1

تولید بی سانسور سریال “شهرزاد” توسط یک کمپانی ترک؟

سینماروزان: حدود یک دهه بعد از تولید و عرضه موفق سریال “شهرزاد” حالا بناست نسخه ترکی آن تولید شود؛ شهرزاد سریالی بود که هرچند بعد از عرضه آن چه در تلویزیون و چه در شبکه خانگی، به نوعی مورد برداشت آزاد قرار گرفت و چندین و چند سریال منطبق با الگوی شهرزاد تولید شود ولی تلویزیون هیچ گاه به سراغ بازپخش آن نرفت؛ در حالی که می‌شد مانند مواردی مثل “ساخت ایران”، این ملودرام را هم در کنداکتور پخش رسانه ملی قرار داد اما این کار انجام نشد و در مقابل حالا ترک‌ها درحال تولید نسخه مدنظر خود هستند. نسخه ای که احتمالا ممیزی های مرسوم داخلی را هم ندارد و یحتمل بعد از پخش اولیه، به صورت دوبله شده در شبکه های فارسی زبان هم پخش خواهد شد؟

جلسات دورخوانی نسخه ترکی سریال «شهرزاد» به کارگردانی چاغری ویلا لوستوالی کلید خورده و اولین تصاویر از تمرین بازیگران ترکی که قرار است نقش‌های شهرزاد، قباد، فرهاد، بزرگ‌آقا و شیرین را در این درام بازی کنند منتشر شده است. در نسخه ترکی سریال «شهرزاد»، سیمای بارلاس در نقش شهرزاد، اسماعیل حاجی‌اوغلو در نقش قباد، ایتاچ شاشماز در نقش فرهاد، تامر لونت در نقش بزرگ آقا و بورجو کاورار در نقش شیرین بازی می‌کنند.

کمپانی OGMPicturs اخیرا امتیاز ساخت نسخه ترکی سریال «شهرزاد» را خریداری کرده و تصاویری از عوامل این سریال را که این روزها مشغول برگزاری جلسات دورخوانی برای تسلط بر نقش‌هایشان هستند منتشر شده است.

در کنار این تصاویر، اسامی رسمی بازیگران ایفاگر نقش‌های اصلی این سریال هم اعلام شده. «سیمای بارلاس» قرار است به جای ترانه علیدوستی، نقش شهرزاد را در نسخه ترکی بازی کند. این بازیگر اولین‌بار سال 2014 در سریال ترکی «گوزل» ایفای نقش کرده و بعدتر در «حیات بازن تاتلیدیر»، «آدی افسانه»، «زالم استانبول»، «عزیز»، «اومر» و … هم حضور داشته است.

«اسماعیل حاجی‌اغلو» در نقش قباد مقابل دوربین خواهد رفت؛ نقشی که شهاب حسینی در سریال «شهرزاد» بازی کرده بود. حاجی‌اغلو در فیلم‌ها و سریال‌های «عشق و افتخار»، «داستان‌های استانبول»، «کودک،ققنوس»، «محکوم»، «آیلا دختر جنگ» و «پرنسس بدون تاج» بازی کرده است.

نقش فرهاد که در نسخه ایرانی «شهرزاد» در اختیار مصطفی زمانی بود در این نسخه ترکی به «آیتاچ شاشماز» واگذار شده؛ بازیگری که از 19 سالگی با بازی در سریال‌ «حکیم اوغلو» به شهرت رسیده است. او در سریال‌های «قول»، «بازی بخت» و … هم بازی کرده است.

نقش «بزرگ‌آقا» با بازی درخشان علی نصیریان در نسخه ترکی به «تمر لونت» رسیده است؛ بازیگر 75 ساله‌ای که در سریال‌های «خواب‌ زمستانی» و «جزیره ذرت» حضور داشته است. بازی در نقش شیرین هم به «بورکو کاورار» واگذار شده؛ نقشی که در نسخه اصلی توسط پری‌ناز ایزدیار ایفا شده بود.

مهمت چویک، آیشگول یونسال، شهسووار آکتاش، اوزلم توکاسلان، پینر کاگلر‌، گنسیترک مرمر یا گمور‌، اوز باسماچی، گوخان بکلتنلر، زینب دریفی زهری، باتوهان بایار و سامی اکسو هم سایر بازیگران این سریال هستند.

در خلاصه داستانی که از این سریال منتشر شده، ماجراها عین‌به‌عین طبق داستان «شهرزاد» حسن فتحی روایت می‌شود. ماجرا از این قرار است که شهرزاد به عنوان یک زن جوان قوی و امیدوار در دانشکده پزشکی تحصیل می‌کند و با معشوقش فرهات رویای آینده‌ خوش را در سر می‌پروراند. حکم اعدام فرهات که بی‌گناه است تمام زندگی آنها را زیرورو می‌کند. شهرزاد ناامیدانه از بویوک بی‌یا همان بزرگ آقا که به خاطر نفوذ خود مشهور است کمک می‌گیرد تا فرهات را از چوبه دار نجات دهد، با این‌حال واقعیتی وجود دارد که او نمی‌داند. هیچ کار خیری که بویوک بی انجام دهد بی‌پاداش نمی‌ماند. ازدواج ناموفق دختر بویوک با نام شیرین و برادرزاده اش قباد باید با نقشه‌ای که او برای محافظت از امپراتوری خود ترتیب داده ترکیب شود و به این ترتیب زندگی همه به شدت دچار تغییر خواهد شد و هیچ چیز مثل قبل نخواهد بود.

این سریال به کارگردانی چاغری ویلا لوستوالی و نویسندگی پلین گولکان، لارا بولوت و باتوهان اوزبای در کمپانی OGMPicturs تولید می‌شود و از star tv پخش خواهد شد.

 




شباهت پارسا پیروزفر و دی‌کاپریو!/حسن فتحی کارگردان “مست عشق” مطرح کرد

سینماروزان: فیلم‌ “مست عشق” با روایتی از زندگی شمس و مولانا که با پخش فیلمیران روی پرده رفت خیلی زود مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و در باکس آفیس، بالا آمد و پرفروش ترین فیلم غیرکمدی سال شد ولی در عین حال نقدها و نظرات مختلفی هم روانه اش شده و ازجمله درباره چرایی بازی پارسا پیروزفر در نقش مولانا.

حسن فتحی کارگردان “مست عشق” در واکنش به این انتقادات به روزنامه هم‌میهن گفت: خبری سینمایی حدود ۱۰ سال پیش مطرح شد و خیلی سروصدا کرد؛ خبر این بود که لئوناردو دی‌کاپریو در فیلمی که قرار بود درباره مولانا ساخته شود، نقش مولوی را بازی کند و خیلی‌ها استقبال کردند.

فتحی ادامه داد: حالا اگر آقای دی‌کاپریو به‌عنوان بازیگری خوش‌تیپ نقش مولانا را بازی کند، اشکال ندارد ولی اینجا اگر پارسا پیروزفر نقش مولانا را بازی کند، اشکال دارد! این چه منطقی است؟ این چه نوع نگاه و قضاوتی است؟این بازی‌ای که پارسا پیروزفر در شمایل مولانا به نمایش گذاشته، کاملاً آگاهانه است.

این کارگردان افزود: اینکه میگویند شخصیت مولانا در فیلم “مست عشق” مفلوک است، یعنی چه؟ این چه ادبیاتی است؟ او مولانایی است که مسحور و واله افکار، اندیشه‌ها و شخصیت شمس تبریزی شده است. ما ترکیبی از مستندات آمده در منابع و توصیفات شاعرانه مولانا و نیز تخیلی مقرون به‌واقع را مبنای شخصیت‌پردازی‌مان قرار دادیم و پارسا پیروزفر هم خیلی آگاهانه این موقعیت و شخصیت را بازی کرده است، وگرنه می‌توانست جور دیگری بازی کند.

شباهت پارسا پیروزفر و دی‌کاپریو از نگاهِ حسن فتحی +ذکر توضیحاتی درباره ربط "مست عشق" و "هامون"
شباهت پارسا پیروزفر و دی‌کاپریو از نگاهِ حسن فتحی +ذکر توضیحاتی درباره ربط “مست عشق” و “هامون”

فتحی تاکید کرد: این نکته را هم اضافه کنم که مولانا حوالی 40 ‌سالگی است که با شمس مواجه می‌شود و 40 ‌سالگی برای اغلب افراد، دوران بحران وجودی غریبی است؛ مقطعی از زندگی که به قول روانشناسان بحران میانسالی به اوج خود می‌رسد.مرحوم داریوش مهرجویی هم با اندیشه‌های عرفانی انس و الفتی داشت که رد آن در بسیاری از آثارش پیداست. شاید تحت‌تأثیر همین رابطه شمس و مولانا، رابطه هامون و علی عابدینی را در فیلم “هامون” ترسیم کرده است.

حسن فتحی اظهار داشت: بزرگترین پیام عرفان شمس و مولانا، پرهیز از قیاس‌های ویرانگر است و اینکه هر کس دونده دوی پیست دوومیدانی زندگی خودش باشد. موفقیت نه برتر از دیگران بودن است، نه شبیه دیگران بودن. اصالت، صلابت و حتی خلاقیت انسان حاصل قیاس خود با خود است، نه با دیگری و من این را در مکتب مولانا آموختم. مولانا وقتی به‌مدد و یاری شمس تبریزی از زندانِ بَه بَه و اَه اَه دیگران خلاص شد، آرامش و خلوص درونی پیدا کرد، جهان درونی‌اش شکرین شد و به یکی از مظاهر انسان کامل تبدیل شد. ما امروز گرفتار چشم‌وهم‌چشمی و قیاس یکدیگریم و به‌همین‌خاطر نمی‌توانیم یکدیگر را دوست داشته باشیم و به یکدیگر عشق بورزیم. پیام مولانا در زمانه‌ای که ما به‌سر می‌بریم، پیام حیات‌بخش و مهمی است؛ دوست داشتن خود و دوست داشتن دیگران در زیر پرچم ملت عشق.




اشکالی ندارد که برخی “مست عشق” را جدی نگیرند و به آن حمله کنند!/مردم هم به “فسیل” احتیاج دارند و هم به “مست عشق”!/قطعا بخشی از مخاطبان “مست عشق” همان مخاطبان “فسیل” هستند!!/علایق عرفانی مرتضی پورصمدی عامل انتخاب او به عنوان مدیر فیلمبرداری بود/از روز اول به شریک ترک تاکید کردم که بازیگران شمس و مولانا حتما باید ایرانی باشند/از همان ابتدا به‌دنبال استقبال نسل جوان بودیم و نه مولوی‌شناسان!/اگر بخواهیم سیر تا پیاز ماجرای شمس و مولانا را با شرح دهیم، قطعا به یک سریال حداقل ۵۰ قسمتی می‌رسیم!/فقط سعی کردیم دریچه‌ای به اندیشه‌ درباره مولوی باز کنیم!

