1

ادعای «کیهان»: پیشنهاد ۱۵میلیاردی سازمان ارزشی اوج برای حمایت از جشنواره فجر!!!⇔نگاه سینماروزان: اگر این اتفاق بیفتد آیا جرأت حذف فیلمهای اوج از بخش مسابقه را خواهند داشت؟ اگر جز این باشد بهتر آن که مدیریت جشنواره را هم به همین سازمان ارزشی دهند!

سینماروزان: چندین هفته بعد از افشای رقم بودجه 20 میلیارد و خرده ای جشنواره های سی و پنجم فجر و صرف بیش از 8 میلیارد برای جدایی بین الملل از فجر هنوز هیچ ریزهزینه ای از چگونگی هزینه کرد این مبلغ هنگفت اعلام نشده و هیچ کس نگفته سهم مدیران و معاونان و مشاوران و متصدیان تولید بولتن و کاتالوگ و کتاب و… از این بودجه میلیاردی چقدر بوده است.

در همین اوضاع «کیهان» به تازگی خبر داده سازمان هنری-رسانه‌ای اوج قصد اسپانسرینگ جشنواره سی و ششم فجر را دارد. «کیهان» مدعی شده که اوج پیشنهاد حمایت مالی 15 میلیاردی را به جشنواره داده که چندمیلیاردی هم بیشتر از بودجه هنگفت 11میلیارد و خرده‌ای جشنواره ملی سال قبل است.

باید منتظر واکنش مدیران سینمایی به این خبر «کیهان» باشیم بخصوص که اگر این خبر صحت داشته باشد این پرسش پیش میآید که دست اندرکاران جشنواره جرأت حذف فیلمهای آماده اکران این سازمان ارزشی از جشنواره را دارند؟ و اگر جز این باشد همان به که مدیریت جشنواره را هم دربست به همین سازمان بدهند.

متن خبر «کیهان» را بخوانید:

در حالی که سازمان اوج امسال با سه فیلم «به وقت شام»، «تنگه ابوغریب» و «سوءتفاهم» به جشنواره فجر می‌آید ظاهرا این سازمان برنامه‌های گسترده‌تری برای جشنواره دارد.
در حالی که هنوز وضعیت منابع مالی جشنواره سی و ششم فیلم فجر نامشخص است شنیده می‌شود موسسه اوج پیشنهاد حمایت کامل مالی از جشنواره فجر با مبلغ ۱۵ میلیارد تومان را داده است.

این پیشنهاد به صندوق اعتباری هنر و رئیس ‌سازمان سینمایی ارایه شده هر چند مخالفت ابتدایی محمدمهدی حیدریان را به دنبال داشته است. هنوز جزییات این پیشنهاد مشخص نیست و باید دید حضور احتمالی سازمان اوج به عنوان حامی مالی سی و ششمین جشنواره فیلم فجر به عنوان غیرمنتظره‌ترین ماجرای این دوره از جشنواره فیلم فجر اتفاق خواهد افتاد یا خیر؟




محمدرضا عباسیان از کربلا، ادعای رسانه اصولگرا درباره دریافت ۴۰سکه‌ای را تکذیب کرد⇐هیچ پاداشی بابت فجر نگرفته‌ام/حواله دروغگویان به حضرت عباس(ع)!

سینماروزان: ادعای روزنامه اصولگرای «جوان» درباره اهدای 40 سکه به محمدرضا عباسیان دبیر جشنواره سی و یکم و 30 سکه به محمد خزاعی دبیر جشنواره سی ام فیلم فجر(اینجا را بخوانید) با تکذیب عباسیان مواجه شد.

به گزارش سینماروزان محمدرضا عباسیان که به قصد حضور در راه‌پیمایی اربعین راهی کربلا شده است در جوابیه‌ای کوتاه برای سینماروزان به تکذیب ادعای «جوان» پرداخت و دروغگویان را حواله داد به برادر کوچکتر سیدالشهداء(ع).

متن جوابیه عباسیان را بخوانید:

سلام
بنده هیچگاه ۴۰ سکه، کمتر یا بیشتر پاداش بابت‌جشنواره فجر یا به‌این تعداد به هیچ دلیل دیگری پاداش دولتی یا شخصی نگرفته‌ام.
حواله دروغگویان و بازنشردهندگان به حضرت عباس(ع)
محمد رضا عباسیان
کربلای معلی
۱۵ آبان ۹۶




تعریض رییس حوزه هنری به بودجه ۲۰میلیارد و خرده‌ای جشنواره‌های فجر: از کل بودجه حوزه بیشتر است!⇔پرسش: بودجه حوزه هنری چقدر کمتر از ۲۰میلیارد است؟/حوزه برای تولید فیلمهایی نفروش مانند «دلبری» و «مهمان داریم» چقدر هزینه کرده؟/ در روزگار غلبه فضای سایبری و ریاضت اقتصادی بدنه جامعه، انتشار بدوی مجلاتی سنگین وزن و مصنع به کاغذ گلاسه اعلاء که مدام روی کیوسکها خاک می‌خورند، چقدر برای حوزه آب می‌خورد؟/ حمایت از جشنواره‌هایی مانند «رویش» چقدر برای حوزه هزینه‌زا بوده؟/چرا درباره ارزش مادی صدها سینمایی که در اختیارتان قرار داده شده چیزی نمی‌گویید؟

سینماروزان: حواشی افشای رقم بودجه 20 میلیارد و خرده ای جشنواره های فجر و صرف بیش از هشت میلیارد برای جدایی بین الملل از فجر با کنایه رییس حوزه هنری مواجه شده است.

به گزارش سینماروزان محسن مومنی شریف، در مراسم تودیع و معارفه رئیس‌حوزه هنری خراسان‌رضوی تصریح کرد که بودجه جشنواره فیلم فجر از کل بودجه حوزه هنری بیشتر است!

وی در این مراسم که جمعه چهارم آبان در پردیس هویزه مشهد برگزار شد گفت: بودجه حوزه هنری خراسان‌رضوی به یک میلیارد تومان رسیده و از این بابت خرسند هستیم، اما می‌شنویم بودجه یک جشنواره (فیلم فجر) بیشتر از بودجه همه حوزه هنری است!!

حالا وقت شفاف سازی است

آیا با ورود رییس حوزه هنری به ماجرای افشای رقم بودجه جشنواره های فجر می‎‌توانیم از او انتظار داشته باشیم درباره رقم دقیق بودجه سازمان متبوعش هم اطلاع رسانی کند؟

مثلا بگوید حوزه هنری در 5 سال اخیر چند میلیارد صرف تولید محصولات سینمایی و مثلا فیلمهایی شکست خورده مانند «مهمان داریم» و «دلبری» کرده است؟

یا در این باره اطلاع رسانی شود که شراکت در تولید محصولی 3ارگانی به نام «ماجرای نیمروز» چقدر برای حوزه هنری آب خورده است؟

یا در این باره بگویند که در روزگار غلبه فضای مجازی و در شرایطی که مقامات بالادستی نظام مدام توصیه به «اقتصاد مقاومتی» می‌کنند، حوزه هنری چه بودجه ای را صرف انتشار مجلاتی سنگین وزن و ملبس به کاغذ گلاسه اعلاء کرده؟ مجلاتی که نه به «نقد» ربط دارند و نه به «سینما»!

شفاف سازی درباره میزان حمایت حوزه هنری از جشنواره هایی مانند رویش و همچنین ارزش مالکیت صدها سالن سینمایی که در اختیار حوزه هنری قرار داده شده، یکی دیگر از تقاضاهای متعاقب گفتار اخیر رییس حوزه هنری است.




خروجی یک مقایسه با جشنواره‌های مختلف؛ از کن و برلین تا ونیز و تورنتو و…⇐جشنواره ۲۰میلیارد و خرده‌ای فجر تنها جشنواره کاملا وابسته به منابع عمومی است!

سینماروزان: حواشی افشای بودجه 20 میلیارد و خرده ای جشنواره فجر که بیش از 8 میلیارد آن هم صرف جدایی بین الملل شده است همچنان ادامه دارد.

به گزارش سینماروزان بعد از انتقادات مهدی کرم پور که با ذکر مصداق از جشنواره ونیز مدعی شده بود این جشنواره با یک چهارم بریز و بپاشهای محفل بین الملل فجر برگزار میشود(اینجا را بخوانید) حالا روزنامه اصلاح طلب «شرق» با مرور بودجه برخی از جشنواره های مطرح دنیا مقایسه ای انجام داده درباره میزان وابستگی مالی این جشنواره ها به دولت.

مهمترین خروجی این مقایسه آن است که هیچ جشنواره ای در دنیا وجود ندارد که وابستگیش به دولت به اندازه جشنواره فجر باشد.

آمار مالی جشنواره های مختلف را مرور کنید:

–از ٢٤ میلیون یورو بودجه سالانه جشنواره فیلم برلین، ٧,١‌ میلیون یورو آن به وسیله دولت تأمین می‌شود.

–از ٢١.٧‌ میلیون دلار بودجه جشنواره فیلم کن، نیمی از آن را شرکای جشنواره و نیمی دیگر را دولت تأمین می‌کند.

–جشنواره تورنتو از ٤٠ میلیون‌دلاری که هزینه برگزاری جشنواره می‌شود، ٢٠‌ میلیون از فروش بلیت، ١٣‌ میلیون اسپانسر و هفت میلیون از طریق فعالیت‌های انسان‌دوستانه تأمین می‌شود.

–جشنواره ریندس در ازای یک‌ونیم میلیون‌دلاری که صرف برگزاری‌اش می‌شود، یک‌ونیم‌ میلیون دلار درآمد دارد.

جشنواره فیلم سیدنی که پنج‌ میلیون دلار هزینه برگزاری آن است، دو میلیون دلار آن از سوی دولت تأمین می‌شود.

جشنواره ونیز به‌عنوان اولین جشنواره مهم سینمایی جهان هرسال با بودجه معادل ١٢‌ میلیون یورو برگزار می‌شود، هفت میلیون یورو از هزینه‌هایش را دولت تأمین می‌کند و بقیه این بودجه که مبلغ قابل‌توجهی است از سوی اسپانسرهای خصوصی تأمین می‌شود. شرکت اتومبیل‌سازی ایتالیایی مازراتی اسپانسر اصلی جشنواره ونیز است.

جشنواره فیلم رم یک جشنواره کاملا خصوصی است که بودجه برگزاری آن ١٠‌ میلیون یورو برآورد شده است، ٥٠ درصد از هزینه‌های خود را از طریق سرمایه‌گذارهای خصوصی به‌ویژه بانک‌ها و ٥٠ درصد دیگر آن را از جانب مؤسسات دولتی بالاخص شهر رم تهیه‌ می‌کند.

آمار وابستگی مالی جشنواره های مختلف
آمار وابستگی مالی جشنواره های مختلف




بازگشت سیمرغ کوتاه به جشنواره فجر⇐انتخاب برنده از میان کاندیداهای جشنواره کوتاه و برگزیدگان جشن کوتاه خانه سینما

سینماروزان: هرچند در جشنواره سی و پنجم فجر و به دستور رییس معزول با زیرپاگذاشتن فراخوان ابتدایی، بخش کوتاه به جشنواره اضافه شد و جایزه ای هم برای این بخش درنظر گرفته شد اما حالا در جشنواره سی و ششم بعد از هفت سال، سیمرغ فیلم کوتاه به جشنواره بازخواهد گذشت.

به گزارش سینماروزان در جلسه دوم ابراهیم داروغه زاده دبیر جشنواره ملی فیلم فجر باشورای مرکزی انجمن صنفی فیلم کوتاه جمع بندی نهایی درباره حضور فیلم‌های کوتاه داستانی در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر انجام شد.

در این جلسه جمع بندی شد تا در این دوره جشنواره، کاندیداهای بهترین فیلم دوره آتی جشنواره فیلم کوتاه تهران و جشن مستقل فیلم کوتاه خانه سینما که ماه گذشته برگزار شد(حداکثر 10 فیلم) با مدت زمان زیر 15 دقیقه در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر حضور داشته باشند.

به فیلم برگزیده این بخش سیمرغ بلورین اهداء خواهد شد که این تصمیمات پس از تصویب در شورای سیاستگذاری جشنواره قابل اجرا می شود.




نخستین واکنشهای رسمی به افشای بودجه بیش از ۲۰ میلیاردی جشنواره‌های فجر و هزینه بیش از ۸میلیاردی برای محفلی موسوم به جهانی فجر⇐محمد حیدری تأیید کرد/رضا میرکریمی پاسخگو نبود/متصدی روابط عمومی سینما با ردّ اطلاعیه هفت ماه قبل خودش مبنی بر بودجه ۵٫۸ میلیاردی جشنواره‌های فجر گفت: درنظر گرفتن سالن برای اهالی رسانه باعث افزایش بودجه شده!⇔سینماروزان: آقای روابط عمومی! هفت ماه قبل بر بودجه ۵٫۸ میلیاردی صحه گذاشتید و حالا زیرش می‌زنید؟ نشان به آن نشان که «تفریغ بودجه» را با «ق» نگاشته بودید!

