1

شاهدی تازه بر مدعای همپوشانی حداکثری چپ و راست ⇐پذیرایی از یک عضو مرکزی حزب کارگزاران در پشت صحنه فیلم تازه سازمان ارزشی!

سینماروزان: مدتهاست در درددل‌های بدنه جامعه گلایه‌هایی با کلیدواژه مشترک می‌شنویم ناظر به اینکه چپ یا راست، فرقی نمی‌کند؛ اغلب به فکر خود و آقازادگان خود هستند و در این میان کف جامعه است که قربانی دعواهای زرگری آنها در مواعیدی همچون انتخابات می‌گردد.

این همدستی چپ و راست اگر در سالهای گذشته پنهان‌تر بود در سالهای اخیر آشکارتر شده تا جایی که روزنامه‌های منادی اصلاحات مدام تصاویر پروژه‌های ارگانی متبوع راست را روی جلد می‌برند و آنها را ستاره‌باران می‌کنند و حتی دست‌اندرکاران این رسانه‌‌ها افتخار می‌کنند به هنروری کودکان خود در چنین پروژه‌هایی!!

حالا و در خلال گزارش پشت صحنه‌ای که روزنامه اصولگرای “فرهیختگان” از پشت صحنه “لباس شخصی” از تازه‌ترین محصولات سازمان هنری-رسانه‌ای اوج ارائه داده، خبر حضور یک عضو شورای مرکزی کارگزاران سازندگی(محمد عطریانفر) در پشت صحنه این فیلم و مشاوره‌های او به سازندگان هم لو رفته است.

“فرهیختگان” گزارش داد: در پشت صحنه «لباس‌شخصی» علاوه‌بر اینکه ما برای گزارش رفته‌ایم، یک میهمان دیگر هم دارند؛ محمد عطریانفر، روزنامه‌نگار و عضو حزب سازندگی، به دعوت تهیه‌کننده و کارگردان آمده است در جریان ساخت فیلم قرار بگیرد، دلیل دعوت هم این می‌شود که او در دهه 60 و اتفاقات آن زمان حضور داشته است و می‌تواند به روند تولید فیلم کمک کند و مشورت دهد، کما اینکه از افراد دیگر هم برای حضور در این پروژه و بازدید پشت صحنه دعوت شده است. وقتی که می‌رسد به اتاقی دعوت می‌شویم و کارگردان و تهیه‌کننده هم می‌آیند. عطریانفر از آنها می‌خواهد توضیحی در مورد فیلم دهند.امیرعباس ربیعی، کارگردان و نویسنده لباس‌شخصی است. ربیعی برای عطریانفر از موضوع و زمان فیلم می‌گوید. فیلمی که در دهه 60 روایت می‌شود و قرار است از اتفاقاتی بگوید که تا به حال هیچ چیزی درمورد آن گفته نشده است و با روایتی که در فیلم می‌آید، با اتفاق جدیدی در آن دهه مواجه خواهیم شد.

این روزنامه ادامه داد: عطریانفر وقتی از موضوع فیلم و اینکه در دهه 60 می‌گذرد، آگاه می‌شود به فیلم مهدویان اشاره می‌کند و می‌گوید: «به مهدویان گفتم اگر قبل از فیلم با من صحبت می‌کردی، حتما اطلاعات بهتری از عباس زریباف به تو می‌دادم، چون عباس را می‌شناختم، همان موقع هم که دستگیرش کردند، همسرش با من تماس گرفت و گفت از عباس خبری ندارد و من سراغ یکی از دوستان رفتم و گفتم اگر عباس را گرفته‌اید به همسرش اطلاع دهید. بعد هم گفتم باید همسرش را هم می‌گرفتید، چون مثل خودش اطلاعات زیادی دارد.»

فرهیختگان افزود: عطریانفر در مورد بازیگران کار می‌پرسد و ربیعی می‌گوید: «بازیگران همه کسانی هستند که در تئاتر فعالیت داشته‌اند و قبل از این شهرتی نداشته‌اند، اما همه با تمام توان در حال کار هستند.»والی‌نژاد می‌خواهد برای گرفتن صحنه‌ای که امروز می‌خواهند بگیرند، به طبقه بالا رفته و از نزدیک کار گروه را ببینند. صحنه‌ای که قرار است، فیلمبرداری شود، بازجویی از یکی از شخصیت‌هایی اصلی است. بازجو که یک روحانی است به‌همراه کسی که قرار است بازجویی شود، داخل اتاق هستند و بقیه هم پشت دوربین می‌نشینند، تلویزیون کوچکی جلویمان قرار می‌گیرد و کار شروع می‌شود، سایه‌ای که در اتاق بازجویی می‌افتد، باعث می‌شود، تا ربیعی کات بدهد و بخواهد تا آن مشکل حل شود و دوباره فیلمبرداری شروع می‌شود، این‌بار دوربین کسی را که بازجویی می‌شود دقیق در کادر خود ندارد و چون دوربین پشت پنجره است، بازیگر باید خودش را با دوربین تراز کند و همان جایی که می‌گویند، سرش را نگه دارد. ربیعی چندین‌بار کات می‌دهد و چند باری هم تمرین می‌دهند و درنهایت این صحنه کوتاه چند دقیقه‌ای، ضبط می‌شود. بعد از تمام شدن ضبط، عطریانفر داخل اتاق بازجویی می‌شود و می‌گوید: «من چون تجربه اتاق بازجویی زیاد دارم، این اتاق با اتاق‌های بازجویی اصلی کمی متفاوت است.»بعد هم نگاهی به لباس بازیگری که بازجویی می‌شد، می‌اندازد و می‌گوید: «لباس این دوست‌مان هم باید لباس زندان باشد، اما انگار لباس خودش را به تن دارد.»ربیعی توضیح می‌دهد این چندمین بازجویی او است و لباسش هم مدام در‌حال تعویض است، چشم‌بند هم دارد. عطریانفر برای ربیعی آرزوی موفقیت می‌کند و می‌گوید: «طبیعتا این جمع که همه جوان هستند، می‌توانند اتفاق خوبی را در جشنواره رقم بزنند.»




واکنش قابل تامل یک رسانه اصولگرا به دعوا بر سر بازگرداندن کاخ جشنواره به برج میلاد⇐چرا به جای دعواهای حاشیه ای، به کیفیت فیلمهای متقاضی و وزن پایین هیأت انتخاب پرداخته نمیشود؟؟/گویا برخی با طرح مسائل کاملاً فرعی مثل دعوا بر سر مرکزیت برگزاری جشنواره،  قصد دارند مطالبات اصلی را به حاشیه ببرند!/بدیهی است که مدیریت ضعیف ارشاد هم ترجیح می‌دهد مطالبات اصلی در همین سطح باقی بماند!!

سینماروزان: در روزهایی که بسیاری درباره سلطه آثار ارگانی و آثار متصل به سرمایه های مشکوک بر جشنواره فجر به سبب چینش یک هیات انتخاب متزلزل هشدار داده اند عده ای هم پیدا شده اند و مشغول بحث برای بازگرداندن کاخ جشنواره به برج میلاد هستند!!

روزنامه اصولگرای “جوان” در تحلیلی بر این اتفاق پرسشهایی جدی طرح کرده در چرایی به حاشیه بردن مطالبات اساسی از برگزارکنندگان جشنواره.

متن تحلیل “جوان” را بخوانید:

در روز‌هایی که موضوع کیفیت فیلم‌های متقاضی حضور در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر و وزن پایین هیات انتخاب به عنوان مسائلی جدی مطرح شده است، بعضی از محافل سینمایی و رسانه‌ای با پیش کشیدن مسئله‌ای حاشیه‌ای با عنوان «کاخ جشنواره» باعث انحراف خواسته های برحقی، چون بالا بردن میزان کیفیت آثار و ارتقای وزن هیاتهای انتخاب و داوری جشنواره فجر شده‌اند.

کاخ جشنواره، عنوانی است که برای محل استقرار رسانه‌ها و منتقدان در جشنواره فیلم فجر به کار می‌رود، البته نه «مرکز همایش‌های برج میلاد» و نه «پردیس سینمایی ملت» هیچ کدام به لحاظ شکل و کارکرد به کاخ شباهتی ندارند.

در حالی که سینمای ایران سال‌هاست از بی‌برنامگی و نداشتن راهبرد مشخص برای ارتقای کیفیت هنری و محتوایی آثار رنج می‌برد برخی رسانه‌ها با طرح مسائل کاملاً فرعی مثل مکان برگزاری و پردیس رسانه‌ها به طور کلی مطالبات اصلی را به حاشیه می‌برند.

