1

خروجی تازه‌ترین شفاف‌سازی مالی سازمان درباره فارابی⇐۸.۵میلیارد هزینه پشتیبانی/بیش از ۵میلیارد برای جشنواره کودک/۵میلیارد برای جشنواره جهانی(؟!)/بیشتر از ۱.۵میلیارد برای تهیه‌کننده‌ فیلم ۳ارگانی!/بیش از نیم میلیارد هزینه برای حضور در کن!!/نزدیک به نیم میلیارد هزینه برای عوامل اجرایی جشنواره کودک!/نزدیک به ۴۰۰میلیون فقط برای ستاد خبری جشنواره کودک!!/حمایت‌های ۴۰۰میلیونی و ۳۰۰میلیونی برای بهروز افخمی، نیکی کریمی و علی مصفا/بیش از نیم میلیارد برای حمایت از پدیده‌ای به نام “وب سری”!!

سینماروزان: در تازه‌ترین شفاف‌سازی سازمان سینمایی حسین انتظامی، عملکرد مالی هفت ماه ابتدایی امسال بنیاد سینمایی فارابی منتشر شده است؛ عملکردی که به مانند همیشه پر است از عجایب.

در سیاهه مالی فارابی رقمی معادل ۱۸میلیارد و ۷۰۰میلیون برای حمایت از فیلمهای فاخر مصوب شده!! اگر میخواهید بدانید فاخرها کدامند باید به فیلمهایی مثل “غلامرضا تختی” و “رد خون” اشاره کنیم که اولی حمایت ۳.۹میلیاردی و دومی حمایت ۲.۲میلیاردی را گرفته‌اند و تکلیفشان در اکران عمومی هم که روشن است.

حامد حسینی ۱میلیارد و ۵۰۴میلیون برای پروژه‌ای فاخر(!) به نام “بی‌تار” گرفته به جهت مشارکت ۶۰درصدی. “بی‌تار” به کارگردانی جمیل رستمی ساخته میشود که سالها بود فیلمی نساخته بود؛ جالب است که تنها تجربه اکران شده حامد حسینی هم فیلم ۳ارگانی “سرو زیر آب” بود که گیشه موفقی نداشت.

علی عطشانی برای کمدی فاخر “سلفی با دموکراسی” مشمول حمایت ۹۰۰میلیونی فارابی شده؛ به جهت مشارکت ۲۵درصدی.

“رمانتیسیسم عماد و طوبی” به تهیه کنندگی مهدی صباغ‌زاده دیگر پروژه فاخر فارابی است که ۵۷۵میلیون حمایت داشته.

به مانند ادوار گذشته، فارابی رقمی هنگفت معادل ۸‌.۵میلیارد را هم برای پشتیبانی بودجه گرفته!!

فارابی رقمی معادل ۵میلیارد و ۳۵۰میلیون را برای حمایت از برگزاری جشنواره کودک هزینه کرده است و ۵میلیارد هم برای حمایت از جشنواره موسوم به جهانی فجر هزینه کرده.

در ریزهزینه‌ای جشنواره کودک به شگفتی‌های فراوانی می‌رسیم و ازجمله صرف ۲۹۵میلیون برای انتشار کاتالوگ و پوستر، ۹۲میلیون برای آگهی و تبلیغات، ۳۴۸.۹میلیون برای ستاد خبری، ۲۵۵.۹میلیون برای تولید برنامه تلویزیونی که همین چندقلم رویهم به عددی حدود ۷۰۰میلیون(دقیقا ۶۹۶.۸میلیون) می‌رسد!!
اینها تازه به جز هزینه‌هایی مثل ۴۸۴.۷میلیون برای عوامل اجرایی جشنواره است!!!

فارابی برای برپایی چتر و حضور فعالان بین‌الملل در جشنواره کن بیش از نیم میلیارد(۵۷۷میلیون) هزینه کرده؛ آن هم در حالی که در سالهای اخیر هیچ فیلم تولید داخل در بخش‌های اصلی این جشنواره حضور نداشته!

فارابی ۵۵۰میلیون هزینه کرده برای حمایت از تولید پدیده‌ای با عنوان “وب سری”!!

بهروز افخمی، نیکی کریمی و علی مصفا از جمله سینماگران سرشناسی هستند که حمایت‌های مالی فارابی را در قالب وام داشته‌اند. افخمی حمایت ۴۰۰میلیونی برای “کاغذ شطرنجی”، نیکی حمایت ۳۰۰میلیونی برای “آتابای” و مصفا حمایت ۳۰۰میلیونی برای “ناتنی‌ها”.

برای مطالعه ریزعملکرد مالی هفت ماه ابتدایی۹۸ فارابی اینجا را ببینید.




این عقب‌نشینی را به پای حوزه بگذاریم یا به پای یک جوان کم‌تجربه ؟؟⇐تهیه‌کننده فیلم ضدملکه “دیدن…” قصه فیلم را “تخیلی” دانست!

سینماروزان: اینکه یک جوان کم‌تجربه با حمایت ارگانی متنفذ همچون حوزه هنری فیلمی ضدملکه به نام “دیدن این فیلم جرم است” را بسازد و در جشنواره هم مورد توجه مخاطبان قرار گیرد، خیلی هم خوب است.

ولی اینکه همین جوان وقتی متوجه می‌شود در روالی کاملا قابل پیش‌بینی اجازه اکران فیلمش را نمی‌دهند، به ناگاه بزند زیر واقع‌گرایی فیلمش و آن را اثری “تخیلی” بداند را چطور باید ارزیابی کنیم؟؟

محمدرضا شفاه تهیه‌کننده فیلم «دیدن این فیلم جرم است» با اشاره به مشکلات سدراه اکران فیلم در دانشگاه شریف گفت: یکی از مشکلات ما این است برخی باور نمی‌کنند که این فیلم است و مبتنی قصه “تخیلی”(!) ساخته شده، نه بیشتر از آن. مسیر ساخت فیلم طبق روال قانونی طی شده و ما حتی به اصلاحاتی که در شورای پروانه ساخت به فیلمنامه اعمال شد، وفادار بودیم و روند ساخت فیلم از زمان دریافت پروانه ساخت و میزان انطباق خروجی فیلم با فیلمنامه مصوب مشخص است، اما متاسفانه حسین انتظامی رییس سازمان سینمایی اجازه اکران فیلم را نمی‌دهند و علی‌رغم آنکه بیش از یک سال از اکران فیلم در جشنواره فیلم فجر می‌گذرد، اما ما تنها فیلم جشنواره فجر سی و هفتم هستیم که هنوز تکلیفش روشن نشده و انتظار روشن ما این است که رئیس سازمان سینمایی نسبت به این موضوع پاسخگو باشد.

 اینکه چرا آستانه تحمل مدیران سینمایی دولت اعتدال آن قدر پایین آمده که اجازه اکران یک فیلم انتقادی خالص را نمی‌دهند به جای خود؛ ولی آیا راه مقابله با این کم‌طاقتی، زدن زیر مفهوم فیلم و ادعای “تخیلی”بودن است؟؟ این رفتار را باید به پای حوزه هنری بنویسیم یا کم‌تجربگی جوانی که به‌مدد حمایت‌های حوزه، تهیه‌کننده شده!!؟؟




شورایعالی تهیه‌کنندگان خطاب به مدیرعامل صندوق اعتباری هنر مطرح کرد⇐برای صندوق اعتباری هنرمندان، وضعیت بیمه هنرمندان اهمیتی ندارد؛ گواه این مدعا عدم حضور رییس صندوق اعتباری هنرمندان در جلسات اعضای صنوف خانه سینما است!/رقم اندکی که برای بیمه هنرمندان در نظر گرفته‌اید چقدر پاسخگوی هزینه‌های درمانی هنرمندان است؟/این چه دور باطلی است که هنرمندان باید مدارک درمانی‌شان را هم در سایت بارگذاری کنند و هم به‌صورت دستی، پست کنند؟؟/چرا فهرست مراکز درمانی تحت قرارداد را به‌طور شفاف اعلام نمی‌کنید؟/چرا‌ نسبت به بازپرداخت پول بیمه شدگان سال ۹۵ اقدام نمی‌کنید؟/چرا از تجربه بیمه طلایی که نزدیک به ۱۳هزار هنرمند را به‌طور رایگان بیمه کرده بود، درس نمی‌گیرید؟؟

سینماروزان: ماجرای اعتراضات به عملکرد ضعیف بیمه تکمیلی درمان هنرمندان ادامه دارد و علیرغم تلاشهای مدیران صندوق اعتباری هنر جهت مثبت نشان دادن اوضاع، اعتراضات به شرکت کم نام و نشانی که زعامت بیمه تکمیلی درمان هنرمندان را برعهده گرفته همچون یک سریال نودقسمتی(!) ادامه دارد.

شورایعالی تهیه‌کنندگان در تازه‌ترین بیانیه اعتراضی خود خطاب به مدیرعامل صندوق اعتباری هنر، با یادآوری تجربه استثنایی بیمه طلایی هنرمندان، خواستار بازنگری جدی در وضعیت بیمه درمانی هنرمندان شده است.

متن بیانیه شورایعالی تهیه‌کنندگان را بخوانید:

جناب آقای سید حسین سید زاده!

