1

عباسیان: از ایوبی، بشردوست و رسانه‌های دروغ‌پرداز شکایت می‌کنم

سینماژورنال: انتشار نامه ای داخلی از سازمان سینمایی درباره دریافتی میلیاردی دو مدیر میانی سازمان سینمایی سابق(اینجا را بخوانید) با واکنش یکی از آن مدیران یعنی محمدرضا عباسیان مواجه شد.

به گزارش سینماژورنال عباسیان مدیرعامل سابق موسسه رسانه های تصویری در متنی اجتماعی نوشته است: بعد از ماجرای فیش گیت دولت یازدهم و افتضاحات فراگیر سوء عملکرد سازمان سینمایی از برگزاری ناموفق جشنواره فیلم فجر تا راه اندازی صوری VOD و اکران فیلمهای مسئله‌داری که صدای همه مسئولین و مردم و حتی وزیر ارشاد را درآورده و صدور پروانه ساخت حکومتی توسط آقای ایوبی، سازمان سینمایی نیاز به چنین عملیات ایذائی داشت اما نه اینچنین احمقانه که هزینه های جاری موسسه یا نزدیک به 300 میلیون قرارداد فروش فیلم های شخصی من با موسسه رسانه های تصویری ماهها بعد از خروجم از این موسسه و در زمان همین آقای ایوبی یا هزینه های برگزاری غرفه سینمای ایران در جشنواره ها را به حساب حقوق و مزایای شخصی من بزنند.

عباسیان ادامه داده است: نقد جامع به گزارش تماما کذب محرمانه حراست سازمان سینمایی منتشر شده در سایت “تابناک” فردا در اختیار رسانه ها قرار خواهد گرفت و در اولین فرصت از آقای ایوبی ریاست سازمان سینمایی، آقای بشردوست مدیرکل وقت حراست سازمان سینمایی و سایتها و رسانه های منتشر کننده این گزارش کذب شکایت خواهم کرد.




انتشار تصویر یک نامه درون سازمانی؛ از حراست به ایوبی+عکس/متوسط دریافتی ماهانه: ۴۵ میلیون!!!

سینماژورنال: در حالی که اتهامات تلگرامی حجت ا.. ایوبی به مدیران سابق سینمایی منجر شده بود به اینکه جواد شمقدری فیش حقوقی خود را منتشر کند(اینجا و اینجا را بخوانید) حالا تصویر نامه ای عجیب از حراست سازمان سینمایی منتشر شده که در آن رقم دریافتی کل دو مدیر میانی سازمان سینمایی سابق آمده است.

به گزارش سینماژورنال در این نامه رقم دریافتی محمدرضا عباسیان مدیر موسسه رسانه های تصویری و دبیر جشنواره سی و یکم فیلم فجر و عباس اسدالهی خزانه دار سابق سازمان سینمایی به ترتیب 1 میلیارد و 469 میلیون تومان و 682 میلیون تومان ذکر شده است.

دریافتی ماهیانه هر کدام چقدر بود؟

عباسیان این دریافتی را در فاصله مرداد 89 تا اردیبهشت 92 یعنی قریب به 33 ماه داشته است. دریافتی اسدالهی هم مربوط به تیر 89 تا شهریور 93 بوده است یعنی 50 ماه.

اگر بخواهیم براساس این مجموع دریافتی به متوسط دریافتی ماهیانه هر یک برسیم نتیجه چنین است؛ محمدرضا عباسیان ماهیانه حدود 45 میلیون تومان دریافتی داشته است و  اسدالهی ماهیانه حدود 14 میلیون تومان درآمده داشته است.

دو نکته 

در کنار ارقام بالای برآمده از این نامه دو نکته درباره آن قابل ذکر است؛ یکی منبع انتشار نامه که “تابناک” است یعنی رسانه ای منسوب به محسن رضایی و دیگری استفاده از عبارت “بیت المال مسلمین” در نامه!

این نامه درون سازمانی اگر از طریق روابط عمومی سازمان سینمایی یا رسانه های نزدیک به دولت منتشر می شد آن قدرها عجیب به نظر نمی رسید. سوال اینجاست که این نامه چطور به دست یک رسانه اصولگرا رسیده است؟

به جز این  به نظر نمی رسد عبارت “بیت المال مسلمین”  عبارتی باشد که استفاده از آن در نامه های داخلی سازمانی مانند سازمان سینمایی کاربرد داشته باشد. آیا در مکاتبات داخلی سازمان تحت مدیریت حجت ا.. ایوبی هم چنین واژگانی به کار می رود؟

حالا باید منتظر ماند و دید از یک طرف واکنش سازمان سینمایی به این نامه چیست و از طرف دیگر واکنش محمدرضا عباسیان و عباس اسدالهی؟

نامه ای که تابناک آن را منتشر کرده
نامه ای از حراست سازمان به رییس سازمان



برگزاری نخستین جلسه شورای جدید پروانه نمایش بدون حضور آقای کارگردان

سینماژورنال: پس از تغییر و تحول و انتصاب اعضای جدید، نخستین جلسه شورای بازبینی فیلمهای سینمایی در محل سازمان برگزارشد.

به گزارش سینماژورنال نکته هویدای این اولین جلسه شورای پروانه نمایش جدید غیبت رسول صدرعاملی کارگردان ایرانی در آن بود؛ گویا صدرعاملی به دلیل مسافرتی به خارج از کشور در شورا حضور نیافت.

به این ترتیب نخستین جلسه شورای پروانه نمایش فقط با حضور یک سینماگر حرفه ای که فرشته طائرپور تهیه کننده سینما باشد برگزار شد.

در اين جلسه حجت الله ايوبي با تقديراز تلاش هاي خوب اعضاي پيشين شورا از اعضاي جديد براي پذيرش اين مسوليت مهم تشكر و براي ايشان آرزوي موفقيت كردند.

در ادامه ضمن معارفه اعضاي جديد و اهداي احكام صادره  از سوي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي توسط حجت الله ایوبی به افراد، نقطه نظرات و ديدگاه هاي اعضاء مطرح و بحث و تبادل نظر شد.

رئیس سازمان سینمایی در این جلسه تاکید کرد شورای بازبینی تنها مرجع اصلی قضاوت است و همه باید به تصمیمات شورا احترام بگذارند.




شمقدری اولین فیش حقوقی سینمایی را منتشر کرد+عکس/حالا نوبت ایوبی است

سینماژورنال: در فاصله کمتر از یک سال مانده تا انتخابات ریاست جمهوری و چند هفته بعد از انتشار فیشهای حقوقی چند صد میلیونی برخی مدیران دولتی که موجب شد برخی از چهره های مدیریتی دیگر برای افشای پاکدستی به صورت داوطلبانه فیشهای خویش را منتشر کنند، بالاخره اولین فیش حقوقی یک مدیر سینمایی هم منتشر شد.

به گزارش سینماژورنال البته این فیش مربوط به مدیران فعلی سینما نیست بلکه جواد شمقدری رییس قبلی سازمان سینمایی فیش حقوقی خود را منتشر کرده است.

اقدام به انتشار فیش حقوقی از سوی شمقدری در حالی بود که چند روز قبل حجت ا.. ایوبی در یادداشتی تلگرامی یک سری اتهامات مبهم مالی را درباره مدیران قبلی سینما مطرح کرده بود و البته بدون انتشار تصویر فیش حقوقی اش، رقم پایه آن را اعلام کرده بود.(اینجا را بخوانید)

حالا شمقدری هم فیش حقوقی اش را برای انتشار در اختیار خبرگزاری متبوعش “سینماپرس” قرار داده است و هم به صراحت از پیگیری حقوقی اتهام زنندگان به خود خبر داده است. باید دید واکنش ایوبی به این انتشار فیش چیست و آیا او نیز تصویر فیش حقوقی خود را منتشر خواهد کرد؟

فیش حقوقی منتشر شده جواد شمقدری برای دو ماه سال ۹۲ است که بر اساس آن میانگین دریافتی وی حدود دومیلیون و ششصد هزار تومان می‌شود؛ این امر در حالی که ایوبی در یادداشت تلگرامی خود تنها پایه حقوق خود را چهار میلیون و هشتصد عنوان کرده است که بعضا مبلغ فیش حقوقی تا بیش از دو برابر پایه حقوق می شود.

همانند کودتای ترکیه

شمقدری با اشاره به اتهامات مطرح شده علیه دوران مدیریت وی گفت: این گونه دروغ پرانی ها همانند کودتای نافرجام ترکیه است که تنها ساعاتی کافی است که میزان سست بودن و دروغ بودن آن به خوبی بر همگان ثابت شود. جای بسی تاسف است که یک مدیر دولتی چه راحت اتهامات بی پایه و اساس را آن هم بعد از سه سال نشستن بر کرسی مدیریتش،  بر بدنه مدیریت پیش از خود وارد می کند. این نمونه از دروغ گویی برای من جای بسی تعجب دارد. همه اسناد و مدارک و امکانات و ارتباطات مدیریتی سه سال است دست ایشان است و حالا یک سری اتهامات مبهم وارد می سازند که قطعا کذب است.

وی ادامه داد: این آقایان در شش ماه اول نشستن بر کرسی مدیریت سینما تا آنجا که می توانستند اسناد بی پایه و اساس جور کردن و علیه مدیران سابق پرونده سازی کردن، ولی همه آنها به علت بی پایه و اساس بودن به جایی نرسید و حالا مجبورند به چنین حربه های سخیفی روی بیاورند. اگر اینها حرف راست برنند باید شک کرد.
رییس سازمان سینمایی دولت دهم درباره اتهامات وارد شده مبنی بر گم شدن صدهزار دلار و یا پاداش میلیاردی مورد ادعای رییس فعلی سازمان سینمایی افزود: این موارد کذب است و احتمالا برای سرپوش گذاشتن بر سوء مدیریت خودشان چنین ادعاهایی نمودند. هرکس کوچکترین تجربه اجرایی داشته باشد می داند که امکان گم شدن مبلغ در ساختارهای اداری و مالی وجود ندارد. حتما برای آن پرداخت کننده و دریافت کننده و مسیر پرداخت وجود دارد. اینگونه ادعاها صرفا به آن جهت است که بر ناتوانی خود در مدیریت منابع مالی سرپوش بگذارند.

