1

آشنایی با پرکارترین تهیه‌کنندگان یک دهه اخیر تلویزیون!+عکس

سینماروزان/مهدی موسوی‌تبار: سیاست صداوسیما در یک‌دهه اخیر، ساختن سریال‌های بیشتر- و نه بهتر- شده است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از روزنامه فرهیختگان، نکته مهم در این بین حضور تهیه‌کنندگان تلویزیونی به‌عنوان بازوی اصلی این خط تولید است. تهیه‌کنندگانی که بررسی‌ها نشان می‌دهد تعداد و تنوع‌شان از تعداد انگشتان دو دست بیشتر نیست…

شفیعی با سیزده سریال در صدر
صدرنشین فهرست روزنامه فرهیختگان از تهیه‌کنندگان پرکار، یک تهیه‌کننده جوان به‌نام محمدرضا شفیعی است که کارش را از سال 1383 آغاز کرده و در دهه اخیر و به‌جز فیلم‌های سینمایی یا تلویزیونی‌اش، 13 سریال برای تلویزیون تهیه کرده است. در این 13 اثر، سریال‌های پرطرفدار، موفق یا جذابی مانند «شیدایی»، «کیمیا» و «برادرجان» هم دیده می‌شوند و جالب است بدانید «کیمیا» 110 قسمت بوده و خودش به اندازه چهار پنج سریال کار برده است و این یعنی شفیعی درسال از یک کار بیشتر هم داشته و بدون استراحت برای مخاطبان تلویزیون کار کرده است. باید به او خدا قوت گفت که در این 10سال سه مدیر سازمان را دیده و مدیران مختلف در راس شبکه‌های یک تا سه را دیده و آنقدر انعطاف داشته که با همه آنها کار کرده و ظاهرا مشکلی هم نبوده است.

عیال مقدم با ۱۱ سریال در رده دوم

نفر دوم این فهرست یک خانم است؛ الهام غفوری، همسر سیروس مقدم که در یک دهه اخیر، 11 سریال شوهرش را تهیه کرده و بیش از 50 درصد از این تعداد به «پایتخت»‌ها تعلق دارد. آمار قابل‌توجهی است از یک زوج در تاریخ تلویزیون ایران که در یک‌دهه اخیر پیش آمده است. اگر طرفدار وفای زن‌ها هستید بهتر است این را بدانید که در یک‌دهه اخیر، سیروس مقدم با تهیه‌کننده دیگری «بچه‌های نسبتا بد» را ساخته، اما الهام غفوری با کارگردان دیگری همکاری نکرده است.

سعدی با شش سریال

سعید سعدی از فعالان سینما، به‌لطف چهار فصل «بچه مهندس» در این لیست قرار دارد. «نجلا» و «گشت ویژه» از دیگر آثار او برای تلویزیون هستند. از رده سوم به بعد به «پنج‌تایی»‌ها اختصاص دارد.

فهرست پرکارترین تهیه‌کنندگان یک دهه اخیر تلویزیون
فهرست پرکارترین تهیه‌کنندگان یک دهه اخیر تلویزیون

مدیر سابق با پنج سریال
تهیه‌کنندگانی که در دهه نود 5 سریال برای تلویزیون ساخته‌اند و اتفاقا یکی از آنها که مهدی فرجی باشد، پیش از این مدیر شبکه یک سیما هم بوده است. فرجی با تکیه بر سه فصل «نون. خ» در این رتبه‌بندی قرار گرفته و در سال گذشته سریال ضعیف «صفر بیست و یک» را از شبکه سه سیما داشت و چند سال قبل هم «لژیونر» را ساخته بود.

یک ۵سریاله دیگر
زینب تقوایی 33 ساله هم 5 سریال را در دهه اخیر برای تلویزیون ساخته است که سهمی از این سری‌سازی‌ها ندارد و اتفاقا «دودکش»اش بارها و بارها از شبکه‌های مختلف تکرار شده است. جالب است بدانید او در 25 سالگی این سریال را تهیه کرده بود.

باز هم ۵سریاله

آرمان زرین‌کوب دیگر نفر مشترک دسته «پنج‌تایی»ها است؛ کسی که با «ستایش» مشهور شد و این روزها سریال به‌شدت ضعیف «یاور» را از شبکه سه در حال پخش دارد و سال گذشته هم «بوم و بانو» را داشت. زرین‌کوب در این 10سال اخیر دو فصل از ستایش را ساخته است و پیش از این هم «ماه و پلنگ» را ساخته بود. نکته جالب درباره سریال‌های زرین‌کوب این است که در اکثر آنها داریوش ارجمند حضور داشته است.

نیروهای تازه را وارد کنید

شاید با عنوان سلاطین سریال‌سازی موافق نباشید، اما شما به کسانی که بیش از 50 درصد سریال‌های تلویزیون در 10 سال اخیر را ساخته‌اند چه می‌گویید؟ به کسی که 13 سریال در 10 سال ساخته چه می‌گویید؟ اینکه مجموع اینها چند قسمت شده است و چند دقیقه از آنتن تلویزیون را پر کرده‌اند هم مطلب دیگری است.

تلویزیون نیاز به پوست‌اندازی دارد. به‌نظر نمی‌رسد که به‌لحاظ مدیریتی کار دشواری باشد که مدیران رسانه ملی دایره به‌کارگیری تهیه‌کنندگان را بزرگ‌تر کنند تا قاب تلویزیون هم شاهد سازندگان و تیم‌های تازه‌ تولید شود و کمی هم نوبت استراحت تهیه‌کنندگان فعلی بیشتر شود. اصلا آن زمانی که در تلویزیون نیستند را بروند سینما کار کنند یا شبکه نمایش خانگی.

گسترده شدن این دایره به معرفی افراد تازه‌نفس و خلاق کمک می‌کند و گزینه‌های انتخابی سازمان را بیشتر می‌کند تا مبادا تن به اجبار بدهد یا تحت‌فشار یا ناز تهیه‌کنندگان قرار بگیرد. البته برخی کارشناسان معتقدند اگر سریال‌ها ساخته و به شبکه‌های تلویزیونی فروخته شوند هم امکان رقابت بیشتر می‌شود و هم کیفیت، اولویت اصلی سازندگانش می‌شود.




ازدواج ساره بیات با آهنگساز گوگوش!+عکس

سینماروزان/مسعود احمدی: سرانجام بعد از مدتها حرف و حدیث و شایعه که درباره ازدواج ساره بیات وجود داشت، اردیبهشت ۱۴۰۰ علیرضا افکاری- شوهر ساره بیات- به طور رسمی ازدواج خود با ایشان را علنی کرد.

به گزارش سینماروزان علیرضا افکاری آهنگساز موسیقی با انتشار ویدیویی حاوی تصاویری از ساره بیات نوشت: همسرم…بانوی زیبای من…در تمام سالهای گذشته زندگی مشترکمان، سالهایی که در کنارت زیستم، شد ماحصل آثاری که بر دل مخاطبین خوش نشست. برای تاثیر حضور سالیانت در خلق این آثار و زندگیم، برای داشتنت، برای بودنِ همیشگیت،در کنارم، و عشقی که هردم به زندگیم رنگی بدیع میبخشد، از تو سپاسگزارم. باشد تا همواره در فراز و نشیب دوران، در عشق غوطه ور باشیم و جاودان.

پیش از این و به هنگام نامزدی علیرضا افکاری برای بهترین موسیقی فجر۳۹ ، گمانه‌هایی شکل گرفته بود درباره ارتباط این نامزدی با نامزدی افکاری و ساره بیات که داور فجر۳۹ بود!؟؟

گمانه‌هایی که تایید نشد تا حالا که خبر رسمی ازدواج افکاری-بیات مطرح شده!

ساره بیات از داوران فجر۳۹ بود و علیرضا افکاری هم بعنوان آهنگساز فیلم “تی تی” نامش در میان کاندیداهای دریافت سیمرغ آمد! البته در نهایت نه سیمرغ و نه دیپلم افتخار به افکاری نرسید!!!

علیرصا افکاری متولد ۵۶ اصفهان، کارش را به‌عنوان آهنگساز و تنظیم‌کننده از دهه هشتاد آغاز کرده است‌.

افکاری همکاری‌هایی داشته با احسان خواجه امیری، ابراهیم حامدی، داریوش اقبالی، فائقه آتشین، علی زند وکیلی، روزبه بمانی، مهدی یراحی، سینا سرلک، حجت اشرف زاده و علیرضا قربانی.

علیرضا افکاری موسیقی متن فیلم “ربوده شده” با بازی نیکی کریمی را هم ساخته که البته فیلم مذکور چندان با اقبال مخاطبان مواجه نشد.

“دنیای این روزای من” با صدای داریوش اقبالی، “عاشقانه‌ها” با صدای احسان خواجه‌امیری، “اعجاز” با صدای فائقه آتشین، “جان جوانی” با صدای ابراهیم حامدی، “جز عشق نمی‌خواهم” با صدای علیرضا عصار و “تو محکومی به برگشتن” با صدای خشایار اعتمادی ازجمله آلبوم‌هایی است که علیرضا افکاری به‌عنوان آهنگساز و تنظیم‌کننده در آنها همکاری داشته است.

علیرضا افکاری+ساره بیات و مادرش
علیرضا افکاری+ساره بیات و مادرش

ساره بیات متولد ۵۸ مشهد بازیگری است که بعد از سالها ایفای نقش کوتاه و بلند در تلفیلمها و سریالها وقتی در انتهای دهه هشتاد در فیلم “جدایی…”اصغر فرهادی بازی کرد شهرتی فراگیر یافت.

“ساکن طبقه وسط”،‌ “فصل فراموشی فریبا”، “۲۱روز بعد”، “اتاق تاریک”،‌ “رحمان ۱۴۰۰” و “عنکبوت” ازجمله فیلمهای ساره بیات است.

ساره بیات سابقه بازی در سریالهای “یک مشت پر عقاب”،‌ “عاشقانه”،‌”دل” و “گیسو” را در کارنامه دارد.

سروین بیات خواهر ساره بیات هم به‌واسطه ازدواج با رضا قوچان‌نژاد(قوچی) شناخته می‌شود.




درگیری یغما گلرویی و یک رپر جوان بر سر ده‌نمکی!

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: یغما گلرویی ترانه‌سرا و سینا آبگون رپر جوان، درگیر مناظره‌ای مجازی شده‌اند بر سر مسعود ده‌نمکی.

به گزارش سینماروزان یغما گلرویی به تازگی ترانه‌ای با عنوان “ما” را در صفحه اجتماعیش قرار داده است که برای نقد تناقضات رفتاری ایرانیان، تعریضاتی زده به نصرت‌الله معین خواننده، مسعود ده‌نمکی کارگردان و مهران مدیری بازیگر اخیرا مبلغ یک فروشگاه زنجیره‌ای. 