سینماروزان: مشتاقم بعضی از جامعه‌شناسان زبده مملکت ما از منظر جامعه‌شناسی بررسی کنند که چرا «فسیل» پرفروش شد و در ادامه چرا «مست عشق» می‌فروشد؟ دو فیلم در دو ژانر کاملا متفاوت و به این سؤال پاسخ بدهیم که آیا وقتی مردم از «فسیل» استقبال می‌کنند و در ادامه «مست عشق» را هم می‌بینند، بیانگر این نیست که مردم به هر دو فضا احتیاج دارند؟

حسن فتحی کارگردان فیلم “مست عشق” که با پخش فیلمیران روی پرده است با بیان مطلب فوق به روزنامه شرق گفت: در سال‌های گذشته، اندیشه‌های تک‌بعدی وجود داشته که سعی کردند یک تعریف محدود از مردم و جامعه ارائه بدهند. من مطمئن هستم بخشی از مردمی که فیلم‌های کمدی را دیدند، پسندیدند و استقبال کردند‌، «مست عشق» را هم دیدند و پسندیدند. بنابراین فکر می‌کنم سینمای ما به هر دو ژانر نیازمند است؛ هم فیلم‌های کمدی خوب، هم فیلم‌های تاریخی‌-اجتماعی که در آن اندیشه و تفکر مطرح باشد و تماشاگر را به تفکر راجع به برخی مسائل دعوت کند. به هرکدام از ژانر‌های سینمایی یک‌سویه نگاه کرده و فکر کنیم فقط این ژانر در سینما جواب می‌دهد، به نظرم اشتباه کرده‌ایم و این اشتباه گاه برمی‌گردد به تعریف غلطی که ما از جامعه و از مردم داریم و فراموش می‌کنیم این مردم هم نیازمند لحظاتی هستند که بخندند، سبکسری کنند و لذت ببرند و هم نیاز دارند لحظاتی در یک فیلم اندیشه و تأمل کنند. در نتیجه هر نگاهی که سینما را فقط به یک سمت سوق بدهد، خواه این نگاه از جانب مسئولان هنری و فرهنگی جامعه باشد یا از طرف جریانات هنری و طیفی از منتقدان، به نظرم غلط است و سینما را باید در طیف‌های متفاوت حمایت و همراهی کرد. سینمای کمدی جای خود، سینمای متفکر و هنری، معناگرا و تاریخی جای خود. تمام این مدل‌های سینمایی می‌تواند مخاطبان زیادی در جامعه داشته باشد.

فتحی افزود: از این منظر استقبالی که از «مست عشق» شده، اتفاق غافلگیر‌کننده‌ای نیست. این فقط استقبال از فیلم «مست عشق» نیست، نیاز جامعه را در سطوح سنی متفاوت به جهت برقرار‌کردن یک ارتباط معنا‌دار با میراث فرهنگی خودش نشان می‌دهد. نسل جوان هم با این فیلم ارتباط برقرار می‌کند. در کنار خیلی از پارامترها که قطعا به این استقبال کمک کرده، مسلما نیاز نسل جوان برای پیوند‌خوردن با گذشته فرهنگی ایران زمین یکی از فاکتورهای مهم است. نکته حائز اهمیت این است که صرف‌نظر از اینکه فیلمی اکران می‌شود و فروش خوبی در گیشه تجربه می‌کند، در این میان نقدهایی صورت می‌گیرد که برخی مثبت و برخی منفی است که به نظرم کاملا در سینما طبیعی است. این فیلم یک پیام برای مسئولان فرهنگی جامعه ما دارد که دهه‌هاست فیلم‌سازان را تشویق می‌کنند به سراغ نوابغ تاریخ بروند و در عمل هیچ حمایت و تلاشی از فیلم‌سازان انجام نمی‌شود. به گذشته سینمای ما در این ۴۰ سال نگاه کنید؛ چند فیلم درباره چهره‌های بزرگ و افتخارآفرین فرهنگ ایران ساخته شده؟ این همه درباره فردوسی و شاهنامه و نقش حیاتی که شاهنامه در حفظ هویت و فرهنگ ایرانی و زبان فارسی داشته حرف می‌زنیم اما چند فیلم راجع به شاهنامه و قصه‌های شاهنامه ساخته شده؟ درباره حافظ، سعدی، نظامی و بسیاری از نوابغ و مفاخر فرهنگی مدام گفت‌وگو می‌کنیم، چند فیلم درباره آنها ساخته شده؟ اصلا چرا ساخته نشده؟ آیا فیلم‌سازان ما نخواستند؟ من فکر می‌کنم اغلب فیلم‌سازان ما نگاه عمیق و مثبتی راجع به گذشته فرهنگی جامعه ایران دارند. چه موانعی بوده که نساختند؟ اینها نکاتی است که فکر می‌کنم مهم است به آن پرداخته شود و در نتیجه باعث می‌شود در آینده بتوانیم فیلم‌هایی ارزشمندتر از «مست عشق» داشته باشیم.

این کارگردان درباره روند تولید “مست عشق” بیان داشت: پنج، شش سال پیش فرهاد توحیدی با من درباره سریالی محصول مشترک ایران و ترکیه به اسم «فیروزه» صحبت کرد. در جلساتی که داشتیم، با مهران برومند و بعد آقای علیزاده (سرمایه‌گذار و تهیه‌کننده) فیلم آشنا شدم. در سفری که به استانبول داشتیم، پیشنهاد دادم به‌جای اینکه سریالی به اسم «فیروزه» بسازیم، چرا سراغ مولانا نرویم؟ از آنجا که مردم ترکیه هم احترام بسیار‌ عمیقی برای شخص مولانا قائل هستند و ما ایرانیان که به‌هر‌حال او را هم‌وطن خودمان می‌دانیم، در نتیجه این پیشنهاد تولید مشترک مورد بحث و بررسی قرار گرفت و خوشبختانه همه موافقت کردند. سفرهای مکرر و متعددی به قونیه داشتیم و جلسات زیادی با مولوی‌شناسان ایرانی و غیرایرانی گذاشتیم؛ از‌جمله مولوی‌شناس بزرگ ایران استاد موحد. کتاب‌های زیادی در این زمینه خواندیم و به‌هر‌حال طرح قصه‌ای نوشته شد.

فتحی گفت: از همان ابتدا هم که با فرهاو توحیدی جلسه داشتیم و صحبت می‌کردیم، دنبال پاسخ‌دادن به این سؤال بودیم که چه طرح قصه‌ای را جلو ببریم و چگونه قصه را طراحی کنیم که نسل جوان از کار استقبال کنند. به این فکر نمی‌کردیم مولوی‌شناسانی که در این زمینه مطالعه دارند، از کار استقبال می‌کنند یا خیر. ما به مردم فکر می‌کردیم، به کف جامعه، به نسل جوان فکر می‌کردیم که چگونه می‌توان در طراحی فیلم‌نامه مسیری را رفت که نسل جوان جامعه اثر را دوست داشته باشند. ارتباط شمس و مولانا و اختلافاتی که بین نزدیکان مولانا در ارتباط با شخصیت شمس رخ می‌دهد، به ما کمک کرد که سراغ یک ژانر معمایی‌ که مورد علاقه سینما‌دوستان است، برویم. طرح را با دکتر موحد مطرح کردیم و پسندید. نگارش فیلم‌نامه دو، سه سالی زمان برد و در نهایت امکانی در ترکیه فراهم شد که به‌طور مشترک این کار ساخته شود. فکر می‌کنم تا حدود زیادی به هدفی که دنبالش بودیم، رسیدیم؛ امروز به آن رنج‌ها و اتفاقاتی که پشت ‌سر گذاشتیم، فکر نمی‌کنم. حس می‌کنم شاید لازم بود آن مسیر را طی کنیم که این اتفاق رخ دهد. اتفاقاتی در هستی می‌افتد که خیلی با عقل استدلالی قابل توضیح نیست. شاید باید همین مسیر را می‌آمدیم و اگر این درست باشد، باید از تمام کسانی که در این مجموعه بودند، گروه ایرانی و گروهی که در ترکیه به ما پیوستند، نهایت تشکر را داشته باشم. امروز سعی می‌کنم دیگر به هیچ‌کدام از آن مسائل و مشکلات و اختلاف‌ها که گاهی آزاردهنده بود، فکر نکنم. به این فکر می‌کنم که این مجموعه به‌هر‌حال دست به دست هم دادند و با وجود تمام اختلاف سلیقه‌ها و مشکلات پیش‌آمده، نهایتا این همکاری منجر به این شد که این اتفاق در سینمای ما رقم بخورد. امروز فیلمی درباره مولانا داریم. ادعا نداریم که همه حرف‌ها را گفتیم. اصلا چنین چیزی نیست. همچنان در دریای بی‌کران اندیشه‌های شمس و مولانا کار ما تولید یک فیلم سینمایی با زمانی محدود است. فقط سعی کردیم دریچه‌ای به این اندیشه‌ها باز کنیم.

فتحی خاطرنشان ساخت: اگر بخواهیم به‌طور کامل سیر تا پیاز ماجرای شمس و مولانا را با رعایت تمام ظرایف و جزئیات شرح دهیم، قطعا به یک سریال حداقل 40، 50 قسمتی می‌رسیم. ما دنبال این نبودیم. از همان ابتدا فکر کردیم «مست عشق» مشوقی باشد برای اینکه مخاطب درباره این شخصیت‌ها مطالعه کند. یکی از دوستان ناشر چند روز پیش به من می‌گفت: «در این دو، سه هفته خیلی‌ها سراغ کتاب‌های شمس و مولانا را می‌گیرند». ما دنبال همین بودیم و خوشحالم که به هدف‌مان رسیدیم.

حسن فتحی
حسن فتحی

حسن فتحی در چرایی انتخاب مرتضی پورصمدی فقید به عنوان مدیر فیلمبرداری “مست عشق” گفت: چیزی که من را غمگین می‌کند، این است که اجل این مهلت را به این فیلم‌بردار برجسته و صاحب‌سبک سینمای ایران نداد که نتیجه زحماتش را ببیند. اصلا انتخاب او به این دلیل بود که از «مدار صفردرجه» با این بزرگوار کار کرده بودم و از همان روزها متوجه علایق عرفانی او بودم و فکر کردم این مدیر فیلم‌برداری که با فرهنگ عرفان آشنا‌ست و مطالعاتی در این زمینه دارد، برای مدیریت فیلم‌برداری این اثر گزینه مناسب‌تری است. اشتباه هم نکرده بودم. با وجود اینکه یکی، دو بار سر فیلم‌برداری دچار بیماری شد، اما عاشقانه ایستاد و با وجود همه مشکلات، پا پس نکشید و با عشق و علاقه کار تصویر این فیلم را مدیریت و طراحی کرد و این حسرت ابدی بر دل ما ماند که‌ ای کاش بود و نتیجه موفق زحمات خودش را می‌دید.

فتحی تاکید کرد: گفت‌وگوهای زیادی برای انتخاب بازیگران این دو نقش شمس و مولانا انجام شد. نتیجه این گفت‌وگوها انتخاب پارسا پیروزفر و شهاب حسینی بود. من هم طرفدار انتخاب بازیگران ایرانی برای این دو نقش بودم. زادگاه مولانا خراسان بزرگ بوده که قرن ششم و هفتم هجری بخشی از ایران بزرگ بوده است. بدون اینکه تعصبی در این زمینه داشته باشم، خیلی طبیعی بود که یک بازیگر ایرانی نقش مولانا را بازی کند و خوشبختانه طرفین هم پذیرفتند، متقاعد شدند و هیچ مقاومتی در برابر این انتخاب ندیدم.

