1

یک بازیگر خطاب به مدیران سینما⇐به جای گرفتن عکس با تابوت سینماگران، یک مرکز درمانی برایشان راه‌اندازی کنید

سینماروزان: صدور حکم سه ماه محرومیت از طبابت در بیمارستان جم برای پزشک خاطی در پروسه درمان عباس کیارستمی از یک طرف با انتقاد برخی از سینماگران مواجه شده است و از طرف دیگر با واکنش پزشک خاطی.

به گزارش سینماروزان سینماگران اعتقاد دارند این حکم برای تنبیه یک پزشک خاطی، تنبیه اثرگذاری نیست و از آن سو پزشک خاطی نیز در گفتگویی با رسانه متبوع سازمان نظام پزشکی از این گفته که مرگ کیارستمی به خاطر ضربه به سرش در فرانسه بوده است.

هوشنگ توکلی بازیگر سینما و تلویزیون از جمله چهره های سینمایی است که اعتقاد دارد باید به حکم صادر شده برای پزشک خاطی بدون احساسات گرایی و با تکیه بر منطق نگریست.

باید به جای احساسات گرایی، منطق حکمفرما می شد
توکلی در گفتگو با “نسیم آنلاین” بیان کرد: پزشکان هم ممکن است مانند تمامی اقشار دیگر دچار اشتباه شوند و اینکه پزشک کیارستمی دچار خطا شده یا نه را هم دادگاه صالحه است که باید تعیین کند. شخصا ولی فکر می کنم در جریان درگذشت این کارگردان مطرح سینمای ایران برخی درگیری های سیاسی سبب ساز آن شد که بی جهت بر قصور پزشکان تمرکز شود و از آن سو کم کاری های صنف سینمای ایران نسبت به وضعیت درمانی بدنه اش مورد توجه قرار نگیرد.

این بازیگر ادامه داد: نتیجه تحقیقات فعلی به حکم پیش رو منجر شده است و این حق بازماندگان کیارستمی است که به این جکم اعتراض کنند اما پرسش مهمتر این است که آیا در جریان جوسازی علیه جامعه پزشکی جانب انصاف رعایت شد؟ و آیا جز این بود که غلبه احساسات گرایی سبب ساز آن شد که به جای گفتگو در آرامش و با منطق درگیر رفتارهای هیجانی شویم؟

کاری از مدیران منفعل برنمی‌آید

توکلی با تمرکز بر نقش مدیران سینما در چنین بحرانهایی بیان داشت: مدیریت سینما چه در بخش دولتی و چه در صنف آن همواره نشان داده که موضعش نسبت به بدنه سینما حالت انفعالی دارد؛ آنها به جای اینکه از همان زمان بستری شدن کیارستمی در بیمارستان شرایط رسیدگی بهینه به وضعیت او را فراهم کنند تازه بعد از درگذشت ایشان بود که یادشان آمد به فرودگاه بروند و با تابوت مرحوم عکس یادگاری بگیرند و بعد از آن در جریان درگیری جامعه سینما با بدنه پزشکان کمترین نقش عاقلانه ای ایفا نکردند.

وی ادامه داد: مدیران سینما اگر کمی عاقلانه تر و بزرگوارانه تر به مسایل نگاه می کردند شاید این همه سر و صدای عحیب و غریب بوجود نمی آمد  و این همه ابهام و بدبینی فضای سینما را درنمی گرفت و همچنین فضا مسموم نمی شد. ما نمی گوییم مدیران کاملا گناهکارند ولی بچه گانه عمل کردند و طبیعتا مسیر تحقیق بطور کل منحرف شد و مردم هم که زمینه ذهنی قبلی داشتند دچار قضاوت هایی شدند که هم کار برای قوه قضاییه سخت شد و هم مسیر تحقیق سخت شد. من به هر حال جامعه پزشکی را به طور کامل مقصر نمی دانم.

درگذشت کیارستمی باید درسی می شد برای مدیران سینما
بازیگر آثاری نظیر «نفوذی» و «دلخون» خاطرنشان ساخت: انتظار این بود که درگذشت کیارستمی و خلأهایی که جامعه سینمای ایران در امور درمانی دارند درسی باشد برای آقایان مدیر که فکری اساسی برای حل مشکلات اساسی درمان سینماگران داشته باشند. آیا این حق زیادی است که سینماگران ایرانی یک کلینیک درمانی مخصوص به خود داشته باشند که در مواقع بیماری آنها را تحت پوشش قرار دهد؟ مطمئنا نه! اما مدیران سینمایی چون آینده نگر نیستند صرفا می کوشند با صحبت کردن و تعریف و تمجید از سینماگران درگذشته، وقت را بگذرانند بدون اینکه اثرگذاری مفیدی داشته باشند.

توکلی تأکید کرد: اینها جهت بقای خوشان در حوزه مدیریتی خط مشی انفعالی را انتخاب کرده اند که این خط مشی اشکال دارد و با مجموعه تصمیم گیری هایی که می گیرند سینما دچار بحران می شود. این برمیگردد به این که شاید این آدمها جایشان در مدیریت سینما نیست و در جای درستی قرار نگرفته اند شاید آدمهای فهمیده ای باشند ولی جایشان در حوزه فعالیت سینما نیست. برای همین است که خیلی به ندرت می بینیم در مدیریت آقایان کارهای سازنده صنفی انجام گرفته باشد و متاسفانه این قضیه به بینش اهالی سینما نسبت به مدیران آسیب زیادی زده است.

دست به دست هم دهید برای ایجاد تسهیلات درمانی سینماگران
این بازیگر با ابراز امیدواری نسبت به اینکه به جای درگیری های بیهوده بر سر پرونده پزشکی کیارستمی فکری شود برای سینماگران زنده ای که ماهانه کلی خرج درمان بیماری های صعب العلاج شان می کنند اظهار داشت: بهتر است به جای سیاسی بازی که آفت سینما شده است مدیران دولتی و صنفی سینما دست به دست هم دهند و یک بار برای همیشه تسهیلات کاملی برای درمان سینماگران بیمار فراهم آورند. کیارستمی رفت اما هنوز هستند سینماگرانی که برای درمان خود باید خانه و زندگی شان را بفروشند. چرا یک بار برای همیشه شرایطی فراهم نمی شود برای راه اندازی یک بیمارستان تخصصی یا مرکز درمانی ویژه سینماگران که کنترل دقیقی هم بر آن وجود داشته باشد.




سیروس تسلیمی در واکنش به حکم پزشک خاطی کیارستمی⇐این، نتیجه مستقیم حضور دیپلمات‌ها در مدیریت سینماست!

سینماروزان: در حالی که چندی قبل برخی رسانه‌ها از یک سال محرومیت پزشک آقای عباس کیارستمی بابت رها کردن بیمار پس از عمل و سه قصور دیگر خبر داده بودند به تازگی حکم رسمی این پرونده مشخص شد. با اعلام حکم رسمی مشخص شده که فقط سه ماه محرومیت از طبابت آن هم فقط در بیمارستان جم جریمه پزشک کیارستمی بوده است.(اینجا را بخوانید)

 به گزارش سینماروزان هیأت بدوی انتظامی نظام پزشکی در متن حکم خود محکومیت نامبرده به «سه ماه محرومیت از مطب در محل ارتکاب تخلف» را اعلام داشته است.

هرچند بسیاری از مخاطبان سینما بعد از شنیدن این حکم آن را نشان دهنده قدرت صنف پزشکان و سازمان نظام پزشکی دانسته‌اند اما بسیاری هم یکی از دلایل ساده‌گیری در پرونده‌ای که یک طرف آن یک کارگردان مشهور سینمای ایران بوده را ضعف ساختار صنفی سینمای ایران دانسته‌اند که هیچ گاه نتوانسته است در قامت یک صنف واقعی به دنبال اعاده حقوق بدنه‌اش باشد.

چرا ماجرای کیارستمی شفاف سازی نشد؟
آقای سیروس تسلیمی از سینماگران پیشکسوت ایرانی است که همواره سعی کرده به عنوان سینماگر شناخته شود و برخلاف برخی از همکاران سینمایی‌اش اغلب دور از سیاسی‌بازی‌های مرسوم در سینمای ایران حرکت کرده است.
تسلیمی با نگاهی متعادل نسبت به حکمی که برای کیارستمی صادر شده است به «صبح نو» گفت: قبل از هر چیز باید بگویم ماجرایی که قصور پزشک کیارستمی نامیده شد به طور شفاف برای جامعه باز نشد به خصوص برای جامعه هنری که مشخص شود واقعاً چه اتفاقی برای ایشان رخ داده است. بهتر بود حداقل یک بار همه ماجراها به صورت صریح و شفاف از طریق روابط عمومی سازمان نظام پزشکی رسانه‌ای می‌شد تا اگر هم بناست قضاوتی در میان افکار عمومی صورت گیرد، قضاوت منصفانه باشد.
وی ادامه داد: اما با جوی که در میان اهالی سینما و حتی دوستداران سینما وجود داشت توقع حکم شدیدتری داشتیم.اگر واقعاً آن پزشک مقصر بوده است، مسلماً این حکم بسیار غیرمنصفانه است و نیاز است اعتراض به این حکم صورت گیرد ولی از آن طرف توصیه می‌کنم که پیگیری قضایی این ماجرا نباید به سمتی برود که جامعه هنری روبه‌روی جامعه پزشکی بایستد به‌خصوص که در این وسط عده‌ای هم آتش بیار معرکه شده‌اند و بیشتر به دنبال تسویه حساب سیاسی‌اند تا پیگیری قضایی پرونده کیارستمی.

متأسفم که مدیران سینمایی دیپلمات هستند و نه سینماگر
تهیه‌کننده آثاری مانند «پرنده کوچک خوشبختی» و «میکس» خاطرنشان ساخت: ما در منطقه‌ای زندگی می‌کنیم که دور تا دورمان جنگ و انفجار و بمباران است و من امید دارم که حداقل خودمان از این همه هیاهو در امان باشیم و در آرامش و بدون هر گونه تنش شرایط حل مشکلاتی مانند مسأله کیارستمی را که جنبه‌ای ملی پیدا کرده فراهم کنیم.

سیروس تسلیمی با اشاره به اینکه در این گونه مواقع است که صنف سینما و مدیران سینمایی باید به کمک اهالی سینما بیایند، گفت: به هر حال اینکه یک قصور مهم پزشکی فقط 3 ماه ممنوعیت از طبابت در بیمارستانی خاص را شامل می‌شود، نشان دهنده آن است که قدرت صنف پزشکان بیشتر از صنف سینما و حتی مدیران دولتی سینماست.
این نویسنده ادامه داد: این ضعف خود به طور مستقیم ناشی از آن است که چه مدیران صنفی چه مدیران سینمایی بیشتر از آن که از بدنه سینما باشند دیپلمات هستند یعنی هنگام تصمیم‌گیری‌ها مدام خواسته‌های یک جناح سیاسی خاص را احتساب می‌کنند و همین است که باعث می‌شود حقوق ابتدایی اهالی سینما به راحتی زیر سؤال رود و این روند هم عمیقاً جای تأسف دارد.
وی افزود: همین حالا وزیر ارشاد آقای علی جنتی خود یک دیپلمات است و ایشان در کویت نیز دیپلمات بوده‌اند و مسلماً تمام دوستان و همکاران بالادستی وی هم بیشتر دیپلمات هستند.

سیروس تسلیمی
سیروس تسلیمی

اهالی سینمای ایران حتی یک بیمارستان تخصصی هم ندارند
نویسنده آثاری مانند «خبرچین» و «پرنده آهنین» با تمرکز بر مدیران سینمای ایران ادامه داد: متأسفانه مدیران سینمایی فعلی عقبه سینمایی چندانی ندارند و طبیعی است که باید چند سال بگذرد تا جریانات سینمایی و فضای سینما را بشناسند. این می‌شود که در برخورد با موردی مانند مرگ کیارستمی در اثر قصور پزشکی هم بیشتر به دنبال آن هستند که شرایط تدفین و برگزاری مراسم یادبود را فراهم کنند تا اینکه بخواهند به طور دقیق به ارزیابی دلایل مرگ کیارستمی و اصلاً چرایی مسأله‌ای مانند این بپردازند که چرا اهالی سینمای ایران بعد از صدها سال از تأسیس سینما در این ملک، هنوز یک بیمارستان تخصصی ندارند که وقتی چهره‌هایی امثال کیارستمی که در جهان شناخته شده‌اند دچار مشکل می‌شوند تحت نظر پزشکان معتمد این بیمارستان باشند.

بیشتر به فکر عکس یادگاری با تابوت هستند تا بهبود اوضاع صنف
وی ادامه داد: آنچه از رفتار مدیران این سال‌ها دیده‌ایم بیشتر نوعی مسامحه‌کاری در برخورد با بحران‌هاست یعنی برای نگهداری از پست مدیریتی خود بسیار محافظه‌کارانه برخورد می‌کنند و خیلی جاها منفعل‌اند و گونه‌ای رفتار می‌کنند که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است و به جای تأمل برای حل مشکل، مدام به‌دنبال ارائه بیلان از فعالیت‌های نکرده خویش‌اند.

