1

بعد از صنف مدیران تولید خانه سینما، صنف منتقدان هم شفاف سازی کرد: فقط ۸ میلیون از یک میلیارد عیدی ارشاد به منتقدان رسیده!!!⇐پرسش: مابقی عیدی میلیاردی ارشاد کجاست؟؟ آقای شاهسواری! شفاف سازی بفرما!

سینماروزان: پس از تأیید ورود یک میلیارد عیدی به خانه سینما توسط یک عضو هیأت مدیره، انجمن مدیران تولید پیشتاز شفاف سازی شد و اعلام کرد از آن یک میلیارد فقط 10 میلیون به مدیران تولید رسیده!(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان به دنبال انجمن مدیران تولید، حالا انجمن منتقدان و نویسندگان خانه سینما نیز به قافله شفاف سازی پیوسته است.

جعفر گودرزی نایب رییس انجمن منتقدان خانه سینما درباره سهم صنفش از عیدی میلیاردی خانه سینما گفت: سهم انجمن منتقدان و نویسندگان خانه سینما تنها 8 میلیون تومان بوده که در قالب 40 کارت 200 هزار تومانی به تعدادی از اعضا اهدا شده است.

با شفاف سازی دو صنف مدیران تولید و منتقدان خانه سینما مشخص شده تا اینجا 18 میلیون از یک میلیارد عیدی ارشاد صرف دو صنف اخیر شده ولی همچنان مشخص نیست 982 میلیون مابقی چگونه صرف شده است؟؟




یک عضو هیأت مدیره خانه سینما با تأیید ورود عیدی میلیاردی ارشاد به خانه بیان کرد⇐این یک میلیارد تحت نظر منوچهر شاهسواری مدیرعامل و ناصر عنصری قائم مقامش توزیع شده!!!/فقط میدانم ۱۰ میلیون از آن یک میلیارد به انجمن مدیران تولید رسیده و از تقسیم مابقیش بی خبرم!!/نمیدانم به هر صنف چقدر عیدی رسیده ولی برخی بجای یک کارت هدیه، دو کارت هدیه گرفته اند!!

سینماروزان:  در آخرین روزهای سال ۹۷ خبر دادیم که وزارت ارشاد مبلغی معادل یک میلیارد تومان به عنوان «عیدی» به سینماگران اختصاص داده است. خبری که خیلی زود با واکنش سینماگران مواجه شد و کمپینی نیز توسط بدنه سینماگران در چگونگی توزیع این یک میلیارد شکل گرفت.

با این حال نه حسین انتظامی سرپرست سازمان سینمایی و نه منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما پیرامون چگونگی توزیع این یک میلیارد کمترین توضیحی ندادند و شگفت آن که سخنگوی هیأت مدیره خانه سینما نیز در واکنشی با تأیید ورود یک میلیارد عیدی ارشاد از بی اطلاعی نسبت به چگونگی هزینه کردش گفته است.

علی قائم‌مقامی عضو هیأت مدیره خانه سینما و سخنگوی این هیأت درباره عیدی یک میلیارد تومانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به خانه سینما به “مهر” عنوان کرد: این یک میلیارد تومان در قالب کارت‌های هدیه ۲۰۰ هزار تومانی زیر نظر مدیرعامل خانه سینما(منوچهر شاهسواری) و قائم مقامش(ناصر عنصری) توزیع شده و من از و کم و کیف و تعداد دقیق کارت هدیه‌های اهدایی به هر صنف اطلاعی ندارم.

نایب رئیس انجمن مدیران تولید در پاسخ به این سوال که گفته می‌شود وی به دلیل اینکه عضو هیأت مدیره خانه سینما و انجمن مدیران تولید است، بیشترین کارت‌ها بین اعضای این صنف توزیع شده است، عنوان کرد: نه اصلاً به این شکل نیست. انجمن مدیران تولید بیش از ۸۰ عضو رسمی و ۳۰ عضو افتخاری دارد که این ۳۰ عضو هم به دلیل اینکه جزو تهیه‌کنندگان هستند، به عنوان اعضای افتخاری شناخته می‌شوند.

وی افزود: به طور کلی فقط ۵۰ کارت هدیه ۲۰۰ هزار تومانی جمعاً به مبلغ ۱۰ میلیون تومان در اختیار این انجمن قرار گرفته و این کارت‌ها توسط یونس صباحی بازرس انجمن بین اعضایی که در یک سال گذشته کم‌کار بودند توزیع شده است.

نایب رئیس انجمن مدیران ادامه داد: من نمی‌دانم به هر صنف چند کارت هدیه تعلق گرفته شاید به یک صنف صد و به یک صنف ۲۰۰ کارت اختصاص داده شده است، اما همه آن کارت‌ها به مبلغ ۲۰۰ هزار تومانی بود.

قائم مقامی در پایان با بیان اینکه این کارت‌ها به تشخیص مسئولان هر صنف بین اعضا توزیع شده است، گفت: بعضی از صنوف به اعضای خود ۲ کارت هدیه ۲۰۰ هزار تومانی دادند!!!




خوش به حال محمد مطیع که در تشییعش نه مدیر ابوالمشاغل صنف هست و نه تابوت کشان ریاکار!!

سینماروزان: درگذشت محمد مطیع در آخرین ساعات سال 97 خورشیدی کیلومترها دور از ایران و در سوئد رخ داد.

اتفاقی که هرچند برای رفقای این بازیگر تراژیک بود ولی از یک منظر برای خود آن مرحوم خوشبختی به شمار میرود.

در سالهای اخیر بارها و بارها دیده بودیم سینماگرانی را که در زمان حیاتشان کمترین حمایتی از سران صنف سینما ندیدند ولی تا مردند روسای چندشغله صنف و میکروفن داران دور و برشان بدوبدو به مراسم تشییعشان رفتند و در رثایشان تا توانستند دروغ گفتند!

چرا حرفهای اینان را دروغ می پنداریم؟؟ چون چنین سینماگرانی تا زنده بودند خبری حتی از یک تکریم ساده ولو در حد ارسال یک عیدی ناقابل- که حقشان بود از بودجه های هنگفتی که به نامشان از دولت میگرفتند-نبود و تا می مردند روسای اهمال کار در صف اول تابوت کشی می ایستادند.

حالا با مرگ محمد مطیع در سوئد دیگر نه خبری از ابوالمشاغل در تشییع هست و نه خبری از دروغپردازان بالادستی صنف که بیایند و با تابوت مطیع عکس بیندازند!!




پنج هزار عضو خانه سینما در انتظار شفاف سازی حسین انتظامی⇐دقیقا چندمیلیارد عیدی در اختیار هیأت مدیره خانه سینما قرار گرفته؟؟ این عیدی دقیقا میان چه کسانی توزیع شده؟؟؟

سینماروزان: در روزهای گذشته خبری از همراهی حسین انتظامی با مدیریت بالادستی خانه سینما و تخصیص بودجه ای میلیاردی برای تخصیص عیدی به بدنه خانه سینما منتشر شده!

با این حال نه هیچ کدام از هیأت مدیره خانه سینما و نه منوچهر شاهسواری مدیرعامل این نهاد درباره چگونکی تخصیص این بودجه میلیاردی میان سینماگران حرفی نمیزنند.

خانه سینما نزدیک به 5 هزار عضو دارد و اگر فقط یک میلیارد عیدی تزریق شده باشد به هر کدام از اعضا نفری 200 هزار تومان میرسد ولی در تماس بسیاری از اعضا با سینماروزان مشخص شده که نه فقط امسال بلکه در هیچ یک از پنج سال اخیر ریالی بابت عیدی به آنها نرسیده!!

حالا وقتش است حسین انتظامی که شفاف سازی را مانیفست خود ساخته از هیات مدیره خانه سینما بخواهد فهرست کامل افرادی که عیدی میلیاردی میان آنها توزیع شده را منتشر کند تا مشخص شود دقیقا کدام افراد هستند که مشمول عیدی شده اند و کدام اعضا هستند که باز حقشان خورده شده؟




یک سکانس سینمایی پیش روی دایورت کنندگان دردهای بدنه سینما⇐وقتی حقوق اخوان ثالث قطع شد…

سینماروزان: سهم بدنه سینمای ایران از میلیاردهایی که برای شستشو یا فرهنگ سازی(!!) وارد سینما میشود تقریبا متمایل به صفر است و حلقه ای بسته که مدتهاست از تولید تا اکران را در دست گرفته اند هرآنچه سرازیر میشود را می بلعند و حتی یک عیدی حداقلی هم در انتهای سال به بدنه سینما نمیرسد.

جمال میرصادقی نویسنده سرشناس حوالی زادروز مهدی اخوان ثالث به شرح خاطره ای پرداخته از روزهای تنگدستی اخوان و زمانی که مستمری او را قطع کرده بودند!!

خواندن این خاطره نگاری به رئوس بالادستی صنف سینما که حتی به دنبال توزیع یک بن اقلام میان بدنه صنف هم نیستند به شدت توصیه میشود تا بفهمند کم نیستند چهره های سرشناسی که تنگدستند ولی تا کسی سراغ از آنها نگیرد از دردهایشان نمیگویند.

خاطره نگاری میرصادقی را به نقل از “اعتماد” بخوانید:

در چهارمين دوره كتابخانه ملي، ايرج افشار رياست آن را عهده داشت. او تلاش كرد اصحاب فرهنگ را دور هم جمع كند و از آنها براي كار دعوت كرد. من در همين دوره با مهدي اخوان ثالث در اين كتابخانه همكار و موفق به شناخت شخصيت اين شاعر بزرگ ايران شدم. اخوان در ادبيات بسيار خلاق و صاحب قريحه بود و بي‌ترديد يكي از شاعران بزرگ روزگار ما بوده و هست. مجموعه‌هاي منتشر شده از او و به ويژه شعرهاي دوره اول اين شاعر بسيار درخشان است، برخي شعرهاي اخوان را متاثر از نيما مي‌دانند، من در اين باره نمي‌توانم قضاوت كنم اما معتقدم او شخصيتي يگانه در ادبيات و شعر ايران است.

