1

برگزاری داوری “شایعه و کرونا”

سینماروزان: جلسه داوري مسابقه سراسري “شايعه و كرونا” با حضور داوران مسابقه برگزار شد.

علاوه بر داوران مسابقه مشتمل بر عليزاده، شجاعي و خسرو انجم، عباس زاهدي مشاور اجرايي اين پروژه و علیرضا لشگري دبيراجرايي اين پروژه در جلسه داوری در محل معاونت امور زنان و خانواده رياست جمهوري حضور داشتند.

در اين جلسه پس از بحث و بررسي آثار سه اثر برگزيده شد و چهل و شش اثر نيز به بخش انتخاب مردمي مسابقه راه يافتند.




گلایه‌های یک بازیگر از بدحسابی‌ در پروژه‌های تلویزیونی⇐چرا ساز و کاری جدی برای وصول دستمزد بازیگران و عوامل سریالهای تلویزیون وجود ندارد؟/عجیب است که تهیه‌کنندگان بدحساب همچنان از سازمان پروژه می‌گیرند!/جعبه کفش جلوی خانه‌ام پر شده از چک‌های برگشتی پروژه‌های مختلف!!

سینماروزان: در روزهایی که صداوسیما اصرار دارد به تولی‌گری شبکه خانگی، کم نیستند بازیگران و عوامل سریالهای تلویزیونی که گلایه دارند از بدحسابی‌های مالی در پروژه‌های تلویزیونی!!

رامین ناصرنصیر ازجمله بازیگران سریالهای تلویزیونی است که بدجوری دلخور است از بدحسابی برخی پروژه‌های تلویزیونی.

ناصرنصیر درباره حواشی دستمزد و قرارداد بازیگران به میزان گفت: واقعیت امر بدحسابی در پرداخت دستمزد بازیگران و قراردادهای آن‌ها قابل پیگیری نیست، به نوعی که اگر من به عنوان بازیگر دستمزدم را دریافت نکنم نمی‌توانم در قبال آن قرارداد کار خاصی انجام دهم.

وی با اشاره به تجربه خود از عدم پرداخت دستمزدش اظهار کرد: من در گوشه‌ خانه ام جعبه کفشی دارم که مملو از چک‌های برگشتی و وصول نشده تهیه کنندگان است!!علاوه بر این چک‌ها در بسیاری از موارد بنا بر اعتماد و دوستی قرارداد لفظی بوده که آن‌ها هم پرداخت نشده است.

این بازیگر ادامه داد: چرا ساز و کار جدی برای وصول دستمزد بازیگران و عوامل سریالهای تلویزیون وجود ندارد؟؟ از طرفی روحیه بازیگران هم به نحوی نیست که کار را به شکایت و شکایت کشی برسانند، زیرا این کار زمان زیادی از آن‌ها می‌گیرد و در نهایت هم بی فایده است. متاسفانه در نهایت کار به جایی می‌رسد که بعد از شکایت حتی باید قید پولمان را بزنیم. من اگر طلبهایم طی سال‌های بازیگری را می‌گرفتم امروز به راحتی می‌توانستم یک آپارتمان بزرگ در تهران بخرم.

وی در همین راستا اظهار کرد: آخرین بار سال گذشته در اثری تلویزیونی به ایفای نقش پرداختم، به هیچ وجه دستمزدم پرداخت نشد و همه خودشان را کنار کشیدند، نکته عجیب آنجاست که با وجود بدحسابی آن تهیه‌کننده همچنان مشغول فعالیت است و با وجود بدقولی و بدحسابی هیچ فردی جلوی فعالیت وی را نمی‌گیرد و همچنان از سازمان، پروژه می‌گیرد.




تازه‌ترین حرفهای علی‌اصغر شادروان کارگردان درام زندگینامه‌ای “تیرباران”⇐معاونت سینمایی دهه شصت اصرار داشت که “تیرباران” را مسعود کیمیایی بسازد!/مسعود کیمیایی به‌شدت از فیلمنامه “تیرباران” خوشش آمده بود!/برای نقش شهیداندرزگو، فرد دیگری را درنظر داشتم ولی محمدعلی زم تاکید داشت که یا از مجیدی استفاده کن یا از جعفر دهقان!/استدلال زم این بود که ماهانه به اینها حقوق می‌دهد تا در فیلمها از هنر آنها(!)استفاده شود!!/رانت‌خواری در سینمای امروز ایران بیداد می‌کند!/به عناوینی مثل “ماتیک” و “تکزاس” پروانه می‌دهند ولی عنوان فیلم مرا به‌خاطر غیرفارسی بودن، تغییر دادند!/بعد از این همه سال وقتی به فارابی رفتم تازه دیدم باید خودم را معرفی کنم!!/در فارابی امثال من را سرپا نگه می‌دارند ولی کار رفقای خودشان را بدون وقفه راه می‌اندازند!

سینماروزان: از جمله آثار بیوپیک(زندگینامه‌ای) سینمای ایران که بارها از رسانه ملی روی آنتن رفته فیلمی است با عنوان “تیرباران” که در دهه شصت با محوریت زندگی شهیدعلی اندرزگو تولید شد ولی همچنان فیلمی استاندارد است.

علی‌اصغر شادروان کارگردان “تیرباران” هرچند به دنبال آن چند فیلم دیگر مثل “پاتک”، “جدال بزرگ” و “بحران” را ساخت ولی در سالهای اخیر کم‌کار شده است.

علی‌اصغر شادروان با اشاره به دردسرهای تولید “تیرباران” به تسنیم گفت: بعد از اتمام نگارش “تیرباران”، معاونت سینمایی دهه شصت ارشاد به من گفت که “تو نمی‌توانی به‌عنوان اولین بار این فیلم را بسازی و باید کارگردان دیگری را انتخاب بکنیم”. آنها مسعود کیمیایی را برای این کار در نظر داشتند و من هم کنار وی به‌عنوان دستیار کارگردان این کار را تولید بکنم. من به آنها گفتم که “این قول را می‌دهم که می‌توانم این فیلم را بسازم و توانایی آن را حتی برای اولین بار دارم”.

شادروان درباره نظر کیمیایی گفت: یکبار هم با مسعود کیمیایی در این باره گفت‌وگو کردم که به من گفت فیلمنامه بسیار خوبی نوشتی که میتواند فیلم خوبی شود؛ او از فیلمنامه به شدت خوشش آمده بود اما من به او گفتم که خودم تمایل برای ساخت دارم و او هم بدون هیچ مسأله‌ای موافقت کرد.

این کارگردان ادامه داد: در نهایت معاون سینمایی هم برای من شرط گذاشت که “در صورتی که یک سکانس به‌انتخاب خودت بسازی و آن را تأیید بکنیم می‌توانی تمام فیلم را تولید بکنی.” من هم سکانس محاکمه یکی از همرزمان شهید اندرزگو را ساختم که در اواسط فیلم است. سکانس سختی بود زیرا در فضای بسته فیلمبرداری می‌شد و التهاب و حساسیت داشت. اما توانستم این سکانس را به‌خوبی بسازم و در نهایت تأیید انجام شد و سرمایه‌گذاری هم توسط حوزه هنری روی فیلم انجام شد.

شادروان پیرامون انتخاب مجید مجیدی برای بازی در نقش اصلی “تیرباران” گفت: برای بازی نقش شهید اندرزگو من فردی دیگری را در نظر داشتم که نمی‌خواهم نامش را ببرم اما حجت‌الاسلام محمدعلی زم تاکید داشت که از مجیدی و یا جعفر دهقان استفاده کن؛ استدلال هم این بود که می‌گفتند “ما ماهانه به اینها حقوق می‌دهیم تا برای این روزها و در فیلمها از هنر آنها(!) استفاده شود”. آن زمان در فیلم‌های مخملباف هم از این چهره‌ها استفاده می‌شد. عبدالله اسکندری که طراح چهره‌پردازی بودند نیز گفتند که می‌شود از چهره آقای مجیدی نزدیک به چهره شهید اندرزگو درآورد!

تیرباران
تیرباران

این کارگردان قدیمی درباره شرایط این سالهای سینما و بایکوت امثال خودش گفت: به‌نظر من رانت‌خواری در سینمای امروز ایران بی‌داد می‌کند. اگر فیلم اخیرم “یوسف هور” را که درباره شهید سیدعلی هاشمی هست با بودجه 400میلیون تومانی در یک سالن و فیلم ارزشی دیگری را که هفت میلیارد تومان هزینه داشته است در سالن دیگر اکران می‌کردند می‌گفتم که کدام‌یک از نظر مخاطبین محبوبیت بیشتری دارد ولی بدبختانه فیلمهای ما را اکران هم نمی‌کنند!!

شادروان افزود: سال گذشته فیلم “ریگلام” را توانستم با سرمایه شخصی خودم تولید کنم و در زمان حاضر نیز آماده نمایش است ولی اصرار ارشاد باعث تغییر نام فیلم شد. معاونت سینمایی ارشاد به من گفت “نام فیلمت را تغییر بده چون فارسی نیست”. من هم به آنان گفتم که “هرچه اسم خارجی است در فیلم‌هایی که به آن جواز دادید هست از “ماتیک” گرفته تا “تگزاس”؛ تنها نام فیلم من باید تغییر می‌کرد؟”، اما در هر حال مجبور شدم نام فیلم را به «باغ گل سرخ» تغییر بدهم که با خود فضا و حس و حال و هوای فیلم چندان همسو نیست اما چاره‌ای از تغییر نام نداشتم.

شادروان ادامه داد: چند روز قبل به فارابی رفتم؛ به هر حال من از سینماگران دهه 1360هستم اما زمانی که به این نهاد سینمایی قدیمی رفتم، تازه دیدم باید خودم را معرفی بکنم؛ من و امثال من را آنجا سرپا نگه می‌دارند اما اگر از رفقای خودشان و سینماگرانی که به آنها علاقه دارند بیایند بدون وقفه کارش جلو می‌رود. اگر آن افرادی که مدیر شده‌اند، سینمایی باشند و بدانند نقش سینما چیست، قطعاً حرمتی را که باید برای یک فیلمساز نگه بدارند نگه می‌داشتند.

 

علی اصغر شادروان
علی اصغر شادروان




رییس انجمن کارفرمایی تهیه‌کنندگان خطاب به رییس صداوسیما⇐چرا فكر كرده‌ايد شبكه‌ نمايش خانگي، جز در صورت پيوستن به جغرافياي عريض و طويل و بي‌تناسب شما كه سرشار از استانداردهاي چندگانه است، نبايد حق ادامه حيات و فعاليت داشته باشند؟!/سازمان شما اگر باغبان شايسته‌اي بود، باغچه خودش اين همه گل‌هاي پژمرده و درختان بي‌ثمر و علف‌هاي هرز نداشت و هر رغبتي را براي تماشا سركوب نمي‌كرد!!/شما را به خدا سوگند که با اين كارنامه ناموفق از قدرت جذب مخاطب، اين بار منصرف شويد و شبکه خانگي را به امانِ وزارت ارشاد رها كنيد!!

