1

سازمان سینمایی: گفته‌های دبیر جشنواره عمار خلاف واقع است

سینماژورنال: در حالی که دبیر جشنواره فیلم عمار در نشست خبری این جشنواره از خودداری سازمان سینمایی نسبت به پرداخت کمک مصوب مجلس شورای اسلامی به این جشنواره خبر داده بود سازمان سینمایی این موضوع را خلاف واقع دانست.

به گزارش سینماژورنال سازمان سینمایی در واکنش به سخنان برگزارکنندگان جشنواره «عمار» در حوزه بودجه بیان کرد که هیچ ردیف اعتباری در سال ۹۴ به عنوان جشنواره مردمی فیلم «عمار» به وزارت ارشاد ابلاغ نشده است.

متن توضیحات سازمان سینمایی را بخوانید:

در سال ۱۳۹۴ هیچ ردیف بودجه یا اعتباری به عنوان جشنواره مردمی فیلم «عمار» به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ابلاغ نشده است، بنابراین گفته های دبیر جشنواره «عمار» نادرست و خلاف واقع است.

بدیهی است در صورت ابلاغ هر وجهی به عنوان این جشنواره همانند سال گذشته، عین مبلغ دریافتی به دبیرخانه جشنواره «عمار» ارسال می شود.

امید است مدیران جشنواره ای که قرار است منادی اخلاق اسلامی باشند در اظهار نظرهای خود پایبندی به ارزش های مسلم دینی را فراموش نکنند.




یک مدیر تئاتری دیگر در سازمان سینمایی⇐این بار برای مدیریت “نمایش خانگی”

سینماژورنال: در امتداد سیاستهای سازمان سینمایی در استفاده از مدیرات تئاتری برای پستهای مدیریتی به تازگی یک مدیر تئاتری دیگر نیز به حلقه مدیران سینمایی کشور وارد شد.

به گزارش سینماژورنال این مدیر تئاتری حسین پارسایی رییس پیشین تئاترشهر است که رییس سازمان سینمایی در حکمی وی را به سمت مدیرکل دفتر نمایش خانگی، مستند و کوتاه منصوب کرد.

در حکم حجت الله ایوبی خطاب به حسین پارسایی آمده است:

نظر به مراتب تعهد، تخصص و تجارب فرهنگی و هنری، شما بنا به پیشنهاد معاون محترم ارزشیابی و نظارت، به موجب این حکم به عنوان «مدیرکل دفتر نمایش خانگی، مستند و کوتاه» منصوب می شوید.

نمایش خانگی به عنوان عرصه ای پر مخاطب نیازمند ارتقاء کیفی و کمی محصولات است؛ انتظار می رود ضمن توجه به دفترچه سیاست ها و برنامه های سازمان سینمایی در دولت تدبیر و امید نسبت به پیگیری اولویت های زیر اقدامات شایسته مبذول شد:

-ایجاد شرایط لازم برای تعامل فعال بین تهیه کنندگان آثار سینمایی و ویدیویی

-اهتمام به تقویت و توانمندسازی بخش خصوصی در قالب حمایت های حقوقی و معنوی از آنان

-ارتقاء کیفی تولیدات داخلی و تنظیم نسبت متعادل با آثار خارجی منتشر شده در شبکه نمایش خانگی

-تحلیل دقیق فرصت های موجود در بازار شبکه نمایش خانگی در داخل و خارج از ایران و تسهیل شرایط حضور تهیه کنندگان در این بازار با حفظ منافع ملی جمهوری اسلامی ایران

-پرهیز از تمرکز گرایی و استفاده مناسب از ظرفیت استان ها در تولید، توزیع و مصرف محصولات شبکه نمایش خانگی

-تلاش در جهت ارتقاء کیفی آثار تولیدی در حوزه نمایش خانگی

توفیقات جنابعالی و همکارانتان را در خدمت صادقانه به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از خداوند متعال مسئلت دارم.

سوابق پارسایی
«حسین پارسایی»  متولد 1346 در شهر قم و دارای مدرک کارشناسی ارشد کارگردانی و استاد دانشگاه است. وی پیشتر رییس مرکز تئاتر شهر، ریاست مرکز هنرهای نمایشی، مدیریت عامل بنیاد فرهنگی رودکی را برعهده داشته است.

پارسایی همچنین مشاور عالی هنرهای نمایشی حوزه هنری، عضو کمیسیون هنر و معماری شورای عالی انقلاب فرهنگی و دبیری جشنواره های متعدد بین المللی در سال های 83 تاکنون را عهده دار بوده است.




آقای درویش! پس چرا این قدر دیر استعفایتان را رسانه‌ای کردید؟/ يعني این‌قدر به ارشاد اميدوار بوديد؟!!/امیدواریم که این استعفا به انتخابات مجلس ربطی نداشته باشد

سینماژورنال: حواشی توقیف “رستاخیز” با داشتن پروانه نمایش درست در روز ابتدایی اکران همچنان ادامه دارد.

به گزارش سینماژورنال درویش به تازگی و چند ماه بعد از آن توقیف ماجرای استعفای خود از شورایعالی سینما را رسانه ای کرده است.

گویا درویش شش روز بعد از توقیف فیلمش یعنی 30 شهریور 94 از شورایعالی سینما استعفا داده بود اما چهار ماه و نیم بعد از آن استعفا تازه آن را علنی کرده است.

احمدرضا درویش در نامه‌ای خطاب به علی جنتی یکی از دلایل استعفای خود را چنین بیان کرده است؛
 با تشکیل دولت تدبیر و امید و ترسیم افق‌های جدید در رویکردهای فرهنگی و هنری در بیانات رییس‌جمهور محترم، چشم‌اندازی پرامید پیش رویِ هنرمندان و نخبگان قرار گرفت. ولی متأسفانه این امید به دلیل عملکرد جنابعالی و سایر مسئولان فرهنگی ذیربط تبدیل به یأس و تزریق ناامیدی در اصحاب فرهنگ و هنر شد.
 نمونه‌ بارز این عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عدم وجود ضمانت لازم اجرایی و حقوقی در صدور مجوزهای صادره و بلاتکلیفی مادی و معنوی صاحبان آثار هنری در لغو مجوزهای صادره از سوی آن وزارت می باشد.
 در حال حاضر نمونه روشن آن، توقف و جلوگیری از ادامه‌ نمایش عمومی فیلم سینمایی «رستاخیز» در سینماهای سراسر کشور است! فیلمی که با هدف ترویج فرهنگ عاشورا، توسط عاشقان نهضت امام حسین (علیه السلام) در بخش خصوصی ساخته شده است.

چرا این قدر دیر استعفایتان را رسانه ای کردید؟
به گزارش سینماژورنال اصلی ترین پرسش این استعفا آن است که چرا درویش این قدر دیر به رسانه ای کردن آن پرداخته است؟
آیا وی در این چهار ماه و نیم منتظر بود که مشکل اکران فیلمش حل شود و حالا و در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی که دریافته این مشکل حل شدنی نیست استعفا را علنی کرده است؟

امیدواریم که این استعفا به انتخابات مجلس ربطی نداشته باشد
جالب اینجاست که در این چهار ماه و نیم درویش یکی دو بار به صراحت اعلام کرده بود که “رستاخیز” یک بار اکران شده و پرونده اکرانش هم بسته شده چون چیزی به نام اکران دوم در ایران نداریم اما انتشار خبر استعفا از شورایعالی سینما، چهار ماه و نیم بعد از انجام آن فقط این ظن را در ذهن ایجاد می کند که در تمام این مدت درویش همچنان امیدوارانه در حال تعامل با ارشاد بوده و به دنبال گریزگاهی برای حل مشکل می گشته و چون به نتیجه ای نرسیده استعفا را علنی کرده است.
فقط امیدواریم که این استعفا در زمانی که جامعه آماده انتخابات مجلس شورای اسلامی می شود بار سیاسی نداشته باشد…




درویش مدعي شد⇐نابودي تمام فرصت‌های داخلي و خارجي نمایش “رستاخیز” به‌خاطر تصمیمات وزارت ارشاد

سینماژورنال: سخنگوی وزرات ارشاد در نشست خبری روز گذشته‌اش نسبت به اکران فیلم “رستاخیز” موضع جدیدی گرفت. او گفت که حالا توپ در زمین کارگردان و تهیه کننده فیلم است. این اظهار نظر با واکنش جدی درویش همراه بوده است.

به گزارش سینماژورنال دیروز بیستمین نشست خبری حسین نوش آبادی سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سالن جلسات حوزه وزارتی این وزارتخانه برگزار شد.

یکی از سوالاتی که نوش آبادی به آن پاسخ داد، مسئله اکران فیلم رستاخیز بود. سخنگوی وزارت ارشاد گفته بود: «وزارت ارشاد تلاش خود را تاکنون انجام داده و شخص وزیر برای اکران فیلم با اصلاحات لازم مصمم است، اما دوستان هم لازم است انعطاف پذیری به خرج دهند، اکنون توپ در زمین کارگردان و تهیه کننده است. در نهایت فکر می‌کنم که فیلم اکران شود».

احمدرضا درویش در گفت‌وگو با روزنامه “سینما” پاسخ تندی به حرف‌های نوش‌آبادی داده است و البته ادعا کرده که تصمیم ارشاد باعث نابودی تمامی فرصتهای داخلی و خارجی برای اکران فیلم بوده است.

سینماژورنال متن کامل گفته های درویش را ارائه می دهد:

آقای درویش آقای نوش آبادی در بخشی از صحبت‌ های خود گفته‌اند: «حالا توپ در زمین سازندگان فیلم «رستاخیز» است» ، ماجرای این توپ که به زمین شما افتاده چیست ؟

سخنگوی محترم وزارت ارشاد ابتدا باید معلوم کند توپی که به پای سازندگان “رستاخیز” انداخته‌اند ، توپ فوتبال است یا توپ جنگی ؟

نظر خودتان چیست ؟

اگر تشبیه آقای نوش‌آبادی را قبول داشته باشیم، ظاهرا ایشان فضای فرهنگ و سینما را مسابقه فوتبال فرض گرفته‌اند و الان توپ را زیر پای سازندگان «رستاخیز» انداخته‌اند. سازندگان “رستاخیز” بر مبنای قوانین حاکم بر یک مسابقه فوتبال که در اینجا قوانین ارشاد و شرعی است و به تایید ارشاد نیز رسیده وارد این مسابقه شده‌اند. متاسفانه داور این بازی که وزارت ارشاد است وسط مسابقه کاری کرده که همه زحمات و محصول یک تیم بر باد رفته است! حالا هم می‌گویند توپ زیر پای تیمی است که حقوقش پایمال شده ، اصلا حواسشان نیست این توپی که زیر پای ما انداخته‌اند توپ جنگی است. از نظر سازندگان «رستاخیز» این فیلم در تاریخ 24 تیر ماه 1394 اکران شده است و توسط ارشاد که نقش داوری داشته و مجوز برای مسابقه صادر کرده به تعلیق درآمده است. ولی وقتی یک تیم وارد بازی می‌شود مسئولان باید در نظر بگیرند که آنان مجوزها را صادر کرده‌اند و این مجوزها تبعات قانونی دارد و هر نوع تصمیم‌گیری برخلاف مفاد مجوز صادره می‌تواند خسارت و تبعات معنوی و مادی داشته باشد. تمام فرصت‌های نمایش فیلم «رستاخیز» در داخل و خارج از کشور با تصمیم وزارت ارشاد نابود شده است. مثال می زنم: در این ایام که مصادف با اربعین حسینی است حدود بیست و چهار پنج میلیون نفر پای پیاده برای زیارت عتبات عالیات از نجف به کربلا می‌روند. یکی از فرصت های جدی که تهیه‌کننده «رستاخیز» با تلاش زیاد و سفرهای متعدد و هماهنگی با استاندار کربلا و مسئولان عراقی و تولیت آستان مقدس حضرت سیدالشهدا (ع) و پشتیبانی سازمان حج و زیارت ایجاد کرد توزیع حداقل پنج میلیون DVD  این فیلم در روز اربعین در میان عاشقان امام حسین (ع) بود. اتفاقی که قرار بود بعد از نمایش عمومی این فیلم در ایران و خارج از ایران رخ دهد اما به واسطه تصمیم وزارت ارشاد از «رستاخیز» گرفته شد.

احتمالا قبل از آن هم در ایران توزیع می‌شد.

بله ، بسیاری از دی وی دی ‌های این فیلم در داخل کشور پیش ‌فروش شده بود اما همه این‌ها با تصمیم ارشاد مسکوت مانده است و نمایش خارجی نیز نمی‌تواند صورت بگیرد ، زیرا اگر فیلم در خارج به نمایش درآید بعد از دانلود وارد بازار قاچاق می‌شود و به ایران می‌آید. سخنگوی محترم وزارت ارشاد متوجه نیستند که ساختار نمایش برای هر فیلمی ساختاری صنعتی و موازی است. شما ابتدا باید فیلم را در همه سالن‌‌ها در داخل و خارج نمایش دهید و بعد وارد عرصه نمایش خانگی و بعد اینترنت و بعد شبکه‌های تلویزیونی شوید. این‌ها به طور همزمان و موازی است  و این طور نیست که یک بار فیلم در ایران اکران شود و مدتی بعد در اروپا و بعد جهان عرب. برای نمایش  فیلم «رستاخیز» ساختار و ساز و کار نمایشی در سطحی وسیع طراحی شده بود. سخنگوی محترم وزارت ارشاد در سخنان اخیرشان می گویند مجوزی که به فیلم «رستاخیز» داده شده بر اساس اصول ، قوانین و چارچوب های وزارت ارشاد بوده است و اشکالی که وجود دارد از نظر فتاوای فقهی است. من از این گفته سخنگوی محترم وزارت ارشاد تعجب می‌کنم. ضروری است که بگویم بنا بر نامه رئیس سازمان سینمایی جناب آقای ایوبی به یکی از مراجع بزرگوار در تاریخ 13 خرداد سال 93 یعنی یک سال و یک ماه قبل از اکران فیلم «رستاخیز»، این نکته از سوی ایشان نوشته شده: «نظر به اینکه حذف چهره قمر بنی‌هاشم (ع) از این فیلم غیر ممکن بوده و به ساختار فیلم آسیب جدی می‌زند با رعایت همه اصول اعلام شده و با استناد به همه فتاوای موجود از جمله فتوای مقام معظم رهبری چاره‌ای جز نمایش چهره حضرت وجود ندارد.» این را رئیس سازمان سینمایی در قالب یک نامه رسمی به یکی از مراجع عالی قدر نوشته است.

این نامه نشان می‌دهد که وزارت ارشاد موضوع تصویر شدن چهره حضرت ابوالفضل (ع) را پذیرفته بودند؟

بله و پروانه نمایش بعد از آن صادر شده است. آقای ایوبی یک روز قبل از نمایش فیلم اعلام کردند فیلم «رستاخیز» هم مجوز قانونی دارد و هم حجت شرعی. این حجت شرعی بر اساس فتاوایی است که در نامه خودشان ذکر کرده‌اند. سئوال اینجاست که چرا طی 50 نمایش اختصاصی فیلم «رستاخیز» برای روحانیون و بزرگان و حتی جمع هیات محترم دولت، حتی یک نفر هم اشاره نکرد که این فیلم با اصول فقهی و شرعی مطابقت ندارد. سئوال این است که آیا حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی بدون در نظر گرفتن حجت شرعی ، مسئولیت پخش سراسری فیلم «رستاخیز» را در سرتاسر ایران برعهده گرفته است؟ و همه امکانات خود را برای اکران ملی «رستاخیز» بسیج کرده است؟ آیا رسانه ملی که ماه مبارک رمضان در شب ضربت خوردن حضرت علی(ع) تبلیغات فیلم را پخش کرده ، بدون مجوزهای قانونی و شرعی عمل کرده است؟ من از آقای نوش‌آبادی سئوال می کنم که شما سخنگوی دولت در حوزه فرهنگ هستید یا سخنگوی خودتان؟ به شما توصیه می کنم قبل از سخنرانی از افرادی که در این خصوص مستندات زیادی در اختیار دارند استفاده کنید. سازنده و تهیه‌کننده «رستاخیز» را دعوت کنید تا اسناد را نشانتان دهند تا وضعیت این فیلم رابه زمین فوتبال تشبیه نکنید. زمینی که با تصمیم خود ایجاد کرده‌اید زمین فوتبال نیست، زمین جنگ است. این توپ توپ فوتبال نیست، توپ جنگی است. سازندگان فیلم «رستاخیز» با نیت ترویج فرهنگ اهل بیت (ع) این فیلم  را ساخته‌اند و این اثر حق‌الناس است و متعلق به یک تشکیلات دولتی نیست. قبلا آقای وزیر محترم وزارت ارشاد در صحبت خود در شبکه یک تلویزیون گفته اند: «ما می‌توانیم الگویی که تلویزیون در «مختارنامه» عمل کرده بود را انجام دهیم.» به ایشان یاداوری می کنم فیلم «رستاخیز» متعلق به بخش خصوصی است. تلویزیون می‌تواند هر سریالی را تولید کند و بنا به مصالحی تصمیم بگیرد آن را نشان ندهد. اما «رستاخیز» با خون دل و در مدت 10 سال ساخته شده است. خود شما اعلام کرده‌اید که این فیلم جهانی است و برای آن نمایش اختصاصی گذاشتید. دوایر امنیتی و نهادهای لشکری را به استناد مجوز قانونی و شرعی وزارت ارشاد پیش خرید کرده اند. دولت براساس منویات و مصالحی که مورد احترام ماست تصمیم گرفته نمایش فیلم «رستاخیز» را تعویق کند. ما این فیلم را اکران کردیم و بعد آن را از پرده پایین کشیده‌اند. تبعات و خسارات این تصمیم و مصلحت ‌جویی بر عهده خود تصمیم‌ گیرندگان است. متاسفم وزارت ارشاد یک فیلمساز را مقابل دولت قرار داده است و سخنگوی وزارت ارشاد فضای فرهنگی و هنری و خلاقیت و احساس را در حد یک بازی با توپ نازل می‌کند! ایشان متوجه نیستند که عرصه سینما عرصه فرهنگ، اندیشه و هنر است و تولید اثر سینمایی فراتر از زَد و بندهای جناحی و سیاسی است آن هم اثری با موضوع و مضمون بلند عاشورا.

