1

علیرضا رئیسیان کارگردان سینما بیان کرد⇐یکی از کم‌ثمرترین کارنامه‌های فرهنگی بعد از انقلاب مربوط به دولت اعتدال بود! /مدیران فرهنگی دو دولت اخیر رکورد عملکردهای ضعیف فرهنگی را شکستند!/چند تصمیم موثر سینمایی که در این ۸ سال گرفتند را نام ببرند تا در تاریخ بماند!/بیگانه بودن روسای سینمای اعتدال با جریان سینما، ضربات جدی به هنرهفتم وارد کرد!/چشم انداز روشنی برای سینمای ایران نیست مگر اینکه تحولی جدی در دیدگاه هیأت دولت رییسی وجود داشته باشد!

سینماروزان/رضا منتظری: علیرضا رییسیان کارگردان سینما با مرور نقاط ضعف سینمایی دولت اعتدال، تحول را در گرو تغییر دیدگاه نسبت به سینما دانست.

به گزارش سینماروزان علیرضا رئیسیان به سینماپرس  گفت: اگر نگاهی به خروجی تصمیمات و اعمال کسانی که مسئولیت بخش فرهنگ را در دولت های یازدهم و دوازدهم برعهده داشتند بیندازیم بی‌شک متوجه می‌شویم یکی از کم‌ثمرترین کارنامه‌های فرهنگی و هنری دولت‌های بعد از انقلاب مربوط به دولت اعتدال بود!

کارگردان فیلم های سینمایی «دوران عاشقی» و «چهل سالگی» افزود: ما پیش از این بارها در برخی دولت ها تصور می‌کردیم فرهنگ و هنر در پایین ترین سطح ممکن دچار تنزل شده است اما متأسفانه دیدیم که دو دولت اخیر رکورد آن عملکردهای ضعیف را شکستند؛ لطفاً چند تصمیم مهم و پایدار و موثر که در این ۸ سال مدیران سینمایی گرفتند را نام ببرند تا در تاریخ بماند! مسائل سیاسی و اقتصادی آن چنان بر تصمیمات دولتها سایه انداخته که انتخاب وزرا هم بر همین رویکرد صورت می‌گیرد؛ یعنی در واقع بیشتر کارکرد سیاسی آن ها بر مسائل آموزشی، اجتماعی، فرهنگی مهم است.

وی در همین راستا یادآور شد: بی تردید وزرای فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت های یازدهم و دوازدهم ساکت‌ترین و کم کارترین وزرایی بودند که در حوزه مسائل اجتماعی و فرهنگی فعالیت می کردند! وزرای علوم، آموزش و پرورش و ورزش و جوانان با این عملکرد خود خسارت زیادی را وارد آوردند و قطعاً این ضعف عملکردی شان هیچ توجیه و منطقی ندارد.

رئیسیان در ادامه این گفتگو متذکر شد: شاید بد نباشد گذری به دولت های پیش از انقلاب کنیم تا متوجه شویم که این یک رسم اشتباه و تاریخی است. شما اگر کتاب «دولت‌های عصر مشروطیت» را بخوانید متوجه می شوید در آن دوره ها هم یک آدم فرهنگی در چارچوب وزارت فرهنگ و هنر فعالیت نداشته است. حالا این سابقه به نحوه دیگری اتفاق افتاده و کسانی که بیشتر سیاسی هستند در امور فرهنگ و هنر دیده می‌شوند و مدیران بیشتر نگران آینده سیاسی و حرفه‌ای خودشان هستند تا حوزه ای که در آن مسئولیت دارند و اولویت اول برای آنها کارکرد مدیریت برای آینده است تا خود فعل فرهنگ و هنر و امثال آن!

این سینماگر با بیان اینکه بیگانه بودن ۲ تن از روسای سازمان سینمایی با جریان سینما و ساختار و پیچیدگی هایش ضربات جدی به هنرهفتم وارد کرد تصریح کرد: ما اگر کارنامه دولت را نگاه کنیم می‌بینیم به طور متوسط حدود هر ۲ سال و نیم یک وزیر و یک رئیس سازمان سینمایی عوض شده‌اند. اولین مشکل این اتفاق آن است که مشکلات زیربنایی با این روش هرگز حل نمی‌شوند و حتی مشکلات روتین و روزمره هم با این تغییرات مکرر مدیران قابل حل نیست.

کارگردان فیلم های سینمایی «پرونده هاوانا» و «ایستگاه متروک» خاطرنشان کرد: همین ۲ فاکتور کافی است برای هر آدم بی‌طرفی که قضاوت کند ما در این سالها با چه فاجعه‌ای در حوزه فرهنگ و هنر بالاخص سینما روبرو بوده‌ایم! آقای روحانی و هیأت دولت ایشان به شدت از این سرمایه عظیم مردمی و اجتماعی غفلت کردند.

رئیسیان در پاسخ به این پرسش که انتظار شما از سیدابراهیم رئیسی و دولتمردان ایشان برای رشد و اعتلای حوزه فرهنگ و هنر بالاخص سینما چیست تأکید کرد: مسائل فرهنگی مجموعه‌ای از بافت‌های به هم پیوسته است و به صورت ریشه‌ای با هم در ارتباط هستند. به صورت عمومی با تاریخچه ای که عرض کردم چشم انداز روشنی برای سینمای ایران نمی بینم مگر اینکه واقعاً یک تحول جدی و ساختاری در دیدگاه هیأت دولت جدید وجود داشته باشد.




دلنوشته محمود کلاری در زادروز ناصر تقوایی⇐همکاری با کیمیایی را رد کردم تا بتوانم با تقوایی کار کنم!/تقوایی، فقط به آنچه در ذهنش ساخته و پرداخته بود، مي‌انديشید!/براي تقوایی اصلا مهم نبود كه عوامل فيلم را آرام آرام خسته و بي‌انگيزه كند!/حتی فوت برادر هم نتوانست تقوایی را از مسیرش بازدارد!/یک روز با خيال راحت اعلام کرد که فيلمبرداري را تعطیل و سال آینده، ادامه می‌دهیم/فارابي، تقوايي را تهدید کرد که دوربين را تحويل دهد ولی…

سینماروزان: محمود کلاری فیلمبردار ایرانی در زادروز ناصر تقوایی،  دلنوشته‌ای درباره این کارگردان ایرانی نوشته که در روزنامه اعتماد منتشر شده.

کلاری در این دلنوشته در کنار شرح چگونگی تولید “ای ایران” از وسواس بالایی تقوایی در کارکردانی حرف زده؛ وسواسی که حتی با تهدیدات فارابی، کاهش نیافت.

متن دلنوشته محمود کلاری را به نقل از روزنامه اعتماد بخوانید:

ناصر تقوايي از نظرمن فيلمسازي كمال‌گراست فراتر ازآن شكل مرسومي كه در سينما مي‌بينيم، كارگرداني به‌غايت منحصر به فرد، حساس، ريزبين و نكته‌سنج كه كارنامه محدودش خود گواهي بر اين مدعاست؛ به گمانم مهم‌ترين دليلي كه طي اين سال‌ها تهيه‌كننده‌اي جرات و جسارت نداشته براي توليد اثري از او پيشقدم شود به همين وسواس بالاي او مربوط مي‌شود؛ چون همه به حساسيت بيش ازحد او حين فيلم ساختن آگاه هستند و اين ويژگي به نظر من با آنچه ما از سينما به‌طور معمول سراغ داريم هيچ غرابتي ندارد و اين خصلت اساسي ناصرتقوايي است كه او را از ديگر فيلمسازان متمايز و آثار او را متفاوت مي‌كند.

با اينكه فقط يك فيلم افتخار همكاري با ناصر را داشتم (اي ايران) اما حقيقتا خاطرات بسيار فراموش ناشدني از اين تجربه در ذهنم نقش بسته كه بعد از گذشت 30 سال محال است بتوانم آن را فراموش كنم! اصلا مگر مي‌شود روزهاي سخت «اي ايران» را فراموش كرد؟ آنجا بود كه فهميدم تقوايي به معناي واقعي و ديوانه‌وار، عاشق سينما و همچنين ادبيات است.

ما طي دو سال در دو نوبت (جمعا نزديك 6 ماه) به ماسوله رفتيم و دراين مدت هم كار كرديم و هم زندگي اما از نوع بسيار سختش . «اي ايران» در دهكده آن زمان كوچك و بدون امكانات ماسوله كه در انتهاي يك جاده ناهموار و بن‌بست قرار داشت، فيلمبرداري مي‌شد كه جاده آسفالت نداشت و هر وسيله نقليه‌اي نمي‌توانست به اين روستا رفت وآمد كند، امكانات آن زمان هم مثل امروز نبود و اصلا محلي براي اقامت گروه نبود. ما در مهمانسرايي نيمه‌ساز منزل كرده بوديم كه هيچ وسيله گرمايشي نداشت، سال‌هايي كه شرايط جنگ بر كشور حاكم بود و در هر زمينه‌اي با كمبودهاي زيادي روبه‌رو بوديم و به سختي امكانات زندگي فراهم مي‌شد، لذا اداره كردن و تهيه امكانات توليد براي اين گروه حدودا 30 نفره در آن روستا بسيار دشوار بود.

يادم مي‌آيد مرحله اول فيلمبرداري در سال اول، آن‌قدر طولاني شد كه فصل را از دست داديم، 70 روز فيلمبرداري كرده بوديم و از آنجايي كه در منطقه كوهستاني به‌سر مي‌برديم هوا زودتر از پيش‌بيني‌ها سرد و برگ درختان دگرگون شد و همين تغييرات با پلان‌هاي ما در روزهاي آخر تابستان همخواني نداشت.با بارندگي‌هاي شديد مواجه شده بوديم وهمين باعث كند شدن كار مي‌شد و ناصر تقوايي هم با آن كمال‌گرايي خاص خودش، به هر آنچه با انديشه‌هايش نزديكي نداشت به هيچ عنوان رضايت نمي‌داد.يك روز با خيال راحت و بدون دلشوره و ابايي اعلام كرد كار را متوقف مي‌كنيم و سال آينده ادامه كار را خواهيم گرفت و اين براي من كه تازه وارد سينما شده بودم عجيب مي‌آمد.