سینمای ایران بیش از هر زمان دیگری درگیر نوعی مدیریت باری به هر جهت و بی‌برنامگی است و این را می‌شود از نوع محتوا و جنس ضعیف کیفیت آثار سینمایی این سال‌ها و همین طور ضعف در کارنامه سینمایی هیات انتخاب فجر مشاهده کرد.

سینمای ایران حالا بی‌برنامه‌تر از هر زمان دیگری گذران امور می‌کند و به جای اتاق فکر‌های قوی که بار کارشناسی بالایی دارند این سرمایه‌گذاران و محافل پشت پرده هستند که فضای محتوایی فیلم‌ها را مدیریت می‌کنند.

در چنین وضعیتی مشاهده می‌شود که برخی مطالبات اصلی را به سمت حاشیه‌هایی، چون مکان برگزاری جشنواره می‌برند و بدیهی است که مدیریت ضعیف سینمایی وزارت ارشاد هم ترجیح می‌دهد مطالبه اصلی در همین سطح باقی بماند.

اینکه اهالی رسانه در کدام سینما یا پردیس سینمایی مستقر شوند، برخلاف آنچه بعضی از اهالی رسانه مطرح می‌کنند، مسئله مهم و حادی به شمار نمی‌رود. برعکس اینکه خبرنگاران سینمایی و منتقدان فیلم در کدام سینما حضور داشته باشند، تقریباً مسئله‌ای صنفی است و برای میلیون‌ها دوستدار سینما که فیلم‌های جشنواره فجر را در سینما‌های منتخب تهران و شهرستان‌ها تماشا می‌کنند، اصلاً موضوع قابل بحث و دارای اهمیتی نیست. با این وجود، هر ساله برخی با ایجاد موجی از انتقاد، به گونه‌ای وانمود می‌کنند که هیچ مسئله‌ای برای برگزاری جشنواره فجر مهم‌تر از محل استقرار خبرنگاران و منتقدان نیست! این درحالی است که صرفاً کارکرد محل استقرار اهالی رسانه به دلیل میزبانی از نشست‌های رسانه‌ای فیلم‌هاست و غیر از این کارکرد خاصی برای آن نمی‌توان متصور بود.

دبیر جشنواره فیلم فجر از سوی رئیس سازمان سینمایی منصوب می‌شود و جشنواره فیلم فجر هویتی فراتر از سازمان سینمایی ندارد. برای همین اگر قرار است برای این جشنواره اتفاق نو و مثبتی رخ دهد، این اتفاق ابتدا باید در ذهن مدیران سازمان سینمایی و مسئولان ارشد وزارت ارشاد رخ دهد.

تهران، محل دائمی برگزاری جشنواره فیلم فجر، دارای پردیس‌های سینمایی متعددی است. در کنار آن سینما‌های بزرگ و مراکزی مانند «مرکز همایش‌های برج میلاد» وجود دارند که عملاً توانایی میزبانی از جمعیت بالای خبرنگاران و منتقدان سینما را دارند. اگر چه در ذهن برخی از اهالی رسانه دوقطبی «ملت- میلاد» ایجاد شده، ولی می‌توان حتی فراتر از این دو گزینه، به محل‌های دیگری برای استقرار آنچه خبرنگاران به آن «کاخ جشنواره» می‌گویند، فکر کرد ولی اینکه چرا سازمان سینمایی نمی‌خواهد فکری برای پایان دادن به این حاشیه هر ساله بدهد، سؤالی است که هنوز برای آن پاسخی پیدا نشده است.

به نظر می‌رسد این سازمان می‌تواند با تعیین محلی دائمی برای برگزاری جشنواره‌های ملی و جهانی فیلم فجر، حداقل باعث شود تا دعوا‌های سطحی میان اهالی رسانه‌ها درباره اینکه کجا برای برگزاری جشنواره بهتر است، خاتمه یابد، البته به شرط اینکه مدیران این نهاد دولتی خودشان از اینکه اهالی رسانه درگیر چنین دعوای پیش‌پاافتاده‌ای باشند و به مسائل جدی‌تر سینما و برگزاری جشنواره فجر فکر نکنند، راضی و خشنود نباشند!




درگذشت نصرت کریمی؛ سینماگری که “محلل” کار دستش داد و “تیغ‌های کاکتوس” به دادش رسید!

سینماروزان: نصرت کریمی بازیگر، کارگردان و مجسمه‌ساز و عروسک‌ساز ایرانی در ۹۴ سالگی و به مرگ طبیعی درگذشت.

نصرت کریمی سابقه بازیگری و کارگردانی برخی از آثار کمدی-انتقادی سینمای پیش از انقلاب را داشت؛ آثاری که بعضا با نوعی خاص‌ از کمدی‌های ایتالیایی موسوم به کمدی‌های  لاندو بوزانکایی مقایسه شده‌اند. “درشکه چی”، “حکیم باشی”، “خانه خراب” و “عیالوار”  از جمله این آثار بودند.

نصرت کریمی که فرزندی به نام بابک را به عنوان بازیگر تحویل سینمای ایران داده است و دامادش مهرداد اسکویی هم مستندساز است، به دلیل سابقه قبلیش در ساخت آثاری مثل “محلل” و “تختخواب سه نفره”، پس از انقلاب اسلامی ممنوع‌الفعالیت شد.

ساخت “محلل” پیرامون یک مساله فقهی، شهیدمرتضی‌ مطهری را واداشت در همان زمان اکران در ابتدای دهه پنجاه جوابیه‌ای بر این فیلم در مجله “زن روز” منتشر کند ولی در نهایت همین فیلم هم اسباب ممنوعیت کاری کریمی در دوران بعد از انقلاب را موجب شد.

نصرت کریمی تجربه فعالیت تلویزیونی هم داشت و از جمله در سریال “دایی جان ناپلئون” ایفای نقش کرده بود.

نصرت کریمی در سالهای پس از انقلاب به مجسمه‌سازی، پرورش کاکتوس(!) و ساخت تیزرهای تبلیغاتی هم می‌پرداخت تا بتواند هزینه زندگیش را تامین کند.

ساخت ۵۰۰ مجسمه و برگزاری بیش از ده نمایشگاه در کنار ساخت چندین تیزر یک دقیقه ای برای مباره با آلودگی هوا، ایمنی، صرفه جویی آب و تنظیم خانواده در زمره این فعالیتهای کریمی هستند.

 نصرت کریمی در دهه شصت به یک پرورش‌دهنده کاکتوس بدل شده بود. خودش در این باره گفته بود: فزونی قلمه‌های ساده‌ام در پایان تابستان، مرا به پرورش دهنده کاکتوس تبدیل کرد تا جایی که بهترین گلفروش های تهران خریدار کاکتوس‌هایم شدند! این تیغ ها باعث شد که من به کسی بدهکار نشوم و سفره ام هم کمرنگ تر نشد!!

یادتان باشد نصرت کریمی مرحوم تفاوت دارد با نصرت کریمی در قید حیات که به عنوان دستیار کارگردان در سینمای ایران فعالیت داشته است! نصرت کریمی مرحوم بازیگری و کارگردانی بود که بعد از انقلاب کاملا ممنوع الفعالیت بود ولی نصرت کریمی دستیار کارگردان در قید حیات است و در شماری از آثار سینمایی و از جمله “سرب”، “ردپای گرگ”، “هور در آتش”، “کانی مانگا” و “کارناوال مرگ” به عنوان دستیار کارگردان فعالیت داشته است.




تحلیل یک اقتصاددان بر اغتشاشات منتج از گرانی بنزین⇐ياد «پرندگان» هيچكاك افتادم كه پرندگان سياه و سفيد بالاخره بيرون مي‌ريزند و به يك دنياي رنگي حمله مي‌كنند!!

سینماروزان: در تمام روزهای پس از اغتشاشات منتج از گرانی بنزین کم نداشته‌ایم تحلیلگرانی را که کوشیده‌اند برمبنای ذهنیت خود درباره چرایی بروز این اغتشاشات، تحلیل ارائه کنند.

در یکی از تازه‌ترین تحلیل‌ها کمال اطهاری اقتصاددان، با یادآوری فیلم “پرندگان” آلفرد هیچکاک به قیاس خیزش پرندگان در آن فیلم با اعتراضات اخیر پرداخته است.

كمال اطهاري، اقتصاددان و  پژوهشگر اقتصاد توسعه در واکنش به سوزاندن بانکها در جریان اغتشاشات بعد از گرانی بنزین به “شرق” گفت: تنها 9 درصد جمعيت به نوعي با بانك‌ها در ارتباط هستند و همین است که کینه میسازد. اين نوع اعتراض دسته‌جمعي كه در اغلب شهرهاي كشور رخ داد را با فيلم “پرندگان” هيچكاك قياس مي‌کنم. اينجاست كه ياد فيلم «پرندگان» هيچكاك مي‌افتم كه پرندگان سياه و سفيد بالاخره بيرون مي‌ريزند و به يك دنياي رنگي حمله مي‌كنند!!

