1

جمشید هاشم‌پور بالاخره مصاحبه کرد و همه چیز را گفت⇐از چرایی ممنوع‌الکاری در دهه ۶۰ تا نقش کیانوش عیاری در رفع ممنوعیت/از خاطره تلخ همکاری با حاتمی‌کیا تا ناراحتی از بازی در “من دیه‌گو مارادونا هستم” و…

سینماژورنال: جمشید هاشمپور که در دهه‌های شصت و هفتاد یکه‌تاز ایفای نقش در آثاری تجاری بود که وی را در قامت یک ابرقهرمان به تصویر می‌کشیدند در سالهای بعد کوشید تواناییهای بازیگریش را خرج کاراکترهایی کند که به اندازه مخاطبان توجه منتقدان را هم به خود جلب کند با این حال از منظر مخاطب عام همچنان یک جمشید هاشم پور است و یک زینال بندری.

به گزارش سینماژورنال هاشم پور در همه سالهای فعالیت حرفه ای اش در سینما به شدت از گفتگوهای مطبوعاتی گریزان بوده و خیلی انگشت شمار گفتگوهایی از او دیده ایم که در آن به صراحت درباره همه پرسشهای پیرامون کارنامه اش پاسخ گوید. علی معلم تهیه کننده، روزنامه نگار و مدیرمسئول “دنیای تصویر” اما توانسته به بهانه برگزاری بزرگداشت این بازیگر در جشن حافظ گفتگویی تفصیلی با وی ترتیب داده و برای ثبت در تاریخ هم که شده درباره برخی از مناقشه برانگیزترین موضوعات و مثلا همان جریان ممنوع الکاری از وی بپرسد.

قبل از انقلاب به دلایل اخلاقی سینما را رها کردم و “امداد نجات” شدم!

جمشید هاشم پور در ابتدای گفتگو درباره سوابق بازیگری خود در پیش از انقلاب اسلامی بیان می دارد: من قبل از انقلاب در چیزی نزدیک به 10 فیلم بازی کردم اما به دلایلی که شاید بتوانم بگویم بیشتر اخلاقی بود بعد از بازی در آن فیلمها از سینما بیرون آمدم…آن سالها در سازمانی استخدام شدم که کارش امداد و نجات بود. اول یک دوره ای دیدیم و بعد عضو گروه امداد شدیم و کسانی که مثلا در کوه گیر می افتند یا تصادف می کردند یا گرفتار برف و بهمن می شدند را نجات می دادیم. با بیست سال کار در آن سازمان مرا بازنشسته کردند و بعد دیگر چسبیدم به سینما.

بعد از “یوزپلنگ” ممنوع الکار شدم

هاشم‌پور زمانی و در میانه دهه شصت به دلیل شمایل قهرمان پردازانه‌ای که در سینمای آن روزگار ایجاد کرده بود ممنوع الکار شده بود. خودش درباره ماجرای آن ممنوع الکاری بیان می دارد: بعد از فیلم “یوزپلنگ”(1364) ساخته ساموئل خاچکیان بود که ممنوع الکار شدم چون یادم است قبل از فیلم شایعه شده بود که هاشم پور قرار است ممنوع الکار شود و چون قرارداد این فیلم را بسته بودیم سریع کلید زدند و مرا جلوی دوربین بردند. بعد از ممنوع الکاری من اقدامی نکردم و حتی ارشاد هم نرفتم که اصلا چرا ممنوع شدم یا درخواست بدهم ممنوع الکاری ام را لغو کنند.

وی ادامه می‌دهد: حتی کسی به من خبر نداد ممنوع الکار شدم. آن موقع کارگردانها و تهیه کننده‌ها لیست بازیگران شان را می‌بردند ارشاد و به آنها می‌گفتند که هاشم پور فعلا نمی تواند کار کند. دلیل خاص نداشتند فقط گفتند ایشان خیلی دارد پرواز می کند و مطرح می شود.