يادم مي‌آيد در اين فاصله زماني توقف يكساله من دو فيلم «مادر»ازمرحوم علي حاتمي و «ريحانه »عليرضا رييسيان را فيلمبرداري كردم و پيشنهاد فيلمبرداري «دندان مار» از جانب كيميايي به من شد كه به مرحله دوم فيلمبرداري «اي ايران»به ماسوله دعوت شديم. آن لحظه حس عجيبي داشتم كه همكاري با كيميايي را از دست ندهم و از طرفي دلم با بقيه فيلمبرداري فيلم «اي ايران» بود. حس آزار‌دهنده‌اي نداشتم اما به هرجهت تجربه همكاري با كيميايي را ازدست دادم، خصوصا اينكه «دندان مار» فيلم قابل توجهي شد.

قطعا نظير اين اتفاق براي ديگر عوامل فيلم هم افتاده بود كه آنها نيز چشم‌پوشي كردند و ادامه همكاري را پذيرفتند مثل اكبر عبدي كه دراين فاصله زماني در فيلم «مادر» بازي كرد و از كارهاي ماندگار او در بازيگري شد و من شك ندارم كه پيشنهادات ديگري هم داشت كه به خاطر همزماني با بخش دوم فيلمبرداري ‌اي ايران نپذيرفت.

درباره وسواس‌هاي ظريف وموشكافانه و گاها افراطي تقوايي بايد بگويم كه او در طول كار، فقط به آنچه در ذهنش ساخته و پرداخته بود، مي‌انديشيد و برايش اصلا مهم نبودكه عوامل فيلم را آرام آرام خسته و بي‌انگيزه كند وبعد از مدتي آن انگيزه و شوق و ذوق آغازين را ازدست بدهند، اين نوع فيلمسازي تقوايي براي من حداقل درآن زمان مسبوق به سابقه نبود، فيلمسازي با اين حد از كمال‌گرايي كه به شكلي وسواس‌گونه از چيزهاي كوچك و ظاهرا كم‌اهميت نمي‌گذرد و فارغ از تمام تبعات ناشي از اين روش، كار را به كندي و فرساينده پيش مي‌برد.

ناصر تقوایی+محمود کلاری
ناصر تقوایی+محمود کلاری

حتي خاطرم مي‌آيد حين فيلمبرداري، برادر ايشان در كويت مرحوم شدند وقتي خبر به ماسوله رسيد (از طريق يك تلفن‌خانه قديمي) ما براي شام جمع شده بوديم . من مامور شدم اين خبر را به تقوايي بدهم. با احتياط بسيار زياد و با مقدمه‌اي دلجويانه آن واقعه را به تقوايي منتقل كردم، طبيعتا همه انتظار داشتيم حداقل او براي چند روزي كار را تعطيل كند تا به انتقال جسد برادرش و مراسم خاكسپاري بپردازد، ولي او روي بالكن رفت و‌ سيگاري كشيد و بعد با چهره‌اي افسرده و بسيار غمگين آمد و با همان شيفتگي و دقت هميشگي چگونگي فيلمبرداري سكانس روز بعد را تشريح كرد. اين واكنش براي من و همه سوال‌برانگيز بود كه واقعا او چگونه مي‌تواند به همه‌چيز در مقابله و مقايسه با فيلمش بي اعتنا باشد؟! شيفتگي و عشق ديوانه‌وار او به سينما همه را متعجب مي‌كرد چون تقوايي واقعا عجيب و منحصر به‌فرد است.

«اي ايران» را در شرايط سخت ودرهفته‌هاي آخر بسيار سرد فيلمبرداري مي‌كرديم، برف زيادي باريده بود و همه جا يخبندان بود. روزگاري بود كه سوخت هم به راحتي پيدا نمي‌شد. يادم مي‌آيد آن دوران با حميدجبلي هم‌اتاق بوديم وهيچ وسيله گرمايشي نداشتيم ضمنا برق هم قطع مي‌شد. دو تخت چوبي براي استراحت در اتاق داشتيم. ما تخته‌هاي زير تشك تخت‌هاي‌مان را ازآن جدا مي‌كرديم، بيرون از اتاق مي‌سوزانديم و بعد زغالش را مي‌آورديم داخل اتاق تا خودمان را كمي گرم كنيم و بتوانيم بخوابيم.
تهيه‌كننده اول فيلم «اي ايران» آقاي سلطان‌زاده بود كه همان مرحله اول فيلمبرداري پروژه را ترك كرد، بعد بخشي از مسووليت توليد و تهيه كار را بنياد فارابي و بخشي را خود ناصر تقوايي برعهده گرفتند. خاطرم هست آن زمان با وضعيت بحراني عجيب و غريب و بسيار دشواري روبه‌رو بوديم.

همان زمان بود كه فارابي به ما اعلام كرد بايد ظرف چند روز دوربين و لوازم فيلمبرداري را تحويل دهيم، چون دوربين بايد به فيلم كيانوش عياري براي ساخت فيلمش تحويل داده مي‌شد. به من پيغام دادند در صورت عدم تحويل دوربين در تاريخ تعيين شده از آن پس اجاره دوربين را خودت بايد متقبل شوي؟ من با تقوايي صحبت كردم و به او گفتم: «ما بايد ظرف تاريخ تعيين شده دوربين را به بنياد فارابي تحويل دهيم، اگر تحويل ندهيم تهديد كرده‌اند كه مي‌آيند وخودشان دوربين را مي‌برند.» ناصر كمي فكر كرد و بسيار جدي گفت: «به آنها بگو وقتي مي‌آيند دوربين را ببرند چند حلقه نگاتيو هم با خودشان بياورند؟!» براي چند ثانيه متحير نگاهش كردم، انگار حرف‌هايم رانشنيده بود يا بهتر بگويم مطلقا تهديد فارابي را جدي نگرفته بود! فارابي مي‌خواست با اين ترفند تقوايي را مجبور كند تا به كارش سرعت ببخشد اما ظاهرا نمي‌دانست او اصلا به اين ترفندها كمترين توجهي نمي‌كند.

من از همكاري با تقوايي بسيار لذت بردم، كارگاه آموزشي بسيار سختي راتجربه كردم و از همه ظرايف و حساسيت‌ها و حتي وسواس‌هاي تاحدي بيمارگونه‌اش بسيار آموختم و يادگرفتم. كار با تقوايي بيش از حد جذاب و دوست داشتني بود. لجبازي‌هاي سر‌سختانه او مرا سر شوق و به هيجان مي‌آورد،‌اي كاش تقوايي فيلم‌هاي بيشتري مي‌ساخت و اين امكان فراهم مي‌شد تا بازهم دركنار او قرار بگيرم و از شيوه بسيار سخت و منحصربه‌فرد و خلاقانه فيلمسازي‌اش لذت ببرم.




تولید فیلم “ژن خوب” در سینمای ایران!

سینماروزان/علی رستگار: تهیه‌کننده فیلم پرحاشیه “قاتل اهلی”مسعود کیمیایی قصد ساخت فیلمی مرتبط با ماجرای “ژن خوب” را دارد.

به گزارش سینماروزان منصور لشکری قوچانی با اعلام خبر فوق به روزنامه جام‌جم گفت: قصه فیلم بعدیم مرتبط است با اثر ژنتیک بر سرنوشت آدمها. واقعیت این است که بحث ژنتیک، علمی و تخصصی است ولی عده‌ای با آن برخورد سطحی کرده‌اند و آن را تبدیل کرده‌اند به ابزار بی‌عدالتی‌ها.

تهیه‌کننده “خط ویژه” و “عصر یخبندان” ادامه داد: بحث ژنتیک و اینکه انسان در طول زندگی چقدر گرفتار جبر ژنتیک است یکی از مهمترین دغدغه‌های فیلسوفان بزرگ و دانشمندان بوده و همین موضوع را در فیلم بعدیم مورد توجه قرار می‌دهم.

این تهیه‌کننده افزود: مثل همیشه با نگاهی اجتماعی به مقوله ژنتیک می‌پردازم ولی تا زمانی که سینماها راه نیفتد دلیلی برای تولید این فیلم وجود ندارد چون من جزو آن دسته‌ای نیستم که سودشان در تولید است و با سرمایه‌های بادآورده، فیلم می‌سازند.

 

تولید فیلم ژن خوب توسط منصور لشکری قوچانی
تولید فیلم ژن خوب توسط منصور لشکری قوچانی




توضیحات کارگردان “کلبه‌ای در مه” پیرامون شباهت با “پس از باران”!

سینماروزان: سریال “کلبه‌ای در مه” که از شبکه سوم سیما روی آنتن رفته از همان اوان پخش به‌خاطر شباهت با سریال “پس از باران” مورد نقد قرار گرفته‌.

به گزارش سینماروزان کارگردان “کلبه‌ای در مه” این شباهت را قبول ندارد و معتقد است نمی‌داند این قیاس از کجا شکل گرفته.