سینماروزان: مخالفت فعالان شبکه خانگی و سینما با تلاشهای صداوسیما برای تملک شبکه خانگی ادامه دارد و بعد از جامعه صنفی تهیه‌کنندگان، کانون کارگردانان و انجمن فیلمنامه‌نویسان حالا رییس انجمن کارفرمایی تهیه‌کنندگان نیز با نگارش یادداشتی صریح به مخالفت با واسپاری مسئولیت شبکه خانگی به صداوسیما پرداخته است.

فرشته طائرپور تهیه‌کننده آثاری همچون “گلنار”، “پاتال…”، “زن دوم”، و “آینه‌های روبرو” که ریاست انجمن کارفرمایی تهیه‌کنندگی را برعهده دارد در یادداشت خود به رییس صداوسیما متذکر شده که به‌فکر تعامل صحیح با مدیوم‌های رقیب باشد.

متن یادداشت رییس انجمن کارفرمایی تهیه‌کنندگی را بخوانید:

چندي است دلسوزان عرصه توليد فيلم و سريال، با نگراني از انتقال مرجع صدور مجوز توليد سريال‌هاي نمايش خانگي از ارشاد به سازمان صدا و سيما، دست به قلم برده يا زبان به مصاحبه گشوده‌اند تا مخالفت خود را با اين اتفاق كه مي‌تواند آسيب‌هاي جدي به اختيارات، حقوق و سرمايه توليدكنندگان مستقل و همچنين مخاطبان بزند، ابراز كنند.مشخص‌ترين اين اقدامات، سخنان يا بيانيه‌هاي آقايان طباطبايي‌نژاد (از حوزه مديريت دولتي در ارشاد)، حسين فرحبخش (تهيه‌كننده) و همچنين جامعه صنفي تهيه‌كنندگان (يكي از چهار صنف تهيه‌كنندگي) بوده كه طي روزهاي اخير روي سايت‌هاي خبري قرار گرفته است.  به قول قدما «در خانه اگر كس است، يك حرف بس است» اما از آنجا كه ظاهرا در سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي كسي نيست كه لااقل همين «يك حرف» را بشنود و پاسخي شايسته و مناسب – نه از سر قدرت سازماني، بلكه از سر غيرت فرهنگي و رسانه اي- بدان بدهد، ما نيز مي‌گوييم و مي‌نويسيم تا ناظران و تصميم‌گيران بدانند كه در اين مقطع تاريخي، اين «يك حرف»، حرف مشترك همه فعالان عرصه توليد آثار تصويري است و ‌اي كاش با همان يك بار گفتن، حق پاسخش ادا مي‌شد.نامه زير را پيش از آنكه به عنوان رييس «انجمن كارفرمايي تهيه‌كنندگان (اكت)» بنويسم، به عنوان يك تهيه‌كننده از جمع تهيه‌كنندگان فعلي سينما و تهيه‌كنندگان سابق صداوسيما مي‌نويسم تا اگر بناي آقايان بر افزايش قهر و عناد و انتقام قرار گيرد، كسي جز اينجانب مشمول آن نشود.

يا حفيظ، يا امين
اي كاش نوشتن نامه سرگشاده، براي مسوولان جمهوري اسلامي فايده داشت؛ آن وقت براي رييس قوه مقننه كشورمان نامه مي‌نوشتيم كه:  جناب آقاي قاليباف، لطفا سينماي ايران را از دست اقدامات غيرقانوني رسانه ملي نجات دهيد و براي برخورد با بي‌قانوني‌ها، بدحسابي‌ها، زياده‌خواهي‌ها و انحصارطلبي‌هاي تحميلي اين سازمان، تدبيري در قوه مقننه بينديشيد؛ يا لااقل افزايش بودجه آن را منوط به انجام تكاليفش در برابر توليدكنندگان آثار كنيد.

آن‌وقت براي رييس قوه قضاييه كشورمان مي‌نوشتيم كه:
جناب آقاي رييسي، چه عذري شما را باز مي‌دارد از تقابل با بي‌عدالتي‌ها، سرمايه‌سوزي‌ها، ايجاد تشويش‌هاي مدام اين رسانه ملي در اذهان جامعه هنري و ادبي و سينمايي كشور؟! چه مصلحتي مانع مي‌شود تا اقدامي كارگشا يا لااقل هشداري عقده‌گشا از سوي تشكيلات شما نسبت به اين سازمان ديده شود؟ تا اندك باوري به برقراري عدالت – توسط آن قوه مسوول- در دل هنرمندان و نخبگان اين جامعه ايجاد شود؟

آن‌وقت براي رييس قوه مجريه كشورمان مي‌نوشتيم كه:
جناب آقاي روحاني، شما كه خود كمتر از ما، از جفاي اين رسانه انحصاري – در تخريب و تقويت‌هاي جانبدارانه‌اش- آسيب نديده‌ايد، چرا راهي براي ممانعت از گسترش ناحق حوزه اختيارات آن به ذهن‌تان نمي‌رسد تا لااقل اختيارات و حقوق قانوني وزارت ارشاد دولت خودتان، اين‌گونه توسط اين سازمانِ خودمدار، غصب يا پايمال نشود و اقدامات حمايتي آن در امر توليد و نمايش آثار ايراني، براي مخاطب ايراني عقيم نماند؟!

و براي رييس فعلي همين رسانه موسوم به رسانه ملي مي‌نوشتيم كه: به ميز بي‌وفاي‌تان خوب نگاه كنيد! از آن بپرسيد چه شد كه با مديراني بزرگ‌تر و تواناتر از شما وفا نكرد و تنها اجازه داد از هركدام‌شان، فقط قصه‌اي خلاصه، از خوبي يا خطا – جهت نفرين يا دعا- باقي بماند؟!آيا سوزاندن سرمايه‌هاي توليد، به ورشكستگي كشاندن سالن‌هاي سينما، حمايت‌ها و تحريم‌هاي گزينشي و بي‌ضابطه در حق پديدآورندگان آثار، تخريب وجهه سينما و سينماگران، عدم پذيرش يا نهايتا عقد قراردادهاي اجحافي و يكسويه جهت خريد يا تبليغ آثار سينمايي، مسدود كردن عامدانه راه تنفس سينماي ملي ايران با خودداري از اطلاع‌رساني صحيح و مشفقانه و به موقع در مورد توليدات و شرايط نمايش آنها، به قدر كافي كارنامه شما را در محضر خدا و تاريخ، انباشته از جفا به حق‌الناس نكرده كه همچنان به روش خود ادامه مي‌دهيد؟!

نگران نيستيد از اينكه بي‌اعتنايي شما به ورشكستگي سينماي ايران، مشمول اعتناي دقيق حضرت حق قرار گيرد و اين شراب ظلم، به خماري بامدادش نيرزد؟! جناب رييس! آيا مي‌دانيد در طول همه اين سال‌هاي متعلق به جمهوري اسلامي، هر فيلمي كه با طي آداب و تشريفات قانوني تحت نظارت وزارت ارشاد – به عنوان بالاترين مرجع تصميم‌گيري در مورد توليد و نمايش آثار سينمايي- وارد چرخه اكران شده، صاحبان مادي و معنوي آن، حكم يخ‌فروشاني را داشته‌اند كه زير آفتاب تموز، بساط زده باشند؟! و سازمان شما، مغرور و مشعوف از ذوب شدن اين سرمايه‌ها، ناجوانمردانه نگاهش را از آنان برگردانده تا نبيند و نفهمد و قدمي بر ندارد؛ مگر استثنائا براي آثاري كه صاحبانش زور بيشتري از زور شما در بازوي‌شان بوده؟!

سال‌هاست كه مشي و مرام سازمان شما، در بريدن شاخه‌اي كه خود نيز بر آن نشسته‌ايد خلاصه مي‌شود؛ از يك‌سو مخاطبان سينما و رسانه خود را – فوج فوج- به بازار بيگانه و ماهواره روانه كرده و مي‌كنيد و از سوي ديگر خود را مدعي بلامنازع صدور مجوز براي هر فرآيندي مي‌دانيد كه احتمال دارد با توليداتي جذاب‌تر از آنچه شما مي‌سازيد، نگاه مخاطبان را مجددا به سوي فرهنگ و آثار وطني بازگرداند و بازار كار ايجاد كند براي چندهزار عوامل كم‌كار و بيكار عرصه توليد كه برخلاف تصور عوام، عمدتا در سطوح كارگري قراردارند!

چرا فكر كرده‌ايد شبكه‌ نمايش خانگي، جز در صورت پيوستن به جغرافياي عريض و طويل و بي‌تناسب شما كه سرشار از استانداردهاي چندگانه است، نبايد حق ادامه حيات و فعاليت داشته باشند؟! سازمان شما اگر باغبان شايسته‌اي بود، باغچه خودش اين همه گل‌هاي پژمرده و درختان بي‌ثمر و علف‌هاي هرز نداشت و هر رغبتي را براي تماشا سركوب نمي‌كرد.  جناب رييس، آيا مي‌دانيد علاوه بر سينماگران مستقلي كه از عملكرد سازمان شما آسيب‌هاي جدي ديده‌اند، چه تعداد از تهيه‌كنندگاني كه براي خود شما سريال و فيلم ساخته‌اند نيز گرفتار بدحسابي‌هاي سازمان شما هستند؟ آيا مي‌دانيد چه مانده‌اي از رقم قرارداد تهيه‌كنندگان فيلم‌ها يا سريال‌هايي كه بيش از يكسال يا حتي چندسال از پخش آنها در شبكه‌هاي شما مي‌گذرد، هنوز تسويه نشده است؟!آيا مي‌دانيد در سامانه شما، به جاي ارقام واقعي كه عملا به عنوان علي‌الحساب و قسط به تهيه‌كننده پرداخت شده، كل رقم اعتباري مربوط به آن پروژه- آن‌هم در سال عقد قرارداد- به عنوان هزينه سازمان و درآمد تهيه‌كننده، منعكس مي‌شود و اين ارقام صوري و كاذب، مبناي تعيين ماليات براي تهيه‌كنندگان قرار مي‌گيرد؟!آيا مي‌دانيد، قيمت پيشنهادي سازمان شما براي خريد حق نمايش تلويزيوني فيلم‌هاي سينمايي، چند درصد از بودجه توليد آن فيلم، يا چند درصد از درآمد شما بابت پخش آگهي به پيوست همان فيلم است؟! و اضافه مي‌كرديم: جناب رييس! ما از گفتن و نوشتن اين حرف‌ها خسته و دلخسته‌ايم اما ظاهرا شما از شنيدن و خواندن و تظاهر به نشنيدن و نخواندن آنها، هنوز خسته نشده‌ايد.از آنجا كه ما اصحاب قبيله قصه‌ها و حكايت‌ها هستيم، اجازه دهيد اين نامه را با حكايتي كوتاه -كه نمي‌دانم لطيفه است يا شوخي، كنايه است يا حكمت- در مورد تلاش سازمان شما براي قبضه كردن مجوز توليدات نمايش خانگي به پايان برم.روزي پسر نوجوانم به من گفت مي‌خواهم هوشمندانه‌ترين و تلخ‌ترين حكايتي كه تاكنون شنيده‌ام را برايت تعريف كنم: «روزي كودكي فقير و گرسنه، پشت پنجره يك چلوكبابي، صورتش را به شيشه چسبانده و با دقت و حسرت مشغول تماشاي پدر و پسري شده بود كه با اشتها مشغول خوردن غذاي‌شان بودند. چيزي نگذشت كه پسرك اين سوي پنجره، با زدن ضربه‌هايي به شيشه، توجه پسرك داخل رستوران را به خود جلب كرد و وقتي مطمئن شد كه او نگاهش مي‌كند، با اشاره به بساط روي ميز گفت: پياز هم بخور!…پياز هم بخور!  جناب رييس، بدون هرگونه قضاوت درباره ريشه‌هاي گرسنگي بچه فقيرِ توي خيابان و سيري بچه داخل رستوران (كه هردو به يك اندازه معصومند و بي‌ارتباط با بحث ما)، اجازه دهيد به عنوان نظاره‌گران پشت شيشه تلويزيون‌ها، به پنجره بزنيم و از شما كه آن سوي شيشه در احوالات خود هستيد، درخواست كنيم كه لااقل از خوردن پياز صرف‌نظر كنيد؛ شايد اين بار تند باشد و از ترشحات آن اشك‌تان سرازير شود.  جناب رييس، شما را به خدا با اين كارنامه ناموفق از قدرت جذب مخاطب، اين بار منصرف شويد و همان‌گونه كه توليدكنندگان سينمايي را سال‌هاست به امان خدا رها كرده‌ايد، توليد‌كنندگان سريال‌هاي نمايش خانگي را هم به امانِ وزارت ارشاد رها كنيد.