در بخشی از صحبت‌های نوش آبادی از شما به عنوان سازنده فیلم خواسته شده تا انعطاف به خرج دهید.

ما چه باید می کریدم که نکردیم ؟ یازده سال قبل پروژه‌ای را شروع کردیم که تولید این نوع فیلم ها به دلیل اهمیت موضوعی و مضمونی وظیفه همه دولت ‌هاست. کما اینکه با عنوان پروژه‌های فاخر فیلم هایی با بوجه دولتی ساخته شد ، از جمله فیلم “ملک سلیمان”، “راه آبی ابریشم” و “استرداد”. سازندگان «رستاخیز» بر اساس غیرت دینی خود بدون اتکا به ریالی از بودجه بیت‌المال و با صد در صد سرمایه‌گذاری در این فیلم و با ایجاد تعهدات بسیار به افراد حقوقی و حقیقی و سیستم بانکی و تعهد به منابع خارجی که همه از عاشقان اباعبدالله هستند به مدت 10 سال این فیلم را ساخته‌اند. آیا این جای تشکر از سوی دولت ندارد؟ وضع موجود پاسخ زحمت 10 ساله سازندگان «رستاخیز» است ؟ آیا تولید این فیلم همکاری نیست؟ سازندگان «رستاخیز» فیلمی ساختند که دولت تدبیر و امید در سال اول حضور خودش در عرصه خدمتگزاری به آن  9 سیمرغ بلورین از جمله بهترین فیلم ، بهترین کارگردانی ، بهترین فیلمبرداری ، بهترین طراحی صحنه ، بهترین گریم ، بهترین بازیگر نقش مکمل ، بهترین جلوه های ویژه میدانی ، بهترین موسیقی و جایزه ویژه مصطفی عقاد را اهدا کرده است ، این بد است این همکاری نیست ؟ فیلم «رستاخیز» در فستیوال بین‌المللی بغداد و در قلب کشور عراق نمایش داده شد و ندای لبیک یا حسینِ هزاران نفر از تماشاگران در تالار “مسرح الوطنی” بغداد را به دنبال داشت. تا جائیکه «رستاخیز» تواتست جایزه بهترین فیلم فستیوال را به خود اختصاص دهد. آیا این حضور و جایزه برای دولت محترم افتخار نیست؟ آیا این همکاری نیست؟ فیلم «رستاخیز» بعد از اخذ پروانه نمایش به سه زبان عربی ، فرانسه و آذری دوبله و زیرنویس انگلیسی شد و قرادادهای اکران برای جهان شیعه و جهان اسلام و دنیای عرب در اروپا و آمریکا سازمان ‌دهی شد که به فاصله چهار هفته بعد از ایران در عرصه بین المللی به نمایش درآید. بدون کوچک ترین هزینه و زحمتی برای دولت. آیا این همکاری نیست؟ مصاحبه‌های وزیر محترم ارشاد و جناب آقای ایوبی را بخوانید و ببنید در مواضع مختلف چه امیدهایی درباره این فیلم آفریدند؟ اما چه اتفاقی افتاد که با فضاسازی و حواشی موضوع این فیلم تبدیل به ماجرای امنیتی شد؟ جناب آقای جنتی هم در مصاحبه خود گفتند که دولت نمی خواست توافق هسته ‌ای تحت‌الشعاع ماجرای «رستاخیز» قرار گیرد. از سوی دیگر ماهیت معترضین هم معلوم شد. بنا به نظر خود آقای وزیر و دستگاه‌های نظامی و امنیتی مشخص شد که معترضین چه ماهیتی داشتند. آن‌ها به بهانه «رستاخیز» تابلوی سیاسی خود را بالا بردند و هتاکی و قمه‌زنی کردند. دولت محترم باید بپذیرد که پایین کشیدن فیلم «رستاخیز» از پرده اکران به هر دلیل و مصلحتی تبعات و خسارات فراوانی را به سازندگان فیلم «رستاخیز» تحمیل کرده است. این تبعات معنوی و مادی یقینا بر عهده تصمیم گیرندگان است. فیلم «رستاخیز» بنا بر ادعای مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متکی بر چارچوب های قانونی و شرعی یک بار اکران شده است. ابتدا لازم است که تبعات این تصمیم دولت روشن و معلوم گردد. اکران مجدد فیلم «رستاخیز» با هر شکل و ماهیتی در اولویت دوم قرار دارد.

شما پیگیری‌هایی در سطحی خارج از سازمان سینمایی برای ایجاد زمینه اکران فیلم انجام دادید؟

در کشور مسئولی نیست که در جریان مسائل و حواشی این فیلم نباشد. در عالی‌ترین سطوح نظام و قوای لشگری کشوری و امنیتی و انتظامی رایزنی شده و ماجرا در دست پیگیری است. متاسفانه موضوعی که دامنه‌ آن بدین حد گسترش یافته جناب آقای نوش‌آبادی به عنوان سخنگوی محترم وزارت ارشاد این معضل پیچیده را در عرصه فرهنگ و هنر به توپ فوتبال تعبیر می‌کنند ! ایشان می‌گویند: «کارگردان فیلم شاید فکر نمی‌کرد که بر اثر حواشی فیلم «رستاخیز» نقل محافل شود و افکار عمومی را تحریک کند.» باید بگویم: خیر آقای نوش‌آبادی ! این فیلم با نیت ترویج فرهنگ اهل بیت (ع) ساخته شده و این حواشی جز ایجاد ابهام و پرسش و تضعیف حریم قوانین و حرمت مراجع بزگوار نتیجه دیگری نداشته است.




محسن امیریوسفی: وقتی خانه سینما از پروانه ساخت یک فیلم هم نمی‌تواند دفاع کند دیگر چندان فرقی ندارد که شورای صنفی نمایش را دولت میزبانی می‌کند یا خانه سینما!

سینماژورنال: در روزهای اخیر بحثهایی شکل گرفته مبنی بر انتقال شورای صنفی نمایش به خانه سینما و فعالیت این نهاد تحت نظر خانه سینما.

به گزارش سینماژورنال محسن امیریوسفی کارگردان جوان سینمای ایران که به تازگی اولین فیلمش را در گروه “هنروتجربه” روی پرده فرستاده است در گفتگویی درباره این نقل و انتقال نظر منفی خود را ابراز کرده است.

خانه سینما کمتر به صیانت از پروانه نمایش توجه دارد

محسن امیریوسفی، کارگردانی که “آشغال‌های دوست‌داشتنی”اش مدت‌هاست در توقیف مانده به “شرق” می‌گوید: مسلما اگر صنف، کنترل و اداره اوضاع نمایش را زیرنظر داشته باشد، خیلی بهتر است و مسلما در سرنوشت اکران و چگونگی آن، صنف باید نظر بدهد؛ اما مشکل اساسی این است که «خانه سینما» کمتر به صیانت از پروانه نمایش توجه دارد.

وقتی خانه سینما از پروانه ساخت یک فیلم هم نمی تواند دفاع کند چه فرقی دارد که شورای نمایش کجا باشد

وی ادامه می دهد: وقتی فیلمی قانونی ساخته شده و بعد مجوز اکران نمی‌گیرد، خانه سینما، نه می‌تواند کاری بکند و نه اساسا کاری انجام می‌دهد! وقتی مجموعه صنفی‌ای این‌قدر ناتوان است و حتی از پروانه ساخت یک فیلم هم نمی‌تواند دفاع کند، دیگر چندان فرقی ندارد که شورای صنفی نمایش را دولت میزبانی می‌کند یا خانه سینما!

شاهد انفعال این نهاد صنفی هستیم

کارگردان “آتشکار” می افزاید: زمانی ما باید توقع داشته باشیم که خانه سینما بابت همه این مسائل پیش‌قدم شود و تعیین‌کننده باشد، که اساسا زور و قدرتی هم داشته باشد برای تغییر سرنوشت فیلم‌ها. درحالی‌که عملا ما شاهد انفعال این نهاد صنفی هستیم. واقعیت این است که مسئولیت شورای صنفی نمایش، شورای پروانه نمایش و… باید بر عهده کسانی باشد که قدرتمندانه از مواضع سینما دفاع کنند و اساسا چنین قدرتی دارند!




عسکرپور بالاخره تأیید کرد⇐ هم پیشنهاد پذیرفتن معاونت سینمایی دولت احمدی‌نژاد را و هم جلسه‌ای که با وزیر ارشاد احمدی‌نژاد داشته!

سینماژورنال: در روزهای بالا گرفتن تقابل خانه سینما و سازمان سینمایی دولت دهم که در نهایت به انحلال خانه سینما منجر شد و البته تمام مدتی که این نهاد تعطیل بود شایعه ای وجود داشت مبنی بر اینکه مدیرعامل آن زمان خانه سینمای یعنی محمدمهدی عسکرپور اولین گزینه دولت دهم محمود احمدی نژاد برای معاونت سینمایی بوده؛ همان معاونتی که بعدها به سازمان بدل شد.

به گزارش سینماژورنال البته که جواد شمقدری رییس سازمان سینمایی دولت دهم هم یکی دو بار به این موضوع اشاره کرده بود اما عسکرپور کمتر درباره آن حرف زده بود.

حالا اما حدودا دو سال بعد از پایان عمر دولت دهم و راه اندازی مجدد خانه سینما، محمدمهدی عسکرپور در گفتگویی تفصیلی که به بهانه روی آنتن رفتن سریال “نفس گرم” با “اعتماد” داشته هم آن شایعه را تأیید کرده و هم درباره دیدارش با محمد حسینی وزیر ارشاد دولت دهم صحبت کرده است.

اینکه می گویند معاونت سینمایی به من پیشنهاد شده، درست است

عسکرپور در پاسخ به این سوال که آیا شائبه اینکه قرار بوده شما معاون سینمایی شوید و از سوی شمقدری هم بیان شده، درست است یا نه می گوید: بله، به من هم در همان مقطع گفته شده بود اما چيزي كه برايم جالب است و از اظهارنظر آقاي شمقدري تعجب كردم اين است كه براي من مثل روز روشن بود كه من نمي‌توانم با دولت دهم كار كنم! بهتر است مثال هم نزنم!

یکی دو جلسه با محمد حسینی صحبت کردیم

وی ادامه می دهد: البته به نظر من آقاي حسيني يك مرد شريف و غيرمسلطي مي‌آمد كه يكي دو جلسه با هم صحبت كرده بوديم و معلوم بود كه نمي‌تواند اداره كند كه در ادامه هم اين موضوع را ديديم. اساسا اختلاف ما با آقاي شمقدري به اين موضوع برنمي‌گردد. زماني مي‌توان اين حرف را زد كه من علاقه داشته باشم در سيستمي باشم، آن‌هم در دولت دهم كه اصلا اين طور نبود. اگر چنين شرايطي بود مطمئنا من ترجيح مي‌دادم چهار سال خارج از ايران زندگي كنم، اما چنين اتفاقي برايم نيفتاد.

كار در آن دولت مي‌توانست لكه ننگي براي فعاليت حرفه‌اي من باشد

محمدمهدی عسکرپور با صراحت بیشتر خاطرنشان می سازد: واقعيت اين است كه من الان با صراحت مي‌گويم، چون آن زمان نمي‌توانستم. كار در آن دولت مي‌توانست لكه ننگي براي فعاليت حرفه‌اي من باشد. آقاي شمقدري اين حرف‌ها را از اين جهت زدند كه دعوا را بكشند به اين سمت كه كسي مي‌خواست در اين سمت باشد، اما چون نشد، حالا دلخور و ناراحت است و چنين مي‌كند. همان زمان اين را گفتم كه آقاي حسيني در بسياري از جاها عدالت را زير پا گذاشت و من به عنوان كسي كه هنوز با هم سلام و عليكي داريم، از ايشان درخواستي داشتم؛ آن هم اينكه كپسولي و خلاصه دو جلسه خودتان را با ما بگوييد. يعني همان جلسه‌اي كه آقاي حسيني هنوز از مجلس راي اعتماد نگرفته بود و پيش از قطعي شدن وزارتش جلسات مختلفي را در دانشگاه پيام نور برگزار مي‌كرد.

جلسه با وزیر ارشاد احمدی نژاد

این کارگردان درباره دیدار با وزیر ارشاد احمدی نژاد بیان می دارد: روزي كه{حسینی} با ما قرار صحبت داشت، من تقاضا كردم اعضاي هيات‌مديره و رييس سه صنف هم حضور داشته باشند و مي‌توانند شهادت بدهند. پيش از جلسه دوستان به من گفتند كه اگر ايشان پيشنهادي به شما دادند، رد نكنيد، همانجا من گفتم كه در اين جلسه مطلقا درباره گزينه معاونت سينمايي حالا هركسي كه مي‌خواهد باشد ما صحبت نمي‌كنيم. ما اينجا آمده‌ايم كه درباره برنامه‌ها حرف بزنيم. اينكه ما برنامه‌اي داريم و اين برنامه مورد علاقه ما است اگر خواستيد از اين برنامه استفاده كنيد و اگر هم نخواستيد عيبي ندارد، برنامه‌تان را اعلام كنيد كه به نقطه‌اي برسيم و مطلقا وارد مصداق نشويم. آن جلسه همچنين شد و فقط درباره برنامه‌ها صحبت كرديم.

در شب بعد هم جلسه ای گذاشتند و درباره مصداقها صحبت کردند

عسکرپور ادامه می دهد: شب بعد جلسه ديگري ايشان با دوستان ديگري داشتند كه اخباري كه به من رسيد مبني بر اين بود كه تنها چيزي كه درباره آن صحبت نشده بود برنامه بوده است و در آن جلسه فقط درباره مصداق‌ها صحبت شده است كه چه كسي بيايد و چه كسي برود بهتر است؛ نتيجه همان جلسه شده بود آقاي شمقدري. بعدتر هم خود آقاي شمقدري اعلام كرد كه من فهميدم آقاي حسيني مي‌خواهد اين كار را بكند (عسکرپور را انتخاب كند) و اين گونه انحراف بزرگي در سينما ايجاد مي‌شد و براي همين هم من گفتم كه من از خودم مي‌گذرم حالا كه اين طور است و اين سمت را قبول مي‌كنم.

واقعا بعضي وقت‌ها به خدا دلم مي‌سوزد براي اين بنده خدا (آقاي شمقدري)

این کارگردان سپس با لحنی تحقیرآمیز درباره شمقدری می گوید: البته واقعا بعضي وقت‌ها به خدا دلم مي‌سوزد براي اين بنده خدا (آقاي شمقدري) . بعضي از همكاران ما نه مي‌توانند فيلمساز موفقي باشند و نه مدير موفقي، هم دوست دارند اين باشند و هم دوست دارند آن باشند، ولي نه اين مي‌شوند و نه آن. گاهي اوقات بيشتر آدم دلش به رحم مي‌آيد تا اينكه بخواهد اينها را يك موجود جدي در نظر بگيرد. هرچند كه رفتارهاي جدي و غيرمترقبه هم از خودشان بروز مي‌دهند ولي به نظرم واقعيت اين است كه آنقدر جدي نيستند كه ما تلقي مي‌كنيم.

 




نتیجه برآمده از جامعه آماری ۳۶۰ نفره سازمان سینمایی⇐دیجیتالی کردن، مهمترین خروجی مدیریت دو سال اخیر دولت یازدهم در حوزه سینما

سینماژورنال: براساس نظرسنجی اخیر پایگاه اینترنتی سازمان سینمایی، مهمترین نتایج مدیریت دو ساله دولت یازدهم در حوزه سینما «دیجیتالی کردن سینما» و عبور از شیوه آنالوگ بوده است.