فیش حقوقی منتشر شده شمقدری
فیش حقوقی منتشر شده شمقدری

چنین ادعاهایی قطعا دروغ و کذب است

شمقدری افزود: مبلغ ادعایی به عنوان پاداش برای مدیری که دو سال و ده ماه مدیریت داشته نیز همینطوری درهم ادعا شده و قطعا کذب محض است. متاسفانه دروغ گویی در این دولت برای رهایی از فشارهای رسانه ای عادت شده است. معلوم نیست این مبلغ را از کجا آورده اند و همین طوری ادعا شده پاداش است! بنده با تمام مدیران ستادی شرط کرده بودم حقوقشان حدود پنج میلیون بیشتر نباشد و پاداش هایی که آن هم می بایست به تصویب هیات مدیره موسسات می رسید، در پایان هر سال از یک میلیون تا حداکثر بیست میلیون بود و چنین ادعاهایی قطعا دروغ و کذب است.

قطعا حق پیگیری حقوقی و قضایی بر علیه منتشر کنندگان اینگونه مطالب برای بنده محفوظ است
شمقدری در زمینه حقوق ۴۳ میلیون تومانی منسب به وی در برخی سایتها و شبکه های مجازی نیز گفت: واقعا جای تاسف است که یک مدیر چگونه با دروغ گویی و ابهام آفرینی زمینه سازی گسترش شایعه ای بی پایه و اساس می شود.  جالب است آمده اند رقم بی پایه مورد ادعای آقای ایوبی را بر مدتی که وی گفته تقسیم کرده اند و شده ۴۳ میلیون و آن را به بنده منتسب کرده اند. همه چیز بر باد هوا! دروغ بزرگی است که منتشر کنندگان آن باید در درگاه الهی پاسخ گو باشند. قطعا حق پیگیری حقوقی و قضایی بر علیه منتشر کنندگان اینگونه مطالب برای بنده محفوظ است. برای روشن شدن این موضوع بنده فیش حقوقی دو ماه از آخرین سال حضورم در سازمان سینمایی را در اختیار رسانه ها گذاشته ام. باشد که خود مردم قضاوت کنند.




پرسش رسانه اصولگرا از مدیران صنفی-دولتی سینما⇐چرا بودجه‌های میلیاردی برگزاری جشن و جشنواره‌ها، صرف راه‌اندازی یک بیمارستان تخصصی برای سینماگران نمی‌شود؟

سینماژورنال: ماجرای دنباله دار انتقادات اهالی سینما از جامعه پزشکان با درگذشت عباس کیارستمی وارد فاز تازه تری شده است.

به گزارش سینماژورنال هرچند در روزهای پیش از مرگ کیارستمی هم برخی سینماگران کم کاری های صورت گرفته در درمان عباس کیارستمی در جریان بستری شدن در بیمارستان جم را با کنایاتی مورد توجه قرار داده بودند اما مرگ کیارستمی که برای کمک به بهبود درمان به فرانسه اعزام شده بود آتش زیر خاکستر را تازه کرد.

از یک طرف بهمن کیارستمی فرزند کارگردان مرحوم به انتقاد از پزشکی پرداخت که مسافرت نوروزی اش به خارج از کشور و رها کردن پدرش باعث عفونت بعد از جراحی وی شده بود و از طرف دیگر در مراسم ختم کیارستمی داریوش مهرجویی با ادبیاتی تند پزشکان را نواخت.

به دنبال آن نیز تجمع تعدادی از سینماگران را در برابر بیمارستان جم دیدیم و البته واکنش یکی از پزشکان این بیمارستان به ادبیات تند مهرجویی.

خبرگزاری اصولگرای “نسیم” در گزارشی پیرامون این اتفاقات ضمن دادن حق به سینماگران که مسئولان پزشکی را به پاسخگویی دعوت کرده اند پیشنهاد قابل تأملی را هم به آنها داده است؛

پیشنهادی بر این مبنا که سینماگران برای حل معضلات درمانی صنف خویش در کنار تجمع در برابر بیمارستان جم، ابتدا باید به سراغ مسئولان خانه سینما و سپس مدیران سازمان سینمایی و وزارت ارشاد بروند و از مسئولان این نهادها بپرسند که چرا علیرغم بریز و بپاشهای میلیاردی برای برگزاری جشن ها و جشنواره های بی مخاطب هنوز که هنوز است نتوانسته اند یک بیمارستان تخصصی برای سینماگران احداث کنند.

متن کامل گزارش “نسیم” را بخوانید:

آیا مرگ سینماگرانی که بیمه درمانی مطلوب ندارند تقصیر پزشکان است یا کم کاری صنف؟

حواشی تقصیرکار دانستن یک پزشک در مرگ عباس کیارستمی که با ادبیات تند داریوش مهرجویی در ختم آن مرحوم به اوج رسید، حتی با دلنوشته بلندبالای رییس سازمان سینمایی که به مانند همیشه کوشیده بود از تلاشهای فراوان خود و تیم همراهانش در معالجه کیارستمی بگوید هم پایان نیافت.

واکنش فرزند کیارستمی به حجت ا.. ایوبی و زیر سوال بردن ادعاهای وی با تجمع گروهی از سینماگران در برابر بیمارستان محل معالجه کیارستمی ادامه یافت. از آن سو انتشار تصاویری منسوب به یکی از پزشکان این بیمارستان که نوشته هایی عجیب در واکنش به ادبیات مهرجویی در دستانش بود ماجرا را چنان یک سریال دنباله دار کرد.

اینکه پزشک یا پزشکانی خاص در مرگ کیارستمی مقصر بوده اند یا نه را کمیسیونی تعیین خواهد کرد که با حضور نمایندگان طرفین درگیر تشکیل شده است اما اینکه ماجرای درگذشت کیارستمی دستاویزی شده برای حمله به جامعه پزشکان از کجا نشأت می گیرد؟

آیا مرگ تمامی آن سینماگرانی که به دلیل نبود یک بیمه درمانی جامع باید با هزاران دردسر برای درمان شان روبرو شوند تقصیر پزشکان است یا کم کاری صنفی که مدام به نام اهالی سینما بودجه می گیرد؟

چرا سوزنی به روسای صنف نمی زنید؟

کیارستمی اولین سینماگر ایرانی نیست که به دلیل خلأ حمایت درمانی کامل جان به جان آفرین تسلیم می‌کند و البته که با اوضاع پیش رو آخرین سینماگر هم نخواهد بود.

 تازه کیارستمی این شانس را داشت که بخت درمان خود در فرانسه را هم پی گیرد که البته باز هم نتیجه نداد و در نهایت دار فانی را وداع گفت اما مسأله اینجاست که چرا آن گروه از سینماگران ایرانی که در انتقاد از مدیران وزارت بهداشت و پزشکان ایرانی بیانیه می دهند سوزنی هم به روسای صنف خود نمی زنند؟

مگر نه اینکه اولین متولی اهالی سینما خانه سینما است و تازه بعدتر از آن سازمان سینمایی و وزارت ارشاد پس چرا تجمع کنندگان در برابر بیمارستان جم سری هم به خیابان بهار و کوچه سمنان و خانه سینما نمی زنند و از روسای صنف شان نمی پرسند برای کمک به درمان  ده ها و شاید صدها بیمار ریز و درشت صنف سینمای ایران که یکی از آنها هم عباس کیارستمی بود چه کرده اند؟

بودجه های میلیاردی که می توان صرف ساخت بیمارستان کرد

البته که بعد از آن هم تجمع کنندگان می توانند سری بزنند به میدان بهارستان و دفتر رییس سازمان سینمایی در ساختمان ارشاد و از او درباره کم کاری ها پیرامون بیمه درمانی سینماگران پرسش کنند؟

در سینمایی که فقط یک میلیارد بودجه در مدت زمانی کمتر از یک ماه ظرف بازسازی ساختمان استیجاری صنف می شود و میلیاردها تومان بودجه برای برگزاری جشنواره هایی صرف می شود که نامی بین المللی دارند اما مخاطبی در سالنهایشان وجود ندارد قاعدتا نباید برای ساخت یک بیمارستان تخصصی ویژه سینماگران کمبود بودجه ای وجود داشته باشد.

چرا سینماگران معترض برای یک بار هم که شده به ریشه نمی زنند و به جای طلب مسکن های موقتی از روسای صنف شان نمی خواهند یک سال به جای برپایی جشن های ریز و درشت، بودجه جشن‌ها را صرف راه اندازی مراکز درمانی ویژه برای سینماگران کنند؟

سینماگران ایرانی چه چیز کمتر از مثلا پرسنل وزارت نفت دارند که با داشتن بیمارستانهای تخصصی با کمترین هزینه، وضعیت درمان خود را پی می گیرند؟

 کمبود بودجه نمی تواند توجیهی باشد بر این کمبود چراکه سالی چند ده میلیارد بودجه سینمای کشور صرف تولید محصولاتی می شود که برخی از آنها در اکران 500 میلیون هم نمی فروشند.

 چه کسی باور می کند در سینمایی که برای راه اندازی یک گروه سینمایی بی مخاطب بودجه میلیاردی هست برای راه اندازی یک بیمارستان تخصصی بودجه نباشد؟ چه کسی باور می کند در سینمایی که کلی هزینه می شود برای اعزام امربران مدیران به جشنواره های سینمایی فرنگی، بودجه برای راه اندازی چند مرکز درمانی ویژه نباشد؟

در کنار تجمع در بیمارستان، وقتی را هم بگذارید برای انتقاد از مدیران صنف تان

سینماگران عزیز! خواسته شما در پیگیری حقوقی روند درمان عباس کیارستمی خواسته ای کاملا بحق است اما یادتان نرود حرمت امامزاده را قبل از هر کس متولی آن است که باید نگه دارد.

پس در کنار طومارنویسی علیه جامعه پزشکی و تجمع در برابر بیمارستان، وقتی را هم بگذارید برای انتقاد از مدیران صنف تان که در همه این سالها جز بریز و بپاش برای برگزاری جشنهای ملون کاری نکرده اند. وقتی را بگذارید برای انتقاد از رییسان سازمانی که بودجه سینما را صرف تولید محصولات نفروش، تأسیس جشنواره های خالی از مخاطب و راه اندازی گروههای سینمایی و مدارس سینمایی بی هدف کرده اند اما به بهبود اوضاع رفاهی صنف که رسیده اند از کمبود بودجه نالیده اند.

اگر به سراغ روسای صنف تان نروید یقین بدانید که تاریخ اعتراض شما به پزشکان را نه اعتراضی تمام‌صنفی که اعتراضی دارای ریشه های سیاسی خواهد دانست بخصوص که در اعتراضات مدام بر عقبه سیاسی یک وزیر تأکید می کنید.




