فیلم “آبستن”(مصطفی و محمد تنابنده/جلال تیموری): الی حامله شده؟
|
سینماروزان/حامد مظفری:
-اصلا چرا سکانس پلان؟ بی دلیل!؟ تنبلی در تولید؟ فقر در اجرا؟
-سوژه؟ انگار دارید ادامه #درباره_الی را می بینید. حالا شوهر الی به قتل میرسد و الی -در اینجا سحر- ناگهان پیدا شده و میگوید من حامله ام! وای وای من حامله ام! ناگاه شوهر الی زنده میشود و درگیری با توماج و…
-بازی؟ چه گوییم! به غیر از توماج دانش بهزادی که همه زورش را زده تا نقشش را تفهیم کند مابقی انگار در حال تمرین و اتودند برای اجرا در جشنواره تئاتر دانشجویی. بازیگری در سینما و این همه نزول کرده؟
-انبوهی از تصادفات و اتفاقات الکی لب مرز رخ میدهد و هیچ توجیهی نه بر رفتار مردان است و نه بر رفتار زنان. آن صدای ذهنی توماج هم که انگار فقط نریشن شده تا باگ های فیلمنامه را بپوشاند. انصافا صدای توماج هم مثل بازی اش، خوب است.
-سکانس پلان، معما میخواهد، بزنگاه میخواهد، کو؟؟ اگر هم میخواهیم از اجرای کلاسیک در بروید که این قدر بر سرمان نزنید سکانس پلان ملتهب! کو التهاب؟؟ خرده دعواهای زناشویی جوانان التهاب دارد؟ زندگی آدم پران عشقِ الی باردار، ملتهب است؟؟ اینها که همه همزنی موتیفهای سریالهای جمطور است.
بچه ی مردم(محمود کریمی/سیدعلی احمدی): بچه مهندس در بوداپست؟
|
سینماروزان/مسعود احمدی:
+رنگ بندی تصاویر براساس فضاسازی داستانی و جامپ کات های متعدد هرچند شکل و شمایل یک تیزر را میدهد اما به هر حال چشمنواز.
-داستان گویی منقطع و مثلا شوخ و پرگویی بیش از حد با انبوه نماهای بعضا بیربط؛ کپی کاری از هتل بزرگ بوداپست وس اندرسن؟ در مقیاس داخلی مسخره باز را با همین رنگ و بو داشتیم که به خاطر مضمون قتلهای زنجیرهای و اشراف سازنده بر هنر چیدمان بسیار جلوتر بود.
-تمرکز بر مساله ای واحد ندارد جز یافتن والد و والده که آن قدرها کشش ندارد. داستان تعدادی کودک که برای یافتن پدر و مادر با افراد و جریانات مختلف سیاسی و غیرسیاسی برخورد میکنند در جهت واقعه نگاری تاریخی و متاثر از نوستالژی بازی این سالها.
-گاهی دوربین را بالا و گاهی پایین، گاهی از روبرو میآید و گاهی از بغل که هنر خود را به رخ بکشد. که لو میرود؟ این بازی ها جایش در کلیپ سازی است.
+با ورود گوهر خیراندیش و سیامک صفری و بعد رضا کیانیان، مفرح میشود و ادامه گیری داستان، راحتتر اما اینها چون کامل در سیر ماجرا نقش ندارند تا خارج میشوند، باز فیلم از تک و تا می افتد.
-حرف حساب را کیانیان میزند که زندگی همان راه است و راه همان زندگی! اما جوری میگوید که اسباب مضحکه گردد…
-ذات کشف هویت، جاذبه داستان گویی بیشمار دارد ولی منظر تازه میطلبد. اینکه یک داستانک کمجان را محور کنی و شاخ و برگ دهی و پرش های سریع دهی و از این پلان به آن پلان، زاویه پن را عوض کنی، جز تیزر تبلیغاتی نمیسازد.
–بازیگر
سیامک صفری در نقش مرد گنگ، غوغا میکند.
-پیشنهاد؟
پسرک یتیم همان جا که عاشق میشد باید تغییر مسیر میداد و با تشکیل خانواده، عقده ی بی خانوادگی را ترمیم میکرد.
فیلم “رها”(حسام فرهمند/سعید خانی): دکوپاژِ جدایی!
|
سینماروزان/احمد محمداسماعیلی:
-ورود ابتدایی به گریم تازه شهاب یادآور پیمان معادی است اما بعد از چند دقیقه تفاوت ها را می بینیم و شهاب با نمکش، فضا را شیرین هم میکند.
+شهاب و پسر نوجوان خوب نقش پدر و پسر گرفتار اقتصادِ خراب را درآورده اند. غزل شاکری انگار در پر قو خوابیده و با همان حس و حال میخواهد ادای ندارها را بگیرد و کار نمیکند.
-لحن بازیگر ضحا اسماعیلی دختر نوجوان یادآور نوعی سندروم خاص است؟؟ نوعی تکلف زرورقپیچ بر بازیش حاکم است. خواسته تئاتری به نظر برسد؟
+هادی افتخارزاده در نقشی کوتاه از همه مسلط تر.
-دختر نوجوان لنگ خرید لپ تاپ است و دوست مایهدارش که همه جور هوایش را دارد و از لباس مارک تا دو برابر پول دادن برای موهای دخترک را میپردازد، کاملا نسبت به او بیتفاوت است. علت؟…
– مینیمال با دکوپاژ همان #جدایی... پیش میرود بهویژه وقتی وارد سکانس های آگاهی و بازجویی میشود کاملا فضای اصغر فرهادی بر کار سایه انداخته.
+از میانه وارد یک ماجرای جنایی میشود و خفتگیری و دختری که به کما رفته. دوز التهاب که بالا میرود شهاب می افتد در دایره همان مرد فقیر عصبیمزاج #جدایی…!
-سرمایه دار عقدهای که کلا به طبقهی مستضعف شکاک است و فقیر فقرایی که خیلی عزتمند هستند. هیچ انعطافی نیست. کاملا تخت و شبیه فیلمهای ارباب رعیتی نیم قرن قبل که ارباب و اعوان یکطرف، رعیت ها طرف دیگر و دعوا و زدوخورد…
-غزل شاکری نتوانسته شمایل مادری با دو فرزند هفده هجده ساله را دربیاورد. شاید چون خودش این فضا را درک نکرده و فقط سعی کرده پوشش مادران دردکشیده را کپی کند.
