش هر کدام از اعضا نباید تا یک بازه زمانی مشخصی مانند 2 سال هیچ فیلمی در سینما داشته باشند و در صورتی که فیلمی برای اکران دارد باید از شورای صنفی نمایش و اکران  استعفا بدهد. من اگر می‌خواهم در این شورا کار بکنم باید خالص و بدون اینکه فعالیت سینمایی دیگر اعم از پخش یا سینماداری یا تولید داشته باشم برای این شورا کار بکنم. در این صورت رقابت در شرایط برابر و سالم فراهم می‌شود اما فعلا این فضای رقابتی کاملا ناسالم و نابرابر است.

ردایی خاطرنشان ساخت: از این بدتر این است که کسی که خودش سینما دارد در این شورا در حال فعالیت است. بله حضور نماینده سینماداران در این شورا مشکلی ندارد. وقتی به من می‌گویند که فلانی در این شورا هست که با اینکه سینما دار است یا دفتر پخش دارد ولی تأثیرگذاری بالایی در اکران دارد واقعا جای سوال دارد؟ وقتی همان فرد خودش در سینما فیلم دارد چقدر می‌تواند این رقابت سالم باشد؟

تهیه‌کننده “سه بیگانه” تاکید کرد: این شیوه برنامه‌ریزی اکران و نمایش واقعا تأسف بار است در نیمه اول سال چند فیلم محدود بفروش خوب اکران می‌شوند بعد از آن یکباره در نیمه دوم سال هرچه فیلم است با هم قرار است اکران شوند. خوب این نشان می‌دهد که تنظیمات در آن سازمان درست و منطقی نیست. این ماجرا فقط برای شورای صنفی نمایش نیست بلکه تمام شوراهای مهم مانند پروانه ساخت و پروانه نمایش نیز باید از این صافی رد شود که افرادی در آنجا حاضر باشند که در حال تولید سینمایی نباشند. بنابراین حتما سازمان سینمایی درباره شورای صنفی نمایش و اکران وارد شود. تمام زحمات فیلمساز در مدت اکران به ثمر می‌نشیند و اگر این تقسیم‌بندی و برنامه‌ریزی به‌درستی انجام نشود تمام زحمات ما هدر می‌رود.




مسعود فراستی روی آنتن زنده⇐چه خوب که “خانه پدری” رفع توقیف شد/هرچه سریع‌تر “رستاخیز” را هم اکران کنید

سینماروزان: هرچند کلید حملات منتج به توقیف فیلم “خانه پدری” از سوی جریان رسانه‌ای اصولگرا زده شد با این حال یک چهره مطرح اصولگرایی یعنی ابراهیم رییسی بود که در تعامل با سازندگان، شرایط رفع توقیف فیلم را فراهم کرد.

مسعود فراستی با استقبال از این رفع توقیف روی آنتن زنده “هفت” گفت: فیلم “خانه پدری” دوباره اکران شد چه خوب حالا پس حالا میشود نقدش کرد. بعد از اکران چندهفته ای آن را نقد میکنیم چون به نفع فیلمساز است و باعث میشود ایرادات کارش را بداند.

فراستی با مخاطب قرار دادن مدیران مافوق سینما بیان داشت: به نظرم فیلم عاشورایی “رستاخیز” هم باید هرچه سریع تر رفع توقیف شده و اکران شود تا تکلیف فیلمساز مشخص شود و بتواند به سراغ فیلم بعدی خود برود.




زیر سوال رفتن مستند جنسی مطبوع(!) دست راست از سوی “کیهان”!

سینماروزان: اکران مستندی جنسی با نام “ایکسونامی” در برخی سینماها هرچند با واکنش محمدرضا فرجی مدیرکل‌نظارت بر عرضه و نمایش، مبنی بر غیرقانونی بودن این اکران مواجه شده ولی رسانه‌های دست راست همچنان حمایت خود از این مستند را ادامه می‌دهند.

در این بین روزنامه “کیهان” راه خود را از دیگر رسانه‌های همسو جدا کرده و “ایکسونامی” را زیر سوال برده است.

