1

ادعاهای یک رسانه اصلاح‌طلب درباره دام رییس معزول سینما+عذرخواهی این رسانه از جواد شمقدری!!!

سینماروزان: اینکه یک رسانه اصلاح طلب به نام «آرمان امروز» در دل دولت دوم حسن روحانی، تصویر روی جلدش را به جواد شمقدری رییس سینمای دولت دوم احمدی‌نژاد اختصاص دهد، جالب است. جالبتر آن که که بهانه این عکس روی جلد هم عذرخواهی از جواد شمقدری است!!

عذرخواهی از چه بابت؟؟ از بابت درگیری‌های لفظی که میان حجت ایوبی رییس معزول سازمان سینمایی و جواد شمقدری بر سر حقوق دریافتی شکل گرفته بود و گویا مسیر را به سمتی برد که شمقدری مجبور شود اعاده حیثیت کند!

حالا بیش از دو سال بعد از حذف ایوبی از سازمان سینمایی، روزنامه «آرمان امروز» در گزارشی، مدعی دامی شده است که این رسانه در آن افتاده؛ دامی که موجب اتهام به شمقدری شده بود.

متن گزارش «آرمان امروز» را بخوانید با این توضیح که سینماروزان حاضر است هم واکنش حجت ایوبی و هم واکنش جواد شمقدری درباره این گزارش را منعکس کند:

سال 92 بود که حجت‌ا… ایوبی به عنوان رئیس سازمان سینمایی معرفی شد؛ او اگرچه تجربه وآگاهی کافی به حوزه سینما نداشت اما وعده‌هایی داد که با گذشت زمان مشخص شد، کارشناسی نبوده و قابلیت اجرا هم ندارد و بیشتر جنبه تبلیغاتی داشته است؛ زیرا در عمل انتظارات حداقلی برآورده نشد. مدتی از مدیریت او بر کرسی ریاست سازمان سینمایی گذشت که با افزایش انتقادات نسبت به عملکردش روبه‌روشد و بجای تلاش برای رفع مشکلات حوزه مدیریتی‌اش با فرافکنی مسیری را در پیش گرفت که نشانی از راستی نداشت. اکنون به‌راحتی می‌شود از سناریوی او رمزگشایی‌کرد؛ ایوبی برای جبران کاستی‌ها و ضعف خود اقدام به خبرسازی‌های کذب، ابهام آفرینی، شبهه‌افکنی و ارائه اطلاعات نادرست به رسانه‌ها کرد که نمونه آن ادعایی درباره فیش‌های حقوقی مدیران سابق سازمان سینمایی بود. ادعایی که سریع مشخص شد غیرواقعی است.

آن زمان حتی آقای جواد شمقدری در واکنش به اتهام‌زنی‌ها به مدیران سابق سازمان سینمایی‌گفته بود:«واقعا جاي تأسف است كه يك مدير چگونه با دروغگويي و ابهام‌آفريني زمينه‌ساز گسترش شايعه‌اي بي‌پايه و اساس مي‌شود.» شمقدری برای اثبات این ادعای کذب اقدام به انتشار فیش حقوقی‌اش هم کرد و بی‌اساس بودن ادعای ایوبی روشن شد!

با گذشت 3 سال از مدیریت ایوبی حتی بسیاری از سینماگران به عملکرد او انتقادات شدیدی داشتند و عنوان می‌کردند:‌« در دوره سه ساله کار آقای ایوبی به سینما لطمه وارد شد.» از سوی دیگر سناریوی ایجاد شائبه و خبرسازی علیه مدیران سابق سینمایی باعث شد رسانه‌های بسیاری تحت‌تاثیر اطلاعات غلط ارائه شده از سوی حجت‌ا.. ایوبی قرار بگیرند. البته بعضی رسانه‌هایی هم بودند‌ که در ازای این همراهی به منافعی هم رسیدند و کمک‌ها و پاداش‌هایی نصیبشان شد. اما در این ماجرا سایت‌های مختلف و از جمله روزنامه آرمان در دام سناریوی ایوبی افتادند.

در همین مسیر روزنامه ‌آرمان گزارشی را براساس نوشته‌ها و گفته‌های او – که طبق اسناد مشخص شد آنچه درباره مدیران سابق سینمایی بیان کرده، واهی و کذب است- منتشر کرد. بنابراین از آنجا که پیامبر‌اکرم(ص) فرمودند:«حرمتِ حيثيت و آبروي مؤمن همانند حرمتِ جان و مال اوست» و امام صادق(ع) می‌فرمایند:«حرمت مومن از حرمت کعبه بالاتر است» «آرمان» از آقای جواد شمقدری رسما عذرخواهی می‌نماید.




ایوبی از معاونت فرهنگی شهرداری استعفا داد! به کدام دلیل؟⇐حاکمیت بی چون و چرای شورا بر معاونت؟ یا تلاشهای بی‌نتیجه برای تخصیص عادلانه امکانات شهری میان تمامی محصولات سینمایی مجوزدار؟

سینماروزان: حجت‌الله ایوبی که بعد از حذف از ریاست سازمان سینمایی به عنوان یکی از حامیان حسن روحانی در انتخابات96 ظاهر شده بود و مدتی بعد از حضور محمدعلی نجفی در شهرداری تهران به قائم مقامی معاونت فرهنگی-اجتماعی شهرداری رسید، از سمت اخیر خود استعفا داده است.

به گزارش سینماروزان این خبری است که به تازگی برخی  رسانه‌ها به انعکاس آن پرداخته اند. «تریتانیوز» از جمله رسانه های فرهنگی-اجتماعی مستقل در گزارشی پیرامون استعفای ایوبی، عدم تعامل با سیکل به جا مانده از دوران سابق شهرداری و به خصوص عدم توانایی در حل مشکل تخصیص عادلانه امکانات شهری میان اهالی فرهنگ را عامل اصلی استعفای ایوبی دانسته است.

متن گزارش «تریتانیوز» را بخوانید:

اخبار موثق حاكي از آن است كه حجت‌الله ايوبي دو هفته پيش از جانشيني معاونت اجتماعي-فرهنگي شهرداری استعفا داده اما تنها براي پايان دادن به برنامه‌هاي نوروزي پذيرفته تا پايان تعطيلات در اين سمت باقي بماند. گفته مي شود حاكميت بي چون و چراي برخي از اعضاي شورا شهر بر معاونت اجتماعي و فرهنگي نيز مورد قبول ايوبي نبوده و همین یکی از اصلی ترین دلایل کناره گیری بوده است؟

ايوبي به پیشنهاد رضا صالحي‌اميري مسئولیت در شهرداری را پذيرفته بود و قرار بود چهره‌هاي فرهنگی و معتدل را براي ايجاد تحولاتي فرهنگي در شهر تهران و در جهت تخصیص عادلانه امکان فرهنگی میان تمامی هنرمندان به كار گيرد. صالحي اميري و مديريت شهر تهران به او وعده مديريت يكپارچه سازمان فرهنگي هنري و معاونت احتماعي را داده بودند و صالحي اميري در جلسه معارفه ايوبي بر اختيارات صددرصدي او تاكيد كرده بود.

صالحی‌اميري در جلسه معارفه ايوبي اعلام كرده بود كه او بيشتر در حوزه قائم مقام شهردار و سياستگزاري كلي ظاهر شده و ايوبي امور فرهنگي و هنري تهران را اداره خواهد كرد اما با جدایی صالحی امیری از شهرداری، تحولات جديد شهرداري مسيري را پيدا كرد که ظاهرا مورد قبول ايوبي نيست. ایوبی در هفته های اخیر تلاشهای زیادی کرد که یکی از مشکلات سالیان اخیر شهرداری که عدم تخصیص عادلانه امکانات تبلیغی برای صاحبان محصولات سینمایی است را فراهم آورد اما سیکل کهنه بجامانده از گذشته سدّراه ایوبی شد.

با رفتن صالحي اميري جريان سياسي و تندرو در امور زنان نيز از حوزه احتماعي سلب اختیار و حوزه زنان به صورت يكپارچه به فاطمه راكعي سپرده شد. به همين دليل اداره كل بانوان برخلاف سنت هميشگي كه زير نظر ايوبي فعاليت مي كرد در برنامه ها هفته زن به كلي كنار گذاشته شد كه نتيجه اش ماجراي مناقشه برانگیز برج ميلاد شد!
باید منتظر ماند و دید واکنش مقامات بالادستی شهرداری به استعفای ایوبی چیست؟

 




بعد از پرسش رسانه‌های مستقل درباره چگونگی صدور پروانه کارگردانی برای متصدی روابط عمومی سینما⇐حالا رسانه اصلاح‌طلب خبر داده از صعود این متصدی به شهرداری!!

سینماروزان: دو هفته قبل بود که انتشار تصاویری از فیلمسازی جلیل اکبری‌صحت متصدی روابط عمومی سازمان سینمایی با پرسش رسانه‌های مستقل مبنی بر چگونگی صدور پروانه کارگردانی فیلم برای نامبرده مواجه شد. محمدصادق عابدینی از اهالی رسانه همان زمان در توئیتی به طرح پرسش درباره چگونگی صدور پروانه کارگردانی برای وی پرداخت.

به گزارش سینماروزان برخی رسانه ها جلوتر رفتند و درباره چگونگی تأمین بودجه فیلمسازی متصدی روابط عمومی در کشوری خارجی به نام کنیا پرسیدند.

پرسش بعدی چگونگی حضور همزمان به عنوان متصدی روابط عمومی و در عین حال فیلمسازی بود؟

هرچند انتظار می‌رفت محمدمهدی حیدریان یا یکی از مقامات سازمان سینمایی درباره این پرسشها توضیحی ارائه کنند اما هیچ توضیحی در این باره ارائه نشد تا حالا که روزنامه اصلاح طلب «شرق» خبر داده از حذف متصدی روابط عمومی داده و جالب اینکه این رسانه مدعی شده این متصدی به سازمان فرهنگی-هنری شهر تهران خواهد رفت تا کنار حجت الله ایوبی فعالیت کند!!

متن خبر «شرق» را بخوانید:

شنیده‌ها حاکی از آن است که تغییراتی در مدیریت سازمان سینمایی در حال رخ‌دادن است. روز گذشته سعید رجبی‌فروتن به‌عنوان مدیریت دفتر رئیس سازمان سینمایی از سوی محمدمهدی حیدریان حکم گرفت.
جلیل اکبری‌صحت، مدیرکل روابط‌عمومی سازمان سینمایی که این‌روزها در کنیا مشغول ساختن نخستین فیلم بلند سینمایی خود است، بعد از جشنواره فیلم فجر از سازمان سینمایی خواهد رفت و قرار است در کنار حجت‌الله ایوبی در معاونت فرهنگی‌- اجتماعی شهرداری تهران مشغول  به کار شود.
به‌جای او مسعود نجفی، مدیر فعلی روابط‌عمومی جشنواره فیلم فجر، مشغول کار در سازمان سینمایی خواهد شد.




یک انتصاب تازه در شهرداری⇐ایوبی حکم قائم‌مقامی فردی را گرفت که او را از سازمان سینمایی حذف کرده بود+واکنش تند مدیرعامل سابق انجمن سینمای جوان به انتصابات اخیر شهرداری

سینماروزان: حجت ا.. ایوبی که بعد از حضور رضا صالحی امیری در وزارت ارشاد دولت یازدهم از سازمان سینمایی حذف شده بود در شهرداری قائم مقام صالحی امیری شد!!!

به گزارش سینماروزان محمدعلی نجفی شهردار تهران در حکمی ایوبی را به عنوان قائم‌مقام صالحی امیر منصوب کرد؛ صالحی امیری خود معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری است و اینکه ایوبی قائم مقامِ معاون شده هم جالب به نظر می رسد.

اولین واکنش به حضور ایوبی در شهرداری از سوی فرید فرخنده کیش مدیرعامل سابق انجمن سینمای جوان صورت گرفت؛ فرخنده کیش که بعد از برگزاری جشنواره فیلم کوتاه95 توسط ایوبی از کار برکنار شده و جای خود را به رییس دفتر ایوبی داده بود در متنی اجتماعی خطاب به شهردار تهران از او خواسته حواسش را جمع کند تا با انتصابات اخیر، مات نشود.

متن اجتماعی فرخنده کیش را بخوانید:

جناب آقاي دكتر نجفي
شهردار محترم تهران
سلام و درود بر شما
نميدانم كه با خود، شهرداري تهران و فرهنگ چه مي كنيد ليكن ميدانم كه خواهيد باخت!
چرا شما با اين همه تجربه مفيد، احترام نزد مردم، هوش و درايت و .. اين چنين به فرهنگ بي اعتناييد؟
هر آن كس كه به شما مشورت ميدهد، مسلما دوست تان نيست كه شما را با زمزمه هايش به ورطه بي آبرويي مي كشاند.
شما “نبايد ببازي”!
شما نماينده طيفي از افراد معتمد، بادانش و متعهد هستيد.
اين انتصابات فرهنگي جديدتان اگر جواب مي داد كه در همان وزارتخانه مربوطه جواب ميگرفت و نه اينجا!!؟
آقاي دكتر! حواستان را جمع كنيد!
تا با اين حركت آخري خداي ناكرده “مات” نشويد!