 

فرشته طائرپور+عبدالعلی علی عسکری
فرشته طائرپور+عبدالعلی علی عسکری




انتقادات یک کارگردان سینما از هنروتجربه⇐قرار بود “هنر و تجربه” گروهی باشد که فیلم‌هایی وزین اکران کند نه اینکه هر اثری اعم از کوتاه و ویدئویی و مستند را وارد کنند!/چرا برای اکران تعدادی فیلم کم‌مخاطب، یک تشکیلات هزینه‌زا راه انداختند؟؟

سینماروزان: سالها از راه‌اندازی گروه هنروتجربه در دوران ریاست مدیر معزول سینما می‌گذرد و متاسفانه همچنان این گروه وابسته به دولت روزگار می‌گذراند؛ درحالی که به خاطر ارتباط نزدیک با مخاطب از طریق گیشه باید می‌توانست با چینش آثار جذاب و درعین حال دارای مایه‌های هنری شرایطی فراهم کند که لااقل بخشی قابل توجه از هزینه‌هایش از طریق مخاطبان تامین باشد.

از همان اوان راه‌اندازی هنروتجربه کم و بیش شاهد انتقادات کارشناسان و فیلمسازان از این گروه بودیم و این انتقادات همچنان ادامه دارد…

علی قوی‌تن کارگردان سینما با انتقاد از برچسب «هنر و تجربه» که به برخی فیلم‌ها می‌خورد تا اکرانشان محدود شود به آنا گفت: من این کلمه من درآوردی «هنر و تجربه» را نمی‌فهمم. بدجوری این کلمه را در سینما رواج داده‌اند که مرا هم عصبانی می‌کند.

وی با چرایی راه‌اندازی یک تشکیلات هزینه‌زا برای اکران معدودی فیلم توضیح داد: قبل از اینکه این تشکیلات و مؤسسه «هنر و تجربه» تأسیس شود، سه سینما به فیلم‌هایی که محتوای سنگین‌تری داشتند، اختصاص می‌یافت چون تماشاگران خاص‌تری داشت و شاید سینماهای عمومی استقبالی از آنان نمی‌کرد. واقعا نمی‌فهمم که تقریبا با همان حجم سینما چرا باید برای اکران تعدادی فیلم، یک تشکیلات هزینه‌زا راه بیندازند؟؟ همین حالا هم میتوان با تعطیلی این تشکیلات و عرضه فیلمهایش در یک سامانه وی.او.دی کمکی شایان توجه کنند به کاهش هزینه.

این فیلمساز تأکید کرد: وزن و محتوای برخی فیلم‌ها فراتر از سرگرمی است ولی حداقل تعریفی که امروز سینمای هنر و تجربه از آنان دارد، درست نیست. سینمای هنر و تجربه بدعت بدی بود. امروز فیلم‌های عباس کیارستمی را در این گروه نمایش می‌دهند درحالی‌که اصلاً درست نیست و باید برای این وضعیت متأسف بود.

علی قوی‌تن خاطرنشان کرد: قرار بود «سینمای هنر و تجربه» گروهی باشد که فیلم‌هایی وزین با محتوای سنگینتر را اکران کند؛ اما آمدند و با تغییر مسیر و ماهیتش، دکان جدیدی باز کردند. مثلاً هر اثری مثل فیلم کوتاه و ویدئویی و مستند و غیره را به این گروه اضافه کردند. اینگونه نیز سهمیه فیلم‌های حرفه‌ای پرمحتواتر را به فیلم‌هایی اختصاص داده‌اند که اصلاً ربطی به این گروه ندارد.




مخالفت جامعه صنفی تهیه‌کنندگان با واگذاری شبکه خانگی به تلویزیون⇐صداوسیما که نتوانسته با شبکه خانگی رقابت کند ابتدا به شبکه خانگی حمله کرد و حالا قصد دارد اختیار رقیب را به دست گرفته و در طول زمان، آن را نابود کند؟؟؟/رسانه ملی اگر توان جذب مخاطب داشت با هزینه‌های گزافی که صرف سریالهایش کرده باید امروز یکی از پربیننده‌ترین رسانه‌ها بود!/خروجی صداوسیمایی با مساحتی در حد یک شهر، کارمندانی در حد چند وزارتخانه و بودجه‌ای در حد یک کشور اروپایی چه بوده که حالا به‌دنبال تملک شبکه خانگی است؟/نباید گذاشت که از سکوت پدرناتنی(!) شبکه خانگی در وزارت ارشاد سوءاستفاده شود و این مدیوم، قربانی دعواهای سیاسی و سلیقه‌ای گردد!/دلسوزان و مقامات بالادستی نظام باید به ماجرا ورود کرده و جلوی فاجعه‌ای دیگر را بگیرند!

سینماروزان: اختلاف میان وزارت ارشاد و ساترای صداوسیما بر سر مدیریت شبکه خانگی بالا گرفته و علیرغم مخالفت تهیه‌کنندگان و کارگردانان شاخص با واسپاری شبکه خانگی به صداوسیما ولی ساترا همچنان اصرار دارد بر مدیریت شبکه خانگی.

به گزارش سینماروزان جامعه صنفی تهیه‌کنندگان سینمای ایران با انتشار بیانیه‌ای سرگشاده، مخالفت خود را با واسپاری شبکه خانگی به صداوسیما اعلام کرده.

متن بیانیه جامعه صنفی تهیه‌کنندگان را بخوانید:

در روزهایی قرار داریم که به ناگاه مسئولین پشت پرده رسانه ملی (!) تصمیم به پخش یک برنامه خبری میگیرند و با مصاحبه های سفارشی( !) تولیدات و سریال های رسانه خانگی را زیر سوال برده و با هجمه ای گسترده سعی در تخریب آن را دارد.

شبکه خانگی همان نوزاد تازه متولد شده ای که فارغ از زمان کوتاه در مجموع توانسته رضایت نسبی مخاطبان خود را فراهم نماید و رقیب جدی برای صداو سیما باشد ابتدا مورد حمله صداوسیما قرار گرفته و بعد از قلع و قم برنامه ریزی شده و هدف دار، صداوسیما قصد دارد آن را چون کودکی بی کس و کار به سرپرستی بگیرد و خیرخواهانه مسیر زندگی اش را تغییر دهد ؟؟! و همان راه و رسم و شیوه مدیریتی مدینه فاضله ی تمام سفارشی و سلیقه ای کم مخاطب تلویزیون را برایش دیکته کند؛ اختیار رقیب رادر دست بگیرد و در طول زمان نیست ونابود نماید!؟؟

در این شرایط نباید گذاشت که از سکوت پدرناتنی شبکه خانگی در وزارت ارشاد سوء استفاده شود و این مدیوم، قربانی دعواهای سیاسی و سلیقه ای شود!

در این میان تهیه‌کنندگان با مصاحبه‌های متعدد و در رسانه های مختلف، مخالفت خود را با واگذاری مجوز سریال‌های نمایش خانگی به صدا سیما اعلام کردند و این مساله را موجب ایجاد مشکل برای اهالی تولید در این رسانه پربیننده دانسته اند.

در شرایطی که این رسانه توانسته میلیون‌ها مخاطب را در سراسر کشور با خود همراه سازد و در روزهای سخت مقابله با ویروس کرونا شبکه نمایش خانگی تحمل این روزها را برای خانواده ها سهل تر کرد، به یکباره با بی مهری مدیران مواجه شد و با تصمیم نابخردانه و بی توجه به هنرمندانی که در این رسانه مشغول به کار بودند، تصمیم گیری عجولانه ای صورت گرفت.

جامعه صنفی تهیه کنندگان با حمایت از سخنان بی‌پرده و صریح مدیر اداره نظارت و ارزشیابی درباره شبکه نمایش خانگی خواستار نظارت وزارت ارشاد به عنوان متولی امور فرهنگی در کشور به این رسانه تاثیرگذار است و معتقد است رسانه ملی اگر توان جذب مخاطب و ایجاد رضایت در میان بینندگانش را داشت باید با هزینه های گزافی که برای سریال های تلویزیونی شبکه‌های متعددش می‌کرد امروز یکی از پربیننده ترین رسانه ها باشد که چنین نیست و متاسفانه شاهد افت شدید مخاطب در شبکه های مختلف این رسانه (به جز شبکه خبر) هستیم.

رسانه ملی هم‌اینک با عملکرد غلط و بدون کارشناسی یکی از پرهزینه ترین سریالهای خود یعنی “سرزمین کهن” را توقیف کرده است و بسیاری از سریال هایی که با پول بیت المال تهیه کرده و یکبار روی آنتن برده است، به دلیل تغییر سلیقه مدیران امکان بازپخش ندارند.

صداوسیما چطور می تواند برای رسانه ای چون شبکه نمایش خانگی تصمیم‌گیری کند؛ آن هم براساس سلیقه مدیرانی که به ندرت 3 سال در پست خود ماندگار هستند؟؟

مسئولین محترم توجه دارند که صداوسیما با مساحتی در حد یک شهر، کارمندان در حد چند وزارتخانه ، بودجه ای در حد اداره یک کشور اروپایی ولی خروجی تولیدات آن را همه شاهدیم که تقریبا صفر است. خروجی این صداوسیما چه بوده که حالا می‌خواهد شبکه خانگی را هم تملک کند؟

همه می‌دانیم که تولیدات صدا و سیما باعث شد که شبکه های خارجی مثل قارچ رشد کنند و برای رونق شبکه خود تولیدات سینمایی را به غارت ببرند و جهت جذب مخاطب آنها را پخش کنند؛ به جای این که نمایش خانگی را تشویق کنیم که باعث شده مردم به شبکه های خارجی کمتر توجه کنند با این حرکت در جهت منافع شبکه های خارجی عمل کردید؛
نتوانستید با نمایش خانگی رقابت کنید و تصمیم گرفتید صورت مسئله را پاک کنید. این تصمیم قطعا به نفع منافع ملی کشور نیست. از دلسوزان و مقامات بالادستی نظام درخواست داریم با دخالت خود جلوی فاجعه اش را بگیرید.