واکنش شمقدری به طعنه ایوبی⇐حقوق ماهیانه بنده در حدود ۳ تا ۴ میلیون تومان بود/شما هم فیش خود را نشان دهید

سینماژورنال: حدودا سه هفته قبل و در بحبوحه داغ بودن ماجرای انتشار فیشهای حقوقی نجومی مدیران دولتی، رییس سازمان سینمایی از آمادگی خود برای انتشار فیشهای حقوقی خود و همکارانش سخن گفت.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال حجت ا.. ایوبی در حاشیه جلسه امضای تفاهمنامه سه جانبه میان «تهیه کنندگان سینما-شرکتهای عرضه کننده سامانه ویدیوی درخواستی-موسسه رسانه های تصویری» گفت: ما آمادگی داریم فیش‌های حقوقی مدیران فعلی و قبلی را منتشر کنیم هرچند این کار‌ها را خیلی درست نمی‌دانیم اما اگر این کار را بکنیم شما‌ها متحیر می‌شوید.

البته که در تمام این سه هفته هیچ خروجی عملگرایانه از ادعای ایوبی را ندیدیم و هیچ فیش حقوقی مربوط به مدیران سینمایی منتشر نشد. حالا جواد شمقدری رییس قبلی سازمان سینمایی در گفتگو با “سراج24” پاسخگوی طعنه ایوبی درباره فیش حقوقی مدیران قبلی بوده است.

متن گفته های شمقدری را بخوانید:

آقای ایوبی در گفته ای کنایه آمیز عنوان داشتند که می توانند فیش‌ های حقوقی خود را به همراه فیش مدیران گذشته سینمایی منتشر کنند و بیان کردند که با انتشار این فیش ها و در مقام مقایسه، تعجب همگان از میزان حقوق دریافتی فاصله مند مدیران فعلی نسبت به مدیران دولت قبل رخ می دهد!

این کار را بکنند و تنها در حد حرف و شعار باقی نماند! درباره حقوق مدیران سینمایی دولت قبل بلوف می زنند، چرا که حقوق ماهیانه بنده در آن دوران متوسط در حدود ۳ تا ۴ میلیون تومان بود که فیش های آن هم موجود می باشد. از این جهت به مدیران سینمایی اعلام می کنم که فیش های خود را هم نشان دهند که مشخص شود چقدر می گیرند و به پاداش های خود هم اشاره کنند.

پس شما رضایت خود را از اعلام همزمان فیش حقوقی خود در دولت گذشته به همراه فیش حقوقی مدیران فعلی سازمان سینمایی اعلام می کنید؟

بله، باید شفاف سازی شود. البته به احتمال زیاد رقم های نجومی موسسات بانکی و نفتی در حوزه فرهنگ و سینما وجود نخواهد داشت اما بهتر است برای جلوگیری از هر گونه برداشت های نامناسب حقوق مدیران و رئیس سازمان سینمایی اعلام شود و قبل از ورود نهادهای نظارتی خودشان در جهت پاسخ به مطالبه عمومی پیشقدم شوند.




دگرگونی شوراي پروانه نمایش با عناصر جناح منتقد دولت/ كارگردان “پادري” رفت، ناظر كيفي “پريا” آمد

سینماژورنال: بالاخره و به مانند اغلب تصمیمات دیگر مدیران سینمایی که ابتدا شایعه اش می پیچد و بعد حکم رسمی اش می آید، چند روز بعد از شایعه پردازی درباره حذف برخی اعضای شورای پروانه نمایش، اعضای جدید شورای پروانه نمایش منصوب شدند.

به گزارش سینماژورنال اعضاي جدید شوراي پروانه نمایش به شرح زیرند:

–حجت الاسلام والمسلمين سيد مهدي خاموشي(رييس سازمان تبليغات اسلامي)

— رسول صدرعاملي(نويسنده،كارگردان و تهيه كننده سينما)

–فرشته طائرپور(تهيه كننده سينما)

–محمدرضا جعفري جلوه(مدير شبكه دوم سيما و معاون سابق سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي)

–حجت السلام والمسلمين طه مرقاتي(استاد دانشگاه و كارشناس فرهنگي)

–عماد افروغ(استاد دانشگاه)

–شهاب اسفندياري(استادیار دانشگاه و رييس واحد سینمای دانشكده سينما تاتر)

–مجيد رضابالا(كارشناس فرهنگي و سينمايي)

–حسين کرمي(كارشناس فرهنگي و سينمايي و مدير شبكه نمايش،نسيم ورييس مركز نمايشي سيما)

کارگردان “پادری” رفت/ناظر کیفی “پریا” آمد

به گزارش سینماژورنال تغییر اعضای شورای پروانه نمایش می تواند یک سیاست محافظه کارانه برای عبور از بحرانهایی باشد که ممکن است در یک سال انتهایی دولت سازمان سینمایی و ارشاد را با خود مواجه کند؛ بحرانهایی که ریشه آنها به دلیل نزدیکی با انتخابات قطعا آبشخور سیاسی خواهد داشت.

جالب است که سازمان سینمایی سعی کرده هم عماد افروغ از تئوریسینهای فرهنگی اصولگرا را وارد شورا کند، هم حجت الاسلام خاموشی که رییس سازمان تبلیغات اسلامی و ذینفوذ در حوزه هنری است را  و هم شهاب اسفندیاری فعال مطبوعاتی منتقد دولت که مهمترین تجربه سینمایی-تلویزیونی‌اش نظارت کیفی سریال “پریا” است که اخیرا روی آنتن رفته است.

حال باید منتظر ماند و دید با حذف محمدحسین لطیفی کارگردان “پادری” و افزودن ناظر کیفی سریال “پریا” ممیزی های حاکم بر آثار سینمایی چگونه روندی خواهد گرفت؟ و آیا با افزودن مهره معمتد حوزه هنری، ممیزی سازمان سینمایی هم رنگ و بوی ممیزی هایی را خواهد گرفت که در سالهای اخیر مدیران حوزه هنری برای اکران فیلمها در سینماهایشان به کار می بردند؟




آیا حوزه هنری تغییر رویه داده؟ ⇔فيلم خیانت‌بار حذف شده از جشنواره، مشکلي براي اکران در سينماهاي حوزه ندارد+عکس

سينماژورنال: مدتي پيش از آغاز جشنواره سي و چهارم فيلم فجر نام تعدادي از فيلمها از سوي برخي رسانه هاي اصولگرا به عنوان آثاري که مميزي محتوايي مانع حضور آنها در جشنواره شده است مطرح شد.

به گزارش سينماژورنال از جمله اين فيلمها “خشکسالي و دروغ” بود ساخته کارگرداني جوان به نام پدرام عليزاده که اقتباسي از نمايشي است به همين نام نوشته محمد يعقوبي.

در آن زمان اين مسأله طرح شد که “خشکسالي و دروغ” مضموني درباره خيانتهاي زناشويي دارد و عدم پاي‌بندي کاراکترهاي داستان به بسياري از روابط اخلاقي برآمده از شرع و عرف جامعه باعث شده است اين فيلم در شمار آثاري قرار گيرد که هيأت انتخاب جشنواره تصميم‌گيري درباره آن را به اداره نظارت ارشاد واگذار کند.

البته که در نهايت نيز همين مميزي مانع حضور فيلم در جشنواره سي و چهارم شد و پس از آن بر سر دريافت پروانه نمايش فيلم نيز مشکلاتي پيش آمد و در نهايت با مقاديري مميزي فيلم پروانه نمايش گرفت.

نظر مساعد حوزه نسبت به اکران فیلم

پدرام عليزاده کارگردان اين فيلم در گفتگويي که اخيرا به بهانه وضعيت اکران اين فيلم داشته از اين گفته که اين فيلم که زماني به دليل خيانت بار بودن مضمون نتوانسته بود به جشنواره راه يابد با یک دقیقه ممیزی پروانه نمایش گرفته و براي پخش به هدايت فيلم سپرده شده و البته سينماهاي حوزه هنري هم فيلم را پخش خواهند کرد.

عليزاده به “ایسنا” گفته است: حوزه هنري هم نظر مساعدي نسبت به فيلم دارد و تأييد کرده که فيلم، در سينماهاي متعلق به حوزه نيز اکران داشته باشد.

آیا حوزه هنری تغییر رویه داده؟

نظر مساعد حوزه هنري نسبت به “خشکسالي و دروغ” و پخش آن در سينماهاي حوزه هنري در شرايطي رخ خواهد داد که زماني نه چندان دور و در ابتداي دهه نود حوزه هنري برخي از فيلمهاي داراي مجوز نمايش از ارشاد را به دليل خيانت بار بودن مضمون آنها توقيف کرده و آنها را در سينماهاي خود نمايش نداد.

از جمله اين فيلمها “زندگي خصوصي”، “من همسرش هستم”، “برف روي کاجها” و “پل چوبي” بودند که در فاصله زماني نوروز 91 تا شهريور 92 اکران شدند در حالي که حوزه هنري آنها را در سينماهاي خود روي پرده نبرد.

آیا این اتفاق نشان دهنده تغییر رویه مدیران حوزه هنری نسبت به فیلمهای با مضمون خیانت است؟ یا رفتار قبلی حوزه هنری جدا از مضمون آثار، ریشه در اتفاقاتی دیگر داشت و از جمله زورآزمایی در برابر رییس وقت سازمان سینمایی؟

باید صبر کرد و دید واکنش مدیران سینمایی حوزه هنری نسبت به اظهارنظر کارگردان “خشکسالی و دروغ” چیست؟

داستان دو مرد و دو زن

به گزارش سینماژورنال پدرام علیزاده کارگردان “خشکسالی و دروغ”پیشتر یک کمدی تجاری به نام “آخرین سرقت” را ساخته بود.

“خشکسالی و دروغ” از حضور بازیگرانی چون محمدرضا گلزار، پگاه آهنگرانی، علی سرابی و آیدا کیخایی سود می برد. این فیلم داستان یک زوج وکیل به نامهای “امید” و “آلا” را روایت می کند که با ورود همسر قبلی امید یعنی “میترا” زندگیشان دستخوش اتفاقات متعدد می شود. شخصیت چهارم فیلم “آرش” برادر “آلا” است که در دفتر حقوقی “امید” و “آلا” کار میکند.

پگاه آهنگرانی، علی سرابی، محمدرضا گلزار و آیدا کیخایی در نمایی از "خشکسالی و دروغ"
پگاه آهنگرانی، علی سرابی، محمدرضا گلزار و آیدا کیخایی در نمایی از “خشکسالی و دروغ”



واکنش تهیه‌کننده “دلم میخواد” به فرمان‌آرا⇐سازمان سینمایی به لواسانات منتقل گردیده؟

سینماژورنال: چند روز پیش خبری منتشر شد پیرامون فیلم جدید بهمن فرمان آرا که در خلال آن خبر، درباره سرنوشت آخرین فیلم ساخته شده توسط بهمن فرمان آرا به نام «دلم می‌خواد» از تغییر تهیه کننده آن و حضور بانک آینده به عنوان سرمایه گزار صحبت شده بود.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال آن خبر موجب شده علی تقی‌پور، تهیه کننده فیلم «دلم می خواد»، متنی را که البته لحنی طنازانه دارد منتشر کند و تلویحا عزل خود از تهیه کنندگی “دلم میخواد” را زیر سوال ببرد.