مهدی کرم‌پور با انتقاد از صرف بیش از ۸میلیارد برای جدایی بین‌الملل از فجر بیان داشت⇐میلیاردها تومان صرف بخش بین الملل شده است، اما دستاوردی نداشته!/جشنواره‌ای مثل ونیز با یک چهارم این بریز و بپاشها برگزار می‌شود و بزرگترین سلبریتی‌های دنیا هم در آن حضور دارند/به مهمانان جهانی فجر، پسته و قالیچه و پول دادند تا به‌عنوان داور در جشنواره‌های دیگر استخدام شوند؟/جشنواره جهانی فجر بیشتر گعده‌ایست برای اتلاف پول سینما و مردم

سینماروزان: همچنان بازار اظهارنظرات انتقادی نسبت به بودجه بیش از 20 میلیاردی جشنواره های فجر و صرف بیش از 8میلیارد برای جدایی بین الملل از فجر ادامه دارد.

به گزارش سینماروزان مهدی کرم پور کارگردانی که آخرین ساخته سینمایی اش «صوفی و دیوانه» آماده اکران است از جمله سینماگرانی است که به انتقاد از اتلاف منابع برای جشنواره فجر و بخصوص جدا کردن بین الملل از فجر پرداخته است.

مهدی کرم‌پور در پاسخ به این پرسش «بانی فیلم» که هزینه بیش از 20 میلیاردی جشنواره در بخش ملی و بین الملل با خروجی و دستاوردی که از آن مشاهده می کنیم، همخوانی دارد یا نه، گفت: به نظرم مهمترین بخش جشنواره بین الملل است ولی اساساً جدا شدن بخش بین الملل از بخش ملی نه تنها دستاوردی برای سینمای ایران نداشته؛ بلکه اتلاف وقت، انرژی و پول از بودجه مردم صورت گرفته است. با یک حساب سرانگشتی و ساده می‌توانیم بفهمیم که این جدا شدن به ضرر سینمای ایران است.

این کارگردان با اشاره به بریز و بپاشهای مصروف برای جدایی بین الملل از فجر و برگزاری آن در پردیس چارسو ادامه داد: در حال حاضر اعلام شده که هشت و نیم میلیارد تومان صرف بخش بین الملل شده است، اما چه دستاوردی برای سینمای ایران داشته است؟ … جز این است که پول خرج کرده و هزینه کردیم؟ … اصلا این هزینه تنها در پردیس کوچک چارسو اتفاق می‌افتد و عده‌ای خیلی خاص آنجا می‌آیند و قالیچه، پسته و پول می‌دهند تا از میان آن‌ها برای مقاصد فردی برای جشنواره‌های دیگر داور انتخاب شود!

کارگردان «تهران: سیم آخر» افزود: این شیوه‌های قدیمی که مثل باج دادن و خریداری چیزهایی است، بیشتر صرف مصارف فردی می‌شود، نه سینمای ایران، اصلا نمی‌دانم امکان این وجود دارد این میزان هزینه را بتوان در این پردیس کوچک صرف کنیم؟ ... جشنواره‌ای به وسعت جشنواره‌ ونیز با یک چهارم این بودجه برگزار می‌شود و بزرگترین سلبریتی‌های دنیا را با بهترین وسایل حمل و نقل در هتل‌های پنج ستاره می‌آورند، از آن‌ها پذیرایی می‌شود و تا حد بسیاری در سینمای جهان و ایتالیا شناخته شده است.

وی با بیان اینکه صرف این هزینه مصداق بارز اتلاف پول است، افزود: شعار ما اشتغال زایی و تولید ملی است و با این رقم می‌توانیم حداقل 20 تولید ملی راه بیندازیم، فکر می‌کنم ما برای بین الملل بیشتر نیازمند یک مارکت و بازار کنار جشنواره فجر هستیم و این در موقعیتی اتفاق می‌افتد که مردم در آن سهم دارند. علاوه بر داشتن مارکت، می‌توانیم در بازار منطقه‌ای خود فعال باشیم و حتی الزامی برای اهدای جایزه در جشنواره وجود ندارد و می‌توانیم آن را به صورت غیررقابتی برگزار کنیم.

کارگردان «پل چوبی» افزود: بسیاری از جشنواره‌های مهم دنیا از جمله تورنتو و لندن به صورت غیر رقابتی برگزار می‌شوند. ما می‌توانیم در یک جشنواره غیر رقابتی یک مارکت منطقه‌ای درست کنیم و همین الان با این اقدام مدبرانه از اتلاف وقت و پول جلوگیری می‌شود. به جز این می‌توانیم منابع جشنواره ملی خود را مدیریت کنیم که حتما هزینه‌ها پایین‌تر می‌آید. به نظرم با همین رقم 11 میلیارد تومان یا کمتر از آن می‌توانیم جشنواره‌ای برگزار کنیم که بازار جهانی را نیز کنار آن داشته باشیم.

کرم‌پور با بیان اینکه ما در حال حاضر حدود 9 میلیارد تومان اضافه خرج می‌کنیم، عنوان کرد:‌ تاریخ برگزاری جشنواره بین الملل فجر هم درست نیست و بیشتر شبیه گعده است که پول مردم و سینمای ایران در آن تلف می‌شود.




بالاخره پرده برافتاد⇐صرف بیشتر از ۲۰ میلیارد بودجه برای دوبخشی کردن جشنواره فجر!!!⇔جل الخالق! فقط بیش از ۸ میلیارد صرف محفلی موسوم به جهانی فجر شده!!!⇔پرسش اول: افزایش ۴۰۰درصدی هزینه‌های جشنواره در کمتر از ۵ سال را چطور می‌توان توجیه کرد؟/پرسش دوم: چقدر از این بودجه صرف مدیران و معاونان و مشاوران جشنواره شده است؟ دستمزد آقازادگان فعال در تیم مدیریت جشنواره چقدر بوده است؟

سینماروزان: هرچند از همان زمانی که رییس معزول سینما تلاشهای خود را برای جدایی بین الملل از فجر و برگزاری جداگانه آغاز کرد اغلب رسانه های مستقل بر بودجه خوار بودن این جدایی و اتلاف هزینه ها تأکید داشتند اما علیرغم همه این هشدارها این جدایی عملی شد.

در سه سالی که از برگزاری جداگانه بین الملل از فجر می گذرد بارها پیش آمده که رسانه ها درباره شفاف سازی مالی ردیف بودجه جشنواره طرح پرسش کردند اما دست اندرکاران برگزاری جشنواره هیچ گاه پاسخی روشن به این پرسشها ندادند و حتی رضا میرکریمی دبیر دو دوره اخیر بین الملل فجر از حیدریان خواست که در این باره سخن گوید!

حالا اما پرسش خبرگزاری کار ایران «ایلنا» موجب شده سامانه دسترسی آزاد به اطلاعات ردیف بودجه جشنواره های فجر را اعلام کند. بر این اساس مشخص شده بودجه و هزینه سی و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر در بخش ملی بیش از ۱۱ میلیارد  تومان و در بخش جهانی بیش از ۸ میلیارد تومان بوده است و در مجموع بیش از 20 میلیارد صرف این دو جشنواره شده است.

رقم دقیق بودجه  سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر در بخش ملی ۱۱۶/۷۱۴/۹۹۹/۷۳۲ ریال، معادل یازده میلیارد و ۶۷۱ میلیون و ۴۹۹ هزار و ۹۷۳تومان بوده است.

هزینه و بودجه سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر در بخش جهانی نیز ۸۴/۲۵۷/۱۳۹/۴۳۷ ریال، معادل ۸ میلیارد و ۴۵۲ میلیون و ۷۱۳ هزار و ۹۴۳ تومان بوده است.

به این ترتیب مجموع بودجه صرف شده برای این دو جشنواره بالغ بر 20 میلیارد و 123 میلیون است!!!

یادمان نمی‌رود که در یکی از آخرین شفاف سازیهای مالی جشنواره فجر، محمد خزاعی از برگزاری جشنواره سی ام فجر که هر دو بخش ملی و بین الملل را دربرمیگرفت با 5 میلیارد بودجه سخن گفته بود و حالا فقط 5 سال بعد رقم بودجه جشنواره 400 درصد افزایش یافته است!

آیا این افزایش تصاعدی بودجه جز به خاطر جدایی بین الملل از فجر بوده است؟؟؟

راستی چقدر از این بودجه صرف مدیران و معاونان و مشاوران جشنواره شده است؟ چقدر صرف استخدام آقازادگانی بدون رزومه در سینما در تیم مدیریت جشنواره هایی مانند جهانی فجر شده است؟ مثلا بد نیست بدانیم محمدصادق آقازاده رضا میرکریمی دبیر بین الملل فجر برای حضور در قامت مدیر پشتیبانی جشنواره پدر، چقدر دستمزد گرفته است؟




۳ سال و نیم بعد از راه‌اندازي شوراي هزينه‌زا و بی فایده آشکار سينماي کودک⇐معاون پژوهشي فارابي: شوراي تخصصي سينماي دفاع مقدس راه‌اندازي خواهد شد!⇔پرسش اول: سینمای جنگ کارگردان متخصص در تصویرسازی عین جنگ می‌خواهد یا راه‌اندازی شوراهایی بودجه‌خوار و تخصیص بودجه به افرادی ظاهرالصلاح که سالها سرباز فراری بوده‌اند؟/پرسش دوم: آیا غربال امتحان پس‌دادگان ژانر جنگ از پیشانی‌سوختگان ریاکار نیاز به راه‌اندازی یک شورا دارد؟/پرسش سوم: چرا بودجه‌هایی که صرف شوراها می‌شود را خرج کارکشتگان سینمای جنگ نمی‌کنید؟/پرسش چهارم: اینجا کشور شوراهاست یا کشور سینه‌سوختگان بی‌ادعای سالهای دفاع؟

سينماروزان/حامد مظفری: بعد از روي کار آمدن حجت الله ايوبي در سازمان سينمايي و براي کمک به ارتقاي سينماي کودک بود که شورايي با نام شوراي سیاستگذاری سينماي کودک و نوجوان در فارابي راه اندازي شد.

پيش بيني مي شد با راه‌اندازي اين شورا که قاعدتا برای برگزاری جلسات آن هزینه قابل قبولی صرف شده، مهمترين مشکل سينماي کودک که نوعي رهاشدگي آثار بعد از جشنواره کودک و بخصوص عدم ايجاد فضاي تبليغي مناسب در اکران آثار است حل شود اما نزديک به 3 سال و نیم بعد از راه اندازي اين شورا و چندین ماه بعد از عزل ایوبی، همچنان در سينماي کودک در بر پاشنه سابق مي‌چرخد.

به بيان بهتر جز همان وامها و حمايتهايي که سالهاست فارابي براي توليد فيلمهاي کودک در اختيار برخي تهيه کنندگان مطبوع خود قرار مي‌دهد تا به اين طريق توجیهی تراشیده شود برای برگزاری جشنواره کودک(!) 3 سال و چند ماه بعد از راه اندازی شورای سیاستگذاری جشنواره کودک نه در ارتقاي تکنيکي سينماي کودک رشد داشته ايم و نه در اکران آثار کودک شرايط قابل توجهي را مي بينيم؛ بماند که برخی از اعضای حاضر در شورا نظیر فرشته طائرپور حتی در ارائه آثار خود به جشنواره کودک تردید داشتند.(اینجا را بخوانید)

3 سال و چند ماه بعد از راه اندازی شورای سیاستگذاری جشنواره کودک همچنان اين تهيه‌کنندگان هستند که با چنگ و دندان بايد به دنبال پيدا کردن اکراني ولو يکي دو هفته‌اي براي فيلم کودکشان باشند و همچنان اين برخي از پخش‌کنندگان قديمي هستند که تلاش ميکنند شرايطي فراهم کنند برای بهتر ديده شدن برخی آثار کودک.

در اين شرايط اينکه به ناگاه يک شوراي تازه در فارابي راه اندازي شود محل تأمل است. مسعود نقاش زاده معاون فرهنگی-پژوهشي فارابي گفته است: در حوزه سينماي مقاومت، يک شوراي تخصصي با همين نام و متشکل از مسئولان موثر در سينماي دفاع مقدس، هنرمندان و فيلمسازان با تجربه و برجسته اين گونه سينمايي طراحي شده که وظيفه اصلي اين شورا، علاوه بر ترسيم چشم اندازها، بررسي و راهبري آثاري است که از اين پس در چرخه توليد قرار مي‌گيرند.