حسن لفافیان با رد شباهت با سریال “پس از باران” به روزنامه فرهیختگان گفت: زمانی متاثر از این شکل هستید که یک خط فکری یک خطی به اسم ایده دارید که ایده را مطرح می‌کنید که گسترش دهید و تبدیل به خلاصه و فیلمنامه و غیره شود. پس متاثر از یک‌سری ایده است. وقتی فیلمنامه‌ای که 40 قسمتش نوشته شده و به شما پیشنهاد می‌شود طبیعی است که متاثر از کاری نیستید، بلکه متاثر از فیلمنامه‌ای هستید که به شما پیشنهاد شده است. شکل دراماتیک را نسبت‌به فیلمنامه قبلی جدی‌تر کردم و خط اتصال‌ها را درست کردیم. به اعتقاد من سینما، تلویزیون و فیلمسازی ته ندارد. کسی نمی‌تواند بگوید من به ته رسیدم و به موفقیت و به آن قله رسیدم. طبیعی است اگر سینما را آموختم، از دست اساتید خودم بود.

کارگردان “کلبه ای در مه” ادامه داد: آن سال‌ها که “پس از باران” پخش می‌شد، من سن‌وسالی نداشتم، می‌دیدم و لذت می‌بردم. الان که خودم می‌سازم، سعی می‌کنم غلط نسازم. نه این‌که کپی آن کارها را بسازم، بلکه سعی می‌کنم غلط نسازم. سعی دارم باتوجه به تجربه‌ای که دارم، بیننده را بشناسم و برای آن، کاری را که چشم‌نواز است و داستان خوب و ریتم خوب دارد، بسازم. واقعیت این است که من نمی‌دانم این قیاس از کجا شکل گرفته که هیچ شباهتی به این قصه ندارد.

لفافیان افزود: “پس از باران” یک داستان پر از فلش‌بک است و در سریال خانی داریم که آن را دوست داریم. طرح توطئه و جنایتی که در “پس از باران” اتفاق می‌افتد و بلاهایی که سر خانواده‌ها می‌آید، شباهتی به قصه ما ندارد. تنها شباهت این است که در هر دو قصه خان وجود دارد. این قیاس چندان درست نیست و نمی‌دانم از کجا نشات گرفته است. اگر این شباهت بود، حتما بیان می‌کردم که این کمک را گرفتیم. همان‌طور که خیلی از قصه‌ها در دنیا شبیه هم هستند. بزرگی بیان می‌کرد کل داستان‌ها در دنیا 19-18 داستان است که این داستان‌ها همین‌طور می‌چرخد. یک‌بار با ربات، یک‌بار با تبدیل‌شوندگان، یک‌بار با قصه‌های روستایی و غیره تعریف می‌شود. درنهایت همه داستان‌ها شبیه هم است. الان هم همین‌طور است. این شباهت را خیلی جدی نمی‌بینم.

کلبه ای در مه+پس از باران
کلبه ای در مه+پس از باران

 




“دینامیت” یک‌هفته‌ای در مرز ۲میلیارد قرار گرفت/”تکخال” با عبور از ۱میلیارد به اکران آنلاین رسید+آمار کامل فروش

سینماروزان/حسام ناظری: اکران کمدی “دینامیت” باعث شد بعد از مدتها رونقی نسبی بر سینماها حاکم شود.

به گزارش سینماروزان البته که همچنان بسیاری از سینماهای تک‌سالنه تعطیلند ولی فعالیت پردیسها باعث شده “دینامیت” بتواند ظرف حدود یک هفته نزدیک دومیلیارد بفروشد.

“تکخال” با عبور از فروش یک میلیارد، اکران آنلاین خود را همزمان با اکران در سینماها آغاز کرده و به نظر میرسد در پلتفرم‌ها هم فروش خوبی داشته باشد.

فروش مابقی فیلمها تغییر چندانی نداشته و عدم اکران فیلم تازه در هفته اخیر باعث شده همه راهها به “دینامیت” ختم شود…

آمار کامل فروش سینماهای ایران تا ابتدای جمعه هجدهم تیر ۱۴۰۰ به شرح زیر است:

(تمام ارقام به تومان است)

–دینامیت ۱میلیارد و ۷۰۰میلیون(۸روز/۲۵۰سالن)

–خورشید ۱میلیارد و ۳۶۰میلیون(۱۱۴روز/۲۴۰سالن)

–هفته ای یک بار آدم باش ۱میلیارد و ۳۳۰میلیون(۱۰۷ روز/۲۵۰سالن)

–تکخال ۱میلیارد و ۵۰میلیون(۱۰۷روز/۲۰۰سالن)

–خون شد ۲۱۰ میلیون(۱۰۷روز/۱۵۰سالن)

–لاله ۱۰۳میلیون(۱۰۷ روز/۱۲۰سالن)




یک تهیه‌کننده سینما متذکر شد⇐تبدیل به فرودگاه بین‌المللی ویروس شده‌ایم!/از هر کشور، هدیه و تحفه کرونایی به سراغ ما می‌آید!/تجربه یک سال و نیم کرونایی نشان داد که با بستن و تعطیل کردن نه تنها مشکل حل نشد که بسیاری از مردم گرفتاری‌های اقتصادی حاد پیدا کردند!/به‌جای تعطیلی مدام کسب و کار مردم به واکسیناسیون سرعت دهند!

سینماروزان: یک تهیه‌کننده سینما با اشاره به آسیب‌های اقتصادی تعطیلی‌های کرونایی، خواستار افزایش سرعت واکسیناسیون و افزایش نظارت بر رعایت پروتکلهای بهداشتی شد.

به گزارش سینماروزان، حبیب اسماعیلی مدیر موسسه رسانه فیلمسازان به روزنامه ایران گفت: کرونا فعلا دست از سر ما برنمی‌دارد و تبدیل به فرودگاه بین‌المللی ویروس شده‌ایم!‌ از هر کشور، هدیه و تحفه کرونایی به سراغ ما می‌آید! به‌جای تعطیلی مدام کسب و کار مردم به واکسیناسیون سرعت دهند تا مشکلات کمتر شود.

این پخش‌کننده گفت: مترو، رستوران‌ها،کافه‌ها و مراکز و جاده‌ها خرید باز هستند و پر از ازدحام و انگار فقط زورشان به مراکز فرهنگی می‌رسد. تجربه یک سال و نیم کرونایی نشان داد که با بستن و تعطیل کردن نه تنها مشکل حل نشد که بسیاری از مردم گرفتاری‌های اقتصادی حاد پیدا کردند.

این تهیه‌کننده تاکید کرد: به‌جای تعطیل کردن کسب و کار مردم هم روند واکسیناسیون را سرعت دهند و هم بر شیوه فعالیتها، نظارت جدی داشته باشند تا پروتکلهای بهداشتی رعایت شود.

اسماعیلی با اشاره به ضررهای جبران‌ناپذیر تعطیلی کرونایی بر معیشت اهالی سینما گفت: اثرات سوء قطع زنجیره سینما، به راحتی جبران نمیشود. حتی شایعه تعطیلی سینماها هم مخاطب را نسبت به سینماها بی‌اعتماد می‌کند و هم صاحبان فیلمها را برای اکران فیلم نومید می‌کند. تا همین جای کار نزدیک ۲۰۰ فیلم پشت خط اکران مانده‌اند که با ادامه وضع موجود بعید است حتی نیمی از آنها به اکران برسند.

حبیب اسماعیلی متذکر شد:  سالن‌های سینما از امن‌ترین اماکن عمومی هستند. در زمان بلیت‌فروشی، فاصله گذاری رعایت میشود و نظارت جدی بر ماسک گذاری و تهویه هوا و ضدعفونی سالن‌ها صورت می‌گیرد. اخیرا یک‌ فیلم پرمخاطب اکران شده و در همین اوضاع هم فروش خوبی داشته پس اجازه دهند سینماها به فعالیت خود ادامه دهند و جلوی تعطیلی آنها را بگیرند.




نقطه‌نظر متفاوت فائزه هاشمی درباره شجریان!

سینماروزان: فائزه هاشمی آقازاده علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی فقید در خلال گفتگویی با روزنامه شرق از عدم ارتباط با صدای شجریان گفته است.

روزنامه شرق در بخشی از روایت دیدار با فائزه نوشت: خط قرمزهای فائزه هاشمی مشخص است و می‌گوید دوست ندارد نازک‌نارنجی باشد. از آقازاده‌بودن بدش نمی‌آید و می‌گوید زمانی آقازاده‌بودن افتخار بود و من هم به آن افتخار می‌کنم اما حالا معنای آقازاده‌بودن تغییر کرده، شاید برای همین باشد که چندان مردم از معنای آقازاده خوششان نمی‌آید.

روزنامه شرق ادامه داد: فائزه از موسیقی‌های مورد علاقه‌اش می‌گوید. دوست ندارد روشنفکر به نظر بیاید. بدون خجالت‌های مرسوم می‌گوید با صدای شجریان ارتباط برقرار نکرده و چندان طرفدار موسیقی سنتی نیست. در ماشینش بیشتر موسیقی پاپ گوش می‌دهد. او در این روزها اولویت‌هایش کاملا مشخص است و زنان در صدر برنامه‌هایش قرار دارند.

فائزه هاشمی+محمدرضا شجریان
فائزه هاشمی+محمدرضا شجریان

 




اعطای ۲.۵میلیارد پول بی‌زبان به بازیگر خراسانی‌تبار برای همکاری با کارگردان شکست‌خورده!؟

سینماروزان/حامد مظفری: میانگین دستمزد اعطایی به بازیگران ایرانی روزبروز در حال افزایش است و حالا یک بازیگر میانه برای بازی در فیلم تازه‌اش، قرارداد ۲.۵میلیاردی بسته است.

به گزارش سینماروزان این بازیگر خراسانی‌تبار که اخیرا فعالیت‌های متعددی در شبکه خانگی با دستمزد میلیاردی داشته است جایگزین بازیگری کُردتبار در این فیلم شده است.

بازیگر کُرد- که خودش نیز ازجمله میلیاردی‌بگیران است-در پیش‌تولید اولیه فیلم بنا بود نقش اصلی را بازی کند اما درنهایت به دلیل تغییر تیم تولید، شرایط عوض شد و بازیگر خراسانی جای بازیگر کرد را گرفت.

