1

پرسشهای رسانه اصولگرا از خانه سینما و شورای صنفی نمایش ⇐چرا فیلم مردمی جشنواره در قعر جدول فروش قرار گرفته؟/چرا فیلم  ضعیف و کم‌فروش رییس شورای صنفی نمایش به اکران نوروزی رسید؟

سینماروزان: اکران نوروزی سینماها امسال نسبت به سال قبل کاهش مخاطبی چشمگیر داشته است اما خروجی مهم این اکران فروش پایین تر از حد انتظار دو فیلم از سه فیلمی است که در جشنواره به عنوان برگزیده آرای مردمی انتخاب شدند.

به گزارش سینماروزان در جشنواره سی و پنجم سه فیلم «ماجرای نیمروز»، «خوب بد جلف» و «آباجان» به‌ عنوان محبوب مردمی معرفی شدند آن هم از سوی مدیرعامل خانه سینما یعنی نهادی که در همه این سالها مدیریت احتساب آرای مردمی را برعهده داشته است! با این حال به غیر از «خوب بد جلف» دو فیلم دیگر فروش مطلوبی نداشته اند. «ماجرای نیمروز» که در تولید آن از فارابی گرفته تا حوزه هنری و تصویرشهر بودجه گذاشته اند علیرغم حجم فراوان تیزرهایی که بدان تعلق گرفته فروشی متوسط داشته و از آن سو «آباجان» هم که حجم بالای تیزرهای تلویزیونی بهش تخصیص داده شده به همراه «یک روز بخصوص» در قعر جدول فروش جای گرفته است.

روزنامه اصولگرای «جوان» با مخاطب قرار دادن مدیرعامل خانه سینما به طرح این پرسش پرداخته که چطور می شود فیلم یا فیلمهایی جزو برگزیدگان مردمی جشنواره باشند اما قعرنشین اکران نوروزی شوند! «جوان» پرسشی را هم درباره قعرنشینی کامل «یک روز بخصوص» که سازنده اش رییس شورای صنفی نمایش است طرح کرده و از اعضای شورای صنفی نمایش پرسیده که چرا باید یک فیلم شکست خورده به اکران نوروزی برسد.

متن کامل گزارش «جوان» را بخوانید:

آمار فروش سینماها در همین یک هفته ابتدایی نوروز فارغ از افت محسوس فروش نسبت به سال قبل بیانگر دو نکته مهم است.

دو فیلم «ماجرای نیمروز» و «آباجان» که در اختتامیه جشنواره از سوی مدیرعامل خانه سینما به عنوان فیلم‌های مردمی انتخاب شده‌اند، نتوانسته اند فروشی را که از آنها انتظار می رفته داشته باشند. در همه این سال ها و از «سگ کشی» گرفته تا «اخراجی‌ها» همواره فیلم‌های برگزیده آرای مردمی جشنواره گیشه ای پررونق داشته اند ولی امسال مورد عجیبی رخ داده است.!
باز «ماجرای نیمروز» با تيزرهاي مکفی  توانسته فروشی متوسط داشته باشد اما «آباجان» در یک هفته ابتدایی نوروز به زحمت از رقم فروش 100 میلیون گذشته و در انتهای جدول فروش قرار گرفته است.
اینکه چطور می شود «آباجان» به عنوان یکی از آثار مردمی جشنواره معرفی شود ولی در بهترین موعد اکران که نوروز است قعرنشین باشد، پرسشی است که خانه سینما که این سال ها مدیریت آرای مردمی جشنواره را داشته باید بدان پاسخ دهد.
مگر می شود فیلمی مانند «گشت2» که در یک هفته 20 برابر «آباجان» فروخته جایی در آرای مردمی جشنواره نداشته باشد اما «آباجان» یکی از آثار مردمی باشد؟! جالب است که صدرنشین فروش نوروز امسال «خوب، بد، جلف» است که باز هم به سیمرغ مردمی جشنواره نمی‌رسد و صرفاً به دیپلم افتخار بسنده می کند!
نکته دوم قعرنشینی کامل «یک روز به‌خصوص» است؛ فیلمی که حتی در جشنواره هم مورد توجه قرار نگرفت اما احتمالا چون سازنده‌اش، رئیس شورای صنفی نمایش است به بهترین موعد اکران یعنی نوروز رسید.
شورای صنفی نمایش باید صراحتاً درباره انتخاب یک فیلم ضعیف برای اکران نوروز و هدر رفتن فرصتی که می توانست به رونق گیشه ها کمک کند توضیح دهد.
 این پرسش پیش روی شورای صنفی نمایش است که آیا منفعت رئیس را بر منفعت کلی سینماگران دیگر که تمایل داشته اند فیلمشان در این موعد روی پرده برود ترجیح داده‌اند؟ و آیا این مصداقی بر عدم کارشناسی در چیدمان اکران نوروزي نبوده است؟!




چرخش در همچنان بر پاشنه سابق؟⇐نفر ششم، رییس هیأت مدیره خانه سینما شد!+⇒خانه سینما این انتخاب را نتیجه تعاملی «بسیار مطلوب» دانست!

سینماروزان: همان طور که 5 روز قبل پیش بینی کرده بودیم همایون اسعدیان هرچند با آرایی شکننده وارد هیأت مدیره خانه سینما شد و همین آرای شکننده بود که اولین جلسه برای انتخابات داخلی هیأت مدیره را بدون نتیجه به پایان رسانده بود(اینجا را بخوانید) اما در نهایت تلاشهای او و بخصوص قرابت ایشان با منوچهر شاهسواری مدیرعامل فعلی خانه سینما کارگر افتاد و در دومین جلسه انتخابات داخلی توانست به ریاست هیأت مدیره خانه سینما برسد.

به گزارش سینماروزان همایون اسعدیان همزمان با حضورش در ریاست شورای صنفی نمایش، قرارداد اکران نوروزی فیلم اخیرش «یک روز بخصوص» را هم ثبت کرد. اسعدیان که سابقه ساخت آثاری همچون «ده رقمی» را در کارنامه اش دارد، در ابتدای دهه نود و در برهه زمانی توقیف فیلمها توسط حوزه هنری از جمله سینماگرانی بود که بجای همراهی با صنف، با حمایت حوزه هنری فیلم ساخت و همین عقبه بود که باعث شد در انتخابات اخیر هیأت مدیره بین هفت نفر، ششم شود اما در نهایت در انتخابات داخلی هیأت مدیره باز هم او رییس شد.

اینکه نفر ششم یک هیأت مدیره 7نفره یعنی همایون اسعدیان به ریاست هیأت مدیره برسد البته که می تواند این ظن را به ذهن خطور دارد که در خانه سینما در همچنان بر پاشنه سابق می گردد و بنا نیست شرایط در جهت ورود افکار و اندیشه های مستقلتر در ریاست هیأت مدیره پیش برود.

در انتخابات امروز هیأت مدیره خانه سینما که سایت رسمی این نهاد خروجی آن را محصول «تشریک مساعی بین اعضا و تعامل بسیار مطلوب و صمیمانه» دانسته است افراد زیر سمت گرفتند و البته منوچهر شاهسواری همچنان مدیرعامل باقی ماند.

–همایون اسعدیان(رییس)

–مرتضی رزاق کریمی(نائب رییس)

–علی قائم مقامی(سخنگو)

–روانبخش صادقی(دبیر)

متن خبر خانه سینما درباره انتخابات داخلی هیأت مدیره

متن خبر خانه سینما درباره انتخابات داخلی هیأت مدیره/بر عبارات «تشریک مساعی» و «تعامل بسیار مطلوب و صمیمانه» دقت کنید




نفر ششم انتخابات در سودای رياست بر هيأت مديره خانه سینما؟!!

سينماروزان: انتخابات مجمع عمومي خانه سينما در حالي يکشنبه گذشته برگزار شد که برخلاف پيش بيني ها و البته لابي گريها، برخي از سينماگراني که در جريان درگيري ميان حوزه هنري و سينماگران بر سر توقيف فيلمهاي مجوزدار به همکاري و توليد فيلم براي حوزه پرداخته بودند و البته همايون اسعديان به زحمت و به بياني با آراي ناپلئوني وارد هيأت مديره شدند.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سينماروزان حضور چهره اي مانند فاطمه معتمدآريا در رأس آراي مجمع و از آن سو رويکرد مثبت صنف به سينماگراني که پيش از انتخابات، از توجه به صنف و نه سياسي بازي گفته بودند اين اميد را در ذهن بسياري از بدنه سينما ايجاد کرده است که بعد از سالها براي يک بار هم که شده هيأت مديره اي در خدمت صنف و نه در خدمت گعده هاي وابسته به سياسيون به امور صنفي بپردازد.

همايون اسعديان که سالهاست به همراه منوچهر شاهسواري مديرعامل فعلي خانه سينما، فرشته طائرپور، مازيار ميري و بهمن اردلان در طبقات مختلف يک ساختمان مستقرند در روز برگزاري انتخابات هم در کنار رفيق ساليان اخيرش مازيار ميري ديده شد و البته به نظر مي رسيد ميري هم براي کمک به رأي آوري رفيقش تلاشهاي فراواني انجام داد با اين حال شايد خستگي صنف از چهره هاي تکراري که در اين سالها بيشتر از تکيه بر صنف شان درگيرودار پروژه هاي سينمايي يا تلويزيوني ارگاني بوده اند باعث شد اين تلاشها هم نتيجه اي جز ششم شدن در بين هفت عضو هيأت مديره براي اسعديان به ارمغان نياورد.

با اين حال تلاشهاي همايون اسعديان و برخي سينماگران همسو با وي عليرغم آراي شکننده در انتخابات پايان نپذيرفته و آنها همچنان به دنبال آن هستند که رياست هيأت مديره را اسعديان برعهده گيرد.

آيا پيشينه اي که نفر ششم هيأت مديره پيش از اين و به خصوص در جريان مرتبط با فيلمهاي توقيفي حوزه هنري از خود به جاي گذاشته و همچنين عملکرد اخيرش در شوراي صنفي نمايش که فيلم خودش را در بهترين موعد اکران يعني اکران نوروزي قرار داد پيشينه اي مثبت براي او در جهت رياست بر هيأت مديره است يا هيأت مديره پيام انتخابات مجمع اخیر و رأي حداکثري به طرفداران آحاد صنف و نه حلقه اي معدود را شنيده است و اين تعیین تکلیف درباره رییس هیأت مدیره را هم کاملا تحت الشعاع قرار خواهد داد؟




ادعاهای محمود گبرلو در برنامه اینترنتی «کات»⇐سینماگران ایرانی با سرعت عجیبی در حال پیشرفت هستند ولی منتقدان بیسواد جامانده‌اند/در {فصل دوم «هفت»} منتقد مخالف، وسط برنامه با تهیه‌کننده می‌بست و به ناگاه به موافق او بدل می‌شد!/فراستی کاملا مخرب شده و اندیشه و تفکر و حرفهایش دیگر هیچ سودی برای سینمای ایران ندارد/خبرنگاران {برای} کپی-پیست هم {از رسانه شان} حقوق می‌گیرند و هم از تهیه‌کنندگان و مدیران، هدیه دریافت می‌کنند

سینماروزان: محمود گبرلو مجری فصل دوم «هفت» که بعد از حذف فریدون جیرانی تهیه و اجرای این برنامه را برعهده گرفت امسال مدیریت نشستهای پرسش و پاسخ جشنواره فجر را برعهده داشت.

به گزارش سینماروزان حضور گبرلو در قامت مجری نشستهای پرسش و پاسخ جشنواره به اندازه اجرای «هفت» کلیشه گرا و بی رمق بود و نشان از آن داشت که این علاقمند به اجرا همچنان اعتماد به نفس اجرا را ندارد.

با این حال گبرلو آن قدر اعتماد به نفس دارد که در گفتگویی تصویری که با برنامه «کات»  داشته نه فقط خبرنگاران و منتقدان را به راحتی زیر سوال ببرد که ادعاهایی را طرح کند درباره پیشرفت سینماگران ایرانی با سرعتی عجیب(!!!) و جاماندن خبرنگاران از قافله پیشرفت! بدون اینکه بگوید جایگاه خودش در این جاماندگی چیست؟

گبرلو البته ادعاهایی را هم طرح کرده درباره زدوبند منتقدان حاضر در فصل دوم «هفت» با تهیه کنندگان سینما اما این را نگفته چرا منتقدانی را به برنامه اش دعوت میکرده که اهل زدوبند باشند.

در گفته های گبرلو تناقضاتی از این دست هم به چشم می خورد که یکجا میگوید بخاطر اوضاع خراب خبرنگاری و نقد خجالت میکشد بگوید منتقد و خبرنگار است و در جایی دیگر میگوید خودش را منتقد و خبرنگار نمیداند چون بجای نقد فیلم به دنبال جریان شناسی است!!!

گبرلو البته به مانند اغلب گرفتاران در تب نوستالژی از روزگاری با حداقل رسانه یعنی اواخر دهه شصت تا اوایل دهه هفتاد به عنوان روزگاری متفاوت یاد کرده است.

فرازهای خواندنی گفتگوی محمود گبرلو با برنامه «کات» سامانه «آپارات» را بخوانید:

با رفتن به جشنواره های جهانی رشد کردم

من نسبت به اوایل انقلاب خیلی تغییر کرده ام. سینما خصلت اش همین است، تغییر دادن آدمها. من با دیدن فیلمهای روز ایران و جهان و با رفتن به فستیوال های جهانی به فضایی از نظر ذهنی رسیدم که باید می رسیدم. آدم ها باید تغییر کنند وگرنه فسیل میشوند. سینما زندگی من را تغییر داد مخصوصا فکر و اندیشه ام را. همه ی عشق من سینماست.

 نه منتقدم و نه خبرنگار

من هیچ وقت خودم را منتقد فیلم ندانستم و نمی دانم و هیچ وقت هم خبرنگار نبودم. من یک روزنامه نگارم. همین. در شان خودم نمیدانم که منتقد باشم! روزنامه نگار ادبیات اش روزمره و به روز است. یاداشتش خیلی تخصصی نیست. من بیشتر جریان شناسی میکنم تا نقد تخصصی یک فیلم.

 در اواخر دهه 60 فقط 45 نفر بودیم
فضای نقد فیلم و فعالیت رسانه ای در دهه 60 و 70 نسبت به امروز خیلی متفاوت بوده. در اواخر دهه 60، قبل از تشکیل انجمن منتقدان، مجله فیلم خودش می خواست انجمن منتقدان را راه بیندازد. اولین جلسه شان هم در روزنامه کیهان برگزار شد. برگزار کنندگانش خانم کلهر و آقای فریدون صدیقی و آقای محمد آقازاده بودند. صدیقی آن زمان مسئول بخش فرهنگی – هنری کیهان بود و آقازاده منتقد کیهان. من هم به نمایندگی از روزنامه رسالت رفته بودم. شاید باور نکنید اما در آن جلسه که تمام منتقدین مطرح و خبرنگاران آمده بودند، همه با هم به 50 نفر هم نمی رسیدیم. کلا حدود 45 نفر بودیم. از گلمکانی و نورایی تا خسرو دهقان همه بودند…

تهیه کنندگان بودند که سینمای مطبوعات را راه انداختند

 آرام آرام تهیه کنندگان، سینمای مطبوعات را راه انداختند. خودشان هم تایین میکردند که چه کسی در این سینما حضور داشته باشد و چه کسی نیاید. خبرنگارها و منتقدین آنجا در کنار هم بودند. در سینمای شهر قصه. قالب افراد حاضر در آنجا روشنفکران بودند و ما در اقلیت بودیم. در بین مجلات مجله فیلم و گزارش فیلم اعتبار زیادی داشتند و ما اصولگراها همه با هم، فقط می توانستیم صندلی های ردیف آخر سالن را پر کنیم!