-آن همه اصرار دخترک بر انجام پروژه برای چیست؟ وقتی ندارید و بی چیز هستید حالا آن پروژه چه دردی دوا میکند؟
-اگر ندارید خانه به آن بزرگی را چطور اجاره کردید؟ البته غزل در جایی میگوید با سوزن و منجق و ملیله؟؟ بنازم به آن سوزن و...! فقط چرا با همان سوزن و منجق و ملیله پول خرید لپ تاپ را درنیاوردید؟
-پیشروی داستان هر چه جلوتر میرود سادهلوحانه تر میشود و میرسد به سرقت از کانال کولر بعد سکته در کانال و سپس سانتی مانتالیسم شهاب و گریه هایش…تمام میشود؟ نه! ادامه میدهد و پسر خانواده را متهم میکند تا علیه پدر فریاد بزند و بگوید بخاطر لپ تاپ سوخته، خواهرش را به کشتن داده. بعد هم کلی حرافی از عشق ناکام دختر تا آگاهی از عزم دختر برای خودکشی و…
-جوک
–دختر مایه دار برای خرید اینترنتی لپ تاپ اپل باز میکند!
-منطق؟
–یارو دارد از گشنگی به قهقرا میرود بعد حقوق ثابت و مزایای کار در مترو را ول میکند تا خدشه روحش التیام یابد؟ یا پسر جوان تیز و بز که حتی از عشق بازی خواهرش باخبر است، پدر کودن و سمساریباز را میفرستد سراغ خرید لپ تاپ. اصلا دختر که کارش گرافیک است و مسلط، چرا خودش نمیرود لپ تاپ بخرد؟ فرض اول که غلط باشد تا انتها نتایج گمراهکننده خواهد بود.
–مشاور؟
–یکی به ما بگوید نقش مرضیه برومند به عنوان مشاور چه بوده؟
-پرسش؟
–میخواسته متاثر از جریانات لیلایی، پدر را بزند! زدن منطق نمیخواهد؟ پدر ایرانی و آن هم دست به آچار ش این همه ولو؟؟
–شریف؟
–قصدش که نمایش عوارض بیکاری و فقر و مصیبت بوده، شریف است…
–زیبایی؟
اولین و آخرین سکانس؛ معاشرت پدر با موهای دختر. اولی با حضور دختر و آخری بی حضور.
آنتیک(هادی ناییجی/محمود بابایی)؛ خاآارستان؟!
|
سینماروزان/محمد شاکری:
-از همان معین خوانی ابتدایی بیژن در جمع مردم انقلابی که نمیخنداند میتوان فهمید اوضاع از چه قرار است. بعد هم ختنه و ختنه سورونی و عباس قادری پخش میکند. سر قبر مرحوم هم قطعه هایده را میخواند. یک عمر فرحبخش و پویافیلم را به همین خاطر سرویس نکردند؟ حالا که همان راه را میروند. تازه با سوار شدن روی موج فسیل و نه مثل حاج حسین بازسازی فیلمفارسی که در گذر زمان اصالتش بیش از پیش اثبات شده.
-گریم بیژن بانمک است و پژمان همان زیرخاکی ست و همراهی این دو در فضای پت و متی، کمتر میخنداند. کمدی بوده دیگر؟ باورتان میشود حتی زن پوشی این دو در گریز از کمیته فقط یک لبخند میسازد؟؟
-کمیته ای ها را یک مشت ابله مصور کرده که از رد زنی دو دله دزد عاجزند و مدام سوتی میدهند. اینکه فرزین محدث و امیر نوری، کوتاه و بلندند یعنی کمدی سازی؟
+پر بازیگر است و از نیکخواه تا رحمان باقریان و فرزین محدث و علی باقری و ستاره پسیانی و امیر نوروزی و.. را دارد و اغلب هم با رفتارهای غریب که بخندانند و نمیخنداند.
+بهترین بازیگر با فاصله یک اینفلوئنسر است به نام مجتبی شفیعی. مابقی بازیگران سردرگم و عین ربات و فقط متن ها را حفظ کرده و جلوی دوربین میگویند.
+پر از قاب های باز و لانگ شات و اکستریم لانگ شات آرمان فیاض تا وجهه ببخشد به تصویر. که چی؟ با این فیلم میتوان پاپ کورن خورد و قهقهه زد؟؟ لااقل فیلم را کمدی معرفی نکنید و بگویید اپیزودی است جامانده از “شاید برای شما هم اتفاق بیفتد”.
-یک ساعت و نیم میگذرد تا به سوژه اصلی که امامزاده جعلی است برسد. با همان مارمولک که بیست و چند سال پیش ساخته شد و میگویند فیلم در امتداد آن است مقایسه کنید؟ آنجا نیم ساعته میرفت به داستان اصلی و اینجا دو هاف تایم میگذرد…
-برادران عزیز یک عمر هی اجاره نشینها اجاره نشینها کردند و هی مابقی کمدی سازان را تحقیر کردند و هی گفتند کمدی باید فاخر باشد و از این چیزها… حالا کمدی تان شده رونویسی از مکتب حاج حسین منتها با یک تفاوت که چون از دل برنیامده بر دل نمی نشیند. دیدید کار شما نیست؟ فرحبخش هرچه باشد دیگر ضرباهنگ کمدی را میشناسد و لااقل مخاطب را در سینما علاف نمیکند ولی ممیزان محترم که طلبگی هم کردهاند حتی از حفظ ریتم عاجزند.
-یکی مثل غلامرضا نیکخواه همین که بنشیند یکجا و دو تا خاطرهسازی کند از خنده روده بر میشویم ولی اینجا با گریم کلارک گیبلی هرچه میکند کمتر میخندیم…
-از آن دالان کبوتری آن قدر خوشش آمده که هی قاب میگیرد.
-دله دزد شارلاتان سهسوت متنبه میشود و اعتراف میکند.
-ابتذال ندارد؟ نام زیردست کمیته ای “خارستانی” است و مدام و حین خطاب قرار دادن بر “خوااااار” تاکید میشود! جایی میگوید “حاجی آدم میکنه”. باز هم بگوییم یا کافیست؟؟
نتیجه؟
–کمدی سازی به پیدا کردن سوژه خط قرمزی یا نوشتن فیلمنامه ای که روی کاغد میخنداند، نیست. کمدی سازی این نیست که بازیگران تیپیکال کمدی را بریزید جلوی دوربین.