به گزارش سینماژورنال بر اساس این نظرسنجی موردی که در بازه زمانی مهر و آبان سال 1394 در سایت سازمان سینمایی منتشر شد، مهترین نتایج دو سال مدیریت سینما در دولت یازدهم مورد سنجش قرار گرفته بود. در این نظرسنجی گزینه‌هایی شامل؛ «جلوگیری از توزیع میجرها و سالم‌سازی شبکه نمایش خانگی»، «جدایی بخش ملی و بین المللی جشنواره فیلم فجر»، «راه‌اندازی گروه هنروتجربه»، «حمایت از بخش خصوصی در جهت ساخت سالن‌های جدید سینما»، «بازگشایی خانه سینما» و «دیجیتال کردن کلیه سالن‌های سینمای ایران» مطرح شده بود که مجموعاً 360 نفر به آن پاسخ دادند.

دیجیتالی کردن در صدر

نتایج حاصله از داده‌های به دست آمده از پاسخ‌ها در این سنجش نشان می‌دهد که بیشترین طیف با 5/37 درصد بر این نظر هم‌عقیده‌اند که «دیجیتالی کردن سالن‌های سینما» مهمترین نتایج مدیریت دو ساله دولت یازدهم در حوزه سینما بوده است. به تعبیر دیگر مخاطبان، عبور از شیوه آنالوگ و قالب نوار سلولوئید 35 میلی‌متری را در بخش‌های تولید و فنی و نمایش را مورد تمجید قرار داده‌اند.

همچنین 22/22 درصد نیز معتقد بودند «بازگشایی خانه سینما» مهمترین دستاورد به شمار می‌آید. از سوی دیگر 83/20 درصد نیز گزینه «راه اندازی گروه هنروتجربه» را انتخاب کردند.

نمودار نتایج نظرسنجی سازمان سینمایی
نمودار نتایج نظرسنجی سازمان سینمایی

جدایی بین الملل فجر و سالم‌سازی شبکه نمایش خانگی در قعر

از سوی دیگر 11/11 درصد از پاسخ‌دهندگان اعلام کردند که «حمایت از بخش خصوصی در جهت ساخت سالن‌های جدید سینما» مهترین نتیجه این دو سال مدیریت بوده و در ادامه 5/5 درصد نیز تاکید کردند که «جدایی بخش ملی و بین المللی جشنواره فیلم فجر» مهترین دستاورد این مقطع بوده است.

در نهایت با کمترین میزان 7/2 درصد مخاطبان بر این نظر استوار بودند که «جلوگیری از توزیع میجرها و سالم‌سازی شبکه نمایش خانگی» مهمترین نتیجه فعالیت حضور مدیران در دو سال نخست بوده است.




سازمان سینمایی افخمی را به دروغگویی متهم کرد…

سینماژورنال: هفته پیش بهروز افخمی، مجری، سردبیر و تهیه‌کننده سری جدید «هفت» از ایوبی خواست که به برنامه «هفت» بیاید، افخمی درخواستش را رو به دوربین این‌گونه بیان کرد: از آقای ایوبی می‌خواهم که خودش را پنهان نکند و به «هفت» بیاید.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “تسنیم” این شیوه دعوت از ایوبی، با واکنش رییس سازمان سینمایی مواجه شد. او در گفتگویی اعلام کرد که تاکنون دعوتی از سوی برنامه «هفت» برای او نیامده است، علاوه بر اینکه او اصولاً خیلی کم «هفت» می‌بیند، چون جزو مدیرانی است که ساعت 6 سر کار می‌رود و «هفت» دیروقت پخش می‌شود.

اما در ساعات پایانی دیشب افخمی نامه‌ای به ایوبی نوشت و در آن اعلام کرد: نزدیک به سه هفته از دعوت برنامه تلویزیونی هفت از حضرتعالی برای حضور در این برنامه و پاسخگویی به پرسش‌های فراوانی که در مورد نتایج ناگوار مدیریت شما برای سینمای ایران پیش آمده، می‌گذرد. تکرار این دعوت چه از طریق تماس با دفتر شما و چه از طریق خود برنامه هفت نتیجه‌ای نداشته و به نظر می‌رسد شما و بعضی از فیلم سازان رانت‌خوار که از شما حمایت می‌کنند، تصمیم گرفته‌اید با سکوت و پنهان شدن از چشم تلویزیون و نامه نگاری و ارسال پیامک به ریاست صدا و سیما، موضوع را سیاسی و جناحی جلوه دهید و برای من پاپوش بسازید.

واکنش سازمان سینمایی

حالا این اظهارات با واکنش رئیس دفتر سازمان سینمایی مواجه شده است؛ محمدسعید زمانی نامه‌ای به افخمی نوشته و اعلام کرده است که هیچ‌گونه تماسی با دفتر ریاست سازمان متبوعش برای حضور در «هفت» گرفته نشده است.

متن کامل نامه زمانی را بخوانید:

مجری محترم برنامه “هفت”

آقای بهروز افخمی

با سلام و احترام

در پاسخ به اظهارات جنابعالی که در خبرگزاری وزین تسنیم انتشار یافت به آگاهی می‌رساند اگر منظور شما از تماس با دفتر ریاست سازمان، گفت‌وگو با بنده بوده است، باید به عرض برسانم که ازطرف شما ویا همکارانتان در برنامه “هفت” هیچ‌گونه تماسی با دفتر ریاست سازمان جهت گفت‌وگو  یا دعوت از جناب آقای دکتر حجت‌الله ایوبی صورت نگرفته است؛ بنابراین اظهارات حضرتعالی متأسفانه دروغ است.




همسر ناصر تقوایی: هشت ماه است که ناصر به دعوت آقای ایوبی برایش فیلمنامه فرستاده اما هنوز وقت نکرده‌اند فیلمنامه را بخوانند/ هروقت مراسمی ‌دارند و می‌خواهند با ناصر عکس یادگاری بگیرند، می‌فرستند دنبالش!

سینماژورنال: احمد طالبی نژاد از جمله منتقدان نزدیک به ناصر تقوایی فیلمساز شناخته شده سینمای ایران است که کتاب گفتگویش با این کارگردان نیز از جمله آثار پرفروش حیطه سینما بوده است.

به گزارش سینماژورنال طالبی نژاد به بهانه روز ملی سینما دیداری با تقوایی و همسرش داشته و برخی از نکاتی که این زوج در این دیدار بیان داشته اند را در روزنامه “شرق” منعکس کرده است.

سینماژورنال متن کامل گزارش طالبی نژاد را ارائه می دهد:

به قصد دیدار و اگر شد یافتن دلایل فیلم نساختن

ساعت پنج بعدازظهر دوشنبه نهم شهریور، به قصد دیدار و اگر شد، گفت‌وگویی در‌باره خودش و سینما و دلایل فیلم نساختنش، زنگ در خانه‌اش در شهرک خودمان- اکباتان- را می‌زنم. می‌پرسد چرا تلفن نکردی که می‌آیی؟ می‌گویم مگر به تلفن‌ها جواب هم می‌دهی؟ ما که هر وقت زنگ زدیم، کسی گوشی را بر نداشت. پاسخ می‌دهد «دلیل دارد»  و این می‌شود سرآغاز گفت‌وگویی که بخش‌های دریادمانده‌اش را لابه‌‌لای این گزارش می‌خوانید. می‌گوید از دست مزاحمان گوشی تلفن را بر نمی‌دارد و روزی نیست که تهیه‌کننده‌ای زنگ نزند و دعوت به فیلم‌ساختن نکند، یا مطبوعاتی‌ها تقاضای مصاحبه نداشته باشند. «من توی خانه‌ام نشسته‌ام از سینما هم خبر ندارم. نمی‌خواهم داشته باشم».

اشاره کنم، میلیارد‌ها تومان پول برایم می‌آورند

می‌گویم این که این همه آدم تماس می‌گیرند که خیلی خوب است. فیلم‌سازانی هستند که سال تا سال کسی سراغشان را نمی‌گیرد. چرا از این موقعیت‌ها استفاده نمی‌کنی؟ پاسخ عجیبی می‌دهد. «تا روزی که خودم تهیه‌کننده فیلمم نباشم، فیلم نخواهم ساخت» به‌شوخی می‌گویم این که نشدنی است. در حال حاضر هزینه یک فیلم متوسط بیش از یک‌ونیم میلیارد تومان است. چنین پولی که نداری. او سال‌هاست تنها از طریق تدریس سینما امرار معاش می‌کند؛ اما استغنای روحی عجیبی دارد. خوشبختانه موقعیتش چه در سینما و چه در حلقه دوستانش آن‌قدر بالاست که می‌گوید «من اشاره کنم، میلیارد‌ها تومان پول برایم می‌آورند» کی‌ها؟ «دوستانم»!

هشت ماه است که به درخواست ایوبی فیلمنامه فرستاده اما…

و راست می‌گوید. این جنوبی خون‌گرم و رفیق‌باز آن‌قدر دوست و همشهری متمول دارد که پا میان بگذارند تا او فیلمش را بسازد. پس لابد علت دیگری در کار است. خستگی؟ ناامیدی؟ نفرت از فیلم‌سازی در شرایط فعلی؟ «همه اینها هست. وقتی تو ندانی که سرآخر چه بر سر فیلمت می‌آید، بهتر است اصلا نسازی» همسرش، مرضیه وفامهر، همان‌طور که مشغول آماده‌سازی شربت خنک است، وارد بحث می‌شود «هشت ماه است که ناصر به درخواست آقای ایوبی، برایش فیلم‌نامه فرستاده . هروقت زنگ می‌زند جواب می‌دهند که هنوز وقت نکرده‌ام بخوانم. چه کاری مهم‌تر از خواندن فیلم‌نامه کسی است که به گردن سینمای ایران حق دارد؟»

هنوز امیدوارم! کدام فیلمسازی را سراغ دارید که دلش نخواهد فیلم بسازد

بغض می‌کند و اشک در چشمانش حلقه می‌زند «باور می‌کنید من به خاطر این که همسر او هستم این حرف‌ها را نمی‌زنم. من از اینکه می‌دانم و همه می‌دانند که ناصر همیشه در کار نوشتن و خلق‌کردن است اما آثارش راه به جایی نمی‌برند، ناراحتم. از اینکه می‌بینم ناصر تقوایی جلوی رویم مثل شمع آب می‌شود و سکوتش سرشار از ناگفته‌هاست گریه‌ام گرفته. شایع می‌کنند که تقوایی نمی‌خواهد فیلم بسازد. کی خبر دارد که او همین اواخر با یک تهیه‌کننده وارد مذاکره شده و منتظر تأیید فیلم‌نامه است. ولی به نظر من عده ای نمی‌خواهند دیگر ناصر فیلم بسازد. چون فکر می‌کنند جای نور چشمی‌ها تنگ می‌شود». قطرات اشک از لای پلک‌هایش فرو می‌غلطند . ناصر او را آرام می‌کند و می‌گوید «هنوز امیدوارم. کدام فیلم‌ساز را سراغ داری که نخواهد فیلم بسازد. این حرفه ماست. این عشق ماست. ولی تحت هر شرایطی هم فیلم نمی‌سازم. آن‌قدر ساخته‌ام که دینی به گردن فرهنگ و هنر این مملکت نداشته باشم».

ما روز ملی همه چیز داریم. ازجمله روز ملی سینما

برمی‌گردم به حرف قبلی و اینکه روز‌ها و ماه‌ها به سرعت برق و باد می‌گذرد و به قول شاملو «عمر به طرز بی‌شرمانه‌ای کوتاه است»؛ در آستانه روز ملی سینما نمی‌خواهی به دوستدارانت خبر خوشحال‌کننده‌ای بدهی؟ مثلا اینکه به‌زودی فیلمی ‌را شروع خواهی کرد و اصلا نظرت درباره این روز چیست؟ «ما روز ملی همه چیز داریم. ازجمله روز ملی سینما.» می‌گویم خب اینکه شوخی است. به‌هرحال این روز یا هر روز دیگری، بهانه‌ای است برای دورهم‌جمع‌شدن اهالی سینما. به خودی خود بد نیست. حتما از تو هم برای سخنرانی یا اهدای جایزه دعوت خواهند کرد. «من این گوشه نشسته‌ام و کاری به سینما ندارم».

درحال‌حاضر اصلا دوست ندارم فیلم بسازم.

می‌پرسم تا کی می‌خواهی منتظر شرایط مطلوب باشی که هیچ‌وقت فراهم نمی‌شود؟ تا آنجا که می‌دانیم، سینماگران فرهیخته، همیشه با جنگ و دعوا و چنگ‌ودندان فیلمشان را ساخته‌اند. به‌هرحال سینمادوستان واقعی، همیشه منتظر اثری تازه از تو هستند. پیش‌تر‌ها لابه‌لای فیلم‌های سینمایی، مستند هم می‌ساختی. الان چندسالی است که در این زمینه هم کار تازه‌ای نساخته‌ای. اثری که آدم را تکان بدهد. مثل مستند تمرین آخر – تعزیه حر که هفت، هشت سال پیش ساختی و به‌گمانم یکی از شاخص‌ترین آثاری است که درباره آئین‌ها ساخته شده. «درحال‌حاضر اصلا دوست ندارم فیلم بسازم. کسی را نمی‌توان مجبور به کاری کرد که دوست ندارد. جو فعلی، سینمایی نیست. اصلا تکلیف سینما و فرهنگ و هنر توی این مملکت روشن نیست. ده‌ها مدعی دارد. هر کس به خودش اجازه می‌دهد در امور فرهنگی و هنری دخالت کند. تکلیف روشن نیست. ما با کی طرفیم؟»

هروقت مراسمی ‌دارند و می‌خواهند با ناصر عکس یادگاری بگیرند، می‌فرستند دنبالش. این چه‌جور مدیریتی است؟

همسرش که حالا از مقدمات پذیرایی فارغ شده، همچنان بغض کرده کنار ناصر می‌نشیند و ادامه می‌دهد؛ «من آدم نادانی نیستم که ندانم کی اینجا نشسته. ناصر یک آرتیست است. به شهرت هم احتیاجی ندارد. بار‌ها ناصر دعوت شده که برود بیرون از این مملکت و فیلم بسازد؛ ولی زیر بار نرفته است. چون مملکتش را دوست دارد. باور کنید آقای ایوبی، فیلم‌نامه را خوانده و لابد چند نفر دیگر هم خوانده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که این فیلم ساخته نشود. مثل چای تلخ و رومی ‌و زنگی. ولی چرا روراست این را نمی‌گویند. هروقت مراسمی ‌دارند و می‌خواهند با ناصر عکس یادگاری بگیرند، می‌فرستند دنبالش. این چه‌جور مدیریتی است.»

دو ریال وام می‌دهید و خود را مالک فیلم می‌دانید. این که نمی‌شود

پرسشی است که پاسخ روشنی ندارد. نه اینکه نداشته باشد، کسی نمی‌گوید این موانع، از کجا سر راه آدم‌هایی مثل تقوایی گذاشته می‌شود. به شوخی می‌گویم برخی با فیلم‌ساختن به محبوبیت می‌رسند تو با فیلم‌نساختن . هر جا مجلسی درباره سینما برپا شود و تو حضور داشته باشی، دیده‌ام و شنیده‌ام که مشتاقان زیادی در آنجا حضور پیدا می‌کنند. با خنده می‌گوید: «من خیلی سال است که به محبوبیت رسیده‌ام و این را می‌دانم. همین که برای کسب درآمد تحت هر شرایطی فیلم نمی‌سازم، باعث این محبوبیت شده است. من هرگز حاضر نیستم به سینمای ایران لطمه وارد کنم که سالی یا دو سالی یک فیلم بسازم». می‌گویم قبلاً هم تا این حد در امور سینما دخالت می‌شد؟ «درمورد فیلم‌های من یادم نمی‌آید حتی یک فریم از فیلم‌هایم را حذف کرده باشند». ولی فیلم «آرامش در حضور دیگران» نزدیک چهار سال در محاق ماند. «توقیف آن فیلم دلایل دیگری داشت. بعد هم که آزادش کردند، بدون حذف یک فریم نمایش داده شد. فیلم که کهنه نمی‌شود. یا لااقل من بلد نیستم فیلم یک بار مصرف بسازم. چند تا از فیلم‌های امروزی را می‌شود دو بار تحمل کنی؟ بعد هم این که چندرغاز پول می‌دهند و می‌خواهند در تمام جزئیات فیلم دخالت کنند. به شما چه؟ اگر همه پول فیلم را شما بدهید خب حق دارید. ولی دو ریال وام می‌دهید و خود را مالک فیلم می‌دانید. این که نمی‌شود.»

من نمی‌خواهم خارج از شرایط قانونی کار کنم

منظورش البته دولت و نهاد‌های ذی‌ربط است. «من نمی‌خواهم خارج از شرایط قانونی کار کنم وگرنه از همین فردا می‌توانم بدون پروانه ساخت فیلمم را شروع کنم الان که دیگر با این دوربین‌های دیجیتال، نیازی به گرفتن امکانات فنی از دولت نیست. هر کس می‌تواند با دوربین خودش فیلمش را بسازد و روانه جشنواره‌ها کند. مگر نمی‌کنند؟ این یک شیوه چریکی در کار فیلم‌سازی است که در جاهای دیگر هم رواج دارد. ولی من که چریک نیستم». این نکته مهمی‌در کارنامه تقوایی است. او هیچ‌وقت موضع معارضی با مدیریت سینمایی نداشته و همواره بر مدار قانون حرکت کرده و در پاسخ به اینکه ممکن است روزی ناچار شوی از همین روش استفاده کنی، می‌گوید: «چه می‌دانم. هر چیزی امکان‌پذیر است».

