واعظ همان شمسالواعظین است؟؟/باز شدن پرونده مدیران روزنامههای توقیفی در #گناه_فرشته؟
|
سینماروزان: ورود کاراکتر واعظ به سریال گناه فرشته، شائبه های جدی شکل داده درباره شباهت او با ماشالله شمس الواعظین از روزنامهنگاران موسوم به اصلاح طلب که به جز مشارکت در تاسیس مجله کیان از موسسان روزنامه های جامعه، توس، نشاط و عصر آزادگان بود که همگی توقیف شدند.
در قسمت چهارم سریال گناه فرشته به کارگردانی حامد عنقا، کاراکتری به نام محمود واعظ وجود دارد؛ شخصیتی که روزنامهنگاری قدیمی است و به خاطر گزارشهای ضد جریان فساد اقتصادی و سیاسی در هزارتویی افتاده که او را از کار روزنامهنگاری برحذر داشته.
محمود واعظ در سریال به دنبال خروج از ایران است که با توطئه ای به قتل میرسد و مرگ او خودکشی نشان داده میشود!
کارگردان در این سریال سعی کرده تا حدودی به نشان دادن شرایط سخت کار روزنامهنگارانی بپردازد که نمیخواهند همرنگ جماعت شده و صرفا کپیپیست کنند بلکه دغدغه آگاهی بخشی دارند و میخواهند ولو در حد یک قدم، رو به جلو بروند.
حامد عنقا کارگردان با گریم جاافتاده مهدی احمدی و تاکید بر پیپی که همیشه به همراه دارد، و انتخاب نام واعظ برای او به دنبال شباهتسازی بین زندگی حرفهای ماشالله (محمود) شمس الواعظین و این کاراکتر بوده؟ قتل عجیب او در سریال نشانه چیست؟ آیا این تلنگری به موضوع قتلهای زنجیرهای است؟؟
چَکِ اول عنقا!
|
سینماروزان/حامد مظفری: سریال سازی در شبکه خانگی تفاوتی با سریال سازی در تلویزیون ندارد، اگر سریال ساز حرفه ای در رأس کار باشد و بدبختی مبتلابه سالهای اخیر هم تلویزیون و هم شبکه خانگی آن بود که گهگاه تصمیم گیرندگان حتی سریالسازان حرفه ای را نمیشناسند چه برسد که با آنها کار کنند.
سریال #گناه_فرشته اگر توانسته در همین ابتدا به قاعده “چک اول را محکم زد”، مخاطب را تشنهی تماشا کند فقط و فقط به خاطر همان عقبه سریال سازی حامد عنقاست که زمانی مینوشت و بعدتر تولید میکرد و حالا، کارگردانی.
حامد عنقا لقمه را دور سرش نمی چرخاند و کاملا با اسلوب کلاسیک داستانگویی ارسطویی مینویسد و آغاز و میانه و پایان را حفظ میکند و ابایی هم ندارد که کارهایش عامهپسند تلقی شود و همین عامهپسند بودن است که از پدر تا آقازاده و اکنون گناه فرشته را دیدنی میکند وگرنه ملودرام های با خط و ربط جنایی و مایه های مهیج که هزاران بار تولید شده و باز هم میشود.
عنقا برای عامه می نویسد و میسازد و عامه هم بیش و کم سریالهایش را دوست دارند و حتی وقتی در حضیض رسانه ملی، سریالی کاملا فیلمفارسیطور مثل بر سر دوراهی را با حداقلها ساخت باز سریالش عامهپسند شد و فقط در یک فقره چقدر درست از بازیگر فهیمی مثل حمید گودرزی-که خیلیها تمام شدهاش میدانستند- در جای خوب استفاده مطلوب کرد. همان طور که در گناه فرشته بعد از مدتها شاهد بازی های خوب از شهاب حسینی و لادن مستوفی هستیم که بسیاری آنها را غرق تکرار میدانستند؛ متن کلاسه شده، بازیگران باتجربه مثل مهدی سلطانی و فخرالدین صدیق شریف را هم سر ذوق آورده که خرق عادت پیشه کنند…
سریال گناه فرشته ملودرامی است که هم به کرایم(جنایی) و هم تریلر(مهیج) پهلو میزند ولی ذاتی سنتی دارد و هوشمندانه نزاعهای زناشویی ایرانیان گرفتار در میان دیدههای شرق و شنیدههای غرب را به سُسی مطلوب برای خوش طعم کردن فضاهای زمخت جنایت بدل کرده و اینها ریشه دارد در آن سنت عامهپسندی که از شاپور آرین نژاد و رجبعلی اعتمادی و ارونقی کرمانی تا فهیمه رحیمی و نسرین ثامنی و… در آن محصول خلق کردند.
عنقا چک اول را در گناه فرشته محکم زده و هدف گذاری اش در تولید سریال عامهپسند استاندارد-تاکید میکنیم سریال عامه پسند نه مثلا فیلم شبهآوانگارد و هنروتجربهنمایی- با حمایت فیلیمو به هدف نشسته و البته تجربیات ژورنالیستی عنقا هم باعث شده هم در متن و هم در حاشیه اثر، خیلی خوب مهرهها را بازی دهد؛ درست مثل دوران سردبیری اش در صبا که با شناخت قبلی از افراد، آنها را فقط مسئول کاری میکرد که بلدند و با جدیت هم پشت آنها بود. او میخواست یک روزنامه عامهپسند استاندارد ارائه کند و تا بود، آبرودار بود و حالا هم تلاش میکند سریالهای عامهپسندش از بیآبرویی بری باشند.
در آستانه پخش/لوگوی «گناه فرشته» رونمایی شد
|
سینماروزان/مهدی فلاح: در آستانه پخش سریال «گناه فرشته» به نویسندگی و کارگردانی حامد عنقا، از لوگوی این سریال رونمایی شد.
لوگوی «گناه فرشته» توسط مهدی میرباقری گرافیست و نقاش مدرنیست مطرح کشور که پیش از این لوگو «آقازاده» را نیز طراحی کرده بود، آماده شده است.
نشان نوشته سریال در قالب تایپوگرافی نستعلیق طراحی شده و به سادگی با یک رد خون غلیظ به اتفاقاتی که خواهید دید اشاره دارد.
میرباقری طراح گرافیک و مدیر هنری تبلیغات سریالهای «آقازاده»، «جیران»…. و مدیر هنری و تبلیغات سه دوره جشنواره فیلم فجر، فیلم سلامت، فیلم تصویر دهم و … بوده است.
«گناه فرشته» به کارگردانی حامد عنقا یک ملودرام اجتماعی است که از جمعه ۱ دی ماه ساعت ۸ به صورت اختصاصی از فیلیمو پخش خواهد شد.
#حامد_عنقا تهیهکننده #غریب در گفتگویی تفصیلی اظهار داشت: میخواستم #رادیوسیتی را بسازم که پیشنهاد تولید #غریب مطرح شد!/شرطم برای تولید این فیلم حضور بابک حمیدیان بود!/بابک حمیدیان میگفت هر وقت از بزرگراه کردستان رد میشوم میگویم کی میشود نقش بروجردی را بازی کنم!/در نگارش فیلمنامه به تمام اسناد مکتوب و شفاهی توجه کردیم حتی به نامههای حزبهای کومله و دموکرات!/ به اختلافات درونگروهی نیروهای نظامی در آن مقطع پرداختم؛ نمونهاش درگیری بابک حمیدیان و رحیم نوروزی!/ درگیری رحیم نوروزی و بابک حمیدیان، میتواند یک فیلم مستقل باشد ولی اینکه قابل پخش باشد یا نه، معلوم نیست!/کاراکتر فرهاد قائمیان میتواند سوژه چند فیلم سینمایی و راوی دردهای فروخورده بسیاری از ارتشیهای وطنپرست باشد/روزنامههای آن روزها را ببینید؛ حرفهای تند و انقلابی را بیشتر در روزنامه بنیصدر میخوانید یا روزنامه حزب جمهوری؟/ شعارهای بگیرید و اعدام کنید و مصادره کنید، بیشتر در روزنامههای مجاهدین خلق و حزب توده بوده یا روزنامههای بچههای انقلابی؟/ارتش زیر فشار همین گروههای چپ تندروی مارکسیست تضعیف شد!/خیلی از کسانی که امروز ادعای انقلابیگری دارند، هیچ ادراکی از آنچه بر انقلابیهای دهه ۶۰ گذشته، ندارند!/خیلی از اینها حتی یک بار صحیفه امام (ره) را نخواندهاند!/همه حرف همان است که بروجردی گفت؛ باید ببخشیم تا بتوانیم زندگی کنیم!/ همین امروز مگر همانهایی که تا چند روز پیش علیه یکدیگر در خیابان شعار میدادند، چارهای دارند جز اینکه که کنار یکدیگر زندگی کنند؟؟
|
سینماروزان/محمد صابری: روزهای خانهنشینی به دلیل همه گیری کرونا و نیز بیماری مضاعف، مشغول نگارش داستانی به نام «رادیوسیتی» بودم. یک روز احسان محمدحسنی رئیس سازمان اوج برای احوالپرسی تماس گرفت و گفت حالا که خانه هستی، اگر چند کتاب بفرستم، میخوانی؟ کتابها را فرستاد که از میان آنها یکی درباره شهید محمد بروجردی بود و قبلاً نسخهای از آن را خوانده بودم…
حامد عنقا تهیهکننده و نویسنده فیلم غریب با بیان مطلب فوق به خبرگزاری مهر گفت: تصادف جذاب آن مربوط به داستان #رادیوسیتی است که اشاره کردم در حال نوشتن آن بودم و مربوط به سالهای ۵۶ تا ۵۸ و وقایعی که از تهران سال ۵۶ شروع میشد تا روزگار بازگشت شهید چمران به ایران بعد از اتفاقات مربوط به مفقود شدن امام موسی صدر در لیبی و… میشد. در یکی از بخشهای قصه، شخصیت اصلی که قصد خروج پنهانی از مرز دارد تا خود را به لبنان برساند، یک شب را در خانهای اقامت میکرد که کسانی مانند محسن آرمین و محمد بروجردی و… از اعضای گروه «صف»، در آن مستقر بودند و در داستان ماجراهایی داشتهاند.
