1

تدوین «بچه زرنگ» در ایستگاه پایانی

 

سینماروزان: تدوین انیمیشن «بچه زرنگ» محصول کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و گروه هنرپویا به اتمام رسید.

به گزارش سینماروزان در امتداد آخرین فرآیندهای مربوط به تولید انیمیشن سینمایی «بچه زرنگ»، کار تدوین این فیلم نیز به تازگی به پایان رسیده است.

حسن ایوبی که پیش از این در فیلم‌های سینمایی «شاهزاده روم» و «فیلشاه» با گروه هنرپویا همکاری داشته است، تدوین انیمیشن سینمایی «بچه زرنگ» را نیز در موعد مقرر به اتمام رساند.

ایوبی در این خصوص اعلام کرد: سعی کردیم تمام تجربیاتی که در دو فیلم سینمایی قبلی به دست آمده بود، در این فیلم به کار بسته شود و می‌توانم بگویم چه به لحاظ تکنیکی و چه به لحاظ قصه‌پردازی شاهد پیشرفت‌های چشم‌گیری در انیمیشن ایران خواهیم بود.

این تدوینگر باسابقه و حرفه‌ای سینمای ایران ادامه داد: کار تدوین انیمیشن، کار دقیق، پیچیده و زمان‌بری است و «بچه زرنگ» هم پروژه سنگین و بزرگی بود که فرآیند تدوین آن از تدوین اولیه بر روی استوری‌ریل فیلم آغاز شد و با تدوین نهایی و فاین کات بر روی رندرهای اولیه فیلم، به اتمام رسید.

وی ادامه داد: تدوین این فیلم از حیث تعداد پلان‌ها و برخی جزئیات دیگر، تجربه منحصر به فردی برایم بود.
ایوبی در انتها بیان داشت: گروه هنرپویا سعی کرده به عنوان یک تیم متخصص از تجربیات آثار پیشین خود به بهترین شکل بهره ببرد و مطمئن هستم «بچه زرنگ» می‌تواند نظر کودکان، نوجوانان، خانواده‌ها و اهالی سینما را به درستی به خود جلب کند.

در خلاصه داستان این انیمیشن آمده است: «محسن پسربچه‌ای است که عاشق ابرقهرمان‌های فیلم‌هاست و همیشه تلاش می‌کند تا با وسایل ابرقهرمانی‌اش به هرکس و هر چیزی کمک کند. او در یک اتفاق نادر با حیوانی مواجه می‌شود که از گونه حیوانات منقرض شده ایران است. محسن تصمیم می‌گیرد تا به آن حیوان هم کمک کرده و او را به زادگاهش بازگرداند. اما سفر به دلِ جنگل، نبرد با شکارچیان و رویارویی با حیوانات منقرض‌شده دیگر، شروع یک ماجرای پیچیده برای محسن است… .»

«بچه ‌زرنگ» اولین انیمیشن سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است، که توسط گروه «هنرپویا» به تهیه کنندگی حامد جعفری و کارگردانی هادی محمدیان در دست ساخت است.

هنرپویا تا امروز تجربه ساخت و عرضه موفق فیلم‌های سینمایی «شاهزاده‌روم» و «فیلشاه» را به عنوان پرفروش‌ترین انیمیشن‌های تاریخ سینمای ایران، در کارنامه خود داشته است و از همین منظر، علاقمندان به سینما، منتظر اتمام تولید و عرضه انیمیشن سینمایی «بچه‌زرنگ» سومین اثر گروه هنرپویا هستند.




تازه‌ترین نظرات معمار سینمای گلخانه‌ای⇐در دهه شصت “مدیریت قرنطینه‌” را در سینما حاکم کردیم چون سینماها در ردیف كاباره‌ها، عرق‌فروشي‌ها و محله‌های خاص به آتش كشيده مي‌شد!/شرايط سينما در دهه شصت مثل كتابفروشي، تئاتر يا مراكز فرهنگي، “محترم” شمرده نمي‌شد و براي مردم مفيد نبود بنابراين با استفاده از شيوه “مديريت قرنطينه”، سينماي جديد متولد شد!!/در دهه هفتاد موضوع تصویب سناریو را ملغی اعلام کردیم ولی دو گروه تهيه‌كنندگان و نويسندگان حاضر به حذف شوراي تصويب سناريو نشدند چون هراس وجود داشت از صرف سرمایه بر فیلمنامه تصویب‌نشده!/در روزگار فعلی که ارشاد نمي‌تواند از پروانه‌هايي كه صادر كرده مراقبت كند، اصلا ديگر صدور پروانه ساخت چه اهميتي دارد؟/روال صدور پروانه ساخت باید حذف شود و اگر شكايتي در توليد فيلم صورت گرفت بايد دادگاه به موضوع رسيدگي کند!!

سینماروزان: مدتهاست که درباره حذف شوراهای نظارتی مربوط به صدور پروانه ساخت، نظر و تحلیل مطرح می‌شود و بسیاری از سینماگران معتقدند نظارت باید به بعد از تولید فیلم و قبل از عرضه منتقل شود.

به گزارش سینماروزان محمد بهشتي از مديران شناخته‌شده دهه شصت که پایه‌گزار سینمایی کاملا هدایت‌شده موسوم به سینمای گلخانه‌ای بوده در گفتگو با تینا جلالی در “اعتماد” به صراحت از این گفته که روزگار فعلی، صدور پروانه ساخت را برنمی‌تابد.

بهشتي با اشاره به اينكه ما در شرايطي مديريت سينما را در دهه شصت به عهده گرفتيم كه به هيچ عنوان امروز ديگر از آن وضعيت خبري نيست، مي‌گويد: «آن مقطع به لحاظ شرايط عمومي و تكنولوژي ارتباطات وضعيت در همه جاي جهان به گونه‌اي بود كه مسوولان، پيشخوان فرهنگ كشورشان را با بهره‌گيري از الگوي مديريتي مبتني بر قرنطينه اداره مي‌كردند. بعضي كشورها همچون كشورهاي سوسياليستي به صراحت اعلام مي‌كردند كه مطابق با اين شيوه مديريتي رفتار مي‌كنند و بعضي مثل امريكا پوشيده عمل مي‌كردند ولي آنچه مسلم است بر همه كشورها مديريت مبتني بر شرايط قرنطينه حاكم بود

بهشتي در توضيح صحبت‌هاي خود مي‌گويد: «وقتي ما در دهه شصت مديريت سينما را بر عهده گرفتيم كه يك سينماي ورشكسته به ما تحويل داده شد. آن زمان اصلا سينماي جدي وجود نداشت و تلقي جامعه ايران نسبت به سينماي ايران معطوف به آن چيزي بود كه متن سينماي قبل از انقلاب را تشكيل مي‌داد. در واقع همان چيزي كه معروف به فيلمفارسي بود. به دليل همين تلقي‌ها بود سينما در رديف كاباره‌ها، عرق‌فروشي‌ها، محله‌هاي خاص به آتش كشيده مي‌شد، شرايط سينما در آن برهه از تاريخ مثل كتابفروشي، تئاتر يا مراكز فرهنگي محترم شمرده نمي‌شد و براي مردم مفيد نبود بنابراين ما بايد اوضاع سينما را نسبت به قبل از انقلاب تغيير مي‌داديم و سينما بايد شكل و شمايل جديدي پيدا مي‌كرد، با استفاده از شيوه “مديريتي قرنطينه” سينماي جديد متولد شد و يك جابه‌جايي بين حاشيه و متن سينماي ايران نسبت به قبل از انقلاب به وجود آمد. اگر قبل از انقلاب سينماي انديشمند در حاشيه قرار داشت و فيلم‌هاي مبتذل در متن مي‌تاختند بعد از انقلاب فيلم‌هاي متفكرانه به متن سينما آمدند و سينماي ابتذال به حاشيه رانده شد در واقع بعد از انقلاب اين قضيه شكل معكوس به خود گرفت.» عضو هيات موسس خانه سينما در ادامه صحبت خود با اشاره به اينكه شرايط مديريت قرنطينه‌اي تا اوايل دهه 70 مي‌توانست ادامه پيدا كند به اين نكته مهم اشاره مي‌كند كه در اوايل دهه هفتاد به دليل اينكه تحولات تكنولوژي ارتباطات اتفاق افتاد، پديده‌هايي مثل دريافت‌هاي مستقيم خانگي از ماهواره و اينترنت به وجود آمد پس عملا شرايط قرنطينه منتفي شد. او به صحبت‌هايش ادامه مي‌دهد: «از آن زمان به بعد همه تمهيداتي كه ما را به سمت مديريت قرنطينه‌اي هدايت مي‌كرد به صورت كلي منتفي و به‌طور كلي جهان دگرگون شد اما آن چيزي كه اهميت دارد اينكه از همان زمان تا به امروز مديريت ارشد اداره كشور اين تحول را برنمي‌تابد و پذيراي اين تحول نيست و همچنان مي‌خواهد شيوه‌هاي مبتني بر شرايط قرنطينه را ادامه دهد.»