سینماژورنال متن نوشته علی تقی پور را ارائه می دهد:

خبر فوری(هنر ناگهانی)

به صورت ناگهانى سازمان سينمايى از بهارستان به شهرستان لواسانات منتقل گرديد و با همين انتقال مكان به صورت ناگهانى، رييس سازمان سينمايى نيز تغيير كرد.
و به صورت ناگهانى نيز جناب آقاى استاد بهمن فرمان آرا با حفظ سمت به رياست اين سازمان جهت تصميم گيريهاى قانونى در منزل خود، توسط خود، به صورت ناگهان  منصوب شد.
قبل از اين نيز در سالهاى گذشته هواداران ايشان، مشاوران تبليغاتى ايشان و يا خود ايشان، ايشان را توسط خودشان حتى به تهيه كنندگى اجرايى فيلم «آخرين وسوسه مسيح» ساخته مارتين اسكورسيزى (به استناد ويكى پديا)، نيز منصوب كرده بودند. (پيشنهاد سرمايه گذارى از سوى استيون اسپيلبرگ، خريد خانه چارلى چاپلين و… نيز از اين دست است)
بعد از انتصاب ايشان توسط خودشان به سمت رياست سازمان سينمايى به صورت ناگهانى، اولين اقدامى كه جهت اعتلاى سينماى حرفه اى انجام دادند تا مِتُدى نوين، بديع و پيشرو جهت الگوپذيرى سينماى جهان نيز باشد عزل تهيه كننده  آخرين فيلمشان بعد از گذشت سه سال از توليد، و همزمان با  زمزمه هاى اكران عمومى فيلم به صورت كاملاً قاطع در منزل شخصى خود، و انتصاب يك بانك به عنوان تهيه كننده جديد به صورت ناگهانى بوده است.
اميد آن است كه ايشان با درايت، شناخت و التزامى كه نسبت به قانون، فرهنگ و هنر سينما در دهه هشتم زندگى با بركت خود دارند، و با عنايت به مسئوليت جديدى كه براى خود به صورت ناگهانى ايجاد كرده اند، و با تكيه بر دانش علمى، فرهنگى و هنرى كه در ايشان متبلور است بتوانند با عزل و انتصابات  بعدى راه گشاى  هنر-صنعت سينما باشند.

و من ا…التوفيق
رونوشت: جرايد و خبرگزارى هاى پابرجا
پى نوشت: تهيه كننده ى معزول !!!




اي كاش ايوبي اين كار را بكند و …

سینماژورنال/حامد مظفری: انتشار فیشهای حقوقی برخی از مدیران ارشد بیمه و بانکهای کشور و مشخص شدن ارقام هنگفتی که آنها به عنوان حقوق ماهیانه دریافت می کنند سبب ساز شکل گیری کمپینی شده است با نام «کمپین انتشار فیش حقوقی»؛ این کمپین از سوی کاربران ایرانی در فضای مجازی شکل گرفته برای دعوت از مدیران دولتی به انتشار فیشهای حقوقی شان.

به گزارش سینماژورنال رضا صالحی امیری رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی و حجت الاسلام حمید رسایی نماینده مجلس نهم از جمله چهره هایی بودند که به این کمپین پیوسته و با انتشار فیشهای حقوقی خویش کوشیده اند خود را به عنوان چهره هایی صادق معرفی کنند.

هرچند به نظر می رسید مدیران فرهنگی کشور و به خصوص مدیران سینما و تلویزیون که در این سالها مدام از کمبود بودجه در نهادهای تحت مدیریت شان گلایه کرده اند هم خیلی زود به این کمپین بپیوندند اما تا اینجا هیچ کدام از مدیران سینما و تلویزیون فیش حقوقی خود را منتشر نکرده اند شاید به همین دلیل بوده که حجت الله ایوبی رییس سازمان سینمایی در حاشیه جلسه امضای تفاهمنامه سه جانبه میان «تهیه کنندگان سینما-شرکتهای عرضه کننده سامانه ویدیوی درخواستی-موسسه رسانه های تصویری» مجبور شود به پرسشی در این باره پاسخ گوید.

از ایوبی پرسیده شده که آیا احتمال انتشار فیش‌های حقوقی مدیران سازمان سینمایی هم وجود دارد و وی پاسخ داده است: من خیلی دوست دارم که این فضای آرام در سینما را حفظ کنیم. ما آمادگی داریم فیش‌های حقوقی مدیران فعلی و قبلی را منتشر کنیم هرچند این کار‌ها را خیلی درست نمی‌دانیم اما اگر این کار را بکنیم شما‌ها متحیر می‌شوید.

امید که شما پیشقدم شوید

اینکه رییس سازمان سینمایی آمادگی خود را برای انتشار فیشهای حقوقی مدیران فعلی بیان کرده است به شدت مثبت است و می تواند در پاسخگویی به برخی از پرسشهایی که پیرامون عملکرد مدیران میانی این سازمان وجود دارد هم کارآمد باشد.

به نظر می رسد رییس سازمان سینمایی اگر خودش در این امر پیشقدم شده و آخرین فیش حقوقی اش که مربوط می شود به اردیبهشت ماه 95 را منتشر کند در آن صورت مدیران زیرمجموعه وی و از جمله مدیران بنیاد سینمایی فارابی، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، انجمن سینمای جوانان، گروه سینمایی هنروتجربه و البته مدیران ده ها جشنواره ریز و درشتی که مستقیم یا غیرمستقیم بودجه خود را از سازمان سینمایی می گیرند نیز شاید با تأسی به رییس سازمان به انتشار فیش های حقوقی خود دست زنند.

پس چه خوب که حجت الله ایوبی هر چه زودتر فیش حقوقی خود را منتشر کند و البته به این هم فکر نکند که خودش چقدر حقوق گرفته و مدیران قبلی سازمان سینمایی چقدر؟ چون اگر همان طور که ایوبی اعلام کرده اگر فیشهای مدیران فعلی و مدیران قبلی سینمای ایران در کنار هم منتشر شود آن گاه قضاوت مخاطبان خواهد بود که بزرگترین محک پیش روی کارآمدی مدیران برمبنای دریافتی شان را رقم خواهد زد.

پرسشهای متعاقب انتشار فیش حقوقی

البته که در کنار انتشار فیش های حقوقی بد نیست یک بار برای همیشه به این پرسش هم پاسخ داده شود که آیا آن گروه از مدیران سینمایی که در بحبوحه هایی مانند برگزاری جشنواره های مختلف و از جمله فجر با حفظ سمت، مسئولیتهای تازه ای در بدنه جشنواره ها می‌گیرند با حداقل دستمزد و صرفا برای کمک به سازمان سینمایی این مسئولیتها را می‌پذیرند یا آن که حقوقی جداگانه برای این امر به آنها اختصاص می‌یابد؟

آیا کارمندان یک گروه سینمایی حقوق‌بگیر سازمان سینمایی وقتی به عنوان مدیران یک جشنواره‌ای بین‌المللی معرفی می‌شوند، صرفا برای کمک به سازمان سینمایی در این جشنواره مسئولیت قبول می کنند و به همان حقوق ثابت کارمندی خود بسنده می کنند یا مجددا برایشان حقوق جداگانه درنظر گرفته می‌شود؟

در سیستمهای خصوصی معمولا به هنگام فعالیت پرسنل برای یک همایش یا مناسبت خاص فقط ساعات اضافه کاری آنهاست که مشمول حقوق اضافه می شود و این طور نیست که برای این حضور حقوقی جداگانه تخصیص یابد؟ آیا در جشنواره فجر که در دو سال اخیر دو بخش شده و بخشی از آن در زمستان با انبوه مخاطبان و بخشی در بهار با اندک مخاطب برگزار می شود نیز این قواعد رعایت می شود؟ اگر رعایت می شود دلیل هزینه‌زا بودن بیش از حد این جشنواره ها و تخصیص بودجه های چند میلیاردی به آنها چیست؟

اگر ایوبی جرأت کند…

انتشار فیشهای حقوقی مدیران سینمایی می تواند قیاسی هم ایجاد کند میان دستمزد مدیران آن دسته از ارگانهای سینمایی که دستاورد چشمگیری در سالهای اخیر نداشته اند با مدیران ارگانهایی فعالتر. به عنوان مثال بنیاد سینمایی فارابی که در سال گذشته جز مشارکت در تولید دو فیلم و برگزاری یک جشنواره-که احتمالا برای آن هم ردیف بودجه جداگانه گرفته-خروجی دیگری نداشته که توجیه‌گر بودجه ای باشد که همه ساله به این ارگان تخصیص می یابد. انتشار فیشهای حقوقی مدیران این نهاد این فضا را ایجاد می کند که شائبه ها پیرامون متناسب نبودن دریافتی با حجم فعالیت را از بین ببرد.

آیا فیشهای حقوقی مدیران سینمایی دولت یازدهم منتشر خواهد شد؟ و آیا انتشار این فیشها مجالی را برای پاسخگویی به پرسشهای بالا فراهم می کند؟ همه چیز بستگی دارد به شخص حجت الله ایوبی.

اگر ایوبی جرأت کند و فیش اش را منتشر کند آن گاه مدیران زیردست او نیز این جرأت خواهند کرد که فیش هایشان را منتشر کنند و آن گاه است که مشخص خواهد شد فلان کارمند حقوق بگیر سازمان سینمایی که در بهمان جشنواره پست مدیریتی گرفته در طول سه ماه ابتدایی سال چقدر دریافتی داشته است و آیا این دریافتی حقش بوده یا نه؟




توضیحات ایوبی درباره توقیف فیلم کاهانی، حذف صدای یاس از “بارکد” با هماهنگی تهیه‌کننده فیلم، ماجرای بازبینی مجدد برخی فیلمها در اداره نظارت و قولی که حسن روحانی داده بود

سینماژورنال: حجت ا.. ایوبی رییس سازمان سینمایی سه شنبه اول تیرماه در حاشیه مراسم امضای تفاهم‌نامه بین تهیه‌کنندگان سینما و عرضه‌کنندگان سامانه ویدیوی درخواستی با موسسه رسانه‌های تصویری توقیف فیلم تازه کاهانی “ارادتمند نازنین بهاره تینا” را تأیید کرد.