این کارگردان درباره انتقادات وارده به “مست عشق” اظهار داشت: اشکالی ندارد که برخی فیلم «مست عشق» را جدی نگیرند و به آن حمله کنند و نقد کنند، اتفاق عجیبی نیست. به‌هر‌حال حق فیلم‌ساز است که فیلم بسازد و حق منتقد هم این است که نظرش را بدهد. حرف من با مسئولان جامعه این است که اگر فیلم «مست عشق» را جدی نمی‌گیرید، استقبال مردم و آحاد مختلف جامعه را از این فیلم جدی بگیرید؛ چراکه واجد یک پیام صریح و روشن برای همه ما‌ست.




فیلم “مست عشق”؛ برای مخاطب ايران یا مخاطب ترک؟

سینماروزان/خدیجه زمانیان یزدی: حسن فتحی در فیلم “مست عشق”، برای نخستین بار انگشت روی دو شخصیت تاریخی و ادبی گذاشته است، دو شخصیت جذاب شمس و مولانا، تأثیر شمس بر شخصیت مولوی و تحول او پس از دیدار با شمس؛ تحولی که مولوی را از واعظی خطابه‌گو به شاعری شیدا بدل می‌کند. دو شخصیت تاریخ ادبیات ایران که بار دراماتیکی فراوانی برای به تصویر درآمدن دارند؛ از شیدایی مولوی تا شخصیت عارفانه شمس که با افسانه درآمیخته است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از روزنامه “قدس”،«مست عشق» حسن فتحی در اکران ایران خود توانسته رکوردهای فروش را جابه‌جا کند اما آیا توانسته جان تشنه مخاطبی که دوست دارد پای یک قصه عاشقانه و عارفانه بنشیند و یک فیلم تاریخی که از دل ادبیات برآمده را ببیند، سیراب کند؟ این مسئله را در چند فراز تحلیل کرده‌ایم:

اول: حسن فتحی به عنوان کارگردان، مولوی و شمس را نه از دریچه تاریخ درخشان ادبیات ایران بلکه از دریچه کتاب «الیف شافاک» دیده است؛ مخاطبی که کتاب «ملت عشق» را خوانده زمان دیدن فیلم «مست عشق» همان کتاب و جزئیات برایش یادآوری می‌شود. حتی در فیلم آن جمله معروف ملت عشق یعنی «اهل ملت عشق باش» هم استفاده شده است. شافاک در کتاب ملت عشق به بررسی مفهوم عشق از منظر صوفیانه پرداخته و نشان می‌دهد عشق فقط احساسی شخصی نیست، بلکه راهی برای رسیدن به خدا و خودآگاهی است. این همان چیزی است که ما در مست عشق حتی به زبانی ساده‌تر از کتاب می‌بینیم. اینکه عشق را حلال همه مشکلات حتی جنگ می‌داند و معتقد است اگر دوست داشتن و عشق باشد، دیگر همه ‌چیز حل می‌شود. این فیلم تا همین جا که برداشتی آزاد از یک اثر ادبی غیرایرانی است بیشتر از آنکه برای مخاطب ایرانی جذاب باشد برای مخاطب ترکی دلچسب است و مخاطب ایرانی به دنبال نشانه‌های ایرانی برای درک این دو شخصیت تاریخی و ادبی‌اش، تشنه می‌ماند.

دوم: «مست عشق» پر است از داستان‌های فرعی معاصر مولانا، کارگردان آن قدر بر این داستان‌های فرعی متمرکز شده که جان مطلب را فراموش کرده، گویا خواسته با پررنگ شدن این خرده‌روایت‌ها که اتفاقاً با ظاهرسازی، زرق و برق‌های تاریخی در طراحی صحنه و لباس یا جلوه‌های ویژه همراه شده برای مخاطب طنازی کند. اگرچه قرار است همه این خرده‌روایت‌ها شخصیت شمس را کامل کند اما به دلیل پراکنده‌گویی و شکست زمانی و فلش‌بک‌های پی در پی نتوانسته کارگردان را به منظور خود برساند و تقریباً زبان فیلم در پرداخت شخصیت شمس الکن مانده است. شاید یک روایت کلاسیک و خطی می‌توانست کمک بسزایی به روند فیلم و ارتباط گیری مخاطب با اثر بکند اما متأسفانه این اتفاق نمی‌افتد.
احتمالا فتحی در ارائه این ساختار از همان شیوه روایت داستانی مولوی الهام گرفته است. شیوه داستان‌گویی مولوی در مثنوی هم شیوه داستان در داستان و شکست زمانی است که به دلیل عوامل گوناگون به وجود آمده و استفاده مولوی از این شگردها نشان‌دهنده اهمیت دادن او به نکات ظریف داستان‌پردازی بوده است که البته این شیوه در روایت فتحی ننشسته و مخاطب را سر درگم می‌کند.

فیلم مست عشق
فیلم مست عشق

سوم: واقعیت این است که حسن فتحی در مست عشق شیفته شخصیت شمس بوده و خواسته تصویر دقیق‌تری از او ارائه دهد و گره‌های زندگی او را با بازی درخشان شهاب حسینی بگشاید. از این نظر شاید معمای شخصیت شمس برای مخاطبی که زندگی او را از خلال تاریخ ادبیات پیگیری نکرده با این فیلم کشف شود اما مخاطب نمی‌تواند به حظ لازم از این شهود برسد.
شخصیت شمس در تاریخ ادبیات چنان جذاب است که توانسته واعظی چون مولوی را که صدها مرید و پیرو داشته شیفته خود کند. داستان این دو با افسانه‌های گیرایی نقل شده که نمونه‌هایی از آن در مست عشق هم آمده و اوج فیلم زمان تصویر همین روایت‌ها و افسانه‌هاست.
درخصوص چگونگی آشنایی مولانا با او در روایت‌ها آمده روزی شمس وارد مجلس مولانا می‌شود و در حالی ‌که در کنار مولانا چند کتاب وجود دارد، شمس از او می‌پرسد، این‌ها چیست؟ مولانا جواب می‌دهد قیل‌وقال است، شمس می‌گوید و تو را با این‌ها چه کار است؟ و کتاب‌ها را برداشته و به داخل حوضی که در آن نزدیکی قرار دارد، می‌اندازد.
مولانا با ناراحتی می‌گوید ‌ای درویش چه کار کردی؟ برخی از این کتاب‌ها از پدرم رسیده بوده و نسخه دیگری ندارد. شمس تبریزی در این حالت دست به آب می‌برد و کتاب‌ها را یک به یک از آب بیرون می‌کشد بدون اینکه آثاری از آب در کتاب‌ها مانده باشد و کتاب‌ها حتی ذره‌ای خیس شده باشند. مولانا با تعجب می‌پرسد این چه سری است؟ شمس جواب می‌دهد این ذوق و حال است که تو را از آن خبری نیست. از این ساعت است که حال مولانا تغییر می‌یابد. درس و بحث را کنار می‌گذارد و شبانه‌روز در رکاب شمس تبریزی به‌ خدمت می‌ایستد و تولدی دوباره می‌یابد. این روایت کوتاه به‌ صورت کامل در فیلم مست عشق آمده است.

سکانس‌های دیدار شمس و مولانا و گفت‌وگوی این ‌دو از سکانس‌های جذاب مست عشق است که اگر چه بسیار کم است اما بر جان انسان تشنه امروز می‌نشیند. این صحنه‌ها تا حدی گویای این است که چطور مولوی واعظ در مسیر شاعری قرار می‌گیرد. حال پرسش این است که چرا فتحی در بیان این دست روایت‌های جذاب، خسّت به خرج داده و به بیان این داستان در حد چند دقیقه و چند صحنه بسنده کرده است.

قرار است دو شخصیت معروف و جذاب ادبی از دل تاریخ بیرون بیایند و قدم بر پرده سینما بگذارند و مقابل انسان امروزی که از طرفی اسیر زندگی ماشینی و مجازی شده و از طرفی پرسش‌های ازلی و ابدی‌اش بی‌پاسخ مانده، بنشینند و درباره شوریدگی، عشق، فراق و وصال بگویند و بشنوند اما این اتفاق رخ نمی‌دهد و مخاطب با انبوهی از صحنه‌ها و سکانس‌های بیهوده روبه‌رو می‌شود. از این منظر مست عشق حسرت فراوانی بر دل شیفتگان ادبیات این سرزمین می‌گذارد.

فیلم بعضاً دیالوگ‌های درخشانی دارد که از شمس خطاب به مولانا نقل می‌شود، نظیر: «خاموشی فضیلت بزرگی است تا دیروز چون طوطی از محفوظات می‌گفتی. دوباره سخن می‌گویی این ‌بار از دل و جان»، «شیخ‌الاسلام دیروز بدل به شاعر و عارف امروز شد» یا «مقام هیچ ‌کس، مرتبه بلندی است» و یا جمله شاهکار «عادات جهان تو را کوچک کرده، دین عادت‌زده، اجتماع عادت‌زده، چه حاصل جز غفلت و حجاب؟» اما مخاطب تا می‌خواهد غرق در این معانی و گفتارها شود، کارگردان کات می‌دهد و با یک پرش زمانی نامیمون مخاطب را پرت می‌کند به سکانس‌های لوث و توخالی فیلم‌های ترکی.




نجات #جیران با توقیف؟

سینماروزان: سریال خانگی #جیران ساخته حسن فتحی به دلیل آنچه شکایت شاکی خصوصی خوانده شده توقیف شد.

 

جیران در ابتدای عرضه و به دلیل ادعاهای مهرداد غفارزاده نویسنده و کارگردان سریال #آهوی_من_مارال بابت استفاده از طرح اصلی مارال برای ساخت جیران گرفتار وقفه در عرضه شده بود ولی در نهایت جیران عرضه شد و بیست قسمت را رد کرد تا حالا که با دستور قضایی باید توقیف گردد.

 

خبرگزاری میزان منسوب به قوه قضائیه قبل از همه خبر توقیف سریال جیران را داده و دلیل آن را شکایت شاکی خصوصی اعلام کرده و متعاقب آن تصویر نامه مقام قضایی به ساترا منتشر شده که دستور توقیف عرضه جیران را داده؛ به دلیل شکایت سازندگان آهوی من مارال. 

 

در دستور قضایی مستند به ماده ۲۹ قانون حمایت از مولفان و در جهت حمایت از بزه دیده(آهوی من مارال)، از ساترا خواسته شده نسبت به جلوگیری از نشر سریال جیران در پلتفرم‌ها، مبادرت نماید. 

 

توقیف #جیران در شرایطی رخ داده که با گذشت بیست و سه قسمت از این سریال و با وجود همه فضاسازی‌های عرضه‌کننده، سریال نتوانست در حد و اندازه‌های ساخته‌های قبلی حسن فتحی و به ویژه فصل اول #شهرزاد یا #میوه_ممنوعه جذابیت داشته باشد.

 

تکراری بودن خط داستانی متکی بر یک مثلث عاشقانه تصنعی، بازی‌های خشک و تاکید بیش از حد بر فضای داخلی حرمسرا و خواجه‌گان ازجمله نقاط ضعف #جیران برشمرده شده و حالا با سکته در روند عرضه #جیران شاید راه نجاتی ایجاد شود پیش روی فتحی برای رهایی از این انتقادات.

با انتشار دستور قضایی برای توقیف سریال جیران، راهی ایجاد شد برای رهایی از انتقادات کیفی به سریال
با انتشار دستور قضایی برای توقیف سریال جیران، راهی ایجاد شد برای رهایی از انتقادات کیفی به سریال

 

 




#جیران و عدم تعادل در بازیگری!