راه اندازي چنين شوراهايي فارغ از آن که به گسترده شدن تصدي‌گري دولت در سينما مي انجامد بنابه تجربيات بيخ گوشي مانند شوراي سیاستگذاری  کودک منطقی به نظر نمی‌رسد. لااقل فارابي کارنامه خود در راه‌اندازي شوراي کودک را ارائه دهد و سپس به دنبال يک شوراي تازه برود.

سينماي جنگ يا دفاع مقدس ما بزرگترين مشکلش واهمه کارگردانان از ورود به تصويرسازي اتفاقات درون خط مقدم و پرسه زدن در آپارتمانها يا کوره‌دهاتها و نشخوار ذهنيات آدمهايي است که درباره رزمندگان حرف مي‌زنند!

ژانر جنگ ما در اين سالها محلي شده براي کاسبي به نام دفاع مقدس در پشت جبهه‌ها و واهمه از تصويرسازي حتي يک سکانس از درگيريهاي سختي که رزمندگان ما با رژيم بعث داشتند. چنين مشکلی آن قدر اظهرمن الشمس است که کشفش نياز به صرف هزينه براي طراحی و راه‌اندازی يک شوراي تازه ندارد. حل اين مشکل هم ساده‌تر از حد تصور است؛ سرمايه گذاري بر روي امتحان پس دادگان اين ژانر.

يعني به جاي آن که به دنبال آن باشيم که به فلان کارگردان یا تهیه‌کننده نورسيده ظاهرالصلاح که حتی آن قدر عرق ملی نداشته‌اند که به موقع به خدمت سربازی بروند(!) به‌واسطه ارتباطات خاص یا پیشانی سوزانده شده(!) بودجه بدهيم که صرف نمايش بدبخيتهاي مردمان شهرها و روستاهای فرسنگهای دورتر از خط مقدم یا لرزندان دوربین سوپر16 در قابهای تلویزیونی کند، بايد بودجه را صرف کارگرداناني کرد که کارنامه قابل اعتنايي در تصويرسازي عين جنگ دارند.

عين جنگ و تصويرسازي قهرمان‌سازي رزمندگان درون جبهه هاست که حماسه سينمايي مي‌آفريند؛ درست همان کاری که امثال استنلی کوبریک، استیون اسپیلبرگ، مل گیبسون و حتی کاترین بیگلو در آن سوی دنیا انجام داده‌اند و در داخل هم رسول ملاقلی‌پور و احمدرضا درویش و تا حدی ابراهیم حاتمی‌کیا و این اواخر محمدعلی باشه‌آهنگر به آن پرداختند.

نه رسول، نه ابراهیم و نه محمدعلی برای کسب بودجه به دنبال سوزاندن پیشانی خود نرفتند؛ بلکه کوشیدند کمترین بودجه ها را صرف میهنی‌ترین آثار کنند. به جای راه‌اندازی یک شورای تازه و بریز و بپاش تازه باید رفت به سراغ امتحان پس دادگان این ژانر.

فارغ از آن که بعد از تأکید اخیر وزیر ارشاد بر شفاف سازی مالی زیرمجموعه‌های ارشاد نیاز است درباره بودجه هایی که صرف این شوراها میشود شفاف سازی صورت گیرد مهمتر آن است که بدانیم چرا بودجه هایی که صرف راه اندازی این چنین شوراهایی میشود را خرج سینمای جنگ نمی کنیم؟ سالهاست که همان معدود آثار قابل اعتنای ژانر جنگ از نبود تسهیلات در اکران می‌نالند؛ چرا این همه بریز و بپاشهای شورایی صرف راه‌اندازی یک پردیس سینمایی برای اکران درست و دیده شدن حداکثری آثار جنگ نمی‌شود؟ آیا اینجا کشور شوراهاست یا کشور سینه‌سوختگان همچنان خاموش و بی‌ادعای سالهای دفاع؟




عباس شوقی طراح جلوه‌های ویژه پیشکسوت بیان داشت⇐وقتی مدیران خانه سینما نمی‌توانند از پس برگزاری یک جشن ساده برآیند، چطور می‌توانند سینما را اداره کنند؟/ایوبی فقط بلد بود با بازیگران عکس یادگاری بگیرد!/شرط می‌بندم که همین الان هم ایوبی از هر صنف خانه سینما اسم ۱۰ نفر را بلد نیست/بارها از ایوبی درخواست ملاقات کردیم اما وقت نداد ولی در مقابل هر روز کنار این بازیگر و آن بازیگر عکس یادگاری انداخت/مشخص نیست دلیل به آب و آتش زدن مدیران خانه سینما برای ثبت صنوف در وزارت کار چیست؟/آنها می‌گویند اگر در وزارت کار ثبت شوید بیمه بیکاری بهتان می‌دهند اما وزارت کار این مسأله را تکذیب کرده/مدیرانی می خواهیم که دردهای‌مان را بشناسند، حرف‌های‎‌مان را بشنوند و مشکلات را حل کنند

سینماروزان: عباس شوقی از جمله تکنسینهای توانای پشت صحنه سینمای ایران است که سالهاست در حیطه جلوه های ویژه میدانی فعالیت میکند و در این حیطه سابقه همکاری با برخی از کارگردانان شهیر ایرانی از مسعود کیمیایی تا ابراهیم حاتمی کیا و بهمن فرمان آرا را در کارنامه دارد.

به گزارش سینماروزان شوقی که معمولا کم گفتگو می‌کند در یکی از معدود گفتگوهایش که به بهانه ارزیابی کارنامه مدیریتی سینما انجام شده برخی از انتقادات سالیان بدنه صنف را بی تعارف بیان کرده است.

عباس شوقی با اشاره به جشن خانه سینما که از همان زمان اعلام کاندیداها حاشیه ساز شده به «سینماپرس» گفت: من بسیار متأسفم که در همین جشن ها و مراسم هایی مانند جشن خانه سینما هم اهالی سینما به دو دسته خودی و غیرخودی تقسیم می شوند؛ متأسفم که در همین جشن سالانه هم همه اعضای خانه سینما نمی توانند همراه با خانواده های شان یک بار در سال شرکت کنند. سال گذشته ما شاهد بی احترامی شدید مسئولان برگزارکننده این جشن نسبت به همسران و خانواده های سینماگرانی بودیم که حتی برای دریافت جایزه کاندید بودند اما با نهایت بی حرمتی و بی احترامی آن ها را به محل برگزاری جشن راه ندادند.

وی با اشاره به مدیران خانه سینما ادامه داد: وقتی که آقایان حتی نمی توانند از پس برگزاری یک جشن ساده برآیند چطور می توانند کل سینمای کشور را اداره کنند؟ من بسیار متأسفم که آقایان تازگی یاد گرفته اند و چند آدم بی خرد را به عنوان تشریفات و یا نگهبان و… دم در می گذارند تا آن ها هرکه را که می خواهند به مراسم ها راه دهند و هرکسی را نمی خواهند از حضور در این مراسم ها حذف کنند!

شوقی سپس با بیان اینکه مدیرانی مانند ایوبی سینمای کشور را به نابودی کشاندند تصریح کرد: ایوبی در زمان مدیریتش تنها بلد بود با بازیگران سینما عکس یادگاری بگیرد و به جز این هیچ کاری در سینما انجام نداد؛ ایوبی حتی اهالی سینمای کشور را نمی شناخت و من همین الآن شرط می بندم که از هر صنف خانه سینما حتی اسم ۱۰ نفر را هم بلد نیست؛ این اتفاقات بسیار بد است. ما مدیرانی می خواهیم که ما را بشناسند، دردهای مان را بشناسند، حرف های مان را بشنوند و مسائل و مشکلات مان را حل کنند.

طراح جلوه های ویژه فیلم سینمایی «من مادر هستم» خاطرنشان کرد: ما در زمان مدیریت آقای ایوبی از طرف صنف طراحان جلوه های ویژه سینما بارها و بارها درخواست ملاقات حضوری با ایشان را کردیم اما حتی یک بار هم پاسخ مثبتی از ایشان نشنیدیم و این در حالی بود که ایشان هر روز در خانه این بازیگر و آن بازیگر حضور داشتند و با آنها عکس یادگاری می انداختند!

این سینماگر تأکید کرد: اتفاقات بد و تأسف بار در سینمای کشور تمامی ندارد؛ هیچ کس از سینما و سینماگران حمایت نمی کند و همه فقط به فکر پرکردن جیب های خود هستند؛ اتفاقات بسیار بدی در همین جشن خانه سینما و جشنواره فیلم فجر بر سر داوری ها و جا به جا شدن نام فیلم ها در لیست کاندیداها رخ داده که پرداختن به این قبیل موضوعات باید مورد توجه آحاد سینماگران باشد؛ ما باید همه با همت و اتحاد یک بار برای همیشه این اتفاقات شوم را از سر سینمای کشور پاک کنیم.

طراح جلوه های ویژه فیلم سینمایی «یتیم خانه ایران» سپس با بیان اینکه بحران شدید اقتصادی کشور به زندگی سینماگران لطمه های غیرقابل جبرانی را وارد ساخته است اظهار داشت: ذخیره زندگی ما طی سال های اخیر به طورکل از بین رفت و دیگر باید دست های مان را جلوی دیگران دراز کنیم! متأسفانه روز به روز به وسعت و دامنه مشکلات اهالی سینمای کشور در صنوف و رشته های مختلف افزوده می شود اما آن ها مدیریت نمی شوند؛ سینما در کشور ما دچار نوعی ولنگاری شده و هرکس به هر طریقی می خواهد فقط از سینما چپاول کند.

شوقی در همین راستا افزود: مسئولان خانه سینما مدتی است که با پافشاری های شدید قصد آن را دارند که صنوف را زیرنظر وزارت کار به ثبت برسانند اما تاکنون بسیاری از صنوف از جمله صنف طراحان جلوه های ویژه زیربار این ماجرا نرفته اند! مسئولان خانه سینما با اتکا و توسل به دروغ های شاخدار مبنی بر اینکه اگر زیرنظر وزارت کار بروید بیمه بیکاری به شما تعلق می گیرد می‌خواهند ما را در این وزارتخانه ثبت کنند و این در حالی است که مسئولان وزارت کار به ما گفته اند که هرگز بیمه بیکاری به صنوف خانه سینما تعلق نمی گیرد!

وی افزود: معلوم نیست که مأموریت آقایان برای این کار و اصرار بی حد و مرزشان برای ثبت صنوف در ذیل وزارت کار به چه دلیلی است و می خواهند چه بلایی به سر ما بیاورند؟ قطعاً هرچه که هست به نفع ما و سینما نیست و به نفع آقایانی است که اینطور خود را به آب و آتش می زنند تا صنوف در ذیل وزارت کار ثبت شوند.

طراح جلوه های ویژه فیلم سینمایی «اشک سرما» در خاتمه متذکر شد: متأسفانه ما مدت ها است فقط شاهد عقده گشایی های مدیران و مسئولان سینمایی بوده و هستیم و واقعاً دیگر امید برای حضور و کار در سینما را به طور مطلق از دست داده ایم.




واکنش حجت ایوبی به ادعای سیدضیاءالدین دری درباره توقیف «خانه پدری» بخاطر دخترِ ایوبی⇐نیازی به پاسخ نمی‌بینم/«خانه پدری» در زمان مدیریت این‌جانب پروانه نمایش گرفت و در گروه «هنر و تجربه» به نمایش درآمد⇔پرسش: آیا منظور رییس معزول اکران محدود و یک‌روزه است؟؟؟

سینماروزان: اظهارات تازه سیدضیاءالدین دری از اعضای سابق شورای پروانه نمایش که گفته بود حجت الله ایوبی بخاطر حال بد دخترش اسباب توقیف «خانه پدری» را فراهم کرد(اینجا را بخوانید) بعد از واکنش علی احمدزاده کارگردان «مادر قلب اتمی» که این فعل را مصداق مدیریت سلیقه ای دانسته بود(اینجا را بخوانید) با واکنش حجت الله ایوبی مواجه شده است.

به گزارش سینماروزان حجت الله ایوبی رییس معزول سینما به «شرق» گفت: «درباره مطالبی که از زبان یکی از سینماگران گرامی نقل شده، نیازی به پاسخ نمی‌بینم.»

این مدیر سینمایی ادامه داد: فیلم «خانه پدری» در زمان مدیریت این‌جانب پروانه نمایش گرفت و در «گروه هنر و تجربه» به نمایش درآمد. موضع سازمان سینمایی وقت، حمایت از این تصمیم شورای پروانه نمایش و اکران فیلم برای مخاطبان خاص بود. معنی این اقدام کاملا روشن است و نیازی به شرح ندارد؛ اما توقف اکران، خارج از اراده و تصمیم سازمان سینمایی بود. آن روز بر من و اعضای گروه «هنر و تجربه» بسیار سخت گذشت. 