علاوه بر همكاري با اخوان در كتابخانه ملي، مجله «سخن» ديگر جايي بود كه اين شاعر را همواره در نشست‌هاي آن مي‌ديدم. آن سال‌ها دكتر خانلري نويسندگان مجله را چهارشنبه‌ها در دفتر مجله جمع مي‌كرد، علاوه بر آن به واسطه آنكه بابت مقاله‌ها، شعرها و داستان‌هاي چاپ شده در مجله حق‌التحريري پرداخت نمي‌شد، دكتر خانلري نويسندگان و شاعران همكار «سخن» را ماهانه به خانه‌اش دعوت مي‌كرد. در مهماني‌هاي دكتر خانلري شخصيت‌هايي مانند نادر نادرپور، نجف دريابندري، اخوان و شفيعي كدكني حضور داشتند و همين موضوع به ارتباط بيشتر من با اخوان منجر مي‌شد، او از دوستان نزديك شفيعي كدكني بود و بسياري مواقع او را در خانه اين شاعر و استاد مي‌ديدم.

به خاطر دارم دوره‌اي كارمند تلويزيون در اهواز شد و در سفري كه به اين شهر داشتم، از لطف و ميهمان نوازي برايم كم نگذاشت؛ البته چندي بعد كه به دفتر مجله «سخن» آمد، متوجه شدم مدتي است حقوقش قطع شده و همين موضوع فشارهاي اقتصادي براي او كه تنها منبع امرار معيشتش همين حقوق ماهانه بود، وارد كرده بود. در جلسه مجله «سخن» دكتر خانلري و نادر نادرپور از اين موضوع بسيار برآشفته و ناراحت شدند و بالاخره با پيگيري‌هايي كه از سوي نادرپور صورت گرفت مشخص شد كارمندان مالي فراموش كرده بودند حقوق اخوان را پرداخت كنند و خوشبختانه ماجرا ختم به خير شد. هنوز هم آن روز و لبخندي كه گوشه لب اخوان و نادرپور بود را به خاطر دارم؛ اخوان از اين بابت كه مشكلش حل شده و نادرپور از شادي اخوان خوشحال بود.

گرچه اين مساله در آن دوره براي اخوان حل شد اما در سال‌هاي بعد و دهه‌هاي آخر عمرش بار ديگر با اين مشكل مواجه و حقوقش قطع شد. همين موضوع در سال‌هاي آخر چالش‌هاي زيادي را براي اين شاعر بزرگ ايجاد كرد كه متاسفانه حل نشد. اخوان انساني صديق و درستكار بود و حاضر نبود برخلاف عقيده‌اي كه داشت كاري انجام دهد و همين موضوع برايش مشكل ايجاد مي‌كرد. از ميان شعرهاي او «دو پنجره روبروي هم» را بسيار دوست دارم، يادش گرامي.




پرسش کلیدی رسانه‌های مستقل⇐چرا یک کارگردان شکست‌خورده، شده است رابط بین‌الملل فارابی؟/چرا این کارگردان شکست‌خورده و همسرش در فهرست مسافران برلین فارابی قرار گرفته‌اند؟/هزینه سفر این زن و شوهر به برلین را فارابی داده؟؟

سینماروزان: علیرغم همه تقاضاها امسال هیچ فیلم بلند ایرانی نتوانست به جشنواره برلین راه یابد با این حال عدم حضور سینمای ایران در این فستیوال منجر به عدم سفر هیأتی از فارابی به این جشنواره نشد!! رائد فریدزاده معاون بین الملل فارابی به همراه هیأتی ایرانی به این جشنواره رفت و البته شب سینمای ایران را هم در این جشنواره راه انداخت؛ چرایی این سفر در شرایطی که ایران هیچ نماینده ای در برلین ندارد و حضور افرادی با کارنامه بحث برانگیز در این شب نشینی با واکنش رسانه های مستقل مواجه شد.

رسانه مستقل «سینما آسیا» با اشاره به منصب مصطفی احمدی در فارابی گزارش داد: در فارابی چه میگذرد؟؟؟ مصطفی احمدی کارگردان فیلم شکست خورده «بی حساب/میلیونر میامی» شده است مسئول تولید مشترک فارابی!!! با کدام رزومه؟؟؟ بخاطر بازرسی در خانه سینما؟؟؟

این رسانه ادامه داد: درحالیکه جشنواره برلین حتی یک فیلم بلند ایرانی را در بخشهای مختلف خود راه نداده، فارابی در این جشنواره، شب نشینی برگزار کرده!! عجیب که فیلمسازی شکست خورده به نام مصطفی احمدی هم در این شب نشینی حاضر است!! خدا را خوش میآید در اوضاع بغرنج اقتصادی بدنه سینمای ایران، بودجه های فرهنگی صرف چنین شب نشینی هایی شود؟؟؟

رسانه «سینمامخاطب» با اشاره به چرایی حضور یک کارگردان شکست خورده در فهرست مسافران برلین فارابی نگاشت: مصطفی احمدی دستیار کارگردان که دو فیلم شکست خورده «نزدیکتر» و «بی حساب/میلیونر میامی» را در کارنامه دارد به همراه همسرش آتوسا قلمفرسایی در شمار مسافران فارابی به برلین قرار دارد!! این زن و شوهر با لبانی خندان در شب نشینی فارابی در برلین هم حضور یافته اند!! چرا باید فارابی اینها را به برلین ببرد؟ بخاطر کدام دستاورد جهانی؟ عجیب است که همسر احمدی پیشتر هم عضو کمیته انتخاب فیلم برای اسکار بود!!! همان کمیته ای که فیلم درنهایت ناکام دوارگانی «نفس»-که با حمایت فارابی و نورتابان وابسته به بنیاد مستضعفان تولید شده بود- را به آکادمی فرستاد!! چرا فارابی این قدر هوای این زن و شوهر را دارد؟

رسانه «ستاره سینما» هم در این باره نوشته است: درحالی‌که در این دوره از جشنواره فیلم برلین، سینمای ایران کمرنگ‌ترین و بی‌نماینده‌ترین حضور خود را تجربه می‌کند، جماعتی تحت عنوان برگزاری شب سینمای ایران در برلین با بودجه بنیاد سینمایی فارابی از محل بیت‌المال راهی سفر شده‌اند. جالب آنکه در بین مسافران آتوسا قلمفرسایی که طراح صحنه‌ و لباس است به همراه همسر دستیار کارگردانش نیز دیده می‌شود. قلمفرسایی همان است که در جریان انتخاب نماینده ایران برای شرکت در اسکار عضو هیات انتخاب بنیاد سینمایی فارابی بود و فیلم «نفس» نرگس آبیار به عنوان منتخب هیات مذکور راهی اسکار شد و همان ابتدا از رقابت حذف گردید و سینمای ایران از موفقیت در اسکار بازماند!

معاون بین الملل فارابی و هیأت همراه او در برلین/مصطفی احمدی و همسرش با لبی خندان سمت چپ معاون بین الملل دیده میشوند!




مدتها بعد از ورود سرمایه های مشکوک به سینما، بالاخره فاطمه معتمدآریا تنها بانوی عضو هیأت مدیره خانه سینما هم نسبت به آن واکنش نشان داد⇐نظارت بر ورود سرمایه های میلیاردی مهمتر است یا نظارت بر تار موی بازیگران زن؟؟/ ورود این سرمایه ها اثری در بهبود زندگی سینماگران نداشته!!/این بریز و بپاشها فقط برای خرید چند چهره خاص است!/اکثر عوامل تولید از کارگردان تا تدارکاتچی به سختی امرار معاش میکنند!!

سینماروزان: فاطمه معتمدآریا بازیگر زنی است که با حضورش در هیأت مدیره خانه سینما امیدی به زنان عضو صنف سینما داد که حالا نماینده ای همجنس برای پیگیری دردها دارند.

معتمدآریا اما حین ماههای حضورش در هیأت مدیره خانه سینما چنان که باید کنشمند نشان نداد و نتوانست به عنوان یک نیروی بالادستی در حل مشکلات معیشتی صنف جلب توجه کند. شاید برای همین است که اظهاراتش درباره ورود پولهای مشکوک به سینما آن هم پس از مدتها حرف و حدیث در این باره تازگی دارد.

معتمدآریا با رد ادعای آنها که ورود سرمایه های مشکوک به سینما را موجب رونق آن میدانند به “ایسنا” گفت: ممکن است گفته شود بالاخره این سرمایه‌گذاری‌ها سبب ایجاد اشتغال برای اهالی سینما شده است ولی به نظرم این هم واقعیت ندارد. ورود این سرمایه‌ها اثری در بهبود شرایط زندگی و رونق کسب کار هزاران نفر از اهالی سینما نداشته و اکثریت عوامل تولید از کارگردان گرفته تا فیلمبردار و بازیگر و تدارکات و راننده و خدمات به سختی درگیر تامین خرج معاش و زندگی روزمره هستند، چون این سرمایه‌ها اصلا وارد سینما نمی‌شوند یعنی به  پیکره  سینما تزریق نمی‌شوند. بله درست می گویند که هزینه ساخت فلان فیلم میلیاردها تومان بوده ولی این پول کجا خرج شده است؟

معتمدآریا خاطرنشان ساخت: این بذل و بخشش‌ها و بریز بپاش‌ها فقط برای خرید چند چهره و پر کردن ویترین و سردر سینما صرف می‌شوند  و کمکی  به اهالی سینما و دست‌اندرکاران نمی‌کنند، جز آنکه با بالا بردن غیر معمول و مصنوعی هزینه‌های ساخت  و انحصاری کردن پخش فیلم‌ها عملا کار فیلمسازی را برای جریان مستقل و متفکر سخت‌تر کرده‌اند.