به گزارش سینماژورنال ایوبی با اشاره به فیلم کاهانی گفت: من این فیلم را ندیدم ولی همان شورایی که پروانه نمایش به خیلی فیلمهای دیگر می‌داده است به این فیلم پروانه نمایش نداده است.

وی ادامه داد: البته من فیلم را ندیدم و قضاوتی نمی‌کنم اما این فیلم قطعا پروانه ساخت داشته است اما پروانه ساخت و پروانه نمایش دو مقوله جدا است و باید دلیل پروانه نگرفتن فیلم را از اعضای شورا پرسید.

آیا بازبینی مجدد صورت می گیرد؟

ایوبی در پاسخ به پرسشی پیرامون شبهه های ایجاد شده درباره بازبینی مجدد برخی فیلمهای مجوزدار در شورای پروانه نمایش بیان داشت: هیچ مسئله جدیدی اتفاق نیفتاده است و ما تغییر رویکردی نداشتیم. ما یک شورای پروانه نمایش داریم که تنها مرجع صدور و تصمیم‌گری درباره فیلم‌ها است و با‌‌ همان حساسیتهایی که سالهای قبل وجود داشته است فیلم‌ها را بررسی می‌کند.

با هماهنگی تهیه کننده “بارکد” صدای یاس حذف شده

وی با اشاره به حذف صدای “یاس” از “بارکد” گفت: یک فیلمی نمایش داده شد بعد مشخص شد که موسیقی فیلم مشکل دارد و با هماهنگی بین تهیه کننده فیلم و شورای صدور پروانه نمایش و با هدف صیانت از سینما و جلوگیری از تنشهایی که برخی می‌خواهند دوباره وارد سینما کنند یک اصلاح کوچکی به فیلم وارد شد!

تکذیب ممیزی “بارکد” همزمان با اکران

وی درباره اصلاح برخی فیلمها از جمله “بارکد” همزمان با اکران و روی پرده گفت: اصلاح فیلم‌ها و بازبینی فیلم‌ها روی پرده اصلا صحت ندارد!

بعید می دانم روحانی قولی داده باشد

حجت ا.. ایوبی درباره قولی که حسن روحانی رییس دولت یازدهم درباره نمایش فیلمهای توقیفی در روزهای ابتدایی شروع به کارش داده بود گفت: من یادم نمی‌‌آید که آقای روحانی در ابتدای آمدنش چنین قولی داده باشد اما تعدادی از فیلمهایی که بدون دلیل در دولتهای قبل اکران نشدند در این دولت اکران شده است.




تکذیب بخش دیگری از ادعاهای عسکرپور توسط علیرضا سجادپور

سینماژورنال: گفتگوی صریح علیرضا رییسیان درباره برخی اتفاقات سالهای اخیر خانه سینما(اینجا و اینجا را بخوانید) با جوابیه ای از سوی محمدمهدی عسکرپور(اینجا را بخوانید) مواجه شد؛ جوابیه‌ای که عسکرپور در آن ادعاهای مختلفی طرح کرده بود.

به گزارش سینماژورنال ساعاتی کوتاه بعد از این جوابیه ابتدا سعید سهیلی و به دنبال وی نیز حسین فرحبخش بخشهایی از جوابیه که مربوط به حمایت عسکرپور از صاحبان فیلمهای توقیفی توسط حوزه هنری بود را کاملا تکذیب کردند.(اینجا و اینجا را بخوانید)

حالا علیرضا سجادپور رییس اداره نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در دولت دهم نیز در گفتگو با “صبح نو” به تکذیب بخشی دیگر از جوابیه عسکرپور پرداخته است؛ بخشی که در آن سجادپور متهم به نقل قولی شده درباره علیرضا رییسیان.

عسکرپور در جوابیه اش بر گفتگوی رییسیان نوشته بود: آنچه مایل نبودم علنی کنم اینکه آقای سجادپور در حضور من و جناب توحیدی ناخواسته از نقش جنابعالی{علیرضا رییسیان} درمعرفی مسیر ورود معاونت سینمایی وقت(به نظر من) و دفتر حقوقی ارشاد(به نظر شما) به ماجرای انحلال خانه سینما پرده برداشت.

کاملا تکذیب می‌کنم

علیرضا سجادپور معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در دولت دهم اما با ردّ ادعای عسکرپور به «صبح نو» گفت: اول آن که در ایام ماه مبارک رمضان طاعات همگان قبول باشد. دوم آن که خیلی پیگیر اخبار این روزها نیستم اما شنیده ام اخیرا نقل قولی از من در باب خانه سینما منتشر شده و در این نقل قول پای یک نفر دیگر هم به میان کشیده شده. نمی‌دانم چنین ادعایی از کجا آمده و علت طرح آن چست اما اینکه آقای عسکرپور نقل قولی را به من نسبت داده که در آن پای رییسیان هم وسط کشیده شده،  کاملا تکذیب و ردّ می‌کنم.

قبل از انحلال جلسه ای داشتیم برای حل مشکل

سجادپور در پاسخ به این پرسش که آیا اساسا هیچ جلسه ای با عسکرپور در ماجرای انحلال خانه سینما نداشتید بیان داشت: در همان ایام که بحث تعطیلی خانه سینما از سوی شورای فرهنگ عمومی و به خاطر اشکالات حقوقی آن جدی شده بود با آقایان عسکرپور و توحیدی که مدیرعامل و رییس هیأت مدیره خانه سینما بودند، جلسه ای داشتم. این جلسه در محل خانه سینما برگزار شد و هدف از برگزاری آن هم کمک برای حل مشکل بود یعنی سعی کردم در جهت حل مشکلات حقوقی که به خانه سینما وارد شده بود به آنها کمک کنم.

در این جلسه کلمه ای درباره رییسیان صحبت نشد

وی ادامه داد: این جلسه به صورت کاملا آشکار انجام گرفت و هیچ اتفاق مخفیانه و غیرعلنی در آن رخ نداد و ابدا هم در این جلسه کلمه ای درباره رییسیان صحبت نشد و هیچ نقل قولی از ایشان صورت نگرفت چون اصلا بحث جلسه ربطی به شخص خاصی نداشت و درباره یک سری مشکل حقوقی بود که در نهایت نیز منجر به انحلال خانه سینما شد.




مدرسه ملی سینما؛ یک غلط بزرگ “بودجه بر باد ده”⇔چرا حسنی فقط روزهای تعطیل یاد مکتب‌خانه می‌افتد؟

سینماژورنال/جبار آذین(منتقد و مدرس سینما): سینمای ایران مجمع‌الامراض و معضلات است. این سینما علیرغم دارا بودن ابعاد سه‌گانه هنر و صنعت و رسانه، در تعریف، تقریبا تبیین و ارائه هیچ یک از ابعاد خود موفق نیست.

نخستین دلیل ناموفق بودن آن اینکه در کشور ما فرهنگ، هنر و سینما حائز مرکزیت رهبری و سیاستگذاری و اداره و اجرا نیست. وزارت ارشاد به‌ظاهر متولی این امر است، ولی در عمل فقط یک سازمان اجرایی محدود و کم‌توان است که با تغییر دولتها، تغییر مدیریت و مسیر می‌یابد و در نهایت به شیوه سلیقه‌ای برنامه‌هایی را به اجرا درمی‌آورد.

نهادها و سازمان‌های دیگری هم هستند که بنابر رویه و سلیقه خود به امور فرهنگ و هنر و سینما به صورت موازی می‌پردازند و در بسیاری از مواقع مواضع نشأت گرفته از نگاه‌های خطی و  جناحی آنها با منش و اجرای ارشاد در مغایرت کامل قرار می‌گیرد؛ سازمان تبلیغات اسلامی و حوزه هنری و سازمان صداوسیما و چندین تشکل دولتی و شبه‌دولتی دیگر از این جمله‌اند. تنوع و  تضاد دستگاه‌های امور فرهنگی و هنری که هر کدام راه سلیقه‌ای خود را طی می‌کنند، یکی از بزرگترین آفات و موانع رشد سینمای ایران است.

دلیل دوم ناموفق بودن قانونمند نبودن بعد صنعتی سینما است که باعث شده صنعت سینما از مزایا و امتیازات مالی و حقوقی آن محروم باشد و دچار فقر و بی‌اعتنایی و ناعدالتی به‌خصوص در بدنه خود شود.

دلیل سوم ناموفق بودن سینمای ایران وابستگی بیش از حد مدیران آن به رسانه‌هایی است که نقش کارمندان آنها را ایفا می‌کنند.

مدیران آماتور علاقه زیادی به مدح شنیدن دارند و در نتیجه یکی از اصلی‌ترین برنامه‌های چنین مدیرانی هم استفاده مستقیم یا غیرمستقیم از مشوق‌های مادی برای همراه ساختن رسانه است.

این مورد البته در سالهای اخیر و با راه‌اندازی تعدادی رسانه مستقل  و البته پویا تا حدودی در حال رفع شدن است. به بیان بهتر دیگر به مانند سالهای گذشته نیست که مدیران بتوانند با همراهی کارمندان رسانه‌ای خود هر تصمیم غلطی را درست جلوه بدهند چون چشمان ناظر رسانه‌های مستقل باعث شده تمام افعال آنها داخل آکواریوم رصد شود.

سایر مشکلات

مشکلات مناسباتی، حرفه‌ای، اخلاقی و نقش‌آفرینی پول‌های نفت و گاز و یکه‌تازی باندهای مخرب سینمایی دیگر عواملی هستند که نابسامانی و  آشفتگی اوضاع سینمای کشور را نمایان‌تر کرده‌اند.

البته در اوج این مشکلات همچنان فروش بالا و استقبال تماشاگر از برخی فیلمها را شاهدیم و در عرصه‌های جهانی نیز جایزه و افتخار کسب می‌کنیم. چرا؟  چون کشوری به‌لحاظ وسعت گسترده داریم و در گستردگی بیش از هر چیز استعدادهای خودجوش است که جوانه می‌زند آن هم در شرایطی که مدیران و مسئولان رسمی و غیررسمی سینما در ایجاد این جرقه‌ها حداقل نقش را داشته‌اند.

کمبود سواد سینمایی؛ مزید بر علل ناکارآمدی سینما

در کنار انواع مشکلات سینما، معضل نبود یا کمبود سواد سینمایی، جایگاه شاخص و مهم دارد؛ به‌خصوص که غالب فیلم‌های ایرانی از نظر حرفه‌ای فاقد استانداردهای هنری و سینمایی‌اند؛ ضعف مفرط فیلمنامه به عنوان چشم اسفندیار و غرق شدن در بازی‌های فرم نمونه‌های اصلی غائب بودن دانش سینمایی در سینمای ما است.