سینماروزان: افشای رقم دقیق هزینه کرد برای جشنواره های فجر که به بیش از 20 میلیارد رسیده و از آن مهمتر هزینه بیشتر از 8 میلیاردی که صرف جدایی بخش بین الملل از فجر و راه اندازی محفلی موسوم به جهانی فجر شده است بخصوص با درنظر گرفتن این واقعیت که آخرین جشنواره فجر دوران محمود احمدی نژاد متشکل از دو بخش ملی و بین الملل فقط 5میلیارد بودجه داشته حجم بالایی از علامت سوال را پیش روی مخاطبان قرار داده است.(اینجا را بخوانید)

این سوالات در کنار تناقض میان رقم بیش از 20 میلیاردی فعلی با ادعاهای پیشین روابط عمومی سازمان سینمایی که از بودجه 5.8 میلیاردی هر کدام از جشنواره های فجر و مجموع بودجه 11.6 میلیاردی دو جشنواره گفته بود(اینجا را بخوانید) و متعاقب آن اختلاف 9میلیاردی که میان آن ادعا و رقم فعلی وجود دارد، وضعیت به شدت ابهام آلودی را پیرامون چگونگی هزینه کرد در این دو جشنواره فراهم کرده است.

همین وضعیت موجب شده که روزنامه اصلاح طلب «شرق» به سراغ گردانندگان رسمی جشنواره ها رفته و درباره این ارقام بالا از آنها صحبت کند.

محمد حیدری، ‌دبیر سی‌وپنجمین جشنواره ملی فیلم فجر، ضمن تأیید ارقام ارائه‌شده در بخش ملی، ارائه اطلاعات دقیق‌تر را به روابط‌عمومی سازمان سینمایی واگذار کرد. رضا میرکریمی، ‌دبیر سی‌وپنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر اما در دسترس نبود و طبعا پاسخی از جانب وی ثبت نگردید.

واکنش روابط عمومی سازمان سینمایی جالبتر از همه بوده. چون وی نه تنها ادعای پیشین روابط عمومی مبنی بر بودجه 5.8 میلیاردی هر کدام از جشنواره ها که در اغلب رسانه ها بازتاب داشت، را علنا رد کرده بلکه بخشی از افزایش بودجه را به گردن اهالی رسانه انداخته و گفته بخاطر گرفتن سالن برای اصحاب رسانه بودجه افزایش یافته!!!

جلیل اکبری‌صحت درباره این خبر که پیش از این روابط‌عمومی سازمان هزینه هر دو جشنواره را ١١ میلیاردواندی اعلام کرده، ‌گفت: چنین موضوعی صحت ندارد.

روابط‌عمومی سازمان سینمایی در پاسخ به این سؤال که «شائبه گم‌شدن ٩‌ میلیارد تومان در برگزاری این دو جشنواره چقدر صحت دارد»، چنین پاسخ داد: واقعیت این است که در دولت هیچ بودجه‌ای نه گم می‌شود و نه می‌تواند گم شود. دلیلش هم این است که همه هزینه‌ها در «کتاب قانون بودجه» به طور شفاف درج می‌شود و «دیوان محاسبات» بر جزئیات و چگونگی هزینه‌ها اشراف کامل دارد. بنابراین علنی‌شدن چنین ارقام و اعدادی باید مورد استقبال قرار گیرد، چون سازمان سینمایی در مجموعه دولت با شفاف‌‌سازی‌کردن، اولا می‌خواهد مردم از هزینه‌ها آگاه شوند و دوم اینکه چنین آگاه‌سازی‌ای درباره جریان‌های فرهنگی – هنری می‌تواند پیامد‌های مثبتی به‌همراه داشته باشد. جدا از این مسئله به نظر بد نیست که میزان بودجه و هزینه‌های جشنواره‌هایی مانند «تولیدات تلویزیونی و رادیویی زیباکنار» متعلق به صداوسیما یا «رویش» متعلق به حوزه هنری یا «سلامت» متعلق به وزارت بهداشت و… علنی شود تا این مطالبه عمومی به طور کامل به منصه ظهور برسد.


جلیل اکبری‌صحت درباره میزان بودجه و هزینه‌های این دو جشنواره مهم دولتی عنوان کرد: بنابراین ارقام ارائه‌شده در همین چارچوب قابل بررسی است.

آقای روابط عمومی در برابر این پرسش که «در مواردی میزان هزینه‌ها از بودجه درنظر‌گرفته‌شده فراتر می‌رود و دراین‌صورت آیا تمهیداتی در کتاب بودجه لحاظ شده است». گفت: به طور مثال گاهی در جشنواره‌ها شاهد هستیم که فلان سالن برای دیدن فیلمی برای اصحاب رسانه در نظر گرفته می‌شود که قطعا عملی‌شدن چنین مسئله‌ای بدون هزینه نیست و البته در بودجه جاری هم در نظر گرفته نشده که در این‌گونه موارد چنین هزینه‌کردهایی باز هم در شکل‌های مختلف در کتاب قانون بودجه در نظر گرفته شده که بعدا جزء هزینه‌های جشنواره به مسئولان ذی‌ربط ارائه می‌شود.

⇓⇓⇓

پی نوشت: فارغ از آن که متصدی روابط عمومی که اگر رسانه ها نباشند هویت واقعی شغل خودش هم زیر سوال خواهد رفت، در مثالی پیرامون چرایی افزایش بودجه دیواری کوتاهتر از اهالی رسانه پیدا نکرده، ذکر یک نکته دیگر حائز اهمیت است و آن هم ادعای نامبرده در عدم صحت اطلاعیه‌ای از روابط عمومی سازمان سینمایی که در آن بر بودجه 11.6 میلیاردی جشنواره ها صحه گذاشته شده بود.

در زیر سوال بودن آنچه متصدی روابط عمومی سینما درباره عدم صحت رقم 11.6 میلیاردی که پیشتر توسط ایشان اعلام شده بیان نموده‌اند همین بس که اسفندماه سال گذشته و بعد از سخنان احسان قاضی زاده هاشمی نماینده مجلس که از بودجه 58 میلیاردی جشنواره های فجر گفته بود همین روابط عمومی اطلاعیه‌ای را برای رسانه ها فرستاد و در آن از رقم 5.8 میلیاردی به عنوان بودجه هر کدام از جشنواره ها نام برد!(اینجا را بخوانید)

نشان به آن نشان که در متن اطلاعیه ای و در گافی آشکار «تفریغ بودجه» که برآمده فراغت از بودجه است را با حرف «ق» نگاشت و همین اسباب خنده رسانه ها را موجب شد. پس چه خوب ایشان که پسوند صحت هم کنار نام خانوادگیشان به چشم میخورد لااقل مسئولیت اطلاعیه ای که از طرف خودشان برای رسانه ها ارسال شده را بپذیرند.

غلط املایی فاحش اطلاع سازمان سینمایی
اطلاعیه هفت ماه قبل روابط عمومی سازمان سینمایی درباره رقم بودجه جشنواره ها با یک غلط املایی فاحش





آغاز تلاش برای حضور فیلم کوتاه در جشنواره فجر⇐نخستین نشست با دبیر فجر برگزار شد

سینماروزان: جلسه مشترک ابراهیم  داروغه زاده دبیر سی و ششمین دوره جشنواره ملی فیلم فجر با هیات مدیره انجمن فیلم  کوتاه برگزار شد.

 به گزارش سینماروزان در این جلسه که دردفتر معاونت  نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی برگزار شد پیرامون  حضور فیلم کوتاه در سی و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر بحث و تبادل نظر شد و با ارزیابی دورهای گذشته ، مقرر  شد در جلسه ای دیگر جمع بندی نهایی انجام شود.

در این جلسه مسعود امینی تیرانی ، امیر توده روستا، کاوه قهرمان، بهمن دادفر، عماد خدابخش اعضای هیات مدیره انجمن فیلم کوتاه و مسعود نجفی مدیر روابط عمومی جشنواره حاضر بودند و نقطه نظرات خود را در میان گذاشتند.

دبیر جشنواره  فیلم فجر نیز  با مهم برشمردن فیلم کوتاه بر ارائه راهکاری جهت حفظ شأن این حوزه و شرایطی برای هر چه بهتر دیده شدن آن در جشنواره تاکید و در نهایت مقرر شد پیشنهادات انجمن فیلم کوتاه در این خصوص در جلسه دیگری ارائه تا جمع بندی نهایی صورت گیرد.




محمدمهدی حیدریان: جوسازی‌ها بر تصمیمات‌مان تأثیری نخواهد داشت/اینکه از ۳۰۰ فیلم ۱۰ فیلم موفق به دریافت پروانه نمایش نشده باشد مسأله اصلی سینما نیست/با عباس صالحی هماهنگیم و تغییری در سازمان سینمایی رخ نمی‌دهد/اگر تغییرات درون سازمانی هم داشته باشیم، بسیار کوچک است

سینماروزان: در حالی که بعد از حضور وزیر جدید در وزارتخانه ارشاد بسیاری گمانه تغییر رییس سازمان سینمایی را مطرح کرده بودند اما محمدمهدی حیدریان در تازه ترین گفتگوی خود ضمن تأکید بر اینکه با عباس صالحی وزیر تازه ارشاد هماهنگ شده و بنا نیست تغییری در سازمان سینمایی رخ دهد طعنه‌ای هم نثار جوسازیهایی کرده که هدف اصلی آنها سهم خواهی از مدیریت سینمایی است.

به گزارش سینماروزان محمدمهدی حیدریان با اشاره به کیفیت حضور بخشهایی مانند کوتاه و مستند در جشنواره سی و ششم فجر بیان داشت: این طبیعت سینما است که درباره آن گپ و گفت زیاد است و مردم و برخی از دست‌اندرکاران درباره آن بر اساس حدسیات خود صحبت می کنند.

وی افزود: جشنواره دبیر دارد و او شورای سیاستگذاری خواهد داشت و درباره تک تک این موضوعات، شیوه برگزاری، شیوه داوری و … بحث و تصمیم گیری می کند. آنچه که مهم است این است که تمام این اتفاقات بر اساس بحث و تبادل نظر با دست اندرکاران صورت می گیرد، بنابراین نباید عجله کنیم و فکر کنیم که اگر جوی صورت بگیرد و موضعی له یا علیه تصمیمی صورت می پذیرد، آن تصمیم تغییر می کند؛ اینطور نیست و آن تصمیم انجام می شود زیرا حاصل فرایند گفتگو بین برنامه ریزان و دست اندرکان است بنابراین الان هیچ چیزی قطعی نشده و هیچ پیشنهادی نشده است. درباره این موضوعات دبیر جشنواره به طور تخصصی با مسئولان هر بخش جلسه ای می گذارد و سپس تصمیم می گیرد.

رییس سازمان سینمایی اظهار کرد:  چیزهایی افراد را از مسایل حقیقی دور می کند؛ اینکه از سیصد فیلم ۱۰ فیلم موفق به پروانه نمایش نشده باشد مسأله اصلی سینما نیست، مسأله اصلی این است که سینما با چه تعداد از مردم ارتباط برقرار کرده و در چه عمقی اثر گذاشته است. مهمتر از همه اینها این است که چقدر توانسته ایم سینما را جهانی کنیم. اگر نتوانیم سینما را جهانی کنیم در داخل هم نمی توانیم کاری انجام دهیم. باید سعی کنیم تعداد تماشاگران سینما را افزایش دهیم.

وی در پایان با اشاره به هماهنگی با وزیر جدید ارشاد عنوان کرد: با عباس صالحی وزیر ارشاد درباره سازمان سینمایی صحبت کرده ایم و قرار نیست تغییری در ریاست سازمان سینمایی انجام شود. اولین چیزی که تعیین کننده است برنامه است و بر اساس آن کار می‌کنیم.

حیدریان درباره احتمال تغییرات درون سازمانی گفت: ما تغییرات را انجام داده ایم و اگر تغییری باشد بسیار کوچک است.




مسعود نجفی برای دومین سال پیاپی مدیریت روابط عمومی جشنواره فجر را عهده‌دار شد

سینماروزان: مسعود نجفی از فعالان رسانه ای و مدیر پردیس تماشا که سال گذشته هم مدیریت روابط عمومی جشنواره فجر را برعهده داشت برای دومین سال پیاپی به عنوان مدیر روابط عمومی جشنواره فیلم فجر برگزیده شد.

به گزارش سینماروزان ابراهیم داروغه زاده دبیر جشنواره سی و ششم فیلم فجر طی حکمی مسعود نجفی را به عنوان مدیر روابط عمومی سی و ششمین جشنواره فیلم فجر منصوب کرد.