او در ادامه با تعجب از اينكه در تمام سال‌هاي بعد از دهه هفتاد مديريت‌ها تلاش كردند به لحاظ اندازه و منطق مديريتي در دهه شصت باقي بمانند اين مساله را فقط مربوط به حكومت و دولت نمي‌داند بلكه معتقد است سينماي ايران هم در دهه شصت خود را حبس كرده است.

از بهشتي مي‌پرسيم چرا همان زمان در دهه هفتاد كه ديگر احتياجي به مديريت قرنطينه‌اي نبود، تشكيل شوراي پروانه ساخت را ملغي اعلام نكرديد كه وي در اين خصوص توضيح مي‌دهد اولين اقدامي كه انجام داديم، اين بود كه موضوع تصويب سناريو را ملغي اعلام كرديم و در اين وضعيت شايد باوركردني نباشد اما دو گروه تهيه‌كنندگان و نويسندگان سناريو بودند كه حاضر به حذف شوراي تصويب سناريو نمي‌شدند. او در چرايي اين دليل توضيح مي‌دهد: «نظر آنها اين بود كه ارزش ريالي فيلمنامه بعد از تصويب بسيار بالاتر از فيلمنامه‌اي است كه تصويب نشده باشد و دليل تهيه‌كننده‌ها هم اين بود كه از سرمايه‌گذاري بر پروژه‌هايي كه فيلمنامه‌هاي تصويب شده نداشته باشند، هراس داشتند و از همان زمان به بعد بود كه بدنه سينما هم به چنين قوانيني خود را عادت داده و اين روش كماكان ادامه پيدا كرده است.»

مديرعامل بنياد سينماي فارابي در دهه شصت براي توضيح بيشتر به مثالي اشاره مي‌كند: «مقاومت كردن در برابر تكنولوژي و امكانات روز مثل اين مي‌ماند كه ما بخواهيم در برابر سيل عظيم سيم خاردار بكشيم در حالي كه مي‌دانيم چنين مقاومتي جز اينكه دست و بال خودمان را زخمي كند پيامد ديگري ندارد حالا شما در نظر بگيريد اين شيوه مديريتي از دهه هفتاد بر سينماي ايران اعمال مي‌شود.» بهشتي با بيان اينكه سينماي ايران و مديريت آن خود را در قفس دهه شصت حبس كرده است به اين نكته اشاره مي‌كند كه در همه اين سي سال اخير هم انگار اهالي سينما با اين موضوع كنار آمدند.

به گزارش سینماروزان در بخش ديگري از صحبت‌هاي خود به نحوه ارسال فيلم به جشنواره‌هاي خارجي اشاره مي‌كند: «در زمان مديريت ما فيلم‌ها پلمب مي‌شد تا از كشور خارج شوند و در جشنواره‌اي نمايش داده شود ولي در حال حاضر سينماگر در خانه نشسته است و با فشردن يك دكمه از كامپيوتر فيلم را به اقصي نقاط جهان ارسال مي‌كند. در چنين شرايطي واقعا خنده‌دار است كه ما همچنان به مديريت دهه شصت متوسل شويم. به عقيده من در دوران و زمانه فعلي مديران بايد زحمت بكشند و وقت بگذارند و طراحي جديد و نويني از شرايط مديريتي داشته باشند. اصلا مگر امروز روز مي‌شود تك‌تك انبوه فيلم‌هايي كه در شبكه نمايش خانگي عرضه مي‌شود را نظارت كرد يا فيلمنامه آنها را خواند؟

از بهشتي درمورد نگراني فيلمسازان در مورد اكران فيلم‌هاي ساخته شده بدون عبور از شوراي پروانه ساخت، مي‌پرسيم كه او مي‌گويد: «به عقيده من اگر قرار است نظارتي باشد، اين نظارت قبل از توليد بايد به بعد از توليد منتهي شود و به جاي اينكه شورا نظارت را بر عهده بگيرد اگر شكايتي و خطايي در توليد فيلم صورت گرفته بايد دادگاه در اين زمينه مطابق قانون به موضوع رسيدگي كند، مشابه رفتاري كه در مطبوعات اتفاق مي‌افتد. به باور بهشتي اينجاست كه بحث تخصص تهيه‌كنندگي در سينماي ايران مهم جلوه مي‌كند. وقتي سازنده‌اي با علم قوانين جاري در سينما فيلمي بسازد هيچ‌وقت نگران عدم نمايش اثرش نخواهد بود و اگر هم خطايي مرتكب شود در دادگاه بايد جوابگو باشد و دادگاه در مورد فيلمش اظهارنظر مي‌كند.»

او مي‌گويد: «به نظر من شرايط نظارت بر فيلم و سينما فرقي با نظارت بر مطبوعات وروزنامه‌ها ندارد مگر مدير مسوول شما نمي‌داند چه موضوعي را بايد بگويد و از بيان چه چيزهايي خودداري كند؟ قانون به او اجازه مي‌دهد چه چيزي را بگويد و از چه چيزي خودداري كند ولي در پاره‌اي موارد ريسك را به جان مي‌خرد و مسائلي را مطرح مي‌كند و در اين مسير ممكن است حرف درج شده در روزنامه او به چهار نفر هم بر بخورد. ولي اگر در مطالب منتشر شده روزنامه‌اي دچار خطاي فاحش شود بلافاصله روزنامه توقيف مي‌شود. به گفته او در سينما هم از اين به بعد بايد چنين قوانيني براي سينماگران وضع شود كه خودشان ناظر بر اجراي قانون باشند. آنها بدانند قانوني بر رفتارشان حاكم است و به قانون بايد پاسخگو باشند.» اين مدير سابق سينما در انتهاي صحبتش به نكته جالبي اشاره مي‌كند و آن اينكه در روزگاري كه خود وزارت ارشاد نمي‌تواند از پروانه‌هايي كه صادر كرده مراقبت كند و فيلم‌ها از گوشه و اطراف نهادهاي كشور از پرده سينماها پايين كشيده مي‌شوند اصلا ديگر صدور پروانه ساخت چه اهميتي دارد؟

 




روزهای پیچیده ساختار دولتی سینما⇐بازگشت طباطبایی‌نژاد به جام‌جم!؟/سفر انتظامی به اتریش!؟

سینماروزان: در آخرین ماههای دولت دوم تدبیر، سازمان سینمایی روزهای پیچیده‌ای را می‌گذراند.

از یک طرف شنیده شده که حسین انتظامی رییس سینما تا انتهای امسال از سینما خداحافظی کرده و در کسوت رایزن فرهنگی به اتریش خواهد رفت.

از طرف دیگر گویا مقامات تلویزیون با ادامه ماموریت محمدمهدی طباطبایی‌نژاد در ارشاد موافقت نکرده‌اند و طباطبایی‌نژاد نیز به‌زودی معاونت نظارت سینما را تحویل داده و به جام‌جم بازخواهد گشت.

شنیده‌های سینماروزان حکایت از آن دارد که بازگشت طباطبایی‌نژاد به تلویزیون عنقریب است که صورت گیرد و به این ترتیب ساختار دولتی سینمای ایران به‌زودی عنوان “معاونت نظارت”- که پس از تبدیل معاونت سینمایی به سازمان سینمایی، بیش از حد تشریفاتی شده بود- را از دست خواهد داد.

نتیجه منطقی حذف معاونت نظارت، سپردن کامل امور نظارتی به دو مدیر کل نظارت بر تولید و عرضه (یعنی بهمن حبشی و محمدرضا فرجی) خواهد بود و نتیجتا طباطبایی‌نژاد حداقل تا پایان دولت فعلی جانشینی نخواهد داشت.

درباره جانشین حسین انتظامی حرف و حدیث فراوان است ولی آیا آدم عاقلی پیدا می‌شود که در فاصله کوتاه تا انتخابات ۱۴۰۰ جرات این را داشته باشد که سرپرستی سینما و درعین حال پذیرفتن مسئولیت مشکلات متعدد این سازمان- به‌خصوص در بحث بی‌توجهی‌های معیشتی به اهالی سینما- را بپذیرد!؟؟




مسعود کیمیایی و حجت‌الاسلام گل‌محمدی در زندان قصر!+عکس

سینماروزان: “تیغ و ابریشم” علیرغم همه ممیزی‌های وارده به آن همچنان یکی از بهترین آثار مسعود کیمیایی به شمار می‌رود.

کیمیایی که بناست تازه‌ترین فیلمش “خائن‌کشی” را به تهیه‌کنندگی علی اوجی(!!) بسازد درام جنایی “تیغ و ابریشم” را به تهیه‌کنندگی خودش و حمایت ستاد مبارزه با مواد مخدر ساخته بود.

یکی از قاب‌های ماندگار این فیلم مربوط است به پشت‌صحنه‌ای از فیلم در زندان قصر!

به گزارش سینماروزان حجت‌الاسلام گل‌محمدی ازجمله مدیران نظارتی سینمای دهه شصت در این قاب دیده می‌شود. در کنار وی عبدالله اسکندری(گریمور) و ابراهیم غفوری(فیلمبردار) را ایستاده و مهرداد فخیمی(مدیر فیلمبردار) را سیگار به دست، نشسته بر ویلچر می‌بینیم.