کمدی سازی، کارگردانی میخواهد که کمدی را بشناسد. باید اجرای کمدی را بشناسید و کارگردانی کمدی را بلد باشید وگرنه روی کاغذ که ادبیات پشت وانتی به مراتب بیشتر از اینها میخنداند.
اولین صداسازی با هوش مصنوعی برای سریال “رحیل “بود/فیلم “صیاد” خیلی بهتر از فیلم “رگهای آبی فروغ”!
|
سینماروزان: شروع جشنواره فیلم فجر با روز جمعه همراه بود و کاخ جشنواره شلوغ و مملو از جمعیتی که اول صبح و آخر شب دو پرتره دیدند. اول صبح فیلم “صیاد” و آخرشب فیلم “رگهای آبی فروغ”.
حامد مظفری منتقد و کارشناس سینما روی آنتن زنده برنامه “بام تهران” در رادیوتهران با بیان مطلب فوق گفت: بین این دو پرتره، سه فیلم بازی خونی، سونسوز و داد، نمایش داده شد که هیچ کدام چنگی به دل نمیزد.
وی ادامه داد: “صیاد” فیلم پرپلان و پرتصویری بوده ولی مشکل از صداسازی برای شهید صیاد شیرازی است. گفته اند با هوش مصنوعی و برای اولین بار است که صدای یک شخصیت غایب، بازسازی میشود.
اولین بار که نیست چون در همین تلویزیون خودمان پارسال، سریال تاریخی “رحیل” به تهیه کنندگی رامین عباسی زاده را داشتیم که بعد از فوت حسام محمودی، با حفظ راشهای حسام، برای مابقی نماها با هوش مصنوعی هم صدای حسام را خلق کردند و هم تصویر، او را بر بازیگری دیگر سینک کردند تا مخاطب همچنان و تا انتهای فصل دوم سریال، حسام محمودی را در سریال ببیند.
حامد مظفری ادامه داد: صداسازی برای “صیاد” در یک فیلم داستانی، کار غلطی بود و شاید اگر اجازه میدادند علی سرابی بازیگر نقش، خودش به لحن مناسب برای شخصیت برسد، بسیار رئالتر بود. با اینکه جواد افشار کارگردان خیلی تلاش کرده برای اینکه فیلمش پر پلان و مملو از تصویر جنگ باشد این صداسازی تصنعی یک جور ترمز برای کار بوده.
این عضو باسابقه انجمن نویسندگان و منتقدان سینما درباره “رگهای آبی فروغ” گفت: اینجا خوشبختانه مشکل صداسازی نداریم ولی مشکل بزرگتر داریم و اینجا تصویرسازی درست از فروغ نمی بینیم چون فیزیک بازیگر اصلی-باران کوثری- اصلا شبیه فروغ نیست و از آن بدتر اینکه درباره مهمترین شخصیت زندگی فروغ که ابراهیم گلستان باشد، حرفی نمیزند و رفت و برگشت های پی در پی میان گذشته و حال، نه تنها به کشف اشتراکات بین دو زمان مختلف نمیرسد که فقط مخاطب را سردرگم میکند. فیلم از زندگی فروغ و پرویز شاپور خیلی سریع میگذرد و کمتر چیزی از وجهه ادبی پرویز شاپور میگوید.
حامد مظفری تاکید کرد: منصفانه بسنجیم در قیاس دو پرتره یکی جنگی و دیگری ادبی، فیلم صیاد به مراتب فیلم بهتری است چون جواد افشار پا به عرصه ای گذاشته که ناآشنا با آن نیست و از آن مهمتر اینکه روند کرونوگرافیک پیش نگرفته و فقط همان برهه قبل و بعد از بنی صدر را دستمایه داستان پردازی کرده. برخلاف فیلم “رگهای آبی فروغ” که خواسته به همه فرازهای زندگی فروغ از کودکی تا جوانی و…، تُک بزند و درنهایت هم جز شعرخوانی از فروغ برجای نمیگذارد.
فیلم ترک عمیق(آرمان زرین کوب/محسن چگینی)؛ عرق میخوری؟/شایستهی یکی دو سیمرغ
|
سینماروزان/پیمان اسماعیلی:
+ورود کلید به حفره قفل، مدخلی مناسب برای روایتی از دردهای تنهایی در عین زندگی مشترک.
+لحن معمایی یک ربع ابتدایی جذب میکند و جلوتر که میرود با ورود به اشیاء برجامانده از گذشته، حدود یک ساعت خاطره سازی میکند.
+بازی های بی نقص رضا بابک و گلچهره سجادیه، بر همه چیز مستولی است. هم بابک و هم گلچهره حسابی خود را خرج درامی کرده اند که انگار برای بازه سنی آنها نوشته شده. اینجاست که تازه میفهمیم چقدر در بازیگری ممتاز بودیم و چه ساده و با از کف دادگی بزرگان، افتاده ایم در دام نابازیگران بیاستعداد. کافیست بازی حسی گلچهره را قیاس کنیم با اوراکتهای نابازیگر کیک محبوب تا بفهمیم بازیگری نه به اوراکت که اتفاقا به کنترل اکت در چارچوب پرسوناژ است.
-پلیس که وارد میشود تازه میفهمیم حل معمای تنهایی همچون حل جدولی است که گاهی طراحش هم کلیدی برایش ندارد.
-نیم ساعت دیگر میگذرد تا بفهمیم چه بر سر زن داستان آمده و مرد چه بلایی بر سر دخترک فخری آورده؟ گره گشایی دو کُشته برجا میگذارد تا معلوم گردد همسر آقای پلیس انگار همان دخترک بخت برگشته ی فخری است. یک سیکل کامل و سرآخر انتحارِ متجاوز و تمام.
+در سینمایی که پر شده از فیلمهایی که دو و گاهی چند فینال دارند و باز نمیدانند چطور تمام کنند، اینکه یک فیلم پیدا شده که لفت و لیس نمیدهد و سریع تمام میکند، باقیات صالحات میسازد برای سازندگان.تجربیات تهیهکنندگی آرمان زرینکوب در تلویزیون و بخصوص “ستایش”، موجب شده که ریتم را دریابد و در اولین تجربه کارگردانی، بالاتر از انتظار ظاهر گردد.