متن حکم داروغه زاده برای مسعود نجفی را بخوانید:

جناب آقای مسعود نجفی

با عنایت به تجارب ارزشمند و درایت جنابعالی در حوزه رسانه، به موجب این حکم به عنوان مدیر روابط عمومی سی و ششمین جشنواره ملی  فیلم فجر منصوب می شوید.

فراهم سازی شرایط تعامل نزدیک با اهالی رسانه در راستای هرچه باشکوه تر برگزار شدن جشنواره، رعایت استانداردهای تاکید شده برای حضور رسانه های موثر و پیگیری امور مرتبط با حوزه اطلاع رسانی جشنواره و به خصوص ایجاد جو متناسب با جشن انقلاب اسلامی، مورد انتظار خواهد بود.

توفیق روز افزونتان را در جهت پیشبرد اهداف عالی سینمای شریف ایران، از درگاه خداوند متعال خواستارم.




آزموده را آزمودن خطا نیست؟؟⇐فریدون جیرانی: سالها پیش عسکرپور هم یک سری جوایز فنی فجر را حذف کرد اما مخالفان آن قدر بودند که بلافاصله جوایز فنی به فجر بازگشت!

سینماروزان: در حالی که بعد از انتخاب ابراهیم داروغه زاده به عنوان دبیر جشنواره سی و ششم فجر برخی لابیهای وابسته به حلقه بالادستی خانه سینما به جای تمرکز بر جشن خانه سینما و ایجاد راهکاری برای کاهش گافهایی که آیین‌نامه جشن‌شان را زیر سوال برده، به دنبال ایجاد فشار بر فجر و حذف جوایز فنی از فهرست فجر هستند اما اغلب بدنه فنی سینمای ایران از فیلمبردارانی مانند حسین جعفریان و علیرضا زرین‌دست گرفته تا چهره پردازانی مانند عبدالله اسکندری و نوید فرح مرزی، صداگذاری مثل پرویز آبنار و صدابرداری نظیر حسن زاهدی مخالفت صریح خود را با حذف جوایز فنی از فجر ابراز کرده اند.

به گزارش سینماروزان مسأله آنجاست که همچنان و بعد از کلی هزینه کردن برای راه اندازی جشنها و جشنواره های محفلی که برخی از آنها پسوند «جهانی» هم دارند این جشنواره فجر است که معتبرترین جشنواره مملکت ما به شمار میرود و قطعا مهمترین مجال برای رقابت میان دست اندرکاران پشت صحنه سینمای ایران برای دیده شدن همین جشنواره است و بدیهی است که اگر مجال رقابت را از تیم تولید فیلمها که در برخی موارد اگر نباشند اصلا فیلم دیده نمیشود بگیریم بخش عمده ای از بدنه سینما نوعی انفعال نسبت به جشنواره پیدا خواهند کرد.

فریدون جیرانی کارگردان سینمای ایران که اغلب سعی میکند پاسخ به پرسشهایی که منجر به شکل گیری دوقطبی میشود را با ذکر مثال از گذشته ها به سرانجام برساند در گفتگویی که پیرامون نگرشش نسبت به حذف جوایز فنی از فجر با «شرق» داشته هم با فلاش بک به دوران دبیری محمدمهدی عسکرپور از شکست این طرح در زمان دبیری محمدمهدی عسکرپور سخن گفته است.

اشاره جیرانی به جشنواره بیست و یکم فجر است که در آن دوره سیمرغ مکمل زن و مردم و همچنین سیمرغ فیلمبرداری چهره‌پردازی، صدابرداری، صداگذاری و تدوین حذف شد اما مخالف فعالان سینما آن قدر بود که بلافاصله در دوره بیست و دوم جوایز به جای خود بازگشت.

جیرانی بیان داشت: سال‌ها پیش آقای عسگرپور، زمانی که دبیر جشنواره فیلم فجر بود، طرحی را مطرح و اجرا کرد. طبق آن طرح، جوایز جشنواره محدود و یک‌سری جوایز هم حذف شد. به نظر من این اتفاق ایده جالب و خوبی بود، اما دقیقا همان زمان که این طرح اجرا شد، مخالفان زیادی داشت و بلافاصله که دبیر جشنواره تغییر کرد، باز همه‌چیز به روال سابق بازگشت و جوایز فنی بار دیگر به جشنواره فیلم فجر بازگشتند.

این کارگردان ادامه داد: مقصودم این است که یک‌بار حذف جوایز برخی از رشته‌ها در جشنواره فجر تجربه شد و مخالفان این طرح زیاد بودند و بلافاصله بعد از آن همه‌چیز به روال قبل بازگشت. شاید این‌بار کاهش جوایز جشنواره فیلم فجر مخالفان کمتری نسبت به قبل داشته باشد. در همین مدت گفت‌وگوهای مختلفی از اشخاصی که مخالف این طرح بودند خواندم و حس می‌کنم هنوز هم هستند کسانی که مخالفت جدی با کاهش جوایز جشنواره فیلم فجر دارند.




ابراهیم داروغه‌زاده روی آنتن زنده بیان کرد⇐تغییری در سازمان سینمایی انجام نخواهد شد اما شخصا طوری کار می‌کنم که انگار همین امروز، آخرین روز فعالیتم است/مشکل ۵ فیلم توقیفی حل شد و پروانه نمایش گرفتند/آیین‌نامه بومی شده درجه‌بندی سنی، هفته آینده رونمایی خواهد شد/به فضای رقابتی جشنواره فجر به شدت نیاز داریم به‌خصوص در بخشهای فنی!/نیازی به نظارت نخواهیم داشت اگر فیلمسازان تندترین نقدها را در جهت حفظ منافع ملی انجام دهند/جشنواره فجر باید باشکوه و در شأن سینما و ایام فجر انقلاب اسلامی باشد/هیچ نماینده‌ای خواستار بازبینی فیلمهای دارای پروانه نمایش نشده!/کاری که حوزه هنری از بابت سینماداری میکند همان کاریست که شهرداری و پردیس‌داران خصوصی هم انجام میدهند/سرگرمی سازان نباید انگ مبتذل‌ساز بخورند

سینماروزان: ابراهیم داروغه‌زاده معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در اولین گفتگوی خود بعد از صدور حکمش برای دبیری جشنواره سی و ششم فجر که در شبکه خبر و «شهرفرنگ» انجام شد، کوشید هم درباره برخی مسائل مبتلابه نظارتی اظهارنظر کند و هم کوتاه درباره نگاهش نسبت به جشنواره فجر بگوید.

به گزارش سینماروزان داروغه‌زاده درباره نگرش معاونتش نسبت به صدور پروانه های ساخت و نمایش گفت: در سال حدود 100 فیلم تولید میشود که نهایتا 60 تا 70 فیلم امکان اکران پیدا میکنند. سیاست اصلی سازمان این است که در صدور پروانه ساخت تنوع ژانر رعایت شود یعنی هیچ ژانری بنا نیست حذف شود.

داروغه زاده درباره عدم صدور پروانه ساخت برخی آثار در هفته های اخیر گفت: فارغ از بحثهای جزیی و موردی مربوط به فیلم یا فیلمسازی خاص باید به سمتی برویم که نظارت به سینماگران واگذار شود و نگاه دولت با نگاه سینماگران همپوشانی داشته شود.

وی ادامه داد: در تولید محصول منافع ملی باید بر هر چیزی ارجح داده شود و همین طور فرهنگ ایرانی- اسلامی و اگر این موارد محقق شود حتی انتقادی ترین فیلم هم پروانه خواهد گرفت.

داروغه زاده افزود: در هالیوود اغلب در جهت تحقق اهداف ملی شان فیلم میسازند و به آن افتخار هم میکنند نمونه اش هم “آرگو”. اینجا هم در عین اینکه باید نگاه برود به سمت انتقادپذیری و بالا رفتن سعه صدر در نقدهای که محصولات سینمایی ارائه میدهند، در مقابل فیلمساز هم بهتر است نقد را در جهت منافع ملی ارائه دهد و اگر این اتفاق بیفتد اصلا نیازی به معاونت نظارت نخواهیم داشت.

معاون نظارت درباره نتیجه بازبینی فیلمهای بلاتکلیف بیان داشت: کمیته بازبینی فیلمهای بلاتکلیف، 12 فیلم را دید؛ 5 فیلم با اصلاحات در اختیار شورای نمایش قرار گرفت و پروانه هایشان صادر شد و انشاءالله در یک فضای آرام روی پرده می روند.

داروغه زاده درباره ماجرای دیدار با اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس و شایعات پیرامونش گفت: هیچ نماینده ای نخواست فیلمهای دارای پروانه را مجددا بازبینی کند. نگرانی آنها بابت فراقانونی بودن کمیته بازبینی بود که درباره آن هم توجیهات لازم صورت گرفت. نمایندگان هم بنا شد فیلمها را هنگام اکران ببینند.

ممانعتی که حوزه هنری از نمایش برخی فیلمها در سینماهایش ترتیب میدهد موضوع پرسش بعدی از داروغه زاده بود. به گزارش سینماروزان معاون نظارت درباره انتقادات وارده به حوزه هنری بخاطر توقیف نمایش آثار در سینماهایش گفت: اینکه حوزه هنری برخی فیلمها را نمایش نمیدهد از بابت سینماداریست؛ درست مثل رفتار شهرداری و خیلی از تهیه کنندگان خصوصی که پردیس‌دار هستند و فیلمهای خودشان را مورد توجه قرار میدهند و به برخی فیلمها سالن کمتری میدهند.

ابراهیم داروغه زاده با انتقاد از برخی هجمه ها نسبت به آثاری که حتی روی پرده هم نرفته اند که عیارشان مشخص شود اظهار داشت: مخاطبان سینما متنوع هستند؛ مخاطبی فیلم مفهومی میخواهد و مخاطبی فیلم سرگرم کننده. هر دو نوع سینماگران هم محترمند یعنی هم سازندگان محصولات سرگرمی ساز و هم صاحبان محصولات اندیشه‌محور حق دارند آثارشان را در معرض قضاوت مخاطب قرار دهند و در این مسیر سرگرمی سازان نباید انگ مبتذل‌ساز بخورند.

به گزارش سینماروزان وی با خطاب قرار دادن برخی رسانه ها ادامه داد: وقتی از فیلمی خوششان نمی آید انگ ابتذال نزنند چون باید گذاشت مخاطب خود به انتخاب دست زند. متاسفانه برخی دنبال نقد فیلم نیستند و با کلی گویی و الفاظ زننده فقط قصد زدن یک فیلم خاص را دارند مثلا اخیرا یک رسانه خاص یکی دو هفته قبل از نمایش یک فیلم خاص آن را با ادبیاتی سطحی نقد کرد با واژگانی که نشان میداد نگارنده اصلا فیلم را ندیده!!

معاون نظارت درباره برخی اختلاف سلیقه های صنف سینما گفت: اقتصاد سینمای ایران خیلی فقیر است. کل فروش 95 بیستر از 200 میلیارد نبود! تا این اقتصاد رشد نکند اختلاف سلیقه ها به درگیری منجر میشود. باید فضا را توسعه داد و بازارهای جدید برای محصولات فراهم کرد تا صاحبان محصول به طور عادلانه بتوانند آثار را عرضه کنند. جادوی سینما در محصولات ما کم است؛ حتی جرأت تصویرسازی یک نمای تصادف خودروی استاندارد را نداریم و این ایراد است. باید برویم به سمت توسعه سینما هم در بحث تکنیکی و هم توسعه سالنهای استاندارد.

داروغه زاده پیرامون درجه بندی فیلمها بیان داشت: درجه بندی سنی فیلمها از سالهای قبل بوده ولی برای قاعده مند کردن آن با همکاری مراکز دانشگاهی به دنبال بومی کردن درجه بندی سنی آثار سینمایی هستیم. درجه بندی موجب انتخاب دقیقتر فیلم از سوی مخاطب میشود. هفته آینده  آیین نامه بومی شده درجه بندی سنی رونمایی خواهد شد و شورای پروانه نمایش منطبق با آن درجه بندی را انجام خواهد داد.

معاون نظارت با اشاره به تلاشها برای ورود راحتتر فیلمسازان اول دارای رزومه به سینما گفت: در دوران قبل فیلمسازان اول، ماهها معطل تعیین صلاحیت توسط معاون نظارت می شدند اما حالا با تعامل صنف تهیه کنندگان این پروسه روند حرفه ایتر و سریعتری خواهد گرفت. هر لحظه هر کارگردانی میتواند برود سراغ یک تهیه کننده حرفه ای و بعد از تایید تهیه کننده و تاییدیه شورایعالی تهیه کنندگان، برای پروانه ساخت تقاضا دهد.