حامد عنقا بیان داشت: فیلمنامه «غریب» را وامدار و اقتباس از کتاب خاصی نمیتوان دانست؛ بلکه ته نشین شده همه کتابها، اسناد و گزارشها در ذهن من است. یک شرط هم گذاشتم. گفتم اگر بابک حمیدیان قبول کرد این نقش را بازی کند، وارد کار میشوم وگرنه بماند برای وقت مناسب. موضوع را با بابک مطرح کردم؛ بلافاصله پذیرفت و دست داد. حتی گفتم طول میکشد فیلمنامه را بنویسم. اما گفت هر زمان شرایط تولید فراهم باشد، من هستم. بابک گفت هر وقت از بزرگراه کردستان رد میشوم و تصویر محمد بروجردی را میبینم، با خودم میگویم کی میشود نقش او را بازی کنم. شباهت زیادی هم در ظاهر با او دارد.
عنقا ادامه داد: در نگارش فیلمنامه «غریب» علاوه بر کتابهای منتشر شده، به تمام اسناد مکتوب و شفاهی، روزنامهها، آدمها و… توجه کردیم. حتی به نامههای سالهای ۵۷ تا ۶۰ مربوط به حزبهای کومله و دموکرات هم رجوع کردیم. در برخی از این اسناد حتی با عباراتی توهینآمیز به محمد بروجردی اشاره شده است. این خیلی مهم است که بتوانید شخصیت را از چند زاویه ببینید.
عنقا با اشاره به ظهور زودهنگام بروجردی اظهار داشت: معتقدم محمد بروجردی، ۴۰ سال برای این مملکت زود بود! این غریزه و این حس شناخت سرشتی که در او بود. او درس آموخته سیاسی نبود، هرچند در مقطعی علاوه بر علاقه به امام به حضور کسی مثل جناب بهاءالدینی رسیده و به خواندن مولوی و وحشی بافقی عادت دارد و اینها بر منش فرد اثر دارد.
وی درباره سختیهای روايت تمام واقعیت در #غریب گفت: فیلم حتی به اختلاف درونگروهی نیروهای نظامی در آن مقطع که کم هم نبوده، نپرداخته و تنها اشارههایی کوتاه داشته است. چند دیالوگ ابتدایی میان رحیم نوروزی و بابک حمیدیان، میتواند یک فیلم مستقل باشد. اینکه اگر آن فیلم را بسازیم؛ قابل پخش هست یا نه، نکته دیگری است! ولی نپرداختم چون نمیخواستم چیزی حرف و مفهوم اصلی که شمایل خود محمد است، تحت تاثیر قرار دهد. هر چند چه بسا پرداختن به آنها جنجالیتر و پر سر و صداتر بود…شرمندهام که در فیلم «غریب» نتوانستهام بیش از این به شهید ایرج نصرتزاد(با بازی فرهاد قائمیان)بپردازم. همین کاراکتر میتواند سوژه چند فیلم سینمایی و راوی دردهای فروخورده بسیاری از ارتشیهای وطنپرست باشد. گاه قضاوتها و رفتارها با ارتشیهایی که واقعاً سرباز وطن بودند و شهید شدند، دل آدم را به درد میآورد.
وی ادامه داد: روزنامههای آن روزها را ببینید؛ حرفهای تند و انقلابی را بیشتر در روزنامه «انقلاب اسلامی» بنیصدر میخوانید یا در روزنامه «جمهوری اسلامی» که متعلق به حزب جمهوری اسلامی بود؟ شعارهای بگیرید و اعدام کنید و مصادره کنید، بیشتر در روزنامههای مجاهدین خلق و حزب توده بوده یا روزنامههای بچههای انقلابی؟ ارتش زیر فشار همین گروههای چپ تندروی مارکسیست تضعیف شد.
حامد عنقا درباره برخی نقدهای افراطی علیه #غریب بیان داشت: خیلی از کسانی که امروز ادعای انقلابیگری دارند، هیچ ادراکی از آنچه بر انقلابیهای دهه ۶۰ گذشته، ندارند. یا همیشه از دور مشغول نقد و حرف بودهاند که خب هزینهای هم ندارد. اجازه بدهید محکمتر بگویم؛ خیلی از اینها حتی یک بار از ابتدا تا انتهای صحیفه حضرت امام (ره) را نخواندهاند. البته این حرف به این معنا نیست که در سالهای جنگ، آدمهای رادیکال نداشتهایم. خیلی هم داشتهایم. رادیکالهای آن زمان همانهایی بودند که وقتی محمد بروجردی داشت با کومله میجنگید، در تهران دنبال اثبات التقاطی بودن محمد بروجردی بودند. آخر سر هم آنقدر گفتند سیاسی است و گرایشهای فلان دارد که بروجردی خسته شد و رفت. البته درستترش این است که بگوییم نرفت، بلکه راهیاش کردند! کما اینکه او از اولین کسانی بود که از گروه سیاسی اش در ابتدای انقلاب خارج شد و لباس نظامی پوشید.
حامد عنقا درباره فرازمانی بودن برخی دیالوگهای فیلمش گفت: یکی از دوستان از بیحجابیها و شرایط دختران جامعه گلایه میکرد، از او پرسیدم میانگین سن این دخترها چقدر است؟ گفت ۲۰ تا ۳۰ سال. گفتم همه را خودتان در مدارس و دانشگاهها تربیت کردید. اتفاقاً همین دوست سالها معاون وزیر بود و در حوزههای فرهنگی مسولیتهایی داشته است. شما فکر میکنید محمد بروجردی و محمد جهانآرا و امثال آنها ناگهان و در سالهای جنگ متولد شدند؟ مصطفی چمران در لابراتور بل آمریکا سرگرم زندگیاش بود، اما آمد و در دهلاویه شهید شد. اینها تربیتی داشتند که سلوک شان #شناختی بود. خیلی از بازماندههای این نسل هنوز چنیناند و دل شان برای کشور میتپد. اما آنها را در حال شعار دادن نمیبینیم.
وی تأکید کرد: همه حرف این است که وقتی شهید بروجردی میخواهد بچه سیروان را به کژال برگرداند، میگوید گرچه فراموش نمیکنیم، اما چارهای هم نداریم جز اینکه ببخشیم و کنار هم زندگی کنیم. میگوید باید ببخشیم تا بتوانیم زندگی کنیم. همین امروز مگر همانهایی که تا چند روز پیش علیه یکدیگر در خیابان شعار میدادند، چارهای دارند جز اینکه که کنار یکدیگر زندگی کنند؟
محمدحسین لطیفی کارگردان #غریب اظهار داشت: قرار بود #غریب سریال باشد/بنا بود شرایط خوبی برای تولید وجود داشته باشد ولی نشد!/به لحاظ تامین امنیت نتوانستیم آن طور که باید کار کنیم!/اجازه شلیک تیر مشقی هم نداشتیم!!/حتی نمیتوانستم یک فشنگ جابجا کنم!/دو جیپ داشتیم که هر دقیقه خراب بود!/به دنبال پاستوریزه کردن شهدا نبودیم!/میخواستیم شهید بروجردی را یک آدم زمینی نشان دهیم!/ملزم نبودیم فیلم را به جشنواره دهیم اما پنج شب قبل از جشنواره…/گرفتن جایزه از جشنواره، افتخار نیست!/از هیأت داوران فجر نمیگذرم چون در حق بابک حمیدیان بیانصافی کردند!!/اینکه به بابک سیمرغ ندادند اشکالی ندارد ولی چرا او حتی کاندید نشد؟؟/بابک گاهی در طول روز سیزده ساعت کار میکرد!/ #شریفینیا با سیاست تلاش داشت که بابک لااقل کاندیدا شود ولی کودکی برخی دیگر از اعضای هیأت داوران، مانع شد!!/بارها پیشنهاد داوری فجر را داشتم ولی نپذیرفتم!/اگر سینما را یک #قمارخانه فرض کنید من با پنج هزارتومان وارد شدم و ممکن است با همان پنج تومان بیرون بروم…
|
سینماروزان/مجتبی احمدی: گرفتن جایزه از جشنواره گاهی وقت ها افتخار نیست و یک سری اتفاق پشت پرده میافتد و از سویی خیلی وقتها واقعا جوایز به شکل شایستهای تقسیم نمیشود و این برای من مهم بود که بدانم چرا در آن سال جایزه گرفتم!
محمدحسین لطیفی کارگردان #فیلم_غریب که با حمایت نورتابان و اوج تولید شده با بیان مطلب فوق به برنا گفت: با حامد عنقا قرار کار دیگری را داشتیم ولی او میگوید بیا این کار را بسازیم که اول قرار بود سریال باشد. سریالی که اسمش شاید اسم کتاب بود شاید غربت یا چیز دیگر؛ در نهایت به این تصمیم رسیدم که ابتدا سینمایی اش را بسازیم قرار شد خود حامد عنقا فیلمنامه اش را بنویسد پس کار شروع شد و هدف این بود که بعد از سالها اگر من برگردم به این حیطه شرایط خوبی برای تولید برای من وجود داشته باشد که وجود داشت! البته راستش را بخواهید میخواست وجود داشته باشد ولی نشد! شرایط اجتماعی کشور طوری بود که باعث شد که ما به لحاظ تامین امنیت نتوانیم آن طور که باید کار کنیم.