درود

در روزهای گذشته در تشریح خدمات صندوق اعتباری هنرمندان و تکریم هنرمندان (!) مفصل از سوی صندوق سخن گفته شد و بیلان کاری را زودتر از موعد مقرر منتشر کردید اما در میان تمام خدماتی که به زعم خود ارایه دادید نکاتی مغفول مانده است.
هنرمندان در هر عرصه ای که فعال هستند ( سینما، تئاتر و…) میزان سن‌شان پس از چهل سال پیروزی انقلاب بالا رفته است با یک آمارگیری (حتی سرانگشتی) در میان بیمه شدگان که در سایت ثبت نام کردند، به این مهم خواهید رسید که چه تعدادی از این عزیزان سالخورده و سالمند هستند که نیاز به خدمات بیشتری نسبت به جمعیت جوان هنرمند دارند.
این مهم نیازمند تمهیداتی است تا بتوانید پاسخگوی نیاز این عزیزان باشید. این سوال در میان گزارش کار شما پاسخ داده نشد، رقمی که برای بیمه عزیزان در نظر گرفتید با سقف 30 میلیون تومان ، امروز چقدر پاسخگوی هزینه‌های درمانی این عزیزان در شرایط فعلی است؟
سیستم مکانیزه ای که تعبیه شده با عنوان بیمانو بیمار موظف به اسکن تمام مدارک است و بعد از اسکن و ارایه مدارک در سایت، توسط سیستم اعلام می شود که مدارک معتبر است یا نواقصی درآن رویت شده است.
در بیماری هایی که به روند درمان ماهانه نیاز است بارها دیده شده فرد طبق روال گذشته مدارک جدید را ارایه داده اما سیستم آن را نپذیرفته است و مجبور به اصلاح دوباره و چند باره مدارک است. بالاخره با کوشش بسیار، با تایید مدارک از سوی سیستم مدارکی که قبلا بارگزاری شده، باید از طریق پست ارسال شود! اکثر باجه های پست رایگان بودن ارایه مدارک را نمی پذیرند زیرا در جریان توافق صندوق با اداره پست نیستند. بعد از ارسال مدارک از طریق پست بیمه گزار که با مشکلات جسمی دست و پنجه نرم می کند باید ماه‌ها صبر کند ـ که اخیرا به چهار ماه رسیده است ـ تا مبلغ ناچیزی (200 تا 300 هزار تومان) از هزینه کرد را توسط صندوق اعتباری هنرمندان دریافت کند.
از مهمترین اشکالات امسال اینکه ، جاماندگان از بیمه که با عنوان الحاقیه قرارداد ثبت شده و پول هم پرداخت کرده اند، صندوق به تعهدات خود عمل نکرده و همچنان بیمه گزاران جزء جاماندگان هستند و برخی از این عزیزان بیماری صعب العلاج دارند.
افرادی که تعدادشان کم هم نیست با سیستم مکانیزه آشنایی ندارند به هر ترتیب از هر طریقی وقتی مدارک را بارگذاری می کنند چرا دوباره آن ها را به زحمت انداخته و باید مدارکشان را پست کنند. از سوی دیگر افراد در صندوق پاسخگوی مراجعات و تلفن‌ها نیستند و بیمه گزار را تنها به سیستم ارجاع میدهند این روش پاسخگویی تکریم هنرمندان این مرز و بوم است؟ چرا فهرست مراکز درمانی تحت قرارداد را به‌طور شفاف اعلام نمی‌کنید و چرا برخی از مراکزی که نامشان در سایت بیمه سرمد آمده به بیمه‌شدگان صندوق، خدمت نمی‌دهند؟
پیش از این جامعه صنفی تهیه کنندگان تجربه بیمه طلایی برای هنرمندان در سالهای گذشته را داشته است. 13 هزار هنرمند تحت پوشش بیمه بودند و به صورت فیزیکال همه پرونده بیمار مورد بررسی قرار می گرفت، پزشک در محل حضور داشت بعد از تایید پزشک معتمد بیمه ، نهایت یک ماه هزینه بیمه گزار پرداخت می شد.
این بیمه برای افرادی که از شرایط معیشتی آنها مطلع می شدند رایگان در نظر گرفته شده بود. اگر نیاز به اثبات و صدق موارد اعلام شده است تمام مدارک موجود است در صورت درخواست توسط مدیران صندوق اعتباری ارایه خواهد شد.
جای بسی تاسف است که برای صندوق اعتباری هنرمندان وضعیت بیمه هنرمندان اهمیتی ندارد زیرا از نحوه عملکرد، این مهم مشهود است گواه این مدعی عدم حضور رییس صندوق اعتباری هنرمندان در جلسات اعضای صنوف خانه سینما است ایشان نه تنها حاضر به حضور در جلسات نبوده بلکه گاها حضور نماینده را نیز الزامی نمی دانند.
در پایان باید مدیران صندوق اعتباری هنرمندان را به عدم بازپرداخت پول بیمه شدگان در سال 95 گوشزد کنیم . در سه سال گذشته وقتی خانه سینما از ادامه همکاری با بیمه آرمان سرباز زد و اقدام به مذاکره با بیمه های دیگر از جمله ایران شد، برخی از اعضاء ‌که خود عضو صندوق بودند اقدام به ثبت نام در صندوق کرده و حق بیمه خود را پرداخت کردند از سوی دیگر خانه سینما هم تصمیم به قرارداد مجدد با صندوق اعتباری هنرمندان گرفت و حق بیمه افراد تحت پوشش را تمام و کمال پرداخت کرد. تا به حال هیچ اقدامی برای بازپرداخت پول بیمه گزاران توسط صندوق اعتباری هنرمندان صورت نگرفته است که باید مورد توجه مدیران آن صندوق قرار گیرد و متاسفانه با پاسخ منفی برای بازپرداخت بیمه شدگان مواجهیم این عملکرد صندوق و عدم بازپرداخت حقوق بیمه گزار که به دلیل اشتباه صورت گرفته از سوی خانه سینما دو بار پول بیمه پرداخت شده را باید چه بنامیم آیا این عملکرد دست درازی به حقوق بیمه گزار و اجحاف در حق اعضاء نیست ؟
توصیه می شود با توجه به میزان بیماران صعب العلاج، تعداد زندانی‌های در بند و … مدیران صندوق هنر یکبار به تعداد بیمه شدگان و میزان سن آن ها توجه کنند و بعد به پاسخگویی و ارایه بیلان کاری همت گمارند.




به‌خاطر ممنوعیت نمایش نسخه اصلی در سینماهای ارگانی؟؟⇐تعلیق اکران فیلم تازه پوراحمد

سینماروزان: اکران تازه‌ترین فیلم کیومرث پوراحمد با عنوان “تیغ و ترمه” که قرار بود از روز چهارشنبه 20 آذر در سینماهای سراسر کشور آغاز شود، معلق شد!

تعلیق اکران “تیغ و ترمه” از سوی سازندگان فیلم به شرایط نامناسب وضعیت اکران فیلم‌ها و عدم نمایش این فیلم در برخی سینماها و همچنین تقاضای بررسی مجدد برخی نهادهای(!) سینمادار برای در اختیار گذاشتن سالن به این فیلم، اعلام شده است.

هرچند سازندگان “تیغ و ترمه” به صراحت اعلام نکرده‌اند که کدام نهادهای سینمادار خواستار تماشای مجدد فیلم شده‌اند تا برایش مجوز صادر کنند ولی از میان ارگانهای متنفذ فقط حوزه، تصویرشهر، بنیاد۱۵خرداد و فارابی هستند که سینماداری می‌کنند.

فیلم سینمایی “تیغ و ترمه” با حضور دیبا زاهدی، پژمان بازغی، لاله اسکندری، مهران رجبی، کوروش سلیمانی، آویسا سجادی، شراره رنجبر و هومن برق‌نورد ساخته شده و روایتی است ملتهب از زندگی یک مادر خطاکار که دخترش، رسوایش می‌کند.




اظهارات گزنده یک عضو هیات مدیره خانه سینما⇐به بهبود وضعیت اقتصادی کشور امیدوار نیستم!!/بعد از چهل سال انگار همچنان در سال ۵۸ گیر کرده‌ایم و تازه میخواهیم برای درست شدن اقتصاد تصمیم گیری کنیم!/وزیر ما به پورشه سواری خود افتخار می‌کند و برند کت و شلوار مسئولان دولتی ما الگوهای این مملکت شده!/پس از این همه سال حتی در تولید چادر و مُهر نماز به خودکفایی نرسیده‌ایم!!/چرا فیلمسازانی در جامعه خود نداریم که با هر اثر خود نگرانی جدیدی نسبت به بحران‌های جامعه نشان دهند؟؟/اگر از همان اوایل انقلاب سینما را با مسائل اقتصادی و اجتماعی همراه کرده بودند الان در این وضعیت بغرنج قرار نداشتیم!

سینماروزان: کمتر پیش میآید در محافل انتقادی برگزار شده در ارگانها و نهادهای حاکمیتی شاهد طرح مسائلی گزنده مرتبط با بدنه جامعه باشیم. چه برسد به اینکه بیان کننده این مباحث یکی از فعالان صنفی سینمای ایران باشد.

با این حال برگزاری نشست «جایگاه سینما در تبیین اقتصاد مقاومتی» در حوزه هنری مواجه شد با اظهارات گزنده کامران ملکی از اعضای هیأت مدیره خانه سینما نسبت به اوضاع بغرنج اقتصاد.