جامعه صنفی تهیه کنندگان خواستار فراهم شدن شرایطی به دور از هر گونه اعمال سلیقه برای تولیدات شبکه نمایش خانگی است تا این رسانه فراگیر بتواند بیش از پیش در خدمت مردم باشد.




شبهه‌های نایب‌رییس انجمن چهره‌پردازان بر انتخابات هیات مدیره خانه سینما⇐چطور است که به‌بهانه نداشتن “شناسه” به صنف ما اجازه شرکت در انتخابات ندادند ولی “کانون کارگردانان” بدون داشتن شناسه در انتخابات شرکت کرد؟؟/چرا به پیشکسوتانی همچون عبدالله اسکندری و غلامرضا موسوی، اجازه ندادند که رای دهند؟؟/چرا “کانون کارگردانان” بدون شناسه رای داد و کاندیدا داشت ولی به یازده صنف دیگر به‌بهانه نداشتن شناسه اجازه شرکت ندادند؟؟

سینماروزان: نزدیک به دو هفته پس از انتخابات هیات مدیره خانه سینما نه تنها درباره موارد مناقشه‌برانگیز این انتخابات از حذف بیش از ده صنف تا وارد کردن بدون شناسه یک صنف به انتخابات شفاف‌سازی نشده بلکه دو صنف کلیدی تهیه‌کنندگان و آهنگسازان نیز خواستار تجدید انتخابات شده‌اند.

به گزارش سینماروزان به تازگی نایب‌رییس صنف چهره‌پردازان هم شبهه‌هایی جدی بر انتخابات مذکور وارد کرده است.

محسن ملکی نایب رییس هیأت مدیره انجمن چهره‌پردازان خانه سینما درباره انتخابات هیات مدیره خانه سینما و دلیل شرکت نکردن انجمن چهره‌پردازان در این انتخابات به ایلنا گفت: در این انتخابات مقداری کم‌لطفی صورت گرفت. ما علی‌رغم اینکه ثبت وزارت کار شده هستیم و برای دریافت شناسه نیز اقدام کرده‌ایم، چون سایت بسته شده بود، شناسه به دستمان نرسید. بر همین اساس اول در مجمع عمومی که قبل از انتخابات انجام می‌شد گفته بودند آنهایی که ثبت هستند ولی شناسه ندارند، می‌توانند در انتخابات رای بدهند ولی حق معرفی کاندیدا نداشته و تنها صنف‌هایی که شناسه دارند، می‌توانند کاندیدا معرفی کنند. اینکه حال مجددا قوانین آنها بر چه اساس تغییر کرد، نمی‌دانم؛ ولی در نهایت گفتند که نه حق رای دارید و نه حق معرفی کاندیدا. به همین دلیل ما نتوانستیم رای بدهیم.

وی همچنین درباره اینکه چطور کانون کارگردانان بدون داشتن شناسه در انتخابات شرکت کرده است، اظهار داشت: کانون کارگردانان هم شناسه ارائه نکرده و دقیقا وضعیتی مشابه صنف ما داشته است اما کانون کارگردانان هم در انتخابات شرکت کرد و هم محمدعلی نجفی را به عنوان کاندیدا معرفی کرده بود که اتفاقا ایشان انتخاب هم شد.

ملکی در ادامه بیان کرد: حتی من در مجمع عمومی به سعید رجبی فروتن که نماینده وزارت ارشاد بود هم اعلام کردم که ما برای شناسه اقدام کرده‌ایم ولی باز هم اجازه شرکت ندادند درحالی که صنف کارگردانان بدون شناسه در انتخابات حاضر شد. هیات مدیره هم گفته بود بعد از انتخابات، اگر مشکلی باشد ۲۰ روز تا یک ماه فرصت دارند که شناسه را اعلام کنند. ما هم نهایت تا ۲۰ روز دیگر شناسه‌مان را اعلام می‌کردیم ولی متاسفانه دوستان قبول نکردند. عبدالله اسکندری روز انتخابات آمده بود تا رای بدهد؛ به هر حال ایشان  از پیشکسوت سینما هستند و احترامشان واجب است ولی متاسفانه مانع رای دادنشان شدند.

وی درباره اینکه آیا قصد معرفی کاندیدا برای انتخابات را داشتند، اظهار داشت: ما از ابتدا هم قصد نداشتیم که فردی را به عنوان کاندیدا معرفی کنیم ولی می‌خواستیم رای بدهیم و برای این موضوع من و آقای اسکندری از طرف هیات مدیره در روز انتخابات حاضر شدیم ولی اجازه ندادند که رای بدهیم. البته اشخاص پیشکسوت دیگری همچون غلامرضا موسوی از تهیه‌کنندگان سینما نیز در روز انتخابات حضور داشت ولی به ایشان هم اجازه رای ندادند!

نایب رییس هیأت مدیره انجمن چهره‌پردازان در ادامه بیان کرد: زمانی که متوجه شدم کانون کارگردانان شرایطی همچون ما داشته است، بیشتر از این موضوع ناراحت شدم چراکه باتوجه به اینکه آنها از این موضوع مطلع بودند، این سوال پیش آمد که چرا آنها رای دادند و کاندیدا داشتند و کاندیدایشان هم انتخاب شد؟

ملکی باتوجه به شرایط کانون کارگردانان درباره امکان ملغی شدن این انتخابات نیز گفت: چون اعضای علی‌البدل دارند؛ اگر کسی به دلیل نداشتن شناسه حذف شود، به صورت اتوماتیک‌وار عضو عدل بدل به جایشان به هیات مدیره اضافه می‌شود. در نتیجه تا جایی که من اطلاع دارم، برگزاری مجدد انتخابات معنی ندارد.

وی همچنین درباره اعتراض انجمن چهره‌پردازان به دلیل رای ندادن در انتخابات نیز بیان کرد: تا جایی که من می‌دانم ۱۱ صنف در انتخابات رای ندادند که از این میزان تعدادی ثبت نشده‌ و قانون می‌گوید که باید ثبت شوند. اما ۵ صنف از آنها ثبت هم شده‌اند ولی شناسه‌شان هنوز نیامده است. حتی برای شناسه اقدام هم کرده‌اند، ولی چون زمان زیادی می‌برد و یک‌سری از صنف‌ها مشکلات درون صنفی داشتند، برای گرفتن شناسه مقداری زمان صرف شد. واقعا نمی‌دانم در این اوضاع و احوال چه بگویم.

 




دو جشنواره مقاومت و حقیقت هم آنلاین شدند⇐همچنان امیدواریم این آنلاین شدن کرونایی به کاهش چشمگیر هزینه‌ها منجر شود و نه تغییر روش هزینه‌ها!

سینماروزان: بعد از آن که کرونا اسباب خیر شد و جشنواره کودک را آنلاین نمود حالا از یک طرف جشنواره مقاومت از آنلاین شدن خبر داده و از طرف دیگر جشنواره حقیقت.

به گزارش سینماروزان دست‌اندرکاران جشنواره مقاومت البته همچنان امیدوارند به برگزاری غیرآنلاین جشنواره و در این جهت، جشنواره را به دو بخش قسمت کرده‌اند و بخش اول را آنلاین نموده‌اند.

ولی جشنواره مستند حقیقت آن طور که شورای سیاستگذاری‌اش، اعلام نموده بناست کاملا آنلاین برگزار شود.

امیدواریم این برگزاری آنلاین منجر شود به کاهش هزینه و جلوگیری از اتلاف بیت‌المال و نه تراشیدن مفری تازه برای فاکتورسازی جهت خرج بودجه‌های میلیاردی.




کرونا، «حراج تهران» را معلق کرد

 

سینماروزان: در حالی که دست‌اندرکاران جشنواره‌های بودجه‌خوار دولتی همچنان بر برگزاری در کرونا اصرار دارند ولی دست‌اندرکاران «حراج تهران» درباره تعویق برگزاری دوره سیزدهم اطلاعیه‌ای منتشر کردند.

به گزارش سینماروزان در این اطلاعیه بر تعلیق زمان حراج به خاطر کرونا تاکید شده است‌.

در این اطلاعیه آمده است: سیزدهمین دوره «حراج تهران» که قرار بود در تاریخ ۲۷ تیرماه برگزار شود به دلیل اوج گیری شیوع بیماری کرونا در این زمان با دو ماه تاخیر به جمعه ۲۸ شهریور ماه موکول شد؛ اما باتوجه به تداوم وضعیت نامساعد و نگران کننده شیوع بیماری کرونا امکان برگزاری آن در شهریورماه نیز وجود ندارد. در نتیجه تصمیم فعلی «حراج تهران» برگزاری حراج «هنر معاصر و مدرن» در فصل پاییز است.
«حراج تهران» ضمن ادای احترام به جامعه پزشکی و خدمتگزاران حوزه سلامت؛ درگذشت جمعی از هموطنان عزیزمان در اثر بیماری کرونا را به همه ایرانیان تسلیت عرض می‌نماید.




ادعای فیلمبرداری که اخیرا کارگردان شده⇐ اصلا فیلم نمی‌بینم چون دلم می‌خواهد در اجتماع زندگی کنم!/به بهروز وثوقی گفتم نه “قیصر” را دیده‌ام و نه “گوزنها” را ولی سکانس به سکانس آنها را حفظم!!

سینماروزان: زمانی بود فیلم دیدن و کتاب خواندن و به طور کلی افعال فرهنگی، عاملی بود برای ژست و پز دادن ولی گویا باید رفته‌رفته شاهد این باشیم که فیلم ندیدن و کتاب نخواندن-که این یکی را ساسی مانکن هم توصیه کرده-و به‌جایش درگیری با عالم مجاز، است که عاملی شود برای ژست دگراندیش بودن!؟؟

ازجمله فیلمهای روی پرده فیلمی است با عنوان “حمال طلا” که به‌نوبه خود دریچه‌ای گشوده برای روایت بدبختی‌های ناشی از التهابات ارز در ایران؛ تورج اصلانی کارگردان این فیلم که پیشتر به‌عنوان فیلمبردار شناخته شده است مدعی شده اصلا فیلم نمی‌بیند!

تورج اصلانی به تینا جلالی در اعتماد گفت: واقعيتش اين است كه من اصلا فيلم نمي‌بينم. بيشتر دنبال كشف دنياي اطرافم هستم و سينما در اين مسير براي من يك ابزار است نه ارجاع. مي‌خواهم زندگي اطرافم، اجتماعي كه در آن زندگي مي‌كنم از نگاه خودم در فيلمم روايت شود. واقعا مي‌گويم فيلم‌بين نيستم.