اگر بخواهیم براساس متوسط درآمد بدنه جامعه هنری در یک سال و نیم کرونایی اخیر بسنجیم، این بازیگر رقم چشمگیری را دریافت کرده‌. فقط درنظر بگیرید مجموع حمایتی که در یک سال گذشته به کف هنرمندان رسیده به ۵میلیون هم نمی‌رسد!

اگر بخواهیم برمبنای رزومه کارگردان، رقم قرارداد این بازیگر را بسنجیم چندان هم بالا نگرفته چون بناست با کارگردانی همکاری کند که تنها فیلم ساخته‌شده‌اش، اثری شکست‌خورده در گیشه بوده و حالا به جبران ریسک همکاری با چنین کارگردانی، دریافت چنین رقمی چندان عجیب نیست.

اگر بخواهیم برمبنای میزان تورم، اغتشاشات اقتصادی این سالها و کاهش چندباره ارزش پول ملی بسنجیم باز هم باید به چنین بازیگرانی حق داد که نگران آینده‌ای باشند که ممکن است بسان بسیاری از جامعه هنری حتی در دل کرونا هم سالی ۵میلیون حمایت نصیب‌‌شان نشود.

از همه اینها گذشته تا در سینمای ایران هستند سرمایه‌دارانی که برای فقط یک بازیگر، چندمیلیارد دست به جیب می‌شوند چرا بازیگران این میلیاردها را به جیب نزنند؟؟

وقتی رئوس صنف سینمای ایران عرضه ندارند سرمایه‌های دولتی یا غیردولتی را به سمت و سوی ارتقای معیشت کلیت سینماگران ببرند واقعا گلایه از رقم هنگفت دستمزد یک بازیگر، کاری عبث نیست؟

وقتی در همین کوران کرونا و تعطیلی پی‌درپی جشنواره‌های مطرح جهانی، ساختار دولتی سینمای ایران به‌جای کمک به معیشت سینماگران، میلیاردهای بیت‌المال را صرف برگزاری محافل جشنواره‌ای کرده، چرا بازیگران قید میلیاردها را بزنند؟

وقتی در همه این سالها میلیاردها تومان فقط صرف هزینه پشتیبانی و جاری زیرمجموعه‌های دولتی سینما شده ولی سینماگران هنوز یک بیمه بیکاری ندارند، چرا این بازیگر نباید دستمزد جنجالی بگیرد؟

۲.۵میلیارد فقط برای یک بازیگر؟
۲.۵میلیارد فقط برای یک بازیگر؟




ماجرای حمله به یک خواننده به‌خاطر عدم حمایت از “فلان شخص محترم”!؟

سینماروزان: یک خواننده از حمله گروه‌های فشار به خود به‌دلیل عدم حمایت از طیف موسوم به اعتدال در انتخابات۹۶ سخن گفت.

به گزارش سینماروزان محمد معتمدی خواننده با اشاره به کناره‌گیری از اظهارنظر انتخاباتی در سال۹۶ از حملاتی گفت که به‌خاطر عدم حمایت از کمپین “تا ۱۴۰۰ با فلان شخص محترم” به سمتش روانه شده!

معتمدی در قسمتی از یادداشت خود در صفحه اجتماعیش نوشت: آخرین موضع‌گیری سیاسی اینجانب مربوط به انتخابات نودوشش بود. پستی گذاشتم دقیقاًً با همین عکس و یک شرحی مبنی بر اینکه فارغ از هر انتخابی کنار مردم کشورم هستم و خواهم بود. چون در آن مقطع یک قالب گرافیکی آماده بین همه پخش شده بود که در آن نوشته بود تا هزاروچهارصد با فلان شخص محترم.

معتمدی ادامه داد: بنده به‌دلایل شخصی و تحلیل‌های شخصی خودم، فارغ از جو غالب بر فضای مجازی، عکس خودم را در آن قالب نگذاشتم و آن پیام انتخاباتی را تکرار نکردم. به هر دلیل… و به ‌جای آن نوشتم: تا همیشه با مردم کشورم. هرکس هم آن شعار را تکرار کرد از حق شخصی‌اش استفاده کرد و خرده‌ای بر هیچ‌کس نیست. آن روز آن‌قدر به من حمله شد و حتی گاهی تهدید شد، که به درخواست دوستانم آن مطلب را پاک کردم.




اظهارات یک تهیه‌کننده سینما درباره تناقضات ساختار دولتی سینما⇐مسئولان می‌گویند ۲ هزار میلیارد وام به سینماگران داده‌اند ولی نمی‌گویند این ۲هزار میلیارد را به چه کسانی داده‌اند؟؟/فارابی در دوران آنالوگ راه افتاد که به فیلمسازان، تجهیزات دهد پس چه نیازی است که در دوران دیجیتال همچنان بودجه‌ای هنگفت روانه این بنیاد شود؟/تعجب می‌کنم که در دوران رونق شبکه خانگی موسسه رسانه‌های تصویری را منحل کردند ولی فارابی همچنان به کار خود ادامه می‌دهد!؟/امیدوارم سیدابراهیم رئیسی و دولتمردان ایشان ساختارهای سینمایی بی‌فایده را برای همیشه حذف کنند!

سینماروزان/رضا منتظری: یک تهیه‌کننده سینما گفت: امیدوارم سیدابراهیم رئیسی و دولتمردان ایشان ساختارهای سینمایی هزینه‌زا و بی‌فایده را برای همیشه حذف کنند.

به گزارش سینماروزان، سیدمحسن وزیری تهیه‌کننده به سینماپرس گفت: در زیرمجموعه دولتی سینما، نهادهایی هزینه‌زا هستند که نه تنها به درد اهالی سینما نمی خورد بلکه باعث ضرر و زیان شدید به سینما و سینماگران نیز می شود و قطعاً نبود آنها بهتر از بودنشان است.

وزیری ادامه داد: دولتمردان نباید اجازه بدهند دیگر در این گونه نهادها بریز و بپاش های آنچنانی با بودجه بیت المال شود و تنها عده ای خاص از مواهب آن بهره مند گردند.

تهیه کننده فیلم های سینمایی «بادام های تلخ» و «ساعت شلوغی» افزود: زمانی در سینمای ایران وسایل برای تولید فیلم بسیار کم بود؛ در دوران آنالوگ سینما دیجیتال نشده بود و بنیاد سینمایی فارابی برای ساخت آثار سینمایی به نوبت به عوامل فیلم ها تجهیزات می‌داد اما حالا که سینما دیجیتال شده دیگر دلیلی برای وجود فیزیکی این بنیاد که سالانه بخش اعظمی از بودجه بیت المال را به خود اختصاص دهد، وجود ندارد.

این سینماگر سپس با تأکید بر اینکه بی شک موسسه رسانه های تصویری بسیار کمک کننده تر از فارابی است اظهار داشت: تعجب می‌کنم که در دوران رونق شبکه خانگی موسسه رسانه‌های تصویری را منحل کردند ولی فارابی همچنان به کار خود ادامه می‌دهد!؟

وزیری در همین راستا تصریح کرد: باعث شرم و تأسف است که مسئولان نه تنها هیچ کمکی به قاطبه اهالی سینما نمی‌کنند بلکه از اهالی سینما طلبکار هم می شوند. بنده از صمیم قلب می‌گویم که امیدوارم به حق خانم فاطمه زهرا (س) ریشه نهادهای سینمایی بی‌فایده برای همیشه کنده شود و شر آن از سر سینمای کشور کم گردد.

وی با بیان اینکه تنها کسانی از فارابی حمایت می کنند که وام های کلان از آن گرفته و پس نداده اند خاطرنشان کرد: من نمی دانم چرا آقایان در اعطای وام که با بودجه بیت المال هست هم خودی و ناخودی دارند؟ چرا به من نوعی وام نمی دهند اما یک عده خاصی را گرد خود جمع کرده اند و مرتب به آن ها وام اعطا می کنند؟

تهیه کننده فیلم های سینمایی «کالسکه» و «سایه های غم» متذکر شد: من متأسفم که مسئولان وزارت ارشاد می گویند ما ۲ هزار میلیارد وام به سینماگران دادیم ولی نمی‌گویند به چه کسانی وام داده‌اند؟ کدام وام؟ کدام سینماگران؟ چرا بدنه سینما جزو این سینماگران نیستند؟

وزیری در پایان این گفتگو تأکید کرد: نهادهای سینمایی بودجه‌خوار باید برای همیشه تعطیل شود؛ نهادی که متعلق به برخی سینماگران خاص است و هیچ دردی از سینمای ایران درمان نکرده و بودجه های کلان سینما را در قالب برگزاری برخی جشنواره های بی خاصیت و یا اعطای وام به دوستان و نزدیکان خود هدر می دهد بهتر است که دیگر هرگز وجود خارجی نداشته باشد.

 




یک بازیگر زن: بی‌وضو، سرصحنه حاضر نمی‌شوم!+عکس

سینماروزان: رابعه مدنی بازیگری که به‌واسطه فرزندش-امیرشهاب رضویان- وارد کار سینما و سپس تلویزیون شد، از وضوداری سرصحنه فیلمها می‌گوید.

به گزارش سینماروزان رابعه مدنی به خبرگزاری تسنیم گفت: من پرورش‌یافته این خاکم و آینده بسیار روشنی را برای ایران و جوانان‌مان می‌بینم!! فیلم‌های خارجی نگاه می‌کنم اما فیلم ایرانی برایم چیز دیگری است؛ چراکه توسط هموطن و هم‌زبانم ساخته شده است.