در منتهی‌الیه راست تصویر و کنار مسعود کیمیایی هم عبدالرضا منجزی را می‌بینیم که به‌عنوان نویسنده در این پروژه حضور داشت و سالها بعد هم “متروپل” را با کیمیایی کار کرد.

“تیغ و ابریشم” با چهل دقیقه سانسور و درجه کیفی جیم از مدیران گلخانه‌ای دهه شصت، پروانه نمایش گرفت.
فیلم در ماه رمضان۶۴ روی پرده رفت؛ آیدین آغداشلو یک سردر به‌شدت هنری برای فیلم زد ولی فروش پایین در سه روز ابتدایی باعث پایین کشیدن سردر اصلی و بالا بردن سردری جدید شد اما درنهایت باز هم فیلم در گیشه شکست خورد یا بعبارت بهتر کاری کردند که نفروشد. با این حال در طول سالها نه تنها از ارزش‌هایش کم نشد بلکه در زمره ماندگارترین آثار تاریخ سینمای ایران جای گرفت.

 

تیغ و ابریشم
پشت صحنه “تیغ و ابریشم: در زندان قصر(از چپ: حجت‌الاسلام گل محمدی+عبدالله اسکندری+ابراهیم غفوری+مهرداد فخیمی+مسعود کیمیایی+عبدالرضا منجزی)

 




تازه‌ترین شفاف‌سازی درباره سینماشهری که ۱۵ سال است مدیرش عوض نشده⇐نزدیک به ۴میلیارد فقط بودجه پشتیبانی!+بیش از یک میلیارد برای سمفا!+بیش از ۱۷میلیارد برای بازسازی یا ساخت سینماهایی که بعد از کرونا، گرفتار رکودند!+فقط ۵۰۰میلیون برای صیانت از آثار

سینماروزان: دوره تازه شفاف‌سازی مالی سازمان سینمایی به موسسه سینماشهر رسیده است؛ موسسه‌ای که نزدیک ۱۵ سال است مجید مسچی بر کرسی مدیریت آن تکیه زده است.

به گزارش سینماروزان برطبق شفاف‌سازی سازمان سینمایی مشخص شده که از بودجه نزدیک ۵۰میلیاردی سینماشهر(دقیقا ۴۷.۴۴میلیارد) نزدیک ۴میلیارد(دقیقا ۳.۸۹میلیارد) صرف امور پشتیبانی می‌شود. همچنان و به‌مانند دیگر زیرمجموعه‌های سازمان سینمایی معلوم نیست جزییات خرج امور پشتیبانی چیست؟

سینماشهر بیش از ۱میلیارد بودجه(دقیقا ۱.۲۵میلیارد) برای پشتیبانی سالانه سمفا درنظر گرفته است یعنی سامانه سمفا ماهانه بیش از صد میلیون، خرج دارد!! باز هم اینکه این صدمیلیون ماهانه صرف کجای سمفا میشود مشخص نیست؟؟

سینماشهر نزدیک به ۱۱میلیارد بودجه سالانه برای حمایت از ساخت سالنهای جدید می‌گیرد و ۶.۵میلیارد بودجه برای بازسازی سالنهای قدیمی. درمجموع بیش از ۱۷میلیارد از بودجه حدود ۵۰میلیاردی سینماشهر صرف ساخت یا بازسازی سینماهایی می‌شود که بعد از شیوع کرونا بدجوری گرفتار ورشکستگی شده‌اند.

موسسه سینماشهر بیش از یک میلیارد بودجه صرف می‌کند برای حمایت از اکران ۸۰فیلم که حدودا ۱۴میلیون را نصیب هر فیلم می‌کند.

همچنان یکی از کمترین بودجه‌های سینماشهر(۵۰۰میلیون برای یک سال) صرف صیانت از محصولات فرهنگی میشود که رقم اندکی است؛ آن هم با توجه به قاچاق گسترده و بلحظه‌ای که بخصوص بعد از رواج اکران آنلاین، شدت یافته است!

شفاف‌سازی کامل سازمان سینمایی درباره سینماشهر را اینجا ببینید.




اظهارات سیدجواد هاشمی در روزهایی که کلی هزینه شده برای برگزاری جشنواره مقاومت⇐دروغ می‌گویند که در حال حمایت از سینمای دفاع مقدس هستند!/آنچه شاهدیم عدم حمایت همه‌جانبه مسئولان ذیربط از فیلمها و سینمای دفاع مقدس است!/شرایط تولید در سینمای دفاع مقدس بسیار دشوار است و حتی پول فشنگهای استفاده شده در فیلمها را تهیه‌کنندگان باید تقبل کنند!!/چرا استفاده از شهرک دفاع مقدس برای فیلمسازان، مجانی نیست؟/چرا می‌گویند راجع به فلان شهید فیلم نسازید چون بچه هایش زاویه پیدا کرده‌اند؟؟

سینماروزان: در روزهایی که با صرف بودجه هنگفت جشنواره مقاومت درحال برگزاری است و علاوه بر بنیاد روایت، وزارت بهداشت هم به کمک این جشنواره آمده، سیدجواد هاشمی بازیگر باسابقه در سینمای جنگ به انتقاد از عدم حمایت نسبت به سینمای دفاع مقدس پرداخت.

سیدجواد هاشمی بازیگر و کارگردان سینما همزمان با برگزاری جشنواره فیلم مقاومت به سینماپرس گفت: مدیران دروغ می‌گویند که از سینمای دفاع مقدس حمایت می کنند؛ متأسفانه ما که رسماً هیچ نوع حمایتی را از سمت مدیران برای تولید آثار سینمای مقاومت و دفاع مقدس شاهد نبوده ایم و بالعکس آنچه شاهدیم عدم حمایت همه جانبه مسئولان ذیربط از فیلم ها و سینمای دفاع مقدس است!

بازیگر فیلم های سینمایی «معراجی ها» و «سجاده آتش» در گفتگو با سینماپرس افزود: علاوه بر دروغگویی مدیران مبنی بر حمایت از سینمای ارزشمند مقاومت و دفاع مقدس، یکی دیگر از دلایل مهجوریت این گونه مهم سینمایی این است که نویسندگان به صورت مستقیم به جنگ می پردازند و در فیلمنامه‌های شان تنها خاکریز و جبهه و جنگ و تفنگ وجود دارد که این مسأله باعث می شود نتوان با سرمایه اندک فیلمهایی در حوزه دفاع مقدس تولید کرد.

وی ادامه داد: متأسفانه شرایط تولید در سینمای مقاومت و دفاع مقدس بسیار دشوار است. حتی پول فشنگ های استفاده شده در فیلم ها را تهیه کنندگان باید تقبل کنند! خوب چه کسی می تواند این همه پول جمع کند تا فقط بتواند بودجه هنگفتی برای خرید فشنگ اختصاص دهد؟ این در حالی است که اگر دغدغه مندی در میان مدیران فرهنگی و سینمایی وجود داشته باشد آن ها می توانند این امکانات را به صورت مجانی در اختیار تهیه کنندگان سینما قرار دهند.

هاشمی خاطرنشان کرد: مثلاً همین شهرک سینمایی دفاع مقدس باید به صورت مجانی در اختیار دغدغه‌مندان حوزه سینمای دفاع مقدس و مقاومت اسلامی قرار بگیرد. اگر قرار است فیلم دفاع مقدسی در هنگامه نبرد ساخته و تولید شود مسئولان باید امکانات مکفی را در اختیار تهیه کنندگان و کارگردانان قرار بدهند.

این سینماگر در بخش دیگری از این گفتگو متذکر شد: در هر صورت پرداختن به مقوله دفاع مقدس در هر دوره ای تازه است. ما نباید دوران دفاع مقدس را تنها از جنبه تیر و تفنگ و خاکریز ببینیم. دفاع مقدس مقوله ای است که می تواند با سوژه های ناب کمدی و اجتماعی و خانوادگی تولید شود به شرط آنکه زاویه نگاه نویسنده و کارگردان تنها به سمت جبهه و خاکریزها نباشد.

وی در همین راستا یادآور شد: آنچه در این خصوص تا امروز در سینمای دفاع مقدس تبلور پیدا کرده اندک بوده؛ به عنوان نمونه «لیلی با من است» فیلمی دفاع مقدسی در ژانر کمدی بوده، همینطور فیلم های انتقادی راجع به دفاع مقدس ساخته شده اما اینها کافی نیست! ما همین مسأله عشق شهدا به خانواده و همسر و فرزندان و خاک میهن شان را می‌توانیم دستمایه قرار دهیم تا عاشقانه هایی ناب و ماندگار در سینمای دفاع مقدس تولید کنیم.