سینماروزان/سپیده محمدپور: انتخاب بازیگر یکی از ارکان مهم آثار نمایشی را تشکیل می دهد که اندک لغزشی در این باب می تواند لطمات جدی به پیکره کار وارد کند. اهمیت این موضوع تا اندازه ای است که در صنعت سینمای دنیا از هالیوود تا بالیوود به آن به شکل تخصصی نگاه شده و مسئولیت آن صرفا به عهده کارگردان و تهیه کننده نیست.

در سینمای ایران نیز گاه در عنوان بندی فیلم ها با عنوان مسئول انتخاب بازیگر برخورد می کنیم که بیش از هر چیز نشانگر اهمیت نسبی تهیه کننده به این مقوله مهم و کلیدی است.

این روزها که پلتفرم ها فعالیت تولیدی خود را افزایش داده و رقابت میان آنها برای جذب مخاطب بالا گرفته، انتخاب درست بازیگر اهمیت فوق العاده ای پیدا کرده و باید با وسواس بیشتری به آن نگاه شود.

سریال #جیران که به تازگی پخش خود را آغاز کرده، با توجه به قصه تاریخی و تعدد شخصیت هایش نیاز به بازیگرانی متناسب با نقش ها داشته چرا که مخاطب باید با آدم‌های داستان- که فاصله‌ای حدود یک قرن با ما دارند- احساس نزدیکی کنند‌.

در قسمت‌های نخست این سریال، بخش مهمی از شخصیت های اصلی معرفی شده و با بازیگران آن آشنا شده ایم. بازی در نقش شخصیت های حقیقی به خصوص آنهایی که در تاریخ سیاسی ایران نقش داشته اند، چالشی سخت و در عین حال جذاب برای بازیگران به حساب می آید. اما این موضوع جذاب مثل چاقو دو لبه دارد که اندک لغزشی می تواند نقش و بازیگر را همزمان از سکه بیندازد.

انتخاب #بهرام_رادان برای ایفای نقش ناصرالدین شاه، انتخابی پرریسک بوده که در نگاه نخست به نتیجه درخشانی منتهی نشده است. لحن همیشگی صدا و بازی او از زیر گریم سنگینش بیرون زده و باور پذیری آن را خدشه دار کرده؛ به خصوص در میمیک چهره و زبان بدن که فاصله عمیقی میان نقش و بازیگر حس می شود.

این امروزی بودن، در فرم بازی پریناز ایزدیار و امیرحسین فتحی بیشتر به چشم آمده و به عنوان یک ضعف بزرگ خود را به رخ تماشاگران می کشد. مهدی پاکدل با اینکه درک بهتری از تاریخ داشته ولی باز هم در نقش یک قزلباش تنها به رفتارهای بیرونی توجه نشان داده.

مریلا زارعی با وجود آن که هیچ شباهتی به تصاویر اندکی که از مهدعلیا باقی مانده ندارد، وضعیت امیدوارکننده تری از سایر بازیگران داشته و تا حدودی به باور تماشاگران می نشیند. همان طور که امیر جعفری در نقش میرزا آقاخان نوری با تکیه بر تجربیات متعدد تئاتری، وجوه شر شخصیت یاد شده را تا حدود زیادی به نمایش گذاشته است.

آدمهای روستا و حرمسرای ناصری اعم از خواجه و کدخدا تا زنان دربار بیش از شخصیت به تیپ‌هایی می‌مانند یادآور آتراکسیون‌های لاله‌زار و اساسا نقشی شکل نمی‌گیرد تا تعادل بازیگری رخ نماید

ای کاش با این حجم از بازیگر نامدار در سریال، نوعی تعادل در بازیگردانی حاکم بود تا خودبخود کیفیت سریال هم ارتقا یابد ولی افسوس…

جیران و عدم تعادل در بازیگری
جیران و عدم تعادل در بازیگری




زور جیران به مارال نرسید!؟

سینماروزان: عدم پخش سریال “جیران”حسن فتحی در موعد مقرر و حواشی قبلی درباره شکایت عوامل سریال “…مارال”مهرداد غفارزاده از سازندگان “جیران”، به کجا ختم خواهد شد؟

به گزارش سینماروزان، سامانه فیلیمو به‌عنوان حامی تولید “جیران”، دلیل عدم پخش سریال را اعمال پاره‌ای ملاحظات ساترا دانسته.

با این حال سازندگان سریال “آهوی من مارال”، دلیل تعلیق پخش را به شباهت “جیران” با “مارال” نسبت دادند و در بیانیه‌ای آوردند: پیرنگ اصلی داستان عاشقانه سریال “جیران” از سریال آهوی من مارال برداشته شده و بر اساس حکم محکومیت، تهیه‌کننده محکوم به حذف شباهت‌های کپی شده از سریال “آهوی من مارال” می‌باشد.

همزمان با اطلاعیه‌های سازندگان “جیران” و “مارال” گفتگویی از مهرداد غفارزاده سازنده “مارال” در خبرگزاری صبا منتشر شد که در آن بر صدور رای در آیفیک به نفع “مارال” و تایید رای در دستگاه قضا اصرار ورزیده و به این ترتیب “جیران” نمی‌تواند عرضه شود مگر آن که شباهت‌های آن با “مارال” کاملا حذف و تعدیل شود.

در نهایت ساترا نیز وارد ماجرا شده و دستور تعلیق اکران تا حل مساله را تایید کرد.

شاید بسیاری کنجکاو باشند که شباهت “جیران” و “مارال” را بدانند؛ خط اصلی هر دو سریال دوقطبی عاشقانه با حضور ناصرالدین‌شاه است.

در “جیران”، پریناز ایزدیار در نقش جیران، دختری روستایی است که بناست با پسری روستایی با بازی امیرحسین فتحی ازدواج کند ولی ناصرالدین‌شاه(با بازی بهرام رادان) از راه می‌رسد و عاشق جیران می‌شود.

در “آهوی من مارال”، ترلان پروانه در نقش مارال، دختری روستایی است با دو قطب روزبه حصاری(در نقش پسر روستایی خوش‌تیپ) و ناصرالدین شاه با بازی حسن معجونی.

ما که هیچ کدام از سریالها را ندیده‌ایم اما براساس توزیع نقش می‌توان حدس زد که در “آهوی من مارال” رقابت عشقی منطق‌پذیرتر است.

وقتی مثلث عشقی “جیران” با دو بازیگر بیبی‌فیس(یکی آقازاده کارگردان و دیگری رادان) شکل می‌گیرد، احتمالا مخاطب پیش خود نمی‌گوید چرا جیران باید یکی را بر دیگری ترجیح دهد؟؟

ولی در “مارال” که (یک طرف جوانی خوش چهره مثل روزبه حصاری است و طرف دیگر بازیگر میانسالی مثل حسن معجونی) پیداست مخاطب در این دوقطبی، حق را به جوان خوش‌تیپ ماجرا می‌دهد و درام، جان می‌گیرد.

باید منتظر ماند و دید بالاخره سرانجام دوئل “مارال” و “جیران” به کجا خواهد انجامید؟

زور جیران به مارال نرسید؟
زور جیران به مارال نرسید؟




به سبک جم و یادآور گزارش سینماروزان⇐آنونس “مست عشق” منتشر شد+فیلم

سینماروزان: آنونس رسمی فیلم سینمایی «مست عشق» به کارگردانی حسن فتحی و تهیه کنندگی مهران برومند و حسن علیزاده رونمایی شد.

به گزارش سینماروزان نگاهی گذرا بر این آنونس و به خصوص دوبله آن نه تنها سبک و سیاق سریالهای شبکه جم را تداعی می‌کند بلکه تاکید آنونس بر کیمیا خاتون یادآور پیش‌بینی سینماروزان درباره این فیلم است.

دو سال پیش در سینماروزان نوشتیم: عنوان “مست عشق” بیش از هر چیز یادآور کتابی است به نام “ملت عشق/چهل قانون عشق” از نویسنده‌ای ترک به نام”الیف شافاک/الو شعله(شفق)”. “ملت عشق” که از یک سو داستان شمس و مولانا و از سوی دیگر داستان ارتباط عاشقانه یک بانوی ویراستار متاهل با نویسنده یک رمان(!) را روایت می‌کند به‌لحاظ داستان‌پردازی بیش از هر چیز شباهت دارد به سریال‌های ترک. ترک بودن نویسنده “ملت عشق” و همچنین تأکیدات مبتنی بر شراکت ترک‌ها در سرمایه‌گذاری “مست عشق” و استفاده از یک بازیگر زن ترک با نام “هانده ارچل” برای ایفای نقش کیمیاخاتون دخترخوانده مولانا، بیش از هر چیز احتمال زنانه بودن فیلم و ارائه روایت ارتباط مولانا-شمس از دریچه نگاه کیمیاخاتون را شکل می‌دهد؟…(اینجا را بخوانید)

حالا و با رونمایی از آنونس “مست عشق” که تداعی‌گر آنونس سریال‌هایی مثل “حریم سلطان” است، آن پیش‌بینی مجددا به ذهن خطور می‌کند ولی درنهایت باید قضاوت نهایی را سپرد به زمان اکران فیلم.

طی ماه های گذشته اختلاف نظری که درباره میزان سهم مالکیت فیلم سینمایی «مست عشق» میان تهیه‌کنندگان ایرانی و ترک بروز کرده و موجب توقف ادامه‌ تولید و آماده‌سازی و اکران فیلم شده بود حل و فصل شد و گروه این روزها در حال تدارک برای فیلمبرداری چند سکانس باقی مانده فیلم هستند تا «مست عشق» به زودی برای اکران عمومی آماده شود.

شهاب حسینی، پارسا پیروزفر، ابراهیم چلیکول، هانده ارچل، بوراک توزکوپاران، بوران کوزوم، سلما ارگچ، حسام منظور، بنسو سورال و هالیت ارگنچ گروه بازیگران «مست عشق» را تشکیل می دهند.

آنونس “مست عشق” را اینجا ببینید.




ساخت فیلم زندگی افسانه شجریان؛ متعاقب اکران فیلم زندگی کیمیاخاتون؟؟

سینماروزان: به تازگی و بعد از درگذشت محمدرضا شجریان، ماجرای ازدواج ایشان با همسر دومشان که هم‌سن با دختر دومشان هستند، باجناقی با پسر ارشدشان همایون و اختلافات با استاد پرویز مشکاتیان – که زمانی همسر افسانه دختر استاد بودند و جدا شدند-و حتی زندگی خصوصی همایون شجریان، حاشیه‌های پررنگی را در فضای مجازی به وجود آورد که به نوعی وهن به استاد تازه درگذشته به حساب می‌آمد.

آنچه این حاشیه‌ها را تا حدودی به حاشیه راند دو مورد مهم بود؛ نخست بسیاری از مخاطبان این واقعیت‌های زندگی استاد را باور نکرده و آنرا ساخته و پرداخته دشمنان استاد(!!) دانستند، و دوم اینکه هنرمندان ، فرهیختگان ادبی و هنری جامعه و بسیاری از مومنان به گفته پیامبر اسلام(ص) که از مردگان خود به نیکی یاد کنید، هر یک به گونه‌ای با شماتت توهین‌کنندگان و یا کسانی که بدون هیچ غرض و قصد خاصی واقعیت های زندگی استاد را در قالب عکس و نوشته بازتاب میدادند ، خواستار این شدند که زندگی شخصی استاد را جدا از زندگی حرفه‌ای ایشان دانسته و تنها بر هنر ایشان تاکید کنند.

