درگذشت جواد مانی؛ تهیهکنندهای که علیرضا قربانی و… را به رسانه ملی آورد
سینماروزان: جواد مانی تهیهکننده باسابقه رادیو در ۷۸سالگی به دلیل سکته مغزی در آلمان درگذشت.
جواد مانی متولدِ ۱۲ اسفندِ سالِ ۲۴ در تبریز بود و در خانواده ای فقیر به دنیا آمده بود. آن زمان چون بچه ها هنوز شش ماهه نشده می مُردند صبر کردند که اگر او بعد از شش ماه نمرد تولدش را ثبت کنند و بالاخره آن را چهارمِ تیرِ سالِ ۲۵ ثبت کردند.
نقل است در نوجوانی، رادیوی کوچکی به اندازه ی یک قوطی کبریت خریده بود که برای او مثل یک پدیده بود. وقتی کلاس چهارم دبستان بود آوازی در دستگاه همایون خواند که بسیار تشویق شد. می گویند دستگاه های موسیقی را از مداحیِ طلبه ها، و دستگاه فکری اش را از شعرِ حافظ آموخته بود. آرزو داشت وقتی بزرگ شد، دستِ جلیل شهناز را ببوسد و با عبدالوهّاب شهیدی در یک فضا نفس بکشد. سالِ ۴۹ لیسانس ادبیات گرفت و یک سال در “ماسال” دبیر بود.
اردیبهشتِ ۵۲ به رادیو راه یافت و خیلی زود در این رسانه جا یافت. از برنامه های رادیوییِ کسانی مثلِ احسان و بهادر، خیلی چیزها یاد گرفت و بهره از کارِ دیگران زیاد گرفت. هنر برایش همه جا محافظ بود و سر سلسله ی هنرش شعرِ حافظ بود. لحظه ای را برای شعر و شاعری از دست نمی داد و در سخن گفتن از حافظ به کسی فرصت نمی داد. با برنامه ی “شعر و موسیقی” شروع کرد و تهیه کننده ی برنامه ی مشاعره شد. سه روز هم در هفته، تهیه کننده ی برنامه ی خانواده بود، که در بخشی از آن، قصه های مجید پخش می شد و هوشنگ مرادی کرمانی با آن مشهور شد.
در ابتدای انقلاب جواد مانی به مانند بسیاری از هنرمندان قبل از انقلاب، ممنوعکار شد و این ممنوعکاری نزدیک دو دهه طول کشید تا در اواسط دهه هفتاد با برنامه “میزان” و سپس برنامه “ترنم” به رادیو بازگشت. “ضرباهنگ”، “در محفل شاعران” و “جامه دران” از دیگر برنامه های تولیدی جواد مانی بود.
علاقه مانی به برنامه ماندگار “گلها” باعث شد پایه تولید برنامه “شور زندگی” را بگذارد و از طریق آن خواننده های خوبی را به جامعه شناساند که یکی از آنها علیرضا قربانی بود و دیگری همایون کاظمی.
برنامه “شور زندگی” به تصور ضبط موسیقی به جای پخش، توقیف شد ولی خواننده هایی مثل علیرضا قربانی که در برنامه معرفی شدند توانستند در سالهای بعد و از طریق تیتراژهای “کیف انگلیسی”، “شب دهم” و… مورد توجه قرار گیرند.
جواد مانی در ماههای اخیر برای سر زدن به فرزندش به آلمان رفته بود که همان جا فوت شد. او از پارتی بازی گریزان بود و تقریبا هر فردی که با رابطه به دنبال ورود به رادیو بود را بایکوت میکرد!