بازیگر “بوسیدن روی ماه” و “برف” ظهار کرد: من بی‌وضو سر صحنه حاضر نمی‌شوم. گاهی اوقات هنگام ظهر که می‌شود، تصمیم می‌گیرم تجدید وضو کنم اما ناگهان یادم می‌افتد که اگر وضو بگیرم،‌گریمم پاک می‌شود و خانم‌گریمور باید دست‌کم نیم ساعت وقت بگذارد تا بار دیگر مرا‌ گریم کند، به‌هرحال وسایل‌گریم هم جزو بیت‌المال است، بنابراین تیمم می‌کنم.

این بازیگر افزود: هرگاه سر کار می‌روم از خانه لباس می‌برم چراکه نمی‌خواهم سرمایه‌گذار هزینه‌ای را بابت تهیه لباس‌هایم بپردازد. گاهی بعضی لباس‌هایم باعث خنده عوامل می‌شود چراکه برای 30، 40 سال پیش است، امیدوارم این حرف‌هایم حمل بر ریا و خودستایی نشود.

رابعه مدنی در بخش پایانی سخنان خود خاطرنشان کرد: این روزها خنده و دل خوش از بین مردم رفته است و همه در خودشان‌اند. امیدوارم رییس جمهور جدید بتواند خنده و دل خوش را به مردم بازگرداند و به‌لطف خدا سایه ویروس شوم کرونا به‌زودی از سر کره زمین برداشته شود و همه مردم شاد باشند.

رابعه مدنی(چپ) در کنار شیدا خلیق در "بوسیدن روی ماه"
رابعه مدنی(چپ) در کنار شیدا خلیق در “بوسیدن روی ماه”




صدور حکمی متفاوت برای کارگردان متخلف!!

سینماروزان: دادگستری جغتای در خراسان رضوی، یک کارگردان را به‌دلیل شکار غیرمجاز ، ملزم به تهیه مستند ۳۰ دقیقه‌ای از حیات وحش کرد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از خبرگزاری تسنیم، در سال‌های اخیر تلاش شده تا مجازات‌های جایگزین حبس برای متخلفان اعمال شود.

در استان خراسان رضوی نیز این مهم امری مسبوق به سابقه است و مجازات‌های جایگزین متعددی به ‌جای حبس اعمال‌ شده که برخی از آنها در نوع خود ابتکاری نیز بوده است.

برای مثال طبق گفته رئیس کل دادگستری جغتای، کارگردانی به‌دلیل شکار غیرمجاز ملزم به تهیه یک مستند ۳۰ دقیقه‌ای از حیات وحش جغتای شد که قابلیت پخش در شبکه استانی و صداوسیما داشته باشد که به نحو مطلوب اجرا شد.

همچنین متخلفی که به تهیه مقاله پژوهشی درباره گونه‌های وحشی و حیوانات در حال انقراض ملزم شد و یا مجرمی ‌ملزم به ۲۷۰ ساعت خیاطی رایگان برای مهدکودک‌های تحت پوشش بهزیستی شد و یا قنادی که مکلف شد برای نیازمندان کیک تهیه کند و مجرم جوانی که ملزم شد خطبه‌ها و کلمات قصار حضرت علی(ع) در نهج‌البلاغه را به مدت یک سال در شبکه‌های اجتماعی منتشر کند.

کمک به بیماران بی‌بضاعت نیز ابتکار دیگری بوده است که از سوی دادگستری در خراسان رضوی اعمال شده و نتایج مثبتی نیز به بار آورده است. تمام این سیاست‌ها با این نیت اعمال شده که از روانه شدن متخلفان به زندان جلوگیری شود و از سوی دیگر فعالیت‌های اجتماعی نیز صورت گیرد.




برخلاف شایعات کرونایی، سینماهای تهران با رعایت موازین بهداشتی، باز هستند…

سینماروزان/کیوان بهارلویی: با وجود ورود به پیک تازه کرونا و قرمز شدن پایتخت ولی ستاد کرونا همچنان دستوری مبنی بر تعطیلی سینماهای پایتخت نداده و سینماها همچنان فعالند.

به گزارش سینماروزان مروری بر بلیت‌فروشی اینترنتی سینماهای پایتخت حاکیست که هم برای روز شنبه و هم روز یکشنبه دوازدهم و سیزدهم تیرماه، پردیس‌های مختلف از آزادی متعلق به حوزه تا ملت منسوب به شهرداری تا پردیسهایی مثل کوروش و ایران‌مال و… مشغول ادامه فعالیت هستند.

با توجه به رعایت فاصله‌گذاری و عمل به پروتکل‌های بهداشتی در سالنهای سینما اینکه سینماها می‌توانند به فعالیت خود ادامه دهند، تمهیدی منطقی است به خصوص که تعطیلی گاه و بیگاه سینماها در یک سال و نیم اخیر، ضررهای جبران‌ناپذیری را به اقتصاد فعالان سینما وارد کرده است.

ابتدای سال بود که با قرار گرفتن سالن‌های سینما در مشاغل گروه دوی کرونایی مقرر شد سینماها بتوانند در وضعیت نارنجی هم ادامه فعالیت دهند و حالا با عدم ممانعت از فعالیت سینماها در وضعیت قرمز می‌توان امید داشت به اینکه بالاخره ستاد کرونا، سالنهای سینما را به‌عنوان محیطی بهداشتی پذیرفته است.

سینماها در دوره جدید اکران خود کمدی “دینامیت” را روی پرده دارند که در دو روز ابتدایی بیش از ۳۰۰ میلیون فروخته و اگر جلوی سکته مجدد فعالیت سینماها گرفته شود، نویدی است برای بازگشت رونقی نسبی به گیشه‌ها‌.

امتداد بلیت فروشی سینماها برای شنبه و یکشنبه
امتداد بلیت فروشی سینماها برای شنبه و یکشنبه




مرگ کارگردان سینما به‌علت ابتلا به کرونا+عکس

سینماروزان/کیوان بهارلویی: اصغر ملت‌خواه معروف به شهاب ملت‌خواه نویسنده و کارگردان پیشکسوت مشهدی به‌علت ابتلا به کرونا درگذشت.

به گزارش سینماروزان مهم‌ترین فیلم او “شب حوراء” بود که با بازی فاطمه گودرزی، حدیث فولادوند و امیرمحمد زند تولید شد.

شهاب ملت‌خواه متولد ۱۳۳۱ و فارغ‌التحصیل صنایع دستی از دانشگاه هنر تهران بود. تولید بیش از ۸ ساعت فیلم ۸ میلیمتری از وقایع انقلاب و دفاع مقدس، نویسندگی بیش از ۲۵۰ نمایشنامه رادیویی برای صدای مرکز خراسان، نویسندگی و کارگردانی فیلم‌های “آتا”، “زیر آتش” و “دیوار” ازجمله فعالیتهای ملت‌خواه بود.

ملت‌خواه همچنین علاوه بر سینما و تئاتر در رشته‌های دیگری مانند نقاشی فعال و کتاب‌های شعری را هم منتشر کرده‌بود. “نور و نمایش”، “فریاد خون حبیب”، “پروانه‌ها و عروج” و “غزلنامه تابران” از جمله آثار مکتوب به جامانده از این هنرمند هستند.

شهاب+ملت+خواه
شهاب+ملت+خواه




“دینامیت” دوساعته در مرز صدمیلیون فروش قرار گرفت!/”تکخال” میلیاردی شد!/شکست سنگین فیلم ارگانی+آمار کامل فروش

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: ورود کمدی “دینامیت” به اکران در روزهایی که بسیاری از سینماهای تک‌سالنه تعطیل هستند رونقی نسبی به اکران داده.

به گزارش سینماروزان “دینامیت” در دو ساعت اول اکران نزدیک به صدمیلیون فروخته است که در شرایط نیمه‌تعطیل سینماها، رقم بدی نیست.

در میان سایر فیلمهایی که از نوروز به این سو، روی پرده بوده‌اند فروش فیلم ارگانی “لاله” که با حمایت مرکز گسترش تولید شد از همه کمتر است و فیلم کمدی “تکخال” میلیاردی شده است.

آمار کامل فروش تا ابتدای جمعه یازدهم تیر ۱۴۰۰ به شرح زیر است:

(تمام ارقام به تومان است)

–هفته ای یک بار آدم باش ۱میلیارد و ۳۲۰میلیون(۱۰۰ روز/۲۵۰سالن)
–خورشید ۱میلیارد و ۳۰۰میلیون(۱۰۷روز/۲۴۰سالن)
–تکخال ۱میلیارد(۱۰۰روز/۲۰۰سالن)
–خون شد ۲۰۰ میلیون(۱۰۰روز/۱۵۰سالن)
–لاله ۱۰۰میلیون(۱۰۰روز/۱۲۰سالن)
–دینامیت ۶۰میلیون(۱روز/۷۰سالن)




“دینامیت” با پنجاه سالن، تن به اکران داد

سینماروزان/مسعود احمدی: برخلاف مخالفت اولیه، سازندگان کمدی “دینامیت” درنهایت تن به اکران دادند.

به گزارش سینماروزان عدم اعطای تسهیلات ۲.۵میلیاردی اکران به “دینامیت” از سوی سازمان سینمایی، در ابتدا با تردید اکران این فیلم مواجه شده بود ولی درنهایت این فیلم از پنجشنبه شب دهم تیرماه روی پرده رفت.

اکران کمدی “دینامیت” با نزدیک ۵۰ فیلم، استارت خورده است و از تهران تا مشهد، اصفهان، کرج، گرگان و کاشان، این فیلم روی پرده رفته است.

“دینامیت” که مسعود اطیابی آن را ساخته در ساختاری مشابه “اجاره‌نشینها”ی مهرجویی، روایت ماجراهای خانه‌ای است که افرادی مختلف در آن سکونت دارند.