به گزارش سینماروزان تورج اصلانی با اشاره به همکاری با بهروز وثوقی در “فصل کرگدن”بهمن قبادی گفت: با بهروز وثوقي همكاري مي‌كرديم، وقتي به او گفتم فيلم‌هاي «قيصر» و «گوزن‌ها» را نديدم، متعجب شده بود كه مگر مي‌شود تو «قيصر» را نديده باشي؟ وقتي پشت صحنه فيلم «گوزن ها» و «قيصر» را برايش تعريف مي‌كردم ديگر اصلا باورش نمي‌شد، گفت مگر مي‌شود تو داستان فيلم، سكانس به سكانس آن را خوب مي‌داني حتي پشت صحنه فيلم‌ها را برايم تعريف مي‌كني. چطور فيلم را نديدي؟ در جواب به او گفتم من زياد مي‌خوانم و تمام آنچه از سينما دارم از كتاب‌ها و مطالبي است كه خوانده‌ام و در كنار اين نوشته‌ها طبيعتا داستان فيلم هم روايت مي‌شود. به اين طريق، من در جريان فيلم قرار مي‌گيرم. به او گفتم آن زمان كه «قيصر» در سينماها اكران شد در منطقه‌اي كه ما زندگي مي‌كرديم اصلا برق نداشتيم. شايد باورتان نشود هنوز هم شهر سنقر سينما ندارد.

اصلانی در چرایی فیلم ندیدن گفت: فیلم نمی‌بینم براي اينكه دلم مي‌خواهد در اجتماع زندگي كنم.اعتقادي به تماشاي فيلم و اقتباس ندارم و در آن شرايط نمي‌توانم كار كنم بايد تصاوير و ذهنيات خودم را روايت كنم و زماني هم به اين كار مبادرت مي‌ورزم كه حرفي براي گفتن داشته باشم و نكته‌اي كه مي‌خواهم در فيلمم روايت ‌كنم حتما بايد حرف خودم باشد اگر از خودم باشد، درست از كار درمي‌آيد ولي اگر بحث قياس مطرح باشد، مطمئنم كارم خوب نمي‌شود.

 




خروجی شفاف‌سازی سازمان سینمایی درباره بودجه نزدیک به ۵۰میلیاردی سینماشهر که ۱۵ سال(!) است مدیرش عوض نشده!!⇐نزدیک‌ ۴میلیارد هزینه؛ باز به نام “…راهبری مدیریت…”!!+صرف هزینه میلیاردی برای سمفایی که هنوز از تقسیم به‌لحظه عایدی فروش، عاجز است+ صرف هزینه‌ای اندک مبارزه با قاچاقچیانی که میلیاردها تومان زیان زده‌اند به صاحبان آثار+عکس

سینماروزان: خروجی تازه‌ترین شفاف‌سازی سازمان سینمایی درباره سینماشهر باز مخاطب را باز با هزینه هنگفتی روبرو می‌کند که برای عنوانی “تازه ابداع” به نام “…راهبری مدیریت…” خرج شده.

از بودجه ۴۷.۴۴ میلیاردی سینماشهر نزدیک به ۴میلیارد آن(دقیقا ۳میلیارد و ۸۹۰میلیون) هزینه شده به نام “…راهبری توسعه مدیریت…” !!

اینکه این راهبری مدیریت چیست و چگونه است که در سال جدید خورشیدی مدام باید در ریزهزینه‌های زیرمجموعه‌های دولتی سینما دیده شود جای پرسش دارد؟؟؟

بیشتر از یک میلیارد(دقیقا ۱.۲۵۰میلیارد) در سینماشهر هزینه شده برای راه‌اندازی سامانه‌ سمفا؛ سامانه‌ای که هنوز مهمترین انتظار سینماگران از آن که تقسیم به‌لحظه عایدی فروش میان صاحبان آثار است را اجرایی نکرده!

بماند که اساسا مشخص نیست برای واسپاری طراحی سمفا هیچ گونه مناقصه‌ای در سازمان برگزار شده یا نه؟؟ و چرا طراحی و اجرای آن به سینماشهر واگذار شده و نه یکی از صدها آی.تی.من های خلاق ایرانی؟؟

درحالی که سینماها کسادتر از همیشه هستند و اکران آنلاین رونق گرفته و بزرگترین سد عدم رشد اکران آنلاین نیز، قاچاق است، سینماشهر فقط ۵۰۰میلیون از بودجه‌ نزدیک ۵۰میلیاردیش را صرف صیانت کرده یعنی فقط ده درصد بودجه که واقعا رقمی نازل است دربرابر ضرر و زیان هنگفتی که قاچاقچیان بر پیکره سینمای ایران وارد کرده‌اند!!؟؟

در فهرست مالی سینماشهر به صرف هزینه‌های هنگفت برای سینماهایی متعلق به نهادهای حاکمیتی هم برخورد می‌کنیم! نهادهایی که خود ردیف بودجه‌های مکفی دارند چرا باز باید برای ساخت یک پردیس از سینماشهر حمایت بگیرند؟

آیا مجید مسچی که از سال ۸۴ به مدیریت سینماشهر منصوب شده و بعد از ۱۵ سال همچنان در این منصب قرار دارد پاسخی دارد درباره پرسشهای منتج از شفاف‌سازی حسین انتظامی درباره زیرمجموعه‌اش.

شگفت‌انگیز است که از سال ۸۴ تاکنون این کشور چهار دولت و دو رییس جمهور و نزدیک ۵ معاونت سینمایی را به خود دیده ولی مجید مسچی همچنان مدیر سینماشهر باقی مانده!!

انشاءالله که این ثبات مدیریت که درنتیجه کارآمدی‌(!!؟) ایشان است عاملی شود برای پاسخ به پرسش های منتج از عملکرد مالی زیرمجموعه؟؟

فهرست کامل شفاف‌سازی سازمان سینمایی درباره سینماشهر را اینجا ببینید.

 

۳.۸۹ میلیارد هزینه شده برای "...راهبری مدیریت..."
۳.۸۹ میلیارد هزینه شده برای “…راهبری مدیریت…”

 

۱.۲۵میلیارد هزینه شده برای سمفا
۱.۲۵میلیارد هزینه شده برای سمفا




“زنها فرشته‌اند۲” نیم میلیارد را رد کرد/شکست سنگین “خروج” و “قتل عمد”+آمار کامل فروش

سینماروزان: سینماها درحالی به تعطیلی ده روزه ابتدای محرم می‌روند که در این نزدیک به دو ماه بعد از بازگشایی مجدد هم اوضاع گیشه‌ها تعریفی نداشته است و بعید است بعد از این ده روز تعطیلی هم اتفاق مثبتی بیفتد چون اساسا هیچ فیلم قابل توجهی آماده اکران نیست و اکران با فیلمهای درجه دو و سه هم جز افزایش تعداد سینماهای تعطیل، نتیجه‌ای ندارد.

در صدر آمار فروش همچنان “ارتش سری” قرار دارد که باوجود عرضه آنلاین باز در سینماها هم روی پرده است و به دنبال آن “زنها فرشته‌اند۲” قرار گرفته که نزدیک به ۶۰۰میلیون فروش داشته است.

قعرنشین گیشه هم “خروج” و “قتل عمد” هستند که رویهم ۲۰میلیون نیز نفروخته‌اند.

آمار فروش سینماهای ایران تا ابتدای جمعه ۳۱ مرداد ۱۳۹۹ به شرح زیر است:

–خوب بد جلف(۲) دو میلیارد و ۵۱۰میلیون (۶۰روز)

–زنها فرشته‌اند(۲) ۵۶۰ میلیون(۳۷روز)

–تا ابد ۵۰میلیون(۱۶روز)

–خروج ۱۱میلیون(۲۳روز)

–قتل عمد ۸میلیون(۱۶روز)




از پول کثیف تا پول تمیز در یک افق مشترک!

 

سینماروزان: فیلم جوانانه “تا ابد” به کارگردانی امید امین نگارشی و تهیه کنندگی محمد نجفی زاده در حال اکران است و به واسطه مضامین مطروحه در آن با واکنشهایی مختلف مواجه شده است.

رضا صائمی ازجمله منتقدانی است که تلقی خاص خود را به فیلم داشته است.

متن یادداشت رضا صائمی بر فیلم را بخوانید:

«تا ابد» فیلمی است که برشی از زندگی روزمره چند نفر را به تصویر می‌کشد و روزمرگی را در نسبت با فلسفه زندگی روایت می‌کند. فیلم با اینکه داستان تک خطی ندارد و از این قصه به آن قصه در حال رفت و آمد است اما انسجام و هویت یگانه خود را از دست نمی‌دهد.

ما با داستانک‌هایی مواجه می‌شویم که نه در تقاطع دراماتیک که در تقاطع ایدئولوژیک به هم وصل می‌شود. به عبارت دیگر آدم‌های داستانک‌های مختلف به هم وصل نمی‌شوند اما ایده فیلم را که نگاهی به مساله پول کثیف و تمیز است را در یک افق مشترک همراه می‌کند. قصه‌هایی که به نوعی با پایان باز گره می‌خورند اما ناتمام نمی‌مانند. انگار نوعی رها شدگی فلسفی در آن وجود دارد که چیزی شبیه به ذات زندگی روزمره است. اینکه هیچ چیزی دوام ندارد و همه بدبختی‌ها و تنهایی و زجرهای آدمی روزی به پایان می‌رسد.

“تا ابد” را می‌توان یک پیشنهاد متفاوت در فیلم‌سازی دانست که به ویژه از حیث فرمی و شیوه بیان قصه، فضا و اتمسفر تازه‌ای را خلق می‌کند که مخاطب عام و خاص هر دو می‌توانند با آن همراه شوند.

«تا ابد» فیلم اجتماعی با زبان فرمی ویژه خود است که قابلیت تاویل‌پذیری متنوعی دارد؛ فیلمی است که حتما باید بر پرده سینما دید.

 

تا ابد
تا ابد




جشنواره کودک، آنلاین شد!⇔امید که این اثر مثبت کرونا، منجر شود به کاهش بریز و بپاش و جلوگیری از اتلاف بین‌المال!

سینماروزان: فراخوان جشنواره سی و سوم کودک و نوجوان منتشر شده و علاوه بر شراکت شهرداری اصفهان با فارابی در تامین هزینه‌ها، تاکید شده بر برگزاری “آنلاین” جشنواره.

با اینکه اساسا حتی در زمان باز بودن سینماها هم اکران مختص کودک نداشتیم و حتی در آن زمان هم برگزاری جشنواره کودک، اغلب جز برای دست‌اندرکاران فایده‌ای نداشت، کاری نداریم و اینکه الان که سینماها کاملا درمحاقند برگزاری جشنواره چه فایده‌ای دارد به‌کنار.

اینکه بالاخره ویروس کرونا باعث شد برگزاری جشنواره به شکل بیرونی و با صرف هزینه هتل و مسافرت به اصفهان و خورد و خوراک و… ملغی شده و برگزاری آنلاین در دستور کار قرار گیرد خودش جای امیدواری است.

هرچند مجازی شدن جشنواره کودک باعث کم شدن بخشهای آن نشده و همچنان از بخش کوتاه تا بلند و حتی بین‌الملل(!) در فراخوان آمده ولی امیدواریم که آنلاین شدن جشنواره، حرکتی جدی باشد به سمت کاهش هزینه‌های هنگفتی که در سالهای گذشته در این جشنواره می‌شد.




