1

توضیحات مجری “سمت خدا” درباره تذکر به این برنامه!

سینماروزان/مهدی موسوی‌تبار: مجری برنامه مذهبی “سمت خدا” در خلال گفتگویی تفصیلی درباره ماجرای تذکر به این برنامه توضیح داد.

هفت سال قبل بود که یکی از کارشناسان “سمت خدا” خطاب به رییس صداوسیما، از پخش تبلیغ اجناس در برنامه‌های کودک و همچنین پخش مسابقات شبهه‌دار از تلویزیون ایراد گرفت و همین ایرادات شائبه تعطیلی برنامه را هم شکل داد.

حالا نجم‌الدین شریعتی مجری “سمت خدا” در پاسخ به آن ماجراها به روزنامه فرهیختگان گفت: در مقطعی بحث امر به ‌معروف مطرح شد و احساس کردیم چرا از خودمان شروع نکنیم. کارشناسان انتقادهایی به برخی برنامه‌های تلویزیونی داشتند که به‌مذاق مدیران وقت سازمان خوش نیامد. به ما گفتند در این حوزه وارد نشوید، درصورتی‌که احساس می‌کنم وقتی می‌خواهیم امر به معروف کنیم و مساله‌ای را جا بیندازیم، چه خوب است که از خانواده‌مان شروع کنیم.

شریعتی ادامه داد:  آن زمان این کار را کردیم که برخی خوش‌شان نیامد. شاید امروز در فضای رسانه چنین محدودیت‌هایی وجود نداشته باشد و شاید هم آن حساسیت وجود نداشته باشد و این حساسیت برای آن زمان است، درمجموع تمام تلاش‌مان را کردیم که وارد حاشیه نشویم، یعنی خدای‌ناکرده حواشی برنامه پررنگ‌تر از متن نشود.




حرف‌های قابل تامل کارگردان فیلم توقیفی “رستاخیز”⇐بخش بین‌الملل سینمای ایران و برگزاری جشنواره‌های مثلا جهانی(!) اساساًً ادعاست!/تعداد محدودی آدم هستند که در جشنواره‌های مختلف همدیگر را ملاقات می‌کنند و تمام!/ فیلم‌های ما در زنجیره سینمای جهان، جایگاهی نداشته و ندارد!!/این همه بودجه بیت‌المال برای مدیریت سینما وجود دارد اما آیا یک دی‌وی‌دی فیلم ایرانی در مزارشریف که حدود دو میلیون جمعیت شیعه و فارسی‌زبان دارد، فروخته می‌شود؟! /در همین کشور عراق آیا می‌توانند تولیدات شبکه نمایش خانگی ایران را بخرند و ببینند؟/به‌جای برگزاری جشنواره‌های پرهزینه در همین کشورهای اطراف برای محصولات ایرانی، بازار ایجاد کنند!

سینماروزان/نسترن حسینی: احمدرضا درویش، کارگردان فیلم توقیفی “رستاخیز” در اظهاراتی قابل تامل از بی‌فایده بودن برگزاری جشنواره‌های پرهزینه مثلا جهانی در ایران گفت و خواستار ورود به بازار فرهنگی منطقه شد.

این فیلمساز در نشست «انقلاب اسلامی و سینمای ایران» که به‌صورت مجازی در دانشگاه سوره برگزار شد، اظهار داشت: از نظر من سینمای ایران ملی نیست، چون بازتاب‌دهنده آرمان‌ها و مطالبات ملت ایران نیست. آنچه در محضر سینما مشاهده می‌کنیم، دربردارنده خواست ملی نیست، پس سینما نیست. از نظر جغرافیایی هم همین‌طور است و یک فرد در شهرهای سیستان و بلوچستان امکان حضور در سینما را مانند یک فرد در شهرهای تهران و تبریز و مشهد ندارد. هنوز برخی شهرهای ما فاقد سینما است.

کارگردان “دوئل” افزود: این همه بودجه بیت‌المال برای مدیریت رسمی ‌سینما وجود دارد اما آیا یک دی‌وی‌دی فیلم ایرانی در مزارشریف که حدود دو میلیون جمعیت شیعه و فارسی‌زبان دارد، وجود دارد و فروخته می‌شود؟! یا از طریق فضای اینترنتی می‌توانند بخرند و ببینند الان در کشور عراق آیا می‌توانند تولیدات شبکه نمایش خانگی ما را بخرند و ببینند؟ بخش بین‌الملل سینمای ایران و برگزاری جشنواره‌های مثلا جهانی(!) اساساًً ادعاست! به‌جای برگزاری جشنواره‌های پرهزینه در داخل، در همین کشورهای اطراف برای محصولات ایرانی، بازار ایجاد کنند!

درویش با طرح این پرسش که آیا واقعاًً سینمای ایران فرهنگ و عطر و زیست اجتماعی ایرانی را نمایندگی می‌کند، پاسخ به آن را منفی دانست و ادامه داد: اصلاً این‌چنین نیست! اساساًً این جنس سینما کجای بازار و نقطه طلایی نگاه مخاطب جهانی قرار می‌گیرد؟ تعداد محدودی آدم حدود ۴ – ۵ هزار نفر هستند که در جشنواره‌ها همدیگر را ملاقات می‌کنند و حمایت و ترویج می‌کنند و تمام! فیلم‌های ما در زنجیره سینمای جهان، جایگاهی نداشته و ندارد.

کارگردان “سرزمین خورشید” همچنین درباره ضلعی از تهاجم به فرهنگ و سینمای ایران که همه اصالت را به سینمای قبل از انقلاب می‌دهد، تصریح کرد: این ضلع، تصویری به مخاطب ارائه می‌دهد که نه تنها در شأن هنری و فرهنگی ملت آرمان‌گرا و انقلاب‌کرده ایران نیست بلکه اساساًً هر چی هست، چیزی مخدوش و جعلی است. در بررسی هر پدیده باید تمام تاریخش را دید و نه فقط یک بخش را!!




یک انجمن و کلی حاشیه⇐رسانه اول: مدیر انجمن دفاع مقدس، برکنار شده!/عظیمی میرآبادی: پنج ماه قبل از انجمن استعفا دادم!/رسانه دوم: تصویر استعفانامه ثبت شده در دبیرخانه بنیاد را منتشر کنید!/بنیاد روایت: نه استعفایی در کار بوده و نه برکناری!!+همه گزینه‌های مدیریت بر انجمن

سینماروزان/کیوان بهارلویی: در یک سال گذشته عملکرد انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس مدام در کانون نقد و نظر بوده و این انتقادات با صرف هزینه هنگفت برای برگزاری دوتکه جشنواره مقاومت و خرج بودجه هنگفت برای ساخت فیلمی با عنوان “تک تیرانداز” افزایش یافت.

در روزهای اخیر از یک طرف خبر برکناری مهدی عظیمی میرآبادی از انجمن منتشر شد و از طرف دیگر میرآبادی مدعی استعفا شد!!

رسانه ستاره سینما مدعی برکناری عظیمی میرآبادی از انجمن شد و عظیمی میرآبادی در گفتگو با تسنیم، برکناری را تکذیب و مدعی شد پنج ماه پیش استعفا داده است.

به دنبال آن رسانه اینترتینمنت‌ویکلی‌ایران از بنیاد روایت خواست، تصویر استعفانامه میرآبادی که قاعدتا باید همان پنج ماه پیش، تاریخ و شماره خورده باشد را منتشر کند.

روابط عمومی بنیاد روایت هم در واکنش به همه اتفاقات از این گفته که نه استعفا شده و نه برکناری صورت گرفته!!
محمد محمدی مدیر روابط عمومی بنیاد روایت فتح درباره وضعیت مدیریت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس به کیهان گفت: با توجه به تغییر ساختار بنیاد روایت فتح و چارت جدید و چابک‌سازی آن، انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس نیز به عنوان یکی از مراکز زیرمجموعه این بنیاد نیازمند یک مدیر جوان خلاق است. بنابراین از چند ماه قبل طی توافق بین دکتر یاشار نادری رئیس ‌بنیاد روایت فتح و آقای مهدی عظیمی میرآبادی، مدیرعامل این انجمن، قرار بر عدم همکاری شد. بنابراین نه استعفایی در کار بوده و نه برکناری و صرفا یک توافق بین دو طرف برای قطع همکاری، واقعیت ماجراست.

اینکه چگونه میشود میرآبادی مدعی استعفاست و بنیاد روایت، استعفا را تایید نمی‌کند از آن تناقضات پرسش‌ساز است؛ به خصوص که بنیاد، برکناری را هم تایید نمی‌کند!

جدایی میرآبادی از انجمن، گمانه‌زنی‌هایی مختلف درباره جانشین وی را نیز شکل داده و افرادی مختلف از رضا برجی و یزدان عشیری تا مهدی همایونفر، کیوان امجدیان و محمد خزاعی به‌عنوان جانشین وی مطرح شده‌اند ولی تا تعیین مدیر بعدی، محسن جوادی سرپرست انجمن است.