تسلیمی در پایان گفت‌وگوی خود با اشاره به اینکه در ماجرای کیارستمی هم، بیشتر فرزندان وی و رسانه‌ها بوده‌اند که خواستار برخورد با پزشک خاطی شده‌اند، گفت: یقیناً اعتراض به حکم صادر شده که بیشتر نفع صنف پزشکان در آن دیده شده ابتدایی‌ترین حق فرزندان این کارگردان درگذشته است ولی اگر به فکر آیندگان هستیم، باید از مدیران دولتی و صنفی سینمایمان بخواهیم به فکر تمامی صنف باشند. این همه بودجه در حوزه سینما صرف تولید محصولاتی می‌شود که حتی هزار نفر هم آنها را نمی‌بینند چرا یکی از همین مدیرانی که بعد از مرگ کیارستمی از خاطراتشان با ایشان می‌گویند به فکر این نیست که یک مرکز درمانی تخصصی برای اهالی سینما ایجاد کند؟ آیا جز این است که هدف فقط شعار دادن و کسب اشتهار حتی با تابوت یک کارگردان است و نه توجه واقعی به صنف؟




حجت‌ا.. ایوبی: “رستاخیز” به اکران محرم نمی‌رسد

سینماروزان: در حالی که در هفته گذشته هم وزیر ارشاد و هم رییس سازمان سینمایی از حل مشکل اکران “رستاخیز” خبر داده بودند(اینجا و اینجا را بخوانید) اما امروز حجت ا.. ایوبی رییس سازمان سینمایی در حاشیه رونمایی از دومین مجموعه آثار مقاومت در موسسه رسانه های تصویری از این گفت که “رستاخیز” به اکران محرم نمی رسد.

به گزارش سینماروزان حجت‌الله ایوبی گفت: این فیلم سینمایی محرم اکران نمی‌شود بنای ما بر این است که موانع اکران در ابتدا رفع شود، البته منظورم از موانع اکران فقط بحث در نشان دادن یا نشان ندادن چهره حضرت ابوالفضل (ع) نیست. در درجه اول ما باید با کارگردان و تهیه‌کننده سرمایه‌گذاران این اثر سینمایی به توافق برسیم و هنوز به آن توافق اولیه که به اکران «رستاخیز» کمک می‌کند‌، نرسیدیم.

وی در ادامه افزود: اگر توافق اولیه به دست بیاید، در مرحله بعد در ارتباط با چگونگی اکران «رستاخیز» صحبت می‌کنیم در واقع مشکل اصلی ما چهره نیست. این فیلم تعریف شده است صاحبان فیلم معتقدند که باید قبل از اکران برخی از مسائلی که مربوط به این مسئله است حل شود در نتیجه در مورد پله اول هنوز به جمع‌بندی نرسیده‌ایم.

ایوبی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا تدبیری اندیشیده شده است که فیلم سینمایی «رستاخیز» به دو شکل مثلاً یک بار با پوشاندن چهره حضرت عباس (ع) و یکبار دیگر بدون چهره آن حضرت به نمایش در بیاید، گفت: همه این‌ صحبت‌ها در زمانی اتفاق می‌افتد که ما به توافق رسیده باشیم. پیش از این فکر می‌کردم امکان اکران «رستاخیز» در محرم مقدور باشد اما حالا فکر می‌کنم در محرم اکران این فیلم امکانپذیر نیست.




تازه‎ترین اظهارات معمار سینمای گلخانه‌ای⇐با یک شبکه “من و تو” صداوسیما غلاف کرده!!/در فارابی، قاچاقی ماهواره نصب کردیم/باید فیلم مبتذل ایرانی اکران کنیم/شورای پروانه نمایش برای دهه ۶۰ بود و دیگر جواب نمی‌دهد

سینماروزان: سیدمحمد بهشتی اولین رییس بنیاد سینمایی فارابی هرچند نزدیک به دو دهه است منصب مدیریتی در سینما ندارد اما همچنان حرف و حریثها پیرامون کارنامه مدیریتی وی فراوان است.

به گزارش سینماروزان در بحبوحه این حرف و حدیثها که همه ناظر به نگاه امنیتی و بسته ای است که وی و همکارانش در دهه 60 در سینما ایجاد کرده بودند سیدمحمد بهشتی با خبرگزاری “فارس” گفتگو کرده و کوشیده بخشی از دغدغه های دهه نودی خود را بیان کند.

از جمله این دغدغه ها جاییست که به صراحت از ارجحیت اکران محصول مبتذل ایرانی به جای معادل خارجی اش تأکید کرده و همچنین از کم کاری رسانه ملی در رقابت با ماهواره ها می گوید.

بهشتی از مخاطب زیر 10 درصدی رسانه ملی گلایه می کند و از جا ماندن از شبکه های فارسی زبان ماهواره ای می گوید  اما در این بین وی فقط از “من و تو” نام می برد و کلمه ای درباره “جم” حرف نمی زند.

بخشهای خواندنی گفته های بهشتی را بخوانید:

فیلم «50 کیلو آلبالو» از تمام مجاری قانونی عبور کرد اما وزیر در دو سه مقطع اکران فیلم را نامناسب خواند. این ماجرا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

متاسفانه برای مراجع ما توضیح نمی‌دهند در چه شرایطی به سر می‌بریم. وقتی در منزل هرشب از کانال‌های مختلف می‌توانید استفاده کنید، صدا و سیمای شما کلا قافیه را باخته است. طوری که با یک شبکه «من و تو» صدا و سیما غلاف کرده و در بهترین حالت کپی می‌کند. این قدر «پیشخوان فرهنگی» و مخاطب را از دست دادیم در این وضعیت دیگر شرایط قرنطینه جواب نمی‌دهد.

از سال 1370 به بعد دیگر جوابگو نبود. از زمانی که تحولات تکنولوژیک به ترتیبی شد که دیگر مدیر دولتی نتوانست شرایط قرنطینه را برای مخاطب فراهم کند. نه در ایران در همه جای دنیا دیگر جواب نداد. همه دنیا در شرایط قرنطینه کشورشان را مدیریت می‌کردند. همین امریکا که مدعی مهد آزادی است وقتی کتاب‌های اسناد لانه جاسوسی توسط دانشجویان منتشر می‌شد کوره‌ای درست کرده بود و ورود این اسناد را ممنوع کرده بود. کلا این الگو منتفی شد. وقتی نمی‌خواهیم زیر بار این قضیه برویم این وضع اتفاق می‌افتد که پیشخوان فرهنگی را توسط محصولاتی که هیچ اعمال نظری نمی‌توان کرد از دست می‌دهد.

وقتی در شرایط قرنطینه نمی‌توان مدیریت کرد. حتی اگر فیلم مبتذل نشان داده بشود ترجیح این است که یک فیلم ایرانی مبتذل نشان داده شود. اگر نمایش ندهیم یک فیلم مبتذل کلمبیایی که همه فیلم دغدغه‌شان این است که کی بچه کدام والدین است، مخاطب پیدا می‌کند.

-برای این که بتوانیم پیشخوان فرهنگی را نگه داریم باید فیلم مبتذل اکران کنیم؟

بله. باید این کار را بکنید.

-هضم در این سیستم نمی‌شویم؟

خب الان هم داریم هضم می‌شویم. هنر این را داشته باشیم فیلم‌های کمتر مبتذل جذاب تولید کنیم. در عید امسال یک حادثه بسیار خوب اتفاق افتاد و مردم به سالن سینما رفتند از این ظرفیت باید حداکثر استفاده را بکنیم. چه چیزی می‌توانیم بگذاریم جایش؟ صدا و سیما است که مخاطب آن به عدد یک رقمی رسیده است؟

-یعنی وارد جنسیت‌زدگی بشویم؟

نه نمی‌گویم جنسیت‌زده شویم. باید نگرانی داشته باشیم و اعمال کنیم.

انقلاب اسلامی بر اساس یک مبنا و ارزش‌هایی شکل گرفته این اصول و ارزش‌ها را یا باید بگذاریم کنار یا به صورت هوشمندانه آن را مدیریت کنیم.

من معتقدم اصول انقلاب اسلامی باید رعایت بشود. اما این اصول چیست؟

-شما دارید از قانون هم عدول می‌کنید (ساخت فیلم مبتذل با هر شرایطی بهتر است از فیلم های مبتذل خارجی) ما در قانون، عرف و اسلام ازدواج همزمان یک زن با دو مرد را جایز نمی‌دانیم؛ اما فیلم در همین شرایط پروانه نمایش می‌گیرد! اگر با مدلی که شما تعبیر می‌کنید و بخواهیم به دهکده جهانی احترام بگذاریم باید این شوراها و قوانین را کنار بگذاریم.

اگر ناگزیر باشیم بین یک فیلم مبتذل ایرانی و یک فیلم مبتذل امریکای جنوبی انتخاب کنیم، من ایرانی را ترجیح می‌دهم. البته مبتذل بودن و خلاف شرع بودن دو موضوع است. فیلمی می‌تواند مبتذل باشد اما خلاف شرع نباشد. همچنین می‌شود فیلمی مبتذل نباشد ولی خلاف شرع باشد. کارنامه ما نشان می‌دهد که همواره نسبت به خلاف شرع حساس بوده‌ایم.

-شما دو فیلم «فروشنده» و «50 کیلو آلبالو» را ندیدید اما از موفقیت‌های آن‌ها خوشحالید. این به نظر کمی عجیب می‌آید؟

برای این که من می‌دانم در چه وضعیتی زندگی می‌کنیم، اما شما متوجه نیستید. شما از این غصه نمی‌خورید که رسانه ملی ما، ملی نیست. رسیده به 5 یا 6 درصد مخاطب است.

-راهکار شما چیست؟

صدا و سیمای ما مخاطبش رسیده به زیر 10 درصد! شما یک فکری بکنید. برای این که مملکت ما نیاز به رسانه ملی دارد. ما جامعه خودمان را محروم می‌کنیم از رسانه ملی. این متاسفانه خسارتش هزاران برابر بیشتر از این فیلم‌هاست.

-شما دقیقا در موقعیتی که موج استفاده از ماهواره تازه  داشت شروع می‌شد مدیریت‌تان را ترک کردید. بالاخره شما مدیری هستید که بعد از وقوع انقلاب سینمای ایران را شکل دادید در این شرایط فعلی ماهواره این فضا را دنبال می‌کند و سینما این شرایط را دارد چه راهکاری می‌دهید؟

ما در سال 1370 از طریق اطلاعاتی که از  تغییرات تکنولوژیک به دست آوردیم متوجه شدیم این اتفاق در حال رخ دادن است. آقای لاریجانی به تازگی وزیر ارشاد شده بودند. در فارابی از همکاران خواستم از قاچاقچی آنتن ماهواره تهیه کرده و خودشان نصب کنند تا وضعیت دریافت کانال‌ها را مانند مردم عام تجربه کنیم.

گزارشی تهیه کردم و به آقای لاریجانی دادم و شرح ماوقع دادم و گفتم دیگر نمی‌توان به شیوه جاری اعمال مدیریت کرد. گفتم باید الگوی جدیدی مدیریتی در رسانه فراهم کنیم و اسم آن را الگوی مدیریتی عدم قرنطینه در نظر گرفتیم. باتوجه به بنیه و توان کشور این الگو را فراهم کردیم تا با توجه به شرایط تولید بتوانیم در پیشخوان کشورهای دیگر هم حاضر شویم به یاد دارم وقتی در مجلس نوار ضبط شده کانال‌های قابل دریافت از طریق آنتن‌های ماهواره پخش شد، به دلیل خلاف شرع بودن محتوایش، برخی نمایندگان صحن را ترک کردند. نمی‌خواستند زیر بار این قضیه بروند. طوفان شدیدی شده اما نمی‌پذیرند.

-چرا نمی‌گویید راهکارتان چیست؟

ما الگو را آن زمان ارایه دادیم. الان باید جوانترها به آن فکر کنند. کشورهای دنیا همه در مقابل ماهواره منفعل نبودند اما کمتر جایی در جهان است که به شرایط ماقبل دهه 70 پافشاری کند.

-با توجه به تجربه و هشدارهای شما در دهه 70 الان در شرایط فعلی وزارت ارشاد چگونه باید عمل کند؟

باید در مراجع بالاتری از وزارت ارشاد دراین باره تصمیم‌گیری شود. از شرایط عمومی کشور خودمان در فضای جهانی ارزیابی درستی نداریم. به ظرفیت‌های درون کشور اعتماد کنیم. به اندازه کل قاره آفریقا از شمال و جنوب آن فیلمساز داریم.

-باید به همه اجازه ساخت فیلم بدهیم؟

به این بنیه بالقوه و تجربه تاریخی که داریم اعتماد کنیم.

شما در مصاحبه‌های قبلی در دوران مدیریت‌تان می‌گویید من با وجود شورای پروانه نمایش موافقم و امیدوارم روزی فرا برسد که منتقدانه با فیلم‌ها در این شورا برخورد شود.

این در فضای امکان مدیریت در شرایط قرنطینه سینما و رسانه‌ها ممکن بود.

-یعنی الان این شوراها جواب نمی‌دهد؟

آن دوران سپری شده و گذشته. براساس اقتضای زمان من با این شورا موافق بودم. مشکل بسیار کلی‌تر است و باید مشکل از جای دیگر مرتفع شود. اگر در کلیات وضعیت خودمان را به درستی تشخیص دهیم آن زمان متوجه می‌شویم باید ساز و کارهایی را به کار ببریم که ماهیتاً با شرایط امروز متفاوت است. ما هنوز الگوهای مدیریتی دهه 60 را اعمال می‌کنیم.

-یعنی همان الگوهایی که شما برای سینما آماده کردید؟

بله. در صورتی که آن دوران گذشته است.

-الان یک راهکار جدید بدهید.

وقتی در این شرایط به سر می‌بریم و قصد داریم نگاه ملی داشته باشیم و دغدغه نسبت به سرنوشت کشور داشته باشیم باید رسانه ملی داشته باشیم. مملکت ما ساز و کارهایی دارد. این مملکت باید متوجه شود نیازمند رسانه ملی است. برای داشتن رسانه ملی چه باید بکند.

-چه باید بکند؟

نمی‌تواند همچنان الگوی دهه شصت حاکم باشد و صدا و سیمای آن انحصاری باشد. به همه فرصت‌ها و امکاناتی که به ما کمک می‌کند تا سهمی بیشتر از اوقات فراغت مخاطبین را در اختیار بگیریم، باید استفاده شود. باید به این الگوی مدیریتی قرنطینه‌ای نگاه انتقادی جدی کنیم تا از آن راه حل بیرون بیاید. باید به دنبال الگوی شرایط مدیریت عدم قرنطینه باشیم.

