1

ابراهیم داروغه‌زاده در گفتگویی تفصیلی بیان کرد⇐ اگر جا‌ی بهتری از پردیس ملت برای کاخ رسانه‌ها وجود داشته باشد، اصلا اصراری روی ملت نخواهیم داشت/وقتی بیشتر سیمرغهای جشنواره پارسال به فیلمهای ارزشی رسید، اعتراض حاتمی‌‌کیا به جشنواره عجیب بود!!/شاید اعتراض حاتمی‌کیا، مقصود دیگری را دنبال می‌کرد اما خوشحال می‌شویم ایشان داوری جشنواره امسال را بپذیرد/امسال هم ثبت آرای مردمی جشنواره به صورت اینترنتی انجام می‌شود/معاون وزیر قادر است جلوی نمایش فیلمهای مجوزدار را بگیرد!!/پروانه نمایش «خانه پدری» برای هنروتجربه صادر شده!/«پارادایس» و «آشغالها…» به زودی اکران خواهند شد/برای صدور پروانه نمایش «ارادتمند…» مسیر دشواری پیش‌رو داریم/برای ساماندهی دستمزدهای نجومی، صنف تهیه‌کنندگان باید پیشقدم شود/یادمان نرود که زمانی تعیین سقف و کف قرارداد در فوتبال، موجب شکل‌گیری قراردادهای پنهان شد!!/میزان هزینه جشنواره جهانی باید توسط رییس سینما بررسی شود/مثل تمامی سینماداران، حوزه هنری هم حق دارد فیلمهایی که می‌خواهد اکران کند

سینماروزان: ابراهیم داروغه زاده بعد از حضور در معاونت نظارت و حل مشکل و روی پرده فرستادن آثاری نظیر «خانه دختر» و «عصبانی نیستم» برای دومین بار به دبیری جشنواره فیلم فجر رسیده است و به نظر میرسد با حضور قریب الوقوع حسین انتظامی در سازمان سینمایی، کار او برای دبیری در این جشنواره هم سختتر باشد.

داروغه‌زاده در تازه ترین گفتگوی تفصیلی که با اشکان منصوری و امید پویانفر در «باشگاه خبرنگاران» داشته با اشاره به ادامه تلاشهایش برای بهبود کاخ رسانه ها در جشنواره فجر بیان داشت: اگر جا‌های بهتری از پردیس ملت وجود داشته باشد، اصلا اصراری روی ملت نخواهیم داشت، یعنی این‌طور نبوده که پردیس ملت را فرض بگیریم و شرایط را با آن‌جا تطبیق دهیم؛ بلکه ملت را براساس شرایطی که دارد انتخاب کردیم؛ بنابراین در صورت وجود فضا‌های مناسب‌تر، احتمال جایگزینی ملت وجود خواهد داشت، بر همین اساس در حال بررسی موقعیت‌های دیگر نیز هستیم…داریم فکر می‌کنیم که فضای بهتری به جشنواره فیلم فجر اختصاص دهیم و تا حدودی کار‌هایی هم کرده‌ایم.

داروغه‌زاده درباره جدایی هزینه زای بین الملل از فجر بیان داشت: در این‌جا دو موضوع مجزا وجود دارد، یکی چرایی جدا شدن و یکی هم بازگشت هزینه‌های صرف شده در زمان برگزاری جشنواره. در باب موضوع اول نظر من این است که ادغام دو جشنواره ملی و جهانی فیلم فجر، باعث دیده نشدن جشنواره جهانی می‌شود؛ چراکه توجهِ همه معطوف به سینمای ملی است و در نتیجه هیچ نگاه و نظری به بخش بین‌الملل نمی‌شود و جشنواره جهانی فجر مهجور می‌ماند. از این‌رو، جدایی این دو بخش اجتناب ناپذیر بود. اما چگونگی برگزاری و میزان هزینه جشنواره جهانی فجر باید با حضور دبیر آن و البته رییس سازمان سینمایی بررسی و ارزیابی شود. البته در نظر داشته باشید که عمر جشنواره جهانی فجر کوتاه است و برای رسیدن به اهدافش نیاز به زمان دارد؛ اما با این حال ارزیابی دقیق هم ضروری است که در این‌باره دبیر جشنواره جهانی بهتر می‌تواند نظر دهد.

ابراهیم داروغه زاده پیرامون انتقادات سال گذشته ابراهیم حاتمی کیا در اختتامیه جشنواره فجر گفت: جشنواره را نمی‌توان از کلیت سینمای ایران جدا کرد. مگر جشنواره فیلم فجر چیست؟! از بیرون از سینمای ایران که فیلم نمی‌آورد. سیاست‌های فرهنگی دولت و فضای سیاسی و اقتصادی کشور نیز روی سینما تاثیر می‌گذارد. جشنواره فیلم فجر در این شرایط باید دست به انتخاب بزند و بهترین‌ها را انتخاب کند. موضوع، محتوا، کیفیت هنری و توانایی جذب مخاطب فاکتور‌هایی است که در انتخاب فیلم‌های جشنواره لحاظ می‌شود. جشنواره فیلم فجر، جشنواره موضوعی خاص نیست، ما جشنواره‌هایی، چون مقاومت، سلامت و عمار را نیز داریم؛ اتفاقا در جشنواره سال گذشته تعداد فیلم‌های دفاع مقدس و ارزشی زیاد بود و بیشترین سیمرغ‌ها نیز به آن‌ها تعلق گرفت. ما از اعتراض آقای حاتمی‌کیا تعجب کردیم. البته شاید ایشان مقصود دیگری داشتند، اما در کل خیلی دوست داریم امثال ابراهیم حاتمی‌کیا در بخش‌های مختلف جشنواره به ما کمک کنند. از همین‌جا از ایشان درخواست می‌کنم، چون امسال در جشنواره فیلم ندارند، داوری جشنواره فیلم فجر را قبول کنند.

دبیر جشنواره سی و هفتم فجر با بیان امتداد ثبت اینترنتی آرای مردمی در جشنواره امسال اظهار داشت: سال گذشته برای اولین‌بار بخش سیمرغ مردمی را به صورت اینترنتی و مکانیزه انجام دادیم که اتفاقا خیلی هم استرس داشتیم، چون پیش از این خطر آن را کسی قبول نمی‌کرد. پیش از این و تا زمانی‌که دستی بود، خانه سینما تمام مراحل آن را انجام می‌داد، اما در این شکل فقط مراحل آخر را انجام می‌دهد. به هر حال امسال نیز طبق روال سال قبل انجام می‌شود.

ابراهیم داروغه زاده درباره سختیهای کار در حوزه معاونت نظارت گفت: اینکه بخواهیم قبل از ساخت یک فیلم، سخت‌گیری‌های بیش از حد و فقط بر اساس فرضیات و حدسیات داشته باشیم، ممکن نیست؛ چون در این شرایط ممکن است بسیاری از فیلم‌های خوب ساخته نشوند. از سویی نمی‌توان تضمین داد فیلمی که پروانه ساخت بگیرد، حتما می‌تواند پروانه نمایش هم دریافت کند. ما بر اساس قواعدی و قوانینی که تعیین شده پروانه ساخت صادر می‌کنیم؛ اما در نهایت فیلم باید برای نمایش دیده و ارزیابی شود. خوشبختانه بیشتر فیلم‌ها پروانه نمایش می‌گیرند و شاید کم‌تر از یک درصد از کل تولیدات سینمایی باشند که برای نمایش به مشکل بر می‌خورند. اما در این بین، یک بند قانونی وجود دارد و آن اینکه در شرایط سیاسی و فرهنگی خاص، معاون وزیر می‌تواند جلوی نمایش فیلمی را حتی با وجود داشتن پروانه نمایش بگیرد تا زمانی که موانع یا شرایط نامساعد سیاسی و فرهنگی مرتفع شود. خوشبختانه در این دوره فیلمی نبوده که پروانه نمایش نگیرد و اکران نشود.

معاون نظارت پیرامون سرنوشت فیلمهای توقیفی بیان داشت: چند فیلم توقیفی از گذشته داریم که در حال حل کردن مشکلات اکران آن‌ها هستیم. به عنوان نمونه فیلم «عصبانی نیستم» در سال ۸۹ به دلیل فضای سیاسی آن زمان امکان نمایش نداشت، اما با بررسی مجدد بدون ایجاد هیچ مشکلی در زمان دیگری توانست اکران شود. پروانه نمایش فیلم «خانه پدری» برای گروه هنر و تجربه صادر شده است که اگر آقای عیاری موافقت کنند اکران خواهد شد. مشکل فیلم «پارادایس» هم حل شده و اکران می‌شود. فیلم «آشغال‌های دوست داشتنی» پروانه نمایش دارد و اکران خواهد شد. فیلم «ارادتمند؛ نازنین بهاره، تینا»‌ی عبدالرضا کاهانی از سوی شورای پروانه نمایش و همچنین شورای عالی نظارت رد شده است؛ بنابراین برای اخذ پروانه نمایش مسیر بسیار دشواری پیش رو خواهیم داشت.

ابراهیم داروغه زاده با اشاره به حاشیه سازیهای پیرامون سینماداری حوزه هنری گفت: مثل همه سینماداران، حوزه هنری هم حق دارد فیلم‌هایی که می‌خواهد را اکران کند. این تعامل دو طرفه میان سینمادار و پخش‌کننده است که چه تعداد سالن در اختیار فیلم‌ها بگذارد. ما معمولا در این موارد ورود نمی‌کنیم. در واقع مدیریت کار را به اصناف واگذار کرده‌ایم؛ مگر اینکه شکایتی در این‌باره به ما وصول شود. البته حوزه هنری هم باید رفتار قانونی داشته باشد، چراکه ممیزی دوباره فیلم‌ها از طرف هر نهادی غیرقانونی است.

معاون نظارت درباره دستمزدهای هنگفت ردوبدل شده در برخی پروژه ها گفت: برای ساماندهی دستمزد‌های نجومی نیز صنف باید وارد عمل شود. اگر صنف تهیه‌کنندگان به جمع‌بندی برسد و اعلام کند که سقف دستمزد بازیگران مشخص است، ما هم می‌توانیم برای اجرایی شدن کمک کنیم. اما در کل دولت نمی‌تواند نرخ‌گذاری کند. زمانی برای قرارداد‌های فوتبالی سقف و کف خاصی را در نظر گرفته بودند؛ اما قرارداد‌ها به دو شکل پنهان و آشکار بسته می‌شد! این شیوه در سینما هم جوابگو نیست.




پرسشهای یک رسانه اصولگرا از مدیران سینمایی⇐چرا موسسه رسانه‌های تصویری نزدیک به نیم میلیارد بابت ساخت یک مستند به همسر یکی از مدیران محفل جهانی فجر داده؟/چرا به کارمند معزول روابط عمومی سازمان، تسهیلات فیلمسازی در آفریقا ارائه شده؟/چرا ریزهزینه‌های جشنواره‌های فجر اعلام نمی‌شود؟/چرا بودجه چند دوره جشنواره فجر به حساب یک شرکت تعاونی ریخته شده؟

سینماروزان: اعلام فهرست تسهیلاتی که در سالهای اخیر از سوی فارابی، موسسه رسانه های تصویری و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به فیلمسازان ارائه شده در کنار عدم شفافیت دقیق در اعلام ریزهزینه های جشنواره های متبوع سازمان سینمایی و از جمله جشنواره‌های فجر موجب شده خبرگزاری اصولگرای «تسنیم» در گزارشی پرسشهایی را در این باره مطرح کند.