لطیفی ادامه داد: من داخل پادگان کار می کردم و حق شلیک مشقی هم نداشتم چرا که ممکن است آنهایی که بیرون هستند شک کنند داخل پادگان درگیری شده! من حتی نمیتوانستم یک فشنگ جابجا کنم و در این شرایط ۲۵ روز کار ما خوابید. خیلیها میگویند که چقدر طولانی شد، نه طولانی نشد این کار که خیلی سخت بود. بالغ بر ۱۶۰ دقیقه مونتاژ اولیه این فیلم است که از لحاظ تایمی ما باید در طول چهار یا پنج ماه کار میکردیم یا مثل خیلی ها این کار هم میتوانست نزدیک به دوازده ماه طول بکشد. به نظرم این کار در یک شرایط استاندارد به لحاظ زمانی ساخته شد هر چند که با شرایط جوی و زمانی متفاوتی روبرو بودیم. ما دو جیپ داشتیم که هر دقیقه هم خراب بود ، دو تا نیسان دو اف (تو اف)داشتیم که آن هم خراب بود و …
لطیفی درباره حضور در جشنواره فجر۴۱ گفت: ملزم نبودیم که فیلم را به جشنواره بدهیم تا این که پنج شب قبل از جشنواره دو نفر آدم خودشان را ملزم کردند که حالا که اینگونه شد باید کار به جشنواره برسد. قاعدتا از حضور در جشنواره پشیمان نیستم ولی خوب می دانم که اگر زمان کافی برای تدوین، موسیقی و… داشتم حتما ماجرا متفاوت بود. باور کنید من زمان کمی در اختیار داشتم و بچه ها پرفشار کار میکردند و این می توانست یک مقداری روی کیفیت کار موثر باشد.
کارگردان #غریب درباره تمرکز بر کاراکترهای خاکستری فیلم گفت: به دنبال ادای دیالوگ و رفتارهای روز بودم تا کار قابل لمس از کار در بیاید چون افراد را در آن دوره خوب می شناسم به دنبال این نبودم که فقط قهرمان سپید کار برای تماشاگر قابل لمس شود. ما وقتی که شهداء را تا این حد پاستوریزه می کنیم در واقع آنها را از مخاطبمان دور می کنیم یعنی گویی آنها و آن زمان آدمهایی بودند که آسمانی بودند و ما امروز زمینی هستیم. در رفتار و نوع پوشش و برخوردها تلاش داشتیم که قهرمان ما زمینی باشد و رفتاری نکند که از او قابل باور نباشد و میخواستیم شهیدبروجردی را یک آدم زمینی نشان دهیم.
لطیفی پیرامون داوری در جشنواره فجر۴۱ گفت: این که حق من خورده شده یا خیر موضوع نمی تواند باشد چون نمی خواهم راجع به آن صحبت کنم ولی راجع به بازیگران همیشه حساس هستم مثل یک مادر، چون بسیار بی انصافی کردند در ارتباط با بابک و بابت این مسئله از هیات داوران نمیگذرم. اینکه به بابک سیمرغ ندادند اشکالی ندارد ولی چرا او حتی کاندید نشد؟ بابک گاهی در طول روز سیزده ساعت کار می کرد و این برای بازیگر سخت است. میدانم رضا شریفی نیا-از هیأت داوران فجر۴۱- با سیاست زیادی که دارد خیلی هم جنگیده! و تلاش داشته است که با این سیاست کمک دهنده اش بابک حداقل در مقام کاندید دیده شود اما ترکیب هیات داوران آن قدر حس شان قویتر بوده که حاضر به این سیاست هم نشدند ، کودکی آدم گاهی بیرون میزند و می گوید گردنم هم برود باید این گونه شود.
لطیفی با اشاره به سختیهای داوری گفت: بارها گفتند چرا محمدحسین لطیفی تو داور نمی شوی؟ میگویم نمیخواهم! یک بار هیات انتخاب ایستادم بس است، داوری کار من نیست! چون باید پاسخگو باشم و قرار نیست مثل یک میهمانی همه چیز را بین یکدیگر تقسیم کنیم و برود چون این اتفاق یک ماجرای کاملا تخصصی است و حتی اگر سلیقه ای هم در میان باشد باید با تخصص اتفاق بیفتد. از هیات داوران فجر۴۱ میخواهم این کلاه را از سر برداریم و جلوی خود بگذاریم و قاضی کنیم اگر انصاف داشتی شب آرام بخواب و اگر انصاف نداشتی عذرخواهی کن ، جای دوری نمی رود.
این کارگردان درباره تجربه ساخت آثاری در ژانرهای مختلف بیان داشت: زمان سریال وفا دوستی از من پرسید، شما نترسیدید بعد از موفقیت سریال «وفا» به سراغ موقعیت متفاوتی رفتید؟ آن زمان گفتم اگر سینما را یک قمارخانه فرض کنید من با پنج هزارتومان وارد شدم امشب و الان پنجاه میلیون تومان بردم و صبح ممکن است با همان پنج تومان بیرون بروم. اگر بترسم نمی توانم جلو بروم. و این ترس را اول کنار میگذارم و پیش می روم…
در آستانه اکران نوروزی، پوستر #فیلم_غریب رونمایی شد!+عکس
|
سینماروزان/کیوان بهارلویی: در آستانه اکران فیلم سینمایی «غریب» به عنوان یکی از فیلمهای اکران نوروزی، از پوستر این اثر رونمایی شد.
«غریب» به کارگردانی محمد حسین لطیفی محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که مقطعی از زندگی شهید محمد بروجردی را روایت می کند.
این فیلم که از چهارشنبه ۲۴ اسفند اکران خود را آغاز میکند، علاوه بر دریافت بیشترین تعداد جایزه در جشنواره فیلم فجر، به عنوان بهترین فیلم جشنواره مقاومت نیز شناخته شد.
در خلاصه داستان «غریب» آمده است: سال ۱۳۵۸ با بالا گرفتن اختلافات گروههای مسلح سیاسی از جمله کومله و دموکرات و… . شهید محمد بروجردی به همراه اندکی از همرزمانش، برای سامان دادن به اوضاع و رسیدگی به شرایط مردم راهی غرب کشور شدند. اوضاع نابسامان و اوج گیری دسته بندی ها شرایط را برای فرمانده جوان منطقه غرب پیچیدهتر کرد. تنها یک جرقه برای انفجار کافی بود … .
عوامل فیلم سینمایی «غریب» عبارتند از کارگردان: محمد حسین لطیفی، بازیگران: بابک حمیدیان، مهران احمدی، رحیم نوروزی، هژیر سام احمدی، پردیس پور عابدینی، محمد رسول صفری، سام کبودوند، حسام محمودی، مجید اسماعیلی و فرهاد قائمیان با حضور افتخاری: جعفر دهقان، سامیه لک، سمیرا کریمی و محمد بروجردی. مدیر فیلمبرداری: عبدالله عبدی نسب، مدیر هنری: محمد رضا شجاعی، مجری طرح: افشین قلی پور، تدوین: میثم مولایی، طراح چهره پردازی: شهرام خلج، برنامه ریز و سرپرست گروه کارگردانی: احسان سجادی حسینی، صدابردار: امیر پرتو زاده، طراحی و ترکیب صدا:حسین ابوالصدق، مدیر تولید: عباس دقاقی، پشتیبانی تولید: سید علی اسلامی، موسیقی: حامد عابدی، دستیار یک کارگردان: هانیه بساتینی، منشی صحنه: زهرا تحقیقی، طراح صحنه: رامین بدخشانفر، طراح لباس: بهزاد آقا بیگی، جلوه های ویژه بصری: امیر ولی خانی، جلوه های ویژه میدانی: حمید رسولیان، مدیر تدارکات: شهرام شفیعی، عکاس: آرش شاه محمدی، فیلمبردار پشت صحنه: پیمان داداش زاده، مدیر روابط عمومی: مریم عرفانیان و تهیه کننده و فیلمنامه نویس: حامد عنقا.
-زمان میبرد تا گریم بروجردی بنشیند بر بابک و آن خنده های گاه و بیگاه دنداننمای بابک در ابتدا. .. برادرجان! این همان بروجردی است که ساواک با آن همه اهن و تلپ به گردش نرسید؟
-آن خلوت عاشقانه با همسر و اناربازی چه میگوید آن وسط؟!
+دوربین رام و اهلی و بیشتر تلویزیونی مناسب یک سریال ملودرام
+وسواس در قاب بندی و رنگ آمیزی ملون حتی در نماهای تلخ و کنارش ورود فت و فراوان بازیگر و هنرور و کنترل مناسب همه مرهون تهیهکننده ای است با سابقه تولید سریالهای پاپیولار. کاش یک کارگردان انرژیک کنار تهیهکننده بود تا به اندازه وسواس تولید، دقت در دکوپاژ را میدیدیم.
-شمایل مهران احمدی در قامت کرد تجزیهطلب چقدر شبیه احمد نجفی شده در #شور_شیرین! نه اینکه بازی مهران بد باشد که اتفاقا بهترین بازی را دارد بهخصوص در نماهای انتهایی.
-یکی از تم ها؟ همان ارتشی تلخ و عبوث کنار سپاهی مهربان لبخند به لب! متاسفانه برای این ارتشی داستان مجزا خلق نکرده و تیپی است که هست و هست و هست و…
-چقدر حرف میزنند؟ هم سمت بروجردی و هم سمت تجزیه طلبان! در نیمه ابتدایی مدام دورهمی و حرف های پرشعار میبینیم، شعارهایی گاه خیلی زیبا مثل #کرد_مهمه!
-شعار پشت شعار، انگار دیالوگها را برای دیوارنویسی نگاشتهاند و نه روایت داستانی پرتعلیق!
