1

کدام تفاسیر باعث توقیف #سنتوری شد؟/چرا علی معلم زیربار شمارش آرای مردم در جشنواره فجری نرفت که هم #اخراجیها را داشت و هم #سنتوری؟/چه کسی درمیشیان را مجبور کرد که از دریافت سیمرغ‌های #عصبانی_نیستم انصراف دهد؟/چگونه ابراهیم داروغه‌زاده با يك‌چهارم بودجه دوره قبل، جشنواره فجر را برگزار كرد؟

سینماروزان: علیرضا رضاداد دبيری چند دوره جشنواره فيلم فجر را برعهده داشت و ازجمله جشنواره های فجر۲۵ و فجر۳۲ که غائله های مختلفی حین برگزاری آنها رخ داد و بر سر نمايش فیلم‌هایی مثل سنتوری، اخراجیها، عصباني نیستم، طبقه حساس و… که این حواشی به توقیف دائمی سنتوری و توقیف چند ساله عصباني نیستم، منجر گردید.

رضاداد در گفتگویی با روزنامه اعتماد پاسخگوی سوالاتی درباره حواشی های فوق بوده است که متن آن را به نقل از اعتماد میخوانید:

*در جشنواره ۲۵، هم دبير بوديد و جنجالي‌ترين فيلمي كه در آن جشنواره داريد «سنتوري» است. فيلمي كه خيلي دوستش داشتيم.
دو فيلم بود «اخراجي‌ها» و «سنتوري».

*«اخراجي‌ها» كه مي‌توانست به دليل ارتباطات مجوز بگيرد.
هر دو فيلم‌هاي جنجالي بودند. چون «اخراجي‌ها» هم هندوانه دربسته بود كه يك‌باره آمد و فضاي پرمخاطبي ايجاد كرد.

*«سنتوري» را به دليل اينكه كمدي اجتماعي نبود و ملودرام اجتماعي تلخي بود چگونه گذاشتيد؟
چرا نگذاريم؟

*شورا فيلم را ديد؟
بله. «سنتوري» از پنج- شش ماه قبل آماده شده بود.
شوراي پروانه نمايش هم ديده بود كه اشكالاتي داشت.

*اشكالات عمده بود؟
بله. مرحوم مهرجويي و مرحوم فرازمند مسائلي با جمع‌بندي‌هاي شورا داشتند كه دو – سه بار رفت و آمد تا اينكه با هماهنگي آقاي جلوه قرار شد من پادرمياني كنم يا گفت‌وگويي با آقاي مهرجويي انجام دهم و مجموعه اشكالات را به تعادلي برسانم و همين‌طور هم شد. من فيلم را ديدم با آقاي مهرجويي صحبت كردم، ديدگاه‌هاي ايشان را گرفتم با آقاي اربابي(معاون نظارت) هم صحبت كردم و ديدگاه‌هاي‌شان را گرفتم و اين دو ديدگاه خيلي به هم نزديك شد و نسخه‌اي كه در جشنواره نمايش داده شد، نسخه‌اي بود كه اشكالاتش..

*يعني شما فيلم را اصلاح كرديد؟ يعني شما به آقاي مهرجويي گفتيد كه اصلاح كند؟
بخشي از اشكالاتي كه شورا گرفته بود… آقاي اربابي تعديل كردند و با آن بخش ديگر آقاي مهرجويي موافقت كردند.

*يعني آقاي اربابي ايرادات را تعديل كرد و ايرادات تعديل‌شده را آقاي مهرجويي انجام داد؟
چون يك بخش ناشي از سوءتفاهم بود. بالاخره يك‌باره #تفسيري مي‌آيد درباره #نشانه‌اي در فيلم كه همه فيلم را تحت‌تاثير قرار مي‌دهد. به هر حال آن اتفاق افتاد و فيلم به جشنواره آمد.

*خاطرتان هست شورا چه اصلاحاتي داد؟
من سعي كردم ديدگاه شورا از طريق آقاي اربابي نسبت به فيلم كمي متعادل شود. البته الان جزييات خاطرم نيست. ولي آن تفسير غيرمتداول…

*از همان زمان در فيلم تفسير غيرمتعادل شده بود؟
يا در شورا يا بيرون از فيلم تفسير غيرمتداول شده بود.

*منظورتان از بيرون، آدم‌هاي بيرون است؟
بله.

*مگر بيرون فيلم را ديده بودند؟
در مورد فيلم همه به خودشان اجازه مي‌دهند كه اظهارنظر كنند. همين الان هم هست؛ مثلا يك فيلمي هنوز به شورا نرفته يك عده فيلم را مي‌بينند يا از جايي پيدا مي‌كنند و تفسيري مي‌شنوند و نسبت به آن حساس مي‌شوند. از اين‌جور تفسيرها نسبت به «سنتوري» شده بود.

*منظورتان از بيرون وزير نيست؟
نه لزوما. فعالان فرهنگي…

*مگر شورا فيلم را به فعالان فرهنگي نشان
داده بود؟
نه لزوما شورا. آقاي ساداتيان فيلمي ساخته بود كه بعدا هم انتقاد كردند…

*«متري شيش و نيم».
يا متري شيش و نيم يا يك فيلم ديگري بود كه مي‌گفت به منزل فلاني رفتم و فلاني گفته من فيلم تو را ديده‌ام.

*آقاي رضاداد، موضوع اين است كه بعدا هم كندوكاو كرديم. يك سري فيلم‌ها از طريق ارشاد به آدم‌هايي داده مي‌شد كه بعد عده‌اي گفتن X‌و Y‌ در سال‌هاي اخير فيلم‌ها را بيرون مي‌دهد.

يكي از كانال‌هاي خروجي فيلم‌ها، اتفاقا ساختار خود ارشاد بود. حالا گاهي مشفقانه و گاهي هم غيرمشفقانه. اين هم بود. ولي مي‌خواهم بگويم در مورد هر فيلم خاصي نمي‌توان هر شخص خاصي را مسوول كرد.

توضیحات علیرضا رضاداد دبير سالیان جشنواره فیلم فجر درباره توقیف سنتوری و عصباني نیستم
توضیحات علیرضا رضاداد دبير سالیان جشنواره فیلم فجر درباره توقیف سنتوری و عصباني نیستم و…

*من مي‌خواهم تاريخ مطرح شود. آن فيلم كه بيرون رفته بود…
نمي‌دانم بيرون رفته بود يا نه. راجع به فيلمنامه «سنتوري» هم كه باز عده‌اي در شورا و بيرون خوانده بودند همين مناقشه بود. چون از فيلمنامه‌اش هم فارابي حمايت كرده بود. يكي از انتقادهايي كه به فارابي شده بود اين بود كه چرا حمايت حداقلي از فيلم كرده‌ايد. كه من گفتم اين حمايتي است كه همه مي‌توانند انجام دهند.

*فارابي دوره شما؟
بله. منتها سال اولي كه من آمدم يا قبل از اينكه من بيايم، فيلمنامه‌اش مطرح بود ولي حمايت در حد تجهيزات حمايت عجيب و غريبي نبود و براي همه فيلم‌ها اتفاق مي‌افتاد.

*ولي اعتراض كردند كه چرا فارابي حمايت كرده.

مي‌خواهم بگويم مساله «سنتوري» نقطه عزيمتش فيلمنامه‌اش بود كه مثلا تعريضي به جريان مذهب يا خانواده‌هاي مذهبي دارد، بعدا شنيديم كه چنين برداشتي از فيلمنامه‌اش شده است.

*چند بار فيلم را در جشنواره نمايش داديد. فكر مي‌كنم تعداد نمايش‌هاي‌تان هم زياد بود.

*تعداد نمايش‌ها نسبت به فيلم‌هاي ديگر كمتر بود ولي زياد بود چون اگر خاطرتان باشد آن سال جشنواره، فردا يا پس‌فرداي عاشورا شروع مي‌شد و اين فيلم چون كمي طنز هم بود، با دو سه روز تاخير در جشنواره به نمايش درآمد و هنوز هم نسخه نهايي به دست‌مان نرسيده بود لذا در جدول جشنواره اگر دقت كنيد، براي فيلم جاي خالي گذاشته بوديم ولي اسم «سنتوري» را چون هنوز نسخه نهايي دست‌مان نرسيده بود ننوشته بوديم. يكي از مسائل جشنواره كه بعدا به خصوص در دوره آقاي انتظامي خيلي ايشان در موردش پافشاري مي‌كرد كه اين انضباط‌تان را رعايت كنيد اين بود كه بعضي از فيلم‌ها روز چهارم مي‌آمد و بعضي از فيلم‌ها روز اول مي‌آمد. بين خود فيلمسازان هم مناقشه بود كه چرا ما بايد از روز اول شروع كنيم ولي يك فيلم روز چهارم با يك فضايي مي‌آيد. و چنين حرف‌هايي هم بود. فكر مي‌كنم «سنتوري» با سه- چهار روز تاخير وارد جشنواره شد ولي آنقدر نمايش‌هايش با استقبال روبرو شد…

*نمايش اولش را ديدم كه قيامت بود.
با فيلم «اخراجي‌ها» در راي‌گيري مردمي با يك‌صدم درصد تفاوت شد كه آن دوره هم از آقاي دادپور خواهش كرده بوديم كه دبير برگزاري راي مردمي شود، چون آن دوره يك مناقشه هم با خانه سينما داشتيم، هيات‌مديره خانه سينما عوض شده بود. راي مردمي هميشه در خانه سينما چالش ايجاد مي‌كرد. آن دوره  ميركريمي مديرعامل خانه سينما بودند، خدا رحمت كند مرحوم علي معلم را، ايشان هم در هيات‌مديره بودند و اين تركيب تصميم گرفتند، گفتند ما راي مردمي را برگزار نمي‌كنيم. گفتيم راي مردمي مساله‌اي خيلي جدي است و اينكه اصرار داريم خانه سينما برگزار كند به خاطر اين است كه اتفاقا سازمان جشنواره از اين دعوا محفوظ بماند و خداي نكرده سوءتفاهم نشود كه سازمان جشنواره به يك فيلم علاقه‌مندتر است. ولي با ميركريمي به تفاهم نرسيديم. من فكر كردم چه كسي در سينما مي‌تواند مورد وثوق همه جامعه سينمايي باشد. ديدم آقاي دادپور بهترين فرد براي اين امانتداري هستند چون واقعا راي مردمي به‌نوعي امانت دست برگزاركنندگان است. از ايشان خواهش كردم. ايشان هم در مسائل رياضي و آماري خيلي دقيق هستند روز آخر گفتند فاصله اين دو فيلم يك‌صدم درصد است و از نظر آماري با متخصصان آمار كه بررسي مي‌كنيم، همه متخصصان آمار مي‌گويند اين فاصله واقعا گويا و معني‌دار نيست. شايد براي اولين‌بار بود كه دو فيلم مشتركا برگزيده راي مردمي مي‌شدند كه «اخراجي‌ها» و «سنتوري» بود.

*يادم است كه با هم بالا آمده بودند اما يادم نبود مشترك بودند.
چندتا جايزه دوتايي داريم كه هر سال هم از اين بابت مورد انتقاد واقع شديم. يك جايزه براي دو فيلمنامه داشتيم، فكر مي‌كنم در دوره‌هاي بعد بود؛ براي فيلم آقاي افخمي و فيلم «رستاخيز». جشنواره ۳۲ است.
گفته بوديم هر جايزه به يك فيلم بيشتر تعلق نمي‌گيرد. ولي باز هم هيات داوران نتوانستند به جمع‌بندي برسند و ما اينجا از اختيار خودمان استفاده كرديم و گفتيم دو فيلم مثلا…

*بعد از نمايش فيلم «سنتوري» در جشنواره از جايي تلفني به شما زده نشد؟
آن سال كلا بعد از جشنواره اعتراض زياد داشتيم. نه فقط به فيلم «سنتوري». يك وجهي از اعتراض‌ها نسبت به بي‌مهري به فيلم «اخراجي‌ها» بود. بيش از آنچه آن سال اعتراض داشتيم نسبت به نمايش «سنتوري»، اعتراض داشتيم بابت اينكه هيات داوران نسبت به «اخراجي‌ها» بي‌مهري كرده‌اند.