 آن موقع نزاعی بین منتقدان جناح های مختلف نبود

 آن موقع نزاعی بین منتقدان جناح های مختلف نبود. در سالن مطبوعات همه ی افراد روی هم حدود شصت – هفتاد نفر بیشتر نبودند. هرکس دیدگاه خودش را داشت اما درگیری و جدل اصلا نبود. همه به هم احترام می گذاشتیم و کسی مثل امروز در زمان نمایش فیلم سوت و کف نمیزد. اصلا آن زمان در سینمای مطبوعات چنین فرهنگی وجود نداشت. بین فیلمساز و تهیه کننده، با منتقد و خبرنگار رابطه ی بسیار محترمانه ای برقرار بود اما هر رسانه قدرت خودش را داشت. هم روزنامه سلام که آقای فرید آنجا بود قدرت خودش را داشت، هم کیهان، هم ما در رسالت.

امروز اوضاع نقد فیلم و خبرنگاری و روزنامه نگاری سینمایی، بسیار بد است

بگذارید رک بگویم. امروز اوضاع نقد فیلم و خبرنگاری و روزنامه نگاری سینمایی، بسیار بد است. ما در فضایی اسیر شدیم که نمی دانیم از این طناب های پیچیده ی دور خودمان چطور خودمان را رها کنیم. در عرصه نقد و کار روزنامه نگاری سینما لحظه به لحظه عقب رفتیم و پسرفت داشتیم. همه فقط شور و هیجان دارند و با علاقه به نشست های مطبوعاتی میروند و کارت می گیرند و فیلم می بینند، اما با سواد اندک و عملکردشان به سینما و عرصه ی رسانه ضربه میزنند.

خجالت میکشم بگویم منتقد و خبرنگار سینما هستم!
من یکی از معدود افراد عرصه ی رسانه و مطبوعات هستم که چند سال پشت هم مسئول مدیریت و برگزاری تمام جلسات پرسش و پاسخ فستیوال فیلم فجر بودم. دو سال هم که رییس انجمن منتقدان بودم و کاملا بر اوضاع انجمن و اعضایش اشراف دارم. در برنامه ی هفت هم به عنوان تهیه کننده و مجری بودم که اوج فعالیت و گسترده شدن شناخت و تحلیل ام نسبت به اوضاع منتقدان فیلم بود. برآیند مجموع این تجربه ها و تحلیل خودم را برای اولین بار در برنامه ی شما میگویم. واقعیت این است که من دیگر خجالت میکشم بگویم منتقد و خبرنگار سینما هستم! از بچه های مطبوعات و رسانه خسته شده ام چون اکثرشان بی سواد و بی دانش هستند. من در برنامه هفت هرکس را بگویید به عنوان منتقد فیلم دعوت کردم. از طیف های مختلف همه را آوردم. ولی یک روز دیگر به این نتیجه رسیدم که همه شان را بگذارم کنار و بروم برای تحلیل فیلم یک جامعه شناس بیاورم.

اکثر منتقدان نمی توانستند هم سطح فیلمساز حرف بزنند

 در برنامه هفت اکثر منتقدان نمی توانستند هم سطح فیلمساز حرف بزنند. یک برنامه تلویزیونی با آن مخاطب گسترده… واقعا برایم افت داشت که این منتقدان بی سواد بیایند و تحلیل فیلم کنند. به خاطر بی سوادی و بی دانشی شان بحث نقد را به حاشیه می بردند و با فیلمساز چالش های بی ربط و سیاسی میکردند، چون بی سواد بودند.

منتقد فیلم، وسط برنامه خودش را با تهیه کننده آن فیلم هماهنگ میکرد و پشت پرده با او می بست!

 چیزهایی در برنامه هفت دیدم که واقعا شرم آور بود. منتقد فیلم، وسط برنامه خودش را با تهیه کننده آن فیلم هماهنگ میکرد و پشت پرده با او می بست! وقتی می خواستم منتقد را به برنامه دعوت کنم می گفت من مخالف فیلم هستم اما در برنامه به یکباره موافق فیلم میشد! بهش می گفتم تو که تا دو ساعت قبل میگفتی مخالف فیلم هستی الان چطور موافق شدی؟! بعد می فهمیدم با تهیه کننده بسته است! خجالت آور است. من عضو انجمن منتقدان هستم و خودم توی این صنف ام اما وقتی این چیزها را دیدم دیگر خجالت کشیدم بگویم من منتقدم.

فراستی کاملا مخرب شده و اندیشه و تفکر و حرفهایش دیگر هیچ سودی برای سینمای ایران ندارد

در برنامه هفت مشکل آنچنانی با فراستی نداشتم اما تهیه کننده ی هفت من بودم نه فراستی. فراستی باید این را می پذیرفت. خط مشی برنامه را من باید تایید میکردم نه او. من در مورد شخص مسعود فراستی تحلیل دارم. او سه دوره ی مختلف داشته. دوره اول دوره ی سروش و ایامی که با شهید آوینی بود، که عملکرد خوب و مثبتی داشت. در دوره ی دوم که دوره ی برنامه هفت جیرانی بود، به خودش غره شد، و الان دیگر به نظرم کاملا مخرب شده. یعنی اندیشه و تفکر و حرفهایش دیگر هیچ سودی برای سینمای ایران ندارد.

خبرنگاران فقط کپی-پیست می کنند و هم حقوق می گیرند و هم از تهیه کنندگان و مدیران، هدیه دریافت میکنند!
در این سالها در فستیوال فیلم فجر واقعا آزار دیدم. بی سوادی مجموع افرادی که در برج میلاد هستند آزار دهنده است. منتقدان با سواد و جدی که در این سالها اصلا برج میلاد نمیایند، حق هم دارند چون آزار می بینند بیایند در چنین فضایی. از عملکرد مدیران هم باید انتقاد کرد اما من الان دارم درون صنفی حرف می زنم. هر چند همه چیز آشکار و علنی میشود، اما بالاخره یک روز باید این حرفها صریح گفته شود و به نظرم امروز وقتش است. امروز خبرنگارهایی مشغول کار در رسانه ها هستند که حتی خبرنویسی بلد نیستند. اصلا نمی دانند کار رسانه یعنی چه، فقط کپی پیست می کنند و از روی یک سایت دیگر خبر را می گیرند و روی سایت یا خبرگزاری خودشان می گذارند بعد حقوق هم می گیرند و در کنارش از تهیه کنندگان و مدیران هم هدیه می گیرند!

خبرنگاری از فیلمساز سوال می پرسد که اصلا فیلم آن فیلمساز را ندیده!

 اطلاعات خبرنگاران سینما بسیار کم است در حدی که حتی نمی دانند فیلمسازان، چه فیلمهایی ساخته اند و تهیه کننده ها چه کارهایی را تولید کرده اند. من در سالهای مختلف مسئول برگزاری جلسات پرسش و پاسخ فیلم فجر بوده ام. خبرنگاری از فیلمساز سوال می پرسد که اصلا فیلم آن فیلمساز را ندیده! مثلا می پرسید چرا در آن سکانس فیلم شما چنین اتفاقی افتاده؟ کارگردان جواب میداد که چنین سکانسی اصلا در فیلم من نبوده! واقعا شرم آور است.

 خبرنگاری در نشست پرسش و پاسخ، از فیلمساز پرسید چند روز فیلمبرداری فیلم تان طول کشید؟ آخر این چه سوالی است؟ خوب برو توی دفترچه اطلاعات این فیلم بخوان چند روز طول کشید.

او که نشست «زمهریر» را به هم زد به دنبال بحثهای سیاسی خودش بود

 در نشست جنجالی فیلم زمهریر من مسئول نشست بودم. اتفاقا به نظرم نشست پرباری بود. کسانی وارد بحث و جدل شده بودند که جایگاهی داشتند. خبرنگارها نبودند، بلکه منتقدین مطرح بودند. درگیری لفظی هم از جایی شروع شد که چند منتقد بلند شدند نظرشان را علیه فیلم گفتند اما کارگردان این فیلم نتوانست تحمل کند و شعری در جوابشان خواند که منتقدان احساس کردند بهشان توهین شده است. به همین خاطر به فیلمساز معترض شدند و پرخاش کردند. بعد هم منتقدان شروع کردند به دفاع از یکدیگر حرف زدن.

کیوان کثیریان (که عکسهایی از او در حال فریاد زدن در نشست رسانه ای فیلم زمهریر همچنان در فضای مجازی می چرخد) اعتراضش در آن نشست به خود کارگردان بود. او دنبال بحث های سیاسی خودش هم می گشت. مثلا به فیلمساز میگفت شمقدری پشت فیلم تو بوده و اینطور نظرهای سیاسی…

سینماگران ایرانی با سرعت عجیبی در حال پیشرفت هستند ولی منتقدان بیسواد نمی توانند با نقدهایشان تاثیری روی آنها بگذارند

 الان تهیه کنندگان و کارگردانان، جایگاه خبرنگار و منتقد را جایگاه خوبی نمی دانند. نگاهشان به مطبوعات مثبت نیست. حق هم دارند. خبرنگارها خودشان فکر می کنند دارند خوب کار می کنند چون به هر حال زندگی شان میگذرد و چیزی هم می نویسند، اما واقعیت این است که جریان نقد فیلم در سینمای امروز ایران هیچ جایگاه و تاثیری ندارد. سینماگران ایرانی با سرعت عجیبی در حال پیشرفت هستند و دائم با فیلمهای درخشانشان غوغا می کنند و طبیعی است که منتقدان بی سواد نمی توانند با نقدهایشان تاثیری روی آنها بگذارند. این را با علم و تحقیق میگویم و اثبات هم میتوانم بکنم.




ایوبی بعد از برکناری هم دست از آماردهی برنمی‌دارد⇐ روزی که من آمدم با تعطیلی سینماها روبرو بودیم اما امروز شاهد بازگشایی سینماها هستیم!/در گذشته حمایت از فیلمها اندک بود اما در این دوره بیش از ٦٠ فیلم سینمایی فاخر با حمایت دولت ساخته شد!⇔سینماروزان: هرچند جای شکرش باقیست که نمی‌گویید مخترع سینما شما بوده‌اید اما ای کاش نام این ۶۰ فیلم فاخر را بگویید

سینماروزان: هرچند حجت ا.. ایوبی دیروز به طور رسمی از ریاست سازمان سینمایی برکنار شد و محمدمهدی حیدریان جای وی را گرفت اما به نظر می رسد حالا حالاها باید منتظر آماردهی این مدیر معزول درباره درخشش کارنامه اش باشیم.

ایوبی امروز حضور در کنگره مسوولان وزارت ارشاد را هم زمینه ای کرد برای تعریف و تمجید از کارنامه مدیریتی خویش و به مانند همیشه از بدیهای قبل از خود و بهبود پس از خویش سخن گفت.

ایوبی کار را به جایی رساند که از تعطیلی سینماها پیش از خودش و بازگشایی بعد از خود سخن گفت و البته از تولید 60 فیلم فاخر در مدیریت خویش و بازگشایی خانه سینما؛ با این حال ایوبی نه نامی از این 60 فیلم فاخر برد و نه از این گفت که در این سه سال بازگشایی خانه سینما چه خدمت رفاهی به بدنه سینما انجام شده! البته که ایشان درباره این هم نگفت که در دوره ایشان کمیته ای به نام منزلت که بنا بود کمک حال معیشتی سینماگران باشد کاملا به محاق رفت و به جایش افزودن بر پیکره دولتی سینما در قالبهایی چون جداسازی بین الملل از فجر، تأسیس مدرسه عالی سینما و راه اندازی گروه سینمایی هنروتجربه پی گرفته شد!

بخشهایی از گفته های ایوبی در کنگره مسئولان ارشاد را بخوانید:

–روزی که مسوولیت این سازمان را پذیرفتم، اصناف مختلف این حوزه از جمله خانه سینما با مشکلات بسیاری مواجه بودند و با تعطیلی سینماها روبرو بودیم به گونه ای که تصور می شد کار سینما تمام شده است. بحران مخاطب در این حوزه به اوج رسیده بود، سالن های سینمایی رو به تعطیلی بودند و با بحران هویت در فیلم مستند مواجه بودیم.

–در دولت تدبیر و امید سینماها دیجیتالی شدند و توجه جوانان به این عرصه به اوج خود رسید.امروز شاهد موج بازگشایی سینماها، ساخت ١٢٠ سالن سینمایی در دست اقدام، تحول در زیرساخت ها و… هستیم.

–آشتی مردم با سینما در دولت تدبیر و امید بوجود آمد، طرح سینما سلام در این دوره شکل گرفت و شاهد موج زیادی از استقبال مردم از سالن های سینمایی بودیم.

–بنیاد فارابی در این دور دارای کارنامه درخشانی است ، در گذشته تعداد حمایت از فیلم ها اندک بود ولی در این دوره بیش از ٦٠ فیلم سینمایی فاخر با حمایت دولت ساخته شد.




امتداد منطقی چراغ سبز رییس تازه سینما به صنف در جهت «تحول سریع»⇐مشارکت هیأت مدیره جدید خانه سینما در تصمیم‌گیری‌ها+حذف منشیان، روابط‌عمومی‌چی‌ها و خاله‌زاده‌های سیاسی از حلقه مدیریتی سینما

سینماروزان: خروجی نخستین نشست مشترک محمدمهدی حیدریان رییس تازه سازمان سینمایی با معاونان-البته معاونانی که همه را ایوبی تعیین کرده بود- بیشتر حول طرح و صحبت درباره نقشه راه این رییس برای «تحول سریع در سینما» گذشت.

به گزارش سینماروزان حیدریان در این نشست در کنار طرح این نقشه‌راه، شمول کلی آن را هم به شرح زیر اعلام کرد:

– نظارت مستمر بر عملکرد خودمان و دیگران
– سبک سازی سازمان و رفتن به سمت تحقق نظام صنفی هنری و واگذاری بیشتر مسئولیتها به فعالان
_ افزایش سهم بیشتر فرهنگی و اقتصادی در سینمای جهان
_ زمینه سازی برای طراحی و تحقق نهضت تولید محتوی
_ همسویی آیین ها و جشنواره ها در سطح منطقه ای- ملی و جهانی با اهداف و برنامه های سینمای کشور
_ همسویی نگاه حمایتی و تشویقی در همه سطوح با اهداف برنامه سینمای کشور
_ تحقق هماهنگی میان ارشاد و سایر سازمان های موثر و فعال در حوزه فرهنگ با تمرکز مسئولیتهای ارشاد به عنوان متولی فرهنگ عمومی و رفع ناهماهنگی های قبلی.
_ گسترش بازار محصولات سینما اعم از اکران، نمایش خانگی و داستانی، مستند و فیلم کوتاه و همزمان گسترش بازار فعالیت و رشد کیفی آنها و در نتیجه رونق صنعت سینما با این الگو که منجر به کاهش دغدغه اشتغال سینماگران کشور خواهد شد.
_ رونق بخشی به بازار تولید و مصرف محصولات سینمایی در کشور که لازمه آن تحقق زیر ساخت ها است.

بند دوم این شمول رفتن به سمت صنف است که البته با سخنان صریح رییس جدید سینما درباره لزوم تعامل مستقیم با خانه سینما و حضور مدیرعامل این نهاد در نشستهای بعدی با معاونان بر آن تأکید شد.

این سخنان خواسته یا ناخواسته در امتداد انتخابات اخیر هیأت مدیره خانه سینما قرار می‌گیرد؛ انتخاباتی که علیرغم برخی لابیها جریانی که در ابتدای دهه 90 و در کوران توقیف فیلمهای مجوزدار توسط حوزه هنری، فیلمسازی برای حوزه هنری را به حمایت از صنف ترجیح داده بود نتوانست در آن پایگاه محکمی داشته باشد و در مقابل برخی سینماگران که بیشتر به دنبال ارتقای وضعیت بدنه صنف هستند وارد هیأت مدیره شدند.