این بازیگر زن سینما با تأکید بر لزوم نظارت بر نحوه تأمین سرمایه پروژه ها گفت:
مهم است که ببینیم چه چیزی را باید کنترل کرد. باید  کلمه به کلمه متن فیلمنامه‌ها و چهار تار موی بازیگر را کنترل کرد یا روی منبع و هدف و نتیجه ورود میلیاردها پولی که وارد سینما می‌شوند، حساسیت نشان داد؟

معتمدآریا افزود: اینکه ما دست اندرکاران و مدیران و مسئولان سینمایی چه تفکری را انتخاب می‌کنیم بسیار مهم است. آیا بیهودگی و ابتذال را انتخاب می‌کنیم یا ترجیح می‌دهیم چیزی اشاعه داده شود که ضمن ایجاد شادی و خوشحالی برای مردم، ارزش‌های انسانی را  زیر سوال نبرد و به مخاطب و نیز به خودش توهین نکند؟




متعاقب رسانه های مستقل حالا یک رسانه اصلاح طلب متذکر شد⇐ناکارآمدی تشکل‌های صنفی زیر پوشش خانه سینما به انزوا و فترت طولانی فیلم‌بردارانی مانند فرج حیدری منجر شد!!/آیا اراده ای در خانه سینما برای جلوگیری از این وضعیت غم انگیز وجود ندارد؟؟

سینماروزان: مرگ فرج حیدری فیلمبردار توانای سینمای بدنه درحالی که تازه دو هفته پیش از مرگ بیمه شده بود(!!) با انتقادات رسانه های مستقل مواجه شد و این رسانه ها به طرح این پرسش پرداختند که چرا بدنه پیشکسوت صنف برای بیمه شدن هم باید کلی دوندگی کنند و حرمتشان در زمان حیات رعایت نمیشود؟

به تازگی روزنامه اصلاح طلب “شرق” در تحلیلی با مرور کارنامه فرج حیدری به انتقاد از وضعیت سالهای آخر عمر او و دیگر پیشکسوتان فیلمبرداری پرداخته است.

این رسانه نوشته است: اساسا این‌گونه فیلم‌برداران و عوامل فنی سینما سیر تکاملی خود را در یک سینمای حرفه‌ای که «بخش خصوصی» در آن به درستی تعریف شده باشد، پیدا می‌کنند.

“شرق” ادامه داده: متأسفانه با سیاست‌گذاری‌های دائم در تغییر و تبدیل سینمای ما در سه دهه اخیر و از دور خارج‌شدن بخش خصوصی و ناکارآمدی تشکل‌های صنفی زیر پوشش خانه سینما برای تقسیم کار عادلانه و تداوم حضور و فعالیت افرادی مانند فرج حیدری، با انزوا و دوران فترت طولانی فیلم‌بردارانی مانند فرج حیدری و جمشید الوندی و اصغر رفیعی‌جم و… مواجه بوده‌ایم. این توقف و رکود ناگزیر باعث فرسودگی و عزلت‌گزینی و بازنشستگی زودهنگام و مرگ تدریجی این‌گونه افراد می‌شود.

این رسانه اصلاح طلب افزوده است: فرج حیدری در زمان مرگش 62ساله بود و فرصت زیادی برای ادامه کار حرفه‌ای و اثبات قابلیت‌های فردی‌اش داشت. آیا اراده‌ای در سازمان سینمایی و خانه سینما و صنوف اصلی و حرفه‌ای مرتبط با آن وجود ندارد تا با برنامه‌ریزی صحیح و کارشناسانه و ایجاد شرایط مناسب و الزام‌آور برای حضور اهالی حرفه‌ای سینما در دوره‌های آموزشی و به‌روزکردن خود و تطبیق با دنیای دیجیتال، از تداوم این وضعیت غم‌انگیز جلوگیری به عمل آورند؟؟




استفاده از حلقه بالادستی خانه سینما برای چینش هیأت انتخاب فجر؟؟⇐آیا یک کارگردان شکست خورده سینما که به تلویزیون پناه برده وارد هیأت انتخاب خواهد شد؟؟

سینماروزان/مهدی فلاح صابر: در فاصله کمتر از دو ماه مانده به جشنواره فجر و در شرایطی که بیش از صد فیلم متقاضی جشنواره اند هنوز اسامی هیأت انتخاب جشنواره فیلم فجر مشخص نشده!

به گزارش سینماروزان ابراهیم داروغه زاده دبیر جشنواره، سال قبل با استفاده از برخی سینماگران مستقل هیأت انتخابی چید که توانست بی فشارهای وارده از سوی برخی جریانات تمامیت خواه
، فیلمهای بخش مسابقه را بچیند.

هیأت انتخاب پارسال آن قدر جسارت داشت که فیلمی مثل”شاه کش” متعلق به یک آقازاده سیاسی یا فیلمی نظیر “دایان” که با حمایت یک ارگان متنفذ تولید شده بود یا حتی  فیلم “سراسر شب” که تهیه کننده سابقا همکار با یک بانک خصوصی را پشت خود داشت
،

کنار بگذارد و به جایش برخی آثار بلحاظ مضمونی ملتهب از “مغزها…” تا “عرق سرد” و “هایلایت” و حتی فیلمی مانند “کار کثیف”- که به صراحت از تجارت اخیرا در کانون توجه قرار گرفته مشروبات الکلی میگفت- را وارد جشنواره کند.

امسال چه خواهد شد؟ آیا داروغه زاده باز هم هیأت انتخابش را متکی بر سینماگران استخوان خردکرده و خوشنام خواهد چید یا لابیهای سینما او را به سمت مهره های مطلوب تمامیت خواهان سینما خواهد برد؟؟

آیا بدنه مستقل سینمای ایران وارد هیأت انتخاب خواهد شد یا از حلقه بالادستی خانه سینما که کارنامه صنفی شان به شدت انتقادبرانگیز بوده برای چینش هیأت انتخاب استفاده خواهد شد؟

آیا فیلمسازان شکست خورده سینما که حتی کارکردشان در محافلی همچون شورای اکران به شدت مناقشه برانگیز شده و اخیرا به کار برای تلویزیون روی آورده اند، وارد هیأت انتخاب میشوند تا سینماگرانی با کارنامه شفاف؟

چینش نادرست هیأت انتخاب فجر به مانند دومینو، سیکل اتفاقاتی را شکل خواهد داد که نه فقط روند برگزاری جشنواره که حتی کارنامه سینمایی سال آینده و از آن مهمتر جایگاه مدیریتی داروغه زاده را متزلزل خواهد کرد.




اسحاق خانزادی متخصص پیشکسوت عرصه صدا بیان کرد⇐در دل دفاع مقدس ۲۰۰ فیلم کوتاه و بلند و مستند کار کردم اما در اوج بیماری، هیچ کس حالم را نپرسید/متأسفم که بگویم ارتقای تکنیکی سینمای ایران مسأله مدیران خانه سینما نیست!/هیچ گاه نفهمیدیم کار صنفی چیست/چرا فرصت اشتراک تجربه با جوانان، از من و بسیاری دیگر از همنسلانم دریغ شده است!؟

سینماروزان: اسحاق خانزادی از بزرگان حیطه صدا در سینماست؛ با سابقه ای نیم قرنی در صدابرداری و صداگذاری از دوران آنالوگ گرفته تا عصر دیجیتال. خانزادی از جمله متخصصان صدای سینمای ایران است که تجربه کار در ژانرهای مختلف و کار برای کارگردانانی سرشناس را داشته است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «سوره سینما» به کارنامه خانزادی که نگاه میکنیم هم محصولات تاریخی-مذهبی مانند «مردان آنجلس»، «مریم مقدس»، «بوعلی سینا»، «شیر سنگی» و «کمال الملک» را می بینیم، هم آثاری ملودرام نظیر «خواهران غریب»، «شوکران» و «گلهای داوودی» و هم کمدیهایی مثل «تحفه ها»، «آتش بس» و «ازدواج به سبک ایرانی». خانزادی تجربه کار با کارگردانانی از مسعود کیمیایی و علی حاتمی تا فرج الله سلحشور، ضیاءالدین دری و مسعود جعفری جوزانی را هم داشته است.

خانزادی در سالهای اخیر کم‌کارتر شده اما در همان کم کاری هم گزیده‌کاری را انتخاب کرده و سعی می‌کند نامش کنار پروژه هایی بخورد که حدی کافی از استانداردهای سینمایی را دارند و نه محصولاتی که به‌ظاهر سینما اما در خروجی چیزی بیش از تله‌فیلمهای مرسوم نیستند.

بهانه گفتگوی «سوره سینما» با اسحاق خانزادی کم‌کاری سالهای اخیرش بود که دریچه‌ای شد برای طرح پرسش درباره وضعیت صنعت صدا در سینمای ایران در دهه نود و نسبت خودش با این صنعت.

*دو سال بعد از تولید درام اجتماعی «ملی و راههای نرفته» تجربه تازه ای به عنوان صدابردار یا صداگذار نداشته‌اید. این کم کاری را باید انتخاب شما دانست یا تحمیل سینمایی که میخواهد با حذف بزرگانش، مدرن شود!!

فارغ از آن که چند ماهی درگیر نقاهت بعد از عمل جراحی قلب بودم و متأسفم که بگویم در این مدت هیچ کدام از مدیران سینمای ایران که بسیار برایش کار کردم حالم را نپرسید(!) پیشنهادات برایمان کمتر شده است. البته حجم تولید در سینمای ایران تغییری نکرده و حتی چند برابر دهه‌های قبل شده اما چه کنیم که سراغ ما نمی آیند. نمی‌خواهم بگویم برنامه ای وجود دارد برای حذف بزرگان چون واقعا کمتر پیش آمده که در سینمایمان برنامه ریزی داشته باشیم اما به دلایل مختلف ترجیحشان این است که به سراغ پیشکسوتان نیایند.

*اگر بخواهیم اصلی ترین دلیل این آسیب یعنی نیامدن به سراغ پیشکسوتان را واکاوی کنیم می توان آن را ناشی از دیجیتالیزه شدن سینما و سهل الوصول شدن امور پشت صحنه دانست؟

سراغ ما نمی آیند چون دستمزد معقول می گیریم. قاعدتا برای یک کار در استانداردهای سینمایی که نیاز به دو دستیار و کلی ادوات صدابرداری است نباید کمتر از 20میلیون دریافت کنم چون هر دستیار باید لااقل ماهی 5میلیون بگیرد و هزینه اجاره دستگاهها هم روزبروز در حال افزایش است اما خیلیها علاقه ای ندارند که ماهی 20میلیون پول تیم صدا بدهند و ترجیحشان این است با نیروهای درجه چندمی کار کنند که به ماهی 5میلیون هم راضیند…

*بدیهی است که این نیروهای درجه چندم هم کیفیت موردانتظار را ارائه نمیدهند.