-الگو چیست؟

باید ببینم چه ظرفیت‌هایی داریم. ما جزء تولیدکنندگان هستیم و از این موقعیت پیش آمده می‌توانیم فرصتی ایجاد کنیم که در پیشخوان دیگران حضور پیدا کنیم. یعنی آن آمریکایی که امکان ورود اسناد لانه جاسوسی را به کشورش ممنوع کرده بود را با ارایه فیلم‌ها تسخیر کنیم.




از متن حکم ایوبی برای رضاداد چنین برمی‌آید⇐جشنواره‌های کودک و نوجوان یکی شدند

سینماروزان: همان طور که قبلتر پیش بینی شده بود(اینجا را بخوانید) علیرضا رضاداد که بعد از جدایی بین الملل از فجر از دبیری این جشنواره حذف شده بود با حکم رییس سازمان سینمایی به عنوان دبیر جشنواره کودک منصوب شد.

به گزارش سینماروزان نکته اصلی انتصاب رضاداد آن است که در متن حکم انتصاب، رییس سازمان سینمایی، وی را به عنوان “دبیر سی اُمین جشنواره فیلم کودک و نوجوان” معرفی کرده است در حالی که پیش از این و با روی کار آمدن دولت یازدهم جشنواره های کودک و نوجوان از یکدیگر تفکیک شده بودند و بنا بود هر کدام جداگانه برگزار شوند.

در حالی که پیشتر وزیر ارشاد هم از احتمال یکی شدن این دو جشنواره خبر داده بود.(اینجا را بخوانید) باید منتظر ماند و دید این نکته برآمده از یک اشتباه نگارشی حین صدور حکم انتصاب است یا آن که در یک بازگشت به عقب جشنواره های کودک و نوجوان مجددا یک کاسه شده اند؟

متن حکم ایوبی برای رضاداد را بخوانید:

نظر به سوابق ارزشمندتان به موجب این حکم به سمت «دبیرسی امین جشنواره بین المللی فیلم کودک و نوجوان » منصوب می شوید. جشنواره بین المللی فیلم کودک ونوجوان  در شهر اصفهان فرصت مناسبی است برای هم اندیشی به منظور ارتقاء جایگاه سینمای کودک ونوجوان که با تلاش بزرگان و دلسوزان سینما در شورای سیاستگزاری و راهبری سینمای کودک و نوجوان دوران تازه ای از شکوفایی را آغاز کرده است. با توجه به نگاه  مثبت و تعامل سازنده مدیران و مسئولان شهر و استان، بویژه شهردار فرهیخته و اعضای محترم شورای شهر امید است جشنواره ای  در خور نام سینمای ایران و در طراز آوازه شهر اصفهان برگزار شود. حمایت همه جانبه بنیاد سینمایی فارابی، شورای راهبری و تعامل سازنده شما با مدیریت استان در سطوح مختلف نوید بخشی جشنواره ای باشکوه است. امید است با همکاری با دستگاههای ذی ربط ملی و استانی و جلب حمایتهای هرچه بیشتر نهادهای مردمی و دولتی در انجام این مسئولیت مهم موفق باشید.




احمدرضا درویش تقسیم‌بندی سینمایی ایوبی را به چالش کشید⇐این تقسیم‌بندی، اشتباه محض است

سینماژورنال: احمدرضا درويش در حاشيه جشنواره فيلم مقاومت كارگاه انتقال تجربه‌هايش را برگزار كرد و بيش از هر چيز به جايگاه سينماي ايران در دنيا پرداخت.

به گزارش سینماژورنال او بدون نام بردن از نام حجت‌الله ايوبي به صحبت‌هاي اخير او مبني بر تقسيم‌بندي سينماي دنيا به دو دسته سينماي هاليوود و ايران اشاره كرد و اين تقسيم‌بندي را اشتباه محض دانست: بايد بپذيريم كه امروز هيچ سينمايي در دنيا بر افكار تسلط ندارد و اين اصلا درست نيست كه برخي از افراد مي‌گويند كه در دنيا تنها سينماي هاليوود و سينماي ايران حاكم است؛ اين اشتباه محض است. صداي سينماي ايران در افكار عمومي دنيا شنيده نمي‌شود و ما تنها در مهماني‌هاي جشنواره‌اي شركت مي‌كنيم.

به گفته كارگردان «رستاخيز» سينماي ايران زماني در دنيا ديده و شنيده مي‌شود كه فيلم‌هاي ايران در شبكه‌هاي خارجي يا سالن‌هاي سينمايي به نمايش گذاشته شوند. او موفقيت‌هاي سينماي ايران را منوط به ديده شدن توسط افكار عمومي دانست. اتفاقي كه براي فيلم‌هاي محدودي در ايران مي‌افتد و به جز آنهايي كه پخش‌كننده و تهيه‌كننده قوي بين‌المللي دارند، باقي آثار در كشورهاي دنيا به صورت گسترده روي پرده نمي‌روند. 

درويش در انتقاد به محدود شدن سينماي ايران در جشنواره‌هاي مختلف عنوان كرد كه در عرصه ديپلماسي فرهنگي تنها حضور در جشنواره‌هاي خارجي تعريف شده است اما مهم‌تر از اين حضور داد و ستد رويدادهاي جهاني است و اگر اين داد و ستد به درستي صورت نگيرد اين جشنواره‌ها به مهماني دورهمي تبديل مي‌شوند: «ما بايد يا با نخبه‌هاي سينماي دنيا ارتباط داشته باشيم يا داد و ستد سينمايي داشته باشيم. اين را بايد بدانيم كه بدون دادوستد نمي‌توان فهم جهاني را در سينما داشته باشيم. در چنين شرايطي نمي‌توانيم خود را با سينماي هاليوود مقايسه كنيم.»

درويش در بخش ديگري از صحبت‌هاي خود با صراحت تمام اعلام كرد كه اگر قرار باشد آثار ما تنها در تلويزيون يا در سالن‌هاي سينمايي‌مان به نمايش درآيد اين ادعا غلط است كه خود را با سينماي هاليوود مقايسه كنيم. چرا بايد خود را گول بزنيم كه سينماي ايران در حال رقابت با سينماي هاليوود است.  درويش با يادآوري جوايزي كه فيلم‌هاي ايران در عرصه بين‌المللي به دست آورده‌اند، تأكيد كرد كه سينماي ايران در حال حاضر تنها زينت‌المجالس جشنواره‌هاي خارجي است و البته در اين ميان جوايزي هم دريافت مي‌كنند.

كارگردان «رستاخيز» كه به واسطه مشكلات پيش آمده براي آخرين فيلمش، كارگرداني در سينما را محتاطانه‌تر از پيش تجربه مي‌كند، در اين كارگاه عنوان كرد كه فيلمنامه‌اي درباره مردم سوريه دارد و تهيه‌كننده‌اش هم از همين حالا مشخص است. او براي ساخت اين فيلم به پشتيباني‌هاي دولت نياز دارد: من از دولت هيچ حمايت مالي نمي‌خواهم اما مي‌خواهم بدانم كه من چگونه مي‌توانم شرايطي را ايجاد كنم كه اين فيلم را براي ۱۵ ميليون آواره سوري كه در كشورهاي مختلف هستند بدون دريافت پولي توزيع كنم.

درويش بدون اشاره به صحبت‌هاي وزير ارشاد درباره نبود مانع براي اكران «رستاخيز» براي عرضه دي‌وي‌دي‌هاي اين فيلم در مناطق مختلف شيعه‌نشين از مسوولان فرهنگي خواست كه به او بگويند كه اين كار را چگونه مي‌تواند انجام دهد.




بعد از جنتی، ایوبی هم اکران “رستاخیز” را بلامانع دانست

سینماژورنال: قرائن حکایت از آن دارد که شکایت عوامل “رستاخیز” از وزارت ارشاد به خاطر توقیف یک فیلم مجوزدار سبب ساز تسهیل مسیر اکران این فیلم شده است.

به گزارش سینماژورنال بعد از صحبتهای چند روز قبل علی جنتی وزیر ارشاد که از امکان اکران فیلم بدون ممیزی خبر داده بود(اینجا را بخوانید) حالا حجت ا.. ایوبی رییس سازمان سینمایی نیز از معتبر بودن پروانه نمایش فیلم سخن گفته است.

ایوبی در حاشیه دیدار از جشنواره مقاومت درباره اظهارات وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره بلامانع بودن اکران «رستاخیز» با اشاره به اینکه سخن اصلی را وزیر فرهنگ زده است، گفت: موضع وزارت ارشاد از ابتدا کاملا مشخص بود، ما یک پروانه نمایش داریم که از اعتبار نیفتاده است.

او افزود: آن پروانه نمایش بر اساس فتاوی محکم و قابل استناد و با نمایش چهره حضرت ابوالفضل(ع) بوده است که البته در دورانی ملاحظاتی پدید آمد اما الان با حمایتی که قوه قضاییه از این فیلم داشت و البته این حمایت به طور کلی باعث خوشحالی ما است، فضای جدیدی ایجاد شده است و در نهایت ما و وزیر ارشاد را به این جمع‌بندی رسانده است که مردم را محروم نکنیم و فیلم را همانطور که بوده است، ببینند.

ایوبی تاکید کرد: بنابراین پروانه قبلی نمایش فیلم معتبر بوده و هنوز هم هست. آن موقع گفتیم تعلیق شده و امیدواریم دیگر این دوران تعلیق تمام شود.

رییس سازمان سینمایی در پاسخ به اینکه آیا قرار است خسارتی هم برای تاخیر در اکران به صاحبان فیلم پرداخت شود، گفت: رای بدوی که اعتراضی هم به آن شده است، پروسه‌ای است که نمی‌دانیم چه می شود! اما صرف نظر از مسائل حقوقی هم من و هم وزیر فرهنگ همیشه در کنار این فیلم بوده، هستیم و خواهیم بود تا نمایش داده شود و کمک‌های لازم را انجام می‌دهیم، در این باره فکر نمی‌کنم آقای درویش، دوستانش و همچنین ما خیلی به دنبال محکوم کردن یکدیگر باشیم.




سعید سهیلی: ایوبی باندی عمل می‌کند؛ طيفي را پيش خودش جمع كرده و صرفاً با آنها كار مي‌كند

سینماژورنال: روز ملی سینما سبب ساز آن شده است که کارنامه مدیریتی مدیران سینمایی دولت یازدهم در آخرین سال حضورشان در این کرسی مورد تحلیل سینماگران مختلف قرار گیرد.

به گزارش سینماژورنال سعید سهیلی کارگردان و نویسنده سینما در خلال این تحلیل با بیان اینکه ایوبی نه تأثیر مثبتی به حال سینما داشته و نه تأثیر منفی، ایراد مهم وی را باندی عمل کردن دانسته است.

سعيد سهيلي نويسنده و كارگردان سينما كه در حال آماده كردن فيلم «گشت ارشاد 2» براي حضور در جشنواره فيلم فجر است، درباره عملكرد رئيس سازمان سينمايي به «جوان» مي‌گويد: شايد بشود گفت ايوبي تنها مسئول سينمايي است كه نه تا به حال با او ديدار داشته و نه گفت‌وگويي كرده‌ام و نه توانسته‌ام بشناسمش.

وی ادامه داد: عملكرد وي در سازمان سينمايي نيز به گونه‌اي بوده كه نه مي‌توان به آن 20 داد و نه طوري عمل كرده كه صفر بگيرد. نمي‌توان تأثير مثبتي را از ايوبي در سينما ديد و نكته منفي بزرگي هم نداشته است. حداقل براي سينما كاري نكرده است نه مثل آقاي شمقدري كه پدر سينما را درآورد.

این کارگردان که بیش از دو دهه است در سینمای ایران حضور دارد درباره ایرادات سیستم مدیریتی ایوبی بیان داشت: عيب ايوبي اين است كه خيلي باندي عمل مي‌كند و طيفي را پيش خودش جمع كرده و صرفاً با آنها كار مي‌كند و از آنها مشورت مي‌گيرد و به طيفي كه به وي نزديك نباشد نه كار مي‌دهد و نه اجازه حضور و مشورت مي‌دهد.

سعید سهیلی خاطرنشان ساخت: آمدن و رفتن ايوبي تأثيري روي سينما نداشته است چون جلوي توقيف فيلمي را نگرفته و خودش مي‌گويد آمده تا سينما را به آرامش برساند اما اين آرامش چيزي جز سكون و بي تحركي نيست.




انحصارگرایی و ویژه‌خواری؛ از سازمان سینمایی تا خانه سینما

سینماژورنال: در حالی که به مانند ضیافت روز خبرنگار سازمان سینمایی، ضیافت روز سینمای این سازمان هم بدون دعوت از رسانه های منتقد و مستقل برگزار شده است و این امر اعتراضات بسیاری را موجب شده، ایجاد انحصار در پوشش ویدیویی مراسم جشن خانه سینما نیز با اعتراضات رسانه های فعال در این حیطه روبرو شده است.

به گزارش سینماژورنال از جمله این رسانه ها “تیوی پلاس” است که سردبیر آن حمید فراهانی راد در یادداشتی به انتقاد از انحصار ایجاد شده در جشن خانه سینما پرداخته است.