ایجاد نسبی یک فضای تازه در هیأت مدیره خانه سینما در کنار اهمیتی که حیدریان از روز ابتدای مسئولیتش برای صنف قائل شده می‌تواند اوضاع سینما را ولو در حد یک اپسیلون بهتر از قبل کند.

واقعیت این است که در سالهای اخیر مدیریت در سینما بیش از حد متکی شده بود بر نیروهایی کاملا غیرسینمایی! منشی دفتری که سابقه خویشاوندی با یک شخصیت سیاسی ولو اصلاح طلب دارد چرا باید به مدیریت در سینما برسد؟ یک کارمند روابط عمومی سابق با چه توجیهی باید پستی حساس در سینما داشته باشد؟ یک رییس دفتر چرا باید به ریاست مهمترین کانال ارتباطی سازمان سینمایی با جوانان برسد؟ اینها را که بگذارید کنار انبوه نیروهای تئاتری که وارد مدیریتی سینمایی شدند حقارتی که بدنه سینما از بالادستیان دولتی تجربه کرد را کاملا حس می‌کنید.

اینکه حیدریان از همان نخستین گام از اهمیت صنف می‌گوید معنایی ندارد جز تغییر آن مسیر حقارت‌بار.

حیدریان چراغ سبز را به صنف نشان داده و اگر بتواند برخلاف سلف خود که مدیریت سینما را به نیروهای تئاتری و روابط عمومیان سپرده بود با استفاده از بخشی از صنف سینمای ایران که هم دلسوز بدنه سینما هستند و هم پالوده از سیاسی‌بازی، به اصلاح تیم مدیریتی زیردست خود بپردازد قطعا اوضاع سینما بهتر از اینی خواهد شد که می‌بینیم.




تهیه کننده «قاتل اهلی» در واکنش به حمایت کانون کارگردانان از کیمیایی⇐حکمیت در خانه سینما برعهده «هیأت داوری» است و نه صنوف!

سینماروزان: در سينماي ايران كمتر شاهد لشكركشي كارگردان و تهيه‌كننده مقابل هم بوده‌ايم، نه اينكه تمام آثار سينمايي بدون اختلاف ميان عوامل به ثمر رسيده باشد، نه! اما مورد عجيب فيلم سينمايي «قاتل اهلي» گويا فصل تازه‌اي ميان روابط و مناسبات تهيه‌كننده به عنوان مالك حقوقي و كارگردان مالك معنوي فيلم، باز كرده است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “اعتماد” اين فيلم بعد از كش و قوس‌هاي فراوان بالاخره در جشنواره سي و پنجم فجر روي پرده رفت و نتوانست مخاطبان، منتقدان و حتي برخي از عوامل خود را راضي كند چرا كه دعواي ميان دو طرف ماجرا بر كيفيت فيلم هم تاثير گذاشت؛ دعوايي كه منصور لشكري قوچاني را به عنوان تهيه‌كننده بر آن داشت تا موضوع را به خانه سينما بكشاند و اين نهاد سينمايي را حَكَم قرار دهد.

اما در اقدامی غریب كانون كارگردانان سينماي ايران، در روزهاي اخير به اين دعوا ورود پيدا كرد و تدوين و اضافه و كم كردن پلان‌هاي اثر سينمايي را حق كارگردان دانست؛ حقي كه تهيه‌كننده نمي‌تواند در آن مداخله كند.

از همين‌رو لشكري قوچاني در تازه‌ترين اظهارات خود قضاوت را كاري سخت و از دغدغه‌هاي انساني براي اجراي عدالت توصيف كرد. اين تهيه‌كننده سينما كه فيلم پرمخاطب «هفت ماهگي» را روي پرده دارد، در نامه خود اين نكته را يادآور شد كه حكميت اختلاف خود با مسعود كيميايي را به خانه سينما سپرده است، نه صنف و نهاد ديگري. وی گفت: طابق قوانين و ضوابط در خانواده سينما، رفع اختلافات و حكميت توسط هيات داوري خانه سينما انجام مي‌پذيرد و اتاكنون دو بار قضيه به گونه‌اي مطرح شده كه گويا حكميتي در خانه سينما يا كانون كارگردانان اتفاق افتاده است و به نفع ايشان راي صادر شده است.

او در ادامه با اشاره به اينكه خوشحال میشد كيميايي حکمیت هیات داوری را بپذیرد اما این کار را نکرده است، يادآور شد: اختلاف حقوقي براساس قرارداد منعقده است و بعد از چهار ماه نامه‌نگاري و انتظار، عدم پذيرش حكميت خانه سينما، منجر به وارد شدن خسارت معنوي بزرگي به فيلم «قاتل اهلي» در جشنواره فجر شد. اما مشكل اصلي تهيه‌كننده اين فيلم، تغيير در ماهيت و محتواي فيلمنامه بدون اجازه او است؛ تغييري كه به واسطه آن، بعد از تدوين اوليه «قاتل اهلي» كيميايي را بر آن داشت تا صحنه‌هايي به فيلم اضافه كند. طبيعي است كه تهيه‌كننده بر اساس فيلمنامه مصوب قراردادي را منعقد مي‌كند و انتظار دارد، فيلمبرداري و روند ساخت اثر، بر اساس همان قرارداد پيش رود.

در پايان لشكري قوچاني بار ديگر حسن نيت خود را براي رفع مشكل «قاتل اهلي» نشان داد: اگر كانون كارگردان‌ها مي‌خواهد به جاي هيات داوري خانه سينما حكميت انجام دهد، از نظر اينجانب بلامانع است و با گشاده‌رويي مي‌پذيرم.

اما اين تنها اعتراض لشكري قوچاني به عملكرد كيميايي در حوزه كارگرداني نبود. او پيش از اين سوم اسفندماه با انتشار نامه‌اي، بار ديگر از مسعود كيميايي به شوراي‌عالي تهيه‌كنندگان شكايت كرد: اينجانب مراتب اداري و قانوني را پيگيري كرده و خواهم كرد و قطعا اگر خانه سينما حامي هنرمندان و هنربانان به عنوان داور توسط آقاي كيميايي پذيرفته نشود، پرونده از خانه سينما خارج و پيرو اختلافات حقوقي به قوه قضاييه ارسال مي‌شود. اعتبار و ميزان مشروعيت «خانه سينما» با عملكرد آقاي كيميايي در حال خدشه‌دارشدن است و اينجانب حسن‌نيت خود را با پيگيري قانوني توسط خانه سينما ثابت كرده‌ام. اميدوارم اعضاي محترم شوراي‌عالي تهيه‌كنندگان براي برون‌رفت از خلاف‌هاي مكرر استاد كيميايي كه باعث متضرر شدن بيشتر و بيشتر اينجانب مي‌شود تدبيري بينديشند.




تحقق پیش بینی سینماروزان⇐اسعدیان وارد هیأت مدیره خانه سینما شد اما با آرایی شکننده؛ او بین هفت نفر، ششم شد!!!/معتمدآریا و مدیر تولید «چ» و «رستاخیز» هم وارد هیأت مدیره شدند+فهرست کامل اعضای هیأت مدیره و بازرسان

سینماروزان: همان طور که پیشتر در سینماروزان پیش بینی کردیم در انتخابات مجمع عمومی خانه سینما، تهیه کنندگان هیچ کاندیدایی نداشتند و البته منطبق با پیش بینی دیگر سینماروزان در این انتخابات هم همایون اسعدیان کاندیدا شد و هم فاطمه معتمدآریا و باز هم منطبق با پیش بینی سینماروزان هر دو بعد از انجام رای گیری وارد هیات مدیره شدند(اینجا و اینجا را بخوانید) اما اتفاق مهم آنجا بود که از یک طرف اسعدیان با رای حداقلی وارد خانه سینما شد.

از طرف دیگر ورود علی قائم مقامی مدیر تولید آثاری همچون «چ» و «رستاخیز» و البته چهره هایی همچون مرتضی رزاق کریمی و روانبخش صادقی به هیات مدیره پیش بینی را درباره تعیین رییس دچار مشکل کرد؛ رای حداقلی اسعدیان و عدم ورود کامل نیروهای هم طیف وی به هیات مدیره که می تواند واکنشی باشد به آنها که در جریان توقیف فیلمها توسط حوزه، به جای همراهی با صنف سینما به تولید فیلم برای این نهاد دست زدند پیش بینی درباره خروجی اولین نشست رسمی هیات مدیره که در آن رییس، نایب رییس، دبیر و سخنگو معرفی میشوند را دچار ابهام می کند.

در آستانه انتخابات96 معتمدآریا میتواند گزینه ای مناسب برای دبیری باشد ضمن اینکه کامران ملکی هم با توجه به پیشینه اش گزینه جدی برای سخنگویی است می ماند رییس و نایب رییس که باید دید چه کسانی خواهند بود.

افراد وارد شده به هیات مدیره خانه سینما بعد از برگزاری مجمع عمومی عادی خانه سینما به شرح زیرند:

 اعضای اصلی

1- فاطمه معتمد آریا

2- کامران ملکی
3- مرتضی رزاق کریمی
4- سید علی قائم مقامی
5- ابراهیم حقیقی
6- همایون اسعدیان

7-روانبخش صادقی

اعضای علی البدل

1- سعید عقیقی

2- ایمان کرمیان

بازرسان

شاپور پورامین(اصلی)

سهیل رحیمی(بازرس علی البدل)




در جهت ریاست اسعدیان بر هیأت مدیره؟⇐کاندیداتوری فاطمه معتمدآریا برای ورود به هیأت مدیره خانه سینما

سینماروزان: ساعاتی قبل درباره عدم معرفی کاندیدا از سوی 4 تشکل تهیه‌کنندگان برای حضور در هیأت مدیره خانه سینما نوشتیم و البته به این هم اشاره کردیم که همایون اسعدیان رییس فعلی شورای صنفی نمایش عزم خود را جزم کرده که به نمایندگی از کانون کارگردانان در انتخابات انتخاب هیأت مدیره شرکت کرده و البته تا ریاست هیأت مدیره هم پیش برود.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان تازه ترین شنیده مرتبط با انتخابات یکشنبه عصر خانه سینما حکایت دارد از حضور فاطمه معتمدآریا در انتخابات هیأت مدیره خانه سینما!

معتمدآریا که اتفاقا به مانند همایون اسعدیان فیلم تازه اش «آباجان» یکی از گزینه های اصلی اکران نوروز شده(!!!) به نمایندگی از کانون بازیگران در انتخابات خانه سینما حضور خواهد یافت.

معتمدآریا نیز به مانند اسعدیان به لحاظ فکری با منوچهر شاهسواری مدیرعامل فعلی خانه سینما و البته فرشته طائرپور رییس کانون تهیه‌کنندگان فیلم ایران قرابت نزدیکی دارد و به نظر می‌رسد حضور این بازیگر در هیأت مدیره بیش از همه به نفع جریانی باشد که قصد دارد اسعدیان را تا ریاست هیأت مدیره خانه سینما پیش ببرد.

ریاست احتمالی همایون اسعدیان بر تنها نهاد صنفی سینمای ایران اتفاقی ماندگار در تاریخ فعالیت صنفی سینمای این مملکت خواهد بود؛ زیرا اسعدیان در زمان تحریم فیلمهای مجوزدار سینمای ایران توسط حوزه هنری از جمله سینماگرانی بود که به‌جای همراهی با همکارانی که فیلمهایشان بی دلیل توقیف شده به سمت حوزه هنری رفت و با همکاری این نهاد «بوسیدن روی ماه» را تولید کرد.




فرار از خدمت سربازی یک تهیه‌کننده ارگانی دردسرساز شد؟⇐ تهیه‌کنندگان در انتخابات خانه سینما هیچ کاندیدایی ندارند!+همایون اسعدیان در سودای ریاست بر هیأت مدیره است؟!

سینماروزان: مجمع عمومی خانه سینما برای انتخاب اعضای هیأت مدیره و بازرس این نهاد صنفی در حالی پانزدهم اسفندماه برگزار میشود که شنیده های جالبی درباره کیفیت مجمع طرح شده است.

به گزارش سینماروزان یکی از مهمترین شنیده ها آن است که همایون اسعدیان کاندیدای کانون کارگردانان در مجمع خواهد بود که  به احتمال زیاد بعد از انتخابات و رأی آوردن به ریاست هیأت مدیره خواهد رسید.

اسعدیان که رییس فعلی شورای صنفی نمایش است و البته هم رایت ویدیویی فیلمش را قبل از جشنواره با رقمی خوب به موسسه هنرهای تصویری سوره وابسته به حوزه هنری واگذار کرده و هم این فیلم را برای اکران نوروزی تثبیت قرارداد کرده است، احتمالا بعد از اکران فیلمش دیگر کاری در شورای صنفی نمایش هم نخواهد داشت و با استعفا از این شورا همه انرژی خود را برای ریاست در هیأت مدیره خانه سینما خواهد گذاشت به خصوص که او سالهاست مراودات نزدیکی با منوچهر شاهسواری مدیرعامل فعلی خانه سینما دارد و البته هر دوی آنها سالهاست در طبقات مختلف یک ساختمان مستقرند.

از سوی دیگر شنیده های جالبی هم درباره به اشتراک نرسیدن تشکلات مختلف تهیه کنندگان برای معرفی کاندیدا برای حضور در مجمع طرح شده است.

چهار تشکل مختلف تهیه کنندگان یعنی جامعه صنفی تهیه کنندگان سینمای ایران به ریاست سیدضیاء هاشمی، کانون تهیه کنندگان فیلم ایران به ریاست فرشته طائرپور، انجمن تهیه کنندگان مستقل سینمای ایران به ریاست غلامرضا موسوی و انجمن تهیه کننده و کارگردانان سینما به ریاست مهرداد فرید بنا بود از کانال شورایعالی تهیه کنندگان یک کاندیدا برای عضویت در هیأت مدیره یا بازرس خانه سینما معرفی کنند اما بعد از ساعتها مذاکره به نتیجه نهایی نرسده اند.

خواسته شورایعالی تهیه کنندگان در ابتدا داشتن کرسی ثابت در هیأت مدیره خانه سینما بوده است که البته مورد موافقت قرار نگرفته و در نهایت بر سر انتخاب گزینه جهت کاندیداتوری هم به قطعیت نرسیده اند.

در به توافق نرسیدن شورایعالی برای معرفی کاندیداتور یک عامل نقش داشته است؛ تلاش برخی از تهیه کنندگان به‌ظاهر مستقل برای معرفی یک تهیه کننده جوان و «3ارگانی» برای کاندیداتوری جهت بازرسی خانه سینما که این مسأله با مخالفت برخی پیشکسوتان تهیه کنندگی مواجه شده است.

تهیه کنندگان پیشکسوت با تأکید بر رزومه لاغر این تهیه کننده و وابستگی ارگانی بیش از حد وی که خلاف ماهیت مستقل صنف است، حواشی برآمده از آشکار شدن ماجرای فرار بیشتر از یک دهه ای از غیبت سربازی این جوان را هم به شدت برای جامعه تهیه کنندگان برخورنده دانسته اند و این مسأله در کنار عدم پذیرش پیشنهاد داشتن کرسی ثابت در هیأت مدیره موجب شده تشکلهای تهیه کنندگی کلا قید معرفی نماینده به مجمع را بزنند.

باید منتظر ماند و دید با غیبت تشکلهای تهیه کنندگی در مجمع عمومی خانه سینما ترکیب هیأت مدیره این تنها صنفی سینمای ایران در نهایت به چه صورت رقم خواهد خورد؟!




آرای مردمی جشنواره و یک پرسش بی‌پاسخ⇐آماردهی حلقوی را کدام ریاضیدان به خانه سینما پیشنهاد داده؟

سینماروزان: بعد از ناکارآمدی سامانه فروش اینترنتی بلیتهای جشنواره که دست اندرکاران آن از سوی مدیرعامل خانه سینما «نخبه» قلمداد شدند مسئولیت رأی گیری اینترنتی فیلم محبوب مخاطبان جشنواره از این سامانه گرفته شد.