حمل بر خودستایی نشود اما بعد از 50 سال کار دیگر خیلی خوب می فهمم چه کسی صدابردار است و چه کسی تظاهر به صدابرداری میکند. همین امسال در جشن خانه سینما به عنوان داور حضور داشتم و بدبختانه بخش عمده محصولات را بدون دقت لازم در صدابرداری دیدم. تازه واردان خیلی دوست دارند در بازیهای فرمی به سمت تصویرسازی ویژه بروند اما صدا برایشان مهم نیست. لابد پیش خود می‌گویند همین که تماشاگر یک دیالوگ را بشنود کافیست. همین اواخر و بعد از نزدیک به سه دهه که فرصتی پیش آمد و فیلم «شیر سنگی»مسعود جعفری جوزانی که خودم کار صدایش را انجام دادم مجددا تماشا کردم متوجه شدم آن زمان و با آن امکانات اندک چه کارستانی کرده بودیم چون هیچ خطای صوتی در فیلم وجود نداشت و پالایش تصویری هم کمک کرده بود به بالا رفتن درجه ماندگاری اثر. بدیهی است که با نیروهای کارنابلد نمیتوان چنین کیفیتی ارائه کرد. جز این است؟؟

*مطمئنا تفاوت می گذارید میان جوانان علاقمند به این فن با آنها که فقط به عشق سینما وارد پشت صحنه تولید شده اند؟!

مشکلی با ورود جوانان به سینما نداشته و ندارم و خودم هم در هر کاری که درگیر شده ام سعیم این بوده که با همه وجود آنچه آموخته ام به جوانان منتقل کنم اما متأسفم که بگویم مسئولان سینمایی چه در وزارت ارشاد و چه در خانه سینما، ارتقای کیفی امور پشت صحنه صنعت سینمای ایران چندان برایشان اهمیت ندارد و همین که مضامینی خاص مجوز نگیرد برایشان کافی است!!

*یعنی این وظیفه مدیران سینمایی است که کمک کنند به انتقال دانش پیشکسوتان؟

من و امثال من که شخصا نمیتوانیم کارگاه و دانشکده راه بیندازیم. وقتی بخش عمده پول سینما از نهادهای دولتی و شبه‌دولتی می‌آید پس لابد این هم وظیفه آنهاست که شرایط ارتقای تکنیکی سینما را فراهم آورند. من از اواخر دهه چهل به استخدام وزارت فرهنگ و هنر درآمدم و سال 57 همراه با انقلاب اسلامی بسیاری از رویدادهای انقلاب را ضبط کردم که نتیجه اش شد فیلمی با عنوان «برای آزادی». به دنبال آن طی مدت جنگ تحمیلی و درگیری با دفاع مقدس هم نزدیک به 200 فیلم کوتاه و مستند و بلند با مضمون جنگ و دفاع کار کردم! این سابقه کمی نیست اما نشده یک بار به ما بگویند تشریف بیاورید و در فلان دانشکده یک ورکشاپ برای صنعت صدای ایران بگذارید!! این که چیزی نیست؛ وقتی سال قبل در بیمارستان بستری شدم و عمل قلب باز کردم حتی یک نفر نگفت کجایی و یکی از مسئولان سینمایی سراغم نیامد. فقط کارشان شده اینکه چو بیندازند فلانی دستمزدش بالاست و سراغش نروید اما نمی‌گویند در قبال همین دستمزد منطقی چه دستاوردهایی برای سینما به جای گذاشته ایم.

*با توجه به اینکه همچنان و علیرغم همه ناملایمتها در بطن سینمای ایران حضور دارد به لحاظ کیفی ابزار و ادوات صدابرداری را چطور می بینید؟ آیا صنعت صدای ایران توانسته به‌روز شود؟

ابزار صدابرداری و صداگذاری در سینمای ایران به شدت به‌روز شده است و اگر دانشش را داشته باشیم صداهایی بی نظیر می‌شود گرفت و میتوان کاری کرد که یک سکانس خلوت هم روح داشته باشد اما سخت افزار و نرم افزار وقتی بهینه میشود که مدیریت صدای غنی داشته باشیم. استخوان خردکرده های حیطه صدا دقیقا در مدیریت هستند که به کار می‌آیند. فکر می‌کنید چرا کلی هزینه فیلمها و سریالهای تاریخی میکنند و آثارشان روح ندارد؛ فارغ از ضعف درام یکی از دلایل این امر جدی نگرفتن صدابرداری و بعد صداگذاری است. باز هم می گویم ابزارمان غنی شده و کم از کشورهای خارجی نداریم اما متخصص واقعی کم داریم.

*به نظرتان چرا پروژه های سینمایی پرهزینه ملزم نمی‌شوند به استفاده از متخصصان صدا؟

چون هیچ گاه نفهمیدیم کار صنفی چیست؟؟ همکاران ما در خانه سینما خیلی پیگیر امور صنفی نبودند! کاری به فراهم آوردن خدمات درمانی و معیشتی ندارم که زیرساخت هر تشکیلات صنفی است. همکاران آن قدر مشغله های شخصی دارند که یادشان رفته میتوان از طریق همین صنف سینما و با قرار دادن صدابرداران پیشکسوت در کنار جوانان علاقمند در پروژه های مختلف هم مشکل اقتصادی برخی از پیشکسوتان را حل کرد هم اسباب رونق بیشتر سینما را فراهم کرد.

*آیا تا به حال شده در این باره نظراتتان را به روسای صنف بیان کنید؟

بارها و بارها گفته ایم و اغلب هم مورد تأیید قرار گرفته ایم اما تأیید خشک و خالی بدون اقدام عملی برای حل مشکل به چه دردی می‌خورد. ما باید یاد بگیریم که مثل همه جای دنیا آدمهای باتجربه و خبره فن را در مناصب مدیریتی حیطه کاری خویش بگماریم. این معضلیست که در همه جای کشورمان وجود دارد و مختص به سینما نیست. شما اگر متخصص خودروسازی نباشی نمی‌توانی و نباید بشوی مدیر یک کارخانه خودروسازی! شما اگر متخصص صدابرداری نیستی نباید بشوی مدیر صدابرداری بیگ پروداکشنی که کلی از بودجه مملکت را می خورد! ولی چون صنف، صنف نیست و مدیران هم درگیریهای شخصی دارند آش همین آش است و همین کاسه…

*…این سیکل تکراری باعث نمی‌شود که نومیدی به سراغتان آمده و به مانند برخی از هم‌صنفان قدیمی کلا قید سینما را بزنید و به سراغ بیزنس‌های دیگر بروید؟

نومید نخواهم بود چون اثر کیفی خود را بر سینمای ایران گذاشته ام و سینمای ایران هم اثرش را در رشد و نمو امثال من گذاشته و خواهد گذاشت. من تقریبا با اغلب کارگردانان مطرح سینما کار کرده ام و دیگر عطش آن را ندارم که خودم را ثابت کنم. بعد از نیم قرن کار با بسیاری از کارگردانان از کیمیایی تا علی حاتمی و از حاتمی‌کیا تا فرج الله سلحشور و از رسول ملاقلی پور تا واروژ کریم مسیحی و ابوالحسن داوودی و بسیاری دیگر همکاری کرده ام و برخی از آنها که این روزها نامشان برای بسیاری رویاست برای من خاطره هستند. پس دیگر سودای همکاری با بزرگان را ندارم ولی خیلی دلم میخواهد به نوعی تجربیاتم را با جوانترها به اشتراک بگذارم که این اشتراک برای آیندگان هم بماند. همین فرصت حداقلی هم از من و بسیاری دیگر از همنسلانم دریغ شده است. چرایش را نمیدانم اما امیدوارم در کنار همه برنامه ها و همایشها و جشنها و جشنواره های مختلفی که برگزار میکنیم و بعضا کمترین ماندگاری در تاریخ ندارند فکری هم بشود برای ثبت تجربیات پیشکسوتان!




ادعاهای مطروحه در نشست هیأت مدیره خانه سینما+پرسش‌های کلیدی منتج از این ادعاها⇐۴۰۰میلیون(!!) صرف برگزاری جشن خانه سینما شد ⇔چرا ریزهزینه‌کرد این ۴۰۰میلیون مشخص نیست؟ ۴۰۰میلیون صرف برگزاری دو ساعت جشن در تالار وحدت؟/بیشتر از ۸۰۰میلیون کمک بلاعوض و کارت هدیه میان سینماگران توزیع شده!⇔چرا مشخص نیست این مبلغ هنگفت به چه کسانی رسیده؟؟/به زودی سایت فروش بلیت سینما راه‌اندازی می‌کنیم!!⇔با کدام تجربه عملیاتی در بلیت‌فروشی آنلاین؟؟/به زودی تلویزیون اینترنتی راه می‌اندازیم!!⇔با کدام دستاورد در مدیریت رسانه‌‌ای؟؟/اینکه مازیار میری{دبیر اجرایی جشن خانه سینما} در شب برگزاری جشن در آمریکا بوده، ایرادی ندارد!⇔برمبنای کدام منطق مدیریتی؟؟/دو بار درباره ریاست شاهسواری رأی‌گیری کردیم و ایشان با رأی قاطع انتخاب شد!!⇔رقیب ایشان در رأی‌گیری که بوده؟؟/ما را به این متهم می‌کنند که تنها برگزار کننده ختم‌ و تشییع سینماگران هستیم⇔وقتی بعد از بیش از بیست سال، سینماگران حتی یک درمانگاه اختصاصی هم ندارند باید جز این فکر کرد؟؟

سینماروزان: تازه ترین نشست هیأت مدیره خانه سینما کاملا تحت الشعاع پرسشهایی قرار گرفت که در ماههای گذشته از سوی رسانه‌های مستقل درباره عملکرد خانه سینما، مدیرعامل و هیأت مدیره اش طرح شده بود. پرسشهایی اغلب سرراست نظیر چرایی نبود حتی یک درمانگاه اختصاصی برای سینماگران درحالیکه برای یک جشن آن صدها میلیون هزینه میشود؟؟

در نشست اخیر خانه سینما هم نه تنها به این پرسشها پاسخهایی شفاف داده نشد که اعضای هیأت مدیره و در رأس آنها همایون اسعدیان کوشیدند با طرح ادعاهایی مانند راه اندازی سامانه فروش بلیت و سامانه ویدیوی درخواستی، گریزی بیابند برای پاسخ به این پرسشها اما باز نگفتند با کدام تجربه در بلیت فروشی آنلاین و مدیریت کدام سامانه ویدیوی درخواستی به توانایی اجرای طرحهای تازه شان رسیده اند و از آن گذشته بناست کدام بودجه اضافی را صرف راه اندازی این سامانه های تازه کنند؟؟

همایون اسعدیان در ابتدای نشست درباره عدم وجود ساختار مدون برای خانه سینما گفت: در شرایط فعلی هیچ ساختار مدونی برای خانه سینما پیش بینی نشده از همین رو طرحی درباره این موضوع در حال شکل گیری است تا از طریق آن به اساسنامه خانه سینما برسیم. از همین رو تنظیم قراردادها مهم است تا همه با یک قرارداد مشابه به کار بپردازند نه اینکه هر دفتری قراردادی خاص داشته باشد که برای این امر زحمت زیادی کشیده شده و مراحل پایانی آن سپری می شود. مورد دیگری که انجام شده این است که صنوف، آیین نامه های خود را داشتند که این آیین نامه ها بررسی و مشکلات آن به صنوف ابلاغ شده و تلاش شده به صورت منسجم شود.