*شما بعد از جشنواره ۲۵ استعفا داديد و ديگر دبير نبوديد. ۲۶ آقاي مجيد شاه‌حسيني بود و ۲۷ هم مسعودشاهی. علت خاصي داشت؟
چون ديگر فارابي نبودم. قاعده اين بود كه مديرعامل فارابي دبير جشنواره فجر باشد.

*چرا از فارابي رفتيد؟
من مرداد سال بعد- سال ۸۰- استعفا كردم.

*چرا استعفا كرديد؟ به خاطر عدم نمايش سنتوري؟
خير. جشنواره كودك را هم برگزار كرديم. يكي از عواملش همان اتفاقي بود كه براي نمايش «سنتوري» افتاد ولي من حس كردم كه ديگر جاي من در مديريت سينما نيست. عرض كردم آنقدر به آقاي جلوه فشار مي‌آمد هم از ناحيه من و هم از ناحيه آقاي اربابي كه فكر كردم ما اگر كناره‌گيري كنيم در سينما اين تلاطم و آرامش كمي كاهش پيدا مي‌كند و مديريت آقاي جلوه مي‌تواند همچنان ادامه پيدا كند و فشارهاي روي او كمتر شود.

*«سنتوري» را شما در جشنواره نمايش داديد. رسم بر اين بود كه هر فيلمي در جشنواره نمايش داده مي‌شود در اكران هم نمايش داده شود ولي «سنتوري» اكران نشد يعني جلوي اكرانش را گرفتند. چرا؟
بله جلوي اكرانش را گرفتند و بيلبورد خورد. همان مناقشاتي كه نسبت به «سنتوري» از قبل بود…

*همان‌ها قدرت گرفت. تنها فيلمي است كه وزير- آقاي صفار هرندي- اعلام كرد كه ما فيلم را توقيف كرده‌ايم.
البته در مورد «رستاخيز» هم اين اتفاق افتاد. «رستاخيز» هم روز اكران جلوي نمايشش گرفته شد. مي‌خواهم بگويم چند نمونه ديگر هم داريم.

*يكي از دلايل استعفاي شما اين بود كه با توقیف «سنتوري»...

فضا تنگ شد يعني احساس كردم با اعتمادي كه آقاي مهرجويي به من كرد و مناقشه جديد، ماندن قدري سخت است و اينكه آدم بتواند كمكي كه مي‌تواند به سينما بكند را بكند. ضمن اينكه فشارهاي روي آقاي جلوه انصافا زياد بود، اگر به صحبت آقاي جلوه در مراسم توديع من دقت كنيد همان‌جا هم بروز مي‌دهند كه شرايط به گونه‌اي شد كه ما بايد از توانمندي آقاي رضاداد- البته لطف كردند- جاي ديگري استفاده كنيم.
يعني ايشان هم به رغم ميل‌شان آماده اين تغيير شدند ولي من بيشتر از همه آماده تغيير بودم. من هميشه فكر مي‌كنم جايي كه انسان نمي‌تواند كار كند، رها كند كه ديگران بتوانند كارشان را بكنند. چون اگر مقاومت كنيد به مجموعه فشار مي‌آيد نه به فرد.
كاملا درست است.

*فرض كنيد همين الان شما در اين موسسه زحمت مي‌كشيد، اگر قدري اينجا با چالش روبرو شويد، كل موسسه دچار چالش مي‌شود. جشنواره 32 خيلي پرسروصدا شد به دليل «عصباني نيستم» و تعويض جايزه «عصباني نيستم». داستانش چه بود؟
ببينيد، از انتخاب «عصباني نيستم» نگراني‌هايي نسبت به اين فيلم و فيلمنامه‌اش- مثل همان «سنتوري» كه مي‌گويم از فيلمنامه شروع شد- ايجاد شد ولي بچه‌هاي هيات انتخاب فيلم را ديدند و به لحاظ وجوه هنري و سطح فيلم انتخاب شد. شوراي پروانه نمايش هم فيلم را ديد و فيلم مشكلي نداشت؛ فيلم قدري اجتماعي- انتقادي بود ولي فيلمي نبود كه شوراي پروانه نمايش كه تغيير هم كرده بود، پروانه ندهد. من هم كه عرض كردم قاعده‌ام قانون است يعني وقتي ديدم اين فيلم پروانه نمايش دارد، هيات انتخاب، انتخاب كرده [پس] در جشنواره هم بايد مي‌گذاشتيم و گذاشتيم. از اولين نمايش‌ها مقداري فيلم دوباره در معرض سوءتفاهم‌هاي متفاوت و انتقاد قرار گرفت. و اين انتقادها گسترده شد تا جايي كه آقاي داروغه‌زاده آن سال جانشين من و مدير كاخ جشنواره بودند- كه آقاي وزير گفته بودند نگوييد كاخ، خانه جشنواره است- مدير خانه جشنواره در برج ميلاد بودند. روز نمايش «عصباني نيستم» همزمان بود با نمايش فيلم «طبقه حساس» كمال تبريزي. آن فيلم هم بيرون حاشيه داشت، رضا عطاران داشت. آقاي داروغه‌زاده گفتند در مدتي كه اين چند روز اينجا هستم سروصداي «عصباني نيستم» زياد است و من نگران هستم و پالس‌هايي حس مي‌كنم كه ممكن است موقع نمايش فيلم اتفاقي بيفتد و مشورت كردند كه ما سانس اين را با يك فيلم پرمخاطب ديگر جابه‌جا كنيم. من هم گفتم هرچه خودتان صلاح مي‌دانيد انجام بدهيد من جو جامعه منتقدان و افكار عمومي رسانه دستم نيست و توجهم به بقيه مسائل جشنواره بود و ايشان آنجا عهده‌دار بودند. ايشان هم نمايش را با يك سانس «طبقه حساس» جابه‌جا كرد كه آن هم خيلي پرمخاطب بود و زمان نمايش «طبقه حساس» كه خيلي شلوغ بود، فيلم «عصباني نيستم» را گذاشتند. بعد از نمايش «عصباني نيستم» به اين حس بيشتر دامن زده شد تا زماني كه باز نام كانديداها بيرون آمد. «عصباني نيستم» در دو- سه رشته نامزد بود.

*يكي نويد محمدزاده به عنوان بهترين بازيگر بود و تدوين خانم هايده صفي‌ياري.

بله. تدوين، نويد و صدا هم بود. شايد باران كوثري هم بود. دقيق يادم نيست ولي در سه چهار رشته كانديدا بود. كانديداها كه درآمد از اينجا به بعد پالسش از وزارتخانه خودمان است كه از مجلس تماس گرفته‌اند و گفته‌اند اگر «عصباني نيستم» جايزه بگيرد ما وزير را استيضاح مي‌كنيم.

*وزیر آقاي جنتي بود.

بله. اصلا جايزه گرفتن يك فيلم چه ربطي به استيضاح دارد

*قصه‌ها هم كانديدا شد؟

فكر مي‌كنم.

*چون آن هم فيلم جنجالي بود.

بعد من ديدم از اين به بعد مناقشه‌اي در وزارتخانه است.

*يعني مجلس با وزارتخانه تماس گرفته و فشار آورده بود.

به‌ نوعي به آقاي وزير منعكس كرده بودند از طريق معاونت حقوقي يا پارلماني كه چنين جوي در مجلس هست. سال اول دولت هم بود. اينكه وزير نيامده و دوباره استيضاح… ما اول ماجرا را جدي نگرفتيم بعد آقاي حبيبي گفتند ماجرا جدي است. گفتم كاري نمي‌شود كرد و الان شما هر تغييري بخواهيد بدهيد…

*راي داورها بيرون آمده بود؟

خير. در يكي – دو مورد هم در چهار دوره قبل كه دبير بودم معمولا هر مناقشه به اين صورت را داوران به شكل طبيعي مي‌فهميدند چون آنها در جريان افكار عمومي هستند و من هم به داوران منتقل مي‌كردم يا از جاهاي مختلف اگر موردي بود منتقل مي‌شد ولي من واقعا هيات داوران را هميشه يك مشاور امين مي‌دانستم؛ در خيلي چيزها حتي در ميزانسن اهداي جايزه كه اگر قرار است يك جايزه داده شود چه كسي بهتر است اين جايزه را بدهد. با داوران طرح موضوع كردم و جمع‌بندي‌مان با داورها اين‌طور شد كه راي داورها منطقي نيست كه تغيير كند؛ راي داورها جايزه نويد است، ولي اگر آقاي درميشيان انصراف بدهد، مثل اتفاقي كه سر فيلم خانم بني‌اعتماد آن سال افتاده بود- همان فيلم «خون‌بازي» كه از بهترين فيلم و بهترين كارگرداني انصراف داده بودند- قاعدتا ديگر موضوعيت ندارد و جمع‌بندي داوران اين شد كه اگر ايشان انصراف بدهد راي ما به آقاي عطاران تعلق مي‌گيرد. من مساله را با آقاي درميشيان مطرح كردم.

*خودتان تماس گرفتيد؟
نيست. به هر حال درميشيان به من پيام داد كه براي حفظ مساله سينما و اينكه مناقشه‌اي ايجاد نشود انصراف مي‌دهم. هم داوران و هم من مقيد بوديم كه اين انصراف را آقاي شهيدي پشت تريبون بخواند يعني چيزي را پنهان نكنيم چون در افواه هم اين مناقشه شيوع پيدا كرده بود.

*بله هم سر «قصه‌ها» و هم «عصباني نيستم».

بله، همين‌طور هم شد و ايشان انصرافش پشت تريبون خوانده شد و داوران هم راي بعدي‌شان را به عطاران دادند.

*كه آقاي عطاران هم گفت جايزه مال من نبوده مال نويد بوده. [با خنده]

فكر مي‌كنم آقاي عطاران آن موقع نمي‌دانست، بعدا كه از ماجرا مطلع شد گفت اين جايزه مال نويد بوده. ما چيزي را پنهان نكرديم. شرح اين ماجرا را هوشنگ گلمكاني [هم در مصاحبه با خبرگزاري مهر بازگو كرد] و هم در مجله حسین معززي‌نيا «سينما ۲۴» نوشت. يعني ما پنهان‌كاري نكرديم كه چنين فشاري به وزارتخانه آمده و اين جزو اتفاقات بد آن دوره جشنواره بود. چون آن دوره جشنواره خيلي اتفاقات خوبي افتاده بود.

*بعد از شما هم ابتدا محمد حیدری و بعد ابراهیم داروغه‌زاده دبیر فجر شدند که این دومی سعی کرد جشنواره را به ثبات برساند؟
فكر مي‌كنم ابراهیم داروغه‌زاده با يك‌چهارم بودجه دوره قبلش آن دوره جشنواره را برگزار كرد. نكته مهم‌تر اينكه همزمان شد با وقايع سقوط هواپيماي اوكرايني و اين اتفاق هم يك مناقشه ايجاد كرد و به نظر من نقش شخصي و شخصيتي دكتر داروغه‌زاده نقش بي‌نظيري در آن دوره بود. چون آن دوره دچار چالش جدي و واگرايي اجتماعي شديم. تنش‌هاي سياسي بيروني و دروني خيلي روي واگرايي كه هميشه مورد انتظار جشنواره است، تاثير مي‌گذاشت. به نظرم قدر آقاي داروغه‌زاده براي برگزاري شايسته آن دوره بايد شناخته شود و اقدامات خيلي خوبي انجام دادند؛ مثلا هميشه جدول نمايش «چرا من امروز هستم، چرا سانس اول هستم» با مناقشه برگزار مي‌شد. ايشان شروع به قرعه‌كشي كرد كه نگاهي سويه (برابر) شود. در حالي كه رسم و روال متعارف جشنواره‌ها نيست و هميشه سازمان جشنواره اين حق را دارد كه هر فيلم را هر جايي كه بخواهد يا فكر مي‌كند درست است به نمايش دربياورد. ولي اين نگاه عدالت‌مندانه آقاي دكتر داروغه‌زاده به نظرم بخشي از چالش‌ها يا آسيب‌ها را كم كرد. دوره آقاي طباطبايي هم با اينكه ايشان هم بسيار فرد مسلط و دبير شايسته‌اي است، ولي همزمان با كرونا شد. در سال كرونا هم تعداد فيلم‌هاي توليدشده كم بود و ايشان براي اينكه استانداردهاي جشنواره پايين نيايد تعداد فيلم‌هاي انتخابي را ۱۷تا كرد. چون مقررات هميشه مي‌گويد حداكثر ۲۲ فيلم.