به گزارش سینماروزان ادعاهای رییس معزول درباره صدور پروانه نمایش برای هنروتجربه که ذاتا گروه محدودیست در شرایطیست که در همین گروه محدود هم «خانه پدری» فقط یک روز در یک پردیس روی پرده بود و محافظه کاری آقای معزول باعث شد به محض فشار افراطیون، فیلم از پرده پایین کشیده شود!




یک رسانه اصولگرا از تغییر رییس سینما بعد از تغییر وزیر خبر داد+گزارش یک رسانه مستقل درباره احتمال حضور یک مدیر احمدی‌نژادی حامی رییسی در مدیریت آینده سینما!!

سینماروزان: رفتن رضا صالحی امیری از وزارت ارشاد تقریبا قطعی شده است و عباس صالحی معاون فرهنگی رییس جمهور اصلی ترین گزینه جانشینی او به شمار میرود.

به گزارش سینماروزان هرچند برخی از ماندگاری محمدمهدی حیدریان بعد از جلوس صالحی بر وزارت ارشاد سخن می گویند اما برخی نیز از تغییر و تحول در سازمان سینمایی به دلیل عدم همسویی صالحی و حیدریان گفته اند.

روزنامه اصولگرای «جوان» در گزارشی که بهانه آن مرور خلأهای موجود در سینما در دولت یازدهم بوده از تغییر رییس سازمان سینمای سخن گفته است  و از آن سو رسانه مستقل «سینمامخاطب» به گمانه زنی درباره حضور احمد میرعلایی مدیرعامل فارابی در دولت دوم محمود احمدی نژاد در سازمان سینمایی دولت دوازدهم پرداخته است.

ابتدا گزارش «جوان» را بخوانید:

پس از چند دهه آزمون و خطا لازم است سازمان سينمايي دولت دوازدهم چارچوب‌ها و مرزهاي سينماي منطبق با منافع ملي را مشخص كند. به نظر مي‌رسدحيدريان تا به حال توانمندي براي تحقق اين موضوع نشان نداده است و احتمالاً وزير ارشاد جاي خود را به مدير لايق‌تري بدهد. عزل مدير وزارت خارجه‌اي سازمان سينمايي در اواخر سال گذشته از سوي وزير ارشاد دولت يازدهم اگرچه ديرهنگام و پس از نزديك به چهارسال فرصت‌سوزي انجام شد ولي اميدها را براي آمدن مديري كاردان جهت ارتقاي سينماي اميد زنده كرد و انتصاب مديري باسابقه در سينما منجر به دلخوشي به آينده شد اما به نظر مي‌رسد حيدريان نيز بي‌برنامه و بدون استراتژي پا به ميدان گذاشته است.

محمد مهدي حيدريان برخلاف سلفش در سازمان سينمايي به دليل سابقه قبلیش در سينما دلخوشي‌ها را براي تغيير و تحول سينمايي بالا برد. همه مي‌گفتند كه او مديري است كه فضاي سينما را مي‌شناسد و برخلاف ايوبي كه صرفاً خوب شعر مي‌خواند و بد عمل مي‌كرد، احتمالاً تحولاتي مثبت رقم خواهد زد. وعده‌هاي نخستين او درباره لزوم رويكرد سيستمي در اداره سينماي كشور نيز مديريتي متفاوت را نويد مي‌داد اما حالا و پس از گذشت نزديك به شش ماه از روي كار آمدن او تقريباً مي‌توان به نتيجه رسيد كه حيدريان نيز مانند حجت‌الله ايوبي مديري باري به هر جهت و بدون برنامه است.

چينش معاونان و مديركل‌هاي سازمان سينمايي نيز نشانه ديگري از اين بود كه اساساً قرار نيست اتفاق اميدبخشي در سينماي كشور رقم بخورد. حيدريان تقريباً همان مهره‌هاي ناكارآمد پيشين را جا‌به‌جا كرده بود. تنها فرد جديد، ابراهيم داروغه‌زاده بود كه به نظر مي‌رسد بايد انتصاب خوبي قلمداد شود.
حالا مي‌توان گفت كه خوش‌بيني به حيدريان تا حدود زيادي ساده‌انديشانه بوده است، مديري دهه شصتي كه از سخنانش بيشتر رنگ و بوي همان فضاي فكري 30سال پيش فهميده مي‌شود. سينماي بدون قهرمان و مخاطب خاص كه بيش از همه به دنبال ديده شدن در جشنواره‌هاي خارجي است تا توهم بين‌المللي شدن ادامه پيدا كند. با گمانه‌زني‌هايي كه درباره تغيير وزير ارشاد در دولت دوازدهم به گوش مي‌رسد، مي‌توان احتمال زيادي داد كه سكان سازمان سينمايي هم دچار تغيير شود. البته اين اتفاق منوط به آمدن وزيري است كه واقعاً راهبرد و برنامه‌اي منطبق با نيازهاي سينماي كشور داشته باشد و در انتخاب مهره‌هاي جديد هوشمندانه و كارشناسانه عمل كند.

حالا گزارش «سینمامخاطب» را بخوانید:

طی روزهای گذشته  شنیده ها حاکی از این بوده که عباس صالحی جایگزین رضا صالحی امیری می شود و با انتصاب عباس صالحی به نظر میرسد محمد مهدی حیدریان هم به احتمال قوی از سمت ریاست سازمان سینمایی استعفا خواهد داد. شنیده های «سینما مخاطب» حاکی از آن است که  سیداحمد میرعلایی مدیر احمدی‌نژادی حامی رییسی در انتخابات ریاست جمهوری جزو گزینه های جدی برای ریاست سازمان سینمایی به شمار می رود به صورتی که این خبر از جانب نزدیکان میرعلایی با آب و تاب خاصی در میان همکاران وی به گوش می رسد.

میرعلایی قرار بوده سریال «موسی(ع)» را با حمایت آستان قدس تولید کند و در حال حاضر هم دبیر جشنواره ای است به نام «در مسیر عشق» که با حمایت آستان قدس امکان برگزاری یافته است. وی وقتی بعد از انتخابات88 در دولت دوم احمدی نژاد مدیرعامل فارابی شد بودجه فراوانی را صرف تولیداتی موسوم به فاخر کرد که برخی از این آثار به شدت زیر حد استاندارد بودند. وی البته به واسطه حضور بستگان نزدیکش در فارابی مورد انتقاد قرار گرفته بود.

حضور یک مدیر احمدی نژادی بر سر پرحاشیه ترین کرسی فرهنگی دولتی که با تکفیر احمدی نژاد روی کار آمد و به فعالیت ادامه داد جالب به نظر می رسد. آیا در دوران پسااحمدی نژاد بناست شاهد رویکرد مثبت روحانی به مدیران احمدی نژادی باشیم و بعد از میرعلایی افرادی دیگر از مدیران وی وارد سیکل مدیریتی شوند؟؟!




سیدضیاءالدین دری از اعضای سابق شورای پروانه نمایش خطاب به رییس سینما بیان کرد⇐سانسور آثار هنرى از هر نوع هرگز مطلوب طبع هنرمندان نبوده و نیست/وقتش است که به دور از مناقشات سياسى مرزهاى مميزى جديد مشخص شود/اعمال برخى سياستهاى عارى از مسئوليت‌پذيرى مدیران سابق دستاويزى براى تبرئه خود و انداختن گناه توقيف فيلمها به گردن شورايى شد كه منصوب خودشان بود!!!/ با قاطعيت آمار فيلمهاى بلاتكليف چهار سال گذشته را اعلان بفرماييد تا معلوم شود عملكرد شورا به چه نحو بوده است؟

سینماروزان: اظهارنظرات اخیر محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی درباره کمیته بازبینی فیلمهای بلاتکلیف و تأکید او بر آن که برخی فیلمها قابلیت دریافت پروانه نمایش را ندارند با این گفته وزیر ارشاد دنبال شد که هیچ قولی برای رفع توقیف تمام فیلمها داده نمیشود.(اینجا و اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان این صراحت‌گویی با واکنش سیدضیاءالدین دری از اعضای شورای سابق پروانه نمایش مواجه شده است. سیدضیاءالدین دری که در دوران رییس معزول سینما در شورای پروانه نمایش حاضر بود در نامه ای که به محمدمهدی حیدریان نگاشته با تأکید بر همان بحث غیرقابل حل بودن مشکل برخی فیلمها به گلایه از مدیریت قبلی سینما پرداخته که این مسأله را نه خواسته خود که ناشی از عملکرد شورای پروانه نمایش دانست.

دری در زمان حضور در شورای پروانه نمایش به زعم خود کوشید مسأله برخی فیلمهای مشکل دار و از جمله «نهنگ عنبر»، «مادر قلب اتمی» و «دلم میخواد» را حل کند ولی به واسطه هجمه ای که علیه رییس اداره نظارت سابق به واسطه توقیف برخی فیلمها نظیر «ارادتمند نازنین بهاره تینا» به راه افتاد به همراه برخی دیگر از همکاران از شورای صدور پروانه نمایش کنار گذاشته شد تا شاید رییس سابق نفسی تازه کند و امتدادی دهد بر حضور خود در ریاست سینما که البته این ترفند هم جواب نداد و در نهایت چند ماه بعد خود رییس هم حذف شد…

سیدضیاءالدین دری در نامه ای که خطاب به محمدمهدی حیدریان نوشته با انتقاد از مدیریت سابق سینما که مسئولیت پذیری لازم را برای ایستادن پای تصمیماتش نداشت به ارائه این پیشنهاد به حیدریان پرداخته که بهتر است در آستانه دهه چهارم عمر انقلاب مرزهای تازه ممیزی مشخص شود.

متن نامه سیدضیاءالدین دری را بخوانید:

جناب محمدمهدی حيدريان
رياست محترم سازمان سينمايى
سلام عليكم

در پىِ تاكيد وزير محترم فرهنگ و ارشاد اسلامى مبنى بر تجديد نظر دقيق و تعين تكليف فيلمهاى بلاتكليف و محروم از پروانه نمايش ، پس از يك ماه صرف وقت اظهارنظر صريح و به دور از مجالمه و تعارفاتى كه معمولا بى نتيجه مي‌مانند توسط جنابعالى ، مايه دلگرمى شوراى محترم پروانه نمايش شد و البته اغلب افرادى که كارشناس سینما هستند و دارای سعه صدر؛ امرى كه ميتواند در آينده تصميمات آنها موثر واقع شود و شرايط مميزى را ثبات بيشتر بخشد.

بدون شك اين موضع گيرى عارى از ملاحظات بى حاصل، تكليف فيلمسازان را هم معلوم ميسازد زيرا با مشاهده فيلمهايى كه به اكران گذاشته ميشوند حدود و ثغور بايدها و نبايدها را به وضوح تشخيص خواهند داد و از آن تخطى نخواهند كرد و يا آن كه پيش از توليد، هر گونه ابتكار و نوآورى را در فيلمنامه هايشان به دقت و وضوح قيد خواهند نمود تا پس از تقديم اثر به شوراى صدور پروانه نمايش با مشكل مميزى حاد مواجه نشوند.

با توجه به پيشينه جنابعالى، این موضع‌گيرى شفاف از جانب شما قابل پيش بينى بود و جاى تقدير دارد. البته اين قدردانى به منزله حمايت از مميزى آثار فيلمسازان زحمتكش و فرهنگساز و متعهد كشور نيست و نميتواند باشد.

سانسور آثار هنرى از هر نوع هرگز مطلوب طبع هنرمندان نبوده و نیست هر چند ميدانيم كه همه جوامع متناسب با فرهنگ مسلط بر آنها نوعى از مميزى را اعمال ميدارند و همواره عده اى نسبت به معترض بوده و يا هستند.

امروز در آستانه پايان چهارمين دهه از عمر انقلاب شايد زمان آن فرارسيده تا از طريق برگزارى سمينارهاى كاملا تخصصى با حضور كارشناسان امور اجتماعى و آفريندگان آثار هنرى، از طريق تعامل سازنده و به دور از مناقشات سياسى مرزهاى مميزى جديد و همسو با ضرورت هاى زمان و موقعيت ویژه كشور در منطقه حساس و آشوبزده خاورميانه مورد ارزيابى قرار گرفته و مشخص شوند كه اين مهم ميتواند پس از شروع به كار دولت دوازدهم در دستور كار قرار گيرد و رابطه توليد كنندگان آثار فرهنگى با متوليان دولتى را بهبود بيشتر بخشد.