-آن لرزه های ذهنی رضا بابک چه میگوید؟ یا یک جانباز اعصاب و روان طرفیم؟
–جوک؟
–نفسانیاتِ غلبه کرده بر سکانس های خواب بابک و آن آه و ناله
–دیالوگ؟
بابک خطاب به مامور: عرق میخوری؟
–کاندیدا؟
نقش اول مرد و زن و فیلمبرداری برای بابک و گلچهره و آلادپوش.بهترین فیلم اول!
-نام قبلی؟
میرجاوه! سوژه اصلی؟ ماجرای بابک خرمدین!؟
فیلم سونسوز(رضا جمالی/سلمان عباسی)؛ خودتحقیری!؟
|
سینماروزان/مسعود احمدی:
+دست روي سوژه ی بامزه ای گذاشته و همه چیز را بومی دیده؛ از لوکیشن تا بازیگران
+اینکه افراد یک روستا همه عقیم هستند یادآور یک فیلم ایتالیایی از نوع منشوری اش نیست؟ باد گرم را میگوییم…
+خیلی هم سعی کرده نماهای کارت پستالی تر وتمیز از طبیعت شمال غرب بگیرد، از کوه تا دشت و گل و بلبل. این کار را جواد قارایی هم نمیکند؟ سینمای روستایی یعنی سینمای ضبط شده در روستا یا ورود دوربین به مختصات زندگی روستایی؟؟
+تا دلتان بخواهد بامزه بازی هست آن هم با تعدادی پیرمرد بومی و قرار دادن آنها در موقعیتی عقب افتاده و فاقد درک نسبت به سینما. واقعا در روستاها همین است؟؟
-مشکل؟ این است که روستا و روستاییان را ابله، خنگ و کودن تصویر میکند. عینهو همان تصاویر پنجاه سال قبل که زمانی هم بازاری در جشنواره های خارجی داشت. اینکه با دست انداختن خارج مرکز بخواهیم پز فیلمسازی در خارج مرکز را بدهیم، خودتحقیری نیست؟ بازار خارجی؟ کجاست؟
فیلم “صیاد”؛ امان از صداسازی
|
سینماروزان/حامد مظفری:
+بازسازی نماهای جنگ کردستان افتتاحیه خوبی خلق کرده. افشار خوب فهمیده که سینما قاب عریض میخواهد بهویژه در دیباچه.
-گریم صیاد بد نیست و برخلاف تصاویر منتشره در فیلم ارتباط میسازد ولی گویش صیاد بیش از حد تصنعی و کتابی شده و افعال هم متکلف. صداسازی چرا؟ علی سرابی سعی بیهوده ای کرده بر تقلید صدای صیاد شیرازی و این صداسازی هرچه فیلم، جلوتر میرود نه تنها ارتباط لازم را ایجاد نمیکند بلکه مرتب فاصله گذاری میکند با یک فیلم داستانی؟ قصدتان ماکیومنتری که نبوده؟ پس چرا صداسازی؟
-کاریزمای سرگرد ارتش را نمی بینیم و نوعی سرگردانی بر بازی علی سرابی حاکم است. سرابی همچنان در همان شمایل مرد عصبی مزاج “خشکسالی و دروغ” گیر کرده. جواد افشار آن وسط چه کاره بوده؟ چرا نگذاشته شخصیت دراماتیک و نه بدلش خلق شود؟
+بازی هومن برق نورد در نقش بنی صدر، روان و بی اداست و حدود یک ساعتی که هومن در کار است، انصافا با تلفیق شوخی و جدی، حداقل از آن نگاه خشک و یکطرفه مرسوم علیه چنین شمایلی جلوگیری میکند. بعید نیست که کاندیدای بازیگری شود؟ شباهت با بنی صدر؟ مهم نیست؛ برق نورد فهمیده دارد قصه میسازد حول بنی صدر پس با اندکی تامل بر حرکات و رفتارها و آن نگاه خاص بنی صدر، شبحشخصيت را طوری ساخته که مخاطب بی خبر از همه جا علاقمند شود به ورود به دالان هزارتوی این معمای تاریخ سیاست معاصر.
-جاهایی که صیاد در جال حرف زدن با زیردستان است به اندرز و نصیحت و تعلیم میگدرد انگار که معلم معارف است.
+حمایت ارتش مشهود است و انبوه تجهیزات نظامی جلوی دوربین؛ فراوان هلی کوپتر و کامیون و ادوات مختلف از کلاش و ژ۳ تا ضدهوایی و آرپیجی و انبوه پوتین و فانوسقه و جیپ و تانک و توپ و…، پلان های جنگی را پر کرده. دم ارتش گرم که کم نگذاشته.
+تعدد پلان شرط لازم برای دراماتیک کردن عین جنگ است و شرط کافی حذف پلان های اضافی و تدوین محرک است که برآورده نشده. البته که تعدد پلان باعث کاهش خستگی میشود ولی لحن کتابی صیاد همه جا بازدارنده است.
+بازی بهاندازه و خودکنترلی ایوب آقاخانی در نقش مشاور صیاد به شدت دلنشین است. ایوب هم مثل هومن دنبال مال خود کردن شخصیت بوده و اندک است حضورش و بجا.
+تجربیات تلویزیونی افشار باعث شده پروژه را شکل سریال ببیند و ساده و عامه پسند داستان هایی از زندگی صیاد را برایمان تعریف کند. کار شبیه یک مینی سریال شده و درمجموع بالاتر از سریال های دوران موسوم به تحولی که اخیرا تلویزیون را دربرگرفته.
-اتوبوس دوطبقه بین شهری برای اعزام نیرو به منطقه چه میگوید؟؟ فقط برای افزودن بر حجم تصویر؟
+بازسازی قابل قبول سقوط هلی کوپتر بنی صدر نشان دهنده آن است که جواد افشار هنوز جاه طلبی های خاص خود را دارد.
+قرار دادن بنی صدر به عنوان آنتاگونیست جاهایی بیش از حد تخت میشود چون حتی آنتاگوتیست هم باید زبر و زیر را با هم داشته باشد و شانس پروژه آن است که هومن برقنورد جاهایی گریز زده و بنیصدرِ خودش را آفریده.