+بعد از یک ساعت بالاخره زدوخورد میبینیم و تزریق مقداری هیجان
-جمع بازیگران فعال در پروژه های ارگانی جمع است؛ از بابک حمیدیان تا فرهاد قائمیان و رحیم نوروزی و…
-معمولا برای نفوذ در جرياني خاص باید همشکل آنها شد ولی اینجا با کاپشن جین و عینکی دودی و بلوز قرمز که نخودش کرده در شوربا به دل کردها میزند
-لهجه های کردی چرا ول میشود؟ از پردیس تا نوید و…! فقط مهران احمدی و بازیگران کرد هستند که لهجه را حفظ میکنند.
+خیلی جلوتر از سرهنگثریا و شماره ده و لااقل مقادیری خرج کرده برای فضاسازی.
+غلبه نوعی احساسات گرایی بر همه کاراکترها حتی در دل طوفان حوادث، مناسب برای تلویزیون ولی -نامناسب برای یک اکشن جنگی! آن غلبه عشق بر آرمان در دل تجزیه طلبان، انگ یک ملودرام درجه یک است.
تا دلتان بخواهد هلی کوپتر دارد و تانک و توپ ولی با فرود و فراز هلی کوپتر که نمیتوان تریلر ساخت؟ عجیب هم نیست تهیهکننده در ملودرام تبحر دارد پس تجربه کارگردان و روز سوم چه شد؟
+چند سکانس درگیری خیابانی شسته رفته در بخش انتهایی! چه میشد از آن سانتی مانتالیزم ابتدایی کم میکردی تا زودتر وارد همین درگیریها شویم؟ این ارگان چه اصراری دارد به نسخه های طولانی از فیلمها؟ چرا دور نمیریزند راشهای اضافی را؟
+پر از تیر و ترکش و انفجار و گلوله و کلت و تفنگ و سوپرمنبازی ولی نمیدانیم چرا قهرمان، سمپاتیک نمیشود و نمیتوان با او ارتباط گرفت؟ چرا؟ -چون زیادی خوب است و در نیمه ابتدایی بسیار شعار میدهد
-آن متلک انتهایی به بنی صدر! خاطرات پاریس و…
سکانس
–مواجهه نزدیک بروجردی و سرکرده تجزیه طلبان با دوئل غضبآلود مهران احمدی-بابک حمیدیان
پرسش؟
–چه نیازی بود برای نقش اصلی، بازیگر چهره بیاورید؟ وقتی تجربه موفق فیلم احمد متوسلیان را دارید چرا همان الگو را با تکنیسینهایش ادامه ندادید؟ هادی حجازیفر به درستی این الگو را ادامه داد و موقعیت مهدی خلق شد و حیف که اینجا گرفتار چهرهای شدهاند که خودش هم درک نکرده کاراکتر را؟
-وقتی زنجیره برای ربط داستانکهای متعدد نداری چرا ساختار را اپیزودیک نکردی؟
–کجاست وجهه اجتماعی بروجردی و تلاشهایی که برای ارتقای معیشت کردها انجام داد؟ چرا اندکی بر خدمات اجتماعی بروجردی تمرکز نکرده؟
مانیفست پسامهسا؟
–آنجا که بروجردی جلوی اجبار به بیداری جماعت برای نماز را گرفته و میگوید بگذار جماعت بخوابند، شاید بخواهند دیرتر نماز بخوانند
- آنجا که کم سن و سالها را از زندان آزاد کرده و میگوید بچه جاش تو زندانه؟
تحقق آرزوی بابک!
|
سینماروزان:: بابک حمیدیان سال ۹۵ در اکران خصوصی فیلم «ایستاده در غبار» گفته بود شیفته شخصیت شهید محمد بروجردی است و آرزو کرد نقش این شهید را بازی کند.
حالا او ایفاگر نقش شهید محمد بروجردی در فیلمی به کارگردانی محمد حسین لطیفی است، گویا آرزوی او رنگ واقعیت دیده.
حمیدیان گفته بود:« من با کتاب «مسیح کردستان» که جمال شورجه به من داده بود عاشق شهید بروجردی شدم که قرار بود نقشش را بازی کنم و بعد از فیلم «مزرعه پدری» که رسول ملاقلیپور ساخته بود و من را گشتاپو صدا میکرد، بیشتر شیفته زندگی این شهدا شدم.»
فیلم سینمایی شهید بروجردی به تازگی وارد مرحله فیلمبرداری شده است و در جشنواره فجر امسال از آن رونمایی خواهد شد.
بابک حمیدیان پیش از این بازی در فیلمهای دفاع مقدسی را تجربه کرده است؛ از جمله «مزرعه پدری»، «چ»، «۵۰ قدم آخر»، «سرو زیر آب» و «طبل بزرگ زیر پای چپ». او همچنین طی دو دهه فعالیت در سینما موفق به دریافت جوایز مختلف شده است. سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل جشنواره فجر برای «چ» و «روز رستاخیز»، تندیس نقش مکمل برای «ریسمان باز» از جشن خانه سینما، دو تندیس بهترین بازیگر نقش مکمل برای «هیس دخترها فریاد نمیزنند» و «چ» از جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران به همراه جایزه بهترین بازیگر مرد برای «هیس دخترها فریاد نمیزنند» و «چ» از جشن حافظ، برخی از افتخارات حمیدیان هستند.
فیلم شهید محمد بروجردی با عنوان #غریب به تهیه کنندگی #حامد_عنقا محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که فیلمنامه آن بر اساس منابع مستند و پژوهشی مختلف همچون کتاب «محمد؛ مسیح کردستان» اثر نصرت الله محمودزاده و دیگر اسناد تازه یافته، نوشته شده است.
راهاندازی مرکز سیمرغ برای #عنقا؟؟
|
سینماروزان: در حالی مینی سریال «ترور» به عنوان اولین تولید مرکز سیمرغ معرفی شده که تهیه کنندگی آن را حامد عنقا برعهده دارد.
عنقا در سالهای اخیر تولید سریالهایی پرحاشیه همچون پدر و آقازاده را برعهده داشته که از تلویزیون تا شبکه خانگی را دربرگرفته.
مرکز سیمرغ اخیرا از سوی محسن برمهانی معاون سیما راه اندازی شده با هدف اسمی افزایش توان تولیدی رسانه ملی در گونههاى متنوع و مغفول نمایشی از جمله مجموعههای سیتکام و تلهتئاتر. مدیریت مرکز سیمرغ را مجید اکبرشاهی مدیر موسسه تصویرشهر برعهده گرفته.
اینکه اولین پروژه مرکز سیمرغ به عنقا میرسد، فقط تصادفی است یا یک مجموعه را به خاطر این پروژه خاص راه انداخته و نام آن را هم بر اساس معنای لفظی عنقا- که همان سیمرغ است-تعریف می کنند؟! آیا تهیه کننده «آقازاده» صاحب چنین نفوذ و قدرتی در تلویزیون شده است؟
عنقا تصمیم داشته مینی سریال «ترور» را با همکاری موسسه آوینی با محوریت فرازهایی از زندگی سردار قاسم سلیمانی بسازد و حالا علاوه بر موسسه آوینی، پای مرکز سیمرغ هم به ماجرا باز شده…
صدور پروانه تولید فیلم شهید بروجردی+صدور یک پروانه دیگر
|
سینماروزان: شورای صدور پروانه ساخت آثار سینمایی در جلسه اخیر با تولید دو فیلمنامه موافقت کرد.
به گزارش سینماروزان، حامد عنقا تهیهکننده سریالهای پدر و آقازاده، در شراکت با سازمان اوج پروانه #غریب را گرفته که بناست محمدحسین لطیفی آن را بسازد.
به نظر میرسد #غریب همان پروژه زندگینامهای شهید محمد بروجردی باشد که عنقا با اقتباس از کتاب «محمد؛ مسیح کردستان» نوشته نصرت الله محمودزاده آن را نگاشته.
فهرست پروانه های صادره به شرح زیر است:
— «غریب» به تهیهکنندگی سازمان هنری رسانهای اوج و حامد عنقا، کارگردانی محمدحسین لطیفی و نویسندگی حامد عنقا
— «آشیل» به تهیهکنندگی سعید شاهسواری و کارگردانی و نویسندگی فرهاد دلارام دیزجی
مدیرعامل موسسه آوینی بیان کرد⇐چرا بازیگران #گاندو را تهدید میکنند؟/فصل سوم #گاندو را با مضمون جاسوسی تولید خواهیم کرد!/هم بازی #گاندو را میسازیم و هم انیمیشن #گاندو!/حامد عنقا، #ترور_سردار_سلیمانی را سریال میکند!/حبیب والینژاد، سریال #اسدالله_لاجوردی را تولید میکند!/با همکاری #فارابی فیلمهای #۴۴روز و #ارز_ترجیحی را میسازیم!
|
سینماروزان: برخی هنرمندان سریال #گاندو را تلفنی تهدید میکنند و یا در برخی دفاتر سینمایی، آنها را راه نمیدهند!
مهدی نقویان مدیر موسسه آوینی در نشست خبری خود با بیان مطلب فوق گفت: گاهی میتوان سریالی را بهدلیل عدم توانایی در جذب مخاطب و هدر دادن پول بیتالمال مورد انتقاد قرار داد ولی وقتی کاری توان جذب مخاطب را پیدا میکند، چرا باید در برابرش قرار گرفت؟! این جو روانی ایجاد شده باعث دوری هنرمندان از آثار استراتژیک میشود.
مدیرعامل موسسه فرهنگی هنری اندیشه شهید آوینی از تولید فصل سوم سریال گاندو خبر داد و اظهار داشت: این فصل در حوزه امنیتی-جاسوسی ولی با موضوعی متفاوت ساخته میشود.
نقویان ادامه داد: جامعه هنری، بودجه خود را از نظام میگیرد و نیاز به همراهی دو طرفه هنرمندان و نهادهای حکومتی است. تعجب میکنم که چرا برخی هنرمندان اعلام میکنند که نظام از ما حمایت نمیکند! در صورتیکه مثلاً در همه دنیا، هنرمندان مالیات سنگین میدهند ولی در ایران هنرمندان از دادن مالیات معاف هستند.
