سینماروزان: اصغر عبداللهی فیلمنامه نویس سینمای ایران به دلیل ابتلا به سرطان در بیمارستان جم درگذشت.
به گزارش سینماروزان اصغر عبداللهی سال ۱۳۳۴ در شهر آبادان به دنیا آمد. او دانشجوی ناتمام نمایشنامه نویسی در دانشکدهٔ هنرهای دراماتیک بود.
اصغر عبداللهی فیلمنامههایی چون «خواهران غریب»، «عینک دودی»، «غریبانه»، «مرسدس»، «چتری برای دو نفر»، «خداحافظی طولانی» و… را در کارنامه داشت و برای نگارش “خانه خلوت” برنده سیمرغ فجر شده بود.
اصغر عبداللهی اواخر عمر خود اولین تجربه کارگردانی خود را در “قناری و کلاغ” انجام داد.
انتقادات تند و تیز مهدی صباغزاده از انفعال سازمان سینمایی در قبال اکران⇐شورای صنفی نمایش شبیه شده به «محضر» !!!
|
سینماروزان: وضعیت اکران آثار سینمایی در ایران سالهاست که محل مناقشه است؛ یک دلیل این امر کافی نبودن تعداد سالن برای حجم بالایی از فیلمهایی است که همه ساله تولید می شوند و دلیل دیگرش عدم نظارت صحیح بر مقوله اکران.
مهدی صباغ زاده کارگردان قدیمی سینمای ایران که اخیرا در موسسه نیمروزفیلم درگیر پخش فیلم هم شده است با اشاره به شرایط نامناسب اکران در سینماهای کشور به «مهر» گفت: متاسفانه شرایط اکران اصلا مناسب نیست و یک فیلمساز نمی داند بعد از پایان ساخت فیلمش چه چیز در انتظارش است. در حال حاضر همه چیز در حوزه اکران در دست سینماداران است و آنها هستند که در این بخش تصمیم می گیرند.
این کارگردان تاکید کرد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان سینمایی نیز کاری به کار بخش اکران ندارد و هر کسی هرکاری که بخواهد انجام می دهد. در چنین شرایطی دفاتر پخش فیلم، دیگر توان و قدرت هیچ کاری ندارند و نمی توانند مانند گذشته برنامه ریزی مناسبی برای اکران فیلم ها داشته باشند. در این میان صنوف سینمایی نیز کاری برای سینما نمی کنند و بیشتر دور هم جمع می شوند.
صباغ زاده گفت: اگر از میان آثار تولیدشده در طول سال، ۵۰ فیلم مناسب اکران باشد سینماداران باید برنامه ریزی مناسبی برای اکران این ۵۰ فیلم داشته باشند و همه این فیلم ها را مورد توجه قرار دهند، نه اینکه برنامه اکران سینماهای خود را براساس روابط و ضوابط بنویسند. متاسفانه وجود روابط پشت پرده در سینمای ایران سبب شده است تا این سینما در بخش اکران دچار آسیب شود و من متعجب هستم که چرا آقای حیدریان رییس سازمان سینمایی با این همه تجربه در حوزه سینما و توانمندی در این زمینه برنامه ریزی مناسبی نمی کند.
کارگردان فیلمهایی نظیر «مارال»، «خانه خلوت» و «جستجو در جزیره» توضیح داد: درحال حاضر شرایطی پیش آمده است که نه فیلم خوب اکران می شود و نه فیلم بد. این روزها کسانی در حوزه اکران فیلم موفق هستند که هم تهیه کننده، هم پخش کننده و هم سینمادار باشند، در غیر این صورت تهیه کننده یا کارگردانی که تنها تهیه کننده و یا کارگردان است، در زمینه اکران دچار مشکل می شود. متاسفانه هیچ کس در سینمای ایران در جایگاه خود قرار ندارد و در چنین شرایطی مشکل سینمای ایران برطرف نمی شود.
وی بیان کرد: تصمیم گیری در حوزه اکران این روزها در دست سینماداران است و همین مساله سبب شده است تا در حوزه اکران دچار هرج و مرج شویم. مشکل امروز سینمای ایران این است، که فیلم با سختی های بسیاری ساخته می شود، اما شرایط مناسب برای اکران ندارد. در این میان شورای صنفی نمایش نیز نمی تواند کاری انجام دهد. این شورا مانند یک محضر شده که صاحب فیلم با سینمادار قرارداد میبندد و در آن محضر ثبت می شود و هیچ سیاست مناسبی برای اکران فیلم ها ندارند.
صباغ زاده در پایان گفت: بسیاری از سینمادارها این روزها می گویند تا آخر سال قرارداد بسته اند، مگر چنین چیزی ممکن است؟ ما در حال حاضر ۵ دفتر پخش فعال در کشور داریم که هیچ کاری از دست آنها برنمی آید، چرا که سینمادارانی که خود تهیه کننده هستند فیلم های خود را نمایش می دهند.