کامران ملکی گفت: من ‌از خوش بینی مدیران دولتی نسبت به بهبود وضعیت اقتصادی کشور تقدیر می‌کنم اما بنده با وضعیت کنونی کشور نسبت به این خوش بینی، امیدوار نیستم. من احساس کردم در جلسه‌ای حضور دارم که در سال 58 برگزار شده و قرار است بعد از پیروزی انقلاب تازه برای درست برگزار شدن اوضاع تصمیم گیری کنیم. در واقع ما بعد از گذشت 40 سال هنوز در سال 58 گیر کرده ایم و درگیر مسایل اقتصادی‌ای هستیم که باید زودتر از اینها حل میشد.

وی افزود: من در چند سال اخیر به این نتیجه رسیده‌ام که علیرغم اینکه این بحث مهم است اما دوران اقتصاد مقاومتی تمام شده است.چرا ما فیلمسازانی در جامعه خود نداریم که با هر اثر خود نگرانی جدیدی نسبت به بحران‌های جامعه ما را نشان می‌دهند و روز به روز نگاه عمیق تری را از ایشان می‌بینیم؟؟

ملکی خاطرنشان کرد: سینما نمی‌تواند وارد مسائلی چون فساد‌های اقتصادی شود چرا که این موضوع برای مسئولین اهمیت ندارد. در واقع سینما در وضعیتی قرار دارد که وزیر ما به پورشه سواری خود افتخار می‌کند و برند کت و شلوار مسئولان دولتی ما الگوهای این مملکت شده است! سینما چه اقدامی می‌تواند در این زمینه انجام دهد؟ سینما تنها می‌تواند بستری را در راستای فرهنگ یک کشور فراهم کند که این نیز خود مستلزم مسیری طولانی و چندین ساله است در حالی که فرهنگ ما با گذشت 40 سال هنوز به جایگاه خود نرسیده است.

وی عنوان کرد: هیچ وقت بخشنامه‌های از بالا به پایین، در کشور کارساز نبوده است. چرا که فرهنگ از درون مردم شکل می‌گیرد. سیر اقتصاد مقاومتی هم باید از بدنه سینما شکل بگیرد که آن هم همراه با مردم است. بحث ارزان سازی در سینما باید مطرح شود اما با پول‌های باد آورده نمی‌توان به آن رسید. فرهنگ مصرف گرایی معلوم نیست از کجا در کشور ما باب شده است چرا که قبلا به معیشت مردم فکر می‌شد و امروز به برند موبایل بچه‌هایمان فکر می‌شود و از ما فرهنگ ارزان سازی را نمی‌پذیرند. تا زمانی که خود جامعه و مدیران اقتصادی کشور به این قضیه فکر نکنند سینما هم به عنوان جزیی از این مجموعه تنها قادر به بیان دغدغه‌هایش است. 41 سال از انقلاب گذشته و دیر به سراغ سینما آمده‌اند. سینمایی که از همان اوایل حکم محکومیتش صادر شده بود. اگر از همان اوایل انقلاب سینما را با طرح مسائل اقتصادی و اجتماعی همراه کرده بودند الان در این وضعیت قرار نداشتیم.

عضو هیات مدیره خانه سینما اظهار داشت: سینما خود یک صنعت است و از وضعیت حاکم در کشور نیز آسیب می‌بیند. ما حتی در چادر و مهر نمازی که مرتبط با اعتقاد ما است خودکفا نیستیم و اینها را از چین وارد می‌کنیم!!! ما هم مانند دیگر آحاد مردم باید رنج بکشیم پس همه با هم باید به یک نتیجه برای اصلاح برسیم. بحث فرار اندیشه‌ها و مغز‌ها یکی از معضلات اصلی کشورمان است چرا که همه به دنبال فرار از این وضعیت کشور هستند. ناگفته نماند در شرایط امروز، فقیر ادای غنی را در می‌آورد و این نیاز به ریشه یابی، بررسی و اصلاح دارد.




متن کامل اشعار آلبوم تازه چاووشی لو رفت!!

سینماروزان: محسن چاووشی بعد از تغییر نام اجباری آلبومش از “قمارباز” به “بی‌نام” قصد کرده این آلبوم را از ۲۶آذر به طور رسمی منتشر کند.

تهیه‌کننده آلبوم تازه چاووشی هادی حسینی است که گفته شده برادرزاده محمد حسینی وزیر ارشاد دولت دوم احمدی‌نژاد است.

به تازگی روزنامه “فرهیختگان” متعلق به دانشگاه آزاد متن کامل اشعار آلبوم “بی نام” را منتشر کرده. این آلبوم ۱۰ قطعه دارد و اشعارش از میان آثار مولوی، سعدی و فصیح‌الزمان شیرازی انتخاب شده‌اند.

متن اشعار آلبوم “بی نام” را در ادامه بخوانید:

–قند منی(مولوی)

جان منی جان منی جان من
آن منی آن منی آن من
شاه منی لایق سودای من
قند منی لایق دندان من
نور منی باش در این چشم من
چشم من و چشمه حیوان من
گل چو تو را دید به سوسن بگفت
سرو من آمد به گلستان من
از دو پراکنده تو چونی بگو
زلف تو حال پریشان من
ای رسن زلف تو پابند من
چاه زنخدان تو زندان من
دست‌ فشان مست کجا می‌روی
پیش من آ ‌ای گل خندان من

–گنجشک پریده (سعدی)

ای یار جفا کرده پیوند بریده
این بود وفاداری و عهد تو ندیده
در کوی تو معروفم و از روی تو محروم
گرگ دهن آلوده یوسف ندریده
ما هیچ ندیدیم و همه شهر بگفتند
افسانه مجنون به لیلی نرسیده
در خواب گزیده لب شیرین گل اندام
از خواب نباشد مگر انگشت گزیده
بس در طلبت کوشش بی‌فایده کردیم
چون طفل دوان در پی گنجشک پریده
مرغ دل صاحب نظران صید نکردی
الا به کمان مهره ابروی خمیده
میلت به چه ماند به خرامیدن طاووس
غمزت به نگه کردن آهوی رمیده

–بر سلطان (مولوی)

تیز دوم تیز دوم تا به سواران برسم
نیست شوم نیست شوم تا بر جانان برسم
خوش شده‌ام خوش شده‌ام پاره آتش شده‌ام
خانه بسوزم بروم تا به بیابان برسم
خاک شوم خاک شوم تا ز تو سرسبز شوم
آب شوم سجده کنان تا به گلستان برسم
چونک فتادم ز فلک ذره صفت لرزانم
ایمن و بی‌لرز شوم چونک به پایان برسم
چرخ بود جای شرف خاک بود جای تلف
بازرهم زین دو خطر چون بر سلطان برسم
عالم این خاک و هوا گوهر کفر است و فنا
در دل کفر آمده‌ام تا که به ایمان برسم
آن شه موزون جهان عاشق موزون طلبد
شد رخ من سکه زر تا که به میزان برسم

–چنگ (فصیح‌الزمان شیرازی)

همه هست آرزویم که ببینم از تو رویى
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویى؟!
به کسى جمال خود را ننموده‏یى و بینم
همه جا به هر زبانى، بود از تو گفت‌وگویى!
غم و درد و رنج و محنت همه مستعد قتلم
تو بِبُر سر از تنِ من، بِبَر از میانه، گویى!
به ره تو بس که نالم، زغم تو بس که مویم
شده‏ام زناله، نالى، شده‏ام زمویه، مویى
همه خوشدل اینکه مطرب بزند به تار، چنگى
من از آن خوشم که چنگى بزنم به تار مویى!
چه شود که راه یابد سوى آب، تشنه کامى؟
چه شود که کام جوید زلب تو، کامجویى؟
شود اینکه از ترحّم، دمى اى سحاب رحمت!
من خشک لب هم آخر ز تو‌ تر کنم گلویى؟!

–قمارباز (مولوی)

همه صیدها بکردی هله میر بار دیگر
سگ خویش را رها کن که کند شکار دیگر
همه غوطه‌ها بخوردی همه کارها بکردی
منشین ز پای یک دم که بماند کار دیگر
همه نقدها شمردی به وکیل در سپردی
بشنو از این محاسب عدد و شمار دیگر
تو بسی سمن بران را به کنار درگرفتی
نفسی کنار بگشا بنگر کنار دیگر
خنک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش
بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر
تو به مرگ و زندگانی هله تا جز او ندانی
نه چو روسبی که هر شب کشد او بیار دیگر
نظرش به سوی هر کس به مثال چشم نرگس
بودش زهر حریفی طرب و خمار دیگر

–عقل و خرد (مولوی)

جرمی ندارم بیش از این کز دل هوا دارم تو را
از زعفران روی من رو می‌بگردانی چرا
یا این دل خون خواره را لطف و مراعاتی بکن
یا قوت صبرش بده در یفعل الله ما یشا
این دو ره آمد در روش یا صبر یا شکر نعم
بی شمع روی تو نتان دیدن مر این دو راه را
هر گه بگردانی تو رو آبی ندارد هیچ جو
کی ذره‌ها پیدا شود بی‌شعشعه شمس الضحی
بی باده تو کی فتد در مغز نغزان مستی یی
بی عصمت تو کی رود شیطان بلا حول و لا
در مرگ هشیاری نهی در خواب بیداری نهی
در سنگ سقایی نهی در برق میرنده وفا
سیل سیاه شب برد هر جا که عقلست و خرد
زان سیلشان کی واخرد جز مشتری هل اتی