به گزارش سینماروزان فاصله کوتاه تا جشنواره فرصت اینکه برای رأی گیری سامانه ای جدید طراحی شود را از دبیرخانه جشنواره فجر گرفت و در نهایت خانه سینما هم ترجیح داد همچنان به شیوه دستی آمارگیری فیلم مردمی جشنواره را انجام دهد.

با این حال در اعلام آمار مردمی که به صورت روزانه انجام می شود بدعتی عجیب و غریب صورت گرفته و آن هم اعلام نام فیلمها به صورت حلقوی و حول یک دایره بدون اینکه مشخص باشد کدام فیلم آرای بیشتری دارد و کدام فیلم آرای کمتری؟

این یکی از اصول شناخته شده علم ریاضی است که وقتی بناست آمار یک رقابت اعلام شود می بایست نتیجه آمار به صورت هرمی و با مشخص شدن درصد آماری رأس تا ذیل هرم ارائه شود.

اما خانه سینما بدون درنظر گرفتن این اصل ساده و البته بنیادی از ابتدای جشنواره نام تعدادی فیلم را حول یک حلقه به عنوان فیلمهای مردمی ارائه می دهد و در چند روز اخیر نیز به کاهش تدریجی تعداد فیلمهای حول حلقه پرداخته است بدون اینکه به درصد آرایی که هر یک از فیلمها داشته باشند اشاره کند.

پرسش اینجاست که چرا قواعد ساده و البته شفاف کنار گذاشته می شوند و بدعتهایی خلق می شود که کمترین پایه منطقی ندارند؟؟؟




توضیحات وزیر تازه ارشاد درباره «رستاخیز» و اعلام خبری درباره راه‌اندازی یک صنف جدید برای اهالی هنر!!

سینماروزان: سیدرضا صالحی امیری وزیر ارشاد شامگاه نهم بهمن‌ماه در حاشیه مراسم افتتاحیه سی‌وپنجمین جشنواره فیلم فجر پاسخگوی سوال خبرنگاران بود.

به گزارش سینماروزان وزیر ارشاد پاسخگوی پرسشهایی درباره وضعیت فیلمهایی مانند «رستاخیز» بود و البته خبری را هم درباره راه اندازی صنفی جامع که تمامی اهالی هنر را دربرگیرد، اعلام کرد آن هم در شرایطی که صنفهای موجود هنر هیچ گاه نتوانسته اند کارکردی مفید برای اهالی هنر داشته باشند.

صالحی امیری درباره وضعیت فیلم‌هایی همچون «رستاخیز» اظهار کرد: فیلم «رستاخیز» را به یک کمیته حکمیت سپردیم تا پس از بررسی ابعاد آن را به ما گزارش دهند. در این راستا سه نفر از اصحاب مطرح سینما انتخاب شدند و در حال بررسی نحوه اقدام ما برای چگونگی برخورد با فیلم «رستاخیز» هستیم.

او خاطرنشان کرد: در مجموع سیاست ما حمایت از تهیه‌کننده و کارگردان فیلم «رستاخیز» است که انسان‌های بزرگی هستند و آقای درویش از افتخارات صنعت سینمای ایران است. در نتیجه طی روزهای آینده با تفاهم و هماهنگی این مسئله را حل و فصل می‌کنیم و ان‌شاءالله در آینده نزدیک خود آقای درویش نتیجه را اعلام می‌کند.

صالحی امیری درباره راه اندازی یک صنف تازه برای اهالی هنر اظهار کرد: درباره سازمان نظام صنفی با مدیران عامل خانه سینما، خانه موسیقی و خانه تئاتر و دیگر اصحاب فرهنگ و هنر جلسه کارشناسی داشتیم و جمع‌بندی این بود که سینمای ایران باید یک جهش جدید داشته باشد. این جهش تشکیل یک سازمان نظام صنفی است که همه اصحاب هنر در آن حضور فعال داشته باشند و ما مسئولیت را به خود آن‌ها بسپاریم.

او با تأکید بر اینکه با تشکیل این سازمان وزارت ارشاد نقش نظارتی خواهد داشت افزود: خوشبختانه مقدمات این کار فراهم شده و قرار شد سه حوزه صنفی پیش‌نویس را آماده کنند تا من در دولت مقدمات را آماده کنم و به مجلس بفرستیم.

او درباره دخالتهای وزارت ارشاد در امر انتخاب فیلمهای جشنواره هم گفت: آنچه درباره نمایش یا عدم نمایش فیلم‌ها مطرح می‌شود هم در حوزه انتخاب هیئت انتخاب و داوری است و من مداخله‌ای ندارم.




مهدی فخیم‌زاده آب پاکی را روی دست خانه سینما ریخت⇐سینمای دولتی رییس دارد و صنف در آن معنایی ندارد!/خانه سینما از بالا شکل گرفته است و نه از طرف افرادی که منافع مشترک دارند!/بودجه خانه سینما هنوز هم از ارشاد می‌آید/عضو خانه سینما بودن یا نبودن هیچ فرقی نمی‌کند!

سینماروزان: هویت سندیکاها و صنفها در همه جای دنیا با خدمات رفاهی که برای اعضاء انجام می دهند گره خورده است اما تنها صنف سینمای ایران که بیشتر از دو دهه هم سابقه تأسیس دارد هنوز در اصلی ترین فعالیت صنفی که ارائه خدمات به اعضاء است مشکل دارد.

به گزارش سینماروزان مهدی فخیم زاده بازیگر و کارگردان سینمای ایران به تازگی در گفتگویی که در برنامه «چشم شب روشن» داشت به صراحت به انتقاد از عدم کارکرد واقعی این صنف اشاره کرد و اصلی ترین مسبب این انفعال را هم وابستگی بیش از حد صنف به دولت دانست.

این بازیگر  بیان کرد: در این زمینه یک اشتباهی شد و همچنان مسئولان پرهیز می‌کنند از این اشتباه، اما این ریلی که چیده شده هنوز هست. مشکلی در صنوف ما هست ولی این مشکل از جای دیگری نشأت گرفته.

وی ادامه داد: سینمای دولتی که دست‌اندرکاران آن همه توقع داشته باشند پول فیلم را از جایی بگیرند و با آن فیلم بسازند. این موضوع باعث می‌شود چنین سینمایی نتواند صنف داشته باشد. سینمای دولتی رییس دارد و صنف در آن معنایی ندارد.

فخیم زاده خاطرنشان ساخت داد: خانه سینما از طرف افرادی که منافع مشترک دارند ایجاد نشده بلکه از بالا شکل گرفته است. بودجه آن هم هنوز از ارشاد می‌آید. اما پول مجمع تولیدکنندگان را خود اعضایش می‌دهند. همانطور که یک صنف باید اینگونه باشد و حافظ آن هم خود اعضایش باشند. ولی اکنون افراد به خانه سینما می‌روند چون نیازمند هستند.

وی افزود: با یکی از بچه‌هایی که حالا خیلی مطرح است، اخیرا در یک کاری بودیم و گفت من عضو خانه سینما نیستم. عضو هیچ صنفی نیستم. چون عضو بودن یا نبودن هیچ فرقی نمی کند. نه چیزی از تو می خواهند و نه تو میتوانی از آن چیزی بخواهی! اینکه صنف نیست!

فخیم‌زاده اظهار کرد: بعد از چند سال که در سروکله هم زده‌ایم، برای جنگ اعلام آتش بس شده است. اگر ما منافع مشترکی داریم چرا یکی نیستیم؟ همه اینها از دخالت دولت می‌آید.




پشت پرده واگذاری بلیت‌فروشی جشنواره به خانه سینما چیست؟⇔بلیت‌فروشی از طریق یک سامانه تازه تأسیس منسوب به یک بانک؟!

سینماروزان: در حالی که گمان می شد امسال هم به مانند همه این سالها این «سینماتیکت» باشد که مدیریت بلیت فروشی آنلاین جشنواره فیلم فجر را انجام دهد اما سخنان دبیر جشنواره در برنامه «فرمول یک» حکایت از واگذاری این مسئولیت به خانه سینما دارد!

به گزارش سینماروزان اینکه خانه سینما با کدام رزومه موثر در بلیت فروشی آن هم به صورت آنلاین توانسته به تصدی گری فروش بلیتهای جشنواره برسد پرسشی است که بعد از شنیدن سخنان دبیر جشنواره از سوی بسیاری از مخاطبان طرح شد.

«سینماتیکت» از اواخر دهه هشتاد که روال بلیت فروشی اینترنتی جشنواره به راه افتاد مدیریت این پروسه را در اختیار گرفت و البته به واسطه تجربیاتی که از فروش اینترنتی سالانه بلیت فیلمهای روی پرده به دست آورده بود توانست در گذر زمان مرجعی نسبتا کم ایراد برای فروش بلیتهای جشنواره باشد.

البته که این سامانه همه ساله و طبق قراردادی که با دبیرخانه جشنواره منعقد می کرد حق الزحمه ای هم برای این کار را می گرفت اما امسال گویا خانه سینما وارد عمل شده و با کنار زدن این سامانه، حق فروش اینترنتی بلیتهای جشنواره را از آن خود کرده است!

بلیت فروشی از طریق یک سایت تازه تأسیس تحت حمایت یک بانک؟؟؟

شنیده ها حکایت از آن دارند که امسال بناست بلیت فروشی از طریق سایتی تازه تأسیس به نام «سینوگرام» که هیچ رزومه شفافی درباره عقبه گردانندگان آن وجود ندارد اما مورد اعتماد خانه سینماست انجام شود!!!

جالب و در عین حال عجیب اینجاست که پیمانکار امسال فروش اینترنتی بلیتهای جشنواره نه تنها حق الزحمه ای بابت این کار از دبیرخانه دریافت نکرده که گویا امتیاز بلیت فروشی اینترنتی را خریداری کرده است!

اینکه دبیرخانه جشنواره به دنبال آن باشد که از امتیازات برند خود برای کسب درآمد استفاده کند هیچ ایرادی ندارد اما اگر بنا بر این بوده از طریق واگذاری بلیت فروشی اینترنتی کسب درآمد صورت گیرد بهتر بود این کار به صورت شفاف و با انتشار فراخوان مزایده و البته با ایجاد رقابت میان سامانه های دارای تجربه در این حیطه صورت گیرد.

اقدامی به شدت خطرناک

اینکه به ناگاه از خانه سینما که کمترین سابقه ای در بلیت فروشی اینترنتی ندارد به عنوان متصدی فروش بلیت نام برده می شود و از آن سو شایعاتی منتشر می گردد درباره فروش بلیت از طریق سایتی که تاریخ راه اندازی آن دی ماه 95 است(!) به شدت پرسش برانگیز است و خطرناک.

پرسش برانگیز از جهت چرایی انتخاب خانه سینما و آن سامانه خاص که شنیده هایی هم درباره وابستگیش به یک بانک خصوصی طرح شده و خطرناک از این جهت که یک گاف کوچک نرم افزاری در سامانه فروش بلیت جشنواره تبدیل می شود به ایجاد اختلال در خرید بلیت صدها کاربر و آن وقت است که یک نارضایتی عمومی در این باره کل فعالیتهای دبیرخانه جشنواره فیلم فجر را تحت الشعاع قرار خواهد داد.

 




محمد حیدری در برابر علی ضیاء بیان کرد⇐نخواستم نمایش «کاناپه» در جشنواره به توقیف دائمی آن منجر شود/بعد از جشنواره باید بروم در غار زندگی کنم!/فیلمهای شهرام مکری و کیوان علیمحمدی-امید بنکدار توسط هیأت انتخاب رد شد/حقوقم میلیونی است و نه میلیاردی!/فروش اینترنتی بلیتهای جشنواره توسط خانه سینما(!!!) انجام خواهد شد

سینماروزان: سیدعلی ضیاء در پنجاهمین روز از اجرای برنامه صبحگاهی شبکه یک در روز دوشنبه 27 دی ماه میزبان محمد حیدری دبیر سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر بود و با او درباره داغ ترین مسائل جشنواره گفتگو کرد.

به گزارش سینماروزان در ابتدای برنامه حیدری در پاسخ به این نکته ضیاء که شما از معدود هنرمندهایی هستند که 6 صبح بیدار می شوند، گفت: اکنون شرایط سختی داریم چون به برگزاری سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر نزدیک می شویم و قرار است هیات داوران اعلام شوند. از همین رو، ساعات کار ما بالا رفته است.

وی در پاسخ به اینکه چرا برخی دبیران جشنواره تا به حال حتی به تغییر سیمرغ و جایزه ای که جشنواره با آن شناخته می شود اقدام کرده اند، بیان کرد: جشنواره فیلم فجر با توجه به اینکه جشنواره ساختار ثابتی ندارد، فاقد شورای سیاست گذاری ثابت است و… دبیران محترم تغییر را با این موارد اعمال می کنند. ولی ما باید ساختار ثابتی را برای جشنواره لحاظ کنیم و یک ساختمان اصلی برای جشنواره داشته باشیم. تا به حال سی و چهار دوره برگزار شده و در بخشی از این دوره ها هم دبیران محترم سلایق خود را اعمال کرده اند.

نقد محمد حیدری به جشنواره فیلم فجر چیست؟

حیدری در این باره که خودش چه انتقادی به جشنواره دارد، یادآور شد: جشنواره فیلم فجر برای مردم خیلی مهم است و جذابیت زیادی دارد. همه فیلمهای ما در این جشنواره رونمایی می شود. بخشی از انتقاد وارد شده به جشنواره این است که همه آورده و سرمایه سینمای ما در این ایام رونمایی می شود. بسیاری از جشنواره های بزرگ دنیا این کار را نمی کنند و بهترین فیلمهای سال را به جشنواره هایشان می آورند اما نقدی که به جشنواره فیلم فجر وارد می شود این است که سرمایه های اصلی سینمای ایران در مدت خاص رونمایی می شوند. به گونه ای که انگار به مالمان آتش زده ایم، همه فیلمها را در یک فرصت 10 روزه می بینیم اما این خطر وجود دارد برخی فیلمها به دلیل این سیاستی که از قبل گذاشته شده، (سیاست قبلی جشنواره فجر این بوده که فیلمهایی که در جشنواره حضور داشته اند همه در چرخه اکران قرار می گرفتند) از اکران بازبمانند.

انتقاد به زیاد بودن جوایز جشنواره را می پذیرم

دبیر جشنواره فیلم فجر در پاسخ به این سوال مجری «فرمول یک» درباره انتقاداتی که به بالا بودن تعداد جوایز می شود، تصریح کرد: این نکته مهمی است و بسیاری از کارشناسان سینما این انتقاد را به جشنواره دارند. سال گذشته ما از تعداد جوایز کم کردیم اما به دلیل اینکه دو نگاه به جشنواره وجود دارد؛ اینکه آن را جشن سینمای ایران در دهه فجر از یک سو و جشنواره سینمایی ایران از سوی دیگر قلمداد می کنند، در بخش داوری کار سختی داریم و سینماگران این انتقاد را داشتند که چرا فیلمها را در بخش مسابقه افزایش داده ایم. این انتقاد درستی است که هم جوایز زیاد است و هم تعداد فیلمهایی که برای مسابقه انتخاب می شوند شرایط را برای داوری دشوار می کند.

بهترین دبیر جشنواره فیلم فجر از دیدگاه دبیر دوره های سی و چهار و سی و پنج

وی در این باره که بهترین دبیر جشنواره تاکنون را چه کسی می داند، گفت: از بین دبیرانی که از دوره اول تا سی و دوم بوده اند فکر می کنم کسی که به لحاظ ساختاری تعداد دوره هایی که بوده زیاد بوده، علیرضا داد است.