رضا برجی ار مستندسازان باسابقه و از همکاران شهید آوینی است. یزدان عشیری از قدیمی‌های رسانه و جزو مدیران جشنواره‌های مختلف از فجر تا مقاومت و رویش و… بوده است. مهدی همایونفر تهیه‌کننده‌ای است دارای عقبه همکاری با شهید آوینی. کیوان امجدیان از منتقدان باسابقه و عضو شورای سردبیری روزنامه جام‌جم به شمار می‌رود. محمد خزاعی از دبیران جشنواره‌های فجر و مقاومت و درعین حال از تهیه‌کنندگان سینما و تلویزیون است.

 




نخستین اظهارات هواپیماربای “ارتفاع پست” بلافاصله پس از آزادی⇐ما دزد نیستیم؛ بلکه hijacker هستیم!!/دزد، کسی‌ است که از دیوار خانه مردم بالا می‌رود و مال مردم را می‌خورد!/هواپیما مال خودمان است، بیت‌المال است، مال ما ایرانی‌هاست!!/برادرم، فرودگاه دوبی را تهدید کرد که اگر اجازه فرود ندهند، ساختمان فرودگاه را می‌زنیم!/قبل از فرود در دوبی، بزن و برقص راه انداختیم و همین بزن و برقص، کار دستمان داد!!/در تمام جلسات دادگاه، یا حاتمی‌کیا می‌آمد یا اصغر فرهادی!!!/آیت‌الله شاهرودی مانع اعدام ما شد!/در زندان، ازدواج کردم ولی کارم به طلاق کشید!/فقط یک سال و نیم مانده بود تا آزادی‌ام که عفو خوردم!

سینماروزان/لیلا حسین‌زاده: پرواز شماره 1493 اهواز ـ بندرعباس، خبرسازترین پرواز 23 آذرماه سال 1379 بود؛ پروازی پرماجرا که زمینه تولید فیلم “ارتفاع پست” شد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از روزنامه جام‌جم، در این ماجرای پرهراس، هواپیمای یاک 40 با همدستی چهار هواپیماربا برای دقایقی ربوده شد و ناگهان فضای محدود داخل هواپیما تبدیل به یک جنگ تمام‌عیار میان هواپیمارباها و گارد امنیت پرواز شد. درگیری اما به‌سرعت تمام شد و نیروهای امنیتی ایران دوباره کنترل هواپیما را به‌دست‌ گرفتند.

پس از دستگیری هواپیماربایان، برای چهار متهم اصلی یعنی خالد و رسول حردانی و شهرام و فرهنگ حکم اعدام و برای بعضی دیگر، حکم زندان صادر شد، اما چند سال بعد، احکام اعدامی‌ها به زندان‌ طولانی‌مدت تبدیل شد.

20 سال پس از این ماجرا و در حالی‌که چهار متهم اصلی هنوز در زندان بودند، فروردین ماه امسال و به مناسبت زادروز حضرت مهدی، درخواست عفو ابراهیم حاتمی‌کیا ـ فیلمساز ایرانی ـ و موافقت سید‌ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضاییه حکم آزادی آنان از زندان امضا شد.

رسول حردانی، یکی از هواپیمارباها که حالا40ساله است  در گفت‌وگو با روزنامه جام‌جم از ماجرای هواپیمایی‌ربایی در سال 79 می‌گوید.

* چه زمانی آزاد شدید؟
16 فروردین ساعت 22 و 30دقیقه شب. البته اخوی‌ام خالد هنوز در زندان است.

چرا؟
یک پرونده مالی دارد که باید به آن رسیدگی شود.

چند سال از محکومیت‌تان مانده بود؟
22 سال حبس داشتم که 20 سال و شش ماه آن را گذراندم و یک‌سال و نیم دیگرش مانده بود. روز آزادی‌ام در واقع یکم شهریور ماه 1401 بود.

* از سال 79 بگویید. ربودن هواپیما، فکر چه‌کسی بود؟
فکر برادرم بود و من خبر نداشتم.

* آن زمان چند سال‌تان بود؟
هنوز نوزده سالم هم نشده بود، اما خالد بزرگسال بود. با این اتفاق، ناگهان در منجلابی‌ گرفتار شدم‌ که نه راه پس داشتم و نه راه پیش. داخل هواپیما از برادرم هواداری‌کردم و همین باعث شد به من شک‌ کنند که از این جریان خبر داشتم، در حالی‌که لیدر برادرم خالد بود.

* انگیزه خالد چه بود؟
ما هیچ مشکلی با کشور نداشتیم. مشکل ما، مالی بود. برادرم شرکت تجاری داشت و ورشکست شده بود. او می‌خواست به‌طور غیرقانونی از ایران خارج شود.

* قرار بود بعد از خروج از مرزهای کشور کجا بروید؟
من نمی‌دانستم، اما بعدش فهمیدم. خالد می‌خواست هواپیما را به یکی از کشورهای اروپایی، ببرد.

* برای هواپیماربایی از فیلم‌های خارجی تقلید کردید؟ تمرین هم داشتید؟
جوابی ندارم، چون از هیچ چیز خبر نداشتم. فقط موقع دستگیری به خالد اعتراض‌کردم چرا به من نگفتی؟ گفت فکر کن یک بازی قمار بوده یا می‌بردیم یا می‌باختیم، حالا باختیم. اگر می‌بردیم باز هم این حرف را می‌زدی؟

* هواپیما چند مسافر داشت؟
حدود صد نفر.

چند نفر در عملیات ربایش هواپیما دست داشتند؟
چهارده نفر بودیم‌ که بعضی سایت‌ها به اشتباه نوشته‌اند بیست و چند نفر. من و خالد، فرهنگ و شهرام همسران اول و دوم خالد، پسر و دختر خالد که آن زمان بچه بودند، مادرخانم خالد، دو نفر از خواهران خانم دوم خالد و چند نفر دیگر که خالد را همراهی می‌کردند. در اینستاگرام به ما اتهام دزدی زدند که درست نیست.

* چه‌کسی اتهام دزدی زد؟
در اینستاگرام گفته بودند که چهار نفر از هواپیمارباها آزاد شدند. یک نفر نوشته بود چهار دزد به دزدهای ایران اضافه شد. برادرزاده‌ام در جواب‌ گفته بود آنها هواپیماربا هستند، نه دزد. از نظر من، ما دزد نیستیم؛ بلکه hijacker (هواپیماربا) هستیم.

از نظر شما دزد چه‌کسی است؟
کسی‌که از دیوار خانه مردم بالا می‌رود و مال مردم را می‌خورد.

* یعنی هواپیماربایی دزدی نیست؟
نه، چون هواپیما مال خودمان است، بیت‌المال است، مال ما ایرانی‌هاست. درست است خطا کرده‌ایم اما دزدی نکرده‌ایم.

وقتی سوارهواپیما شدید، اسلحه هم داشتید؟
خانم دوم خالد، یک اسلحه کالیبر22 و فرهنگ و شهرام هم چاقو آورده بودند.

مگر در فرودگاه بازرسی بدنی نشدید؟
چون همزبان و همشهری بودیم، خوب بازرسی نشدیم.

* چند دقیقه بعد از بلند شدن هواپیما، عملیات شروع شد؟
شاید بیست دقیقه از پرواز گذشته بود که خالد بلند شد و با اسلحه تهدید را شروع کرد. بعد با بلندگوی مهمانداران به مسافران ‌گفت می‌خواهم هواپیما را از کشور خارج‌ کنم. ما برای سوختگیری در دبی فرود می‌آییم. هر که دوست دارد با ما بیاید و هر که دوست ندارد، برگردد.

* با مهمانداران چه‌ کردید؟
هم جرم‌های‌مان، دستان دو مهماندار مرد را بستند و خانم مهماندار را هم بین مسافران نشاندند.

برادرتان با خلبان هم صحبت کرد؟ چه درخواست‌هایی داشت؟
چون فاصله زیادی با هم داشتیم، نمی‌دانم چه حرف‌هایی بین‌شان رد و بدل شد، اما خالد هر چه می‌گفت، آنها انجام می‌دادند. یادم است وارد آسمان دبی ‌که شدیم، اجازه نشستن به هواپیمای ما را ندادند. خالد تهدیدشان کرد که اگر اجازه فرود ندهید، ساختمان برج فرودگاه دبی را می‌زنیم ‌که بعد قبول ‌کردند به این فرودگاه برویم.

ارتفاع پست
ارتفاع پست

* بعد از این‌که کنترل هواپیما را به دست‌ گرفتید، چه اتفاقی افتاد؟
قبل از فرود بزن و برقص راه انداختیم و همین کار دستمان داد. یکی از خانم‌ها روسری‌اش را برداشت که برادرم سرش داد زد و گفت ما برای عیاشی این کار را نمی‌کنیم و برای حل مشکل‌مان می‌خواهیم به یک کشور دیگر برویم. در همین حال بودیم که دو گارد امنیت پرواز وارد درگیری با ما شدند.  یکی از ماموران به سمت خالد شلیک کرد که یک‌ گلوله به فکش خورد و خون فوران زد. خالد دست و بعد کتش را روی آن گذاشت تا جلوی خونریزی را بگیرد. در این درگیری یک تیر به فک‌ و دو تیر هم به دو دستش اصابت کرد. یک تیر هم از کنار گوشش عبور کرد.  من به هواخواهی از خالد به سمت یکی از ماموران امنیت پرواز رفتم و او را با چاقو زدم. یک مامور دیگر هم خلع سلاح شد که یادم نیست چه کسی این کار را کرد.