دو دختر جوان، یک ساقی، دو طلبه و… ازجمله ساکنان خانه “دینامیت” هستند که تضادهای فکری آنها به سمت و سوی وقوع اتفاقات طنازانه می‌رود.




صدور پروانه برای یک نیروی نظارتی باسابقه!+عکس

سینماروزان/حسام ناظری: شورای پروانه نمایش فیلمهای سینمایی با صدور پروانه نمایش یک فیلم موافقت کرد.

شورای پروانه نمایش فیلم های سینمایی در جلسه اخیر با صدور پروانه نمایش برای فیلم «صحنه زنی» به کارگردانی علیرضا صمدی موافقت کرد.

فیلم سینمایی «صحنه‌زنی» را مجید رضابالا از اعضای ادوار شوراهای نظارتی صدور پروانه ساخت و نمایش تولید کرده که البته سابقه فعالیت مدیریتی در فارابی، سیمافیلم و شبکه اول سیما را هم داشته است.

رضابالا پیشتر در همکاری با صمدی فیلمی با عنوان “بی نامی” را با بازی باران کوثری تولید کرده بود که گیشه موفقی نداشت.

مهتاب کرامتی، بهرام افشاری، پیام احمدی‌نیا، لیندا کیانی، محمد نادری، فرزانه سهیلی، غزاله جزایری و مجید صالحی به همراه امید روحانی، سیامک ادیب، حمیدرضا نعیمی و آتش تقی‌پور بازیگران “صحنه زنی” هستند.

این فیلم درباره شخصیتی به نام اسد است که همراه با گروهی صحنه‌های جعلی تصادف می‌سازد تا از بیمه خسارت بگیرد.

پخش فیلم “صحنه زنی” را بهمن سبز حوزه هنری برعهده دارد و با توجه به رکود کامل سینماها و واهمه اغلب تولیدکنندگان از اکران، باید دید رضابالا چه زمانی را برای اکران فیلمش انتخاب خواهد کرد؟

پیام احمدی‌نیا، مجید صالحی و بهرام افشاری در "صحنه زنی"
پیام احمدی‌نیا، مجید صالحی و بهرام افشاری در “صحنه زنی”




برنده خرس نقره‌ای برلین⇐اگر مستمری ارتش نبود، امکان زندگی نبود!+عکس

سینماروزان: وضعیت معیشتی هنرمندان در سالهای اخیر و به‌ویژه پس از کرونا بدتر شده و متاسفانه علیرغم جامعه اندک هنرمندان که به صدهزارنفر هم نمی‌رسد، همچنان حمایت قابل توجهی از آنان صورت نمی‌گیرد.

به گزارش سینماروزان رضا ناجی بازیگر ایرانی که خرس نقره‌ای برلین را برای “آواز گنجشکها” در کارنامه دارد به خبرگزاری تسنیم گفت: من مدتها گرفتار بیماری سرطان روده بزرگ بودم و اخیرا برای دومین بار پس از انجام عمل و شیمی درمانی موفق به شکست آن شدم ولی اکنون قریب به دو سال است که بیکار و خانه‌نشین‌ام.

بازیگر “بید مجنون” و “باران” افزود: هیچ‌کس به هنرمندان بها نمی‌دهد. تاکنون موفق به دریافت چهار جایزه جهانی در حوزه بازیگری شده‌ام اما انگار اصلا برای کسی ارزش و اهمیتی ندارد. به همین خاطر است که من هم دیگر از هیچ احدی انتظار و توقعی از دولت و دیگران ندارم. این را هم بگویم که تا به حال نه احدی از من حمایت نکرده و نه امکاناتی را در اختیارم قرار داده است و این، وضعیت اغلب هنرمندان است که هیچ دریافتی ثابتی ندارند.

ناجی در پاسخ به این پرسش که در دوران بیکاری و خانه‌نشینی چگونه امرار معاش می‌کند، گفت: من بازنشسته ارتش هستم و با مستمری ماهانه‌ای که دریافت می‌کنم، روزگار خود را می‌گذرانم و اگر مستمری ارتش نبود، امکان زندگی نبود چراکه جز این چاره دیگری ندارم.  

رضا+ناجی+خرس+نقره ای+برلین
رضا+ناجی+خرس+نقره ای+برلین




روایتی متفاوت از بانوان دریانورد ایرانی+عکس

سینماروزان/سمیرا افتخاری: تدوین مستند «از سروستان تا اقیانوس» با روایتی متفاوت از  زنان دریانورد از نیمه گذشت.

تدوین فیلم مستند «از سروستان تا اقیانوس» به کارگردانی تینا میرکریمی از نیمه گذشت.

این فیلم روایت‌گر زندگی راحله طهماسبی سروستانی نخستین بانوی دریانوردی است که درجه افسری کشتی‌های زیر سه هزار تن را کسب کرده و در سال ۱۳۹۶ به عنوان دریانورد نمونه استان هرمزگان انتخاب و مورد تقدیر قرار گرفته است.

فیلمبرداری این فیلم توسط علیرضا اسلامی و شاپور شیلاندری انجام شده و محدثه گلچین عارفی تدوین این فیلم را که برای حضور در پانزدهمین جشنواره سینما حقیقت آماده می‌شود، عهده دار است.
هم اکنون ۳۴۷ دریانورد زن در ایران فعال هستند که در بخش‌های مختلف مانند ملوان صیاد، ملوان عمومی و ملوان عرشه در بخش شناورهای مسافری فعالیت می‌کنند و تعداد اندکی از این افراد هم در رده افسری مشغول به فعالیتند.

این فیلم نخستین فیلمی ست که در راستای معرفی  تلاش‌های بانوان در حرفه ی دریانوردی ساخته شده است.

مستند از سروستان تا اقیانوس
مستند از سروستان تا اقیانوس




حل مشکلات “سمفا” هم به دولت آینده واگذار شد؟

سینماروزان/مجتبی اردشیری: هم‌اکنون حدود یک‌سال از تولد «سمفا» می‌گذرد. سامانه‌ای که قرار بود شفاف‌ترین و اجرایی‌ترین عملکرد را در حوزه بلیت‌فروشی داشته باشد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از روزنامه فرهیختگان، قرار بود تعداد مخاطبان روزانه هر فیلم و میزان فروش سینماها در سمفا مشخص شود و در پس این اتفاق، به یک‌سری تابوهایی که طی دهه اخیر بر فضای گیشه حاکم بود، پایان دهد. ازجمله آنها اینکه سهم سینمادار، پخش‌کننده و تهیه‌کننده را در همان لحظه خرید بلیت تقسیم کرده تا به همین سادگی، یک مشکل تاریخی بزرگ حل شود. ضمن آنکه در مسیر رفع‌تبعیض، قصد داشت سانس‌های هر فیلم را در مسیر عدالت، مهندسی کرده تا هر فیلم، سهم یکسانی از فرآیند توزیع سانس‌ها برده و از این طریق، شکایات بسیاری که عموما از زبان صاحبان آثار کم‌اقبال مطرح می‌شد، مرتفع شود.

سمفا با چنین رویکردهایی بر سرکار آمد و انتظارها و توقع‌ها را تا حدود بسیاری بالا برد. ضمن آنکه در این‌ یک‌سال پا را از این دایره انتظارات فراتر برد و در زمان جشنواره فیلم فجر به یگانه پایگاه فروش بلیت تبدیل شد که حاشیه‌های بسیاری را نیز رقم زد. تمام این کارکردها نشان داد سمفا، قرار است اتفاق‌های بزرگی را رقم بزند که حداقل روی کاغذ، خبر از یک انقلاب بزرگ می‌داد؛ انقلابی که به‌زعم بسیاری از تهیه‌کنندگان و کارشناسان سینما، بزرگ‌ترین عملکرد دوران انتظامی در سازمان سینمایی لقب گرفت.

اما حال در روزنامه فرهیختگان برآن شدیم در یک‌سالگی حیات اجرایی این سامانه نگاهی بیندازیم به نحوه عملکرد و کارکرد یک‌ساله آن تا ببینیم سمفا چه مسیرهایی را هموار کرد و در اجرای کدام بندها با انفعال همراه بود.

سایت سمفا هم‌اکنون در چه نقطه‌ای ایستاده است؟

پیش از آنکه سمفا روی کار بیاید، سایت «سینماشهر» آماری از میزان فروش و تعداد مخاطبان سینماها ارائه می‌داد. سایتی که حداقل‌های آمار فروش هفتگی سینما را اعلام می‌کرد و انتظار دیگری از آن نمی‌رفت.

با آمدن سمفا، اطلاعات به‌روزتر شد و مخاطب می‌توانست آمار به‌لحظه فروش فیلم‌ها و تعداد مخاطبان هر سینما و هر شهر را مشاهده کند؛ قطعا اتفاق بسیار خوبی در سینمای ایران‌ که می‌توانست در مسیر شفاف‌سازی موردتایید سازمان سینمایی، نمره قابل‌قبولی بگیرد. اما متاسفانه این اتفاق در ورژن بعدی سمفا که هم‌اکنون نیز دیده می‌شود، از میان رفت و برخی آیکون‌های آمار یا حذف شدند یا چندان به‌روز نیستند.

درحال حاضر سایت سمفا که برای عموم مردم در دسترس است، یک‌سری اطلاعات اولیه شامل فروش روزانه، هفتگی و ماهانه را نشان می‌دهد، حال آنکه پیش‌تر می‌شد از طریق سمفا از ریز جزئیات فروش یک‌بازه زمانی دلخواه مطلع شد. مثلا مخاطب می‌توانست از فروش 21 فروردین تا 18 اردیبهشت مطلع شود اما درحال حاضر، این امکان از میان رفته و اطلاعات مربوط به فروش تنها مختص به‌روز، هفته، ماه و سال است. ضمن آنکه فروش سالیان قبل را نیز پوشش نمی‌دهد و تنها برای سال‌های 99 و 1400 فعال است.

