1

اظهارات پرسش‌برانگیز یک عضو هیات انتخاب فجر که پیشتر در هیات رییسه انجمن کارگری منتقدان تهران حضور داشته⇐آسان ترین کار ممکن در این هیات انتخاب اتفاق افتاد/برای انتخاب کردن، فیلم، کم داشتیم!!!/این آسان‌ترین دوره من در این چهل دوره‌ای است که در جشنواره‌های مختلف مسئولیت انتخاب و داوری را برعهده داشتم!!/تمام فیلمهای رزرو حداقل ۵ رای را کسب کرده‌اند!/مشکل فیلمهای انتخاب‌نشده{و از جمله فیلمهای درمیشیان و تبریزی}فقط در کیفیت آثار است!⇔پرسش اول: اساسا فرد مذکور چگونه و با کدام رزومه از عضویت در انجمن منتقدان کارگری تهران پرش کرده‌ به هیات انتخاب فجر؟؟ حداقل ده محتوای تولیدی راهبردی از این منتقد در یک سال اخیر منتشر شود تا عیار ایشان پیش‌روی مخاطبان قرار گیرد/پرسش دوم: این چهل دوره‌ای که این عضو هیات انتخاب مدعیست در جشنواره‌های مختلف به‌عنوان داور یا گزینشگر در آنها حضور داشته‌ مربوط به کدام چهل سال است؟ چهل سال قبل از انقلاب یا چهل سال بعد از انقلاب؟/پرسش سوم: آیا کیفیت تله‌فیلم‌های تولیدشده توسط یک ارگان حاکمیتی که مستقیم به جشنواره راه یافته‌اند، از “مجبوریم” و “دست انداز” بالاتر است؟؟/ پرسش چهارم: چطور است که این هیات انتخاب، فیلم کم داشته ولی پنج فیلم رزرو اعلام کرده؟؟/پرسش پنجم: اگر تمام فیلمهای رزرو، بزرگترمساوی ۵ رای داشته‌اند پس فیلمهای سینماگران فعال در سالن‌های خالی(!) هنروتجربه، ۶رای یا ییشتر آورده‌‌اند که مستقیم وارد جشنواره شده‌اند؟؟

سینماروزان: نحوه عملکرد هیات انتخاب فجر سی و هشتم در گزینش فیلمهای بخش اصلی جشنواره و توجه بیش از حد به فیلمهای متصل به ارگانهای حاکمیتی که برخی از آنها همچنان در مسیر تولید قرار دارند به‌جای ایجاد مجال برای سینمای مستقل با انتقادات فراوانی مواجه شده است.

وزن پایین هیات انتخاب و عدم شفافیت درباره رزومه آنها اصلی‌ترین دلیل این چینش است؛ هیات انتخابی بدون اعتماد به نفس است که همه فیلمهای یک ارگان حاکمیتی را ولو به قیمت اینکه کیفیتشان درحد تله‌فیلم باشد یا در نیمه‌های تولید باشند وارد جشنواره می‌کند بدون توجه به ضربه‌ای که به این‌واسطه به برند جشنواره وارد می‌شود.

فردی به نام رضا درستکار از اعضای هیات انتخاب جشنواره سی و هشتم فجر در دفاع از عملکرد هیات انتخاب به قدس گفت: در عین این که همه می‌گویند کار هیئت انتخاب بسیار سخت است اما من معتقدم آسان ترین کار ممکن در این دوره اتفاق افتاد(!!) زیرا اصلا فیلم های عجیب و غریبی وجود نداشت و حتی می‌توانم بگویم فیلم هم برای انتخاب کردن کم داشتیم!!

این عضو هیات انتخاب ادامه داد: چه بسا بسیاری فیلم‌ها متقاضی حضور بودند و بدون هیچ غرض ورزی رأی نیاورند. با تمام این اوصاف این آسان‌ترین دوره داوری برای من در این چهل دوره‌ای که در جشنواره‌های مختلف مسئولیت انتخاب و داوری را برعهده داشتم، بود.