بخشی از نشست خبری مدیرعامل موسسه فرهنگی هنری اندیشه شهید آوینی، اعلام سریالهای در دست تولید توسط موسسه بود و مهدی نقویان از سریالهایی چون «محرمانه» درباره تولید واکسن کرونا و مشاغل دانشبنیان و موانع دشمن برای پیشرفت علمی ایران، مینی سریال «ترور» درباره یکی از ترورهای ناموفق حاج قاسم در داخل کشور، سریال «سرباز کوچک امام» و… نام برد.
وی با اشاره به سریال حاج قاسم سلیمانی هم عنوان کرد: مینی سریال «ترور» را هم داریم که درباره یکی از ترورهای ناموفق حاج قاسم در کشور است و حامد عنقا تهیه کننده آن است. ما بنا داشتیم تولیدش را با عجله در سال گذشته انجام دهیم. اما از این شتاب فاصله گرفتیم و پروژه در حال کیفیسازی است. یکی از کارگردانان بنام کشور قرار است ساخت آن را به عهده داشته باشد.
نقویان اضافه کرد: «ترور» یک مینی سریال است اما با کیفیت سینمایی ساخته میشود و با تولیدات معمول تلویزیون فرق دارد.
وی به سریال دیگر این مؤسسه اشاره و عنوان کرد: «سرباز کوچک امام» سرگذشت مهدی طهانیان آزاده ای است که به اسارت رژیم عراق میافتد و مصاحبهای با خبرنگار زن معروف دارد و از حجاب و عفاف میگوید. محمدباقر مفیدی کیا نویسنده و کارگردان این مجموعه است. این سریال در ژانر بیوگرافی است و از کتابی به همین نام گرفته شده است.
همچنین به سریالی در حوزه آسیبهای اجتماعی اشاره و عنوان کرد: «شب دیجور» اولین سریال در حوزه آسیبهای اجتماعی در فضای مجازی است که محمدرضا گوهری نویسنده آن است. اکنون آسیبهای اجتماعی با زمین بازی جدیدی رو به رو شده است مثل شاخهای مجازی که زندگیشان ویترین و پشت متفاوتی دارد.
وی اضافه کرد: سریال دیگر ما با اسم اولیه شهید لاجوردی به کارگردانی امیرعباس ربیعی و تهیه کنندگی حبیب والی نژاد در حال نگارش است. این مجموعه در ۲۰ قسمت نوشته میشود و الان سیناپس آماده است. اینها گزارش تولیدی سریالهای ما در سال ۱۴۰۱ است. همچنین «رویان» سریال دیگر ماست که مرحوم آشتیانی راهاندازی اولیه آن را بر عهده داشت. یکی از موفقیتهای مجموعه رویان توریسم پزشکی و علمی است که راه انداخته است و خیلی از مردم منطقه به اینجا می آیند. ما هم سریال رویان را بر این اساس که موفقیت مهمی راه افتاده است میسازیم. پیشرفتهای که در این حوزه داشتهایم در یک درام اجتماعی نشان میدهیم و امسال وارد تولید میشویم.
همچنین به سریال دفاع مقدسی دیگری اشاره کرد و گفت: «سپنتا» نام سریال بعدی است که یک اردوگاه اسرای عراقی در خوزستان بوده است و اینها به دلیل برخورد خوبی که با آنها می شده است به رزمندههای ایرانی می پیوستهاند. مهدی غفوری سرپرست نویسندگان سریال است و فرزاد هوشیار تهیه کننده است.
مدیرعامل مؤسسه اندیشه شهید آوینی از تولید ۲ فیلم در سال جدید نیز سخن گفت و بیان کرد: امسال با حمایت فارابی دو سینمایی هم تولید میکنیم اولی «۴۴ روز» است که تصویب شده و در مرحله انعقاد قرارداد است این فیلم از کتابی با همین نام است و درباره یک عکاس آمریکایی است که ۴۴ روز قبل از انقلاب وارد ایران میشود و روایت خود را بیان میکند. قصههای دیگری هم داریم که با محور او به تصویر کشیده میشود. فیلم دیگر «جنگ ارزی» است که درباره ارز ترجیحی است که وقتی این ارز ترجیحی به کالاهای اساسی صورت گرفت چه اتفاقی رخ داد که نتوانست محقق شود. شاید در وهله اول اختصاص این ارز مثبت بود اما در عمل اینگونه نشد. فیلمنامه در حال نگارش است و بنا داریم به جشنواره فجر امسال برسد عوامل آنها هم به زودی معرفی میشود.
مدیرعامل مؤسسه آوینی درباره کار در حوزه کودک اظهار کرد: بنا داریم بازی گاندو را بسازیم چون زمان فنی مشخص نیست نمیتوان قول داد اما با چند تیم بازی ساز در حال برآورد قیمت هستیم و میخواهیم کیفیت در حدی باشد که مخاطب بپذیرد و کیفیت عالی باشد. کار دیگر در حوزه کودک انیمیشن گاندو است. اتفاق عجیب در سریال گاندو این بود که طیف مخاطبش پنج تا ده سال بود. کاراکتر محمد در سریال گاندو قهرمانی برای این طیف سنی بود. ما قهرمانان خود را باید در انیمیشن بیاوریم.
نقویان به انتشار کتاب «گاندو» نیز اشاره و بیان کرد: در حوزه انتشارات و کتاب هم مؤسسه تولیداتی داشته است و امسال آثاری را به انتشار میرسانیم. فصل اول گاندو امسال چاپ میشود که خاطرات و پرونده واقعی گاندو در این کتاب گفته میشود و شاید شبهاتی که درباره اتفاقات سریال داشت در این کتاب اسناد و مدارکش میآید که براساس خاطرات بازجوی جیسون رضائیان است.
بعد از فریدون گله و سیروس نورسته⇐حامد عنقا سراغ «کافر» میرود!
|
سینماروزان/احمد رفعت: حامد عنقا نویسنده و تهیهکننده سریال «آقازاده» تصمیم دارد بزودی یک سریال دیگر در شبکه نمایش خانگی تولید کند.
به گزارش سینماروزان این سریال «کافر» نام دارد و داستان آن در دهه پنجاه و روزهای منتهی به پیروزی انقلاب می گذرد.
«کافر» در فضایی عاشقانه روایت می شود و درام آن براساس چالش های پررنگ سیاسی-اعتقادی دهه پنجاه شکل میگیرد.
هنوز مشخص نیست حامد عنقا، سریال «کافر» را برای کدام پلتفرم تهیه خواهد کرد ولی بعید نیست که برای رهایی از دوقطبی ایجادشده در فضای ویدیوی درخواستی هم که شده، همزمان با ریلیز سریال، یک پلتفرم تازه پا به حیات بگذارد؟
به تازگی فیلیمو آمار سالیانه خود را منتشر کرده که «آقازاده» با بیش از یک میلیارد و 216 میلیون دقیقه تماشا صاحب یک رکورد منحصر بفرد شده و در صدر ایستاده است. میانگین تماشای هر قسمت از این سریال 42 میلیون دقیقه اعلام شده است.
عنوان «کافر» هم یادآور فیلمی از فریدون گله محصول۱۳۵۳ و هم یادآور فیلمی محصول ۲۰۲۰ از سیروس نورسته فیلمساز ایرانی ساکن آمریکاست.
فیلم فریدون گله با بازی سعید راد داستان مهدی کافر است که بعد از آزادی از زندان و تلاش برای کمک به یک دختر، گرفتار یک سرقت ناموفق میشود.
در فیلم سیروس نورسته نیز که بسیاری لحن ضدایرانی آن را شماتت کردند، داستان روزنامهنگاری مسیحی-آمریکایی روایت میشود که برای نشستی درباره گفتگوی ادیان به مصر میرود ولی در این سفر ربوده و به ایران آورده میشود.
حامد عنقا تصمیم دارد تولید «کافر» را تابستان 1400 آغاز کند و تاکنون با دو بازیگر مطرح، برای بازی در نقشهای اصلی سریال به توافق رسیده است.
آقازادههای متنفذ علیه «آقازاده»؟!+عکس/امتداد مشکلات قابل پیشبینی برای سریال ملتهب حامد عنقا!!
|
سینماروزان: در یکی دو ماه گذشته درز برخی اخبار غیررسمی درباره سریال خانگی «آقازاده» موجب واکنشهایی از سوی نویسنده و تهیه کننده سریال و ذکر توضیحاتی دوپهلو درباره محتوای ملتهب سریال گردید.
با این حال این توضیحات هم نه تنها از حجم شایعات حول سریال کم نکرد بلکه باعث شکلگیری حساسیتهای بیشتری حول سریال و درونمایه آن شده؛ حساسیتهایی که هسته اصلی تولید را هم متحمل فشارها و ایجاد موانع جدی برای ادامه کار کرده.
از جمله این موانع به اعمال فشار از سوی برخی گروههای اقتصادی خاص برمیگردد که در روزهای گذشته از در اختیار قرار دادن لوکیشنهایشان به این پروژه سرباز زدهاند و با بدقولی مشکلات مختلفی را برای تولید سریال در جهت تغییر مسیر داستان ایجاد کرده اند.
فشار برخی وزارتخانههای خاص و نامهنگاریهای متعدد برای تغییر بخشهایی از خط اصلی داستان، از دیگر مشکلات شکل گرفته حول “آقازاده” است که افزایش حساسیت وزارت ارشاد و پیشنهاد برای حذف برخی از بخشها را نیز به دنبال داشته است.