اسعدیان ادامه داد: یکی دیگر از موارد خانه سینما بیمه اعضا بوده است که امسال از طریق صندوق اعتباری هنر صورت گرفته و طبق بررسی های ما بیمه ای که در نظر گرفته ایم با عنوان سرمد بیمه خوبی است. ما به تمام صنوف اعلام کردیم که اگر اعضا توان پرداخت حق بیمه را ندارند، به ما اعلام کنند. در سال گذشته بیش از ۸۰۰ میلیون تومان به صورت بلاعوض پرداخت شده و صرف امور این چنینی شده و حتی کارت های هدیه که سال گذشته بین اعضا تقسیم شد به این صورت نبود که به صورت مساوی تقسیم شود. البته ما نام افراد را هیچگاه عنوان نمی کنیم چون شان اعضا برای ما مهم است.

وی با بیان اینکه تنها پرداخت حق عضویت مهم نیست بلکه مهم عضویت در صندوق اعتباری هنر است که خواهش می کنیم اعضا هر چه زودتر نسبت به این امر اقدام کنند، درباره جشن خانه سینما اظهار کرد: سوءبرداشتی وجود داشت که خانه سینما جشن را برگزار نمی کند که اینگونه نبود اما ما بنا به شرایط اقتصادی که این روزها همه دچار آن هستند، خواستیم جشن را کوچکتر کنیم. اگر جشن سال گذاشته بالای یک میلیارد تومان هزینه داشت امسال با هزینه ۵۰۰ میلیون تومان همه جشن های ما برگزار شد و این امر با کمک دوستان فیلم کوتاه، مستند و ..‌. صورت گرفت.‌ مراسم انتهایی در تالار وحدت برگزار شد و من نمی خواهم وارد برخی از بحث های حاشیه ای شوم.

مرتضی رزاق کریمی از دیگر اعضای هیأت مدیره خانه سینما هم بدون بیان توضیحی درباره چگونگی هزینه کرد بودجه ای جشن خانه سینما گفت: ۴۰۰ میلیون صرف جشن اصلی شد و چیزی نزدیک ۲۰ تا ۴۰ میلیون تومان صرف دیگر جشن ها شد.

همایون اسعدیان درباره تحریم جشن خانه سینما توسط برخی از اعضای هیأت مدیره و از جمله کامران ملکی و علی قائم مقامی بیان کرد: برخی از اعضا به دلایلی روز مراسم انتهایی جشن خانه سینما در تالار وحدت نبودند، ما هرکاری بکنیم برخی شیطنت و آرزوی مرگ برخی را می کنند، متاسفانه این روزها فضای مجازی پر از این حرف ها است ولی جشن به زعم من به شکل آبرومندانه برگزار شد. تمام آرای جشن موجود است و شورای صیانت از اعضای داوری و خانه سینما بودند و حتی یک رای جا به جا نشده و آرا واقعی بودند.

اسعدیان با اشاره به اینکه مورد دیگر ماجرای استعفای کامران ملکی از بخش رسانه ای است که این موضوع را به خودشان واگذار می کنم، گفت: ما به زودی سایت فروش بلیت سینما را راه اندازی می کنیم و به زودی ساختمان خانه سینما در پیرنیا در لاله زار افتتاح می شود. این ساختمان در مرحله بازسازی است و به بخش های مالی خانه سینما تعلق دارد و این اتفاقات در آنجا رخ می دهد.

 اسعدیان درباره این که هیات مدیره‌ها تبدیل به شورای امنیت شده و در آن ها بحث ها و درگیری های زیادی وجود دارد، گفت: اختلاف نظر در هر جایی می تواند وجود داشته باشد و این موضوع خوب است چراکه به اجماع می رسند و باعث گفتگو می شود و این اختلاف نظر در همه هیات مدیره های خانه سینما بوده است. در حال حاضر هم یک اکثریت قاطع وجود دارد و اگر یک وقت هایی مشکل وجود دارد به خاطر این است که اقلیت به نظر اکثریت تن نمی دهد.

رییس هیأت مدیره خانه سینما بی توضیح درباره روند رأی گیری و رقبای اسعدیان بیان کرد: ما دو بار درباره ریاست شاهسواری رای گیری کردیم و وی با رای قاطع به کار خود ادامه داد.

اسعدیان بدون شفاف سازی درباره دستاوردهای درمانی خانه سینما و اینکه چرا این نهاد صنفی بعد از بیست سال هنوز یک درمانگاه اختصاصی برای بدنه اش فراهم نکرده، گفت: خانه سینما را به این متهم می کنند که تنها برگزار کننده ختم و تشییع سینماگران است در حالی که اینطور نیست و ما از لحظه بیماری افرادی چون یدالله صمدی و ضیاء الدین دری پیگیر کارهای آنها بودیم اما قرار نیست چنین کارهایی را بیان کنیم، البته دوستان تنها زمانی که مراسم ها را برگزار می کنیم، متوجه برگزاری مراسم می شوند.

وی درباره حضور چرایی داوری فیلم «سارا و آیدا»ی مازیار میری در جشن خانه سینما در حالیکه خود میری دبیر اجرایی جشن بوده است، بیان داشت: اگر من فیلمی دارم قرار نیست درباره دیگر افراد مثل بازیگران و عوامل دیگر تصمیم‌گیری کنم. چرا نباید فیلم آقای میری در جشن بزرگ سینمای ایران حضور پیدا می کرد در حالی که ۵۰ نفر دیگر هم در آن حضور داشتند.

اسعدیان در توجیه غیبت میری دبیر اجرایی جشن در شب برگزاری جشن هم چنین گفت: برخی این موضوع را مطرح کردند که دبیر اجرایی جشن در زمان برگزاری جشن در آمریکا بوده اما آیا این ایرادی دارد و جرم است؟ رفتن به آمریکا از کی تا حالا جرم شده است و حضور ایشان در آمریکا هم جرم نیست!!

روانبخش صادقی از دیگر اعضای هیأت مدیره وعده راه اندازی وی.اُ.دی توسط خانه سینما را داد و گفت: ما به دنبال راه اندازی تلویزیون اینترنتی هستیم که البته در مرحله اول به صورت سامانه ویدیوی درخواستی است و دامنه بیشتری از فیلم ها را به نسبت سامانه های معمول در بر می گیرد. من فکر می کنم در مراحل اول به صورت آی پی تی وی خواهد بود ولی نظر ما این است که وارد وی او دی شویم تا جامعه بیشتر با آن درگیر شود.




گلایه‌های ثریا قاسمی از مدیرانی که نتوانسته‌اند حتی یک درمانگاه اختصاصی برای سینماگران راه بیندازند⇐بسیاری از سینماگران در تأمین نیازهای اولیه زندگیشان هم مانده‌اند!!/هیچ کدام از مدیران هم قدمی برای رفع مشکلات برنمی‌دارند

سینماروزان: سینمای ایران هرچند هم به غیر از مدیران دولتی، صنف مخصوص و مدیران صنفی خود را هم دارد اما بعد از بیش از دو دهه حتی همان صنفی که روسایش، سینما را مجالی میکنند برای گرفتن پست و مقام در این ارگان و آن نهاد هم نتوانسته اند مشکلات اولیه همکاران خویش را رفع کنند.

نگاه کنید به اینکه مدام میگویند سینمای ایران، شریف است اما سینماگران همین سینمای شریف(!) حتی یک درمانگاه اختصاصی هم ندارند که وقتی دچار یک سرماخوردگی ساده شدند مجبور نشوند از جیب، هزینه درمان دهند!

به گزارش سینماروزان ثریا قاسمی بازیگر قدیمی که به اندازه تلویزیون در سینمای ایران هم آثار خاطره انگیز به جای گذاشته با انتقاد از بی توجهی مدیران به اوضاع رفاهی سینماگران به «سینماپرس» گفت: ما در سينما مشكلات بسيار زيادي داريم كه بايد درصدد حل و رفع اين مشكلات باشيم، طي سال‌هاي اخير بسياري از سينماگران و هنرمندان در تأمين نيازهاي اوليه زندگي شان دچار مشكلات عديده‌اي شده‌اند اما هيچ يك از مديران فرهنگي و سينمايي به مشكلات آنها توجهي نداشته‌اند و اصلاً قدمي براي رفع مشكلات متعدد آنها برنداشته‌اند.

این بازیگر ادامه داد: توجه به مسائل صنفی مهم است وگرنه جايزه گرفتن يا جايزه نگرفتن بنده و ديگران از این جشنواره ایرانی یا آن جشنواره فرنگی نمي‌تواند مرهمي براي رفع معضلات باشد.

ثریا قاسمی با اشاره به کمبود فعالیت سینماییش در سالهای اخیر گفت: مدت‌هاست سينماي ايران درگير حاشيه است، اما من از حاشيه بيزارم! به نظر من در عين اينكه جوايز و جشنواره‌ها مي‌توانند به نفع سينما باشند همانطور نيز مي‌توانند به ضرر سينما نيز عمل كنند چراكه مي‌توانند يك هنرمند را دچار حاشيه كرده و او را از ادامه كار در مسير درست بازدارند.

قاسمي خاطرنشان كرد: من اميدوارم شرايط سينما به گونه‌اي باشد كه همه كساني كه امكان حمايت از فيلم‌هاي شريف و هنرمندان جوان و پيشكسوت را دارند دست به كار شوند و براي آنها قدم‌هاي مهم و اساسي بردارند.