این اقتصاددان ادامه داد: طبق آمارها، در سكونتگاه‌هاي غيررسمي فقط 9 درصد افراد به‌نوعي با بانك‌ها ارتباط دارند. اين خيلي مهم است. پس بانك امري است براي دنياي رنگي كساني‌كه اين افراد را به تله سياه و سفيد هل ‌داده‌اند. اين روان‌شناسي بهتري است كه نيروهاي انتظامي متوجه باشند براي افراد حاشيه‌نشين، بانك مظهر كنار‌گذاشتگي‌شان است.

کمال اطهاری افزود: به هر صورت واكنش به پمپ بنزين‌ها، واكنش كور كساني است كه مثل تاس لغزنده در تله فضايي پايين مي‌رود و به هر چيز بتواند چنگ مي‌زند كه نفرتش را نشان دهد. شما شير گاز را كه باز كنيد، جرقه مي‌زند و ممكن است عمدي باشد يا سهوي. در فيلم “پرندگان” هيچكاك هم چند تا از پرندگان مصنوعي بودند!! مسئولان در مقابل اين تله فضايي كه هر سال تنگ‌تر كرده‌اند، مسئول هستند و واكنش اين افراد واكنش كساني است كه به هر چيزي چنگ مي‌اندازند تا پايين‌تر نروند، حتي اگر غارت يك مغازه در ازاي دو روز سير‌بودن باشد.

اطهاری تاکید کرد: سال 70 در آمارگيري‌ها متوجه شدم كه هيچ‌كدام از اين افراد حاشیه‌نشین نمي‌توانستند به دندان‌پزشكي مراجعه كنند و از سنين پايين تا 40، 50 سالگي دندان‌هايشان دچار تخريب مي‌شد. حتي بيمه اين افراد را هم گرفته بودند، اما آنها تلاش مي‌كردند فرزندانشان را به دانشگاه بفرستند تا از آن تله خارج شوند و شغل ثابت داشته باشند. كساني آنجا هستند كه شغل ثابت ندارند. شما به پاي كسي كه در حال غرق‌شدن بوده، وزنه بسته‌ايد. آنها اگر واكنش نشان داده‌اند، طبيعي است. اين افراد در انتخابات سال 92، آن‌قدر عقلاني عمل كرده كه فكر مي‌كرده نباید يارانه بيشتر بگيرد و دست رد به آن زده است. حالا بعد از وقوع بخواهيم يارانه بدهيم كه چه بشود؟ خودش و فرزندش شغل ندارند. در سكونتگاه‌هاي غيررسمي براي اينكه بتوانند بيرون از تله ارتباط زنده‌اي داشته باشند، ممكن است براي يك كارت تلفن، کارهایی که نباید را انجام دهند.

اطهاری خاطرنشان ساخت: وقتي در اينجاها قدم مي‌زنيد وقتي دختران و پسران را مي‌بينيد چهره‌هاي معصومي مي‌بينيد كه واقعا مي‌تابند، اما در تله فضايي گير كرده‌اند. در اين مناطق، پيشاني مغازه‌ها دو، سه متر است و به همين خاطر نمي‌شود ويترين مغازه جا بگيرد چون بايد به جايش در بگذارند. نمي‌شود كارگاهي تأسيس شود چون زمين كوچك است، امكان رفت‌و‌آمد ماشين نيست. كنارشان كارخانه‌هاي تعطيل‌شده‌اي وجود دارند و حالا مي‌خواهند آنها را مال كنند يا ساختمان 20 طبقه بسازند! هيچ‌كس به اينجاها كاري ندارد. شهردار اين مناطق مي‌بيند به دلايل مختلف نمي‌تواند به اندازه نيمي از جاهاي ديگر خدمت برساند. شهرداري مي‌خواهد پول دربياورد و مال بسازد، آيا نجات پيدا مي‌كنند؟ يك عده صاحب زمين هستند، كارخانه‌دار پول مي‌دهد كه اين كار صورت بگيرد. چند مشاور يك‌مدت مقاومت مي‌كنند و بعد راضي مي‌شوند چون مي‌بينند پول ندارند تا به كاركنان بدهند. ببينيد چطور يك دور باطل، تله فضايي را تشديد مي‌كند. بايد جلوي اين كار گرفته شود!




رونمایی از عاقبت کار اختلاسگران معتدل(!) در “آینده”؟!

سینماروزان: با تحویل نسخه نهایی فیلم “آینده” به جشنواره، صاحبان اثر در انتظار تصمیم هیات انتخاب برای حضور در جشنواره فجرند.

این فیلم نخستین همکاری امیر پورکیان کارگردان با سیدضیاء هاشمی تهیه کننده فیلمهای “عروس”، “اعتراض” و “شوکران” است.

«آینده» جامعه پر تلاطم را امروز را در بند بند خانواده روایت میکند و عواقب دزدی، اختلاس و خیانت به همنوع را واکاوی میکند.
در آينده آمده است:«آینده جنین مادری است به نام امروز که فردا متولد می شود»

پانته آ بهرام ، کامبیز دیرباز ، امیر جعفری ، نیما شعبان نژاد ،شهرام قائدی، علی استادی ،
شیرین یزدان بخش،لادن ژاوه وند و با حضور بهاره افشاری در «آینده» نقش آفرینی می‌کنند.

عوامل اصلى فیلم سينمايى آينده عبارتند از:
نویسنده و کارگردان : امیر پورکیان، تهیه کننده: سید ضیاء هاشمی ، سرمایه گذار و تهیه کننده همکار: سیاوش امین پور، مدیر تولید : حسین رامه، مدیر فیلمبرداری : سعید براتی، برنامه ریز و دستيارکارگردان : حامد شریفی نیا، طراح گريم : محسن دارسنج، طراح لباس :آزاده قوام، طراح صحنه:آبتین برقی، صدابردار: بابک نیازی ،طراحی و‌ترکیب صدا : حسین ابوالصدق ، آهنگساز : کارن همایون فر، عكاس :احمدرضا شجاعى
منشى صحنه : آزاده جهانبخش ، فیلمبردار پشت صحنه: محمود جوانشير، مديرتداركات : محمودرضا الوندى




صدور پروانه ساختی تازه برای کارگردانی که دو فیلم آخرش رویهم ۵۰میلیون هم نفروختند!

سینماروزان: شورای صدور پروانه ساخت در جلسه اخیر خود با ساخت یک فیلمنامه موافقت کرد.

به گزارش سینماروزان پناه‌برخدا رضایی که دو فیلم آخرش “گهواره ای برای مادر” و “دختر مادر دختر” رویهم ۵۰ میلیون هم نفروختند، پروانه ساخت فیلم تازه‌ای با عنوان “جاده بارانی” را گرفته.

اینکه پناه‌برخدا علیرغم بی‌رونقی گیشه فیلمهایش چگونه مجددا بودجه تولید فیلمهای کم‌فروش‌اش را جور می‌کند مشخص نیست؟

شاید انتشار ریزهزینه‌های بودجه‌ای ارگانهایی مانند فارابی در پاسخ به این سوال، کمک‌رسان مخاطبان باشد.




تبریک به صاحبان آثار ارگانی و مشکوک‌المنابع؟⇐انتصاب یک هیات انتخاب متزلزل برای جشنواره سی و هشتم فجر؛ از نماینده انتخاباتی قالیباف تا مدیران انتقادبرانگیز تلویزیون/از رییس هیات مدیره خانه سینمایی با کارنامه‌ای مغشوش تا همسر یک موزیسین و…

سینماروزان: معرفی هیات انتخابی متزلزل برای جشنواره سی و هشتم فیلم فجر بیش از هر چیز نوید بستن بخشهای اصلی با فیلمهای ارگانی و مشکوک‌المنابع را نمی‌دهد؟؟

محمود رضوی نماینده انتخاباتی قالیباف در انتخابات۹۶ که سابقه بالایی در کار بار ارگانها دارد و عملکردش به‌عنوان نایب‌رییس شورای صنفی نمایش بشدت گلایه‌ساز بوده ، همایون اسعدیان رییس هیات مدیره خانه سینمایی که در ماههای اخیر مدام با نقد بخاطر کوتاهی در وظایف اولیه صنفی روبرو بوده در کنار یک فیلمساز جوان کم‌مایه به نام یلدا جبلی که همسر فردین خلعتبری هست تنها نمایندگان سینمایی هیات انتخاب را تشکیل می‌دهند.

محمد احسانی و حسین کرمی از مدیرانی که کارنامه‌شان در تلویزیون با نقد روبرو بوده و همچنین محمود اربابی از مدیران درون سازمان سینمایی از دیگر اعضای هیات انتخابند.