“کیهان” نوشت: در یک فیلم مستند که به بهانه نقد آموزش جنسی ساخته شده، از روش‌ها و تمهیداتی برای جذب مخاطب استفاده شده که هدف این مستند را نفی می‌کند. فیلم مستند «ایکسونامی» که به تازگی در شهرهای مشهد و تهران رونمایی شده و قرار است در دسترس همه قرار بگیرد، دچار نقض غرض شده است؛ هر چند که نیت سازندگان این اثر یادآوری فجایع ناشی از آزادی‌های جنسی در آمریکاست، اما روش‌ها و ابزاری که برای تولید چنین فیلمی ‌به‌کار رفته، نتیجه‌ای غیر از قبح‌زدایی ندارد. به طور مثال، راوی فیلم، یک فعال فیلم‌های مستهجن در آمریکاست- البته به‌جای وی، یک بازیگر این نقش را ایفا کرده-  و این موضوع در تبلیغات این فیلم، بسیار برجسته شده است و همین مسئله خودش نوعی تشییع و ‌ترویج ابتذال و فساد است.

“کیهان” ادامه داد:  گرچه مستند «ایکسونامی» به بازگویی مستندات و یافته‌های پژوهشی در تأثیر منفی آموزش جنسی در غرب پرداخته و از این طریق به عواقب سند 2030 می‌پردازد، اما در تمام طول این فیلم، از عبارات، صحنه‌ها و تصاویری استفاده شده که نمایش آنها روی پرده سینما، خود مشکل‌آفرین است و حتی نمی‌توان این فیلم را همراه خانواده به تماشا نشست.

این روزنامه افزود: به‌نظر می‌رسد که گروه سازنده این فیلم که هدفی دلسوزانه داشته‌اند، از مشورت‌ها و راهنمایی‌های خوبی بهره‌مند نشده‌اند و بیش از هدف اصلی، دنبال روش‌های مهیج اما منفی رفتند و فیلمی ‌ساختند که مقصود ایشان را نفی می‌کند.




پرسش‌های رضا اورنگ{روزنامه‌نگار پیشکسوت} از خسرو دهقان{رییس انجمن موسوم به منتقدان خانه سینما}⇐چرا اغلب داوران جشن نوشتار، یا این‌کاره نیستند یا مدتهاست حتی یک ریویوی متهورانه ننگاشته‌اند؟/افراد دست به عصا و ترسو که متن‌شان، بوی صله‌گیری دارد چگونه می‌توانند آثار رسیده به جشن نوشتار را قضاوت کنند؟/چرا در میان کاندیداها حتی یکی از روزنامه‌نگاران جسور این سالها که یک‌تنه جور کم‌کاری رسانه‌های متصل در افشاگری مفاسد سینما را به دوش کشیده‌اند به چشم نمی‌خورد؟/چرا فهرست کاندیداها پر شده از کارمندان رسانه‌های متصل که جز وسط لحاف خوابیدن کاری ازشان برنمی‌آید؟/چرا منتقدان و نویسندگان مستقل شرم دارند در این جشن شرکت کنند؟

سینماروزان: هرچند با ظهور رسانه‌های مستقلی که مملو هستند از روزنامه‌نگاران جسور، انجمنی موسوم به منتقدان و نویسندگان خانه سینما، کارکردی ولو در حد ارائه یک بیانیه راهبردی هم ندارد، با این حال حلقه بالادستی این انجمن همچنان در تلاش است با صرف هزینه برای برگزاری جشنهایی مثل جشن نوشتار، خودی نشان دهد با این حال نحوه برگزاری همین جشنها هم آن قدر مناقشه برانگیز است که باز به جای کمک به اعتبار انجمن، ساختار انجمن را زیر سوال می‌برد.

رضا اورنگ روزنامه نگار باسابقه در نوشتاری خطاب به خسرو دهقان رییس انجمن موسوم به منتقدان به انتقاد شدید از روند برگزاری جشن اخیر نوشتار پرداخته است.

متن نوشتار اورنگ را بخوانید:

رتمام اتفاقات عجیب در مملکت ما رخ می‌دهد، به خصوص در عرصه سینما! یکی از این عجایب، جشن نوشتار سینمایی است که قرار است ششمین دوره آن نیز برگزار شود؛جشنی از سر شکم سیری که هیچ تاثیری بر ارتقای کیفی نوشتارهای سینمایی یا تزریق تهور در ادبیات سینمایی نداشته و نخواهد داشت. انتخاب ها و عملکرد این جشن بیشتر به یک شوخی بی مزه می ماند تا امری مهم و سازنده!