متن کامل یادداشت این فعال رسانه ای را بخوانید:

اين روزها شاهد برخوردهاى عجيب و توهين آميز و غير منصفانه و حتى غيرقانونى در اين حوزه هستیم. دوستان طورى زد و بندهاى پشت پرده و زيرميزى مى كنند گويى يادشان رفته ما همان دوستانى هستيم كه هميشه در هر موقعيت سخت و خطيرى مثل تعطيلى خانه سينما و…، تمام قد در كنارشان ايستاديم و حتى گاهى جلوتر از آنها در دفاع از حق شان و اثبات دوستى مان بوديم. ما انتظار تقدير و تشكر نداريم اما ديگر توهين و بى احترامى هم حق مان نيست. مى پرسيد چه شده كه اينقدر گلايه مند هستيم؟! چه شده كه برخلاف روال هميشگى مان كه سكوت و آبروداریست اين بار ديگر كارد به استخوان مان رسيده و صدایمان در آمده؟
هجدهمين جشن خانه سينماست؛ تى وى پلاس به عنوان اولين تلويزيون اينترنتى ايران و حامى ستاره ها و هنر هميشه و همه جا بى هيچ چشم داشتى در تمام مراسم ها و جشن ها و رونمايى ها و… حضور داشته و آنها را پوشش داده.
اين بار نيز از چند ماه قبل از طريق دبير بخش سينما از روابط عمومى اين دوره از جشن پيگير بوديم كه براى حضور در اين مراسم و پوشش تصويرى آن چه كنيم و چه كارهايى لازم است انجام بدهيم، ايشان هم فرمودند درخواست شما اعلام شده و هيچ كارى لازم نيست انجام بدهيد. با اين اوصاف تا همين روزهاى اخير مرتب پيگير بوديم و هر دفعه همين اطمينان خاطر به ما داده مى شد. گفتند كارت هایتان صادر شده، يكشنبه ٢١ شهريور برويد از خانه سينما بگيريد.
ناگهان ورق برگشت، در حاليكه فقط يك روز تا برگزارى جشن باقى مانده به ما اعلام كردند اجازه تهيه گزارش تصويرى از مراسم را نداريد. چرا؟! چون انحصار فيلمبردارى مراسم از طريق جناب شاهسوارى رئيس خانه سينما به يكى از سايت ها فروخته شده. عجب! چطور حق انحصارى به مجموعه اى اينقدر پنهانى و دقيقه نودى فروخته مى شود بدون اينكه به ديگرانى كه واجد شرايط هستند اعلام شده باشد؟!
جناب آقاى شاهسوارى، شما كه به دنبال كسب سود مادى بيشتر براى مجموعه تان هستيد چرا قصد فروش انحصاری فيلمبردارى مراسم تان را اعلام عمومى نكرديد و مزايده نگذاشتيد شايد كه ما مايل بوديم به رقم بالاترى از دوستان شما اين حق را خريدارى كنيم؟
در شگفتيم خانه سينما كه هميشه از بى قانونى و تصميمات فكر نشده يك شبه و اعمال نظر سليقه اى مديران دادش به هوا بود حالا چه شده كه خود سردمدار تضييع حقوق رسانه ها شده است؟! جناب شاهسوارى جواب صدها هزار نفر مخاطب شبكه پر بيننده تى وى پلاس را در سراسر جهان شما مى دهيد؟ آقای شاهسوارى مگر خود شما در گفتگوی اخیرتان نمی گویید ما حق تفکیک مخاطب را نداریم؟! بله… شاید شما هم مثل بسیاری دیگر از همکارانتان… یاحق




ایوبی در پاسخ به اینکه در آستانه روز ملی سینما چه خبر خوشی برای اهالی سینما دارد؟⇐خبر خاصی ندارم!/وزارتخانه‌های دیگر مشکل صندوق بیمه بیکاری سینماگران را حل کنند!!!

سینماژورنال: حجت ا..  ایوبی رییس سازمان سینمایی که در مدت حضورش در سازمان سینمایی هیچ هدیه ویژه ای نه در روز سینما و نه در مناسبتهایی مانند نوروز برای بدنه سینماگران نداشته است در آخرین روز ملی سینمایی که حضورش به عنوان رییس سینما را می بیند هم آب پاکی را روی دست بدنه صنف سینما ریخت و از این گفت که خبر خوشی برای اهالی سینما ندارد.

به گزارش سینماژورنال ایوبی در آستانه روز ملی سینما وقتی مخاطب این پرسش “ایسنا” قرار گرفته که چه خبر خوشی برای اهالی سینما دارد به صراحت از این گفته که خبر خاصی ندارم.

ایوبی که چند روز قبل نیم‌بها بودن بلیت سینماها را در روز ملی سینما به عنوان خبری خوش برای مردم اعلام کرده بود در پاسخ به اینکه چه خبر خوشی برای اهالی سینما دارد، آن هم در شرایطی که همچنان اعتراض‌هایی نسبت به نبود امنیت شغلی وجود دارد و قرار بود صندوقی هم برای این موضوع در نظر گرفته شود؟ توضیح داد: به نظرم افزایش درصد سینماگرانی که در سینما مشغول کار هستند خود به تنهایی یک اتفاق خوب است، چون حتی آن‌هایی که با تردید به وضعیت سینما نگاه می‌کنند هم معتقدند که این روزها پیدا کردن بازیگر برای حضور در کاری سخت شده، چرا که بسیاری از آن‌ها مشغول کار  هستند. بنابراین این‌ها اتفاقات و خبرهای خوش پیوسته و دائمی است و خبر خاصی که الان بخواهم از آن به عنوان یک اقدام فوق‌العاده‌ای که در حال انجام است یاد کنم ندارم، اما کارهایی که خودم منتظرم زودتر ثمر بدهند و به آن‌ها امیدوار هستم دو پروژه‌ی مهم سینِما است.

وی درباره این پروژه ها بیان داشت: یکی از آن‌ها سینما سیار است که بخش‌های سخت‌افزاری آن به اتمام رسیده و این اتفاقی است که در بسیاری از کشورها در سطحی وسیع انجام می‌شود. البته ما آن را ابتدا به شکل مهندسی معکوس انجام دادیم، به صورتی که یک مدل چینی آن را در سفر خریداری کردم و به مهندسین خودمان دادیم تا کار را عملیاتی کنند. پروژه‌ی دیگر هم مجتمع‌های فرهنگی است که به سالن‌های سینمایی تجهیز می‌شوند.

⇐ وزارتخانه های دیگر مشکل صندوق بیمه بیکاری سینماگران را حل کنند!!!

ایوبی همچنین در بیانی عجیب در پاسخ به چرایی به نتیجه نرسیدن طرح صندوق بیمه بیکاری سینماگران از وزارتخانه هایی که جشنواره برگزار می کنند خواست بودجه هایشان را صرف این صندوق کنند!!!

وی در این باره اظهار کرد: فعلا پیگیری وضعیت صندوق در توان ما نیست. سال گذشته خیلی صادقانه گفتیم که آیین‌نامه‌ای را برای آن نوشتیم و آماده شده است، اما پول اولیه‌ای در حدود ۳۰ تا ۴۰ میلیارد تومان می‌خواهد که هنوز فراهم نشده است. با این حال ناامید نیستیم و امیدوارم لااقل وزارتخانه‌هایی که جشنواره‌های فیلم برگزار می‌کنند به جای این کار، پول آن را برای این صندوق در نظر بگیرند تا مشکل سلامت و درمانی سینماگران حل شود؛ البته خود ما هم تلاش می‌کنیم برای این کار تا جای ممکن هزینه‌هایمان را کم کنیم.

⇐ وقتی رطب خورده، منع رطب می کند

به گزارش سینماژورنال این بخش از سخنان ایوبی که می تواند کنایه ای باشد به جشنواره سلامت که اخیرا برگزار شد البته مصداق کامل “رطب خورده منع رطب چون کند” هست چون ایشان همواره یکی از مهمترین دستاوردهای مدیریتی خویش را جدایی بین الملل از فجر و برگزاری مستقل آن در قالب یک جشنواره اردیبهشتی می دانند که هزینه‌ای چند میلیاردی را بر دوش سازمان سینمایی گذاشت!

حالا اینکه چطور شده ایوبی فعالیتهایی مشابه مهمترین دستاورد خود را وقتی از وزارتخانه های دیگر سرمی‌زند زیر سوال می‌برد جای سوال دارد.




جناب وزیر! از سخن کم کن و بر عمل بیفزا!

سینماژورنال/محمدصادق عابدینی: در فاصله چندماه باقي مانده به پايان كار كابينه دولت يازدهم، وزير ارشاد اين كابينه در شرايطي قرار دارد كه هم از سوي موافقان دولت و هم از طرف مخالفان دولت تحت فشار است و رئيس‌جمهور در سخنراني عمومي‌اش از وزير ارشاد انتقاد شديد كرد. علي جنتي روزهايي را پشت سر مي‌گذارد كه گويا هيچ‌كس دوستش ندارد!

وزير ارشاد و توقعات برآورده نشده
علي جنتي از جمله وزرايي بود كه بالاترين رأي را از مجلس گرفت و به كابينه راه يافت. در نظر هنرمندان طرفدار دولت كه در رقابت‌هاي انتخاباتي به حمايت از حسن روحاني پرداختند، علي جنتي مأموري بود كه بايد همه وعده‌هاي رئيس‌جمهور را در حوزه فرهنگ اجرايي كند؛ انتظاري كه شايد فراتر از اختيارات يك وزير بود و شايد هم وزير ارشاد نمي‌دانست چطور بايد آنها را برآورده كند؛ انتظاراتي از بازتر شدن فضاي فعاليت‌ها گرفته تا كم‌رنگ شدن يا حتي محو خطوط قرمز و مميزي‌ها در سينما، تئاتر، كتاب و حتي هنر‌هاي تجسمي. يكي از مديران سينمايي وزارت ارشاد در يك گپ دوستانه درباره توقعات برخي از اهالي سينما مي‌گويد: آنها طوري رفتار مي‌كنند كه انگار در كشور انقلاب شده نه انتخابات!

همه انتظار‌ها در حالي بود كه در كميسيون فرهنگي مجلس اكثريت با اصولگرايان بود و آنها اقدامات جنتي را رصد مي‌كردند و در مقابل هر اظهار نظر خارج از عرف وزير به سختي واكنش نشان مي‌دادند. جنتي در همان ماه‌هاي اول تصدي پست وزارت ارشاد دولت يازدهم متوجه شد كه نبايد به صراحت درباره برخي از موضوعات كه از نظر شرعي داراي حرمت است، صحبت كند و چند بار مجبور شد، صحبت‌هاي خود را در مواجهه با تيغ انتقادات تعديل كند. صحبت از آوازخواني بانوان موضوعي بود كه داشت براي جنتي سنگين تمام مي‌شد.

جنتي همچنين وارد موضوع مميزي كتاب شد، اما بر عكس چيزي كه تصور مي‌كرد، تدبير وي درباره واگذاري مميزي به مؤسسات انتشاراتي به جاي آنكه با استقبال روبه‌رو شود با واكنش منفي همراه با ترس ناشران خصوصي روبه‌رو شد. در اين بين دكتر روحاني هم بر دامن زدن به توقعات از وزير و ورود بيشتر جنتي به حوزه‌هاي حاشيه‌دار بي‌تأثير نبود، از اولين ديدار رئيس‌جمهور با هنرمندان در 18 دي‌ماه سال 92 تا آخرين ديدار آنها در 12 تيرماه امسال كه هنرمندان مهمان ضيافت افطار رئيس‌جمهور شدند، هميشه رئيس‌جمهور خود را چهره‌اي مدافع هنرمندان معرفي كرده است و از وزير ارشاد خواسته تا بيشتر به توقعات هنرمندان بپردازد. نمونه اين اظهارات را در ديدار 18 دي‌ماه شاهد بوديم كه دكتر روحاني حتي كارت زرد مجلس به جنتي را مسخره كرد و گفت: «وزير باز هم كارت زرد بگيرد. اين دولت به تمام تعهدات و قول‌هايي كه در دوران انتخابات به مردم داده است، عمل خواهد كرد؛ كارت زرد براي اين دولت نگراني نيست. به امثال آقاي جنتي‌ به عنوان مدافع از حقوق هنرمندان و آزادي افتخار مي‌كنيم.»

وزير ارشاد و كم كاري‌هاي انجام شده
اولين نشانه‌هاي نارضايتي رهبر انقلاب از عملكرد فرهنگي دولت يازدهم، زماني خودنمايي كرد كه ايشان برخلاف سنت هرساله بازديد از نمايشگاه كتاب تهران، در سال 93 حضور در نمايشگاه را تحريم كردند. اين تحريم امسال نيز رخ داد و رهبري ترجيح دادند به نمايشگاه كتاب نروند. انتقاد‌هاي رهبر انقلاب نسبت به اوضاع فرهنگي البته به دولتي كه علي جنتي وزير ارشاد آن است، منحصر نيست، ولي حجم انتقاد‌ها و هشدار‌ها در اين دوره بسيار بيشتر از دوره‌هاي قبل شده است تا جايي كه رهبري در ديدار نمايندگان منتخب ملت در مجلس دهم كه به مناسبت آغاز به كار مجلس برگزار شد به صراحت از تعبير «ولنگاري فرهنگي» استفاده كردند.

مقام معظم رهبري در اين ديدار خطاب به حضار گفتند: «برادران عزيز، خواهران عزيز! در مسئله‌ فرهنگ، بنده احساس يك ولنگاري مي‌كنم؛ در دستگاه‌هاي فرهنگي -اعم از دستگاه‌هاي دولتي و غيردولتي- يك نوع ولنگاري و بي‌اهتمامي در امر فرهنگ وجود دارد؛ چه در توليدِ كالاي فرهنگي مفيد كه كوتاهي مي‌كنيم، چه در جلوگيري از توليد كالاي فرهنگي مضر كه كوتاهي مي‌كنيم.» رهبر انقلاب در ديدار با شعرا در ماه رمضان نيز از وزير ارشاد انتقاد كردند، مصطفي محدثي خراساني كه در اين جلسه حضور داشته است، مي‌گويد: ايشان به صراحت رو به وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي كردند و در حضور رئيس حوزه هنري كشور گفتند از اجاق اينها براي شعر آبي گرم نمي‌شود و از آنها خواستند به جاي كارهاي پراكنده‌اي كه مي‌كنند، توانشان را صرف حمايت از مجموعه‌هايي كنند كه در كشور به صورت هدفمند و مؤثر وارد كار شده‌اند.
به غير از اين انتقاد‌هاي مستقيم، رهبر انقلاب بارها درباره نفوذ فرهنگي دشمن هشدار داده‌اند كه در آنها نسبت به غفلت مسئولان نقد‌هايي بيان شده است. اما خواسته‌های جناحی و ضدارزشی هم از جنتی کم نبوده است.