یکی از عوامل پروژه که نخواست نامش اعلام شود فاش کرده به غیر از توصیه برای اعمال تغییرات دهها سکانس اصلی این سریال، کارشکنیهایی هم در روند تولید صورت گرفته و فیالمثل برای یکی از سکانسهای خیلی مهم مرتبط با نمایش اتصالات ژنهای خوب، به هلیکوپتری احتیاج بوده که علیرغم هماهنگیهای قبلی، به پروژه نرسیده است.
از داستان «آقازاده» به طور رسمی چیزی منتشر نشده ولی آن طور که نویسنده و تهیهکنندهاش حامد عنقا گفته با سریال تند و تیزی درباره پدیده «آقازاده»ها و فسادهایشان در ایران و بالاخص مفاسد اقتصادیشان روبرو هستیم.
فشارها فقط از بیرون نیست چون عنقا حتی از مجموعهای که در آن مسئولیت دارد هم تحت فشار است. حامد عنقا مشاور هنری رییس هیات امنای دانشگاه آزاد است ولی به واسطه عنوان سریال که “آقازاده” است و حساسیتها و فشارهای موجود، رییس یکی از زیرمجموعههای این دانشگاه نیز از دراختیار قرار دادن لوکیشن به سریال سرباز زده!!
این اتفاقات در شرایطی رخ داده که هنوز پخش سریال شروع نشده چون با توجه به شمایلی که در قسمتهای ابتدایی از برخی آقازادگان خاص(!) و بخصوص ژنهای خوب مشغول حال و حول در سینما و موسیقی، ارائه شده، هیچ بعید نیست «آقازاده»های مدنظر این سریال برای جلوگیری از افشای پشت پرده زندگیشان، اقداماتی موثرتر(!!) انجام دهند.
سینماروزان به دنبال آن بود که در گفتگو با تهیه کننده و کارگردان سریال درباره سرنوشت این سریال، شفافسازی کند ولی هیچ کدام از این دو صحبت در شرایط فعلی را به صلاح سریال ندانستند و جز کلماتی مختصر در این باره حرف نزدند.
یکی از پرسشهای سینماروزان از کارگردان، شایعه پیشنهاد مشارکت یکی از سرمایهگذاران متمول فعال در سینما در پروژه “آقازاده” بود. بهرنگ توفیقی ضمن تایید این شایعه از پاسخ منفی به این سرمایهگذار بخاطر درخواست اعمال نظرات سوء در متن فیلمنامه خبر داد!
پرسش دیگر از توفیقی پیرامون ربط اعمال فشارهای وارده به سریال با شرکای سازمانهایی بود که در این سریال کنار تهیهکننده هستند. آیا همراهی برخی ارگانهای فیلم و سریالساز به عنوان سرمایه گذاران این سریال اسباب اعمال فشار شده؟؟
توفیقی با ذکر آیه “یوم تبلی السرائر” ، پاسخگویی درباره این پرسش را به آینده محول کرد…
حمایت «کیهان» از سریالی که مشاور دانشگاه آزاد تولیدش کرده⇐در ابتذال عجیب و بیسابقه «هزارپا» و «تگزاس»، سریال «پدر» وضع امیدوارکنندهای دارد!!!
|
سینماروزان: از جمله سریالهای بحث برانگیز هفته های اخیر رسانه ملی سریال «پدر» است که همچنان به واسطه تخیل نگاری در متن اش با انتقادات مختلف روبرو است. این سریال را حامد عنقا مشاور امور هنری رئیس هیأت موسس و هیأت امنای دانشگاه آزاد، نوشته و تولید کرده و به غیر از برخی رسانه های ارگانی مانند مجله ارگانی شهرداری یا رسانه منسوب به دانشگاه آزاد، بیشتر انتقاد است که روانه سریال شده است.
در این اوضاع حالا روزنامه «کیهان» که کمتر پیش می آید از محصولی تعریف کند به حمایت از سریال پرداخته و آن را نسبت به «هزارپا» و «تگزاس» محصولی امیدوارکننده دانسته است!
«کیهان» در بخشی از تحلیل خود بر «پدر» آورده است:در اوضاع نابسامان سینمای ایران و در ابتذالهای عجیب و بیسابقه در فیلمهای سینمایی نظیر «هزارپا» و «تگزاس» این سریال وضع امیدوارکنندهتری دارد، زیرا کلیت داستان فیلم جذاب است و مخاطب را جذب میکند ولی اگر کمی روی فیلمنامه بیشتر تحقیق و بررسی میشد (با توجه به جذابیتها و علاقه مردم ایران) این سریال به عنوان یکی از تاثیرگذارترین و پرمخاطبترین سریالهای امسال صدا و سیما قلمداد میشد.
اینکه چرا «کیهان» برای سنجش عیار کیفی سریالی ملودرام در مدیوم تلویزیون به مقایسه آن با دو فیلم کمدی پرداخته، مشخص نیست. فارغ از تفاوت مدیوم و تولید سریال در مدیومی متصل به منابع عمومی اینکه برای حمایت از این سریال از ابتدال دو فیلم کمدی روی پرده که اتفاقا فروش بالایی هم داشته اند سخن گفته شده جای سوال دارد.
عجیب است که «هزارپا» و «تگزاس» هر دو مبتذل هستند ولی مخاطبان برای تماشای آنها علاقه زیادی نشان میدهند و اسباب امتداد فعالیت سرمایه گزاران آنها و تولید «دینامیت» و طراحی امتداد تولید «هزارپا» را شکل میدهند اما سریالهایی مانند «پدر» آن قدر از منظر مخاطبان نقد میخورند که مدام باید برای آنها رپورتاژ خبری مفرح(!) در شبکه های اشتراکی تولید شود بلکه در زمان پخش سر زبانها باشند.
نویسنده-تهیهکننده سریال «پدر» بدون اشاره به حجم کامنتهای منفی ناشی از «تخیلی» بودن سریال، مدعی شد⇐از شادی در پوست خود نمیگنجم!!/بعد از پایان هر قسمت سریال ۳۰ تا ۴۰ هزار کامنت دریافت میکنیم!!/بسیاری از جوانان آرزو کردهاند پدری مثل مهدی سلطانی داشته باشند!/داستان «آژانس شیشهای» هم تخیلی است!!
|
سینماروزان: سریال «پدر» که از نویسندگی تا تهیه کنندگی آن را حامد عنقا برعهده داشته است بخاطر زیربنای تخیلی داستان خود به شدت در کانون ریشخند مخاطبان قرار گرفته است و جالب اینجاست که عنقا بدون اشاره به این ریشخند، از حجم بالای کامنتهای حول سریال گفته و اینکه به همین دلیل از شادی در پوست خود نمی گنجد!!!
حامد عنقا، نویسنده و تهیهکننده سریال «پدر» درباره حواشی ماجرای تخیلی «فرار پسر جوان از دام شهوانی دختران» و بازتاب آن در فضای مجازی به هنگامه ملکی در «ایرناپلاس» گفت: معمولاً کسانی این حواشی را خلق و دنبال میکنند که این سریال را تماشا نمیکنند و درباره آن قضاوت میکنند. این دسته از افراد میتوانند هرگونه نقد و مطلب طنزی را برای هر سکانسی از سریال که بخواهند در فضای مجازی درست کنند و انعکاس بدهند. اما این نکته را هم اعلام میکنم که پساز پایان هر قسمت، حدود 30 الی 40 هزار کامنت از طرف مخاطبان سریال دریافت میکنیم. همه قسمتهای سریال «پدر» توسط مخاطبان تلویزیون دیده میشود. بهعنوان مثال، شب گذشته حدود 50 هزار کامنت درباره پیشبینی قسمتهای آینده داشتیم. همچنین نظرسنجی درباره تعداد مخاطبان این سریال در شبکه دوم سیما وجود دارد که با سه گزینه عالی، خوب و ضعیف، میتوانند به این سریال رأی بدهند.
این فیلمنامهنویس در پاسخ به این پرسش که چقدر داستان اصلی سریال «پدر» را واقعی و قابل لمس میدانید، خاطرنشان کرد: قصه و اتفاقات «پدر» از دل جامعه و مشکلات جوانان بیرون آمده است. کامنتهایی که برای آقای سلطانی و دیگر عوامل مربوط به این مجموعه نوشته میشود، حاکی از این موضوع است. بسیاری از جوانان در این کامنتها آرزو کردند پدری مثل مهدی سلطانی داشته باشند.
وی در ادامه با اشاره به ایرادات مرتبط با تخیلی بودن زیربنای سریالش افزود: من نمیدانم چرا خیلیها بر این باورند که یک قصه باید حتماً عمومیت داشته باشد؟ چند درصد از رزمندگان دوران دفاع مقدس بهخاطر یک بلیت هواپیمای انگلیس، یک آژانس هواپیمایی و مراجعهکنندگانش را گروگان گرفتهاند؟ همه ما میدانیم که این اتفاق تا به حال رخ نداده یا اگر بوده نادر بوده است، اما همین اتفاق فانتزی قصه اصلی فیلم موفقی چون «آژانس شیشهای» میشود. یا اینکه داستانی مثل «به نام پدر» تاکنون چند بار در یک منطقه جنگی بهوقوع پیوسته است؟ باید نگاهمان را اندکی در حوزه قصه تعریف کردن تغییر دهیم و با تحقیق بیشتر در این زمینه دست به سریالسازی بزنیم.
طراح و نویسنده «قلب یخی» درباره اهمیت طرح داستان سریالهای تلویزیونی بیان کرد: ما باید با طرح قصه، مخاطب را جذب کنیم، او را پای تلویزیون نگه داریم و یک ساعت از وقت این تماشاگر را پر کنیم. در این یک ساعت مطمئناً اوقات خوشی برای او رقم میخورد. مخاطبهای سریال «پدر» و همه بحثهایی که درباره این مجموعه میشود خود بهنوعی جریانساز شده است که در بسیاری از رسانهها یا در جامعه حال حاضر، از آن سخن گفته میشود. هدف ما بهعنوان برنامهسازان این است که سرگرمیساز باشیم.