به هر تقدير آنچه در قاطعيت اخير شما حايز اهميت است رفع شبهات از عملكرد شورايى است كه در چهار سال گذشته به شهادت اينجانب با درايت كامل در همكارى و همگامى با فيلمسازان بدون قايل شدن كمترين استثنا گام برداشته است اما متاسفانه اعمال برخى سياستهاى غيرشفاف و بعضا عارى از مسئوليت پذيرى مدیران سابق سینما كه دستاويزى براى تبرئه خود و انداختن گناه توقيف فيلمها به گردن شورايى كه منصوب خودشان بود، اين شائبه را دامن ميزد كه گويى شورا، سازى جداگانه را كوك ميكرد و همين بهانه‌اى مي‌شد براى اِعمال فشار از جانب رسانه‌ها به ويژه آن رسانه‌هايى كه نه اصلاح طلب بودنشان معلوم است و نه حمايتشان از دولت مستقر محرز بنظر ميرسد.

در شرايطى كه سازمان سينمايى در دولت يازدهم براى اولين بار اعضاى شوراى مذكور را از حالت محرمانه خارج ساخته و اسامى آنها را اعلان كرده بود مى بايست در همان زمان ليست كامل آثار بلاتكليف و محروم از پروانه نمايش را هم به استحضار عموم ميرساند تا مشخص شود چه تعداد فيلم در دولت يازدهم  موفق به دريافت پروانه نمايش نشدند. پس خواهشمند است با همان قاطعيت آمار فيلمهاى بلاتكليف چهار سال گذشته را اعلان بفرماييد تا معلوم شود كه عملكرد شورا به چه نحو بوده است؟

در خاتمه ضمن تشكر يادآور ميشود كه حمايت شما از شوراى مذكور ثبات مشى فرهنگى دولت جديد، آرامش بيشتر توليد كنندگان ، تامل سازنده تر هنرمندان و امكان تعامل حداكثرى آنها را موجب خواهد شد.
با اميد به موفقيت شما در كاهش نارسايهاى سينماى ايران.




تازه‌ترین اظهارات عبدالرضا کاهانی که با حکم حکومتی رییس معزول، پروانه ساخت «ارادتمند…» را گرفت⇐ من فیلم‌ساز موردعلاقه مدیران نیستم!!!/چقدر درباره مادران پاك و پدران موجه فیلم بسازیم؟! بس نیست؟!/چقدر در مورد فرزندان‌مان به تماشاگر واقعی دروغ بگوییم؟/ از چه می‌ترسیم؟! از واقعیت موجود؟!/ در فیلم ندیده من «کاندوم» هم یافت کرده‌اند/می‌توانید پیش از انتخابات بگویید مشکل فیلم‌های توقیفی را حل خواهیم کرد و پس از آن حرفتان را تغییر دهید/چرا بارها یک فیلم توقیفی را می‌بینید و منحرف هم نمی‌شوید اما نگرانید مردم با یک بار تماشای آن فاسد شوند؟!/همه با هم به اندرزگو و قیطریه برویم و ببینیم فیلم من از واقعیت دور است یا شما چشمتان را روی واقعیت بسته‌اید؟/آمادگی دارم فیلمنامه مصوب «ارادتمند…» دوباره و با حضور و نظارت همه مميزان مقیم مرکز و البته به شرط اکران قطعی بسازم

سینماروزان: عبدالرضا کاهانی هرچند در دولت محمود احمدی نژاد بظاهر کارگردانی معترض به وضع موجود نشان میداد اما این شانس را داشت که در آن دولت فیلمهایش هم در جشنواره های فجر به نمایش درآید و هم اکرانهای خوبی داشته باشد. البته که مهمترین جایزه سینمایی وطنی که سیمرغ فجر باشد هم در دولت اول محمود به فیلم «بیست» او رسید.

بر این اساس حمایت او از حسن روحانی رییس دولتهای یازدهم و دوازدهم این پیش بینی را ایجاد میکرد که فیلمهایش بدون کمترین مشکل وارد جشنواره شده و اکران شود و او هم دست از اعتراضات دنباله دار بردارد اما جز یک فیلمش «استراحت مطلق» که در دولت یازدهم روی پرده رفت دو فیلم دیگرش «وقت داریم حالا» و «ارادتمند…» که اولی در فرانسه ساخته شده و دومی در ایران نه تنها راهی به جشنواره ها نیافته اند که حتی نتوانسته اند به اکران برسند.

در این بین «ارادتمند…» که گفته میشد علیرغم مخالفت شورای پروانه ساخت سینمایی با دستور مستقیم رییس معزول سینما مجوز تولید گرفته تا اینجا کاملا توقیف شده است.

عبدالرضا کاهانی به تازگی در نوشتاری سعی کرده به صریحترین شکل ممکن اعتراض خود را به این روند اعلام کند.

متن یادداشت کاهانی را بخوانید:

از من خواسته شده بود و تصمیم هم گرفته بودم برای اولین‌بار سکوت کنم. مقاومت خوبی هم داشتم اما انگار سرنوشت فیلم‌های من با شکایت و نگارش نامه‌های معترضانه گره خورده است. بسیاری از حرف‌ها را می‌توان نشنید اما برخی را حتما باید جواب داد. راه دور و عدم دسترسی به تیم جدید مدیریت سینما و مطلع‌کردن آنها از گذشته پیچیده و تلخ فیلم، برای دستیابی به یک تصمیم هوشمندانه هم مزید بر علت شد تا این یادداشت مفصل نگاشته شود.
حدود هشت سال پیش وقتی مدیران وقت وزارت ارشاد به فقر موجود در فیلم «هیچ» اعتراض کردند، با خود فکر می‌کردم شناخت آنها از جغرافیا محدود است و حتما پایین‌تر از انقلاب را به جا نمی‌آورند. بر این باور بودم یادشان رفته دولت متبوعشان با شعار فقرزدایی روی کار آمده است. سال پیش هم وقتی با اعتراض همه‌جانبه مدیران وقت وزارت ارشاد علیه فیلم «ارادتمند نازنین بهاره تینا» مواجه شدم، در اتفاقی مشابه، گمان کردم آنها هم شناختی از جغرافیا ندارند و البته این گروه خلاف چیزی که وانمود می‌کنند، بالاتر از انقلاب را نمی‌شناسند.

حالا فکر می‌کنم اگر مثل بعضی‌ها قدری موقعیت‌طلب و زمان‌شناس بودم، باید فیلم «هیچ» را سال گذشته و فیلم «ارادتمند نازنین بهاره تینا» را هشت سال پیش می‌ساختم و حتما ستایش هم می‌شدم. مشکل از آنجا ناشی می‌شود که من فیلم‌ساز موردعلاقه مدیران نیستم و نباید هم باشم و اتفاقا به جغرافیای کشورم اشراف دارم. می‌دانم آدم‌های فیلم «هیچ» درحال‌حاضر در چه وضعی به سر می‌برند و قطعا شخصیت‌های فیلم «ارادتمند نازنین بهاره تینا» چنان به سرعت در حال تغییرند که همین فیلم به‌زودی برایشان اثری مضحک خواهد شد. شخصیت‌های این فیلم آدم‌های اطراف ما هستند که اصرار به حذف و ندیدنشان داریم! چقدر درباره مادران پاك و پدران موجه فیلم بسازیم؟! بس نیست؟! چقدر در مورد فرزندان‌مان به تماشاگر واقعی دروغ بگوییم؟ این همه پنهان‌کاری به چه کار ما می‌آید؟ کنارگذاشتن واقعیت‌ها چه دردی از ما درمان می‌کند؟ اصلی‌ترین مشکل من هنگام ساخت فیلم «ارادتمند نازنین بهاره تینا» چشم‌پوشي خودخواسته از واقعيت بود که البته باز هم فایده‌ای نداشت. فیلم توقیف شد و حالا غبطه می‌خورم که ای ‌کاش لااقل تمام فیلم‌نامه‌ای که مجوز گرفته بود را می‌ساختم. وقتی سیاست از فرهنگ مستعمره بسازد، نتیجه‌اش همین می‌شود. برای همین هر هفته اخباری از توقیف و مميزي به گوشمان می‌رسد.
یکی از بزرگ‌ترین مشکلات فیلم‌سازی فاصله اجتماع با فیلم‌های شبه‌واقعی است. فیلم‌ساز اجازه نمایش واقعیت را ندارد و هر لحظه فاصله‌اش با مردم بیشتر می‌شود. فیلم‌های واقع‌گرایانه و اجتماعی برای تماشاگر خنده‌دار شده است. از چه می‌ترسیم؟! از واقعیت موجود؟! مردم که بر واقعیت اشراف دارند و بسیار هم جلوتر از فیلم‌ها و مدیران هستند. ما حتی تحمل نمایش فیلمی مانند «وقت داریم حالا» را هم نداریم! فیلمی که اساسا به جامعه فرانسه می‌پردازد و من در مهاجرت به این کشور آن را ساختم. چرا این فیلم را نمایش نمی‌دهید؟ مشکل این فیلم دقیقا چیست؟ گمان می‌کنید مردم فیلم نمی‌بینند و ممکن است فیلمی مانند «وقت داریم حالا» که با رعایت موازین و قوانین پخش در ایران ساخته شده آنها را متعجب کند؟

نزدیک به چهار سال از ساخت این فیلم می‌گذرد و چند مدیر سینمایی عوض شده اما هنوز جواب روشنی به من داده نشده است. من این فیلم‌ها را چون عاشق سینما هستم که نمی‌سازم! شما لابد دوست دارید واقعیت‌ها را ببینید و به روی خودتان نیاورید. نتیجه‌اش هم بشود جامعه متظاهرانه با رفتارهای متظاهرانه. من اما سعی می‌کنم با مردم صادق باشم حتی اگر دوستم نداشته باشند. من وظیفه دارم مردم و حال فعلی آنها را درک کنم و نمی‌توانم به سیاست‌های عقب‌مانده و قوانین کهنه آفرین بگویم.

شما  می‌توانید و قدرتش را هم دارید که فیلم را به بایگانی بسپارید اما نمی‌توانید من را به دروغگویی متهم کنید. می‌توانید فیلم را از لیست تولیدات سالانه سینمای ایران حذف کنید اما نمی‌توانید منکر هستی فیلم شوید. می‌توانید نمایش‌های فستیوالی و خارجی فیلم را مانند چند فیلم دیگرم ممنوع اعلام کنید اما نمی‌توانید ثابت کنید فیلم فقط برای خارجی‌ها ساخته شده است. می‌توانید بگویید که کاهانی فیلم‌نامه‌ای به وزارت ارشاد ارائه نکرده اما نمی‌توانید فیلم‌نامه کامل و بارها خوانده‌شده من را در آرشیو وزارت ارشاد نبینید.

می‌توانید برای فرار از برخی‌ها خلاف واقع بگویید که فیلم با فیلم‌نامه متفاوت است اما نمی‌توانید این دو را با هم مقایسه نکنید. می‌توانید تقصیر را گردن دیگران بیندازید و اعلام کنید فیلم با حکم خاص ساخته شده اما چرا حکم را نشان نمی‌دهید؟ چون ايمان داريد اين واژه برازنده برخي كارگردان‌ها است؛ کارگردان‌هایی که روزبه‌روز به تعدادشان اضافه می‌شود و البته آنها هم مدلی جدید از بشر هستند. مدلی که هم مميزي می‌کند و هم ادعا دارد از مميزي متنفر است. هم فیلم دولتی می‌سازد و هم داعیه استقلال دارد. هم جایزه می‌خواهد و هم از جایزه بدش می‌آید. اینها نوعی از موجودات جدید محسوب می‌شوند که در همه دولت‌ها و مجامع هم حضور دارند.

کسانی هستند که با کینه‌ورزی فضا را تخریب می‌کنند.  کارگردان‌های مميز همان‌ها هستند که فیلم را ندیده قضاوت می‌کنند و براساس شنیده‌هاشان مصاحبه مفصل می‌کنند و درشت‌نمایی! مثلا می‌گویند «فیلم [ارادتمند] در مورد زنانی است که برای مردان له‌له می‌زنند» اینها همان‌ها هستند که حقوق و مزایای مميزان را دریافت می‌کنند اما حاضر نیستند وظیفه‌شان که تماشای فیلم است را به درستی انجام دهند. بنابراین تعجبی ندارد که در فیلم ندیده من «کاندوم» هم یافت کنند و حالا من یک سال است هر کجا می‌روم و به هر فردی می‌رسم  باید جواب پس بدهم که چرا فیلم غیراخلاقی ساخته‌ام!