تقاضاهای بی‌شمار ضدارزشی از جنتی
در اين ميان سينماگران اصلاح‌طلب هم پس از محقق‌نشدن خواسته‌هاي جناحي‌شان لب به انتقاد از وزير ارشاد گشودند.
احمدرضا درويش، كارگردان «رستاخيز» درباره مديريت فرهنگي دولت مي‌گويد: من كما‌في‌السابق سكوت مي‌كنم و نظاره‌گر صحنه عجيب‌وغريبي از لحظه‌هايي هستم كه مديريت فرهنگي كشور در دولت تدبير و اميد ايجاد كرده است. وقتي پروژه‌اي به محكمه كشيده است، زبان و فضاي ارتباط وجود ندارد و داور بايد در اين باره قضاوت كند. نويد محمدزاده كه جايزه بهترين بازيگر مكمل مرد را از جشنواره فجر به دست آورد با لحني صريح از وزير ارشاد انتقاد مي‌كند: «آقاي روحاني رأي جوان‌ها را به دست آوردي، اما وزيري كه انتخاب كردي بدترين انتخاب بود. من از آقاي جنتي ناراحتم.»
باران كوثري نيز نااميدانه عنوان مي‌كند: «به عنوان كسي كه هم به اين دولت رأي دادم و هم تا جايي كه توانستم برايش رأي جمع كردم، سخنم اين است كه مطالبات ما را برآورده كنند. اينكه مي‌گويند تحت‌فشارند هم توجيه مناسبي نيست. شما خودتان مي‌دانستيد كه تحت فشاريد؛ چه فشار سياسي چه فشار اقتصادي. قطعاً به اين فشارها آگاه بوديد و بعد پيشقدم شده‌ايد براي كانديداتوري پس بايد به مطالبات ما پاسخ گوييد.»

وزير ارشاد و اين ماه‌هاي باقي مانده
تا دوره آتي انتخابات رياست جمهوري چند ماه بيشتر باقي نمانده است. وزير ارشاد مانند ساير وزراي كابينه بايد عملكردش را به نوعي ارتقا دهد تا احتمالاً اگر دكتر روحاني خود را براي دوره بعدي نيز نامزد انتخابات كرد بتواند در حوزه فرهنگ نيز كارنامه‌اي قابل قبول ارائه دهد. تا امروز كه به غيرمصاحبه‌هاي انتقادي و نوشتن نامه‌هاي سرگشاده هنرمندان به رئيس‌جمهور كه پر از نقد و نظر درباره عملكرد فرهنگي دولت است، دكتر روحاني عملاً داشته فرهنگي براي نشان دادن موفقيت در كارنامه چهارساله دولتش ندارد. اين روزها حتي بازيگران دست چندم، شاعران ناشناخته و نويسندگان گمنام هم به انتقاد از دولت مي‌پردازند. در قضيه كنسرت‌ها هم وزير ارشاد باعث خشم رئيس‌جمهور شده است، اما جنتي براي اينكه بتواند براي اين چند ماه كارنامه‌اي در خور باقيات صالحات داشته باشد، بايد مسائلي را حتماً مد نظر قرار دهد. ابتدا اينكه شايد بين باقيات صالحات و داشتن وزارت دولت بعدي در صورت پيروزي مجدد دكتر روحاني شايد يكي را بايد انتخاب كند! البته شايد! دوم اينكه حمايت نزديك به چهار سال از يك طيف خاص از هنرمندان نه‌تنها باعث نشد جنتي محبوب‌ترين وزير كابينه شود، بلكه همان كساني كه جنتي براي آنها نقش پشتيبان را ايفا كرد، امروز لب به انتقاد از وي گشوده‌اند پس مي‌توان در اين چند ماه باقي مانده به آن طيف از هنرمندان كه بي‌مهري دولت را تحمل كرده‌اند، نگاه مهربانانه‌اي كرد.

تقويت جناح مؤمن انقلابي از خواسته‌هاي رهبر معظم انقلاب حداقل در حوزه فرهنگ و توسط وزارت ارشاد تا به امروز انجام نشده يا بسيار ضعيف بوده و اين چند ماه فرصتي است كه بتوان اين خواسته را تا حدي عملي كرد. زير‌ساخت‌هاي فرهنگي چه در بحث سخت افزاري و چه در حوزه نرم‌افزاري دچار ضعف‌هاي زيادي است، شايد عمر وزارت علي جنتي آنقدر طولاني نباشد كه كار‌هاي عمراني در حوزه سخت‌افزاري و ايجاد فضاهاي جديد فرهنگي به نتيجه كامل برسد، اما برنامه‌ريزي و شروع عمليات عمراني را مي‌توان در همين دولت انجام داد. جنتي بايد در اين ماه‌هاي آخر بر سرعت فعاليت‌ها بيفزايد، اگر بتواند اعتبارات بيشتري براي فرهنگ جذب كند و توليدات فرهنگي و هنري را از نظر كمي و كيفي افزايش دهد، بهتر است وزير در اين ماه‌هاي باقي مانده كمتر حرف بزند و بيشتر عمل كند. آنچه باعث خواهد شد تا از اين وزير در تاريخ نامي به نيكي برده شود، عملكرد وي خواهد بود و گرنه نسب جنتي حتي اگر به صديق‌ترين يار انقلاب نيز برسد، باز هم آنچه در افكار عمومي باقي خواهد بود، كاري است كه وزير به يادگار از خود باقي خواهد گذاشت.

علی جنتی
علی جنتی



تازه ترین نقطه نظرات وزیر ارشاد؛ از ارتباط مدلینگ با سفرهای خارجی تا پوشش دردسرساز در کنسرتها

سینماژورنال: علی جنتی وزیر ارشاد یکشنبه شب در شبکه  دوم سیما نقطه نظرات خاصی را درباره پدیده مدلینگ، تولیدات آثار بی توجه به متن تصویب شده و حواشی کنسرتها بیان کرد.

به گزارش سینماژورنال جنتی با اشاره به برخی مشکلات فرهنگی گفت: یکی از علل معضلات فرهنگی سفرهای خارجی است! سفرهای خارجی زیاد شده و غالبا مردم به جاهای تفریحی کشورهای دیگر می‌روند و گاهی گمان می‌کنند پیشرفت‌های این کشورها به‌خاطر بی‌بندوباری است. خیلی از کسانی که به کشورهای همسایه سفر می‌کنند برای آموزش مدلینگ است و وقتی برمی‌گردند بصورت زیرزمینی با پوشش‌های نامناسب فعالیت می‌کنند.

وزیر ارشاد درباره مشکلات صدور مجوز نمایش بیان داشت: گاهی یک نمایشنامه یا فیلمنامه تایید می‌شود اما هنگام اجرا به شکل دیگری اجرا می‌شود.

جنتی درباره وضعیت خاص کنسرتها نیز اظهار داشت:  تماشاچیانی که برای کنسرت می‌آیند گاهی موازین و پوشش مناسب را رعایت نمی‌کنند که باعث اعتراض می‌شود.




رییس سازمان سینمایی ماجرای ممنوع‌الفعالیت شدن سینماگران به‌خاطر GEM را “سوءتفاهم” دانست

سینماژورنال: در حالی که در روز گذشته تعدادی از سینماگران به دلیل پخش تیرزهای آثارشان از شبکه ماهواره ای جم با حکم ممنوع الکاری دادستانی مواجه شدند(اینجا و اینجا را بخوانید) رییس سازمان سینمایی با نگارش یادداشتی این مسأله را “سوءتفاهم” دانست و از حل زودهنگام آن خبر داد.

به گزارش سینماژورنال حجت‌الله ایوبی که طی هفته های اخیر در مقابل حواشی رخ داده برای سینماگران از جمله توهین هفته نامه “یالثارات” به هنرمندان جشن حافظ و تحریم “لانتوری” توسط حوزه هنری ترجیح داده بود سکوت کند درباره حکم ممنوع الکاری سینماگران چنین نوشت: سینمای ایران به عنوان پرچمدار موفق مقابله با تهاجم فرهنگی غرب و نماد جلوگیری از نفوذ، شایسته تقدیر است. یقین دارم که این حکم قوه محترم قضاییه با گفت‌وگو حل خواهد شد. سینمای ملی و پرطرفدار ایران هیچ نیازی به کمک شبکه‌های غیر ملی ندارد. اینکه شبکه‌های بیرون از کشور سوار بر موج موفقیت و محبوبیت سینمای ما می‌شوند ارتباطی به سینماگران ندارد.

وی ادامه داد: یقین دارم با روشن شدن این مسائل به ویژه نقش بی‌بدیل سینماگران ایرانی در تقویت ارزش‌های دینی و ایرانی و اسلامی هر 3 قوه و همه دلسوزان کشور، سینمای پر افتخار و سینماگران جهادگرمان را مورد ستایش قرار خواهد داد و به وظیفه الهی و ملی خود در تقویت این دستاورد بزرگ انقلاب اسلامی عمل خواهند کرد.

ایوبی در انتهای گفتگوی خود آورد: بنابراین مطمئنم این سوء تفاهم به زودی حل و نگرانی‌ها برطرف خواهد شد.




گلایه‌های تند و تیز باران کوثری از دولت یازدهم، لیست امید و مدیران فرهنگی دولت⇐درباره ما چه فکر کرده‌اید؟/ اگر ما نبودیم رأی نمی‌آوردید/از همان ابتدا می‌گفتید که فرهنگ در الویت شما نیست

سینماژورنال: باران کوثری بازیگری است که در این سالها همواره و در انتخابات مختلف به عنوان هوادار جریان اصلاحات عرض اندام کرده است و البته که جریان سیاسی اصلاحات نیز همواره به قدر کفایت از این بازیگر به نفع خود استفاده کرده است.

به گزارش سینماژورنال کوثری که در انتخابات 92 جزو هواداران حسن روحانی بود در فاصله کمتر از یک سال مانده به انتخابات ریاست جمهوری در گفتگو با فریدون جیرانی در “فیلمنت” به گلایه از سیاستهای فرهنگی دولت و البته لیست امیدی پرداخته که با حمایت هنرمندان به مجلس راه پیدا کرد اما حتی برای حضور در کمیسیون فرهنگی رغبتی از خود نشان نداد.

باران کوثری درباره اوضاع و احوال سیاسی جامعه می گوید: شرایط بهتر شده است اما باز به بن بستهایی می خوریم که فکر می کنیم چقدر می توانی امیدوار باشیم به آینده. وقتی لیست امید که مقدار زیادی از آرایش را به واسطه اهالی فرهنگ و هنر به دست آورده در انتخابات کمیسیونها کمترین علاقه ای برای حضور در کمیسیون فرهنگی نشان نمی دهد واقعا چگونه می شود درباره آنها فکر کرد؟

اگر حمایت اهالی فرهنگ نبود این مقدار رأی برای لیست امید متصور نبود

وی ادامه می دهد: این یک واقعیت است که اگر حمایت اهالی فرهنگ نبود این مقدار رأی برای لیست امید متصور نبود و هیچ کس نمی تواند این را کتمان کند اما وقتی آنها برای حضور در کمیسیون فرهنگی پیشقدم نمی شوند تا باز هم کمیسیون فرهنگی بدل شود به همان چرخه ای که برخی فیلمها اکران نشوند و برخی هم نتوانند کار کنند، این چه معنایی دارد؟ آنها چه فکری می کنند نسبت به من و امثال من؟ حتی توضیح هم نمی دهند که چرا کاندیدا نشده اند؟ این به من برمی خورد و باعث می شود به این فکر بیفتم که آیا اصلا کسی به فرهنگ فکر می کند؟

باران کوثری با اشاره به فیلم توقیفی اش و کم کاری سازمان سینمایی در تسهیل شرایط اکران این فیلم بیان می دارد: آیا کسی در ارشاد هست که پیگیری کند چرا “عصبانی نیستم” هنوز اکران نشده است؟ خب خیلی راحت از همان ابتدا بگویند اهل فرهنگی که از ما حمایت می کنید بدانید که فرهنگ در الویت نیست.

اینکه می گویند تحت فشارند توجیهی برای فرار از پاسخگویی نیست

باران کوثری این روزها “لانتوری” را روی پرده دارد که فروش فوق العاده ای دارد و نوروز هم “کوچه بی نام” را روی پرده داشت که آن هم جزو پروفروشهای سینما بود. به گزارش سینماژورنال باران کوثری در بخشی از گفتگوی خود با اشاره به اوضاع بغرنج اهالی فرهنگ خطاب به مدیران دولت یازدهم اظهار می دارد: به عنوان کسی که هم به این دولت رأی دادم و هم تا جایی که توانستم برایش رأی جمع کردم سخنم این است که مطالبات ما را برآورده کنند. اینکه می گویند تحت فشارند هم توجیه مناسبی نیست. شما خودتان می دانستید که تحت فشارید؛ چه فشار سیاسی چه فشار اقتصادی. قطعا به این فشارها آگاه بودید و بعد پیشقدم شده اید برای کاندیداتوری پس باید به مطالبات ما پاسخ گویید.