همسران برادرتان چه کمکی به خالد کردند؟
خانم دوم‌اش به او اسلحه داد. خانم اولش‌ زن متدینی است و از چیزی خبر نداشت.

اسلحه از کجا آورده بود؟
در جایی که ما زندگی می‌کردیم پیدا کردن اسلحه سخت نبود.

* خالد با اسلحه تیراندازی ‌کرد؟
نه، فقط تهدید کرد.

* نگران نبودید در جریان این تیراندازی‌ها برخی از مسافران بی‌گناه کشته شوند؟
نه، چون هوایپما دست ما بود.

* چطور دستگیر شدید؟
یکی از گلوله‌هایی‌که به سمت خالد شلیک شد، به یکی از سیستم‌های هواپیما اصابت‌ کرد و یکی از موتورهایش را از کار انداخت. شرایط طوری شد که خلبان فرود اضطراری ‌کرد و بعد هم دستگیر شدیم.

* هواپیما در دبی فرود آمد؟
نه در جزیره‌ای بین بندرعباس و دبی. پنج دقیقه بعد، چند قایق آمد که همه از بچه‌های سپاه بودند و همه ما را در قایق‌ها خواباندند. ما را به بندرعباس برگرداندند و وقتی آنجا مشخص شد کی چه‌کاره است، ما را جدا و بقیه را آزاد کردند. سه ماه در بندرعباس بودیم و بعد قرار شد برای محاکمه به تهران برویم. روز پرواز، دست‌های ما را با دستبندهای پلاستیکی بستند و بین مسافران نشاندند. یادم است آن روز وقتی چند مسافر متوجه شدند ما هواپیماربا هستیم، از پرواز انصراف دادند. به سمت تهران پرواز کردیم و بعد هم محاکمه‌ها شروع شد.

* شما، خالد، فرهنگ و شهرام حکم اعدام گرفتید. برای همسران برادرتان چه حکمی صادر شد؟
ماه رمضان سال هشتاد و در جلسه پنجم یا ششم دادگاه بود که به ما حکم اعدام دادند. خانم اول خالد تبرئه شد، اما برای خانم دومش، سه سال زندان بریدند. یک‌سال و نیم آن را گذراند و چون در زندان وضع حمل‌ کرده بود، با بخشش او موافقت شد و به خاطر فرزندش به او آزادی مشروط دادند. البته جدا شد و رفت.

* چه حسی دارید که با این قمار، بیست سال از عمرتان پشت میله‌های زندان‌ گذشت؟
چه بگویم.

* به این فکر کرده بودید که اگر دولت آن کشور شما را به خاک خودش راه نمی‌داد، چه اتفاقی می‌افتاد؟
(سکوت)

*شایعه شده بود که شما در زندان ازدواج کردید. درست است؟
بله، سال 93 بود اما ازدواج موفقی نبود. من در زندان اوین و از طریق برادرش که به دلیل جرم مالی در زندان بود، با همسرم آشنا شدم. موضوع را با برادرش در میان گذاشتم و یک روز در واحد مددکاری زندان اوین با هم صحبت کردیم. بعد از صحبت، عقد کردیم و بعد از عقد دو‌سه باری به ملاقاتم آمد. اما بعدها متوجه شدم واقعیت‌های زندگی‌اش را از من پنهان کرده بود. در کل چهار‌پنج ماه بیشتر با هم زندگی نکردیم و الان هم درخواست طلاق غیابی داده‌ام.

* وقتی به شما چهار نفر حکم اعدام دادند، چه حالی شدید؟
در زندان چهارشنبه‌ها معمولا اعدام انجام می‌شود. الان که صحبتش را کردید، دوباره حالم بد شد و یخ زدم. آن شب همه‌مان را بردند به انفرادی و همه در سلول‌های جدا بودیم. هیچ‌کدام حال حرف زدن نداشتیم.

از لحظه‌ای بگویید که خبر توقف حکم را دادند.
قابل وصف نیست. آن لحظه هیچ امیدی به نجات نداشتم. وقتی از انفرادی به بند عمومی برگشتم، فهمیدم حکم شکسته است و از خوشحالی روی پا بند نبودم. خدا انگار عمر دوباره به ما داده بود. با مادرم تماس گرفتم و خبر شکستن حکم را به او دادم که به‌شدت خوشحال شد. البته سال ۹۶ به رحمت خدا رفت.

ارتفاع پست
ارتفاع پست

*از روند ساخت “ارتفاع پست” خبر دارید؟
در تمام جلسات دادگاه، یا حاتمی‌کیا می‌آمد یا اصغر فرهادی. حاتمی‌کیا یک روز نزد من و برادرم آمد و گفت من فیلمسازم و می‌توانم با ساخت فیلم شما به پرونده‌تان کمک‌ کنم، برایتان وکیل بگیرم و کمک مالی‌کنم. همین ‌کار را هم‌ کرد و برایمان وکیلی به نام طباطبایی‌گرفت‌ که به پرونده ما رسیدگی‌ کرد. حتی وقتی آن‌ور آبی‌ها می‌خواستند از ماجرای ما بهره‌برداری سیاسی ‌کنند، وکیل‌مان مانع می‌شد. سال 86 بود که ما چهار نفر متهم اصلی هواپیماربایی را برای اعدام بردند.

*چه شد که اعدام نشدید؟
آن زمان، مرحوم آیت‌ا… هاشمی شاهرودی، رئیس قوه قضاییه بود. وقتی آیت‌ا… شاهرودی به قم و جمکران رفته بود، حاتمی‌کیا و یکی از دوستانش به دیدن او رفتند و در مورد پرونده ما صحبت‌ کردند. البته خانواده من هم از این قضیه اطلاع داشتند و حتی مادرم با آیت‌ا… شاهرودی صحبت‌ کرده بود. در نهایت، با توجه به نوع رفتار ما در زندان، آنجا توانستند حکم توقف اعدام را بگیرند. یک درجه عفو خوردم و 22سال زندان برایم بریدند و برادرم و فرهنگ و شهرام پورمنصوری هم حبس ابد خوردند. در نهایت امسال به‌واسطه تلاش‌های ابراهیم حاتمی‌کیا، کادوی عید و تولد چهل سالگی‌ام را با هم از او گرفتم و حالا به فکر ساختن آینده‌ام هستم.




انتقادات یک تهیه‌کننده از تعطیلی گاه و بیگاه سینماها⇐ به محض اینکه سینماها باز می‌شود، دوباره بسته می‌شود!/تا مردم آمدند و به سینماها اعتماد کردند، سالن‌های سینمایی بسته شد!!/سینماها از بهداشتی‌ترین مکان‌های شهر هستند و معنا ندارد که مدام تعطیل می‌شوند/باعث تاسف است که انبوه مردم در بازار و مراکز خرید حضور دارند ولی سینما با حداقل مخاطب، تعطیل است!/حضور بی‌فاصله‌گذاری مردم در هایپرها و مراکز خرید است که عامل گسترش کروناست و نه حضور در سینما!

سینماروزان/نیوشا روزبان: محمدحسین فرحبخش مدیرعامل موسسه پارسافیلم به انتقاد از تعطیلی گاه و بیگاه سینماها پرداخت.

محمدحسین فرحبخش تهیه‌کننده و کارگردان سینما که در اکران نوروز ۱۴۰۰ کمدی «تکخال» را به‌عنوان تهیه‌کننده بر پرده سینماها داشت، در گفتگو خبرگزاری مهر با تأکید بر اینکه نباید در مواجهه با بحران سینماها بلافاصله تعطیل شود، گفت: متاسفانه به محض اینکه سینماها باز می‌شود و تا می‌آید جان بگیرد، دوباره بسته می‌شود، همین مساله سبب می‌شود فیلم‌ها کمتر مورد استقبال قرار بگیرند.

وی بیان کرد: مدتی پیش با تغییر گروه مشاغل سینمایی، سینماها باز شد، اما تا مردم آمدند و به سینماها اعتماد کردند، دوباره با قرمز شدن شرایط درب سالن‌های سینمایی بسته شد، همین مساله سبب ضربه مضاعف به سینما شده است. این موارد سبب شده که اکران نوروزی در سال ۱۴۰۰ هرچند با باز شدن سالن‌های سینمایی همراه شد، اما نتوانست چندان موفق باشد.

این تهیه کننده سینما تاکید کرد: معتقدم که نباید در سالن‌های سینما به دلیل شیوع ویروس کرونا و یا قرمز شدن وضعیت شهرها بسته شود، این روزها انبوه مردم در کوچه و خیابان‌ها و مراکز خرید حضور دارند ولی سینما با حداقل مخاطب تعطیل است. حضور بدون فاصله گذاری در خیابان‌ها و مراکز خرید و هایپرها است که خود به گسترش کرونا کمک می‌کند، اما حضور در سالن‌های سینمایی هیچ تاثیری در این زمینه ندارند.

وی ادامه داد: به سینما رفتن یک امر انتخابی است و این مردم هستند که می‌توانند انتخاب کنند به سینما بروند یا خیر، به همین دلیل سینماها در هر شرایطی باید باز باشد تا مردم خود تصمیم بگیرند، البته این را هم باید بگویم که رعایت دقیق پروتکل‌های بهداشتی در سالن‌های سینما سبب شده است تا سینماها تبدیل به بهداشتی‌ترین مکان‌های شهر شود و معنا ندارد که مدام تعطیل شوند.