افزایش 60 درصدی مخاطبان در دوره گذشته

درگیر کردن هنرمندان در جشنواره و حضور آنها در کاخ جشنواره سی و چهارم، نکته ای بود که ضیاء به آن اشاره کرد و حیدری درباره اش توضیح داد: سال گذشته حضور هنرمندان سینما به رونق جشنواره کمک کرد. دوستان لطف داشتند و پیشنهادات ما را پذیرفتند. در بخش تبلیغات شهری هم حضور موثری داشتند و مردم را دعوت کردند. این اتفاق مبارکی بود و در سال گذشته 60 درصد افزایش مخاطب در سینماها را داشتیم و 98 سانس ویژه در ساعت 3 بامداد تجربه کردیم که اتفاق خوبی است. هرچقدر مردم خوشحال باشند ما خوشحال تریم. کاری که انجام می دهیم برای مردم است و سرمایه سینمای ایران مردم هستند. وظیفه ما این است که این رویداد هنری بزرگ را با مردم شریک کنیم.

حیدری درباره برگزاری همزمان جشنواره در استانها گفت: انتقاد دیگری که به جشنواره وارد بود این بود که چرا فقط در تهران برگزار می شود. در حالی که این رویداد جشن بزرگ سینمای ایران است و مردم ایران هم سینمادوست هستند. البته فستیوال های خارجی تعریف شده هستند، در یک شهر خاص برگزار می شوند و حتی گاه اسم جشنواره از روی همین شهر برداشت شده و رونق آن بسته به برگزاری جشنواره است.

هر کدام از جشنواره هایی بسیاری را که داریم می شود در یک شهر برگزار کرد

وی تاکید کرد؛ ولی ما چنین تعریفی نداریم. البته مثلا چند سالی است جشنواره فیلمهای ویدئویی یاس در رامسر برگزار می شود. می طلبد چنین موضوعی درباره دیگر جشنواره ها نیز نهادینه شود. ما جشنواره های زیادی داریم که همه فقط در تهران برگزار می شوند. برگزاری جشنواره فیلم فجر در شهرستانها هم هزینه زیادی می طلبد اما تلاش کردیم همه مردم کشور را خوشحال کنیم و جشنواره همزمان در 30 استان کشور هم برگزار شود. البته این جشنواره ها شامل نمایش همه فیلمها نمی شود و ما مجبوریم 20 فیلم را در استانها نمایش دهیم.

17 فیلم از مجموع 44 اثر جشنواره متعلق به فیلم اولی و دومی ها است

حیدری درباره حضور فیلم اولی ها در جشنواره سی و پنجم توضیح داد؛ 11 فیلم در بخش سودای سیمرغ فیلم اولی داریم و کارگردان های فیلم اول بسیار خوشحال هستند. سالیان گذشته به دلیل اینکه فیلمهای اول کم بودند، بخش جداگانه داشتند. سال گذشته بخش زیادی از جوایز را فیلمهای اول گرفتند. شاید اینگونه جوان ها اعتماد بیشتری به جشنواره کردند و در مجموع 44 فیلم، 17 فیلم، آثار اول و دوم هستند که در کنار پیشکسوتان سینمای ایران قرار گرفته اند. باید این واقعیت را بپذیریم که جوان ها می آیند و نسل عوض می شود.

سینما با مردم زنده است

وی تصریح کرد؛ پیشکسوتان همیشه مورد احترام هستند و خواهند بود. سینمای ایران از این اتفاق استقبال می کند و آن را نوید خیلی خوبی برای سینمای ایران می داند. برخی هم شاید نسبت به این موضوع گارد داشته باشند که فکر نمی کنم تعداد زیادی باشند. در مجموع باید بپذیریم نسل جدیدی وارد سینما شده اند که مردم آنها را می پذیرند و آنها هستند که قرار است از فیلمها استقبال و آنها را رد یا تایید کنند. چون سینما با مردم زنده است.

سازمان سینمایی باید مکانی را به عنوان کاخ جشنواره هایش داشته باشد

دبیر جشنواره فیلم فجر درباره اتفاق مثبت سال گذشته و استفاده از پردیس ملت برای حضور هنرمندان و اینکه خلایی برای وجود یک محل ثابت برای برگزاری جشنواره وجود دارد، گفت؛ این نقیصه وجود دارد که خود سازمان سینمایی و وزارت ارشاد جایی را به عنوان کاخ همه جشنواره ها در تهران داشته باشد. این نقیصه بزرگی است. فعالیت های زیادی در برج میلاد برگزار می شود و برج با ما هم نهایت همکاری را دارد. امسال ما یک روز را به تعداد روزهای نمایش فیلمها در برج میلاد اضافه کرده ایم. سال گذشته پردیس ملت را اضافه کردیم و مردم خوبمان در کنار هنرمندان فیلمها را دیدند. اتفاق خوبی بود که از آن استقبال شد. اتفاق خوبی که برای صاحبان فیلم می تواند بیفتد عکس العمل مردم است.

ترکیب هیات انتخاب، مناسب عرف همیشگی بوده است

وی در پاسخ به سوال ضیا درباره حواشی که نسبت به اعضای هیات انتخاب وجود داشته، اظهار کرد؛ هر سال مرسوم بوده که سه نفر از شورای پروانه نمایش در هیات انتخاب حضور داشته باشند. امسال کسانی که از پروانه نمایش انتخاب شده اند به دلیل اینکه اعضای آن به تازگی تغییر کرده، غیرسینمایی به نظر بیایند؛ دکتر عماد افروغ، دکتر کرمی و دکتر طه مرقاتی. چهار نفر هم که از اهالی سینما بودند. از جمله دو تهیه کننده همچون دکتر حسین نژاد و سیدضیاء هاشمی. نرگس آبیار هم به عنوان کارگردان جوان سینمای ایران حضور داشت. جمال امید هم که منتقد است و سالیان سال در سینمای ایران حضور دارد. او آشنا به همه آداب و رفتار سینما است.

وی ادامه داد؛ جشنواره فیلم فجر همزمان با دهه فجر برگزار می شود و باید سلایق مختلف در آن حضور داشته باشند. من در جلسات هیات انتخاب بوده ام و دیده ام اعضا چطور با هم بحث می کنند برای اینکه یک فیلم حضور داشته باشد یا خیر. انتخاب از بین ۹۴ فیلم کار بسیار سختی بوده است و ما باید سبد سینمایی مان را طوری بچینیم که پاسخگو همه سلایق باشد. بحث هایی که درباره هیات انتخاب پیش می آید در هیچ کجای دنیا مرسوم نیست. خیلی ها می آیند و جشنواره را مقایسه می کنند اما درباره بخشهایی که به نفع نیست صحبت نمی کنند. به راستی ساختار جشنواره ما شبیه هیچ جشنواره ای نیست. هیچ کجای دنیا هیات انتخاب ندارند و آن را معرفی نمی کنند. ولی در کشور ما مرسوم بوده است. ما به این سمت رفتیم که مشاورانی برای انتخاب داشته باشیم که بتوانند سلایق مختلف را راضی نگه دارند.

در انتخاب آثار هم موضوع مهم بوده هم کیفیت

دبیر جشنواره فیلم فجر درباره اینکه آیا آثار بر اساس موضوعشان انتخاب شده اند، ادامه داد؛ موضوع نمی تواند مهم نباشد. چون هیات انتخاب مجموع فیلمها را دیده اند. ما برای جشنواره فجر و سینمای ایران فیلم انتخاب می کنیم. ما برای کشور خودمان فیلم می سازیم و قطعا آثار باید با ساختارهای سیاسی و اجتماعی باید همخوانی داشته باشد. موضوع در کنار کیفیت آثار مورد توجه قرار گرفته است. بخشی از این فیلمها انتقادی سیاسی بوده اند. امسال برای داوری بسیار دشوار است و تنوع خاصی در جشنواره داریم که شرایط را برای داوری سخت می کند.

درباره «کاناپه» شورای پروانه نمایش و مراجع قانونی وزارت ارشاد تصمیم می گیرند

حیدری در پاسخ به این سوال ضیا که چرا این مشکل برای فیلم کاناپه کیانوش عیاری به وجود آمد در حالی که در برخی سریالهای تلویزیونی مثل فیلم یوسف پیامبر هم از پوستیژ استفاده شده، اعلام کرد: کیانوش عیاری از کارگردانان بزرگ سینمای ایران هستند و بسیار دوست داشتنی و نجیب. من عذرخواهی می کنم درباره ایشان  صحبت می کنم. ایشان فیلمی را به جشنواره دادند که در روز آخر بحث های هیات انتخاب بود. شاید درباره این فیلم نگاه های مختلفی از سوی مراجع تقلید و بخش های مذهبی وجود داشته باشد. در گذشته «خانه پدری» هم نمایش داده نشد. درباره «کاناپه» هم هیات انتخاب نظرشان این بود که فیلم خوبی است اما باید درباره اش تصمیم گیری شود و مورد بررسی دقیق تری قرار بگیرد. ما که نمی خواهیم فیلم به جشنواره بیاید و خدای ناخواسته توقیف شود. در زمان اندکی که وجود دارد، شورای پروانه نمایش و مراجع قانونی خود وزارت ارشاد تصمیم می گیرند و ان شاءالله این فیلم نمایش داده خواهد شد.

به سلیقه افراد احترام بگذاریم

وی درباره اینکه چرا فیلمهای شهرام مکری و کیوان علی محمدی و امید بنکدار نیز به جشنواره راه پیدا نکرده اند، گفت: فیلمها جز مورد خاصی که به آن اشاره کردم، توسط جشنواره دیده شد. من این فیلمها را ندیده ام و نمی توانم درباره شان صحبت کنم. مکری از فیلمسازان جوان و موفق کشور است اما بالاخره بخشی از مرحله انتخاب نیز به نوع نگاه و سلیقه آدم ها برمی گردد و باید به این سلیقه ها احترام بگذاریم. من از مجموع انتخاب هایی که هیات انتخاب انجام دادند دفاع می کنم. بسیاری از فیلمها هم نزدیک به هم هستند و به لحاظ کیفی در یک مرحله قرار می گیرند.

حیدری همچنین بعد از پخش آیتمی که مربوط به نیم قرن غارنشینی یک ایرانی در شمال کشور بود، به شوخی گفت: من هم بعد از جشنواره باید بروم در غار زندگی کنم!

قرار نبود عکس کیارستمی روی پوستر جشنواره فیلم فجر باشد

دبیر جشنواره فیلم فجر در این باره که آیا درست است که قرار بوده روی پوستر جشنواره تصویر زنده یاد کیارستمی بیاید اما خانواده او این موضوع را نپذیرفته اند، گفت: اصلا چنین چیزی وجود نداشته است. ما از سال گذشته به علی حاتمی فکر کردیم و چند کار خوب درباره او انجام شد. امسال تصویر این چهره برجسته سینمای ملی ما، روی پوستر جشنواره حک شد و در تمام دنیا مرسوم است که از چهره های برجسته فیلمسازی روی پوستر استفاده می کنند.

حقوقم هنوز میلیاردی و نجومی نشده است!

وی درباره اینکه حقوق دبیر جشنواره زیاد است یا کم، اظهار کرد: حقوق میلیونی هست اما هنوز میلیاردی و نجومی نشده است! در حوزه های فرهنگ از این خبرها نیست که از حقوق هایی که امروزه درباره اش صحبت می کنند و بعضا بزرگنمایی می شود داده شود. اگر عشق و علاقه نباشد کار بسیار سختی است. همه هدف من خدمت به سینمای ایران و مردم است. همه باید ریسکهایی کنیم و قدم هایی برداریم که می تواند اتفاقات خوبی را در آینده رقم بزند. باید کارهایی کنیم که در جشنواره فیلم و تئاتر فجر بتوانیم جمع زیادی از اهالی تئاتر و سلایق مختلف سینما را دور هم جمع کنیم.

مهم ترین نگرانی ام بحث داوری است!

حیدری در پاسخ به این سوال ضیاء که مهم ترین نگرانی پیش رویش چیست، بیان کرد: داوری جشنواره! این بخش خیلی مهمی است که همه استرس و دغدغه اش را دارند و ما دوست داریم واقعا در عدالت نسبی و شرایط خوب این اتفاق بیفتد.

دبیر جشنواره در پاسخ به اینکه فکر می کند آیا فرصت می کند فیلمی در جشنواره ببیند، گفت: بعید می دانم. سال گذشته 5، 6 فیلم را بیشتر نتوانستم ببینم اما امسال از مجموع 44 فیلم، بخش زیادی را از قبل اینکه روی پرده بروند دیده ام.

«فروشنده» نیازی به لابی ما ندارد

وی در باره این سوال طنز که آیا برای حضور فروشنده در اسکار لابی کرده اید یا خیر، گفت: «فروشنده» آنقدر فیلم ارزشمندی است که احتیاجی به هیچ لابی ندارد. فرهادی از فیلمسازان بزرگی است که هنوز به لحاظ ایده جوان هستند و مردم و فستیوالهای دنیا از آثارشان استقبال زیادی می کنند.

سینماگر محبوبتان کیست؟ سوالی که حیدری پاسخ به آن را خیلی سخت توصیف کرد و گفت: سلیقه شخصی من اصغر فرهادی است.

چند فرزند دارید؟ حیدری گفت: دو پسر دارم؛ یکی 17 ساله و دیگری 7 ساله و پسر بزرگترم وارد سینما شده است.

وی درباره معاشرت های سینمایی و دوستان سینمایی اش اینطور گفت: به دلیل اینکه در این دو سال مسئولیت جشنواره را داشته ام، ارتباط سینمایی کمی دارم و بیشتر از نظرات دوستان در محیط کارم استفاده میکنم. من با بخش زیادی از هنرمندان سینما ارتباط و رفاقت دارم که البته این ارتباط در محیط شخصی نیست.

تشکر ویژه از همکاران روابط عمومی

دبیر جشنواره فیلم فجر در پایان از برگزاری نشست خبری در چهارم بهمن ماه خبر داد و گفت: 1 بهمن هم از مجموعه سیمرغ مردمی سال گذشته که در 22 دوره پیش بودند، در قالب مجموعه «بر بال سیمرغ» رونمایی میکنیم. درباره خرید بلیت های اینترنتی هم خانه سینما زحمت این را می کشد. همچنین لازم می دانم از همکارانم در مجموعه روابط عمومی از جمله مسعود نجفی که بار سنگینی به دوش دارد، تشکر کنم.

«فرمول یک» شنبه تا چهارشنبه ها هر روز ساعت 6:30 تا 8:10 با تهیه کنندگی افشین حسین خانی و با خوانندگی تیتراژ حامد همایون روی آنتن شبکه یک سیما می رود.




خبر “کیهان”⇐جایگزینی ۲۷ دی با ۹ دی در تقویم خانه سینما

سینماروزان: روزنامه اصولگرای “کیهان” که در این سالها اغلب کوشیده درباره عدم کارکرد رفاهی نهاد صنفی خانه سینما برای اعضایش سخن گوید در تازه ترین خبری که درباره خانه سینما نگاشته از حذف مناسبت 9 دی از تقویم این نهاد و جایگزینی 27 دی به جای آن سحن گفته است.

متن خبر “کیهان” را بخوانید:

درحالی که «روز بصیرت و میثاق امت با ولایت» به طور رسمی در تقویم ثبت شده است، اما خانه سینما که نهادی رسمی محسوب می‌شود، این مناسبت بزرگ و مهم را از تقویم مناسبت‌های سایت خود حذف کرده است!
نکته قابل تأمل این است که روز اجرای برجام در 27 دی که تجربه‌ای شکست خورده است و حتی وزیر امور خارجه، محمدجواد ظریف نیز به اشتباه خود در خلال مذاکرات آن اعتراف کرده در تقویم خانه سینما دیده می‌شود. اما گویا مسئولان خانه سینما از مناسبتی که در آن قیام مردم، منجر به شکست کودتایی صهیونیستی- انگلیسی- آمریکایی در ایران شد، چندان دل خوشی ندارند.
از ریاست خانه سینما انتظار می‌رود که از این اقدام ضدملی که نوعی دهن‌کجی به ملت ایران محسوب می‌شود، عذرخواهی کند. همچنین نهادهای مربوطه باید با این رفتار مدیریت خانه سینما برخورد کنند.