مدتی کوتاه بعد از افشای ماجرای توزیع هبه میان خبرنگارنمایان رسانه‌های سیاسی⇐کامران ملکی استعفای خود از مدیریت ارتباطات این نهاد صنفی را علنی کرد و گفت: مجبور شدم بین استعفا دادن و استعفا داده شدن، اولی را انتخاب کنم!!/استعفایم با استقبال رییس هیأت مدیره مواجه شد!!/در کشور ما «نیکو» آن است که رییس می‌گوید!!!/نگرش رسانه‌ای من متفاوت است با نگاه مدیریتی خانه سینما

سینماروزان: اواخر مردادماه بود که برخی رسانه ها از برگزاری جلسه ای میان سران بالادستی خانه سینما و برخی خبرنگارنمایان رسانه های سیاسی و توزیع هبه میان خبرنگارنمایان خبر دادند؛ خبری که البته هم تعجب برانگیز و هم پرسش ساز شد چون مدیریت ارتباطات خانه سینما در همه این سالها برعهده کامران ملکی بوده که هیچ گاه به دنبال چنین رفتارهایی نرفته بود.

متعاقب آن اتفاق، شایعه ای درباره استعفای کامران ملکی شنیده شد و حالا علنی شدن استعفا از سوی کامران ملکی حکایت از آن دارد که ملکی هم کمترین اطلاعی از ماجرای آن توزیع هبه نداشته و شاید هم اصلا یکی از دلایل استعفایش از مدیریت ارتباطات خانه سینما درپیش گرفتن چنین سیاستهایی بوده است.

ملکی در تأیید استعفایش و چرایی آن به «فارس» گفته است: عدم رضایت خودم و همچنین رضایت کارفرمایم نقش موثر و تعیین کننده‌ای در استعفا داشته است. وقتی شما احساس می‌کنید به عنوان یک کارگزار نمی‌توانید منویات و فرامین کارفرمای‌تان را آنگونه که مطلوب اوست اجرا کنید، یا مجبورید استعفا کنید یا استعفا داده شوید! من گزینه اول را انتخاب کردم چون آبرومندانه‌تر است.

کامران ملکی در پاسخ به این پرسش که نمی‌توانسته درخواست کارفرما را اجابت کند یا نخواسته این کار را کند بیان داشته: تفاوتی با هم ندارند، به هر حال نخواستن و نتوانستن بر هم اثر مستقیم دارند. مخصوصاً برای افرادی در سن و سال من که تجربه‌های فرسوده و قدیمی دارند و بیشتر به پیچش مو معتقدند نه دیدن مو. شیوه و لحن افراد باهم فرق دارد. امروزه روزگار جور دیگری است، به نظرم آمد بهتر است به سهم خودم جا را برای اشتغال جوان‌ترهایی که ملاک و معیارهای متفاوتی دارند باز کنم. مطمئناً آن‌ها با شرایط جدید همخوان‌تر هستند و از عهده بسیاری از خواسته‌ها بر می‌آیند.

ملکی با اشاره به پذیرش سریع السیر استعفایش گفت: به محض ارائه درخواست استعفایم به ریاست هیات مدیره با لطف و محبت ایشان(!!!) مورد استقبال قرارگرفت و با آن موافقت شد و گزینه‌ای که مدت‌ها مد نظر بود روی میز گذاشته شد.

این چهره قدیمی خانه سینما ادامه داد: من به عنوان یک کارگزار در حوزه ارتباطات و رسانه، تفاوت دیدگاه داشتم با نوع نگاه مدیریت خانه سینما و این تفاوت باعث ناتوانی من می‌شد در انجام وظایفی که از من انتظار می‌رفت. این تفاوت دیدگاه هم مسئله غریبی نیست، اگر قرار بود همه مثل هم فکر کنند که این همه اختلاف در جهان وجود نداشت؛ اما همواره این را می‌فهمم که در کشور ما مستحسن(نیکو) آن است که رئیس می‌گوید. بنابر این مصلحت دیدم که حداقل من، سوهان روح نباشم و اعصاب رئیسم را با این همه مشغله و گرفتاری به هم نریزم.




همچنان جایی برای مستقلان نیست؟⇐فیلم مطبوع(!) مجری درگیر در پرونده ثامن الحجج در صدر جوایز جشن خانه سینما! /فیلم تهیه کننده «شهرزاد» و فیلم ارگانی حاتمی کیا در جایگاههای بعدی!/اعطای دو جایزه به فیلم متعلق به دبیر جشن!!/اعطای جایزه بازیگری به فرزندخوانده مدیرعامل+فهرست کامل جایزه بگیران

سینماروزان: باید افسوس خورد به حال جشن صنفی خانه سینما که خروجیش تفاوت چندانی ندارد با خروجی دولتی ترین محافل سینمایی؟ هرگز! وقتی بالاترین مقامات صنف همه هنرشان کارگزاری در نهادها و ارگانهای دولتی است نمیشود انتظار داشت به ناگاه این بدنه مستقل سینماگران باشد که جوایز اصلی جشن خانه سینما را به خود اختصاص دهند.

به مانند جشنواره سی و پنجم فجر که “بدون تاریخ بدون امضاء” جزو پیشتازان جوایزش بود این فیلم پیشتاز جوایز جشن بیستم خانه سینما هم شد.

پنج جایزه جشن رسید به “بدون تاریخ بدون امضاء” که با شراکت احسان علیخانی تولید شد. مجری تلویزیونی برنامه ای اشک آور که اخیرا پرسشهایی درباره ربطش با پرونده سوءاستفاده در موسسه ثامن الحجج مطرح شد؟؟

اهدای جایزه بهترین فیلم که حق علیخانی بود بدون حضور وی انجام شد. علی جلیلوند شریک علیخانی هم بی کمترین اشاره به نام وی جایزه را گرفت و از جلو بودن مردم گفت(!) ولی نگفت این جلو بودن به اظهارات مخاطبان درباره حواشی اخیر شریکش هم ربط دارد یا نه؟

“خوک” از محصولاتی که با حمایت محمد امامی تهیه کننده پرحاشیه سریال “شهرزاد” تولید شده با دریافت سه جایزه دومین فیلم محبوب گردانندگان جشن خانه سینما بود.

.فیلم ارگانی “به وقت شام” و فیلمهای “سد معبر” و “سارا و آیدا” نیز هر کدام دو جایزه دریافت کردند

عجیب آن که کارگردان “سارا و آیدا” مازیار میری خود دبیر جشن خانه سینما(!) بود و یکی از دو جایزه این فیلم هم به غزل شاکری فرزند فرشته طائرپور همسر مدیرعامل خانه سینما(!) رسید.

فهرست کامل جایزه بگیران جشن خانه سینما به قرار زیر است:

–بهترین فیلم: بدون تاریخ بدون امضاء

–بهترین کارگردانی: وحید جلیلوند(بدون تاریخ بدون امضاء)

–بهترین فیلمنامه: وحید جلیلوند و علی زرنگار(بدون تاریخ بدون امضاء)

–بهترین بازیگر نقش اول مرد: حامد بهداد(سد معبر)

–بهترین بازیگر نقش اول زن: غزل شاکری(سارا و آیدا)

–بهترین تدوین: احمد مراد پور(سارا و آیدا)

–بهترین موسیقی متن: پیمان یزدانیان(خوک)

–بهترین فیلمبرداری: مسعود سلامی(خفه‌گی)

–بهترین بازیگر نقش مکمل مرد: نوید محمدزاده(بدون تاریخ بدون امضا)

–بهترین بازیگر نقش مکمل زن: زکیه بهبهانی(بدون تاریخ بدون امضاء)

–بهترین طراحی صحنه: حجت اشتری(سد معبر)

–بهترین طراحی لباس: نگار نعمتی(خوک)

–بهترین صداگذاری: علیرضا علویان(به وقت شام)

–بهترین صدابرداری: رشید دانشمند(پل خواب)

–بهترین چهره پردازی: مهرداد میرکیانی(خوک)

–بهترین جلوه های ویژه میدانی: محسن روزبهانی(به وقت شام)

–بهترین جلوه های ویژه بصری:فرید ناظر فصیحی(چهار راه استانبول)

–بهترین مستند بلند:آزاده موسوی و کوروش عطایی(در جستجوی فریده)

–بهترین فیلم مستند نیمه بلند: ارد عطارپور(پرسپولیس-شیکاگو)

–بهترین فیلم کوتاه: بچه خور(محمد کارت)

–بهترین انیمیشن: حسین ملایمی(بدو رستم بدو)




آیا بازداشت یک سرمایه‌گزار پرحاشیه، جشن خانه سینما را متأثر خواهد کرد؟/یا فهرست محصولات منسوب به این سرمایه‌گزار از داوری کنار گذاشته خواهد شد؟

سینماروزان: انتشار خبر بازداشت مجدد یک سرمایه گزار پرحاشیه شبکه خانگی که در سالهای اخیر فعالیتهای پر و پیمانی هم در سینما داشت و حتی کارت تهیه کنندگیش از سوی خویشاوندان یک مدیر چندشغله صادر شده بود(!!!) از جمله اخبار پرسش برانگیز روزهای اخیر بوده است.

به گزارش سینماروزان این سرمایه گزار یک بار دیگر هم به خاطر ارتباط با ماجرای فساد در یک صندوق ذخیره بازداشت شده بود ولی آزاد شده بود و این دومین بار است که این سرمایه‌گزار بازداشت میشود.

این سرمایه‌گزار که ردّی پررنگ از خود در تمامی محافل سینمایی گذاشته است از صاحبان سرمایه برخی آثاریست که نامشان در فهرست نامزدیهای جشن امسال خانه سینما به چشم میخورد و بسیاری منتظرند ببینند آیا علیرغم بازداشت این چهره همچنان جوایز میان محصولاتش توزیع خواهد شد یا نه؟؟

این سرمایه‌گزار شراکتهایی را هم با یک بازیگر سینمای ایران داشته است؛ بازیگری بلندقد که اخیرا بیخیال شراکت با یک بازداشتی به انتقاد از سیاستگزاران امور و رواج فسادهای اقتصادی کلان در کشور پرداخته و همین تناقض است که اسباب ریشخند مخاطبان شده است.