کارگردان فیلم های سینمایی «تورنادو» و «پیشونی سفید» تأکید کرد: بی شک می توان با سرمایه های کمتر فیلم های نابی در حوزه دفاع مقدس تولید کرد. همه ما می دانیم فیلم جنگی سخت و گران است اما همانطور که اشاره کردم اگر به هنگامه نبرد توجه نکنیم و شهدا را از ریشه بررسی کنیم می توانیم راحت هرجور فیلم با هر موضوعی با مبالغ کمتر تولید کنیم.

هاشمی سپس با بیان اینکه باید راجع به اسطوره های تکرارنشدنی و گنجینه های ارزشمند دفاع مقدس آثار متعددی تولید شود اظهار داشت: بنده در پاره ای اوقات حرفهایی می شنوم که درد تمام وجودم را می‌گیرد. مثلاً می گویند راجع به فلان شهید فیلم نسازید چرا که بچه هایش زاویه پیدا کرده اند! حساب شهدا با چه کسی است؟ من واقعاً متوجه نمی شوم. باید از باکری و بروجردی و همتها  فیلم هایی ناب ساخت. نباید مدیران اعمال نفوذ و اعمال سلیقه کنند، این ها همه خیانت به شهدای گرانقدر دفاع مقدس است، ما باید همگی دست در دست هم بدهیم تا سینمای ارزشمند دفاع مقدس را احیاء کرده و خونی تازه در رگ های آن به جریان بیندازیم.




ادعاهای مسترتستر که از سینما هم سردرآورده⇐همه مثل من نیستند که خوب و بد رستورانها را بگویند!/به‌خاطر نقد یک رستوران از دادگاه سردرآوردم!/ با دستبند، زندان هم رفتم ولی از حرف خود کوتاه نیامدم!!/هیچ درآمدی نداشته‌ام که مالیاتش را نداده باشم!

سینماروزان: ورود شاخ‌های اینستاگرام به تلویزیون و سینما سرعت بیشتری یافته و با وجود همه انتقادات همچنان اینفلوئنسرها رغبت نشان می‌دهند برای ورود به سینما و تلویزیون.

به گزارش سینماروزان حمید سپیدنام یا مسترتستر ازجمله چهره‌های اینستاگرامی است که وارد سینما هم شده و در فیلم “پاستاریونی” به تهیه‌کنندگی بیتا منصوری(همسر ابوالحسن داوودی) ایفای نقش داشته است.

مسرتستر در گفتگویی که بهانه‌اش فاش کردن دستمزد وی بوده بی‌اشاره به رقم درآمدش از دردسرهای شغلش گفته است. مسترتستر به فرهیختگان گفت: مردم خود باید تشخیص دهند و نمی‌توانید جلوی کسی که تبلیغ می‌کند را بگیرید؛ کار او تبلیغ است. همه مثل مستر تستر نیستند که خوب و بد را بیان کنند. این مساله برای ما عواقبی هم داشته است و هنوز پرونده‌های دادگاه من در لاهیجان باز است. پرونده‌های تهران هم به تازگی بسته شده است.

مستر تستر ادامه داد: برای اینکه یک رستوران را نقد کردم و منتقد بودم. زمانی که منتقد بودم یک سال‌ونیم پیش بود و به رستوران‌های بزرگ هم انتقاد کردم. سر از دادگاه و پلیس درآوردیم و توانی برای پیگیری باقی نماند.

حمید سپیدنام افزود: مردم باید عاقل باشند و تشخیص دهند کسی که این کار را می‌کند برای او اعتبار و برند و راستگویی مهم است یا خیر. این مساله در بلندمدت مشخص می‌شود. چرا یکی یک میلیون و 300 هزار فالوور دارد؟ برای اینکه مسترتستر با دستبند زندان هم رفته ولی از حرف خود کوتاه نیامده است. بازداشت هم رفتم اما گفتم هر جایی که بد باشد را صریح می‌گویم. فرض کنید من کارشناسی دارم و قبل از اینکه گزارش بگیرم تست می‌کند و بیرون می‌آید و نمونه این هم یکی از رستوران‌های معروف بلندترین برج ایران بود و برای من تبلیغ می‌خواست و گفتم انجام نمی‌دهم. دلیل را پرسیدند و گفتم چون کیفیت ندارید با اینکه اسم بزرگی دارد.

به گزارش سینماروزان مسترتستر درباره روال معرفی رستوران گفت: بدون هماهنگی، کارشناس ما به صورت ناشناس به رستوران می‌رود. غذای خود را می‌خورد و بیرون می‌آید و به من می‌گوید تبلیغ این رستوران را انجام دهم یا خیر. به کارشناسم اعتماد 1000 درصد دارم. ایشان استاد دانشگاه هستند و قبل از من غذا را تست می‌کنند و اگر مورد تایید باشد من آن را معرفی می‌کنم.

این اینفلوئنسر درباره درآمد خود گفت: من نمی‌توانم درآمد خود را بیان کنم. بابت این باید مالیات به اداره مالیات پرداخت کنم. مالیات را حساب می‌کنند، 9 درصد ارزش افزوده و مالیات‌ها را براساس فاکتورهایی که وجود دارد پرداخت می‌کنیم و هیچ درآمدی نداشته‌ام که مالیاتش را نداده باشم!!

مسترتستر+پاستاریونی
مسترتستر+پاستاریونی

 




انتقاد داوود فتحعلی‌بیگی از بایکوت یک هنر آئینی در ساختار آموزش کشور⇐تعزیه، هنر مقاومت است و حتی دولت‌های اول و دوم پهلوی هم نتوانستند آن را حذف کنند پس چگونه است که اکنون به‌جای توسعه، آقایان مدیر این درس را حذف کرده‌اند؟/بهرام بیضایی در ابتدا دهه ۵۰ و در دانشکده هنرهای زیبا به تجزیه و تحلیل “تعزیه” می‌پرداخت ولی حالا در انتهای دهه ۹۰، “تعزیه” را به طور کامل از سرفصل دروس هنرهای زیبا حذف کرده‌اند!/آقایان چه‌فکر کرده‌اند که به‌جای یک ملت تصمیم می‌گیرند و هنر یک ملت را از رشته‌های دانشگاهی حذف می‌کنند؟ 

سینماروزان: تعزیه ازجمله هنرهای آیینی است که هرچند بیش از هر چیز به تاریخ تشیع و شهادت امام حسین(ع) گره خورده ولی برخی نیز ریشه‌های آن را به سالها پیش از ورود اسلام به ایران و سوگ سیاوش مربوط می‌دانند.

به گزارش سینماروزان حذف تعزیه از سرفصل دروس دانشگاهی رشته تئاتر با واکنش داوود فتحعلی‌بیگی از بازیگران و کارگردانان سرشناس که از فعالان هنرهای آیینی است مواجه گردیده.

داوود فتحعلی‌بیگی بازیگر و کارگردان پیشکسوت با اشاره به ریشه‌های تعزیه به تسنیم گفت: تعزیه به‌عنوان یک هنر آئینی و ایرانی یا به‌عبارتی ملی‌مذهبی به ثبت جهانی در سازمان جهانی یونسکو رسیده است. این هنر طبق اسنادی که موجود است نزدیک به ۳ قرن، به‌عنوان یک رسانه تلقی می‌شده و نماد هنر ایرانی و اسلامی و شیعی بوده است؛ تعزیه یک هنر جامعی است که همه مختصات یک هنر نمایشی را دارد و قابلیت این را دارد که به‌عنوان یک سرچشمه و الگو از سوی هنرمندان تئاتر مورد بهره‌برداری قرار بگیرد.

فتحعلی‌بیگی ادامه داد: در اوایل دهه ۵۰ به دانشکده هنرهای زیبا رفتم، در آنجا درسی داشتیم به‌عنوان هنر نمایش در ایران که استاد بهرام بیضایی آن درس را می‌گفتند. بیضایی به‌قدری درس نمایش ایرانی و خاصه بخش تعزیه را برای ما خوب تجزیه‌وتحلیل کردند که بنده شخصاً عنوان پایان‌نامه‌ام، عنوان شخصیت در تعزیه بود که بخشی از کتاب شبیه‌خوانی در تعزیه من را تشکیل می‌دهد که چند سال پیش چاپ شد. عجیب است که آن زمان بیضایی به راحتی و به تفصیل درس تعزیه را می‌گفت ولی حالا دستور حذف این درس را داده‌اند!

فتحعلی‌بیگی افزود: بعد از انقلاب در تصمیمی درست درس تعزیه بنا بر پیشنهاد و صلاحدید بعضی از اساتید توسعه پیدا کرد یعنی علاوه بر نمایش در ایران ۱ و ۲، درس‌های آشنایی با تعزیه و هم شیوه‌های نمایش در ایران و اجرای کارگاهی تعزیه به این دروس اضافه شد. در این سال‌ها ما دیده‌ایم و شنیده‌ایم و خوانده‌ایم که مطالعات زیادی راجع به تعزیه شده است، هم از بابت گردآوری نسخ و هم از بابت نوشتن رساله‌ها در دوره کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا و هم کتاب‌های پژوهشی و نسخ تعزیه چاپ شده است، حال سؤال اینجاست که چرا در انتهای دهه ۹۰ در دانشگاه هنرهای زیبا و به‌تبع آن در دانشگاه سوره، درس تعزیه را به‌جای توسعه حذف کردند؟؟

به گزارش سینماروزان این بازیگر خاطرنشان ساخت: بخش بزرگی از آنچه در دانشکده‌های تئاتر تدریس می‌شود تئاتر غربی است. حالا بعضی گفته‌اند اگر اسم درس را نمایش در آسیا بگذارند حق مطلب ادا شده است درصورتی‌که این‌طور نیست. تعزیه هنر ملی و مذهبی ماست و بسیاری از آن مفهوم هنر انسانی، اخلاقی و عقیدتی که امروز هم جامعه به آن نیاز دارد در دل نسخ تعزیه وجود دارد.