ادعاهای محمدعلی سجادی که بعد از سالها فعالیت در ژانر جنایی از هنروتجربه سردرآورده⇐پنج سال خانه نشین بودم و مسافرکشی مي‌کردم!/بخش خصوصی زمانی که میخواهد پولشویی کند سراغ سینما مي‌رود/فيلمسازاني را د‌اريم كه د‌ر د‌وره آقاي شمقد‌ري اپوزيسيون بود‌ند‌ اما سريال و فيلم‌شان را مي‌ساختند‌/اگر “ایستاده در غبار” را ساخته بودم حتما “تمرین برای اجرا” پخش کننده قوی داشت/ سال ۶۷ شمقدری و جمال شورجه و رحیم رحیمی پور مرا تبدیل کردند به سلمان رشدی وطنی!!!/کاری که در آن زمان کردم شما الان د‌ر سينماي ميركريمي و فرهاد‌ي مي‌بينيد‌!/ “بوف نه چندان کور” را روی صحنه مي‌برم

سینماروزان: یکی از معدود کارگردانان سینمای ایران که مدتها کوشید پای بند سینمای ژانر باشد و تجربیات مختلفی را در سینمای جنایی تجربه کند محمدعلی سجادی است.

به گزارش سینماروزان سجادی از دهه 60 که با “بازجویی یک جنایت” خود را شناساند تا سالها بعدتر و کارگردانی آثاری نظیر “شیفته”، “رنگ شب”، “جنایت” و “اثیری” مدام کوشید درامهای ماجرایی با زمینه جنایی بسازد با این حال از آخرین فیلم جنایی اش “مخمصه” نه سال می گذرد و او در این مدت فقط یک فیلم ساخته به نام “تمرین برای اجرا” که فضایی شبه تئاتر دارد کاملا بی ربط با همه فیلمهای قبلی اش؛ فیلمی که سر از هنروتجربه درآورده!

سجادی در گفتگویی که با “اعتماد” داشته با اشاره به دشواریهایش در فیلمسازی نکاتی خواندنی هم درباره 9 سال بیکاری اش بیان کرده و همچنین گلایه هایش را از امثال جواد شمقدری، جمال شورجه و رحیم رحیمی پور بیان کرده است.

فرازهایی از گفته های سجادی را بخوانید:

من پنج سال خانه‌نشين بود‌م و د‌ر اين مد‌ت حتي مسافركشي هم كرد‌م

كاري كه من با شاهنامه د‌ر «تمرين براي اجرا» كرد‌م پيش از اين چه كسي انجام د‌اد‌ه بود‌؟ حالا چرا اينطوري رفتاري مي‌كنند‌؟ چرا اين فيلم را ند‌يد‌ه مي‌گيرند‌؟ اتفاقا اينجا د‌يگر حاكميت مطرح نيست و مي‌خواهم بگويم ما يك فضاي غير طبيعي د‌اريم كه د‌ر اين فضا د‌وغ و د‌وشاب با هم مخلوط مي‌شود‌. يكي پر رنگ مي‌شود‌ و د‌يگري را ناد‌يد‌ه مي‌گيرند‌. البته من اصراري به مورد‌ توجه قرار گرفتن ند‌ارم و حرفم اين است اين فضا طبيعي نيست. من پنج سال خانه‌نشين بود‌م و د‌ر اين مد‌ت حتي مسافركشي هم كرد‌م براي اينكه تن ند‌هم به كارهايي كه د‌وست‌شان ند‌ارم. اين حرف‌ها و كارها براي من جنبه سياسي ند‌ارد‌ اما د‌ر اينجا از آن تعبير سياسي مي‌شود‌. همه كارهايي كه تا امروز به ثمر رساند‌م ماحصل بخش خصوصي و همت خود‌م است. د‌ر اين د‌وران به قول شما پركاري، چه كسي من را حمايت كرد‌؟ آيا د‌ولت كتاب من را د‌رآورد‌ه؟ د‌ولت براي ساخته شد‌ن فيلم «تمرين براي اجرا» از من حمايت كرد‌ه؟

اگر من «ايستاد‌ه د‌ر غبار» را ساخته بود‌م حتما «تمرين براي اجرا» پخش‌كنند‌ه قوي‌اي د‌اشت

قطعا د‌وستاني شبيه من د‌ر اين عرصه حضور د‌ارند‌ و اين حرف‌ها را نمي‌گويم كه برايم هورا بكشند‌، اما مساله اينجاست كه نسبت تو را پيد‌ا نمي‌كنند‌. اگر من «ايستاد‌ه د‌ر غبار» را ساخته بود‌م حتما «تمرين براي اجرا» پخش‌كنند‌ه قوي‌اي د‌اشت. نمي‌خواهم بد‌ كسي را بگويم و به نظرم همه حق كار كرد‌ن د‌ارند‌. حتي جمال شورجه هم رابطه‌اش با من كارد‌ و پنير است، به نظرم بايد‌ فيلمش را بسازد‌. مسعود‌ د‌ه‌نمكي بايد‌ فيلم بسازد‌، اصغر فرهاد‌ي و مهرجويي هم بايد‌ فيلم شان را بسازند‌. اين مي‌شود‌ آن فضاي طبيعي كه متاسفانه وجود‌ ند‌ارد‌. بنياد‌ فارابي براي ساخت «تمرين براي اجرا» به من وام د‌اد‌ د‌ستش هم د‌رد‌ نكند‌ اما اين وامي است كه به همه فيلمسازان مي‌د‌هند‌. نگفتند‌ چون شما روي شاهنامه كار مي‌كني و سي سال تحقيق كرد‌ي امكان ويژه‌اي به تو مي‌د‌هيم. آقايي تصميم مي‌گيرد‌ فيلمي مذهبي بسازد‌ و به حسابش ١٠٠ ميليون واريز مي‌كنند‌ كه با آن تحقيق كند‌ اما من به تنهايي د‌ر اين حوزه پژوهش كرد‌م و مد‌عي هستم.

شورجه، شمقدری و رحیمی پور مرا بدل کردند به سلمان رشدی وطنی

سال ٦٧ آقايان شورجه، شمقد‌ري و رحيمي پور پروند‌ه‌اي با نام سلمان رشد‌ي وطني براي من د‌رست كرد‌ند‌ و گفتند‌ شما د‌ر فيلم «چون باد‌» قرآن فروختيد‌ و د‌ر د‌هه ٦٠ هي مرا تراشيد‌ند‌ و آنقد‌ر منزوي و خسته‌ام كرد‌ند‌ كه شش سال خانه‌نشين شد‌م. بعد‌ها سر بسته شد‌ن خانه سينما شورجه به من گفت آن سال‌ها عقيد‌ه‌ام را گفتم شما چرا ناراحت شد‌ي؟ من گفتم چرا شما مي‌تواني عقيد‌ه ات را بگويي و من نبايد‌ بگويم؟ موضوع سر اين است. جالب است كه بعد‌ از ٢٥ سال د‌وباره همان حرف‌ها را مي‌زد‌. من هم به او گفتم بعد‌ از ٢٥ سال همانقد‌ر متحجرانه فكر مي‌كني. كاري كه من سر فيلم «چون باد‌» كرد‌م كه آقاي مسجد‌جامعي د‌ر مطلبي به آن اشاره كرد‌، شما الان د‌ر سينماي ميركريمي و فرهاد‌ي مي‌بينيد‌.

“بوف نه چندان کور” را روی صحنه می برم

فعلا كاري كه مي‌خواهم اجرا كنم، «بوف كور» صاد‌ق هد‌ايت است. جد‌ا از اينكه يك اثر مهم اد‌بي است و بعد‌ از ٨٠ سال هنوز كتاب روز است و د‌ر هر نسلي خواند‌ه مي‌شود‌. اين كار را تابستان سال د‌يگر د‌ر ايرانشهر اجرا مي‌كنم و احتمالا اسمش را به «بوف نه چند‌ان كور» تغيير مي‌د‌هم. به نظرم خواند‌ن صرف «بوف كور» اشتباه است.

فيلمسازاني را د‌اريم كه د‌ر د‌وره آقاي شمقد‌ري اپوزيسيون بود‌ند‌ اما سريال و فيلم‌شان را مي‌ساختند‌

د‌و سال از استقرار د‌ولت يازد‌هم گذشت و من طرح‌هايي براي ساخت ارايه كرد‌م و به نتيجه نرسيد‌ند‌. مي‌خواستم بعد‌ از هفت سال كار كنم اما نمي‌شد‌. بعد‌ از تعطيلي خانه سينما و تحمل بيكاري، باز هم شرايط براي فيلمسازي ما مهيا نشد‌. اين د‌ر حالي است كه د‌وستاني كه باعث تعطيلي خانه سينما شد‌ه بود‌ند‌ وام‌هاي كلان‌شان را گرفتند‌، فيلم‌هاي‌شان را ساختند‌ و حالا هم خوش‌اند‌. اين خيلي غم‌انگيز است. ما فيلمسازاني را د‌اريم كه د‌ر د‌وره آقاي شمقد‌ري اپوزيسيون بود‌ند‌ اما سريال و فيلم‌شان را مي‌ساختند‌. د‌ر چنين شرايطي من و خيلي از د‌وستانم بيكار بود‌يم و گرفتار نان شب. الان د‌وستان به من مي‌گويند‌ چرا اينقد‌ر عصباني هستي. من با هيچي كار كرد‌م. رمانم را د‌ر خلوت نوشتم، د‌ر حالي كه بايد‌ شكم زن و بچه‌ام را سير مي‌كرد‌م. خد‌ا را شكر مي‌كنم كه به سرنوشت خيلي از د‌وستانم يعني افسرد‌گي، د‌چار نشد‌م. همين حالا هم حمايت چند‌اني د‌ر كار نيست. اگر بود‌، آقاي ايوبي و د‌وستان د‌يگر كه هنوز فيلم را ند‌يد‌ه‌اند‌ آن را زير‌نويس مي‌كرد‌ند‌ و به كشورهاي د‌يگر هم مي‌فرستاد‌ند‌.

بخش خصوصی زمانی که میخواهد پولشویی کند سراغ سینما مي‌رود

اينطوري نيست كه اگر بفهمند‌ روي موضوعي متمركز شد‌ه‌اي، د‌ستت را بگيرند‌ و كمكت كنند‌. اين د‌ر حالي است كه اگر سوژه حكومتي و تبليغاتي د‌اشته باشيد‌ حمايت مي‌شويد‌. ما يك بخش خصوصي د‌اريم كه د‌مش به د‌م د‌ولتي‌ها چسبيد‌ه و د‌رست زماني كه مي‌خواهد‌ پولشويي كند‌ سراغ سينما مي‌رود‌. من مخالفتي با تنوع فيلم‌ها و ژانرها ند‌ارم، مشكل اين است كه «تمرين براي اجرا»ي من بايد‌ برود‌ د‌ر سينمايي كه آقاي حاتمي‌كيا با بود‌جه هفت ميليارد‌ي د‌ر آن فيلم مي‌سازد‌. بعد‌ هم فيلم من د‌ر جشنواره كنار اين فيلم‌ها قرار بگيرد‌. د‌ر حال حاضر امكانات يك فيلم اولي از من بيشتر است.

 




منوچهر شاهسواری روی آنتن زنده بیان کرد⇐آخرین باری را که از سوی صداوسیما فیلمی با احترام خریداری شده و با احترام پخش شده، یاد نداریم!/ دیگر چیزی به نام شبکه نمایش خانگی نداریم، چون همه فیلمها به صورت قاچاق زیرزمینی یا اینترنتی منتشر میشود! / بیش از ۸۰ درصد از منابع خانه سینما صرف امور رفاهی و بیمه ای و تامین معیشتی شده!!!/ عالی ترین مقام سیاسی و مذهبی کشور، حسش نسبت به سینما پدرانه است ولی دیگرانی هستند که دارند حیثیت سینما را به تاراج می برند!/باید سهم سینمای ایران را از داخل و از هزار شهر بی سینما بگیریم

سینماروزان: مدیرعامل خانه سینما 24 آذرماه در برنامه شبانگاهی محمدصالح علاء «چشم شب روشن»، درباره دولتی بودن یا نبودن خانه سینما، دخالت دیگر بخشها در این نهاد، ماجرای تعطیلی خانه سینما، افزایش مخاطبان سینما در سال جاری، انتقاد از پخش فیلمهای سینمایی در ماهواره و اینکه حالش خوب است چون حرف و حس عالی ترین مقام سیاسی و مذهبی کشور نسبت به سینما رفیقانه و پدرانه است، سخن گفت.