+خیام وقار کاشی در شمایل رحیم صفوی، تیپی است که اذیت نمیکند.
+حمایت ارتش موجب شده مظلومیت ارتش خودنمایی کند که چندان هم بیراه نیست و حالا دیگر ارتشیها نیز میتوانند چنین فیلمی را دیده و قانع باشند.
-یک ساعت میگذرد تا وارد خانواده صیاد شود. چرا این قدر دیر؟ وقتی گزینه های دیگر بازیگری کنار رفته اند تا علی سرابی در کنار همسرش مارال بنی آدم نقش صیاد و همسر را بازی کنند میشد لااقل بیشتر وارد زندگی شد تا زبری اثر کاسته شود.
+تاکید موکد صیاد بر اینکه نباید نوکر و چاکر قدرت باشید دلنشین است و مناسب این روزگار.
-از رجایی تا محسن رضایی و حسن باقری و محمد بروجردی و… و همه را وارد داستان کرده برای افزایش باورپذیری وقایع داستانی. بازیگر محسن رضایی-حامد شیخی- عالی است. صدا هم که انگار صدای خودِ آقا محسن است.
+نریشن داوود نماینده در ابتدا و انتها، بهترین صدا بود برای این کار پر از تجهیزات و ادوات جنگی.
ده فیلم پرمخاطب جشنواره فیلم فجر۴۳ کدامند؟ رقابت عطاران و پژمان جمشیدی با مریلا زارعی و محسن کیایی و فرهاد آییش!+فهرست کامل پرفروشترین آثار فجر۴۳
|
سینماروزان: بلیت فروشی جشنواره فیلم فجر۴۳ از منظر اجرا یکی از مختلترین سالهای آن بود چون طبق اطلاع رسانیِ هر چهار سامانه بلیت فروشی آنلاین همچنان سمفا وقتی تحت بار شدید قرار میگیرد گرفتار کندی میشود و درنتیجه مخاطبان، گرفتار…
طبق بررسی های سینماروزان از سامانه های بلیت فروشی اگرچه مطابق پیش بینی ها، کمدی های حاضر در جشنواره در صدر استقبال مخاطبان بوده اند ولی یک فیلم تاریخی در رقابت با کمدی ها قرار دارد.
مطابق با انتظارات عطاران هنوز کار میکند و فیلم “صددام” با بازی رضا عطاران در کانون توجه مخاطبان. در عین حال فیلم تاریخی “موسی”ابراهیم حاتمی کیا در زمره آثار پرفروش بوده با بازی های مریلا زارعی و فرهاد آئیش در دو نقش!
بعد از آن کمدی “آنتیک” با بازی پژمان جمشیدی و بیژن بنفشهخواه را شاهدیم و با فاصله ای نزدیک کمدی “کفایت مذاکرات” از تولیدات ابراهیم عامریان، مینیمال”رها” با بازی شهاب حسینی، کمدی “تاکسیدرمی” با بازی مجید صالحی و فیلم جوانانه “گوزنهای اتوبان” با بازی الناز شاکردوست و نوید پورفرج دیگر فیلمهای اولیه محبوب مخاطبان بودند و قطعا بعد از پایان جشنواره و تماشای فیلمهاست که میتوان نظر نهایی مخاطب درباره هر کدام از آثار را تشخیص داد.
فهرست فیلمهای پرمخاطب جشنواره فجر۴۳ به شرح زیرند:
–صددام
–موسی(ع)
–آنتیک
–کفایت مذاکرات
–رها
–تاکسیدرمی
–گوزن های اتوبان
–زیبا صدایم کن
–ناتوردشت
–بازی را بکش
نامزدبازی ممنوع!!/روز خوشِ کمدیسازان/به ریاست رئیسیان؟
|
سینماروزان/محمد شاکری: هیات داوران جشنواره فیلم فجر۴۳ اعلام شد.
منوچهر شاهسواری دبیر جشنواره، کمال تبریزی(کارگردان)، رضا درستکار(منتقد)، بهرام رادان(بازیگر)، علیرضا رئیسیان(کارگردان)، علیرضا زریندست(فیلمبردار)، عزتالله ضرغامی(معاون اسبق سینما) و مستانه مهاجر(تدوینگر) را بهعنوان اعضای هیئت داوران بخش مسابقه سینمای ایران معرفی کرد.
امسال را میتوان سال توجه فجر به آثار کمدی دانست چون غیر از تجربیات بالای کمال تبریزی در ساخت و مستانه مهاجر در تدوین فیلمهای کمدی، عزت ضرغامی در فعالیت اینستاگرامی خود نشان داده که ذاتا استعداد کمدی دارد چون میتواند جدی ترین سوژه های سیاسی را نیز دستمایه پستهای طنازانه کند.
ضرغامی که به نظر میرسد پاداش خود را از اصلاح طلبان دریافت کرده و بعد از آن که در دولت رییسی خود را لیبرال نشان داد -و حتی کلی از منسوبین به اصلاح طلبان و ازجمله خواهرزاده اصلاحات را در میراث و جشنواره میراث به کار گرفت- اکنون به داوری جشنواره فجر دولت محبوب اصلاحطلبان رسیده است. ضرغامی ذاتا روحیه ای طنازانه دارد که شاید باعث توجه هیات داوران به سمت کمدی سازان شود.
در کنار او، کمال تبریزی کارگردان کمدی های “مارمولک”، “لیلی با من است”، “طبقه حساس” و… را داریم و همچنین مستانه مهاجر با سابقه بالایی در تدوین فیلمهای کمدی و حتی ساخت فیلم کمدی “جوجه تیغی” و تهیهکنندگی کمدی “هفته ای یک بار آدم باش”. مهاجر بعد از داوری در جشنواره کودک- که آنجا به دخترش نفس بازغی هم دیپلم افتخار تعلق گرفت- حالا داور فجر هم شده و عقبه او در سینمای کمدی نیز باز میتواند تنفسی برای صاحبان فیلمهای کمدی باشد.
اعلام هیات داوران جشنواره فیلم فجر۴۳
اگر فن سخنوری توام با تجربه را عنصری لازم برای جهت دهی به گزینش هیات داوران قلمداد کنیم در میان این هفت نفر از همه سخنورتر علیرضا رئیسیان است که سابقه سالها کار صنفی در عین کارگردانی داشته و رکگو و عیانطلب است و بیش از بقیه میتواند مرکز ثقل هیات داوران باشد.