فتحعلی‌بیگی تاکید کرد: تعزیه، هنر مقاومت است و خودش هم در مقابل دولت‌های اول و دوم پهلوی و در مقابل فشارهایی که به‌اشکال مختلف به او وارد آمده مقاومت کرده است و خوشبختانه به‌برکت عاشورای امام حسین(ع) و به‌برکت مردم علاقه‌مند به این هنر و پایمردی تعزیه‌خوانان پیشکسوت این هنر هنوز باقی مانده است. سؤال اینجاست؛ چرا این آقایان مدیر آموزش فرهنگی این درس را حذف کردند درصورتی‌که خودشان می‌دانند هنر تعزیه از جنبه نمایش سوای از جنبه عقیدتی چقدر ارزش دارد؟ این‌ها لازم بود که این درس را توسعه دهند یا خودشان پیشنهاد بدهند و پیش‌قدم بشوند تا رشته ای مستقل در رابطه با هنرهای نمایشی سنتی در دانشگاه دایر شود تا کسانی که دوست دارند این هنر را یاد بگیرند به آنجا مراجعه کنند.

بازیگر “سگ‌کشی” و “کتاب قانون” بیان داشت: طبیعی است کسی با خواندن دو واحد درس تعزیه‌خوان نمی‌شود اما بوده‌اند دانشجویانی که تحت تأثیر همین دو واحد درس علاقه‌مند به تعزیه شده‌اند و رفته‌اند دنبالش تا بفهمند و به ارزش‌های معنوی و هنری‌اش پی ببرند. ما سؤال‌مان از این آقایان مدیر این است که؛ چه‌فکر کرده‌اند که به‌جای یک ملت تصمیم بگیرند و هنر یک ملت را از رشته‌های دانشگاهی حذف کنند؟ باید پاسخگو باشند و به‌نظر من باید همه کسانی که نسبت به این آب‌وخاک و این فرهنگ و هنر و اندیشه که منجر به پیدایش هنر شبیه‌خوانی شده است، احساسی دارند نسبت به این مقوله اعتراض بکنند تا نه‌تنها درس آشنایی هنر شبیه‌خوانی مجدد در دانشکده‌های تئاتر راه‌اندازی شود بلکه پافشاری کنند تا رشته نمایش‌های آئینی سنتی یا رشته هنرهای ایرانی که بخشی از آن هنر شبیه‌خوانی است دایر شود.الآن دو دانشگاه سوره و فرشچیان، پیش‌قدم شدند و طرحی را نوشته‌اند و امیدوارم وقتی به وزارت علوم می‌فرستند آن شورایی که برای رشته‌های هنری تصمیم‌گیری می‌کنند، اجازه بدهند این رشته دایر شود، چون ما مثل خیلی از کشورهای دیگر دنیا تا این هنرها را به‌صورت دانشگاهی و آکادمیک ارائه ندهیم به‌راحتی ماندگار نمی‌شود به‌علت اینکه ما یک مرکز ملی نمایش‌های آئینی سنتی هم نداریم.

فتحعلی‌بیگی ادامه داد: این‌همه ساختمان قدیمی در تهران وجود دارد که شهرداری آن‌ها را خریداری کرده است یا میراث فرهنگی آن را مرمت و دایر کرده است ولی هنوز یک مکان ثابت و اختصاصی برای اجرای تعزیه نداریم. یعنی نمی‌شود یکی از این همه ساختمان را به مرکز ملی شبیه‌خوانی اختصاص دهند؟ به جایی هم برنمی‌خورد و بودجه عجیب‌وغریبی هم نمی‌خواهد. حداقلش آن است که این هنر ملی حفظ می‌شود و زمینه‌های بهره‌برداری از آن در نمایش معاصر فراهم می‌شود، از بین نمی‌رود و هم اینکه زمینه‌های پژوهش برای آن فراهم می‌شود.

داوود+فتحعلی+بیگی
داوود+فتحعلی+بیگی




توقف پروژه‌ای که فارابی بودجه‌ای هنگفت صرف طراحی تولیدش کرده بود!!؟؟

سینماروزان: شفاف‌سازی حسین انتظامی درباره هزینه‌کرد فارابی در سال ۹۸ مشخص ساخت که همایون اسعدیان برای طراحی تولید “سرزمین بود و نبود”به کارگردانی مرضیه برومند، حمایت ۲۲۵میلیونی فارابی را داشته است‌.(اینجا را بخوانید)

مدتی کوتاه بعد از شفاف‌سازی، مرضیه برومند هم تلویحا این هزینه‌کرد هنگفت برای پروژه‌ای که به پیش‌تولید هم نرسیده بود را تایید کرد.(اینجا را بخوانید)

با این حال به تازگی خبر رسیده که مرضیه برومند، نگارش فیلمنامه فیلم سینمایی «شهرموش‌ها ۳» را آغاز کرده است تا با حمایت فارابی آن را بسازد!

به گزارش سینماروزان اینکه چرا حتی برای برندی امتحان پس‌داده مثل “شهر موشها” هم امکان جلب سرمایه‌گذار خصوصی وجود ندارد و باز دست به دامن ارگانی دولتی شده‌اند، به کنار؛ حالا تکلیف “سرزمین بود و نبود” که بیش از ۲۰۰میلیون فقط صرف طراحی تولیدش شده بود، چه می‌شود؟؟

خبرگزاری “ایسنا” خبر داده که پروژه «سرزمین بود و نبود» در همان مرحله تحقیق و نگارش متوقف شده و گویا ساخت “شهرموشها ۳” در اولویت قرار گرفته است.

اگر خبر ایسنا صحت داشته باشد باید از مدیران فارابی پرسید تکلیف آن هزینه هنگفتی که برای طراحی تولید “سرزمین بود و نبود” صرف شده، چه می‌گردد و با توقف تولید، هزینه‌های مصروفه بازپس گرفته شده و به بیت‌المال بازگردانده می‌شود یا ….؟؟؟




تازه‌ترین خروجی شورای صنفی نمایش⇐ثبت قرارداد اکران “پیشی‌میشی” و یک فیلم دیگر+دستور استفاده از فضای داخلی سینماها برای برگزاری جلسات شورا

سینماروزان: در تازه‌ترین جلسه شورای صنفی نمایش مقرر شد فیلم‌های سینمایی «پیشی‌میشی» به کارگردانی حسین قناعت از 9 مهرماه در سینماها اکران شود.

شورای صنفی نمایش همچنین دستور داد فیلم «تومان» به کارگردانی مرتضی فرشباف از 18 مهرماه در سینماها اکران شود.

به گزارش سینماروزان نکته جالب جلسه اخیر شورای صنفی نمایش، برگزاری آن در سینما «ایران» بود؛ شورا تصمیم گرفته از این پس هر یک هفته یا دو هفته در میان در سینماهای تهران جلسه برگزار کند تا از این طریق شورای صنفی دیداری هم از سینماها داشته باشد؛ اتفاقی که ممکن است به سینماهای شهرستان‌ها هم تعمیم داده شود.




آغاز یک برنامه سینمایی تازه در رسانه ملی

سینماروزان: برنامه “افق سینما” به‌عنوان تازه‌ترین برنامه سینمایی رسانه ملی روی آنتن شبکه افق می‌رود.

به گزارش سینماروزان اجرای این برنامه را سعید الهی برعهده دارد که ازجمله منتقدان ساختارهای معیوب سینمای دولتی بوده است.

این برنامه که کاری مشترک از سوی این شبکه و انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس است، از دوشنبه ۳۱ شهریورماه سالجاری و همزمان با چهلمین سالگرد هفته گرامیداشت دفاع مقدس، به مدت ۱۲ شب متوالی ساعت ۱۹ و پس از آن همراه با نمایش یک فیلم، عصر جمعه هر هفته مهمان مخاطبان خود در سراسر کشور خواهد بود.

تهیه کنندگی این برنامه را علی‌اکبر کرد بر عهده دارد.

“افق سینما” که با هدف معرفی و بررسی چالشهای موجود در سینمای انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و مقاومت بصورت ترکیبی تولید می شود در برگیرنده گفتگوهای کارشناسی و تحلیلی پیرامون موضوعات مختلف و نیز بخش های تصویری متنوع خواهد بود.