وی در ادامه اضافه کرد: هیچوقت این حرف را جایی بیان نکردهام، اما واقعیت این است زمانی که آن جو درباره سکانس ابتدایی سریال بهوجود آمد، از شادی در پوست خودم نمیگنجیدم. البته این هم بهخاطر افزایش مخاطب بود که مخاطب 30 درصدی ما را تبدیل به مخاطب 80 درصدی کرد و در ادامه هم آن مخاطب 80 درصدی با این مجموعه همراه شد.
ادعای رسانه دانشگاه آزاد: داستان سریال «پدر» برآمده از زندگی واقعی نویسنده سریال است!⇔نکته: نویسنده-تهیهکننده سریال، مشاور امور هنری دانشگاه آزاد بوده ⇔پرسش اول: آیا ماجراهای «تنهایی لیلا» و سوزاندن دست برای پرهیز از گرفتاری در دام شهوانیات هم برآمده از زندگی واقعی این مشاور بوده؟؟/پرسش دوم: چرا انبوه گرفتاریهای اقتصادی جوانان کف جامعه نمود محسوسی در نوشتههای این مشاور ندارد؟ بهدلیل پرکاری مفرط و عدم درک مستقیم فقر و نداری؟/پرسش سوم: چرا این مشاور درباره دام موسسات مالی-اعتباری متخلف چیزی نمینویسند؟ بهدلیل شراکت با احسان علیخانی در تولید یک فیلم سینمایی؟
|
سینماروزان: آنچه جامعه ما را رنج میدهد بیکاری و فقدان امنیت شغلی جوانان و پناه بردن به رانندگی برای تاکسیهای اینترنتی و دستفروشی و از آن طرف سوءاستفادههای کلان اقتصادی نظیر آنچه در برخی موسسات مالی-اعتباری رخ داده، است و یکی از تازهترین محصولات رسانه ملی با نام «پدر» که اتفاقا در کانون فشارهای اقتصادی حاکم بر جامعه تولید شده محوریت خود را بر فرار پسر جوان از دام شهوانی(!) دختران همکلاسی قرار داده است!!!
همین فاصله بعید میان واقعیت جامعه و موجودیت سریال گواه کیفیت آن است و منجر به آن که فقط پخش قسمتهای ابتدایی سریال که به جای درام به کمدی ناخواسته بدل شدهاند موجی از شوخی و خنده و تمسخر را در فضای مجازی به دنبال داشته است! فقط درنظر بگیرید که در قسمت اول سریال، پسر جوانی را می بینید که برای رهایی از تله شهوانی دختران همکلاسی از پنجره کلاس فرار میکند!!!
در کنار اظهارنظرات مختلفی که درباره این سریال شکل گرفته خبرگزاری «آنا» وابسته به دانشگاه آزاد مدعی شده که آنچه در این سریال دیده میشود برگرفته از زندگی واقعی حامد عنقا نویسنده-تهیهکننده آن است! حامد عنقا کیست؟ مشاور امور هنری رئیس هیأت موسس و هیأت امنای دانشگاه آزاد.
این رسانه در متنی که بیش از هر چیز به رپورتاژ شبیه است با ادبیاتی که مشخص نیست از آنِ خود عنقاست یا نه(؟!) نوشته است: ریشه روایت و اضافه شدن این قصه در داستان، برگرفته از تجربهای خاص و شخصی است، تجربهای که میتوان گفت، خود نویسنده آن را داشته است و تلاش کرده با نمایش آن پاره قصهها، تلنگری بر وجدانهای خاموش برخی از مردم بزند و یا حتی بخشی از وضعیت دانشگاهی جامعه امروزی کشور را نمایش دهد. قصه “حامد” در سریال «پدر»، داستان “حامد” عنقا در دوران دانشجویی خود نویسنده است؛ دانشجوی رشته حقوق، از خانوادهای مذهبی و دینی، حزبالهی و اهل نماز و روزه که مورد کینه بسیاری از دانشجویان دختر دانشکده حقوق قرار میگیرد و برای بدنام کردنش اقدام به برنامهریزیهای غیراخلاقی میکنند که در نهایت با واکنشهای غیرقابل پیشبینیای از حامد عنقا مواجه میشوند و حالا تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل… .افرادی که دانسته و نادانسته و از روی بیاطلاعی دست به مطرح کردن برخی اظهارنظرهای مبتدیانه و غرضورزانه میزنند، بدانند که داستان “حامد” و فرار از گناه و پرت شدن از طبقه اول کلاس دانشگاه، داستانی واقعی بوده که با اضافه شدن دگرگونیهای لیلا و تحکیم ایمان در آن، به جذابیت قصه کمک شده است.
حامد عنقا پیشتر در سریال «تنهایی لیلا» هم به خیال خود به دنبال معاصر کردن داستان میرداماد رفته بود و ماجرای معممی را به تصویر میکشید که برای پرهیز از گرفتاری در دام نفسانیات دستش را میسوزاند و حالا هم در «پدر» لابد به دنبال معاصر کردن داستان «یوسف پیامبر» بوده که یک پسر جوان را در گریز از دام شهوانی دختران به نمایش گذاشته است.
ورای طرح این پرسش که آیا داستان «تنهایی لیلا» هم برگرفته از زندگی شخصی حامد عنقا بوده یا نه و او براساس تجربه شخصی سوزاندن دست برای رهایی از شهوت، آن سریال را نگاشته یا فقط براساس زندگی میرداماد، این پرسش هم قابل طرح است که چرا انبوه گرفتاریهای اقتصادی جوانان کف جامعه در نوشته این نویسنده سابق و نویسنده-تهیه کننده فعلی نمود محسوسی ندارد؟
چرا ایشان درباره سیطره آقازادگان و ژن خوب بر جامعه و از دست رفتن موقعیت رشد برای بخش عمدهای از جوانان مستعد به واسطه همین سیطره چیزی نمینویسد؟
چرا ایشان درباره دامی که یک سری موسسه مالی-اعتباری متخلف بر سر راه برخی هموطنان پهن کردند چیزی نمینویسد؟ دامی که اخیرا ردّپای برخی مجریان هم در آن دیده شد؟
یک پاسخ میتواند این باشد که ایشان هیچ تجربهای از بیکاری و گرفتاری اقتصادی ندارد و در نتیجه نمیتواند سریالی با این خط بنگارد! به هر حال حامد عنقا فارغ از کیفیت، همواره سفارش کار دارد و از نویسندگی تلویزیون تا تهیهکنندگی تلویزیون و حتی تولید و اجرای برنامه سینمایی برای تلویزیون و مشاوره دانشگاه آزاد پشت سر هم بهش محول میشود.
کسی هم که از شدت پرکاری وقت سر خاراندن ندارد چه میداند بیکاری چیست و در کف جامعه چه میگذرد و درددل جوان بخت برگشتهای که صبح تا شب باید بنر «اسنپ»به دست به دنبال شکار راننده برای تأمین حقوقی بخورونمیر باشد، چیست!
آیا اینکه چرا ایشان درباره موسسات متخلف مالی-اعتباری چیزی نمینویسد هم میتواند به شراکت با احسان علیخانی در تولید فیلمی به نام «بدون تاریخ بدون امضاء» ربط داشته باشد؟؟؟
به هر حال این، فیلمی بود که به هنگام صدور پروانه ساخت، نام علی جلیلوند به عنوان تهیه کننده آن به چشم خورد اما به هنگام رونمایی در جشنواره ورای نام احسان علیخانی، نام حامد عنقا هم به عنوان سرمایه گزار آن درج شد و هنوز مشخص نشده بودجه تولید فیلم چگونه تأمین شده؟؟!
حامد عنقا(اول از راست) در کنار وحید جلیلوند کارگردان «بدون تاریخ بدون امضاء»/ علی جلیلوند تهیه کننده «بدون تاریخ بدون امضاء» هم نفر اول از چپ است
چرا مسئولان شبکه ۳ از مدیران جشنواره درخواست استودیو کردهاند؟⇐ «هفت» با جشنواره فجر میآید؟ با اجرای شهیدیفر یا …؟
|
سینماروزان/احمد رنجبر: مسولان شبكه سه مشغول فراهم كردن مقدمات فصل چهارم برنامه «هفت» همزمان با آغاز جشنواره فجر هستند؛ اين در حالي است كه مصرانه از رسانه اي شدن گزينه هاي اجرا ابا دارند. تلويزيون چند برنامه ديگر هم براي پوشش اتفاقات جشنواره در نظر گرفته است از جمله «شب هاي شفاهي» و «سينما دو».
به گزارش سینماروزان و به نقل از «هفت صبح» با مشخص شدن پرديس سينمايي ملت به عنوان سينماي اصحاب رسانه، شبكه هاي تلويزيوني رايزني براي پوشش جشنواره فجر را شروع كرده اند. در اين ميان نام سه برنامه به گوش مي خورد؛ يكي «سينما دو» است كه پنج شنبه شب توسط حامد عنقا مجري برنامه اعلام شد در روزهاي برپايي اين رويداد به شكل زنده روي آنتن خواهد بود. دو برنامه ديگر هم هست كه نام شان رسانه اي نشده اما طبق پي گيريها يكي شان «شب هاي شفاهي» است و ديگري«هفت».
شبكه سه بعد از فصل سوم برنامه «هفت» كه اسفندماه به پايان رسيد تصميم داشت آن را بلافاصله روي آنتن بفرستد. اين اتفاق نيفتاد و بهروز افخمي هم اعلام كرد تمايلي براي ادامه همكاري ندارد. در اين مدت نام هايي براي ادامه «هفت» رسانه اي و البته تكذيب شده است. حتي در برهه هايی شايعه شد پرونده اين برنامه سينمايي براي هميشه بسته شده و قرار نيست ادامه يابد. حالا بشنويد كه مسولان شبكه سه مدت ها است مترصد فرصتي براي از سرگيري فصل چهارم آن هستند.