باران کوثری درباره مطالبات خود نیز چنین می گوید: اصلی ترین مطالبه من این است؛ یک فیلم اکران نشده به نام “عصبانی نیستم” را به عنوان بازیگر دارم. فیلمی که هم پروانه ساخت دارد و هم پرونه نمایش اما به دلیل فشار از جانب کسانی که در ارشاد نیستند این فیلم را اکران نکردند. چرا؟

اگر بیضایی مطمئن باشد به فضای امن برای فعالیت چرا برنگردد

وی ادامه می دهد: مطالبه دوم ام حمایت از فیلمسازان است. از مادر خودم شروع می کنم که آن قدر خسته شده که نمی خواهد فیلم بسازد. اگر رخشان نمی تواند فیلم بسازد، اگر بیضایی نتواند برگردد فیلم بسازد و اگر تقوایی نتواند فیلم بسازد پس دیگر چه فرقی هست میان این دولت و دولت قبل. اگر بیضایی مطمئن باشد فضای امنی فراهم است برای فعالیت چرا برنگردد؟

خانه سینما باید جوانان را جذب کند

باران کوثری مطالبه خود از خانه سینما را نیز با مکثی چنین بیان می کند: خانه سینما باید کاری کند که جوانترها جذب آن شده و مسئولیتها را در دست بگیرند بلکه اتفاقات بهتری بیفتد.




دورهمی ایوبی به‌نام خبرنگاران و به‌کام مجیزگویان به‌صرف هدایایی کمی بیشتر از دوریال!

سینماژورنال: طبیعی بود وقتی روابط عمومی سازمان سینمایی دستخوش تغییر و تحول شود و نیرویی به عنوان مدیر روابط عمومی مشغول به کار شود که در سالهای اخیر بیشتر از روزنامه‌نگاری آن هم در شکل مستقل خود درگیر کارمندی برای نهادهای مختلف دولتی است در انتخاب حاضران برای ضیافتی که به نام “خبرنگاران” برگزار می شود هم بیشتر از سوابق ژورنالیستی و جایگاه رسانه‌ای، درجه انتقادی رسانه‌ها تعیین کننده باشد.

به گزارش سینماژورنال در امتداد چنین روندی نه فقط خبرنگاران رسانه‌های مستقل منتقد سیاستهای سازمان سینمایی از فهرست مدعوین این دورهمی حذف شدند بلکه اغلب خبرنگاران رسانه‌های زیرمجموعه دولت هم که مشی‌ای انتقادی نسبت به سیاستهای سازمان دارند هم به بهانه ظرفیت محدود پذیرایی حذف شدند!

بله، ظرفیت پذیرایی از خبرنگاران سینمایی در ضیافتی که به نام خبرنگاران برگزار شده بود وجود نداشت اما تا دلتان بخواهد چهره‌هایی در دورهمی دیده می‌شدند که سالهاست کار مطبوعاتی نمی‌کنند و به واسطه آشنایی قدیمی با مدیر روابط عمومی در این دورهمی حضور داشتند؛ از خبرنگار سرویس حوادث یک روزنامه تا خبرنگاران سابقی که سالهاست به روابط عمومی گری در نهادهای مختلف مشغولند.

جالب بود که از اغلب رسانه‌های مستقل سینمایی حتی یک نفر نماینده هم به این جشن دعوت نشده بود و از آن سو رسانه وابسته به یکی از کارمندان گروه سینمایی تازه تأسیس چندین نماینده در این دورهمی داشت! یا رسانه ای منسوب به رسانه ملی نیز همین طور!

روز گذشته خبرگزاری سینماپرس در گزارشی درباره این ضیافت از این گفته بود که روابط عمومی سازمان سینمایی ترجیح داده تا  بیشتر از آن که به دعوت از بدنه خبرنگاران سینمایی همت گمارد از برخی رسانه های وابسته به جریان سیاسی متبوع خود برای حضور در این جشن دعوت کند.(اینجا را بخوانید)

صبح امروز نیز سردبیر سایت “تحریرنو” که البته جزو دعوت شدگان نبوده و برای دریافت اطلاعات از حاضران در دورهمی راهی ضیافت شده نکات جالبی را درباره مهمانان این ضیافت ذکر کرده؛

از جمله نکات ذکر شده توسط جوادی، دعوت از فریدون جیرانی سردبیر روزنامه تعطیل شده “سینما” به عنوان خبرنگار روزنامه “سینما”، حضور دو خبرنگار از یک سایت سینمایی تعطیل شده، دعوت از خبرنگارنمایی که الان به شغل شریف کارمندی بانک نائل آمده است و حضور خبرنگارنمایی دیگر از خطه شریف بستنی فروشان!

متن گزارش جوادی که هدیه حاضران در این دورهمی را “پاداش سکوت” توصیف کرده است  اینجا بخوانید.

هدیه ای بیشتر از دو ریال

اگر کنجکاو شده اید که بدانید هدیه چه بوده است هم زیاد سخت نگیرید؛ چون این هدیه کمی بیشتر از آن “دوریالی” معروف است که زمانی برای استفاده در باجه‌های تلفن شهری به کار می‌رفت؛ شنیده ها حکایت از آن دارد این هدیه براساس اشخاص متغیر بوده و از کارت هدیه صد تا سیصد هزار تومانی تا یک پاوربانک و هارد اکسترنال را دربرمی گرفته و به بعضی همه اش رسیده و به برخی، بخشی از آن.

به نظر نمی‌رسد معامله بدی باشد. با اهدای این هدیه ناقابل(!) تا یک سال سکوت این گروه خریداری می‌شود اما واقعیت تلخ پیش روی مدیران سینمای ایران این است که زایش نیروهای رسانه‌ای خبره و البته بیزار از معامله ادامه دارد و همچنان بوده و هستند رسانه ها و روزنامه‌نگارانی که به این راحتی‌ها و با چنین معامله‌هایی حاضر نباشند چشم خود را بر گافهای مدیران سینما ببندند.

پی نوشت:

در ماجرای دورهمی روز خبرنگار سازمان سینمایی نباید یک نکته را ازنظر دور داشت و آن هم سعه صدر محمدرسول صادقی مدیر روابط عمومی سابق سازمان سینمایی و گروه اجرایی‌اش که تا آخرین روزهای حضور خویش در سازمان سینمایی نه تنها سعی نکردند با طبقه‌بندی رسانه ها به موافق و منتقد دسته‌بندی خاصی را میان آنها پیاده کنند بلکه به همه به یک چشم می‌نگریستند.

از قدیم گفته اند خوش بود گر محک تجربه آید به میان و مدیر روابط عمومی تازه سازمان سینمایی هم که علاقه زیادی هم به تصدی‌گری بولتن‌های جشنواره‌ای دارد و حتی اگر مدیر روابط عمومی فارابی باشد باز هم لذت انتشار بولتن جشنواره فیلم فجر را در هوا می‌قاپد(!) در چنین محاکاتی است که عیار واقعی خویش را عرضه می‌دارد.

ایشان که در سال گذشته به هنگام حضور در مقام روابط عمومی جشنواره کودک برای اعزام خبرنگار به این رویداد هم خودی و غیرخودی قائل شده بود یک بار دیگر نشان داد که همچنان با ایده‌های دو دهه پیش خود قصد مدیریت در دهه نود را دارد و شاید همین ماندن در نقطه‌ای دور در تاریخ باشد که باعث شده بارها ایرادات نگارشی در متن اخبار ارسالی توسط روابط عمومی تحت امر ایشان برای رسانه ها به چشم بخورد.




در نامه دبیر اسبق جشنواره فجر به رییس جمهور بیان شد⇐به ظلمی که به من روا شده رسیدگی کنید/ اولین کسی باشید که یک هتاک را منزوی می‌کنید

سینماژورنال: ماجرای انتشار فیشهای حقوقی نجومی مدیران دولتی وقتی به سینما کشیده شد هرچند به انتشار فیشهای حقوقی هیچ کدام از مدیران سینمایی فعلی منجر نشد اما بروز اتهاماتی که از سوی رییس سازمان سینمایی به برخی مدیران سابق صورت گرفت سبب ساز آن شد که برخی از مدیران سابق سینمایی به انتشار تصاویری از جزییات دریافتی های خود دست زنند.

به گزارش سینماژورنال اما این پایان ماجرا نبود چون انتشار تصویر نامه ای داخلی از سوی رسانه‌ای شبه‌اصولگرا که در آن اتهاماتی مالی نصیب دو مدیر سابق سینمایی و از جمله محمدرضا عباسیان شده بود سبب ساز آن گشت که عباسیان در بیانیه ای تفصیلی هم اتهامات وارده را به چالش بکشد و هم اینکه جزییات حقوقی خود را اعلام کند.

انتشار بیانیه عباسیان اما کمترین واکنشی از سوی سازمان سینمایی را موجب نشد تا مشخص شود آنچه او گفته دور از واقعیت نبوده است.

عباسیان که سابقه دبیری جشنواره فیلم فجر و مدیریت بر موسسه رسانه های تصویری را در کارنامه دارد اما از پا ننشسته و حالا با نگارش نامه ای خطاب به رییس دولت یازدهم و شاهد مثال آوردن از جملات رییس جمهور در گفتگوی اخیرش با رسانه ملی، از وی خواسته است در برابر اتهاماتی که به وی صادر شده واکنش نشان دهد.

متن کامل نامه عباسیان را بخوانید:

بنام خدا

جناب آقای دکترروحانی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

با عرض سلام و ادب

اینجانب محمدرضا عباسیان، با سابقه نزدیک به 25 سال فعالیت فرهنگی و مشخصاً مستندسازی در کانونهای بحرانی جهان اسلام، از افغانستان و تاجیکستان و پاکستان تا قره باغ و عراق و کردستان و لبنان و بوسنی و کوزوو هستم. از فیلمهای شاخصم میتوانم از مستند “قانا”  نام ببرم. ضد‌صهیونیستی ترین مستند ایرانی که در جشنواره های معتبر ایرانی و بین المللی حضور داشته و جوایز متعددی کسب کرده است.
چند سالی هم در حوزه فرهنگ مسئولیتهایی اشته ام از جمله دبیری جشنواره فیلم فجر.
غرض از نگارش این نامه و تصدیع اوقات حضرتعالی فراز های پایانی فرمایشاتتان در مصاحبه اخیر با صدا و سیما به بهانه پایان سومین سال ریاست جمهوریتان است. آنجا که فرمودید: «در روایتی از پیامبر (ص) که حدیث قدسی است می فرمایند خداوند گفت اگر کسی به مومنی اهانت کند فقط حارب الله یعنی اعلان جنگ به خدا داده است، آن وقت در جامعه ما به چه راحتی! وقتی هم کسی را می خواهیم متهم کنیم و بعد بگوییم که به صراحت نگفتیم، می گوییم شنیده شده است، می گویند، گفته شده است، با این کلمات مجهول که به نظر من از بار گناه و فساد اخلاقی کم نمی‌کند.»
آقای ایوبی، معاون سینمایی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت شما چندی پیش در اقدامی با انگیزه نامعلوم تهمت بزرگی به من روا داشته که با بهره گیری از فضای رسانه ای در اختیارشان حیثیت و آبروی شخصی، خانوادگی و حرفه ای من را از بین برده اند. ایشان با انتشار گزارشی کذب که با تنها چند دقیقه بررسی محتوای آن میتوانستند به غیر واقعی بودنش پی ببرند من را متهم کرده اند که در طول 34 ماه مدیریتم در وزارت ارشاد بیش از یک میلیارد و چهارصد میلیون تومان حقوق و مزایا وحق ماموریت دریافت کرده ام در حالیکه دریافتی واقعی من تنها حدود سیصد میلیون تومان بوده است، یعنی نزدیک به یک میلیارد و یکصد میلیون کمتر از ادعای کذب ایشان می باشد.
جناب رئیس جمهور! آبروی شخصی، خانوادگی و حرفه ای که من طی 25 سال کار صادقانه کسب کردم با یک تهمت ناروای آقای ایوبی و همکارانشان که نمیدانم ناشی از چه غرض ورزی است و در ادامه بازنشر گسترده و میلیونی رسانه ای به باد رفته است.
در فراز دیگری از همان مصاحبه تان فرموده اید: «واقعا باید کاری کنیم که اگر کسی سخن ناروایی گفت، اخلاق را زیر پاگذاشت، حیثیت فردی را از بین برد، خود او منزوی شود. اگر ما کاری در جامعه کردیم که هتاکان منزوی شوند و گوش شنوایی برای سخنان دروغ و ناروای آنها و هتاکی آنها نباشد ما به هدف بلندمان رسیده ایم.  شاید در این زمینه خود من و دولت من هم باید کار بیشتری انجام بدهیم.»
به مصداق همین فرمایشتان و به تدبیری که وعده اش را داده بودید از شما میخواهم به ظلمی که به من روا شده رسیدگی کنید. آقای رئیس جمهور، شما شروع کننده برخورد با هتاکان و تهمت زنندگان باشید. به فرموده تان اولین کسی باشید که یک هتاک را منزوی می کنید، باشد که درس عبرتی باشد برای دیگران.
به تدبیرتان امید دارم.
با تقدیم احترام
محمدرضا عباسیان

محمدرضا عباسیان
محمدرضا عباسیان



حوزه هنری “لانتوری” را تحریم کرد+واکنش رییس حوزه هنری به این تحریم/پرسش سینماژورنال: واکنش سازمان سینمایی به تحریم یک فیلم مجوزدار چیست؟

سینماژورنال: اکران تازه ترین فیلم رضا درمیشیان با عنوان “لانتوری” در حالی در گروه سینمایی آفریقا آغاز شده است که هیچ کدام از سینماهای زیرمجموعه حوزه هنری و حتی سینما آزادی که به صورت شراکتی میان حوزه هنری-شهرداری اداره می شود، این فیلم را روی پرده نفرستاده اند.