 




ادعای تازه مهرجویی درباره کلید خوردن «سنتوری۲» ظرف سه هفته آینده با گروهی تازه از موزیسین‌ها

سینماروزان: در حالی که نزدیک به دو سالی میشود اخبار مختلف درباره تولید قسمت دوم “سنتوری” شنیده میشود اما هنوز اتفاقی نیفتاده است.

به گزارش سینماروزان فارغ از مهاجرت گلشیفته فراهانی و عدم رغبت محسن چاووشی به همراهی در قسمت دوم، بهرام رادان هم علاقه ای به همکاری نشان نداده.

در این اوضاع داریوش مهرجویی در گفتگو با “آسمان آبی” مدعی آغاز فیلمبرداری قسمت دوم “سنتوری” در 3 هفته آینده شده است.

مهرجویی بیان داشت: پیش تولید “سنتوری2” شروع شده و مشغول کار روی موسیقی و ترانه آن هستیم اما نمیخواهیم الان هیچ کدام از عوامل را اعلام کنیم.

مهرجویی درباره زمان کلید خوردن گفت: دو تا سه هفته دیگر “سنتوری2” را کلید میزنیم و وقتی فیلم آماده شد آن را اکران می کنیم و منتظر جشنواره نخواهیم ماند.




تازه‌ترین توضیحات بهرام رادان درباره چرایی انصراف از «سنتوری۲»

سینماروزان: درام موزیکال «سنتوری»داریوش مهرجویی از جمله آثار موفق دهه اخیر بود که به دلیل توقیف نسخه سینمایی، به ناگاه سر از بازار قاچاق درآورد و در نهایت بعد از مدتها نسخه خانگیش عرضه شد.

به گزارش سینماروزان توقیف فیلم مجاز «سنتوری» هرچند به طرح شکایت در دیوان عدالت اداری منجر شد ولی حسرت اکران نشدن فیلم را پیش روی کارگردان و دیگر عوامل آن قرار داد و شاید یکی از دلایل علاقه مهرجویی برای ساخت قسمت دوم «سنتوری» همین بود.

با این حال «سنتوری2» هم به دلایل مختلف که مهمترین آنها مهاجرت گلشیفته فراهانی به اروپا و عدم تمایل محسن چاووشی و بهرام رادان برای همراهی بود به نتیجه نرسید.

بهرام رادان درباره چرایی به نتیجه نرسیدن «سنتوری2» به «همشهری جوان» گفت: وقتی فیلمی موفق شد من هیچ دافعه‌ای نسبت به ساختن قسمت دوم فیلمها ندارم. وقتی مخاطب فیلمی را دوست دارد بازیگر می‌تواند آن کاراکتر موفق را ادامه دهد اما با شرایطی که ارزش کار کم نشود. اولین بار که آقای مهرجویی با من تماس گرفتند و گفتند قصد ساخت «سنتوری2» را دارند حقیقتا خیلی خوشحال شدم و طبق قراری که با ایشان گذاشتیم انرژی بسیار زیادی برای این کار داشتم.

رادان درباره انصراف از همراهی با «سنتوری2» بیان داشت: وقتی دیدم افرادی که در تیم جدید ساخت «سنتوری» قرار گرفته‌اند دارند از هم پاشیده می‌شوند، تصمیم گرفتم کناره‌گیری کنم. ابتدا این موضوع را طی یک نامه به شخص داریوش مهرجویی اعلام کردم اما باز هم در فضای مجازی حرف و حدیثهای متفاوتی درباره این موضوع مطرح شد، بعد از صحبتهای محمدرضا شریفی‌نیا درباره این فیلم، نطرم را علنی کردم.




در یادداشت تند و تیز محسن چاووشی بیان شد⇐این هزارمین بار است که می گویم در “سنتوری۲” نخواهم بود/لطفا مرده خودتان را به نام من زنده نکنید/کارهایی مهمتر از حرفهای خاله زنکی{شریفی نیا} دارم

سینماروزان: محسن چاووشی از مدتها قبل عدم علاقه خود به همکاری با داریوش مهرجویی در “سنتوری2” را علنی کرده بود اما در هفته های گذشته از بک طرف خود مهرجویی و از طرف دیگر محمدرضا شریفی نیا از احتمال حضور وی در این کار خبر دادند.

به گزارش سینماروزان شریفی نیا که فرضیه جدیدی را مطرح کرد و ضمن تایید حضور چاووشی از این گفت که تکذیبهای چاووشی یک بازی تبلیغاتی است!!!

چاووشی اما واکنش تندی به صحبتهای شریفی نیا نشان داده و در یادداشتی که برای “شهروند” ارسال کرد اعلام نمود كه قطعا با “سنتوری 2” همکاری نخواهد کرد!

متن کامل یادداشت چاووشی را بخوانید:

نمی‌دانم چرا این ماجراها تمامی ندارد. به من فحش دادند، گفتند بی‌چشم و رو هستم. گفتند نامردم؛ بی‌معرفت هستم و رویم را با آوردن خواننده‌های دیگر کم می‌کنند. بعد می‌گویند شوخی کردیم و همه‌اش بازی تبلیغاتی بود؟ تا امروز شما بروید و بگردید یک کلمه درباره آقایان حرف نادرست و زشتی به زبان آورده‌ام؟ نه. ولی دیگر از حدش گذشته است.

در کشور ما وضع طوری است که اگر کسی حرف نزند، فکر می‌کنند حرفی ندارد و عرصه باز می‌شود که همه طرفه به او بتازند. بعضی دوستان مشخص است چه نفعی از آوردن اسم من نصیبشان می‌شود که دایما در حال ساختن کلاهی از این نمد هستند.

هزار بار ابراز امیدواری کردم که آقای مهرجویی و دست‌اندرکاران فیلم سنتوری موفق باشند، ولی گویا اشتباه می‌کردم. من نه با آقای شریفی‌نیا، نه با هیچ‌کس دیگری صحبتی نکرده‌ام. محسن چاووشی نه بمب تبلیغاتی است و نه کسی که بخواهند از او استفاده یا بهتر است بگویم سوءاستفاده کنند. وسیله شوخی و خنده و سیبل فحاشی‌های هیچ‌کس هم نیست. کارهای بسیار مهم‌تری از این حرف‌های خاله‌زنکی و پوچ دارم. این خبر که به نقل از آقای شریفی‌نیا منتشر شد، حاصل شیطنت است و کاملا از آن بی‌اطلاع هستم. باقی ماجرا را باید از آن رسانه که این خبر را منتشر کرده بپرسید یا از آقای شریفی‌نیا.
این هزارمین‌ بار است که اعلام می‌کنم با سنتوری 2 همکاری نخواهم کرد و فکر می‌کنم کافی است دیگر آقایان نخواهند مرده‌خودشان را به اسم من زنده کنند.




تاریخ قاچاق فیلم در ایران⇐از سرقت “یک بوس کوچولو” در مسیر رسیدن به برلین توسط یک کارمند اداره پُست تا قاچاق “مارمولک” بعد از اکران در مشهد

سینماروزان/مرتضی رنجبران: قاچاق فیلم به گواه اسناد و صحبت‌های تهیه‌کنندگان سینما، اتفاقی خانمان‌برانداز برای سینماست. زمانی که نگارش کتاب “تاریخچه قاچاق فیلم در سینمای ایران” را آغاز کردم، تصور نمی‌کردم حقایق دراین‌باره تا این حد تلخ باشد. 

به گزارش سینماروزان و به نقل از “شرق” از قاچاق فیلم «مارمولک» بعد از بردن نسخه اصلی این فیلم در سینمای مشهد به وسیله گروه‌های ناشناس با وجود تأیید فیلم از سوی شورای تأمین این شهر، تا قاچاق «یه بوس کوچولو» از میانه راه ارسال به جشنواره برلین با پرداخت شش میلیون به یکی از افرادی که در یکی از پُست‌های بین‌المللی فعال بوده، همه‌و‌همه بخشی از رنج‌نامه‌های اهالی سینما در باب قاچاق فیلم است؛ دورانی که تهیه‌کنندگان در لحظه نگران بودند فیلمشان در زمان نمایش و حتی پیش از اکران قاچاق شود؛ دورانی که پرفروش‌ها و آثاری که لقب توقیفی را یدک می‌کشیدند، بیشتر در تیررس قاچاقچیانی قرار داشتند که برای به‌دست‌آوردن نسخه اصلی هر اثر سینمایی برنامه‌ریزی می‌کردند تا از سرقت نسخه اصلی و فروش به مردم با قیمت ارزان‌تر، از اموال تهیه‌کنندگان برای خود سرمایه بسازند.

چه تلاشها که نشد…
چه تلاش‌ها که برای مقابله با قاچاق فیلم‌ها نشد؛ از کشف محموله‌های قاچاق در منطقه شمشیری تهران و منزلی که در آن در هر ساعت‌ هزاران سی‌دی رایت می‌شد تا فروشگاه‌های مجازی که در پشت پرده عامل قاچاق فیلم‌های سینمایی بودند و درگیری‌های همراه با خطر با قاچاقچیان فیلم «سنتوری».
چه ضربه‌ها که فیلم‌سازان از تبدیل ستاد مبارزه با قاچاق فیلم به مسئول مبارزه با عروسک باربی، بستن استودیوهای موسیقی به‌اصطلاح زیرزمینی و رهایی قاچاقچیان و ورود به ماجرای پلمب خانه سینما به بهانه رایت سی‌دی‌های… در این نهاد صنفی نخوردند.

هدف قاچاق: شبکه نمایش خانگی
براساس تحقیقات انجام‌شده در این کتاب از سال ٨٩ تا ٩٢، میزان درآمد شبکه نمایش خانگی به ٢٢  درصد رسید. ٧٨  درصد پسرفت در درآمدزایی باوجود افزایش قیمت و چه کسی جز تهیه‌کنندگان سینما این درد را تحمل کردند؟
امروز هدف قاچاق شبکه نمایش خانگی است و گستره قاچاق افزون‌تر. تهیه‌کنندگان بار دیگر به عرصه مبارزه با قاچاق ورود کرده‌اند اما مسئله قاچاق خیلی پیچیده‌تر از آن است که به نظر می‌رسد. همه در تلاش هستند ریشه قاچاق برچیده شود. ستاد صیانت از آثار سینمایی بار دیگر احیا شده و سایت‌های انتشار‌دهنده آثار در حال فیلترشدن هستند، اما گستره قاچاق در مقایسه با آنچه پیش‌تر وجود داشت، قابل قیاس نیست.

لزوم فرهنگ سازی
اما در کنار فعالیت‌های بازدارنده، فرهنگ‌سازی امری ضروری است. بار دیگر می‌توان از مردم صادقانه درخواست کرد کپی نکنند و به هنرمندان و سرمایه‌گذاران در عرصه فرهنگ و هنر احترام بگذارند.  این کتاب شاید بتواند گوشه‌ای از اتفاقاتی را که برای سینمای ایران در بازار قاچاق رخ داد بازگو کند؛ هرچند حجم صحبت‌های مطرح‌شده بیش از آن است که در این کتاب ١٨٤صفحه‌ای به رشته تحریر درآمده است.  امید آنکه با افزایش دایره اطلاع‌رسانی دراین‌باره با حداقل قاچاق آثار در سطح شهر روبه‌رو باشیم و درادامه با حمایت نهادهای مرتبط، فکری به حال اوضاع ناآرام قاچاق فیلم در استان‌های مختلف شود.

مرتضی رنجبران
مرتضی رنجبران



تازه‌ترین اظهارنظرات داریوش مهرجویی⇐ از هشت سال نماز خواندن و به حسینیه رفتن تا اختلاس!

سینماروزان: کمتر پیش می آید که داریوش مهرجویی در نشستی مربوط به آثارش حاضر باشد و به اظهارنظراتی تند و تیز درباره سینما یا جامعه نپردازد.

به گزارش سینماروزان این نویسنده و کارگردان عصر 28 مهرماه در جلسه نقد دو رمان «در خرابات مغان» و «آن رسید لعنتی» که در انجمن جامعه‌شناسان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد نیز نقطه نظرات مختلفی را بیان کرد؛ از سانسور گرفته تا اختلاس.