–باز آمدم (مولوی)

بازآمدم بازآمدم، از پیش آن یار آمدم
در من نِگر در من نِگر، بهر تو غمخوار آمدم
شاد آمدم شاد آمدم، از جمله آزاد آمدم
چندین هزاران سال شد، تا من به گفتار آمدم
آن جا روم، آن جا روم، بالا بدم، بالا روم
بازم رَهان بازم رَهان، کاین جا به زِنهار آمدم
من مرغ لاهوتی بُدم، دیدی که ناسوتی شدم
دامَش ندیدم ناگهان، در وی گرفتار آمدم
من نور پاکم ‌ای پسر، نه مشت خاکم مختصر
آخر صدف من نیستم، من درّ شَهوار آمدم
ما را به چشم سَر مَبین، ما را به چشم سِر ببین
آن جا بیا ما را ببین، کین جا سبکبار آمدم

–من ندانستم (سعدی)

من ندانستم از اول که تو بی‌مهر و وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی
دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی
ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه
ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی
آن نه خالست و زنخدان و سر زلف پریشان
که دل اهل نظر برد که سریست خدایی
پرده بردار که بیگانه خود این روی نبیند
تو بزرگی و در آیینه کوچک ننمایی
حلقه بر در نتوانم زدن از دست رقیبان
این توانم که بیایم به محلت به گدایی
عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت
همه سهلست تحمل نکنم بار جدایی

–قوم به حج رفته (مولوی)

ای قوم به حج رفته کجایید کجایید
معشوق همین جاست بیایید بیایید
معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار
در بادیه سرگشته شما در چه هوایید
گر صورت بی‌صورت معشوق ببینید
هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید
ده بار از آن راه بدان خانه برفتید
یک بار از این خانه بر این بام برآیید
آن خانه لطیفست نشان‌هاش بگفتید
از خواجه آن خانه نشانی بنمایید
یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدید
یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید

–راز (سعدی)

دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمی‌بینم
دلی بی‌غم کجا جویم که در عالم نمی‌بینم
دمی با همدمی خرم ز جانم بر نمی‌آید
دمم با جان برآید چون که یک همدم نمی‌بینم
مرا رازیست اندر دل به خون دیده پرورده
ولیکن با که گویم راز چون محرم نمی‌بینم
قناعت می‌کنم با درد چون درمان نمی‌یابم
تحمل می‌کنم با زخم چون مرهم نمی‌بینم
خوشا و خرما آن دل که هست از عشق بیگانه
که من تا آشنا گشتم دل خرم نمی‌بینم
نم چشم آبروی من ببرد از بس که می‌گریم
چرا گریم کز آن حاصل برون از نم نمی‌بینم




صدور پروانه ساخت برای “شهر گربه‌ها” و “درد”

سینماروزان: شورای صدور پروانه ساخت در جلسه اخیر با دو فیلمنامه موافقت کرد.

جواد هاشمی که چندسالی است درگیر فیلمسازی کودک شده پروانه فیلمی کودک با نام “شهر گربه‌ها” را گرفته و علیمحمد قاسمی فیلمبردار باسابقه سینمای ایران پروانه “درد” را گرفته است.

فهرست کامل پروانه‌های صادره به شرح ذیل است:

–“شهر گربه ها” به تهیه‌کنندگی ، کارگردانی و نویسندگی سید جواد هاشمی

— “درد” به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی علیمحمد قاسمی




مدیرعامل خانه سینما تاکید کرد⇐حذف بیش از ۱۵۰۰نفر از خانه سینما در قالب طرح خالص‌سازی!!

سینماروزان: در هفته‌های اخیر به‌کرات درباره راه‌اندازی کمیته‌ای موسوم به تطبیق در خانه سینما در جهت پالایش صنوف و حذف افراد غیرمرتبط از خانه سینما شنیده‌ایم؛ اقدامی که هرچند به بهانه افزایش خدمات رفاهی انجام شده ولی گلایه‌هایی مختلف از سوی برخی سینماگران را موجب شده.

گلایه‌ها بدین دلیل است که سینماگران می‌گویند چرا به‌جای بسامان کردن توزیع منصفانه حمایتهای دولتی و فی‌المثل عیدی میلیاردی ارشاد میان تمامی اعضای خانه سینما به سمت اموری فرعی نظیر غربال اعضا رفته‌اند.

منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما در چرایی راه‌اندازی کمیته تطبیق به “مهر” گفت: در برخی از اصناف ما، کسانی عضو هستند که مطلقاً در سینما یا تلویزیون کار نمی‌کنند، که این امر یا اشتباه آیین‌نامه و یا شرایط عضویت بوده است و باید برای آن‌ها کاری کرد. لازم است تاکید کنم انضباط دادن به نظام‌های صنفی و تشکیلات، راز بقای آن است و اگر از انضباط خارج شویم، همیشه امکان اختلال‌هایی در کار خود را برای خود ایجاد کرده‌ایم. از نظر من آنچه که کمیته تطبیق انجام می‌دهد، تنها منضبط کردن و به قاعده کردن نحوه عضوگیری و تطبیق اعضا با آیین نامه مصوب خود صنوف است.

شاهسواری درباره حذف‌شدگان منتج از پالایش گفت: کسانی وجود دارند که هیچ فعالیت سینمایی نداشته‌اند اما عضو یک صنف هستند و خدمات بیمه را هم از جای دیگری دریافت می‌کنند، این موارد که بالای ۱۵۰۰ نفر هستند حذف شده(!) و از آن‌ها خواسته‌ایم که این گروه از دوستان، از نهادی که بیمه شده‌اند حمایت‌های عمومی را دریافت کنند، چرا که این فرصت حق افرادی است که هیچ منبع دیگری بابت حمایت‌های رفاهی، بیمه‌ای و معیشتی ندارند. این روند در واقع خالص کردن است نه غربال‌گری!

 




فرهاد اصلانی بی‌اشاره به سرانجام سرمایه‌گذاران “شاهگوش” و “مغزها…” بیان داشت⇐اگر می‌توانند، بروند و جلوی کسانی را بگیرند که برای فرار از مالیات، وارد سینما شدند!

سینماروزان: بحث درباره معافیت مالیاتی درصدی اندک ولی متمول از هنرمندان همچنان ادامه دارد و حالا فرهاد اصلانی بازیگر توانای سینما و تلویزیون نیز در این باره اظهاراتی را طرح کرده که می‌تواند کمک‌رسان ارگانهای نظارتی برای پیدا کردن منشا سرمایه‌های مشکوک باشد.

فرهاد اصلانی که سابقه ایفای نقش در سریال “شاهگوش” و فیلم “مغزها…” را دارد که با حمایت احسان دلاویز و محمد امامی از متهمان اقتصادی پرسروصدا تولید شده‌اند بی‌اشاره به این آثار، به انتقاد از سرمایه‌گذارانی پرداخته که برای معافیت مالیاتی به سینما آمده‌اند!

فرهاد اصلانی به خبرگزاری “دانشجو” گفت: همین موضوع گرانی دستمزد‌های بازیگران را دستگاه‌های تبلیغاتی به راه انداختند. باید به خود مسئولین گفت که خود شما باعث گرانی سینما شده‌اید. دولتمردان ما کاری کرده‌اند که امروز عده‌ای بدون هر ضابطه، به خصوص برای فرار از مالیاتشان، نه‌تنها به راحتی وارد سینما و فیلمسازی شده‌اند بلکه همین عرصه فیلمسازی را هم خراب‌کرده‌اند.

اصلانی ادامه داد: اگر متولیان ما می‌توانند بروند و جلوی کسانی را بگیرند که هر سرمایه‌ای را صرفا برای فرار از مالیات و لابد سود کردن، وارد سینما کرده‌اند. هیچ ضابطه‌ای هم برای ورود آنان مشخص نمی‌کنند. حتی همین‌هایی که این روز‌ها به اسم سرمایه‌گذار در سینما وارد شده و مالیات هم نمی‌دهند، گاه ساختار تشکیلات و سازمان‌دهی شده، دارند؛ بی‌آنکه کسی بداند از کجا به سینما آمده‎اند و همچنان هم می‌آیند؟




تازه ترین خروجی شورای صنفی نمایش⇐اکران “جاندار” ، “تیغ و ترمه” و یک فیلم ارگانی از همین هفته+ثبت قرارداد اکران “زیرنظر”عطاران برای نمایش بعد از جشنواره؟؟

  سینماروزان: در جلسه اخیر شورای صنفی نمایش قرارداد فیلم سینمایی «تیغ و ترمه» به کارگردانی کیومرث پوراحمد در گروه آستارا ثبت شد و این فیلم از چهارشنبه بیستم آذرماه اکران می‌شود.

اکران فیلم سینمایی «معکوس» ساخته پولاد کیمیایی هم در یک سالن دیگر سینما آستارا ادامه پیدا می‌کند.

همچنین قرارداد اکران فیلم «زیر نظر» ساخته مجید صالحی در گروه آستارا بعد از «تیغ و ترمه» ثبت شد تا احتمالا بلافاصله بعد از جشنواره روی پرده برود.