عیاری ممنوعیت از کاری ام را رفع کرد

جمشید هاشم پور که بعد از “یوزپلنگ” سه سال و چند ماه ممنوع الکار بود تا بازی در “روز باشکوه”(1367) ساخته کیانوش عیاری درباره رفع ممنوعیت از فعالیت خود بیان می دارد: نقشی در “روز باشکوه” بود که در سینمای ایرانی عیاری نتوانست بازیگری را پیدا کند که آناتومی و فرم بدنش به آن کاراکتر بخورد. نقش نماینده اشرف در یکی از استانها بود که باید خیلی ابهت می داشت. بعد عیاری رفت ارشاد و با مسئولان صحبت کرد که چنین پرسوناژی دارم و بازیگری که مدنظرم باشد نمی توانم پیدا کنم. شما هم بس کنید. ایشان به اندازه کافی متنبه شده است! سه سال و چهار ماه برایش بس است. اول گفتند یک ماه دیگر، 20 روز دیگر و خلاصه عیاری آن قدر اصرار کرد تا بالاخره ممنوع الکاری مرا برداشتند.

خاطره تلخ همکاری با حاتمی کیا

هاشم‌پور خاطره ای تلخ از همکاری نیمه تمام با ابراهیم حاتمی کیا در “روبان قرمز” دارد؛ همان فیلمی که بسیاری فضای حاکم بر آن را دارای طعنه های مستقیم به عباس کیارستمی می‎‌دانند. به گزارش سینماژورنال هاشم پور درباره این تجربه تلخ بیان می‌دارد: یادم می آید حاتمی‌کیا مرا دعوت کردند برای بازی در “روبان قرمز”. رفتم و حتی قرارداد سفید بستم. تقریبا نزدیک به یک ماه تمرین داشتیم و روخوانی می کردیم و تست می زدیم و رضا کیانیان هم بازیگردان بود. نقش خیلی زیبایی بود و من خیلی علاقمند بودم آن نقش را کار کنم. رزمنده ای جنگ تمام شده ولی هنوز سر پستش است و از جایی که برای ماموریت رفته بود پاسداری می کند…

هاشم‌پور می‌افزاید: مدیر تولید مرحوم ابراهیم اصغرزاده بود؛ یک روز آمد و گفت پرویز پرستویی که سر یک فیلم دیگر بودند کارشان تمام شده و حالا قرار است بیایند سر “روبان قرمز” و این نقش را بازی کنند!!! خلاصه حاتمی کیا نظرشان عوض شد و ما هم خداحافظی کردیم و برگشتیم تهران…بعدها که فیلم را دیدم به نظرم رسید برای آن نقش می شد کارهای دیگری کرد.

جمشید هاشم پور
جمشید هاشم پور

ملاقلی پور گفت تو غلط می کنی در فیلم من بازی نکنی

این بازیگر درباره روزهای بعد از خاطره تلخ با حاتمی کیا می گوید: وقتی داستانم با حاتمی‌کیا به این شکل تمام شد کمی دلگیر و دلسرد بودم و به قول معروف مأیوس و غمگین شدم. دوست داشتم آن نقش را بازی کنم تا اینکه یک روز زنگ خانه مان را زدند. رفتم دم آیفون که ببینم چه کسی پشت در است دید این صدا آمد که من ملاقلی پور هستم. بیا پایین ببینم. بیا بیرون. تو غلط می کنی در فیلم من بازی نکنی. آخر قبلترش به وی گفته بودم حوصله بازی ندارم. خلاصه نشستیم چای خوردیم و همان موقع رفتیم دفتر  و شروع کردیم به تست گریم که شد فیلم “هیوا”.

ناراحتی از بازی در “من دیه گو مارادونا هستم”

جمشید هاشم پور در پاسخ به این سوال که کدام فیلم بوده که از بازی در آن نه تنها پشیمان هستی که بازی در آن ناراحتت کرد بیان می‌دارد:  من سر همه فیلمها انرژی خودم را می گذارم ولی گاهی انتخاب بازیگران شان ضعیف است و آن ضعف به ما هم لطمه می‌زند بخصوص روی من که وسواس خاصی دارم. ما کاری انجام دادیم به نام “من دیگو مارادونا هستم” بهرام توکلی. یک پلان خیلی ساده را 40 برداشت گرفت. این شیوه را نمی پسندم.

هاشم‌پور می افزاید: همه حرفه‌ای و این کاره هستیم. دائم کات می‌دادند. تا 10 روز بعد از آن سر صحنه نرفتم تا بعد خودشان آمدند. گفتم بد است در سینمای ایران بپیچد که یک نمای سه نفره را این همه برداشت گرفته ایم؛ آن قدر پیچیده و سخت و سنگین نبود. هنرپیشه اذیت می شود و از بین می رود. همه حرکات عین ماشین می شود.