داروغه زاده درباره مشکلات فعالان صنف نمایش خانگی گفت: چشم انداز آینده نمایش خانگی توسعه سامانه ویدیوی درخواستی است و حمایت سازمان به این سمت خواهد رفت تا دسترسی مخاطبان به محصولات بهتر شود.

وی ادامه داد: شبکه فیزیکی عرضه محصولات سینمایی در این سالها خیلی کمک کرده اما در برخی زمینه ها نمیتواند کاری کند مثلا در زمینه های کوتاه و مستند شبکه فیزیکی خانگی کمک چندانی نمیکند اما ویدیوی درخواستی این کار را میکند. سیاستها در جهت حمایت از ویدیوی درخواستی است و این منافاتی با نظارت ندارد.  نظارت و بحث کپی رایت در این سامانه ها هم جدی تر دنبال خواهد شد. این سامانه ها هنوز جوان هستند و در آینده شکل بهتر نظارتی درباره آنها اعمال خواهد شد. البته نباید فراموش کنیم که فضای نظارت در ویدیوی درخواستی با مقوله نظارت در سیستم عرضه لوح فشرده کاملا متفاوت است.

داروغه زاده درباره وضعیت برگزاری جشنواره امسال فجر اظهار داشت: احکام شورای سیاستگذاری جشنواره فجر هفته آینده صادر خواهد شد و بعد از آن آیین نامه تدوین خواهد شد. شخصا فکر میکنم باید برویم به سمت اینکه مدام جشنواره فجر و قواعدش را تغییر ندهیم یعنی به سمت ثبات در برگزاری جشنواره برویم.
وی خاطرنشان ساخت: جشنواره فجر باید باشکوه و در شأن سینما و ایام فجر انقلاب اسلامی باشد. این موضوعیست که در دستور کار قرار خواهد گرفت.

داروغه زاده درباره کم و کیف بخشهای جشنواره سی و ششم فجر بیان داشت: بخش اصلی جشنواره فجر بخش سینمای بلند است. ما جشنواره های کوتاه و مستند را داریم که بسیار تخصصی و حرفه ای اند. اخیرا هم جشنواره بین الملل فجر راه افتاده برای رونق بخش خارجی. جشنواره فجر برای فیلمهای بلند است و اگر بتواند کمکی به توسعه بخشهای مستند و کوتاه  کند از حضور آنها استقبال خواهیم کرد وگرنه بهتر است فجر متمرکز بر غنی کردن همان بخش بلند باشد.

وی افزود: درباره حذف جوایز فنی یا حضور بخشهای کوتاه و مستند حتما با صنوف جلسه خواهیم گذاشت و به تعامل خواهیم رسید.

داروغه زاده تاکید کرد: به فضای رقابتی جشنواره فجر به شدت نیاز داریم بخصوص در بخشهای فنی؛ هم برای مخاطبان و هم برای بدنه صنف!!!

به گزارش سینماروزان داروغه زاده درباره تعدد برگزاری جشنواره‌ها در کشور و اینکه آیا بهتر نیست بودجه جشنواره صرف تولید شود گفت: غیر از جشنواره های تخصصی یک سری نهاد جشنواره موضوعی برگزار میکنند. اینکه سازمان سینمایی از ارگانها بخواهد بودجه بدهند به فیلمساز برای تولید فیلمهایی خاص فایده ای ندارد و در نهایت به سفارشی سازی منجر میشود. بهتر است ارگانهای علاقمند از آثار دغدغه مند مرتبط که کاملا دلی ساخته شده اند حمایت کنند؛ حالا چه در جشنواره های موضوعی و چه حمایت در تولید یا اکران.

داروغه زاده در انتهای گفتگوی خود درباره احتمال تغییر و تحول در سازمان سینمایی با حضور وزیر تازه ارشاد گفت: به نظرم تغییری در مدیریت سازمان سینمایی انجام نخواهد شد اما شخصا عادت کرده ام به وضعیت بی ثباتی مدیریتی یعنی طوری کار میکنم که انگار همین امروز آخرین روز فعالیتم است.




ابراهیم داروغه‌زاده دبیر جشنواره سی و ششم فجر شد

سینماروزان: نقدهایی که به گزینه هایی همچون منوچهر شاهسواری و رضا میرکریمی وجود داشت موجب شد در نهایت رییس سازمان سینمایی برای انتخاب دبیر فجر به سراغ معاون نظارتش برود.

به گزارش سینماروزان محمدمهدی حیدریان رئیس سازمان سینمایی در حکمی که هشتم شهریورماه صادر شده ابراهیم داوغه‌زاده را به عنوان دبیر سی و ششمین جشنواره ملی فیلم فجر منصوب کرد و از وی خواست برای برگزاری رویدادی حرفه ای تلاش خود را انجام دهد.

متن حکم حیدریان برای داروغه زاده را بخوانید:

جناب آقای دکتر ابراهیم داروغه‌زاده

باسلام

نظر به شایستگی، تعهد و تجارب ارزشمندتان در مدیریت رویدادهای فرهنگی و جشنواره ها به موجب این حکم به دبیری جشنواره ملی فیلم فجر منصوب می شوید.
جشنواره فیلم فجر مهم ترین رویداد حرفه ای سینمای ایران و برگزاری همزمان آن با دهه مبارک فجر، با پیشینه ای به قدمت انقلاب اسلامی ارزش و اهمیت آن را دو چندان می نماید.
انتظار دارد، با همکاری مؤثر شورای سیاست‌گذاری نسبت به ایفای سهم از برنامه جامع سینمای ایران در کشف و معرفی استعدادهای درخشان در کنار بهره گیری و قدرشناسی از تجارب به بار نشسته صاحبان تجربه و علم این هنر بی‌بدیل، موفق باشید.
انتظار مردم هنردوست، همراهان همیشگی سینما و خانواده بزرگ سینمای ایران برگزاری رویدادی حرفه ای ،باشکوه،پرنشاط و فراگیر در شأن سینمای ایران اسلامی است، که انشاءالله شاهد آن خواهیم بود.




انتقاد «کیهان» از یک مجری تلویزیون که در هیأت داوران پرحاشیه فجر ۳۵ حضور داشت!

سینماروزان: صحبتهای اخیر اکبر نبوی‌منش که در بخش سینمایی برنامه «چشم شب روشن»محمد صالح علاء به عنوان گرداننده گفتگو با مهمانان حضور دارد به مذاق «کیهان» خوش نیامده و انتقاد این روزنامه را موجب شده است.

به گزارش سینماروزان نبوی‌منش که از اعضای هیأت داوران پرحاشیه جشنواره فجر 35 بود، در برنامه ای که پیرامون تعامل میان علماء-هنرمندان تدارک دیده شده بود از  این گفت که در حوزه تاریخ اسلام هنرمندان از علما جلوترند و همین اسباب نقد «کیهان» را موجب شده است.

متن «کیهان» در این باره را بخوانید:

مجری بخش سینمایی برنامه «چشم شب روشن» چهارشنبه 24 خرداد، در حالی که بحث این بخش با دو مهمان برنامه‌(حبیب احمد‌زاده و دکتر رجبی) به چگونگی برقراری تعاملات سازنده میان جامعه هنری کشور با علماء و حوزه‌های علمیه رسیده بود، در اظهاراتی شگفت‌انگیز گفت: «… در حوزه‌های مربوط به تاریخ اسلام و حوزه هنر باید بپذیریم که هنرمندان از علمای بزرگ جلوترند. دست‌کم نسبت به اجتهاد اجتماعی‌شان، دست‌کم نسبت به تکلیف اجتماعی‌شان، دست‌کم نسبت به عزم و همتی که به خرج دادند، من با قاطعیت می‌گویم که هنرمندان از علما خیلی جلوترند...»
معلوم نیست مقصود این مجری‌(که در زمان‌های مختلف در پست‌های دولتی در سینما فعالیت داشته) از هنرمندانی که در حوزه تاریخ اسلام و اجتهاد اجتماعی و در ادای تکالیف اجتماعی و … با قاطعیت از علما (با تاکید بر علمای بزرگ) جلوتر بوده‌اند، چه کسانی هستند؟! اگر مقصود همین جماعتی است که امروز در سینمای ایران مشغولند‌(که احتمالا منظور جناب مجری همین حضرات بوده، چنانچه چندین‌بار به آنها اشاره می‌کند) و از علمای بزرگ زمانه هم لابد باید از استاد مطهری و شهید بهشتی وآیت‌الله طالقانی و آیت‌الله جوادی آملی و امثالهم  مثال آورد،  به نظر می‌آید که دست‌اندرکاران شبکه 4‌(که ادعای شبکه فرهیختگان را دارد) و متولیان رسانه ملی، حداقل بایستی برای انتخاب مجریان برنامه‌های خود کمی دقت به خرج داده تا دیگر شاهد چنین اسرائیلیاتی بر صفحه تلویزیون این سرزمین که از بودجه بیت‌المال ارتزاق می‌کند، نباشیم.
شاید هر دانش‌آموز دبیرستانی با اندکی معلومات و سواد بتواند فاصله عرش تا فرش علمایی که نام برده شد‌(و صدها تن دیگر مانند آنها که امروزه هم در عرصه دین و فعالیت‌های اجتماعی پیشتازند و هم در میدان هنر حضور دارند) با سینمایی که امروز در ایران وجود دارد را به خصوص در عرصه‌های اجتماعی دریابد. سینمایی که اغلب به قول حامیان خارجی‌اش، «تیره، ناامید‌کننده، ملال‌انگیز‌، خشن و مازوخیستی» بوده و حتی در آن «فیلم‌های اجتماعی سرانجام به فاجعه خانوادگی ختم می‌شوند».
اگر آقای مجری اندکی در این زمینه مطالعه داشت، متوجه می‌شد که حضور علمای بزرگ در عرصه هنر ریشه در تاریخ تمدن اسلامی دارد از اشعار نغز شیخ بهایی و تبحر او در هنر معماری گرفته تا اغلب فقها و عالمانی که با شعر و ادبیات عرفانی سر و کار داشتند که نمونه معاصرش، اشعار عارفانه حضرت امام خمینی‌(رحمه‌ًْالله علیه) است که شاید بتوان گفت اگر 90 درصد کل تولیدات این سینما را در طول تاریخش برروی هم بریزیم، در عمق هنر و معنی به اندازه یک مصرع این اشعار نرسد.
البته شاید چنین افاضاتی از فردی که زمانی مسئولیت‌هایی مانند مدیر ارتباطات بنیاد فارابی، معاون فرهنگی خانۀ سینما، رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات سینمایی وزارت ارشاد‌، معاون پژوهشی انجمن سینمای دفاع مقدس، مسئول کمیته فرهنگ، هنر و رسانۀ مرکز پژوهش‌های مجلس و قائم‌مقام بنیاد فارابی را در اختیار داشته‌، بعید به نظر بیاید ولی اگر متوجه باشیم که فیلم موهن و ضد ارزشی «یک خانواده محترم» از دست‌پخت‌های ایشان است، دیگر آن اظهارات دور از ذهن نمی‌آید!




ژان میشل فرودون سردبیر سابق «کایه دو سینما» بیان کرد⇐برگزاري جشنواره فجر به صورت يكپارچه خيلي بهتر بود/وضعيت سينماي ايران نسبت به قبل افت كرده است/سينماي فرهادي تا حد زيادي تلويزيوني است!/هم «فروشنده»فرهادی و هم «تونی اردمن» فیلمهای تلویزیونی بودند/اسكار با دادن جايزه به «فروشنده» مي‌خواست بيانيه صادر کند بر ضد دونالد ترامپ!/سينماي كيارستمي نه تنها در سطح ايران، بلكه در جهان بي‌همتاست/دردناك است که از برخي مسئولان ایرانی چيزهايي بر ضد كيارستمي مي‌شنوم

سینماروزان: ژان میشل فرودون نویسنده و منتقد فرانسوی، سردبیر سابق «کایه دو سینما» و مسئول سابق ستون سینمایی «لوموند» شناخته شده ترین مهمان حاضر در محفلی بود موسوم به جشنواره جهانی فجر.

میشل فرودون به هنگام حضور در جشنواره به انتقاد از جدایی بین الملل از بخش ملی فجر پرداخت و در تازه ترین گفتگوی منتشره از وی که در «اعتماد» آمده نیز همچنان برگزاری جشنواره فجر به صورت یکپارچه را منطقی تر دانسته است.

ژان میشل فرودون در گفتگوی پیش رو نظرات خویش درباره سینمای ایران، کیفیت آن و همین طور آثار فیلمسازی همچون اصغر فرهادی را هم به صراحت بیان کرده است.