شورای صنفی نمایش همچنین مقرر کرد فیلم “جاندار” از بیستم آذر ماه در گروه آزادی اکران شود.

در جلسه اخیر شورا همچنین مقرر شد فیلم ارگانی «۲۳ نفر» محصول اوج از بیستم آذرماه اکران و بعد از تعویض «چشم و گوش بسته» در گروه باغ کتاب جایگزین شود اما اکران فیلم «چشم و گوش بسته» همچنان ادامه دارد.

شورا دستور داد سینماهایی که آثار کودک دارند، موظف به نمایش یک سانس از ساعت ۱۵ تا ۱۹ هستند.




در بودجه پیشنهادی دولت برای سال۹۹ ذکر شد⇐۹۰میلیارد بودجه برای کمک به صندوق اعتباری هنری که کیفیت ضعیف بیمه تکمیلی‌اش، گلایه‌های فراوانی را موجب شده!!/۱۳۳میلیارد برای خرج با عنوان کلی “گسترش سینمای ملی”!/۲۵ میلیارد برای تولید فیلم فاخر به سبک احمدی‌نژاد؟/۱۷میلیارد برای جشنواره‌های فجر/۲میلیارد برای هنروتجربه!!

سینماروزان: در بودجه پیشنهادی دولت برای سال۹۹ که به تازگی به مجلس ارائه شد، نزدیک به ۷۴۴میلیارد بودجه(دقیقا ۷۴۳/۹۲۴/۰۰۰/۰۰۰ تومان) برای وزارت ارشاد درنظر گرفته شده است که از این رقم ۲۱۰میلیاردش(نزدیک به سی درصد) به سازمان سینمایی می‌رسد.

عجبا که دولت در بخش بیمه تکمیلی هنرمندان و کمک به صندوق اعتباری هنر برای بیمه تکمیلی درمان هنرمندان نیز بیش از ۹۰ میلیارد تومان(۹۰/۳۰۰/۰۰۰/۰۰۰ تومان) درنظر گرفته است؛ این درحالیست که کیفیت خدمات‌دهی بیمه تکمیلی درمان هنرمندان در ماههای اخیر به‌شدت با انتقاد اهالی هنر مواجه شده و به خواسته اولیه هنرمندان که انتشار فهرست مراکز درمانی طرف قرارداد است پاسخی شفاف نداده‌اند.

از بودجه ۲۱۰میلیاردی سازمان سینمایی ۱۷میلیارد در بخش حمایت از جشنواره ملی و جهانی فیلم فجر درنظر گرفته است.

در بخش حمایت از هنر تجربه و اکران فیلم‌های خاص ۲میلیارد تومان در نظر گرفته شده!

در بخش کمک به تشکیلات و نهادهای صنفی(خانه سینما و فارابی و مرکز گسترش و انجمن سینمای جوان) و موزه سینما ۱۵میلیارد تومان، در بخش کمک به گسترش سینمای ملی(که عنوانی کلی است) ۱۳۳میلیارد تومان پیش‌بینی شده!!

برای تولید فیلم فاخر ۲۵میلیارد تومان پیش‌بینی شده است. ردیف بودجه برای فیلم فاخر بیش از هر چیز یادآور دولت دوم احمدی‌نژاد است که بودجه‌های میلیاردی صرف تولید یک سری آثار فاخر شد.

برای تولید مشترک سینمایی با دیگر کشورها، ۲میلیارد در نظر گرفته شده است.

برای حمایت از سایر رویدادهای سینمایی نیز ۱۱میلیارد تومان پیش‌بینی شده است.

با خرج ارقام بالا از بودجه ۲۱۰میلیاردی، نزدیک به ۳۸میلیارد برای سازمان باقی می‌ماند که مشخص نیست چگونه هزینه خواهد شد؟؟




پولاد کیمیایی با حمله به منفعت‌طلبان سینمایی-سیاسی بیان داشت⇐ ۱۷۰ سالن به “مطرب” داده‌اند و فقط ۳۳ سالن به “معکوس”!/”مطرب” اصلاً در لیست اکران پاییز نبود ولی چون دردانه‌ برخی از آقایان بود به یک باره روی پرده رفت!/فضا را بسته‌اند که راهی نباشد جز ساختن “مطرب” یا تولید فیلم ارگانی!؟/با این همه بریز و بپاش در سینما، هنوز نمی‌توانیم به‌طور همزمان دو ماشین در حال حرکت را نشان دهیم!/هفت میلیارد صرف “متری شش و نیم” شد ولی در دوگانگی باقی ماند!!/اصلاح‌طلب‌ها، آدم‌هایی‌اند که در ظاهر از خیلی مسائل نان می‌خورند اما از خیلی‌ها تندروتر و بدترند!!/روحانی به هنگام انتخابات از تمام هنرمندان استفاده‌اش را کرد ولی وقتی به قدرت رسید زد زیر تمام وعده‌هایش!

سینماروزان: پولاد آقازاده مسعود کیمیایی این روزها اولین فیلمش در مقام کارگردان با نام “معکوس” را روی پرده دارد؛ فیلمی در ژانر ماجراجویانه که با تمرکز بر پدیده ماشین‌بازی تولید شده.

پولاد سعی زیادی کرده که یک فیلم استاندارد بسازد ولی محدودیت‌هایش در اکران باعث شده به فروش مطلوبی نرسد. پولاد با انتقاد از تبعیضات اکران به “تسنیم”  گفت: من کارگردان جوانی بودم و این سینما قدر نمی‌داند و به ما انگیزه نمی‌دهد کار بعدی را شروع کنیم؛ چرا که فقط 33 سینما “معکوس” را نشان می‌دهند و 170 سینما هم به “مطرب” اختصاص داده شده است. قرار بود “مسخره باز” را در گروه اول نشان دهند و بعد از آن فیلم من را جایگزین کنند ولی به یک باره “مطرب” را سرگروه کردند. این نوع اکران کردن اجحاف به امثال فیلم “معکوس” است. معلوم نیست چه کسی قضاوت می‌کند این فیلم خوب است یا بد و چنین سانس‌ها و وضعیت اکرانی را به آن فیلم اختصاص دهید.

کیمیایی تصریح کرد: فیلم “مطرب” اصلاً در لیست اکران پاییز نبوده ولی چون دردانه‌ای برخی از آقایان بوده خواستند الان این فیلم اکران شود. این رویه‌ها به برخی از فیلم‌ها لطمه می‌زند و آنها را نابود می‌کند. واقعاً با چه امیدی باید فیلم ساخت و از طرفی حال مردم خوب نیست از آلودگی هوا، بیکاری، گرانی، سختی و مشکلات؛ فضا را بسته اند و یا باید مطرب ساخت، فیلمی که فاقد ارزش‌های سینمایی است و صرفاً برای این ساخته شده که بیخودی مردم را بخنداند و یا باید فیلم دولتی و نهادی و ارگانی ساخت که آن هم داستان‌های خودش را دارد. با این تفاسیر در سینمای مستقل این طور کارها از بین می‌روند و به آنها اهمیت داده نمی‌شود.

وی افزود: من تجربه بازیگری در کارهای پیچیده و سخت داشتم و برای اولین بار آمدم در سینما و مخاطب را در معرض کار جدید، متفاوت و چالشی جذاب بگذارم. وقتی در شب پلانی بارندگی توأمان با مسابقه ورزشی را می‌بینند شاید ندانند باید چندین تانکر آب و در نبود امکانات جدید و تکنولوژی‌های لازم سینمایی، چقدر کارگردان مراقبت کند تا مخاطب شاهد و ناظر این موقعیت باورپذیر باشد. هنوز هم با این امکانات و بریز بپاشها ، دو ماشین در حرکت را نمی‌توانیم همزمان نشان دهیم و باید به فکر آوردن تکنیک‌های جدید سینمایی باشیم نه اینکه در اختیار برخی قرار بگیرد و بس.

وی با اشاره به سینمای تنبلی که ادای روشنفکری درمی‌آورد، خاطرنشان کرد: من فکر می‌کنم سینمای ما در لاک خودش رفته، تنبل است و ادای روشنفکری درمی‌آورد. چون نمی‌تواند کار بزرگتری انجام دهد می‌ترسد سراغ کارهای جدید، متفاوت و ژانرهای متنوع برود. به همین خاطر است در این سینما، ژانرهای پلیسی، وحشت و تاریخی نمی‌بینیم. افتادیم به جان فضایی که ادای روشنفکری دربیاورد.

کیمیایی به لزوم راه‌اندازی جریان سوم سینما اشاره کرد و گفت: باید در کنار این جریان‌های موجود، جریان سومی راه بیفتد که سینما به سراغ کارهای جذاب برود و ژانر پلیسی عالی بسازیم معمایی و بار پژوهشی جامعی داشته باشد. من “متری شیش و نیم” را دیدم که می‌خواست این راه را برود و هزینه 7 میلیاردی هم صرف کرد ولی در دوگانگی باقی ماند!! نمی‌خواهم بگویم فیلم خوبی نبود اما به نظر من اسلوب ژانر پلیسی را رعایت نکرد و نکته‌ای که باید به عنوان گرامر اصلی فیلم مطرح می‌شد این بود که پلیسی اکتشافی انجام می‌دهد و تلاش می‌کند به آن آدم برسد و به تدریج این کشف و شهود به منصه ظهور می‌رسد اما در مدیریت صحنه‌های بعد، سرسری با این کشف و شهود برخورد می‌شود. ما که دلمان برای شخصیت نوید محمدزاده در قصه سوخت و حتی مخاطب با خودش می‌گوید چرا باید اعدام شود؟ اما این آن نتیجه مطلوب نیست، چرا که این شخصیت باعث بیچاره کردن عده کثیری در جامعه بوده است و فیلم در دوگانگی می‌ماند.