صدور پروانه نمایش برای آقازاده سازنده “دبیرستان”+صدور دو پروانه دیگر

سینماروزان: شورای پروانه نمایش فیلم های سینمایی برای سه فیلم مجوز نمایش صادر کرد.

به گزارش سینماروزان علی مصفا پروانه نمایش “خط فرضی” را گرفته که فرنوش صمدی آن را ساخته؛ صمدی پیشتر به‌عنوان بازیگر در “ناپدید شدن”علی عسکری ایفای نقش کرده بود.

افشین صادقی آقازاده اکبر صادقی سازنده فیلمهایی همچون “دبیرستان”، “پایگاه جهنمی” و “بالاش” هم پروانه نمایش “زنبور کارگر” را گرفته است.

فهرست کامل پروانه‌های صادره به شرح زیر است:

–«خط فرضی» به تهیه کنندگی علی مصفا وکارگردانی فرنوش صمدی

–«زنبور کارگر» به تهیه کنندگی وکارگردانی افشین صادقی

–“دوزیست” به تهیه کنندگی سعید خانی و کارگردانی برزو نیک‌نژاد

 

افشین صادقی در پشت صحنه زنبور کارگر
افشین صادقی در پشت صحنه زنبور کارگر




واکنش تهیه‌کننده فیلم توقیفی “رستاخیز” به صدور مجوز خانگی فیلم⇐چطور است نمایش چهره حضرت ابوالفضل(ع) در سینما ممنوع بود ولی در شبکه خانگی آزاد شده؟؟/ارشاد در سال ۹۴ مدعی شد به‌خاطر تامین نظر مراجع فیلم را توقیف کرده و حالا که مجوز خانگی داده یعنی آن که نظر مراجع تامین شده؟؟/آیا واگذاری بخش عمده سهام فیلم به فارابی عاملی شده بر صدور مجوز خانگی یا به پایان رسیدن عمر دولت؟/در ماجرای توقیف “رستاخیز” دیوان عدالت اداری به نفع ما حکم داد ولی به مصالحه رضایت دادیم!/فارابی اصرار دارد “رستاخیز” را به یکی از دو سامانه وی.او.دی داخلی دهیم ولی هیچ کدام از این سامانه‌ها امنیت لازم را ندارند و فیلمها بلافاصله بعد از اکران در این سامانه‌ها گرفتار قاچاق فراگیر میشوند!!/هیچ تمایلی به اکران آنلاین “رستاخیز” به مفهوم رایج در کشور نداریم!!/در حال طراحی یک پلتفرم اختصاصی برای اکران آنلاین “رستاخیز” هستیم!/فارابی با طراحی پلتفرم اختصاصی برای “رستاخیز” مخالف است ولی وقتی دو سامانه وی.او.دی داخلی امنیت ندارند و فیلمهای عرضه شده در آنها بلافاصله در فضای مجازی و شبکه‌های لس‌آنجلسی قاچاق میشود چه راهی برایمان می‌ماند جز طراحی پلتفورم اختصاصی؟؟

سینماروزان: با ورود به ماه محرم بار دیگر پرونده اکران فیلم عاشورایی “رستاخیز” به جریان افتاده و این بار حسین انتظامی رییس سازمان سینمایی به صراحت از بلامانع بودن عرضه فیلم در شبکه خانگی و سامانه های اکران آنلاین خبر داده است.

به گزارش سینماروزان تقی علیقلی زاده تهیه کننده “رستاخیز” در واکنش به صدور مجوز خانگی فیلم درعین طرح تناقضات مرتبط با این مجوز از برنامه هایش برای اکران آنلاین فیلم سخن گفته است.

تقی علیقلی زاده درباره اظهارات اخیر حسین انتظامی رییس سینما مبنی بر صدور مجوز خانگی “رستاخیز” به ایسنا گفت: این سوال برای من به عنوان تهیه‌کننده و همچنین کارگردان هم مطرح است و همچنین این موضوع سوال افکار عمومی هم می‌تواند باشد که چطور است نمایش چهره حضرت ابوالفضل در سینما ممنوع ولی در سامانه های وی.او.دی آزاد است؟؟ یک فیلمی می‌تواند در شبکه نمایش خانگی عرضه شود با سکانس مورد بحث ولی در اکران نمی‌تواند، به ویژه اینکه اکنون وی‌اودی به اجبار و به عنوان یک راهکار ناگزیر، جایگزین اکران سینمایی شده است!!

علیقلی زاده ادامه داد: برای یادآوری عرض می‌کنم که این بحث به سال ۱۳۹۴ بر می‌گردد، نامه‌ای از وزارت ارشاد برای جلوگیری از اکران فیلم آمد که اعلام کرد تا تامین نظر مراجع تقلید، اکران فیلم تعلیق می‌شود. حال سوال این است آیا بعد از گذشت پنج سال، نظر آقایان مراجع تامین شده است؟ آیا تشخیص وزارت ارشاد یا نظر آقایان مراجع تغییر کرده است؟ آیا شرایط فرهنگی و اجتماعی کشور باعث این گشایش است؟ من به عنوان تهیه‌کننده فیلم پاسخی به این پرسش‌ها ندارم. فقط می‌دانم وزیر تغییر کرده است و البته ترکیب سهامداران فیلم هم با تغییراتی مواجه شده و بخش عمده فیلم به فارابی تعلق دارد و از برجام فاصله گرفته‌ایم و در سال پایانی دولت هستیم. اینکه مشکلات حل شده به سهامداری فارابی مرتبط است یا سال پایانی دولت یا عواقب برجام؟؟؟
 

تقی علیقلی زاده درباره شکایتی که بابت توقیف “رستاخیز” به دیوان عدالت اداری داشته گفت: بعد از رای اولیه دیوان عدالت اداری مبنی بر حقانیت ما ، از طرف بعضی بزرگان و پیشکسوتان حرفه‌ای و مدیران سازمان سینمایی (که آن موقع مدیریت‌اش تغییر کرده بود) به مصالحه دعوت شدیم. این دعوت با پذیرش ما و همه سهامداران مواجه شد و سرانجام مصالحه‌ای صورت گرفت مبتنی بر اینکه فعلا درباره‌ی اکران داخلی طرح دعوا نشود و در مورد پخش خارجی پروانه نمایش صادر شود؛ همچنین دولت بخشی از سهام فیلم را خریداری نماید تا فشار مالی بر روی سهامداران خصوصی کم شود. از آن به بعد ما پیگیری حقوقی محاکم داخلی را متوقف کردیم و بر روی عرضه فیلم تمرکز کردیم. البته تمامی سهام داران بخش خصوصی در این قرارداد متحمل ضرر و زیان شده‌اند.

این تهیه کننده با اشاره به تلاشهای فارابی برای واسپاری “رستاخیز” به فیلیمو یا نماوا گفت: در مورد وی‌اودی داخلی پیشنهاد بنیاد سینمایی فارابی به عنوان یکی از سهام داران اصلی، واگذاری به دو شبکه وی‌اودی داخلی بود که من سال گذشته با یکی از آن‌ها وارد مذاکره شدم، اما پیشنهاد آن‌ها جذاب نبود، به نحوی‌ که امنیت فیلم ازمنظر قاچاق تضمین نمی‌شد و از نظر مالی هم چشم انداز خوبی نداشت. البته آن موقع کرونا پیش نیامده بود و ما تجربه عرضه فیلمِ دیده نشده را در شبکه‌های وی‌اودی داخلی نداشتیم. من در آن مقطع به خاطر شرایط غیرجذاب، این پیشنهاد را رد کردم و آن را انتحار دانستم. با پیش آمدن عرضه فیلم‌های دیگر به نظرم می‌رسد فاجعه‌ای که پیش‌بینی می‌کردیم عیان شد. همکاران ما مجبور شدند، فیلم‌هایشان را اکران آنلاین کنند و همان روز فیلم‌ها قاچاق فراگیر شده و وارد بازار سیاه و پخش از تلویزیون‌های خارج از کشور شد. بنابراین خدا را شکر که ما قرارداد وی‌اودی داخلی نداریم.
تقی علیقلی زاده تاکید کرد: فعلا هیچ تمایلی به اکران آنلاین “رستاخیز” به مفهوم رایج در کشور نداریم. 
 

علیقلی زاده پیرامون برنامه هایش برای عرضه آنلاین “رستاخیز” گفت: با توجه به عدم مطلوبیت پلتفرم‌های داخلی، تصمیم گرفتیم طرحی را بررسی کنیم و یک پلتفرم اختصاصی برای عرضه فیلم «رستاخیز» طراحی کنیم، شامل یک شبکه بازاریابی در تمام دنیا که تشکل‌های دینی را شناسایی کرده و با آن‌ها ارتباط برقرار کند و در آن‌ها فیلم «رستاخیز» را معرفی کند. این پلتفرم در حال تهیه است و یک تیم برنامه‌نویسی در حال طراحی آن هستند و سرور آن در بیرون از کشور تامین شده که با توجه به تجربیات قبلی، محیط فعالیت آن را امن می‌کند. این شبکه به درگاه‌های بانکی در کلیه کشورها متصل خواهد بود و در هر کشوری با توجه به پول آن کشور، امکان پرداخت هزینه تماشای فیلم وجود دارد که قطعا این مورد آن را از پلتفرم‌های داخلی متمایز می‌کند. امیدواریم ظرف چند ماه آینده نسخه اولیه و آزمایشی آن را داشته باشیم تا بتوانیم به مرور آن را رفع اشکال کرده و آماده راه‌اندازی کنیم. در این فاصله در بخش روابط عمومی کارهایی در حال انجام است که هزاران تشکل و افراد متناسب با محتوای «رستاخیز» که در سراسر جهان شناسایی شده‌اند را با پلتفرم «رستاخیز» مرتبط نماید و از ظرفیت‌های عملیاتی، اطلاع رسانی  و اعتباری آن‌ها برای جذب مخاطبان  و نوید عرضه فیلم «رستاخیز» در فضای مجازی بهره ببرد. در ادامه در فاصله کمی از عرضه فیلم، در فضای مجازی و در شبکه‌های تلویزیونی مناسب برای عرضه فیلم، تبلیغ و اطلاع رسانی خواهیم داشت و در نهایت امیدواریم بتوانیم نمایش‌های افتتاحیه رسمی را با ظرفیت جذب مخاطب و انعکاس خبری در بعضی از شهرهای دنیا برنامه‌ریزی و اجرا کنیم. برای این کار لازم است که سهامداران فیلم پشتیبانی‌های لازم به ویژه مالی را انجام دهند و دولت هم بتواند از مشوق‌های مالی و ارتباطی، فیلم را بهره‌مند کند تا با فضاسازی مناسب عرضه فیلم انجام شود. به هرحال در تلاش هستیم به نحو شایسته‌ای فیلم عرضه شود و امیدواریم مورد توجه مخاطبان نیز قرار بگیرد.