این رسانه در عین آن که از عجایب فهرستهای مالی ارگانهای زیرمجموعه سازمان سینمایی و مثلا ارائه تسهیلات نیم میلیاردی تولید یک مستند توسط مونا زندی حقیقی همسر علیرضا شجاع نوری از مدیران جشنواره کاملا دولتی موسوم به جهانی فجر سخن گفته، از چگونگی ارائه تسهیلات به کارمند معزول روابط عمومی سازمان سینمایی برای فیلمسازی در آفریقا به تهیه کنندگی خانم «الف.م» طرح سوال کرده است.

گزارش «تسنیم» را بخوانید:

 نگاه رانت محور در لیستهای منتشر شده از حمایتهای موسسه رسانه‌های تصویری و بنیاد سینمایی فارابی هم قابل بررسی است. افرادی در لیست هستند که به واسطه آشنایی و رفاقت با برخی از مسئولان تصمیم‌گیر در عرصه سینما توانستند تسهیلات و حمایت‌های بیشتری بدست آورند. به عنوان مثال لازم است قرارداد خانم مونا زند حقیقی که از موسسه رسانه‌های تصویری برای ساخت مستند «آیین هم‌آوایی» 490 میلیون تومان دریافت کرده است واضح‌تر ارائه شود، البته قرار دادی که مورد تأیید و حسابرسی شده باشد، یعنی مبلغ مندرج در قرار داد با اسناد ارائه وجه مطابقت داشته باشد.

وقتی به لیست حمایتهای این مجموعه ‌ها دقت می‌شود برخی اسامی به صورت متوالی تکرار شده‌اند که همه در نسبت نزدیک با مسئولان تصمیم‌گیر در سینما هستند. حتی لیستهایی هم که ارائه شده‌اند تأییدیه نهادهای نظارتی مالی را ندارند و طبق قوانین حسابداری و حسابرسی اصل افشاء کامل در آنها رعایت نشده‌است. یعنی در افشای اطلاعات مالی این حمایتها برخی سالها آورده شده اند و برخی دیگر خیر.

همچنین در ادامه برخوردهای رانتی در اعطای تسهیلات می‌توان به تسهیلات داده شده به خانم «آ.م» برای عرضه و اکران فیلم در کانادا اشاره کرد و همچنین ساخت فیلم به تهیه‌کنندگی همان شخص و به کارگردانی کارمند سابق سازمان سینمایی در یکی از کشورهای آفریقایی.

موارد مصداقی از این دست زیاد است اما یکی از مهمترین ابهامات عملکرد مالی سازمان سینمایی مربوط به جشنواره‌های ملی و بین‌المللی فیلم فجر می‌شود. موضوعی که مدتها مورد بحث بود و هیچوقت بودجه شفافی برای این دو جشنواره بزرگ کشور اعلام نشد. همین موضوع مدتی رسانه‌ها را مشغول کرد که واقعا کدام بودجه اعلامی درست است و دبیران این دو رویداد را در مقابل هم قرار داد تا رقم دقیق بودجه آنها مشخص شود. چرا اعلام یک رقم کلی برای هزینه کرد یک جشنواره باید اینقدر ابهام داشته باشد و نتوان یک رقم قابل استناد برای آنها اعلام کرد؟ حال اینکه گام اصلی در شفاف‌سازی مالی اعلام این ارقام نیست بلکه ریز هزینه کرد و اسناد مرتبط با این هزینه‌هاست که با حکایت اعلام بودجه جشنواره ها نباید انتظاری در اعلام هزینه‌ها داشت.

موضوع مورد اشاره ما البته بودجه و نوع هزینه کرد آن در جشنواره‌های ملی و بین‌المللی نیست بلکه مجرای اعطای بودجه به این جشنواره‌هاست. لازم است در گزارشات سازمان سینمایی اشاره شود چرا بودجه چند دوره از این جشنواره ها در ابتدا به حساب یک شرکت تعاونی که نام آن نزد این خبرگزاری محفوظ است واریز شده و بعد از حذف درصدی از بودجه مبلغ مذکور به جشنواره‌ها تخصیص داده شده است؟




بعد از رسانه‌های مستقل و کانون کارگردانان⇐جامعه صنفی تهیه‌کنندگان هم خواستار بازگرداندن بخش «بین‌الملل» به جشنواره فجر شد

سینماروزان: جدایی بودجه خوار بخش «بین الملل» از فجر و بریز و بپاش برای برگزاری محفلی که هیچ دستاورد شفافی در حوزه بین الملل برای سینمای ایران نداشته است زودتر از همه با انتقاد رسانه های مستقلی مواجه شد که هیچ گاه حاضر نشده‌اند بر سر مناقع سینمای ایران با چنین محافلی وارد معامله شوند.

به گزارش سینماروزان همین رسانه های مستقل بودند که به هنگام برپایی هر چهار دوره جداگانه محفل جهانی کوشیدند با زیر سوال بردن حجم بالای بریز و بپاش مالی و شیوع آقازادگی در این محفل و از آن سو نداشتن خروجی واضح جهانی، زیربنای برپایی آن را به چالش بکشند.

بعد از رسانه های مستقل کانون کارگردانان سینمای ایران بود که با صدور بیانیه ای از بیهوده بودن این جدایی بودجه خوار سخن گفت(اینجا را بخوانید) و حالا جامعه صنفی تهیه کنندگان به ریاست سیدضیاء هاشمی نیز با اشاره به بیانیه کانون کارگردانان خواستار بازگشت بخش «بین الملل» به جشنواره فجر شده است.

متن بیانیه جامعه صنفی تهیه کنندگان را بخوانید:

جامعه صنفى تهيه كنندگان سينماى ايران ضمن اعلام حمایت قاطع از خواست معقول و مشروع شوراى محترم و مركزى كانون كارگردانان اظهار مى دارد همان طور كه پيشتر از اين نيز در چند نوبت اظهار نارضايتى از جدايى بخش بين الملل از جشنواره فيلم فجر و آسيبهاى آن به سينماى مستقل به سمع مسئولين رسيده بود، از معاون محترم وزير و رئيس سازمان سينمايى ميخواهيم در اين خصوص با اهتمام ويژه و پويا با نظر مساعد به اين خواست پاسخ دهند تا بيش از اين شاهد لطمه هاى جبران نشدنى در اين بخش نباشيم.




اعلام رسمی رقم ۴٫۶ میلیاردی به عنوان هزینه برگزاری جشنواره سی و ششم فجر⇐سینماروزان: با استقبال از کاهش هزینه ۷میلیاردی، امیدواریم که هم ریزهزینه کرد همین ۴٫۶ میلیارد اعلام شود و هم رقم بودجه دیگر محافل دولتی از هنروتجربه و جهانی فجر تا فارابی، مرکز گسترش، انجمن سینمای جوان، موزه سینما، موسسه رسانه های تصویری و…

سینماروزان: بعد از افشای هزینه کرد حدود 12 میلیاردی برای جشنواره سی و پنجم فجر و حرف و حدیثهای متعاقب، کمی بیش از یک ماه بعد از برگزاری جشنواره سی و ششم فجر بودجه صرف شده برای آن اعلام شد.

رقم بودجه جشنواره امسال 4.6 میلیارد اعلام شده که نسبت به سال قبل یک کاهش حدود 7 میلیاردی را شاهدیم.

سینماروزان ضمن استقبال از شفاف سازی بودجه جشنواره امیدوار است هم جزییات هزینه کرد این 5 میلیارد مشخص شود و هم ردیف بودجه دیگر زیرمجموعه های سازمان و از جمله جهانی فجر، هنروتجربه، مدرسه سینما، مرکز گسترش، فارابی، موسسه رسانه های تصویری، موزه سینما، انجمن سینمای جوان و…  به طور رسمی اعلام شود و البته در کنار ارائه بیلان کاری.




تناقض‌گویی در کمتر از ده روز⇐ابوالحسن داوودی(اول اسفند): ترجیح می‌دهم «هزارپا» بدون نمایش در جشنواره فجر به اکران عمومی برسد/ابوالحسن داوودی(نهم اسفند): احتمال دارد فیلم را به جشنواره جهانی فجر دهم!

سینماروزان/حامد مظفری: ماجرای رونمایی از تازه ترین فیلم ابوالحسن داوودی «هزارپا» که با مشارکت موسسه گلرنگ‌رسانه تولید شده به ماجرایی پیچیده بدل شده است؛ در حالی که فیلمبرداری «هزارپا» اواخر تابستان به پایان رسیده و تدوین فیلم همزمان با فیلمبرداری آغاز شده بود اما فیلم به جشنواره فجر نرسید!!

به گزارش سینماروزان پیش بینی می شد که «هزارپا» به جشنواره فجر داده نشده تا اکران نوروز97 را قبضه کند اما در آستانه اکران نوروز هم نامی از «هزارپا» در فهرست گزینه های نوروزی نیست و فیلمیران که پخش «هزارپا» را برعهده گرفته به احتمال زیاد کمدی «تکزاس» را به جای «هزارپا» در اکران نوروزی خواهد داشت.

در این اوضاع کنار هم گذاشتن دو اظهارنظر متناقض از کارگردان فیلم هم بر حجم پرسشها می افزاید. ابوالحسن داوودی اول اسفندماه در گفتگویی با «ایسنا» بیان داشته بود: از ابتدا اعلام کرده بودم براساس تجربه و تشخیص خودم ترجیح می‌دهم «هزارپا» بدون نمایش در جشنواره فجر به اکران عمومی برسد؛ این در حالی است که بسیاری دیگر از فیلم‌هایم در زمان شرکت در جشنواره و نیز اکران عمومی با استقبال مخاطبان روبرو شده است اما برای این فیلم به نظر بهتر بود بی واسطه جشنواره  پس از ساخت به اکران عمومی برسد. این مسئله هم ارتباطی به خوب یا بد بودن جشنواره فجر ندارد چون جشنواره فیلم فجر به هر حال ویژگی‌هایی دارد که برای بعضی فیلم‌ها مفید است و برای برخی دیگر از فیلم‌ها مفید نیست. برای من براساس تجربه مستقیمی که داشتم و اینکه فیلم «زادبوم» با وجود چهار جایزه‌ای که از همین جشنواره گرفت، دچار حاشیه شد و چند سال در محاق توقیف قرار گرفت،  عقل حکم می‌کرد که از یک سوراخ دوبار گزیده نشوم.

ابوالحسن داوودی کمتر از ده روز بعد در نهم اسفندماه باز هم در گفتگو با «ایسنا» با بیان اینکه احتمال دارد فیلم خود را اردیبهشت ماه سال آینده در جشنواره جهانی فجر شرکت دهد، درباره متقاضی نشدن در اکران نوروزی گفت: واقعیت این است که هیچوقت اهل تعریف کردن از خودم و کارم نبودهذام، اما این بار مجبورم بگویم که براساس تجربه، فکر میکنم آخرین فیلمم  «هزارپا» نیازی به اکران نوروز یا هر اکران ویژه دیگری ندارد چون ویژگیهایی دارد که به نظر می رسد  در هر زمانی میتواند به جذب گستره مطلوب مخاطب و حتی رکوردشکن دست یابد.