آوینی از من پرسید چطور میشود “دایی جان ناپلئون” را از تلویزیون پخش کرد؟

پس از سکوتی طولانی، بحث‌مان می‌کشد به پخش سریال “دایی‌جان ناپلئون” از شبکه‌های ماهواره‌ای و اینکه حتی بچه‌های امروزی هم عاشق این سریال‌اند و هربار از جایی پخش شود با لذت تماشایش می‌کنند، چه رسد به نسل ما که از آن خاطره هم داریم. تقوایی یاد ماجرایی می‌افتد که شاید برای اولین‌بار است که در جایی نقل می‌شود؛ «در روزگاری که همه‌جا علیه سریال دایی‌جان حرف می‌زدند، روزی آقای آوینی با من تماس گرفت و گفت بیا درباره موضوعی صحبت کنیم. آن موقع در حوزه هنری بود. به‌هرحال قرار گذاشتیم و رفتم. گفت که چطوری می‌شود دایی‌جان را در این شرایط قابل نمایش کرد؟ گفتم نمی‌دانم. شما‌ها که با کل آن مخالفید. گفت به‌هرحال باید راهی پیدا کرد. گفتم اگر تلویزیون بخواهد نمایش بدهد، دوسومش باید حذف شود و من هر گز موافق نیستم. بعد‌ها فهمیدم که یکی از مقامات ارشد، سریال را دیده و گفته حیف است دیده نشود»

نسخه کاملی را برای تبدیل به سی.دی به ژاپن فرستادند که فیلم رفت و برنگشت

»چند سال پیش دوستی از بچه‌های قدیم تلویزیون، نسخه کامل‌تری از این سریال را که از آرشیو تلویزیون درآمده بود برایم آورد، که «وی‌اچ‌اس» بود. بعد‌ها دوست دیگری گرفت که آن را به نسخه «سی‌دی» تبدیل کند. گویا فرستاده بود ژاپن، چون آن زمان این کار در ایران انجام نمی‌شد. فیلم رفت و برنگشت. آن نسخه از چیزی که حالا دارند نمایش می‌دهند کامل‌تر بود»

خواهر سیروس مقدم در “دایی جان” نقش “لیلی” را بازی می کرد

بحث درباره دایی‌جان بهانه‌ای می‌شود که نظرش را درباره سریال پایتخت ساخته سیروس مقدم بدانم که در دایی‌جان با تقوایی همکاری داشته؛ «متأسفانه هیچ‌کدام از سریال‌هایش را ندیده‌ام، ولی می‌دانم که در کارش موفق است. می‌دانی که سیروس پسرخاله من است. خواهرش سوسن هم در دایی‌جان نقش لیلی را بازی می‌کند. علتش هم این بود که او مدرسه را تمام کرده بود و برای ما مشکل هماهنگی ایجاد نمی‌کرد. چون اگر مدرسه می‌رفت باید دائم معطل می‌ماندیم کلاسش تمام شود و بیاید سر صحنه».

اما ندیدن “پایتخت” دلیل دیگری هم دارد؛ او به جز فیلم‌های مستند و فوتبال، برنامه‌های دیگر تلویزیون را نگاه نمی‌کند. آن‌قدر عاشق فوتبال است و درباره این ورزش نظریات کارشناسانه دارد که اگر سینماگر نبود، یکی از بهترین مفسران فوتبال می‌شد. و خاطره‌ای دیگر؛ «زمانی که محمد بهشتی مدیر فارابی بود، روزی برایم فیلم‌نامه‌ای را که خودش نوشته بود فرستاد. خواندم و با این تصور که می‌خواهد نظرم را بداند، نکاتی را یادداشت کردم ولی او گفت که ازت می‌خواهم خودت این را بسازی. گفتم این فیلم‌نامه همه‌اش در جاده می‌گذرد. یک ماشین است و دو نفر سرنشین. گفتم من حتی رانندگی بلد نیستم. چه‌جوری می‌خواهم فیلمی‌ بسازم که سرتاسرش رانندگی است؟» (می‌خندد)

چرا باید یک سکانس را تبدیل به یک پلان کرد؟

منظور تقوایی فیلم «آن‌سوی مه» است که بالاخره هم منوچهر عسگری‌نسب ساخت و قرار بود الگویی باشد برای سینمای معناگرایی که بهشتی خیلی دنبالش بود. می‌گوید: «من نمی‌فهمم چرا باید یک سکانس را تبدیل به یک پلان کرد؟ یا حتی یک فیلم را در یک پلان گرفت؟ ضرورتش چیست؟ چه عیبی دارد معقولانه دکوپاژ کنیم؟ مگر اصغر فرهادی که در چند ساله اخیر آبروی سینمای ایران در جهان بوده، از این کار‌ها می‌کند؟ فکر می‌کنم همه این بازی‌ها برای فرار از محتواست. ارزش یک فیلم به محتوایش است. همه شاهکار‌های تاریخ سینما، دکوپاژ معقول دارند. کجا «برگمان» از این ادا‌ها درآورده است؟ روشنفکرتر از «برگمان» سراغ داریم؟ این چه تفاخری است که مثلا من یک پلانم ده دقیقه طول بکشد؟ خب که چی؟ اگر شرایط جوری باشد که تو ناچاری یک ماجرا را در مثلا ده، پانزده دقیقه بگیری، چون اگر بخواهی کات بدهی و جای دوربین را عوض کنی ممکن است آن موقعیت از دست برود، خب یک چیزی. ولی گاهی می‌بینم ضرورتی وجود نداشته و همین جوری طرف دلش خواسته، یک سکانس را در یک نما بگیرد. من معنای این کار‌ها را نمی‌فهمم. سینما مثل هر هنر دیگری، زبان خودش را دارد. مثل نثر. تو یک جمله‌ات را بلند و یک نفس می‌نویسی، جمله بعدی را کوتاه می‌نویسی. جمع این‌ها می‌شود یک متن».

او که البته همه فیلم‌های افراطی را به قول خودش ندیده ولی درباره‌شان خوانده و شنیده، معتقد است: «این هم یک جور تب است که به‌زودی فروکش خواهد کرد».

در برابر سینماها صفی دیده اید؟

ولی جالب است که با اغلب کسانی که فیلم‌های ساختارشکن و اولترامدرن می‌سازند برخورد می‌کنی، سریال محبوبشان “دایی‌جان ناپلئون” و فیلم محبوبشان “ناخداخورشید” است. وجه ممیزه این آثار هم موضوع و محتوایشان است که با فیلم‌نامه دقیق و خلاقانه تبدیل به آثار ماندگار شده‌اند. می‌رسیم به مقوله‌ای که در سینمای چند سال اخیر رایج شده یعنی آمارسازی؛ «دائم دارند آمار غلط درباره بعضی فیلم‌ها به مردم می‌دهند. این فیلم چند میلیارد فروخته، آن یکی رکورد زده و از این حرف‌ها. معیار پرفروش‌بودن یک فیلم چیست؟ یکی‌ این است که ما، در مقابل سینما‌ها صف ببینیم. تو که توی شهر رفت‌وآمد داری، صفی دیده‌ای؟» همسرش ادامه می‌دهد که «من دیروز در شهر کار داشتم و از مقابل چهار سینما در مرکز تهران رد شدم. هیچ صفی نبود. اصلا کسی را ندیدم. این آمار از کجا می‌آید؟» بعد بر سر این که این آمار از کجا می‌آید، بحث کردیم و هریک نظری دادیم که فعلا بماند برای وقتی دیگر.

اطلاعات تقوایی درباره مار
درحالی‌که داریم حرف می‌زنیم، توجه تقوایی به مستندی درباره مار از شبکه مستند حسابی جلب شده و می‌دانم که او عاشق این‌جور فیلم‌هاست. بنابراین می‌پردازد به بیان نکاتی درباره مار‌ها. اینکه چند نوع مار داریم و در کجا‌ها زندگی می‌کنند و خلاصه این که اطلاعاتش درباره این جانور زیبا اما خطرناک، بیش از آن چیز‌هایی است که فیلم مستند ارائه می‌کند. گاهی به این همه دانش عمومی ‌تقوایی درباره همه چیز حسودیم می‌شود. از تاریخ و جغرافیا و گونه‌های گیاهی و جانوری گرفته تا دیگر مسائل سرزمین‌مان. این همه دانش، بیانگر عمق عشق و علاقه او به ایران‌زمین است. پس سکوت می‌کنم تا او هم فیلم را ببیند و هم درباره مار‌ها حرف بزند. دلم نمی‌آید بیش از این با طرح موضوع فیلم و سینما و ساختن یا نساختن، اعصاب او را خرد کنم.




به دنبال گزارش سينماژورنال صورت گرفت: تأييد تصميم نورتابان و وتوي نظر ايوبي توسط شوراي صنفي نمايش

سینماژورنال: تنها ساعتی بعد از انتشار گزارش سینماژورنال درباره اینکه پخش کننده فیلم مجیدی بدون هماهنگی با شورای نمایش اقدام به نقض سخنان رییس سازمان سینمایی و نیم بها کردن بلیت فیلمش در روز ملی سینما کرده است(اینجا را بخوانید) سخنگوی شورای صنفی نمایش در گفتگویی از نیم بها شدن بلیت تمامی سینماها در روز ملی سینما خبر داد!

به گزارش سینماژورنال غلامرضا فرجی سخنگوی شورای صنفی نمایش به “ایلنا” گفته است: به مناسبت فرا رسیدن ۲۱ شهریور روز ملی سینما شورای صنفی نمایش تصمیم  گرفت که تمامی فیلمهای روی پرده با بلیت نیم بها به نمایش در بیاید.

وی ادامه داد: بر همین اساس تمامی سینماهای سراسر کشور که فیلمهای سینمایی “مزار شریف”، “قندون جهیزیه”، “دوران عاشقی” و “محمد رسول ا..(ص)” را نمایش می‌دهند باید قیمت بلیت این فیلم‌ها را بصورت نیم بها عرضه کنند.

اظهارنظر سخنگوی شورای نمایش در حالی صورت می پذیرد که اعضای شورای نمایش در ساعات گذشته هیچ جلسه فوق العاده ای برای تصمیم گیری در این باره نداشته اند و اگر هم این تصمیم خروجی آخرین جلسه آنها در دوشنبه گذشته بوده قطعا باید همان موقع رسانه ای می شده نه الان.

از آن گذشته این تصمیم همچنان نقض صریح سخنان رییس سازمان سینمایی است که چند روز قبل گفته بود در روز ملی سینما بلیت نیم بها نخواهیم داشت.(اینجا را بخوانید)




رییس سازمان سینمایی در “خندوانه”+عکس

سینماژورنال: حجت ا.. ایوبی معاون رئیس سازمان سینمایی به دعوت رامبد جوان و به انگیزه روز ملی سینما مهمان برنامه “خندوانه” شد.

به گزارش سینماژورنال این برنامه شامگاه شنبه 21 شهریور مقارن با روز ملی سینما از شبکه نسیم روی آنتن خواهد رفت.

رامبد جوان هسته اصلی برنامه “خندوانه” در هفته های اخیر کوشیده با دعوت از چهره های متفاوت عرصه هنر و سیاست شرایط فراگیری بیشتر برنامه اش را فراهم کند.

حجت ا.. ایوبی در "خندوانه"
حجت ا.. ایوبی در “خندوانه”



انتقاد رضا کیانیان از فاخرسازی در دوران مدیریت شمقدری در حالی که خودش یکی از بازیگران اصلی پروژه فاخر و پرهزینه “راه آبی ابریشم” بود!!!

سینماژورنال: رضا کیانیان بازیگر پیشکسوت ایرانی در تازه ترین گفتگوی خویش که با رسانه اصلاح طلب “شرق” انجام شده است سعی کرده محافظه کاری که در دو سال اخیر نسبت به تیم جدید مدیریتی سینما داشته است را کناری گذاشته و بی رودربایستی به نقد مدیران جدید سینما بپردازد.

به گزارش سینماژورنال البته که این نقد مدیریت جدید توأم بوده است با انتقاد از سیاستهای مدیران قبلی سینما و مثل همیشه گلایه از بستن خانه سینما و چرایی تأسیس سازمان سینمایی.

با این حال جالب ترین نکته مربوط به گلایه ها از سازمان سینمایی قبلی جایی است که کیانیان از فاخرسازی در دولت قبل انتقاد کرده است.

آمدند یک سینمای فاخر راه انداختند که فیلم هالیوودی بسازند

کیانیان با اشاره به مدیران سابقه سینما گفته است: آمدند سینمایی به اسم سینمای فاخر درست کردند. سینمای فاخر، یعنی یک بودجه‌ای در حد فیلم‌های هالیوودی به شما می‌دهیم تا بروید فیلم هالیوودی بسازید!!! حتی یکی از این فیلم‌های فاخر نه‌فقط شبیه فیلم‌های هالیوودی نشد، بلکه از آنچه خودمان داشتیم هم عقب ماند! و هیچ هم نفروخت.

به سینمای فاخر نه جایزه ای داند و نه تحویلش گرفتند

وی ادامه داده است: ما چرا با دست خودمان سینمای مستقل‌مان را خراب می‌کنیم و خودمان را می‌اندازیم در بازی سینمای آمریکا که قرار است در آن شکست بخوریم. ما با فیلم‌های سینمای ایران برنده بودیم، حتی اسکار هم مجبور شد به سینمای ایران جایزه بدهد. جشنواره‌های جهانی مجبور شدند به سینمای ایران جایزه بدهند؛ اما به سینمای فاخر ما نه جایزه‌ای دادند و نه تحویلش گرفتند. چون از این نوع فیلم‌ها، خیلی بهترش را در انبارهای‌شان به تعداد زیادی دارند. سینمای فاخر یعنی: آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد!

بازیگر فیلم فاخر شده است منتقد سینمای فاخر!!!

به گزارش سینماژورنال نکته جالب منتج از گفته های کیانیان درباره سینمای فاخر از آنجایی ناشی می شود که ایشان انتقادات تمام و کمالی به سینمای فاخر دارند اما خودشان در یکی از پرهزینه ترین آثار فاخر آن روزگار یعنی درام تاریخی “راه آبی ابریشم” ساخته محمد بزرگ نیا ایفاگر یکی از نقشهای اصلی بودند!!!

کیانیان در “راه آبی ابریشم” ایفاگر “ادریس” ناخدایی عیاش بود که در میانه سفر دریایی چشمش به کنیزی زیبا به نام “ماهورا” می افتد و تصمیم میگیرد تا او را از صاحبش خریداری کند و سپس به عقد خود درآورد اما “ماهورا” به هیچ عنوان زیر بار این ازدواج اجباری نمی رود، در همین حال ناگهان سر و کله دزدان دریایی هم پیدا می شود…




رضا کیانیان: شش ماه پیش از منشی ایوبی وقت ملاقات خواستم؛ هنوز این وقت را به من نداده‌اند!/آقای ایوبی هر وقت سخنرانی می‌کنند شعر از مولانا می‌خوانند! شعرخواندن از مولانا چه فایده‌ای برای سینمای ایران دارد؟

سینماژورنال: یکی از بازیگران متبحر ایرانی که مدیومهای مختلف از سینما تا تلویزیون و تئاتر را در حد کمال تجربه کرده است رضا کیانیان است.

به گزارش سینماژورنال کیانیان در سالهای اخیر در آثاری چون “هیچ کجا هیچ کس”، “پنج تا پنج”، “دلم می خواد” و “خبر خاصی نیست” ایفای نقش کرده است که در این بین وضعیت اکران “دلم می خواد” که کارگردانش بهمن فرمان آرا است مشخص نمی باشد.

کیانیان در تازه ترین گفتگوی تفصیلی خود که با “شرق” انجام شده است در کنار گلایه از عدم مشخص شدن وضعیت اکران “دلم می خواد” نقبی هم زده است به اوضاع و احوال مدیریت سینما در دولت جدید و البته سیاستگذاریهای شخص حجت ا.. ایوبی.

این بازیگر با اشاره به مشکلات سینمای ایران تنها ویژگی مثبت مدیریت جدید سینمایی را راه اندازی گروه “هنروتجربه” دانسته است و از مدیران سینمایی دولت یازدهم پرسیده است که چرا سازمان سینمایی که توسط مدیران قبلی تأسیس شده بود را همچنان نگه داشته اند!

کیانیان گلایه هایی هم کرده از اینکه برای دیدار با مدیران سینمایی و از جمله رییس سازمان سینمایی همچنان مشکل وجود دارد.