در بخشی از ترانه یغما چنین آمده است: ملتِ نشئه از صدای معین، ملتِ مست توی آنتالیا، ملتِ باددوستِ پرچم‌پوش، ملتِ پرت مونده از دنیا!/تنقیه می‌کنه خودش رو مدام، با یه عالم گذشته‌ی الکی، ملتی که هنوز غمگینه، از خداحافظیِ ده‌نمکی!

تعریض یغما به ده‌نمکی با واکنش یک رپر جوان متولد ساری و رشدیافته در همدان، مواجه شده است.

سینا آبگون رپر جوانی که برادرزاده شهید ایرج ابگون است و در سریال “دادستان” هم بازی کرده، در واکنش به گلرویی، ترانه “خارروی” را سروده که در بخشی از آن چنین آمده: قلم پولکیت در اوج  برای نجفی میتازد/آنگونه میچرخد که در دبی  برج  بسازد/خودت را با ما یکی نکن تو از ما نیستی/در پوشش عدالتخواه  روز مزد ژورنالیستی/اخلاص ده‌نمکی از شلمچه تا دادستان ملموسه/ خار روی بر دستان عربها نزن بوسه!؟

⇓⇓⇓

متن ترانه “ما”ی یغما گلرویی را بخوانید:

آدمای مَلَنگِ بی‌رؤیا،
آدمک‌کوکیای سردرگم.
بس‌که به استوانه پز دادیم
شدیم آجرپزای جاده‌ی قُم.

آدمای همیشه در صحنه،
آدمای همیشه تو میدون.
همه‌ خوشحال و شاد و خندونیم،
پا می‌کوبیم تو برکه‌ای از خون.

درِ مغزامونو رو هر فکری
بوی آزادی می‌ده می بندیم.
بستنیِ عروسکی ماییم،
چوب توی پاچه‌مونه، می‌خندیم!

ملتِ نشئه از صدای معین،
ملتِ مست توی آنتالیا،
ملتِ باددوستِ پرچم‌پوش،
ملتِ پرت مونده از دنیا.

تنقیه می‌کنه خودش رو مدام
با یه عالم گذشته‌ی الکی.
ملتی که هنوز غمگینه
از خداحافظیِ ده‌نمکی.

ما از این دست آدما هستیم،
سلفی‌گیرای غالبأ قهار.
قطره‌های یه فاضلابِ بزرگ،
رمه‌های یه گله‌ی بیمار.

برای ماشینای قسطیمون
تخم‌مرغ می‌شکنیم و دلشادیم.
تو یه زندون گنده‌ایم عوضش
واسه تولیدِ مثل آزادیم.

انقلاباتِ فیس‌بوکانه
راه می‌ندازیم از رو بیکاری.
مشتِ محکم می شیم توی دهنِ
دشمنای همیشه تکراری.

تخت‌جمشید دخیل می‌بندیم،
عکسِ شاهو تو ماه می‌بینیم،
نقل قول از شریعتی می‌گیم،
پای طنزِ مدیری می‌شینیم.

تنِ فردوسی کُت می‌پوشونیم
با صلیبِ شکسته رو بازوش.
گم می‌شه هر صدای تازه توی
نعره‌ی اکثریتِ خاموش.

توی خواب غلت می‌زنیم دائم،
باورمون شده که بیداریم.
مٌهره‌ی دست این و اونیم و
از زمین و زمان طلب‌کاریم.

ما از این دست آدما هستیم،
لایک‌زن‌های غالبأ قهار
قطره‌های یه فاضلابِ بزرگ،
رمه‌های یه گله‌ی بیمار.

یغما گلرویی+ده‌نمکی+سینا آبگون
یغما گلرویی+ده‌نمکی+سینا آبگون

متن ترانه “خار روی”سینا آبگون چنین است:

یادت می آید کارت فعال بسیجت را؟
از کجا میاوری این شعر و حال عجیبت را؟

سربند اوج با نوای الله اکبر یادت است؟
روی این همه تناقض، چشم باید بست؟

یک روز انقلابی و امروز مست لایعقل
برای شعور مردم احترام قائل شو لا اقل

این مردم همه چیز را خوب یادشان هست
از دختران شل حجاب  و اکبران پونز به دست

شما هم از نسل همان شعبان بی مخ هایی
شکمت سیر شده از مردم چه می خواهی

قلم پولکیت در اوج  برای نجفی میتازد
آنگونه میچرخد که در دبی  برج  بسازد

خودت را با ما یکی نکن تو از ما نیستی
در پوشش عدالتخواه  روز مزد ژورنالیستی

اخلاص ده‌نمکی از شلمچه تا دادستان ملموسه
یغمای خار روی بر دستان عرب ها نزن بوسه

بیا و چهره ی واقعیت را به مردم نشان بده
لا اقل برای هضم این همه تناقض کمی زمان بده




درگذشت خبرنگاری که بازیگر “هزارپا” شد!+عکس

سینماروزان/مسعود احمدی: اشکان منصوری پورشیرازی خبرنگار فعال سینما در چهل سالگی درگذشت.

منصوری تجربه بازیگری هم داشت و ازجمله در کمدی “هزارپا” که فروشی چهل میلیاردی داشت ایفای نقش کرده بود. کمدی “تگزاس۲” و سریالهای “دلدادگان” و “رقص روی شیشه” از دیگر تجربیات بازیگری منصوری بود.

اشکان منصوری یک فیلم اکران‌نشده با عنوان “دینامیت” هم در کارنامه داشت.

اشکان منصوری ازجمله اهالی بااخلاق جامعه رسانه‌ای کشور بود و همواره سعی می‌کرد بی حب و بغض‌های سیاسی-گعده‌ای با همکاران خود در رسانه یا جامعه سینمایی تعامل داشته باشد.

سینماروزان درگذشت این خبرنگار محترم را به خانواده و جامعه هنری کشور تسلیت می‌گوید.

اشکان منصوری(وسط) در نمایی از سریال "دلدادگان"
اشکان منصوری(وسط) در نمایی از سریال “دلدادگان”




محسن روزبهانی متخصص باسابقه جلوه‌های‌ ویژه‌ بیان داشت⇐۹۹.۵درصد کارگردانان ایرانی دکوپاژ بلد نیستند!/در بعضی فیلم‌ها می‌بینید طرف نارنجک پرت می‌کند یک کوه آتش به هوا می‌رود! مگر نارنجک آتش دارد؟/هنگام تولید «روبان قرمز» به‌خاطر اشتباه تیم تولید، چشمم سوخت!!/بوروکراسی استفاده از تجهیزات جنگی، لطمه بالایی به سینمای جنگ وارد کرده!/شهرک دفاع مقدس کلی ادوات دارد که اغلب آنها اسقاط شده‌اند!/نماهای جنگ “در چشم‌ باد” خوب درآمد چون ارتش و سپاه امکانات دادند!/نماهای جنگی “سیمرغ” خوب درنیامد چون عوامل خوبی به کار نگرفتند!/چهار سال است که برای نماهای انفجار از مواد بی‌خطر پیروتکنیک استفاده می‌کنم ولی متاسفانه برخی همکاران همچنان از مواد نظامی استفاده می‌کنند که به‌شدت خطرناک است!!/جلوه‌های ویژه برخی آثار جنگی ما از “نجات سرباز رایان” هم بهتر درآمده!/تنها کارگردان ایرانی که در ژانر جنگی‌ روی دستش کسی نیامده، احمدرضا درویش است!/بودجه سریالهای تلویزیونی کمتر از آثار سینمایی نیست؛ مشکل، تهیه‌کنندگان تلویزیون هستند که سطح کار را پایین نگه می‌دارند!

سینماروزان/فاطمه ترکاشوند: محسن روزبهانی ازجمله باسابقه‌ترین متخصصان جلوه‌های ویژه میدانی است که تاکنون برنده ۹ سیمرغ فجر شده است.

روزبهانی در گفتگویی تفصیلی با روزنامه جام‌جم درباره فراز و فرود فعالیت به عنوان طراح و مجری جلوه‌های ویژه میدانی حرفهایی خواندنی زده است.

نقش ارتش و سپاه در تدارک تجهیزات لازم برای جلوه‌های ویژه در فیلم‌ها چیست؟
ما اغلب از تجهیزات نظامی استفاده می‌کنیم و بیشتر هم از سپاه می‌گیریم. البته بستگی به فیلمش دارد و این‌که چقدر وابسته به سپاه باشد یا ارتش یا نیروی انتظامی. وابسته به هر واحدی باشد از همان می‌گیریم. مجوز هم باید بگیریم که باز باید از همان واحد نظامی مربوط گرفته شود.

فرآیند این همکاری چطور است؟
البته مقداری سخت شده. به‌خصوص بعد از این جریان حادثه‌ای که برای جواد شریفی و تیمش پیش آمد، این دستگاه‌ها آمدند جلوی حوادث را بگیرند اما به جایش مسیر و کار را پیچیده کردند. بعضی بچه‌ها هم که وارد نبودند راه‌ها را اشتباه رفتند و این نامه‌بازی‌ها برای فیلم‌ها دردسر درست کرده. بالاخره این کار سینماست و اگر اتفاق کوچکی هم برای من بیفتد جایگزین فرد مناسب در این فرآیند کاغذبازی سه روز طول می‌کشد و هزینه زیادی به تولید تحمیل می‌شود. باید این مشکلات را نهادهای مربوط حل کنند. مثلا اگر من سرما بخورم و نتوانم سر کار بیایم باید نامه بزنند به ارشاد، ارشاد هم نامه بزند به انجمن دفاع‌مقدس و آنجا بزند برای حفاظت و… خب این بروکراسی خیلی لطمه می‌زند. می‌شود همه آنها یا نمایندگان‌شان را در شهرک‌سینمایی جمع کنند که این قدر این فرآیند طول نکشد.

* خب چرا این کار را نمی‌کنند؟
البته آن نهادها بالاخره سینمایی نیستند و دغدغه‌های سینما را نمی‌دانند. نمی‌دانند که هر یک ساعت و یک روز سر پروژه چقدر هزینه برمی‌دارد. مثلا به ما می‌گویند شما معلوم کنید چند انفجار در کجای صحنه دارید. حالا من باید طرف را توجیه کنم که از قبل معلوم نیست! تا کارگردان سر صحنه دکوپاژ نکند معلوم نمی‌شود.

* این ضعف البته به کارگردانی مربوط می‌شود. چرا از قبل دکوپاژ نمی‌کنند؟
کارگردان‌های ما نمی‌توانند. نودونه و نیم درصد آنها بلد نیستند. تا نیایند سر صحنه نمی‌دانند چه می‌خواهند. خیلی‌هایشان تا دوربین را هم نکارند نمی‌توانند بگویند چیست.