رضا درستکار منتقدی که در یکی دو سال اخیر عطش بالایی نشان داده بود برای اجرای نشست‌های جشنواره کودک عضو هفتم هیات انتخاب است.

محمود اربابی، همایون اسعدیان، یلدا جبلی، رضا درستکار، سید محمود رضوی و حسین کرمی در این دوره از جشنواره انتخاب فیلم های بخش سودای سیمرغ (مسابقه سینمای ایران) و نگاه نو (ویژه فیلم اول کارگردانان) را بر عهده خواهند داشت.

این هفت نفر تا 15 دی ماه فیلم های راه یافته به بخش سودای سیمرغ و نگاه نو را معرفی خواهند کرد.




رمان‌نویسی کارمند سابق سازمان ارزشی برای پاسخ به شبهات “عصبانی نیستم”!!؟

سینماروزان: اینکه شش سال پس از تولید “عصبانی نیستم” و یک سال و نیم پس از اکران این فیلم، یکی از فعالان رسانه‌ای نورس دست راست برای نقض اتفاقات “عصبانی نیستم” به رمان نویسی دست زده اقدامی نیکوست.

نیکو از این جهت که بالاخره یکی از جریان نورسین دست راست دریافته به‌جای حملات ادامه‌دار به یک محصول هنری و تلاش برای توقیفش میتوان از ابزار ادب برای پاسخ به آن استفاده کرد.

علی مرادخانی که همنام معاون سابق هنری ارشاد هم هست و سابقه کارمندی برای سازمان هنری-رسانه‌ای اوج را هم داشته رمانی نوشته با نام “گرامافون” که روایتی است از زندگی و ارتباط دو دانشجو!

مرادخانی که با اعتماد به‌نفس بالا(!) بسان نویسندگان شهیر، رمانش را با امضا و دست‌خط شخصی، ۲۵ هزار تومان قیمت گذاشته با نقد “عصبانی نیستم” گفت: وقتی به تصویر دانشگاه در فضای هنری چند سال اخیر فکر می‌کنیم، به موارد معدودی چون فیلم‌های “دلشکسته”، “متولد ماه مهر” و “عصبانی نیستم” می‌رسیم که به‌خصوص “عصبانی نیستم” هرچند تلاش می‌کند تصویر دانشگاه را با جزئیات توصیف کند اما روایتش کاملاً مخدوش، مغرضانه و قابل خدشه است. از این منظر تلاش کردم روایتی صادقانه از جامعه دانشجو و فضای دانشگاه‌های کشور ترسیم کنم که طبیعتاً بخش کتمان‌ناپذیری از آن روابط انسانی دانشجویان است!!

“عصبانی نیستم” در اکران محدود خود بدون سینماهای حوزه هنری بیش از ۳میلیارد فروش داشت. اینکه رمان “گرامافون” که مرکزیت ناشرش شهر قم است و نگارنده‌اش، “عصبانی نیستم” را مغرضانه خوانده تاکنون چند نسخه فروخته است مشخص نشده؟؟

آنچه مشخص است اینکه “گرامافون” با قیمت ۲۵هزارتومانی باید دقیقا ۱۲۰هزار نسخه فروش داشته باشد تا فروشش با “عصبانی نیستم” یکی شود!




واکنش مدیر اسبق فارابی به برگزاری دورهمی در انجمن دفاع مقدس⇐ کاش خرج نمی‌کردید که ما را دعوت کنید به نشستی پر از حرف‌های تکراری!/کاش بنزین لیتری ۳۰۰۰ تومان را هزینه نمی‌کردیم تا بیاییم به شنیدن حرف‌های تکراری!/همه این فرآیند شوخی است؛ فقط داریم آمار پر می‌کنیم!/فیلم‌های جلسات سال گذشته را می‌فرستادید، می‌نشستیم، غم می‌خوردیم و اذیت می‌شدیم!

سینماروزان: کمتر پیش می‌آید که در محافل و دورهمی‌های سینمایی، سخنرانان جز ذکرخیر برگزارکنندگان حرف و سخنی بگویند با این حال نشست روسای انجمن دفاع مقدس با برخی از فعالان حوزه سینمای جنگ و انقلاب، با انتقادات تند احمد میرعلایی به چرایی برگزاری نشست‌های بی‌حاصلی مواجه شد.

احمد میرعلایی مدیرعامل اسبق فارابی خطاب به مهدی عظیمی میرآبادی مدیر انجمن سینمای دفاع مقدس اظهار داشت: من کوچک‌ترین شما هستم و وقتی داخل سالن آمده‌ام این تعداد پرچم نهادهای مختلف را کنار هم دیدم گفتم چه اتفاق خوبی می‌خواهد بیافتد. یک عکس از پرچم‌ها بگیرید، دشمن ببیند، فرار خواهد کرد؛ اما یادم آمد از این جلسات تکراری چقدر داشتیم، آقای عظیمی امیرآبادی کاش خرج نمی‌کرد تا ما را دعوت کند به نشستی پر از حرفهای تکراری و کاش بنزین لیتری ۳۰۰۰ تومان هزینه نمی‌کردیم که بیاییم و حرفهای تکراری بشنویم. فیلم‌های جلسات سال گذشته را می‌فرستادید، می‌نشستیم غم می‌خوردیم و اذیت می‌شدیم.

وی افزود: مسئله این است که ما سینماگران انقلابی مثل شب چهارشنبه‌سوری به دنبال بوته می‌رویم، از قبل فکری نمی‌کنیم، برنامه‌ای نداریم. این حرفی است که بنده با مثال چهارشنبه‌سوری دارم می‌زنم. بعد می‌رویم با هزار مشکل مواجه می‌شویم، صبح روز چهارشنبه می‌خواهیم بوته پیدا کنیم، در سینما هم همین‌طور ناگهان به سرمان می‌زند یک کار مثلاً ملی بسازیم. همه این فرآیند شوخی است! فقط داریم آمار پر می‌کنیم.

وی در ادامه با بیان این نکته که نباید در جمهوری اسلامی ایران فیلم‌های ضد ارزشی داشته باشیم به کمرنگ شدن سینمای انقلاب و دفاع مقدس پرداخته و گفت: سینماگران دفاع مقدس عزیزمان، از سینما دور ماندند، باید از این دوستان شروع کنم. چرا خودمان را ارتقا نمی‌دهیم، روزی چند تا فیلم می‌بینیم، روزی چند تا کتاب می‌خوانیم؟! کجای سینمای دنیا این‌جوری می‌روند فیلم می‌سازند؟! چرا تصور می‌کنیم هر طوری که ما فکر کردیم درست است؟ من اگر شب نشستم در مراسم دعای کمیل، دلم شکست و دلم لرزید، همان موقعیت را نمی‌توانم به سینما بیاورم و همه موظف باشند که نگاه کنند. سینما یک فرمول دارد، یک دفتر لغت معنی دارد، باید تخصصمان را در این حوزه بالا ببریم، چگونه بالا می‌رود؟ با تمرین ما را از تمرین دور نگاه داشتند تا خودمان را ارتقاء ندهیم.

میرعلایی افزود: ان‌شاءالله با ظهور حضرت حجت (عج) مشکلات حل شود و سینمای دفاع مقدس راه بیفتد. بعد از چهل سال انقلاب، هنوز تکلیف ما روشن نیست که سینمای ارزشی کجاست، سینمای غیر ارزشی کجاست؟ مگر در جمهوری اسلامی سینمای غیر ارزشی ما باید داشته باشیم؟ وای به حال سر در سینماها! الآن با دوربین موبایل از سردر سینما آزادی فیلم و عکس بگیرید. این سر در سینماهای ما با این اسم‌های فجیعی که روی این فیلم‌های گذاشتند، چه نسبتی با انقلاب دارد؟! این شهدای ما الآن بیایند توی خیابان‌ها قدم بزنند با این فیلم‌هایی که ما داریم، چه جوابی به آن‌ها باید بدهیم.

میر علایی در ادامه با تأکید بر اینکه یک نفر باید ترمز ولنگاری موجود در سینما را بکشد، ضمن انتقاد از مدیران سینمایی گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی ما خواب است که ببیند سینمای در چه وضعی است؟! کمیسیون فرهنگی مجلس جمهوری اسلامی کجاست؟ این مسئولان فرهنگی کجا هستند؟ وزیر ارشاد کجاست؟ مسئولان سینمایی کجا هستند که وضعیت سینمای ما چنین اسفبار شده است؟! به خدا خجالت می‌کشیم که به سینما برویم. مراکز فرهنگی، مروج فساد هستند پشت‌صحنه تئاترهای ما را لطفاً ببیند چه خبر است. به والله جوانان ما تقصیری ندارند، فضا را این‌گونه دیدند، فکر کردند فضای هنری یعنی ولنگاری. به خدا همین جوانان اگر جنگی پیش آید از جان‌مایه خواهند گذاشت و همیشه در میدان مبارزه خواهند بود.