نگاهی کوتاه به اسامی هیات داوران این جشن، کافی است تا به عمق فاجعه پی برد. به غیر از یکی از این اعضا که همچنان هر از گاهی دست به قلم می شود، باقی یا این کاره نیستند یا مدت‌هاست که حتی یک ریویوی متهورانه ننوشته اند که بتوان به عنوان داور قبول شان کرد.کسی که مدام نمی نویسد و در این حال و هوا قرار ندارد یا وقتی مینویسد آن قدر دست به عصا و ترسوست که متن اش، بوی صله‌گیری را به مشام می‌آورد، چگونه می تواند آثار رسیده را قضاوت کند؟!

اعلام اسامی کاندیداهای این جشن،نشان دهنده این است که بزرگان این عرصه در آن شرکت ندارند. افرادی که قلم شان سال هاست در جنبش است و با ریزه کاری های این فن و سینما آشنایی دارند. نویسندگانی که در تمام شاخه های روزنامه نگاری کاربلد و صاحب تجربه هستند. بسیاری از این کاندیداهای معرفی شده شاگرد شاگرد این بزرگان نیز محسوب نمی‌شوند. منتقد و نویسنده سینمایی کسی است که روزانه یا حداقل هفته ای یک بار مطلبی راهبردی بنویسد، اگر ننویسد به این معناست که توانایی نوشتن ندارد. اگر یکی-دو نفر را از این جمع را مستثنی کنیم،بقیه این کاندیداهای محترم،کدامیک مدام دست به قلم هستند و یک نفس می نویسند؟! چرا در میان کاندیداها حتی یکی از روزنامه‌نگاران جسور و مستقل این سالها که یک‌تنه جور کم‌کاری رسانه‌های متصل را به دوش کشیده‌اند به چشم نمی‌خورد؟ چرا فهرست کاندیداها پر شده از کارمندان رسانه‌های متصل که جز وسط لحاف خوابیدن کاری ازشان برنمی‌آید؟

یکی از این کاندیداهای این جشن کسی است که مدت ها سرو کله اش پیدا نبود و در یک رسانه خارجی فقط سرگرم ژست مخالف علیه ساختارهای داخلی ایران بود و حالا هم که برگشته بیشتر مشغول چاپلوسی برای سران برخی محافل متصل به بیت المال بوده. اظهر من الشمس است که کاندید کردن وی نیز نور علی نوری است که معجزه هیات داوری محسوب می‌شود!

روسای انجمن و همچنین طراحان و دبیر این جشن پاسخ دهند چرا بزرگان این عرصه در این جشن مشارکت نکرده و نمی کنند؟ آیا در ترجمه مطالب سینمایی کسی پرکارتر و با سوادتر از وصال روحانی وجود دارد؟! افراد توانا و با تجربه دیگری نیز در حیطه نویسندگی رسانه‌های مستقل سینمایی وجود دارند که با وجود تأثیرگذاری در حرکت سینمای ایران به سمت شفافیت و رسوا کردن بسیاری از مفاسد اقتصادی حاکم بر سینما، هرگز خودشان و نام شان در این گونه جشن ها دیده نشده و نمی شود. چرا روزنامه‌نگاران مستقل شرم دارند در این جشن شرکت کنند؟

 




اظهارات سعید حدادیان[مداح مشهور] پیش‌روی راست‌نمایان شبه‌مخملبافی که حتی نشر عکس بازیگران قدیمی در دایره‌المعارف‌های سینمایی را برنمی‌تابند⇐وقتی به ابتذال رسیدیم که نکات مثبت فیلمفارسی‌ها را کنار گذاشتیم!/فیلمفارسی، جوانمردی و ازخودگذشتگی را ترویج می‌داد!/همان نسل دهه پنجاهی مخاطب فیلمفارسی بود که به رزمندگان دهه ۶۰ بدل شد!/سعید مطلبی، نویسنده‌ای حکیم و توانا و زبردست است!