سینماژورنال متن کامل گفتگوی کیانیان را ارائه می کند:

شما دو فیلم مهم در کارنامه خود دارید که سال‌ها اکران نشده‌اند… .
بله آنها هر دو پروانه نمایش دارند و به دلایلی که من نمی‌دانم حق اکران ندارند! به این فیلم‌ها، فیلم سومی هم به تازگی اضافه شده؛ فیلم «دلم می‌خواد» ساخته آقای فرمان‌آرا، که به‌دلیل اختلافی که میان آقای کارگردان فیلم و تهیه‌کننده فیلم وجود دارد از اکران محروم است!… در هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر همه این فیلم را دیده‌اند و متفق‌القول معتقدند که فیلم خوبی است و فیلم بدون مشکلی است، حالا این سؤال مطرح است که این اختلاف را چه کسی باید حل کند؟ آیا قرار است این مشکل حل‌نشده باقی بماند و تبدیل به یک زخم کهنه شود و هیچ‌وقت دوا نشود؟ یا اینکه قرار است مسئولان سینمایی کشور به‌خاطر مسئولیتی که دارند باید برای حفظ سینمای ایران و سرمایه‌های سینمای ایران تلاش کنند؟ و با پادرمیانی این مشکل را حل کنند؟… من با آقای ایوبی صحبت کردم و نظراتم را به ایشان گفتم و راه‌حل‌هایم را با او در میان گذاشتم. با آقای شاه‌آبادی و آقای تابش، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی هم صحبت کرده‌ام؛ نظراتم و راه‌حل‌هایم را هم به این دوستان گفته‌ام. اما متأسفانه هیچ…  و هیچ… .
وقتی با آقای ایوبی صحبت می‌کردید چه واکنشی داشتند؟
من حدود شش ماه پیش، به دفتر آقای ایوبی رفتم و از منشی ایشان یک وقت ملاقات خواستم. هنوز این وقت را به من نداده‌اند. اگر به من رضا کیانیان وقت ندهند پس به چه کسی می‌خواهند وقت بدهند؟ آقای ایوبی از سوی دیگر شماره تلفنش را به من داده و گفته هر وقت کاری داری به من زنگ بزن. من زنگ زدم و به ایشان گفتم من به دفتر شما رفتم و وقت ملاقات خواستم ولی هنوز خبری نشده! آقای ایوبی به من گفت: اصلا یک قرار ناهار می‌گذاریم و صحبت می‌کنیم. ولی این قرار ناهار هنوز گذاشته نشده است. من چند ماه باید پشت در اتاق ایشان صبر کنم تا این قرار گذاشته شود؟ آیا من باید بروم پشت آن در بست بنشینم؟ و مثل بچه یتیم‌ها وقت ملاقات بخواهم؟ من که با حکم و بخش‌نامه بازیگر نشده‌ام. ولی آقای ایوبی مثل هر مدیر دیگری با بخش‌نامه و حکم، مدیر شده‌اند و با یک حکم و بخش‌نامه هم می‌توانند از این شغل کنار بروند. ایشان باید یادشان باشد اگر سینماگران نباشند معاونت سینمایی به دردی نمی‌خورد این همه معاونت که در وزارت ارشاد است اعم از معاونت مطبوعاتی، معاونت سینمایی و معاونت هنری و… به خاطر این است که کار هنرمندان را راه بیندازند. نه اینکه در کار ما مشکل ایجاد کنند، نه اینکه من پشت در اتاق آقای ایوبی ماه‌ها صبر کنم. آقای جعفری جلوه (معاونت اسبق) هم با من همین رفتار را کردند! من و بهمن فرمان‌آرا رفتیم از مدیر دفتر آقای جعفری‌جلوه یک وقت ملاقات خواستیم. آقای جعفری‌جلوه تا پایان دوران ریاستش این وقت ملاقات را به ما نداد.
اما ما همچنان سینماگریم و ایشان تا به حال چندبار به شغل‌های دیگر فرستاده شدند!
مشکلی که برای فیلم «دلم می‌خواد»، به وجود آمده، مشکلی است بین تهیه‌کننده و کارگردان. این مشکل در تاریخ سینمای جهان بارها و بارها بین کارگردان‌ها و تهیه‌کننده‌ها پیش آمده است. اما بالاخره حلش کرده‌اند، چون آن فیلم مهم است. چون تهیه‌کننده و کارگردان و بازیگران و سایر عوامل مهم هستند. آقای ایوبی، شما باید قدم پیش بگذارید و این مشکل را حل کنید! آقای ایوبی، شما قول اکران نوروز این فیلم را داده بودید. شما قول اکران عید فطر این فیلم را داده بودید! شما قول اکران دوم عید فطر را داده بودید… این قول‌ها چی شد و کو؟
مثل اینکه از اوضاع خیلی شاکی هستید… .
من می‌خواهم بگویم اوضاع از این ماجرا که تعریف کردم وخیم‌تر است. من تا زمانی که توافق هسته‌ای نشده بود از این حرف‌ها نمی‌زدم… الان خوشبختانه توافق به سلامتی و دل خوش انجام شده است… حالا مسائل پس از توافق وجود دارد هم در ایران و هم در جهان… اما باید وضع ما هم روشن شود. من سینماگرم، باید مشخص شود که این سینماگر از نظر مدیران چه‌کاره است؟ می‌خواهم خطاب به آقای روحانی بگویم آقای روحانی عزیز، در سینمای ایران به جز چند کار خوب! دیگر نه از تدبیر خبری هست و نه از امید.
آقایان جنتی و ایوبی هر دو انسان‌های خوبی هستند ولی خوب‌بودن برای وزارت و معاونت فقط شرط لازم است. آقای روحانی شما قول دادید خانه سینما را باز می‌کنید و باز کردید. این اتفاق بسیار خوب و درجه یک و خوشحال‌کننده‌ای بود. ما بعد از بازگشایی خانه سینما، جلسه‌ای با مسئولان وزارت ارشاد داشتیم و من سؤالاتی را مطرح کردم. از جمله از آقای ایوبی پرسیدم شما وقتی به معاونت سینمایی وزارت ارشاد منصوب شدید چرا همچنان سازمان سینمایی را حفظ می‌کنید، سازمان سینمایی میراث کسانی بود که با سینما دشمن بودند. سازمان سینمایی میراث کسانی است که خانه سینما را بستند. سازمان سینمایی میراث کسانی بود که کوپن بین هنرمندان پخش می‌کردند و گداپروری می‌کردند و کیسه برنج و روغن می‌دادند! آقای ایوبی سازمان سینمایی میراث آن نوع مدیریت است شما چرا ادامه‌اش دادی و حفظش کرده‌ای؟ سازمان سینمایی میراث دولتی است که سازمان برنامه و بودجه را منحل کرد! من همان روز اینها را از آقای ایوبی پرسیدم و هنوز که هنوز است کسی جواب این سؤال را به من نداده است. یک نفر بیاید به من بگوید سازمان سینمایی چه نفعی برای سینمای ایران دارد؟ … سازمان سینمایی به ضرر سینمای ایران و به ضررسیاست‌های کلان نظام جمهوری اسلامی است.
زمانی که سازمان سینمایی را در دولت گذشته ایجاد کردند اصلا اهدافشان از ایجاد این سازمان چه بود؟
اصولا سازمان سینمایی با هدف دولتی‌کردن کامل سینما ایجاد شد. سازمان سینمایی تشکیل شد برای اینکه سینما را به‌طور کامل زیر چتر دولت ببرد. درحالی‌که ما باید به سمت خصوصی‌سازی حرکت کنیم. هنر باید خصوصی شود. وقتی سازمان سینمایی تشکیل شد آقای احمد نجفی آمد برنامه هفت و از تشکیل سازمان سینمایی دفاع کرد. هم آقای نجفی و هم آقای شمقدری در آن زمان می‌گفتند که ما سازمان سینمایی را تشکیل دادیم برای اینکه بتوانیم بودجه بیشتری را برای سینما بگیریم تا سینمای ایران رونق بگیرد. به نظرم کسی نباید برای سینمای ایران بودجه بگیرد برای اینکه سینمای ایران خودش بلد است برای خودش بودجه بگیرد. فقط باید ممیزی‌ها را از سر راه سینمای ایران بردارند. وقتی دولتی می‌خواهد برای سینمای ایران بودجه تعیین کند منظورش این است که من به شما پول می‌دهم تا آنچه را من می‌خواهم بسازید. پس اصل ٤٤ ما چه می‌شود؟ من این سؤال را از آقای روحانی دارم. آقای روحانی! چرا در وزارت ارشاد شما همچنان سازمان سینمایی را حفظ کردند؟ سینمای ایران مگر چیست که به یک سازمان احتیاج داشته باشد؟ یک معاونت هم برایش زیاد است. سینمای ایران دچار بیشترین نظارت و ممیزی در مقایسه با همه عرصه‌های دیگر است. ما الان یک شورای تصویب فیلم‌نامه داریم بعد یک شورای پروانه ساخت داریم بعد یک شورای پروانه نمایش. پس سه بار ممیزی می‌شویم. بعد از اینکه به ما پروانه نمایش دادند چند شورای پنهان وجود دارد. یک جایی هم مثل حوزه هنری است که می‌گوید من این فیلم را اکران نمی‌کنم. یک جایی مثل شهرداری وجود دارد که می‌گوید من این فیلم را اکران نمی‌کنم. با اینکه از سه مرحله ممیزی گذشته است ولی ارگان‌های دیگر و کسان دیگری هم هستند که برای اکران یک فیلم باید و نباید وضع می‌کنند!
مثل ماجرای فیلم رستاخیز… .
ما خیلی فیلم داریم که با چنین مشکلاتی مواجه شدند. این موضوع فقط مربوط به سال‌های اخیر نیست! ما فیلم‌هایی داریم که هیچ‌وقت اکران نشده‌اند و وزارت ارشاد هیچ‌وقت هیچ مشکلی با آنها نداشته است. مثل فیلم «صد سال به این سال‌ها»… وزارت ارشاد هیچ‌وقت مشکلی برای اکران این فیلم نداشته است. مثل «خانه‌ای روی آب» که وزارت ارشاد هیچ مشکلی با آن نداشت ولی مشکلات زیادی برای اکران داشت و البته بالاخره اکران شد؛ مثل «گزارش یک جشن». همان کسانی که سازمان سینمایی را درست کردند که سینما را دولتی کنند، گزارش یک جشن را از کارگردان و تهیه‌کننده‌اش خریداری کردند! یعنی آنچه مورد تأیید ما نیست پولش را می‌دهیم و می‌اندازیم گوشه انبار!!! از این به بعد هم آن چیزی را می‌سازید که مورد نظر ماست. این یعنی کاملا سینمای دولتی. تا قبل از هشت سال دوران آقای احمدی‌نژاد و سیاست دولتی‌کردن سینما، سینمای ایران در جشنواره‌های جهانی می‌درخشید. اینکه سینمای ایران در جشنواره‌ها می‌درخشید باعث شد یکسری از آدم‌ها که ناراحت‌های همیشگی‌اند…
منظورتان دلواپسان هست دیگر…
دلواپسند، ناراحتند، دلخورند، اعتراض دارند. هستند که ایراد بگیرند. از همه‌چیز دلخورند و با همه چیز هم مخالفند و حتی با خودشان هم مخالفند. اصلا شغلشان این است. اینان وقتی فیلمی از سینمای ایران در جشنواره‌های جهانی می‌درخشید می‌گفتند به‌خاطر سیاه‌نمایی است. من می‌گویم به‌خاطر سیاه‌نمایی نیست به‌خاطر نوعی از سینماست که قبل از انقلاب متولد شد و در نظام جمهوری اسلامی رشد کرد. این سینما در برابر سینمای آمریکا ایستاده بود و هنوز هم ایستاده است. سال‌ها پیش، هر کشوری از اروپا برای خودش سینمای مستقل خودش را داشت؛ ایتالیا سینمای مستقل خودش را داشت؛ فرانسه سینمای مستقل خودش را داشت؛ آلمان، سوئد، انگلیس… و در آسیا هم ژاپن سینمای مستقل خودش را داشت. اما سینمای آمریکا آمد و همه این سینماها را نابود کرد. با وجود آنکه سینمای آمریکا توانست همه سینماهای مستقل کشورها را نابود کند نتوانست سینمای یک کشور را نابود کند و آن سینمای ایران بود که فرمول مخصوص خودش را داشت. این سینما یعنی سینمای ایران را اروپایی‌ها خیلی دوست داشتند و دارند! چون نوستالژی سینمایی را که آمریکا نابودش کرده بود در سینمای ایران می‌دیدند. چون در گذشته در مقابل سینمای آمریکا حرفی برای گفتن داشتند ولی سینمای آمریکا سینمای آنها را نابود کرد. به‌همین‌دلیل در جشنواره‌های اروپایی مرتب به سینمای ایران جایزه می‌دادند؛ برای اینکه سینمای ایران یک هویت مستقل داشت.
وضعیت سینمای ایران در سال‌های اخیر در آن سوی مرزها چگونه است؟
در هشت سال گذشته خواستند این هویت مستقل از بین برود و تقریبا هم به خواسته خود رسیدند. برای اینکه در جشنواره‌های مختلف مرتب جای سینمای ایران خالی و خالی‌تر شد. بدنه سینمای ایران هم تضعیف شد. در مقابل این تضعیف سینمای بدنه، چه کار کردند؟ شرایطی ایجاد کردند که سینمای ایران وارد بازی سینمای آمریکا و هالیوود شود؛ یعنی کاری که آمریکا با سینمای اروپا کرد. مسئولان سینمایی در رؤیا‌هاشان می‌گفتند ما می‌توانیم فیلم بزرگ هالیوودی بسازیم!! طوری که روی هالیوود را کم کند. این در حالی بود که ما با فیلم‌هایی که ساخته بودیم سال‌ها بود روی هالیوود را کم کرده بودیم. آقای دکتر صالحی یک‌بار که درباره سینمای ایران حرف می‌زدیم، تعریف کردند در نشریه‌ای خارجی مطلبی خوانده‌اند که فیلم‌های سینمای ایران با هزینه‌ای به اندازه خرج قهوه بین پلان‌های فیلم‌های آمریکایی ساخته می‌شود و همین فیلم‌های ایرانی که با چنین بودجه‌های کمی ساخته می‌شوند در برابر سینمای آمریکا ایستاده‌اند و حرف برای گفتن دارند!
آمدند سینمایی به اسم سینمای فاخر درست کردند. سینمای فاخر، یعنی یک بودجه‌ای در حد فیلم‌های هالیوودی به شما می‌دهیم تا بروید فیلم هالیوودی بسازید!!! حتی یکی از این فیلم‌های فاخر نه‌فقط شبیه فیلم‌های هالیوودی نشد، بلکه از آنچه خودمان داشتیم هم عقب ماند! و هیچ هم نفروخت. ما چرا با دست خودمان سینمای مستقل‌مان را خراب می‌کنیم و خودمان را می‌اندازیم در بازی سینمای آمریکا که قرار است در آن شکست بخوریم. ما با فیلم‌های سینمای ایران برنده بودیم، حتی اسکار هم مجبور شد به سینمای ایران جایزه بدهد. جشنواره‌های جهانی مجبور شدند به سینمای ایران جایزه بدهند؛ اما به سینمای فاخر ما نه جایزه‌ای دادند و نه تحویلش گرفتند. چون از این نوع فیلم‌ها، خیلی بهترش را در انبارهای‌شان به تعداد زیادی دارند.
سینمای فاخر یعنی: آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد!
آیا سریال‌های تاریخی مثل مختارنامه، فاخر محسوب می‌شوند؟
ببینید آقای میرباقری که تاریخی می‌سازد، مثل مختارنامه، مثل امام علی(ع)، هرگز شکست نخورده‌ است! برای اینکه ثابت کرده این کار را بلد است و دیگر اینکه، آن یک سریال است! و ما در ساخت سریال تاریخی تجربه و پیشینه داریم! اما فیلم مسافر ری ایشان هرگز به پای سریال‌های‌شان نرسید!
درباره فیلم‌هایی مثل رستاخیز و محمدرسول‌الله(ص) هم چنین تحلیلی دارید؟
من فیلم‌های محمدرسول‌الله(ص) و رستاخیز را هنوز ندیده‌ام؛ ولی برای هر دو کارگردان آنها احترام قائلم!
به نظر می‌رسد انتقادات فراوانی از مدیران فعلی دارید…