میرعلایی ادامه داد: شما مسئولان فرهنگی خواب هستید و امثال من خوابیده‌ایم که وضعیت فرهنگی به چنین صورتی پیش می‌رود. چه جلسه‌ای برگزار کردیم با این‌همه پرچم! یک عکس از این پرچم‌ها بگیریم دشمن به خودش خواهد لرزید. برای چه بچه‌های سینمای دفاع مقدس را اینجا جمع کردید؟ من می‌خواهم دردمندانه حرف بزنم. این شکلی که سینما دارد می‌رود فرهنگ ما را به هپروت خواهد برد.

وی افزود: چرا فرقی نمی‌گذارید میان سینماگران دفاع مقدسی که نانشان را در خون خودشان می‌زنند و دارند آبروداری می‌کنند و با کسانی بی‌آبرویی می‌کنند. کسانی که در مقابل وضعیت کنونی سینما سر خم نمی‌کنند، چرا یادشان نمی‌کنیم. چرا فرق نمی‌گذارید؟ قرآن این را گفته است؟ اسلام این را گفته است؟ مهدی صاحب‌الزمان گفته که فیلم ضد ارزش بسازد؟ بعد انتظار فرج دارید؟ امام زمان بیایید در شهرهای ما، با این سینما، با این وضعیت تئاتر ما؟




تازه‌ترین خروجی شورای صنفی نمایش⇐آغاز اکران “…دختر شیرازی” از همین هفته+ثبت قرارداد اکران “عطر داغ” و دو فیلم+امتداد اکران فیلم نایب‌رییس شورا در گروه آزادی برای یازدهمین هفته!!

سینماروزان: در تازه‌ترین جلسه شورای صنفی نمایش مقرر شد «خداحافظ دختر شیرازی» ساخته افشین هاشمی در گروه آزاد از چهارشنبه ۱۳ آذر اکران می‌شود.

همچنین قرارداد «عطر داغ» به کارگردانی علی ابراهیمی در گروه استقلال بعد از «جهان بامن برقص» به کارگردانی سروش صحت ثبت شده است.

قرارداد فیلم سینمایی «کله پوک» هم در گروه ایران بعد از «سونامی» به کارگردانی میلاد صدرعاملی ثبت شد، قرارداد «کاتی و ستاره» رضا مجلسی در گروه ایران بعد از «کله پوک» ثبت شد.

شورا همچنین مقرر کرد فیلم «آشفته‌گی» به کارگردانی فریدون جیرانی که پیش‌تر قرار بود بعد از اکران «قسم» در گروه «زندگی» روی پرده برود، بعد از پایان اکران «تورنادو» به کارگردانی جواد هاشمی در این گروه سینمایی، روی پرده برود.

با عدم دستور شورا برای اکران “جاندار” در گروه آزادی مشخص شد اکران “…رد خون” متعلق به نایب رییس شورای صنفی نمایش برای یازدهمین هفته در این گروه به اکران خود ادامه خواهد داد.




اظهارنظر مجید سوزوکی درباره مهاجرت مهناز افشار+اعترافی صادقانه درباره گرانی بنزین

سینماروزان: کامبیز دیرباز که اخیرا و در طعنه به برخی همکاران دوپاسپورته، خودش را هنرمندی یک‌پاسپورته خطاب کرد در اعترافی صادقانه از درک گرفتاری مردم گفته و حرفهایی درباره مهاجرت مهناز افشار طرح کرده.

کامبیز دیرباز با اشاره به روزهای سخت زندگی گذشته‌اش به “فرهیختگان” گفت: من شاید الان به‌راحتی بتوانم 10 باک بنزین سه‌هزار تومانی در ماه بزنم، اتفاقی هم در زندگی‌ام نیفتد، اما نباید یادم برود روزی را که ماشین نداشتم و تئاتر کار می‌کردم. نباید یادم برود روزی را که ماشین داشتم و محاسبه می‌کردم در ماه چقدر باید بنزین بزنم که آخر ماه کم نیاورم و یادم نمیرود روزهایی که لنگ ۱۰ لیتر بنزین بودم!

بازیگر نقش مجید سوزوکی در “اخراجیها” ادامه داد: اینها را نباید یادم برود، اگر یادم نرود پس دغدغه مردم، دغدغه من هم هست.اما یک نکته دیگری را هم باید این وسط بگویم، اینکه بگوییم هنرپیشه می‌تواند ناجی یک جریان اجتماعی باشد، این مساله درستی نیست. الان مقداری انتظارها از هنرمندان بالا رفته است. اگر فقط در حد حل مساله باشد، بله باید همراه مردم بود ولی نمیتوان انتظارات ماورایی از هنرمند داشت.

دیرباز که در درام “انعکاس” با مهناز افشار همبازی بوده درباره ماجرای مهاجرت مهناز افشار و همکاریش با یک شبکه سعودی بیان داشت: اینکه می‌گوییم ما تا آخرین قطره خون‌مان در وطن هستیم که نباید شعار باشد، اینکه من یک امکان مالی پیدا کنم، سریع از کشور بروم که نشد عرق ملی. شاید اسمش چیز دیگری باشد اما نمی‌خواهم بگویم. من خودم هیچ‌وقت این رفتار را نداشتم، هیچ‌وقت سعی بر شوآف نداشتم. کلمه «یک‌تابعیتی» هم که نوشتم، برای این بود که به مردم بگویم من هم مثل شما هستم، بچه‌ام هم در همین کشور به دنیا آمده است، خودم هم قرار نیست جایی بروم.

دیرباز افزود: مساله اینجاست که هنرمندان هم که همه خانم مهناز افشار یا ایکس و ایگرگ نیستند، یک خانواده چندین و چندصدنفری هستند که ممکن است اعتقادات مختلفی داشته باشند. این را مردم خودشان تشخیص می‌دهند که چه کسی یک حرفی را برای شوآف می‌زند یا ازته دل.




حمله مجدد “کیهان” به “خانه پدری” در حالی که این فیلم فقط با ۱۵ سالن نزدیک به ۲میلیارد فروخته⇐ “خانه پدری” نسخه به‌روزرسانی شده “بدون دخترم هرگز” است!!

سینماروزان: حتی تدبیر رییس دستگاه قضا برای حل مشکل “خانه پدری” و روی پرده فرستادن فیلم با محدودیت کامل و فقط با ۱۵ سالن در تهران هم باعث نشده “کیهان” انتقادات خود به این فیلم را ادامه ندهد.

“کیهان” در تازه‌ترین محتوای انتقادی خود پیرامون “خانه پدری” -که فقط با همان ۱۵ ساان نزدیک به دومیلیارد فروخته- در گفتگو با مدیرعامل خبرگزاری بسیج به “خانه پدری” تاخته است.

حسین علوی در گفت‌وگو با کیهان گفت: “خانه پدری” در واقع نسخه به‌روز‌رسانی شده از فیلم آمریکایی و معاندانه «بدون دخترم هرگز» است. “خانه پدری” را کاری علیه جامعه دینی می‌دانم و معتقدم سازنده – خواسته و ناخواسته – به هر دلیلی از جمله اطلاعات اندک جامعه شناختی و معارفی، قشر متدین را قشری جاهل و متعصب و سبک مغز و دور از عدالت به تصویر کشیده است.

مدیرعامل خبرگزاری بسیج تأکید کرد: یک تماشاگر سطحی، قطعا با تماشای “خانه پدری: نسبت به افراد متدین دارای موضع منفی می‌شود و این جفایی بزرگ به ساحت دین و دین‌مداران است.

علوی گفت: با توقیف این اثر تمامی ‌شبکه‌های معاند و معاندین داخلی و خارجی پشت آن قرار گرفتند و همین نشان می‌دهد که تا چه اندازه “خانه پدری” علیه دین ظاهر شده است. این فیلم به همان اندازه که ضددینی است، ضدایران و ضدایرانی، ضدسنت و ضدغیرت هم ارزیابی می‌شود.




گزارش یک روزنامه‌نگار باسابقه به حسین انتظامی درباره وقوع یک تخلف آشکار در شورای صنفی نمایش!!

سینماروزان: طبق ماده ۱۹ فصل چهارم نظام‌نامه اکران۹۷-۹۸ ، سقف اکران فیلمها در سرگروه برای نیمه دوم سال نمیتواند بیش از ۸ هفته باشد و زیرپا گذاشتن این قاعده توسط فیلم “رد خون” به تهیه‌کنندگی محمود رضوی(نایب رییس شورای صنفی نمایش) با واکنش یک روزنامه‌نگار باسابقه مواجه شده است.