درستکار درباره فیلمهای رزرو گفت: این فیلم‌ها به این دلیل در لیست رزرو قرار گرفتند که چنانچه فیلمی به جشنواره نرسید و از بخش مسابقه خارج شد فیلم‌های اعلام شده در بخش رزرو به ترتیب ذکر شده جایگزین شوند. البته امیدوارم دبیر جشنواره فرصتی را حداقل برای اصحاب رسانه فراهم کند تا این فیلم‌ها را تماشا کنند. ما به عنوان هیئت انتخاب از این موضوع استقبال می‌کنیم و همه به این فیلم‌ها رأی دادیم و هرکدام از این آثار حداقل 5 رای را کسب کرده‌اند اما نمایش این فیلم‌ها در اختیار و چارچوب جشنواره است که به تعداد 22 فیلم افزوده شود یا خیر.

درستکار در پاسخ به سوالی در چرایی حذف فیلمهای “محبوریم”رضا درمیشیان و “دست‌انداز”کمال تبریزی گفت: زمانی که یک فیلم انتخاب نمی‌شود به این دلیل است که جمیع آرا و اتفاق نظر بر نبود آن فیلم است و به ضرس قاطع می‌گویم که مشکل فقط در کیفیت آثار است. در عین این که همه می‌گویند کار هیئت انتخاب بسیار سخت است اما من معتقدم آسان ترین کار ممکن در این دوره اتفاق افتاد، زیرا اصلا فیلم های عجیب و غریبی وجود نداشت و حتی می‌توانم بگویم فیلم هم برای انتخاب کردن کم داشتیم. من فکر می کنم اگر گروه دیگری به غیر از این هیئت انتخاب مسئولیت گزینش فیلم ها را برعهده داشتند، نهایتا با یکی دو مورد تغییر همین لیست انتخاب می شد. بر همین اساس معتقدم کار هیئت انتخاب آسان و بدون دردسر بود.

اصلی‌ترین پرسش‌های ناظر به ادعاهای این عضو هیات انتخاب چنین است:

پرسش اول این است که اساسا فرد مذکور چگونه و با کدام رزومه از عضویت در انجمن منتقدان کارگری تهران پرش کرده‌ به هیات انتخاب فجر؟؟ دبیرخانه فجر حداقل ده محتوای تولیدی راهبردی از این منتقد در یک سال اخیر را منتشر کند تا عیار ایشان پیش‌روی مخاطبان قرار گیرد.

پرسش دوم آن است که این چهل دوره‌ای که این عضو هیات انتخاب مدعیست در جشنواره‌های مختلف به‌عنوان داور یا گزینشگر در آنها حضور داشته‌ را به ترتیب سال اعلام کند؟

پرسش سوم آن است که اگر فیلمهای امثال درمیشیان و تبریزی به‌دلیل کیفیت پایین رد شده باشد آن گاه باید کیفیت تله‌فیلم‌های تولیدشده توسط یک ارگان حاکمیتی که مستقیم به جشنواره راه یافته‌اند، از “مجبوریم” و “دست انداز” بالاتر باشد. آیا واقعا همین طور است؟؟

پرسش چهارم اینکه چطور میشود که هیات انتخاب هم فیلم، کم داشته‌ باشد و هم پنج فیلم رزرو اعلام کند؟

پرسش پنجم درباره ادعای ۵رای یا بیشتر بودن فیلمهای رزرو است. اگر تمام فیلمهای رزرو، بزرگترمساوی ۵ رای داشته‌اند یعنی فیلمهای سینماگران فعال در سالن‌های خالی(!) هنروتجربه، ۶رای یا ییشتر آورده‌ باشند. واقعا همین طور است؟؟ اگر همین طور است چرا در فراخوان الویت را با فعالین هنروتجربه قرار ندادید؟؟




این هم میوه‌ای دیگر از باغ رسانه ملی: برگزاری مناظره‌ای با محوریت “فضای مجازی” با حضور مهمانی که کمترین تجربه‌ای در این حیطه نداشته!

سینماژورنال/حامد مظفری: رسانه ملی با حضور تیم مدیریتی جدید و بخصوص حضور علی اصغر پورمحمدی در مقام معاونت سینما سعی زیادی کرده که بخشی از مشکلات گذشته را اصلاح یا بازسازی کند.

به گزارش سینماژورنال از جمله فعالیتهای تیم جدید این بود که بالاخره بعد از مدتها حرف و حدیث به فعالیت برنامه “هفت” با آن مختصات کلیشه و اجرای آماتورگونه پایان داد.