رئیسیان حتی در عامه پسند ترین فیلمهای ساخته ی خود سعی کرده نگاه روشنفکرانه خود را داشته باشد و به سمت سخافت برای فروش نرفته اما در پروژه هایی کمدی تجاری مثل “مومیایی۳” به عنوان تهیهکننده حضور داشته. رئیسیان کار سختی را در پیش دارد؛ تن دادن به غلبه کمدی ها بر گیشه و لحاظ آنها در داوری فجر یا ایستادگی بر وجهه کارگردانی خود به عنوان علاقمند به سینمای متفکرانه ای که مخاطب هم دارد و جهت دهی به هیات داوران در جهت توجه به آثار غیرکمدی؟
ورای کمدی یا غیرکمدی، امیدواریم نتایج آرای هیات داوران درعین تاکید بر کیفی گرایی، دور از رفیق بازی، نامزد بازی(!)، قوم و خویش بازی و با پرهیز از هر گونه رابطهبازی باشد.
حذف فیلم لیلا حاتمی-نیکی کریمی-بیتا فرهی از فجر۴۳!
|
سینماروزان: مشکلات مالکیتی فیلمی با عنوان “زمانی در ابدیت” باعث حذف فیلم از جشنواره فیلم فجر۴۳ شد.
این فیلم را نیکی کریمی تهیه کرده بود و لیلا حاتمی ازجمله بازیگران آن بوده است. نوید پورفرج، بابک حمیدیان، عباس غزالی و بیتا فرهی از دیگر بازیگران این فیلم هستند که توسط مهدی نوروزیان کارگردانی شده.
اگرچه تصور میشد با حذف این فیلم، یک فیلم رزرو وارد جشنواره فجر۴۳ گردد ولی دبیرخانه اعلام کرده چون هیچ فیلم دیگری، آماده نبوده درنهایت یک فیلم از خارج مسابقه بجای آن در کاخ جشنواره به نمایش درآمده و سانس های مردمی فیلم نیز به انیمیشن تخصیص می یابد.
دبیرخانه جشنواره اعلام کرده: با توجه به اعلام قبلی درخصوص زمان تحویل نسخه نهایی و قابل نمایش تمامی آثار تا تاریخ هشتم دیماه، نسخه نهایی «زمانی در ابدیت» تحویل دبیرخانه جشنواره نشد. طبق اطلاعات بدست آمده فیلم «زمانی در ابدیت» بدلیل اختلافات ناشی از پروانه مالکیت و طرح آن در مراجع داوری امکان نمایش در جشنواره فیلم فجر را پیدا نکرد و به همین دلیل از جدول نمایش آثار چهل و سومین جشنواره فیلم فجر خارج شد. به دلیل کمبود زمان، هیچ فیلم دیگری جایگزین «زمانی در ابدیت» در بخش مسابقه سینمای ایران چهل و سومین جشنواره فیلم فجر نخواهد شد و فیلمی از بخش ویژه در جدول سینمای رسانه جایگزین و سانس این فیلم در جدول سینماهای مردمی نیز به چهار انیمیشن حاضر در بخش مسابقه جشنواره اختصاص داده میشود.
دبیر کنارِ مخاطب!؟/امحای نسخههای هیات انتخاب/حذف سانسهای فوقالعاده فیک!+تعیین حقالسهم مالکان فیلمها از اکران در جشنواره+تعیین سهم آثار انیمیشن از جوایز
|
سینماروزان: منوچهر شاهسواری دبیر جشنواره فیلم فجر۴۳ که چندی پیش از حذف آثاری که در دو روز اول به جشنواره نمیرسند از فهرست آرای مردمی حرف زده بود مجددا در دیدار با صاحبان آثار حاضر در جشنواره، از حرمت گزاری به مخاطب و لزوم حفظ سلامت آرای مردمی گفته.
با اینکه میتوان به استقبال نظرات شاهسواری رفت باید این را هم یادآور شد که زمانی نه چندان دور، فیلمهایی مثل “ماجان” در فهرست بالای آرای مردمی فجر قرار گرفتند ولی در اکران، شکست کامل خوردند!
شاهسواری گفت: از صاحبان آثار میخواهم که با دبیرخانه جشنواره بابت دریافت کپی فیلمها و DCP همکاریهای لازم را انجام دهید تا به موقع ارسال شوند. حداقل دو روز فرصت لازم است که همه فیلمها و اقلام را در تمام سایتهای بلیت فروشی بارگذاری کنیم. از آنجا که بسیاری از دوستان بلیتها را تکی نمیخرند، بدترین موضوع این است که بعد از خریداری بلیت در سالن نمایش حاضر شوی و فیلم دیگری نمایش داده شود، چرا که فیلم اصلی به موقع نرسیده است. این بیحرمتی به مخاطب است و از شما تقاضا میکنم این امر را جدی بگیرید.
شاهسواری ادامه داد: برای صیانت از حقوق صاحبان آثار، نسخههایی که در اختیار هیأت انتخاب قرار گرفته بود را از بین بردیم تا جایی نمایش داده نشود. از دوستان میخواهیم که رساندن نسخه نهایی عجله کنند چرا که از هر زمانی که بلیت فروشی آغاز شود، اگر آن فیلم آماده نباشد، کانال فروش بلیت برای آن فیلم نیز حذف میشود.
دبیر جشنواره افزود: همچنین همه تلاش ما این است که تا ۸ بهمن فیلمشناخت(کاتالوگ) آماده باشد تا روز افتتاحیه یک کاتالوگ مرتب و بدون اشتباه داشته باشیم. برای همین از شما میخواهم عکس و پوستر فیلم را به دبیرخانه برسانید تا در کاتالوگ این دوره از جشنواره که یک سند تاریخی برای شماست منتشر شود.
منوچهر شاهسواری خواستار حرمت گزاری به مخاطبان جشنواره فجر۴۳ شد!
شاهسواری در ادامه گفت: گاهی برخی تهیهکنندگان دچار وسواسهایی میشوند و نسخههای متفاوتی از فیلم به ما میدهند، در حالی که ما نمیتوانیم تشخیص دهیم کدام نسخه اصلی است؛ از شما میخواهم این کار را نکنید و تنها نسخه نهایی خود را به ما بدهید.