به همین دلیل از سالیان پیشین جماعتی از حرفه‌ای‌های سینما به فکر راه‌اندازی آموزشگاه‌هایی برای ارتقای دانش سینمایی علاقمندان دست زدند اما به‌جز مواردی معدود و دقیقا به‌خاطر ورود برخی ورشکستگان سینما که نه دقیقا برای ارتقای دانش سینمایی هنرمندان-که اغلب خود را عقل کل و بی‌نیاز از کسب دانش می‌دانند!- و نه کاملا برای کمک به علاقمندان به سینما، بلکه بیشتر به قصد کسب درآمد، وارد این وادی شده بودند بخش آموزشی سینمای ایران دچار مشکلات عدیده شد.

به خصوص که به دلیل استقبال ابتدایی از این مراکز به‌ناگاه ده‌ها مرکز هنری و سینمایی قانونی و غیرقانونی و معتبر و غیرمعتبر از زیرزمین سبز شدند و اگر اندک سلامت و  صداقتی در امر آموزش سینما در فضای آموزش این مراکز وجود داشت، زیر علامت سوال رفت و بر این مشکل به وجود آمدن موارد اخلاقی، سودجویی مالی و  سرگردانی گروهی از فارغ‌التحصیلان افزود و اوضاع را وخیم‌تر کرد.

جبار آذین
جبار آذین

ادامه اعتراض‌ها و تداوم نابسامانی‌های سینما، بعضی از متولیان سینما را که در حوزه اداره، سیاست‌گذاری و اجرا و به‌ویژه حل مشکلات معیشتی بدنه صنف نتوانسته بودند چنان که باید برای سینمای آشفته حال کشور کاری کنند، به فکر راه‌اندازی یک مدرسه سینمایی تازه انداخت؛ مدرسه‌ای با عنوان “مدرسه ملی سینما” که البته آبشخور بودجه‌ای آن هم کاملا دولتی است.

 مدرسه ملی سینما به دنبال شورای عقیم عالی سینما و چند تشکل ناکام دیگر دایر شد و تاکنون ساز و کار آن از عرصه تبلیغ و شعار فراتر نرفته است.

درست است که فقط املای نانوشته غلط ندارد، ولی وقتی اغلب دیکته‌های آقایان از جدایی بین‌الملل از فجر گرفته تا تأسیس یک گروه سینمایی ایزوله ضدمخاطب و راه‌انداری کمیته ارتقای منزلت اجتماعی سینماگران، پرغلط بوده و  از سوی کارشناسان و منتقدان مستقل نمره مردودی گرفته‌اند، چه اصراری بر ادامه غلط‌نویسی است.

ای کاش به اصلاح سیستم آموزشی موجود می‌پرداختید

دایر کردن مدرسه ملی سینما یک غلط بزرگ و بودجه‌ برباد‌ده سازمان سینمایی است؛  با وجود این همه مرکز و دانشگاه و اماکن مجاز و غیرمجاز اصلا چه نیازی به ایجاد مدرسه‌ای دیگر بوده است؟  سازمان سینمایی اگر واقعا به فکر ارتقای دانش سینمای ایران است، به جای این اقدام نمایشی و فرمایشی، به اصلاح مراکز سینمایی و سیستم آموزشی و مناسبات جاری در آنها می‌پرداخت، نه اینکه مجددا بخشی از بودجه محدود سینما را صرف راه‌اندازی مدرسه‌ای تازه کند.

واقعا در شرایطی که طبق گفته رییس سازمان سینمایی کمیته ارتقای منزلت اجتماعی سینماگران به دلیل کمبود بودجه تقریبا معلق است، چرا باید یک مدرسه سینمایی با صرف هزینه‌های گزاف تأسیس شده و به ضرب پول و تبلیغات تداوم یابد؟

سینمای ایران به اصلاحات اساسی و  بازسازی زیرساخت‌ها و ترمیم زخم‌ها و درمان بیماری‌های خود نیاز دارد. آقایان محترم! اگر به راستی نمی‌توانید این زخمها را درمان کنید بر شمار زخمها نیفزایید.




… و بالاخره⇐ موضع‌گیری رسمی سازمان سینمایی درباره “عادت نمی‌کنیم” 

سینماژورنال: بعد از چند روزی که فقط شایعه درباره نامه دادستانی به ارشاد برای توقیف “عادت نمیکنیم” به دلیل پخش تیزر از “جم” می شنیدیم بالاخره دوشنبه 24 خردادماه سازمان سینمایی در این باره یک بیانیه رسمی صادر کرد.

به گزارش سینماژورنال در این بیانیه که مرتبط است با اعلام خبر ادامه اکران “عادت نمیکنیم” ماجرای نامه دادستانی به ارشاد برای توقیف این فیلم هم تأیید شده است.

متن خبر سازمان سینمایی در این باره را بخوانید:

معاون دادستان عمومی و انقلاب اسلامی تهران به رییس سازمان سینمایی در نامه ای  اعلام کرد: ادامه اکران فیلم “عادت نمی کنیم” به کارگردانی ابراهیم ابراهیمیان بلامانع است.

پیش از این معاون دادستان به دلیل پخش تیزرهای تبلیغاتی این فیلم از شبکه های ماهواره ای دستور توقف اکران را صادر کرده بود،که پس از پیگیری های رییس سازمان سینمایی ، معاون دادستان در نامه ای به حجت الله ایوبی ادامه اکران این فیلم را بلامانع اعلام کرد.

با تلاش سازمان سینمایی و دست اندرکاران سینما و صاحبان فیلم با مساعدت و همدلی دادستانی و معاون دادستان عمومی انقلاب اسلامی تهران مواجه شد تا مساله توقف اکران فیلم” عادت نمی کنیم ” حل و فصل شود.




رییس سازمان سینمایی تأکید کرد⇐خواننده “بارکد” سانسور می‌شود اما خواننده “فروشنده”، نه!

سینماژورنال: در حالی که معمولا این رییس اداره نظارت و ارزشیابی است که می بایست درباره وضعیت ممیزی فیلمها نظر دهد در یک بدعت جالب توجه رییس سازمان سینمایی درباره وضعیت ممیزی برخی فیلمها و از جمله “بارکد” و “فروشنده” حرف زده است.

به گزارش سینماژورنال حجت ا.. ایوبی صبح سه شنبه نوزدهم خرداد در حاشیه جلسه امضای تفاهم‌نامه همکاری میان معاونت حقوق بشر و امور بین‌الملل وزارت دادگستری و سازمان سینمایی در وزارت دادگستری درباره وضعیت نمایش “بارکد” گفت: طبق آخرین خبری که از معاونت ارزشیابی و نظارت گرفتم، پیش از این اصلاحاتی به فیلم “بارکد” وارد شده بود که موسیقی فیلم هم جزو همین اصلاحات بود و طبق آخرین تصمیمی که گرفته شده صدای این خواننده پخش نمی‌شود.

به گزارش سینماژورنال با این وصف “بارکد” با حذف صدای یاسر بختیاری(یاس) خواننده رپ از تیتراژ به نمایش درخواهد آمد.

حجت الله ایوبی پاسخ درباره احتمال ممیزی قطعه پاپ – راکی از علی عظیمی که در فیلم «فروشنده» وجود دارد بیان داشت: شورای صدور پروانه نمایش چیزی در این مورد نخواستند.

وی ادامه داد:  شورای پروانه نمایش با صدور مجوز نمایش فیلم «فروشنده» موافقت کرد و به این فیلم هیچ اصلاحیه‌ای نخورده است.




سازمان سینمایی صدور اطلاعیه درباره “۵۰ کیلو آلبالو” را تکذیب کرد

سینماژورنال: ساعاتی پیش خبری در شبکه های اجتماعی منتشر شده بود مبنی بر اطلاعیه ای صادر شده از سازمان سینمایی مبنی بر اینکه  “سینماهای کشور مجاز به نمایش فیلم “50 کیلو آلبالو”  نيستند. از این رو خواهشمندیم سینماهای مذکور اقدام به بستن سانسهای اینترنتی خود نمایند.”

به گزارش سینماژورنال به دنبال آن نیز حبیب ایل بیگی معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی در گفتگویی با “ایلنا” درباره نمایش فیلم سینمایی «۵۰ کیلو آلبالو» گفت: مجوزی برای اکران دوباره فیلم سینمایی «۵۰ کیلو آلبالو» داده نشده است.
وی ادامه داد: نمایش این فیلم در تهران تمام شده و با ادامه نمایش آن موافقت نشده است. ما نیز ابلاغ کردیم فیلم هر کجای دیگری که نمایش دارد؛ باید نمایش آن متوقف شده و فیلم از سینماها جمع‌آوری شود.

تکذیب مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی

با این حال مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی از این می گوید که هیچ اطلاعیه ای درباره اقدام به بستن سانسهای “50 کیلو آلبالو” از سوی سازمان سینمایی صادر نشده است.

جلیل اکبری‌صحت مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی در گفتگو با سینماژورنال با تکذیب صدور اطلاعیه از سازمان سینمایی در این باره انتشار اخبار در این مورد را خبرسازی دانست!

از آن طرف وقتی به سامانه اینترنتی فروش بلیت هم مراجعه کردیم دیدیم که فروش بلیتهای «50 کیلو آلبالو» همچنان و بی کمترین مشکلی ادامه دارد…




عصبانیت غرمترقبه کارگردان “کلاه پهلوی”!

سینماژورنال: انتشار اخباری ضد و نقیض درباره صدور پروانه نمایش “فروشنده” اصغر فرهادی سبب ساز رقم خوردن اتفاقی غیرمترقبه شد.

به گزارش سینماژورنال انتشار خبر صدور پروانه نمایش “فروشنده” از اداره نظارت از سوی روزنامه “سینما” موجب آن گردید که سیدضیاءالدین دری از اعضای شورای پروانه نمایش به موضع گیری درباره خبر پرداخته و به “باشگاه خبرنگاران” بگوید که به دلیل به حد نصاب نرسیدن هنوز پروانه نمایش اثر صادر نشده است.

با این حال انتشار خبری مجدد از روزنامه “سینما” مبنی بر آن که چهار عضو شورای پروانه نمایش به صورت جداگانه فیلم را دیده اند و محتوای آن را تأیید کرده اند موجب آن شد که سینماژورنال به سراغ سیدضیاءالدین دری رفته و در این باره از او بپرسد.

دری اما برخلاف رويه معمول با برخوردی تند و لحنی عصبی ما را به رییس اداره نظارت ارشاد ارجاع داد که البته ایشان هم پاسخگو نبود.