صبحگاهان حاتمی‌کیا منتقد احمدی‌نژاد است و عصرگاهان، نه!!؟

سینماژورنال: ابراهیم حاتمی کیا کارگردان شناخته شده سینمای ایران به تازگی فیلمبرداری “بادیگارد” را پشت سر گذاشت؛ فیلمی که نخستین اثر او در دولت اعتدال به شمار می رود.

به گزارش سینماژورنال صبح امروز یکشنبه اول آذرماه خبری روی خروجی خبرگزاری اصولگرای “فارس” قرار گرفته درباره پخش نوروزی این فیلم و در خلال این خبر داده های جالبی هم ارائه شده بود مبنی بر اینکه فیلم اخیر حاتمی‌کیا نقدی جدی بر عملکرد دولت دهم دارد و فعالیت برخی از نزدیکان احمدی نژاد را مورد توجه قرار داده است.

این رسانه اضافه کرده بود که در این فیلم مسئله اختلاس در این دولت، نظام بانکی و تامین اجتماعی همچنین عملکرد معاون اجرایی دولت دهم و فرد مورد وثوق احمدی‌نژاد که هم اینک در بازداشت به سر می‌برد نیز مورد توجه قرار گرفته است.

با این حال بعد از گذشت ساعاتی از انتشار خبر و البته بازنشر آن در رسانه های مختلف و اغلب اصولگرا به ناگاه عصر امروز بخشهای مربوط به مضمون انتقادی “بادیگارد” از خبرگزاری موردنظر حذف شد.

فارغ از پرسش برانگیز بودن این حذف که شاید بیش از همه از واکنش دست اندرکاران تولید فیلم نسبت به انتشار چنین خبری نشأت گرفته این پرسش مطرح است که:

رابطه سازمان سینمایی دولت احمدی نژاد با حاتمی کیا چطور بود؟

به گزارش سینماژورنال در هشت سالی که محمود احمدی‌نژاد رییس جمهور بود حاتمی کیا سه فیلم “دعوت”، “چ” و “گزارش یک جشن” را ساخت.

در میان این سه فیلم، “گزارش یک جشن” فقط در جشنواره بیست و نهم فجر اکران شد و اشارات فیلم به انتخابات 88 سبب ساز توقیف فیلم گردید. البته که برای جبران ضررهای برآمده از توقیف، سازمان سینمایی دولت دهم به ریاست جواد شمقدری دستور خرید رایت این فیلم را به موسسه رسانه های تصویری داد.

تولید “چ” نیز در دوره مدیریت شمقدری تصویب شد و البته بنیاد فارابی به عنوان سرمایه گذار اصلی کار وارد پروژه شد و البته بخش عمده بودجه را هم تأمین کرد ولی در نهایت به دلیل طولانی شدن پروسه تولید، اکران فیلم به دولت یازدهم رسید.

پرکار در دوران اصلاحات و کارگزاران

اگر به مقایسه کارنامه سینمایی حاتمی کیا در دولت اصلاحات و دولت کارگزاران بپردازیم می بینیم که وی در دو دوره دولت اصلاحات 6 فیلم “روبان قرمز”، “موج مرده”، “ارتفاع پست”، “به رنگ ارغوان”، “به نام پدر” و “آژانس شیشه ای” را ساخته است.

در دو دوره دولت کارگزاران نیز حاتمی کیا 5 فیلم “مهاجر”، “وصل نیکان”، “از کرخه تا راین”، “خاکستر سبز”، “بوی پیراهن یوسف” و “برج مینو” را ساخت.

حالا اگر بخواهیم به واسطه کمیت تولیدات بررسی کنیم پرکارترین دامنه کاری حاتمی کیا ابتدا در دوران اصلاحات بوده بعد در دوره کارگزاران و در آخر در دو دوره احمدی نژاد.

آیا انتقادات حاتمی کیا از نزدیکان احمدی نژاد در فیلم جدیدش هم مرتبط به همین کم کاری است؟! این پرسشی است که باید بعد از رونمایی “بادیگارد” در جشنواره و ارزیابی کیفیت انتقادات، آن را از حاتمی کیا پرسید.