شایان ذکر است بینندگان شبکه افق، به دلیل تقارن آغاز این برنامه با برگزاری شانزدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت ، در ۷ قسمت نخست آن علاوه بر میزگردهای تحلیلی با حضور کارشناسان و فیلمسازان صاحب نام کشور، شاهد گزارش های ویژه ای از جشنواره یاد شده نیز خواهند بود.




صدور پروانه برای محمدعلی طالبی+صدور یک پروانه دیگر

سینماروزان: شورای صدور پروانه ساخت با تولید ۲ فیلم سینمایی موافقت کرد.

در آخرین جلسه شورای پروانه ساخت سینمایی محمدعلی طالبی پروانه “خانه خودم” را گرفت و رضا میرکریمی پروانه “نگهبان شب” را.

فهرست کامل پروانه‌های صادره به شرح زیر است:

–«خانه خودم» به نویسندگی، تهیه کنندگی و کارگردانی محمدعلی طالبی

–«نگهبان شب» به نویسندگی مشترک رضا میرکریمی و محمد داوودی، کارگردانی و تهیه کنندگی رضا میرکریمی




استقبال روزنامه اصولگرا از مناظره مخالفان و موافقان حجاب در رسانه ملی

سینماروزان: اخیراً رسانه ملی در قالب دو برنامه که یکی به شکل زنده و دیگری به صورت ضبط شده روی آنتن می‌رود، به مسئله حجاب قانونی پرداخته و آرای موافقان و مخالفان حجاب اجباری را انعکاس داده؛ روندی که با استقبال روزنامه اصولگرای جوان مواجه شده تا در گزارشی این روال تولید برنامه را موثر و بهترین راه برای پاسخگویی به شبهات بداند.

متن گزارش جوان را بخوانید:

«بدون توقف» و «زاویه» عنوان دو برنامه گفتگو‌محور تلویزیونی هستند که طرح مباحث جدی درباره مسئله حجاب در آن‌ها با واکنش افکار عمومی مواجه شده است، از این بابت که چالش بر سر این مسئله در فضایی گفت‌وگومحور با حضور مخالف و موافق به بحث کشیده شد. از آنجا که یکی از این برنامه‌ها به شکل زنده روی آنتن می‌رود به طور عادی بازتاب‌های ویژه‌تری پیدا کرد.

«زاویه» عنوان برنامه‌ای است که از شبکه ۴ سیما روی آنتن می‌رود. این برنامه در آخرین قسمت با حضور دو کارشناس به طرح مناظره‌ای درباره حجاب پرداخت و نظر مخالف یکی از حاضران فارغ از عیار کارشناسانه بودن آن سبب شد بحث‌های جدی‌تری در این باب در فضای مجازی از سوی چهره‌های رسانه‌ای و کارشناس مطرح و به قوام بیشتر مسئله در جامعه منجر شود و در میان همین گفتمان‌ها، پاسخ‌های احتمالی بخشی از جامعه درباره حجاب پاسخ داده شود، ضمن اینکه بار دیگر سخنان و مواضع سه سال پیش رهبر معظم انقلاب در این باره برجسته شده و قوت استدلال مدافعان قانون حجاب بیش از پیش در مرئا و منظر افکار عمومی قرار گیرد و همین بازتاب‌ها نشان می‌دهد شهامت طرح چالش‌هایی از این دست در رسانه ملی به طور قطع نه تنها در افکار عمومی ایجاد شبهه نمی‌کند بلکه منجر به شبهه‌زدایی شده و طرح نظرات موافق و مخالف برکات غیرقابل‌انکاری برای اقناع افکار عمومی دربر خواهد داشت.

برنامه زاویه بار دیگر نشان داد که رسانه ملی اگر خود را از قید و بند نگاه‌های صرفاً خشک و تک‌بعدی امنیت محور رها کند و از طرح چالش‌های ذهنی جامعه نترسد، می‌تواند در رقابت با شبکه‌های ضد‌انقلاب برتری خود را به اثبات برساند. درباره مسئله حجاب سال‌هاست شبکه‌های معاند با طرح موضوع چهارشنبه‌های سفید و آزادی‌های یواشکی جامعه مسلمان ایران را مانند طفلی که هیچ پناهی ندارد، زیر آماج حملات رسانه‌ای قرار داده‌اند و در این جنگ رسانه‌ای متأسفانه رسانه ملی آنطور که باید و شاید از ظرفیت‌های خود برای تبیین مسئله بهره نبرد و همین انفعال باعث شد افراد معلوم‌الحالی، چون مسیح علینژاد در این عرصه با رویکرد کاملاً سیاسی جولان بدهند، هر چند بلوغ فرهنگی جامعه همواره سپر محکمی مقابل هجوم رسانه‌ای دشمن بوده است. در برنامه اخیر زاویه که از شبکه ۴ سیما پخش شد مهدی نصیری مدعی مخالفت ۷۰ درصدی مردم با قانون حجاب در کشور شد، همین ادعا منجر به واکنش پژوهشگاه ارتباطات وزارت ارشاد شد که اعلام کرد آمار وی در تضاد با پیمایش این پژوهشگاه است: اخیراً آقای مهدی نصیری، سردبیر پیشین روزنامه کیهان در برنامه تلویزیونی «زاویه» در شبکه ۴ به یافته‌ای از نتایج موج سوم پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان اشاره کرد که در تعارض جدی با یافته‌های واقعی این پیمایش است. وی گفته است «بر اساس آمار وزارت ارشاد ۷۰درصد مردم ایران مخالف الزام به حجاب هستند.» در پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان (پژوهش سال ۱۳۹۴ در سطح شهری و روستایی) سؤال شده است «تا چه اندازه با این جمله که «همه خانم‌ها باید حجاب داشته باشند، حتی اگر به آن اعتقاد نداشته باشند» موافق یا مخالف هستید؟» بر اساس نتایج به دست آمده از این پیمایش، ۱/ ۵۳ درصد موافق این گزینه بوده و تنها ۲ /۲۲ درصد با آن مخالفت کرده‌اند. ۸/ ۲۴ درصد هم گزینه نه موافق، نه مخالف را انتخاب کرده‌اند، لذا برداشت و اظهار نظر آقای نصیری با یافته‌های این پژوهش کاملاً ناهمخوان است.

این پژوهشکده در ادامه آورده است: در دو استان نامبرده آقای نصیری (قم و خراسان‌جنوبی)، درصد موافقان با این گویه از مخالفان بیشتر است، لذا در هر دو مورد اعلامی آقای نصیری، یافته‌های مستخرج از این طرح با اظهارات ایشان در تضاد است. پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن استقبال از تحلیل علمی داده‌های برآمده از پیمایش‌های ملی پژوهشگاه، انتظار دارد تحلیل و استفاده از این داده‌ها همراه با رعایت اصول علمی باشد.

بنابراین ادعای خلاف و غیردقیق یک کارشناس در برنامه‌ای تلویزیونی از آنجا که با واکنش‌های دقیق و حساب شده صاحبان اندیشه و دلسوزان در فضای مجازی و رسانه‌ها مواجه شد، نه تنها منجر به شبهه‌افکنی در افکار عمومی نشد بلکه شبهات فکری جامعه درباره حجاب را کاهش داد. این اتفاق میمون به دلیل رویکرد فعالانه و نه منفعلانه یک برنامه از آنتن رسانه ملی رخ داد و اگر خدایی نکرده باز هم رسانه ملی به لاک دفاعی فرو رود، جامعه در برابر حملات رسانه‌ای دشمن بی‌دفاع می‌ماند، با این حال رسانه ملی می‌تواند انتخاب کند که مرجعی جدی برای جذب همه اقشار جامعه باشد یا صرفاً به کار سرگرم کردن مردم با برنامه‌هایی، چون «عصر جدید» و «خندوانه» اکتفا کند.

از دشمن انتظاری نیست چراکه کار او دشمنی است، اما همواره از رسانه‌های وطنی و در رأس آن‌ها رسانه ملی انتظار می‌رود ظرفیت‌های اقناع و شبهه‌زدایی از بخشی از جامعه را به کار بیندازند و از اینکه طرح مسائلی در فضای رسانه به شکلی منطقی و حرفه‌ای انجام پذیرد، بیم و هراسی نداشته باشند. وقتی دست حاکمیت از بینه و استدلال پر است و به راحتی می‌توان جامعه را درباره مسئله حجاب اقناع کرد، دلیلی ندارد تا قافیه این جنگ رسانه‌ای را با سستی و کاهلی واگذار کرد و جامعه را در زیر بمباران تبلیغات بی‌امان دشمن بدون محافظ گذاشت. متأسفانه کاری که رسانه ملی طی سال‌های اخیر در مقابل هجمه بی‌وقفه شبکه‌های ضد‌انقلاب انجام داده فعالانه نبوده و صرفاً گاهی با تولید برنامه‌هایی که اغلب غلبه نگاه امنیتی و نه فرهنگی در آن‌ها پررنگ است، دست به واکنش زده است. در این میان، اما برنامه‌هایی مثل «زاویه» و «بدون توقف» که صدای مخالف و شبهه‌های فکری بخشی از جامعه در آن طرح شده و پاسخ داده می‌شود، به ارتقای اعتماد عمومی و احساس نزدیکی بیشتر با رسانه ملی و حاکمیت کمک شایانی می‌کند.