جالب‌تر آنکه برخی به همین حرف‌های بی‌پایه و اساس استناد کرده و حتی خلاصه داستان فیلم دیده‌نشده را از لابه‌لای همین حرف‌هاي بي‌پايه استخراج می‌کنند. می‌توانید و قدرتش را دارید من را به سکوت دعوت کنید و خودتان درباره فیلم دیده‌نشده مدام گفت‌وگو و جوسازی کنید و از آن یک فیلم ترسناک بسازید. می‌توانید عوامل و سرمایه‌گذاران سینما را به خاطر همکاری با من سرزنش کنید. می‌توانید توصیه کنید بهتر است به فیلم بعدی فکر کنم. می‌توانید پیش از انتخابات بگویید مشکل فیلم‌های توقیفی را حل خواهیم کرد و پس از آن حرفتان را تغییر دهید. می‌توانید فیلم توقیفی را بارها و بارها ببینید و حتی آن را با تیتر «بازبینی وزارت ارشاد» که روی فیلم حک شده، به دوستان و نزدیکانتان برسانید و پز بدهید فیلم را دیده‌اید و با افتخار به آنها هم توصیه کنید، ببینند و کاری کنید که نسخه ناقص فیلم در مجامع دوستانه خودتان دست به دست بچرخد و از همه مهم‌تر با تماشای فیلم نگران منحرف‌شدن خودتان و نزدیکانتان نشوید. چرا بارها یک فیلم توقیفی را می‌بینید و منحرف هم نمی‌شوید اما نگرانید مردم با یک بار تماشای آن فاسد شوند؟!
شما می‌توانید کارهای زیادی انجام دهید و حرف‌های زیادی هم بزنید و این قدرت را دارید که اگر از فیلمم دفاع کنم، نام فیلم‌ساز جنجالی را به من نسبت دهید. رسانه‌های همسو با این تفکر هم که مدت‌هاست تکلیفشان معلوم است و پیداست چه خواهند نوشت! شما به‌وقتش می‌توانید چشمتان را روی وقایع ببندید و وانمود کنید همه چیز عالی است و مشکلی نیست و اصلا بیایید همه با هم برویم شمال و بگوییم به‌به چه هوای خوبی! اما آیا مميز تعهد می‌دهد با لاپوشانی مسائل حل شود؟! آیا موضوعاتی چون اختلاس، مسکن، اخلاق، دروغ و… که به راحتی به دام قیچی مميزي افتاد، بحران سال‌های بعد نشد؟  
از آنجا که مجریان مميزي دچار فقر تحلیل‌ا‌ند، توان خالی‌کردن یک اثر از محتوا را دارند. نگاه ایشان به اثر هنری چون یک مانیفست است. در صورتی که اثر هنری می‌تواند برشی از واقعیت موجود باشد. چقدر این‌ حرف‌ها را تکرار کنیم؟ اینکه فیلم‌ساز مسئله را طرح کند الزاما به دلیل قرابت با آن نیست و این همان مسئله‌ای است که مميز آن را درک نمی‌کند.
مدیران سابق مدعی‌ بودند فیلم «ارادتمند نازنین بهاره ‌تینا» با فیلم‌نامه مصوب تفاوت دارد. فرض می‌کنیم حرف آنها صحیح است. آمادگی دارم همان فیلم‌نامه مصوب در وزارت ارشاد را دوباره و با حضور و نظارت همه مميزان مقیم مرکز و البته به شرط اکران قطعی بسازم. یا همه با هم به اندرزگو و قیطریه برویم و ببینیم فیلم من از واقعیت دور است یا شما چشمتان را روی واقعیت بسته‌اید.




آیا مدرسه ملی سینمای ایران تعطیل شده؟

سینماروزان: از همان ابتدای راه اندازی مدرسه ملی سینمای ایران رسانه های مستقل درباره بی فایده بودن این مدرسه در شرایطی که ده ها دانشکده و دانشگاه و آموزشگاه و کارگاه سینمایی دولتی، شبه‌دولتی و خصوصی در کشور وجود دارد گفتند.

به گزارش سینماروزان چیدمان هسته مرکزی این مدرسه و قرارگیری برخی چهره های با حداقل دانش آکادمیک در حلقه مرکزی، دلیل امتداد انتقادات به این سازوکار بود اما رییس معزول سینما که با کمترین عقبه سینمایی و تحصیلات سیاسی(!) سر از مدیریت سینما برآورده بود هیچ کدام از این انتقادات را جدی نگرفت.

محمدمهدی حیدریان که بعد از عزل ایوبی به ریاست سازمان سینمایی رسیده بود  از همان ابتدای حضورش در این مسئولیت بر اصلاح سازوکار مدرسه ملی سینما تأکید کرد.

در هفته های گذشته با لغو اغلب بورسیه‌های تحصیلی هنرجویان مدرسه و تعطیلی بیشتر کلاس‌ها و دوره‌های آموزشی که در قالب مدرسه گنجانده شده بود مدرسه ملی به سمت نوعی تعطیلی رفته است.

یکی از هنرجویان این مدرسه با اشاره به اینکه مدرسه ملی سینما فعالیت زیادی ندارد به سینماروزان گفت: کلاسها اغلب تعطیل شده و تنها کانال ارتباطی میان هنرجویان و مدرسه حمایتهای حداقلی است که از تولید فیلم صورت میگیرد که آن هم منوط است به ارائه و تایید فیلمنامه.

مدرسه ملی سینما جزو اولین زیرمجموعه های سازمان سینمایی بود که حیدریان بعد از جلوس بر کرسی ریاست سازمان به آن سر زد و بی محافظه کاری از لزوم تغییرات در فعالیتهای مدرسه خبر داد.

حیدریان بعد از سر زدن به مدرسه ملی سینما بر این امر تاکید کرد که سازمان سینمایی بخش “مستقل غیرمرتبط” نمیخواهد.

آیا کم رنگ شدن فعالیتهای مدرسه ملی سینما در جهت تحقق همین خواسته است؟ و آیا این مدرسه بخش غیرمرتبط بوده؟




یک رسانه مستقل فاش کرد⇐برگزاری جلسه مخفیانه رییس سازمان سینمایی با رسانه‌های خاص⇔پرسش اول: چرا جلسه مخفیانه؟/پرسش دوم: چرا نام رسانه‌های حاضر در این جلسه آشکار نیست؟/پرسش سوم: آیا مخفیانه بودن جلسه با دستور حیدریان انجام شده یا اقدام خودسرانه متصدی روابط عمومی بوده؟

سینماروزان: در روزگار حضور حجت‌الله ایوبی رییس معزول سازمان سینمایی شنیدن خبرهایی پیرامون برگزاری جلسات مخفیانه با برخی اهالی رسانه چندان عجیب نبود به هر حال ایوبی بعد از تغییر و تحول در روابط عمومی اش پذیرای نیرویی در این بخش بود که حتی برای مراسم روز خبرنگار هم فقط رسانه هایی خاص را دعوت می‌کرد(!!) و طبیعتا در جریان برگزاری جلسه با رییس هم همان رسانه‌های خاص و اغلب مدیحه‌سرا بودند که مهمان می‌شدند تا مبادا کلمه ای در نقد سیاستها سخن گویند.

به گزارش سینماروزان حدود چهار ماه بعد از روی کار آمدن محمدمهدی حیدریان در سازمان سینمایی اینکه مجددا یکی از رسانه های مستقل سینمایی خبری منتشر کند درباره برگزاری جلسه مخفیانه میان رییس سازمان سینمایی خیلی عجیب است چون حیدریان مدیر تازه از راه رسیده ای نیست که درباره حواشی پدید آمده از برگزاری این جلسات نداند و از آن دست مدیرانی هم نبوده که از برگزاری نشست آشکار واهمه داشته باشد.

پس ماجرا چیست؟ آیا این متصدی روابط عمومی سازمان بوده که این نشست را به طور مخفیانه ترتیب داده و بدون هماهنگی با حیدریان؟ توجیه این متصدی برای برگزاری نشست محرمانه چه بوده؟ آیا از رسانه‌های شفاف‌ساز واهمه داشتند؟ و از همه مهمتر چرا در این جلسه مخفیانه هیچ نماینده ای از رسانه های مستقل وجود نداشته؟

خیلی خوب است سازمان سینمایی حتما پاسخهای مستدلی به این پرسشها دهد و استدلالهای مخفی برگزار کردن چنین جلساتی را یک بار برای همیشه منتشر کند تا تکلیف بر همگان معلوم گردد.

متن گزارش رسانه «سینمامخاطب» درباره این جلسه را بخوانید:

محمدمهدی حیدریان به تازگی جلسه‌ای را با برخی از رسانه ها برگزار کرده و از آنها خواسته در جهت حل معضل فیلمهای توقیفی، دردسرهای هنروتجربه و واگذاری جشنواره فجر به خانه سینما با وی همدلی داشته باشند.

بخش عمده رسانه‌های حاضر در نشست رسانه های سیاسی از نوع تندرویش بوده‌اند و به مانند رویه‌ای که پیشتر از سوی رییس معزول در پیش گرفته شده بود، در این جلسه خبری از رسانه‌های مستقل و معتدل نبوده است!

چرایی این امر مشخص نیست اما گویا محافظه‌کاری بیش از حد روابط عمومی سازمان موجب این رفتار دهه شصتی شده است.




۱۴ ماه بعد از اهدای یک پیاله آلبالو به رییس معزول سینما⇐بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) در نامه‌ای به وزیر ارشاد نسبت به رفع توقیف فیلمهای مشکل‌دار هشدار داد!

سینماروزان: حدود 14 ماه بعد از آن که بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) یعنی دانشگاه محل تحصیل حجت ایوبی رییس معزول سینما در اعتراض به اکران فیلم «50 کیلو آلبالو» یک پیاله آلبالوی فاسد تقدیم وی کردند و در روزهایی که مجوز خانگی نسخه تعدیل شده «50 کیلو آلبالو» در دوران ریاست محمدمهدی حیدریان بر سازمان سینمایی صادر شده، یک بار دیگر بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) خبرساز شده است.

به گزارش سینماروزان بسیج امام صادق(ع) در واکنش به دستور صریح وزیر ارشاد به رییس سازمان سینمایی درباره تعیین تکلیف فیلمهای توقیفی ظرف دو ماه آینده(اینجا را بخوانید) نامه ای را خطاب به وزیر نوشته و در آن درباره رفع توقیف آثار مشکل دار هشدار داده است.

متن این نامه را بخوانید:

اين روزها اخباري از دستور حضرت‌عالي مبني بر رفع توقيف برخي آثار سينمايي به گوش مي‌رسد. اين دستور شما در مرحله نخست يک سؤال مهم را به ذهن مي‌آورد. تدبيرمردان را چه شده است که خودشان براي فيلم‌ها پروانه ساخت صادر مي‌کنند؛ خودشان توقيف مي‌کنند و بعد خودشان دلسوز هنر و هنرمندان مي‌شود و به فکر رفع توقيف مي‌افتند! جناب آقاي وزير، آيا معناي تدبير و اميد در امر فرهنگ اين است؟

جناب آقاي صالحي‌اميري، شما بهتر از هر فرد ديگري مي‌دانيد که مشکل بسياري از اين فيلم‌ها با چند اصلاح جزئي قابل‌رفع نيست و لذا رفع توقيف آنها، نتيجه‌اي جز دامن‌زدن به ولنگاري فرهنگي ندارد. اي ‌کاش باور کنيد که تلاش براي بازگشت به اصلاحات بي‌ثمر است و وزارتخانه شما نمي‌تواند به اسم آزادي، ارزش‌هاي اخلاقي و ديني جامعه را تضعيف کند.

آقاي وزير، اي‌ کاش در سردادن شعار آزادي، قدري حريت داشتيد و آن‌گاه فکري به حال مظلوميت آثار ارزشي در سينماي ايران مي‌کرديد. بي‌توجهي فراوان همکاران شما به فيلم «ويلايي‌ها» نشان از وجود يک سياست نانوشته در سازمان سينمايي دارد و آن سياست اين است که هرکس فيلمي بسازد که در آن سرسوزني به ارزش‌هاي ديني توجه شده باشد، بايد از ساختن اين فيلم پشيمان شود!

آقاي وزير ظاهرا قرار است بخشي از بار بازي راديکال‌شدن دولت در حوزه فرهنگ بر روي دوش شما باشد، خيرخواهانه به شما توصيه مي‌کنيم که بازيچه قدرت‌خواهي ديگران نشويد و به‌جاي دادن آدرس‌هاي غلط به جامعه به فکر بهبود وضعيت فرهنگي جامعه باشيد.




این هم از نتایج سحر رییس معزول است؟⇐فیلم مناقشه برانگیز «لرد» که سازمان سینمایی از صدور مجوز برای آن اعلام برائت کرده، برنده جایزه از جشنواره کن شد

سینماروزان: دیروز که فیلم کوتاه “حیوان” ساخته دو برادر با نام خانوادگی ارک برنده جایزه از بخش سینه فونداسیون جشنواره کن شد حجت الله ایوبی رییس معزول سینما آن را مرهون راه اندازی مدرسه ای دولتی دانست که در زمان خودش با هزینه هنگفت راه افتاد و البته در توصیف این موقعیت از عبارت  “از نتایج سحر” استفاده کرد.