اینکه داوودی یک بار از ارجحیت غیبت در جشنواره فجر می گوید و بار دیگر از احتمال در محفلی موسوم به جهانی فجر از کجا نشأت گرفته است؟؟

آیا وعده های رنگین دست اندرکاران جهانی فجر بوده که او را متمایل به حضور در این محفل کرده به خصوص که این محفل سال قبل نزدیک به 8 میلیاردی هم بودجه صرفش شد(!!) یا آن که مسأله در وسواسهای این کارگردان نهفته که هنوز به نسخه ای نهایی از فیلم نرسیده و سعی دارد بدون آشکار کردن آن درباره وضعیت فیلمش سخن گوید؟؟




فرافکنی یک داور فجر؟؟⇐رسول صدرعاملی: بی‌توجهی به انیمیشن و مستند در داوریهای فجر، به دلیل سیاستگزاری غلط شورای سیاستگزاری است!!⇔پرسش: اگر سیاستگزاری جشنواره را غلط می‌دانستید چرا حضور در هیأت داوران را پذیرفتید؟

سینماروزان: انتقاداتی که به عملکرد هیأت داوران جشنواره سی و ششم فجر وارد است روزبروز ابعاد تازه تری می یابد؛ از نامزدی 24گانه محصولات یک سازمان ارزشی گرفته تا نامزدی 8گانه محصولی که شریک تولیدش خواهرزاده یکی از اعضای هیأت داوران بود تا نامزدی 10گانه یک آقازاده اقتصادی و نامزدی 11گانه تهیه کننده مطبوع شهردار سابق و در نهایت سهم قابل ملاحظه اینها از جوایز نهایی با چرایی بی توجهی هیأت داوران به انیمیشن و مستندهای حاضر در جشنواره دنبال شده است.

به گزارش سینماروزان رسول صدرعاملی از شرکای موسسه پخش فیلمیران که در هیأت داوران جشنواره حاضر بود به جای پاسخگویی به انتقادات مسیر جالبی را در پیش گرفته و آن هم انداختن تقصیر به شورای سیاستگذاری فجر است.

این عضو هیأت داوری فیلم فجر درباره اینکه فیلم‌های مستند و انیمیشن، کوتاه در جشنواره‌ی فیلم فجر دیده نشده‌اند به «ایسنا» گفت: فیلم‌ها دیده نشده‌اند نه از این جهت که در هیأت داوری به نمایش در نیامدند بلکه به دلیل سیاست‌های غلط شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر و تاکید دبیر جشنواره بر روی این سیاست‌ها، این فیلم‌ها آنگونه که شایسته‌شان هست، دیده نشدند.

⇓⇓⇓

اصلی ترین پرسشی که بعد از خواندن توضیحات صدرعاملی به ذهن می‌رسد این است که اگر ایشان سیاستهای شورای سیاستگزاری و آیین نامه جشنواره سی و ششم را قبول نداشته اند اصلا چرا راضی شده اند در چنین جشنواره ای داوری کنند؟

از همان زمان انتشار آیین نامه جشنواره سی و ششم محرز بود که نه بخشی به نام مستند وجود دارد و نه بخشی به نام انیمیشن یا کوتاه و قرار بر این بود که تمامی آثار از مستند تا کوتاه و بلند و انیمیشن در بخش مسابقه داوری شوند. در نتیجه هیأت داوران هم با پای‌بندی به این آیین‌نامه وظیفه ارزیابی تمامی آثار حاضر در بخش مسابقه را داشته اند!

طبیعی است بی توجهی به برخی از آثار بخش مسابقه بی بروبرگرد به هیأت داورانی بازمیگردد که با دانستن کیفیت آیین نامه حضور در تیم داوری را پذیرفته اند.




سیدضیاءالدین دری در گفتگویی تازه بیان داشت⇐همانهایی که زمانی در تلویزیون به تبلیغ نظام پرداخته بودند فیلم آخرم را به دلیل حمایت از نظام بایکوت کردند!!/در جشنواره فجر اغلب اعمال نفوذ، سلیقه شخصی و حب و بغض بوده!/سینماگران شبه‌روشنفکر یادشان رفته مادرشان یک زن مسلمان چادری است

سینماروزان: سیدضیاءالدین کارگردانی که بعد از ساخت هشت فیلم سینمایی از نیمه دهه هشتاد به این سو درگیر کار در تلویزیون شد و دو سریال تاریخی قابل تأمل «کیف انگلیسی» و «کلاه پهلوی» را ساخت از اعمال نفوذ در جشنواره فجر سخن گفت.

به گزارش سینماروزان سیدضیاءالدین دری درباره سیاستگذاری جشنواره فجر به «نزدیک» گفت: در جشنواره فجر کاملاً اعمال نفوذ، سلیقه شخصی، حب و بغض و غرض و مرض هست. اما اگر اینجا جشنواره فجر است، پس باید فیلم‌ها در جهت منویات نظام باشد.

این فیلمساز درباره برخورد جشنواره فیلم فجر با آخرین فیلم او «من و دبورا» توسط مدیرانی که قبل از جشنواره فجر، در تلویزیون مدیر بودند بیان کرد: برگشتند و گفتند این فیلم تبلیغاتی است. منظورشان هم این بود که فیلمت دارد تبلیغ نظام را می‌کند. برایم خیلی جالب بود که این مدیران خودشان تا هشت نه ماه قبل که در تلویزیون بودند به دنبال این بودند منویات نظام را از طریق تلویزیون پخش کنند و حالا که از تلویزیون به سینما رفته بودند تبدیل به اپوزیسیون شده بودند. در کجای دنیا می‌توانید فیلمی بسازید که عاری از هرگونه تبلیغات باشد؟ کسی که فیلم اپوزیسیون می‌سازد تبلیغات نمی‌کند؟ چطور فیلم او تبلیغاتی نیست، اما فیلم حامی نظام تبلیغاتی است؟ پس بگویید که می‌خواهیم فیلم اپوزیسیون بسازیم.

وی در پاسخ به سؤالی درباره صحت این شایعه که به داوران جشنواره فجر سفارش می‌شود که به چه کسانی جایزه دهند هم تصریح کرد: هم واقعیت دارد هم ندارد. مثلاً من یک بار داور بخش بین‌الملل بودم. آن سال آقای مهرجویی از ایران فیلم داشت. یکی از گردانندگان بخش بین‌الملل آمد و به من گفت: «فلانی! سعی کن یک‌جوری بشود که جایزه را آقای مهرجویی ببرد.» 

وی درباره بازتاب مسائل اجتماعی در برخی فیلم‌های ایرانی هم اظهار کرد: در آمریکا به قول یکی از رفقا 50 میلیون نفر بی‌خانمان است. فیلم‌های آمریکایی را دارید می‌بینید. در آنها خبری از بی‌خانمان هست؟ کارتن‌خواب می‌بینید؟ در فیلم‌هایشان از این چیزها می‌بینید؟ درام‌های پرشکوه هم دارند. درام‌های خیلی مهمی هم دارند، اما شما این چیزها را در آنها می‌بینید؟ نه. بعد کارگردان ایرانی می‌نشیند و می‌گوید به‌به! عجب فیلمی. اما به خودش که می‌رسد می‌گوید: نمی‌شود ما برویم و این‌جوری فیلم بسازیم و ایرانی را نشان بدهیم که یک کشور باستانی و بزرگ است.

دری با طعنه به سینماگران شبه‌روشنفکر که از نشان دادن تعلقات مذهبی در فیلمها واهمه دارند ادامه داد: اسلام هم که افت دارد آدم بخواهد از آن تعریف کند. یادش رفته است مادرش یک زن مسلمان چادری بود و می‌آید و فیلمی می‌سازد که کاملاً مغایر با همه باورهای سیاسی اجتماعی خودش هست و می‌شود فیلم سیاه‌نما. حالا چه در‌باره حقوق خانم‌ها باشد، چه راجع به مسائل اجتماعی روزمره.




بعد از ۲۴نامزدی و اعطای ۹ جایزه برای محصولات این سازمان ارزشی⇐محمدمهدی حیدریان روی آنتن زنده: باید دست اوج را ببوسیم!!!⇔پرسش اول: آیا در دست‌بوسی، فعالان بخش خصوصی که بدون استفاده از بیت‌المال، محصول سینمایی تولید می‌کنند نباید در الویت باشند؟/پرسش دوم: آیا دست‌بوسی نباید برای ارگانهایی باشد که سرمایه‌های عمومی را به طور عادلانه میان فیلمسازان مستعد توزیع می‌کنند؟

سینماروزان: دو ماه پیش از جشنواره سی و ششم بود که روزنامه «کیهان» خبری درباره اسپانسرینگ سازمان هنری-رسانه ای اوج در جشنواره مطرح کرد؛ خبری که زودتر از حد تصور تکذیبیه این سازمان را به دنبال داشت اما از متصدیان روابط عمومی سازمان سینمایی صدایی صادر نشد!!(اینجا و اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان در آستانه برگزاری جشنواره و اعلام نام فیلمهای بخش مسابقه وقتی مشخص شد تمام فیلمهای تولیدی توسط این سازمان سر از بخش مسابقه درآورده پیش بینی هایی شکل گرفت مبنی بر توزیع کاندیداها و جوایز به این محصولات! پیش بینی هایی که با 24 نامزدی و بعدتر اهدای 9 جایزه به محصولات این سازمان رنگ تحقق گرفت.

حالا کمتر از یک هفته بعد از پایان اختتامیه محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی روی آنتن زنده شبکه دوم سیما از لزوم دستبوسی اوج سخن گفته است بدون اینکه از لزوم عدالت در توزیع سرمایه های ارگانهای عمومی سخن گوید.

حیدریان در «سینمادو» بیان داشت: سینمای اجتماعی باید مسائل مهم و استراتژیک داخل جامعه را شناسایی کند و به آنها به خوبی بپردازد.  یک بخش از سینمای راهبردی را بخش خصوصی نمی تواند ورود کند و به همین دلیل بعضی ارگان ها در این بخش ورود پیدا می کنند. البته بعضی ها نسبت به این موضوع نقد دارند که به نظرم حرف های ژورنالیستی است؛ هر کسی بتواند هر نوع امکانی برای سینما فراهم کند تا بتوانیم موضوعات مختلف را که در صدر آن، مسائل راهبردی قرار دارند بسازیم، حتما استقبال می کنیم. بنابراین باید دست سازمان سینمایی اوج، حوزه هنری و دیگر نهادها و ارگان هایی را که در سینما ورود می کنند ببوسیم زیرا سینماگران کشور باید فیلم بسازند و حرف خودشان را بزنند.

⇓⇓⇓

اینکه محمدمهدی حیدریان می کوشد خلاف خواسته جامعه درباره روشنگری پیرامون هزینه هایی که از منابع عمومی برای تولیدات ارگانی خرج شده از دست بوسی این ارگانها بگوید به کنار، پرسشهای اصلی منتج از اظهارنظر تازه ایشان عبارتند از:

اول: آیا در دست‌بوسی، فعالان بخش خصوصی که بدون استفاده از بیت‌المال، محصول سینمایی تولید می‌کنند نباید در الویت باشند؟

دوم: آیا دست‌بوسی نباید برای ارگانهایی باشد که سرمایه‌های عمومی را به طور عادلانه میان فیلمسازان مستعد توزیع می‌کنند؟؟

 




وکیل پایه یک دادگستری خطاب به تهیه‌کننده مطبوع قالیباف⇐شکایت از دبیرخانه فجر در دیوان عدالت اداری قابل رسیدگی نیست!!