به گزارش سینماژورنال عجیب تر از تحریم “لانتوری” واکنش محسن مومنی شریف رییس حوزه هنری به این تحریم است. مومنی شریف در پاسخ به پرسش “برنا” درباره چند و چون این تحریم گفته است: در حال حاضر در مسافرت هستم و در این رابطه صحبتی ندارم.

بعد از ماجرای تحریم گسترده فیلمهای مجوزدار در ابتدای دهه نود و در زمان ریاست جواد شمقدری بر سازمان سینمایی که بسیاری آن را برآمده از تقابلات سیاسی بعد از انحلال خانه سینما می دانستند تحریم “لانتوری” می تواند جدی ترین تحریم حوزه هنری در سه سال اخیر باشد.

“لانتوری” یکی از معدود آثار آسیب شناسانه سینمای ایران درباره اسیدپاشی است که پروانه نمایش آن با لحاظ درجه بندی سنی 16+ صادر شد با این حال حوزه هنری حتی به مجوزی که با لحاظ درجه بندی از سوی اداره نظارت سازمان سینمایی تحت نظارت ایوبی برای این فیلم صادر شده وقعی ننهاد و فیلم را روی پرده نفرستاد.

باید منتظر ماند و دید واکنش حجت ا.. ایوبی رییس سازمان سینمایی به این تحریم چیست؟




علی جنتی از بی‌تقصیر بودن سازمان سینمایی در انتشار نامه حراستی سخن گفت/سینماژورنال: مقصر درز نامه را شناسایی کنید

سینماژورنال: در روزهای گذشته انتشار یک نامه داخلی از حراست به رییس سازمان سینمایی و ذکر رقم دریافتی دو مدیر سابق سازمان سینمایی از طریق یک رسانه شبه‌اصولگرا به شدت در کانون تعجب قرار گرفت.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال فارغ از ادعاهای طرح شده در این نامه که با جوابیه تفصیلی محمدرضا عباسیان که یکی از مدیرانی بود که نامش در این نامه آمده بود، همراه شد(اینجا را بخوانید) برای بسیاری این پرسش طرح گردید که تصویر نامه داخلی سازمان سینمایی چگونه از یک رسانه شبه‌اصولگرا سربرآورده است؟

البته که نه رییس سازمان سینمایی و نه هیچ کدام از مقامات این سازمان در این باره توضیحی ارائه نکردند با این حال علی جنتی وزیر ارشاد روز گذشته و در حاشیه افتتاح نخستین گالری مجازی ایران وقتی مخاطب پرسش “مهر” قرار گرفت که در این باره از وی پرسید از بی تقصیری سازمان سینمایی در انتشار این نامه سخن گفت.

این اقدام از طرف سازمان سینمایی صورت نگرفته

علی جنتی درباره اسناد مالی یکی از مدیران سابق سازمان سینمایی که طی روزهای گذشته در یکی از سایت ها منتشر شده و این سوال که اسناد سازمان سینمایی چگونه در اختیار یک رسانه خاص قرار گرفته است، گفت: این اقدام از طرف کسی در داخل سازمان سینمایی صورت نگرفته است.

این مقام دولت یازدهم افزود: یک زمانی اتهاماتی به دکتر ایوبی رییس سازمان سینمایی وارد کردند مبنی بر اینکه حقوق بالایی می گیرد و ایشان هم مستدل و به درستی از خودشان دفاع کردند. همچنین در ادامه این بحث ها مسائلی مطرح شد که در گذشته رقم هایی به بانک های خارج از کشور رفته و برگشت نداشته است و یا برخی حیف و میل هایی صورت گرفته است.

جنتی با تاکید بر اینکه هرگز از سوی مدیران سینمایی در دولت یازدهم نام افرادی از مدیران سینمایی دولت های قبلی آورده نشده است، عنوان کرد: از سوی سازمان سینمایی نام اشخاص خاصی برده نشد یا حرفی از فیش های حقوقی به میان نیامد. متاسفانه این اقدام به عنوان یک ابزار سیاسی برای برخورد با رقبا مطرح می شود و از سوی هر کسی این اقدام صورت بگیرد نادرست است.

وزارت ارشاد باید ماجرا را پیگیری کند
به گزارش سینماژورنال اینکه جنتی از این گفته که سازمان سینمایی در انتشار نامه حراستی نقشی نداشته است و از آن سو انتشار فیشهای حقوقی اشخاص را نادرست دانسته این امیدواری را پیش می آورد که شخص وزیر ارشاد با پیگیری دقیق ماجرا مشخص سازد یک نامه درون سازمانی چطور سر از رسانه ای درآورده که نزدیک به دولت هم محسوب نمی شود؟

باز اگر این نامه، معاصر بود و مربوط به امسال هضم قضیه ساده تر بود اما وقتی نامه ای مربوط به یک سال قبل به ناگاه از یک رسانه شبه‌اصولگرا سربرمی‌آورد بیش از پیش مخاطب را کنجکاو می کند که ببیند اصل قضیه چیست.

به خصوص که این نامه مدتی بعد از یادداشت تلگرامی رییس سازمان سینمایی منتشر شد؛ یادداشتی که رییس در آن اشاراتی گزنده داشت به برخی از مدیران سابق.

حالا باید منتظر ماند و دید که آیا وزارت ارشاد ماجرای چگونگی درز این نامه حراستی به یک رسانه شبه‌اصولگرا را پیگیری خواهد کرد؟




سینماژورنال: چرا از شورای پروانه نمایش حذف شدید؟ ⇐سیدضیاءالدین دری: عروس‌دار شده‌ام و خوشحالتر از همیشه!

سینماژورنال: در روزهای بعد از حذف سیدضیاءالدین دری عضو صریح اللهجه شورای پروانه نمایش از این شورا چندین بار تصمیم گرفتیم که با وی گپی زده و از اصلی ترین دلایل حذفش بپرسیم.

به گزارش سینماژونال با این حال دری همواره سعی کرد با لطایف الحیلی از صحبت صریح درباره دلایل حذف از شورا بگریزد.

تازه ترین تماس سینماژورنال با این کارگردان پیشکسوت اما با بیان طنازانه وی همراه بود. دری وقتی این پرسش سینماژورنال را شنید که اصلی ترین دلیل حذفش از شورای پروانه نمایش چه بوده است اظهار داشت: این روزها عروس‌دار شده‌ام و از همیشه خوشحالترم!

علنی کردن شورا فقط یک ایراد داشت

 درّى از بابت اينکه در تدارك مقدمات برگزاری مراسم ازدواج پسرش است با لحنی شوخ طبعانه ادامه داد: طى سال ٦٢ تا امروز يعنى ٣٣ سال بارها اعضاى شوراى نمايش در حين خدمت دولت ها تغيير كرده اند و هيچ كس هم مطلع نشده بود. آقاى ايوبى براى اولين بار اعضاى شورا را علنى ساخت؛ اين اقدام بسيار خوب بود و هست از حيث شفاف سازى حوزه مديريت سينما اما يك اشكال هم داشت كه بايد تجربه مى شد و آن مراجعه خبرنگاران كه برخی از آنها حرفه‌ای و برخی كم‌تجربه و جوان هستند به اعضاى شورا بود.

کارگردان سریالهایی نظیر “کلاه پهلوی” و “کیف انگلیسی” ادامه داد: همان موقع من از آقاى محمد احسانى خواهش كردم كه يك سخنگوى موجه و مسلط براى معاونت نظارت تعيين كند كه ارباب جرايد جهت كسب اخبار به او مراجعه كنند و سراغ اعضاى شورا نيايند، وی پذیرفت اما شلوغى امور مانع از اجراى آن شد. از همان اولين هفته شروع كار شورا به محض خروج از ارشاد بين راه منزل، صاحبان فيلمها به من زنگ مى‌زدند و خواستار نتيجه فيلم شان بودند و خبرنگاران تماس می گرفتند آمار صدور پروانه نمایش را می خواستند.

تنها اعضای پاسخگوی شورا ما بودیم

این کارگردان خاطرنشان ساخت: به جز من و محمدحسین لطيفى و البته تا حدودى مجید رضابالا بقیه اعضای شورای پروانه نمایش به دلایل مختلف پاسخگو نبودند؛ یا به دلیل سینماگر نبودن کسی شماره‌ای از آنها نداشت و یا خودشان جوابگوی تماسهای متفرقه نبودند. با این حال به عنوان سینماگری که سالها در سینما فعالیت کرده بودم و می دانستم که پاسخگویی حق تهيه كننده‌ای است که نگران فيلمش است سعی می کردم با حوصله و آرامش پاسخگوی پرسشها باشم. در برخورد با خبرنگاران هم پاسخگویی کاملا لازم بود چون کمک می کرد به جلوگیری از گسترش شایعات بی اساس.

سیدضیاءالدین دری تأکید کرد: اين روند براى فيلم هايى كه مشكل مميزى پيدا مى كردند با شدت بيشتر ادامه مى يافت و منِ اسير شده مدام سعى مى‌كردم تا در گفتگوهایم به نحوى شرايط را آرام سازم! اشكال در اين بود كه من يك فيلمساز بودم و صحيح نبود با خبرنگاران تندى و يا كم محلى كنم…

به گمانم اگر ظریف از کابینه حذف می‌شد این قدر جنجالی نمی شد

کارگردان آثاری نظیر “سینما سینماست” و “لژیون” با اشاره با طبیعی قلمداد کردن حذفش از شورای پروانه نمایش در قیاس با ده ها اتفاق ریز و درشتی که روزانه در سطح کشور به وقوع می‌پیوندد به سینماژورنال گفت: حالا اتفاقى عجيب رخ نداده است. مدتي بوديم و ديگر نيستيم. چقدر اين موضوع مهم شده ؟ گمانم اگر آقاى ظريف از كابينه حذف مى شدند اين اندازه جنجال بر انگيز نمى‌شد.

وی تأکید کرد: نكند ما از اهميت كارى كه مى كرديم غافل بوديم؟ مردم مشكل زندگى و معيشت دارند، اگر كسى پول آب يا برق و گازش كمى عقب بيافتد دولت بى رحمانه آب و برق و گازش را قطع ميكند ، حالا رسانه ها همه را رها كرده اند و طوري وانمود  ميكنند انگار اين اتفاق از موضوعات مهم مملکتی است…

سیدضیاءالدین دری
سیدضیاءالدین دری



همراه با جوابیه تفصیلی، عباسیان فیشهای حقوقی‌اش را منتشر کرد+عکس⇐باز توپ در زمین ایوبی افتاد

سینماژورنال: ماجرای فیش‌گیت و انتشار فیشهای حقوقی مدیران دولتی که با انتشار فیشهای نجومی برخی مدیران دولت یازدهم آغاز شده بود خیلی زود دامن مدیران سینمایی را هم گرفت.

به گزارش سینماژورنال بعد از آن که حجت ا.. ایوبی رییس سازمان سینمایی دولت یازدهم از آمادگی شفاهی خود برای انتشار فیشهای حقوقی مدیران فعلی سازمان خبر داد جواد شمقدی مدیر قبلی سازمان در گفتگو با رسانه متبوع خودش از حقوق ماهیانه 3 تا 4 میلیونی خود خبر داد. این مسأله با واکنش ایوبی مواجه شد که نه از طریق رسانه ای رسمی که از طریق کانال تلگرامی اتهامات مالی میلیاردی را روانه مدیران قبلی سینما کرد؛ البته که این اتهامات بدون نام بردن از شخص خاصی بود.

این پاتک ایوبی با واکنش شمقدری روبرو شد که این بار با انتشار تصویر فیشهای حقوقی اش از رقم دریافتی حقوق 3 تا 4 میلیونی اش به صورت مستند تصویرسازی کرد.

در مقابل اما ایوبی هیچ فیش حقوقی از خود یا مدیرانش منتشر نکرد ولی یک سایت اصولگرا به نام “تابناک” تصویر نامه ای داخلی از سازمان سینمایی را منتشر کرد که در آن ادعا شده بود دو مدیر سازمان سینمایی سابق یعنی محمدرضا عباسیان و عباس اسدالهی دریافتی های بالا داشته اند.(اینجا را بخوانید)

انتشار این نامه زودتر از حد تصور با واکنش عباسیان مواجه شد که در یادداشتی کوتاه ارقام دریافتی منسوب شده به خود را زیر سوال برد.(اینجا را بخوانید) حالا هم جوابیه تفصیلی محمدرضا عباسیان به سینماژورنال رسیده است که بی کم و کاست منتشر می شود:

این همه دروغ زاییده چیست؟

به نام خدا

آقای ایوبی تمام گزارش منتشر شده یک میلیارد و یکصد میلیون تومان بیش از واقعیت است!؟ اینهمه دروغ، زاییده چیست؟! حداقل یک‌بار گزارش سراسر کذب را ورق می‌زدید که اینچنین آبرویتان نرود!

سایت تابناک روز گذشته و طی خبری با تیتر هیجان انگیز «رمزگشایی از ماجرای 1469986947 تومان دریافتی آقای مدیرعامل+اسناد » در ادامه پروژه به اصطلاح افشاگری که حجت الله ایوبی رییس سازمان سینمایی کشور در روز یکشنبه و یادداشت تلگرامی مبهمش کلید زد، با انتشار گزارش محرمانه رضا بشردوست مدیر وقت حراست سازمان سینمایی به اصطلاح افشاگری دریافت مبلغ یک میلیارد و چهارصد و شصت و نه میلیون نهصد هشتاد و شش هزار و نهصد و چهل و هفت تومانی من در طول 34 ماه مدیریت عاملی موسسه رسانه های تصویری پرداخت.