به گزارش سینماروزان حالا که خبر اهدای جایزه بهترین فیلم بخش نوعی نگاه جشنواره کن به فیلم مناقشه برانگیز “لرد” محمد رسول اف منتشر شده پرسش اینجاست که آیا این هم از نتایج سحر رییس معزول است.

“لرد” در حالی در جشنواره کن جایزه گرفته که برخی نماهای زننده و تصویری که فیلم در تحقیر ایرانیان نشان می دهد ابتدا انتقاد روزنامه اصولگرای “جوان” را به دنبال داشت و بعدتر روزنامه اصلاح طلب “شرق”  نیز هم فیلم و هم فیلمساز را نواخت.(اینجا و اینجا را بخوانید)

“لرد” که بدبختیهای متوالی آوار شده بر سر یک دانشجوی اخراجی را روایت میکند بنا به ادعای یک ماه پیش اداره نظارت دارای پروانه ساخت بوده است اما بعد از انتقادات اخیر، مدیرکل سینمای حرفه ای با رد صدور پروانه نمایش برای فیلم، ادعا کرد فیلمی که ساخته شده متفاوت با فیلمنامه پروانه ساخت گرفته است.(اینجا و اینجا را بخوانید)

با توجه به اینکه پروانه ساخت “لرد” در دوران رییس معزول سینمایی صادر شده پرسش اینجاست که آیا جایزه ای که فیلم از کن گرفته هم از نتایج سحر است؟ و آیا تحقیر ایرانیان و تبلیغ فرقه ضاله در فیلم هم در امتداد همین نتایج سحرگاهی است که رییس معزول به آن نازیده؟




رفع توقیف فیلمهایی که در روزگار ایوبی توقیف شدند⇐هم «عصبانی نیستم» روی پرده خواهد رفت و هم «ارادتمند…»/هم «خانه پدری» و هم «رستاخیز»

سینماروزان: حل مشکل برخی فیلمهایی که در دولت یازدهم و سازمان سینمایی تحت امر حجت ا.. ایوبی رییس معزول توقیف شدند در دستور کار کمیته ای قرار گرفته که با دستور محمدمهدی حیدریان رییس اخیر این سازمان راه افتاده است.

این خبری رسمی است اما اخبار غیررسمی حکایت از آن دارند که مشکل برخی فیلمهای توقیفی حل شده است و برخی پروانه های نمایش هم صادر شده ولی واهمه از واکنش رسانه های اصولگرا باعث عدم اعلام یک باره این ماجرا شده است.

اگر دیده می شود در روزهای گذشته برخی از رسانه های اصلاح طلب مدام از تلاشهای دولتمردان برای حل مشکل فیلمهای توقیفی دم می زنند و حتی یکی از آنها نام “خانه پدری” را بعنوان اولین فیلم رفع توقیف شده اعلام می کند میتواند نوعی فضاسازی رسانه ای برای کمک به جریانی سیاسی باشد که این رسانه ها تحت حمایت آن هستند.

شنیده های سینماروزان حکایت از آن دارد که نه فقط مشکل “خانه پدری” بلکه مشکل فیلمهایی مانند “عصبانی نیستم”، “ارادتمند نازنین بهاره تینا” و  “رستاخیز” البته با اعمال پاره ای اصلاحات حل شده است و حل مشکل آثاری همچون “آشغالهای دوست داشتنی”، “بلوک نه خروجی دو” و “خانه دختر” در دست انجام است.

در روزهای آینده به تدریج نام این فیلمها اعلام خواهد شد و احیانا اگر واکنشهای تند از سوی جریان اصولگرا شامل حال آنها نشود این فیلمها روی پرده خواهند رفت؛ اتفاقی که میتواند ابتدایی ترین حق آثاری باشد که برخی از آنها علاوه بر پروانه ساخت دارای پروانه نمایش هم بوده اند.

حل مشکل فیلمهای توقیفی اما آغاز راه ایجاد تحول در سازمان سینمایی است چون پس از آن باید به موازی کاریهای بودجه خواری رسیدگی شود که از راه اندازی جشنواره موسوم به جهانی تا گروه سینمایی میلیاردی و مدرسه سینمایی را شامل می شود و در کنار اینها هم باید تلاشی شود در جهت احیای کمیته ارتقای منزلت سینماگران که در دوران رییس معزول به دلیل کمبود بودجه(!!!) به محاق رفت.




تحلیل یک رسانه اصولگرا⇐سینماگران حامی روحانی به‌مرور چک‌هایشان را برای وصول به سازمان سینمایی خواهند برد؟؟

سینماروزان: در روزهای اخیر رسانه های اصلاح طلب ماهها بعد از رسانه های مستقل کوشیده اند از دولت روحانی بخواهند که وضعیت فیلمهای توقیفی را روشن کند و در سوی مقابل شنیده هایی طرح شده درباره حل مشکل برخی آثار توقیفی و روی پرده رفتن آنها در ماههای پیش رو.

در این شرایط روزنامه اصولگرای «جوان» با اشاره به حمایت برخی سینماگران از حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری به طرح این مسأله پرداخته که برخی از سینماگران حامی این کاندیدای انتخابات در روزهای بعد از انتخابات خواهان رفع توقیف فیلمهایشان خواهند بود؛ رفع توقیفی که می تواند شباهت داشته باشد به وصول چک غیرنقدی؟؟؟

متن گزارش «جوان» را بخوانید:

حمايت انتخاباتي، رفع توقيف سينمايي!

ستاد هنرمندان دولت يازدهم با مديريت حجت‌الله ايوبي در جريان انتخابات رياست جمهوري اخير بخشي از سينماگران را پاي کار خود آورد. سينماگراني که در ميان آنها فيلم توقيفي‌ها هم ديده مي‌شوند به مرور چک‌هايشان را براي وصول به سازمان سينمايي خواهند برد؟؟  رقم برخي از اين چک‌ها احتمالاً معادل از توقيف درآوردن برخي فيلم‌هاست که به دليل عبور از خط قرمزهاي اخلاقي و اجتماعي رنگ پرده را نديده‌اند؟؟

فيلم‌هاي توقيفي همواره يکي از چالش‌هاي وزارت ارشاد دولت‌هاي مختلف بوده است؛ مسئله‌اي که بايد آن را ناشي از بي‌تدبيري مديران سينمايي کشور قلمداد کرد. طنز تلخ ماجرا اين است که بخش عمده‌اي از اين فيلم‌ها با هزينه دولتي و از جيب ملت ساخته شده است. در واقع دولت و وزارت ارشاد در هزينه‌کرد بودجه عمومي که سالانه بخشي از آن به توليد فيلم در کشور اختصاص مي‌يابد از سازوکاري منطقي و معقول بهره نمي‌برد. هزينه توليد يک فيلم معمولي در سال حداقل يک ميليارد تومان است و اگر يک فيلم سينمايي پس از صرف اين هزينه نجومي راه به اکران نبرد، در واقع بودجه عمومي يکجا هدر رفته يا به جيب مبارک عوامل ريخته شده است. تازه اين در صورتي است که قائل به ارتقاي هنر و فرهنگ عمومي به واسطه توليد و اکران فيلم ساخته شده باشيم و اگر موضوع برعکس باشد در واقع اکران فيلم به خدشه‌دار کردن فرهنگ آن هم از جيب مردم منجر خواهد شد. تعداد فيلم‌هايي که بر اين سبيل رفته و مي‌روند، کم نيست.

پروسه معيوب ساخت فيلم

وزارت ارشاد پس از بررسي فيلمنامه، پروانه ساخت صادر مي‌کند، بودجه‌هاي دولتي از نهادهاي مختلف جذب مي‌شود و بعضاً آنچه توليد مي‌شود با آنچه قرار بوده توليد شود، منطبق نيست. فيلمساز پلان‌ها، ديالوگ‌ها يا سکانس‌هايي را به فيلم افزوده که در فيلمنامه اساساً وجود نداشته است. فيلمساز محترم اين چرخه شيره ماليدن سر اداره نظارت و ارزشيابي را طي چند نوبت فيلم ساختن و در عرض چند سال به خوبي از بر مي‌شود و تجربياتش را به همکاران خود نيز انتقال مي‌دهد.

فيلم چند سالي در محاق توقيف مي‌ماند، کارگردان و عوامل که دستمزد خود را گرفته‌اند و فقط کافي است در دوره توقيف خوب نقش آدم‌هاي مظلوم را بازي کنند. اين روش اساساً يک گير بزرگ دارد و آن اين است که نمي‌توان بدون اجازه سرمايه‌گذار و تهيه‌کننده دولتي فيلم را روانه جشنواره‌هاي خارجي کرد، البته استثنا هم وجود دارد و آن اينکه تهيه‌کننده اثر مدير دولتي مثل محمد آفريده باشد و شخصاً از اثر موهني چون «يک خانواده محترم» حمايت کند و شخصاً فيلم را به جشنواره کن بفرستند، ولي اين مدل خيلي نادر است.
راه‌حل راحت‌تر اين است که بودجه فيلم از طريق سفارتخانه کشورهاي ديگر جذب شود. در اين مدل مي‌توان بخش توليد فيلم را از همان روش شيره ماليدن سر مدير سينمايي مربوط انجام داد و براي ارسال فيلم به جشنواره خارجي همچون بودجه توليد دولتي نيست به اصطلاح گيروگور زيادي وجود ندارد و فقط هزينه کار براي فيلمساز مقدار کمي بالاتر مي‌رود.

فشار از پايين، چانه‌زني از بالا

در دولت يازدهم فيلم‌هاي توقيفي زيادي روي دست سازمان سينمايي ماند، حتي يکي از اين فيلم‌ها با وجود مخالفت قاطع شوراي پروانه ساخت با حکم رياستي از بالا توليد شد، ولي نتيجه کار آنقدر افتضاح بود که از سوي خود دولت با توقيف مواجه شد. با همه اين احوال دولت در آستانه انتخابات نتوانست روي حمايت سينماگران حساب نکند و آنها را پاي کار نياورد.

عبدالرضا کاهاني يکي از همين سينماگران بود که باز از انتخاب مجدد روحاني حمايت کرد. فيلم توقيفي او با نام «ارادتمند، بهاره، تينا، نازنين» با حکم رياستي حجت‌الله ايوبي ساخته شده بود. کيانوش عياري هم که دو فيلم «خانه پدري» و «کاناپه»‌اش در دولت يازدهم توقيف شده بود با طرح مطالبه از توقيف درآمدن آثارش پاي کار حمايت از بنفش‌ها حاضر شد. محسن اميريوسفي، کارگردان فيلم آشغال‌هاي دوست‌داشتني هم همين‌طور.

چالش فيلم‌هاي توقيفي
با آغاز به کار دولت دوازدهم يکي از چالش‌هاي جدي دولت وعده‌هايي است که به سينماگران داده است. روزنامه اصلاح‌طلب «شرق» به تازگي در گزارشي با مرور برخي فيلم‌هاي توقيفي از دولت دوازدهم خواسته تکليف اين آثار را روشن کند. كيانوش عياري در زمان انتخابات ضمن حمايت از روحاني، مهم‌ترين مطالبات عرصه هنر را «رفع توقيف» فيلم‌ها معرفي کرد. او به «شرق» گفت: «مهم‌ترين موضوعي که رئيس‌جمهور منتخب بايد به آن توجه داشته باشد، فيلم‌هاي توقيفي است که تا به امروز بنا بر شرايطي فرصت نمايش پيدا نکرده‌اند. بايد به اهميت اين موضوع توجه شود و شرايط بهبود يابد.»

«رستاخيز» به کارگرداني احمدرضا درويش نيز از زمان ساخته‌شدنش تا امروز دچار جنجال‌هايي شده است. حتي رضا صالحي‌اميري، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، چندي پيش درباره وضعيت فيلم سينمايي «رستاخيز» گفته بود: فيلم «رستاخيز» را به يک کميته حکميت سپرديم تا پس از بررسي، ابعاد آن را به ما گزارش دهند. در اين راستا سه نفر از اصحاب مطرح سينما انتخاب شدند و در حال بررسي نحوه اقدام ما براي چگونگي برخورد با فيلم «رستاخيز» هستند.

وزير ارشاد تأکيد کرده بود: «در مجموع، سياست ما حمايت از تهيه‌کننده و کارگردان فيلم «رستاخيز» است که انسان‌هاي بزرگي هستند و آقاي درويش از افتخارات صنعت سينماي ايران است. در نتيجه در روزهاي آينده با تفاهم و هماهنگي اين مسئله را حل‌وفصل مي‌کنيم و ان‌شاءالله در آينده نزديک خود آقاي درويش نتيجه را اعلام مي‌کند.»