سینماروزان: دادخواهی دست اندرکاران فیلمهای «رستاخیز» و «سنتوری» که علیرغم داشتن پروانه نمایش توقیف شده بودند در دیوان عدالت اداری بابی تازه را پیش روی صاحبان محصولات مجوزدار توقیف شده قرار داد؛ روندی که البته به حل مشکل اکران برخی از این آثار پیش از دادخواهی در دیوان عدالت اداری منجر شد.

به گزارش سینماروزان شاید همین باب تازه بود که موجب شد تهیه کننده فیلمی با نام «لاتاری» که از نزدیکان شهردار سابق تهران است، هم در واکنش به سخنان رسول صدرعاملی از اعضای هیأت داوران جشنواره سی و ششم درباره اینکه فیلم ایشان بخاطر مضمونش داوری نشده، از دادخواهی برای احقاق حق درباره فیلمش در دیوان عدالت اداری سخن گوید.

اما آیا امکان شکایت از دست اندرکاران جشنواره به دیوان عدالت اداری وجود دارد؟ از آنجا که برگزاری جشنواره فجر علیرغم دولتی بودن آن مساوی ایجاد عنوان شغلی در وزارت ارشاد نیست بر همین اساس شکایت بردن از دست اندرکاران جشنواره به دیوان عدالت اداری هم ممکن نیست.

دکتر حسن کیا استاد دانشگاه و وکیل پایه یک دادگستری با تأیید این مطلب به «همدلی» گفت: از نظر حقوقی این مسئله هیچ ارتباطی به دیوان عدالت اداری ندارد و مسئله ولو قابل طرح در دیوان باشد، قابل رسیدگی در آن مرجع نخواهد بود.

مسأله اصلی آن است که هیئت داوران جشنواره های مختلف فرهنگی و هنری عنوان شغلی در وزارتخانه برگزار کننده این رویدادها ایجاد نمیکند و متعاقب آن دبیرخانه جشنواره فجر که البته هیچ وقت به صورت دائم فعال نبوده و فعالیتش در اصطلاح اهالی هنر موسمی است، مساوی اقدامات نهاد یا فرد انتخاب کننده آنها نیست.

 نه تنها عنوان دبیری جشنواره فجر یک عنوان شغلی در وزارت خانه فرهنگ و ارشاد به حساب نمی آید بلکه دبیر جشنواره اساسا اختیارات خود را هم به هیئت داوران تفویض نمی کند تا آنها به عنوان نماینده او فیلم های منتخب را معرفی کنند.

از سوی دیگر برابر دانستن اقدامات وزارتخانه ها با انتخاب های صورت گرفته از سوی هیئت های داوری قیاس اشتباهی است. چرا که داوران نه عنوان شغلی دارند و نه بر اساس اساسنامه جشنواره فیلم فجر موظف به توضیح حقوقی درباره شیوه انتخاب هایشان هستند.




دو روز بعد از انتقاد یک رسانه مستقل در چرایی ارجحیت مستندهای ارگانی بر مستندهای خصوصی در جشنواره فجر⇐حالا یک رسانه اصلاح‌طلب مطرح کرد: به فکر چاره‌ای برای رقابت عادلانه در فجر باشید!/مگر می‌شود بودجه بی‌انتهای فیلمساز ارگانی را با زخمهای بی‌انتهای فیلمساز مستقل همسنگ دانست؟

سینماروزان: دو روز قبل بود که روزنامه ورزشی مستقل «هدف» با انتقاد از راه نیافتن مستندهایی محصول بخش خصوصی و از جمله مستند ورزشی پرچهره «آبی به رنگ آسمان» و مستند «فریاد رو به باد» به جشنواره فجر و ارجحیت مستندهای کسالت بار ارگانی بر این مستندها به انتقاد از جشنواره های دولتی پرداخت که همواره می کوشند هوای ارگانیها را داشته باشند.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان به تازگی روزنامه اصلاح طلب «شرق» با نگاهی به اظهارات تازه رییس سازمان سینمایی در راه اندازی جشنواره ای تازه برای فیلمسازان اول به مشکل بزرگ رقابت ناعادلانه در جشنواره های ایران که سنجش عیار فیلمهای مستقل با محصولات پرهزینه ارگانی است پرداخته است.

متن گزارش «شرق» را بخوانید:

با اراده و تصمیم تازه‌ای دیگربار روبه‌رو شده‌ایم؛ «گشایش جشنواره‌ای اختصاصی برای فیلم‌های اول کارگردان‌ها»… . این را جناب آقای حیدریان در سمت معاونت سینمایی ایران{رییس سازمان سینمایی} گفته است.  خوب است، چراکه نه! …؛ اگر محرومیت برای حضور فیلم‌های اول در جشنواره فجر ایجاد نکند و جشنواره فیلم‌های اول کاملا مستقل راه خود را بسازد و جهان خود را، اتفاق خوبی ا‌ست.  ولی جناب حیدریان! بهتر است به فکر چاره‌ای برای مدیریت درست فجر باشید؛ به فکر رقابت عادلانه…، به فکر برگزاری درست این جشنواره ٣٦ساله، به فکر بلایی که فیلم‌های سازمانی به جان سینمای ما انداخته، باشید.
رقابت عادلانه، می‌شود «بلال شیردانه‌ای که در قفس به نصیب می‌رسد»… . مگر می‌شود با اعمال نفوذ در همه‌چیز مواجه نبود؟! … مگر می‌شود بودجه بی‌انتهای فیلم‌ساز حمایت‌شده را با زخم‌های بی‌انتهای فیلم‌ساز مستقل که با چنگ و دندان با کابوس تأمین سرمایه حداقلی برای ساخت فیلمش مواجه است، همسنگ دانست؟!؟!
آقای حیدریان! به فکر برگزاری جشنواره مستقل برای فیلم‌های سازمانی باشید. به فکر بازسازی و مرمت ذائقه مخاطب سینمای ایران باشید.
کمک کنید تولیدات سینماگران مستقل در معرفی، زیر سنگینی موج خبرسازی و حاشیه‌سازی و پروپاگانداخاموش و بی‌جان و بی‌صدا نماند.  از جشنواره سینمایی فجر، یک‌بار هم که شده برای معرفی سینمای مستقل و دردمند و زخم‌خورده استفاده کنید.
 چگونه می‌شود کار عواملی را که هرروز به‌ فکر تأمین نیاز مالی پشت‌صحنه فیلمشان هستند با محصول بسته‌بندی‌شده و درزرورق‌پیچیده سینماگر حمایت‌شده (که قرار نیست هیچ نگرانی‌ای داشته باشد) در رقابت دید!؟




پرسش یک رسانه ورزشی از دبیرخانه جشنواره فجر⇐چرا مستندهای کسالت‌بار ارگانی را به یک مستند ورزشی پرچهره متعلق به بخش خصوصی ترجیح دادید؟

سینماروزان: غلبه کاندیداتوری و در نهایت اهدای جوایز جشنواره فجر با محصولات ارگانی و فقط 24 نامزدی برای محصولات سازمان هنری-رسانه ای اوج و در نهایت اهدای 9 جایزه به این محصولات، ورای رسانه های فرهنگی در رسانه های ورزشی هم بازتاب داشته است.

به گزارش سینماروزان روزنامه ورزشی «هدف» که از قدیمی ترین رسانه های ورزشی کشور است با مروری بر روند اهدای جوایز به انتقاد از حذف مستند ورزشی «آبی به رنگ آسمان» از جشنواره و ارجحیت مستندهای ارگانی بر آن پرداخته؛ اتفاقی که باعث شد مخاطبان جشنواره هم روی خوشی به مستندهای جشنواره نشان ندهند.

متن تحلیل روزنامه «هدف» را بخوانید:

از همان زمان اعلام نام فیلمهای بخش مسابقه جشنواره سی و ششم فجر و غلبه حضور محصولات تولیدشده توسط ارگانهای و نهادهای دولتی و شبه‌دولتی می‌شد درباره توزیع جوایز اصلی میان این آثار حدسهایی زد.

اعلام نام کاندیداهای جشنواره که همراه شد با نامزدی 24 سیمرغ برای فقط دو فیلم ارگانی و بعدتر اهدای 9سیمرغ به همین دو فیلم حدسها را به واقعیت بدل کرد؛ بماند که همین توزیع جوایز میان ارگانیها باز هم اسباب خوشحالی یکی از آنها که ابراهیم حاتمی‌کیا باشد را فراهم نکرد و او حتی بعد از دریافت سیمرغ هم باز از زمین و زمان گلایه کرد!

در میان آثار بخش مسابقه جشنواره ،دو مستند «بانو قدس ایران» و «زنانی با گوشواره های باروتی» هم حضور داشتند که هر دو با بودجه‌های عمومی تولید شده بودند و هرچند یکی از اینها یعنی «زنان…» در اختتامیه مورد تقدیر قرار گرفت اما هیچ کدام نتوانستند نه در میان ده فیلم برگزیده آرای مردمی باشند و نه در کاخ رسانه ها که پردیس ملت است توجهی برانگیزند.

اگر بدانیم این آثار از میان مستندهایی انتخاب شده‌اند که برخی از آنها مانند «فریاد رو به باد» و «آبی به رنگ آسمان» محصول کامل بخش خصوصی بوده اند و با بی توجهی کامل در ورود به بخش مسابقه همراه شده‌اند قطعا متوجه اشتباه فاحش در ارجحیت دادن ارگانیها به این مستندها خواهیم شد.

عدالت آن بود که لااقل در کنار یک مستند ارگانی یک مستند همپای خصوصی هم وارد جشنواره می‌شد تا هم انگیزه‌ای برای فعالان مستندسازی بخش خصوصی ایجاد شود و هم مقایسه‌ای صورت گیرد میان میزان توجه مخاطب به محصولات بخش خصوصی.

«آبی به رنگ آسمان»امیر رفیعی مستندی فوتبالی با محوریت مرور تاریخ باشگاه استقلال است که با توجه به اقبال مخاطبان به محصول قبلی سازنده‌اش «من ناصر حجازی هستم» میتوانست از رونق دهندگان به جشنواره باشد. مستندی که فارغ از تصاویر آرشیوی دست اول از حضور چهره‌هایی نظیر همایون ارشادی، سیامک انصاری، رضا یزدانی، فرهاد اصلانی و حمیدرضا آذرنگ هم سود می‌برد.

اما چنین مستندی یا مستندی دیگر به نام «فریاد رو به باد»عطا مهراد به یک دلیل ساده و عدم حمایت ارگانها و نهادهای متمول به جشنواره راه پیدا نمی‌کنند و باکسهای طلایی نمایش در سینماهای مردمی و کاخ رسانه با مستندهایی پر میشود که نیمی از ظرفیت سالن نمایش را هم پر نمی کنند.

این بی توجهی به مستندهای خصوصی از کجا نشأت گرفته را نمی دانیم و شکی نباید داشت که به مانند مستند فوتبالی «من ناصر حجازی هستم» مستند «آبی به رنگ آسمان» حق خود را از اکران رسمی خواهد گرفت.

اما دود بی‌توجهی به مستندسازان خصوصی در درجه اول به چشم مخاطبان سینمایی رفت که مجبور بودند در پیش فروش بلیت سینماها بلیتهای یازده‌گانه را به صورت سری خریده و حتی برای تماشای مستندهایی کسالت‌بار هم پول دهند.