فرح بخش در پایان گفت: اینکه سینماها تعطیل شوند تنها زمانی منطقی است که همه مشاغل جامعه تعطیل شوند نه اینکه بلافاصله با قرمز شدن وضعیت اولین مکان‌هایی که بسته می‌شود سالن‌های سینمایی باشد و سایر فعالیت‌ها همچنان ادامه داشته باشد.

 




تهیه‌کننده قطعه ارگانی ۴۰نفره “منو بشناس”، بدون اعلام رقم بودجه، مدعی شد⇐این کار، بسیار ارزان تولید شده!/به‌لحاظ کیفی، درخشان است!/جزو کم‌هزینه‌ترین پروژه‌های موسیقایی کشور است!/کاوه آفاق و حمید هیراد دستمزدی نگرفتند!/به بقیه همکاران، مبالغ بسیار ناچیزی پرداخت شده!+ادعاهای این تهیه‌کننده ارگانی علیه یک اپراتور تلفن همراه!

سینماروزان/پیمان طالبی: میثم محمدحسنی تهیه‌کننده کلیپ “منو بشناس” که با حمایت ماوا منسوب به ارگان ارزشی اوج تولید شده، مدعی تولید ارزان این قطعه شد و به گلایه از یک اپراتور تلفن‌همراه پرداخت؛ گلایه‌هایی که می‌تواند با واکنش مدیران این اپراتور مواجه شود.

“منو بشناس” قطعه‌ایست که ۲۰ خواننده در قطعه صوتی و ۴۰ خواننده در کلیپ تصویری آن حضورند.

میثم محمدحسنی که برادر کوچکتر احسان(رییس اوج) است درباره حواشی صرف هزینه بالا برای این قطعه به روزنامه جام جم گفت: بیشتر بحث این بوده که چرا این‌قدر در این پروژه هزینه شده اما جالب است که حتی یک نفر از این دوستان هم نمی‌داند میزان بودجه و هزینه این پروژه چقدر بوده است. این قضاوت‌ها صرفا براساس تصاویر نماآهنگ منو بشناس صورت گرفته و این اتفاقا برای ما بسیار خوشایند است.

میثم محمدحسنی بدون اعلام رقم دقیق بودجه تولید ادامه داد: این کار که بسیار ارزان تولیدشده به لحاظ کیفی آن‌قدر درخشان بوده که تولید آن برای مخاطب هزینه‌بر تلقی می‌شود. این پروژه اتفاقا جزو کم‌هزینه‌ترین پروژه‌های موسیقایی کشور است.

تهیه‌کننده “منو بشناس” افزود: یک سری از دوستان به‌صورت افتخاری در این پروژه حضور یافتند مثل کاوه آفاق یا حمیدهیراد که دستمزدی نگرفتند. بقیه همکاران هم مبالغی را دریافت کردند و البته این مبالغی که به این دوستان پرداخت شد، بسیار ناچیز بود و چون کار درباره ایران و همدلی بود، بیشتر هنرمندان انگار به‌صورت افتخاری در پروژه شرکت کردند،زیرا مبالغ دریافتی این عزیزان بسیار ناچیز بوده است.

میثم محمدحسنی در گفتگو با روزنامه جام‌جم ادعاهایی را علیه یک اپراتور تلفن همراه این گونه بیان کرد: شرکت همراه اول، نماآهنگ “منو بشناس” را دیده و بسیار پسندیده بود و می‌خواست در حوزه تبلیغات این پروژه مشارکت کند. قرار بود برنامه‌ای با این عنوان ساخته و نماآهنگ در آن رونمایی شود اما کار را به گروهی از عوامل خودشان سپردند و متاسفانه درنهایت آن چیزی که قرار بود باشد از آب درنیامد و همراه اول در این زمینه بسیار ضعیف عمل کرد. این شرکت قرار بود برای نماآهنگ “منوبشناس” تعداد زیادی بیلبورد تبلیغاتی عرضه کند اما درنهایت ما فقط دو سه بیلبورد برای نماآهنگ دیدیم و بقیه بیلبوردها برای برنامه “منوبشناس” بود. می‌شود گفت از این نوع رونمایی و تبلیغات در این پروژه ضربه بزرگی خوردیم.




صدور پروانه نمایش برای فیلمی با بازی علی مصفا+صدور یک پروانه دیگر

سینماروزان/نسترن حسینی: شورای پروانه نمایش فیلمهای سینمایی با صدور پروانه نمایش دو فیلم موافقت کرد.

به گزارش سینماروزان نام فیلم “آهو” که با بازی علی مصفا و سپیده آرمان تولید شده در صدر فهرست پروانه‌گیرندگان است.

هوشنگ گلمکانی سردبیر سابق مجله فیلم که به دنبال راه‌اندازی مجله فیلم امروز است، کارگردانی این فیلم را برعهده داشته است.

فهرست کامل پروانه‌های صادره به شرح ذیل است:

–«آهو» به تهیه کنندگی جواد نوروزبیگی وکارگردانی هوشنگ گلمکانی

— «سیاه باز » به تهیه کنندگی علی قائم مقامی وکارگردانی حمید همتی




حضور فعال کوروش یغمایی، آرتوش و دیگران در پرمخاطب‌ترین شبکه رادیویی صداوسیما

سینماروزان: معرفی رادیوآوا به‌عنوان پرمخاطب‌ترین شبکه رادیویی رسانه ملی بیش از هر چیز نشانه‌ای است از نیاز بالای مخاطب ایرانی به شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی مختص موسیقی.

علی طلوعی رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما در خلال ارائه آمار مخاطبان رادیو و تلویزیون از رادیوآوا در زمره پرمخاطب‌ترین شبکه‌های رادیویی نام برد. علی طلوعی گفت: رادیو آوا، رادیو جوان و رادیو پیام بیشترین میزان شنونده را داشته‌اند.

اینکه رادیو آوا که فقط موسیقی پخش می‌کند پرمخاطب‌ترین شبکه رادیویی بوده یک نتیجه مهم را پیش رو می‌گذارد و آن هم‌ نیاز مخاطب روزگار ما به موسیقی و اگر برمبنای همین آمار بخواهند سازوکاری برای افزایش مخاطب تلویزیون طراحی کنند باید شبکه‌ای تلویزیونی مختص موسیقی راه بیندازند با این حال راه‌اندازی شبکه تلویزیونی که هیچ، حتی از پخش ساز در تلویزیون مبادرت می‌ورزند.

اگر بخواهیم براساس هزینه‌ای که صرف شبکه‌های مختلف می‌شود مقایسه کنیم باید رادیوآوا را جزو کم‌هزینه‌ترین شبکه‌ها بدانیم چون بخش عمده ساعات این رادیو با قطعاتی‌ پر می‌شود که طی سالیان دراز در آرشیو رادیو گردآوری شده‌اند.

در رادیوآوا ممیزی‌های مرسوم تلویزیون هم وجود ندارد. رادیوآوا، رادیویی است که به غیر از خوانندگان بعد از انقلاب، قطعات برخی هنرمندان شاخص پیس از انقلاب هم به کرات از آن پخش می‌شود.

از عبدالوهاب شهیدی گرفته تا آرتوش و عباس مهرپویا و از افشین مقدم و مازیار گرفته تا کوروش یغمایی و… در این رادیو حضور دارند و قطعات‌شان با حداقل سانسور روی آنتن می‌رود و همین تنوع نسبی در بها دادن به هنرمندان است که برای این رادیو، مخاطب جمع کرده.

شکست نسبی رویه غلط “خودی_غیرخودی” و استفاده از دامنه بالایی از هنرمندان در رادیوآوا می‌تواند الگویی باشد نه برای رسانه‌های حاکمیتی بلکه برای تمام ارگان‌هایی که با پول ملت ارتزاق می‌کنند که بدانند با احترام به تمام آرا و سلایق خیلی راحتتر می‌توان مخاطب جلب کرد.




بازیگر “سربداران” و “پهلوانان نمی‌میرند” بیان کرد⇐زندگی بیشتر هنرمندان خراب است!/ هنرمندی را می‌شناسم که همسرش به دلیل بیکاری، درخواست طلاق کرده است!/مشکلات اقتصادی هنرمندان با ان شاءالله و ماشاءالله درست نمی‌شود!

سینماروزان/محبوبه یوسف‌‍ نژاد: آتش تقی پور بازیگر باسابقه با انتقاد از وضعیت معیشتی مردم و هنرمندان در سال کرونایی، آرزو کرد در سال جدید شرایط اقتصادی بهتر شود.

این بازیگر قدیمی سینما و تلویزیون درباره سال ۹۹ که با کرونا آغاز شد و با کرونا خاتمه یافت و تاثیری که این بیماری بر زندگی هنرمندان گذاشت به خبرگزاری ایسنا گفت: سال گذشته برود، برنگردد و دیگر تکرار نشود که زندگی بیشتر بچه‌های تئاتر و هنرمندان را خراب کرد. در مورد سینما هم وضعیت به همین منوال است. این بیماری مشکلات بسیاری را برای خانواده‌های هنرمند ایجاد کرد. حتی من هنرمندی را می‌شناسم که همسرش به دلیل بیکاری، درخواست طلاق کرده است؛ یعنی کرونا تا این حد در زندگی آدم‌ها تاثیر گذاشته است.