هر قدر فضا برای طرح شبهات در رسانه ملی به بهانه غلبه رویکرد‌های امنیتی بسته‌تر شود، به همان نسبت عرصه جولان شبکه‌های معاند برای جذب افکار عمومی داخلی بیشتر خواهد شد و در این معادله خطرناک، هم مردم ضرر می‌کنند هم نظام اسلامی که مردم شاکله اصلی آن هستند. به طور قطع برنده گفتگو درباره همه شبهات طرفی است که استدلال و منطق محکم‌تری در اختیار دارد و بدیهی است که در موضوع قانون حجاب دست حاکمیت برای اقناع جامعه پر است




واکنش بخردانه رییس سینما به اتحاد تهیه‌کنندگان⇐واسپاری ارزیابی و تأیید متقاضیان تهیه‌کنندگی به اتحادیه+ورود نمایندگان اتحادیه به شوراهای مختلف ساخت و نمایش

سینماروزان: در پی یکپارچه شدن تهیه کنندگان سینما و تشکیل «اتحادیه صنف تهیه‌کنندگان»، رییس سازمان سینمایی اختیارات ویژه ای را به این صنف اعطا کرد.

به گزارش سینماروزان حسین انتظامی در ابلاغیه به معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی خواستار همراهی با اتحاد تهیه‌کنندگان در امور مختلف و ازجمله واسپاری صدور صلاحیت تهیه‌کنندگی توسط این صنف شده است.

متن ابلاغیه انتظامی به معاون نظارت را بخوانید:

با توجه به طی مقدمات یکپارچگی تشکل‌های تهیه‌کنندگی سینمای ایران و به منظور قدردانی از این بلوغ حرفه‌ای و در راستای سیاست‌های عمومی وزارت متبوع (عقب‌نشینی به نفع صنوف) مقتضی است:

۱-نظام‌نامه تهیه‌کنندگی با جمع‌بندی نظراتی که درباره آن اظهار شده، ظرف یک هفته، نهایی تا ابلاغ شود.

۲- ارزیابی و تأیید متقاضیان تهیه‌کنندگی به اتحادیه جدید التأسیس سپرده شود.

۳- نمایندگان اتحادیه در شورای پروانه ساخت (سینمایی) و شورای صنفی نمایش جایگزین اعضای متناظر موجود شوند.

۴- در اولین تغییرات شورای پروانه نمایش، عضویت نماینده اتحادیه تهیه‌کنندگان در شورای مزبور فراهم شود.

این اقدامات در صورتی است که فرایند یکپارچگی تشکل‌ها برگشت‌ناپذیر باشد و افتراق گذشته -که در سینمای ملّی ایجاد اختلال می‌کرد- جلوه‌گر نشود.




انتشار “امواج پست‌مدرن”+عکس

 

سینماروزان: کتاب ”امواج پست مدرن” از مجموعه [تاریخ هنر معاصر جهان] منتشر شد.

کتاب ”امواج پست مدرن” نوشته دکتر علیرضا سمیع‌آذر که سومین جلد از مجموعه [تاریخ هنر معاصر جهان] است در ۲۸۰ صفحه، توسط نشر نظر منتشر شد.

پست‌مدرنیسم به تعبیری که در این کتاب آمده است، دربرگیرنده جریان‌های پراکنده‌ای است که به منظور رهایی از محدودیت‌های هنر مدرنیستی پدیدار شدند. این جریان‌ها اغلب بر ظرفیت‌های معناشناختی اثر هنری متمرکز شده و تعامل روشنفکرانه‌تر با مخاطب و دوری از تاثیرگذاری‌های احساسی و روانی را درپیش گرفتند.

در سال‌های اولیه به چالش کشیدن پارادایم مدرنیسم در اشکال بسیار متنوعی ظاهر شد، لیکن بعدها با فراگیری رویکردهای مشابه در امریکا، اروپا و حتی آسیا مشخص شد که هنر پاپ بیش از هر جریان دیگری در قامت موج اصلی و محوری هنر پست‌مدرن ظاهر شده است. اگرچه ظهور هنر پاپ در امریکا رقم خورد، اما حالا می‌توان جلوه‌های مختلفی از آن را در دیگر نقاط جهان نیز مشاهده کرد.

پست‌مدرنیسم فاقد بیانیه روشن و مبانی نظری قابل تحلیل است و به‌جای یک موج مشخص قابل شناسایی، امواجی متنوع با رویکرد‌های گوناگون را دربرمی‌گیرد. این امواج تاحدی نتیجه توسعه فرهنگ شهری و زیبایی‌شناسی همگانی هستند و درعین حال تحت تاثیر ترواشات عرصه‌های دیگری چون مد، رسانه، تبلیغات و تکنولوژی بر فرآیندهای هنری.

در جلد اول تاریخ هنر معاصر جهان، نخستین چالش‌ها در برابر هنر مدرنیستی و ظهور آوانگارد جدید تشریح شد. در جلد دوم دو جریان محوری هنر معاصر؛ هنر مفهومی و هنر مینیمالیستی، تبیین و الگوواره‌های نوین در آفرینش هنری معرفی شدند. کتاب حاضر خط سوم هنر معاصر را مورد بحث قرار می‌دهد که بیش از دو جریان پیشین گستره جهانی پیدا کرده و مترادف با پست‌مدرنیسم شناخته می‌شود. فصول مختلف کتاب برآنند تا تصویری اجمالی از طوفان ایده‌ها و رویکردها ناشی از انفجار پست‌مدرنیستی در صحنه جهانی هنر را با تحلیل مشهورترین نمونه‌ها ارائه نمایند.

از مهم‌ترین هنرمندانی که آثارشان در فصول مختلف این کتاب به تفصیل بررسی و نقد شده‌اند، می‌توان به روی لیکتن‌استاین، اندی وارهول، کلاس اولدنبرگ، دیوید هاکنی، گرهارد ریشتر، سیگمار پولکه، کریستو، دیمن هرست و آی وی‌وی اشاره کرد.

امواج پست مدرن
امواج پست مدرن




بالاخره و بعد از هجده سال⇐دلیل اصلی توقف تولید سریال “امام حسین(ع)” مشخص شد

سینماروزان: در ابتدای دهه هشتاد شهریار بحرانی کارگردانی که بیش از هر چیز به‌خاطر ساخت «ملک سلیمان» شناخته می‌شود تصمیم به تولید اثری عاشورایی گرفت؛ فیلم-سریالی با نام «امام حسین(ع)» که بعدتر «ثارالله» نامیده شد.

به گزارش سینماروزان فیلمنامه این سریال عاشورایی ۱۳ قسمتی را مجتبی فرآورده با همراهی عبدالحمید قدیریان و شهریار بحرانی نگاشته بود و بعد از چند ماه تحقیق درباره مختصات کار و البته انتخاب بازیگران، سریال به تهیه‌کنندگی محسن علی‌اکبری و با بودجه‌ای یک میلیارد تومانی در ۱۳۸۱ در لوکیشن‌هایی حوالی یزد کلید خورد.

با این حال فقط بعد از گذشت چهار ماه از آغاز فیلمبرداری و در شرایطی که حدود ۱۰۰ دقیقه مفید هم فیلم گرفته شده بود به دلایلی نامعلوم پروژه تعطیل شد.

در آن مقطع زمانی شایعاتی شنیده شد بر این مبنا که مخالفت علما دلیل تعلیق پروژه بوده است و حالا بعد از حدود هجده سال از توقف تولید، محسن علی‌اکبری تلویحا این شایعات را تایید کرده.

محسن علی‌اکبری تهیه‌کننده «ثارالله» در پاسخ به پرسشی درباره سرنوشت «ثارالله» به ایلنا گفت: یکی از سختی‌های کار در حوزه ساخت فیلم‌های مذهبی و اهل بیت(ع) سخت‌گیری‌هایی است که از ناحیه برخی از مراجع معظم تقلید مطرح می‌شود.

علی‌اکبری ادامه داد: این موضوع هنوز هم جزو خطوط قرمز است و مراجع معظم و محترم تقلید اقبال خوبی برای ساخت فیلم‌هایی با محوریت زندگی ائمه اطهار(ع) نشان نمی‌دهند؛ این اصلی‌ترین مشکلی است که بر سر راه فیلم‌هایی همچون «ثارالله» و باقی آثار مذهبی است. نمونه دیگرش فیلم «رستاخیز» ساخته احمدرضا درویش است که آن هم به دلایل مشابه امکان نمایش پیدا نکرد.

این تهیه‌کننده تاکید کرد: برای تولید آثار مذهبی-تاریخی باید اعتماد مراجع معظم تقلید جلب شود و شکلی از فیلم‌های سینمایی و سریالهای تلویزیونی که با ارزش‌ها روبرو است با جدیت ساخته شود تا کم کم شکاف میان جامعه مذهبی و این گونه آثار برداشته شود و راه برای تجلی تصویری واقعیات مذهبی هموارتر گردد.