از این نظر کدام یک از کارگردان‌ها را حرفه‌ای‌تر دیدید؟
احمدرضا درویش. این را هم بگویم تنها کارگردانی را که من دیدم در ژانر جنگی‌کاری روی دستش نیست و حسابی هزینه می‌کند، درویش است.

سابقه حضورتان در جبهه چقدر به کار سینمایی‌تان کمک کرده‌است؟
خیلی. چون من شکل و قیافه آن انفجاررهایی را که می‌خواهم در سینما بزنم قبلا واقعی آن را دیده‌ام. اگر دقت کنید شکل انفجارهایی که در فیلم‌هایم کار می‌کنم با بقیه کمی فرق دارد. این روی آموزش‌های دستیارانم هم تأثیر گذاشته و شبیه من انفجارها را می‌زنند.

مثلا چه فرقی دارد؟
مثلا جزئیات و شکل بمبارانی که هواپیما می‌کند با انفجار خمپاره60 فرق دارد. حجم انفجار خمپاره60 خیلی کوچک‌تر است و حالت انفجار و نوع پرتابه‌هایش به بیرون هم فرق می‌کند ولی متاسفانه این چیزها در فیلم‌ها رعایت نمی‌شود. مثلا خیلی از فوگاز استفاده می‌کنند و من به‌هیچ‌وجه برای انفجار آتش نمی‌زنم مگر این که ماشین یا چیزی شبیه آن باشد ولی در بعضی فیلم‌ها می‌بینید طرف نارنجک پرت می‌کند یک کوه آتش به هوا می‌رود! مگر نارنجک آتش دارد؟!

فیلم‌های خارجی را هم می‌بینید؟ تجربه خودتان بیشتر کمک‌تان کرده یا تماشای آنها؟
من اصلا اعتقاد ندارم که بخواهیم از آنها استفاده کنیم. کارهایی که ما انجام دادیم، نه فقط خود من، کارهای آقای رستگار در زمان جنگ یا آثار آقای شرف‌الدین و برخی دیگر که کار کرده‌اند به مراتب قابل‌اعتناترند. شما جلوه‌های ویژه «نجات سرباز رایان» را بیاورید و کنار کارهای این افراد بگذارید! فیلم‌های ما از آنها یک سر و گردن بالاتر است.

کارهای آنها را دنبال می‌کنید؟
بله در جریان پشت‌صحنه‌ها هم هستم مثلا سر همین کار آخر «جیمزباند» کلی مشکل و اتفاق پیش آمده ولی اگر برای آنها باشد همیشه مرغ همسایه غاز است و کسی چیزی نمی‌گوید ولی اگر برای ما باشد، سر و صدا و جنجال راه می‌اندازند.

در این چند سالی که سینمای ما جلو آمده چقدر تدابیر بهتری برای پیشگیری از حوادث اندیشیده شده‌است؟
الان خیلی بهتر و پیشگیرانه‌تر شده‌است. موادی که ما امروز استفاده می‌کنیم با مواد حتی پنج سال پیش فرق دارد. الان ما یک‌سری مواد پیروتکنیک آورده‌ایم که خطرش خیلی کمتر است. حتی کنار پای بازیگر منفجر می‌شود اما مشکلی پیش نمی‌آید. قبلا از مواد نظامی استفاده می‌کردیم اما الان کلا حذف‌شان کرده‌ایم. به‌ندرت بعضی بچه‌ها فتیله و چاشنی استفاده می‌کنند اما تقریبا حذف شده‌است. من خودم تماما پیروتکنیک می‌زنم.

* یعنی کاملا بی‌خطر است؟
کاملا بی‌خطر است. حتی یک متری شما منفجر شود خطر ندارد چون موج ایجاد نمی‌کند در حالی که مواد نظامی موج دارد. باروتی که در مواد نظامی استفاده می‌شود گاز دارد و موج ایجاد می‌کنند ولی باروت اینها متفاوت است.

چند سال است این مواد را استفاده می‌کنید؟
خودم حدودا چهار سال است اما بعضی بچه‌ها هنوز هم استفاده نمی‌کنند چون مواد نظامی راحت‌تر است. چاشنی را کنارش می‌بندند و انفجار را می‌زنند اما این مواد را باید بکوبند و آسیاب کنند و خلاصه مقداری زحمت دارد.

نهادهای نظامی مشکلی ندارند با این که این مواد را بدهند؟
نه چون تصویب کرده‌اند راحت می‌دهند. متاسفانه هرقدر هم ما گفتیم افاقه نکرد چون می‌گویند بعضی بچه‌ها هنوز با همین‌ها کار می‌کنند و پروژه‌ها می‌خوابد. حتی خودم گفتم کلا حذف کنید ولی خب گفتند مگر می‌خواهی سینما را دوقبضه کنی؟! خب بقیه کار نکرده‌اند و از همین‌ها استفاده می‌کنند. من هم گفتم اشکالی ندارد بدهید.

محسن+روزبهانی+متخصص+جلوه‌های+ویژه
محسن+روزبهانی+متخصص+جلوه‌های+ویژه

نتیجه این دو مواد چقدر روی پرده فرق دارد؟
روی پرده اتفاقا مواد پیروتکنیک قشنگ‌تر درمی‌آید و چون سرعتش پایین است به‌درستی اکسپوز می‌شود. من حتی این را سرصحنه فیلمبرداری با آقای کریمی تست زدم. چون سرعتش خیلی کمتر از مواد نظامی است دوربین راحت می‌تواند بگیرد و تماشاگر جزئیات انفجار را ببیند ولی سرعت مواد نظامی خیلی بالاست مثلا TNT، 6000 متر بر ثانیه سرعت دارد در حالی که سرعت پیروتکنیک 2500  متر بر ثانیه؛ به دلیل همین اکسپوزشان خیلی فرق دارد.

* چقدر از همکاری نهادهای نظامی راضی هستید؟
ببینید شاید مشکلاتی باشد اما من چون خودم هم در شهرک‌سینمایی دفاع‌مقدس رفت‌وآمد دارم، می‌دانم که مشکلات آنها هم زیاد است؛ مثلا سپاه باید از بالا حمایت کند که کار راه بیفتد. مسؤولان بالاتر هرقدر بیشتر کمک کنند بهتر است چون خود شهرک هم مشکلات زیادی دارد. مثلا الان شهرک کلی ادوات و ماشین دارد که همه‌شان اسقاط شده‌اند. خب همه اینها باید جایگزین شوند. برای این جایگزین کردن هم نمی‌توانند از بیرون بودجه بگیرند و بالاخره باید به اینها از جایی بدهند. بنابراین یا سپاه باید از بالا ادوات را بدهد یا بودجه‌اش را لااقل در اختیار شهرک بگذارند.

* با جبران خلأهای جلوه‌های ویژه میدانی به کمک جلوه‌های ویژه‌بصری و دیجیتال چقدر موافقید؟
خیلی درست است. من خودم مدام با بچه‌های ویژوال همکاری می‌کنم چون یک جاهایی واقعا انفجار خطرناک است یا زمان می‌برد یا به هر دلیل نمی‌شود و جز ویژوال راهی نیست. همین ادوات مثلا ما 70 تا تانک کیو الان نداریم که در صحنه بیاوریم، به همین دلیل مجبوریم چهار تا تانک بیاوریم و بقیه را ویژوال کار کنیم.

نتیجه‌اش رضایت‌بخش است؟
بستگی به زیرسازی کار هم دارد. یعنی یک جاهایی را حتی خود من تشخیص نمی‌دادم ویژوال است. باید ترکیبی باشد. یعنی بالاخره انفجار را ما باید بزنیم و ویژوال بگذارد داخل صحنه وگرنه بخواهند انفجار را خودشان بسازند، درست درنمی‌آید. نه اینجا بلکه هیچ جای دنیا هم ویژوال کار نمی‌کنند. چون خیلی انیمیشنی و کارتونی می‌شود و درست درنمی‌آید.

*سطح کارهای تلویزیونی با سینمایی فرقی دارد؟ مشکل بودجه آثار تلویزیونی، جلوه‌ها را ضعیف می‌کند.
البته برخلاف تصور الان بودجه تلویزیونی‌ها واقعا کمتر از سینمایی‌ها نیست. خصوصا نمایش خانگی که بودجه خوبی دارد. مشکل اینجاست که زیاد اهمیت نمی‌دهند. مشکل خود تهیه‌کننده و کارگردان هستند که کار را تلویزیونی می‌بینند و به آن اهمیت نمی‌دهند و سطح کار را پایین نگه می‌دارند.

* این که کمتر فیلم‌های جنگی دریایی یا هوایی ساخته می‌شود علتش ضعف جلوه‌هاست یا فیلمنامه و کارگردانی؟
نه مشکل فیلمنامه و کارگردانی است. خصوصا دریایی کار هرکسی نیست و امکاناتش را هم نمی‌توانند بدهند. برای زمینی، تجهیزات و امکانات مثل توپ و تانک را می‌آوریم و انجام می‌شود اما برای دریایی نمی‌توانیم اینقدر مانور دهیم. به هرحال کارگردانی هم که پا پیش بگذارد و بخواهد انجام دهد، نداشته‌ایم. درموررد هوایی‌ها هم چند مورد داشته‌ایم که البته اکثرا درست از آب درنیامده‌اند. مثلا “سیمرغ” پروژه تلویزیونی بود و نماهای جنگش آن چیزی که باید دربیاید، در نیامد. من خودم مخالفم همیشه می‌گویم وقتی قرار است در مورد شهدایی در این جایگاه فیلم بسازند، باید یک سناریوی آنچنانی بسیار خوب با عوامل آن چنانی هم بیاورند و فیلم خوب بسازند. این شهدا کم کسانی نبودند! برای مملکت ما کم کار نکرده‌اند! انصاف نیست این جوری فیلم بسازیم کسی نبیند. به نظرم دین‌مان را درست ادا نکرده‌ایم. متاسفانه مشکلاتی هم هست که ما فقط می‌دانیم. کارگردان می‌آید ما باید به زور به او بگوییم سه روز اول خرمشهر انفجار زیاد لازم است. خرمشهر را می‌کوبیدند اما متاسفانه همراهی نمی‌کنند.

* سریال “در چشم باد”مسعود جعفری جوزانی در فصل سوم، خرمشهر را نشان می‌داد. به نظرتان چطور بود؟
کار ایشان خیلی خوب درآمد. چون در آن سریال هم ارتش و هم سپاه امکانات دادند و تانک و ادوات تهیه شد و جنگ‌ها خوب درآمد.

* همکاری همزمان سپاه و ارتش در فیلم‌ها چطور است؟
خیلی خوب است الان در آخرین کار ما، فیلم “دسته دختران”منیر قیدی، سپاه و ارتش هر دویشان دارند امکانات می‌دهند و خیلی هم خوب با هم کار می‌کنند.