بازیگر “سربداران” و “پهلوانان نمی‌میرند” با تاکید بر لزوم حمایت از هنرمندان در دوران کرونا، تصریح کرد: خیلی متاسفم؛ ما باید از این آدم‌های هنرمند خیلی حمایت می‌کردیم تا زندگیشان به این فلاکت نیفتد.

تقی پور ادامه داد: این مشکلات مالی هنرمندان با ان شاءالله و ماشاءالله درست نمی‌شود؛ مردان و زنان درست و نیکوکردار می‌خواهد که آستین‌ها را بالا بزنند و این وضعیت را درست کنند، با گفتار شرایط درست نمی‌شود.

این بازیگر درباره شرایط کرونایی کشور افزود: نمی‌شود فقط گفت در خانه بمانید؛ برخی نیازمندند که از خانه خارج می‌شوند. اگر کسی نیاز نداشته نداشته باشد، چرا باید از خانه خارج شود؟ هر چند که در خانه ماندن هم دشواری ها خودش را دارد.

تقی پور در پاسخ به پرسشی درباره سال ۱۴۰۰، گفت: آرزو می‌کنم ملت من شکمشان نسبی سیر شود و جیبشان نسبی پول داشته باشد و سالم زندگی کنند.




حسین بی‌گزند سینمای ایران که بود؟+عکس و فیلم

سینماروزان/حسین فرحبخش(تهیه‌کننده): با درگذشت حسین ملکی یکی از بااخلاق‌ترین سینماگران ایرانی را از دست دادیم.

حسین ملکی انسانی بی‌گزند بود و همه به خیرش امیدوار بودند. آدمی شاد و خنده‌رو بود و حضورش در هر پروژه‌ای یک سرمایه بود چون با حضورش آرامش به همراه می‌آورد.

انسانی شریف و عکاسی درجه یک بود و بسیاری از پروژه‌ها ماهها منتظر می‌ماندند تا حسین ملکی، وقتش آزاد شود و به عنوان عکاس با آنها کار کند و بعدتر هم در فیلمبرداری باز تجربه‌هایی خوب را رقم زد.

حسین ملکی در تاریخ سینمای ایران مثمرثمر بود. هیچ کس عصبانیت و اخم او را ندید. تا قبل از شدت یافتن بیماری کبدی‌اش، هر هفته چهارشنبه‌ها در کنار او و رفقای قدیمی یک دورهمی داشتیم و در همین دورهمی هم جز متانت از حسین ندیدیم.
خدایش بیامرزد که هر جا بود مایه آرامش و شادمانی بود.

برای تماشای فیلمی از حسین ملکی در پشت صحنه “گروگان” اینجا را ببینید.

حسین ملکی(نفر چهارم از راست) در پشت صحنه فیلم "گروگان" در کنار حسین فرحبخش و جمشید آریا
حسین ملکی(نفر چهارم از راست) در پشت صحنه فیلم “گروگان” در کنار حسین فرحبخش و جمشید آریا

حسین ملکی پشت دوربین در پشت صحنه فیلم "گروگان" در کنار حسین فرحبخش و اصغر هاشمی
حسین ملکی پشت دوربین در پشت صحنه فیلم “گروگان” در کنار حسین فرحبخش و اصغر هاشمی




تعطیلی مجدد سینماهای پایتخت به‌خاطر وضعیت قرمز تهران!

سینماروزان/کیوان بهارلویی: با تغییر وضعیت کرونایی شهر تهران از نارنجی به قرمز، سینماهای پایتخت مجددا تعطیل شدند.

با تغییر وضعیت کرونایی شهر تهران از نارنجی به قرمز که صبح دوشنبه ۱۶ فروردین‌ماه از سوی ستاد ملی کرونا اعلام شد، کلیه مشاغل گروه دو نیز مشمول تعطیلی کامل شدند تا عمر خوشحالی فعالان سینما و تئاتر از تغییر گروه شغلی از ۳ به ۲ و امکان فعالیت در شرایط نارنجی، به یک هفته هم قد ندهد.

بر اساس قانون گروه‌بندی مشاغل و صنوف از سوی ستاد ملی کرونا، کلیه مشاغل گروه ۲ امکان فعالیت در شرایط آبی، زرد و نارنجی را دارند و تنها در وضعیت قرمز ملزم به تعطیلی هستند.

۵ روز پیش بود که ستاد ملی کرونا به واسطه پیگیری مسئولان وزارت ارشاد با انتقال تئاتر و سینما به گروه مشاغل ۲ موافقت کرد و همین تصمیم باعث شد سالن‌های سینما و تئاتر پس از چند روز تعطیلی به‌واسطه شرایط نارنجی پایتخت، از تاریخ ۱۱ فروردین مجدد آغاز به کار کنند.

صبح دوشنبه اما ورق برگشت و با قرمز شدن وضعیت تهران بار دیگر کلیه سینماها و سالن‌های نمایش ملزم به تعطیلی شدند.

 




پرسش‌های آقازاده مسعود کیمیایی از مدیران سینما⇐چرا پدر ۸۰ ساله بنده که نه بازنشستگی دارد، نه بیمه، در این دوران کرونایی باید به‌دلیل غم نان مجبور به کار و فعالیت باشد؟/چرا مدیران فرهنگی برای راه‌اندازی بیمه بیکاری هنرمندان هیچ تدبیری نکردند؟ /چرا جشنواره فجر نباید یکجا برگزار شود که ما شاهد دو بار هزینه کرد نباشیم؟/در کجای دنیا چنین اتفاقی افتاده که یک جشنواره دوپاره شود و در فاصله چند ماه از هم برگزار گردد؟/جشنواره‌های برلین و کن با تمام ابهت‌شان به علت شیوع کرونا تعطیل شدند ولی ما اصرار داریم به برگزاری جشنواره‌های پرهزینه؟!/چرا پولهای هنگفتی که در جشنواره‌ها هزینه می‌شود صرف نیازمندان سینما نمی‌شود و به دست کسانی نمی‌رسد که زندگی‌شان در شرایط فوق اضطراری و بحرانی است؟

سینماروزان/رضا منتظری: پولاد آقازاده مسعود کیمیایی با انتقاد از بی‌توجهی به معیشت سينماگران در دوران کرونا، برپایی بی‌منطق جشنواره‌های پرهزینه را به چالش کشید.

پولاد کیمیایی به سینماپرس گفت: ما شاهد این هستیم پیک کرونا در کشور رو به افزایش است و دولتمردان نتوانستند این بحران جدی را کنترل کنند. در این شرایط باید تدبیری برای تمامی حوزه هایی که از کرونا ضربه خوردند اندیشه شود. مردم باید آسوده زندگی کنند.

پولاد با اشاره به فعالیت کرونایی مسعود کیمیایی ادامه داد: به عنوان مثال پدر ۸۰ ساله بنده که نه بازنشستگی دارد نه بیمه نباید در این سن و در دوران کرونایی به دلیل غم نان مجبور به کار و فعالیت باشد.  

وی افزود: همین پدر بنده اگر آموزشگاهش تعطیل شود کسی نیست به او کمک کند. تازه ما جزو خوب‌ها هستیم اما کسانی که روزمزد هستند در این بحران وانفسای کرونا چه باید بکنند؟ چرا دولت مرتب وعده‌های واهی می‌دهد؟

پولاد کیمیایی خاطرنشان ساخت: یکی از دلایل بزرگی که کشورهایی نظیر ما را جهان سوم می نامند این است که ما مدیران باسواد، دغدغه مند، دلسوز و… نداریم! مدیران ما فقط عنوان مدیر را با خود به یدک می کشند و در عمل افرادی پشت میزنشین هستند که هیچ تخصصی در هیچ حوزه ای ندارند! به همین علت است که مدیران سینمایی در بحران کرونا فقط توانستند جشنواره های اخته و بی خاصیت برگزار کنند و فاکتورهای آنچنانی ارائه دهند. چرا پولهای هنگفتی که در جشنواره‌ها هزینه می‌شود صرف نیازمندان سینما نشد و به دست کسانی نرسید که زندگی های شان در شرایط فوق اضطراری و بحرانی است؟

کارگردان فیلم سینمایی «معکوس» افزود: این جشنواره‌ای که به اسم جشنواره فجر برگزار شد اما هیچ شباهت و سنخیتی با این جشنواره نداشت برای چه بود؟ مدیران سینمایی چرا این جشنواره خنثی و بی‌جهت را برگزار کردند؟ این دورهمی که عده ای از دوستان و نزدیکان مدیران سینمایی در آن شرکت داشتند چرا با بودجه های کلانی از بیت المال برگزار شد؟

وی ادامه داد: بسیاری از اهالی سینما امروز در تنگدستی شدید روزگار می گذرانند و این بودجه‌هایی که اینطور بی‌محابا هدر می شود می‌تواند نجات بخش زندگی آن‌ها باشد و قطعاً اگر مدیری دغدغه مند و دلسوز در سینمای کشور وجود داشت هرگز اجازه نمی داد این بودجه ها چنین هدر شود!