در این نشست مهرجویی درباره تفاوت فیلمسازی و نوشتن رمان، گفت: کار فیلم و نوشتن رمان هیچ فرقی با هم ندارند. هر فیلمی یک رمان است. من تمام سناریوهای فیلم‌هایم را خودم نوشته‌ام. خیلی آرزو داشتم که سناریوهایی از نویسندگان به فیلم تبدیل کنم، اما متأسفانه اغلب نویسنده‌های ما از هنر، تاریخ و زیباشناسی سینما غفلت دارند و سینما را نمی‌شناسند. بنابراین نمی‌توانند کمک‌کننده باشند. عامل دیگری که باعث شد رمان بنویسم این بود که هریک از فیلم‌هایم چه قبل و چه بعد از انقلاب با سد عظیم سانسور مواجه شد. از فیلم «گاو» که دو سال توقیف شد تا «پستچی» و «دایره مینا». بعد از انقلاب هم بسیار دیگری از فیلم‌هایم از جمله آخرین آن‌ها فیلم «سنتوری» با سانسور و توقیف مواجه شد.

شب افتتاح اکران آقای وزیر “سنتوری” را توقیف کرد

این نویسنده گفت: برای مثال شب افتتاح اکران فیلم «سنتوری» آقای وزیر فیلم را توقیف کرد، بنابراین من ذله شدم که در سینما این‌قدر با سد سانسور مواجه شده‌ام. ضمن اینکه کار سینما هم وقفه‌های زیادی دارد. بنابراین آزاد کردن آن نیروی خلاقه راه جدیدی می‌خواست که نوشتن رمان یکی از این راه‌ها بود. البته من نقاشی هم می‌کشم و موسیقی هم می‌نوازم. بعضی وقت‌ها شعر هم می‌نویسم. به همین خاطر در این وقفه‌ها به جای اینکه سناریوها بنویسم و توقیف شود، رو به رمان‌نویسی آوردم، چون با ادبیات کاملاً آشنا بودم و می‌توانم کاری را که در سینما انجام می‌دهم را با کلام هم بکنم.

چرا اختلاس داریم؟

مهرجویی در ادامه درباره  نادیده گرفتن رمان‌هایش در فضای ادبی ایران نیز گفت: این مسئله نسبت به کتاب‌هایم وجود داشته است. اصلاً کتاب اولم «به خاطر یک فیلم لعنتی» همین مسئله حسادت و کینه‌توزی را مطرح کرده‌ام؛ یعنی چیزی که در درون ما ایرانی‌هاست. مثلاً دکترها، پرستارها، قصاب‌ها همه هوای یکدیگر را دارند و اگر کسی بخواهد وارد گروه آن‌ها بشود آن‌ها او را نمی‌پذیرند. این مسئله به خاطر سرکوب دو هزار ساله در کشور ماست که باعث شده چنین مشکلاتی داشته باشیم. همین ترافیک ما هم پر از بغض و کینه است. پر از تعارف هستیم ولی پشت سر هم به همدیگر فحش می‌دهیم. این بی‌ادبی در ترافیک نشان‌دهنده بغض و کینه و خصم‌آلود بودن ماست که در ژن‌های ما رسوخ کرده است. به همین خاطر است که الان ما در کشورمان مردان اختلاسی داریم. بنابراین اصلاً برایم مهم نیست که به کار من توجه می‌شود یا نه. برای اینکه  در جامعه ما نقد و بررسی در اولویت دهم قرار گرفته است. چون همه می‌خواهند بگویند ما آفریننده و خلاق هستیم و دیگران از ما بدترند.

هشت سال نماز می خواندم

این کارگردان درباره ایده نوشتن رمان‌هایش نیز گفت: من حدود 50-40 فیلمنامه نوشته‌ام که از این میان 26 فیلمنامه تبدیل به فیلم شده است و بقیه مانده است. گاهی ایده نوشتن هرکدام از این‌ها تنها یک جمله بوده است. برای نوشتن رمان «در خرابات مغان» یادم است که در حال خواندن کتابی از نجیب محفوظ بودم. در این داستان شخصیت داستانی در حال نماز خواندن و نیایش با خداوند بود. در آن‌جا جمله‌ای گفت که خیلی روی من اثر گذاشت. البته این را هم بگویم که من از هفت سالگی تا پانزده سالگی نماز می‌خواندم و تحت تأثیر محیط خانواده قرار داشتم و به حسینیه می‌رفتم. بنابراین آن تجربه‌های عرفانی که در کتاب از آن صحبت می‌کنم برای من به صورتی رخ داده است و برای من  در  کتاب«در خرابات مغان» این شخصیت دینی شکل گرفت. در عین حال پسرعمه‌ای در آمریکا دارم که شغلش نزدیک به شغل شخصیت اصلی  داستان«در خرابات مغان» بود و من از این مسئله هم بهره گرفتم و بقیه داستان را تخیل کردم.

اتفاقاتی که برایم افتاد را رمان کردم

او درباره رمان «آن رسید لعنتی» نیز گفت: اتفاقات این رمان هم تجربه خودم بود و مشکلاتی که برای فیلم‌هایم پیش می‌آمد. بیشتر بلاهایی است که پس از ساخت فیلم‌هایم بر سرم آمد.

مهرجویی گفت: برای من در نوشتن هر داستانی ابتدا وسط و پایان مهم است. همیشه با یک سیناپس شروع می‌کنم و بعد شخصیت‌ها بیرون می‌آیند و آن را گسترش می دهم و این‌گونه شروع به نوشتن می‌کنم.

این نویسنده افزود: یکی از دلایلی که به کار نوشتن رمان رغبت پیدا می‌کنم به خاطر طولانی بودن زمان بین ساخت دو فیلمم است که معمولاً دو یا سه سال طول می‌کشد. ضمن اینکه در نوشتن رمان از آزادی بیشتری برخوردارم و می‌توانم خیلی از مسائل را مطرح کنم که در فیلم امکانش وجود ندارد، چون زمان فیلم باید موجز باشد. در رمان این گرفتاری‌ها وجود ندارد.




داریوش مهرجویی: عوامل “سنتوری۲″ به دنبال گرین کارت هستند!/یک خواننده جدید رو می‌کنم تا روی چاووشی کم شود/”مونا” را با حامد بهداد، نیکی کریمی و بیتا فرهی کلید می‌زنم

سینماژورنال: داریوش مهرجویی کارگردان سرشناس سینمای ایران که مدتهاست به دنبال ساخت قسمت دوم “سنتوری” است درباره تازه ترین وضعیت تولید این اثر به مرتضی مصباح در “فیلمنت” گفت: ساخت فیلم “سنتوری 2” کار پیچیده ای است و باید نزدیک به 10 قطعه موسیقی برای این فیلم  تنظیم و خوانده شود تا در زمان فیلم برداری استفاده شود و در حال حاضر بر روی موسیقی های “سنتوری 2” کار میکنیم.

وی افزود: بازیگرانی که برای این فیلم در نظر داشتم در رفت و آمد به آمریکا و به دنبال گرین کارت هستند و برای همین نتوانستیم برنامه ریزی دقیقی برای تولید داشته باشیم.

از چاووشی رنجیدم

مهرجویی درباره عدم همکاری با چاووشی در “سنتوری2” بیان داشت: خیلی از چاووشی رنجیدم چون او را من آوردم و برایش مجوز گرفتم. ما تولید “سنتوری” را 5 ماه عقب انداختیم تا برایش مجوز بگیریم اما او به جای قدردانی گفت برای قسمت دوم 500 میلیون بدهید!

وی ادامه داد: حالا یک خواننده جدید را رو می کنم که روی چاووشی کم شود؛ یک موزیسین توانا.

تولید فیلمی به نام “مونا”

کارگردان فیلمهای “مهمان مامان” و “اجاره نشینها” در پاسخ به این سوال که آیا امسال فیلمی را جلوی دوربین خواهید برد یا خیر؟ گفت: فیلمنامه ای را به نام «مونا» دارم که تا یک ماه دیگر تولید ان را کلید میزنیم که حامد بهداد، نیکی کریمی و بیتا فرهی هم در آن بازی می کنند.

مهرجویی که دختری هم به نام “مونا” دارد خاطرنشان ساخت: علیرغم نام فیلم اما دخترم نقشی در این فیلم بازی نمیکند.

 




توسط گروهی از پزشکان صورت گرفت⇐جمع‌آوری امضاء برای محاکمه مهرجویی

سینماژورنال: پس از درگذشت مرحوم عباس کیارستمی و حواشی پیرامون آن بود که داریوش مهرجویی در مراسم بزرگداشت این کارگردان، سخنانی را علیه پزشکان بیمارستانی که کیارستمی در آن بستری بود، به زبان آورد. مسئله‌ای که از همان ابتدا واکنش جامعه پزشکی را به همراه داشت.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “شرق” هرچند مهرجویی بارها تأکید کرد روی سخنانش با همه پزشکان نبوده و خطاب او پزشکان بی‌مسئولیت هستند؛ اما این دلگیری‌ها ادامه پیدا کرد. تا جایی که یکی از پزشکان بیمارستان جم که کیارستمی در آن بستری بود، پلاکاردهایی اعتراضی خطاب به مهرجویی در دست گرفت و جلوی بیمارستان ایستاد.

حال در آخرین واکنش، جامعه پزشکی اقدام به برپایی کمپینی برای مقابله با این‌گونه رفتار‌ها کرده است. پزشکان با جمع‌آوری امضا و نوشتن نامه‌ای به علیرضا زالی، رئیس سازمان نظام پزشکی، خواستار پیگیری و برخورد قضائی با داریوش مهرجویی شده‌اند.

درخواست پژشکان
در بخشی از این نامه آمده است: «این‌جانبان، جمعی از پزشکان و دندانپزشکان ایران عزیز اسلامی، از جناب‌عالی تقاضا داریم به‌عنوان متولی سازمانی که نماینده جامعه فرهیخته پزشکی است؛ علاوه بر فعال‌نمودن واحد حقوقی سازمان نظام پزشکی جهت برخورد اصولی و هدفمند با کلیه توهین‌کنندگان حقیقی، حقوقی و رسانه‌های مجازی و غیرمجازی؛ درخصوص اظهارات جناب آقای داریوش مهرجویی در مراسم ختم مرحوم عباس کیارستمی خطاب به جامعه پزشکی، به جرم توهین، تشویش اذهان عمومی، افترا و نشر اکاذیب، اقدام قضائی مناسب را در دستور کار قرار دهید. جامعه پزشکی کشور به‌رغم هجمه‌های انبوه عرصه‌های رسانه‌ای ضمن درک تأثرات عمومی ناشی از ازدست‌دادن کارگردان فقید و به احترام آن مرحوم و برای جلوگیری از اخلال در امر کارشناسی پرونده ایشان و دادن فرصتی مناسب به جناب مهرجویی جهت عذرخواهی از جامعه خدوم پزشکی پس از فروکش‌نمودن تألمات روحی احتمالی آن واقعه، تاکنون سکوت اختیار نموده بود؛ منتها رسیدگی به عناوین مجرمانه در سیستم عادل قضائی جمهوری اسلامی ایران که همگان را در برابر قانون یکسان محسوب می‌شمارد، به یک هنرمند هرچند باتجربه و مشهور، این اجازه را نمی‌دهد که به بهانه درگذشت عزیزی دیگر، به جامعه پزشکی کشور با چنان الفاظی تند و بی‌سابقه حمله نماید».

برای پیگیری قضایی اقدام عاجل اتخاذ نمایید

در بخش دیگری از این نامه آمده است: «لذا کمترین انتظار جامعه پزشکی از جناب‌عالی آن است كه همان‌گونه‌که سازمان نظام پزشکی به‌صورتی ویژه و سریع روند رسیدگی کارشناسی به پرونده مرحوم کیارستمی را آغاز نموده است، برای اقدام قضائی مناسب و عادلانه نسبت به اظهارات هتاکانه و به دور از اخلاق جناب داریوش مهرجویی، اقدامی عاجل و درخور را آغاز نماید. بدیهی است در صورت عدم اقدامی مناسب در این خصوص توسط تنها نهاد صنفی جامعه پزشکی، این حق جهت یکایک امضاکنندگان این نامه به‌عنوان یک شهروند محفوظ خواهد بود… تا در نزدیک‌ترین دادسرای محل اقامت خویش، حضور به هم رسانده تا با طرح شکایت نسبت به جناب مهرجویی از حیثیت حرفه‌ای و حقوق حقه و قانونی خود دفاع نمایند».