فيلم «خانه دختر» به کارگرداني شهرام شاه‌حسيني نيز ديگر فيلمي است که تکليف اکرانش همچنان نامشخص است. محمدمهدي حيدريان، رئيس سازمان سينمايي، ‌مدتي قبل در گفت‌وگو با ايسنا در پاسخ به اين سؤال که «در حوزه فيلم‌هاي توقيفي بايد منتظر اتفاقي در چند ماه آينده بود»، اظهار کرد: «اتفاقي که حتماً مي‌افتد اين است که اين آثار دوباره بررسي مي‌شوند و همچنين اينکه بررسي‌ها با اين نگاه انجام خواهد شد که اگر بخش‌هايي از فيلم با دوباره گرفته‌شدن، آن اثر را بلامانع کند همين سياست را دنبال کنيم. ضمن اينکه اگر فيلمي هم باشد که اشکالش خيلي کلي‌تر از اين بحث‌هاست حتماً اعلام مي‌کنيم و آن را در برزخ نگه نمي‌داريم تا تکليفش روشن باشد.»

چرخه معيوب توليد فيلم
توليد فيلم سينمايي در ايران گرفتار چرخه‌اي معيوب است، علت آن است که سينما در ايران از پارادايم مشخصي پيروي نمي‌کند. مديران سينمايي هنوز تکليف‌شان با اين پديده مشخص نيست، اغلب مديران نمي‌دانند براي چه منظوري بايد سينما وجود داشته باشد. آيا لزوماً بايد نسبتي ميان سينما و راهبردهاي کلان کشور ترسيم کرد يا اساساً لازم نيست قائل به چنين الزامي باشيم. ميلياردها تومان پولي که سالانه صرف توليد فيلم سينمايي در کشور مي‌شود، اساساً بايد کدام نياز ملي را پاسخگو باشد.

جايزه گرفتن در جشنواره‌هاي فيلم خارجي چقدر بايد اصالت داشته باشد؟ بخشي از اين سؤالات هنوز طرح نشده، به بخشي پاسخ‌هاي درخور داده شده، ولي در حد حرف باقي مانده و به راهبرد عملياتي تبديل نشده است. نکته غم‌انگيز ماجرا آنجاست که هنوز سينماي جشنواره‌اي براي مردان اصلي سينماي ايران يک راهبرد تلقي مي‌شود. تا در بر اين پاشنه مي‌چرخد نمي‌توان انتظار کاهش فيلم‌هاي توقيفي را داشت. چالش اين فيلم‌ها براي دولت دوازدهم چالشي جدي محسوب مي‌شود.




یک تهیه‌کننده سینما مطرح کرد⇐در چهار سال اخیر حتی یک بن ۱۰ هزار تومانی نصیب سینماگران نشد!/مدیریت سینما می‌توانست به ارتقای منزلت سینماگران کمک کند و نکرد/اایوبی به جای حل مشکلات زیربنایی، بودجه‌های سینمایی را در مسیر موازی کاریهای بی‌حاصل از تأسیس مدرسه گرفته تا راه اندازی جشنواره میلیاردی و گروه سینمایی تلف کرد/سالهاست که یک بیمه بیکاری حداقلی از سینماگران دریغ شده است!

سینماروزان: محسن علی‌اکبری تهیه کننده‌ای که بیش از سه دهه است در سینمای ایران فعالیت دارد با بیان اینکه استارت جدی اغلب تولیدات سینمایی به بعد از انتخابات موکول شده است به «فرهنگ نیوز» گفت: سینماگران منتظرند ببینند چه کسی رییس جمهور میشود و از آن مهمتر اینکه چه کسی رییس سازمان سینمایی خواهد شد و آن گاه برای تولید برنامه ریزی کنند.

وی درباره پرسشهای پیش روی سینماگران درباره مدیریت آینده سینما بیان داشت: فکر میکنم این پرسش کلیدی پیش‌روی سینماگران است که آیا شخص جدید به فکر حل مشکلات سینماگران که مهمترین آن بحث تأمین امنیت شغلی است خواهد بود یا نه.

محسن علی اکبری ادامه داد: من فکر میکنم بعد از نزدیک به 4 دهه که از عمر انقلاب اسلامی می گذارد و با توجه به موفقیت نسبی سینما در ارتقای فرهنگ، این حق بدنه سینماست که یک بار برای همیشه امنیت شغلی اش به رسمیت شناخته شود. سالهاست که یک بیمه بیکاری حداقلی از سینماگران دریغ شده است و از آن سو در دولت فعلی نیز آن تسهیلات حداقلی که در دولت قبل به صورت بن های خرید کالا یا هدایای نوروزی به سینماگران اهدا شد، کاملا حذف شد.

سینما مدیری می‌خواهد که عقبه سینمایی داشته باشد

تهیه کننده «مریم مقدس» و «اصحاب کهف» تأکید نمود: محمدمهدی حیدریان تازه به سازمان سینمایی آمده و قطعا او مسئول مشکلات فعلی نیست اما حجت الله ایوبی می توانست به ارتقای منزلت سینماگران کمک کند و نکرد. ما هم اکنون کلی هنرمند پیشکسوت داریم که به دلیل بیکاری مجبور شده اند به مشاغلی روی آورند که زیبنده شان نیست. شاید باورتان نشود سینماگری می شناسم که در حال مسافرکشی است. اغلب بازیگران پیشکسوت از عزت الله انتظامی تا هوشنگ توکلی و ثریا قاسمی هم از شرایط معیشتی سینماگران گلایه می کنند و هیچ کس هم به فکر نیست.

علی اکبری در پاسخ به این پرسش که چرا مشکلات اساسی صنف سینما و از جمله ایجاد بیمه بیکاری و ارائه تسهیلات رفاهی جدی گرفته نشده است اظهار داشت: مشکل اینجاست که سینما حیطه ای تخصصی است و نیاز دارد به مدیرانی که واقعا عقبه سینمایی داشته باشند. اینکه ایوبی نتوانست کاری برای ارتقای معیشت سینماگران کند ناشی از این بود که عقبه سینمایی نداشت و اصلا شناختی هم از مشکلات سینما نداشت؛ نتیجه این شد که به جای حل مشکلات زیربنایی بودجه های سینمایی را در مسیر موازی کاریهایی بی حاصل از تأسیس مدرسه گرفته تا راه اندازی جشنواره میلیاردی و گروه سینمایی تلف کرد. هم ایوبی مقصر بود و هم آنهایی که به عنوان مشاور گرد او حلقه زدند و به وی اطلاعات اشتباه دادند.

یک بن 10 هزار تومانی هم از سینماگران دریغ شد

این تهیه کننده 56 ساله با اشاره به انحلال شورایعالی سینما در دولت یازدهم گفت: اینکه شورایعالی سینما را چرا منحل کردند مشخص نیست ولی آنچه مشخص است اینکه تنها مسیری که از آن طریق شخص اول اجرایی مملکت می توانست به گفتگوی مستقیم با سینماگران پرداخته و در جریان حال و روز سینما و معضلات آن قرار گیرد همین شورایعالی بود. از طریق همین شورایعالی سینما در دوران سابق، بودجه لازم برای راه اندازی بیمه طلایی سینماگران تخصیص یافت که بسیاری از سینماگران هم از آن استفاده کردند اما در سالهای اخیر نه تنها شورایعالی را منحل کردند بلکه بیمه طلایی که امتداد آن می‌توانست لااقل غم هزینه های سرسام آور درمان را از سینماگران پیشکسوت دور کند نیز حذف شد و به‌جایش بیمه هایی متفرقه و با حداقل کارکرد قرار دادند!

علی اکبری که آثاری همچون «استرداد»، «یاسین» و «اصحاب کهف» را در کارنامه داردخاطرنشان ساخت: الان تقریبا تمامی اقشار جامعه ما از پرسنل بانکها گرفته تا کارمندان ادارات و نهادهای مختلف تسهیلات نقدی و غیرنقدی مختلفی شامل حالشان میشود؛ از بن های نقدی گرفته تا کارتهای خرید کالا اما در چهار سال اخیر حتی یک بن 10 هزار تومانی خرید کالا هم نصیب سینماگران نشده است. چرا؟ آیا جز این است که مدیران سینمایی از حال سینماگران بی خبرند! مدیری که بداند سینماگران ماههای بیکاری خود را درگیر مشاغلی مانند دستفروشی و مسافرکشی هستند محال است بودجه های میلیاردی را صرف برگزاری جشنواره هایی بی خاصیت کند.




شيوع يک سندروم عجيب در پيکره سينما⇔همراهي با روحاني درعين برائت از ايوبي!!!

سينماروزان/حامد مظفری: همان طور که کاملا قابل پيش بيني بود الويت نداشتن فرهنگ و هنر در مباحث طرح شده از کاندیداها در کنار حمايتهايي که از سوي برخي کانديداهاي منتسب به اصولگرايان نثار برخي اهالي سينما شده موجب آن گشته در فاصله کمتر از يک هفته مانده به انتخابات هيچ کدام از کانديداهاي رياست جمهوري نتوانند اجماعي کامل از سينماگران را دنبال خود داشته باشند.

در اين شرايط اتفاقي که افتاده حمايتهاي پراکنده اي است که از سوي برخي سينماگران نثار حسن روحاني شده است؛ حمايتهايي که قدري عجيب به نظر مي رسند.

عجيب از اين جهت که اين سينماگران که دامنه مختلفي از  فريبرز عرب نيا و فرهاد اصلانی و شهاب حسینی گرفته تا عبدالرضا کاهاني، محسن اميريوسفي، سعيد سهيلي و حتي مسعود جعفري جوزاني را شامل مي‌شود در عين حمايت از روحاني مستقیم یا غیرمستقیم به گلايه از وضعيت فرهنگ و هنر و به ويژه سينما در دولت يازدهم پرداخته اند!

اين مسأله چه دليلي مي تواند داشته باشد جز همان ايراد ساختاري موجود در مديريت سينمايي دولت تدبير که بارها و بارها از سوي سينماروزان گوشزد شد؟

اينکه يک فارغ التحصيل سياست که کمترين عقبه‌اي در سينما نداشت به ناگاه در دولت يازدهم سر از مديريت سينما برآورد و کوشيد کم‌تجربگي خود در اين حيطه را با گوش سپردن به معدود مشاوراني پوشش دهد که همه عمر حتي يک قدم هم بي رانتهاي دولتي برنداشته بودند حاصلي نداشت جز  افزوده شدن بر دايره سيستمهاي دولتي و بودجه خوار سينما از مدرسه عالي سينما گرفته تا گروه سينمايي هنروتجربه و جشنواره اي موسوم به جهاني که بيش از سالنهاي نمايش‌اش فودکورتش مخاطب داشت در شرايطي که نه فقط تنها محمل گفتگوی مستقیم سینماگران با رییس جمهور که شورایعالی سینما بود منحل شد بلکه مجالي با نام «کميته ارتقاي منزلت» که بنا بود به بهبود مهمترين مشکل سينماگران که معيشت است کمک کند به دليل کمبود بودجه معلق شد!!!

البته که ساختار فرهنگي دولت روحاني هم هرچند خيلي دير اما در نهايت متوجه ناکارآمدی آن رييس شد و در آخرين روزهاي سال 95 وي را عزل کرد اما نامبرده اين روزها رياست بخش هنرمندان ستاد تبليغاتي روحاني را محملي کرده براي ابراز وجود! چرا؟ برای گرفتن پست و سمت جديد در دولت بعد؟؟؟

دلیلش را که خدا میداند و نامبرده اما نتيجه اين اتفاق، شيوع سندرومي عجيب در سينماي ايران است؛ سندرومي به نام اعلام حمايت از روحاني درعين اعلام برائت از عملکرد سينمايي او که رييس بخش هنرمندان ستاد تبليغاتي‌ روحاني است!!!

این سندروم عجیب فارغ از پرسش برانگیز شدن، هشداری را پیش روی تک تک کاندیداهای ریاست جمهوری قرار می دهد. هشداری جدی مبنی بر آن که مبادا در دولت دوازدهم مجددا آدمهایی برای مدیریت سینما روی کار بیایند با حداقل تجربه در سینما؛ آدمهایی که تشنه ديده شدن و به مانند تين ايجرها به دنبال قرار گرفتن با سينماگران در قابهای مختلف هستند!

سينما آدمهاي باعقبه را مي خواهد که هم سينماگران و هم جريانات موجود در سينما را بشناسند؛ هر کدام از این شش کاندیدا که رییس جمهور شد باید یکی از استخوان خردکرده های سینما را برای مدیریت انتخاب کند.

حامد مظفری
حامد مظفری