کیمیایی سپس با انتقاد شدید از برگزاری جشنواره جهانی در سال ۱۴۰۰ اظهار داشت: اصلاً این چه معنایی دارد که جشنواره فجر در ۲ قسمت برگزار شود؟ چرا این جشنواره نباید یکجا برگزار شود که ما شاهد ۲ بار هزینه کرد نباشیم؟ این چه کاری است؟ در کجای دنیا چنین اتفاقی افتاده که یک جشنواره ۲ پاره شود و در فاصله چند ماه از هم برگزار گردد. این دورهمی ها چرا باید برگزار شود تا فقط عده ای از خودی ها در آن دیده شوند و جایزه بگیرند؟

وی افزود: جشنواره های برلین و کن با تمام ابهت شان به علت شیوع کرونا تعطیل شدند، سوأل اینجا است که چرا ما جشنواره های مان را تعطیل نکردیم؟ آیا ما خیلی بزرگ تر از آن ها هستیم؟ مشکل مان این است که به فکر جان مردم نیستیم و قطعاً با این روشی که پیش می رویم یک فاجعه در راه است!

بازیگر فیلم های سینمایی «خفه گی» و «سلفی با دموکراسی» سپس با بیان اینکه در ۸ سال دولت اعتدال اغلب شاهد شنیدن وعده بودیم تصریح کرد: در این ۸ سال اگر سیل آمد مردم به داد یکدیگر رسیدند، اگر زلزله آمد مردم به داد یکدیگر رسیدند، خیریه ها بودند که در این مدت به هم نوعان خود کمک می کردند و رسماً دولت هیچ نقش سازنده ای در این میان نداشت.

کیمیایی متذکر شد: فرهنگ و هنر در آستانه فروپاشی دائمی است؛ بنده به هیچ عنوان چشم انداز خوبی را برای آینده فرهنگ و هنر کشور متصور نیستم؛ یک سال اخیر وضعیت به گونه ای بود که کارد را به استخوان بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر رسانده و من امیدوارم تدبیری عاجل برای برون رفت از این بحران اندیشه شود.

وی تأکید کرد: با این شرایط دهشتناک حاکم بر سینمای ایران اگر فیلم ها اکران شوند نابود می شوند، اگر اکران نشوند نمی دانند در آینده چه اتفاقی رخ می دهد و چه بلایی سر سرمایه های شان می آید.

این فیلمساز در خاتمه یادآور شد: سال ها قبل که همه تأکید می کردند اهالی سینما باید بیمه بیکاری داشته باشند فکر همین امروز را می کردند! اینکه چرا مدیران منفعل فرهنگی هرگز چنین تدبیری اندیشه نکردند جای تأمل دارد و باید خودشان در محضر هنرمندان پاسخگوی رفتار ضد فرهنگی شان باشند.

 




“کوری” فقط تاریکی است؟؟

سینماروزان/امید عشریه(عشیری): به تازگی در یکی از پلتفرم های آنلاین فیلمی دیدم که غیرمنتظره بود؛ « زیر نور کم»، از یک فیلمساز جوان به نام محمد پرویزی.

فیلمسازی که قبلا ، اثری از وی ندیده بودم، رصد هم که کردم ظاهرا فیلم دیگری هم در کارنامه دارد که هنوز رنگ پرده را ندیده است،  «لابی».

ابتدا عنوان فیلم مرا جذب کرد- زیر نور کم؛ با خودم گفتم این هم شاید، یک فیلم تجربی از آن‌دست فیلم های هنری که به موازات فیلمهای تجاری عامه پسند و گیشه دار تولید می‌شود، اما. انصافا غافلگیر شدم.

پلان به پلان فیلم نشان می‌دهد که کارگردانی هوشمند و خلاق در حال طراحی و تکوین است، فیلمی با نماها و تصاویر زیبا که همه چیز در مرز واقعیت و ذهن شناورند و آدم ها در برزخ دنیای واقعی و دنیای ذهنی همدیگر خلق و روایت می شوند.

از رمان نویس بزرگ امریکایی – «سال بلو » رمانی در این دوران کرونا خواندم  با عنوان« روایت انسان سرگشته» -رمانی با مضمون سرگشتگی انسان معاصر ، انسانی که در چنبره امواج ایده ها، ذهنیت ها، افکار و  عقاید فلسفی و اجتماعی رها و سرگردان است. فیلم محمد پرویزی مرا یاد این رمان انداخت،  سرشار از ایده ها، اشاره ها، استعاره ها.

گویی آدم ها در زمان و ذهن یکدیگر زندگی می کنند،. فیلم به شدت امروزی و معاصر است و برساخته ای از متن پرتلاطم واقعیت های اجتماعی امروز جامعه، جامعه ای که در آن شهروندان در هزارتویی از توهمات و قضاوت ها و محاکات ذهنی و روانی به سر می برند – پر از سوءتفاهم ها ، داوری ها و پیچیدگی ها.
«زیر نور کم» کوشیده تا در برش های کوتاه چندگانگی‌های انسان معاصر را بازروایی کند.

منتقدان مکتب فرانکفورت معتقدند دنیای امروز  دنیای بازنمودهاست، دنیای تصاویر ساختگی و سیطره ذهن،  این فیلم در مقیاس کوچک‌ی روایت بازنمودهاست، آدمها در زوایای ذهن همدیگر ساخته و پرداخته می شوند و گویی همگی ایفاگر نقش هایی هستند که نویسنده در کتابی در حال شکل دادن شان است، همه چیز در حال تکوین است، هیچ چیز قطعی نیست،  واقعیت در نسبیت شکل نیافته و ناتمام تعریف میشود و با چندگانگی وقایع مواجه ایم.

فیلمساز اگر چه اولین تجربه بلند سینمایی اش است ولی سعی کرده کم نیاورد و قصه پیچیده اش را به درستی سامان دهد.

یک‌ درام ‌خانوادگی پرمسئله که آدم ها در برزخی از بدبینی ها و آشفتگی ها و بازنمودهای ذهنی  حرف می زنند، راه می روند، دعوا می کنند، عاشق می شوند و ‌ می میرند.

همه وقایع و اتفاقات در یک جشن تولد رخ می دهد و «پازل» با تداعی خاطره ها و تصاویر این جشن تولد تکمیل می شود.
طراحی صحنه، قاب بندی ها و تصاویر و بازی ها بسیار زیباست.

«زیر نور کم» یک تجربه قابل احترام در سینمای فقیر ماست . سینمایی که تحت سیطره افکار فیک است و فاقد دغدغه ها و هویت های فرهنگی، مبالغه نکنیم ولی فیلم محمد پرویزی سینماست، و دیدن آن تو را یاد «شاید وقتی دیگر» بهرام بیضایی می اندازد.  بازی لیلا زارع. صابر ابر و حمیدرضا آذرنگ بی شباهت به همه آن چیزهایی است که تاکنون از این ها دیده بودیم.

فیلم البته بی اشکال نیست و جاهایی در روایت، الکن است اما پرویزی با این فیلم نشان داده که سینما را میشناسد و کارش را بلد است و انتظار از خودش را بالا برده است.  نشان داده که زبان سینما برای او مسئله است..




اظهارات تهیه‌کننده فیلم روی پرده کیمیایی⇐تعطیلی سینماها در میانه نوروز به تمام فیلمها ضربه زد!/مردم از باز بودن سینماها بی‌اطلاعند و سینما را از سبد تفریحی خود حذف کرده‌اند!/تلویزیون حتی همان حداقل تیزر را نیز به همه آثار نداد!

سینماروزان/زهرا منصوری: تهیه‌کننده تازه‌ترین فیلم مسعود کیمیایی با عنوان “خون شد” از دلایل فروش پایین فیلمها در اکران نوروزی گفت.

جواد نوروزبیگی با اشاره به تعطیلی حدودا یک ساله سینماها که باعث بی‌اطلاعی مردم از باز بودن سینماها شده به خبرگزاری مهر گفت: اکران نوروزی امسال نشان داد که مردم در تعطیلات نوروزی، تفریحی به نام سینما را از میان برنامه‌های خود حذف کرده بودند و به سمت سینما نرفتند، یعنی هرچند به تفریحات دیگر و مسافرت پرداختند اما سینما را در میان سبد تفریحی خود قرار ندادند از این رو باید وضعیت سینماها تقویت شود.

نوروزبیگی ادامه داد: با توجه به وضعیت کرونا ما پیش‌بینی می‌کردیم که استقبال چندانی از فیلم نشود ولی نه این‌قدر پایین!

این تهیه‌کننده با تاکید بر بی‌اطلاعی بسیاری از مخاطبان از باز بودن سینماها بیان داشت: گرچه تیزرهایی از فیلم‌ها از تلویزیون پخش شد اما رسانه ملی به آن اندازه‌ای که باید، به فیلم‌ها تبلیغات نداد تا مردم متوجه باز شدن سینماها نشوند.

این تهیه‌کننده ادامه داد: آثار سینمایی همیشه چیزی حداقل ۲۵۰ نوبت پخش تیزر تبلیغاتی دارند اما این اتفاق امسال رخ نداد و این مسأله هم به وضعیت اکران فیلم‌ها ضربه زد.