تهیه کننده “رستاخیز” ادامه داد: البته بنیاد فارابی به این مدل ( پلتفرم اختصاصی عرضه رستاخیز) انتقاد دارد و در گذشته رسما مخالفت خود را ابراز کرده و معتقدند ما پلتفرم های داخلی را باید برای عرضه فیلم در نظر بگیریم و آن‌ها مسئول باشند ولی وقتی همکاران‌ ما فیلمهایشان را در فضای پلتفرم‌های داخلی عرضه می‌کنند و بعضا بلافاصله در فضای مجازی و برخی شبکه لس آنجلسی به صورت غیر مجاز، فیلم پخش می‌شود ما نباید آزموده را بیازماییم. بنابراین باید عرضه جهانی به شکل جدید  در تمامی اشکال با رعایت پوشش‌های حقوقی و آمادگی اقدامات قانونی بین‌المللی مبنای تفکر، برنامه ریزی و عمل باشد.

رستاخیز
رستاخیز




واکنش شورایعالی تهیه کنندگان به شک و شبهه های وارد بر انتخابات اخیر خانه سینما⇐انتخابات باید تجدید شود تا تمام صنوف حق رای داشته باشند!

سینماروزان: شک و شبهه های وارده به انتخابات هیات مدیره خانه سینما از حذف بیشتر از ده صنف از انتخابات گرفته تا وارد کردن بدون شناسه کانون کارگردانان به انتخابات به شدت انتقادبرانگیز شده است.
شورایعالی تهیه کنندگان سینمای ایران ، با ذکر شبهه های انتخابات خانه سینما از عدم حضور یک سوم اعضا در تعیین سرنوشت خانه، اظهار نگرانی کرده و خواستار برگزاری مجدد انتخابات شد.
متن اطلاعیه شورایعالی تهیه کنندگان را بخوانید:

اگر اهالی سینما را اعضای یک خانواده بدانیم و اگر این خانواده صاحب یک کاشانه است که نامش را “خانه سینما” گذاشته ایم ، دراین صورت بیرون راندن اعضای این خانواده از خانه خودشان نمی تواند خردمندانه باشد.
هیچ سازه ای بخاطر درو دیوارش ، هویت خانه را پیدا نمی کند مگر با بودن اعضای خانواده در آن! عدم پذیرش یازده صنف از سی و یک صنف حاضر در خانه سینما در مجمع عمومی آن ، نه پشتوانه ای در اساسنامه اش دارد و نه سازگاری با اصل رواداری بین اعضای خانواده!
با چنین منطقی شورایعالی تهیه کنندگان سینمای ایران خواهان برگزاری مجمع عمومی فوق العاده و برگزاری مجدد انتخابات هیأت مدیره  با حضور تمام صنوف است تا به این ترتیب خانه سینما همچنان خانه ای باشد برای خانواده  بزرگ سینمای ایران.




در نامه حسین فرحبخش به عبدالعلی علی‌عسکری بیان شد⇐جای تاسف است که شما ریاست سازمانی را برعهده دارید که مدیران میانی‌تان برای دستور صریح‌تان تره هم خرد نمی‌کنند!/چرا علیرغم دستور شما مبنی بر حمایت تبلیغاتی از فیلمی درحال اکران، بخش‌های مختلف- از بازرگانی تا حوزه ریاست- به هر شکل که بود از زیر بار اجرای دستور شما شانه خالی کردند؟؟/این چه بلبشویی است که مدیری در مرز بازنشستگی دستور شما را ملغی می‌کند؟؟/برای کنترل این افراد معلوم‌الحال و نجات رسانه ملی از دست آن‌ها چه کرده‌اید؟/وقتی مرئوس‌تان، دستورتان را بایکوت می‌کند چگونه جرات دارید ادعا کنید در حال اداره کشور(!؟) و مبارزه با صد و سی کانال ماهواره‌ای هستید؟/حکایت انواع ترفندها و به این و آن پاس دادن‌های زیردستان شما برای اجرا نکردن دستور شما، خود فیلم‌نامه‌ای تراژیک و در عین حال خنده‌دار است که اگر مجوزش را بدهند می‌تواند به یک سریال نودشبی پرمخاطب بدل شود!

سینماروزان: مدتی کوتاه پس از نامه شورایعالی تهیه‌کنندگان سینمای ایران به رییس صداوسیما و گلایه از عدم پخش تیزرهای آثار سینمایی(اینجا را بخوانید) حسین فرحبخش تهیه‌کننده سینما هم در نامه‌ای پرگلایه به علی‌عسکری از او خواسته که بر رفتار زیردستانش نظارت کند.

متن نامه حسین فرحبخش را بخوانید:

ریاست سازمان صدا و سیما! با سلام و احترام!

آنچه در زیر می‌نویسم نه گلایه‌ای شخصی و از سر درخواستِ چیزی از شما که شهادت‌نامه‌ای است در شرحِ گوشه کوچکی از نابسامانی و هرج و مرجِ سازمان صدا و سیما در دوران ریاست شما، این روایتی است از خودکامگی، انحصارطلبی و تحجر مدیران تحت نظر شما که سکان یکی از مهم‌ترین دستگاه‌های فرهنگی نظام را در دست دارند و در نتیجه سوءمدیریت، موجبات شادی اغیار فراهم شده.

من برای خود چیزی نمی‌خواهم، اگر جز این بود بعد از چهار دهه تهیه و تولید فیلم در سینما در این دوران رکود ناشی از بلای کرونا فیلم “زن‌ها فرشته‌اند۲” را روانه اکران سینماهای خالی از مشتری نمی‌کردم، من از پیش می‌دانستم اکران فیلم در این شرایط مثل ورود به میدان مین، پرخطر است اما با خود و خدای خود معامله کردم که برای روشن ماندن چراغ سینماها سرمایه‌ام را وارد این جریان پر ریسک کنم و به همین نیت هم برای رونق سینماها از شما طی نامه‌ای تقاضای حمایت و پخش تیزر کردم تا حداقل مردم متوجه شوند سینماهای کشور باز هستند و این صنعت بیش از این آسیب نبیند. راستش وقتی دستور مساعد و موافقت شما را پای نامه‌ام دیدم اندکی دلگرم شدم، اما حالا می‌خواهم بگویم جای تاسف است که شما ریاست سازمانی را بر عهده دارید که مدیران میانی‌تان برای دستور صریح‌تان تره هم خرد نمی‌کنند؟؟

بله، مدیران شما در بخش‌های مختلف از بازرگانی تا حوزه ریاست به هر شکل که بود از زیر بار اجرای دستور شما، پخش تیزر و حتی زیرنویس اعلام اکران فیلم “زن‌ها فرشته‌اند 2” شانه خالی کردند. حکایت انواع ترفندها و به این و آن پاس دادن‌های زیردستان شما برای اجرا نکردن دستور شما و عدم پخش تیزرهای فیلمی مجاز که روی پرده رفته، خود فیلم‌نامه‌ای تراژیک و در عین حال خنده‌دار است؛ فیلمنامه‌ای که اگر مجوزش را دهند می‌توان آن را به یک سریال نودشبی پرمخاطب بدل کرد و البته با محوریت هزار رنگی آدم‌هایی که ظاهراً مدیران حزب‌اللهی یک نهاد در کشوری اسلامی هستند اما در باطن احتمالا جز ناراستی و ریشخند ارزش‌ها چیزی در چنته‌شان نیست؟؟!!

آقای علی‌عسکری!
این چه بلبشویی است در سازمان صدا و سیما که شما دستور می‌دهید اما مدیر کل بازرگانی آقای م. (که به رغم بازنشستگی مشغول به کار است) بعد از چند روز وقت‌کشی و سر دواندن با وجود دستور صریح شما، گرفتن کد و بستن قرارداد، اعلام می‌کند آقای ف. (مدیرکل حوزه ریاست سازمان) دستور شما را ملغی کرده؟ ما که متحیر مانده‌ایم که مگر می‌شود مرئوس دستور رئیس را سرخود ملغی کند؟

شاید خودتان هم خنده‌تان بگیرد اما باور کنید خواستیم یک نامه به آقای ف. بنویسیم، دفتر ایشان یک بار گفتند نامه را با عنوان “مدیر کل حوزه ریاست” بنویسید، روز بعد گفتند نامه را به جریان نینداخته‌اند چون باید عنوان او را “رییس حوزه ریاست” می‌نوشتیم و بعد نامه سوم ما با عنوان جدید را هم مسکوت گذاشتند چون گفتند باید عنوان عوض شود و بنویسیم “مشاور اجرایی و رییس حوزه ریاست” و در این بهانه‌جویی برای تغییر عنوان نامه تا توانستند وقت کشی کردند و در نهایت هم گفتند اگر آقای م. به دستور رییس سازمان تمکین نمی‌کند مشکل شما است. آقای علی‌عسکری باور می‌کنید؟ گفتند مشکل ما است که یک مدیر به دستور رئیس سازمان عمل نمی‌کند!!

اگر باور ندارید متن مکالمات تلفنی این چند روزه ما با این حضرات را که قطعاً ضبط شده از حراست سازمان درخواست کنید و بشنوید تا در جریان اوج بحران در صدا و سیما و سنگ اندازی‌های عجیب و غریب مدیران و کارمندان‌تان بر سر راه مردم قرار بگیرید.

همین قدر بگویم من در عمر شصت ساله خود که چهل سال از آن در کار سینما گذشته و بعد از تولید نزدیک به شصت فیلم سینمایی، غیر راستگوترین آدم‌هایی که دیده‌ام همین مدیرانی هستند که امروز در صدا و سیمای تحت مدیریت شما کار می‌کنند؟؟!! البته حالا دلایل انحطاط و زوال این رسانه ظاهراً ملی اما در باطن فرقه‌ای و باندی را متوجه می‌شوم.

آقای علی‌عسکری!
این ننگ همواره بر پیشانی آنهایی خواهد ماند که صدا و سیما را به حضیض کشاندند تا حدی که حتی مقام معظم رهبری (حفظ‌الله) هم صراحتاً نسبت به عملکرد آن ابراز نارضایتی کرده و فرمودند هر چند رئیس سازمان را منصوب می‌کنند اما در نحوه اداره آن دخالتی ندارند و خود منتقد عملکرد آن هستند.

شما بگویید این چه مدیریتی است که نه بسیاری از مردم به رسانه‌تان اعتماد دارند و نه شخص اول مملکت از آن راضی است و تازه در واکنش‌هایی جناحی به‌رغم تاکید رهبر معظم انقلاب مبنی بر حفظ وحدت میان قوا دائم چوب لای چرخ دولت می‌گذارد و در کار آن کارشکنی می‌کنید.

مگر مصوبه شورای عالی امنیت ملی این نیست که تلویزیون فیلم‌های سینمای ایران را تبلیغ کند تا مانع از توجه و گرایش مردم به شبکه‌های ماهواره‌ای معاند شود؟ پس چرا مدیران سازمان بر خلاف مصوبه شورای عالی امنیت ملی، بر ضد مصالح ملی کشورمان و در جهت ریختن آب به آسیاب دشمن(؟؟!) نه تنها به بهانه‌های مختلف از اجرای این مصوبه خودداری می‌کنند بلکه این روزها به جای حمایت مضاعف از سینما، ویروس کرونا را بهانه کرده‌اند برای دشمنی بیشتر و زدن ضربه‌های کاری و غیر قابل جبران به سینمای ایران.