این گروه دوم که هنرمندان و به نوعی طبقه الیت جامعه هنری را در بر می گیرد ورود به تاریخچه زندگی استاد را وهن ایشان دانسته و مخاطبانی که تشنه دانستن زندگی شخصی ایشان و یا حتی بخشهایی از زندگی حرفه ای ایشان مانند اختلاف با مشکاتیان بود را جماعت مغرض و خاله زنک خطاب کرده و این مطالب را حاشیه های زرد عنوان داشتند.

البته بخشی از جامعه روشنفکر پیشاپیش با اعطای لقب عالیجناب و پروژه قدیس ‌سازی در هر زمانی مخالف بوده اند که نمونه بارز آن صحبتهای احمد شاملو درباره موسیقی به اصطلاح سنتی و خوانندگان آن بوده است. اما این گروه نقاد در جامعه نخبگانی هنری در اقلیتند و اکثریت در انفعال سرسپردگی و پیروی به سر می برند.

از اینرو به زعم آن جماعت موسوم به روشنفکر، زلزله دهه ۷۰ در خانواده شجریان یعنی جدایی استاد از همسر اول، جدایی افسانه دختر شجریان از پرویز مشکاتیان و درنهایت اختلاف و قهر مشکاتیان با شجریان و به‌دنبال آن ایستایی چند دهه‌ای کارنامه هنری شجریان بعد از جدایی از مشکاتیان، اتفافاتی است که هیچ کس درباره‌اش نباید بنویسد و کسی دراین پیرامون نباید چیزی بشنود چرا که بعضی قضاوت ها حتما اسباب وهن استاد را فراهم خواهد ساخت ، از این رو رسانه‌های منسوب به آنها تلاش وافری دارند برای پنهان کردن بخش مهم از زندگی آن استاد مرحوم که البته حتی اگر از نیت خیر هم ناشی شده باشد این روزها سخت در آزمونی سرنوشت ساز قرار گرفته که سنگ محکی خواهد بود بر حرفها و ادعاها و نظریه های این گروه نسبتا مهم از جامعه موسوم به روشنفکری که آیا از حرف خود عدول خواهند کرد و به استاندارد دوگانه تن خواهند داد یا نه از آزمون سربلند بیرون خواهند آمد؟؟؟

و اما آزمون سخت پیش‌روی طیف موسوم به روشنفکر ، واکنش این جماعت در قبال فیلمی با عنوان “مست عشق” است که سال گذشته توسط یک گروه ایرانی درباره شخصی ترین مسائل زندگی مولوی و شمس ساخته شده و قرار است فیلم و سریال آن در ترکیه و ایران به نمایش درآید.

داستان فیلم مقطعی از زندگی شمس و مولاناست که ضمن تاریک بودن به لحاظ روایت‌های تاریخی و عدم قطعیت تاریخی بسیار سیاه و تلخ و تاریک است، روایت ازدواج شمس با دختر خوانده مولانا که سی و‌پنج و به نقلی چهل و پنج سال اختلاف سنی داشته و همزمان عشق علاء الدین پسر مولوی به خواهر خوانده‌اش و دشمنی‌های وی با شمس و سخت گیری‌های شمس بر کیمیاخاتون و درنهایت مرگ مرموز او و ترک خانه ی مولانا توسط شمس متعاقب این مرگ بی سرو‌صدا و وداع ! که گویا مسبب این مرگ بوده است !!

افسانه هایی که پیش از این هم در رمان های عامه‌پسندی چون”کیمیاخاتون”نوشته سعیده قدس منتشر شده ودر مقیاسی کلی‌تر یادآور بسیاری از سریالهای تاریخی ترکی با مضامین مثلث عشقی های نامتعارف است.

پرسش اصلی اینجاست که آیا این بار ،این گروه از جامعه ی فرهنگی هنری، با تمرکز بر فانتزی‌سازی‌ حول زندگی شخصی شمس-مولانا موافقند؟؟ آیا آنها مشکلی با این ندارند که به‌جای بازخوانی جایگاه فرهنگی مولانا در جهان و‌تبیین جهان بینی اش، تخیل‌نگاری‌هایی که اصالت‌شان زیر سوال است، درباره زندگی شخصی شمس-مولانا جا زده شود؟

اگر این گروه همچنان می‌خواهند قضاوت درباره اتفاقات شخصی زندگی استاد مرحوم شجریان را ناپسند قلمداد کنند باید هرچه زودتر تکلیف خود را درباره بازنمایی رسانه‌ای زندگی شخصی مولانا و شمس هم روشن کنند.

اگر حرف زدن از زندگی شخصی بد است، چرا برای مولانا بد نیست؟؟ و اگر ساخت فیلم کیمیاخاتون را به بهانه شمس و‌مولانا زیبنده بدانند نظرشان درباره ساخت فیلم زندگی افسانه شجریان چیست؟؟




شهاب حسینی برای دومین بار “شمس تبریزی” شد!!

سینماروزان: حسن فتحی بعد از حواشی گریبانگیر سرمایه گذاران سریال “شهرزاد” قید شبکه خانگی را زده و قصد دارد فیلمی با عنوان “مست عشق” را تولید کند. فیلمی که شهاب حسینی نقش اصلیش را برعهده دارد.

تهیه کنندگی “مست عشق” را مهران برومند برعهده دارد که پیشتر به دنبال تولید سریال خانگی “ماه تی تی” بود ولی بازداشت حسین هدایتی سرمایه گذار سریال مانع این امر شد.

“مست عشق” برشی از زندگی مولانا جلال‌الدین محمد بلخی و ارتباطش با شمس تبریزی است و جالب اینکه

شهاب حسینی برای دومین بار در زندگیش در این فیلم، نقش شمس تبریزی را بازی خواهد کرد.

شهاب حسینی اولین بار پنج سال پیش در درام پیچاپیچ “ساکن طبقه وسط” ساخته خودش نقش شمس تبریزی را ایفا کرده بود و با لباس سماع گران یک رقص سماع دیدنی هم ارائه داده بود.

شمس تبریزی یکی از 38 نقشی بود که توسط شهاب در “ساکن…” ایفا شد و بلحاظ حسی هم مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.

به نظر میرسد حسن فتحی “ساکن…” را دیده باشد و برای همین نقش شمس تبریزی را به شهاب داده است.

تمامی صحنه‌های “مست عشق” در ترکیه فیلمبرداری می‌شود و هرچند گفته شده دو سرمایه‌گذار ایرانی و ترکیه‌ای بودجه تولید را فراهم میکنند ولی نام و نشانی از این سرمایه گذاران در دست نیست؟؟!!




درگیری پوران درخشنده با حسن فتحی بر سر «بامداد خمار»؟!

سینماروزان: به نظر می رسد بعد از تولید سه فصل از سریال «شهرزاد» و علیرغم همه فراز و نشیبها، به حسن فتحی در شبکه خانگی خیلی خوش گذشته است که قصد دارد همچنان به تولید برای این مدیوم ادامه دهد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از سایت «نمایش خانگی» طبیعی هم هست که چنین اتفاقی بیفتد؛ اوضاع اقتصادی تلویزیون برای بسیاری از آنها که در سالهای بریز و بپاش کنار تلویزیون بودند و از جمله حسن فتحی مساعد نیست و در سینما هم نمی‌شود یک بریز و بپاش چندساله راه انداخت برای پروژه‌هایی که علیرغم ژستهای سیاسی یادآور سریالهای ترک هستند.

اینکه خبر آمده حسن فتحی تصمیم گرفته بعد از «شهرزاد» به سراغ سریالی دیگر برای شبکه خانگی برود میتواند منطقی‌ترین تصمیم برای این کارگردان باشد اما اینکه فتحی بخواهد رمان «بامداد خمار»فتانه حاج سیدجوادی را به سریال برگرداند به شدت پرسش برانگیز است.

چرا؟

چون مدتها پیش از فتحی این پوران درخشنده کارگردان سرشناس سینمای ایران بود که با هماهنگی فتانه حاج‌سیدجوادی نویسنده رمان، طرح اقتباس سریالی براساس «بامداد خمار» را نگاشته و در سیمافیلم ثبت نمود و در همه این سالها هم در کنار کار بر سناریو به دنبال فراهم آوردن شرایط تولیدش بود.

آیا حسن فتحی بناست همان طرح پوران را ادامه دهد یا این دو نفر بناست به صورت مشترک «بامداد خمار» را به سرانجام برسانند؟ به خصوص که «بامداد خمار» رمانی است زنانه و شرح سوزناک- و البته در این سالها دِمُده- از زندگی دختری اشرافی را میگوید که به چنگال مردی دیوسیرت اسیر میشود و بدیهی است که کارگردانانی زن همچون درخشنده یا تهمینه میلانی بهتر بتوانند مختصات زنانه اثر را در تولید ایجاد کنند.

نه حسن فتحی و نه پوران درخشنده درباره این ماجرا حرفی نزده اند.

سال قبل و در جریان اکران «زیر سقف دودی»پوران درخشنده و زمانی که شائبه سیاه‌نمایی فیلم مطرح شد حسن فتحی از جمله کارگردانانی بود که با نگارش یادداشتی به حمایت از فیلم پوران پرداخت.آیا آن همراهی به حضور پوران درخشنده در تیم تولید «بامداد خمار» منجر شده  و این دو در تولید «بامداد خمار» هماهنگند یا آن که…؟

آیا حسن فتحی بی‌خبر از ثبت فیلمنامه «بامداد خمار» توسط پوران به دنبال تولید آن است؟؟ آیا این اقدام به درگیری حقوقی این دو منجر نخواهد شد؟

محمد امامی که از وی به عنوان تهیه کننده این سریال نام برده شده چطور؟ آیا او از ثبت فیلمنامه «بامداد خمار» به نام درخشنده باخبر است؟ یا آن که ناآگاهانه و در عالم بیخبری به دنبال سرمایه گزاری بر پروژه ایست که به نام دیگری ثبت شده؟؟




گلایه‌های مصطفی زمانی از تیم تولید «شهرزاد»⇐«شهرزاد۲» را دیرتر شروع کردند که دیرتر دستمزد دهند!/خیلی دلشان می‌خواهد ادای هنرمندان را درآورند اما ادا درآوردن هم هنر می‌خواهد!

سینماروزان: فصل دوم سریال «شهرزاد» در آستانه عرضه از شبکه خانگی قرار دارد و آن هم بعد از کلی حواشی که حین تولید فصل دوم به خاطر بازداشت تهیه کننده سریال و بعدتر درگیری سرمایه گذار 60 درصدی سریال با تهیه کننده پیش آمد.

به گزارش سینماروزان «شهرزاد2» به مانند فصل اول از مثلث شهاب حسینی-ترانه علیدوستی-مصطفی زمانی سود می برد. زمانی که در فصل اول این سریال نقش یک عاشق ناکام را بازی کرد در ابتدای فصل دوم کامروا خواهد شد اما این کامروایی هم دیری نخواهد پایید.