به گزارش سینماروزان صالح علا در ابتدای این برنامه گفت: چهارشنبه روز خوبی است چون تکیه کرده به پنجشنبه و پنجشنبه روز خوبی است چون تکیه کرده به جمعه، جمعه هم که مدیر کل روزهای هفته است. چهارشنبه از یک نظر دیگر هم خوب است که ما بخش سینما را داریم.
شاهسواری نیز گفت: دیدن محمد صالح علا باعث شعف است و شنیدن صدایش آرامش می دهد. امیدوارم دکانتان همیشه دکان آرامش باشد و دکان تفرقه و تهمت پراکنی نشود.
خانه سینما نه دولتی است نه علیه دولت
وی در پاسخ به اینکه آیا قبول دارید خاستگاه خانه سینما دولتی است، اظهار کرد: اگر فرضمان این باشد که به دلیل نظام تاسیسی خانه سینما، نسبت دولتی به آن داده می شود، اشتباه کرده ایم. به همان میزان که اگر فکر کنیم نهادی است علیه دولت اشتباه کرده ایم.
شاهسواری ادامه داد: باید بپذیریم در جامعه ای در شرایط رشد کمی و توسعه کیفی، دولت ها به عنوان نهاد حقوقی مسئولیت ایجاد، رشد و توسعه نهادها را برعهده دارند و باید شرایط را فراهم کنند و جامعه نسبت به این مطالبات حساسیت های لازم را داشته باشد.
مدیرعامل خانه سینما یادآور شد: من این تفکیک را که متاسفانه در جامعه ذهنی ما شکل گرفته که هر آنچه دولت در شکل گیری اش نقش داشته منفی ارزیابی می کنیم یا به شکلی از وابستگی های غریب تصور می کنیم، قبول ندارم.
دو برابر شدن تعداد اصناف از بدو راه اندازی خانه سینما تاکنون
وی درباره شرایط فعلی خانه سینما توضیح داد: ما مجموعه ای هستیم که در شرایط تاسیسی آن تعداد اصناف آن، نصف تعداد صنفهای فعلی بود. اولین دستاورد ما این است که به نسبت تخصص های سینمایی و رشد و توسعه سینما، مشاغل و اصناف جدید به طور طبیعی در درون خانه سینما دنبال جایگاه گشته اند و حرفه های بسیاری در دل سینمای ایران جا پیدا کرده اند. ما برای عضویت افراد در خانه سینما از هیچ مرجعی مجوز نمی گیریم و خود خانه سینما است که طبق اساسنامه اش عمل می کند و نظارت درونی دارد.
محل ثبت صنفهای سینمایی وزارت ارشاد نیست
تهیه کننده «مزار شریف» تصریح کرد: هیچ چیزی به عنوان صنف برای ثبت قانونی در وزارت ارشاد وجود ندارد بلکه بخش عمده ای از اصناف ما در وزارت کار ثبت شده اند.
طی 20 سال مشکلی وجود نداشت اما ناگهان…
وی در پاسخ به این سخن نبوی که تا چهار پنج سال پیش هیچ الزامی برای ثبت صنف ها در وزارت کار یا کشور وجود نداشت، گفت: ثبت قانونی در حوزه وزارت کار از مهر ماه 92 به بعد و عموما از اواسط 94 آغاز شد. در دوره ای بین نهاد خانه سینما و معاونت سینمایی دولت وقت اتفاقی افتاد. طی 20 سال همه چیز درست بوده اما ناگهان وقتی من خالی گوشه ابروی شما می بینم به این معنی است که دنبال بهانه می گردم.
شاهسواری درباره طراحی مسیر آینده سینما اظهار کرد: هفته پیش در یک محفل دوستانه بودم که البته قدری در آن جدل پیش آمد. اگر ما تکلیفمان را با ماجرای سینما روشن نکنیم راه به جایی نمی بریم. هدف ما به عنوان سینماگر و فیلمساز ایجاد وحدت بین مخاطب است. ما از شکاف بین تماشاگر و تفرقه بین مخاطب هیچ عایدی نخواهیم داشت. ما حق طبقه بندی مخاطب و تجزیه و تفکیک او را نداریم. امسال تعداد تماشاگران ما نسبت به سالهای پیش افزایش ویژه پیدا کرده و این مخاطبان بیشتر همین آحاد هموطنان ما هستند و از خارج از مرزها نیامده اند.
باید برای افزایش مخاطبان سینما که نسبت مستقیم با انقلاب دارد، تشویق شویم یا تنبیه؟
وی تأکید کرد: آیا ما برای اینکه ما مردم را از خانه هایشان به سالن سینما میکشانیم باید مورد تشویق قرار بگیریم یا انتقاد؟ وقتی ما فیلمی را با تمام ضوابط تولید کردیم و مردم آمدند و دیدند، آیا ما کار خلافی انجام داده ایم؟ برخی فکر می کنند می بایست مدام در حال تنبیه تماشاگر و فیلمساز و سینماگران باشیم! سینمای ایران بعد از انقلاب تاسیس شده است و نسبت آن با انقلاب مستقیم است و در طول تمام این سالها در مقابله با همه موقعیت هایی که با جزئیات کشور، امنیت کشور و دفاع از کشور مربوط بوده پاسخ داده است.
این تهیه کننده پیشکسوت افزود: ما از کمترین امکانات رفاهی به عنوان شهروند جامعه اسلامی و از کمترین حمایت ها به لحاظ مالکیت اثرمان برخورداریم.
دستمزدهای نجومی محدود است اما نظام مدیریتی کشور بدهی بزرگی به سینمای ایران دارد
شاهسواری در پاسخ به اینکه اگر قرار به بیان این مسائل باشد، باید از برخی دستمزدهای نجومی هم سخن به میان آورد، تصریح کرد: این فاصله جز در حوزه بازیگری با سایر اصناف و در صنف اصناف فقط در بین عده خاصی از بازیگران که عمر فعالیتشان کوتاه است اتفاق نمی افتد اما اگر قرار باشد ستون باز کنیم از تکالیفی که انجام داده ایم و حقوقی که دریافت کرده ایم، نظام مدیریتی کشور بدهی بزرگی به سینمای ایران دارد. اکنون در وضعیتی قرار داریم که اگر متوجه فشار اقتصادی بخشی از همکارانمان که در چرخ دنده های زیست روزانه دچار گرفتاری می شوند، نباشیم، بسیاری شان دچار مشکلات اساسی خواهند شد.
به احترام سینما کلاه از سر برداریم، به آن دشنام ندهیم
مدیرعامل خانه سینما ادامه داد: امسال تا این لحظه بیش از 80 درصد از منابع ناچیز خانه سینما -که در اسفند ماه در مجمع عمومی گزارش آن خواهد آمد-، صرف امور رفاهی و بیمه ای و تامین معیشتی شده و هنوز در حداقل ها گرفتاری داریم. باید به احترام سینمایی که دو فیلم برجسته جشنواره فجر آن با دو جوان است با دو نگاه متفاوت و چنین زایشی دارد بایستیم و کلاه از سر برداریم نه اینکه به آن تعرض کنیم و به آن دشنام بدهیم.
انتقاد شاهسواری از پخش فیلمهای سینمایی در شبکه های ماهواره ای
وی با بیان اینکه ما اکنون جز یک گیشه کوچک برای تامین سرمایه سینما چیزی نداریم، تصریح کرد: آخرین باری را که از سوی صداوسیمای جمهوری اسلامی فیلمی با احترام خریداری شده، پولش داده شده و با احترام پخش شده، یاد نداریم. دیگر چیزی به نام شبکه نمایش خانگی نداریم، چون همه فیلمها به صورت قاچاق قبلا وارد بازار شده است یا در سایت های متعدد برای دانلود قرار گرفته است. در پخش های ماهواره ای هم که اتفاق می افتد، زیرنویس و سمت راست و چپ فیلمها تبلیغاتی نمایش داده می شود که بسیار زشت است و اثری را که با حرمت تولید شده خدشه دار می کند.
حالم خوب است چون حرف و حس عالی ترین مقام سیاسی و مذهبی کشور نسبت به سینما رفیقانه و پدرانه است
شاهسواری ادامه داد: من حالم خوب است چون احساس می کنم وارد تخته پرش گرانبهایی شده ایم که سینمای ایران به سادگی از آن پایین نخواهد آمد. اکنون عالی ترین مقام سیاسی و مذهبی کشور حرف و حسش نسبت به سینمای ایران نسبت رفیقانه و پدرانه است ولی دیگرانی هستند که دارند حیثیت سینما را به تاراج می برند.
مدیرعامل خانه سینما درباره وضعیت امروز سینما با همه داشته ها و نداشته هایش، اذعان کرد: زمانی که پیشنهاد دوستان را برای مدیرعاملی شنیدم، فرصتی خواستم که فکر کنم، بعد شرایطی را مطرح کردم که دوستان هیات مدیره شنیدند و گفتند این که شرایط نبود، ما تا اطلاع ثانوی که نمی دانم کی است موظف هستیم به عنوان خانه سینما از سینمای ایران مراقبت کنیم، باعث رونقش شویم و در اعتدال سینمای ایران بکوشیم. مراقبت از سینما، مراقبت از حیثیت، رفاه، معیشت، حقوق افراد چه به معنای شخص چه به معنای فیلم برای ما دائمی است.
وی با بیان اینکه همه تلاشمان را می کنیم تا اختلافات درون خانواده سینما، به افتراق منجر نشود، یادآور شد: اگر ما افراد ناباب بدون صلاحیت های فرهنگی دیدیم که دارند به سینمای ایران صدمه می زنند باید مقابله کنیم. البته به فضای گفتگویی هم نیاز داریم. رونق یعنی امکان بهره برداری از ذوق و سلیقه و خلاقیتی که سینمای ایران از آن استفاده می کند.
منظومه فرهنگی سینمای ایران باید به آرامی مدیریت شود
وی افزود: حوزه فرهنگ، حوزه گام به گام، سانتر به سانتر و آجر به آجر است و در این حوزه پرش های ناگهانی پاسخ نمیدهد. البته گاهی اوقات شهاب هایی در آسمان می درخشند و موقعیت هایی به وجود می آید اما این شهاب ها منظومه نمی سازند. منظومه فرهنگی اقتصادی سینمای ایران به آرامی باید مدیریت شود.
نگران بودن برای سینمای ایران فضیلت است
شاهسواری ادامه داد: دانایی امر اصلی حوزه سینما است. می پذیرم که دانایی عبارتی است که در ذات خود پیچیدگی و مفهوم گسترده ای را در برمی گیرد. بگذارید از مسیر دیگری که با سلیقه من همخوان است بگویم. وقتی من از نگرانی حرف می زنم، یعنی از فکر کردن حرف می زنم، نگرانی به خودی خود امر منفی است، اصلا نگران بودن برای حوزه فرهنگ ایران و سینمای ایران فضیلت است. کسی که نگران سینمای ایران باشد از خود فضیلتی نشان میدهد. آنهایی که نگران نیستند، علاقمند نیستند.
بدون سینما، حاشیه نشین جهان هستیم
این تهیه کننده با بیان اینکه من از سطوح اولیه سینما آغاز به کار کردم، به ناگهان تهیه کننده نشدم و ذره ذره و آرام آرام جلو آمدم، تصریح کرد: من نگران سینما هستم. نگران آینده زبان پارسی، آینده فرهنگی کشور، ذوق و سلیقه هایی که ممکن است به مسیر دیگری برود هستم، اگر سینما پررونق تر و پولدار تر از این نباشد. در جهان امروز بدون سینما انگار حاشیه نشین جهان هستیم اما وقتی سینما داریم، در تقویم جهان مشارکت می کنیم.
سینما در فهم بسیاری از مسائل از کارشناسان جلوتر بوده است
مدیرعامل خانه سینما افزود: سینما آزمایشگاهی است که به آینده و گذشته تجسم می بخشد. قدرت رسانه ای ما در حال حاضر در جهان بخش عمده ای از آن مدیون توسعه زبان سینمایی است که بعد از انقلاب تاسیس شده و آیتم ها و قواعدی که به ذات در سینما وجود دارد. ذات سینما بیان، پرده بزرگ، تاثیر بر عواطف، بیان حقایق، ایجاد شوق، ایجاد غلو در موقعیت و دیگر امکانات و تکنیک هایی است که سینمای ما از ان استفاده کرده است. سینمای ما در فهم بسیاری از مسائل از کارشناسان ما جلوتر بوده است.
عمق استراتژی فرهنگی مان را تعریف نکرده ایم
وی در پاسخ به نبوی درباره جایگاه سینما در خارج از مرزها اظهار کرد: اجازه بدهید ما سهممان را از داخل، از هزار شهر بی سالن بگیریم. من معتقدم ما اکنون در بازار سینمای جهانی حضور داریم. ما در نظام فرهنگی عمق استراتژیک فرهنگی مان را تعریف نکرده ایم، عمق استراتژی امنیتی مان را تعریف کردیم و درجه یک پایش ایستادیم. اما وقتی در نظام فرهنگی چنین چیزی نداریم، ما حتی در ارتباط با فارسی زبانان نیز داریم شاخ و برگ تنه قدرتمند فرهنگی کشور را که متعلق به امروز و دیروز نیست و هزاران سال است این قدرت فرهنگی وجود دارد، با نگاه های بسته و تنگ نظرانه و ناشی از حسادت، کوچک و کوچک و کوچک تر می کنیم.



اظهارات تند و تیز کارگردان “خشکسالی…” درباره بازیگر فیلمش⇐از ۴۰ سالگی عبور کرده اما هنوز در سینما جایی ندارد/فرق راف کات و فاین کات را نمی داند/تمام دغدغه اش این بود که اسمش قبل از گلزار بیاید/از تفاوت ممیزی ارشاد با حذفیات تدوین بی خبر است/ایشان حتی برای سرمایه همسرش هم ارزش قائلی نبود!/وقتی فیلم در ارشاد به مشکل خورد از من خواست دی.وی.دی غیرمجاز فیلم را منتشر کنم!!!/ایشان موافق حضور گلزار نبود/کار با گلزار راحتتر از کار با ایشان بود

سینماروزان: ابتدای آذرماه امسال علی سرابی بازیگر تئاتری که بعد از سالها توانست با “خشکسالی و دروغ” ایفای نقش اصلی در سینما را تجربه کند گفتگویی با “شرق” کرد و گلایه های عجیب و غریبی را از پدرام علیزاده کارگردان این فیلم مطرح نمود.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان عطف به آن گفتگو حالا پدرام علیزاده کارگردان جوان “خشکسالی و دروغ” که انصافا توانسته در فیلمش تصویرسازی نسبتا نزدیک به واقعیتی از روابط متزلزل زوجهای جوان روزگار ما ارائه دهد جوابیه ای را نگاشته است که در آن درباره عدم آگاهی علی سرابی بازیگر اصلی این فیلم به بسیاری از امور مربوط به پشت صحنه سینما اشاره شده است.

متن کامل جوابیه علیزاده را بخوانید:

علنی کردن اختلافات کار بی حاصلی است اما…

همیشه علنی‌کردن اختلافاتِ یک همکاری مشترک که با نظرات مختلف شکل می‌گیرد تا به ثمر بنشیند، کار بى‌حاصلى است. به‌هیچ‌وجه قصد نداشتم جواب بازیگر فیلم خشکسالی و دروغ را كه در مدت اخير بدون دانش کافی گفت‌وگوهايى علیه فیلم انجام داد بدهم اما متأسفانه ايشان بر انتقاداتِ كوته‌بينانه خود اصرار دارد و این مصاحبه‌ها را نه‌تنها علیه من، بلکه عليه دیگر عوامل فیلم هم كه بيش از ايشان براى به‌ثمررسيدن فيلم تلاش كرده‌اند، ادامه می‌دهد. از آنجا که ممکن است سکوت من مهری بر تأیید حرف‌های ایشان باشد، لازم دانستم تا چند نکته را ذكر كنم:

علی سرابی گزینه اول من برای بازی در فیلم نبود
اول؛ علی سرابی به‌هیچ‌وجه گزینه اول من برای ایفای نقش امید در فیلم نبود. اما به دلیل اصرارهای محمد یعقوبی و اعتمادی كه به ایشان داشتم و البته دیدن توانایی‌های بازیگری ایشان در تئاتر، قبول کردم تا نقش اصلی فیلم را به ایشان بسپارم. نگاهى به سابقه ايشان در سينما نشان مى‌دهد چنين فرصت و اعتمادى را تا قبل از اين در اختيار نداشتند و فقط در نقش‌های کوتاه از ایشان در سینما استفاده شده بود؛ ولی من این موقعیت بزرگ را براى او فراهم کردم اما حیف که اخلاق حرفه‌ای و حدود یک بازیگر درجه‌یک را نمی‌شناخت و نمی‌شناسد و همين هم باعث شده تا امروز که از چهل‌سالگی عبور کرده هنوز جايى هم‌پاى تئاتر در سينما نداشته باشد؛ آن‌هم باوجود همه توانايى‌ها و استعدادى كه دارد. او نتوانست از این موقعیت بی‌نظیری که در اين فيلم برایش فراهم شد، استفاده درست كند كه خود را در سینما تثبیت نماید.

ایشان فرق راف کات و فاین کات را هم نمی داند
دوم؛ متأسفانه ایشان درک صحیح و درستی از امورِ پس تولید در سینما و به‌ويژه تدوين ندارند و نمی‌دانند که بعد از اتمام فیلم‌برداری دیگر این جملات و فیلم‌نامه نیستند که سرنوشت فيلم را مى‌سازند بلكه مصالحِ صوتى و بصرىِ فراهم‌شده در مرحله فيلم‌بردارى‌اند كه در دستانِ تدوين‌گر و صداگذار و طىِ فرايندِ سخت، حساس و گاه طولانى، به فيلم سروشكل مى‌دهند. ايشان مطلع نيستند كه در اين مرحله تمام تلاش بر اين است كه حتى كوچک‌ترين ايراداتِ كار از اشكالاتِ كارگردان، نويسنده و بازيگر گرفته تا جزئى‌ترين اشكالاتِ كارِ عوامل ديگر به بهترين شكل ويرايش شوند. به طورِ مشخص، در مورد یکی ديگر از بازيگرانِ اين فيلم هم تلاش زيادى صورت گرفت تا بازى‌شان كنترل و تا حد امكان با بازى‌هاى ديگر یک‌دست شود؛ هرچند كه در نهايت هم با توجه به عدم همكارى ايشان در مرحله صداگذارى بازهم انتقاداتى به بازى‌شان وارد است. مقوله‌ای مثل راف‌کات و فاین‌کات کاملا برای آقاى سرابى ناآشناست و گمان می‌‌برند هرآنچه ضبط شده، به همان شكلِ خام باید در فيلمِ اصلى مورد استفاده قرار بگیرد. انگار كه از اين منظر، ميان يك ويديوى ضبط‌شده از اجراى صحنه‌اىِ يک نمايش و يک فيلم سينمايى تفاوتى قائل نيستند. متأسفانه تمام دغدغه ايشان در دورانى كه مراحل مهمِ تدوين و صداگذارى طى مى‌شد، اين بود كه نامشان در عنوان‌بندى قبل از نامِ آقاى گلزار قيد شود.