نوروزبیگی با اشاره به تعطیلی ناگهانی سینماها در میانه نوروز گفت: این تعطیلاتی که گه‌گاه برای سینماها پیش می‌آید هم آسیب‌زننده است. این اتفاق نه تنها به “خون شد” که به همه آثار روی پرده صدمه زد.

 




چرا فهرست پرمخاطبان نماوا در تعطیلات عید به‌روز نشد؟؟ به‌خاطر دل گلزار؟

سینماروزان/محمد شاکری: چرا ساترا و ارشاد که هر دو ادعای زعامت شبکه خانگی را دارند، آمار هفتگی تایید‌شده‌ای از میزان مخاطبان در شبکه خانگی ارائه نمی‌کنند؟

اعلام هفتگی آمار پرمخاطب‌ترین محصولات مدتهاست در سینما رواج دارد و با راه‌اندازی سمفا، امکان دریافت به‌لحظه آمار هم وجود دارد.

علیرغم اینکه شبکه خانگی و به‌ویژه سامانه‌های ویدیوی درخواستی در یک سال کرونایی اخیر، رونق قابل ملاحظه‌ای داشته‌اند ولی هیچ سامانه هماهنگی برای رصد میزان مخاطبان وجود ندارد.

آماری که هر یک از سامانه‌های ویدیوی درخواستی ارائه می‌کنند هم چون نظارت بالادستی ندارد بارها محل شک و شبهه بوده و فقط حجم پرسشها را بیشتر کرده.

به عنوان یک مثال ساده سامانه نماوا در تمام تعطیلات دو هفته‌ای نوروز هیچ داده‌ای درباره میزان مخاطبان خود ارائه نکرد و تازه بعد از تعطیلات بود که به ارائه آمار پرداخت.

اینکه چرا با وجود عرضه سریالهایی همچون “گیسو”، “سیاوش”، “قورباغه” و “دراکولا” و مسابقه “هفت‌خان”، آمار مخاطبان نماوا به صورت هفته به هفته اعلام نشد، جای پرسش دارد؟

اینکه دو محصول نماوا(گیسو+هفت‌خان) هر دو با حضور محمدرضا گلزار عرضه شده و البته هیچ یک نتوانست جریانی ویژه در شبکه خانگی ایجاد کند، عامل این وقفه در ارائه آماردهی است؟ به‌خصوص که هفت‌خان گلزار در رده آخر آمار پس از تعطیلات نماواست.

بعید است شخص گلزار با عقبه کمّی طولانی که در بازیگری دارد ابایی داشته باشد از اینکه آمار دقیق و به‌روز از میزان مخاطبان آثارش ارائه شود. هرچه نباشد از طریق چنین آماری می‌توان به ترمیم اشتباه در گزینش آثار پرداخت ولی اینکه نماوا چرا در کل تعطیلات، آمار مخاطبان را نداده، شبهه‌زاست؟ آیا از گلزار خجالت می‌کشند که فهرست دقیق و هفتگی مخاطبان آثار را اعلام کنند؟؟

البته که این فقدان منبع مطمئن برای آماردهی درباره سریالهای خانگی مختص نماوا نیست و دیگر سامانه‌های ویدیوی درخواستی را نیز دربرمی‌گیرد و انگاری هیچ کدام از این سامانه‌ها جرات ندارند سریالهایی با حضور بازیگران شناخته‌شده را در ردیف کم‌مخاطبان قرار دهند مبادا در همکاری‌های بعدی آنها اثرگذار باشد؟؟؟

به نظر می‌رسد تا ساترا و ارشاد که هر دو ادعای زعامت شبکه خانگی را دارند، آمار هفتگی تایید‌شده‌ای از میزان مخاطبان در شبکه خانگی ارائه نکنند همچنان با چنین مصادیقی روبرو خواهیم بود.

 




مرگ فیلمبردار باسابقه سینمای ایران+عکس

سینماروزان/نسترن حسینی: حسین ملکی فیلمبردار باسابقه سینمای ایران درگذشت.
به گزارش سینماروزان حسین ملکی متولد 1320 تهران بود و به غیر از فیلمبرداری سابقه بازیگری هم داشت.

ملکی کارش را به عنوان عکاس سینما از ابتدای دهه پنجاه شروع کرد و  در کسوت فیلمبردار و مدیر فیلمبرداری سابقه همکاری با کارگردانانی همچون ایرج قادری، سیروس الوند، کامبوزیا پرتوی، امیر قویدل، حسن هدایت و محمدعلی سجادی را در کارنامه داشت.

“بازی بزرگان”، “نیاز”، “بندر مه آلود”، “مونس”، “شیفته”، “سالاد فصل”، “تله”، “محاکمه” ، “چارچنگولی” و “پاتو زمین نزار” ازجمله آثاریست که ملکی مدیریت فیلمبرداری آنها را بر عهده داشت.

فیلم اکران نشده “فیلسوفهای احمق”سعید چاری آخرین فیلمی بود که حسین ملکی مدیریت فیلمبرداری آن را برعهده داشت. ملکی در فیلم اکران نشده “گربه سیاه”کریم امینی هم سابقه ایفای نقش داشت.

حسین ملکی در کنار ایرج قادری
حسین ملکی در کنار ایرج قادری




رییس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان تاکید کرد⇐تعطيلي چند روزه سينما در ايام عيد كار اصولي نبود!/همان طور که در جشنواره فجر با جديت مجوز اکران را اخذ كردند، اين جديت بايد در مورد اكران کل سال صورت گیرد!/چراغ سينما به شمعي بدل شده كه هر چند وقت يك‌بار با یک فوت ساده خاموش مي‌شود!/چگونه است كه تنها سه فيلم از ميان بيش از صد فيلم پشت اكران به پخش از تلويزيون مي‌رسد؟/ مبتذل‌ترین فيلم‌هاي خارجي در نوروز از تلویزیون به نمايش درآمد اما آقایان از پخش تبليغات تلويزيوني برخی فيلم‌هاي سينمايي طفره می‌روند!/ تلويزيون كدام اثر پربيينده و فاخر را در سال‌هاي اخير توليد كرده كه امروز براي شبکه نمايش خانگي تصميم‌گيري مي‌كند؟

 

سینماروزان/تینا جلالی: پخش پیش از اکران سه فیلم ارگانی از تلویزیون، محملی شد برای اظهارنظر رییس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان درباره ارتباط پرکشمکش تلويزيون و سینما در سالهای اخیر.

سيدضياء هاشمي رییس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان، نگاه خوبي به اين حركت تلويزيون ندارد. از نظر او سينماي ورشكسته‌اي كه هيچ برنامه كلاني براي آن در نظر گرفته نشده و وقتي نمايش اكران نوروزي به راحتي با بي‌توجهي به سرمايه صاحبان آثار تعطيل مي‌شود از اين بهتر نمي‌توان از آن توقع داشت. هاشمی به روزنامه اعتماد گفت: طبيعي است تلويزيون هم از اين فرصت سوءاستفاده مي‌كند و با ثمن بخس حق پخش فيلم‌هايي كه در مديوم سينما ساخته شده را مي‌گيرد. اين نوع نگاه به سينما توسط مسوولان نشان از عدم بي‌اهميتي سرمايه صاحبان آثار دارد. افراد با اميد به اكران معمولي و با رعايت پروتكل‌هاي بهداشتي فيلم‌ها را در نوروز اكران كردند، در سالن‌ها با رعايت فاصله اجتماعي فيلم به نمايش درآمد اما با دستور بدون كارشناسي ستاد ملي كرونا سينما تعطيل شد. اين جمعيت كه تاكنون به سالن‌ها مراجعه كرده شايد اگر بدون ماسك هم باشند، مشكلي براي‌شان پيدا نمي‌شد. اما ظاهرا سرمايه‌هاي مصروف در فيلم‌ها براي كسي اهميت ندارد.

به اعتقاد هاشمي تعطيلي چند روزه سينما در ايام عيد كار اصولي نبود، چنانكه بازگشايي به اين شكل هم درست نيست‌. هاشمی گفت: اين نحوه بازگشايي تنها دولت را از زير سوال بردن توسط سينماگران نجات مي‌دهد و راهگشا براي سينماگران نخواهد بود. دوستان در جشنواره فيلم فجر با جديت مجوز لازم را اخذ كردند و نمايش فيلم‌ها انجام شد. اين جديت بايد در مورد اكران نوروز و اکران کل سال قبل و سال فعلی هم صورت مي‌گرفت. اينكه سينماگران اصرار به بازگشايي دارند تا چراغ سينماها روشن باشد ابتدا بايد به موضوع عدم استقبال جدي تماشاگران از حضور در سالن‌هاي سينما اهميت دهند. متاسفم كه چراغ سينما به شمعي بدل شده كه هر چند وقت يك‌بار با یک فوت ساده ستاد ملي كرونا خاموش مي‌شود.

وي ادامه داد: با ظرفيت محدودي كه براي سالن‌ها در نظر گرفته شده وزارت بهداشت حق تعطيلي سينما را نداشت. اگر وزارت بهداشت كار را به متولي سينما يعني وزارت ارشاد واسپاري كند بسيار اصولي كار پيش مي‌رود و ارشاد با تعيين ظرفيت سالن، تعيين تكليف كرده و سالن‌ها را باز نگه مي‌دارد.