شاهسواری درباره اکرانهای فوقالعاده جشنواره نیز بیان کرد: تمام تلاش ما بر این است که از اکران فوقالعاده آثار به شکل غیرواقعی جلوگیری کنیم. تعداد نمایشهایی که تعیین شده است در سالنهای مردمی و تخصصی رسانهها، منتقدان، سالن شهرداری و بانک ملی است و غیر از این محلها هیچ سانس فوق العادهای برگزار نمیشود. گاهی برخی تهیهکنندگان با ارتباطاتی که دارند سانس فوق العاده برای فیلم خود برگزار میکنند تا فضای افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهند. نباید آرای مردمی را با سانسهای غیرواقعی مخدوش کنیم.
وی در ادامه گفت: امسال قرار است عمده سالنهای مردمی را تحت پوشش گزارشهای تصویری، عکاسی و رسانهای قرار دهیم و همه تلاشمان این است که حضور مردم در سالنهای مردمی را نیز در رسانهها منعکس کنیم و بازتاب جشنواره محدود به سالنهای رسانهها نباشد. برای همین از صاحبان آثار میخواهیم که اگر به سالن های مردمی مراجعه میکنند ما را هم با خبر کنند تا ثبت رسانهای انجام دهیم و از این فرصت استفاده کنیم.
وی با بیان اینکه حاضر به شنیدن تمامی انتقادات همکارانم هستم، افزود: از شما میخواهم حرمت همکارانمان را حفظ کنیم. گاهی در یک مصاحبه مطبوعاتی برخی از همکاران از جشنواره و سینما گلایه دارند؛ از شما میخواهم رفاقت را حفظ کنیم. پیشبینی ما این است که آثار رسیده به جشنواره با استقبال ویژه در سالنها روبرو خواهد شد. از شما میخواهیم این دورهمی سینمایی را تبدیل به خاطره خوش کنیم.
دبیر جشنواره در ادامه گفت: امسال هیچ سالنی که از لحاظ فنی امکان کپی و تقلب داشته باشد در فهرست سینماهای جشنواره قرار ندارد. بیشتر بر خود لابراتوارها تکیه کردهایم که مراکز چک فنی ما هستند. بازبینی فنی فیلم ها نیز در سالن عباس کیارستمی فارابی انجام میشود تا آثار بدون نقص نمایش داده شوند.
شاهسواری با اشاره به استفاده از عکسها و پوسترهای فیلمها در بیلبوردهای تبلیغاتی سطح شهر در ایام جشنواره فیلم فجر گفت: امسال امیدواریم بتوانیم بیش از ۳۰۰ نقطه تهران را به آثار شما مزین کنیم. برای همین عکس و پوستر باکیفیت برای این ماجرا میخواهیم. در نظر داریم این اتفاق پیش از افتتاحیه رقم بخورد و بیلبوردها را به آثار شما مزین کنیم. از شما میخواهم در این خصوص نیز با دبیرخانه جشنواره همکاری لازم را انجام دهید.
وی درباره آرای مردمی در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر گفت: جایزه سیمرغ مردمی نیز امسال ذیل نظارت خانه سینما انجام میشود. این جایزه سالها در خانه سینما انجام شده است که امسال بهروز شده و همه وجوه این جایزه را حفظ میکند.
شاهسواری همچنین درباره جزئیات درآمد از نمایش تهران و شهرستانها، اظهار داشت: ۵۰ درصد درآمد نمایشهای تهران و زنجیرههای نمایشی مربوط به تهیهکنندگان است. سهم تهیهکنندگان از درآمد نمایشهای شهرستانها نیز یک عدد کلی است که دوستان باید تبدیل به جدول کنند تا ببینیم به هر فیلم چقدر تعلق میگیرد. در نمایشهای شهرستان نیز هیچ ارگانی نمایش اختصاصی ندارد، مگر آنکه از پیش هزینه آن را بپردازد و آن هم قراردادی است که جزئیات آن هنوز مشخص نیست.
دبیر جشنواره درباره داوری آثار انیمیشن نیز گفت: دوستان حوزه انیمشین تقاضا داشتند که داوری تخصصی نداشته باشند و این را میگویم طبق مقررات امکان اینکه انیمیشنها را در بخش داوری اصلی قرار دهیم وجود دارد. امسال همان جایزه انیمیشن را داریم که هیأت داوران اصلی آن را داوری خواهند کرد. البته در سایر رشتههای فنی مانند موسیقی، صدا و… میتوانند رقابت کنند ولی در رشتههای دیگر مانند کارگردانی نمیتوانند رقابت کنند.
تضمین فروش ۱۵۰میلیاردی برنده سیمرغ مردمی ؟!/ادعای علی آشتیانی پور مدیر رأی گیری مردمی جشنواره فیلم فجر۴۳
|
سینماروزان: امسال با توجه به تصمیم شورای صنفی اکران مبنی بر اینکه فیلمهای منتخب سیمرغ مردمی فجر بخشی از اکران نوروزی باشند و با توجه به اینکه امسال پس از ۳۰ سال، دو عید بزرگ نوروز و عید فطر با هم تقارن دارند، اکران سینمایی امسال بسیار پررونق خواهد بود. اکرانهای نوروزی همیشه موفقیتآمیز بودهاند و مدیریت خوبی برای آنها وجود داشته است.
علی آشتیانی پور مدیر شمارش آرای مردمی جشنواره فیلم فجر با بیان مطلب فوق به روزنامه فرهيختگان گفت: امسال فیلمی که شایستگی دریافت سیمرغ مردمی را پیدا کند، میتواند حداقل ۱۵۰ میلیارد تومان فروش تضمینشده داشته باشد. البته فروش بیشتر و پخش در شبکههای دیگر نیز به این رقم اضافه خواهد شد. شرایط اجتماعی و اقتصادی روز نیز در موفقیت سینما تأثیرگذار است، اما به طور میانگین این جایزه ارزش اقتصادی ویژهای خواهد داشت.
وی ادامه داد: امسال برای تشویق مردم به مشارکت در رأیگیری، مبلغ پنجمیلیارد ریال درنظر گرفته شده است. این مبلغ به مدت ۱۰ شب و هر شب به ۱۰ نفر به قید قرعه تعلق میگیرد. به هر نفر مبلغ پنجمیلیون تومان اهدا میشود و اطلاعات لازم برای دریافت این جایزه نیز در اختیار آنها قرار میگیرد، بنابراین هر شب ۱۰ قرعهکشی انجام میشود و به هر نفر پنجمیلیون تومان اهدا میشود.