رضا استادی از روزنامه‌نگاران باسابقه سینما خطاب به حسین انتظامی رییس سازمان سینمایی که اصحاب سینما را به ارائه پیشنهاد برای اصلاح اکران دعوت کرده، نوشت: اگر سینمای کشور مسئولی دارد لطفا رسیدگی کند. فیلم “رد خون” وارد دهمین هفته اکران خود در سرگروه آزادی شده درحالی که طبق نظام نامه اکران سقف اکران در نیمه دوم سال، هشت هفته است!!

مدیرمسئول رسانه مستقل “سینمامثبت” ادامه داد: تهیه‌کننده “رد خون” نایب رییس شورای صنفی نمایش است. فارابی از ساخت فیلم حمایت کرده و از تلویزیون تا مترو، مرتب تیزر فیلم در حال پخش است. جالب است که حضرات هرجا می‌نشینند می‌نالند از عدم حمایت! آقای انتظامی! این تناقضات را حل کنید.




مسعود ده‌نمکی بیان کرد⇐اگر فیلم مطربی(!) بسازید به‌راحتی صدها تیزر تلویزیونی به شما می‌دهند ولی اگر فیلم جنگی بسازید باید ده واسطه پیدا کنید تا تیزرتان پخش شود!/برخی فیلمها را ده ماه روی پرده نگه می‌دارند و هیچ کس چیزی نمی‌گوید ولی اگر فیلم ما پنج سالن بیشتر داشته باشد برنامه “هفت” علیه ما گزارش پخش می‌کند/به‌جای واتیکانیزه کردن، سینمای انقلاب را به درون خانواده‌ها ببریم/چرا در حوزه اکران به ظرفیت ۴۰۰ هزارنفره نیروهای مسلح، سوبسید نمی‌دهیم؟/وزارت دفاع را مأمور کنید که ادوات نمایشی ژانر جنگ را تولید کند تا هزینه تولید فیلم جنگی کاهش یابد

سینماروزان: هنوز مشخص نشده مسعود ده‌نمکی بعد از مصور کردن سقوط بهمنی سنگین(!) بر سر طبقه محروم در “زندانیها” به دنبال کدام سوژه برای فیلم بعدی خود خواهد رفت؟ و به خصوص بعد از اعتراضات اخیر کدام مضمون را محملی برای تولید فیلم خود خواهد کرد؟

مسعود ده‌نمکی به‌تازگی در نشستی در بنیاد روایت فتح حرفهای تندی را درباره عدم بهره وری از ظرفیتهای نیروی مسلح برای کمک به آثار جنگی بیان کرد.

کارگردان سری «اخراجی‌ها» در مورد موضوع مهم مخاطب در حوزه سینمای دفاع مقدس گفت: پتانسیل ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزارنفری نیروهای مسلح ـ حتی سربازان ـ چیز کمی نیست و باید با ارائه سوبسید، آنها را به سمت تماشای فیلمهای ارزشمند سوق داد. اگر همین تعداد مخاطب را بشود با یک بلیت دو تا سه هزارتومانی برای پر کردن اوقات فراغت روانه سینما کرد، مسیر ساخت آثار دفاع مقدسی هموارتر می‌شود. چون مخاطب کف چنین آثاری اگر اعضای نیروهای مسلح باشند، میزان فروش از مخاطب فیلم‌های اجتماعی بالاتر خواهد رفت. کاری که برخی‌ها در حوزه سینمای اجتماعی می‌کنند، آمارسازی و غیره که در جریان آن هستیم، این‌طرف مخاطب جریان سینمای دفاع مقدس به‌صورت واقعی شکل می‌گیرد.

ده‌نمکی در ادامه اشاره کرد: اگر این کار را کردیم و خانواده نیروهای مسلح را مخاطب سینمای انقلاب و دفاع مقدس شد، با احتساب خانواده‌های آنان مخاطبان به یک‌میلیون نفر خواهد رسید. این کار بودجه آن‌چنانی هم نیاز ندارد. سالیانه مگر چند فیلم دفاع مقدس ساخته می‌شود؟ با توافقی میان سران نیروهای مسلح می‌شود، بدون آنکه هزینه‌ای برای آنان داشته باشد.

کارگردان معراجی‌ها  در این مراسم گفت: اگر به این سمت رفتیم، سینمای انقلاب و دفاع مقدس را واتیکانیزه نکنیم. نگوییم که انقلابی‌های بیایند فیلم‌های سینمای انقلاب و دفاع مقدس را ببینند و افرادی که جزء خانواده‌های نیروهای مسلح ما نیستند حذف شوند. باید سینمای انقلاب و دفاع مقدس را درون‌ تمامی خانواده‌ها ببریم، منظورم عموم مردم است. عموم مردم هستند که باید با چنین‌ قصه‌هایی آشنا شوند و بسترهایش را باید فراهم کرد.

کارگردان مستند “کدام آبی کدام قرمز” در ادامه افزود: غیر از بحث سیاست‌گذاری به نظرم برخی مشکلات قابل‌حل نیست مگر بااراده دوستان دلسوز. شما اگر فیلم دفاع مقدس ساختید و در چرخه اکران قربانی شد، گویی فیلمی نساخته‌اید. باید برای ساخت چنین‌ آثاری امتیازات ویژه‌ای قائل شوید. من که دارم این حرف را می‌زنم از زاویه نگاه خودم می‌گویم چون نیازی نداشتم. نباید فیلم طنز را با سایر آثار مقایسه کرد. چرخه اکران نظام باید به این مدیریت برسد که رقابت سالمی در آن باشد و برای سینمای انقلاب و دفاع مقدس امتیاز ویژه قائل شوند، یعنی تعداد سالن‌ها و سانس‌ها باید مدیریت‌شده باشد. اگر این سیاست اعلامی باشد، غر می‌زنند و می‌گویند این‌ها دوباره رانت‌خواری کردند، البته اگر رانتی هم باشد برای مردم هست. مثل این کار را برای سایر آثار می‌کنند. شما ببیند در جدول اکران برخی فیلم‌ها را ۱۰ ماه روی پرده نگه می‌دارند و هیچ کس چیزی نمی‌گوید ولی تصور کنید اگر فیلم ما بود برنامه «هفت» علیه ما گزارش پخش می‌کرد چرا این فیلم ۵ تا سالن بیشتر دارد، ولی در مورد آثار خودشان که آثار ضداجتماعی و حتی ضد ارزشی هست، کسی حرفی نمی‌زند. همه‌چیز برعکس شده آن‌ها پوزیسون شدند و ما اپوزیسیون.

ده‌نمکی در مورد چرخه تبلیغات گفت: توقع از صداوسیما هست که موضوع تبلیغات سینمای انقلاب و دفاع مقدس را حل کند. شما فیلم دفاع مقدسی بسازید اما اگر امکان تبلیغ نداشته باشید، فیلم قربانی خواهد شد. با این سیاست‌گذاری این امکان به وجود می‌آید که فیلم‌های دیگر هم به سمت مسائل ارزشی بروند، نه اینکه صرفاً در مورد دفاع مقدس باشد. مثلاً سازمان صداوسیما اعلام می‌کرد هر کس در فیلمش احترام به پدر و مادر یا سلام دادن را ترویج کند، فلان امتیازی تبلیغی به فیلم داده خواهد شد. جالب اینجاست که در فیلم‌های ما اصلاً سلام دادن وجود ندارد. در حوزه سینمای انقلاب و دفاع مقدس هم می‌‎شود چنین کاری کرد.

کارگردان فیلم “رسوایی” در ادامه گفت: چه بساطی است که راه‌انداختند که فیلم دفاع مقدسی باید با ۱۰ تا واسطه باید در رده‌های بالا بتواند آشنا پیدا کند تا تیزر آن پخش شود. سینماگر ارزشی نمی‌تواند تیزر تبلیغاتی برای فیلمش بگیرد. امتیازات تشویقی و تبلیغی باید برای کسانی اتفاق بیفتد که همه سرمایه خودشان را برای مضامین ارزشی می‌گذارند، باید امکان تبلیغ برایشان فراهم شود. اگر نیروهای انقلابی به سینمای انقلاب و دفاع مقدس بها ندهند در این حوزه دیگه کلاهمان پس معرکه است. اگر این اتفاق هم‌شکل بگیرد، مثلاً ۴ نفر را هم ‌می‌گذارند که این فیلم در مسیر انقلاب هست یا خیر که مثلاً ۱۰۰ تا تیزر آیا بدهند آیا ندهند.