تلخ‌ترین و شیرین‌ترین خاطره‌تان چیست؟
شیرین‌ترین‌ها «دوئل» و «سجاده آتش» بودند که صحنه‌هایی را که اجرا کردم واقعا دوست داشتم. تلخ‌ترینش هم در فیلم «روبان قرمز» بود که من سوختم. مقصر هم تولید بود که مواد را تهیه نکرد و من مجبور شدم فسفر بزنم و از ناحیه چشم سوختم.

* بهترین فیلم خارجی و ایرانی که جلوه‌های ویژه‌اش را می‌پسندید چه هستند؟
بهترین فیلم ایرانی را دوئل می‌دانم و فکر می‌کنم مثل آن دیگر ساخته نخواهدشد حتی توسط خودم و آقای درویش! بهترین فیلم خارجی هم به نظرم غلاف تمام فلزی و نجات سرباز رایان  است.

*درددل‌تان چیست؟
واقعا باید این بروکراسی را کمتر کنند. خیلی از کارگردان‌ها که امروز کمتر ویژوال استفاده می‌کنند به خاطر همین سختی این بروکراسی‌هاست. مثلا ما یک ناظر مصرف داریم، یک ناظر دیگر… برای یک فیلم سپاه در صحنه لااقل چهار تا ناظر دارد. بعد کارگردان حساب می‌کند باید این چهارتا نیرو را سرویس بدهد و کلا قید ماجرا را می‌زند. یعنی برای زدن یک چاشنی، دو سه نفر باید بیایند بالای سر کار بایستند خب این به‌صرفه نیست.

 




پیشنهاد یک سینماگر به سریال‌سازان ⇐در این روزهای سخت در کنار بازیگران و عوامل تئاتر باشید!/ از انتخاب بازیگران غیرحرفه‌ای حتی برای نقشهای کوچک اجتناب کرده و از بازیگران تئاتر البته با پرداخت دستمزد منطقی استفاده کنید!/انتخاب بازیگر بر مبنای دوست و رفیق و فامیل‌بازی را کنار بگذارید و برای هنرمندان تئاتر اشتغال ایجاد کنید

سینماروزان/حمیدرضا علیپور(مستندساز و دستیار کارگردان): در حالی که به دلیل ادامه تولید سریال در تلویزیون و پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی، ساخت فیلم و سریال شرایط بهتری نسبت به تئاتر دارد، بهتر است کارگردانان و تهیه کنندگان محترم در انتخاب بازیگر به بازیگران و عوامل تئاتر توجه ویژه‌ای داشته باشند و در این روزهای سخت تئاتر در کنار اهالی تئاتر باشند.

کرونا بدجوری اهالی هنر و به‌ویژه تئاتری‌ها را گرفتار کرده ولی می‌شود این اتفاق را تبدیل به فرصتی کرد برای ورود بازیگران جدید از حیطه تئاتر به حیطه تصویر.

تعامل و همکاری انجمنهای نمایشی و اداره تئاتر با سریال‌سازان و ایجاد ساز و کاری برای ارتباط اهالی تئاتر با گروههای تولید سریال می‌تواند شرایطی را فراهم کند تا گروههای تولید در سریع‌ترین زمان ممکن بتوانند از آرشیو عکس و رزومه بازیگران و عوامل  تئاتری استفاده کنند.

حداقل در این شرایط سخت از انتخاب بازیگران غیرحرفه‌ای حتی برای نقشهای کوچک اجتناب کرده و از بازیگران تئاتر البته با پرداخت دستمزد منطقی استفاده شود.

در این روزهای سخت انتخاب بازیگر بر مبنای دوست و رفیق و فامیل‌بازی را کنار گذاشته و در کنار هنرمندان تئاتر و حتی عوامل پشت صحنه تئاتر باشید و برایشان اشتغال ایجاد کنید که بدجوری گرفتار مشکلات اقتصادی هستند.




واکنش علی عباسی( ‌تهیه‌کننده “رضا موتوری” و “تنگنا”) به ادعاهای بهمن فرمان‌آرا⇐فیلم “آقامهدی کله‌پز” خیلی موفق‌تر از “خانه قمرخانم”فرمان‌آرا بود!/تمام فیلم‌هایی که فرمان‌آرا با بودجه دولت ساخت، حتی به‌اندازه “خانه خراب”من، درآمد نداشت/آن زمانی که فرمان‌آرا، “خانه قمرخانم” را می‌ساخت، من «حسن‌کچل»علی حاتمی و «رضاموتوری»مسعود کیمیایی را تولید کردم!/ فیلمسازی با پول توی جیب خودمان شاهکار است و نه با پول دولت و حمایت دربار!/متأسفم که فرمان‌آرا در این سن‌وسال مطالبی می‌گوید که طنز در برابرش ساده است!

 

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: اظهارات بهمن فرمان‌آرا درباره کارنامه‌اش در سازمان گسترش صنایع سینمایی و طعنه‌هایش به علی عباسی در روزنامه شرق با واکنش این تهیه‌کننده مواجه شد.

علی عباسی در جوابیه خود خطاب به فرمان‌آرا در روزنامه شرق آورد: جناب بهمن فرمان‌آرا در مصاحبه‌ای گفته‌ که «‌پس از آمدن‌شان به «سازمان گسترش صنایع سینمایی»، دیدند که «بایستی فیلم‌هایی بسازند که با فیلم‌های برادران صادق‌پور و علی‌ عباسی متفاوت باشد». اول اینکه آقای فرمان‌آرا اگر می‌خواستند مثل «صادق‌پور» فیلم بسازند، نمی‌توانستند، چون تجربه ساخت فیلم «خانه قمرخانم» را داشتند ولی فیلم «آقا مهدی کله‌پز» آقای صادق‌پور خیلی موفق‌تر از فیلم ایشان شد.

تهیه‌کننده “تنگنا” و “تنگسیر” ادامه داد: فرمان‌آرا اگر هم می‌خواستند مثل من فیلم بسازند توانایی‌ش را نداشتند، چون تمام آن‌ فیلم‌هایی که با بودجه دولت در سازمان گسترش ساخته شد، حتی معادل درآمد اولین فیلمی که من برای آن سازمان ساختم (“خانه خراب”) نمی‌شد.

تهیه‌کننده “حسن کچل” و “شب غریبان” افزود: در همان زمانی که فرمان‌آرا «خانه قمرخانم» را می‌ساخت، من «حسن‌کچل»علی حاتمی و «رضاموتوری»مسعود کیمیایی ‌ساختم. و حال ایشان می‌فرمایند که فیلمی می‌خواستند بسازند که به فیلم‌های من شبیه نباشد! متأسفم که فرمان‌آرا در این سن‌وسال هنوز هم ما مطالبی می‌گوییم که طنز در برابرش ساده به نظر می‌آید!

علی عباسی تاکید کرد: امیدوارم این دوست عزیز بداند که فیلم‌سازی اگر از جیب خود آدم بود و فیلم مؤثر و محکمی می‌شد شاهکار بود و هیچ‌وقت قابل مقایسه با ساخت فیلم با بودجه دولتی و حمایت دربار و آقازادگان نبود و نیست. کمااینکه همان‌ زمانی هم که ایشان در «سازمان گسترش» بودند، فقط فیلم بیضایی و تقوایی نمی‌ساختند و برای خودشان فیلمفارسی می‌ساختند مانند «در امتداد شب» که در گیشه هم موفق باشد.

علی عباسی+بهمن فرمان آرا
علی عباسی+بهمن فرمان آرا




حرف حساب علیرضا نجف‌زاده نایب رییس خانه سینما⇐۲۷ سال است که ضعیف‌ترین بیمه پایه برای سینماگران اعمال شده!/بهبود کیفیت بیمه پایه، حداقل مطالبه سینماگران از دولت فعلی است!/وزیر کار، وزیر ارشاد، روسای تامین اجتماعی و صندوق هنر، به دنبال ارتقای بیمه پایه سینماگران باشند!/بدون ارتقای بیمه پایه، امکان پیگیری بیمه بیکاری سینماگران مقدور نیست!/متاسفانه اهالی سینما در بحث بازپرداخت پول‌ بیمه تکمیلی هم دچار مشکلند!/امیدواریم دولت اعتدال در این مدت باقیمانده، مشکلات بیمه‌ای سینماگران را به طور کامل حل کند

سینماروزان/پرستو فرهادی: نایب رییس هیات مدیره خانه سینما با گلایه از اینکه ۲۷ سال است ضعیف‌تربن بیمه پایه برای سینماگران اعمال شده خواستار بهبود وضعیت بیمه پایه سینماگران شد.

علیرضا نجف‌زاده نایب رییس هیات مدیره خانه سینما به خبرگزاری ایسنا گفت: وقتش است که وضعیت بیمه پایه اعضای صنوف سینمایی پس از ۲۷ سال به عنوان یک مطالبه حداقلی از دولت فعلی، بهبود کیفیت پیدا کند.

علیرضا نجف‌زاده که رییس کمیته رفاهی خانه سینما هم هست، بیان کرد: کار مهمی که در این مدت دنبال کرده‌ایم به بهبود کیفیت بیمه پایه هنرمندان خانه سینما مربوط می‌شود که در این باره با پیگیری‌های فراوان، اوایل دی‌ماه سال گذشته با حضور محمدعلی نجفی، منوچهر شاهسواری، امین تارخ، آتیلا پسیانی و خانم معتمدآریا و نیز رییس صندوق اعتباری هنر جلسه‌ای با وزیر کار و معاونین حوزه بیمه داشتیم و در آنجا بطور مفصل معضلات بیمه پایه و مشکلات بازنشستگی بیمه هنرمندان مطرح و مصوب شد که گروه‌های کارشناسی پیگیری و با مساعدت جناب وزیر اقدام عملی صورت پذیرد.

نجف‌زاده تاکید کرد: نکته مهم این است که از حدود ۲۷ سال قبل هیچگاه بیمه پایه اعضای خانه سینما دستخوش تغییر نشده و بهبود نیافته است و این حداقل بیمه هنرمندان که با بیمه کارگری در نظر گرفته شده رضایت و نیاز صنوف کارگری را برطرف نمی‌کند.

او افزود: مشکل مهم ما این است که حداقل بیمه را برای هنرمندان در اختیار داریم و اگر این بیمه کیفیت بهتری داشت با افزایش پایه حقوق، در زمان بازنشستگی هم مشکلات کمتر می‌شد، چون الان هنرمندی که بعد از سی سال بازنشسته می‌شود دستمزد پایه کارگر را می‌گیرد، در صورتی که اگرچه ما در صنعت سینما کارگر هستیم ولی کارگران متخصصیم و باید پایه حقوق ما بر اساس کارگر متخصص و منطبق با ویژگی‌های شغلی خودمان تعریف شود.