عایدی سعید راد+پوریا پورسرخ+بهاره افشاری+الهام چرخنده⇐کمتر از ۱۰ میلیون تومان در ۲ماه!!!
|
سینماژورنال: آخرین فیلم اکران شده سعید راد بازیگر قدیمی سینمای ایران اثری است به نام “عشق و جنون”؛ فیلمی به کارگردانی حسن نجفی که سالها دستیار مجید مجیدی بوده است و در آثاری چون “بید مجنون”، “باران” و “محمد(ص)” در گروه وی حضور داشته است.
به گزارش سینماژورنال این فیلم که در کنار سعید راد از حضور چهره های جوانتر بازیگری مانند پوریا پورسرخ و بهاره افشاری و البته یک مجری-بازیگر به نام الهام چرخنده هم سود برده است در مدت دو ماهی که روی پرده بوده است کمتر از 30 میلیون تومان عایدی داشته است!!!
البته دو سوم این رقم هم سهم سینمادار و پخش کنده است و در نهایت عددی کمتر از 10 میلیون است که می تواند عایدی شفاف این عوامل باشد.
سندی بر عدم تأثیرگذاری نام بازیگران در فروش فیلم
کافیست فقط دستمزد این چهار بازیگر را کنار هم بگذاریم و ببینیم که این 10 میلیون تومانی که از گیشه حاصل شده است چند درصدِ مجموع دستمزد این سه نفر است!
اینکه می گویند سینمای ما کارگردان محور شده و حضور یا عدم حضور بازیگران-منهای مواردی مانند رضا عطاران- کمکی به فروش نمی کند هم دقیقا همین است.
حسن نجفی فیلمی را ساخته که بلحاظ خط داستانی آن قدر کلیشه شده و دمُده است که در دو ماه شاید 1000 مخاطب هم نداشته است!!!
اما اینکه چنین فیلمهایی چگونه و بر چه اساسی برای پخش انتخاب می شوند هم جای سوال دارد. آیا کارشناس پخشی که این فیلم را برای اکران انتخاب کرده خود به کیفیت پایین اثر پی نبرده است؟
فیلمساز موقعیت جدید را درک نکرده است
این سوالی است که سینماژورنال از مهدی صباغ زاده مدیر دفتر پخش نیمروز پخش کننده “عشق و جنون” می پرسد. صباغ زاده اما بی پرده پوشی از اشتباهش در انتخاب این فیلم برای پخش سخن گفته و بیان می دارد: “عشق و جنون” فیلمی نیست که به درد جامعه امروز بخورد. ماجراهای این فیلم تاریخ مصرف گذشته اند و در شرایط امروز جامعه ما محلی از اعراب ندارند. شرایط جامعه و نگاه آدمها نسبت به اتفاقات تغییر کرده اما متاسفانه فیلمساز این موقعیت جدید را درک نکرده است.
صباغ زاده در توجیه انتخاب این فیلم برای پخش می گوید: تهیه کننده این فیلم محمدرضا محمدی از دوستانم بود که هم در تلویزیون و هم در معاونت سینمایی فعال بوده است. حدودا سه سالی از زمان تولید فیلمشان می گذشت و از من کمک خواستند که برای پخش فیلم اقدام کنم و من هم کمک کردم که اکران شود. کمکی به یک دوست قدیمی.
سود که نداشت هیچ، به اعتبارمان هم لطمه زد
این پخش کننده که خود سابقه کارگردانی آثاری خاطره انگیز چون “مارال” و “خانه خلوت” را هم داشت است خاطرنشان می سازد: این فیلم نه تنها سودی برای دفتر پخش ما نداشت که اتفاقا به اعتبار دفتر پخش هم لطمه زد. تعارف که نداریم وقتی فروش فیلم پایین می آید فعالیتهایی که دفتر پخش انجام داده نیز دیده نمی شود.
گرفتاری در ایده های نخ نما شده چه بر سر سرمایه ها می آورد؟
این هم اتفاق جالبی است که احتمالا فقط در سینمایی مملکت ما می افتد. یعنی پخش کننده اثری را برای اکران انتخاب میکند که حتی خودش هم آن را قبول ندارد!
از آن طرف در عنوان بندی اثر نام بازیگرانی خورده است که پای صحبت هر کدام از آنها که بنشینی چنان درباره اسرار و رموز حرکت تدریجی خویش و پیشرفت مداوم سخن می گویند که انگار روح براندوی کبیر در کالبد آنها دمیده شده است.
تجربه کارگردان هم که کم نیست؛ از دستیاری مجید مجیدی و مجتبی راعی گرفته تا ساخت یک فیلم مذهبی نسبتا معقول به نام “آسمان هشتم”. پس چرا فیلم در دو ماه کمتر از 30 میلیون می فروشد؟! نکته همان است که صباغ زاده گفت؛ گرفتاری سینماگران در ایده هایی نخ نما شده و عدم تعامل مناسب با اجتماع پیرامونی و عدم الهام گیری از وقایع.