آن چه باعث مي شود تصميم مسولان شبكه سه را قطعي بدانيم اقدام اخير آن ها است كه سراغ روابط عمومي جشنواره فجر رفته و درخواست استوديو براي يك برنامه سينمايي داده اند. پي گيري كرديم اما به طور مشخص به نام «هفت» نرسيديم ولي كار سختي نيست پي بردن به اين نكته كه براي شبكه سه ،برنامه سينمايي يعني «هفت». آن چه مشخص است اين كه مسولان جشنواره با درخواست شبكه سه موافقت كرده اند و در ايام برپايي اين رويداد استوديي در اختيار آن ها است.
نام هر كس بيايد از فهرست گزينه هاي «هفت» حذف مي شود! اين جمله،فحواي كلام معاون سيما است كه شهريور ماه گفته بود. تركش نخست به مهدي كرم پور اصابت كرد و او در آخرين لحظه از اجراي «هفت» كنار گذاشته شد. طبق شنيده ها قرار بود هفت همزمان با روز ملي سينما به آنتن بازگردد كه اين اتفاق رخ نداد. پيرو همين سخت گيري، مسولان شبكه سه بشدت از گزينه هاي اجرا و سردبيري هفت مراقبت مي كنند مبادا رسانه اي شود!
طبق قرائن و شواهد و نيز شنيده ها احتمال اجراي هفت توسط محمد رضا شهيدي زياد است. او به تازگي با «چهلچراغ» روي آنتن شبكه سه بود و بخوبي از پس آن برآمد. اتفاقا در قسمت هاي زيادي از برنامه چهره هاي سينمايي حضور داشتند.
روی آنتن زنده هویدا شد⇐تناقض آشکار میان ادعای مدیرعامل خانه سینما با گفتههای رییس هیأت مدیره پیرامون چرایی اختلال در برگزاری یک جشن بزرگ!
|
سینماروزان: در نخستین برنامه از فصل تازه «سینمادو» و به بهانه برگزاری پرحاشیه جشن خانه سینما، حامد عنقا مجری برنامه ارتباطی تلفنی برقرار کرد با منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما.
به گزارش سینماروزان عنقا کوشید کاملا محترمانه حجم بالای بی نظمی در جشن خانه سینما که مدام صفت «بزرگ» ضمیمهاش میشود را به چالش بکشد؛ بینظمیهایی که از محل برگزاری جشن که یک زمین چمن بود تا اختلالات فنی و عدم حضور مجری در ابتدای مراسم را شامل میشد.
شاهسواری هرچند در ابتدا کوشید این گونه اختلالات را طبیعی بداند و آنها را مشابه اختلالاتی بداند که حین تماس تلفنی اش با «سینمادو» پیش آمده(!) اما از جایی به بعد وقتی با مصادیق مختلفی که از سوی عنقا بیان میشد مواجه شد مجبور شد اختلالات را قبول کند و بابت آن عذرخواهی کند بخصوص وقتی عنقا بر این امر تأکید کرد چگونه است مکان برگزاری جشنی که زمان برگزاری آن همواره ثابت است و میتوان از سال قبل برایش برنامه ریزی کرد تا دقایق انتهایی مانده به برگزاری مشخص نیست.
شاهسواری در توجیه این مسأله گفت: مکان برگزاری جشن از 25 روز قبل مشخص بود اما با مشکلاتی بیرون از خودمان مواجه شدیم و همین امر بود که دردسرآفرین شد.
این گفته را اگر کنار گفته های همایون اسعدیان بگذاریم که حین برگزاری جشن، مشکلات را به تنگ نظری همکاران خود نسبت داده بود به یک تناقض می رسیم.
شاهسواری که مدیرعامل است میگوید مشکلات بیرونی اختلال ایجاد کرده و اسعدیان که رییس هیأت مدیره است تنگ نظری همکاران درونی را عامل مشکل می داند.
کدام را باید باور کرد؟
با حذف خزاعی و حضور حامد عنقا به عنوان مجری⇔«سینما۲» از ۲۳٫۳۰ امشب به صورت زنده روی آنتن میرود
|
سینماروزان: «سینما2» هرچند تا پیش از ماه رمضان با حضور محمد خزاعی تهیه کننده ارگانی سینمای ایران روی آنتن میرفت اما با آغاز ماه رمضان این برنامه تعطیل شد تا امشب که دو روز بعد از روز ملی سینما این برنامه با تیم تازه ای مجددا روی آنتن خواهد رفت.
به گزارش سینماروزان برخلاف فصل قبل «سینما2» که به صورت تولیدی روی آنتن میرفت فصل تازه برنامه به صورت زنده روی آنتن خواهد رفت.
حامد عنقا نویسنده آثاری همچون «قلب یخی»، «انقلاب زیبا» و «تنهایی لیلا» که اخیرا به سمت مشاور هنری دانشگاه آزاد هم منصوب شده و سابقه راه اندازی روزنامه «صبا» را هم داشته، اجرای برنامه زنده «سینما2» را برعهده دارد.
مهمانان اولین برنامه زنده «سینما2» که رأس 23.30 امشب روی آنتن میرود فریدون جیرانی کارگردان و علیرضا زرین دست فیلمبردار پیشکسوت سینمای ایران است؛ ضمن اینکه یک گزارش ویژه از متن و حواشی جشن خانه سینما هم در برنامه روی آنتن خواهد رفت.
تهیه کنندگی فصل دوم «سینما2» را هم به مانند فصل اول حمیدرضا معدنچی برعهده دارد.
فصل اول «سینما2» به دلایل مختلف که اصلی ترین آن محافظه کاری بیش از حد مجری و عدم ورود به مباحث مبتلابه سینمای ایران بود نتوانست در جلب مخاطب موفق باشد. باید منتظر ماند و دید حامد عنقا خواهد توانست «سینما2» را به برنامه ای جریان ساز بدل کند یا نه؟
سحر قریشی؛ معلق میان زمین و هوا در جاده چالوس+عکس
|
سینماروزان: تصویربرداری سریال «پیسکل» درحالی ادامه دارد که بتازگی یکی از صحنه های سخت آن ضبط شد.این سکانس مربوط به بازی سحر قریشی است که باید از ارتفاعی بلند در جاده چالوس به پایین می پرید. به دلیل حساسیت ساعت ها گروه مشغول فراهم کردن مقدمات بودند.
در این سکانس نرگس محمدی در کنار سحر قریشی بازی داشت و به گفته کارگردان یکی از صحنه های مهیج «پیکسل» بشمار می رود.
قریشی خودش می گوید:« واقعا از تجربه جدید راضی هستم و اميدوارم اين كار ديده شود و اين جنس توليد بازهم تكرار شود. ضمن آن که كار با آقاي لطيفي خيلي جذاب و دلپذير است.چون آنقدر خوش انرژي است كه ما در طول روز گذر زمان را اصلا احساس نمي كنيم. البته من قرار بود در «ساخت ايران» با ايشان همكاري كنم كه قسمت نشد.»
او فیلمنامه «پیکسل» را دیگر نقطه قوت سریال می داند و ادامه می دهد:«در روزهای اول نمی دانستم حرف فیلمنامه چیست؛ راستش خیلی پیچیده بود اما به حامد عنقا اعتماد كردم، چون بسيار قلم زيبايي دارد. از طرفي يك اتفاق جديد با «پیکسل»در حال شكل گيري است و براي من بسيار جذاب بود كه در كاري حضور داشته باشم كه ممكن است كمتر براي هر بازيگري پيش بيايد. به همين دليل به عنوان بازيگر، اولين كسي بودم كه با اين پروژه قرارداد بستم.»
«پیکسل» نخستین سریال تعاملی به حساب می آید که طراحی ، نویسندگی و تهیه کنندگی آن بر عهده حامد عنقا است. او ساختار روایی سریال را با شیوه ای متفاوت پایه ریزی کرده است تا مخاطب خودش بتواند در سرنوشت قهرمان داستان مشارکت داشته باشد. این سریال قرار است در فضايي خارج از شبكه نمايش خانگي توزيع شود.
مهراوه شریفی نیا، حمید گودرزی، كامبيز ديرباز، پوريا پورسرخ، برزو ارجمند، ليلا اوتادي، سحر قريشي ،جواد یحیوی،نرگس محمدی، یاسمن معاوی ، وحید شمسایی، امید حاجیلی و محمد حسین لطیفی بازیگران اصلی «پیکسل» هستند.
«پیکسل» در ژانر معمایی ساخته می شود و داستان آن حول و حوش يك اتفاق هولناك شكل مي گيرد، اتفاقي كه موجب مي شود زندگی یک خواننده معروف و پر طرفدار با سرنوشت دو سوپر استار سینما گره بخورد. اما چه کسی این اتفاق را رقم زده و آن را جلو مي برد؟
فهرست عوامل اصلی سریال «پیکسل» عبارت است از: طراح، نویسنده و تهیه کننده: حامد عنقا،کارگردان فاز اول: محمود معظمی،کارگردان فاز دوم و سوم: محمد حسین لطیفی، مدیر تصویربرداری: فرشاد گل سفیدی، مدیر صدابرداری: امیر حاتمی، طراح صحنه و لباس: سیامک احصایی و سحر شهامت، تدوین: امیرشیبان خاقانی، طراح چهره پردازی: ایمان امیدواری، مدیران برنامه ریزی: فرزاد رحمانی و زینب نصراللهی، منشی صحنه: علیرضا فرحزادی، سرپرست تیم بدلکاری: امیر بدری، مدیر تدارکات: شهرام اسلامی، عکاس: پیام نصیری خرم و مدیر تولید: افشین قلی پور .