سینماروزان: فیلمفارسی یعنی بخش عمده تولیدات پیش از انقلاب! فیلمفارسی یعنی همان محصولاتی که خیلی‌ها بدان علاقه دارند ولی جرات بیان‌اش را ندارند. فیلمفارسی یعنی محصولاتی که برخی برای زدنش هم از ادبیات جاهلی قهرمانان فیلمفارسی عاریه می‌گیرند!

چپ و راست، ندارد؛ هر دو سو تقریبا در زدن فیلمفارسی ید طولایی دارند و برخی از راست‌نمایان شبه‌مخملباف کار را به جایی رسانده‌اند که حتی نشر تصاویر بازیگران فیلمفارسی در دایره‌المعارف‌های سینمایی را هم برنمی‌تابند.

در این شرایط اینکه مداحی به نام سعید حدادیان در گفتگو با “جام جم” به بهانه تعریف و تمجید از “ستایش” از برخی ویژگیهای مثبت فیلمفارسی دفاع کند، جای تامل دارد.

سعید حدادیان گفت: وقتی به ابتذال رسیدیم که نکات مثبت فیلمفارسی‌ها را کنار گذاشتیم. ما به گذشته نیاز داریم. یادمان نرود که نسل جوان و نوجوان دهه پنجاه که مخاطب فیلمفارسی بودند، به همان رزمندگان دهه ۶۰ تبدیل شدند! فیلمفارسی جوانمردی و ازخودگذشتگی را ترویج می‌داد و حتی آدمهای بد فیلمفارسیها خط قرمز داشتند.

حدادیان ادامه داد: در فیلمفارسیها حضور ملموس مادر سر سجاده نماز یا حضور بازیگر در امامزاده را می‌دیدیم. یک سری ادبیات قدیمی و جوانمردان قهرمان در این فیلمها بود که واقعا جایش در سینما و تلویزیون این دوران خالی است.

حدادیان با اشاره به سعید مطلبی نویسنده سریال “ستایش” که سابقه‌ای عظیم در سینمای‌ پیش از انقلاب دارد گفت: در این سریال با نویسنده‌ای حکیم و توانا و زبردست روبروییم که قدرتش را نشان داده است و خوب بلد است شخصیتهای باورپذیر بسازد. تمام قهرمانهای “ستایش” از فردوس تا ستایش و پیرزنی متدین و حتی روحانی اشتباه می‌کنند و این به باورپذیری شخصیتها کمک میکند. نویسنده در نگارش دیالوگها و بخصوص اصطلاحاتی که فردوس استفاده میکند هم خیلی درست و خوب عمل کرده است.




صدور پروانه برای فیلم تازه تهیه‌کننده “لازانیا”+صدور پروانه برای آقازاده “سجاده آتش”+صدور یک پروانه دیگر

سینماروزان: شورای پروانه نمایش فیلم های سینمایی برای سه فیلم مجوز نمایش صادر کرد.

کمدی تازه احمد احمدی تهیه‌کننده فیلم پرفروش “لازانیا” از جمله فیلمهای پروانه گرفته است.

سمیرا برادری آقازاده روح‌الله برادری تهیه‌کننده آثاری همچون “سجاده آتش”، “تیرباران” و “حمله به اچ۳” هم پروانه “بی سر” را گرفته است.

فهرست کامل پروانه‌های صادره به شرح ذیل است:

— “پیشی میشی” به تهیه کنندگی و نویسندگی احمد احمدی و کارگردانی حسین قناعت

— ” گیتی” به تهیه کنندگی مشترک همایون رضا عطاردی و عزت‌الله جامعی ندوشن ، کارگردانی و نویسندگی حمیدرضا هنری

–“بی سر” به تهیه کنندگی سمیرا برادری و کارگردانی و نویسندگی کاوه سجادی حسینی




مولانا؛ بهانه است؟؟⇐از فرانسه تا ترکیه و از ژان کلود کریر تا حسن فتحی؛ همه در نخ کیمیاخاتون؟؟+عکس

سینماروزان/حامد مظفری: اینکه پاییز۹۸ را طوری پشت سر می‌گذاریم که از یک طرف حسن فتحی در ترکیه مشغول ساخت فیلمی مرتبط با مولانا است و از آن طرف خبر رسیده ژان کلود کریر فرانسوی هم نگارش فیلمی در حال تولید مرتبط با مولانا را انجام داده، هم مسرت‌بخش است و هم پرسش‌ساز.