کار مثبتی که آقای ایوبی انجام داده است، تشکیل گروه هنر و تجربه است. خوب و قابل دفاع است! اصلا کار دولت همین است که در کار سینما دخالت نکند و فقط حمایت کند. این سینمای هنر و تجربه حمایت از سینمایی است که قرار است تجربه‌های جدید در آن انجام شود و وجوه هنری‌اش قوی‌تر از وجوه بازاری‌اش است؛ بنابراین دولت از آن حمایت می‌کند و یک‌سری سالن هم می‌دهد برای اینکه حمایت شود. من مصاحبه‌ مفصلی در زمینه سینمای هنر و تجربه کرده‌ام و خیلی هم آنجا تشکر کرده‌ام؛ اما از کار‌های نکرده ایشان گله دارم!
محسن امیریوسفی هم همین را می‌گفت… . او نیز معتقد است تنها کار مثبتی که سازمان سینمایی انجام داده، تشکیل گروه هنر و تجربه است…
همه سینمایی‌های دلسوز همین را می‌گویند…، اما من این سؤال را می‌پرسم که سازمان سینمایی به چه دردی می‌خورد؟ آقای ایوبی باید توضیح دهد چرا این سازمان را نگه داشته است… از سویی دیگر، الان تهیه‌کنندگانی هستند که از بعد از انقلاب فعالیت خود را شروع کرده‌اند و در این سی‌وچندسال برادری خود را ثابت کرده‌اند و نشان داده‌اند تهیه‌کنندگان خوبی‌ هستند. یک‌سری تهیه‌کنندگان هم از قبل از انقلاب فعالیت داشته‌اند. آنها هم تهیه‌کنندگان خوبی بوده‌اند و تا حالا کارشان را بسیار خوب انجام داده‌اند. آیا شأن این تهیه‌کنندگان با تهیه‌کنندگانی که یکی، دوسال است تهیه‌کننده شده‌اند یکی است؟ باید خطاب به رئیس‌جمهور بگویم آقای رئیس‌جمهور در وزارت ارشاد شما از تهیه‌کنندگان قدیمی گرفته تا تهیه‌کنندگان جدید، همه با یک چوب رانده می‌شوند. درصورتی‌که آقای ایوبی و جنتی فقط دو سال است که به سینما آمده‌اند؛ اما همه این تهیه‌کنندگان قدیمی در طول عمر نظام جمهوری اسلامی با سینما در ارتباط بوده‌اند. آیا این تهیه‌کنندگان قدیمی همان‌قدر باید نظارت شوند که یک تهیه کننده‌ای که تازه وارد این کار شده است! آن هم بعضا با رابطه! پس سرمایه تجربه کجا می‌رود؟ آیا سرمایه مادی و معنوی را باید ارج بگذارند یا نه؟ الان تهیه‌کننده‌ای که سال‌ها فعالیت کرده با تهیه‌کننده‌ای که فقط یک ‌سال است وارد این عرصه شده است، هیچ فرقی ندارد. چرا؟ هر دو باید همان مراحل ممیزی را بگذرانند! این ندیدن شأن آدم‌ها در سینما و احترام‌نگذاشتن به سال‌ها تجربه و کار آدم‌ها، از کجا آب می‌خورد؟
آقای ایوبی هر وقت سخنرانی می‌کنند شعر از مولانا می‌خوانند. خب شعرخواندن از مولانا چه فایده‌ای برای سینمای ایران دارد؟ اگر مولاناست پس باید درجه شناخت او از آدمی و خدا در سینمای ما پرتو بیفکند! من از ایشان می‌پرسم! پرتو مولانا در سینمای ما کجاست! به شکل عینی نشان دهید!
وقتی سینمای ایران در جشنواره‌ای خارجی حضور پیدا می‌کند، چند هزار کلمه مثبت راجع به سینمای ایران نوشته می‌شود؟ چند هزار کلمه مثبت در برابر سینمای آمریکا به نفع سینمای ایران نوشته می‌شود؟ به نظرم این همان جلوه شعور عرفانی است که خیلی مهم است. چرا این چیزها را کسی نمی‌بیند. آقای کیارستمی با موفقیت‌هایش در جشنواره‌های بین‌المللی جزء پرچم‌داران مقاومت در برابر سینمای آمریکاست و جزء خط مقدم جبهه است. آقایان ایوبی و جنتی هم آمدند گفتند ما هم فیلم فاخر خواهیم ساخت. برای چه می‌خواهید فیلم فاخر بسازید؟ فیلم فاخر سینمای ایران را نابود می‌کند. دو چیز به سینمای ایران به ‌شدت ضربه می‌زند؛ یکی تله‌فیلم‌ها و فیلم‌های تلویزیونی و یکی هم فیلم‌های فاخر که هر دو با سرمایه دولتی حمایت می‌شوند! ز یک طرف فیلم‌های ارزان‌قیمت و تله‌فیلم درست می‌کنند برای اینکه سینمای خصوصی از فرط ارزانی نتواند با آن برابری کند. از یک طرف فیلم فاخر می‌سازند که سرمایه خصوصی از فرط گرانی نتواند با آنها برابری کند و در ضمن به سرمایه بخش خصوصی اجازه فعالیت نمی‌دهند. در ظاهر از بخش خصوصی استقبال می‌کنند! اما با ممیزی‌های گوناگون او را پس می‌زنند! آقایان! سینمای دولتی در همه کشورهای جهان بارها شکست خورده است. همسایه شمالی ما بزرگ‌ترین و پرقدرت‌ترین سینمای دولتی را داشت، ولی بالاخره شکست خورد؛ حالا ما می‌خواهیم جا پای آنها بگذاریم.؟
بالاخره نظرتان را درباره وضعیت اکران فیلم «صد سال به این سال‌ها» نگفتید… .
همین فیلم «صدسال به این سال‌ها» که حدود هفت سال از ساخت آن گذشته است، اگر اکران شود قطعا مردم از آن استقبال بسیار خوبی خواهند کرد. فیلم پروانه نمایش هم دارد، ولی اکران نمی‌شود. چرا نمی‌شود؟ کسی نمی‌داند.
درباره فیلم «گزارش یک جشن» هم چنین نظری دارید؟
آن را هم که خریدند و انداختند در انبار… .
… موضوع مهم دیگری که حتما باید به آن اشاره کنم موضوع ایجاد مدرسه ملی سینماست. آقای ایوبی می‌خواهد مدرسه ملی سینما ایجاد کند. آقای تاجیک شما می‌دانید مدرسه ملی سینما چیست؟ مگر ما در ایران مدرسه سینمایی کم داریم که قرار است یکی دیگر اضافه شود؟ ما چند تا مدرسه سینمایی در ایران داریم؟
شاید فکر کرده‌اند این مراکز تأثیرهای لازم را ندارند… .
خوب کمک کنند تا تأثیرهای لازم را داشته باشند. آیا پژوهش و آسیب‌شناسی کرده‌اند که ضعف آنها چیست؟ و چرا نتوانسته‌اند خوب آموزش بدهند؟ بدون اینکه درباره سطح آموزشی مدرسه‌های ملی و دولتی سینما پژوهشی کرده باشند! فقط می‌خواهند یک مدرسه جدید ایجاد کنند. به چه حقی می‌خواهند از بودجه بیت‌المال مدر سه ملی سینما را ایجاد کنند؟ که چه بشود؟ من که بازیگرم هدف این مدرسه ملی سینما را نمی‌دانم شما که روزنامه‌نگارید نمی‌دانید، پس چه کسی می‌داند؟ می‌دانم آقای ایوبی با افرادی از داخل سینمای ایران مشورت کرده و تعدادی از آنها به او گفته‌اند این کار را نکنید. چون فایده‌ای ندارد، ولی آقای ایوبی همچنان دارد ادامه می‌دهد! درست مثل ماجرای سازمان سینمایی. آقای ایوبی باید بیاید دقیقا توضیح دهد که مدرسه ملی سینما برای چه ایجاد شده است؟ از من دعوت کردند که بروم آنجا و نظرهای کمکی بدهم، من اصلا با جبهه‌گیری نرفتم. من اصلا نسبت به هیچ موضوعی جبهه‌گیری ندارم، مگر اینکه خلافش ثابت شود. آنها گفتند ما در وهله اول می‌خواهیم وُرکشاپ‌هایی برای صنوف مختلف سینما بگذاریم که سطح دانش آنها بالا برود و از استادهایی استفاده کنیم که خارج از کشور هستند و در سطح جهانی کار می‌کنند که بیایند به صنوف آموزش بدهند تا سینمای ما با سینمای جهان وارد تعامل شود. حرف بسیار خوبی است؛ اما فقط در ظاهر. من گفتم این کار که وظیفه خانه سینماست و وظیفه مدرسه عالی سینما نیست، چه لزومی دارد مدرسه عالی سینما به وجود بیاید، که چنین کاری را انجام دهد؟ خانه سینما هست. به آنجا کمک کنید و این ورک‌شاپ‌ها را راه بیندازید! چرا باید یک تشکیلات موازی ایجاد کنیم؟ تشکیلاتی که کارش خوردن وقت و هزینه‌کردن بودجه کشور است. بهتر است اول پژوهش شود!
ممکن است برای تأسیس مدرسه ملی سینما با افراد زیادی مشورت کرده باشند… .
مشورت بله ولی مشورت با پژوهش فرق دارد…  پژوهش یک علم است؛ یعنی سیر تا پیاز مدارس سینمایی را می‌ریزند روی میز و متخصصان این حوزه را دعوت می‌کنند. چارت‌های آموزشی را مشاهده می‌کنند، تحقیقات میدانی و اسنادی می‌کنند. اینکه فقط با برخی افراد مشورت کرده‌اند که اسمش پژوهش نیست. الان این سؤال مطرح است که پژوهشکده سینمای ایران کجاست؟ آیا سینمای ایران به پژوهش احتیاج دارد یا نه؟ نمی‌توانیم بگوییم احتیاج ندارد. امروز در جهان همه‌چیز براساس پژوهش پیش می‌رود! عجیب است که ما پژوهشکده نداریم! پژوهشکده موسیقی و تئاتر ایران کجاست؟ من به دوستان گفتم به جای مدرسه ملی سینما، پژوهشکده سینمای ایران را تأسیس کنید که جزء وظایف ملی شما هم است. سالیان سال است می‌گویند ضعف سینمای ایران در فیلم‌نامه است. برخلاف آنکه گفته می‌شود ما در زمینه فیلم‌نامه مشکل داریم، به نظرم ما بهترین فیلم‌نامه‌نویسان را داریم؛ ولی فیلم‌نامه‌های آنان در شوراهای مختلف نابود می‌شود…؛ اما کسی حق ندارد درباره این شوراها حرف بزند. در این شوراها چه کسانی هستند؟ پژوهشکده سینمای ایران باید به این مسائل بپردازد. سینمای ایران بعضی مواقع فروش می‌کند، بعضی مواقع فروش نمی‌کند، چرا این‌گونه است؟ پژوهشکده سینمای ایران باید به این موضوعات بپردازد. چرا یک کارگردان سینمای ایران در یک سال فیلم درجه یک می‌سازد و بعد دیگر نمی‌تواند فیلم خوب بسازد؟ در مدرسه ملی سینما و سازمان سینمایی به این سؤالات جواب داده نمی‌شود. درباره مدرسه عالی سینما، از میان افرادی که به آقای ایوبی مشاوره داده‌اند، چه کسانی گفته‌اند مدرسه ملی سینما خوب است و چه کسانی گفته‌اند مدرسه ملی بد است! چرا این بحث‌ها علنی نمی‌شوند؟ من از مدت‌ها قبل می‌خواستم انتقاداتم را مطرح کنم، ولی می‌ترسیدم کسانی سوءاستفاده کنند و انتقاداتم را گذاشتم برای بعد از توافق هسته‌ای. الان هم که توافق انجام شده است. کارنامه دولت در زمینه وعده‌هایی که آقای روحانی داده، کارنامه خوبی است. تورم پایین آمده است و دارد مهار می‌شود. تعامل با کشورهای جهان در حال افزایش است. صلح‌طلبی جایگزین افراطی‌گری و جنگ‌طلبی شده است. الان با سیاست‌های دولت، حتی افراطی‌گری در دنیا منزوی شده و در گوشه دیوار قرار گرفته و تضعیف شده است. اینها را باید دید و تشکر هم باید کرد و حتی باید گفت دمش گرم! ولی آقای روحانی پس وضعیت فرهنگ و هنر چه می‌شود؟ آقای روحانی شما به فرهنگ و هنر توجه ندارید. هنر ذاتش اعتدال است. هنر یعنی اعتدال. هنر قلوب را تسخیر می‌کند. هنر می‌تواند جهان را معتدل کند. پس چرا دولت اعتدال به هنر توجهی نمی‌کند؟
فارغ از اینکه انتقاداتی به مدیران سینمایی وارد است، به‌نظر می‌رسد کلا سینما و هنر ایران زیر ضربه است… و دلواپسان مرتب فشار می‌آورند… مثلا از یک طرف کنسرت‌های زیادی لغو می‌شود و از طرف دیگر، به شبکه مستند برای پخش مستند چنارستان خیلی فشار می‌آید یا حتی وضعیت برنامه هفت خیلی مشخص نیست… .
خیلی خوب است اینهایی که شما می‌گویید، حمله می‌کنند. برای اینکه در مسئله‌ای نظراتشان را می‌گویند ولی این دوستان یعنی مدیران سینمایی مگر قدرت دولتی ندارند؟ بایستند و استدلال کنند. چرا عقب می‌نشینند؟ باید شرایطی باشد که همه نظراتشان را بگویند و دولت هم باید بتواند از خودش دفاع کند. وقتی دولت می‌گوید باید کنسرت باشد باید کنسرت برگزار و بعد سمیناری برگزار شود و مخالفان نظراتشان را بگویند.
مثلا در قضیه پخش مستند چنارستان از شبکه مستند، دلواپسان بسیار به نمایش این فیلم اعتراض کردند ولی مدیر شبکه مستند به این اعتراض‌ها توجهی نکرد و حتی این مستند دوبار پخش شد، بعد هم دیگر دلواپسان اعتراضی نکردند… .
بله، اعتراض‌ها خوابید و معلوم هم نشد اعتراض‌ها سر چه‌چیزی هست؟ البته معلوم بود ولی از یک‌سوی دیگر اصلا معلوم نشد! مسئولان باید با دلایل روشنی درباره اقدامات خود سخن بگویند، مثلا برنامه هفت را تعطیل می‌کنند بدون اینکه دلیلی برای تعطیلی آن بیاورند. بعد هم شایعه می‌شود چون برنامه هفت با خانم بنی‌اعتماد صحبت کرده، تعطیل شده است. اگر دلیلش این است، خب بگویند… برنامه‌ای که به سینمای ایران می‌پرداخته، به همین سادگی تعطیل می‌کنید؟ برای چه این کار را می‌کنید؟ به چه حقی؟ مگر تلویزیون شبکه خصوصی شماست؟ باید با حساب‌وکتاب و با دلیل بیایند علت تعطیلی برنامه هفت را بگویند. مثلا آقای ایوبی به‌گونه‌ای رفتار می‌کند که خیلی سروصدا نشود و همه‌چیز آرام باشد. سروصدا نشود! آقای ایوبی می‌تواند این پست را قبول نکند. وقتی قبول می‌کنید باید کار انجام دهید.
شاید ترجیح می‌دهند چهار تا فیلم اکران نشود ولی آرامش در سینما برقرار باشد… .
خب، این آرامش به چه دردی می‌خورد؟
شما در اکران خصوصی فیلم «پاداش» کمال تبریزی حضور داشتید… آیا نسخه اصلی این فیلم را قبلا دیده بودید؟
من اصل فیلم پاداش را دیده‌ام. با تماشای این فیلم آدم از خنده روده‌بر می‌شود. ولی سروته این فیلم را کلی زده‌ و کلی سانسور کرده‌اند. من نمی‌دانم مسئولان چرا چنین نسخه بی‌سروتهی را اکران کرده‌اند بعد هم احتمالا افتخار می‌کنند این فیلم را نشان داده‌اند! با چه وضعیتی نشان داده‌اند؟ با وضعیت بدی نشان داده‌اند و خودشان هم می‌دانند! من همان اوایل که آقای تبریزی فیلم را ساختند و مونتاژ شد فیلم را دیدم. من هنوز هم آن نسخه اصلی فیلم را دوست دارم. کدام یک از موضوعاتی که در «پاداش» به آن پرداخته می‌شد، وجود ندارد؟ ما راجع‌به ریا و دروغگویی حق نداریم حرف بزنیم؟ من وقتی نسخه سانسورشده و بی‌سروته فیلم پاداش را دیدم، دلم خیلی سوخت.
دلتان برای که سوخت؟
دلم برای فیلم، برای کمال تبریزی، برای بازیگران و سایر عواملش سوخت! یک چیز دست‌وپاشکسته‌ای نشان دادند، اینکه آن فیلم نیست. حال آدم بد می‌شود. حالا افتخارشان این است که این فیلم را نشان داده‌اند. آیا این نوع نشان‌دادن، افتخارکردن دارد؟
همین نسخه فعلی را هم آقای تبریزی مصاحبه کرده‌اند که وزارت ارشادی‌ها نگران بودند سر نمایشش اتفاقی بیفتد… .
خب بشود! چطور فقط عده‌ای حق دارند سروصدا درست کنند و بقیه حق ندارند.