گفتنی است درحالی‌که نزدیک به دو ماه از درگذشت کیارستمی می‌گذرد و پرونده بررسی علت مرگ وی در مراجع مربوطه در حال رسیدگی است؛ برخی واکنش‌ها و اظهارنظر‌های گاه‌وبی‌گاه باعث تشدید اختلاف بین جامعه هنری و پزشکی کشور شده است.

توضیحات وکیل مهرجویی
فرهنگ سروری، وکیل داریوش مهرجویی از وجود این نامه اظهار بی‌اطلاعی کرده و گفته است: «بعد از توهین یکی از پزشکان بیمارستان جم، قطع به یقین ما نخواستیم علیه او شکایت کنیم، چون به نظر می‌رسید تنها می‌خواهد جلب توجه کند و به ‌دنبال بزرگ‌کردن خودش است، اما هشدار دادیم که پس از این سروکار توهین‌کنندگان با قوه قضائیه خواهد بود. علاوه بر اینها کسانی که در آن جمع حاضر بودند می‌دانند که آقای مهرجویی شخص خاصی را خطاب قرار نداده و اسمی هم نیاورده و شکایت کیفری باید قائم به شخص باشد. مگر اینکه اتحادیه یا همان سازمان نظام‌پزشکی درصورتی‌که آقای مهرجویی خدای ناکرده صحبت خاصی کرده باشند به این موضوع واکنش نشان دهند، اما حرف‌های ایشان کلی‌گویی بوده و کلی‌گویی جرم نیست». این وکیل دادگستری افزود: «اتفاقا ما هم می‌خواستیم در صورت بروز چنین اتفاقاتی شکایت قبلی آقای مهرجویی را به نوعی دنبال کنیم، با این اتفاق صددرصد ما نیز شکایتی را که در آن زمان نکردیم و در آن زمان به طور واضح به موکل من توهین شده بود، پیگیری خواهیم کرد».




پاسخ صریح محسن چاووشی به دو ادعای داریوش مهرجویی

پاسخ صریح محسن چاووشی به دو ادعای داریوش مهرجویی

سینماژورنال: بعد از آن که محسن چاووشی در صفحه اجتماعیش به شایعات مرتبط با حضورش در “سنتوری2” با یک “نه” جواب قاطع داد(اینجا را بخوانید) در گفتگو با “شرق” هم سعی کرده با صراحت بر مواضعش پافشاری کند.

به گزارش سینماژورنال چاووشی درباره این ادعای مهرجویی پیرامون اینکه احتمال حضور وی در قسمت دوم “سنتوری” وجود دارد، بیان می دارد: من علاقه‌ای ندارم که به این حاشیه‌ها ورود کنم. به هر صورت هرکسی یک روزی تصمیمی می‌گیرد و برای تصمیمش هم دلایل شخصی و مشخص دارد. از آقای مهرجویی هم چیزی به دل ندارم و هرکسی باید خودش جواب حرف‌هایش را بدهد و من نمی‌توانم درباره حرف‌هایی که آقای مهرجویی درباره من زده‌اند اظهارنظر کنم یا جوابیه‌ای بدهم. قبلا هم گفتم که احترام ایشان و همه اهالی سینما برای من واجب است و باقی تصمیمی است که هرکس در هر جایگاهی می‌گیرد.

ادعای دوم

مهرجویی پیش‌تر نیز ادعایی مشابه دیگر داشته است؛ چنان‌كه هم‌زمان با انتشار آهنگ «کجایی» که سمت‌وسویی عاشقانه در سریال «شهرزاد» داشت، ادعا کرد که چاووشی این آهنگ را براساس فیلم‌نامه «سنتوری٢» و برای این فیلم ساخته است.

چاووشی درباره این ادعا اظهار می دارد: نمی‌دانم آقای مهرجویی این حرف را بر چه اساسی گفته بودند، اما همه آنهایی که از نزدیک در جریان روند ساخت قطعه «کجایی» بودند، می‌دانند که این قطعه هم‌زمان با سریال “شهرزاد” ساخته شد و پیش از آن اصلا وجود خارجی نداشت که بخواهد برای فیلم دیگری باشد.

احتمال همکاری تقریبا صفر است

محسن چاووشی درباره احتمال همکاری‌اش با “سنتوری٢”و داریوش مهرجویی، این‌گونه می‌گوید: با همه احترامی که برای ایشان قائل هستم، اما این احتمال از طرف من تقریبا صفر است و بعید می‌دانم این اتفاق رخ بدهد.




شریفی‌نیا برای تولید “سنتوری۲” به کمک مهرجویی آمد/رادان قول همکاری داده/حضور چاووشی مشخص نیست

سینماژورنال: محمدرضا شریفی نیا از ابتدای دهه هفتاد و با حضور در فیلم “پری” همکاری با داریوش مهرجویی را آغاز کرده و طی یک دهه بعد این همکاری را در دیگر آثار مهرجویی یعنی “لیلا”، “درخت گلابی”، “دختردایی گمشده” و “میکس” به عنوان بازیگر، برنامه ریز و دستیار کارگردان ادامه داده بود.

به گزارش سینماژورنال شریفی نیا بعد از دستیاری اول مهرجویی در “مهمان مامان” و طراحی صحنه و لباس در “سنتوری” دیگر همکاری با وی را ادامه نداد.

 حالا و بعد از یک دهه از آخرین همکاری شریفی نیا با مهرجویی “سینما” خبر داده که کار تولید قسمت دوم “سنتوری” با حضور وی و بهرام رادان به جریان خواهد افتاد.

مهرجویی بنا بود سال قبل “سنتوری2” با عنوان “مرد پاییزی” را بسازد که به یک دلیل مهم و آن هم فراهم نشدن سرمایه لازم برای تولید، نتوانست کاری از پیش ببرد؛ البته که در آن زمان نه بهرام رادان پیشنهاد همکاری با وی را پذیرفته بود و نه محسن چاووشی که صدایش رمز اصلی موفقیت “سنتوری” بود.

حالا بنا شده شریفی نیا به عنوان پشتیبانی تولید و احتمالا تهیه کننده در “سنتوری2” باشد و البته رایزنیها برای جلب نظر چاووشی جهت حضور در این فیلم ادامه دارد.

شریفی نیا  که چندی قبل از تهیه کنندگی فیلم “و حتی یک کلمه هم نگفت” به کارگردانی علی ژکان انصراف داده بود اخیرا به عنوان مجری طرح و بازیگر اولین فیلم سینمایی فلورا سام با عنوان “نیمکت” مشغول به کار شده است.

شریفی نیا که اخیرا “رسوایی2” را روی پرده داشت، یک فیلم تجاری با مایه های فانتزی به نام “آس و پاس” به کارگردانی آرش معیریان از محصولات پویافیلم و یک فیلم حادثه ای به نام “ثبت با سند برابر است” به کارگردانی بهمن گودرزی را به عنوان بازیگر آماده اکران دارد.




انتظارات و توصیه‌های داریوش مهرجویی خطاب به نمایندگان مجلس

سینماژورنال: آغاز به کار مجلس دهم شورای اسلامی سبب ساز آن شده است که داریوش مهرجویی کارگردان سرشناس ایرانی با نگارش یادداشتی که آن را در اختیار “اعتماد” قرار داده برخی از انتظارات و توصیه های خود درباره نمایندگان مجلس را منتشر کند.

به گزارش سینماژورنال مهرجویی با اشاره به اختلافاتی که میان نمایندگان مجلس و وزارت ارشاد بر سر برخی محصولات فرهنگی و از جمله آثار سینمایی پیش آمده از تعدد مراکز تصمیم گیرنده در این باره گلایه کرده است.

متن کامل یادداشت مهرجویی را در ادامه بخوانید:

دستگاهها در کار یکدیگر دخالت می کنند

سازمان‌هاي اداري در ايران، به شكلي چيده شده‌اند كه هيچ‌كس، كار خودش را انجام نمي‌دهد. دستگاه‌هاي مختلف در كار يكديگر دخالت مي‌كنند و روندي بي‌نظم، باعث تداخل و ايجاد مشكلات بسياري مي‌شود.

رفتار در مجلس گذشته نيز به همين روال بود. نمايندگان مي‌توانستند درباره فيلم‌ها، كتاب‌ها و كنسرت‌هاي موسيقي تصميم بگيرند و متولي اصلي، وزارت ارشاد، در اين ميان ناديده گرفت مي‌شد. قانون هم اين متولي را تا حدودي مجاز مي‌دانست و دستگاه‌هاي مختلف مي‌توانستند، درباره اكران‌ها، انتشارها و اجراها نظر بدهند و حتي كار را به توقف برسانند كه البته مي‌بينيم هنوز هم مي‌رسانند.

شرایطی که بر وفق مراد هنرمندان نیست

مجلس دهم در چنين شرايطي كار خود را آغاز كرده است. شرايطي كه براي هنرمندان چندان بر وفق مراد نيست و هنرمند را موظف مي‌كند تا برحسب سليقه‌ آن‌ديگري، مجبور به پاسخگويي به همه نهادها و ادار‌ه‌ها باشد. چنين روشي نادرست است و درست مثل اين است كه ببينيم وزير بهداشت مجبور به پاسخگويي به وزير راه و شهرسازي باشد يا وزير علوم درباره وزارتخانه و فعاليت‌هايش به وزير معدن جوابگو باشد.

اين روش نادرست اما در حوزه فرهنگ و هنر، يك رويه مرسوم است و نه تنها هنرمندان كه حتي وزارت ارشاد و وزير ارشاد را هم درگير كرده. به همين دليل است كه از نمايندگان تازه مجلس دهم كه به گواهي تاريخ ادوار گذشته مجلس، نزديك‌ترين فهرست به مردم هستند، انتظار مي‌رود تا در چنين شرايطي با درك عميق و صحيح از فرهنگ و هنر، نسبت به چنين شرايطي تدابير درست و صحيح داشته باشند.

نمایندگان باید فرهنگ و هنر را بشناسند
نمايندگان اين مجلس بايد از روشنفكران، تحصيلكردگان و فرهيختگان فراتر باشند. بايد فرهنگ و هنر اين سرزمين را به درستي بشناسند، كتاب بخوانند، فيلم ببينند، تاريخ هنر و ايران را بدانند، از فلسفه و هنر سررشته پيدا كنند تا خودشان به اندازه هنرمندان و متوليان فرهنگ و هنر، به شناخت و درك واقعي از اين حوزه برسند.

نمايندگاني كه فرهنگ را رها كنند، كه شناختي از هنر و فرهنگ نداشته باشند، نمي‌توانند دركي از موقعيت هنرمندان و فرهيختگان در جامعه امروزي ايران پيدا كنند و در امتداد اين عدم درك، نمي‌توانند كه برنامه‌ريزي درست و صحيح براي قوانيني كه زندگي و فعاليت هنرمند در اين سرزمين را راحت‌تر مي‌كند، داشته باشند.

ناآشنایی در حوزه فرهنگ و هنر مشکل ساز است
نماينده‌اي كه بي‌سواد فرهنگ و هنر باشد، نه دركي دارد و نه برنامه درستي. در امور فرهنگ و هنر دخالت مي‌كند و اين دخالت به دليل همان شناخت نادرست، موقعيت‌هاي سخت و ناگوار براي هنرمند و وزارت ارشاد به وجود مي‌آورد؛ درست مانند دوره‌هاي گذشته كه به دليل ناآشنايي نمايندگان با حوزه فرهنگ و هنر، هم مشكلات بسياري براي هنرمندان به وجود آمد و هم سياستگذاري وزارت ارشاد را از يك متولي تمام به يك مجري تبديل كرد.


حال اين روند بايد تغيير كند و تغيير اين روند در روزهايي كه مجلس تازه برسركار آمده به درك نمايندگان از شرايط بستگي دارد و اينكه، اين نمايندگان تازه بايد سواد خود را در فرهنگ و هنر بالا ببرند. بايد دانش و هوشياري خود را اعتلا ببخشند و فرهيخته باشند.