مسرت‌بخش از این جهت که بالاخره و بعد از مدتها اهمال درباره مولانا و ابتر ماندن سریال “جلال الدین”، حالا دو سینماگر مختلف یکی ایرانی و محصول سنت سریال‌سازی تلویزیون جمهوری اسلامی ایران و دیگری فرانسوی و مزدوج با یک بانوی ایرانی نیت دارند بر دامنه بصری مرتبط با مولانا بیفزایند.

پرسش آنجا شکل می‌گیرد که با عقبه‌ای که از هر دو کارگردان داریم ظن اصلی درباره محتوای محصولات‌شان بیش از سیر و سلوک عرفانی مولانا و شمس به شبهه‌های جسمانی غیرمتعارف پیرامون این دو و البته اغراق در نقش زنی به نام کیمیاخاتون در زندگی آنها کشیده شود؟؟

تکلیف ژان کلود کریر که مشخص است. او همسر فرانسوی بانویی ایرانی به نام نهال تجدد است. نهال تجدد فرزند رضا تجدد از رجال فرهنگی سیاسی و دولتی پهلوی اول و دوم، بیش از هر چیز دیگر به واسطه نگارش رمان “عارف جان سوخته” شناخته می‌شود.

نهال تجدد همسر ایرانی ژان کلود کریر در کتاب “عارف جان سوخته” بیش از ارتباط معنوی مولانا و شمس، درباره ارتباط مادی این دو چنان داستان‌بافی کرده تا جایی که حتی مهستی بحرینی (مترجم فارسی کتاب تجدد) هم بر عامیانه بودن کتاب و کاربردی نبودن به عنوان مرجعی برای پژوهش‌های تاریخی تاکید کرده.

حسن فتحی هرچند به صراحت درباره تاثیرپذیری از رمانی خاص برای فیلمش سخن نگفته ولی عنوانی که برای این فیلم انتخاب شده یعنی “مست عشق” بیش از هر چیز یادآور کتابی است به نام “ملت عشق/چهل قانون عشق” از نویسنده‌ای ترک به نام”الیف شافاک/الو شعله(شفق)”.

الیف شافاک بعد از دکتر دیپاک چوپرا قصد کرده بود که به خیال خود با مولانا مشکلات روحی مردم این هزاره را درمان کند و آن هم فقط با معجزه عشق و نه متکی بر کلام عرفانی یک شیفته پیامبر اسلام(ص).

“ملت عشق” که از یک سو داستان شمس و مولانا و از سوی دیگر داستان ارتباط عاشقانه یک بانوی ویراستار متاهل با نویسنده یک رمان(!) را روایت می‌کند به‌لحاظ داستان‌پردازی بیش از هر چیز شباهت دارد به سریال‌های ترک.

ملت عشق
ملت عشق

ترک بودن نویسنده “ملت عشق” و همچنین تأکیدات مبتنی بر شراکت ترک‌ها در سرمایه‌گذاری “مست عشق” و استفاده از یک بازیگر زن ترک با نام “هانده ارچل” برای ایفای نقش کیمیاخاتون دخترخوانده مولانا، بیش از هر چیز احتمال زنانه بودن فیلم و ارائه روایت ارتباط مولانا-شمس از دریچه نگاه کیمیاخاتون را شکل می‌دهد. به خصوص اگر درنظر داشته باشیم فتحی پیش از این فیلم، درگیر تولید سریال “شهرزاد” با محوریت یک زن بوده و بعد از این فیلم هم به سراغ تولید سریال “جیران” خواهد رفت باز با محوریت زندگی اولین سوگلی ناصرالدین‌شاه.

اگر ژان کلودکریر و حسن فتحی به‌دنبال پررنگ کردن ارتباط مادی شمس-مولانا و مانور بر داستان دخترخوانده مولانا باشند(؟) از همین حالا می‌شود پیش‌بینی کرد که نتیجه کار در حد و اندازه رمانی خواهد بود با عنوان “کیمیا خاتون” نوشته سعیده قدس که اتفاقا فرهاد توحیدی نویسنده همکار فتحی هم نامش را در فهرست منابع “مست عشق” آورده!