نایب رییس خانه سینما تاکید کرد: اگر این اتفاق رخ دهد و بیمه پایه سینماگران را ارتقا دهیم، در ادامه‌ بیمه بیکاری هم قابل پیگیری است وگرنه مشکل بیمه بیکاری حل نمیشود. واضح است که شاغلین در صنعت فیلمسازی که از مشاغل سخت و پر خطر محسوب می‌شود، فقط به برخی نام‌های مطرح خلاصه نمی‌شود و بخاطر نوع کار همیشه در معرض تهدیدها و بیماری‌های مختلف هستند که باید حمایت ویژه و جدی صورت پذیرد.

وی با اشاره به گله‌مندی‌های هنرمندان از بیمه تکمیلی گفت: گزارش‌های مختلفی از همکارانی داریم که خودشان یا اعضای خانواده‌شان درگیر بیماری‌های خاص هستند و در شرایطی که باید با خدمات آنلاین بیمه تکمیلی در بیمارستان‌ها سرویس‌دهی شوند متاسفانه اهالی سینما در بحث بازپرداخت پول‌های بیمه تکمیلی و نیز مسائل سخت افزاری یا نرم افزاری دچار مشکل شده‌اند و هزینه‌هایی داشته‌اند که  الآن نمی‌توانند پس بگیرند. این عدم برگشت به موقع هزینه در روند درمان آنها آسیب ایجاد می‌کند و امیدوارم بتوانیم در این راستا با تعاملاتی که با صندوق اعتباری هنر داریم، وضعیت کیفیت بیمه تکمیلی را بهبود دهیم.

نجف‌زاده گفت: بهبود کیفیت بیمه پایه حداقل مطالبه ما از دولت فعلی است و امیدواریم در این مدت باقی مانده از فعالیت دولت اعتدال، دست‌کم این یک مورد را به سرانجام برسانند و این کار را برای سینماگران انجام دهد و مشکل اولیه بیمه سینماگران را حل کنند چون ۲۷ سال است به همین شکل باقی مانده‌ و انتظار ما این است که این کار عملی شود تا بعد از آن سراغ بهبود کیفیت بیمه تکمیلی برویم.

او اضافه کرد: اگر بچه‌های سینما بیمه پایه و بیکاری خوبی داشته باشند خیلی از مشکلات برطرف می‌شود و به همین دلیل از تیم‌های کارشناسی مشغول در وزارت کار، وزارت ارشاد،سازمان بیمه تأمین اجتماعی و صندوق اعتباری هنر درخواست میکنم که مصوبات آن جلسه را بعنوان مطالبه مهم صنوف کارگری و هنرمند زودتر نهایی و عملیاتی کنند تا اتفاق‌های خوب آن جلسه شامل مرور زمان نشود.




مرگ بازیگر دل‌نمک!+عکس

سینماروزان/نسترن حسینی: هوشنگ منصورخاکی بازیگر سینما درگذست.

به گزارش سینماروزان منصورخاکی متولد ۱۳۲۲ کرج بود و کار بازیگریش را از ابتدای دهه پنجاه و با “جعفر جنی و محبوبه‌اش” آغاز کرد.

منصورخاکی طی سه دهه بازیگری در آثاری مختلف ایفای نقش کرد.

“شب غریبان”، “کوسه جنوب”، “زخمه”، “دل‌نمک”، “مروارید سیاه”، “خفاش”، “مریم مقدس”، “لوکوموتیوران” و “صنوبر” ازجمله کارهای بازیگری منصورخاکی هستند.

هوشنگ منصورخاکی در کنار اسدالله یکتا
هوشنگ منصورخاکی در کنار اسدالله یکتا




ادعای روزنامه کیهان⇐ خرابکاری نطنز در یک سریال اسرائیلی پیش‌بینی شده بود!!+عکس

سینماروزان/امیر قریب: سیزده مرداد سال گذشته، یادداشتی با عنوان «بازتاب تحقیر رژیم صهیونیستی توسط ایران» با نقد سریال اسرائیلی «تهران» در صفحه تصویرروز کیهان منتشر شد.

در بخش‌هایی از این یادداشت به قلم امیر قریب، به تلاش این سریال برای زمینه‌سازی روانی و افکار عمومی برای اقدام علیه ایران ازجمله خرابکاری در سایت هسته‌ای نطنز ‌اشاره شده بود.

در این یادداشت کیهان، آمده بود:‌ مینی سریال تهران یک محصول بسیار ضعیف و سراسر ‌اشتباهات فاحش ساختاری است، هرچند این سریال به‌نوعی محصول موساد است ولیکن ظاهراً موساد علی‌رغم لاف‌های گزاف شناخت زیادی از داخل ایران ندارد که نتوانسته محصولی نزدیک به واقعیت تولید نماید، البته این موضوع فارغ از سیاه‌نمایی‌های تعمدی و پروپاگاندای رسانه‌ای است که در آن علیه جمهوری اسلامی ایران ایجاد شده است. درمجموع دیدن حتی یک نوبت این سریال برای مخاطب عام فاقد ارزش بوده و اتلاف زمان محسوب می‌گردد. ولیکن نباید از حیث پایبندی جامعه صهیونیست به نمادشناسی و الگوسازی بی‌تفاوت از کنار این اثر گذشت، این احتمال با درصد بالا متصور است که این سریال تکه‌ای از یک پازل بزرگ‌تر است، ادعای حمله به تأسیسات هسته‌ای نطنز در تیرماه سال جاری، ترور سردار حاج قاسم سلیمانی در سال ۹۸، تحرکات منطقه‌ای و… همه در کنار هم می‌تواند بخش‌هایی از یک سریال واحد باشند، لذا نهادهای امنیتی ـ نظامی و بسترهای تصمیم‌ساز و مدیران تصمیم‌گیر می‌بایست رفتار اسرائیل و رویکرد شبه‌هالیوودی او در آماده‌سازی اذهان عمومی پیش از وقوع رخداد را مورد توجه و پالایش قرار دهند، زیرا امپریالیسم و سلطه‌گران جهانی قبل از اقداماتی که احتمال واکنش جهانی و افکار عمومی علیه آن وجود دارد، با مقدمه‌چینی‌هایی از قبیل نگارش کتاب و انتشار اخبار، فیلم و سریال ذهن‌ها را با موضوعات حاد، غیر بشری و… آشنا و آموخته می‌کنند و کم‌کم بعد از گذر زمان که افکار عمومی با آن رخداد به‌صورت انتزاعی آشنا و عجین گردید، اقدام اصلی صورت می‌گیرد، آنگاه است که واکنش خاص و حقیقی از جامعه جهانی برنمی‌خیزد زیرا مدت‌هاست با آن موضوع آشناست و حساسیت جدی برانگیخته نخواهد شد، این تجربه را در جهانگشایی‌های خاورمیانه‌ای عمو سام و هالیوود بسیار دیده‌ایم.

پوستر+سریال+تهران
پوستر+سریال+تهران

روزنامه کیهان تاکید کرده بود: از سوی دیگر ضمن تأکید ویژه بر خلأ بسیار مهم فقدان تولید محصولات ضدصهیونیستی در صنعت سینما و صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران و نیاز به برنامه‌ریزی و ورود جدی تولیدکنندگان شجاع و خوش‌ذوق، نگارنده پیشنهاد می‌نماید محصولات ضدایرانی ـ اسلامی مانند فیلم‌های 300، اپراتور، سنگسار ثریا و حتی سریال بسیار ضعیف تهران توسط مجموعه‌های فعال فرهنگی ترجمه و دوبله و با بهره‌گیری از نظرات کارشناسان صاحب‌نظر در این عرصه، محصولات در قالب یک بسته تحلیلی غنی به مخاطبین عرضه گردد، بدیهی است این اقدام در میدان نبرد، تک دشمن را پاتک نموده و قدمی مثبت در خنثی‌سازی اهداف شوم آنها و آگاهی‌بخشی و غنی‌سازی ذهن مخاطبین و افسران جنگ نرم خواهد بود، بدون تردید دوران این تفکر گذشته است که این دست اقدامات را ترویج بیشتر آثار ضدایرانی بدانیم، در عصر دهکده جهانی دسترسی به محصولات متنوع به فاصله زدن یک دکمه و دانلود آن است، پس چه‌بهتر که مبادی ذی‌صلاح خوراک فکری سالم در اختیار مخاطبین قرار دهند.

 




«مجبوریم» درمیشیان در فستیوال بلگراد

سینماروزان/بابک جوادی: فیلم سینمایی «مجبوریم» تازه ترین فیلم رضا درمیشیان در چهل و نهمین جشنواره فیلم بلگراد به نمایش درخواهد آمد.

فستیوال فیلم بلگراد به عنوان مهمترین رویداد سینمایی کشور صربستان شناخته شده و در اروپای شرقی نیز به عنوان یکی از معتبرترین فستیوال های سینمایی به شمار می‌آید که از سال ۱۹۷۱ هر ساله در شهر بلگراد پایتخت صربستان برگزار می‌ شود.

چهل و نهمین دوره از این فستیوال از ۱۷ تا ۲۶ اردیبهشت برگزار شده و فیلم «مجبوریم» در دو نوبت به نمایش درخواهد آمد.

«مجبوریم» پربازیگرترین و پر لوکیشن ترین فیلم درمیشیان است که فیلمبرداری آن در سه ماه در صد لوکیشن در تهران انجام شده که از این میان بخش عمده ای از آن در جنوب شهر تهران فیلمبرداری شده است.

«مجبوریم» پیش از این سه جایزه اصلی بهترین فیلم، بهترین تماشاگران و بهترین فیلم هیات داوری نتپک (شبکه ارتقای سینمای آسیاوپاسیفیک) را در فستیوال آستیکای رم به خود اختصاص داده است.

بازیگران: فاطمه معتمدآریا، نگار جواهریان، پارسا پیروزفر، بهمن فرمان آرا، پردیس احمدیه، مجتبی پیرزاده، بابک کریمی، همایون ارشادی، پریوش نظریه، رضا بهبودی، احمد حامد، مریم بوبانی، راموناه شاه، هوشنگ قوانلو، مسیح کاظمی، سپیده علی محمدی، غزل شجاعی، خورشید چراغی پور، مهدی نصرتی، رویا بختیاری، محمد رضا مالکی، محمد حیدری، نسیم جمشیدی، محسن خوئینی ها، حامد رحیمی نصر، حسین مسلمی، سیامک ادیب، یگانه ظرافتی، نازی خاتمی، شراره رنجبر، یاسمین پازوکی، حسام زارع مقدم، مهناز کرباسچیان، حیدر طلوعی نیا، سید داود مرتضوی، سهیل قناعتی، فرهاد ریش سفیدی، سعید اکبری، سپهر سهرابی، علی بلوردی و… با حضور: ژاله علو.