یک اتفاق ناخوشایند دیگر که در ورژن اولیه سایت سمفا موجود بود و هم‌اکنون وجود ندارد، اطلاعات مربوط به سینماهاست. بدین‌ترتیب که مخاطب، هیچ اطلاعاتی از فروش روزانه سینماها در سراسر کشور ندارد و این آیکون کاملا غیرفعال است. درحالی که پیش از این، چنین بخش‌هایی در سمفا وجود داشت که به‌لحظه آمار فروش فیلم‌ها و تعداد مخاطبان هر شهر را نشان می‌داد.

البته که این کمبودهای حاضر را نمی‌توان بی‌ارتباط با حواشی این سامانه در زمان جشنواره فجر دانست. اتفاقی که سبب شد در آخرین دقایق رای‌گیری مردمی، تعداد آرای مردمی چند فیلم با تغییراتی همراه شود که این تغییرات، رسانه‌ای شد و احتمالا سمفا از آن زمان به بعد تلاش کرد با تقویت زیرساخت‌ها، از بروز چنین اتفاق‌هایی ممانعت به عمل آورد. حال آنکه امروز، نبود این بخش‌ها، بسیار به چشم آمده و سبب شده سایت سمفا، از یک سایت مرجع و قانونی به سایتی تبدیل شود که تنها آمارهای کلی از میزان فروش و تعداد مخاطبان یک فیلم ارائه می‌دهد و ریزترین آمارهایش نیز به تعداد سانس‌ها و تعداد مخاطبان هر استان خلاصه شود که قطعا نمی‌تواند رضایت‌بخش باشد.

سایت سمفا درحالی چندین ماه است به چنین فعالیتی رو آورده که سایت «سینماشهر» در آخرین ماه‌های حیات خود، آمارهای به‌لحظه‌تر و دقیق‌تر از آنچه امروز از سمفا می‌دیدیم، به مخاطب ارائه می‌داد و همین اتفاق سبب شده سمفا، هم‌اکنون از این حیث، در جایگاه مطلوبی قرار نگرفته و بسیار قدیمی‌تر و عقب‌تر از نسخه قبلی خود و نسخه «سینماشهر» حرکت کند.

هرچند دیگر بخش‌های این سایت با انفعال مواجه است، مثلا در بخش آمارهای میله‌ای و تعدادی سینماها یا فروش هر سینما و… یا اطلاعاتی به مخاطب ارائه نمی‌شود یا با اختلال گسترده‌ای مواجه است که آن مرجع‌بودن را از سمفا ساقط کرده و چندان به کار مخاطب نمی‌آید.

تکلیف تقسیم سهم ذی نفعان چه شد؟

سمفا از همان ابتدا با دو وظیفه محوله، متولد شد. یکی از آن دو وظیفه، تقسیم آنی و لحظه‌ای سهم فروش بلیت فیلم، میان سینمادار، پخش‌کننده و تهیه‌کننده یک فیلم بود. تا پیش از آن، تمام پول بلیت نزد سینمادار می‌ماند و تسویه‌حساب‌ها با تهیه‌کننده و پخش‌کننده، عموما با چند ماه تاخیر همراه می‌شد. کرونا که آمد، این تسویه‌حساب‌ها یا طولانی‌تر شد یا اصلا صورت نگرفت. به همین دلیل بود که تسویه‌حساب برخی فیلم‌های منتهی به کرونا مانند «مطرب»، هنوز به‌صورت کامل انجام نشده است. اتفاقی که چندین‌بار توسط مصطفی کیایی مطرح شد، حال آنکه اگر هم تسویه‌حسابی صورت پذیرد ارزش پول پاییز 98 با تابستان 1400 قابل‌قیاس نیست و درواقع پول تهیه‌کننده آن فیلم سوخت شده است.

سمفا قرار بود در این مسیر، یک تحول بزرگ را رقم بزند. بدین‌ترتیب که در همان لحظه که مخاطب پول بلیت را واریز می‌کرد، پول میان سه ذینفع تقسیم می‌شد و این مشکل تاریخی برای همیشه رفع می‌شد. اما طی اطلاعاتی که به «فرهیختگان» رسیده، این اتفاق تا به امروز شکل اجرایی به خود ندیده است.

در همین رابطه با مرتضی شایسته به‌عنوان رئیس شورای صنفی نمایش، گفت‌وگو کرده‌ایم. شایسته در این‌باره به «فرهیختگان» اعلام کرد: «بله، از تولد سمفا یک‌سال گذشته است اما توجه داشته باشید در طول این یک‌سال، سینماها تعطیل بوده و فعالیت چندانی در سینماها رقم نخورده و در چنین شرایطی، کاملا طبیعی است که شاهد نظم خاصی در سامانه‌ای مانند سمفا نباشیم، چون این باز و بسته شدن‌های ناگهانی سبب شده برنامه‌ریزی‌ها کاملا به هم ریخته و سمفا نتواند بر پایه یک نظم اصولی به فعالیت خود ادامه دهد.»

هرچند صحبت‌ها و دلایل شایسته روی کاغذ، کاملا متقن و درست می‌نماید اما سوال اساسی که بدان پاسخ داده نشد، این است که در وضعیت کمبود مخاطب سینماها، طبیعتا سمفا می‌توانست دوره آزمایشی خود را در یک حاشیه امن درست و خوب به پایان رسانده و با باز شدن جدی سینماها، فعالیت حرفه‌ای خود را آغاز کند. ضمن آنکه هم‌اکنون یک سال از این وضعیت می‌گذرد و سمفا به‌خوبی می‌توانست دوران ‌گذار را سپری کرده و ضمن حرفه‌ای‌تر کردن زیرساخت‌های خود، برنامه‌هایش را وسعت بخشد. اتفاقی که متاسفانه نه‌تنها امروز مشاهده نمی‌شود بلکه در تعبیری اشتباه، توپ را به زمین سینماها و وضعیت حاکم برآنها می‌اندازد تا قاعده بازی را به‌نفع سمفا تغییر دهد.

سمفا قرار بود به‌ازای خرید حتی یک بلیت، نسبت به تقسیم سهم هریک از سه طرف اقدام کند و این اتفاق، ربطی به کم‌فروش یا پرفروش بودن سینماها ندارد. وقتی سمفا نتوانسته طی یک‌سال ابتدایی خود، نبض این وظیفه را در مشت خود بگیرد پس چه زمان خواهد توانست کنترل اوضاع را به دست بگیرد؟ به‌تعبیری وقتی با 500 مخاطب روزانه نتواند کارش را به درستی انجام دهد، آیا برای روزهایی که تعداد مخاطبان از 50هزار نفر هم فراتر می‌رود، خواهد توانست این وظیفه محوله را به سرمنزل مقصود برساند؟

بنابراین سمفا پس از پایان یک‌سالگی خود، در انجام این ماموریت خطیر شکست‌خورده و این‌گونه که از برآوردها پیداست، مشخص نیست تا چه زمان باید به این شیوه سنتی تسویه‌حساب سینماداران با تهیه‌کنندگان و پخش‌کنندگان تأسی کرد و روند مدرن را در پیش نگرفت.

مهندسی سانس‌ها در اکران

دومین وظیفه مهم سمفا، تغییر در چیدمان سانس‌ها بود. تا پیش از این، سینمادارها اقدام به مهندسی اکران می‌کرده و بدین‌ترتیب سانس‌های خوب و شلوغ، نصیب فیلم‌های قدرتمند شده و سانس‌های مرده صبح و ظهر به فیلم‌های ضعیف‌تر می‌رسید. سمفا قرار بود این قاعده را شکسته و عدالتی خوب را میان تمام فیلم‌های اکران برقرار کند.

اتفاقی که حداقل تاامروز رخ نداده است. البته که فیلم‌های چندانی طی یک‌سال اخیر روی پرده نبوده و در شلوغ‌ترین حالت ممکن، 10 فیلم قدیمی و جدید روی پرده موجود بود که پردیس‌ها به‌خوبی می‌توانستند این حجم فیلم را سروسامان داده و اعتراض چندانی از سوی صاحبان آثار به گوش نرسید.

اشکال اما زمانی خود را نشان می‌دهد که وضعیت، به شکل نرمال خود بازگردد و سانس‌های شبانه سینماها آغاز شوند. در حال حاضر، سانس‌ها همچنان توسط سینماداران بسته می‌شوند و به‌شکلی نیمه‌محسوس، یکی، دو فیلم قدرتمند، از شرایط بهتری به نسبت دیگر فیلم‌ها برخوردار هستند. درمورد فیلم‌های خارجی که طی یک‌سال اخیر با استقبال قابل‌توجهی از سوی سینماداران و مخاطبان مواجه شده‌اند نیز وضع به همین منوال است و سانس‌های این فیلم‌ها نیز توسط سینمادارها بسته می‌شود و سمفا، مانند وظیفه نخست خود، هیچ دخالت و دخل‌وتصرفی در این فرآیند ندارد.

بنابراین کاملا مشخص شد سمفا نه‌تنها اشکالات عدیده‌ای را در سایت طراحی خود می‌بیند، بلکه به هیچ‌ یک از دو وظیفه محوله خود که اساس شکل‌گیری‌اش روی آن استوار بود نیز عمل نکرد و بهتر است بگوییم تنها به‌عنوان یک ناظر، شاهد همان شکل سنتی بود و کوچک‌ترین تغییری را در شرایط قبلی سینماها و روابط میان سینمادار، تهیه‌کننده و پخش‌کننده به وجود نیاورد .