 1

(موارد علامتگذاری شده با خط قرمز در متن گزارش کذب میباشند)

این سوال که چگونه تابناک به گزارش محرمانه یک اداره کل حراست دسترسی پیدا کرده و اصلا آیا اجازه انتشار این اسناد را داشته یا خیر را طرح نمی کنم اما از آنجا که این گزارش مملو از اشکالات بسیار ساده و بدیهی است سوال مهم اینجاست چگونه نه مسئولین سازمان سینمایی که این اسناد را منتشر کرده اند یکبار نگاهی به آن نینداخته اند و نه مسئولین سایت تابناک پیش از انتشار.

بر خلاف ادعای این گزارش کل دریافتی تمام دریافتی‌های شخص بنده از محل حقوق و مزایا، حق ماموریت‌ها و پاداش‌ها یک میلیارد  ویکصد میلیون تومان پایین‌تر است.

گزارش منتشر شده در سایت تابناک دقیقاً  یک میلیارد و نود و پنج میلیون و نهصد شصت و هشت هزار و چهل و نه تومان خطا دارد اما چگونه چنین خطای فاحشی ممکن است؟!!

2

(موارد علامتگذاری شده با خط قرمز در متن گزارش کذب میباشند)

کل 700 میلیون جمع صفحه 2 میبایست از حساب ادعایی آقای ایوبی خارج شود چرا که اولاً همه این اعداد و جمعش دروغ و کذب است و دوماً همه حق ماموریتهای بنده (البته باز هم به اشتباه) در صفحات 3 تا 5 یکبار دیگر محاسبه شده است.

جذاب ترین بخش این گزارش برگه شماره 2 است که بر اساس تاکید آقای بشردوست در برگه شماره 1 این برگه حق ماموریت های من است. اما همه حق ماموریت‌های من یکبار دیگر درصفحات 3 تا 5 محاسبه شده است که البته هم اینجا و هم آنجا به اشتباه قید شده است. اما این برگه بندهایی حاوی بندهای کاملا دروغ و البته خنده دار است. اگر یک بچه دبستانی هم این گزارش را تهیه میکرد چنین اشتباهاتی مرتکب نمیشد.

1- جمع مبلغ این صفحه بر اساس مبلغ حق ماموریت و نرخ متوسط ارز در آن سالها معادل 933 روز ماموریت خارج از کشور است در حالیکه من جمعاً حدود 1000 روز مدیر عامل موسسه رسانه های تصویری بوده ام!!

2- بنده ماموریتی به تاجیکستان و بنگلادش نداشته ام.

3- از جذاب ترین و سوال برانگیزترین بخشهای این صفحه از گزارش ردیف 8 با نام آلمان با حق ماموریت 133 میلیون تومانی و ردیف 19 فرانسه با رقم 447 میلیونی است. هرچه اسناد مالی موسسه در سالهای حضورم را بررسی کردم نتوانستم بفهمم این اعداد از حاصل جمع چه عددهایی بوجود امده است. حتی با سرجمع سفر همه افراد اعزامی و هنرمندان اعزامی به مناسبتهای مختلف به این دو کشور و حتی هزینه های اجاره غرفه در بازارهای فیلم این دو کشور نیز فاصله دارد. چطور می‌شود من 580 میلیون تومان فقط حق ماموریت به آلمان و فرانسه گرفته باشم؟!!!!

4- رقم جذاب و بازهم گیج کننده این صفحه ردیف 10 بندرعباس- ابوموسی به مبلغ 19 میلیون تومان است!!!! سند این رقم را در اسناد هزینه پیدا کردم. این مبلغ مجموع هزینه سفر هیئت هنرمندان و مدیران به جزیره ابوموسی برای برگزاری اختتامیه نخستین جشنواره فیلم ویدئویی یاس میباشد، نه دریافتی حق ماموریت شخص من!!!!!

5- ازآنجا که کل این صفحه می‌بایست از محاسبه حذف شود چرا که تکرار می‌کنم حق ماموریت‌های شخص من در صفحات بعد آمده و این ارقام همگی دروغ و اشتباه و ترکیبی از مجموعه حق ماموریت افراد و هزینه های جاری میباشد به بندهای دیگر نمی‌پردازم.

3

(موارد علامتگذاری شده با خط قرمز در متن گزارش کذب میباشند)

صفحه 3 در ابتدا مجموعه حقوق دریافتی من را ارائه کرده است،حقوق دریافتی من در 8 ماه سال 89 میانگین سه میلیون پانصد هزارتومان بوده است، در سال 90 چهار میلیون دویست هزار تومان، در سال 91 چهار میلیون و هفتصد هزار تومان و در دو ماه سال 92 پنج میلیون سیصد هزار تومان و در این بخش نیز تنظیم کنندگان مجموع حقوق دریافتی من را حدود 25 میلیون تومان بیشتر زده اند.

تصویر فیش‌های حقوقی من در سه سال

4 5 6 7

(موارد علامتگذاری شده با خط قرمز در متن گزارش کذب میباشند)

اما در ادامه صفحه 2 و صفحات 3 و 4 مجموعه ای از ارقام به عنوان دریافتی شخصی من قید شده که غالباً دروغ و یا غلط میباشند.

1- در مورد حق ماموریت‌های خارج از کشور و موارد ذکر شده در این 3 صفحه باید گفت اصولاً  حق ماموریتها از سه بخش تشکیل می‌شود هزینه هتل، هزینه خورد و خوراک و حق ماموریت که این اعداد در گزارش و در احکام ماموریت یک‌جا قید شده در حالیکه حداقل نیمی از این هزینه‌ها بابت هزینه اقامت و خورد و خوراک من مامور جزو پرداختی های من محسوب نمی‌شود.

کل حق ماموریت من در 34 ماه مدیرعاملی موسسه مبلغ یکصد و شش میلیون و هفتصد و نه هزار ششصد و پنجاه و چهار تومان می‌باشد که با کسر هزینه هتل و هزینه خورد و خوراک قید شده در آیین نامه سفرهای خارجی کارکنان دولت که در موسسات سازمان سینمایی هم مشابه آن عمل می‌شود این رقم به حدود 60 میلیون تومان کاهش میابد.

2- در ردیفهای 1و2 صفحه3 گزارش و ردیفهای 3 و 8 و 11 و 12 و 15 و 20 و 24 و 26 و 27 و 31 و 34  و37  و39 صفحه 4 گزارش و ردیف‌های 3 و 5 و 12 و 14 و 15 و 21 صفحه 5 ارقامی به عنوان پول بلیط  ماموریت‌های خارجی من آورده شده که هیچ ارتباطی به دریافتی های شخص من در هیچکدام از قالب‌های حقوق و مزایا و پاداش و حق ماموریت نمی گنجد و بعنوان دریافتی بنده کذب محض است!!!

3- در ردیف 37 صفحه 4 هزینه مامورین لس آنجلس آمریکا قید شده که بنده تا کنون هیچ سفری به آمریکا نداشته ام!!!!

4- پاداش‌های شش ماهه پرسنل، عیدی پرسنل و یا بازخرید پرسنل قید شده در ردیفهای 5 و 17 و 19 و 21 و 40 صفحه 4 و ردیف‌های 7 و 8 و 10 صفحه 5 مربوط به همه کارکنان حوزه مدیرعامل و نه شخص مدیر عامل بوده است.

8

(موارد علامتگذاری شده با خط قرمز در متن گزارش کذب میباشند)

5- از بخش‌های جذاب این سه صفحه گزارش می‌توان به رقم 87/040/000 ریال معادل 4000 یورو بعنوان تتمه هزینه طراحی و اجرای غرفه کن فرانسه در ردیف 32 صفحه 4 اشاره کرد که طبیعتاً ارتباطی به دریافتی شخصی من نداشته است!!!!

6- همچنین ردیف 41 صفحه 4 مربوط به هرینه ثبت نام بازار فیلم میپ به مبلغ 24/539/100 میباشد که بازهم به حقوق شخصی من ارتباطی ندارد.

7- در ردیف 1 صفحه 5 مبلغ 1500 دلار معادل 041/818/ 18 ریال بابت هزینه زیرنویس فیلمها در هفته فیلم لیتوانی به حساب حقوق و درآمد من گذاشته شده است؟!!!!!

8- هزینه ضیافت شام افتتاحیه هفته فیلم لهستان به مبلغ 2000 یورو و معادل 78/609/840 ریال طبق ردیف 4 صفحه 5 نیز ارتباطی به دریافتی های شخصی من ندارد.

9- ردیفهای 14 و 18 صفحه 5 نیز مربوط به ماموریت جشنواره کن سال 92 میباشد که با توجه به استعفای من در پایان اردیبهشت ماه سال 92 این ماموریت انجام نگرفته و هزینه ای بابت آن به من پرداخت نشده است.

10- از ردیف 20 صفحه 5 به بعد مربوط به زمانی است که بنده استعفاء داده و دیگر مدیرعامل موسسه رسانه های تصویری نبوده ام پس اضافه کاریهای قید شده در ردیفهای 23 و 27 این صفحه جمعاً به مبلغ 23/959/121 ریال ارتباطی به من ندارد و قاعدتاً مربوط به مدیرعامل وقت است.

همچنین براساس ردیف 29 هزینه اهداء آی پد و لب تاب به مدیرعامل دربهمن ماه 92 یعنی 9 ماه پس از استعفای بنده ارتباطی به من ندارد یا پاداشها عیدی و بازخرید پرسنل ذکر شده در ردیفهای 30 و 31 و 32 در اسفندماه 92 و در زمان مدیرعاملی حسین مسافر آستانه هم به من ربطی ندارد.

11- اما یکی از خنده دارترین یا به تعبیری گریه دارترین بخشهای این گزارش فروش حقوق فیلمهای ویدئویی به تهیه کنندگی من به آقای مسافر آستانه مدیرعامل وقت در اسفند 92 به مبلغ 240 میلیون تومان میباشد که این رقم هم جزو دریافتی های یک میلیارد و چهارصد و شصت میلیون تومانی من در زمان مدیرعاملی موسسه آمده است در حالیکه 10 نامه از همکاری من با موسسه گذشته و این قرارداد در زمان ریاست آقای ایوبی صورت گرفته است.

در مجموع با حذف کامل صفحه 2 گزارش که علاوه بر آنکه کذب محض است، حق ماموریتهای خارجی من بطور کامل در صفحات 3 تا5 آمده و احذف دروغها و پرداختهای نامربوط به من و اصلاح اعداد غلط  این گزارش جمعاً دارای نزدیک به 1 میلیارد و یکصد میلیون تومان (دقیقاً 1/959/684/941 ریال) دروغ، سند سازی، نشر اکاذیب، تهمت و افتراء و بی حیثیت کردن آبروی یک فرد میباشد.

اما ذکر چند نکته بسیار مهم:

الف- سایت تابناک در کنار انتشار این گزارش به چرایی سفرهای خارجی من پرداخته که در این مجال و به طور خلاصه بگویم در آنزمان مسئولیت بین الملل سینمای ایران به موسسه رسانه های تصویری واگذار شده بود و این سفرها در راستای پیگیری اهداف سازمان سینمایی در عرصه بین الملل بوده که توضیح مفصل آن به فرصتی بیشتر نیاز داشته و چنانچه سایت تابناک علاقه مند باشد در فرصتی دیگر و بطور مفصل درباره اهداف و نتایج عملکرد بین الملل موسسه رسانه های تصویری در دوره خود و مقایسه آن با عملکرد دولت فعلی در همین زمینه خواهم پرداخت.

ب- موسسه رسانه های تصویری علاوه بر ماموریت ذاتی خود یعنی شبکه نمایش خانگی نیابت از موسسه امور جشنواره ها و بین الملل را داشت و برگزاری دوجشنواره موفق 30 و 31 فجر یکی به دبیری برادر عزیزم محمد خزایی و دیگری به دبیری من و برگزاری یکدوره جشنواره فیلم ویدئویی یاس بخشی از دستاوردهایش بوده است. همچنین مسئولیت ستاد مبارزه با عرضه غیرمجاز محصولات فرهنگی و هنری برعهده این موسسه بود.

ج- موسسه رسانه های تصویری در سال 88 یک میلیارد زیانده بوده این رقم در سال 89 که من نیمه آن به موسسه پیوست به پانصد میلیون زیان کاهش پیدا کرد. اما به فضل خدا و تلاش همکاران در سال 90 موفق به کسب در آمد هشت میلیارد و سیصد میلیون تومانی و در سال 91 درآمد هشت میلیارد و پانصد میلیون تومانی شد. امری که در سال 92 تنها 10 ماه بعد از ترک بنده به زیان 5/1 میلیارد تومانی و سال بعد از آن به زیان 4 میلیاردی رسید!

و اما چند سوال:

الف- چرا ریاست سازمان سینمایی این زمان را برای این به اصطلاح افشاگری دروغ انتخاب کرده در حالیکه تاریخ نامه محرمانه مدیرکل حراست سازمان سینمایی 23/4/94 است، آیا به دستورالعمل سران دولت برای فرافکنی #فیش_گیت دولت یازدهم عمل کرده یا فرار ایوبی از بحران سوءمدیریت مفرط خود در سازمان سینمایی است؟!!!!

ب- چطور می‌شود نه مدیر وقت حراست سازمان سینمایی در زمان تنظیم گزارش و نه رئیس سازمان سینمایی در زمان ارائه این گزارش هیچ توجهی به جزییاتش نکرده اند که حداقل بندهای واضح هزینه های اجرایی یا تکرار مکررات هفتصد میلیون تومانی آن را حذف کنند. آیا کینه، حرص، عصبیت، بی برنامگی، سوء مدیریت اینچنین چشم انسان‌ها را کور میکند؟!!!!!

ج- آقای ایوبی قول داده بود فیش حقوقی مدیران دولتش را همزمان با اعلام فیشهای حقوقی مدیران دولت قبل منتشر کند. آیا به قول خود عمل میکند؟ آیا فیشهای مدیران سازمان سینمایی در دولت یازدهم هم با همین سطح از جعل و دروغ منتشر خواهد شد؟!!!!!!