اين نمايندگان بايد فرهنگ و هنر ايران، سينماي ايران، ادبيات ايران و موسيقي ايران را به درستي بشناسند تا بتوانند درباره فرهنگ و هنر قضاوت كنند و تصميمات درست بگيرند.

هنرمندان اين سرزمين يك عمر زندگي خود را وقف هنر و فرهنگ كردند، آنها زيروبم هنر را زندگي كرده‌اند و هيچ‌كس به اندازه آنها نمي‌تواند درباره اين حوزه نظر بدهد و بداند. نمايندگان تازه كه ما درباره سطح سواد، فرهنگ و هنر آنها هيچ اطلاعي نداريم و نمي‌دانيم كه تا چه اندازه آشنا به هنر و فرهنگ هستند و تاكنون چه چيزي چاپ يا خلق كرده‌اند، در نخستين قدم بايد اين موارد را بدانند.

نمایندگان باید فیلم ببینند و کتاب بخوانند

بايد بدانند كه تا چه اندازه در اين زمينه آشنا هستند و تا چه اندازه درباره فرهنگ و هنر مي‌دانند و اصلا چقدر از زمان و وقت خود را صرف كتاب خواندن و فيلم ديدن و ياد گرفتن مي‌كنند. آنها بايد بدانند كه تفاوت و فاصله آنها نسبت به هنر و هنرمندان چيست و اگر فاصله‌اي وجود دارد، براي آشنايي بيشتر بايد كتاب بخوانند، فيلم ببينند و تلاش كنند تا بتوانند قاضي‌هاي فرهنگي درستي باشند و سياست‌ها و برنامه‌هاي درستي داشته باشند.

اگر اينچنين نشود و اين فاصله همچنان وجود داشته باشد، بازهم مجلس تازه و نمايندگان تازه‌اش در شرايطي كه درك درستي از هنر و هنرمند ندارند، نمي‌توانند قاضي‌هاي فرهنگي برحق باشند، براي هنر و هنرمند تصميم بگيرند و وزارت مهم ارشاد و تصميماتش را كه كارش رسيدگي به فرهنگ و هنر است، نفي مي‌كنند.




با ادعای تهیه‌کننده “شهرزاد”⇐دلیل اصلی عدم همکاری چاووشی با مهرجویی در “سنتوری۲” فاش شد

سینماژورنال: نه ماه قبل داریوش مهرجویی برای حضور در “سنتوری2” به محسن چاووشی پیشنهاد همکاری داده بود و چاووشی با مطرح کردن یک رقم هنگفت و حدود نیم میلیارد(!) به عنوان دستمزد هم باعث عدم همکاری شده بود و هم اسباب ناراحتی مهرجویی را فراهم کرده بود.

به گزارش سینماژورنال چاووشی قید “سنتوری2” را زد و در عوض چند قطعه برای سریال “شهرزاد” خواند که این قطعات بشدت مورد توجه قرار گرفت.

سیدمحمد امامی تهیه کننده “شهرزاد” به تازگی در گفتگو با “تجربه” ادعای جالبی را درباره دلیل عدم همکاری چاووشی و مهرجویی بیان کرده است.

اگر مهرجویی دستمزد را هم پرداخت می کرد چاووشی یک بهانه دیگر می آورد

وی می گوید: به نظر من چاووشی در تعاملی که نمی خواست با مهرجویی اتفاق بیفتد با کم رویی مطلق قیمتی گفت که وارد این همکاری نشود. اگر تیم مهرجویی این دستمزد را هم پرداخت می کرد احتمالا چاووشی یک بهانه دیگر برای کار نکردن با ایشان پیدا می کرد.

به گزارش سینماژورنال امامی خاطرنشان می سازد: محسن آن کار{سنتوری2} را دوست نداشت. مثل بازیگری که جزو تاپ تن هاست و دوست ندارد در هر کاری حاضر باشد یعنی نام و نان را با هم یکی نمی کند.

کاملا مشخص بود که در “سنتوری2” چه موضوعیتی وجود داشته

این تهیه کننده می افزاید: به هر حال برای چاووشی محتوا و کانسپتی که میخواهد کار کند مهم است. آدمی که ده سال در اوج به سر می برد یعنی انتخابهای درستی داشته و اینها باعث شده هر آنچه می خواند را مردم دوست داشته باشند و بشنوند.

امامی تاکید می کند: فکر می کنم کاملا مشخص بود که آنجا{سنتوری2} چه موضوعیتی وجود داشته و اصلا بحث قیمت و… نبوده است.




واکنش تهیه‌کننده “پری” و “ضیافت” به ادعاهای چاووشی⇐محسن همه‌چیز را گفت به‌جز یک چیز!

سینماژورنال: محسن چاووشی خواننده محبوب موسیقی پاپ ایرانی اخیرا در گفتگویی تفصیلی برخی ادعاها درباره حضور در دفتر امیرحسین شریفی تهیه کننده سینما را طرح کرد.

به گزارش سینماژورنال چاووشی در آن گفتگو با اشاره به اینکه مدتی از دوران غیرمجازش را در استودیوی آفاق  متعلق به امیرحسین شریفی گذرانده است از این گفت که حتی آلبومهای “متاسفم” و قطعات “سنتوری” را هم در همین استودیو ضبط کرده است اما بعد از حدود 9 ماه حضور در این استودیو به دلیل آنچه رفتار مدیر استودیو قلمداد شده آنجا را ترک کرده است.(اینجا را بخوانید)

محسن پسر خوب و جوان محترمی بود

واکنش امیرحسین شریفی تهیه کننده سینما نسبت به این ادعاها جالب است. شریفی با اشاره به اینکه به واسطه فرزندش شاهرخ با چاووشی آشنا شده است به سینماژورنال گفت: محسن پسر خوب و جوان محترمی بود و رابطه اش آن قدر با من صمیمانه بود که مرا “عمو” خطاب می کرد.

وی ادامه داد: چاووشی درباره ارتباط با من تقریبا همه چیز را گفته است به جز یک چیز؛ آن هم اینکه وی مدتی بعد از حضور در استودیوی آفاق قید ایران را زد و در حال رفتن از ایران بود که او را برگرداندم و مجددا در استودیو کارش را ادامه داد که به تولید اثر خاطره انگیز “سنتوری” هم منجر شد.

از روی آب، او را برگرداندم

این تهیه کننده در شرح مهاجرت ناتمام چاووشی از ایران گفت: دقیقا یادم است در جاده شمال در حال رانندگی بودم که محسن تماس گرفت و گفت روی آب است!

شریفی افزود: در مسیر تهران به شمال حوالی آبعلی بودم که محسن تماس گرفت و گفت “عمو دارم می روم”. وی گویا قصد داشت از مرز دریایی از کشور خارج شود و من خودرو را کنار زده و ایستادم و گفتم همین الان برگرد.

تهیه کننده “پری” مهرجویی و “ضیافت” کیمیایی خاطرنشان ساخت: انصافا محسن پسری بود که احترام بزرگترها را نگه می داشت و همین حرف من باعث شد که به کشور بازگردد و بعدتر مجوز هم بگیرد وگرنه شاید اگر آن تماس نبود وی الان ایران نبود و به بیان بهتر از روی آب، او را برگرداندم.

ابدا برخورد بدی میان ما صورت نگرفت

امیرحسین شریفی درباره آن بخش از گفته های چاووشی که گفته به دلیل رفتار خاص وی مجبور به ترک استودیو آفاق شده است به سینماژورنال گفت: ابدا برخورد بدی میان ما صورت نگرفت و تا آخرین لحظه ای که کنار ما بود مانند پدر کنارش بودم و هیچ مشکلی با هم نداشتیم. چاووشی آن قدر پسر مودبی بوده و هست که اصلا امکان شکل گیری برخورد پیش نمی آید.

مشکل محسن با حراست ارشاد بود

وی خاطرنشان ساخت: مشکل اصلی محسن در آن دوران نداشتن مجوز بود که گویا حراست ارشاد درباره اش سختگیری های خاصی را انجام می داد و من هم سعی کردم با ایجاد شرایط کار در استودیو بهش کمک کنم. البته که اگر مجوز می گرفت برای انتشار آلبوم هم بهش کمک می کردم که در آن مدت مجوز نگرفت.

تهیه کننده “اشک سرما” با اشاره به ساخت قطعات “سنتوری” توسط چاووشی به سینماژورنال بیان داشت: فارغ از ارتباط قبلی که میان من و مهرجویی وجود داشت فکر می کنم در مسیر معرفی چاووشی به مهرجویی، محمدرضا شریفی نیا هم نقش داشت. محسن قطعات “سنتوری” را هم در استودیو آفاق ضبط کرد که کارهای خوبی هم شد.

نه فقط چاووشی که محسن یگانه و فرزاد فرزین هم در دفتر ما رفت و آمد داشتند

شریفی که آخرین تولیدش فیلم ضدداعش “آوازهای سرزمین من” بوده است با اشاره به اینکه در آن روزگار سعی می کرد از بیشتر خوانندگانی که مشکل مجوز داشتند حمایت کند اظهار داشت: نه فقط محسن چاووشی که خوانندگانی چون محسن یگانه و فرزاد فرزین هم در دفتر ما رفت و آمد داشتند و البته اگر مجوز می داشتند حتی امکان همکاری سینمایی با آنها فراهم بود.

وی ادامه داد: خسرو معصومی، سیروس الوند و اسماعیل فلاح پور از جمله کارگردانانی بودند که در آن زمان با آنها برای تولید آثاری با حضور این چهره های جوان و مستعد صحبتهایی انجام دادیم که به دلیل مشکل مجوز، امکان همکاری پیش نیامد.

امیرحسین شریفی
امیرحسین شریفی



محسن چاووشی همه چیز را گفت⇐از جلسه‌ای در حراست ارشاد که زندگیش را تغییر داد تا ماجرای تولد “سنتوری” حین حضور ۹ ماهه‌اش در استودیوی تهیه‌کننده “پری” و “ضیافت”، توزیع آلبومهای زیرزمینی‌اش به کمک فردی مستقر در طبقه بالای میلاد نور و…

سینماژورنال: محسن چاووشی که در ماههای اخیر و با قطعاتی که برای سریال “شهرزاد” خوانده در کانون توجه قرار گرفته است زندگی پرفرازو نشیبی داشته است.

به گزارش سینماژورنال محجوب بودن ذاتی این خواننده و کم علاقگی به گفتگوهای مطبوعاتی باعث شده بسیاری از مخاطبان درباره این فراز و نشیبها چیزی ندانند.

چاووشی به تازگی اما در گفتگویی با “تجربه” به بازگویی بخشی از واقعیات زندگی هنری اش پرداخته است.

تولد “سنتوری” حین زندگی در استودیوی تهیه کننده “پری”
یکی از این واقعیات درباره حضور 9 ماهه اش در استودیوی امیرحسین شریفی تهیه کننده فیلمهای “پری” مهرجویی و “ضیافت” کیمیایی است آن هم بعد از انتشار یکی از آلبومهای زیرزمینی محبوبش به نام “خودکشی ممنوع”.
به گزارش سینماژورنال چاووشی در این باره گفت: به درخواست عابد بسطامی گرافیستم به استودیو آفاق که مدیرش امیرحسین شریفی تهیه کننده سینما و تلویزیون بود رفتیم. شاهرخ پسر آقای شریفی استودیوی کوچکی در یکی از اتاقها درست کرده بود.
وی ادامه داد: عابد مرا به آنها معرفی کرد و آنها هم مرا می شناختند بخصوص که آلبوم “خودکشی…” همه گیر شده بود. شاهرخ شریفی هم خیلی تحویلم گرفت و گفت بیا اینجا بمان و کار کن و از وسیله ها استفاده کن.

این همان استودیویی بوده که چاووشی در آن با تنظیم کننده سالیانش شهاب اکبری آشنا شده است. خودش در این باره بیان داشت: یک روز آنجا بودیم که شهاب اکبری آمد و با هم آشنا شدیم و به من گفت کارهایت را دوست دارم و میخواهم بی هیچ چشمداشت مالی برایت کار تنظیم انجام دهم.

وی ادامه داد: آنجا بود که آلبوم “متاسفم” را شروع کردیم و استودیو آفاق در میدان کتابی به پاتوق ما بدل شد. یکی از کارهایی که آنجا به دنیا آمد “سنتوری” بود. در واقع “متاسفم” در حال شکل گیری بود که “سنتوری” را کار کردم. اینها گل کارهای آن زمان من بودند و مهرجویی هم همان موقع آمد سراغ من.