تکلیف بلیت‌فروشی سمفا به کجا رسید؟

یکی از اقداماتی که تا حدودی سینمادوستان را متعجب کرد، بلیت‌فروشی سمفا در روزگار جشنواره ملی فیلم فجر بود. اتفاقی که طی سالیان گذشته توسط سینماتیکت صورت می‌گرفت و حاشیه و مشکل چندانی هم در این مسیر به وجود نمی‌آمد. اما سال گذشته در یک تصمیم‌گیری عجیب و غافلگیرکننده، کلیه بلیت‌فروشی‌های جشنواره در سراسر ایران از طریق سمفا صورت گرفت؛ اتفاقی که با وجود استقبال کمرنگ‌تر مخاطبان به‌نسبت جشنواره‌های سالیان قبل، بازهم حاشیه‌ها و اتفاق‌هایی، سبب شد تا این وظیفه سمفا نیز با اعتراض‌هایی همراه باشد.

آنچه در همان زمان برای چرایی این اتفاق عنوان شد، پایان دادن به انحصار سینماتیکت بود، حال آنکه بلیت‌فروشی تنها از طریق سمفا، خود یک انحصار جدید را رقم می‌زد و اینکه آینده‌ای نیز برای این اتفاق اعلام نشد. به‌عنوان مثال این وظیفه تنها در زمان جشنواره ملی فجر به‌عهده سمفا گذاشته شد و برای بلیت‌های جشنواره جهانی فجر امسال، باز این سینماتیکت بود که بلیت‌فروشی کرد. بنابراین وزارت ارشاد و سازمان سینمایی که هم جشنواره ملی و هم جشنواره جهانی را برگزار کردند، چطور برای جشنواره ملی، بلیت‌فروشی را به سمفا سپردند اما برای جشنواره کم‌مخاطب‌تر جهانی، این وظیفه را به عهده سینماتیکت نهادند؟

این تعارض‌ها سبب می‌شود متوجه شویم برنامه‌ریزی مدون و طولانی‌مدتی برای سمفا وجود ندارد. اگر تقویت زیرساخت‌ها موردنظر بود، زمان پایان جشنواره ملی تا آغاز جشنواره جهانی بهترین زمان برای این مهم بود تا زیرساخت جدید در جشنواره جهانی که مخاطبان کمتری به‌نسبت جشنواره ملی دارد، محک جدی خورده و شرایط برای بلیت‌فروشی جشنواره فجر امسال، حرفه‌ای‌تر و بهتر شود.

مرتضی شایسته در همین رابطه به «فرهیختگان» گفت: «سمفا بلیت‌فروشی ندارد و این وظیفه به‌عهده پلتفرم‌هاست. سمفا تنها ترمینالی است که به این پلتفرم‌ها متصل است. البته که این وظیفه نیز جزء برنامه‌های سه‌، چهارماه آینده سمفا قرار دارد اما این سامانه در حال حاضر وظیفه دارد تا تمام سینماهای کشور را تحت‌پوشش خود قرار دهد که در این زمینه کارهای بسیار خوبی صورت گرفته و سینمادارها نیز خداراشکر، همکاری‌های بسیار خوبی با سمفا داشته‌اند.»

آنچه بدون پاسخ ماند آنکه اگر وظیفه سمفا بلیت‌فروشی نیست پس چرا این سامانه در طول برگزاری بزرگ‌ترین اتفاق سینمایی کشور، به‌صورت انحصاری اقدام به فروش بلیت کرد؟ ضمن اینکه در پایان یک‌سالگی سمفا عنوان می‌شود که این سامانه درحال حاضر درصدد تحت‌پوشش قرار دادن سینماهای کشور است. چیزی که یک‌سال پیش نیز عنوان و همان زمان نیز اعلام شد که سمفا درصدد آن است تا سینماهای کشور را تحت‌پوشش خود قرار دهد. در اینجا دو پرسش دیگر به ذهن متبادر می‌شود: نخست آنکه وقتی تمام سینماهای کشور به عضویت سامانه سمفا درنیامده‌اند بنابراین آماری که طی یک‌سال اخیر در سمفا به‌روز می‌شود، آمار دقیقی نبوده و تنها آمار سینماهای عضو است و دوم آنکه، چطور این سامانه در سال خلوت سینماها، هنوز نتوانسته سینماهای ایران را تحت‌پوشش خود قرار دهد؟ یعنی سمفا تا این میزان استیصال داشته که پس از یک‌سال هنوز نتوانسته سینماهای کشور را به پوشش خود درآورد تا در پایان یک‌سالگی همچنان وظیفه‌اش، تحت‌پوشش قراردادن سینماهای کشور باشد؟!

و باز هم حواله دادن به آینده

قدرمسلم آنکه سمفا که در دوران اعتدال کلید خورد، قطعا تا پایان ماموریت وی قادر نخواهد بود تا فرآیند حرفه‌ای خود را مشاهده کند. سامانه‌ای که با یک شلوغ‌کاری تبلیغاتی بر سرکار آمد اما حالا و پس از یک‌سال فعالیت مشاهده می‌کنیم که این سامانه در ابتدایی‌ترین وظایف خود نیز مستاصل مانده و اتفاق چندانی را در مسیر شفاف‌سازی و آسان‌سازی مشکلاتی که صاحبان آثار با آن دست‌به‌گریبان بودند، را رقم نزده است. همه‌چیز به آینده حواله داده می‌شود حال آن‌که طی یک‌سال خلوت گذشته، می‌شد کارکردهای سمفا را در شرایطی مطلوب، به بهترین شکل خود بازدهی کرد اما این فرصت طلایی متاسفانه به باد رفت تا هم‌اکنون همه چشم‌ها به آینده باشد که آیا تیم سینمایی جدید اصلا اعتقادی به ادامه این روند خواهد داشت یا به آن سرعت می‌بخشد.

حسین فرحبخش که در دوران کرونا، دو فیلم روی پرده داشت، شاید یکی از بهترین گزینه‌ها برای اظهارنظر در این‌باره است، چون هم در این دوران، فیلمی روی پرده داشته، هم سینمادار است و هم پخش‌کننده. این تهیه‌کننده پیشکسوت به «فرهیختگان» گفت: «سمفا اقدام بسیار خوبی است که طی 75 سال صنعت سینما در ایران، صورت گرفته است. تفکر و ایده جدیدی دارد که به‌خوبی مطرح شده اما زیرساخت‌هایش ضعیف است و ارشاد باید تلاش کند تا این زیرساخت‌ها تقویت و اجرایی شود. وگرنه نفس کار عالی است اینکه برای نخستین‌بار در سینمای ایران، فروش حتی یک بلیت برای یک فیلم مشخص می‌شود، بسیار خوب است چون ما هیچ‌گاه به‌صورت صددرصدی نمی‌توانستیم متوجه شویم که فیلم ما در سراسر کشور چه میزان فروخته است اما با روی کار آمدن سمفا، همه اطلاعات به این ترمینال مرکزی متصل است که به‌راحتی جلوی تخلفات این حوزه را می‌گیرد.»

تهیه‌کننده کمدی «تک‌خال» در ادامه افزود: «این اشکالاتی که در مسیر سمفا وجود داشته، علت‌هایی هم دارد. یک علتش به همین تعطیلات بازمی‌گردد که در همه کارها وقفه انداخته. تعطیلات سبب شده سینماها وضعیت باثباتی نداشته باشند به‌طوری‌که همچنان نمی‌توان ادعا کرد سینماها به شکلی جدی فعالیت دارند. ضعف‌های سمفا را نمی‌توان نادیده گرفت اما می‌توان امیدوار بود که با راه‌افتادن جدی سینماها، سمفا هم مجبور می‌شود تا ضعف‌های خود را خیلی زود مرتفع کند که اگر نسبت به این مشکلات قدمی برندارد، با مخاطبانش به مشکل خورده و اساس آن زیرسوال می‌رود. درحال‌حاضر اگر می‌بینید که سمفا مشکلاتی دارد و اتفاقی هم نمی‌افتد به این دلیل است که مخاطبان اندکی به سینما می‌روند که اگر شرایط نرمال شده و مخاطبان بیشتر شوند، قطعا در صورت بروز مشکل، آنها هم با سمفا به مشکل برمی‌خورند.»

فرحبخش در پایان یادآور شد: «نباید فراموش کنیم سینماتیکت هم در ابتدای فعالیتش و در یکی، دو سال ابتدایی حضورش، چنین مشکلاتی را داشت. خیلی به موفقیت سمفا امیدوار هستیم چون قرار است اتفاق‌های بسیار خوبی از این مسیر تعریف شود. یکی از آن اتفاق‌ها این است که اگر سینماها به این پایانه متصل نشوند، شورای صنفی هم فیلمی به آن سینما نمی‌دهد. بنابراین سینماها باید به پوشش سمفا متصل شوند تا بتوانند از حمایت‌ها برخوردار شوند. این تحت‌پوشش قرار گرفتن حداکثری سینماها نیز سبب می‌شود همه‌چیز در یک مسیر شفاف حرکت کرده و تخلفات، به حداقل ممکن برسد. »

هم‌اکنون و در یک‌سالگی سمفا می‌توان با اطمینان عنوان کرد که این سامانه، تابه‌امروز اتفاق اجرایی خاصی را نصیب سینماداران، تهیه‌کنندگان و پخش‌کنندگان نکرده است. ضمن اینکه آورده چندانی هم برای مخاطبانش به همراه نداشته. همچنان همه‌چیز به آینده این سامانه حواله داده می‌شود تا امروز و در تولد یک‌سالگی سمفا بگوییم که طی این یک‌سال، تجربه چندانی برای این سامانه رقم نخورده و بهتر است این‌گونه به خود بقبولانیم که گویا تازه امروز است که خبر ظهور این سامانه، رسانه‌ای شده و از امروز باید ببینیم سمفا چه کارهایی برای سینمای ایران، مخاطبان و مطالبه شفافیت و البته حرفه‌ای‌گری در سینمای ما انجام خواهد داد