این عناد و دشمنی با سینمای ایران تا حدی آشکار است که وقتی یک مسئول رده پایین اداره اماکن می‌گوید سینماها تعطیل هستند، خبر آن ده‌ها بار در شبکه‌های مختلف اعلام و حتی زیرنویس می‌شود اما وقتی مسئول ستاد مبارزه با کرونا می‌گوید سینماها باز هستند خبرش یک بار بیشتر اعلام نمی‌شود، یا در جای دیگر به جای تبلیغ رعایت پروتکل‌های بهداشتی در سینماها و امن معرفی کردن سالن‌ها، خبرنگار صدا و سیما گزارش ویژه تهیه می‌کند که به رغم باز بودن سینماها مردم از ترس‌شان به سینما نمی‌روند، یا مثلاً برنامه‌ای در اقدامی خصمانه سر و ته پلان‌های فیلم‌های سینمایی و سریال‌های شبکه نمایش خانگی را می‌زنند تا با چند دیالوگ تقطیع شده به خانواده‌های متدین القا کنند که این‌ها آثاری غیر اخلاقی هستند.

البته خدا را شکر این دسیسه‌ها تاثیری در نظر و دیدگاه مردم ندارد چون خود می‌دانید به رغم ادعاهای‌تان مبنی بر استقبال و رضایت هشتاد و پنج درصدی مردم از صدا و سیما، بدنه مخاطبین به این دم و دستگاه چنان بی اعتماد هستند و چنان از آن فراری شده‌اند که فقط تلویزیون خود را روشن می‌کنند تا اخبار و آمار تلفات کرونا را بدانند و بعد خاموشش می‌کنند؟؟

این بلایی است که مدیریتی نادرست بر سر رسانه ملی آورده و از آن چیزی ساخته که نه در شان نظام مقدس جمهوری اسلامی است و نه مورد وثوق ملت فهیم ایران، آن وقت شما را چه شده که با غرور و تبختر در جلسه هیات دولت ادعا می‌کنید سازمان صدا و سیما مشغول اداره مملکت است یا جای دیگر مدعی می‌شوید یک تنه در حال مبارزه با یکصد و سی شبکه معاند فارسی زبان هستید؟

آقای علی‌عسکری! کسی که کارمندش برای دستورش ارزش قائل نیست و از اداره مدیران یک سازمان عاجز است چگونه می‌تواند مدعی اداره یک کشور باشد؟ شما بدانید رشد و بال و پر گرفتن آن صد و سی شبکه ماهواره‌ای معاند هم ناشی از ضعف مدیریت و فقدان کارآیی این طرفی‌ها است که آنها توانسته‌اند با چند نیروی انگشت شمار و در یک اتاق کوچک عجز و ناتوانی رسانه شما را به دنیا نشان دهند.

آقای علی‌عسکری!

تقابل شما با دولت منتخب مردم و زیر مجموعه فرهنگی آن یعنی وزارت ارشاد، در حالی که هر هفته در جلسات هیات دولت شرکت دارید و برای بودجه بیشتر لابی می‌کنید، نشان از چه دارد جز عناد با مردم و دولت مستقر و همزمان منفعت طلبی برای اهداف خودتان؟
شما گرفتار کدام توهم هستید که هر شب با مقام مسئولی، اعم از کشوری یا لشگری، جلسه و نشست می‌گذارید و فیلمش را در صدا و سیما پخش می‌فرمایید؟ شما چکاره مملکت هستید که گمان می‌کنید نظرات‌تان راهگشا است و باید مردم و مسئولان را مجبور به شنیدن‌شان کنید؟ چه کسی به شما اجازه داده آنتن صدا و سیما که با بیت‌المال اداره می‌شود را اشغال و از آن برای نمایش شخص خود و ابراز نظرات‌تان در اموری که در صلاحیت و حیطه وظیفه‌تان نیست استفاده کنید؟ چرا به جای این خودنمایی‌ها فکری به حال اوضاع اسفناک رسانه ملی نمی‌کنید؟

شما عده‌ای از افراد…را در مناصب مختلف صدا و سیما گمارده‌اید که حالا حتی خط و دستور خودتان را هم نمی‌خوانند. گروهی از این افراد بیمار ذهن در شورای تصویب تیزرها نشسته‌اند و به هیچ قاعده، قانون و منطقی جز آنچه فکر خود و همپالکی‌های‌شان می‌گوید اعتنا ندارند و در خودباوری و خودمحوری دست همه دیکتاتورها را از پشت بسته‌اند.

شما برای کنترل این افراد معلوم‌الحال و نجات رسانه ملی از دست آن‌ها چه کرده‌اید؟ اگر در جریان این ترکتازی‌ها نیستید که وای بر شما و اگر در جریان هستید و سکوت کرده‌اید یا توان اداره و کنترلش را ندارید باز هم وای بر شما که این منصب مهم را  اشغال کرده‌اید. در همین فقره دستور پخش تیزرها و عدم اجرای آن اگر خود شما پنهانی دستورتان را لغو کرده‌اید(؟؟) که اکیداً به‌تان توصیه می‌کنم از ریاکاری خود توبه کنید و اگر هم شما دستور خود را لغو نکرده‌اید و زیر دستان‌تان به آن توجه ندارند که فکری به حال آخرت خود کنید چرا که عده‌ای ظالم را بر مقدرات مردم کرده‌اید و قدرت کنترل‌شان را ندارید.

آقای علی‌عسکری!

در خاتمه به عنوان فردی خیرخواه به شما توصیه می‌کنم اگر باور و اعتقادی به روز جزا دارید، آخرت خود را فدای دنیای چند منفعت طلب خشک مغز نکنید، همین امروز یا در جهت اصلاح امور مردانه وارد صحنه شوید یا اگر توان مدیریت ندارید و حریف نیستید این میدان را به افراد صاحب صلاحیت بسپارید و با استعفای خود مانع بروز خسارت بیش از این و صدمه به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شوید.

حسین فرحبخش+عبدالعلی علی عسکری
حسین فرحبخش+عبدالعلی علی عسکری




شورایعالی تهیه‌کنندگان خطاب به رییس صداوسیما⇐چرا علیرغم تاکید شورای‌عالی امنیت ملی، از پخش تیزرهای سینمایی سرباز می‌زنید؟/چرا با جلوگیری از پخش تیزرهای آثار سینمایی و ایجاد اشکال‌تراشی به سینمای ایران جفا روا می‌دارید؟/چرا فرصتی فراهم نمی‌کنید که مردم از تلویزیون کشورشان با فیلم‌های روی پرده آشنا شوند و نه از طریق تلویزیون‌های خارج از کشور؟؟/آیا خبر ندارید ارتزاق ۱۵هزار نفر از خانواده سینما درگروی گردش اقتصادی فیلمهاست؟؟

سینماروزان: شورایعالی تهیه کنندگان سینمای ایران طی نامه ای سرگشاده به ریاست سازمان صدا وسیما از عدم پخش تیزر فیلم های سینمای ایران گلایه کرد.

متن نامه شورایعالی تهیه‌کنندگان بشرح زیر است:

متاسفانه مدتی است که سازمان صدا و سیما از پخش آگهی‌های فیلم های سینمایی به اشکال مختلف خودداری می کند؛ آن هم در شرایطی که این مهم و پخش آن بارها از سوی مسئولان مختلف و شورایعالی امنیت ملی مورد تاکید قرار گرفته است.

شورایعالی تهیه کنندگان انتظار دارد در شرایط ویژه کنونی، سازمان صدا و سیما همکاری لازم، بیشتر و دقیق‌تری را با سینمای ایران داشته باشد، نه اینکه با جلوگیری از پخش تیزرهای تلویزیونی و ایجاد اشکالتراشی به سینمای ایران جفا روا دارد.

شورایعالی تهیه‌کنندگان از جنابعالی و همکاران شما انتظار دارد با پخش آگهی با حجم مورد قبول ، آن هم بصورت تعداد و نه ریالی، بار دیگر فرصتی فراهم کنید که مردم از تلویزیون کشورشان با فیلم های روی پرده آشنا شوند ، ونه از طریق تلویزیون‌های خارج از کشور.

شما همچنان نیک می دانید که این اقدام جدا از معرفی فیلم ها، به ارتزاق ۱۵ هزار نفر از خانواده فعال در سالنهای نمایش هم می‌تواند کمک کند و از بیکاری آنها جلوگیری وصد البته در بخش تولید نیز ایجاد شغل نماید.




ادعای بهزاد فراهانی: کودتای ۲۸مرداد موجب شد استریپ‌تیز و ژانگولر در لاله‌زار رخنه کند!

سینماروزان: در سالروز کودتای ۲۸ مرداد۱۳۳۲ علیه دولت محمد مصدق و سرنگونی آن دولت ملی، بهزاد فراهانی بازیگر باسابقه در اظهارنظراتی مدعی شده همین کودتای ۲۸مرداد یا آژاکس بوده که باعث شده افراد اندیشمند از لاله‌زار حذف شوند و نوعی از هنر تجاری متکی بر رقاصی، ژانگولر و مانند آن در لاله‌زار رخنه کند.

بهزاد فراهانی با اشاره به زندانی شدن برخی از هنرمندان دارای گرایشات سیاسی بعد از ۲۸مرداد۳۲ به فرهیختگان گفت: پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، هنرمندان ارجمند را یا زندانی کردند یا به طرف حبس ابد بردند یا مجبورشان کردند که مهاجرت کنند یا آنها را ناچار کردند به خانه‌هایشان بروند. آقایان نوشین، سارنگ، خیرخواه، خاشع، جعفری‌ و خانم‌ها لرتا، مهرزاد، ژاله و… تا دل‌تان بخواهد افراد فهیمی در آن دوران بودند که حکومت آنها را کنار گذاشت.

فراهانی ادامه داد: برخورد با این افراد دلایل سیاسی داشت. حکومت، اندیشه را نمی‌خواست و این افراد در بهترین حالت یا خانه‌نشین شده یا مجبور به مهاجرت شدند. در این شرایط؛ یعنی غیبت هنرمندان اصیل و فهیم، طبیعتا لاله‌زار فرصتی داد به کسانی که می‌خواستند ژانگولر کار کنند، استریپ‌تیز کار کنند، روی صحنه آواز بخوانند و کلا از اینجور کارها بکنند که در لاله‌زار رخنه کنند و به‌تدریج کل لاله‌زار را تسخیر کنند.

بهزاد فراهانی تاکید کرد: البته آوازخواندن چیز بدی نیست ولی برای خودش یک حساب و کتابی دارد. اینها همان چیزهایی است که تئاتر را از تفکر به سمت گیشه کشاند. تئاتر آقای نوشین رفت اما به جایش چه چیزی آمد؟! رقص و ژانگولر و آکروبات که البته منتهی‌الیه‌ش رسیده به لاکچری‌بازی‌های موزیکال این سالها!! در یک وضعیت کودتازده که در آن شعبان بی‌مخ‌ها میدان‌دار صحنه بودند معلوم بود که هنرمند اصیل نمی‌توانست کار کند و کاسبان هنر از فرصت استفاده کردند و…