زمانی که این روزها یک درام ماجرایی مهیج به نام «تیک آف» را روی پرده دارد به تازگی در گفتگویی با «اعتماد» گلایه هایی کرده از تیم تولید «شهرزاد2». این بازیگر درباره عقب افتادن تولید فصل دوم بیان داشت: پروژه «شهرزاد» چند بار عقب افتاد و من از جايي به بعد خسته شدم. با اينكه گروه تهيه و توليد هميشه خيلي بزرگ‌منشانه مصاحبه مي‌كنند ولي همه‌شان تقريبا شبيه هم هستند، حتي در مسووليت‌پذيري‌شان! وعده‌هاي همه‌شان از جنس هم است و خيلي‌هاي‌شان هنرمند نيستند.

این بازیگر با اشاره به تهیه کنندگان سریال ادامه داد: درصد كمي از تهيه‌كننده‌ها هنرمندند. البته خيلي دل‌شان مي‌خواهد اداي هنرمندها را دربياورند البته نمي‌دانند اين ادا درآوردن هم خودش يك هنر است كه آنها اين هنر را هم ندارند. مي‌گويند اداي مرد درآوردن هم هنر مي‌خواهد!

زمانی با اشاره به تأخیر تولید فصل دوم افزود: ما ديديم كه عوامل تهيه و توليد «شهرزاد» خيلي دوست دارند ديرتر پروژه را شروع كنند كه دستمزدها را ديرتر بدهند براي همين من براي بازي در فيلم «سارا و آيدا» مازيار ميري قرارداد بستم. دو روز اين كار با سريال «شهرزاد» تداخل پيدا كرد.




«شهرزاد۲» در آستانه عرضه خبرساز شد⇔از ماجرای خروج از کشور تهیه‌کننده تا انتقادات یک نماینده مجلس و توضیحات روابط عمومی سریال درباره همه اینها

سینماروزان: فصل دوم «شهرزاد» از 29 خردادماه به شبکه خانگی می آید و یک هفته مانده به عرضه اولین قسمت از فصل دوم، یک فیلم یک ساعته حاوی خلاصه فصل اول به همراه سکانسی ویژه از فصل دوم ارائه شده است.

به گزارش سینماروزان این فیلم که «قصه های شهرزاد» نام دارد از رسانه «لوتوس پلی» قابل خرید است.

در این اوضاع سفر چندی قبل محمد امامی تهیه کننده «شهرزاد» به کانادا هم خبرساز شده است. امامی که سال قبل به دلیل اتهاماتی مرتبط با صندوق ذخیره فرهنگیان بازداشت شده و البته در ابتدای سال جدید آزاد شده بود به تازگی برای حضور در نمایش فیلم «خوب بد جلف» و برگزاری نشستهای مرتبط با آن به کانادا رفته بود و همین خروج از کشور بود که پرسش برانگیز شد.

همین خروج از کشور چندروزه موجب شد جبار کوچکی نژاد نماینده مجلس و رییس کمیسیون تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان در گفتگو با خبرگزاری مجلس به انتقاد از چگونگی خروج از کشور نامبرده بپردازد. کوچکی نژاد گفت: باید مراقبت شود افرادی که در جریان تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان بازداشت شدند و تا تعیین تکلیف دادگاه خود آزاد هستند، فرار نکنند. تاکنون چند نفر متهم مرتبط با پرونده صندوق ذخیره فرهنگیان را در هنگام خروج از کشور و در فرودگاه از هواپیما پایین آورده و برگردانده‌اند؛ اما فردی همچون محمد امامی به خارج از کشور سفر کرد؛ لذا معتقدم چنین مسائلی به روند کار آسیب می‌رساند.

وی ادامه داد: وقتی که فردی را به اتهامی بازداشت می‌کنند، حتی در زمان آزادی با قرار وثیقه نیز باید از او مراقبت به عمل آید و به ارگان‌های مختلف کشور اعلام کنند که این‌ افراد ممنوع‌الخروج هستند. این افراد تا زمان روشن شدن اتهام و تکلیف‌شان نباید از کشور خارج شوند و اگر محرز شد جرمی مرتکب نشدند، آزاد هستند به خارج از کشور و هرجایی که می‌خواهند بروند. دونفر از متهمان این پرونده قصد خروج از ایران را داشته‌اند که آنها را برگردانده‌اند اما امامی توانسته از کشور خارج شود ولی اطلاع دقیق ندارم ایشان به چه شکلی از کشور خارج‌ شده است.

این انتقادات واکنش روابط عمومی «شهرزاد» را به دنبال داشت که با ارائه توضیحاتی از حضور امامی در کشور خبر داد.

روابط عمومی «شهرزاد» بیان کرد: در پى انتشار خبرى مبنى بر خروج سيدمحمد امامى از كشور كه در برخى خبرگزاري ها و فضاى مجازى منتشر شده است، روابط عمومى سريال «شهرزاد» با اعلام حضور ايشان در كشور، انتشار چنين اخباري را فضاسازى در آستانه پخش فصل دوم اين سريال دانست. همچنين روابط عمومي اين مجموعه از رسانه ها درخواست میکند كه با توجه به امكان دسترسى به منابع رسمى، بدون تحقيق و بررسى از انتشار چنين اخباري كه سبب تخريب و تشويش اذهان عمومي مي شود، خودداري كنند.




علت اصلی توقف تولید «شهرزاد۲» چیست؟

سینماروزان: در ساعات گذشته خبری درباره توقف تولید فصل دوم سریال «شهرزاد» در برخی خبرگزاریها و از جمله “فارس” و “سینماپرس” منتشر شد.

به گزارش سینماروزان در خبرهای این خبرگزاریها بر توقف تولید «شهرزاد2» به علت مسائل مالی و عدم توان پرداخت دستمزد عوامل و بازیگران تأکید شده بود.

با این حال روابط عمومی این سریال در اطلاعیه ای که به «نمایش خانگی» داده در کنار تأیید خبر ایجاد توقفی چندروزه در مسیر تولید این سریال این مسأله را کاملا بی ربط با ادعاهای برخی رسانه ها درباره ایجاد مشکلات مالی دانست.

برطبق اعلام روابط عمومی مشکل اصلی بر سر ادامه تولید سریال، ناراحتی جسمی کارگردان سریال حسن فتحی بوده است؛ فتحی از سال گذشته با مشکل دیسک کمر روبرو بوده و همان زمان هم یک بار کمرش را جراحی کرد.

گویا فشار کاری بالای تولید «شهرزاد۲» موجب شده مشکل دیسک کمر این کارگردان در روزهای اخیر عود کرده و او مجبور شود تحت نظر پزشک معالج به فیزیوتراپی و استراحت مطلق بپردازد؛ با پایان فیزیوتراپی ظرف چند روز آینده فیلمبرداری «شهرزاد۲» از سر گرفته خواهد شد.




شریک برند “شهرزاد” روی آنتن زنده⇐ به آقازادگان بگویید بتمرگند سرجایشان!!!/بچه پولدارها مطمئن باشند اگر ثروت‌شان در حال افزایش است، حتما حق را ناحق کرده‌اند!

سینماروزان: محمدهادی رضوی سرمایه گذار 60 درصدی و شریک برند سریال خانگی”شهرزاد” در هفته های اخیر به واسطه انتقادات تند و تیزش درباره روند تولید فصل دوم “شهرزاد” در کانون توجه قرار گرفت.

به گزارش سینماروزان رضوی به تازگی در برنامه زنده شب یلدای شبکه 5 هم حاضر شد و البته کوشید به نوبه خود پاسخگوی حرف و حدیثهایی باشد که به واسطه نسبت دامادی با محمد شریعتمداری معاون اجرایی رییس دولت یازدهم نصیبش شده است.

رضوی درباره خودش گفت: آقازاده نیستم؛ اگر ادعایمان این است که مسئولین نوکر مردم هستند پس باید فرزندان آنها را نوکرزاده قلمداد کنیم.
وی با اشاره برخی فسادهای برآمده از آقازادگی بیان داشت: وقتی آقازاده ای می آید سراغ وابستگان و تقاضای روی غلتک انداختن پروژه ای خاص را دارد مسئول باید به سبک مهران مدیری بهش بگوید: بتمرگید سرجاتون بزارید کار روی اصول پیش بره!

وی درباره عقبه خودش و اینکه گفته میشود به واسطه نسبت خویشاوندی با معاون رییس جمهور رشد کرده اظهار داشت: سی سال است پدرم تولیدکننده تجهیزات رسانه ای است و شرکت دانش بنیان این کار را دارد و اگر خودم هم بخواهم سوءاستفاده کنم آنها که به من منتسب هستند همان جوابی را که گفتم به من می دهند.

رضوی خطاب به طیف مرفه جامعه گفت: بچه پولدارها مطمئن باشید اگر ثروت تان در حال افزایش است جایی حق را ناحق کرده اید پس افتخار نکنید که صددرصد سرمایه تان مشروع است!




ساعاتی بعد از انتشار نامه حسن فتحی درباره تهیه کننده بازداشتی “شهرزاد”⇐وزیر آموزش و پرورش از برخورد جدی با متخلفان صندوق ذخیره فرهنگیان خبر داد

سینماروزان: ساعاتی بعد از انتشار نامه حسن فتحی تهیه کننده “شهرزاد” و تلاش او برای اعلام برائت تهیه کننده بازداشتی “شهرزاد” از ماجرای فساد در صندوق ذخیره فرهنگیان(اینجا را بخوانید) وزیر آموزش و پرورش از برخورد جدی با متخلفان صندوق خبر داد.

به گزارش سینماروزان فخرالدین دانش آشتیانی در آیین تودیع و معارفه مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان اظهار داشت: فلسفه تأسیس صندوق ذخیره فرهنگیان ارائه رفاهیات و خدمات برای قشر فرهنگی است تا از این طریق به بهبود معیشت فرهنگیان کمک شود.

دانش آشتیانی با اشاره به عضویت نزدیک یک میلیون فرهنگی در صندوق ذخیره فرهنگیان، گفت: جامعه فرهنگیان پتانسیل و ظرفیت خوبی است که اگر خوب مدیریت شود می‌تواند برکات خوبی برای آنان به همراه داشته باشد و هدف از فعالیت صندوق این است که ارزش افزوده‌ای به سرمایه فرهنگیان اضافه کند.

وی تصریح کرد: مدیریت صندوق باید با اقتصاددانان باشد ‌چرا که صندوق یک بنگاه اقتصادی است و باید توسط افراد متخصص، موفق و باتجربه در کار اقتصادی مدیریت شود، پاک دستی نیز یکی دیگر از مسائل مهم در اداره صندوق است و اعضای صندوق نماینده یک میلیون فرهنگی هستند، بنابراین باید حساسیت بیشتری در این زمینه وجود داشته باشد.

دانش آشتیانی با بیان اینکه تمام سعی و تلاش خود را در زمینه احقاق حقوق فرهنگیان به کار خواهم بست، از تعیین یک تیم کارشناسی برای بررسی وضعیت مالی صندوق ذخیره فرهنگیان خبرداد و افزود: این اطمینان را به فرهنگیان می‌دهم با هرگونه تخلفی که در صندوق ذخیره فرهنگیان صورت گرفته باشد، به شدت برخورد می‌کنم و گزارشی شفاف، علمی و تخصصی به فرهنگیان ارائه خواهم کرد.

گفتنی است، پس از حرف و حدیث‌های زیاد در خصوص برخی خبرها که حکایت از فساد گسترده مالی در صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه به عنوان زیرمجموعه این صندوق داشت، فانی وزیر سابق آموزش و پرورش در آخرین روز کاری خود به عنوان وزیر، در حکمی شهاب‌الدین غندالی مدیرعامل این صندوق را برکنار  و علیرضا ناصری را جانشین وی نموده بود که پس از آن غندالی در خصوص ابهامات مالی این صندوق بازداشت شد. اما بعد از انتخاب وزیر جدید آموزش و پرورش، مهدی نیکدل جایگزین ناصری و مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان شد.