اینکه دلیل عصبانیت دری چه بوده مشخص نیست اما نکته اینجاست که اگر انتشار اخبار مرتبط با صدور پروانه نمایش به‌موقع از سوی کانال رسمی‌اش که روابط عمومی سازمان سینمایی است صورت گیرد در این صورت اهالی رسانه هم مجبور نخواهند بود که مرتب مصدع اوقات شریف(!) اعضای محترم و ریاست شورای پروانه نمایش باشند.




بهروز افخمی: تا شهریورماه همه گفتنی‌ها را در “هفت” گفته‌ام/سایتی آموزشی درباره سینمای کلاسیک راه می‌اندازم/اصلاح‌طلبان مرتب سخنان مرا سانسور کردند/ایوبی تحت‌تأثیر سینماگرانی است که مرتب با بودجه دولتی فیلم می‌سازند و مرتب در گیشه شکست می‌خورند

سینماژورنال: بهروز افخمی در هفته های اخیر به واسطه برخی مباحث طرح شده در «هفت» و البته اظهارنظری درباره توجه جشنواره های فرنگی به دگرباشان به شدت مورد توجه قرار گرفته است و بخصوص اظهارنظر اخیرش یک دوقطبی رقم زده؛ برخی به شدت او را به این واسطه تکفیر می کنند و برخی نیز دلشان خنک شده که یکی مانند او این چنین جشنواره های غربی را چوب می زند.

به گزارش سینماژورنال با این حال اتفاقی که در همین اوضاع و احوال رخ داده کناره گیری علی اصغر پورمحمدی از معاونت رسانه ملی است. افخمی بعد از دیدار با پورمحمدی و با حمایت وی بود که توانست سکان هدایت «هفت» را در دست بگیرد آن هم در شرایطی که داماد پورمحمدی به عنوان هسته تولید برنامه کنار وی قرار گرفت.

حالا کناره گیری پورمحمدی از معاونت سیما آینده «هفت» افخمی را هم دستخوش ابهام می کند؛ بخصوص که وی بنا دارد از شهریورماه تولید پروژه ای جنگی با نام «خمسه خمسه» را هم انجام دهد.

افخمی در تازه ترین گفتگوی خود که با روزنامه «صبح نو» انجام شده در عین اینکه کوشیده درباره برخی از مباحث تکراری تر نظیر همان ماجرای دگرباش-جشنواره کن حرف بزند اشاراتی را هم داشته است به آینده خود در «هفت». جالب است که در این گفتگو افخمی از این گفته که اغلب گفتنی ها را در «هفت» گفته و تا شهریورماه مابقی گفتنی ها را هم خواهد گفت و ممکن است از آن به بعد به تکرار بیفتد و این می تواند این معنا را به ذهن متبادر کند که افخمی هم امیدی به ادامه کارش در «هفت» ندارد.

سینماژورنال متن گفتگوی افخمی با «صبح نو» را ارائه می دهد:

*انتخاب مهمان در برنامه شما به چه شکل صورت می گیرد؟ آیا اتاق فکر خاصی وجود دارد؟

خیر! خودم و با نظر شخصی خودم مهمانان را دعوت می کنم و توصیه خاصی را هم نمی پذیرم

* آیا طرح مباحث بحث برانگیز در برنامه «هفت» ناشی از الگوبرداری از رسانه هایی نیست که می کوشند کمی از الگوهای کلاسیک فاصله گرفته وصریح تر با مخاطب حرف بزنند؟ یعنی انگار شما عمدا نظراتی را در برنامه طرح می کند که مرتب در رسانه های دیگر بازنشر شود.

 نه. این کار من نیست و دیگران چنین می کنند. اگر می بینید برنامه ما می تواند اسباب بحث و نظر را فراهم کند برای این است که من فیلمنامه نویس هستم و فیلمنامه نویس بدی هم نیستم و برای تک تک قسمتهای برنامه فیلمنامه دارم. اگر قسمتهای اول را دیده باشید حتما متوجه بوده اید که برنامه را کاملا سینمایی جلو بردم و بعد از اینکه زنده شد هم سعی می کنم همواره با فیلمنامه ای که فراز و فرود لازم را داشته باشد برنامه را اجرا کنم.

*یکی از شایعات هفته های اخیر پیرامون «هفت» تهدید شما به برکناری از این برنامه و سپردن اجرا به یک مجری معتدلتر است.

 ابدا چنین تهدیدی وجود نداشته. اتفاقا خوشم می آید که برکنار شوم چون در همین مدت کوتاه هم اثرات خود را گذاشته ام.

* طرح مباحثی نظیر «توجه جشنواره کن به دگرباشان» حرف خود شماست؟

بله، دیدگاه خودم است. این طور نیست که بخشی یا رسانه ای بخواهد مرا به سمتی حرکت دهد. در واقع مسأله اینجاست که اصلاح طلبان سانسورشان شدیدتر است و مرتب سخنان مرا سانسور کردند و علاقمند نبودند برخی از نظرات مرا بشنوند اما اصولگرایان معمولا گفته های مرا بی سانسور منتشر می کنند و گفته های اخیرم را هم بی سانسور منتشر کردند.

*چطور می‌شود شما سانسور اصلاح طلبان را شدیدتر می دانید اما به عنوان نماینده آنها وارد مجلس ششم می شوید؟

من همیشه با اصلاح طلبان درگیری داشتم و این علاقمندی من نبود که وارد لیست آنها شوم. من در جریان انتخابات 76 با رییس دولت اصلاحات همکاری تبلیغاتی داشتم و بعدتر به واسطه برادرشان دعوت شدم به حضور در مجلس وگرنه شخصا تمایلی نداشتم به فعالیت سیاسی آن هم با نام اصلاح طلب.در مجلس ششم هم اگر آرای مرا مرور کرده باشید بیشتر به سمت رییس مجلس ششم رفتم که سعی می کرد موضعی معتدلتر اتخاذ کند و نه اصلاح طلبان دوآتشه. رسانه های اصلاح طلب در این سالها مرتب صحبتهای مرا آن طور که خواسته اند منعکس کرده اند و نه آن طور که گفته ام.

*بر این اساس آیا می توان گفت که رسانه ملی هم با استفاده از نام شما در «هفت» خواسته برنامه ای را که در زمان محمود گبرلو بیش از حد منفعل شده بود احیاء کند؟

خیر. چنین نیست. این من هستم که دارم از «هفت» استفاده می کنم و حرفهایی که خودم دوست دارم و نظراتم را بیان می کنم. تمام نکاتی که در «هفت» بیان می شود هم نظر و عقیده خودم هست و از آنها دفاع می کنم.

*در هفته های اخیر صحبتهایی طرح شده است درباره تحریم برنامه شما از سوی برخی سینماگران؟ آیا می توانید به صراحت بگویید این سینماگران چه کسانی هستند؟

اول بگویم که این تحریم مربوط به هفته های اخیر نبوده و تقریبا از زمان حضورم در این برنامه برخی از سینماگران چنین برخوردی را داشته اند. نمی توانم نام آنها که همواره موضعی طلبکارانه نسبت به سینما داشته اند را هم بیاورم. اینها در طی این سالها مرتب با بودجه های دولتی فیلم ساخته اند و مرتب هم در گیشه شکست خورده اند و مرتب هم طلبکار دولت بوده اند که چرا بودجه بیشتری را در اختیار آنها قرار نمی دهد. این طیف سینماگران که ژست روشنفکران مسلمان را به خود گرفته اند متأسفانه در ماههای اخیر آقای ایوبی را هم تحت تأثیر خود قرار داده اند که منطبق با نظر آنها حرکت کند. این تیپ سینماگران وابسته چون می دانستند به هنگام حضور در «هفت» به چالش کشیده خواهند شد از حضور در برنامه طفره رفتند و وقتی که برنامه زنده شد هم بر درصد این تحریم کنندگان افزوده شد چون در زمان برنامه تولیدی امکان جرح و تعدیل گفته ها در تدوین وجود داشت و طرف می توانست گافهای خودش را اصلاح کند اما در برنامه زنده چنین مجالی وجود ندارد.

*مهمترین پرسشی که درباره آینده «هفت» وجود دارد این است که بعد از درگیری شما در پروژه سینمایی بعدی تان که احتمالا «خمسه خمسه» خواهد بود سرنوشت این برنامه به کجا خواهد رسید؟

ما یک تیم تولید داریم که در طول هفته با هم کار می کنیم. بعد از رسیدن به ایده ،این تیم در طول هفته آیتمها را تولید می کنند. اگر همه تیم با هم باشند ادامه کار ممکن است و می توان هم فیلم را ساخت و هم برنامه را ادامه داد.

*اگر روزی از «هفت» رفتید ممکن است برنامه سازی را در مدیومی همچون فضای مجازی ادامه دهید؟

من برای این به «هفت» آمدم که فکر می کردم سینمای ایران را تعدادی فیلمساز طلبکار که فیلمهایشان هم نمی فروشد مصادره کرده اند. من مسئولیت «هفت» را قبول کردم تا بتوانم ماهیت این فیلمسازان را هویدا کنم. در همین چند ماه هم کارم را به قدر کفایت انجام داده ام و خداراشکر برنامه کار خودش را کرده است. تا شهریورماه که درگیر «خمسه خمسه» خواهم شد نیز احتمالا گفتنی ها را گفته ام و بعد از آن ممکن است حرفهایم تکراری شود. بعد از رفتن از «هفت» هم بازگشتم به عرصه ژورنال به این زودی ها امکان پذیر نیست اما اگر بنا باشد روزی در فضای مجازی کار کنم ترجیح می دهم سایتی آموزشی درباره سینمای کلاسیک را راه بیندازم که بتوان از طریق آن علاقمندان به این نوع سینما را هدایت کرد.




چرا ايوبي عليرغم تسلط به زبان فرانسه، اين گاف را داد؟ تشبث به غلط مصطلح شده نخل طلاي فيلمنامه و بازيگري براي چيست؟!

سینماژورنال: فردای اختتامیه کن برخی از روزنامه های تخصصی سینمایی و برخی روزنامه های سیاسی در گافی آشکار جوایزی که شهاب حسینی و اصغر فرهادی از کن گرفته بودند را نخل طلا نامیدند!

به گزارش سینماژورنال این اتفاق در حالی رخ داد که نخل طلای کن به کن لوچ رسیده بود و شهاب حسینی و اصغر فرهادی جوایز بهترین بازیگری و فیلمنامه را گرفته بودند.(اینجا را بخوانید)

حالا در واکنشی غیرمنتطره حجت ا.. ایوبی رییس سازمان سینمایی هم در جلسه کارگروه سینمایی جشنواره ای به نام امام رضا(ع) آن گاف را تکرار کرده است.