متن گفتگوی این منتقد را بخوانید:

نظرتان درباره جشنواره بين‌المللي فيلم فجر چيست؟

من سال گذشته هم مهمان جشنواره بودم و به نظرم جشنواره امسال بهتر از سال قبل است و پيشرفت داشته است؛ سازماندهي قابل قبولي دارد و استقبال از مهمانان خارجي خيلي خوب است. فكر مي‌كنم جشنواره دارد راه خود را به عنوان يك رويداد هنري بين‌المللي باز مي‌كند.

درباره فيلم‌ها چه فكر مي‌كنيد؟ به خصوص فيلم‌هاي ايراني اكران شده در جشنواره.

من اصلا براي تماشاي فيلم‌هاي جديد ايراني به جشنواره فجر آمده‌ام. البته دليل اولم، شركت در بخش بزرگداشت عباس كيارستمي بود. او از دوستان خوب من بود. فيلم مستند سيف‌الله صمديان درباره كيارستمي را ديدم كه فيلم واقعا خوبي بود. همچنين، يك مستند خوب درباره سهراب شهيد ثالث ديدم. فيلم «برگ زندگي»، ساخته ابراهيم مختاري را هم ديدم كه از آنهم خوشم آمد.

به نظر شما تفكيك جشنواره به دو بخش داخلي و بين‌المللي ايده خوبي بود؟

واقعيتش خير؛ ما خارجي‌ها به ايران مي‌آييم تا فيلم‌هاي ايراني را ببينيم وگرنه فيلم‌هاي خارجي را در همه جاي دنيا مي‌توانيم ببينيم. من فكر مي‌كنم برگزاري جشنواره به صورت يكپارچه خيلي بهتر بود.

به طور كلي نظرتان درباره سينماي ايران چيست؟

سينماي ايران فيلم‌هاي بسيار زيبايي به دنيا ارايه داده است. البته وضعيت كنوني سينماي ايران نسبت به قبل، كه من آن را دوره طلايي سينماي ايران مي‌دانم افت كرده است. البته در حال حاضر هم فيلمسازان مستعدي در ايران فعاليت مي‌كنند؛ هم جوان و هم مسن.

حتما فيلم‌هاي اصغر فرهادي را دنبال كرده‌ايد. از نظر شما او چگونه فيلمسازيست؟

به نظرم فرهادي فيلمنامه‌نويس بزرگي است. فيلمنامه‌هاي او واقعا قوي هستند ولي كارگرداني‌اش را چندان نمي‌پسندم.

چه ايرادي در كار او مي‌بينيد؟

ايرادي در كار او وجود ندارد. اما براي من مهم‌ترين وجه يك فيلم، چيزهايي نيست كه مي‌بينم بلكه چيزهايي است كه ديده نمي‌شود. در سينماي فرهادي، شما تقريبا همه‌چيز را مي‌بينيد و بيشتر قصه از طريق ديالوگ‌ها روايت مي‌شود و داستان وابستگي زيادي به ديالوگ دارد. بازي‌ها هم بيشتر كلامي هستند. بنابراين، جاي زيادي براي شما به عنوان تماشاگري كه سهمي در ساختن روايت دارد باقي نمي‌ماند. به نظرم، سينماي فرهادي تا حد زيادي تلويزيوني است؛ بسيار شبيه درام‌هاي تلويزيوني.

پس شما سينماي كيارستمي را ترجيح مي‌دهيد.

قطعا. سينماي كيارستمي نه تنها در سطح ايران، بلكه در جهان بي‌همتاست.

آثار كيارستمي چه ويژگي‌اي دارند كه شما را جذب مي‌كند؟

فيلم‌هاي او واقعگرايانه و در عين حال، عميق و معنوي هستند.

مقصودتان از معنويت در اينجا دقيقا چيست؟

او به دوستي با ديگران، به درد آنها و همدردي با آنها مي‌پردازد. اخلاق در آثار او بسيار بارز است؛ نه اخلاق مرسوم كه شامل تعدادي قوانين جزمي است، بلكه اخلاق ناب كه ريشه در انسان بودن انسان دارد. همچنين، او بسيار خلاق بود و از آزمودن راه‌هاي جديد ابايي نداشت؛ هم از نظر هنري خلاق بود هم تكنيكي. آثار او سرشار از زيبايي‌شناسي ايراني است.

او در فيلم‌هايش فرهنگ ايران را به دنيا معرفي كرد؛ فرهنگي كه ريشه در شعر دارد. او بهترين سفيري بود كه ايران مي‌توانست در جهان داشته باشد. فيلم‌هاي او باعث شد مردم دنيا نگاه بهتري به ايران و فرهنگ و مردم آن داشته باشند. براي من بسيار دردناك است وقتي از برخي كارگردانان و افراد ايراني، از جمله از برخي مسوولان، چيزهايي بر ضد كيارستمي مي‌شنوم.

مثلا چه چيزهايي؟

اينكه مخاطب عام فيلم‌هاي او را دوست ندارد، يا آثار او ايراني نيستند يا اينكه او براي كشورهاي غربي فيلم مي‌ساخت نه براي مردمش. اين صحبت‌ها واقعا برايم آزار‌دهنده هستند. واقعيت اين است كه فيلم‌هاي كيارستمي بسيار ساده هستند و هر كس كه آنها را ببيند، مي‌تواند درك‌شان كند. بسياري از آنهايي كه درباره او احكام ناروا صادر مي‌كنند اصلا فيلم‌هايش را نديده‌اند.

نقش درام را در فيلم‌هاي كيارستمي چگونه مي‌بينيد؟ برخي ادعا مي‌كنند فيلم‌هاي او از عناصر دراماتيك بي‌بهره‌اند.

آثار او قطعا درام دارند، اما نوع خاصي از درام. به خصوص شيوه روايت‌پردازي او خاص و منحصر به فرد است.

آيا با اين نظر موافقيد كه كيارستمي از سينماي نئورئاليست ايتاليا ملهم بود؟

بله، اما نمي‌توان آثار او را با فيلم‌هاي نئورئاليستي ايتاليا مقايسه كرد، چرا كه عناصر متفاوتي در اين آثار ديده مي‌شود كه در نئورئاليسم نبود. در واقع، فيلم‌هاي او كاملا اريژينال (اصيل) هستند.

با ديگر فيلمسازان ايراني چقدر آشنا هستيد؟

من آثار بسياري از فيلمسازان ايراني، از جمله امير نادري، رخشان بني اعتماد، جعفر پناهي و برخي كارهاي محسن مخملباف را تحسين مي‌كنم. فيلم‌هاي كامران شيردل و داريوش مهرجويي و در ميان فيلمسازان جديدتر هم آثار ماني حقيقي را دوست دارم. به فيلم «باشو، غريبه‌اي كوچك» بهرام بيضايي هم خيلي علاقه دارم. فيلم‌هاي جليلي را نيز همين طور، كه البته متاسفانه اخيرا فيلمي نساخته است. كارهاي يكتاپناه، مشخصا فيلم «جمعه» را هم خيلي دوست دارم كه از او هم اخيرا فيلمي نديدم.

بهتر است كمي به سينماي كشور شما، فرانسه بپردازيم. كارهاي نسل جديد فيلمسازان فرانسوي را چگونه مي‌بينيد؟

سينماي فرانسه هم مثل سينماي ايران از دوران طلايي‌اش كه موج نو بود فاصله گرفته است، اما هنوز فيلمسازان خوبي هستند و جالب اينكه بسياري از فيلمسازان خوب ما زن هستند.

شما از علاقه‌مندان موج نوي سينماي فرانسه هستيد. از نظر شما، موج نو يك سبك بود؟

نه يك سبك، بلكه بيشتر يك «روح»؛ يك حال و هوا.

بيشتر آثار كدام فيلمسازان موج نو را مي‌پسنديد؟

فيلم‌هاي ژاك دمي، ژان لوك گدار و آلن رنه را. البته گدار هنوز فيلم مي‌سازد و اخيرا آخرين فيلمش را تمام كرده است. فيلم‌هاي روبر برسون و اليويا ساياس را هم خيلي دوست دارم.

كمي درباره فيلم‌هاي جديد صحبت كنيم. فيلم «لالالند» را چگونه ديديد؟

فيلم خوبي بود؛ اداي احترامي به فيلم‌هاي موزيكال. البته آن را يك شاهكار نمي‌دانم، ولي از آن خوشم مي‌آيد.

درباره فيلم «توني اردمن» كه رقيب «فروشنده» فرهادي در اسكار بود چه فكر مي‌كنيد؟

به نظرم هر دوي اين فيلم‌ها شبيه هم بودند و من هيچ كدام‌شان را زياد دوست ندارم. هر دوي آنها بيشتر درام‌هاي تلويزيوني هستند تا سينمايي.

به نظر شما چه فيلمي مستحق بردن اسكار بهترين فيلم خارجي بود؟

به نظرم فيلم فيليپيني «زناني كه مي‌روند»
(Women who Left) (ساخته لاو دياز) كه برنده جايزه جشنواره ونيز هم شده بود بهترين فيلم خارجي اسكار بود. «فارغ‌التحصيلي» (Graduation)، ساخته فيلمساز رومانيايي «كريستين مانجيو» هم فيلم خوبي بود. واقعيت اين است كه سليقه هنري داوران اسكار بسيار نازل است.

آيا با اين نظر موافقيد كه جايزه فرهادي، وجه سياسي داشت؟

بله، تا حدي. مسوولان اسكار با دادن جايزه به فيلم يك كارگردان ايراني مي‌خواستند نوعي بيانيه بر ضد دونالد ترامپ صادر كنند. در عين حال، آنها «فروشنده» را دوست داشتند. بسياري از تماشاگران نيز همين طور. در واقع، تركيبي از اين دو عامل (علاقه آنها به فيلم و وجه سياسي ماجرا) باعث شد جايزه را به فرهادي بدهند.




پیشنهاد مدیر کاخ جشنواره فجر به دولت در روزگار غلبه فضای مجازی⇐آقای رییس جمهور! به فکر توسعه حمل و نقل ریلی باشید تا اطلاعات عمومی افزایش یابد!!!

سینماروزان: بهروز غریب پور کارگردان شناخته شده تئاتر که در دو سال اخیر مدیریت کاخ میلاد جشنواره فجر را هم برعهده داشته در یادداشتی که برای «شرق» نوشته از دولت خواسته به فکر توسعه حمل و نقل ریلی باشد چون این کار باعث افزایش ارتباط و در نهایت افزایش اطلاعات عمومی میشود؛ در روزگار غلبه فضای مجازی که باعث شده حتی پایتخت نشینان نیز اصلی‌ترین منبع دریافت اخبارشان اپلیکیشنهای ارتباطی باشد این گونه پیشنهادات عمیقا مخاطب را به فکر فرومی برد!!!

متن یادداشت غریب پور را بخوانید:

آقای روحانی، جادوی خطوط ریلی را دست‌کم نگیرید

یقینا جمعیت ‌میلیونی رأی‌دهنده به آقای روحانی، مطالبات مختلف و فراوانی از دولت دوازدهم دارند که برخی هم‌پوشانی‌هایی با هم دارد. به‌عنوان مثال، بعید نیست که بیشتر اهالی فرهنگ و هنر بخواهند التفات دولت به این حوزه بیشتر از قبل شده و در بخش‌های مختلف، یاری‌رسان هنرمندان برای ارتباط گسترده‌تر با مردم باشد. اما آنچه من به‌عنوان مطالبه خود از دولت جدید مطرح می‌کنم در ظاهر هیچ ربطی به گسترش فضاهای فرهنگی کشور و حوزه تخصصی من که تئاتر است ندارد، بلکه شاید بتوان گفت یکی از نتایج عملی‌شدن این مطالبه می‌تواند به رشد و ترقی تئاتر هم کمک کند.