این سرمایه‌گزار اخیر سرمایه تولید فیلمهای برخی تهیه‌کنندگان ارگانی که ژست ارزشی می‌گیرند را هم فراهم آورده است و یکی از این قبیل آثار در مسیر تولید قرار دارد.

باید منتظر ماند و دید فرجام بازداشت این سرمایه گزار چه خواهد شد؟ آیا او باز هم آزاد خواهد شد و به فعالیت فرهنگی(!!!) خویش ادامه خواهد داد یا این بار دیگر باید بابت ارتباط با فساد در یک صندوق ذخیره، تاوانی هنگفت دهد؟؟




درحالی که در دو ماه اخیر قیمت سکه بهار آزادی بیش از یک میلیون رشد داشته⇐مدیران خانه سینما که دو ماه قبل مدعی تعطیلی مراسم جشن‌شان بخاطر فشارهای اقتصادی شده بودند حالا خبر داده‌اند از برگزاری مراسم در تالار وحدت!

سینماروزان: همین دو ماه قبل بود که در نشست خبری جشن خانه سینما منوچهر شاهسواری مدیرعامل این نهاد صنفی اعلام کرد که به خاطر فشارهای موجود در جامعه مراسمی برای جشن امسال برگزار نخواهد شد و فقط داوری صورت خواهد گرفت.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان با این حال به تازگی خبر رسیده که مراسم پایانی جشن خانه سینما دهم شهریورماه در تالار وحدت برگزار خواهد شد!!!

اینکه چرا باید مدیران مهمترین نهاد صنفی سینمای ایران در فاصله ای دو ماه گفته خود را نقض کنند مشخص نیست! آیا در این دو ماه فشارهای اقتصادی موجود به جامعه کاهش یافته است؟

فقط کافیست به رشد قیمت سکه در دو ماه اخیر نگاهی بیندازیم تا همه چیز دستمان بیاید.

در نوزدهم تیرماه 1397 که شاهسواری ادعا کرد بخاطر فشارهای موجود، جشن شان مراسم نخواهد داشت قیمت سکه بهار آزادی 2میلیون و 650هزار تومان بود.

در ششم شهریورماه 1397 که اعلام شد مراسم جشن در تالار وحدت برگزار میشود قیمت سکه به 3میلیونی و 651 هزار تومان رسید!

بدیهی است که متأثر از افزایش نرخ طلا، قیمت بسیاری از کالاهای اساسی هم گران شده و منتج از تمامی طبقات جامعه، بدنه سینماگران هم فشارهای اقتصادی بیشتری را متحمل میشوند. در این شرایط چرا مدیران خانه سینما قید ادعای قبلی را زده اند و به برگزاری جشن در تالار وحدت رضایت داده اند مشخص نیست!!

آیا اگر هزینه همین جشن را تبدیل میکردند به بن اقلام و توزیع میکردند میان بدنه صنف، فایده اش بیشتر نبود و دلخوشی بیشتری برای اعضای خانه فراهم نمیکرد؟؟ نهادی که نام «خانه» را بر خود گذاشته چطور میتواند در یکی از شیک ترین تالارهای کشور جشن برگزار کند درحالی که برخی از اعضای آن ماههاست لنگ دریافت یک وام حداقلی هستند؟؟




پنج سال بعد از حضور مداوم گزینه‌ مطلوب اصلاح‌طلبان در ریاست جمهوری و درحالی که ارزش پول ملی به‌شدت افت پیدا کرده⇐یک جشن صنفی تشبث می‌کند به نوشتار رییس دولت اصلاحات اما حتی رسانه‌های اصلاح‌طلب هم متن نوشتار را منتشر نمی‌کنند!! چرا؟

سینماروزان: پنج سال بعد از زمانی که دولت اعتدال با حمایت رییس دولت اصلاحات روی کار آمد و سه سال بعد از زمانی که رییس دولت اصلاحات با ویدیوی معروف «تکرار می‌کنم» از شهروندان خواست در هر دو انتخابات مجلس و خبرگان به لیست متبوع ایشان رأی دهند و به دنبال آن در شورای شهر هم این لیست امید بود که کرسیها را از آن خود کرد، این روزها اصلاح‌طلبان بیش از همیشه در کانون نقد شهروندان قرار دارند؛ دلیلش هم التهابات ماههای اخیر بازار ارز و کاهش بی‌سابقه ارزش پول ملی است که اثر خود را بر همه چیز گذاشته و قیمت اغلب اقلام مصرفی را افزایش داده است.

در این شرایط اصلی ترین وظیفه ای که از سینماگران متعهد برمی آید آن است که با نگاهی پیشروانه به دنبال گشایش باشند و نه واپسگرایی اما نه تنها این اتفاق نمی افتد که به ناگاه  یکی از اهالی سینما در مراسم بزرگداشتهای جشن خانه سینما، دست به دامن رییس اصلاحات می‌شود.

کمال تبریزی کارگردانی که اخیرا یک همکاری پرسش برانگیز را با دبیر محفل هشت میلیاردی جهانی فجر پشت سر گذاشت در مراسم بزرگداشت سیدمهدی شجاعی در ایوان شمس به جای آن که خود درباره این نویسنده حرف بزند نوشتاری از رییس دولت اصلاحات را در تمجید از وی خواند؛ نوشتاری که حتی رسانه های اولترا اصلاح طلب هم متن آن را منتشر نکرده اند. چرا؟ شاید این جماعت هم دریافته اند که مردمان خسته از سیاست این روزها بیش از هر چیز به آرامش اقتصادی نیاز دارند و این آرامش در گروی پرهیز از آلودگی به سیاسی بازی است.

اگر تا همین دو سال قبل هم کسی فکر می‌کرد با توسل به شعارهای اصلاح طلبانه میتوان گریزی جست برای عبور از رویه های بنیادگرایانه حالا و با رسوایی دومینووار آقازادگان رانتخوار متصل، مشخص شده که دیگر با تشبث به «تکرار میکنم» و شعارهای دوم خردادی هم نمیتوان افیونی پیدا کرد برای گذر از بحرانهای اقتصادی مردمانی که تبعیض بدجوری رنجشان میدهد.

این را حتی رسانه های سیاسی اصلاح طلب هم فهمیده اند که بیخیال انتشار نوشتار رییس دولت اصلاحات به سیدمهدی شجاعی میشوند اما افسوس که همچنان بخشی از وابسته ترین سینماگران ایرانی قادر به درک این ماجرا نیستند! کسی چه میداند؟ شاید هم این خودبه‌خواب‌زدگی تاوان همان وابستگی سالیانی است که این جماعت داشته اند؟!




پرسشی منتج از شفاف‌سازی سازمان سینمایی⇐آیا حدود یک و نیم میلیارد در خانه سینما گم شده؟؟!! 

سینماروزان: بعد از شفاف سازی فارابی، موسسه رسانه‌های تصویری و مرکز گسترش درباره حمایتهای مالی که از محصولات سینمایی  داستانی داشته اند، سازمان سینمایی هم در حال انتشار عملکرد حمایتی خود در سالهای اخیر در قالب جداول مختلف است.

خروجی یکی از این جداول مشخص میکند که سازمان سینمایی فقط در سال 96 نزدیک به 11میلیارد و هشتاد میلیون به خانه سینما کمک کرده است.

این را بگذارید کنار افشاگری حدودا سه ماه و نیم قبل یک رسانه درباره دریافتیها و ریزهزینه های خانه سینما در سال96.(اینجا را بخوانید)

در آن لیست دریافتیها این طور آمده بود که سازمان سینمایی در سال 96 فقط دو رقم 3میلیارد و 799میلیون و 5میلیارد و 750میلیونی(جمعا 9میلیارد و 549میلیون) را در اختیار خانه سینما قرار داده است.

حالا و با شفاف سازی سازمان سینمایی مشخص شده که یک اختلاف حدود یک و نیم میلیاردی میان رقم قبلی و رقم فعلی وجود دارد!!

آیا اعضای هیأت مدیره خانه سینما و در کنار آنها مدیرعامل خانه سینما میتوانند بگویند این اختلاف حساب حدود یک و نیم میلیاردی از کجا نشأت گرفته؟

جدول حمایتی سازمان سینمایی(از 1387 تا 1396)
جدول حمایتی سازمان سینمایی(از 1387 تا 1396)
فهرست دریافتیهای خانه سینما در سال96
فهرست دریافتیهای خانه سینما در سال96

 

 




فهرست نامزدیهای «جشن بدون مراسم» خانه سینما اعلام شد⇐رقابت نزدیک محمد امامی و مجری درگیر در پرونده تخلفات ثامن‌الحجج با سازمان ارزشی متمول و فارابی!!؟؟

سینماروزان: فهرست نامزدیهای «جشن بدون مراسم»(!) خانه سینما اعلام شد آن هم با قرارگیری نام دو فیلم «خوک» و «بدون تاریخ بدون امضاء» در صدر آمار نامزدیها.

«خوک» که با حمایت محمد امامی تهیه کننده «شهرزاد» تولید شده در ده رشته نامزد شده است. «بدون تاریخ…» هم که نام احسان علیخانی مجری اخیرا درگیر در ماجرای تخلفات موسسه ثامن الحجج را به عنوان شریک سرمایه گزار و بعدتر تهیه کننده داشت نیز در ده رشته نامزد شده است! جالب است که «بدون تاریخ…» در رشته بهترین فیلم که جایزه اش به تهیه کنندگان تعلق میگیرد نامزد است اما نامی از علیخانی به عنوان تهیه کننده نیامده و به نام تهیه کننده ای که پروانه ساخت گرفته بسنده شده است!!!

«خفگی» با هفت نامزدی در رده بعدی نامزدیهاست.

«عصبانی نیستم» که تسهیلات 300میلیونی فارابی را داشته و «به وقت شام» که با حمایت مستقیم سازمان هنری-رسانه ای اوج تولید شده هر کدام با 5 نامزدی از دیگر آثاری هستند که در جشن خانه سینما به آنها توجه شده است.