با یک مستند فوتبالی درجه یک می‌شد تغییر نگاه این مخاطبان به سمت سینمای مستند را موجب شد. چرا این اتفاق نیفتاد؟ آیا قصد نومید کردن فعالان بخش خصوصی را داریم؟ اگر این طور است چرا در آیین نامه جشنواره به صراحت اعلام نمی‌شود الویت با محصولات ارگانی است؟؟




ادعاهای مجری گفتگو با احمدی‌نژاد⇐بهترین فیلم جشنواره، فیلم اختتامیه بود!/این فیلم، مقدمه واسپاری جشنواره به بخش خصوصی است!

سینماروزان: حواشی اختتامیه جشنواره فیلم فجر و به خصوص اعتراضات ابراهیم حاتمی‌کیا که با خطاب قرار دادن رضا رشیدپور و در گلایه از ارگانی خواندن صورت گرفت با واکنشهای بسیاری در میان اهالی رسانه مواجه شده و شرایط قرارگیری فیلم اخیر حاتمی کیا در بازی دوقطبی اصلاح‌طلب-اصولگرا که پیشتر در مورد فیلمهایی مانند «قلاده های طلا» دیده بودیم را فراهم کرده است.

به گزارش سینماروزان محمدرضا تقوی‌فرد مجری تلویزیون در یادداشتی بر کیفیت برگزاری اختتامیه امسال، با اشاره به تقابل حاتمی‌کیا-رشیدپور، مهمترین فیلم جشنواره را فیلم اختتامیه دانسته(!!) و حتی احتمال داده که این فیلم میتواند مقدمات واسپاری جشنواره به بخش خصوصی باشد.

متن یادداشت محمدرضا تقوی‌فرد را که مجری چند گفتگو با رییس دولتهای نهم و دهم بوده بخوانید:

اختتاميه جشنواره فيلم فجر امسال حال و هواي ديگري داشت. مجري برنامه رضا رشيد پور هميشگي بود و داورها و جايزه بگير ها نيز همين كه همان!  رشيدپور كه بازيگري هم مي كند مورد اشاره مستقيم ابراهيم حاتمي كيا قرار گرفت. عمل و عكس العمل، اكشن و ري اكشن، كنش و واكنش و …همان قواعدي كه بر فيلم حاكم است.

انصافا اختتاميه جشنواره فيلم فجر ١٣٩٦ فيلم خوبي بود. هم فيلمنامه خوبي داشت، هم خوب تقطيع شده بود، بازيگرها خوب بازي كردند و حس و حركت و بيانشان درخور تحسين بود، تدوين خوبي داشت، نور و تصوير و صدا خوب بود، و خلاصه بهترين فيلم جشنواره امسال، فيلم اختتاميه بود.

بد نيست گوشه ذهنتان داشته باشيد كه اين فيلم ممكن است مقدمه برچيدن جشنواره فيلم فجر به اين سبك و سياق باشد و شايد در آينده اين جشنواره تبديل شود به يك جشنواره بين المللي كه توسط بخش خصوصي اجرا مي شود و يك جشنواره فيلم داخلي هم باشد براي فجر!




«کیهان» با انتقاد از داوری جشنواره فجر، خواستار ورود مجلس به ماجرا شد⇔پرسش: آیا بررسی مجلس، تعدد نامزدی و جوایز ارگانی‌ها و بی‌توجهی به سینمای مستقل را شامل خواهد شد؟

سینماروزان: روند داوری جشنواره سی و ششم فجر، اعلام نامزدها و به دنبال آن برگزاری اختتامیه در شرایطی که حجم عمده ای از نامزدیها و جوایز به محصولات ارگانی و فیلم منسوب به خواهرزاده یک عضو هیأت داوران رسیده است انتقادات رسانه‌های مستقل را موجب شد.

به گزارش سینماروزان روزنامه اصولگرای «کیهان» نیز با انتقاد از برگزاری جشنواره خواستار ورود مجلس برای بررسی کیفیت برگزاری شده است. «کیهان» به این نکته اشاره نکرده که آیا بررسی مجلس شامل تعدد نامزدی و جوایز ارگانی ها و بی توجهی به سینمای مستقل خواهد بود یا نه؟

متن گزارش «کیهان» را بخوانید:

پس از برگزاری فضاحت‌بار سی و ششمین دوره جشنواره تئاتر فجر، این دوره از جشنواره فیلم فجر هم به چنین وضعیتی دچار شد. با اعلام نامزدهای جشنواره فیلم فجر، انتقادات از جشنواره به اوج رسید. هر چند که امسال در جشنواره فیلم فجر، چند فیلم دفاع مقدسی و ارزشی خوب هم حضور داشت، اما اجرای غیرحرفه‌ای و دور از استاندارد جشنواره باعث شد تا حتی نقاط مثبت این رویداد نیز به محاق بروند.
بخش ادب و هنر روزنامه کیهان، قبل و در حین برگزاری جشنواره نسبت به سیاست‌های اجرایی غلط جشنواره هشدار داده بود. ازجمله درباره ترکیب ضعیف داوران جشنواره و اینکه برخلاف روال معمول در سایر جشنواره‌های معتبر جهانی که هنرمندانی صاحب موفقیت یا عناوین برتر را به عنوان داور منصوب می‌کنند، در این دوره از جشنواره فجر دقیقا افرادی به داوری گماشته شدند که سال‌هاست نه تنها هیچ موفقیتی کسب نکرده‌اند بلکه حتی فعالیت هنری قابل توجهی هم نداشته‌اند. همچنین قبلا نسبت به ساختار غیرمنطقی و نامتوازن بخش مسابقه انتقاد کرده بودیم؛ اینکه براساس کدام عقلانیتی فیلم‌های مستند و انیمیشن و کوتاه و سینمایی در یک بخش قرار گرفته‌اند؟
در نتیجه این مسائل، جمعه شب گذشته، بلافاصله پس از اعلام نامزدهای کسب عناوین برتر در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر، غیرتخصصی بودن و سیاست‌زدگی قضاوت آثار در این گردهمایی بیش از پیش برملا شد. طوری که تقریبا همه اهالی سینما از هر جریان و با هر نگاه و سلیقه‌ای نسبت به نامزدهای اعلام شده شگفت‌زده شده‌اند. عدم حضور برخی فیلم‌ها و بازیگران که به زعم اکثریت دیدگاه‌ها، حداقل باید در جمع نامزدها می‌بودند و در مقابل، نامزدی برخی از آثار و افرادی که چندان شایسته به نظر نمی‌رسیدند، داوری این دوره از جشنواره فیلم فجر را زیر سؤال برد.
ازجمله اتفاقات شگفت‌انگیز این دوره از جشنواره فیلم فجر این است که از یک فیلم، دو بازیگر نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن شده‌اند! این درحالی است که هر فیلم، فقط یک بازیگر نقش اول زن و مرد دارد! همچنین برای بسیاری جای سؤال است که چطور یک فوتبالیست که به عنوان نابازیگر شناخته می‌شود، نامزد بهترین بازیگر جشنواره شده است؟ جای انیمیشن «فیلشاه» با دستاوردهای فنی جدیدش در بین نامزدها کجاست؟ و… سؤالات بسیار دیگری که می‌توان مطرح کرد.
توجه بیش از حد انتظار به برخی از فیلمسازهایی که قبلا به ستایش از دولت و رئیس‌جمهور پرداخته بودند و همچنین کم‌توجهی به افرادی که در جبهه منتقدان دولت قرار می‌گیرند، شائبه اعمال نفوذ و سیاست‌زدگی در داوری جشنواره فیلم فجر را افزایش داده است.
در نتیجه به نظر می‌رسد که نهادهای نظارتی، به ویژه کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی باید ورودی جدی به آسیب‌شناسی جشنواره‌های فجر کند. چون این جشنواره‌ها به لحاظ اجرایی رو به زوال به نظر می‌رسند.




و بالاخره سرانجام جشنواره سی و ششم؛ آنهایی که خشنود شدند و آنهایی که رستگار…⇐ خشنودی سازمان ارزشی اوج با ۹جایزه+خشنودی خواهرزاده‌اش «کتی» با ۳جایزه+خشنودی برادرش «بهرام» با ۱جایزه+خشنودی آقازاده اقتصادی و تهیه‌کننده مطبوع شهردار سابق هر کدام با ۲جایزه+رستگاری «مغزها…» با جایزه مردمی+رستگاری مستقلانی نظیر «امیر»، «کار کثیف» و… بدون جایزه!

سینماروزان: اختتامیه جشنواره سی و ششم فیلم فجر در حالی برگزار شد که سخنرانی‌های ابتدایی مراسم و به خصوص پیام طولانی رییس جمهور که توسط وزیر ارشاد خوانده شد موجب طولانی شدن کل مراسم شد و فضایی را بر مراسم حاکم ساخت که خمیازه‌های چهره‌هایی همچون سعید آقاخانی و محسن شاه‌ابراهیمی قاب دوربینها را به خود اختصاص داد.

به گزارش سینماروزان توزیع جوایز در اختتامیه جشنواره منطبق با پیش بینی‌ها با غلبه محصولات ارگانی همراه بود و از جمله 9 سیمرغ که به دو فیلم «به وقت شام»(3سیمرغ) و «تنگه ابوقریب»(6سیمرغ) از محصولات سازمان هنری-رسانه‌ای اوج رسید. فیلم 3ارگانی «سرو زیر آب» هم 3 سیمرغ به خود اختصای داد.

«مغزهای کوچک زنگ‌زده» فیلم پرطرفدار جشنواره هرچند در بسیاری از بخشها از جمله بازیگری نادیده گرفته شد اما در نهایت 4 سیمرغ نصیب این فیلم شد و از جمله سیمرغ بهترین فیلم از نگاه آرای مردمی!!

«عرق سرد» فیلمی که نوری پیکچرز متعلق به کتایون شهابی خواهرزاده فرشته طائرپور عضو هیأت داوران در تولید آن نقش داشته است نیز 3 سیمرغ را به خود اختصاص داد. یکی از جوایز «عرق سرد» جایزه تدوین بود که به بهرام دهقانی رسید؛ تدوینگری که برادرش خسرو در هیأت داوران حضور داشت.

«بمب» تولیدی احسان رسول‌اف آقازاده مدیرعامل بانک آینده دو جایزه را به خود اختصاص داد درست مانند «دارکوب» متعلق به تهیه کننده منسوب به محمدباقر قالیباف که آن هم دو جایزه به خود اختصاص داد. «چهارراه استانبول» هم دو سیمرغ گرفت.

در اختتامیه جشنواره فیلم فجر کم نبودند مستقلان شایسته ای که سیمرغ نگرفتند اما رستگار شدند؛ «کار کثیف»، «امیر»، «جشن دلتنگی» و «اتاق تاریک» از جمله آثار قابل قبول جشنواره بودند که نه سهمی از نامزدیها داشتند و نه سهمی از اختتامیه ولی قطعا برخورد مخاطبان با آنها تکلیف را مشخص خواهد کرد.