پولاد کیمیایی در پاسخ به این سوال که چرا برخی بازیگران و چهره‌های معروف در حوزه‌های مختلف هنری در جریانات سیاسی بازی دخالت می‌کنند، توضیح داد: برای ما هنرمندان همیشه این شکلی است که اگر حرفی نزنیم محکوم به سکوت و نبودن در کنار مردم می‌شویم و اگر حرفی بزنیم هم می‌گویند سلبریتی‌ها گفته‌اند! به هر حال اتفاقات اخیر، تلخ بوده است. در زمان انتخابات من شخصاً از آقای روحانی حمایت کردم؛ شاید بپرسید چرا حمایت کردم؟ عاشق چشم و ابرو و لبخند زیبای ایشان نبودم؟ ایشان آمد وعده‌هایی داد و گفت ما داریم برجامی را پیش می‌بریم که قرار است آزادی بیان بیشتری را در جامعه شکل دهد و من به عنوان جوان انقلاب که سال 1359 بدنیا آمدم و همه‌چیز را تا الان درک کرده‌ام و اگر از من سوال کنید من تمام این سال‌ها در کنار دیدگاه اصلاح‌طلبی بودم، نه اصلاح‌طلب‌ها! اصلاح‌طلب‌هایی که الان هستند متأسفانه آدم‌هایی‌اند که در ظاهر از خیلی مسائل نان می‌خورند اما از خیلی‌ها تندروتر و بدترند.

پولاد اضافه کرد: دیدیم آقای روحانی آمده و می‌گویند از تفکری نو نمایندگی می‌کند و می‌گوید من کلیدی دارم و می‌خواهم تدبیر و امیدی راه بیندازم. ما هم آمدیم از ایشان حمایت کردیم و ایشان رأی آورد؛ جامعه ما الان چهار سال است جریانی راه انداخته‌اند که هر روز می‌نویسند و می‌گویند شما باعث شدید! اگر ما اعتقاد به قانون جمهوری اسلامی داشته باشیم شورای نگهبانی دارد که صلاحیت ایشان را به عنوان رئیس‌جمهور اعلام کرده‌اند. چرا برای ما هشتک درست می‌کنند سلبریتی بی‌سواد و همه‌جا می‌زنید. چرا در جاهایی که لازم است از ظرفیت هنرمندان استفاده می‌کنید؟ حتی آقای روحانی هم همین کار را کرد و از تمام هنرمندان استفاده‌اش را کرد و وقتی به قدرت رسید زد زیر تمام وعده‌هایش.




ابوالفضل جلیلی مدعی شد⇐ دستور آمده که ما را به تلویزیون راه ندهند!

سینماروزان: من خودم را زاده تلویزیون میدانم و از تلویزیون کمک گرفته و بالا آمده‌ام ولی اخیرا که می‌‌خواستم وارد سازمان شوم، مرا راه ندادند! جالب است که در کانال آرته فرانسه همیشه به روی ما باز است و مدیرش با روی باز برخورد میکند ولی تلویزیون خودمان، ما را راه نمیدهد!!!

ابوالفضل جلیلی کارگردان با اعلام مطلب فوق به “جوان” گفت: شخصا همه مدیاها از تلویزیون تا سینما و رادیو و فضای مجازی را مکمل هم می‌بینم و خیلی دوست دارم رشد تلویزیون خودمان را ببینم ولی چه کنم که جایی برای ما در تلویزیون نیست.

جلیلی ادامه داد: من به عنوان فیلمساز هر جای دنیا می‌روم با احترام با من برخورد میشود و آنها با احترام مرا به تلویزیون خودشان دعوت میکنند. مثلا همین تلویزیون فرانسه رییس کانال “آرته” هر وقت من بخواهم به من وقت ملاقات می‌دهد و همیشه بدرقه هم میکند اما من چند روز پیش که به تلویزیون خودمان رفتم، دیدم کارتم عمل نمی کند، وقتی جویا شدم به من گفتند دستور داده‌اند که شما بازنشسته ها را راه ندهند!

کارگردان “معکوس” و “حافظ” افزود: ابدا با جوان‌گرایی مخالفتی ندارم و اتفاقا فکر می‌کنم با بازنشستگی اجباری چسبیده‌گان به کرسی‌های ریاست، هم صندلی‌ها نفس می‌کشد و هم فضایی فراهم می‌شود برای تجربه‌اندوزی جوانترها ولی در حیطه تولید بد نیست از تجربیات کارکشته‌ها استفاده شود.

جلیلی با اشاره به کیفیت پایین اغلب فیلمنامه‌هایی که برای مشاوره بهش ارجاع میشود تاکید کرد: روزی یک تهیه کننده فرانسوی به من گفت مشکل جوانهای فیلمساز ایرانی این است که تا فکری به ذهنشان می‌آید بلافاصله آن را فیلم می‌کنند یعنی بر روی آن زمان نمیگذارند و روی آن کار نمی‌کنند تا تبدیل به احسن شود. هرچند من به آن تهیه‌کننده فرانسوی گفتم تا بروند و زمان بر آن بگذارند و روی آن فکر کنند، قوانین عوض می‌شود و آن فیلمنامه دیگر فیلم نامه نیست و باید بیندازند دور ولی واقعیت این است که عجله بی‌مورد جوانترها در رسیدن به مقصود، پاشنه آشیل آنهاست.

کارگردان “دان” و “رقص خاک” ادامه داد: اغلب جوانان فکر می‌کنند استعدادهایشان به کار گرفته نشده و مثلا اگر فیلم بسازند یا بازیگر شوند، می‌ترکانند درصورتی که هیچ کار هنری بدون داشتن اندیشه قوی جواب نمی‌دهد. مساله جوانان نباید مشهور شدن باشد بلکه باید مسیر موردعلاقه خویش را پیدا کرده و بکوشند در همان مسیر به موفقیت برسند.

ابوالفضل جلیلی با مخاطب قرار دادن مدیران فرهنگی گفت: همه هنر مدیران باید این باشد که استعدادهای واقعی را پروبال دهند نه اینکه خواهرزاده‌شان را بکنند معاون خود و فرزندشان را تحمیل کنند به هیات مدیره. اگر به جوانان فضای کار ندهیم بذر کینه را در دل آنها کاشته‌ایم و این بذر هم هرچه به بار آورد، به نفع فرهنگ نخواهد بود.




“طیب خان”؛ تازه‌ترین اثر مسعود ده‌نمکی!+عکس

سینماروزان: مسعود ده‌نمکی که نوروز امسال کمدی “زندانیها” را روی پرده داشت و به‌زعم خود کوشیده بود مفهوم انتظار را در ساختاری مفرح تبیین کند، در روزهای اخیر نسخه خانگی این فیلم را به شبکه خانگی ارائه داد و حالا با تازه‌ترین اثرش “طیب خان” به میان مخاطبان آمد.

“طیب خان” که مروری است بر زندگی و سرنوشت طیب حاج‌رضایی از جمله موضوعات تاریخ انقلاب است که به‌رغم روایت‌های گوناگون و پراکنده، هنوز ابعاد و زوایای آن چنان که باید آشکار نشده.

مجموعه دوجلدی “طیب خان” به قلم مسعود ده‌نمکی با نگاهی متفاوت و دایره‌ای وسیع، زمانه و زندگی طیب حاج‌رضایی را واکاوی می‌کند.

جلد نخست این مجموعه، دوران کودکی طیب را تا سال 1339 روایت می‌کند تا چهره اولیه او را شفاف‌تر برای مخاطب ترسیم نماید. و جلد دوم به وقایع و سال‌های پایانی طیب و فاصله گرفتن او از دربار و شکل‌گیری شخصیت متفاوت وی می‌پردازد.

مسعود ده‌نمکی در بخشی از پیش‌گفتار کتاب درباره روند نگارش این اثر می‌نویسد: این کتاب محصول قریب به ده سال تحقیق، پژوهش و مصاحبه با بستگان، دوستان و صاحب‌نظران و چهره‌های فعال سیاسی و اجتماعی معاصر با دوران زندگی طیب و کنکاش و بررسی صدها سند مکتوب و شفاهی است که سعی شده با پالایش و ویرایش آن، به یک نتیجه و روایت منطقی با احتساب نظرات متفاوت و گاه متناقض برسد.