ده‌نمکی اضافه کرد: شما فیلم مطربی هم بسازید صدها تیزر به شما می‌دهند ولی وقتی درباره شهدا فیلم بسازی باید بدوی برای ده تا تیزر. این مسئله باید در رده‌های بالا حل بشود که کف تیزرهای  یک فیلم تبلیغاتی و انقلاب دفاع مقدس ۷۰۰ تا ۸۰۰ باید باشد، بیشتر تیزر دادن را باید به محتوای اثر مرتبط کنند.

وی افزود: یک بحث دیگر هم دارم که برخی مضامین را شاید در سینما نتوان کار کرد اما می‌توان درباره آن‌ها سریال ساخت. این افرادی که در حوزه سینمای جنگ استخوان خرده کرده‌اند، بیکار توی خانه نشسته‌اند. ساخت برخی مضامین شاید در سینما با برگشت سرمایه امکان‌پذیر نباشد، اما در تلویزیون با تبلیغات می‌توان زمینه بازگشت هزینه آن را فراهم کرد. آنتن را می‌شود با مضامین ارزشی و انقلابی پر کرد و در حوزه سیاست‌گذاری باید ساخت ۴ تا ۵ اثر انقلابی در سیاست‌گذاری‌ها نقش اساسی داشته باشد. در بحث ارزان‌سازی باید به این نکته اشاره‌کنم که باید ادوات سینمای جنگ را تولید کنیم. نیروهای مسلح توانایی این کار راهم دارند، شما وزارت دفاع را مأمور کنید که ادوات نمایشی جنگ را تولید کند، یعنی اسلحه و ادوات نمایشی جنگ را تولید کند و تولید کردن آن بسیار ارزان تمام می‌شود، وقتی تولید سینمای جنگ ارزان شود، تعداد تولیدات هم بالا خواهد رفت.




انتقادات کیوان ساکت و شاهین فرهت از سخنرانی سیاسی در کنسرتی که محمد معتمدی با حمایت یک سازمان ارزشی متمول در تالار کشور برگزار کرده⇐درست مثل این است که در نان سنگک، عدس بریزند!/مگر بنان و تاج اصفهانی برای مردم سخنرانی می‌کردند؟؟

سینماروزان: طرح حرف‌ها و سخنان سیاسی در کنسرت‌های خواننده‌ای که در هفته‌های اخیر بارها در رسانه ملی حاضر شده به شدت سوال‌برانگیز بوده. به خصوص اگر بدانیم این کنسرت‌ها با حمایت یکی از ارگانهای متمول ارزشی برگزار شده است و البته شماری قابل توجه از مخاطبان کنسرت نیز وابستگان همین ارگان بوده‌اند.

بحث‌ بر سر کنسرت‌های اخیر محمد معتمدی در تالار بزرگ وزارت کشور است که با حمایت مرکز موسیقی «ماوا» از مراکز هنری زیرمجموعه سازمان هنری-رسانه‌ای «اوج» اجرا شد.

اینکه معتمدی به‌جای سورپرایزهای موزیکال جای‌جای کنسرت را پر کرده بود از اظهارنظراتی یادآور مشی سیاسی روسای ارگان حامی کنسرت، به‌شدت سطح هنری کنسرت را پایین آورده بود.

شاهین فرهت، آهنگساز مطرح ایرانی با بیان اینکه هر کنسرتی در هر ژانر از موسیقی که باشد فقط باید به موسیقی بپردازد به “شهروند” گفت: در کشورهای دیگر دنیا حتی درباره برنامه کنسرت و قطعه‌ها هم صحبت نمی‌شود؛ چون همه این موارد در بروشورها چاپ شده است. اینکه بپرسیم چرا نباید در کنسرت خواننده صحبت کند مثل این است که بپرسیم چرا در نان سنگک از عدس استفاده نمی‌کنیم؟ بنابراین در سالن کنسرت فقط باید موسیقی جاری باشد. اما ممکن است شما برای کنسرت خود نشست خبری برگزار کنید یا صحبت از میزگرد باشد که در این شرایط، وضع فرق می‌کند و شما می‌توانید درباره مسائل مختلف اظهارنظر کنید.

کیوان ساکت، آهنگساز و نوازنده ایرانی، هم تقریبا همین اعتقاد را دارد؛ اگر چه برای آن شرط و شروطی هم قایل است.

ساکت به “شهروند” بیان داشت: تفاوتی ندارد کنسرت پاپ، سنتی یا تلفیقی باشد. کنسرت ممکن است در محتوا، شکل و احساس اجرا متفاوت باشد اما در کلیت آن تفاوتی نیست. مخاطب برای گوش‌کردن موسیقی و جلاخوردن روحش به کنسرت می‌آید، البته که بیان سخنان و جملات کوتاه اشکالی ندارد. برای من هم پیش آمده است که بعد از فوت هنرمندی در کنسرت چند جمله‌ای بیان کرده‌ام یا حتی خواسته‌ام که به احترامش یک دقیقه سکوت کنند و بایستند ولی جای بحث سیاسی در کنسرت نیست.

ساکت تاکید کرد: اینکه هنرمند در ارتباط مستقیم با جامعه باشد، بسیار پسندیده است؛ چون هنرمند بازگو‌کننده دردها، شادی‌ها، غم و آرزوهای همه مردم زمان خود است اما هنرمند با زبان هنر حرف می‌زند. بنابراین معتقدم موزیسین هم ترجیحا باید این دردها را به زبان موسیقی بیان کند و اگر هنرمندی که قادر نباشد مسائل را به زبان موسیقی بیان کند یعنی به بیان خود دست پیدا نکرده است، به‌ویژه در کنسرت آوازی.

ساکت ادامه داد: خوانندگان قدیمی ایرانی ازجمله تاج اصفهانی، اقبال آذر و بنان یاد کرد که به مناسب‌خوانی شهره بودند و با کلام زیبای شعر، حرف و سخن خود را درباره وقایع روزگار بیان می‌کردند؛ نه اینکه در کنسرت برای مردم سخنرانی کنند!! در کنسرت‌هایی که در دنیا برگزار می‌شود هم کمتر دیده‌ام که خواننده صحبت‌های طولانی را در میانه کنسرت بگنجاند. آنها هم اغلب از شعرا و آهنگسازان کمک می‌گیرند تا از طریق هنر حرف خود را بزنند.




حضور فعال بانک پارسیان در کنگره بین المللی علمی راینولوژی ایران

سینماروزان: بانک پارسیان با ارائه انواع خدمات بانکی، مالی و مشاوره ای در هفتمین کنگره بین المللی علمی راینولوژی ایران به عنوان تنها بانک دعوت شده به این کنگره، حضوری فعال و مؤثر داشت.

در این کنگره که حدود ۱۰۰۰ تن از پزشکان و متخصصان گوش، گلو و بینی از سراسرکشورحضور داشتند،کارشناسان بانک پارسیان با برپایی غرفه، به ارایه خدمات و معرفی محصولات به پزشکان پرداختند.
همچنین از دیگر برنامه های بانک پارسیان علاوه بر انجام امور مالی و بانکی، ارایه خدمات متنوع در بخش‌های مختلف به ویژه حوزه سلامت و پزشکی و همچنین معرفی و ارایه خدمات بانکداری الکترونیکی برای پزشکان و افراد بازدیدکننده از غرفه بود.
شایان ذکر است؛ هفتمین کنگره بین المللی انجمن علمی راینولوژی ایران به مدت ۳ روز از تاریخ ۶ لغایت ۸ آذر ماه سال جاری در مرکز همایش های رازی دانشگاه علوم پزشکی تهران برگزار شد.




جعفر گودرزی دبیر جشن منتقدان خانه سینما شد

سینماروزان: جعفر گودرزی عضو هیات مدیره انجمن صنفی منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی ایران به عنوان دبیر سیزدهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی انتخاب شد.

با تصمیم هیات مدیره انجمن صنفی منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی، جعفر گودرزی برای سومین سال پیاپی به عنوان دبیر این جشن انتخاب و معرفی شد.

این اولین جشن منتقدان است که پس از ثبت کارگری انجمن صنفی منتقدان و نویسندگان  آثار سینمایی برگزار می‌شود و طی آن، آکادمی داوری انجمن، برگزیدگان خود در سی و هفتمین جشنواره ملی فیلم فجر و جشنواره جهانی فجر را معرفی می‌کند.

جعفر گودرزی از مدیران سینما و جشنواره‌های سینمایی و از پیشکسوتان حوزه رسانه و نقد است که سابقه دبیری و نایب رییسی انجمن را در دوره‌های مختلف در کارنامه خود دارد.