مدیر استودیو آفاق با زبان بی زبانی به ما گفت از آنجا برویم
با این حال در نهایت نه “متاسفم” و نه “سنتوری” مجوز نمی گیرند و چاووشی مجبور میشود استودیو آفاق را ترک کند. به گزارش سینماژورنال چاووشی در این باره بیان داشت: مدیر استودیو آفاق دیگر مطمئن شده بود ما مجوز نمی گیریم و با زبان بی زبانی به ما نشان داد که باید از آنجا برویم و خودم هم با توجه به فضایی که از این بابت آنجا حاکم شده بود حس کردم دیگر جای من آنجا نیست.

وی ادامه داد: شاید لطف آغازین آنها هم به این دلیل بود که فکر می کردند در نهایت منفعتی از کارم نصیب آنها می گردد که این اتفاق هم نیفتاد. آخرین کارهایی که آنجا ضبط کردیم “سنتوری” بود که پخش شد و “متاسفم” و سه چهار ترانه دیگر.

اولین پولی که بابت خوانندگی گرفت
محسن چاووشی بعد از نومید شدن از مجوز ارشاد ابتدا به سفارش آوای باربد آلبومی را تولید می کند که این آلبوم برای دریافت مجوز به جای ارشاد به حوزه هنری ارائه میشود و جالب اینکه اولین پولی هم که بابت خوانندگی می گیرد از همین کار بوده است.
وی بیان داشت: با آوای باربد قراردادی بستیم و مبلغی به عنوان پیش پرداخت گرفتم تا بروم آلبوم را آماده کنم. دقیقا 15 میلیون تومان پول پیش پرداخت گرفتم که تا آن روز اولین پولی بود که بابت قرارداد آلبومهایم گرفتم.

چاووشی افزود: با آن پول بدهیهایم را دادم و در همان حین شنیدم که محسن نامجو که به همراه من آلبومش را برای دریافت مجوز به حوزه هنری ارائه داده بود مجوز گرفت و همین خوشحالم کرد. اما روزی که قرار بود رییس مرکز موسیقی حوزه رضا مهدوی مجوز آلبوم مرا صادر کند از کار اخراج شد یا جابجا شد…
وی ادامه داد: بعد از آن در آوای باربد دوستی گفت که میتوانم شما را آشنا کنم با دوستان در حراست ارشاد.

جلسه در حراست ارشاد
به گزارش سینماژورنال چاووشی درباره جلسه سرنوشت سازش در حراست ارشاد که در نهایت به صدور مجوز خوانندگیش منجر شده اظهار داشت: در آن جلسه از من پرسیدند مشکلت چیست؟ من هم گفتم به من مجوز نمی دهند. گفتند در پرونده شما مثلا نوشته شده که در شهرری زندگی می کنی و… من را با شخص دیگری اشتباه گرفته بودند و فکر می کردند کارهایی که از شبکه های خارج از کشور پخش می شد زیرنظر من بوده و من در این زمینه دست داشته ام.

چاووشی ادامه داد: من هر گونه ارتباط با این شبکه ها را رد کردم و ثابت کردم که این حرف از اساس درست نیست.

این خواننده خاطرنشان ساخت: یادم می آید وقتی داخل اتاق شدم گفتند فکر نمی کردیم این شکلی باشی. فکر می کردیم ریش و موی بلند داشته باشی و کلا سروظاهرت جور دیگری باشد و خیلی متفاوت باشد. بعد از هفت سال ممنوع الکاری رفتار خوبی با من داشتند.

محسن چاووشی

محسن چاووشی

خیلی از همکاران به ارشاد نامه نوشتند که به من مجوز ندهد
محسن چاووشی با اشاره به رفتار ناجوانمردانه برخی از همکارانش در گمراه کردن ارشاد برای عدم صدور مجوز به وی بیان داشت: خیلی از همکارانم نامه نوشتند که چاووشی نباید کار کند. به ارشاد اخبار کذب می دادند و از قول خودشان حرفهای الکی می زدند که در کار مجوز گرفتن من خلل ایجاد کنند.

وقتی مجوز را دادند غمگین شدم
جالب است که دریافت مجوز و متعاقب آن انتشار آلبوم “یه شاخه نیلوفر” نیز باعث خوشحالی زیاد وی نشده است. چاووشی در این باره اظهار داشت: وقتی مجوز را دادند غمگین شدم و واقعا نمی دانم چرا این طوری شدم اما احساس کردم باید یک مدل دیگر کار کنم.قبل از آن خیلی بی پروا بودم و بعد از آن تا حدودی ترسیدم.

خواهش محسن یگانه از تنظیم کننده چاووشی
یکی از خوانندگانی که به واسطه همخوانی با چاووشی در کانون توجه قرار گرفت محسن یگانه بود. چاووشی درباره آشنایی اش با وی بعد از انتشار آلبوم اولش “نفرین” بیان داشت: به استودیوی احمدوند که می رفتم
گاهی اوقات محسن یگانه هم می آمد آنجا کار ضبط مب کرد اما ورود و خروجمان به استودیو طوری بود که به هم نمی خوردیم و همدیگر را نمی دیدیم.
وی ادامه داد: من آن موقع معروف شده بودم و “نفرین” بیرون آمده بود. یگانه به احمدوند گفته بود اگر ممکن است به چاووشی بگو که با هم ترانه ای بخوانیم و من هم یک تراک وسط کارش{“نشکن دلمو”} خواندم در صورتی که او را ندیده بودم. بعد که منتشر و معروف شد تازه محسن یگانه را دیدم.

گویا حضور یگانه در قطعه “به تو گفتم یا نگفتم” هم بعد از ساخت قطعه بوده است.
چاووشی در این باره گفت: اواخر آلبوم “متاسفم” بود که یک روز نشسته بودم و برای خودم همین طور چیزهایی می نوشتم. تمام که شد گذاشتم روبرویم و بصورت اتود خواندم. شهاب اکبری وقتی شنید گفت بیا همین را کار کنیم. من موافق نبودم چون شعرش اسلوب دار و قرص نبود.
وی ادامه داد: اما در نهایت ترانه را با همان ملودی خواندم و شهاب تنظیمش کرد. محسن یگانه هم کار را شنید و خوشش آمد و خواست که این ترانه را با من بخواند و با هم خواندیم…

توزیع آلبوم از طبقه بالای میلاد نور
به گزارش سینماژورنال چاووشی درباره توزیع آلبومهای زیرزمینی اش هم بیان داشت: طبقه بالای میلاد نور(پاساژی در شهرک غرب) یک نفر بود که کارش همین بود یعنی سی.دی تکثیر میکرد و میداد دست مردم و خلاصه از این طریق کارها پخش می شد. یادم می آید همین فروشنده چند تایی از آلبومها را با طرح جلد کاور زد و به ما هدیه داد.




“در انتظار سرمايه گزار”؛ مهرجويي هم به صف پرشمار بازيگران اين نمايش پيوست؟!

سینماژورنال: در شش ماه گذشته مرتب خبرهای مختلفی درباره ساخت قسمت دوم موزیکال “سنتوری” شنیده می شد.

به گزارش سینماژورنال از عدم حضور بهرام رادان و محسن چاووشی در این اثر گرفته تا استفاده از دو رپر جوان برای ساخت آهنگ و آوازخوانی در این قسمت از جمله اخباری بوده که ظرف ماههای گذاشته درباره “سنتوری2” شنیده شد.

با این همه این فیلم که با نام “سنتوری: مرد پاییزی” مجوز ساخت گرفت هنوز وارد پیش تولید هم نشده است و انگار مشکل اصلی آن هم نداشتن سرمایه گذار است؛ همان مقوله ای که بخش عمده سینمای ایران مدام از آن می نالند و به تعبیری نمایشی شده است با عنوان “در انتظار سرمایه گزار”!

در وهله اول باید تکلیف سرمایه‌گذار فیلم معلوم شود

به تازگی فردی به نام هادی خوانساری که گویا مدیر برنامه های داریوش مهرجویی است باز هم درباره مشکل سرمایه گذار حرف زده است. وی به “ایسنا” گفته است: فعلا مشغول رایزنی با سرمایه‌گذاران مختلف هستیم و در وهله اول باید تکلیف سرمایه‌گذار فیلم معلوم شود. به همین دلیل معلوم نیست پیش تولید فیلم پیش از سال نو آغاز شود. چون باید با تمام عوامل قرارداد بسته شود و این موضوع زمان‌بر خواهد بود.

مهرجویی دوباره کل فیلمنامه را بازنویسی کرد

این مدیر برنامه ها با اشاره به بازنویسی مجدد فیلمنامه “سنتوری2” بیان داشته است: مهرجویی تصمیم گرفت دوباره کل فیلمنامه را بازنویسی و ویرایش کند و این چنین است فیلمنامه «سنتوری 2» به مراحل نهایی رسیده است. البته نسخه جدید خیلی هم نسبت به نسخه قبلی متفاوت نیست، اما آخرین روتوش‌هایی است که بر فیلمنامه انجام شده است.

هادی خوانساری درباره ترکیب احتمالی بازیگران این فیلم توضیح داد: هنوز هیچ بازیگری به طور قطعی انتخاب نشده است.

موزیسینهای فیلم مشخص شده است

وی با تأیید مشخص بودن موزیسین ها و خواننده فیلم نیز گفت: این ترکیب مشخص شده است اما فعلا قرار نیست اعلام کنیم و تنها نکته‌ای که می‌توانم بگویم، این است که این فیلم به لحاظ موسیقی با «سنتوری 1» بسیار متفاوت است.




اولين “سنتوري” سينماي ايران، دو دهه پيش از رادان چه كسي بود؟+عکس

سینماژورنال/غفور پورغفور: داریوش مهرجویی در میانه دهه 80 فیلمی موزیکال به نام “سنتوری” را ساخت که البته این فیلم هیچ گاه نتوانست اکران شود و در آستانه اکران، توقیف شد.

به گزارش سینماژورنال “سنتوری” البته بعد از مرگ تهیه کننده‌اش حسن فرازمند این شانس را یافت که در شبکه خانگی توزیع شود اما اکران نشدن این فیلم در سینماها، داغی بود که تا امروز در دل مهرجویی باقی است.

البته که مهرجویی به خاطر توقیف فیلمش که مجوز اکران داشت به دیوان عدالت اداری هم شکایت برد(اینجا را بخوانید) با این حال حسرت عدم اکران رسمی “سنتوری” همچنان همراه اوست.

شاید یکی از دلایلی که مهرجویی به سراغ ساخت قسمت دوم “سنتوری” رفته و به زودی آن را کلید هم خواهد زد(اینجا را بخوانید) همین خاطرات بدی بود که از توقیف “سنتوری” در خاطرش باقی مانده بود.

“سنتوری” مهرجویی اولین “سنتوری” سینمای ایران نبود

 به هنگام رونمایی “سنتوری” در جشنواره بیست و پنجم فیلم فجر و بعدتر به هنگام عرضه نسخه غیرمجاز آن در شبکه زیرزمینی محصولات خانگی و بعدتر عرضه مجاز در شبکه خانگی اغلب مخاطبان گمان می‌کردند این اولین محصول سینمایی پس از انقلاب اسلامی است که با محوریت زندگی یک نوازنده سنتور ساخته شده است.

با این حال حدودا 23 سال قبل از اینکه مهرجویی به فکر ساخت زندگی نوازنده‌ای به نام “علی سنتوری” بیفتد این خسرو ملکان بود که فیلمی با محوریت زندگی یک نوازنده سنتور را ساخت و روی پرده فرستاد.

مهدی فخیم زاده=حسن سنتوری

البته نوازنده سنتور فیلم ملکان “حسن سنتوری” نام داشت و نقش اصلی آن یعنی کاراکتر “حسن سنتوری” را مهدی فخیم‌زاده بازی می‌کرد.

جالب است که در “زخمه” نیز مانند “سنتوری” این گره خوردن زندگی نوازنده سنتور با پدیده مهلک اعتیاد است که داستان را پیش می‌برد و البته همین اعتیاد است که سرنوشتی شوم را برای وی رقم می‌زند؛ درست مانند سرنوشتی که برای “علی سنتوری” فیلم مهرجویی با بازی بهرام رادان رخ می‌دهد!!!