گاف رییس سازمان

ایوبی گفته است: اتفاقی که در جشنواره فیلم کن برای سینمای ایران افتاد باعث افتخار ماست. این‌که از هفت جایزه اصلی این جشنواره دو جایزه اش به سینمای ایران تعلق بگیرد، نه فقط موفقیتی برای فیلم«فروشنده»، بلکه موفقیتی برای سینمای ایران است.

وی عنوان کرد: گرفتن این دو نخل طلا، تصویری از ایران به جهان مخابره می کند که هر چقدر هم برای آن هزینه کنیم باز هم کم است.

شما که در “ژان بارت” بودی دیگر چرا؟

به گزارش سینماژورنال اینکه رییس سازمان سینمایی دولت یازدهم که مرتب به سوابق رایزنی خود در فرانسه اشاره داشته است و البته خاطرات حضورش از فرانسه را نیز در «1970 روز در شماره شش ژان بارت» مکتوب کرده است چنین گافی بدهد جای تعجب دارد.

او که مرتب در گفته هایش از الگوهای فرانسوی به عنوان راه نجات سینمای ایران یاد کرده است دیگر باید بداند سینمای ایران فقط یک بار نخل طلای جشنواره فرانسوی کن را گرفته است و آن هم در سال 1997 توسط عباس کیارستمي و او بايد خوب بداند اين دو جايزه ي جديد هر چقدر هم ارزشمند باشد نخل طلا نيست، پس چرا مانند غيرمطلعين اين غلط مصطلح را به كار مي برد و از دو نخل طلا يكجا!!! سخن مي آورد، كه كفه افتخارات مديريتي اش را سنگين كند؟

از آن گذشته اینکه ایوبی به محصولی افتخار می کند که محصول کمپانی ممنتوفیلمز فرانسه است و البته شرکتی وابسته به یک شاهزاده عرب سرمایه ای را به عنوان fundبه آن داده است جای شگفتی دارد.

ایوبی از منظر یک شهروند ایرانی می تواند به مطرح شدن نام دو ایرانی در سینمای جهان افتخار کند اما از منظر رییس سازمان سینمایی نه.

ممنتو باید افتخار کند و او که به فیلم fund داد

مسأله اینجاست که “فروشنده” فرهادی نه محصول برنامه ریزی سینمایی ایشان و مدیران زیرمحموعه اش که محصول هنر شخصی عواملش و البته تهیه کننده فرانسوی است که شرایط ورود فیلم به بخش رقابتی کن را هر طور شده بود فراهم کرد.

آقای ایوبی! این یک واقعیت تلخ است؛ او که به “فروشنده” نازید و جوایز آن را در روزمه خویش قرار داد همان “فاطمه الرمیحی” قطری بود که با پرداخت پول تا گام برداشتن بر روی فرش قرمز این فیلم راه یافت.

ای کاش به جای موسسه فیلم دوحه این ارگان زیرمجموعه شما یعنی بنیاد سینمایی فارابی بود که بخشی از آن میلیاردهایی را که سال گذشته صرف تولید دو فیلم “نفس” و “امکان مینا” کرد صرف حمایت از “فروشنده” می کرد تا افتخار شما به عنوان رییس سازمان سینمایی به این موفقیت هم منطقی‌تر جلوه کند.

آقای ایوبی! باید به دنبال یافتن پاسخی به این پرسش باشید که چرا هیچ کدام از پروژه هاي میلیاردی که ارگان تحت نظارت شما در آن سرمايه گزاري كرد حتي نتوانست در فجر مخاطب را تا آخر فيلم در سالن نگه دارد.

وگرنه اینکه سعی کنید ثمره تلاش دیگران ، فرانسوي ها و قطري ها را به نام خود ثبت کنید نمی‌تواند کمکي به شما در موجه جلوه دادن کارنامه خویش داشته باشد.

حجت ا.. ایوبی در کارگروه جشنواره امام رضا(ع)
حجت ا.. ایوبی در کارگروه جشنواره امام رضا(ع)



علیرضا رییسیان: وجه تفریحی سفر به کن برای مدیران دولتی و نمایندگان خانه سینما اهمیت بیشتری دارد/کارکرد منتقدی که گزارش روزانه کن را منتشر می‌کند به‌مراتب مفیدتر از ده‌ها مسافر دولتی کن است

سینماژورنال: علیرضا رئیسیان کارگردانی که طی همه این سالها کوشیده با صراحت به تحلیل اوضاع و احوال سینمای ایران بپردازد در تازه ترین گفتگویش مفیدفایده بودن حضور مدیران سینمایی در جشنواره هایی مانند کن را به چالش کشیده است.

به گزارش سینماژورنال این کارگردان در گفتگو با “فارس” با اشاره به تجربیات خودش از حضور در کن به صراحت به این نکته اشاره کرده که اغلب مدیران سینمایی و نمایندگانی که از خانه سینما که مسافر کن می شوند بیشتر جنبه تفریحی سفر است که برایشان اهمیت یافته است.

رییسیان با نکته ریزی هم اشاره می کند با این مضمون که حضور یک تهیه کننده-منتقد به نام علی معلم که به صورت روزانه از کن گزارش می دهد بسیار مثمرثمرتر از کاروانی از مدیران سینما و نمایندگان خانه سینمایی است که هیچ کس درباره کیفیت حضورشان از آنها گزارش کار نمی خواهد.

سینماژورنال متن کامل گفته های رییسیان را ارائه می دهد.

حکایت سریالهای تکراری تلویزیون

رییسیان درباره نحوه حضور فعالیت بخش بین الملل سینمای ایران گفت: حکایت بین الملل سینمای ایران در بازار کن حکایت سریال های تکراری و بدون مخاطب تلویزیون است که نه  حاصلی دارد و نه تغییر جدی در بخش بین الملل سازمان سینمایی حاصل می شود.  متاسفانه  برای هر حرکت نابجا و نادرستی هم که در چتر سینمای ایران شاهد آن هستیم،  مدیران در حال بازنشستگی توجیهاتی دارند. این که چرا پاویون را تعطیل می کنند و چتر را نگه می دارند پرسشی است که متاسفانه تنها توجیه می کنند.  فیلم هایی که در چتر سینمای ایران به نمایش در می آید و توسط نهادهای دولتی ارایه شده است  به درد کدام فسیتوال یا خریدار خارجی می خورد؟

حضور در بازار به سفر تفریحی شبیه است

وی در ادامه توضیح داد: برای حضور در بازار کن افراد در سمت های دولتی مختلف حضور دارند و بیشتر به یک سفر تفریحی شبیه است. این همه آدم وقتی به یک سفر می روند و راندمان کاری آن ها ظرف سالهای گذشته این قدر پایین است این سفر هویت خود را از کاری به تفریحی تغییر می دهد.  حضور نمایندگان نهادهای دولتی، نمایندگان خانه سینما  بیشتر شبیه به گشت و گذار است. حاصل این حضور چیست. چرا منابع سینما اینگونه باید هزینه شود؟ هرگاه پرسشی می شود به توجیهاتی که مسئولین و مدیران بین الملل می دهند بسنده می شود  توجیهاتی که هیچ گاه قانع کننده نیست.

حضور نمایندگان سینمای ایران در کن ربطی به فعالیت مدیران دولتی سینما ندارد

وی درباره حضور دو فیلم نماینده ایران در جشنواره کن گفت: توجه به این نکته مهم است اگر فیلم فرهادی در بخش رقابتی جشنواره کن حضور دارد ربطی به فعالیت های مدیران بین الملل دولتی سینمای ایران ندارد یا اگر فیلم بهزادی در بخش “نوعی نگاه” حاضر شده است تنها به دلیل فیلم این فیلمساز است و نه شکل فعالیت بخش بین الملل سینمای ایران. هر دو فیلم به دلیل وجهه بین المللی سازندگانشان و محتوای اثر در بخش رقابتی جشنواره کن حاضر شدند و هیچ ربطی به فعالیت مدیران دولتی ندارد.

راضی نگه داشتن مدیران بالادستی

وی درباره حضور داور ایرانی در میان داوران این جشنواره گفت: حضور خانم کتایون شهابی هم به دلیل موقعیت و فعالیت خودشان در حوزه پخش آثار سینمایی در حوزه بین الملل است و هیچ ربطی به مناسبات دیگر ندارد. حضور داور ایرانی مربوط به کیفیت تجربی پخش کنندگی  فیلم است. بنابراین همیشه این داستان کهنه و تکراری در حال اتفاق است و مسئولین هم مثل اینکه به فکر راضی کردن گروه زیادی از مدیران خانه سینما و مدیران خودشان و بالادستی ها هستند و کار جدی در حوزه بین الملل انجام نمی دهند

کارگردان فیلم سینمایی «دوران عاشقی» در ادامه گفت: در ابتدا با ایده آقای ایوبی  در حوزه بین الملل موافق بودم ایشان قصد داشتند این حوزه فعالیتش یکپارچه شود و یک هماهنگی در فعالیت این حوزه شکل بگیرد اما متاسفانه انتخاب غلط ایشان برای سپردن مدیریت این حوزه به فردی کم تجربه مانند آقای امینی باعث تاسف شد. چرا منابع مالی و اقتصادی و انرژی افراد اینگونه باید هدر رود. سینمای ایران در بخش بین الملل نیاز به  ساز و کار جدید و رویکرد تازه دارد.

فعالیت نهادهای دولتی در کن ثمره اش هیچ است

وی در خاتمه تاکید کرد: اگر درباره جشنواره جهانی فیلم صحبت کنیم  بلافاصله با حملات و فشارهای مختلف  مواجه می شویم. وقتی درباره وضعیت بین الملل نقد دلسوزانه ای مطرح می کنیم اینگونه برای مدیران رده بالا تصویر می کنند که چون دعوت نمی شوند این مواضع را اتخاذ می کنند.

رییسیان خاطرنشان ساخت: من چند دوره با هزینه شخصی خودم در کن حضور یافتم و می دیدم فعالیت های دولتی ثمره اش «هیچ» است. پرسشگری نیست و  کسی هم خود را موظف به  پاسخگویی نمی داند. هرکسی هم درباره عیب های سینمای ایران در حوزه بین الملل پرسش کند فوری متهم می شود.

علی معلم فعالیت کاملتری در حوزه بین الملل دارد

کارگردان “ایستگاه متروک” با اشاره به گزارشهایی که علی معلم تهیه کننده و منتقد طی این سالها از جشنواره کن داشته بیان داشت:  با توجه به گزارش های آقای علی معلم که در سایت او روزانه گذاشته می شود احساس می کنم ایشان فعالیت کاملتر در حوزه بین الملل دارند تا مدیرانی که در این حوزه حضور دارند! و یک تنه کمبود کار کاروان دولتی را جبران می کنند.