در برشی از کتاب ‌از زبان طیب حاج‌رضایی درباره اولین و آخرین ملاقاتش با امام خمینی بعد از وقایع 15 خرداد 1342 می‌خوانیم: من رو بردن توی یه خونه در خیابان دولت. به همراه مامورها وارد شدم. پرده اتاق رو کنار زدم. دیدم یه سید روحانی با چهره‌ای نورانی آنجا نشسته. فهمیدم آیت‌الله خمینی است. مامورها منتظر بودند من پرخاش کنم و بگم شما پول دادی و چنین و چنان کردی و … اما گفتم: آقا! قربون جدتون برم. شما کی به من پول دادی؟ اصلا کجا من رو دیدی؟ ما که تا حالا همدیگه رو ندیدیم. به این نامسلمون‌ها بگید که نه شما به من پول دادید و نه من از شما پول گرفتم. از در که اومدم بیرون نصیری به من گفت: طیب خان گور خودت رو کندی!من هم گفتم: عیب نداره تیمسار، من باید 20 سال پیش تو زندان بندرعباس می‌مردم. اما موندم تا امروز تکلیفم رو ادا کنم و بعد بمیرم. مردن برای من مهم نیست…

ده‌نمکی کوشیده با نثری مخاطب‌پسند و همچنین درج تصاویر متنوع از طیب و دیگر شخصیت‌های مورد بحث و نیز انتشار اسناد متعدد، بر بار کیفی کتابش بیفزاید.

«طیب خان (زندگی و زمانه طیب حاج‌رضایی)» در دو جلد به زیور طبع آراسته شده است. جلد اول در 980 صفحه و با قیمت 115 هزار تومان و جلد دوم در 915 صفحه و با قیمت 105 هزار تومان روانه بازار نشر شد.

علاقمندان می‌توانند برای تهیه این اثر ضمن مراجعه به صفحه منشورات پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی به آدرس www.irdc.ir با شماره 22211174 تماس حاصل نمایند و یا به فروشگاه این مرکز واقع در خیابان انقلاب، خیابان 12 فروردین، بعد از خیابان شهدای ژاندارمری، نبش مجتمع ناشران مراجعه کنند.

طیب خان




«دل» رکورد «هیولا» را زد!

سینماروزان: با گذشت تنها سه روز از انتشار سریال “دل” رکورد تازه‌ای در تماشای آنلاین سریال‌های شبکه نمایش خانگی به ثبت رسید.

با گذشت سه روز از انتشار قسمت اول سریال «دل»، میزان تماشای آنلاین این سریال با ثبت رکورد تازه‌ای خبرساز شد.

این آمار که با مقایسه‌ی مجموع دقایق تماشا در سه روز اول انتشار سریال‌ها بررسی شده، نشان می‌دهد که میزان تماشای سریال «دل» رکوردی بیشتر از دوبرابر سریال «هیولا» را به ثبت رسانده است. به این ترتیب که «دل» با ۱۳ میلیون و ۴۴۰ هزار دقیقه، «هیولا» با ۶ میلیون و ۲۰ هزار دقیقه و «مانکن» با ۵ میلیون و ۸۷۰ هزار دقیقه، رتبه‌های اول تا سوم تماشا در ۷۲ ساعت ابتدایی انتشار قسمت اول يك سريال را به خود اختصاص داده‌اند.

«دل» به کارگردانی منوچهر هادی و تهیه کنندگی جواد فرحانی با پشت سر گذاشتن «هیولا»، به پرمخاطب‌ترین سریال شبکه نمایش خانگی در سه روز اول انتشار تبدیل شده است و پیش‌بینی می‌شود این رکورد شکنی با ادامه انتشار سریال به ثبت آمارهای شگفت انگيز تازه‌‌ای منجر شود.

حامد بهداد، ساره بیات، یکتا ناصر، کوروش تهامی، سعید راد، بیژن امکانیان، افسانه بایگان، نسرین مقانلو، مهدی کوشکی، علی سخنگو، مهراوه شریفی نیا، لیلا زارع و بهرام افشاری بازیگران سریال «دل» هستند که گروه نویسندگان آن را هم بابک کایدان و میثم کایدان تشکیل می‌دهند.




پرسش یک رسانه اصولگرا از مصطفی کیایی⇐چرا در “مطرب” حتی از خالتورهای تولیدی پویافیلم هم عقب‌تری؟؟

سینماروزان: مصطفی کیایی که تجربه تولید آثاری قابل اعتنا همچون “خط ویژه”، “ضدگلوله” و “چهارراه استانبول” را در کارنامه دارد در تازه‌ترین فیلمش “مطرب” به دام نوعی تجاری‌سازی سطحی افتاده که انتقاد بسیاری از دوستداران آثارش را موجب شده.

مساله بر سر روی آوردن کیایی به سینمای گیشه نیست بلکه مساله بر سر عدم رعایت چارچوب‌های اولیه تولید در چنین نوع سینمایی است.

روزنامه اصولگرای “جوان” در تحلیلی بر سینمای تجاری این سالها به بررسی چرایی افتادن کیایی در دام سطحی‌سازی پرداخته است.

متن تحلیل “جوان” را بخوانید:

جریان فیلمسازی تجاری در سالهای اخیر به ورطه تولید کمدی-موزیکال‌هایی افتاده که بیش از آن که وامدار کمدی‌های کلاسیک یا موزیکال‌های کالت باشند به واریته‌هایی بدل شده‌اند مشتمل بر مقادیری بشکن و بالابنداز و شوخی‌های اروتیک کلامی.

اگر تا یک دهه قبل فقط دو تا سه دفتر تولید حوالی چهارراه استانبول بودند که مبادرت به تولید چنین آثار خالتوری می‌کردند در پنج سال اخیر حتی برخی از فیلمسازانی که مدعی اندیشه‌ورزی بوده و تا شورای مرکزی صنف کارگردانان هم راه یافته‌اند هم به سراغ این سبک فیلمسازی رفته‌اند.

توجیه این جماعت، شکست تجاری آثار اندیشمندانه‌شان است بی آن که حواسشان باشد اگر با هر شکستی، کارگردان بخواهد وادهد و مسیری را برود که مورد انتقاد قبلتر خودش بوده، طبیعی است که هیچ پیشرفتی در کارنامه‌شان رخ نخواهد داد.

منوچهر هادی از جمله سینماگرانی است که بعد از شکست فیلمهایی خوش ساخت نظیر “زندگی جای دیگریست” و “کارگر ساده نیازمندیم”، به دام خالتورسازی افتاد و به “سالوادور…” و “رحمان۱۴۰۰” رسید.

مصطفی کیایی دیگر سینماگری است که با وجود داشتن تجربه‌هایی قابل اعتنا مثل “خط ویژه”، “ضدگلوله” و “چهارراه استانبول” مسیر خالتورسازی را پیش گرفته و “مطرب” را ساخته که بلحاظ کیفی حتی از خالتورهای تولیدی پویافیلم هم عقب‌تر است. چرا؟

هم منوچهر هادی و هم مصطفی کیایی تلاش برای بازگشت مالی و ماندن در کورس کارگردانی را عامل این تغییر مسیر دانسته‌اند ولی سوال آنجاست که چرا حتی برای تغییر مسیر به سینمای تجاری، فیلمهایی آبرومندتر تولید نکرده‌اند؟

سینمای ایران تجربیات امثال داریوش مهرجویی و بهرام بیضایی را پیش‌رو دارد که حتی وقتی به سمت سینمای تجاری آمدند فیلمهایی مانند “اجاره نشینها” یا “سگ کشی” را ساختند که نه فقط در زمان خود که در دهه‌های بعد همچنان مخاطب‌پسند و سرپا باقی ماندند.

در گونه استراتژیک هم قله‌ای به نام ابراهیم حاتمی‌کیا را داریم که حتی سیاسی‌ترین موضوعات را هم به‌گونه‌ای مخاطب‌پسند دراماتیزه می‌کند تا بتواند هم استانداردهای سینمایی را ارتقا دهد و هم مخاطب را به سینماها بکشاند.

چرا کارگردانان جوان مدعی اندیشه‌ورزی، چنین الگوهایی را برای سودآوری در گیشه‌ها لحاظ نمی‌کنند و به‌جای کار بر روی کمدی‌-موقعیت‌های استاندارد و جذاب به سمت ساده‌ترین کار که خالتورسازی است می‌روند؟؟

اساسا اگر بنا باشد هر شکست تجاری مقدمه‌ای باشد برای خالتورسازی چرا این همه نهاد و ارگان دولتی و شبه‌دولتی به نام حمایت از سینماگران مشغول دریافت بودجه‌های میلیاردی هستند؟؟ آیا بهتر نیست برای امتداد حرکت امثال کیایی و هادی در مسیری پالوده هم که شده، به هنگام شکست تجاری، همین ارگانها باشند که به یاری‌شان بشتابند تا به دام “مطرب” و “رحمان…” نیفتند؟؟




ادعای مدیرکل اسبق دفتر موسیقی درباره درآمد میلیاردی همایون‌ شجریان و ۲۰ نفر از خوانندگان پاپ!

سینماروزان: بحث‌های پیرامون چرایی معافیت مالیاتی جامعه هنری همچنان ادامه دارد و البته که شرایطی فراهم آورده برای کنکاش در اوضاع نابسامان معیشتی زندگی هنرمندانی که نه بیمه بیکاری دارند و نه حتی یک بیمه بازنشستگی مکفی و نه یک بیمه درمانی جامع.

پیروز ارجمند مدیرکل اسبق دفتر موسیقی ارشاد با اظهارنظر درباره برخی مشکلات ابتدایی جامعه هنری به صراحت از این گفته که فقط حلقه‌ای معدود از خوانندگان هستند که درآمد میلیاردی دارند.