هاشمي پخش فيلم‌هاي جشنواره از تلويزيون را با انگيزه خوبي همراه نمي‌داند ولي مي‌گويد: فيلم‌هاي خوب “يدو” و “تك‌تيرانداز” آثار خوب جشنواره امسال بود. البته كه اين كار تلويزيون با شرايط بي‌تدبيري سينماي امروز قابل تقدير است اما در اين جزيره بي‌در و پيكر، تلويزيون نيت‌هاي سوء نسبت به سينما دارد. متاسفانه بايد اذعان داشت كه دعواي حيدري و نعمتي در تلويزيون ديده مي‌شود. مبتذل‌ترين فيلم‌هاي خارجي در اين ايام به نمايش درآمد اما از پخش تبليغات تلويزيوني برخي فيلم‌هاي سينمايي طفره مي‌روند. چگونه است كه تنها سه فيلم از ميان بيش از صد فيلم پشت اكران به پخش از تلويزيون مي‌رسد. با اين شرايط تلويزيون مي‌تواند آثار سينمايي زيادي را بخرد و نمايش دهد ولي اين كار را نمي‌كند. تلويزيون اگر نيت كمك به سينما را دارد نبايد بلافاصله دستور تعطيلي وزارت بهداشت درباره تعطيلي سينماها را بارها زيرنويس كند و مردم را از رفتن به سينما بترساند. به نظرم يك كينه‌توزي در خصوص سينما در تلويزيون و عملكرد آن قابل مشاهده است.

وي ادامه مي‌دهد: تلويزيون از سرمايه سينما بهره مي‌برد بدون سرمايه‌گذاري در توليد فيلم‌ها و به ثمن‌بخس حق پخش را خريداري مي‌كند. در اين شرايط سينماگران ناچار به ارايه فيلم‌ها به تلويزيون با مبالغ كم هستند. وقتي سالن‌هاي سينما به راحتي تعطيل مي‌شود، طبيعي است كه ديگر راهي براي سينماگر باقي نمي‌ماند.

هاشمي معتقد است: اين نوع رفتار با سينما ناشي از عملكرد تلويزيون و نمايندگان مجلس است وقتي ساترا را در مقابل ارشاد كه متولي امور فرهنگ در كشور است علم مي‌كنند سينما در نگاه مسوولان جامعه و دولت بي‌اعتبار مي‌شود. مجلس قانون سردستي و بدون كارشناسي را مصوب مي‌كند و به موجب آن حق نمايش آثار فضاي مجازي را به عهده سلايق مديران تلويزيون مي‌گذارد و اين شرايط را براي سينما فراهم مي‌آوردند.

او مي‌گويد: شرايط امروز را در حوزه سينما بايد كميسيون فرهنگي مجلس پاسخگو باشد. افرادي كه سواد سينما و توليد در اين حوزه را ندارند با عدم حضور مردم در انتخابات راهي مجلس شده و شرايط امروز را رقم زدند. مجلس بايد به دنبال تلاش براي شناخت عوامل موثر در اين نابساماني در تلويزيون باشد. چه عواملي باعث شد كه تلويزيون مخاطب خود را به شبكه‌هاي ماهواره‌اي واگذار كند. تلويزيون كدام اثر پربيينده و فاخر را در سال‌هاي اخير توليد كرده كه امروز براي نمايش خانگي تصميم‌گيري مي‌كند؟ البته كه دراين زمان كوتاه تا انتخابات همه مي‌دانيم دولت در اين شرايط قدرت لازم براي بازپس‌گيري حقوق حقه سينما و قانون وضع شده عليه سينما و سينماگران ندارد، پس بايد همه تهيه‌كنندگان سعي كنند براي حقوق خود در دولت آينده تلاش جدي و با قانون مضحك بدون كارشناسي مجلس مقابله كنند.

هاشمي در خاتمه به تلاش رييس سازمان سينمايي براي تغيير درجه گروه صنف سينما اشاره مي‌كند و مي‌گويد: تلاش مجدانه حسین انتظامي را براي تغيير گروه سينما‌ها از درجه ۳ به ۲ و بازگشايي سالن‌ها را ارج مي‌نهيم اما‌ اي كاش اين تلاش پيش‌تر صورت مي‌گرفت تا مخاطب بيش از اين از سالن سينما دلزده نشده و از تماشاي فيلم‌ها در سينما استقبال مي‌كرد.




واکنش بهروز وثوقی به شایعه ساخت قسمت دوم “همسفر”

سینماروزان/مسعود احمدی: بهروز وثوقی در گفتگو با مدیر یکی از شبکه‌های ماهواره‌ای، کلیت ماجرای تولید “همسفر۲” را تکذیب کرد.

علیرضا امیرقاسمی مدیر شبکه طپش درباره گفتگو با وثوقی بیان داشت: تولید “همسفر۲” یا “هم‌گریز” اساسا واقعیت ندارد و در گپی که با بهروز وثوقی داشتیم او نیز بر این امر تاکید کرده است.

مدیر طپش ادامه داد: بهروز وثوقی گفته که تولید “همسفر۲” فقط یک پیشنهاد بوده و اصلا قرار بر ساخت فیلم نبوده است. بهروز وثوقی سالهاست فیلمی بازی نکرده و از بازی در فیلم “فصل کرگدن”بهمن قبادی هم راضی نیست.

امیرقاسمی افزود: امروز برای وثوقی یا فائقه آتشین، ساخت “همسفر۲” هیچ فایده‌ای ندارد و هیچ کمکی به اعتبار این دو نمی‌کند. در هالیوود اگر فیلمی مشهور را بازسازی می‌کنند با بازیگران تازه و متفاوت است.

این فعال ماهواره‌ای درباره بازگشت به سینمای بهروز چنین گفت: بهروز وثوقی بر روی سناریویی متفاوت کار می‌کند و اگر به نتیجه برسد حتما باز هم کار خواهد کرد ولی ابدا به دنبال دنباله‌سازی فیلمهای محبوبش نیست.

به گزارش سینماروزان فیلم “همسفر”(۱۳۵۴)توسط مسعود اسداللهی به تهیه‌کنندگی مهدی مصیبی ساخته شده بود. بهروز وثوقی، فائقه آتشین و رضا کرم‌رضایی بازیگران اصلی فیلم بودند.
سه دهه بعد، موسسه سینمایی پویافیلم، “عروس فراری” را با اقتباس از “همسفر” تولید کرد. امین حیایی، الناز شاکردوست و غلامحسین لطفی بازیگران “عروس فراری” بودند. نسخه بازسازی “همسفر” بارها از تلویزیون پخش شده است.




اتحادیه تهیه‌کنندگان با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد⇐تغییر درجه و بازگشایی سینماها موجب دلگرمی اصحاب سینماست!/مسئولان سیما با پخش تیزر آثار روی پرده به تکلیف فرهنگی خود عمل کنند

 

سینماروزان/کیوان بهارلویی: اتحادیه تهیه‌کنندگان سینمای ایران درباره ارتقای درجه کرونایی سینماها از سه به دو بیانیه داد.

در بیانیه اتحادیه آمده است: در زمانی که محدودیت‌های کرونایی طی یکسال اخیر و بی مهری‌های سیمای جمهوری اسلامی با عدم پخش تبلیغات آثار سینمایی‌، اقتصاد نحیف سینمای ایران را بیش از پیش به مخاطره انداخته است، لازم می‌دانیم از تلاش‌های بی‌وقفه ریاست محترم سازمان سینمایی که منجر به تغییر رده بندی فعالیت سالن‌های سینما از گروه ۳ به گروه ۲ و بازگشایی مجدد سالن‌ها و دلگرمی اصحاب سینما گردیده، قدردانی کنیم.

در ادامه بیانیه آمده است: امیدواریم مسئولان سیمای جمهوری اسلامی نیز با اقدام به پخش تیزر فیلمهای در حال اکران، طبق تکلیف فرهنگی خود، پشتیبان سینمای ایران باشند و در این شرایط دشوار، گامی برای اعتلای سینمای ایران بردارند.




ساعاتی پس از اظهارات رییس سینما⇐ستاد کرونا دستور بازگشایی سینماهای پایتخت را داد

سینماروزان/کیوان بهارلویی: ساعاتی بعد از اظهارات حسین انتظامی رییس سینما درباره بی‌خطر بودن فعالیت سینماها، ستاد کرونا دستور بازگشایی سینماها را داد.

سینماها از دوشنبه نهم فروردین به دلیل نارنجی شدن پایتخت، تعطیل شده بود ولی با پیگیری بدنه سینما و همراهی سازمان سینمایی، درجه سینماها به دو ارتقا یافت.

با ارتقای درجه سینماها از سه به دو، سینماها خواهند توانست از عصر چهارشنبه یازدهم فروردین با رعایت پروتکل‌های بهداشتی در وضعیت نارنجی هم ادامه فعالیت دهند.

ادامه فعالیت سینماها در دوران نارنجی اگر با همراهی تبلیغاتی رسانه ملی همراه باشد قطعا اسباب رونق گیشه سینماها و کم شدن ضرر و زیان را موجب خواهد شد.