“زنها فرشته‌اند۲” همچنان مخاطب دارد/پیشتازی “بی‌حسی موضعی” در میان فیلمهای تازه‌اکران/افتتاحیه ولرم “آقای سانسور”/فروش نازل “آبادان یازده شصت” و “روزهای نارنجی”+آمار کامل فروش

سینماروزان: دو کمدی “خوب بد جلف۲” و “زنها فرشته‌اند۲” که اکران آنلاین شده‌اند همچنان در سینماها هم مخاطب دارند و این خود حکایت دارد از اینکه حتی در رکود کرونا باز کمدی‌ها رونق بیشتری دارند.

درمیان فیلمهایی که بعد از دهه اول محرم اکران شده‌اند فروش “بی حسی موضعی” بیشتر از بقیه بوده و در میان فیلمهایی که در دو روز اخیر اکران شده‌اند نیز “آقای سانسور” گیشه ولرمی داشته است.

فروش سایر فیلمهای روی پرده و به خصوص “کاکا”، فیلم ارگانی “آبادان یازده ۶۰” و “روزهای نارنجی” تعریفی ندارد.

آمار فروش سینماهای ایران تا ابتدای جمعه ۲۸شهریور ۱۳۹۹ به شرح زیر است:

–خوب بد جلف(۲) دو میلیارد و ۵۵۰میلیون (۷۶روز)

–زنها فرشته‌اند(۲) ۷۰۰ میلیون(۵۳روز)

–بی‌حسی موضعی ۱۲۰میلیون(۱۱روز)

–تا ابد ۸۰میلیون(۳۲روز)

–آقای سانسور ۴۰میلیون (۲روز)

–قتل عمد ۱۱میلیون(۳۲روز)

–آبادان یازده شصت ۸میلیون(۲روز)

–کاکا ۷میلیون(۹روز)

–روزهای نارنجی ۶میلیون(۲روز)




چگونه مجری طرح “خانه پدری” به داد استقلالیها رسید؟؟؟+عکس

سینماروزان: هرچند فیلم “خانه پدری” بیش از هر چیز به‌واسطه توقیف چند ساله و درنهایت اکران محدود و نصفه و نیمه در پاییز۹۸ در کانون توجه قرار گرفت ولی شاید کمتر کسی است که بداند برخی از روزنامه‌نگاران باسابقه در هسته اصلی تولید این فیلم ملتهب قرار داشته‌اند.

به گزارش سینماروزان آلبرت کوچویی مدیرمسئول نشریه متبوع پرسپولیسها یعنی “فانوس” در خلال روایتی از سالهای انتشار “فانوس” از نقش شاهرخ دستورتبار مجری طرح “خانه پدری” در انتشار نشریه “ندای ایران” که زمانی رقیب “فانوس” بود، حرف زده است.

آلبرت کوچویی نوشت: هنگامي ‌كه هفته‌نامه «فانوس» براي نخستين‌بار، شد نشريه هواداران پرسپوليس، استقلالي‌ها هم سخت در پي آن شدند تا آنها هم هفته‌نامه‌‌اي از آن خود داشته باشند؛ باورش سخت است، اما هفته‌نامه نداي ايران مي‌خواست بشود نخستين هفته‌نامه مستقل استقلالي و سراغ فانوسي‌ها آمدند كه شما آن را درآوريد. نپذيرفتيم. گفتيم، اين، فريب دادن و به‌گونه‌اي اهانت به هواداران يك تيم است. اما به پيشنهاد ما، جمعي روزنامه‌نگار، دور هم جمع شدند و نداي ايران، ويژه استقلال را درآوردند. درواقع خودمان براي خودمان، رقيب تراشيديم.

به گزارش سینماروزان کوچویی با اشاره به نقش شاهرخ دستورتبار مجری طرح “خانه پدری”، “کاناپه”، “۷۸متر” و دیگر ساخته‌های اخیر کیانوش عیاری در انتشار نشریه متبوع آبیها ادامه داد: شاهرخ دستورتبار، از روزنامه‌نگاران قديمي و دوست ديرين، همراه بهروز رضوي از راديويي‌هاي قديمي، نداي ايران آبي را درآوردند. گراني كاغذ و هزينه‌هاي چاپ همه سرمايه اوليه آنها را بلعيد. دست به دامان باشگاه استقلال و «اسپانسرهاي»‌هاي آبي شدند اما تا دل‌تان بخواهد وعده شنيدند، اما يكي، عملي نشد. چنين شد كه دوام نياوردند و هر چه سرمايه داشتند به باد دادند.

آلبرت کوچویی افزود: شاهرخ دستورتبار و بهروز رضوي، چنان داغدار شدند كه براي هميشه عطاي انتشار نشريه را به لقايش بخشيدند. اين و بسياري اتفاق‌هاي ديگر نشان داده است طرفدار يك تيم شدن، به معناي خريدار نشريه هوادار آن تيم شدن نيست. مثل فيلم‌هاي ستارگان ورزش كه هزاران تماشاگر، براي آنها در ورزشگاه گلو پاره مي‌كنند، اما تماشاگر فيلم‌هاي‌شان به اندازه تماشاگران يك تيم محلي هم نبوده‌اند. حادثه‌هاي اثرگذار بايد تا رسانه‌اي شود همپاي آن جماعتي كه در ورزشگاه‌ها با كري‌هايش گلو، پاره مي‌كند. مثل جنجال دربي و تنبيه‌‌ها و جريمه‌هاي فدراسيون فوتبال و مظلوم شدن پرسپوليسي‌ها و درنتيجه، صدهزارتايي شدن هفته‌نامه پرسپوليسي فانوس.

 

ابوالحسن+داوودی+کیانوش+عیاری+شاهرخ+دستورتبار
ابوالحسن+داوودی+کیانوش+عیاری+شاهرخ+دستورتبار




صدور پروانه برای یک فیلم کودک-خانوادگی

سینماروزان: شورای پروانه نمایش فیلم های سینمایی برای یک فیلم مجوز نمایش صادر کرد.

شورای پروانه نمایش فیلم های سینمایی در جلسه اخیر خود با صدور مجوز نمایش برای فیلم «گورکن» به تهیه‌کنندگی سینا سعیدیان و کارگردانی کاظم مولایی موافقت کرد.

ویشکا آسایش، حسن معجونی، مهراوه شریفی.نیا و گوهر خیراندیش بازیگران “گورکن” هستند و این فیلم که مایه‌های کودک-خانوادگی دارد می‌کوشد از همپوشانی اضمحلال خانه و خانواده بگوید؛ خانواده‌ای که از هم پاشیده و موریانه‌ای که فونداسیون خانه را جویده…




گزارش کیهان از صرف هزینه نیم میلیاردی بیت‌المال برای برگزاری یک دورهمی سینمایی!

سینماروزان: ترکش‌های بریز و بپاش هنگفت در محفلی که به‌ظاهر برای تجلیل از موفقیت‌های بین‌المللی سینمای ایران برگزار شده بود ولی درنهایت بخش عمده جوایز را نصیب افرادی کرد که در جشنواره‌های گمنام، حضور داشته‌اند ادامه دارد و بعد از اعتراضات برخی صنوف و رسانه‌ها حالا روزنامه اصولگرای کیهان در گزارشی از صرف هزینه نیم میلیاردی برای این دورهمی خبر داده.

کیهان گزارش داد: منابع خبری از هزینه سنگین برگزاری مراسمی موسوم به جشن ۱۲۰ سالگی سینما خبر دادند! جشنی که بسیاری از بزرگان سینمای ایران در آن غائب بودند و برخی از افراد مشکل‌دار و بی‌نام و نشان تجلیل شدند!

کیهان ادامه داد: گفته می‌شود که در این دورهمی، 500میلیون تومان هزینه شده است. این هزینه درحالی اتفاق افتاده است که اکثریت اهالی سینمای کشور، این روزها با مشکلات اقتصادی و معیشتی زیادی مواجه هستند و به خاطر شیوع ویروس کرونا، بسیاری از سینماگران در بیکاری به سر می‌برند! حال جای سؤال است که سازمان سینمایی چرا چنین هزینه‌ای برای چنین جشنی کرده درحالی که برخی از افرادی که در آن تجلیل شدند جایگاه چندان مهمی در سینمای کشورمان ندارند و برخی نیز در این مراسم همصدا با دشمنان، علیه کشورمان صحبت کردند؟؟

روزنامه کیهان افزود: متأسفانه مسئولان سازمان سینمایی هنوز هم به خاطر این مراسم پرهزینه که موجب رنجش خیلی از سنیماگران هم شده، عذرخواهی نکرده و توضیحی هم نداده‌اند!؟؟

آیا شفاف‌سازی سازمان سینمایی به این مراسم هم می‌رسد تا مشخص گردد چقدر هزینه‌اش شده و دست‌اندرکارانش برای یک محفل چندساعته چقدر عایدی داشته‌اند؟؟