فهرست کامل نامزدهای جشن خانه سینما که به مانند اغلب محافل دولتی، جریان سینمایی مستقل در آن در اقلیت به سر می‌برد، به شرح زیر است:

بهترین فیلم:

1-علی جلیلوند برای فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء»
2-محمد خزاعی برای فیلم به وقت شام»
3-مانی حقیقی برای فیلم «خوک»
4-رضا درمیشیان برای فیلم «عصبانی نیستم»
5-جهانگیر کوثری برای فیلم «فراری»

بهترین کارگردانی:

1-اصغر یوسفی نژاد برای فیلم ائو (خانه)
2-وحید جلیلوند برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
3-ابراهیم حاتمی کیا برای فیلم به وقت شام
4-فریدون جیرانی برای فیلم خفه گی
5-مانی حقیقی برای فیلم خوک
6-رضا درمیشیان برای فیلم عصبانی نیستم

بهترین فیلمنامه:

1-علی زرنگار و وحید جلیلوند برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
2-رضا مقصودی و افرا جورابلو برای فیلم خجالت نکش
3-مانی حقیقی برای فیلم خوک
4-فرید مصطفوی و ابوالحسن داودی برای فیلم زادبوم
5-امیر عربی برای فیلم سارا و آیدا
6-رضا درمیشیان برای فیلم عصبانی نیستم

بهترین فیلمبرداری:

1-پیمان شادمان فر برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
2-مسعود سلامی برای فیلم خفه گی
3-داود امیری برای فیلم دلم میخواد
4-فرشاد محمدی برای فیلم قاتل اهلی
5-بهرام بدخشانی برای فیلم نگار

بهترین تدوین:

1-مهرداد خوشبخت برای فیلم به وقت شام
2-محمدرضا موئینی و هدا موئینی برای فیلم بیست و یک روز بعد
3-بهرام دهقانی برای فیلم خفه گی
4-احمد مرادپور برای فیلم سارا و آیدا
5-حسن حسندوست برای فیلم فراری
6-بهرام دهقانی برای فیلم نگار

بهترین بازیگر نقش اول زن:
1- محدثه حیرت برای فیلم ائو (خانه)
2- شبنم مقدمی برای فیلم خجالت نکش
3- الناز شاکردوست برای فیلم خفه گی
4- فرشته حسینی برای فیلم رفتن
5- غزل شاکری برای فیلم سارا و آیدا
6- زهرا داودنژاد برای فیلم شماره 17 سهیلا

بهترین بازیگر نقش اول مرد:

1- امیر آقایی برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
2- نوید محمد زاده برای فیلم خفه گی
3- حسن معجونی برای فیلم خوک
4- حامد بهداد برای فیلم سد معبر
5- نوید محمدزاده برای فیلم عصبانی نیستم

بهترین بازیگر نقش مکمل زن:

1-زکیه بهبهانی برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
2-پانته آ پناهی ها برای فیلم جشن دلتنگی
3-لیلی رشیدی برای فیلم خوک
4-پگاه آهنگرانی برای فیلم سارا و آیدا
5-مهتاب کرامتی برای فیلم ناخواسته

بهترین بازیگر نقش مکمل مرد:

1-فرید سجادی حسینی برای فیلم ایتالیا ایتالیا
2-نوید محمد زاده برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
3-اکبر زنجانپور برای فیلم پل خواب
4-مسعود کرامتی برای فیلم چهار راه استانبول
5-نادر فلاح برای فیلم سد معبر
6-بهرام افشاری برای فیلم کارگر ساده نیازمندیم

بهترین موسیقی فیلم:

1-آرمان موسی پور برای فیلم چهار راه استانبول
2-کارن همایونفر برای فیلم خفه گی
3-پیمان یزدانیان برای فیلم خوک
4-ستار اورکی برای فیلم فیلشاه
5-بهزاد عبدی برای فیلم قاتل اهلی
6-امیر معینی برای فیلم ملی و راههای نرفته

بهترین طراحی صحنه:

1-محسن نصراللهی برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
2-کامیاب امین عشایری برای فیلم بیست و یک روز بعد
3-حجت اشتری برای فیلم سد معبر
4-کیوان مقدم برای فیلم مالاریا
5-امیر اثباتی برای فیلم هجوم

بهترین طراحی لباس:

1-سارا سمیعی برای فیلم اسرافیل
2-کامیاب امین عشایری برای فیلم بیست و یک روز بعد
3-نازنین خزائی برای فیلم تابستان داغ
4-نگار نعمتی برای فیلم خوک
5-امیر اثباتی برای فیلم هجوم

بهترین صدابرداری:

1-جهانگیر میرشکاری و مهدی ابراهیم زاده برای فیلم اسرافیل
2-امین میرشکاری برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
3-طاهر پیشوایی برای فیلم به وقت شام
4-رشید دانشمند برای فیلم پل خواب
5-پرویز آبنار برای فیلم فراری

بهترین صداگذاری:

1-علیرضا علویان برای فیلم به وقت شام
2-محمود موسوی نژاد برای فیلم جشن دلتنگی
3-آرش قاسمی برای فیلم حریم شخصی
4-امیر حسین قاسمی برای فیلم خوک
5-محمدرضا دلپاک برای فیلم عصبانی نیستم

بهترین چهره پردازی:

1-محسن ملکی برای فیلم آپاندیس
2-عبدالله اسکندری برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
3-عباس عباسی برای فیلم چهار راه استانبول
4-مهرداد میرکیانی برای فیلم خوک
5-نوید فرح مرزی برای فیلم مصادره

بهترین جلوه های میدانی:

1-حمید رسولیان برای فیلم اشنوگل
2-محسن روزبهانی برای فیلم به وقت شام
3-آرش آقابیگ برای فیلم خفه گی
4-ایمان کرمیان برای فیلم خوک
5-عباس شوقی برای فیلم سوگ

بهترین جلوه های بصری:

1-سید هادی اسلامی برای فیلم به وقت شام
2-فرید ناظرفصیحی برای فیلم چهار راه استانبول
3-بهنام خاکسار برای فیلم سارا و آیدا
4-امیر ولیخانی برای فیلم شکلاتی




قابل توجه سازمان بازرسی و هیأت مدیره خانه سینما⇐منوچهر شاهسواری ادعا کرده: عدم برگزاری جشن هیچ ربطی به ورود سازمان بازرسی به چگونگی هزینه‌کرد بودجه‌ای خانه سینما ندارد!/هیچ گونه ایرادی در هیچ بخشی از هزینه‌های خانه سینما  وجود نداشته! ⇔پرسش اول: اگر هیچ ایرادی در ریزهزینه‌کرد بودجه‌ها وجود نداشته، چرا گزارش مالی در آخرین مجمع خانه سینما، قرائت نشده؟/پرسش دوم: وقتی سازمان بازرسی هیچ موضع‌گیری درباره روند بررسیهایش انجام نداده چگونه است که شاهسواری از بدون ایراد بودن گزارش مالی می‌گوید؟

سینماروزان: اوایل بهار امسال بود که خبر رسید سازمان بازرسی کل کشور وارد ماجرای هزینه کرد بودجه ای خانه سینما شده است و متعاقب این خبر هم تصاویری از ریزهزینه های میلیاردی مصروفه در خانه سینما در برخی رسانه های منتشر شد.(اینجا را بخوانید)

بعد از اعلام خبر عدم برگزاری جشن خانه سینما در سال جاری از سوی مدیرعامل خانه سینما این پرسش شکل گرفت که آیا ورود سازمان بازرسی به چگونگی هزینه‌کرد بودجه در خانه سینما بوده که موجب شده سران بالادستی این نهاد قید بریز و بپاش برای برگزاری جشن را بزنند؟(اینجا را بخوانید)

منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما که در روزهای اخیر به خاطر هزینه های بالایی که بابت بیمه تکمیلی از اعضای صنف گرفته میشود هم به شدت در کانون انتقاد است، این ماجرا را شائبه ای بیش ندانسته و به «دیباچه» گفته است: عدم برگزاری جشن خانه سینما هیچ ربطی به ورود سازمان بازرسی به ریزهزینه های مالی ندارد. هر ساختاری که از دولت بودجه میگیرد موظف به ارائه گزارش مالی است و ما هم سالی یک بار به مجمع رسمی خانه سینما به شکل قانونی درباره عملکرد مالی با جزییات، توضیحات را ارائه می‌دهیم آن هم از طریق حسابرس رسمی خانه سینما. در همه حسابرسی‌های صورت گرفته، هیچ گونه ایرادی در هیچ بخشی از هزینه‌های خانه سینما  وجود نداشته و تصمیم برای عدم برگزاری جشن هم هیچ ربطی به ورود سازمان بازرسی ندارد.

برای تماشای فیلم گفته های شاهسواری اینجا را ببینید.

⇓⇓⇓

آیا آنچه شاهسواری می‌گوید حقیقت دارد؟ کافیست به سراغ رئوس مباحث مطروحه در آخرین مجمع عمومی خانه سینما برویم تا پاسخ سوالمان را بیابیم.

آخرین مجمع عمومی خانه سینما در تاریخ 26 اسفند 96 برگزار شد. در این مجمع که برای انتخاب بازرس و قرائت گزارش مالی با حضور نمایندگان صنوف و اعضای هیأت مدیره برگزار شد علیرغم انتخاب بازرس، نه گزارش مالی قرائت شد و نه تصویبیه ای در این باره به ثبت رسید! پس چگونه است که شاهسواری از تأیید حسابرسی می گوید؟

به فرض اینکه حسابرسان عملکرد مالی را تأیید کنند، قاعده این است که این حسابرسی در مجمع عمومی مصوب شود تا به تأیید برسد. منطبق با آخرین مجمع خانه سینما، اصلا گزارش مالی در مجمع حتی قرائت هم نشده چه برسد به تصویب. در این اوضاع اینکه شاهسواری با تأکید از تأیید حسابها می گوید چه معنایی دارد؟

از اینها که بگذریم وقتی هنوز سازمان بازرسی کل کشور هیچ موضع‌گیری درباره تأیید یا عدم تأیید حسابهای خانه سینما ارائه نکرده است چطور است که مدیرعامل خانه سینما به صراحت اعلام میدارد که هیچ ایرادی در هیچ بخشی از هزینه های خانه سینما وجود نداشته است؟؟

آیا اعضای هیأت مدیره خانه سینما از همایون اسعدیان رییس آن گرفته تا علی قائم مقامی و فاطمه معتمدآریا و مرتضی رزاق کریمی و روانبخش صادقی و ابراهیم حقیقی و کامران ملکی، برای این پرسشها پاسخی دارند؟؟