 




نمره قبولی “هنر و تجربه” از جامعه آماری ۳۲۵ نفره(!) سازمان سینمایی

سینماژورنال: به تازگی یک نظرسنجی از سایت رسمی سازمان سینمایی برای بررسی کیفیت گروه سینمایی تازه تأسیس “هنروتجربه” انجام شده است.

به گزارش سینماژورنال مطابق با آماری که روابط عمومی سازمان سینمایی اعلام کرده است دقیقا 325 نفر در این نظرسنجی شرکت کرده اند و خوشبختانه این گروه تازه تأسیس از این جامعه آماری نمره قبولی گرفته است.

در پرسش مطرح شده در نظرسنجی سایت سازمان سینمایی از مخاطبان خواسته شد تا بیان کنند «پس از گذشت یک سال از آغاز کار گروه هنر و تجربه، عملکرد این مقطع را چگونه ارزیابی می‌کنند».

در این سنجش گزینه ها به ترتیب شامل عالی، خوب، متوسط و ضعیف بوده و در مجموع 325 نفر در آن شرکت کردند.

پاسخ‌های به دست آمده نشان می‌دهد بیشترین افراد پاسخ‌دهنده از عملکرد گروه هنر و تجربه راضی بوده و با 1/46 درصد گزینه «خوب» را انتخاب کردند.

همچنین 6/27 درصد این رویکرد را «عالی» دانسته و از سوی دیگر 3/ 15 درصد نیز عملکرد گروه هنر و تجربه را «متوسط» بیان کردند. در این سنجش تنها 7/10 درصد با انتخاب گزینه «ضعیف» نسبت به عملکرد گروه ابراز نارضایتی کردند.

جدول فراوانی

–عالی 90 نفر 6/27 درصد

–خوب 150 نفر 1/46 درصد

–متوسط 50 نفر 3/ 15 درصد

–ضعیف 35 نفر 7/10 درصد

جمع 325 نفر 100 درصد




پرسش یک رسانه دولتی: آیا روی آنتن رفتن شجریان، قرار است پاتکی به هشدار ایوبی باشد؟

سینماژورنال: در حالی دو شب قبل به ناگاه تصویر محمدرضا شجریان از بخش خبری “20.3” روی آنتن رفت(اینجا را بخوانید) که بسیاری گمان می کردند حالا حالاها شجریان را در رسانه ملی نمی بینند.

به گزارش سینماژورنال این اتفاق که به بهانه بستری شدن این خواننده در بیمارستان صورت گرفت زمینه ای شده است برای نگارش یادداشتی به قلم محمدصادق شایسته در روزنامه “شهروند” که از جمله رسانه های دولتی محسوب می شود.

در این یادداشت با کنار هم قرار دادن ماجرای انتقاد حجت ا.. ایوبی از این بخش خبری و سپس روی آنتن رفتن شجریان از این بخش، پرسشهایی درباره این دو اتفاق طرح شده است.

سینماژورنال متن کامل این یادداشت را ارائه می دهد.

یک بام و دقیقا چند هوا؟!

کمتر از یک هفته پیش بود که حجت‌الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی در اقدامی بی‌سابقه دو بار بی‌پرده بر بخش خبری همیشه حاشیه‌ساز ٢٠:٣٠ تاخت. آن هم به دلیل اطلاع‌رسانی نادرست و مغرضانه درخصوص حذف نام «فجر» و نامگذاری بخش بین‌الملل جشنواره فجر به «جشنواره بین‌الملل ایران».
در اولین اقدام نامه‌ای سرگشاده به محمد سرافراز نوشت و در آن هشدار داد که این گونه اتفاقات اعتماد مردم به رسانه ملی را از بین می‌برد و در اقدام دوم با روایت برخوردش با خبرنگار ٢٠:٣٠ و سوءاستفاده این بخش خبری از فرصتی که برای اصلاح اشتباه قبلی‌شان در اختیار آنها قرار داده بود سخن گفت و این‌بار مردم را خطاب قرار داد و گفت به دوربین ٢٠:٣٠ اعتماد نکنند. این دو برخورد رئیس سازمان سینمایی به اندازه‌ای تند و تیز بود که اگر ذره‌ای حق با ایوبی نبود بی‌شک او آماج انتقادات تند و تیز رسانه ملی قرار می‌گرفت با این حال سکوت عجیب این بخش خبری و کل مدیران صداوسیما درخصوص صحبت‌های ایوبی صدق گفتار ایوبی را ثابت کرد.

اتفاق عجیب و منحصربفرد
اما اتفاق عجیب و منحصر به فردی که یکشنبه شب در این بخش خبری رخ داد همه را غافلگیر کرد. از ٥‌سال پیش محمدرضا شجریان از طرف صداوسیما در بایکوت کامل خبری است و حتی مدیران این سازمان حاضر نشده‌اند در ٥‌سال اخیر «ربنا»ی ماندگار او را در شب‌های ماه رمضان پخش کنند و از طرفی طبق شنیده‌ها برنامه «دستان» تنها برنامه تخصصی موسیقی اصیل ایرانی هم به علت حمایت مجری برنامه‌اش از شجریان تعطیل شده. در چنین وضعیتی ناگهان ٢٠:٣٠ خبر بستری شدن محمدرضا شجریان در بیمارستان را منعکس می‌کند.

چهار بار از لفظ استاد استفاده شد
این اتفاق از آن جهت تعجب‌آور است که در متنی که مجری ٢٠:٣٠ در این خصوص خواند چهار بار از لفظ استاد و یک بار از ترکیب «استاد آواز ایران»  استفاده شد. بی‌شک آنها که اخبار را پیگیری می‌کنند به خوبی به خاطر دارند که در سال‌های اخیر هنرمندانی که سیاست‌های تلویزیون چندان با فعالیت آنها همخوانی نداشته مورد آماج بدترین تفسیرها و برخوردها از طریق همین بخش خبری قرار گرفته‌اند. رخشان بنی‌اعتماد و کیانوش عیاری بارزترین نمونه‌های این برخوردهای مغرضانه ٢٠:٣٠ هستند. حالا چه شده که خبر بستری شدن محمدرضا شجریان در بیمارستان آن هم با چنین ادبیاتی که درخصوص هیچ‌کدام از هنرمندان هم‌رده و همفکر شجریان به کار برده نشده تنها در بخش خبری ٢٠:٣٠ پخش می‌شود؟

هنوز مجوز کنسرت نمی دهند
درحالی‌که شجریان هنوز هم مجوز ندارد که در ایران کنسرت برگزار کند و برخی رسانه‌های همسو با صداوسیما حتی مریضی او را هم دغل‌بازی خوانده‌اند این‌که تلویزیون آن هم در حاشیه‌سازترین بخش خبری‌اش اقدام به خبررسانی درخصوص بیماری شجریان می‌کند جای سوال
فراوان دارد.

سوال مهم اینجاست…
قطعا رویکرد صداوسیما درخصوص چهره‌های مغضوبش با بستری شدن شخص در بیمارستان تغییر نمی‌کند. که اگر قرار بود رویکردهای تلویزیون این‌قدر احساساتی‌گونه عوض شود، الان نصف هنرمندان قهر کرده از تلویزیون در این رسانه مشغول فعالیت بودند. سوال مهم هم دقیقا این‌جاست که آیا پخش این خبر از ٢٠:٣٠ که حتی سابقه انتقاد به خبرسازی‌های آن به دولتمردان و شخصیت‌های اجتماعی و سیاسی هم رسیده است ربطی به افشاگری‌های یک هفته گذشته سازمان سینمایی دارد؟

حرکتی موقت برای نشان دادن حسن نیت یا پاتکی به هشدار ایوبی؟

آیا خبر بستری شدن یکی از ممنوع‌الکار‌ترین چهره‌های چند‌سال اخیر عرصه فرهنگ‌وهنر حرکت موقتی از سوی ٢٠:٣٠ برای نشان دادن حسن‌نیت خود است؟ آیا این یک نوع فرار از واقعیت برای توجیه تمام برخوردهای قبلی‌شان است؟ آیا این اتفاق قرار است پاتکی به هشدار ایوبی باشد؟ و آیا این گاف بزرگی بوده و همین الان مسببان آن در سکوت خبری درحال مواخذه شدن هستند؟ دلیل این اتفاق {واقعا} بی‌سابقه و شگفت‌انگیز هرچه باشد نمی‌توان این مسأله را فراموش کرد که تلویزیون و به‌خصوص ٢٠:٣٠ خیلی بیشتر از اینها به جامعه فرهنگ و هنر بدهکارند.




یک تناقض عجیب: سایت زیرمجموعه سازمان سینمایی، صحنه‌های سانسور شده توسط همین سازمان را به نمایش می‌گذارد!+عکس

سینماژورنال: هرچند هیچ عقل سلیمی موافق ممیزی های سلیقه ای یا اعمال فشار با ابزار ممیزی نیست اما اینکه اداره نظارت سازمان سینمایی بخشی از نماهای یک فیلم را حذف کند و نمایش آنها را در سینماهای کشور مجاز نداند یکی از حقوق قانونی این نهاد است.

به گزارش سینماژورنال اما حالا اینکه سایتی که تنها مرجع فروش اینترنتی بلیت سینماهاست و البته با حمایت مستقیم سینماشهر و تحت نظر سازمان سینمایی اداره می شود همان بخشهای حذف شده را عرضه کند چه حکمی دارد؟

در یک اقدام جالب توجه این اتفاق افتاده است و این سایت مرجع فروش اینترنتی، بخشهای سانسور شده یکی از فیلمهای روی پرده را برای تماشای مخاطبان عرضه کرده است.

سوال اینجاست که اگر این بخشها سانسور شده دیگر عرضه آنها آن هم از طریق سایتی کاملا رسمی چه معنایی دارد؟ شاید هم برای این عرضه مجوزی جداگانه صادر شده است که ما از آن بی خبریم.

البته ممکن است این بخشها به خاطر حفظ ریتم فیلم از آن حذف شده باشد که در این صورت هم ذکر عبارت قسمتهای سانسورشده برای عرضه آن بی معنا است.

عصر یخبندان
ارائه بخشهای سانسور شده “عصر یخبندان” از سایت مرجع فروش اینترنتی بلیت



رئیس سازمان سینمایی خطاب به رئیس رسانه ملی: گزارش سراسر کذب و نادرست بخش خبری “بیست و سی” {درباره تغییر نام جشنواره فجر} را تصحیح کنید!

سینماژورنال: حجت الله ایوبی معاون وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی و رئیس سازمان سینمایی در نامه ای به محمد سرافراز رئیس سازمان صدا و سیما از رویکرد بخش خبری “بیست و سی” گلایه کرد.

به گزارش سینماژورنال در متن نامه ایوبی با گلایه از رویکرد این برنامه درباره تغییر و تحولات بین الملل فجر به صراحت از این سخن گفته که اطلاعات این برنامه درباره این تغییر نادرست و سراسر کذب بوده است.

سینماژورنال متن کامل نامه ایوبی به سرافراز را ارائه می دهد:

تشکر از پخش بهتر تیزرهای تلویزیونی

جناب آقای دکترمحمد سرافراز رئیس محترم سازمان صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران؛با سلام و احترام! وظیفه خود می دانم از رویکرد مثبت سازمان صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران در پوشش رویدادهای سینمایی کشور به ویژه پخش بسیار بهتر تیزرهای سینمایی تشکر کنم؛ بی تردید اعتلای سینمای ایران کمک بزرگی به رسانه ملی برای انجام رسالت خطیرش، خواهد کرد.

گزارش سراسر کذب و نادرست بخش خبری “بیست و سی” را تصحیح کنید

با این وجود و به رغم میل باطنی برای پاسخگویی به شبهه افکنی های رسانه ای که هرازگاهی رخ می دهد، به دلیل اهمیت موضوع از شما درخواست می شود دستور فرمایید گزارش سراسر کذب و نادرست بخش خبری “بیست و سی” شامگاه پنجشنبه 29 مرداد با موضوع تغییر نام جشنواره فیلم فجر را جهت روشن شدن افکار عمومی تصحیح کنند؛ البته این نخستین بار نیست که این برنامه با رویکردی تخریبی موجب تشویش افکار عمومی نسبت به برنامه های سازمان سینمایی شده است.

در برنامه یادشده این گونه تصریح شده که دیگر جشنواره فیلمی به نام فجر وجود نخواهد داشت به زعم تحلیل گر برنامه در جمع بندی نهایی خود از اینکه نام فجر از سینمایی که در خور نام انقلاب اسلامی نیست ،برداشته شده، اظهار خوشوقتی کرده است. این برنامه علاوه بر نشر خبر کذب، سینمای پرافتخار کشور را که مورد حمایت بی دریغ مقام معظم رهبری است در مقابل ارزش های اسلامی و انقلابی قرار داده است.

سیمرغ های جشنواره در شماری از کشورهای جهان به پرواز درخواهد آمد

به زودی مقرارات جشنواره فیلم فجر از سوی دبیر محترم این جشنواره اعلام و سیمرغ های سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر نه تنها در تهران و استان های مختلف بلکه برای نخستین بار در شماری از کشورهای جهان همزمان با دهه جشن های پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به پرواز درخواهد آمد و زود باشد که آفتاب آید دلیل آفتاب. و زود باشد که این حقیقت بر همگان آشکار شود.

سرمایه بزرگ رسانه ملی که همان اعتماد مخاطبین است چه خواهد شد؟

اما سرمایه بزرگ رسانه ملی که همان اعتماد مخاطبین است چه خواهد شد؟ آیا شایسته است که فردی یا گروهی برای منفعتی گذرا و سیاسی سرمایه بزرگ اعتمادملی را مخدوش کند؟ با شناختی که از جنابعالی وجود دارد یقین می دانیم که آنچه روی داده بیرون از خواست و اراده سازنده شماست. امید که با دستور فوری شما آب رفته به جوی بازگردد. موفقیت های روزافزون تان را از خدواند بزرگ خواستارم.




علیرضا رئیسیان: این براي اولين بار است كه رئيس يك تشكيلات غيردولتي{رئیس خانه سینما}، يك مسئوليت صددرصد دولتي را قبول مي‌كند

سینماژوزنال: اتفاقی که دیروز رخ داد و طی آن رییس سازمان سینمایی از یک طرف رضا میرکریمی به عنوان دبیر بخش بین الملل فجر برگزید(اینجا را بخوانید) و از طرف دیگر نام این بخش را به جشنواره بین المللی فیلم ایران تغییر داد(اینجا را بخوانید) با واکنشهای مختلفی در رسانه ها روبرو بوده است.

به گزارش سینماژورنال یکی از مهمترین واکنشها از آن علیرضا رئیسیان کارگردانی بوده است که این روزها ملودرامی به نام “دوران عاشقی” را روی پرده دارد؛ ملودرامی که علیرغم تلخ بودن بار داستانی خیلی خوب و به طور متوسط روزی 100 میلیون تومان می فروشد.

این انتصاب نمونه ای از ارتباطات تنگاتنگ میان خانه سینما و وزارت ارشاد است

رئیسیان درباره حضور رضا میرکریمی که مدیرعامل خانه سینما هم هست به عنوان دبیر جشنواره فیلم ایران به روزنامه “جوان” گفت:  اين براي اولين بار است كه رئيس يك تشكيلات كاملاً مدني و غيردولتي، البته به ظاهر غیردولتی، يك مسئوليت صددرصد دولتي را قبول مي‌كند و اين مسئله در نوع خودش يك موضوع منحصر به فرد و البته بسيار جالب است.

وي افزود: مدت‌هاست كه من در رابطه با خانه سينما و وزارت ارشاد مي‌گويم كه ارتباطي تنگاتنگ با يكديگر دارند و همچنين مي‌گفتم كه دعواهاي گذشته اين دو بخش ريشه در جاهاي ديگري دارد، اكنون اين انتصاب جالب و تعجب آميز نمونه‌اي از آن ارتباطات تنگاتنگ است و به نوعي در صحت مدعاهاي بنده شاهد از غيب رسيد!

هم تفكيك دو بخش سينماي داخلي و بين‌الملل، هم جدا كردن مديريت اين جشنواره و هم تغيير اسمش اشتباه خيلي بزرگي است

کارگردان “چهل سالگی” و “ایستگاه متروک” خاطرنشان ساخت: نكته بعدي اينكه اصولاً در هيچ جاي دنيا مرسوم نيست جشنواره‌اي كه بيش از 35 سال از عمر برگزاري آن مي‌گذرد به يك باره تغيير نام بدهد و يك مفهوم عامي مثل «ايران» را به يك جشنواره بدهند. من در هيچ كجاي دنيا تا به حال نديده‌ام كه مثلاً بگويند جشنواره فيلم ايتاليا! چون چنين چيزي كاملاً نامفهوم و غير قابل درك است و نمي‌شود ما يك مفهوم عام را به عنوان يك اسم روي يك موضوع خاص بگذاريم.

رئیسیان تأکید کرد: اين كار به نظر من كاملاً اشتباه است. هم تفكيك دو بخش سينماي داخلي و بين‌الملل، هم جدا كردن مديريت اين جشنواره و هم تغيير اسمش اشتباه خيلي بزرگي است.




بازگشت شادمهر عقیلی به ایران برای بازی در “پر پرواز۲”!!!

سینماژورنال: سیزده سال بعد از مهاجرت شادمهر عقیلی به کانادا و بعدتر آمریکا نزدیکترین دوستش در ایران یعنی داوود ناقور به دنبال فراهم آوردن شرایط بازگشت او به ایران است.