پخش کننده بین المللی این فیلم مستقل های ایرانی (محمد اطبایی) و تهیه کننده آن رضا درمیشیان است.

عکس: نوشین جعفری




اعلام کاندیداتوری باجناق تهیه‌کننده “لیلی با من است”!!+عکس

سینماروزان/حامد مظفری: یکی از کاندیداهای گمنام انتخابات ۱۴۰۰ فردی است دارای رابطه خویشاوندی با یکی از تهیه‌کنندگان سینما.

به گزارش سینماروزان شاهین محمدصادقی که به تازگی و با برگزاری نشستی مهجور اعلام کاندیداتوری کرده باجناق سعید حاجی‌میری است.

سعید حاجی‌میری از تهیه‌کنندگان باسابقه سینماست که سابقه همکاری با کمال تبریزی، احمدرضا معتمدی و ابراهیم حاتمی‌کیا و تولید آثاری همچون “لیلی با من است”، “هبوط” و “هویت” را در کارنامه دارد.

حاجی‌میری یک‌ تجربه ناتمام با ناصر تقوایی هم دارد؛ در ابتدای دهه هشتاد حاجی‌میری و تقوایی به دنبال تولید فیلمنامه “چای تلخ” بودند که در دل جنگ ایران و عراق روایت می‌شد ولی درنهایت این همکاری به نتیجه نرسید.

حاجی‌میری سابقه همکاری مشترک با ناصر شفق در تولید “تقاطع” را هم داشته؛ فیلمی که با همراهی شیخی سعودی با نام صالح عبدالله کامل(مدیر “دله البرکه” و نماینده کمپانی رادیو و تلویزیون روتانو) تولید شد.(اینجا را بخوانید)

شاهین محمدصادقی باجناق حاجی‌میری که فارغ‌التحصیل پزشکی از دانشگاه شیراز بوده و برای گذراندن فلورشیپ مدتی هم در لندن(!) بوده، سابقه عضویت هیات رییسه مجلس در ادوار هفتم و نهم را دارد. محمدصادقی در حال حاضر مشاور وزیر بهداشت دولت دوازدهم است.

آخرین محصولات سینمایی حاجی‌میری، ملودرام “انعکاس” و کمدی “پسر آدم دختر حوا” بودند که در اواخر دهه هشتاد تولید شدند و هر کدام از آنها نزدیک به نیم میلیون مخاطب داشتند. حاجی‌میری دارای یک کارخانه تولید موتورسیکلت هم بود که گرفتار آتش‌سوزی شد و پس از آن آتش‌سوزی، فعالیت سینمایی حاجی‌میری هم کم و کمتر شد…

در نشست اعلام کاندیداتوری شاهین محمدصادقی این محمود دینی بازیگر نقش “علی” سریال “آینه عبرت” و از مدیران آخرین دوره جشنواره پرحرف و حدیث مقاومت بود که در کنار محمدصادقی دیده شد.

باید دید در روزهای آینده سعید حاجی‌میری نیز به‌عنوان یکی از مدیران ستاد تبلیغاتی این کاندیدا ظاهر شده و از پتانسیل هنرمندان نزدیک به خود برای کمک به باجناق استفاده خواهد کرد یا نه؟؟

شاهین محمدصادقی+محمود دینی
شاهین محمدصادقی+محمود دینی




پاسخ‌های بهزاد فراهانی به پرسش‌هایی پیرامون هنر سیاسی⇐قبل از انقلاب اصلا هنر غیرماركسیستی وجود داشت؟؟/زندان به‌معنای مرسوم، سهم من نشد!/محمود دولت‌آبادی را هنرمند سیاسی می‌دانم!/قبل از انقلاب دلبسته جنبش چریكی بودم!/”گوزنها” متاثر از جنبش چریکی ایران است!!!/گلسرخی می‌گفت اگر مطالعه کنی، بازیگر بزرگی می‌شوی!/به گلسرخی گفتم حركت سیاسی‌ بدون جنبش توده‌ای فایده ندارد‌!/همین حالا هم عطر اسفندیار منفردزاده را بو می‌كنم!!!

سینماروزان/امیرحسین جعفری: بهزاد فراهانی بازبگر سرشناس با بیان اینکه هنر سیاسی از هنر عام جدا نیست، از علایق پیشین خود به جنبش چریکی گفت.

بهزاد فراهانی درباره تاثیرپذیری جریان هنری ایران از حزب توده به روزنامه شرق گفت: بحث بر سر این است كه قبل از انقلاب اصلا هنر غیرماركسیستی وجود داشت یا خیر؟ این خودش یك سؤال اصلی است. بعد از انقلاب با محدودشدن احزاب و كانون‌ها وضعیت فرق كرد و شما در جامعه سیاسی هنرمندان بزرگ را از دست می‌دهید و طبیعتا اینها متأثر از اندیشه مسلط آن زمان است كه درون جامعه ادبی و هنری نقش اصلی را پیدا كرده بود؛ اینكه این تأثیرات به‌طور مستقیم از حزب توده و سازمان‌های سیاسی است را باید یك‌جور دیگر نگاه كرد. آن زمان تمامی هنرمندان و نویسندگان به‌خاطر مطالعات و خواسته‌های آرمانی‌شان به چپ گرایش داشتند، زیرا چپ را تنها راه رهایی می‌شناختند.

‌فراهانی در پاسخ به اینکه آیا تا‌به‌حال به خاطر فعالیت‌هایش به زندان افتاده‌ یا با گروه خاصی همكاری داشته‌، بیان داشت: منظور شما از همكاری با گروه‌ها را متوجه نمی‌شوم اما تمامی دوستان و استادان، چپ بودند. زندگی ما همواره در كنار سیاسیون صاحب‌نظر گذشته است؛ شخصیت‌هایی مثل امیرپرویز پویان یاری‌گر اندیشه‌های ما در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی بوده‌اند و این یك واقعیت است و نمی‌شود آن را نفی كرد. زندان هم به‌معنای مرسوم، خیر، سهم‌ من نشد!

نمونه آثار و مصادیق هنرمندان سیاسی ازجمله مباحث مناقشه‌ساز بوده. به گزارش سینماروزان بهزاد فراهانی درباره نمونه‌های هنر و هنرمند سیاسی اظهار داشت: وقتی هنر ایران در‌حال اجتماعی‌شدن بود و این هنر سیاسی تحلیل می‌شود، در‌واقع این هنر شجاعت انسانی را نشان می‌دهد كه نمی‌تواند وضعیت زندگی خودش را كه خیلی تلخ و ناهنجار است، تحمل كند. شما “گوزن‌ها” را كه می‌بینید، متأثر از جنبش چریكی ایران است. محمود دولت‌آبادی را هنرمند سیاسی می‌دانم، برای اینكه مفاهیم اجتماعی، دموكراتیك و عدالتخواهانه در آثارشان موج می‌زند به این دلیل ما به آنها هنرمند سیاسی می‌گوییم.

بهزاد فراهانی اظهار داشت: من تا قبل از انقلاب دلبسته جنبش چریكی بودم، بعد از انقلاب به‌خاطر همدلی با فرزانگانی مانند احسان طبری، به‌آذین، كسرایی و دیگران نگاهم تغییر كرد اما علاقه‌ام به بچه‌های چریك همه بوده و هنوز نیز ادامه دارد. خسرو گلسرخی آن زمان كه در روزنامه كیهان كار می‌كرد، با من رفاقتی داشت، آن زمان من‌ منزلی داشتم و تنها زندگی می‌كردم، گاهی گلسرخی به من سر می‌زد و شب‌ها را صبح می‌كردیم؛ بنابراین طبیعی بود كه اعدام این مرد بزرگ برای من قابل‌تحمل نبود. حمید اشرف را از نزدیك نمی‌شناختم، بهروز دهقانی و صمد بهرنگی را در انجمن تئاتر ایران دیده بودم؛ بنابراین از مرگ حمید اشرف زیاد اذیت نشدم، هرچند ناراحت و نگران بودم كه در كمیته مركزی فداییان خلق ایران اتفاقات ناگواری در‌حال وقوع است. من دوستان خوب چریكم را مانند حسین اقدامی، صفاری‌آشتیانی كه از بزرگان جنبش چریكی بودند، از دست دادم و همیشه در اندوه این قضیه هستم. روی‌هم‌رفته باید بگویم شهادت رفقایم در دهه 50 برایم سنگین بوده تا حالا و جز به سوگ نشستن و غم در دل نهادن راهی وجود ندارد. آنها راهی را انتخاب كردند و با شجاعت به آن مسیر رفتند. مرگ امیرپرویز پویان برای من یكی از سنگین‌ترین مرگ‌های بعد از سعید سلطانپور بود. به‌هر‌حال این عمر 75ساله چندان هم به خوشی نگذشته است. جنبش چریكی در تهران را كه گلسرخی و دیگران در آن بودند، با اشتباهات تاكتیكی روبه‌رو بود؛ واقعیت این است كه در آن زمان نمی‌شد شخصیت سیاسی معروفی را گروگان گرفت و آزادی رفقا را طلب كرد. كار گلسرخی احساسی به نظر می‌آمد.

فراهانی ادامه داد: نقدهایی كه گلسرخی می‌نوشت، با اسم دامون منتشر می‌شد. من یك نقد از ایشان دارم كه در آن مدعی است اگر فراهانی مطالعه كند، یكی از بازیگران پرقدرت و بزرگی ایران‌زمین خواهد شد. توجه من به این نقد آقای گلسرخی بیشتر از خاطراتم با اوست، نه به خاطر اینكه آینده من را پیش‌بینی كرده؛ به‌خاطر اینكه نگاه نقد ایشان را دیگران نداشتند. آقای گلسرخی را تا زمانی كه به زندان نیفتاد، مردم و جامعه روشنفكری نمی‌شناخت، چون شخصیت تودار و آرامی بود و بعد از زندان بود كه به یك حماسه و اسطوره تبدیل شد. دانشیان هم همین‌طور بود، ما در جریان فیلمی كه در شمال به كارگردانی آقای علامه‌زاده می‌ساختیم كه بعدا هم توقیف شد، این دوستان را ملاقات كردیم و زمانی بود كه در‌حال طراحی عملیات چریكی بودند. آن‌موقع من جمله كوچكی به گلسرخی گفتم كه خسرو حركت سیاسی‌ بدون جنبش توده‌ای فایده ندارد‌ كه زیاد خوشش نیامد. پیشنهاد كاری را كه می‌خواستند انجام دهند، نمی‌دانم چه كسی مطرح كرده بود؛ اما این كار از نظر تاكتیك اشكال داشت و تحت تأثیر آمریكای جنوبی بود.

فراهانی افزود: فكر نمی‌كنم اثری نوشته باشم كه جای پا و نگاه و عطر خوش این جماعت در آن نباشد. واقعیت این است كه آنها همیشه با من هستند. من حالا كه اینجا نشسته‌ام هم عطر اسفندیار منفردزاده را بو می‌كنم. هنرمندان برای من همه با‌ارزش هستند!