فهرست کامل جوایز اعطاء شده در جشنواره سی و ششم فجر به شرح زیر است:

–فیلم
تنگه ابوقریب/سعید ملکان

–سیمرغ مردمی
مغزهای کوچک زنگ زده/سعید سعدی

–فیلم از نگاه ملی
سرو زیر آب/حامد حسینی

–کارگردانی
ابراهیم حاتمی‌کیا/به وقت شام
بهرام توکلی/تنگه ابوقریب

–فیلمنامه
کامبوزیا پرتوی/کامیون
هومن سیدی/مغزهای کوچک زنگ زده

–جایزه ویژه هیات داوران
بمب/پیمان معادی

–فیلم اول
خجالت نکش/رضا مقصودی

–هنروتجربه
مغزهای کوچک زنگ زده/هومن سیدی

–بازیگر اصلی مرد
امیر جدیدی/عرق سرد و تنگه ابوقریب
امین حیایی/شعله‌ور -دیپلم افتخار

–بازیگر اصلی زن
سارا بهرامی/دارکوب

–بازیگر مکمل مرد
جمشید هاشم‌پور/دارکوب

–بازیگر مکمل زن
سحر دولتشاهی/چهارراه استانبول و عرق سرد

–فیلمبرداری
علیرضا زرین‌دست/سرو زیر آب

–موسیقی
کارن همایونفر/به وقت شام

–چهره پردازی
سعید ملکان/تنگه ابوقریب

–تدوین
بهرام دهقانی و محمد نجاریان/عرق سرد

–طراحی صحنه
عباس بلوندی/سرو زیر آب

–طراحی لباس
سارا خالدی/بمب

–جلوه های بصری
فرید ناظرفصیحی/چهارراه استانبول

–جلوه های میدانی
محسن روزبهانی/تنگه ابوقریب

–صداگذاری
علیرضا علویان/به وقت شام و مغزهای کوچک زنگ زده

–صدابرداری
رشید دانشمند/دارکوب

–فیلم کوتاه
حیوان/برادران ارک




خسرو معصومی در گفتگویی صریح  اظهار داشت⇐داوران جشنواره فجر از وفور دموکراسی در جامعه چنان سرخوش بودند(!) که بازتابی جز آن را در سینما نخواستند!!/ آنهایی که استخوان خرد کرده‌اند و کِرم فیلم ساختن ندارند باید داور باشند نه افرادی که هنوز طمع فیلمسازی دارند!/کمال تبریزی چه دستاورد سینمایی داشته که شده است داور جشنواره؟ جز اینکه مدام با سرمایه این ارگان و آن نهاد فیلم ساخته؟/رسول صدرعاملی اصلا در حد داوری جشنواره نیست/فرشته طائرپور چطور از هیأت داوران جشنواره فجر سربرآورده؟/ آیا با تولید ۴ فیلم شخمی می‌توان تهیه‌کننده شد؟/امثال تبریزی و صدرعاملی به فیلمهای مستقل بها نمی‌دهند چون می‌دانند در آن صورت دیگر فیلمهای خودشان مشتری پیدا نخواهد کرد/چرا «اتاق تاریک» را نادیده گرفتند؟ چون با اندیشه فیلم مشکل دارند/چرا «جشن دلتنگی» حتی در یک رشته هم کاندیدا نمی‌شود؟ چون با تصویری که فیلم از بحران مجازی در جامعه ارائه می‌دهد مشکل دارند/آقایان و خانم داور، تحلیل اجتماعی «کار کثیف» را دوست ندارند چون از گل و بلبل نمی‌گوید و به ریشه‌هایی می‌زند که بیانش نان‌شان را آجر می‌کند/با بایکوت جشنواره فجر، پرونده سینمای مستقل بسته نمی‌شود/جشنواره فجر یک جشنواره فامیلی است و مبتنی بر الگوی «خودی-غیرخودی»/جشنواره فجر حتی «ب» هم نیست و بعد از سی و چند سال به خاطر فرمایشی بودن اعتبار جهانی پیدا نکرده/یک ریال بابت «کار کثیف» حتی وام هم نگرفته‌ام/اسم روحانی را از فیلمم درمی‌آورم/حتی آن ترامپ دیوانه هم به حرفهایش عمل می‌کند اما کارگزاران ما فقط وعده می‌دهند

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: روال داوری در جشنواره فجر که در این سالها محملی شده برای خودنمایی محصولات متبوع ارگانها و محافل سینمایی امسال هم به جشنواره نضج یافت!

به گزارش سینماروزان کاندیداتوری 24گانه محصولات سازمان ارزشی اوج در کنار توجه بی حد و حصر و 11کاندیداتوری برای فیلمهای تهیه کننده منسوب به شهردار سابق را کنار توجه ویژه هیأت داوران و هشت کاندیداتوری برای فیلمی منسوب به خواهرزاده یکی از اعضای هیأت داوران که بگذاریم همه چیز دستمان می‌آید.

در نقطه مقابل اما جشنواره فجر بی‌توجهی مطلقی نشان داده است به محصولات مستقل سالهای اخیر سینمای ایران و از جمله فیلمهایی مانند «کار کثیف»، «اتاق تاریک»و «امیر».

خسرو معصومی کارگردان باسابقه «کار کثیف» درباره اینکه آیا بی توجهی کامل هیأت داوران فجر به فیلمش و عدم کاندیداتوری حتی در یک رشته برایش عجیب نبوده به سینماروزان گفت: نه! اصلا برایم عجیب نبود چون سی سال است جشنواره فجر را می‌شناسم. جشنواره‌ای فامیلی و با لحاظ کردن الگوی خودی و غیرخودی.

معصومی در تشریح خودی و غیرخودی اظهار داشت: خودی آن است که هرچه بهش سفارش می‌دهند می‌سازد و «چشم قربان» می‌گوید اما من «چشم قربان» نمی‌گویم. مشکل آنها مشکل فیلم من نیست؛ آنها گل و بلبل میخواهند و از وفور دموکراسی چنان سرخوشند(!) که بازتابی جز آن را در سینما نمی خواهند. طاقت این را هم ندارند که من در فیلمم یک کلمه ولو به طعنه از حسن روحانی حرف بزنم چون آنجاست که بی‌توجه به لحن طعنه آلود فیلم اتهام دریافت رانت را بهم می زنند درصورتی که یک ریال بابت «کار کثیف» حتی وام هم نگرفته ام.

این کارگردان با اشاره به انتقاد از روحانی در نشست مطبوعاتی فیلمش خاطرنشان ساخت: در «کار کثیف» واقعیت را درباره بیکاری جوانان گفتم و به روحانی رأی دادم که بیاید و مشکلات را حل کند چون ایشان گفت بیکاری را حل میکند اما عملی نشد. حتی آن ترامپ دیوانه وقتی حرف میزند به حرفش عمل میکند اما در اینجا سیاستمداران فقط حرف می‌زنند و مردم معترضند به این همه وعده عملی نشده.

خسرو معصومی افزود: اتهامی که بابت دریافت رانت بهم زدند باعث میشود کلا نام روحانی را از فیلم حذف کنم اما واقعیت آن است که مردم با امید به ایشان رأی دادند و مشکلی حل نشد.

خسرو معصومی در پاسخ به این پرسش که آیا بی توجهی جشنواره فجر به فیلمسازان مستقل اسباب نومیدی نخواهد شد به سینماروزان گفت: جشنواره فجر برای فیلمها تعیین تکلیف نمی کند و این مخاطبان هستند که با توجه یا عدم توجهشان تکلیف را روشن میکنند. روال جشنواره فجر سالهاست که ادامه دارد و با بایکوت جشنواره فجر، پرونده سینمای مستقل بسته نمی شود. فیلم «خرس» را حتی اکران هم نکردند اما هنوز آن طرف مخاطب دارد. همین حالا برای «کار کثیف» از جشنواره شانگهای که جشنواره الف است پیشنهاد داشته ایم. «تابو» را اصلا به جشنواره فجر راه ندادند اما در بخش مسابقه مونترال به نمایش درآمد.

این کارگردان خاطرنشان ساخت: جشنواره فجر جشنواره «ب» هم نیست؛ چیزی است بین «ب» و «ج» و اگر در این سی و چند سال اعتبار جهانی نیافته به خاطر همین فرمایشی بودن است.

خسرو معصومی با مرور اعضای هیأت داوران جشنواره امسال تأکید کرد: وقتی می گوییم مهمترین جشنواره سینمایی لاجرم باید مهمترین وزنه‌های سینمایی را در هیأت داوران داشته باشیم. کمال تبریزی چه دستاورد سینمایی داشته که شده است داور جشنواره؛ جز اینکه مدام با سرمایه این ارگان و آن نهاد فیلم ساخته؟ یا رسول صدرعاملی اصلا در حد داوری جشنواره فجر نیست. این جماعت می‌دانند اگر به مستقلهای مستعد بها دهند فیلمهای خودشان مشتری پیدا نمی‌کند. حقش بود امسال یکی از کارکشته هایی مثل ناصر تقوایی یا داریوش مهرجویی که فیلم هم نداشتند داور جشنواره باشند. چرا نبودند؟ یا دعوت نشدند یا قبول نکردند که در هر دو حالت سویه انتقادات به سمت برگزارکنندگان است.

معصومی با انتقاد از سینماگران حاضر در هیأت داوران افزود: آنهایی که استخوان کرده‌اند و کرم فیلم ساختن ندارند باید داور باشند نه افرادی که هنوز طمع فیلمسازی دارند. آیا یکی مثل رسول صدرعاملی وقتی می‌بیند یک فیلمساز مستقل محصول خوبی تولید کرده و خودش نتوانسته، می‌سوزد و مستقلان را نادیده می‌گیرد؟؟

این کارگردان که بیش از سه دهه است در سینمای ایران فعالیت دارد خاطرنشان ساخت: بعد از این همه سال فیلمسازی هنوز مستأجرم! چرا؟ چون برای فیلمسازی ارزش قائلم و دنبال سفارش از این ارگان و آن نهاد نرفتم! ساده ترین کار این است که بدون اعتقاد برویم سفارش فیلم جنگی بگیریم و در جشنواره سیمرغ باران شویم! اما من برای پول فیلم نمی سازم و اگر فردا هم ملک الموت به سراغم بیاید راحت راحت جان میدهم و میروم.

خسرو معصومی با بیان اینکه سالهاست فیلمسازان مستقل را آزار میکنند تا تبدیلشان کنند به سفارشی‌ساز به سینماروزان اظهار داشت: بعد از «دوران سربی» آن قدر اذیتم کردند که نگو اما مسیرم را تغییر ندادم چون نان حلال خوردم و پول حرام را به دخلم راه نمیدهم. همین «کار کثیف» اکران میشود و آن گاه امثال تبریزی خواهند دید که فیلم «امکان مینا»ی آنها با آن همه کاندیداتوری و بودجه ارگانی بیشتر میفروشد یا فیلم من.

معصومی با امتداد تأکید بر ضعف داوری در جشنواره سی و ششم اظهار داشت: فرشته طائرپور چطور از هیأت داوران جشنواره فجر سربرآورده؟ آیا با تهیه 4 فیلم شخمی می‌توان تهیه‌کننده شد؟ داور باشعور و بی‌غرض می‌خواهیم که هست ولی به کار گرفته نمی‌شود! چرا «اتاق تاریک» را نادیده گرفتند چون با فکر کارگردان در این فیلم مشکل دارند. یا چرا «جشن دلتنگی» حتی در یک رشته هم کاندیدا نمیشود؟ چون با تصویری که فیلم از بحران مجازی در جامعه ارائه می‌دهد مشکل دارند! آقایان و خانم داور! تحلیل اجتماعی «کار کثیف» را دوست ندارند چون از گل و بلبل نمی‌گوید و به ریشه هایی می‌زند که بیانش نان شان را آجر می‌کند.