از آن طرف برخی از سریالهایی که با ردیف بودجه های هنگفت اما اله‌مانهای سطحی در مسیر تولید بودند به دلیل ضعف آشکار فیلمنامه هایشان معلق شدند.

در کنار این اقدامات اصلاحی اما در برخی برنامه های سیما همچنان درب بر پاشنه سابق می چرخد و متاسفانه چنان که باید بازنگری لازم در اهداف و مبانی مرتبط با برنامه صورت نمی گیرد.

یکی از نمونه های چنین نگاهی را به تازگی در برنامه ای سینمایی دیدیم که از شبکه خبر روی آنتن رفت؛ در این برنامه با حضور دو مهمان بنا بود درباره مقوله “خبرهای سینمایی در فضای مجازی: ژورنالیسم زرد یا عینی گرایی محض؟” گفتگو صورت گیرد.

فضای مجازی کارشناس ویژه خود را می خواهد

با توجه به اینکه مبحث تخصصی برنامه چنان که گردانندگان آن تعیین کرده بودند معطوف می شد به فضای مجازی انتظار این بود دو مهمانی که برای بحث و بررسی درباره این مبحث حضور یافته اند سابقه فعالیت در این فضا را داشته باشند؛ بخصوص بحث درباره حوزه ای به نام روزنامه نگاری مجازی که کارشناس ویژه خود را می خواهد.

در میان دو مهمان برنامه البته که امیر قادری سوابق کافی در این عرصه دارد و با تکیه بر همین سوابق هم توانست تا حد لزوم درباره نیازهای مخاطبان در فضای مجازی نظر دهد اما رضا درستکار که در برابر قادری نشسته بود و قرار بود نقش اپوزیسیون او را بازی کند متاسفانه به یک دلیل مهم و آن هم نداشتن کمترین سابقه ای در فضای مجازی نتوانست چنان که باید از فرصت برنامه به نفع صدور تئوری در باب بهبود ژورنالیسم مجازی سود جوید.

الزاماتی که حداقل ربط را به فضای مجازی داشت

درستکار تمامی سوابقش در نشریات کاغذی بوده و متاسفانه اظهارنظراتی که درباره ژورنالیسم سینمایی مطرح کرده نیز بیشتر مرتبط بود با حال و هوایی که در چنین نشریاتی وجود دارد. از آن گذشته چون بخش عمده نشریاتی که درستکار با آنها همکاری داشته نشریاتی بوده اند وابسته به ارگانهای مختلف دولتی و شبه دولتی طبیعی بود الزاماتی که او درباره آنها سخن می گفت بیشتر درباره چنین نشریاتی کاربرد داشت؛ نشریاتی که در بهترین حالت و در روزگار ما شاید تیراژشان به 10 هزار نسخه هم نرسد.

اینکه چنین چهره ای که در جای خود می تواند محترم هم باشد اما تجربه ای در فضای مجازی ندارد برای سخن گفتن درباره ژورنالیسم مجازی به رسانه ملی دعوت شود یکی از کج سلیقگیهایی است که مطمئنا برنامه را ابتر می کند.

حتی اگر تهیه کننده اشتباه کرده باشد مهمان نباید دعوت را قبول کند

در این بین اولین اشتباه از آن تهیه کنندگان این برنامه است که بدون دقت در سوابق مهمانان شان آنها را به برنامه دعوت می کنند و سپس از آنها می خواهند درباره موضوعی که کمترین سابقه فعالیتی در آن ندارند سخن گویند.

اشتباه دوم هم از مهمانی سر می زند که موضوع برنامه را می داند و خبر دارد در آن موضوع تجربه ندارد ولی باز هم در برنامه شرکت جسته و البته درباره حیطه ای که تخصص اش نیست، اظهارنظر می کند.

کارشناس کاناپلو در برنامه مرتبط با واترپلو!

البته که دوستان دست اندرکار برنامه می توانستند سوژه برنامه را تغییر داده و لفظ “فضای مجازی” را از آن حذف کرده و با حضور همین مهمان به نتایج دلخواه خود هم برسند اما چنین سوژه ای و چنین مهمانی مصداق بارز کج سلیقگی بود و درست شبیه به اینکه در برنامه ای مختص ورزش واترپلو از کارشناس کاناپلو به عنوان مهمان دعوت به عمل آید!