دو نقطه نظر متضاد در مساله‌ای ساده⇐محسن چگینی( تهیه‌کننده “پژمان”): در تمام عمرم بازیگر-پولی ندیده‌ام!/سعید خانی (تهیه‌کننده “لونه زنبور”): بازیگر-پولی وجود دارد و نباید کتمانش کرد!

 

سینماروزان/مجتبی اردشیری: عجیب است که در مساله‌ای کاملا ساده مرتبط با رسوخ بازیگر-اسپانسر در سینما و تلویزیون، نقطه نظراتی کاملا متضاد وجود دارد.

به‌گزارش سینماروزان محسن چگینی تهیه‌کننده‌ایست که می‌گوید تاکنون بازیگر-پولی در سینما و تلویزیون ندیده و سعید خانی تهیه‌کننده‌ایست که وجود بازیگر-پولی را تایید کرده!

محسن چگینی از تهیه‌کنندگان تلویزیون که سابقه تولید “پژمان”، “گسل”، “شمعدونی” و “خوب بد جلف رادیواکتیو” را در کارنامه دارد به روزنامه فرهیختگان گفت: من درتمام این سال‌ها که در سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی کار کرده‌ام، نه دیده‌ام و نه شنیده‌ام که بازیگری پول بدهد و در کاری بازی کند!!

این تهیه‌کننده تلویزیون ادامه داد: من حتی سرمایه‌گذاری را هم ندیده‌ام که خودش سرمایه وسط بگذارد و بگوید که خودم یا نزدیکانم در این کار بازی کنند!!!

تهیه‌کننده سریال “ساختمان پزشکان” ادامه داد: آخر کدام سرمایه‌گذاری را می‌شناسید که چنین ریسکی کند که بیاید برای یک سریال 20 تا 30 میلیارد وسط بگذارد و بعد از آدم ناشی در کارش استفاده کند؟ اصلا با عقل جور درنمی‌آید. او پول وسط می‌گذارد که بتواند به سودآوری برسد. به همین دلیل هنرپیشه‌ای را برای کارش انتخاب می‌کند که مخاطب او را ببیند و بتواند از آن هنرپیشه‌ها جواب بگیرد.

سعید+خانی+محسن+چگینی
سعید+خانی+محسن+چگینی

سعید خانی تهیه‌کننده “لونه زنبور”،‌ “استراحت مطلق” و “دوزیست” نظری دارد کاملا در خلاف جهت نظر چگینی.

سعید خانی بیان داشت: اینکه فردی بیاید و برای بازی در فیلم یا سریالی پول بدهد، اساسا وجود دارد و من هم نمی‌خواهم آن را کتمان کنم، اما باصراحت اعلام می‌کنم که من تاکنون از وجود چنین افرادی در کارهایم استفاده نکرده‌ام. به خود من پیشنهادهایی داده‌اند که بیا این پول را بگیر و اجازه بده که همسر یا پسرم بازی کند، اما من تا این لحظه، چنین پیشنهادهایی را قبول نکرده‌ام، چون آن را به‌لحاظ اخلاقی درست نمی‌دانم.

این تهیه‌کننده ادامه داد: البته آن مواردی هم که وجود دارد، مربوط به نقش‌های اصلی سریال‌ها نیست و بیشتر در قالب نقش‌های فرعی اتفاق می‌افتد. این موارد هم از جانب تهیه‌کنندگان حرفه‌ای اتفاق نمی‌افتد و تنها معدودی از همکاران آماتور هستند که دست به چنین کارهایی می‌زنند.




حرف‌های اصغر سمسارزاده بازیگر پربیننده‌ترین سریال تاریخ تلویزیون⇐بدشانس‌ترین هنرپیشه تاریخ ایران، منم؛ همین که به شهرت رسیدم، فضای سیاسی کشور تغییر کرد و مدت‌ها بیکار شدم!/هیچ‌گونه سابقه سیاسی نداشتم ولی همه جور ممنوعیتی را تجربه کردم!/یک زمانی شرایط اجتماعی، اجازه کار به ما نداد، حالا هم که کرونا نمی‌گذارد کار کنیم!/حق‌‌مان به هزار و یک دلیل پایمال شده!!

سینماروزان/ندا آل‌طیب: سریال دهه پنجاهی “خانه به دوش” و سریال دهه هشتادی “متهم گریخت” جزو پربیننده‌ترین سریالهای تاریخ تلویزیون هستند ولی اینکه اصغر سمسارزاده بازیگر سریال “خانه به دوش”، خود را بدشانس‌ترین بازیگر تاریخ ایران بنامد، شگفت‌آور است.

اصغر سمسارزاده با اشاره به سوابق کاری خود به خبرگزاری ایسنا گفت: سال ۱۳۳۷ در گروهی، کار تئاتر را آغاز کردم که همه موفق و مشهور شدیم، کسانی مانند سیروس ابراهیم‌زاده، رضا بیک ایمانوردی، عبدالله بوتیمار، ولی شیراندامی و … همدوره‌های من بودند که همه نامی به هم زدند.

او ادامه داد: بعدا به استخدام وزارت فرهنگ و هنر درآمدم که البته بعد از انقلاب، این همکاری قطع شد.

سمسارزاده با لحن شوخ و شنگ خود اضافه کرد: من ذوحیاتین بودم! (جانداری که هم در خشکی زندگی می‌کند و هم در آب) هم کار روشنفکری داشتم و هم مطربی و هم مردمی. در لاله‌زار هم با دوستانی مانند آقایان شیراندامی و وحدت کار می‌کردم و بیشتر در تئاتر تهران فعالیت داشتیم.

بازیگر “ممل آمریکایی” افزود: در لاله‌زار همه جور تئاتری بود؛ هم روشنفکری و هم مردم پسند. هنرمندانی مانند مجید محسنی، علی محزون، خانم‌ها توران مهرزاد و ایرن، زنده‌یادان نوذری و قنبری و … در این تئاترها فعال بودند. لاله‌زار تازه داشت رنگ فرهنگی می‌گرفت که انقلاب شد و تئاترها هم تعطیل شدند.

بازیگر “اصغر ترقه” در سریال دهه پنجاهی “خانه به دوش” بیان داشت: سال ۵۷ که بیکار شدم بسیاری از همکارانم از ایران رفتند ولی من ماندم. من فقط هنرپیشه بودم و هیچ‌گونه سابقه سیاسی نداشتم ولی همه جور ممنوعیتی را تجربه کردم.

بازیگر “لازانیا” ادامه داد: با وجود بیکاری چندساله، با این حال در کشور خودم ماندم تا اینکه بعد از چند سال بیکاری تازه در اواسط دهه شصت اجازه فعالیت در رادیو به من داده شد و با برنامه «صبح جمعه با شما» وارد کار شدم که این همکاری همچنان هم ادامه دارد.

سمسارزاده با گلایه از ممنوعیت فعالیت گاه و بیگاه گفت: بدشانس‌ترین هنرپیشه تاریخ ایران، منم؛ همین که به شهرت رسیدم، فضای سیاسی کشور تغییر کرد و مدت‌ها بیکار شدم ولی در همان دو سه سالی که در اوج شهرت بودم، نزدیک به ۳۰ فیلم بازی کردم که همه هم موفق بودند ولی بعدش مدتها بیکار بودم…

بازیگر “چپ دست” و “خالتور” تاکید کرد: یک زمانی شرایط اجتماعی ابتدای انقلاب ، اجازه کار به ما نداد، حالا هم که کرونا نمی‌گذارد کار کنیم. سال‌هاست حق‌ بچه‌های هنرمند به هزار و یک دلیل پایمال شده درحالیکه بسیار سختکوش هستند. امیدواریم همه فعالان سینمایی و تئاتری بیشتر مورد حمایت قرار بگیرند.

اصغر سمسارزاده+جواد رضویان+فیلم+لازانیا
اصغر سمسارزاده+جواد رضویان+فیلم+لازانیا




ممیزی چندباره فیلمنامه‌ای مرتبط با کولبران! چرا؟

سینماروزان/احمد محمداسماعیل: عدم صدور پروانه ساخت فیلمی با مضمون کولبران کرد، ماهها بعد از ارائه فیلمنامه، جای پرسش ندارد؟

به گزارش سینماروزان،  “شلیک به اسب لنگ” عنوان تازه‌ترین فیلمنامه خسرو معصومی است با داستانی تراژیک و درعین حال واقع‌گرا از زندگی کولبران کرد!

فیلمنامه “شلیک…” تاکنون دو بار توسط اداره نظارت ارشاد رد شده و با وجود بازنویسی‌‌، همچنان پروانه ساخت این فیلم صادر نشده.

“شلیک به اسب لنگ” برای یک فیلم صد دقیقه‌ای نوشته شده ولی ممیزی‌های اداره نظارت چندین سکانس و ده‌ها دیالوگ فیلم را گرفتار حذف و تعدیل نموده!

چرا این همه ممیزی درباره سوژه‌ای کاملا به‌روز اعمال می‌شود؟ مگر سراسر فضای رسانه‌ای چه رسمی و چه غیررسمی، پر نیست از روایت دردهایی که کولبران مرزنشین تحمل می‌کنند؟

مگر نه اینکه حجم فشار وارده به کولبران آن قدر بوده که رییس یکی از مهمترین بنیادهای حاکمیتی را به واکنش و درنهایت سر دادن وعده حمایت از کولبران واداشت؟ پس چرا مدیران نظارتی سینمای ایران این قدر علاقمند سانسور چنین مضمونی هستند؟ 

کارگردانی بناست درباره کولبران فیلم بسازد که کارنامه‌ای روشن در سینمای ایران دارد و فیلمهایی نظیر “رسم عاشق کشی”، “باد در علفزار می‌پیچد”، “دوران سربی” و “کار کثیف” را ساخته که هر کدام در نوع خود دغدغه‌های مردمانی دور از مرکز را روایت می‌کنند.

چرا در ساختار ممیزی سینمای ایران، کارگردانان حتی بعد از سالها تجربه روشن باز باید محک ممیزی بخورند؟ خسرو معصومی سابقه ساخت فیلم “خرس” را هم دارد که روایتی دردناک داشت از زندگی یک رزمنده ولی توقیف شد تا نسخه قاچاق آن، فضای مجازی و شبکه‌های ماهواره‌ای را درنوردد!؟؟ حالا باز فیلمنامه‌ای آسیب‌شناسانه از او در اداره نظارت مانده…

گرفتار کرونا و تعطیلی سینماها و رکود کامل سینما هستیم و باز ممیزان دست از جرح و تعدیل برنمی‌دارند. انگاری لذت‌بخش‌ترین کار دنیا همین است که به جای حرکت سازنده برای رفع مشکلات معیشتی انبوه سینماگران، یا جشنواره‌های پربریز و بپاش برگزار کنند یا آثار تولیدنشده سینماگران را زیر تیغ ممیزی ببرند؟؟




توقف فیلمبرداری «شهرک»+اولین عکس

سینماروزان/نسترن حسینی: فیلمبرداری فیلم سینمایی «شهرک» بنابر اعلام سازمان سینمایی مبنی بر وضعیت قرمز کشور متوقف شد.