به گزارش سینماژورنال ناقور که خود نیز خواننده و آهنگساز است آن طور که ادعا کرده برای فراهم آوردن شرایط بازگشت شادمهر به ایران مذاکراتی را با سیدحسن خمینی نوه امام(ره) انجام داده است.

با سیدحسن خمینی در این باره صحبت کرده ایم

داوود ناقور در گفتگو با بهمن بابازاده روزنامه نگار خوش ذوق موسیقی در “تماشاگران امروز” گفته است: مدت زیادیست که این پروژه استارت خورده است و در مرحله انجام است. با سیدحسن خمینی هم در این باره حرف زدیم ولی من اعتقاد دارم نباید کاری کنیم که موضوع حساسیت زا باشد.

وی ادامه داده است: شادمهر در همه سالهای خارج از ایران از خط قرمزها عبور نکرده و هنوز هم خیلیها او را با آثار مناسبتی اش می شناسند.

فیلمنامه “پر پرواز2” به سازمان سینمایی ارائه شده

ناقور درباره قسمت دوم فیلم “پر پرواز” که شادمهر 15 سال پیش در قسمت اولش بازی کرده بیان می دارد: فیلمنامه “پر پرواز2” با داستان بازگشت شادمهر به ایران تدوین شده و برای گرفتن پروانه ساخت به سازمان سینمایی ارسال شده است.

وی خاطرنشان می سازد: این پروژه در حال حرکت روبه جلو است و خیلی باید محتاط و با استراتژی پیش رفت و امیدوارم مسئولان مملکتی هم با نگاهی ارزشی و بزرگ منشانه به هنرمندان بنگرند.




حجت‌ا.. ایوبی: هر سرمایه گذاری را که می‌بینید نشانی مجتمع کورش را بدهید/با همراهی “نورتابان” به‌دنبال تجهیز مجتمع‌های بیشتری هستیم/سینمای ایران را در دنیا با نام “هنروتجربه” می‌شناسند

سینماژورنال: حجت ا.. ایوبی رییس سازمان سینمایی در دومین اجلاس سراسری مدیران کل ارشاد استانها به ارائه آماری از فعالیتهای سازمان تحت مدیریت خویش پرداخت.

به گزارش سینماژورنال این مدیر سینمایی حین این آماردهی نکات جالبی را درباره “هنروتجربه”، مجتمع کوورش و همکاری سازمان سینمایی با موسسه نورتابان بیان کرد.

ایوبی در این مراسم با اشاره به برگزاری جلسات مشترک میان مدیران کل ارشاد و مدیران سینمایی اظهار کرد: این جلسات امید بخش و نوید بخش است و بوی امید را همه احساس می کنند.
وی یادآور شد: اگر چه سفر های استانی من زیاد نیست اما باید فایل سازمان سینمایی را متفاوت ببینید و این سازمان در بین دیگر معاونت های وزارت ارشاد، به دلیل تنوع مشکلات و بحران های متعدد و پی در پی شرایط متفاوتی دارد. شاید نتوانستیم خدمت خیلی از دوستان در استان های مختلف برسیم اما خدمت هریک از دوستان رسیدم و مدیران فرهیخته ای را دیدم.
رییس سازمان سینمایی تاکید کرد: قاطبه مدیران از مشروعیت کافی بین نخبگان و اهالی فرهنگ برخوردارند و خود نخبه هستند و این مهم در های فرهنگ را باز می کند.
ایوبی خطاب به مدیران کل ارشاد ادامه داد: همدلی بین شما و مردم و مدیران و استانداران و شهرداران وجود دارد نوید بخش روزهای خوبی برای فرهنگ و هنر است.

انتظاری که وجود دارد این است که پروژه های مانده به اجرا برسد

وی عنوان کرد: ما و شما به میانه راه رسیدیم و انتظاری که وجود دارد این است که پروژه های مانده به اجرا برسد و این روحیه درشما دیده می شود.
معاون وزیر ارشاد در امور سینمایی اضافه کرد: به رغم اینکه می دانیم دنیای ارتباطات است بسیاری از کارهای انجام شده باید بیشتر مورد گفت وگو قرار گیرد و در جلساتی مشترک هر روز یک معاونت با مدیران کل ارشاد ارتباط داشته باشد و شما با حضور در موسسات مختلف و خانه سینما و گفت وگو با دبیران جشنواره های مختلف، با آنان در مسیرهای مختلف گفت وگو کنید و با هنرمندان و سینماگران برجسته به بحث بنشینید.
ایوبی گفت: یکی از خوشبختی های ما این است که توضیح دادن اهمیت فیلم و سینما دیگرضرورت ندارد و علما و روحانیون و مراجع و نمایندگان و مدیران به این مهم اذعان دارند.
وی تصریح کرد: اگر به دو سال پیش برگردیم فضای بدگمانی و تردید در مدیریت سیاسی کشور به دلیل اتهام زنی ها درباره سینما به وجود آمده بود و عده ای می خواستند بخشی از نظام را به نتیجه برسانند که سینما نمی خواهیم اما امروز وقار به سینما برگشته و ادبیات سینمای امروز را با سال های گذشته مقایسه کنیم.

 اختلافات تهیه کنندگان در شرف حل و رو به اتمام است
رییس سازمان سینمایی در ادامه با اشاره به فعالیت های انجام شده در عرصه سینما اظهار کرد: اختلافات تهیه کنندگان در شرف حل و این اختلاف عمیق شده و بی مورد تهیه کنندگان رو به اتمام است.
ایوبی ادامه داد: پروژه بزرگی که به کمک مدیران کل ارشاد می تواند به سرانجام برسد اقتصاد سینما است؛ در چهار سال  دولت دهم، عدد مخاطبان به زیر ۷ میلیون تن و فروش سینماهای سراسر کشور به زیر ۳۰ میلیارد تومان رسیده بود که این زنگ خطر و یاس کامل برای سرمایه گذاران محسوب می شد.
وی توضیح داد: در سال ۹۳ ، ۷۰ درصد افزایش مخاطب داشتیم و نفر اول در دنیا در این زمینه هستیم که چنین افزایش مخاطبی داشتیم و چین و ترکیه در رده های بعدی قرار دارند.
معاون وزیر ارشاد تاکید کرد: این در حالی است که این افزایش مخاطب در چین با سینمای هالیوود انجام شده اما ما با سینمای ملی این اتفاق را رقم زدیم.
ایوبی افزود: وقتی آمدیم زیر ۲۰۰ سینمای فعال در سراسر کشور داشتیم و امروز ۳۲۲ سینمای فعال داریم و چند سالن از سوی بخش خصوصی در حال ساخت است.

به هر سرمایه گذاری که می بینید نشانی پردیس کوروش را بدهید
وی یادآور شد: ما به یک جمع بندی قطعی رسیدیم که پردیس هایی مانند کوروش می توانند به اقتصاد سینما کمک کنند و هر سرمایه گذاری را که می بینید نشانی مجتمع کورش را بدهید. آمدن بخش خصوصی به سینما نوید بخش است و در این صورت ارتباط مردم با سینماگران موثر بوده و فیلمسازان برای مردم فیلم خواهند ساخت.
رییس سازمان سینمایی عنوان کرد: همه سینماهای کشور با همراهی ادارات کل دیجیتال شد که اتفاق خوبی بود و سالن دار هایی که همواره در شهرستان ها ناراضی بودند امروز به دلیل فروش آثار سینمایی راضی هستند.
ایوبی ادامه داد: این نشانه هایی است که سینما به سبد خانوار در حال بازگشت است. سینما جایی برای کانون خانواده است تا اعضای خانواده به تماشای فیلم های ایرانی بنشینند. این خلایی است که جهان مجازی ایجاد کرده و نیازمند آن هستیم.

سینمای ایران را در دنیا با این سینما (هنر و تجربه) می شناسند
وی با بیان اینکه گروه هنر و تجربه از کارهای خوب این دوره است گفت: سینمای ایران در دنیا با این سینما (هنر و تجربه) می شناسند. این سینما را نمی توان از اکران محروم کرد و اکران گسترده این آثار نیز مشکلاتی ایجاد می کرد و از این رو گروه هنر و تجربه تشکیل شد و امروز اکران فیلم های هنر و تجربه موجب به وجود آمدن پاتوق های بسیار خوب برای سینماگران است و اگر در جایی در استانی این ظرفیت وجود داشته باشد می توانیم شاهد تشکیل چنین پاتوق هایی باشیم.
رییس سازمان سینمایی در ادامه به اقدامات انجام شده در راستای احیای سینمای کودک اشاره کرد و یادآور شد: در سینمای کودک شورای راهبردی سینمای کودک و نوجوان تشکیل شده و جلسات هر هفته این شورا به دبیری فرشته طائر پور برگزار می شود. ایوبی افزود: بزرگان سینما در این جلسات حضور دارند و خروجی های این شورا مشخص است و یکی از نتایج این شورا، جداسازی جشنواره فیلم کودک و نوجوان است.
ایوبی با اشاره به برگزاری المپیاد در همدان ادامه داد: برگزاری این المپیاد کار بسیار خوبی است و شور و شوق بسیار قابل توجهی ایجاد شده است.
وی عنوان کرد: قصد داریم سینمای کودک و خانواده را جدا کنیم و از فیلم های کودک و خانواده در قالب کودک و مستند حمایت کنیم و امیدواریم اتفاق خوبی در این زمینه رخ دهد و این سینما دوباره احیا شود.

سینمای ایران در جایی قرار دارد که تجربه اش را باید برای نسل بعدی نهادینه کند
رییس سازمان سینمایی درباره تاسیس مدرسه ملی سینما نیز گفت: سینمای ایران در جایی قرار دارد که تجربه اش را باید برای نسل بعدی نهادینه کند و تجربه سینمای ایران به کشورهای همسایه و کشورهای دیگر صادر شود و بسیاری از کشورهای اروپایی دوست دارند بدانند که سینمای ایران چگونه به این جایگاه رسیده است.
ایوبی در ادامه با تاکید بر لزوم توجه به شبکه نمایش خانگی گفت: از کارهایی که در حال پیگیری است اقدامات ستاد صیانت از محصولات سینمایی در مقابله با قاچاق آثار است . قاچاقچیان روزگار خوبی داشتند اما با فعالیت ستاد این روزگار تمام شده است. اگر سینمای خانگی راه بی افتد و ۵۰۰ میلیارد تومانی که در بازار قاچاق می چرخد به سینمای ایران بازگردد اتفاق خوبی خواهد افتاد.
وی یادآور شد: این در حالی است که فروش سینمای ایران سالانه ۶۰ میلیارد تومان است.
رییس سازمان سینمایی اظهار کرد: ستاد مبارزه با قاچاق فیلم به دبیری سید مصطفی ابطحی در سه چهار ماه گذشته اقدامات خوبی در تهران انجام داده و فضا برای قاچاقچیان در تهران ناامن شد اما در شهرستان ها، شبکه های قانونی کار نمی کنند و در استان ها شبکه مویرگی عقیم است.
ایوبی تاکید کرد: در برخی استان ها قرار است کار مبارزه با قاچاق فیلم شروع شود و اگر این اتفاق در استان ها نیز رخ دهد این اتفاق کار بزرگی خواهد بود.

وقتی یک خانواده به راحتی به تاریخ هزاران فیلم سینمای ایران دسترسی داشته باشند سینمای ایران احیا خواهد شد
وی درباره راه اندازی” وی او دی “در کشور به همراهی وزارت ارتباطات و وزارت ارشاد اسلامی توضیح داد: این کار درخشانی است که ساختارهای آن ایجاد شده و همه مردم با اپراتورهای مختلف می توانند فیلم های سینمای ایران را با هزینه های اندک که قابل مقایسه با خرید سی دی نیست انتخاب کنند.
رییس سازمان سینمایی ادامه داد: وقتی یک خانواده به راحتی به تاریخ هزاران فیلم سینمای ایران دسترسی داشته باشند سینمای ایران احیا خواهد شد.
ایوبی درباره تمرکز زدایی در عرصه فرهنگ و هنر یادآور شد: نماد تمرکز زدایی شما(ادارات کل فرهنگ و هنر) هستید و بخش هایی از فعالیت ها را باید به شما واگذار کنیم. حاضریم بخشی دیگر از فعالیت ها را به شما واگذار کنیم.
وی درباره ضرورت برگزاری جشنواره ها در استان های مختلف نیز گفت: سالانه در سینمای ایران نزدیک به ۵۰ فیلم به نمایش می رسد و سالانه ۴۰۰ فیلم با احتساب آثار ویدیویی تولید می کنیم و جشنواره ها فضای مناسبی برای دیده شدن این آثار است از این رو آماده تفویض اختیارات و برگزاری جشنواره های مختلف در استان ها هستیم.
رییس سازمان سینمایی ادامه داد: تمام استان هایی که فکر می کنند که ظرفیت صدور مجوز ویدیویی را دارند به آقای حبیب ایل بیگی معاون ارزشیابی و نظارت آثار سینمایی اعلام کنند. ما به دنبال تقویت فیلمسازی در استان ها هستیم و تولید فیلم های ویدیویی کم هزینه است و این اتفاق در استان ها مناسب خواهد بود.
ایوبی درباره جشنواره های ملی توضیح داد: این انگیزه وجود دارد که این رویدادها در استان های مختلف برگزار شود؛ جشنواره کودک در اصفهان برگزار خواهد شد و المپیاد تخصصی نوجوانان در همدان برپا می شود.

با همراهی بنیاد مستضعفان و شرکت نور تابان به دنبال تجهیز مجتمع های بیشتری هستیم
وی درباره استفاده از مجتمع های فرهنگی به عنوان سالن سینمایی یادآور شد: در کشوری که ۳۲۲ سالن دارد یک سالن هم غنیمت است. تاکنون ۱۵ مجتمع فرهنگی را تجهیز کردیم. امسال در حرکتی بزرگتر با همراهی بنیاد مستضعفان و شرکت نور تابان به دنبال تجهیز مجتمع های بیشتری هستیم و اگر موانعی پیش نیاید و بنیاد و شرکت نور تابان به تعهدات خود عمل کنند ۱۰۰ مجتمع تا ۳ ماه آینده به سالن ها افزوده می شود.
رییس سازمادن سینمایی تاکید کرد: باید برای اداره این مجتمع ها فکر کنیم و آداب سینما شدن و مدیریت سینما شدن این مجتمع ها در استان های مختلف باید مشخص شود. این سالن ها زیر نظر شما و در عین حال توسط نهادهای با انگیزه اداره شود تا سینماگران احساس کنند ۱۰۰ سالن به سینماها افزوده شده است.
ایوبی گفت: در جلسات متعدد با دیوان محاسبان در استان های مختلف اعلام شد که استفاده از این مجتمع ها ایرادی ندارد و این مجتمع ها می توانند بلیط بفروشند و منع قانونی در این زمینه وجود ندارد.
وی توضیح داد: آقای بابک رضایی به عنوان مشاور امور استان ها معرفی شده و وی رابط ما با شما است و آقای رمضانعلی حیدری خلیلی قائم مقام امور اجرایی سازمان نیز پیگیر امور هستند.
رییس سازمان سینمایی تصریح کرد: فرصت های مدیریتی به سرعت می گذرد و قدیمی های ارشاد می دانند که این جلسات برگزار شده و می گذرد و امیدوارم با همدلی و همراهی در این عرصه مهجور فرهنگ با محوریت افراد فرهیخته در استان های مختلف، اقدامات ماندگار کنیم و از این دوران کوتاه مدیریتی یادگاری بر جای بماند.
ایوبی ادامه داد: گاه مدیران دوران عمر کوتاه مدیریتی خود را صرف آیین نامه ها می کنند؛ من بیشتر عمل گرا هستم . خطر را به جان پذیرفتیم و اعلام کردیم که برنامه های پیش رو چیست از این رو درخواست داریم دفترچه سیاستگذاری سازمان سینمایی را مطالعه کنید.
وی توضیح داد: اگر مجتمع های فرهنگی از سوی انجمن های سینمای جوان اداره شود قطعا موفقیت هایی حاصل خواهد شد. الگوی پیشنهادی برای تشویق بخش خصوصی در سالن سازی داریم که به مدیران کل پیشنهاد خواهیم کرد.

رونمایی از فیلم های خوب در شهرستان ها به فروش آن کمک می کند
رییس سازمان سینمایی درباره برگزاری جشنواره فیلم فجر در استان ها نیز اظهار کرد: جشنواره فیلم فجر، هم جشنواره است و هم جشن ملی سینمای ایران و جذاب ترین برنامه ایام دهه فجر، جشنواره فجر است. بسیاری از تهیه کنندگان موافق نمایش فیلم ها در ایام این رویداد در استان ها نیستند اما من موافق این مهم نیستم و معتقدم رونمایی از فیلم های خوب در شهرستان ها به فروش آن کمک می کند و سالی که جشنواره در استان ها برگزارشده شاهد رونق سینما در آن شهر بوده ایم.
ایوبی تصریح کرد: اعتبارات لازم را از استان های خود بگیرید و امیدوارم با مذاکرات و رایزنی ها بتوانیم امسال شاهد برگزاری جشنواره فیلم فجر در استان ها باشیم.