پیروز ارجمند با اشاره به برخورداری حداقلی جامعه موسیقی از درآمدهای میلیاردی به “فرهیختگان” گفت: حدود80 هزار فعال حوزه موسیقی در ایران داریم. از این تعداد که در حوزه‌های مختلف اعم از سنتی، کلاسیک، پاپ و… فعالیت می‌کنند حداکثر 15 تا 20 نفر از این جماعت هستند که درآمد آنها میلیاردی است، یعنی در یک جمعیت 80 هزار نفری 20 نفر درآمد بالایی دارند و آنها هم خوانندگان پاپ هستند که معمولا این درآمد را دارند و تعدادی هم از خوانندگان موسیقی سنتی همانند همایون شجریان در زمره برخورداران هستند بنابراین تعمیم دادن قانون دریافت مالیات به اکثریت جامعه هنری منطقی به نظر نمی‌رسد، یعنی به‌خاطر 20 نفر، جماعت 80 هزار نفری که درآمد اندکی دارند، مشمول پرداخت مالیات ‌شوند. جماعتی که دولت بیمه‌های ناچیزی برای آنها مقرر کرده و در خوشبینانه‌ترین حالت یک هنرمند بعد از بازنشستگی در شرایط موجود یک‌و‌نیم میلیون تومان در ماه دریافت می‌کند. می‌دانید که رقم بسیار پایینی است، یعنی از هر صنف دیگری پایین‌تر است. دولت زیرساختی هم آماده نمی‌کند، یعنی اگر دولتی داشتیم که زیرساخت‌ها را برای توسعه اقتصادی هنر آماده می‌کرد، می‌توانستیم امیدوار باشیم که توسعه انجام می‌شود و آن وقت می‌توان انتظار داشت به ازای آن مالیات هم اخذ و رونقی ایجاد شود، اما الان نه‌تنها توسعه‌ای ایجاد نمی‌کند، بلکه بازدارنده هم است؛ مجوزهایی که به‌سختی داده می‌شود، ناامنی‌ای که در برگزاری کنسرت‌هاست. در طول سال نزدیک به چهار ماه هیچ کنسرتی نمی‌توان برگزار کرد و اصولا خیلی هنرمندان نیمه‌وقت کار می‌کنند و این‌گونه نیست که همیشه درآمد داشته باشند. به هر حال درمجموع وقتی برآورد می‌کنیم عموم هنرمندان در موسیقی، تئاتر و تا حدودی سینما از اقشار متوسط رو به پایین جامعه هستند.

پیروز ارجمند با انتقاد از کم‌کاری‌های دولتمردان در بهبود اوضاع اقتصادی جامعه هنری گفت: این ‌گونه نیست که هنرمندان جزو اقشار بالای جامعه باشند و دولت هم کاری نکرده که الان بخواهد مالیات بگیرد.طبیعتا فکر می‌کنم دولت در اینجا دست در جیب هنرمندان می‌کند بدون اینکه کمکی کرده و هیچ یک از وظایف خود را انجام داده باشد. اگر دولت فرانسه، آلمان و ژاپن، امروز مالیاتی از هنرمندان خود می‌گیرد، که آنها هم مالیاتی دریافت نمی‌کنند، وضعیت بیمه و زیرساخت‌های فرهنگی و امنیت هنرمندان همینی است که در ایران وجود دارد؟ هر زمانی دولت به تمام تعهدات خود عمل کرد، می‌تواند مالیات هم دریافت کند و این رونق را هم ایجاد کند، اما الان در اوج بی‌رونقی هنر هستیم. در این وضعیت اقتصادی من اطلاع دارم تعداد زیادی از آموزشگاه‌های موسیقی بسته شده‌اند، تعدادی از هنرمندان گالری‌های خود را می‌بندند به‌خاطر اینکه مصرف محصولات فرهنگی در سبد خانوارها بسیار کمرنگ شده و به یک کالای لوکس تبدیل شده است و نمی‌توانند از آن استفاده کنند.




فرزاد موتمن داستان فیلم اکران‌نشده‌اش را لو داد!

سینماروزان: فرزاد موتمن این روزها کمدی کارتونی “چشم و گوش بسته” را روی پرده دارد که برخلاف حریان متداول کمدی‌سازی در ایران به‌جای تاکید بر دیالوگ بر موقعیت‌های کمدی بنا شده است و فروشی مناسب هم داشته است.

موتمن پیش از “چشم و گوش بسته” فیلمی به نام “سراسر شب” را ساخته بود که بعد از سه سال هنوز مجال اکران نیافته است.

موتمن با لو دادن داستان “سراسر شب” به “شرق” گفت: سال‌ها پيش فيلمي به اسم «شب‌هاي روشن» ساختم، قرار نيست تا آخر عمر آن را تکرار کنم. «سراسر شب» خيلي به «شب‌هاي روشن» نزديک است. داستان فيلم‌سازي است که سال‌ها پيش فيلمي به اسم «شب‌هاي روشن» ساخته اما در اين شب بخصوص پول خريد يک چيزبرگر را هم ندارد. اتفاقا در بخشي از فيلم «سراسر شب» کارگردان و تهيه‌کننده درباره ساخت يک کمدي با هم صحبت مي‌کنند!!!




عیدی «آتقی» را هم خوردند؟!+فیلم

سینماروزان: نزدیک به ۹ ماه از سال گذشته و هنوز مشخص نشده عیدی میلیاردی ارشاد میان کدام سینماگران توزیع شده و نه ارشاد و نه خانه سینما در این باره شفاف سازی نکرده اند.

در یک رسوایی تازه یکی از نیازمندترین افراد صنف سینما که جواد گلپایگانی یا همان «آتقی» سریال «آینه عبرت» باشد بشدت حمله کرده به آنها که عیدی‌اش را خورده‌اند!!

وقتی از عیدی میلیاردی ارشاد حتی ریالی به آتقی هم نرسیده پس این عیدی به چه کسانی رسیده؟؟ چرا هیات مدیره خانه سینما، فهرست کامل عیدی‌گیرندگان را منتشر نمی‌کند؟

برای تماشای گلایه‌های آتقی اینجا را ببینید.




تهیه‌کننده “خط ویژه” و “عصر یخبندان” بیان کرد⇐دعواي ماليات هنرمندان، مضحك، غيركارشناسي و سياسي‌ شده است؛ بماند که اغلب مردم هم حس نمی‌کنند مالیات برای آبادانی کشور صرف می‌شود!/وقتی ۹۰درصد هنرمندان بیکارند و بیمه بیکاری هم ندارند چرا برای بخشودگی مالیاتی آن ۱۰درصد پرکار متمول بر سر این ۹۰درصد، منت می‌گذارید؟؟

سینماروزان: اینکه در نزدیکی انتخابات مجلس۹۸ و در فاصله‌ای کوتاه بعد از غائله بالا بردن ناگهانی قیمت بنزین، دولت اعتدال با بخشودگی مالیاتی هنرمندان سعی دارد وجهه‌ای فرهنگی به خود دهد با انتقاداتی مختلف مواجه شده است.

حرف اصلی و منطقی این انتقادات کجاست؟؟ آنجا که می‌گویند دولت به‌جای معافیت مالیاتی کل جامعه هنری باید از متمولین هنری مالیات گرفته و آن را صرف بهبود معیشتی هزاران هنرمندی کند که در طول سال حتی یک پروژه کاری هم بهشان نمی‌خورد.

منصور لشکری قوچانی تهیه‌کننده سینما با نقد سیاسی‌بازی در جریان معافیت مالیاتی هنرمندان اظهار داشت: متاسفانه فقدان نگاه تخصصی موجب شده مثل هميشه تر و خشك در قوانين با هم بسوزند! چرا به تخصص بها نميدهيم؟ چرا از قوانين كشورهاى مختلف در خصوص ماليات هنرمندان استفاده نميكنيم؟ اكثر بازيگرهاى كشور ما بيكار هستند و تعدادي اندک نيز پولهای نجومی می‌گیرند. از متمولین، مالیات نمی‌گیرند و درعوض حتی بیمه بیکاری را از تنگدستان جامعه هنری دریغ کرده‌اند!!

تهیه‌کننده “خط ویژه” و “عصر یخبندان” ادامه داد: دعواي ماليات هنرمندان، مضحك، غيركارشناسي و سياسي شده است؛ بماند که اغلب مردم احساس نمي‌كنند كه پول ماليات برای آباداني كشور خرج مي‌شود.

لشکری قوچانی افرود: وقتی ۹۰درصد هنرمندان بیکارند و بیمه بیکاری هم ندارند چرا برای بخشودگی مالیاتی آن ۱۰درصد پرکار متمول بر سر این ۹۰درصد، منت می‌گذارید؟؟ هر دو روى سكه را ببينيم ، جوگير نشويم ، تعدادي درآمد بسيار بالا دارند و مالیات هم نمیدهند ولی اكثريت هنرمندان بيكارند !!!

تهیه‌کننده “قاتل اهلی” تاکید کرد: به تخصص در راستاى كم شدن بى‌عدالتى بها دهیم. به اميد بها دادن به تخصص؛ اميدوارم كه قوانين را به‌مرور افراد متخصص بنويسند. بدون استفاده از افراد متخصص نميتوان قوانين را اصلاح كرد. نبود شفافيت، بي‌عدالتي، تبعيض، رانت و … در سيستم مالياتي مشهود است و مراقبت كنيم چون هر دو جريان ، سياسي‌كارى ميكنند و همه حقيقت را نميگويند.