 

به گزارش سینماروزان فیلمبرداری فیلم سینمایی «شهرک» به کارگردانی علی حضرتی و تهیه‌کنندگی علی سرتیپی با توجه به وضعیت قرمز  کشور در پی افزایش شیوع بیماری کرونا و اعلام سازمان سینمایی مبنی بر لزوم توقف فیلمبرداری‌ پروژه‌های سینمایی متوقف شد.

فیلمبرداری «شهرک» پس از پشت سر گذاشتن پیش تولید ۴۵ روزه از حدود دو هفته قبل در لوکیشن‌های داخلی و خارجی در تهران آغاز شده بود.

ساعد سهیلی، مهتاب ثروتی، کاظم سیاحی، شاهرخ فروتنیان، همایون ارشادی، رویا جاویدنیا، مرتضی ضرابی، ساقی حاجی‌پور، سید فرشاد هاشمی بازیگران این اثر هستند.

نویسنده و کارگردان: علی حضرتی، تهیه‌کننده: علی سرتیپی، مدیر فیلمبرداری: علیرضا برازنده، مدیر تولید: پیمان حمیدی، مدیر برنامه‌ریزی و سرپرست گروه کارگردانی: علی افشین‌راد، مدیر صدابرداری: کامران کیان‌ارثی، طراح صحنه و لباس: افسانه صرفه‌جو، طراح گریم: عباس عباسی، دستیار اول کارگردان: رضا غفارنژاد، منشی صحنه: بهناز تاجیک، طراح جلوه‌های ویژه میدانی: آرش آقابیگ، ساخت فیلم پشت‌صحنه: مانی قدرت‌نما، تصویربردار: حامد مقدسی، عکاس: مریم تخت‌کشیان

ساعد+سهیلی+شهرک
ساعد+سهیلی+شهرک




مرگ بازیگری که با وجود ایفای صدها نقش، مشمول دریافت هیچ‌ درجه هنری نشد!+عکس

سینماروزان/نسترن حسینی: محسن قاضی مرادی بازیگر سینما و تلویزیون بعد از مدتها ابتلا به پارکینسون از دنیا رفت.

محسن قاضی‌مرادی  که متولد ۱۳۲۰ و فارغ التحصیل مدرسه عالی مدیریت تهران بود. او بازی در سینما را از سال ۱۳۵۱ با فیلم “حسن سیاه” به کارگردانی پرویز اصانلو آغاز کرد.

محسن قاضی مرادی کارنامه پرباری در زمینه سینما و تلویزیون داشت؛ از آثار سینمایی‌اش می‌توان به فیلمهایی چون “سگ کشی”، “قطعه ناتمام”، “خانه ای روی آب”، “یک بار برای همیشه”، “دایره زنگی”، “رسم عاشق کشی”، “زیر پوست‌شهر” و… اشاره کرد.

او در سریالهای مختلفی هم به ایفای نقش پرداخته است که می‌توان از “کت جادویی”، “کارگاه شمسی”، “چمدان”، “روزگار جوانی”، “شمعدانی” ، “هیولا” و… نام برد.

قاضی‌مرادی با اینکه بازی در صدها فیلم و سریال را در کارنامه داشت ولی هیچ نشان هنری به او تعلق نگرفته بود و برای همین در اواخر عمر نتوانسته بود از تسهیلات هنرمندان پیشکسوت استفاده کند.

مهوش وقاری همسر قاضی‌مرادی مدتی قبل از فوت این بازیگر، به ایسنا گفته بود: واقعا برایم سوال است که فرق محسن با آقا یا خانم ایکس که این درجه‌های هنری را دارند چیست؟! و مهم‌تر اینکه صحت و سقم مدارک لازم برای چنین درجه‌هایی چطور بررسی می‌شود؟ چون مثلا دوستی را می‌شناسم که به سختی مدرک تحصیلی خود را گرفته‌ ولی الان مدرک درجه یک هنری دارد. همه این‌ها را که می‌بینم برایم عجیب می‌شود که آیا من و محسن بعد از این همه سال سابقه باید دنبال سی‌دی بازی‌های خود باشیم تا برای گرفتن درجه هنری اقدام کنیم؟

مهوش وقاری+محسن+قاضی+مرادی
مهوش وقاری+محسن+قاضی+مرادی




ادعاهای مدیر انجمن سینمای جوانان ایران⇐مزیت سینمای ما جشنواره‌های کوتاه، حقیقت و مستند هستند!!!/فیلم‌های پرفروش دو سه سال اخیر حاصل کار کسانی بوده که با انجمن سینمای جوانان ایران شروع کردند!!!/در سینمای فرهنگی جهان، حرف برای گفتن داریم!/تهیه‌کنندگان سینمای بلند به منظور کشف استعداد به مراسم‌‌ فیلم کوتاه می‌آیند!

سینماروزان/نسترن حسینی: سیدصادق موسوی مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران در نشستی مجازی به میزبانی دانشگاه سوره مدعی این شد که سینمای ایران در سینمای فرهنگی جهان، حرف برای گفتن دارد!!

سیدصادق موسوی دربرابر رامتین شهبازی مجری نشست سوره توضیح داد: به نظرم وضع جشنواره فیلم کوتاه تهران به این دلیل خوب است که وضع فیلم کوتاه خوب است. جریان زنده‌ای در فیلم کوتاه وجود دارد و حیات دارد. این یک سرمایه بزرگ است. هم جشنواره‌ها توانسته‌اند چهره‌ها را معرفی کنند و فرصت دیده شدن به افراد بدهند هم فیلم‌های خوب در جشنواره‌ها حضور دارند. سال ۹۹ هرچند جشنواره به شکل حضوری و مجازی برگزار شد، اما مخاطبان زیادی داشتیم.

موسوی مدعی شد: از همین رهگذر است که می‌بینیم فیلم‌های پرفروش دو سه سال اخیر حاصل کار کسانی بوده که با فیلم کوتاه و انجمن سینمای جوانان ایران شروع به کار کردند!! جریان فیلم کوتاه توانسته به معرفی فیلم کوتاه و به سینمای بلند کمک کند.

وی تأکید کرد: با همه تواضع می‌خواهم بگویم همین سه جشنواره فیلم کوتاه تهران، «سینما حقیقت» و جشنواره کودک و فیلم‌های آن امروز دارند سینمای فرهنگی ایران را نمایندگی می‌کنند، مزیت نسبی سینمای ما همین جشنواره‌ها هستند.

موسوی در ادعایی دیگر افزود: هرچند فیلم‌های پرفروش دنیا فیلم‌های ایرانی نیستند ولی در بخش فیلم‌های فرهنگی جهان، سینمای ایران حرف برای گفتن دارد. در سال‌های گذشته دیده‌ام که تهیه‌کنندگان سینمای بلند به منظور کشف استعداد به مراسم‌های فیلم کوتاه می‌آیند. فکر می‌کنم جشنواره‌های ما از حیث معرفی و کشف استعداد موفق ظاهر شده‌اند.

 




اظهارات سعید آقاخانی دربرابر رییس حوزه هنری⇐ کار کردن با افراد حرفه‌ای ناامیدکننده است چراکه اغلب بحث پول مطرح است! / تازه‌کار‌ها بسیار با پشتکار و خالص هستند!/در دوران دانشجویی جرأت نمی‌کردم بگویم کُرد هستم!/تصورات درباره مردم کردستان بسیار بد بود!!/صد حیف که برای ساخت فیلم و سریال فقط به فکر ساخت فیلم‌های پرزرق و برق در تهرانیم!

سینماروزان/کیوان بهارلویی: سعید آقاخانی بعد از موفقیت فصل سوم “نون خ” در نشستی در حوزه هنری، از عموم سازندگان فیلم و سریال خواسته، سری هم به نقاط خارج از مرکز بزنند.

به گزارش سینماروزان سعید آقاخانی دربرابر رییس حوزه هنری بیان داشت: طرح اولیه این سریال، قصه‌ای در دل تهران بود، اما من پیشنهاد دادم حتما قصه را درون یک قومیت و خارج تهران ببریم. براساس ظرفیت‌ها و شناختم نسبت به قومیت کُرد فیلمنامه را بر این اساس طراحی کردیم. هرچند روز اول که می‌خواستیم پروژه را آغاز کنیم، می‌دانستیم هزینه این تصمیم بالاست و عملاً برای ما آورده مالی نخواهد داشت، اما مهدی فرجی تهیه‌کننده سریال موافقت کرد و شروع به ساخت کردیم.

وی افزود: تصمیم ما استفاده از نیروی انسانی شهرستان و بازیگران بومی بود. نیرو‌های انسانی داخل شهرستان‌ها بسیار خوب و قوی هستند و فقط به سرمایه‌گذار متخصص و کاربلد احتیاج دارند تا به درستی هدایت و اعتماد شوند.

این بازیگر باسابقه بیان کرد: واقعیت این است که در سینما و تلویزیون کار کردن با افراد حرفه‌ای گاهی ناامیدکننده است. چراکه اغلب بحث پول و حاشیه مطرح است، اما تازه‌کار‌ها از این حیث بسیار با پشتکار و خالص هستند.

آقاخانی با اشاره به لزوم اصلاح در بازنمایی از برخی قومیت‌ها، اشاره داشت: من در دوران دانشجویی جرأت نمی‌کردم بگویم کُرد هستم، زیرا تصورات درباره مردم کردستان بسیار بد بود. اما حقیقت ماجرا این است که مردمی بسیار خون گرم، مهمان‌نواز و هنرمند هستند.

این کارگردان ادامه داد: با پرداختن به قومیت‌های مختلف می‌توان کار‌های جذابی ساخت. اما باید این نکته را در نظر گرفت که ساخت کار برای قومیت‌ها بسیار پرهزینه است و به شناخت و انگیزه بالایی احتیاج دارد. صدحیف است که در ساخت سریال و آثار سینمایی فقط به فکر ساخت فیلم‌های پرزرق و برق در تهران باشیم.

وی با اشاره به آنکه «نون خ» ساخته شد تا فرهنگ قوم کُرد را به نمایش بگذارد، بیان داشت: نمایش این سریال در قاب تلویزیون باعث ایجاد همدلی و ایجاد حس وطن پرستی در مردم شد و به بسیاری فهماند که اتفاقات اساسی مملکت، جای جای ایران را متاثر می‌کند.