از دولت انتظار دارم که به گسترش و توسعه حمل‌ونقل ریلی در تمام کشور توجه ویژه کند. شاید این مطالبه اندکی عجیب به نظر برسد، خصوصا آنجا که یک هنرمند حوزه تئاتر آن را به‌عنوان دغدغه اصلی خود مطرح می‌کند؛ درحالی‌که شاید با فن و دانش زیرساخت‌های گسترش حمل‌ونقل ریلی چندان آشنا به نظر نرسد. اما واقعیت این است که برای طرح چنین مطالبه‌ای به کنه انتخابات اخیر مراجعه می‌کنم. انتخابات بیست‌ونهم اردیبهشت نشان داد که روستايیان ما یکی از فهیم‌ترین و معاصرترین و باشناخت‌ترین روستايیان جهان به‌ شمار می‌روند و اگر از طریقی (مثلا گسترش حمل‌ونقل ریلی) بتوان ارتباط آنها را با شهرهای کشور و حتی کشورهای همسایه فراهم کرد، پیامدهایی مانند افزایش سطح اطلاعات عمومی، گسترش مشارکت و ارتباطات جمعی و… همراه خواهد داشت.  از فرایند ساخت راه‌آهن در گذشته دور هزار کیلومتر خط آهن به جا مانده است؛ این در حالی است که با وجود همه توسعه‌های تکنولوژیکی در سال‌های پس از آن ما هنوز به چنین رقمی نرسیده‌ایم اما حالا و پس از انتخابات اخیر به نظر بنده این توسعه می‌تواند نه‌تنها ابعاد زیرساختی و عمرانی بلکه پیامدهای فرهنگی، فکری و اجتماعی برای کشور و خصوصا مردمان نواحی محروم به جا بگذارد. توسعه خط ریلی درست مثل انتشار یک روزنامه، ساخت یک فیلم و اجرای یک تئاتر می‌ماند، با تأثیری به‌مراتب بیشتر و گسترده‌تر. اگر دولت بتواند قدمی بردارد که مردم از طریق آن به سیر و سفر و کشف دنیای اطراف خود ترغیب شوند و بدانند که با آرامش، ارزان و امن می‌توانند از شهری به شهر دیگر و از گوشه‌ای به گوشه‌ دیگر این کشور سفر کنند، قطعا در ترقی و پیشرفت همه‌جانبه کشور قدمی بزرگ برداشته شده است.
شناخت ایران و بعد از آن شناخت جهان می‌تواند انزوای روستايیان ما را به پایان برساند. روستايیانی که در این سال‌ها به دلیل مشکلات اقلیمی در بن‌بست‌های جغرافیایی اسیر بوده‌اند، حالا بعد از گسترش شبکه‌های ارتباطی اینترنتی، این حق را دارند كه از بن‌بست فیزیکی نیز خارج شوند. به‌همین‌دلیل اگر جای آقای روحانی بودم، بودجه‌ای زیاد را صرف این می‌کردم که ریل‌های راه‌آهن در همه مساحت کشورم کشیده شود و قطعا، اندکی بعد شاهد نتایج خارق‌العاده آن نیز می‌بودم.
برای نمونه بد نیست که کشور ایتالیا را در نظر بگیریم، کشوری با بیشترین خطوط ریلی در اتحادیه اروپا که شمال این کشور را به جنوبش متصل می‌کند و این امکان را در اختیار شهروندان کشور قرار می‌دهد که با کشورهای اتحادیه اروپا در ارتباط باشند. از چنین زاویه‌ای، تأثیر این خطوط ریلی به مراتب بیشتر از رسانه‌ها خواهد بود، چراکه «بسیار سفر باید تا پخته شود خامی». در آن صورت است که یک مخاطب جدی تئاتر در شهرستان می‌تواند صبح سوار قطار شود و برای بازدید تئاتری به مرکز استان یا تهران بیاید و شب به خانه‌اش بازگردد. این جادو را دست‌کم نگیرید آقای روحانی!




خروجی تازه‌ترین اظهارات مدیر الی‌الابد(؟) بین‌الملل فارابی⇐نمایش برخی از آثار ضعیف سینمای ایران در بازار فیلم کن/برگزاری «مستقل» از بودجه دولت(؟؟) جشنواره جهانی(؟) فجر با تغییر زمان!

سینماروزان: امیر اسفندیاری که نزدیک به سه دهه است مدیریت بین الملل بنیاد سینمایی فارابی را برعهده داشته و در همه این سالها هم به عنوان نماینده سینمای ایران در جشنواره کن حضور داشته و از این رهاورد اخیرا به عنوان معاون دبیر جشنواره‌ای پربریز و بپاش موسوم به جهانی فجر هم حضور داشته امسال هم به کن رفته است.

به گزارش سینماروزان اسفندیاری در جشنواره امسال کن با بودجه دولتی چتر سینمای ایران را در این جشنواره به راه انداخته که وظیفه اش معرفی محصولات درجه اول سینمای ایران به مخاطبان غیرایرانی است اما جالب است که اسفندیاری در گفتگویی که با «ایسنا» داشته عناوین فیلمهایی را به عنوان آثار به نمایش درآمده در بخش بازار کن آورده که برخی از آنها در زمره آثار زیر حد متوسط سینمای ایران هستند.

اسفندیاری گفته است: 8 نمایش فیلم شامل «آپاندیس»، «لینا»، «ویلایی‌ها»، «مادری»، «سارا و آیدا»، «برگ جان»، «یوا» و «کلیله و دمنه» در بازار داریم که برنامه آنها در مجله اسکرین تبلیغ شده و در ستون‌های تبلیغاتی بازار نیز اطلاع رسانی شده است.

«سارا و آیدا»، «مادری»، «آپاندیس» و حتی «برگ جان» در شمار آثاری از سینمای ایران هستند که حتی نمایشهای آنها در جشنواره های دوگانه فجر هم توجهی را برنینگیخت. اینکه چطور شده چنین فیلمهایی برای نمایش در بازار کن انتخاب شده اند را باید این مدیر سالیان بین الملل فارابی درباره اش بگوید.

به جز این فرازی دیگر از گفته های اسفندیاری جایی است که درباره وضعیت آینده جشنواره موسوم به جهانی فجر چنین گفته است: اینکه منتظر باشیم و کاری نکنیم منطقی نیست. اما فکر می‌کنم دوره آتی جشنواره مستقل برگزار شود و تنها ممکن است زمانش تغییر کند.

آیا اظهارنظر مبتنی بر تغییر زمان جشنواره به معنای یکی شدن مجدد بخشهای ملی و بین الملل فجر است؟ از آن مهمتر ادعای ایشان مبنی بر مستقل برگزار شدن است. معنای استقلال یعنی رسیدن به استقلال مالی و توانایی برگزاری بی تحمیل بودجه به بخش دولتی یا استقلال در اینجا همچنان به معنای دریافت بودجه جداگانه برای محفلی کم مخاطب است؟




اظهارنظر طراحی که در دولت احمدی‌نژاد سیمرغ سه‌بُعدی طراحی کرد و در دولت روحانی از آن سیمرغ اعلام برائت کرد⇐آرای انتخاباتی هنرمندان به‌لحاظ عددی، اهمیتی ندارد!

سینماروزان: ابراهیم حقیقی گرافیست پیشکسوت ایرانی در سالهای اخیر به خاطر تناقضاتی که در طراحی سه بعدی سیمرغ در دولت دهم و سپس برائت از آن طراحی در دولت یازدهم و انجام یک طراحی تازه برای سیمرغ داشت خبرساز شده است.

ابراهیم حقیقی در بخشی از تازه ترین گفتگوی خود که با «شرق» و به بهانه هفته گرافیک انجام شده درباره حضور هنرمندان در انتخابات اظهارنظر کرده است. به اعتقاد حقیقی آرای هنرمندان به لحاظ کمّی به 50 هزارنفر هم نمیرسد اما تأثیرگذاری آنها برای حمایت از نامزدها اهمیت دارد؛ یعنی همان مسأله ای که امسال در بروز آن از سوی هنرمندان محافظه کاری شدید می بینیم.

حقیقی گفته است: خانه سینما با تمام عوامل و اعضایش اعم از بازیگران و کارگردانان و عوامل اجرائی حدود چهار ‌هزار نفر عضو دارد. هنرمندان عضو خانه تئاتر هم همین تعداد هستند. درکل همه اینها را اگر با هم جمع کنیم به ٥٠‌هزار نفر هم نمی‌رسد. این ٥٠ ‌هزار نفر به ‌لحاظ عددی، اهمیتی ندارد؛ آنچه اهمیت دارد حضور اینهاست.

وی ادامه داده است: این حضور می‌تواند برای تأیید یک نامزد تأثیرگذار باشد. حال اگر هنرمند پیش‌کسوت و برجسته‌ای برای مثال در تیزر تبلیغاتی فلان کاندیدا حضور داشته باشد این تأثیرگذار است، اما رأی ٥٠‌ هزار نفر تأثیری ندارد. نامزدها نیاز به رأی‌ میلیونی مردم دارند.




پرسشهای کلیدی یک رسانه فرهنگی⇐چطور شد که فیلم مردمی جشنواره به قعر جدول فروش رفت؟/آیا این تناقض محصول نظارت خانه سینماست؟

سینماروزان: اکران نوروزی سینماها همچنان ادامه دارد و در کنار صدرنشینی «خوب بد جلف» و «گشت2» دو فیلم «آباجان» و «یک روز بخصوص» هم به قعرنشینان جدول فروش بدل شده اند.

به گزارش سینماروزان قرارگیری «آباجان» در انتهای جدول فروش با این پرسش رسانه فرهنگی «فرهنگ نیوز» مواجه شده است که به طرح این پرسش پرداخته که چطور میشود فیلمی در جشنواره و براساس آرای مردمی منتج از خانه سینما در زمره سه فیلم مردمی باشد اما در بهترین موعد سال که اکران نوروز است می رود جزو دو فیلم پایین جدول؟

«فرهنگ نیوز» نوشته است: فیلم «آباجان» هم بالاخره و بعد از یک ماهی که از اکرانش گذشته توانسته به کمک تیزرهای فراوانی که دارد فروش خود را از رقم یک میلیارد بگذراند که برای فیلمی که یکی از سه برگزیده آرای مردمی فجر بود کمی عجیب است.

این رسانه ادامه داده است: عجیب از این نظر که چطور می شود فیلمی مانند «خوب بد جلف» که همراه با «آباجان» در زمره سه فیلم مردمی جشنواره بود نزدیک به 13 برابر «آباجان» فروخته و فیلمی دیگر مانند «گشت2» که اصلا در فهرست آرای مردمی جشنواره نبود بیشتر از 11 برابر «آباجان» فروخته است اما «آباجان» در انتهای جدول فروش جا خوش کرده است؟

«فرهنگ نیوز» با اشاره به خانه سینما به عنوان مدیر محاسبه آرای مردمی جشنواره خاطرنشان ساخته است: این آمار فروش را کنار حرف و حدیثهایی که سینماگران درباره مدیریت آرای مردمی جشنواره توسط خانه سینما مطرح کرده بودند قرار دهیم احتمالا باید به این سمت برویم که آیا آرای مردمی خانه سینما منهای رأیهایی که مخاطبان به صندوق می‌ریزند نوعی نظارت هم دارد که به آرای برخی فیلمها جهت داده است؟ آیا همین باعث شده فیلمی که یکی از سه فیلم مردمی جشنواره است در قعر جدول فروش جای گیرد؟




اظهارات محمدمهدی عسکرپور که که فیلم سالها خاک‌خورده‌اش به ناچار از گروه هنروتجربه سر درآورده⇐میخواستم فیلمی بسازم که برای بازار اروپا و ایران مفید باشد!!!/طعم فیلم طوریست که میتوان آن را یک اثر اروپایی دانست!!!/قرار بود محسن نامجو به‌جای رضا عطاران در فیلم بازی کند/تمام فشارهایی که قبل از این دولت به حوزه فرهنگ تحمیل می‌شد از سوی افرادي بود که به شکل جدی هنوز هم هستند!!!

سینماروزان: «هفت‌ و پنج دقیقه» عنوان فیلمی به کارگردانی محمدمهدی عسگرپور است که بعد از 9 سال پشت خط اکران ماندن در نهایت بدون اینکه بتواند به صورت رسمی و با داشتن سرگروه اکران شود از گروه دولتی هنروتجربه سربرآورده است.

به گزارش سینماروزان عسکرپور که آخرین ساخته اکران شده اش پیش از این فیلم «مهمان داریم» بود که با حمایت حوزه هنری تولید شده بود و البته آن هم در اکران بیشتر از 400 میلیون فروش نداشت در گفتگویی با «شرق» به بهانه اکران «هفت و پنج دقیقه» هدفش از ساخت این فیلم را محصولی دانسته که علاوه بر بازار ایران برای بازار اروپا هم مفید باشد و البته همچنان طعم فیلم را طوری دانسته که به نظر اروپایی می آید!!