خسرو معصومی در پایان گفتگویش با اظهار خوشحالی از اینکه فیلمش در هیچ رشته‌ای کاندیدا نشده به سینماروزان گفت: هیأت داوران فجر همان پیش‌بینی درباره توزیع جوایز به صورت ارگانی-محفلی را صرف کرد. در این شرایط اگر در یکی دو رشته کاندیدا می‌شدم حقیقتا ناراحت کننده بود و خوشحالم که در هیچ رشته‌ای کاندیداتوری نداشتم!




کار کثیف⇐فیلم تمیز!/قاب‌بندی‌های خوب، زدن به دل طبیعت و پرهیز از حصر خانگی دوربین!/نمایشی به‌جا و به‌موقع از آسیبهای بیکاری در طبقه متوسط

سینماروزان/محمد شاکری: 

مثبت: فیلم تمیز!!! نمایشی بجا و به موقع از آسیبهای بیکاری در طبقه متوسط! فیلمی با قاب بندیهای خاص کارگردانش که از ایران تا ترکیه پای‌بند ظرافت در تصویرسازی است.

منفی: فیلم از نیمه به بعد از ریتم می افتد اما…

مثبت: پایان‌بندی منکوب کننده اش باز مخاطب را تهییج میکند؛ یک تدوین مجدد و حذف نماهای اضافه میتواند «کار کثیف» را به محصولی مطمئن در اکران بدل کند

مثبت: در برهوت فیلمهایی که آسیبهای منتج از روشهای غلط سیاستمداران را نقد کنند «کار کثیف» دقیق به خال زده و معضل بیکاری طبقه جوان و آن هم در شهرستانها را خوب رونمایی می کند؛ فارغ‌التحصیلانی که در تهران هم بیکارند چه برسد به شهری ساحلی در مازندران؛ یکی در کافه گیتار میزند و یکی دیگر میشود عرق فروش و…

مثبت: ساختار به مانند اغلب آثار معصومی و به خصوص «رسم عاشق‌کشی» و «خرس» از حال آغاز میشود و سپس فلش‌بک و روایت سرراست تا انتها!

مثبت: قاب‌بندی‌های خوب، زدن به دل طبیعت و پرهیز از حصر خانگی دوربین(!) و داستانگویی روان «کار کثیف» را به نمونه‌ای مفید از فیلمسازی مستقل و بی ادعا بدل کرده!! قابهای جاندار و اغلب لانگ فیلم را مقایسه کنید با قابهای تصنعی «به وقت شام» که کرور کرور پول صرفش شده.

مثبت: «ترکیش ایرلاینز» و «چری» اسپانسرهای فیلمند اما برخلاف نمونه‌های مشابه که اسپانسرها را گل درشت عرضه می‌کنند «کار کثیف» اسپانسر را در حاشیه داستان و بدون اغراق معرفی می‌کند.

کاراکتر:
«مستان» با بازی «لوون هفتوان» در نقش یک مشروب فروش عمده

«الهام» با بازی الهام نامی در نقش زنی مانده میان همسر خطاکار و پسردایی عاشق

دیالوگ:
—دانشجوی حقوقه! میخواد بره عرق بفروشه؟
گرفتاره بیچاره!

—عرق سگی؛ بطری شصت تومن!
زیاد نیس؟

—این شغل نیس؛ یه جور کار کثیفه(کاراکتر اصلی با اشاره به عرق فروشی)

—مگه نگفتی عروسی که عرق توش نباشه ب…اش توش؟

—رفته عرق تقلبی فروخته …وه زده به آبرو و حیثیت همه ما

—عرق فروخته یا نه؟؟
مطمئنم نیت بدی نداشته

—تو با این روحیه‌ت چطور عرق فروختی؟
شرایط، آدمو مجبور میکنه

پلان:
—آموزش ساخت drink توسط «مستان»!!!

—فرار «مستان» سنگین وزن از خانه بعد از لو رفتن مشروب فروشی

—پیشنهاد پسرعمه به دختردایی متأهل پیش روی افسر آگاهی

—فرورفتن خودروی شاسی بلند در دل مرداب




داوری محفلی از برادر و خاله تا هم‌شیره(!!) در جشنواره سی و ششم!/بی‌توجهی کامل به محصولات مستقلی نظیر «امیر»، «کار کثیف» و «اتاق تاریک»!⇐۲۴ کاندیداتوری برای سازمان ارزشی اوج+ ۱۰ کاندیداتوری برای آقازاده اقتصادی+ ۱۱ کاندیداتوری برای فیلمهای تهیه‌کننده منسوب به قالیباف+ ۸ کاندیداتوری برای فیلم خواهرزاده یکی از اعضای هیأت داوران!!

سینماروزان: نامزدهای دریافت سیمرغ جشنواره سی و ششم فجر درحالی اعلام شدند که سهمی ویژه از کاندیداتوری ها به فیلمهای ارگانی تعلق گرفته است!

«تنگه ابوقریب» و «مغزها…» هر کدام با 11 کاندیداتوری پیشتاز هستند که در این میان «تنگه…» محصول سازمان هنری-رسانه ای اوج است.

«دارکوب» محصول تهیه‌کننده فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» و «بمب» محصول آقازاده مدیرعامل بانک آینده هر کدام با 10 نامزدی در رده بعدی کاندیداتوریها قرار گرفته اند.

فیلم «عرق سرد» که با شراکت نوری پیکچرز متعلق به کتایون شهابی خواهرزاده فرشته طائرپور از اعضای هیأت داوران تولید شده به همراه «به وقت شام» از دیگر محصولات اوج و همچنین فیلم 3ارگانی «سرو زیر آب» هر کدام در 8 رشته کاندیدای دریافت جایزه‌اند. جالب است که یکی از نامزدیهای «عرق سرد» به بهرام دهقانی تدوینگر کار تعلق دارد که برادرش خسرو دهقان در هیأت داوران است!!! جالبتر اینکه این فیلم در بخش بازیگری مکمل نامزد دریافت 3 جایزه شده است!!!

فیلمهای نومیدکننده «کامیون» و «شعله ور» هر کدام با 6 نامزدی مرتبه بعدی نامزدیها هستند.

«سوءتفاهم» سومین محصول سازمان اوج هم در 5 رشته کاندیدای دریافت جایزه است؛ اتفاقی به شدت عجیب به خصوص با توجه به افشای کپی کاری سازنده از «پرده آخر»واروژ کریم مسیحی!!! و با این حساب دقیقا 24 کاندیداتوری نصیب فیلمهای اوج شده است!

«ماهورا» از محصولات فارابی نامزد دو جایزه شده و «لاتاری» دیگر فیلم تهیه کننده 3ارگانی نزدیک به شهردار سابق هم در یک رشته کاندیدا شده است تا آمار کاندیداتوری فیلمهای این تهیه کننده روی هم به 11 برسد.

اسباب تأسف است که حتی فیلمی مانند «امپراطور جهنم» که از منتهی‌الیه راست تا چپ مورد نقد قرار گرفته یک کاندیداتوری دارد اما هیچ کدام از محصولات مستقل سینمای ایران و مثلا آثاری همچون «کار کثیف» و «امیر» و «اتاق تاریک» جایی در میان نامزدها ندارند و این خود گواهیست بر محفلی بودن جوایز جشنواره فجر؛ اتفاقی که سالهاست در حال رخ دادن است و به نظر میرسد با تغییر دبیر هم نمیتوان جلوی آن را گرفت!!

فهرست کامل نامزدهای جشنواره سی و ششم فجر به شرح زیر است:

–نامزدهای بهترین فیلم:

1- بمب به تهیه‌کنندگی پیمان معادی و احسان رسول‌اف

2- به وقت شام به تهیه‌کنندگی محمد خزاعی

3- تنگه ابوقریب به تهیه‌کنندگی سعید ملکان

4- دارکوب به تهیه‌کنندگی سیدمحمود رضوی

5- سرو زیر آب به تهیه‌کنندگی سیدحامد حسینی

6- کامیون به تهیه‌کنندگی کامبوزیا پرتوی

7- مغزهای کوچک زنگ‌زده به تهیه‌کنندگی سعید سعدی

–نامزدهای بهترین کارگردانی:

1- به وقت شام به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا

2- تنگه ابوقریب به کارگردانی بهرام توکلی

3- دارکوب به کارگردانی بهروز شعیبی

4- سرو زیر آب به کارگردانی محمدعلی باشه آهنگر

5- کامیون به کارگردانی کامبوزیا پرتوی

6- مغزهای کوچک زنگ‌زده به کارگردانی هومن سیدی

–نامزدهای بهترین فیلمنامه:

1- بمب (پیمان معادی)

2- سرو زیر آب (محمدعلی باشه آهنگر،  حامد باشه آهنگر)

3- شعله‌ور (هادی مقدم‌دوست، حمید نعمت‌اله)

4- کامیون (کامبوزیا پرتوی)

5- مغزهای کوچک زنگ‌زده (هومن سیدی)

–نامزدهای بهترین نقش اول مرد:

1- امیر جدیدی برای فیلم‌های تنگه ابوقریب، عرق سرد

2- امین حیایی برای فیلم شعله‌ور

3- بابک حمیدیان برای فیلم سرو زیر آب

4- رضا عطاران برای فیلم مصادره

5- سعید آقاخانی برای فیلم کامیون

6- نوید محمدزاده برای فیلم مغزهای کوچک زنگ‌زده

–نامزدهای بهترین نقش اول زن:

1- باران کوثری برای فیلم عرق سرد

2- سارا بهرامی برای فیلم دارکوب

3- شبنم مقدمی برای فیلم خجالت نکش

4- ماهور الوند برای فیلم چهارراه استانبول

5- مهناز افشار برای فیلم دارکوب

6- هانیه توسلی برای فیلم سوء تفاهم

–نامزدهای بهترین نقش مکمل مرد:

1- پژمان جمشیدی برای فیلم سوء تفاهم

2- جمشید هاشم‌پور برای فیلم دارکوب

3- سیامک انصاری برای فیلم بمب

4- فرهاد اصلانی برای فیلم مغزهای کوچک زنگ‌زده

5- مسعود کرامتی برای فیلم چهارراه استانبول

6- نوید پورفرج برای فیلم مغزهای کوچک‌ زنگ‌زده

–نامزدهای بهترین نقش مکمل زن:

1- سحر دولتشاهی برای فیلم‌های عرق سرد، چهارراه استانبول

2- لیلی رشیدی برای فیلم عرق سرد

3- نگار عابدی برای فیلم دارکوب

4- هدی زین‌العابدین برای فیلم‌ عرق سرد

–نامزدهای بهترین فیلمبرداری:

1- بمب (محمود کلاری)

2- تنگه ابوقریب (حمید خضوعی ابیانه)

3- سرو زیر آب (علیرضا زرین‌دست)

4- عرق سرد (فرشاد محمدی)

5- مغزهای کوچک‌ زنگ‌زده (پیمان شادمانفر)

–نامزدهای بهترین تدوین:

1- به وقت شام (مهرداد خوشبخت)

2- دارکوب (فرامرز هوتهم)

3- عرق سرد (بهرام دهقانی، محمد نجاریان)

4- کامیون (مصطفی خرقه‌پوش)

5- مغزهای کوچک زنگ‌زده (مهدی سعدی و هومن سیدی)

–نامزدهای بهترین جلوه‌های بصری:

1- بمب (محمد لطفعلی)

2- به وقت شام (سیدهادی اسلامی)

3- تنگه ابوقریب (حسن ایزدی، جواد مطوری، محمد برادران، محسن خیرآبادی)

4- چهارراه استانبول (فرید ناصر فصیحی)

5- سرو زیر آب (محمد خاکزاد)

6- لاتاری و ماهورا (سینا قویدل)

–نامزدهای بهترین جلوه‌های ویژه میدانی:

1- بمب (عباس شوقی)

2- به وقت شام (محسن روزبهانی)

3- تنگه ابوقریب (محسن روزبهانی)

4- سرو زیر آب (محسن روزبهانی)

5- ماهورا (حمید رسولیان)

–نامزدهای بهترین چهره‌پردازی:

1- تنگه ابوقریب (سعید ملکان)

2- چهارراه استانبول (عباس عباسی)

3- دارکوب (فاطمه کمالی، زهرا کمالی)

4- شعله‌ور (مهرداد میرکیانی)

5- کامیون (بابک اسکندری)

–نامزدهای بهترین طراحی لباس:

1- بمب (سارا خالدی‌زاده)

2- خجالت نکش (رعنا امینی)

3- سوء تفاهم (سارا سمیعی)

4- شعله‌ور (سوسن نوروزی)

5- مغزهای کوچک زنگ‌زده (مارال جیرانی)

–نامزدهای بهترین طراحی صحنه:

1- بمب (محسن شاه‌ابراهیمی)

2- تنگه ابوقریب (محمدرضا شجاعی)

3- دارکوب (آیدین ظریف)

4- سرو زیر آب (عباس بلوندی)

5- سوء تفاهم (کیوان مقدم)

–نامزدهای بهترین صدابردار:

1- بمب (ایرج شهزادی)

2- به وقت شام (طاهر پیشوایی)

3- تنگه ابوقریب (رشید دانشمند)

4- سوء تفاهم (مهران ملکوتی)

5- مغزهای کوچک زنگ‌زده (مهران ملکوتی)

–نامزدهای بهترین صداگذار:

1- امپراطور جهنم (بهمن بنی‌اردلان)

2- به وقت شام (علیرضا علویان)

3- تنگه ابوقریب (امیرحسین قاسمی)

4- شعله‌ور (امین شریفی، بابک شکیبا)

5- مغزهای کوچک زنگ‌زده (علیرضا علویان)

–نامزدهای بهترین موسیقی متن:

1- به وقت شام (کارن همایونفر)

2- بمب (النی کاریندرو)

3- تنگه ابوقریب (حامد ثابت)

4- دارکوب (بهزاد عبدی)

5- شعله‌ور (سهراب پورناظری)

6- عرق سرد (کارن همایونفر)

 




آیا داوران فجر اعتبار خود را خرج سازمان ارزشی-متمول اوج خواهند کرد؟؟

سینماروزان: در فاصله ای کوتاه تا معرفی نامزدها، برگزاری اختتامیه و اعلام نام برندگان جشنواره سی و ششم فجر شایعاتی جدی شکل گرفته پیرامون تخصیص بخش عمده نامزدیها و جوایز به دو فیلم ارگانی “به وقت شام” و “تنگه ابوقریب”.

به گزارش سینماروزان هم “به وقت شام” و هم “تنگه ابوقریب” از محصولات سازمان هنری-رسانه ای اوج هستند ولی هیچ کدام نتوانستند نگاه مثبت مخاطبان را به خود جلب کنند و کار به جایی رسیده که با برپایی نمایشهای خصوصی برای امثال عزت الله ضرغامی و قاسم سلیمانی است که اسباب خبرسازی پیرامون این آثار ایجاد می‌شود.

این اتفاق در حالی رخ داده که بودجه قابل توجه صرف شده برای این آثار اصلا قابل مقایسه نیست با رقبایشان در جشنواره و مثلا فیلمی مانند “مغزهای کوچک زنگ زده” که به لحاظ استانداردهای سینمایی دو سور به همه رقبا زده است!

هیأت داوران فجر چه خواهد کرد؟

آیا اعتبار خود را خرج فیلمهای ارگانی خواهد کرد؟ یا می‌کوشد با حاکم ساختن منطق بر اعلام کاندیداها، مجالی ایجاد کند برای تنفس غیرارگانیهای مستعد؟؟




«سوء تفاهم»⇐تشبث به بودریار برای فراموشی کپی‌کاری از «پرده آخر»؟؟!/یعنی در سازمان ارزشی سرمایه‌گزار، حتی یک مشاور کاردرست نبوده که این کپی‌کاری را دریابد؟؟

سینماروزان/حامد مظفری:

منفی: بی سر و ته! مغشوش! ادابازی!

منفی: قاطی شدن توهم با واقعیت؟؟ بودریار؟؟ ابرواقعیت؟؟ پست مدرن؟؟

منفی: شوخیت گرفته برادر معتمدی؟! این یک کپی تمام عیار از «پرده آخر»واروژ کریم‌مسیحی است⇐سیر اتفافات که همان است و فقط بازیگران‌اند که عوض و بدل شده‌اند؛ مریلا زارعی به جای نیکو خردمند آمده! پژمان جمشیدی به‌جای داریوش ارجمند! هانیه توسلی همان فریماه فرجامی است و مهدی فخیم‌زاده به جای جمشید هاشم‌پور !

منفی: معتمدی «سوءتفاهم» را از «پرده آخر» برداشته و نمی‌دانسته خود واروژ هم فیلمش را با نگاه به «شیطان‌صفتان» «جورج کلوزو» ساخته بود! نتیجه هم شده یک کپی درجه چندم که از دقیقه سی مخاطبان را از سالن فراری می‌دهد.

منفی: صحبت از «ژان بودریار» و تئوری «هایپر ریلتی» یا ابرواقعیت و آغشتگی واقعیت و بازنمایی آن هم بی‌ربط‌ترین تئوریست که معتمدی با چسباندن آن به ابتدای تیتراژ خواسته دوز انتلکت را بالا ببرد غافل از آن که بهترین تمثیل سیاسی از هایپر ریلتی و طعنه به هیأت حاکمه آمریکا سالها قبل در «سگ را بجنبان» «بری لوینسون» نمود داشت! و لازم نیست در روزگار غرق شدن در مظاهر زندگی غربی-که یکی‌اش بریز و بپاش برای کپی‌کاری است- برای زدن استکبار، این کپی درجه چندم را با پول ملت به خورد ملت داد! آن هم در دوران ریاضت اقتصادی بدنه جامعه که ناآرامی‌های منتج از آن همچنان بیخ گوشمان است.

منفی: فیلمی که از «هایپر ریلیتی» می‌گوید باید معماری منطبق بر این تئوری پست مدرن را داشته باشد که «سوءتفاهم» آن را هم ندارد.

منفی: یعنی در سازمان ارزشی اوج سرمایه‌گزار فیلم، حتی دو مشاور کاردرست نیستند که این حجم از کپی‌کاری را تشخیص دهند! دوستان! پول ملت به امانت دست شماست تا الگوی فرهنگی بسازید نه آن که کپی درجه چندم را با اهن و تلپ رونمایی کنید.

منفی: فیلمی که سازمان ارزشی را دارد چه نیازی دارد به خدمت گرفتن از لوگوی «سامسونگ»؟؟

کاراکتر:

–استوار فخیم‌زاده با بازی مهدی فخیم‌زاده که نمکیست بر زخم عمیق کپی‌کاری معتمدی.

دیالوگ(شعاری و نشاط آور):

–این سناریو اگه چفت و بست داشت یکی سم نمیخورد اون یکی دیگه بمیره؟؟(وصف حال خود فیلم از زبان استوار فخیم‌زاده)

–اول سناریو را نفهمیدم! آخرشو هم نفهمیدم!(وصف حالی دیگر از فیلم از زبان کاراکتری دیگر)

–یه بار دیگه فرصت بده خودم تمومش کنم
تو تموم نمیکنی حروم میکنی

–اگه از سر راه برش نداری از سر راه برت میدارن

–گفتم هیچکی از جاش تکون نخوره
ما سیاهی‌لشکریم! هیچ کس نیستیم!

–اشکال شما درسخونا اینه که فکر می‌کنید که فکر می‌کنید!

پیام اخلاقی:
در روزگار پست مدرن و در شرایطی که بودجه سازمانهای ارزشی میان امثال معتمدی و حاتمی کیا تقس میشود برای تولید فیلم باید بروید مخ دختران مایه دار را بزنید!

حامد مظفری
حامد مظفری



«ماهورا»⇐وقتی افسر بعثی می‌شود قهرمان فیلمی محصول فارابی!!!

سینماروزان/محمد شاکری:

منفی: محصول طبیعی سیکل معیوب تولید در فارابی که مدیرعاملش میخواهد سهام سینما را در بورس عرضه کند!

منفی: چگونه میتوان مدعی دفاع مقدس شد وقتی در روندی معکوس به جای «سمور»، این یک افسر بعثی است که شمایل قهرمانی پیدا میکند!

منفی: بازی بد کامران تفتی که باورش شده هرچه عصبی تر و رگ گردنی تر فریاد بزند به رئالیسم نزدیکتر است!

مثبت: قابهای خوب مرتضی غفوری که بی ادعا هم طبیعت جنوب را درست تصویر کرده و هم چشم اندازی ملموس از هور ارائه کرده اما …

منفی: چه فایده که فقر داستان و عدم توانایی در پرداخت کاراکتر این تصاویر را در حد تصاویر موجود در اپلیکیشنهای گردشگری نزول داده!

منفی: کیفیت «ماهورا» که محصول تهیه کنندگان «روز سوم» است ادعایی را که چهار سال قبل ناصر تقوایی درباره سرقت طرح اصلی «روز سوم» از «چای تلخ» مطرح کرد محتملتر می کند!؟ در داستان پردازی، کُمیت «ماهورا» بدجوری لنگ است آن قدر که سازنده مجبور شد پاره ای تصاویر مستند را هم به ته فیلم منگنه کند! این عیار کار سازندگان «روز سوم» نیست

منفی: در دوران فقر رسانه ای، مجلات سینمایی کنترات شده توسط مدیران سینمایی بودند که می شدند مدخل ورود به جشنواره و تماشای فیلم و در «ماهورا» این پاره های مستند آن هم در انتهای فیلم است که باید به مخاطب بفهماند ماجرا از چه قرار است!

کاراکتر:

–افسر بعثی با بازی احمد کاوری! این هنر کاوری است که حتی در خسته کننده ترین محصولات و در اوج انفعال کارگردان باز میکوشد در پیاده سازی کلاسیک کاراکتر.

پلان:

–تکخوانی بهاره کیان‌افشار در نقش «ماهور» در وسط ماهور

–یکی به دوی افسر بعثی با معلم دبستان در کلاس درس

دیالوگ(شعاری و نشاط آور):

–مگه از قهوه تلخ، فال شیرین هم درمیاد؟

–کیه که دلش برا جنگ بتپه؟

–جنگ بده حتی با خودت!!

–ما غریبه ها رو دعوت کردیم هور اما هور میزبان خوبی واس غریبه ها نیس!

–نی وقتی خیلی دراز میشه خم میشه!

گاف:

–«یاسر یاسر مهدی» گفتن افسر ارتشی درست چهار روز بعد از آغاز جنگ!

–سقوط جنگنده ایرانی درست در روز ابتدایی جنگ!!