زخمه
نمایی از پوستر “زخمه”

تغییر نام از “حسن سنتوری” به “زخمه”

“زخمه” با نام اولیه “حسن سنتوری” در سال 1362 در سینماهای تهران و شهرستانها اکران شد و البته با اقبال مثبت مخاطبان هم مواجه شد اما فضای بسته سالهای ابتدایی دهه 60 و تصویرسازی فیلم از زندگی یک نوازنده که در آن سالها نوعی خط‌شکنی به شمار می‌رفت سبب ساز آن شد که مخالفتهایی با اکران فیلم صورت گیرد.

این مخالفتها و بخصوص در شهرهایی چون اصفهان و شیراز سبب ساز آن شد که علیرغم اقبال مخاطبان، نام فیلم به “زخمه” تغییر پیدا کند با این حال حتی با تغییر عنوان هم فروش فیلم نسبتا خوب بود.

فخری خوروش، رضا کرم رضایی، هوشنگ منصورخاکی، محمدتقی کهنمویی، مجید مظفری، محمد ورشوچی، جهانسوز فولادی، احمد بهروزی، مهدی صناعی، سعدی افشار، حسن شمشاد، کاوه فولادی، اصغر علایی و منوچهر افسری بازیگرانی بودند که در “زخمه” ایفای نقش کرده بودند.

نویسندگی فیلمنامه “زخمه” را خسرو ملکان انجام داده بود و تهیه‌کنندگی آن را حسین حقیقی و علی‌اصغر احدی انجام داده‌ بودند.

زخمه
نمایی از آگهی تبلیغاتی “زخمه” با جمله تبلیغی “قصه مردی بنام حسن سنتوری”

“حسن سنتوری” فرزندش را هم به اعتیاد می کشاند

داستان “زخمه” درباره “حسن سنتوري” سرپرست يك گروه مطرب روحوضي است كه در تماشاخانه‌هاي لاله‌زار فعاليت مي‌كند. او با “اقدس” رقاصه گروه، ازدواج كرده و صاحب فرزندي به نام علي است.

حسن معتاد است و زن و فرزند خود را نيز به اعتياد كشانده است. پس از انقلاب و برچيده شدن تماشاخانه هاي لاله زار، حسن براي گذراندن زندگي و تهيه مواد مخدر به قاچاق ترياك روي مي آورد. در مدرسه معلم متوجه اعتياد علي مي شود و او را كه ناخوش احوال است به بيمارستان مي برد. اقدس نيز براي پرستاري از علي روانه بيمارستان مي شود و حسن تنها مي ماند.

حسن كه بيم دارد دستگير شود آواره كوچه و خيابان مي شود، تا اين كه رحيم – فردي كه قبلا حسن او را به اعتياد كشانده و بعد ترك اعتياد كرده است – حسن را در زد و خوردي به قتل مي رساند…

32 سال بعد از فخیم زاده چه کسی سومین سنتوری سینمای ایران خواهد بود؟

به گزارش سینماژورنال حالا دقیقا 32 سال بعد از ساخت “زخمه” و ایفای نقش مهدی فخیم زاده در نقش “حسن سنتوری” و حدودا 10 سال بعد از ساخت “سنتوری” و ایفای نقش بهرام رادان در نقش “علی سنتوری”، مهرجویی بار دیگر تصمیم گرفته به سراغ ساخت فیلمی با محوریت ساز سنتور برود.

ارکان اصلی “سنتوری” یعنی بهرام رادان که به زودی با یک درام عاشقانه-تاریخی به نام “حکایت عاشقی” به سینماها می‌آید(اینجا را بخوانید) و محسن چاووشی که این روزها با قطعاتش برای “شهرزاد” در کانون توجه است هیچ کدام در سومین “سنتوری” تاریخ سینمای ایران حاضر نیستند.

برخلاف دو فیلم قبل در “سنتوری2” یا “سنتوری: مرد پاییزی” این دو موزیسین هستند که محوریت فیلم را تشکیل می دهند. موزیسینهایی که مهرجویی برای انتخاب آنها به سراغ خوانندگان جوان موسیقی رپ رفته است.

سومین “سنتوری” سینمای ایران ترک اعتیاد کرده!!!

داستان “سنتوری، مردپاییزی” از جایی آغاز میشود که حمید به عنوان یکی از شاگردان علی بعد از ترک اعتیاد و آموختن سنتور زیر نظر علی سنتوری در حال خداحافظی از آسایشگاه و بازگشت به شهر است.

در ادامه داستان یک سرمایه‌گذار از کار حمید خوشش می آید و از او می خواهد با تشکیل یک گروه آلبومی منتشر کند. اما حمید درگیر مشکلاتی با یک گروه موسیقی دیگر می شود که مسیر حرفه ای اش را تحت تاثیرقرار می دهد.

پیش از این قرار بود که حامد بهداد و امین حیایی نقش دو خواننده فیلم را ایفا کنند و از صدای خودشان در این فیلم استفاده شود که البته این موضوع از سوی مهرجویی تأیید نشد.

در برهه‌ای از زمان نام دو خواننده رپ جوان با نامهای یاسر بینام و حمید فریزند به عنوان خوانندگان “سنتوری2” شنیده شد که این مسأله نیز خیلی زود از سوی مهرجویی تکذیب شد.




“سنتوری۲” دی ماه کلید می‌خورد

سینماژورنال: داریوش مهرجویی اعلام کرد فیلم جدیدش با نام «سنتوری مرد پاییز» اوایل دی ماه جلوی دوربین می‌رود.
 به گزارش سینماژورنال داریوش مهرجویی  با اشاره به جدیدترین پروژه سینمایی خود به “مهر” گفت: «سنتوری مرد پاییز» در حال حاضر در مرحله پیش تولید قرار دارد و با توجه به اینکه ریتم کار و زندگی این روزها بسیار کند است به همین دلیل پیش تولید این فیلم هم کمی طول کشیده است.

بازیگران انتخاب شده اند اما…

وی در پاسخ به اینکه آیا انتخاب بازیگران انجام شد؟ بیان کرد: حضور اکثر بازیگران در «سنتوری مرد پاییز» قطعی شده است اما ترجیح می دهم درباره آن چیزی نگویم.

کارگردان فیلم سینمایی «هامون» تاکید کرد: براساس پیش بینی انجام شده فیلمبرداری اوایل دی ماه آغاز می شود.

این احتمال هست که فیلم به جشنواره برسد

مهرجویی در پایان گفت: فیلمبرداری یک ماه به طول می انجامد و با توجه به اینکه تدوین فیلم همزمان با فیلمبرداری انجام می شود. این احتمال وجود دارد که «سنتوری مرد پاییز» در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد.




بیانیه تند هواداران محسن چاووشی خطاب به داریوش مهرجویی

سینماژورنال: هواداران محسن چاووشی، خواننده موسیقی، بیانیه‌ای را علیه داریوش مهرجویی منتشر کردند.
به گزارش سینماژورنال چندی قبل مهرجویی در مصاحبه‌ای مدعی شد که محسن چاووشی به واسطه فیلم “سنتوری” او به شهرت رسیده است و وی برای گرفتن گجوز وی از اعتبار خود مایه گذاشته است.(اینجا را بخوانید)

حالا گروهی موسوم به گروه دوست داران چاووشی هم در نامه سرگشاده‌ای خطاب به مهرجویی نوشته است: “سنتوری” نه تنها تغییری در وضعیت محسن چاووشی حاصل نکرد بلکه با آن شکل و شیوه انتشار اوضاع حرفه‌ای او را بدتر و پیچیده‌تر هم ساخت.

این گروه ادامه داده است: گواه این مدعا هم مصاحبه‌های پرشماری است که بعد از لو رفتن فیلم با چاوشی صورت گرفت و او مستأصل‌تر از همیشه به سوالاتی که درباره وضعیت جوازش می‌شد پاسخ می‌داد.

در این نامه با اشاره به بدحسابی مهرجویی در پرداخت دستمزد چاوشی نوشته شده:  لابد این‌ها هم، گوشه‌ای است از آن همه کاری که می‌گویید برایش کرده اید. نه آقای مهرجویی! حقیقت رنگ نمی‌بازد، حتی اگر شما با مخاطبین تان صادق نباشید.




رادان در کمپ ترک اعتیاد مرودشت با ردّ تلویحی سخنان مهرجویی: همه چیز را درباره “سنتوری۲” به وقت مقتضی رو خواهم کرد!+فیلم

سینماژورنال: ماجرای “سنتوری 2” همچنان ادامه دارد.

به گزارش سینماژورنال بعد از اخبار مبنی بر حضور حامد بهداد و لیلا حاتمی بجای بهرام رادان و گلشیفته فراهانی در “سنتوری2” (اینجا را بخوانید) چندی قبل از حضور امین حیایی در این پروژه هم صحبت شد.(اینجا را بخوانید)

با این حال غیبت رادان و دلایل آن همچنان جزو مهمترین پرسشهای مخاطبان است.

برخی از این می گویند که چون محسن چاووشی قید حضور در کار را زده بود، رادان هم علاقه ای به همکاری نداشته و برخی نیز عدم توافق مالی را دلیل این غیبت می دانند.

از آن طرف مهرجویی هم در گفتگویی غیبت رادان را به دلیل مسافرتش به خارج از کشور دانسته است.(اینجا را بخوانید)

رادان در کمپ ترک اعتیاد سخنان مهرجویی را تکذیب کرد

در همین اوضاع ساعاتی قبل سایت تصویری “پلاس” ویدیویی از رادان را منتشر کرد که حاوی گفتگویی با او درباره پدیده اعتیاد بود؛ گفتگویی که انگار در کمپ ترک اعتیاد مرودشت فارس ضبط شده بود.

 رادان در این گفتگو با بیان اینکه اعتیاد بیشتر از آن که بیماری باشد نوعی درگیری است از این گفته که لطف ناخواسته مسئولین فرهنگی نسبت به “سنتوری” باعث توجه بیش از حد مردم به آن شد.

بهرام رادان در این گفتگو با اشاره به اینکه از اسفندماه تصمیم به عدم حضور در این کار گرفته و دلایل آن را طی نامه ای برای مهرجویی نوشته است از رو کردن این دلایل برای مردم در زمان مقتضی صحبت کرده است.

رادان در برابر این پرسش که آیا از عدم حضور در “سنتوری2” دلخور نیستی لفظا از عدم دلخوری سخن می گوید اما ظاهرش به هنگام پاسخ به این پرسش چیز دیگری می گوید.

همین پاسخهای مبهم تکذیبی است بر گفته های مهرجویی مبنی بر اینکه رادان به دلیل مسافرت به خارج قید کار در “سنتوری2” را زده است.

برای تماشای این گفتگوی تصویری اینجا را کلیک کنید.




امین حیایی هم در “سنتوری۲” آواز می خواند؟

سینماژورنال: در حالی که ساعاتی قبل داریوش مهرجویی از حضور حامد بهداد و لیلا حاتمی در “سنتوری2” خبر داده بود(اینجا را بخوانید) حالا بنا شده امین حیایی هم در این فیلم بازی کند.

به گزارش سینماژورنال از آنجا که هم حامد بهداد و هم امین حیایی سابقه خوانندگی دارند هیچ بعید نبست که هر دو نفر کاراکترهای خوانندگان را در فیلم ایفا کنند.

داريوش مهرجويى که قسمت دوم را با نام “سنتورى،مرد پاييزى” جلوی دوربین می برد در گفتگو با “فيلم نيوز” اعلام كرد: حامد بهداد و ليلا حاتمى بازيگران اين فيلم هستند و امين حيايى هم به جمع بازيگران فيلم اضافه مى شود.

وى اعلام كرد: پيش توليد “سنتورى، مرد پاييزى” از نيمه شهريورماه آغاز مى شود و قصه فيلم نيز از داستان “سنتورى ١” مجزا خواهد بود.

مهرجويى همچنين در پاسخ به اين سوال كه با تغيير اكثر عوامل “سنتورى ١” در فيلم “سنتورى، مرد پاييزى” آيا اين فيلم از سنتورى فاصله نگرفته است گفت: داستان فيلم ارتباطى به قصه قبلى نخواهد داشت و نام شخصيت اصلى فيلم نيز “على سنتورى” نخواهد بود.