متن کامل گفتگوی عسکرپور با «شرق» را بخوانبد:

«هفت‌وپنج دقیقه» از جمله فیلم‌های شما است که خارج از کشور ساخته شده و فیلم‌نامه‌ای دارد که بعد از گذشت سال‌ها از ساختش دچار گذشت زمان نشده و به نظر می‌رسد چنین موضوعی می‌توانست در ایران هم دستمایه ساخت یک فیلم باشد. چه شد که تصمیم گرفتید این فیلم را در فرانسه بسازید؟
آقایان تختکشیان و توحیدی پیشنهاد ساخت این فیلم را با من در میان گذاشتند. قرار بود این فیلم‌نامه در ایران ساخته شود؛ البته با داستانی مفصل‌تر از چیزی که در فیلم دیدید و بعد دوستان متوجه شده بودند شاید نتوان فیلم را با همان کیفیتی که مدنظر هست، در ایران ساخت و به‌همین‌دلیل آقای تختکشیان با فردی که ایرانی‌الاصل بود و در فرانسه زندگی می‌کرد و یک شرکت فیلم‌سازی تأسیس کرده بود، درباره ساخت فیلم در فرانسه صحبت کرد و به این نتیجه رسیدند که این فیلم در فرانسه ساخته شود. طبعا فیلم‌نامه براساس ساخت در کشوری دیگر بازنویسی شد و در نهایت من با فیلم‌نامه کاملی که بر حسب شرایط کار در کشوری دیگر بازنویسی شده بود، روبه‌رو شدم. در وهله اول قصه برایم جذابیت داشت و از طرف دیگر میل به تجربه ساخت فیلم در کشوری دیگر اتفاقی است که بسیاری از فیلم‌سازان از آن استقبال می‌کنند؛ البته من تا پیش‌ از‌ این تولید در فرانسه را با سریال «خاطرات یک خبرنگار» آقای صدرعاملی که در مقام تهیه‌کننده آن حضور داشتم، تجربه کرده بودم؛ اما کارکردن با عوامل پشت و جلوی دوربین که بسیاری از آنها فرانسوی بودند، چالش خوبی بود. پیش از شروع فیلم‌برداری یک هدف مشخص داشتیم و آن این موضوع بود که فیلمی می‌سازیم که برای بازار اروپا و ایران مفید باشد؛ به‌همین‌دلیل است که طعم فیلم به‌گونه‌ای است که آن را یک اثر اروپایی می‌توان دانست. یکی، دو ماه پیش از آغاز فیلم‌برداری به فرانسه سفر کردیم و یک نفر که قرار بود کار تولید را انجام بدهد و بعد به دلایلی از گروه جدا شد، انتخاب‌های اولیه را براساس فیلم‌نامه و پیشنهادهای ما انجام داده بود. بخش درخور‌توجهی از بازیگران انتخاب شدند، در این بخش تقریبا به نظر می‌آمد مسئله خاصی وجود ندارد و نوید این داده می‌شد که وارد یک پروژه کم‌دردسر می‌شویم؛ اما به‌مرور اختلافاتی بین آقای تختکشیان و شریک فرانسوی ایشان پیش آمد و سه، چهار روز قبل از کلیدخوردن پروژه، آقای تختکشیان از شرایط کار برای من توضیح دادند که ممکن است ساخت این فیلم با توجه به این اختلافات منتفی شود و جواب من هم این بود که آمادگی این را دارم که اگر قرار است در این شرایط کار خوبی تولید نکنیم، اساسا نیازی نیست فیلمی ساخته شود؛ اما در نهایت به تفاهم رسیدند و کار آغاز شد. کار با سرعت بالایی پیش می‌رفت و به دلیل نزدیکی ژانویه زمان محدودی برای فیلم‌برداری داشتیم و تلاش کردیم در زمان کم بهترین اتفاق را رقم بزنیم؛ اما متأسفانه هرچه به پایان فیلم‌برداری نزدیک‌تر شدیم، اختلافات بیشتر شد و شرایط دیگر با ابتدای کار تفاوت داشت. دیگر با فیلمی روبه‌رو بودیم که سر و شکل داشت و فیلم‌برداری سکانس پایانی برایم اهمیت داشت. امکانات زیادی برای سکانس پایانی فیلم نیاز داشتیم که با وجود وعده‌هایی که داده شد، هیچ‌کدام از آنها اتفاق نیفتاد. در آن شرایط به این فکر کردم که یا کار را تعطیل کنم، بدون سکانس پایانی یا فکری کنم تا فیلم نجات پیدا کند و می‌دانستم اگر بدون سکانس پایانی کار را تمام کنم، امکان برگشتن و گرفتن آن وجود ندارد؛ بنابراین راهی پیدا کردم که فیلم پایان مقبولی داشته باشد و همان شد که در فیلم می‌بینید.
برگردیم به همان اختلافاتی که از زمان ساخت فیلم باعث شد اکران آن هشت سال عقب بیفتد. مشکل اکران فیلم چه بود؟
طبق توافقی که با تهیه‌کنندگان فیلم داشتیم، قرار بود به محض آماده‌شدن ابتدا اکران اروپایی فیلم انجام شود و براساس همین توافق کارها پیش رفت؛ اما به میزانی که به کار من مربوط می‌شود، باید بگویم که بعد از فیلم‌برداری، کارها با نظم و سرعت خوبی پیش رفت و اختلافات بین آقای تختکشیان و شریک فرانسوی چیزی است که خودشان باید توضیح بدهند؛ اما این اختلافات آن‌قدر زیاد شده بود که بحث جدایی مطرح شد و صحبت سر این بود که یکی از طرفین طرف حساب فیلم شوند و به‌اصطلاح مالکیت فیلم را برعهده بگیرند و آقای تختکشیان ظاهرا فیلم را نگه می‌دارند که به نظر من کار عاقلانه‌ای کرد. اگر فیلم به اروپا می‌رفت، نمی‌دانم چه سرنوشتی در انتظار فیلم بود. متأسفانه به دلیل همین اختلافات اکران جهانی یا حضور بین‌المللی فیلم به تعویق افتاد. طبعا فیلم به‌گونه‌ای بود که می‌توانست توفیقی در جشنواره‌های خارجی داشته باشد؛ اما این اتفاق نیفتاد و جشنواره‌ها هم با فیلمی که یکی، دو سال از ساخت آن گذشته باشد، کاری ندارند. تقریبا کاری که از دست من برمی‌آمد، این بود که هر سال موضوع اکران فیلم را با آقای تختکشیان در میان بگذارم و پیگیری کنم و دو سال بود که برای اکران فیلم کارم به خواهش و تمنا رسیده بود. زمانی که گروه سینمایی هنر و تجربه شروع به فعالیت کرد، جزء اولین گزینه‌های اکرانشان این فیلم بود که آقای تختکشیان موافقت نکردند و بعد از مدتی با اکران این فیلم موافقت کردند و پروسه طولانی دیجیتال‌شدن را طی کرد و در نهایت به اکران هنر و تجربه رسید.
ظاهرا نسخه ابتدایی فیلم‌نامه با چیزی که ساخته شد تفاوت‌هایی داشته، حذف بخش‌هایی از فیلم‌نامه دلیل خاصی داشت؟
نسخه‌ای که من با آن مواجه شدم با فیلم موجود تفاوت زیادی ندارد. تغییرات فیلم‌نامه در حد تغییرات متعارفی بود که هر کارگردانی وقتی با پروژه‌ای پیوند می‌خورد، انجام می‌دهد و نظراتی است که اعمال می‌شود. اما طبعا پیش از ورود من به جریان ساخت فیلم، نگارش فیلم‌نامه پروسه‌ای را طی کرده بود و آقای توحیدی طبق مشورت‌ها و بازنویسی‌هایی که انجام داده بود، بخش‌هایی از فیلم‌نامه را حذف کرد و بر حسب شرایط ساخت در کشوری دیگر نوشت.
این فیلم با حضور بازیگران فرانسوی و ایرانی ساخته شد. از انتخاب رضا کیانیان و رضا عطاران به‌عنوان بازیگران ایرانی صحبت می‌کنید؟
دو شخصیت ایرانی در فیلم‌نامه وجود داشت، فقط بخش انتخاب آنها مهم بود. واقعیت این است که ذهنی چند نفر را برای این دو نقش تست زدیم؛ اما به این موضوع هم فکر کردیم طوری شناخته‌شده باشند که در اکران نیز پارامتری برای فروش فیلم باشند. به گزینه‌هایی فکر شد كه شاید عجیب باشد؛ اما یکی از گزینه‌های قبل از آقای کیانیان، محمود کلاری برای نقش رضوی بود یا برای نقشی که رضا عطاران بازی کرد، محسن نامجو را در نظر داشتیم؛ چون بحث تارزدن و خواندن این شخصیت هم در فیلم بود فکر کردیم انتخاب بدی نیست و این گزینه‌ها به دلایل مختلفی اتفاق نیفتاد و سراغ بازیگران رفتیم.
هر دو بازیگر ایرانی در فیلم به زبان فرانسه آشنایی ندارند این مورد تعمدی در فیلم‌نامه وارد شد یا خیر؟
درباره رضا عطاران همان اتفاقی افتاد که در فیلم‌نامه با این شخصیت مواجه هستیم؛ یعنی کسی که زبان فرانسه را متوجه می‌شود و شاید برخی لغات یا مفاهیم را نداند. جالب بود در سکانس قهوه‌خانه رضا عطاران چیزی نزدیک به سه صفحه دیالوگ فرانسه داشت که حفظ کرده بود و خوب از پس این سکانس برآمد. این‌طور نبود که سه روز برای سکانس قهوه‌خانه زمان بگذاریم. درباره شخصیت رضوی که رضا کیانیان بازی کرد هم همین‌طور؛ شاید نیاز بود تا رضا کیانیان دست‌کم یک ماه زودتر به پروژه اضافه می‌شد تا تمرین‌های بیشتری داشته باشیم، البته چیزی که در فیلم می‌بینید از این جهت هم قابل بررسی است که فارسی صحبت‌کردن کیانیان به این منظور است که زبان فارسی را به «انت» یادآوری می‌کند، قطعا اگر فرصت بیشتری در اختیار داشتیم اتفاق بهتری می‌افتاد؛ اما طبعا حضور بازیگران حرفه‌ای مثل آنها در فیلم به سرعت بهتر فیلم و به پرداخت شخصیت‌ها کمک کرد.
زمان زیادی برای اکران بهتر فیلم از دست داده شد تا به اکران هنر و تجربه رسیدید. ارزیابی شما از اکران فیلم بعد از هشت سال چیست؟
حتما شرایط آن نیست که از اول برای این فیلم فکر کرده بودیم، همیشه این صحبت هست که به‌اصطلاح فیلم‌های آدم مثل بچه‌هایش می‌مانند، توی بچه‌های من این یکی ٨، ٩ سال به خانه بخت نرفت. نمی‌دانم اگر اکران نمی‌شد چه اتفاقی برای فیلم می‌افتاد؛ اما قطعا فراموش می‌شد.
معمولا همیشه صحبت‌های شما درباره سیاست‌های کلان مدیریتی حوزه فرهنگ خصوصا سینما، حواشی بسیاری داشته. بعد از جشنواره فیلم فجر نقل‌قول‌هایی از شما منتشر شد که بازتاب‌های بسیاری داشت، نگاه‌تان به شرایط حال حاضر سینما چیست؟
بخشی از اتفاقاتی که درحال‌حاضر در حوزه فرهنگ و هنر می‌افتد، امکان پیش‌بینی داشت. بعد از ماجرای دولت دهم مجموعه فضاهایی که در حوزه‌های مختلف از جمله فرهنگ و هنر وجود داشت، نشان می‌داد ما وارد فضای جدید‌تری می‌شویم که این فضا منافذ و دریچه‌هایی دارد که تنفس در آن راحت‌تر است؛ اما کمی خام‌اندیشی بود اگر فکر می‌کردیم به‌طور کل وارد یک منظومه دیگر می‌شویم. می‌توانست پیش‌بینی کرد در حوزه فرهنگ محافظه‌کاری جدیدی شکل می‌گیرد و دلیلش هم این بود که تمام فشارهایی که قبل از این دولت به حوزه فرهنگ تحمیل می‌شد از سوی افرادي بود که به شکل جدی هنوز هم هستند. اینها تغییر خاصی نکردند و وجود دارند، دولت هم در حوزه فرهنگ بخشی از انرژیش را باید صرف اثبات برادریش می‌کرد و نشان می‌داد که من از اصولی که دلواپسان به آن معتقد هستند، قرار نیست دور شوم. مخصوصا اینکه گروهی قرار بود مسئولیت را عهده‌دار شوند که پیشنیان آنها به‌شدت شعار می‌دادند و ادعای حفظ ارزش‌ها را داشتند. اینها فضایی را ایجاد می‌کند و افرادی که بعد از آنها مدیریت را در دست می‌گیرند اگر جسارت زیادی نداشته باشند، حتما در لایه‌های محافظه‌کاری قرار می‌گیرند.
بخش درخور توجهی از انرژی مسئولان فرهنگی ما در این چند سال در وهله اول صرف اثبات حقانیتشان شده و این قابل پیش‌بینی بود. مدیریت سینما هم سعی کرد نشان دهد با همه تفکرات می‌تواند کار کند که قطعا این اتفاق یک ظاهر خوب و عامه‌پسند دارد؛ اما در عمل موضوع چیز دیگری است؛ چراکه ما با یک مجموعه مسلط که حرف و عمل متکی به یک شاکله قابل فهم داشته باشد، مواجه نیستیم. انتقادی که به مدیریت سینما در این چند سال داشتم، همین بود؛ اینکه نتوانست یک تیم با این مشخصات تشکیل دهد.
به گمان بسیاری انتقاداتی به این دوره جشنواره از جهات مختلف وارد بود، با در نظر گرفتن تجربه شخصی شما در دبیری جشنواره پاشنه آشیل این دوره را چه می‌بینید؟
وقتی درباره جشنواره صحبت می‌کنیم، طبعا دارای جایگاه و شأنی است؛ اما یک چیز را گاهی فراموش می‌کنیم؛ اینکه اعتبار یک رویداد در طول زمان ممکن است به اندازه کلیت همان موضوع باشد مثل جشنواره کن و سینمای فرانسه، در بخش مسابقه جشنواره کن خیلی فیلم‌های فرانسوی نمی‌بینيد یا جشنواره برلین و نسبتش با فیلم‌های آلمانی، اما به ما یادآوری می‌کنند که آنها غالبا اعتباربخش به سینمای کشورشان هم هستند. بخشی از مشکلات جشنواره فجر به مقررات آن برمی‌گردد، جشنواره فجر در زمان شکل‌گیری با هدف ویترین‌بودن برای سینمای ایران در یک‌سال فعالیت سینماگران، شروع شد؛ در زمانی که تولیدات یک‌سال آن‌قدر زیاد نبود و تعداد فیلم‌سازان انگشت‌شمار بود و کل فضای سینما نیاز به گسترش داشت به وجود آمد. نوع داوری با توجه به مشاغل سینما گسترش پیدا کرد و یک موجود عجیب‌وغریبی شد شبیه اسکار، جشنواره کن و همه جشنواره‌ها؛ درصورتی‌که عملا شبیه هیچ‌کدام نبود. به‌واقع جشنواره فجر در هیچ‌کجای دنیا مشابه ندارد. به نظرم بسیاری از مشاوره‌های غلط را خود اهالی سینما به مدیران جشنواره به‌خصوص آنهایی که از این منظومه نیستند و از حوزه‌های دیگری آمده‌اند، می‌دهند. به نظر من جشنواره فیلم فجر را باید بااندازه سینمای حال‌حاضر ایران متناسب کرد، قرار نیست آبروی سینمای ایران در جشنواره فجر خلاصه شود. همه کم‌وبیش می‌دانند که جشنواره فیلم فجر در دوره ٢١ زمانی که دبیر جشنواره بودم دچار دگرگونی کم‌سابقه‌ای شد. در آن زمان بر مبنای آسیب‌شناسی دوره‌های مختلف و به مدد کار کارشناسی گروهی به این نتیجه رسیدیم که جشنواره فجر به مفهومی که سال‌های قبل‌تر برگزار می‌شد، نمی‌تواند ادامه داشته باشد؛ تقریبا همین چیزی که چندین‌سال است بعد از برگزاری جشنواره مسئول و غیرمسئول آن را می‌گویند. من اشتباهاتی از این دست را که گاهی به شوخی و جدی گفته می‌شود، در سال‌هایی که خودم حضور داشتم می‌دیدم که مثلا فیلمی نامزد صدابرداری می‌شود که اساسا فقط صداگذاری شده بود. طبعا داورانی با تخصص‌های مشخص که باید در یک زمان کاملا محدود تعداد زیادی فیلم ببینند ممکن است اشتباهاتی را مرتکب شوند، اما در جشنواره‌های جهانی می‌بینیم داوران در مورد سرفصل‌های مشخص یک فیلم مثل بهترین کارگردانی، فیلم، فیلم‌نامه و بازیگر صحبت و جوایز را دسته‌بندی می‌کنند. همان‌سالی که دبیری جشنواره را برعهده داشتم، سیمرغ‌هایی را که در بررسی‌های آکادمیک و نه جشنواره‌ای قابل ارزیابی هستند حذف کردم و سنگینی این موضوع را به جشن خانه سینما منتقل کردم. برخی همکاران ما در همان سال انتقاداتی را مثل اینکه چرا اختتامیه کوتاه بود یا چرا تعداد سیمرغ‌ها کم بود مطرح کردند.
بعد از من دوستان تصمیم دیگری گرفتند و به گفته خودشان برای دلجویی اهالی سینما نه‌تنها سیمرغ‌های حذف‌شده را برگرداندند، بلکه در جهت همان دلجویی تعدادی هم اضافه کردند و البته یک‌بار از من نپرسیدند چرا تعداد سیمرغ‌ها را کم کردی؟ یک‌بار دلیلت را توضیح بده. با زیادکردن تعداد سیمرغ‌ها ارزش این جایزه را از بین بردند. هنوزم هست و خواهد بود شک نکنید سال‌های بعد یکی، دو سیمرغ را جابه‌جا یا تلفیق می‌کنند و باز تعداد سیمرغ‌ها را درمجموع بیشتر می‌کنند. تصور فیزیکالی دوستان از جشنواره فجر این است که باید در وسعت زیاد و آب‌وتاب جشنواره را برگزار کرد، اگر قرار است در همه شهرها جشنواره فیلم فجر داشته باشیم مشکلی نیست، حداقل رقابت را از آن جدا کنید. اسم این رویدادی که برگزار می‌شود میهمانی است، نه جشنواره! گروهی به قصد مسابقه می‌آیند و با میهمانی مواجه می‌شوند و گروهی که صرفا برای میهمانی آمده‌اند با وجوهی از رقابت مواجه می‌شوند که همه اینها منشأ اختلافات می‌شود.