حال باید دید اولا نحوه رسیدگی به ابهامات و فسادهای مالی مطرح شده چطور خواهد بود و از سوی دیگر وزیر جدید تا چه حد در وعده برخورد با متخلفان و حرکت سالم اقتصادی این صندوق موفق خواهد بود. صندوقی که نزدیک به یک میلیون فرهنگی به امید بهره‌مندی اقتصادی به خصوص در ایام بازنشستگی در آن سرمایه‌گذاری کرده‌اند.




در نتیجه واکنش شریک برند “شهرزاد” به حسن فتحی⇔ خط داستانی”شهرزاد۲″ لو رفت ⇔بوی کپی برداری آشکار از “پدرخوانده” به مشام می رسد!!

سینماروزان: نامه حسن فتحی در دفاع از تهیه کننده بازداشتی “شهرزاد” و تلاشش برای تاکید بر پاکی سرمایه تولید این سریال(اینجا را بخوانید) با واکنش محمدهادی رضوی سرمایه گذار 60 درصدی فصل اول و شریک برند سریال مواجه شد.

به گزارش سینماروزان رضوی در جوابیه پرایهامی که در کانال شخصی اش منتشر کرده در کنار دعوت از حسن فتحی برای “قباد”بودن و نه “آقابزرگ” شدن به گونه ای کاملا مستقیم خط داستانی فصل دوم را لو داده است و این را گفته که فتحی در پایان فصل دوم “شهرزاد” قصد دارد شهرزاد را به بزرگ آقا بدل کند!!!

اگر این اتفاق افتاده باشد به نظر می رسد داستان “شهرزاد2” با نگاهی به سری “پدرخوانده” و جایگزینی مایکل به جای دون کورلئونه در قسمتهای دوم و سوم نگاشته شده است.

متن جوابیه محمدهادی رضوی را بخوانید:

این هم متن نامه آقای فتحی به مردم….من هیچی نمیگم مردم قضاوت کنن ….مردم چی میگن ایشون رمان شیرین و فرهاد مینویسه…البته من هم اگر دستمزد بالا بگیریم و بخواهند محل این دستمزد نجومی ام را جلوشو بگیرن رمان مینویسم….ما میگیم نر ایشون میگن بدوش….خدا را شکر که مردم با این پاسخ متوجه میشوند که دنیا چه خبر….ولی آقای فتحی اگر قصدتون دفاع از آقای امامی هم بود فکر کنم بدترین مدلی که میشه از یک نفر دفاع کنید این عمل را انجام دادید…برادر عزیز یکم با دقت تر پاسخ بدید مطالعه بیشتر….این جواب شما باعث شد که از سطح درایت شما آگاه شم و فهمیدم که خیلی نیاز به مطالعه بیشتر دارید تعجب میکنم چرا اعتبار خودتون را دستمایه طنز مردم میکنید…واقعا در مقابل پاسخ و مطالبات مردم و در آخر این حقیر باید رمان عاشقانه بنویسید یا شفاف سازی کنید….قطعا اگر روزی کسی بخواهد شما از او دفاع کنی باید تجدید نظر کند چون دفاع شما منجر به از بین رفتن حیثیت موکلتان میشود….برادر عزیز حسن فتحی افتخار عالم امکان سینما!!!!! برادرانه توصیه میکنم شما را به تقوی …مردم را فریب دهیم …رضوی را فریب دهیم…خدا را چطور؟…اینجا که دیگر تصویر سهوی جناب آقای حسین شریعتمداری نیست در قسمت هفدهم که پاسکاری کنید اشتباهتان را…چرا مانند فرهاد داستان شهرزاد عاشقانه برای هدفتان و خالصانه نمیجنگید چرا قباد گونه شهرزاد را بدست میاورید….فکر میکنید قباد پیروز شد یا فرهاد؟مگر میشود با زور و قدرت و پول شهرزاد قصه خویش را صاحب شوید و اگر اینطور میپندارید پس چرا فرهاد به شهرزاد رساندید در داستان شهرزاد….فرهاد باشید بزرگ آقا عصرش تمام شد…برادر عزیزم جناب آقای حسن فتحی خواهشا شهرزاد قصه را با آن معصومیتش و مظلومیتش را در پایان قسمت دوم تبدیل به بزرگ آقا نکنید که من از قبل این روند داستان ها را میدانم بگذارید معصوم بماند و عاشق… سعی میکنم فرهاد باشم و آماده تمامی هجمه هایی که بزرگ آقا و قباد خواهند کرد از ابتدا آماده هستم و خواهم بود…




حسن فتحی با نگارش نامه ای ادعا کرد⇐هیچ ربط و نسبتی میان اختلاس در صندوق ذخیره فرهنگیان و “شهرزاد” مشاهده نشده/اتهام تهیه کننده “شهرزاد” بدهی مالی است و نه اختلاس!!!

سینماروزان: بالاخره بعد از مدتها که از بازداشت محمد امامی تهیه کننده “شهرزاد” می گذرد حسن فتحی کارگردان و لیدر اصلی تولید این سریال در یادداشتی سرگشاده که در “شرق” منتشر شده به دفاع از این تهیه کننده پرداخت.

به گزارش سینماروزان فتحی با این استدلال که اگر “شهرزاد” به اختلاس 8 هزار میلیاردی صندوق ذخیره فرهنگیان مرتبط بود سه بار در پروسه تولید دچار تعطیلی نمی شد از این گفته که هیچ ربطی میان سریالش و آن اختلاس نیست.

جالب است که فتحی خود و عوامل سریالش را همراه با فرهنگیان بازی خورده پشت پرده ماجراهای صندوق فرهنگیان می داند.

فتحی این را هم گفته که مشکل محمد امامی تهیه کننده “شهرزاد” صرفا بدهی بانکی است و نه اختلاس اما این را نگفته که چرا این بدهکار بانکی به مانند اغلب بدهکاران نتوانسته با سپردن وثیقه آزاد شود.

متن یادداشت حسن فتحی را بخوانید:

فصل اول سریال “شهرزاد” در تابستان امسال و در میانه موجی از شادمانی و امید و همبستگی به پایان رسید؛ اما فصل دوم این سریال در یک پاییز سرد و در میانه پچ‌پچ‌ها و زمزمه‌های درگوشی و هیاهوهای جهان مجازی و در فضایی مملو از تهدید، تردید و سرخوردگی کلید خورده است. البته این جا‌به‌جایی‌های ناگهانی در زمانه‌ای که امیدها دیری نمی‌پایند و همبستگی‌ها جزرومدی‌اند و شادمانی‌ها عمرهای شبنمی دارند، تعجب‌آور نیست و در آن هیچ غیرمترقبه‌ای را نمی‌توان یافت.
ما دست‌اندرکاران خلق این اثر کجا ایستاده‌ایم؟
مهم‌ترین شاخصی که سریال “شهرزاد” را تبدیل به یک اتفاق کرد، اعتماد و احترامی بود که در میان طیف‌های متنوعی از طبقات اجتماعی و فرهنگی برانگیخت. این اعتماد قبل از هرچیز محصول نگاه مستقلی است که در پس این قصه به تاریخ معاصر انداخته شده بود و نیز احترامی که دست‌اندرکاران این مجموعه به سطح توقع و شعور مردم گذاشته بودند؛ اعتمادی خودانگیخته و مردمی بدون هیچ‌گونه شائبه‌ای نسبت به مهندسی‌شدن آن و دخالتی از بالا. همین استقلال در نگاه به بخشی از تاریخ معاصر بود که اتفاقا موجی از دلواپسی و نگرانی را در میان متولیان قرائت‌های تک‌خطی تاکنونی از تاریخ برانگیخت و بخش وسیعی از دوستداران اثر را به استقلال آن امیدوار کرد. هنرمند بیشتر از هرکسی به این اعتماد و استقلال التزام دارد. افتخار و ادعای او نیز باید همین باشد. او می‌داند اگرچه در جهانی زندگی می‌کند که «سیاست» و «سرمایه» متولیان اصلی آن هستند؛ اما در تلاش است که تن به نزدیک‌بینی سیاست و نفع‌طلبی صِرف سرمایه ندهد و اثر هنری را از این دو دام مهلک مصون بدارد؛ تلاشی که البته خلق اثر هنری را – در اینجا که ماییم- شبیه به آکروباسی می‌کند.
بحران اعتماد از شاخصه‌های اصلی جامعه ماست؛ جامعه‌ای که پشت‌پرده بسیار دارد و راه‌حلش بی‌تردید شفاف‌سازی است و قرارگرفتن در برابر چراغ‌های روشن. امروزه به یُمن چندمنبعی‌شدن شبکه‌های اطلاع‌رسانی همه طبقات اجتماعی و فرهنگی در معرض این ضرورت و قضاوت قرار دارند (پزشکان، سیاست‌مداران، وکلا، معلمان اخلاق، متولیان دین، روشنفکران و…) و نشانه‌هایش را مدام بر سر‌درِ شبکه‌های اجتماعی می‌بینیم و زمرمه‌هایش را بر سر زبان‌ها می‌شنویم… افکار عمومی، قدرت مهم و پنهانی است که سال‌ها نادیده گرفته شده و مدام دست‌کاری شده و خوشبختانه راه‌های بروز و ظهور خود را پیدا کرده است. امری نیکو و مبارک؛ اما در جامعه قطب‌بندی‌شده و پنهان‌کار ما پرسش از دست‌های پنهان، پرسشی است مجاز و مشروع و این دغدغه که در پس این شفاف‌سازی سهم حقیقت تا کجا از مصلحت‌های سیاسی و منافع مالی تفکیک شده است؟ آیا مقصود افشای ناحق است و خورده‌شدن حقوقی مسلم (آن هم حقوق فرهنگیان که هم‌سرنوشت هنرمندان‌ هستند) یا غرض به‌زمین‌زدن پروژه‌ای است که مستقل بود و موفق؟! نکند مقصود ایجاد ترس است تا هنرمند را وادار به خودسانسوری کند؟ تاریخ سیاسی ایران سرشار است از این همدستی‌های ناخودآگاه و پنهان؛ بازی‌ای که یکی راه می‌اندازد و دیگری بازی‌اش را می‌خورد!

ما هم خواستار شفاف سازی هستیم
قدر مسلم آن است که عوامل هنری این سریال نیز هم‌صدا با همه کسانی که خواهان شفاف‌سازی در امور اقتصادی جامعه هستند و در کنار همه فرهنگیان، خود را قربانی این پشت‌پرده‌ها می‌دانند. فرهنگ و هنر به‌مثابه دو رکن اساسی هر اجتماع مدرن و متمدن، همواره در معرض بی‌حرمتی و تهدید از سوی سیاست و سرمایه بوده‌اند. هیچ توجیهی برای صف‌کشی این دو در برابر یکدیگر وجود ندارد و هرگونه یارگیری، بازی‌خوردن به وسیله آن نگاهی است که هر دو را بازیچه خود کرده و می‌کند.