گزارش رسانه دانشگاه آزاد از پخش مکرر “رحمان۱۴۰۰” در قطار تهران-مشهد!!+واکنش سخنگوی راه‌آهن به این ماجرا

سینماروزان: نزدیک به شش ماه بعد از پایین کشیده شدن “رحمان۱۴۰۰” به‌خاطر تفاوت با نسخه مجاز و در‌حالی‌که موسسه هنرهای تصویری سوره در همه این ماه‌ها به‌دنبال دریافت مجوز خانگی این فیلم بوده و به نتیجه نرسیده حالا روزنامه “فرهیختگان” منسوب به دانشگاه آزاد گزارشی ارائه کرده از پخش مکرر این فیلم در قطارهای تهران-مشهد.

متن گزارش “فرهیختگان” را بخوانید:

یکی از مزیت‌های وسایل حمل‌ونقل عمومی نسبت به یکدیگر نمایش فیلم در آنهاست. اولین‌بار اتوبوس‌های وی‌آی‌پی اقدام به پخش فیلم کردند. فیلم‌هایی که بعد از گذشت چند سال ژانر «فیلم‌های اتوبوسی» را به‌وجود آوردند. این ژانر کنایه از فیلم‌های کم‌کیفیتی بود که فقط برای پرکردن زمان سفر مناسب بود و محتوای خاصی نداشت. با توجه به عدم نظارت در مسیر سفر، گهگاهی اخباری از پخش فیلم‌های غیرمجاز در برخی وسایل حمل‌ونقل عمومی به گوش می‌رسید. در دهه 60 و 70، حتی پخش آهنگ‌های غیرمجاز از اتوبوس‌ها هم مساله‌ساز می‌شد و راننده با استناد به‌خصوصی بودن حریم اتوبوسش، به کسی پاسخگو نبود. حالا و علاوه‌بر اتوبوس‌ها در قطارها و هواپیماها هم فیلم پخش می‌شود و ظاهرا همه چیز قانونی است.

اتوبوس‌های بین شهری نه‌تنها برای پخش فیلم‌های سینمایی هیچ حق پخشی پرداخت نمی‌کنند، بلکه حتی از نسخه‌های اصلی فیلم‌ها استفاده نکرده و با کمترین قیمت، کپی‌های غیرمجاز فیلم‌ها را تهیه کرده و بدون هیچ مانعی در طول سفر برای مسافران خود پخش می‌کنند. یکی از جدیدترین این موارد پخش فیلم توقیفی «رحمان 1400» از یکی از قطارهای مسیر تهران-‌مشهد در هفته جاری بود. فیلمی که به‌دلیل محتوای نامناسب از سینماها پایین کشیده شد و بعد از مدتی نسخه قاچاق آن منتشر شد. حالا در یکی از قطارهای خصوصی این فیلم برای مردم پخش می‌شود. این اقدام از دو منظر مذموم است؛ نخست آنکه این فیلم مشکل اخلاقی و ساختاری دارد و توقیف شده است و چگونه بدون اصلاح موارد هنجارشکن در قطار و برای عموم مردم پخش شده است؟ دیگر آنکه «رحمان 1400» مجوزی برای پخش در شبکه نمایش خانگی نگرفته حقوق سازندگان این فیلم در پخش عمومی آن در قطار نادیده گرفته شده است.

صادق سکری، سخنگوی شرکت راه‌آهن جمهوری اسلامی در گفت‌وگو با «فرهیختگان» ابتدا اصل مساله پخش غیرقانونی فیلم‌ها در قطار را رد می‌کند، اما پس از اینکه مدارک و لینک‌های مربوط به این اتفاقات را نشان می‌دهیم، می‌پذیرد که چنین بوده و تصریح می‌کند روال این است که وقتی فیلمی مجوز وزارت ارشاد نداشته باشد، در هیچ قطاری هم پخش نمی‌شود.

* گزارش‌هایی از مخاطبان ارسال شده که فیلم سینمایی رحمان‌1400 همین دو روز پیش در قطار مشهد – تهران پخش شده است. این در حالی است که رحمان 1400 به‌صورت قاچاقی پخش شده و نکته دیگر اینکه چون سازندگان فیلم، قوانین ارشاد را رعایت نکردند، فیلم از اکران پایین کشیده شد.

 به‌هیچ‌عنوان نمی‌توانند چنین فیلمی را پخش کنند.

 مدارکش هست و حتما منتشر می‌شود ولی الان یک راهنمایی می‌خواستم که پخش فیلم در قطارهای دولتی و خصوصی براساس چه معیار و مجوزی است؟

اول اینکه دیگر اصلا قطار دولتی نداریم. ثانیا هر فیلمی هم که پخش می‌کنند باید مجوز وزارت ارشاد داشته باشد.

 ولی سه مورد داریم که طی همین چند سال گذشته پخش شده که نه‌تنها مجوز نداشتند، بلکه یکی از این سه فیلم آمریکایی و بدون سانسور بود که با اعتراض مسافران، جلوی پخش آن در قطار را گرفتند.

این مواردی که می‌گویید برای سال‌ها قبل است.

 خارج از این مباحث، بارها تهیه‌کننده‌ها اعتراض کرد‌ه‌اند که قطارها و اتوبوس‌ها، فیلم‌هایشان را بدون اجازه پخش می‌کنند. در این مورد نظرتان چیست؟

یک‌بار دیگر هم بگویم اصل بر این است که قطارها، فقط فیلم‌هایی که مجوز ارشاد دارند پخش کنند.

 یعنی شما پخش مستند بی‌بی‌سی در قطار را هم قبول ندارید؟

نه، اصلا این‌طور نبوده است.

 چطور این را می‌گویید. خبرش پخش شد. این مربوط به یک سال پیش است و روابط‌عمومی قطار مشهد هم عذرخواهی کرده است.

11شرکت بخش خصوصی در راه‌آهن فعال هستند که هرکدام باید پاسخگوی عمل خودشان باشند.

 مگر این شرکت‌ها زیرنظر راه‌آهن نیست؟

زیر نظر راه‌آهن است، ولی بخش خصوصی کار خودش را می‌کند. من نمی‌توانم بگویم که قطار مثلا فلان روزنامه را بفروشد یا فلان فیلم را پخش کند یا نکند. ما ضوابطی داریم و به آنها گفتیم فیلمی را که مجوز ارشاد ندارد پخش نکنید. اگر قطارها غیر از این عمل کنند، تخلف است. هر مسافری هم گزارش دهد به‌صورت مصداقی برخورد می‌کنیم.




صدور پروانه نمایش برای “ازدواج جنجالی” و “توچال”+صدور پروانه برای یک فیلم دیگر

سینماروزان: شورای پروانه نمایش فیلم های سینمایی برای سه فیلم مجوز نمایش صادر کرد.

دو فیلم بدنه با نامهای “ازدواج جنجالی” و “توچال” از جمله آثار پروانه گرفته هستند. “ماهور” فیلمی در گونه موسیقی دیگر فیلم پروانه گرفته است.

فهرست کامل پروانه‌های صادره به شرح ذیل است:

–” ماهور” به تهیه کنندگی اصغرپورهاجریان ، کارگردانی مجید نیامراد و نویسندگی مشترک مجید نیامراد و سیما کاوه

–” ازدواج جنجالی” به تهیه کنندگی و کارگردانی اصغر نصیری و نویسندگی مشترک اصغر نصیری و میثم سوسیادر

–“توچال” به تهیه کنندگی سید محسن جاهد ، کارگردانی محمد آهنگرانی و نویسندگی علی تهرانی




معرفی هیات انتخاب مستند فجر؛ با حضور همسر داور “عصرجدید”+تهیه‌کننده ارگانی+کارگردان مستند ارگانی

سینماروزان: هیات انتخاب بخش مستند جشنواره سی و هشتم فجر با حضور همسر رویا نونهالی و مستندسازان ارگانی معرفی شدند.

رامین حیدری فاروقی همسر رویا نونهالی داور “عصرجدید” و مرتضی شعبانی مدیرعامل موسسه ارزشی روایت‌فتح و از تهیه‌کنندگان ارگانی از اعضای هیات انتخاب مستند فجر هستند.

بابک بهداد برنده بهترین مستند جشنواره قبلی فجر برای مستند ارگانی “بهارستان خانه ملت” که با حمایت مرکز گسترش تولید شده بود دیگر عضو هیات انتخاب مستند فجر است.

هیات انتخاب فیلم‌های مستند بلند از میان آثار متقاضی که تولید آن‌ها بعد از سال 1397 بوده و در دوره‌ّهای قبل متقاضی حضور در جشنواره فجر نبوده‌اند حداکثر 10 فیلم را که مدت زمان آن حداقل 70 دقیقه است، انتخاب می‌کنند.

در این بخش سیمرغ بلورین بهترین فیلم مستند بلند به تهیه‌کننده و کارگردان فیلم اهدا خواهد شد.