ایشان شناختی از هنر سینما ندارند
سوم؛ فیلم “خشکسالی و دروغ” صاحب یک فیلم‌نامه مفصل و طولانى بود. هرچند ما در پیش‌تولید و تمرین‌ها توانستيم بخش‌هایی را ویرایش کنیم، اما تصمیمِ جمعى با نويسنده و گروه بازيگران بر آن شد که تمام صحنه‌ها را فیلمبرداری کنیم و در زمان مونتاژ، با مشورتِ تدوينگر، تصمیم نهایی را درباره برخى سكانس‌ها بگیریم. زمان اولين راف‌کاتِ فيلم ١٤٠ دقیقه بود که در زمان حضور آقای یعقوبی در ایران ٢٠ دقیقه از اين زمان را قبل از شروعِ انجامِ فاين‌كاتِ اول، کاهش دادیم. اما همچنان به عقيده بنده و تدوينگر، این نسخه فيلم، سکانس‌ها و پلان‌های زیادی داشت که در روند قصه تأثیرگذار نبودند. درواقع با حجم زيادى از دیالوگ و موضوعات طرف بوديم كه در روندِ داستان مؤثر نبودند و داستانِ فیلم را کاملا از ریتم مى‌انداختند. براى همه عواملِ حرفه‌اى سينما روشن است كه تعديل و اعمال تغييرات در فيلم با هدفِ بهبود داستان و حس‌وحالِ فيلم، طىِ مرحله تدوين و ديگر مراحل پس‌توليد اتفاقات معمولی و همیشگی در روند ساختِ یک اثر سينمايى است. درواقع كمک به فيلم و داستان و بازى‌ها در مرحله تدوين همان‌قدر در سينما بديهى و لازم است كه مرحله تمرين با بازيگران در هنرِ تئاتر. اما روندِ انجامِ اين امورِ حياتى، برای نویسنده و آقای سرابی بسیار تعجب‌برانگیز بود تا جایی که – حتى قبل از تماشاىِ فيلم – شروع به انتقاد از من و عوامل ديگرِ فيلم بکنند که این قطعا دليلى جز شناخت نادرست ايشان از هنر سينما ندارد.

فیلم 9 دقیقه ممیزی شد
چهارم؛ متأسفانه آقای سرابی آن‌قدر با سینما و مسائل پیرامون آن غریبه هستند که ممیزی‌هاى وارده به فیلم را هم حذفیات من و تدوينگر قلمداد می‌‌کنند. نسخه نهاییِ فيلم که براى دريافت پروانه نمايش به ارشاد تحویل داده شد ۹۹ دقیقه بود که متأسفانه ۹ دقیقه از فیلم که اکثریت آن مربوط به سکانس تختخواب بود به انضمام ٤٨ مورد اصلاحیه دیگر که از تغییر دیالوگ‌ها، کلمات، حذف پلان‌ها و موسیقی‌ها همه سانسورهای فیلم ما بود و خوشبختانه موفق شدیم سه سکانس اصلی فیلم یعنی سکانس تختخواب، سکانس حضور میترا در خانه آرش و سکانس ميهمانی را که قرار بود به صورت کامل از فیلم حذف شوند نجات دهیم و فقط با تغییراتی جزئی مانند حذف جوک میترا از سکانس ميهمانی که آقای سرابی من را به‌خاطر آن مؤاخذه می‌‌کند، این سکانس‌ها را حفظ کنیم.
میثم مولایی، تدوينگر فيلم که مورد نقد نابخردانه ایشان قرار می‌‌گیرد، با سختى و تلاشِ زياد ریتم فوق‌العاده و حیرت‌انگیزی به فیلم بخشید و با وجود سانسورهای بی‌شمار فیلم، انسجام و نحوه روایت داستان را به بهترین شکل ممكن حفظ نمود که اگر فیلم در جشنواره می‌‌بود قطعا كارِ پرزحمت ايشان در سروسامان‌دادن به روايت و داستانِ فيلم و حفظِ يک‌دستىِ بازى بازيگران، بيش از حال مورد توجه قرار مى‌گرفت.


پنجم؛ این فیلم تا امروز در ۹ جشنواره جهانی و دو جشنواره فیلم‌های ایرانی پذیرفته‌ شده که نشانه اعتبار و وجه غالبِ هنریِ آن است که اگر اعتماد من به نظر نویسنده فیلم نبود و نسخه طولانی‌تر فیلم به جشنواره‌های الف دنیا فرستاده نمى‌شد، شاید شانس حضور در آن جشنواره‌ها را هم داشتیم.

ایشان حتی برای سرمایه همسرش هم ارزش قائلی نبود و وقتی فیلم در ارشاد به مشکل خورد از من خواست دی.وی.دی غیرمجاز فیلم را منتشر کنم
ششم؛ این فیلم نه‌تنها از نظر هنری متعلق به من و دیگر عوامل سازنده آن است بلکه از لحاظ مادی هم اکثریت سهام فیلم متعلق به من است. جالب این‌جاست که همسر آقای سرابی هم در بخش مادىِ فیلم با من شریک هستند. اما زمانى که فیلم در ارشاد به مشكلاتِ مميزى برخورد و از جشنواره کنار گذاشته شد، آقای سرابی من را تشویق به انتشار دی‌وی‌دی فیلم نمودند! گویا اصلا سرمایه من که هیچ، سرمایه همسرشان هم برایشان مهم نبود که به هوا برود.

ایشان موافق حضور گلزار نبود/کار با گلزار راحتتر از کار با ایشان بود

در مورد انتخاب بازیگران هم که آقای سرابی موافق انتخاب آقای گلزار نبودند خوشبختانه من نگذاشتم که یک کست ناشناخته در فیلم باشد که اگر این چنین مى‌شد شک نکنید که نمايش عمومى فیلم بسیار مشکل می‌‌شد. بدون‌شک حضور محمدرضا گلزار که یک بازیگر صددرصد حرفه‌ای است و کار با ایشان بسیار ساده اما با آقای سرابی سخت و زمان‌بر بود، بسیار به ما کمک کرد. این از شناخت ناکافی ایشان به مقوله پخش و اکران است که حتی در مورد تیزر فیلم هم بر من خرده می‌‌گیرند. قطعا در تیزر و آنونس يک فيلم سينمايى باید جذابیت‌هایی موجود باشد تا بتوان تماشاچی را جذب به دیدن آن فیلم کرد.
البته تمام صحبت‌های من آن‌قدر بدیهی و برای اهالى سينما تکراری است که قطعا همه متعجب می‌‌شوند از این توضیحات.

محمد رحمانیان هم ایشان را از فیلم خود کنار گذاشت
متأسفانه این شکل اعتراضاتِ آقای سرابی تکراری است. اختلافات ایشان با کارگردان‌های مختلفی در تئاتر هم بر کسی پوشیده نیست. از جمله محمد رحمانیان کارگردان بزرگ تئاتر که سال قبل ایشان را از فیلم سینمایی خود هم کنار گذاشت و ایشان حتی در مورد نسخه دی‌وی‌دی نمایشی که در آن بازی کرده بود هم به کارگردان اعتراض داشت.
نکته دیگر آنکه قطعا فروش این فیلم و هر فیلم دیگری که بسازم برای من و تهیه‌کننده‌ام که از طرف ايشان متهم به تجاری‌بودن می‌‌شویم مهم است. ما به سینمای مستقل وابسته هستیم و با سرمایه خودمان فیلم می‌‌سازیم. پس فروش بسیار مهم بوده و هست و همیشه تلاش خواهم کرد تا فیلم‌هایم با مخاطب گسترده روبه‌رو شود و راضی از سالن بیرون بروند. پس اگر ایشان من را متهم به این موضوع می‌‌کنند که وجه اقتصادی فیلم هم علاوه بر وجوهِ هنریِ آن برای من مهم بوده، قطعا اين مورد را درست فهميده‌اند.

در ممیزی های وارده بر فیلم و حتی تحریم غیرقانونی حوزه، خانه سینما فقط سکوت کرد و حالا بازیگر فیلم هم…
“خشكسالى و دروغ” با بی‌مهری از جشنواره كنار گذاشته شد و مورد سانسور فراوانی قرار گرفت. با تحریمِ غيرقانونىِ حوزه هنرى یکصد سالن سینما را در سراسر کشور از دست داد و اجازه هیچ‌گونه تبلیغاتی به فیلم داده نشد. به خاطر پخش چند تیزر از ماهواره یک هفته ما را تهدید به پایین‌کشیدن فیلم از پرده كردند. در تمامی موارد هم، هم‌صنفان ما در خانه سینما فقط سکوت کردند و در نهایت می‌‌بینیم که نویسنده و بازیگر فیلم هم از روى شناخت اندكى كه از كار در سينما دارند، به گروه مقابله‌کنندگان با فيلم می‌‌پیوندند. با اين وضعيت، فروشِ نزدیک به سه میلیارد تومان قطعا فوق‌العاده و حیرت‌انگیز بوده و با همه این موارد می‌‌بینیم که خشکسالی و دروغ امسال در بین فیلم‌های پرفروش سینمای ایران قرار می‌‌گیرد که این نشانگر موفقیت این فیلم از لحاظ تجاری هم می‌‌باشد.




اسحاق خانزادی صدابردار و صداگذار پیشکسوت سینمای ایران⇐داور جشن خانه سینما بودم اما روز جشن دعوتم نکردند!!!/۲۵۰ مستند از جبهه‌ها ساختم اما یک نفر از مدیران حالم را نپرسید/از BBC بگیر تا manoto و حتی GEM پیشنهاد همکاری داشتم/۳۳ سال برای ارشاد کار کردم اما از روزی که بازنشسته شدم یکی از مدیران ارشاد به سراغم نیامد

سینماروزان: در بی‌رحمی سینما همین بس که در دهه 90 حتی از بسیاری از ستاره‌های دهه هفتادی سینما هم خبری نداریم. ذات سینما مانند ورزش عجین شده است با قهرمانان زنده و به بیان بهتر تا چهره‌ای حی و حاضر است مدام به او توجه می‌شود ولی امان از کهولت سن که خیلی زود مخاطبان را دچار فراموشی می‌کند.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “صبح نو” بی‌رحمی سینما برای دست‌اندرکاران پشت صحنه به مراتب بیشتر است. از فیلمبردار گرفته تا صدابردار و نورپرداز و چهره‌پرداز و طراح صحنه تا زمانی که در بورس هستند و کارهای رنگارنگ به آنها پیشنهاد می‌شود در مناسبت‌ها و مراسم هم هستند و به آنها توجه می‌شود اما تا پا به سن می‌گذارند، کاملاً آنها را از دایره توجه خارج می‌کنند.

250 مستند از جبهه‌ها ساختم
آقای اسحاق خانزادی صدابردارو صداگذار پیشکسوت از افراد پشت صحنه سینمای ایران است که نزدیک به چهار دهه فعالیت حرفه‌ای سینمایی دارد و تقریباً با اغلب سینماگران سرشناس ایران از آقایان علی حاتمی و بهرام بیضایی تا مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی و مسعود جعفری جوزانی کار کرده است.

خانزادی اما از دیده نشدن به‌رغم کارنامه پربار گلایه‌ها دارد. او از آن دست سینماگرانی است که دلش می‌خواهد در آستانه 70 سالگی همچنان مثمرثمر باشد. این صدابردار برجسته با اشاره به فعالیت‌های فراوانی که در ادوار گوناگون داشته گفت: بسیاری فقط سوابق سینمایی مرا می‌دانند و شاید ندانند من مدت‌ها برای صداوسیما هم کار می‌کردم و نزدیک به 1300 فیلم تلویزیونی در کارنامه دارم. یادم نمی‌رود که در کوران حوادث منجر به پیروزی انقلاب اسلامی در دل مردم بودم و مدام فیلم می‌ساختم برای ثبت در تاریخ. از آن‌سو در روزهای جنگ تحمیلی نیز مستقیماً در خط مقدم حضور داشتم و 250 فیلم مستند از جبهه‌ها ساخته‌ام.

هزاران دقیقه از جبهه‌ها فیلم گرفتم
وی ادامه داد: من در هر دو جبهه جنوب و غرب کشور حضور داشتم و یک نمونه‌اش با شهید علی اکبر شیرودی از نزدیک حشر و نشر داشتم و در همان دوران فیلم‌های درجه یک 35 میلیمتری ساختم که می‌تواند بهترین سند برای آگاهی از آن دوران باشد. من چندین فیلم فقط از عملیات کربلای 5 ساختم و همواره کوشیدم همزمان با سینمای حرفه‌ای در تلویزیون هم کمک حال پا گرفتن تولید باشم اما تراژیک است که هیچ‌گاه دیده نشدیم و این روزها می‌بینیم حتی یک نفر نیست که حال ما را بپرسد و بیاید و درباره هزاران دقیقه فیلمی که از جبهه‌ها گرفتیم با ما گپ بزند.

33 سال برای ارشاد کار کردم اما از روزی که بازنشسته شدم یکی از مدیران ارشاد به سراغم نیامد
صدابردار «مرسدس»، «اعتراض» و «جعفرخان از فرنگ برگشته» با اشاره به برنامه‌های گفت‌وگو محور رسانه ملی که مدام اشخاص گوناگون را دعوت به گفت‌وگو می‌کنند گفت: یک بار دیدم که یک کفاش را آورده‌اند تلویزیون و از او درباره زندگی شغلی‌اش می‌پرسند که البته خیلی هم خوب است اما در همه این سال‌ها یک‌بار نشده سراغ من و امثال من بیایند. من کارمند وزارت ارشاد بودم و 33 سال برای این وزارتخانه کار کردم اما از روزی که بازنشسته شدم یکی از مدیران ارشاد سراغ من نیامد که لااقل مجالی را فراهم کنند برای انتقال تجربیاتم به جوان‌ترها.

هیچ گاه مجیزگو نبودم
خانزادی با اشاره به کم‌کاری‌هایش در سالیان اخیر بیان داشت: زمانی بود که من سالی 10 فیلم در جشنواره داشتم اما در سال‌های اخیر سالی یک فیلم هم نداشته‌ام. چرا؟ چون هیچ‌گاه مجیزگو نبودم و همواره اصل اساسی زندگی‌ام کار، کار و کار بوده است. من آدمی نیستم که خودم را به کاری سفارش کنم و حتی برای نزدیک‌ترین کارگردانان به خودم هم، این اختیار را قائلم که انتخاب کنند.

از “بی بی سی” بگیر تا “من و تو” و حتی “جم” پیشنهاد همکاری داشتم اما نرفتم
صدابردار مجموعه‌های ماندگار «مردان آنجلس»، «بوعلی سینا» و «مریم مقدس» خاطرنشان ساخت: در یک دهه اخیر پیشنهاد خارجی کم نداشتم؛ از «بی‌بی‌سی» بگیر تا «من و تو» و حتی «جم» پیشنهاد داشتم آن هم نه برای نفر دوم بودن که برای تولیدات با بودجه مکفی اما نرفتم و نخواهم رفت چون وطنم اینجاست و دوست دارم برای هنر این مملکت کار کنم.

داور جشن خانه سینما بودم اما روز جشن ما را دعوت نکردند
این صداگذار سینمای ایران با طعنه‌ای به هیأت رییسه خانه سینما اظهار داشت: من امسال به‌عنوان داور جشن خانه سینما حاضر بودم و در مدت 25 روز بیشتر از 100 فیلم را دیدم و نظراتم را به‌عنوان داور لحاظ کردم اما حتی برای شرکت در جشن خانه سینما از ما دعوت به عمل نیاوردند و از آن‌سو کارت دعوت جشن به‌دست کسانی رسیده بود که کم‌ترین ربطی به سینما نداشتند. این چه معنایی دارد جز اینکه حتی صنف سینمای ایران، پیشکسوتانش را نادیده می‌گیرد!