آنچه بر همه همکاران من در فصل اول “شهرزاد” آشکار و معلوم است، این است که این سریال از زمان بسته‌شدن قرارداد ساخت آن در سال ٩٢ تا زمان پایان فیلم‌برداری آن، به دلیل مشکلات مالی و تأخیر طولانی در پرداخت‌ها دست‌کم سه ‌بار تا مرز تعطیلی پیش ‌رفت و آنچه اساسا موجب شد تا پای سرمایه‌گذار دوم به این پروژه باز شود، همین مسئله بود.

اکنون این پرسش اساسی و مهم مطرح می‌شود که چرا سریالی را که تهیه‌کننده در تأمین بودجه‌اش (که حدود ١٢‌ میلیارد تومان بوده) ناگزیر به اضافه‌کردن سرمایه‌گذار دوم شده، برخی افراد تلاش می‌کنند تا به ماجرای یک اختلاس هشت‌‌هزار‌‌میلیاردی و صندوق ذخیره فرهنگیان ربط و پیوند بدهند!؟ آن‌هم درحالی‌که تا این لحظه هیچ ربط و نسبتی میان آن اختلاس و این سریال مشاهده نشده است؛ آن هم در شرایطی که هم سخنگوی قوه ‌قضائیه و هم رئیس کمیسیون مفاسد اقتصادی صراحتا اعلام کرده‌اند که درباره تهیه‌کننده “شهرزاد” اتهام اختلاس در میان نبوده و تنها مسئله بدهی بانکی مطرح است؛ اما این پرسش همچنان باقی می‌ماند که چرا در‌این‌میان انتقادات نه متوجه اختلاس هشت‌هزار‌‌میلیاردی که صرفا متوجه سریالی شده است که در زمان تولید خود متحمل شرایط مالی سختی بوده است!؟

واقعیت این است که «شهرزاد»، راوی صادق و مستقل دیروزی بود که نصفه-نیمه‌کاره به ثبت رسیده است و برای مدتی کوتاه صدای بخش خاموش تاریخ پردرد ما شده بود و از‌همین‌رو با استقبال عمومی همراه شد؛ استقبالی که او را نجات داد و به سرانجام رساند. امروز نیز تنها به این امید و با این پشتوانه تداوم خواهد یافت که هر‌آنچه درباره آن مطرح می‌شود، با تکیه بر شفافیت و صداقتی هنرمندانه مورد توجه و واکاوی قرار بگیرد؛ زیرا ما هنرمندان سازنده سریال “شهرزاد” عمیقا بر این نکته باور داریم که ازدست‌ندادن اعتماد بینندگان “شهرزاد” مهم‌تر از خود سریال “شهرزاد” است! و زیبایی “شهرزاد”– فرزند شهر- مگر در همین نبود؟ جذب اعتمادی از‌دست‌رفته و دعوت به صلح و دوستی در زمانه‌ای پرتهدید و پر از خشونت به یُمن کلمه و گفت‌وگو!




واکنش سرمایه گذار ۶۰درصدی و شریک برند “شهرزاد” به بیانیه عوامل فصل دوم⇐همچنان اعتقاد دارم تولید فصل دوم حلال نیست/به جای فرافکنی پاسخ مخاطبانی را بدهید که می‌خواهند بدانند بودجه سریال از کجا آمده؟

سینماروزان: میانه مهرماه امسال و با بازداشت محمد امامی تهیه کننده سریال “شهرزاد” و امتداد این بازداشت تا همین حالا مرتب بر حجم پرسشهای مخاطبان پیرامون چرایی این بازداشت افزوده شده است؛ به خصوص که از همان زمان بازداشت اخباری درباره ارتباطات میان این بازداشت با ماجرای فساد در صندوق ذخیره فرهنگیان در رسانه ها منتشر شد.

به گزارش سینماروزان مدتی بعد از بازداشت هم گلایه های محمدهادی رضوی سرمایه گذار 60 درصدی “شهرزاد” و شریک برند این سریال در رسانه ها منتشر شد؛ گلایه هایی که رضوی در آن به انتقاد از تولید فصل دوم سریال بدون رضایت وی پرداخته بود و البته از دست اندرکاران پروژه خواسته بود تا آزادی تهیه کننده “شهرزاد” تولید را متوقف کنند.(اینجا و اینجا را بخوانید)

با این حال تولید فصل دوم سریال ادامه یافت و البته به موازات آن پرسشهای مخاطبان که می خواستند درباره چگونگی تأمین بودجه این سریال با وجود بازداشت تهیه کننده اش بدانند بیشتر و بیشتر شد تا روز گذشته که دست اندرکاران سریال بیانیه ای هفت بندی را به ظاهر در پاسخ به پرسشها منتشر کردند ولی اصلی ترین پرسشها که چگونگی تأمین منابع تولید سریال بوده و البته چگونگی تولید بدون رضایت یکی از شرکای برند، بی پاسخ ماند.(اینجا را بخوانید)

محمدهادی رضوی شریک برند سریال در واکنش به بیانیه هفت بندی دست اندرکاران “شهرزاد” یادداشتی را نگاشته و در اختیار سینماروزان قرار داده است؛ یادداشتی که اصلی ترین پرسش مخاطبان درباره سریال، کلیدواژه آن است.

⇓⇓⇓متن کامل یادداشت رضوی را بخوانید:

بیانیه دست اندرکاران “شهرزاد” مرا یاد رفتار فردی  می اندازد که در مشاعره شرکت می کند و در جواب مصراع ” تو نیکی می کن و در دجله انداز” می گوید: “فلانی در بیابان می دهد گاز”!!
ما می گوییم “شهرزاد” را تا تعیین وضعیت تهیه کننده متوقف کنید چون اصل قضیه به دلیل نارضایتی شریک برند که من باشم، حلال نیست آن وقت دوستان بیانیه می دهند که تابع قانون هستند و توجیه می کنند که در جهت استقبال وسیع مخاطبان این کار را می کنند.

دوستان گویا حواس شان نیست که در ماههای اخیر مرتب با مخاطبانی روبرو بوده ایم که خواستار تعیین تکلیف درباره بودجه سریال بوده اند که از کجا آمده و می خواهند بدانند مالکیت کار برای کیست؟ و با چه اجازه و رضایتی کار دارد انجام می شود؟ از احترام به اذهان آزاده و اخلاق محور سخن می گویید اما با فرافکنی پاسخ مهمترین پرسش مخاطبان را نمی دهید!

قانون و شرع می گوید که رضایت شریک برند برای تولید فصل دوم فراهم شود اما آیا فراهم شده؟ نه! اگر واقعا صداقت پیشه هستید بیایید و در نشستی رسانه ای شرکت کنید و تعیین تکلیف کنید درباره اصل سرمایه و بودجه ای که صرف سریال شده! و بگویید چرا بدون رضایت شریک برند در حال تولید فصل دوم هستید؟ این نمی شود که بدون رضایت شریک 50 درصدی یک خانه، در آن زندگی کنیم و بعد بگوییم تابع قانون هستیم.

همچنان اعتقاد دارم که فعل رخ داده حرام است اما دوستان می گویند باید تابع قانون باشیم و پیش داوری نکنیم. حکایت همان حکایت شرکت کننده کُندذهن مشاعره است که برایش مصراعی از سعدی می خوانند و او با مصراعی من درآوردی جواب می دهد و البته اسباب خنده و حیرت را موجب می شود…




بیانیه هفت بندی تولیدکنندگان “شهرزاد۲” در واکنش به سوءظن مرتبط با چگونگی تامین سرمایه سریال

سینماروزان: بازداشت محمد امامی تهیه کننده “شهرزاد” و بروز شایعاتی درباره ارتباط وی با ماجرای سوءاستفاده در صندوق ذخیره فرهنگیان سبب ساز آن شد که بسیاری از مخاطبان نسبت به چگونگی تامین سرمایه این سریال سوءظن پیدا کنند.

به گزارش سینماروزان این سوءظنها که در فضای مجازی به شدت گسترش یافته سبب ساز آن شده که دست اندرکاران تولید این سریال بیانیه ای هفت بندی را منتشر کنند. بیانیه ای که نه تنها سوءظنها را کاهش نمی دهد  که کلی گویی آن، سوالات را بیشتر می کند.

متن بیانیه را بخوانید:

تابع قانون باشیم

به دنبال پرسش ها و ابهاماتی که در طی چند هفته گذشته از جانب برخی ارباب قلم ، فعالان مدنی و اصحاب رسانه و علاقمندان به سریال “شهرزاد” مطرح گردیده است ، روابط عمومی این سریال توضیح چند نکته را وظیفه خود می داند:

1 – اقدام به ساخت فصل دوم سریال “شهرزاد” با عنایت به استقبال میلیونی علاقه مندان از این سریال در داخل و خارج از کشور اتخاذ گردیده است.

2 – کلیه عوامل هنری این سریال نیز همچون سایر مردم، پس از شروع فیلمبرداری فصل دوم آن از اخبار مربوط به فراخوانده شدن تهیه کننده سریال به مراجع قضایی اطلاع حاصل کردند بی آنکه در جریان دقیق موضوع قرار گرفته باشند.

3 – سوابق و پیشینه کاری عوامل هنری سریال شهرزاد بر اغلب ایرانیان علاقه مند به هنر نمایش پوشیده نیست و به نیکی آگاهند که هنرمندان مزبور در زمره ی خوشنام ترین و شریف ترین و مستقل ترین افراد حرفه ی خویش محسوب می شوند و سالیان زیادی را صرف ساختن آثارارزشمند فرهنگی و مردمی کرده اند.

4 –قانون به همه ما یادآوری میکند مادامی که اتهامی توسط مراجع ذیصلاح به اثبات نرسیده باشد، هرگونه پیش داوری در زمینه ابهامات موجود، فاقد وجاهت قانونی و مغایر با اصول اخلاقی و حقوق شهروندی میباشد.

5 – بدون شک تمامی عوامل این سریال با تأسی به افکار حقیقت طلب و عدالت محور و ضمن به رسمیت شناختن اصل پرسشگری (و نه قضاوت و پیش داوری) صبورانه منتظر روشن شدن کلیه ابهامات و شفاف سازی کامل در این زمینه می باشند.

6- متاسفانه این اولین باری نیست که در جامعه این سالهای ما، یک اثر هنری پس از موفقیتهای چشمگیر داخلی و خارجی، اینگونه آماج حملات قرار میگیرد.جالب آن که سریال “شهرزاد” از روزهای ابتدای عرضه اش تا روزهای پایانی، به دلایل گوناگون حتی یک هفته ی بی حاشیه به خود ندیده است. هنرمندان سریال “شهرزاد” ضمن احترام به همه اذهان آزاده و اخلاق محور، تنها انگیزه شان برای ساخت فصل دوم کار، استقبال و همراهی وسیع مردم صادق و صدیقی است که حامیان اصلی سریال بوده و سختی های این مسیر را، بر آنها هموار کرده و می کنند.

7 – سخن آخر اینکه عوامل سریال “شهرزاد” برای رفع هرگونه شبهه و سوتفاهم، رسما اعلام می دارند که در خصوص وقایع پیش آمده تابع رای و نظر نهایی مراجع قضایی بوده، و به نشانه ی مسؤلیت پذیری نسبت به میلیونها مخاطب ارزشمند این سریال در اقصی نقاط دنیا، و تعهد نسبت به باورهای حرفه ای خودشان تا اطلاع ثانوی به تولید سریال ادامه داده، و مطابق نص صریح قانون عمل خواهند کرد.