سعیده قدس روایتی پرسوزوگداز ارائه می‌دهد از شمس تبریزی متعاقب کشتن همسرش(کیمیاخاتون)و مادی‌گرایی رمان تا آنجا پیش می‌رود که مولانا به سفارش شمس چنان ریاضتی می‌کشد که از آذوقه خانواده هم می‌زند. در تخیلی بودن رمان همین بس که با وجود اینکه سعیده قدس مدتها قبل رایتش را به داریوش مهرجویی واگذارده با این حال مهرجویی که خود فلسفه خوانده تاکنون بهش اعتنایی نکرده چون فیلم ساختن درباره شمس و مولانا، کار بسیار ظریف و‌ دقیقی می‌طلبد که با پرداختن به بخش‌های نامشخص، غیرموثق و شخصی زندگانی آنها که پاورقی نویسان را به خودش جلب می کند، وهن مولانا است و بس.

کیمیاخاتون

آیا از فرانسه تا ترکیه و از ژان کلود کریر تا حسن فتحی؛ همه در نخ کیمیاخاتون و در نهایت مصور کردن تعبیرات ذهنی سعیده قدس هستند یا اینها در نگارش فیلمنامه‌های خود از حضور لازم و ضروری آرای مولاناپژوهانی مثل محمدعلی موحد، کریم زمانی و بدیع‌الزمان فروزانفر بهره‌مند شده‌اند تا به تصویری شفاف‌تر از چگونگی ذوب مولانا در شمس و پرهیز از درغلتیدن به مایه‌های مد روزی عاشقان “کتاب سبز” برسند؟

امید که عزم نیک امثال حسن فتحی و ژان کلودکریر برای ساخت فیلم مولانا، عین پاورقی‌های مجلات عامیانه و کتابهای راسته شاه آباد و بازار بین الحرمین، تبدیل نشود به یک سری داستانهای آغشته به افسانه از زندگی شخصی شمس و‌ مولانا که محل جولان زنهاست تا خود این دو‌ نفر.




با تدبیر رییسی، “خانه پدری” رفع توقیف شد+عکس/آغاز مجدد اکران از همین امشب

سینماروزان: کمی بیش از دو هفته بعد از توقیف “خانه پدری” توسط دادستانی، با تدبیر رییس قوه قضاییه این فیلم رفع توقیف شد و از امشب مجددا روی پرده خواهد رفت ولی مشخص نیست که حوزه هم با رفع توقیف همراه خواهد بود یا نه؟

معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی با اعلام خبر رفع توقیف گفت: نامه دادستانی تهران مبنی بر رفع توقیف این فیلم را دریافت کردیم.

محمد مهدی طباطبایی نژاد با قدردانی از تدبیر ریاست محترم قوه قضائیه جهت دستور ویژه رسیدگی برای رفع توقیف فیلم «خانه پدری» اظهار کرد: بدون شک این تدبیر ایشان و همکاری‌های مسوولان قوه قضاییه در اجرای آن به انسجام و همدلی جامعه سینمایی کشور کمک می‌کند.

خانه+پدری
خانه+پدری

وی ادامه داد: از اولین ساعاتی که این اتفاق برای فیلم افتاد وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی، شخصا موضوع را دنبال کردند و رایزنی‌های لازم با رئیس محترم قوه قضائیه انجام شد و با همت ایشان به نتیجه رسید. از آقای کیانوش عیاری هم سپاسگزاریم که در سه چهار روز اخیر همراهی‌های لازم را معمول داشتند که به اکران مجدد فیلم کمک کرد.

معاون سازمان سینمایی با بیان اینکه نمایش «خانه پدری» مثل سابق با رده‌بندی سنی ۱۵+ و محدودیت سالن نمایش از امشب ادامه پیدا می کند گفت: بلیت فروشی این فیلم از ساعاتی دیگر مجددا در سامانه فروش برخط بلیت، فعال خواهد شد.

خانه+پدری
خانه+پدری