 




در گزارش یک رسانه فرهنگی مطرح شد⇐وقتی رهبر انقلاب مدام تأکید دارند بر اقتصاد مقاومتی آیا دوتکه کردن جشنواره فجر برای دریافت بودجه‌ای بیشتر منافی عزم ملی در تحقق بخشیدن به اقتصاد مقاومتی نیست؟/آقای وزیر! اقتصاد مقاومتی را صرف کنید و چگونگی هزینه کرد حدودا ۱۲ میلیارد برای برگزاری جشنواره های دوگانه فجر را شرح دهید

سینماروزان: اعلام رقم تخصیص بودجه ای حدودا 12 میلیاردی برای جشنواره های دوگانه فجر از سوی یک نماینده مجلس موجی از تحلیلها و اظهارات را به دنبال داشت؛ بخش عمده این اظهارات در این باره بود که ورای جشنواره فیلم فجر که با اقبال مخاطبان در بهمن ماه برگزار می شود و مجالیست برای رونمایی از تازه ترین محصولات سینمای ایران دلیل صرف نیمی از آن حدودا 12 میلیارد برای جشنواره ای کم مخاطب به نام بین الملل فجر چیست.

پایگاه خبری «فرهنگ نیوز» که خود را پایگاه خبری فرهنگ انقلاب اسلامی می داند در گزارشی به همین بهانه با اشاره به اینکه دوتکه کردن جشنواره که امری هزینه زا بوده و منافی عزم ملی در جهت تحقق بخشی به اقتصاد مقاومتی است، خطاب به وزیر ارشاد از وی خواسته است که درباره چگونگی هزینه کرد این 12حدودا  میلیارد برای جشنواره های دوگانه فجر توضیحاتی دهد.

متن کامل گزارش «فرهنگ نیوز» را بخوانید:

هرچند مدیران دولتی سینما در این سه سال تا توانستند از شفاف سازی درباره ردیف بودجه سازمانهای مختلفی که ذیل سازمان سینمایی ایجاد شده‌اند و بخصوص جشنواره های کاملا دولتی پرهیز داشتند اما احسان قاضی‌زاده هاشمی نماینده اصولگرای مجلس به پیشواز این شفاف سازی رفت و در گفتگویی مختصر و مفید از خواسته های مالی مدیران سینمایی پرده برداشت.

قاضی زاده هاشمی که از جمله نمایندگانی بود که در جلسه رأی اعتماد رضا صالحی امیری با اشاره به سوابق امنیتی وی از حساسیت بالای مدیریت در عرصه فرهنگ سخن گفته بود در گفتگویی تلویزیونی با اشاره به دیدار رییس سازمان سینمایی، معاون نظارت و دبیر جشنواره فجر با کمیسیون فرهنگی  مجلس از تقاضای 58 میلیاردی سازمان سینمایی برای برگزاری جشنواره های دوگانه فجر و تقاضای 35 میلیاردی برای فاخرسازی سخن گفت و کل بودجه سال آینده این سازمان را 208 میلیارد بیان کرد.

رقم 58 میلیاردی که قاضی زاده از آن سخن گفته بود با این اطلاعیه سازمان سینمایی که این رقم به ریال است و رقم واحد برای هر کدام از جشنواره های ملی و بین الملل فجر، اصلاح شد؛ به بیان بهتر حدودا 12 میلیاردی از بودجه رسمی سینمای کشور صرف برگزاری فقط جشنواره‌های دوگانه فجر می شود که رقم قابل ملاحظه ایست!

جشنواره فجر در این سالها آن قدر برند شده که پای حضور اسپانسرهای متمول از بانکها گرفته تا اپراتورهای تلفن همراه به آن باز شده اما همچنان نیازمند بودجه عمومی است و آن هم نه یک بودجه معمولی که یک بودجه حدودا 12 میلیاردی! یک سوال اینجاست؛ درآمدی که به واسطه جذب اسپانسر به دبیرخانه جشنواره فجر سرازیر میشود به کجا می رود؟

از آن گذشته جشنواره فیلم فجر همه ساله بلیت فروشی خوبی هم داشته و استقبال مخاطبان از تماشای فیلمها در جشنواره حتی با افزایش همه ساله قیمت بلیت فوق العاده بوده! سوال دوم این است که درآمد ناشی از بلیت فروشی در کجای جشنواره هزینه می شود؟

در همین جشنواره امسال فجر و بعد از 35 سال که از برگزاری آن می گذرد مدیران حتی از راه اندازی یک سامانه حرفه ای فروش آنلاین بلیت عاجز شدند و اهمال در انتخاب سامانه فروش بلیت اسباب اعتراض بسیاری از مخاطبان را فراهم کرد. سوال سوم این است که آیا به خاطر این سوءمدیریت ها از بودجه مصوب دبیرخانه فجر کاسته خواهد شد؟ و به بیان بهتر نارضایتی مخاطبان از عملکرد مهمترین کانال ارتباطی جشنواره با مخاطبان که فروش بلیت است باعث جریمه مدیران اهمال کار نخواهد شد؟

سوال چهارم این است وقتی نیمی از این حدود 12 میلیاردی که بودجه کل جشنواره های فجر بوده صرف برگزاری بخش بین‌الملل فجر می شود که در سالهای اخیر به صورت جداگانه در اردیبهشت برگزار می شود چرا هیچ بیلان موثری از این شش میلیارد هزینه ارائه نمی شود. اصلا منهای فقط یک تیم نزدیک به 30 نفره مدیر و معاون و مشاور و البته حضور آقازاده دبیر در این تیم و احتمالا پرداخت دستمزد آنها با بودجه عمومی، با این بریز و بپاش میلیاردی پای چند فیلم به‌روز و مطرح سینمای جهان و پای چند سینماگر مطرح به جشنواره ای که داعیه جهانی بودن دارد باز شده است؟ جشنواره ای که بخش عمده سالنهایش به هنگام نمایش فیلم با حداقل مخاطب روبرو بوده است چرا باید بودجه چند میلیاردی داشته باشد؟

جشنواره هایی که بودجه عمومی می گیرند باید هم پاسخگویی به عموم مردم داشته باشند. این وظیفه دبیرخانه فجر و دبیرخانه عریض و طویل بین الملل فجر است که درباره چگونگی هزینه کرد این بودجه توضیح دهد آن هم در شرایطی که سینماگران مستقل برای گرفتن یک وام 100 میلیون تومانی باید هفته ها درگیر بوروکراسی اداری سازمانهایی باشند که مرتب دم می‌زنند در حمایت از سینمای مستقل.

جناب صالحی امیری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی باید به پرسشهای مرتبط با چگونگی هزینه کرد 12 میلیارد برای برگزاری جشنواره های دوگانه فجر پاسخ گوید و البته این را هم بگوید که وقتی رهبر معظم انقلاب مدام تأکید دارند بر اقتصاد مقاومتی آیا دوتکه کردن جشنواره فجر برای دریافت بودجه‌ای بیشتر منافی عزم ملی در تحقق بخشیدن به اقتصاد مقاومتی نیست؟ جناب صالحی امیری به این پرسش هم پاسخ دهند که آیا نمی‌شد تقویت بین‌الملل فجر را به مانند روندی که در همه جشنواره های معتبر دنیا در جریان است در ساختار یکپارچه جشنواره فجر اجرا کرد و به این گونه هزینه‌هایی که از منابع عمومی ملت صرف می‌شود را هم لااقل چندمیلیاردی تعدیل کرد؟ و با صرفه جویی برآمده از این کار توسعه زیرساختهای سینمایی در نقاط دورافتاده کشور را در دستور کار قرار داد؟