تضمین فروش ۱۵۰میلیاردی برنده سیمرغ مردمی فجر۴۳
آشتیانی پور افزود: طبیعتاً جمعآوری رأی را به دلیل گستردگی کشور، نمیتوانیم در همه سینماهای ایران انجام دهیم. در حال حاضر نمیتوانیم بگوییم در هر شهر و شهرستانی که فیلمها پخش میشوند، امکان رأیگیری وجود دارد. این موضوع به دلیل محدودیتهای اقتصادی و نیروی انسانی است. آنچه درواقع اتفاق میافتد، این است که نتیجهای که به دست میآید، به صورت رندوم از تماشاگران سینماهای ایران گرفته میشود. بنابراین، طبیعتاً این روند محدودیتهای خود را دارد. این رندوم بودن به این معناست که ما فقط در مجموعه سینماهای تهران به نمایندگی از کل ایران این رای گیری مردمی را انجام میدهیم. از میان سینماهای تهران، تنها فیلمهایی که در بخش سیمرغ و بخش مسابقه جشنواره قرار دارند، در روند رأیگیری شرکت داده میشوند.
جوانان؛ سورپرایز فجر۴۳؟+اطلاعات کامل (۲+۵) فیلم اولی مطلوب هیات انتخاب
|
سینماروزان: خوب یا بد به غیر از ابراهیم حاتمی کیا، رسول صدرعاملی و ابوالفضل جلیلی، کارگردان باسابقه دیگری در جشنواره فجر نداریم و اینکه محصول نهایی همین باتجربه ها چه باشد نیز واقعا مشخص نیست.
در این اوضاع احتمالا بخشی از سورپرایز های جشنواره را باید در میان جوانترها جستجو کرد. شنیده های غیررسمی منتج از مطلوبات هیات انتخاب نگاهها را به سمت فیلمهایی مثل “آبستن”، “بازی را بکُش”، “بچه مردم”، “رها”، “فریاد”، “ترک عمیق” و “تاکسیدرمی” میبرد که همه توسط فیلم اولی ها ساخته شده اند.
“آبستن”/در انتظار آدم پران
فیلم آبستن
“آبستن” را برادران تنابنده(محمد و مصطفی تنابنده) ساخته اند که به سبک فیلم “طناب”هیچکاک به شیوه سکانس-پلان فیلمبرداری شده و داستان آن لب مرز آستارا میگذرد و با مرور زندگی جوانانی که لب مرز منتظر آدم پران هستند تا از ایران مهاجرت کنند…
“آبستن” به تهیهکنندگی جلال تیموری تولید شده که به حرفه وکالت هم اشتغال دارد و پیش از این تهیهکننده دو نمایش “مظنونین معمولی” و “جیب هایی پر از نان” بوده.
“بچهی مردم”/ بچه مهندس در جنگ؟
فیلم بچه مردم
“بچه مردم” را محمود کریمی ساخته از گزارشگران “خندوانه” و برادر کوچکتر مهدی کریمی تهیهکننده “آژانس شیشهای” و “چ”.
داستان فیلم درباره یک بچه یتیم است که مشخص نیست خانواده اش او را سر راه گذاشته اند یا گمش کردهاند و مدام این سوال در ذهنش میچرخد و درنهایت نیز زندگی این پسر یتیم با دفاع مقدس و شهادت گره میخورد.
علی احمدی که مدتی بعد از راه اندازی “خندوانه” توسط جواد فرحانی، تهیه کننده این مجموعه شد نامش بعنوان تهیهکننده “بچه مردم” دیده میشود. این فیلم محصول موسسه خیریه بهشت امام رضا(ع) است.
“بازی را بکُش”/شرط بندی فوتبالی؟
فیلم بازی را بکش
“بازی را بکش” با نام “توتو” و بعدتر “هجده قدم” تولید شد و تهیهکننده اش مصطفی کیایی است که بابت ساخت “خط ویژه”، “عصر یخبندان”، “چهارراه استانبول”، “مطرب” و… شناخته میشود.
محمدابراهیم عزیزی کارگردان “بازی را بکش” یک فیلم اولی است. این فیلم قبل از حضور در جشنواره فجر۴۳ بنا بود با پخش شایستهفیلم اکران شود ولی نشد.
“بازی را بکش” داستانی در حاشیه فوتبال و شرط بندی های فوتبالی دارد و داستان موسی است که برادرش را در یک سانحه ورزشی از دست میدهد و اکنون برای کشف حقایق مرگ برادر وارد مسیری پیچیده میشود.
محسن کیایی، هدا زینالعابدین، متین حیدری نیا، پوریا رحیمی سام و محمد بحرانی بازیگران فیلمند.
“رها”/بحرانی عجیب
فیلم رها
سعید خانی تهیهکننده فیلمهایی مثل “دوزیست”، “لونه زنبور” و “سال گربه” به عنوان تهیه کننده “رها” حضور داشته و یک فیلم اولی به نام حسام فرهمند کارگردانی را برعهده دارد.
شهاب حسینی و غزل شاکری بازیگران اصلی “رها” هستند با نگاهی به یک برش اجتماعی و روایتگر بحرانی عجیب از زندگی یک مرد و خانواده ای که میخواهند کنارش باشند.
ضحا اسماعیلیفر، آرمان میرزایی، محمدرضا سامیان، محمد اشکانفر، هادی افتخارزاده، ماهنی مهرپرور، سپیده پهلوانزاده و بردیا دیانت دیگر بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
مرضیه برومند کارگردان خاطره ساز به عنوان مشاور کارگردان “رها” حاضر بوده و روزبه رایگا فیلمبردار فیلم رکوردشکن “فسیل” به عنوان مدیر فیلمبرداری در “رها” کار کرده.
“فریاد”/مرغداری مرموز
فیلم فریاد
“فریاد” از مدل فیلمهای کانونی است که البته توسط کانون تولید نشده با این حال محمدرضا اردلان کارگردان فیلم سعی کرده که با تلفیق سبک کانونی و داستان پردازی معمایی راهی را برود که مخاطب طرفدار روایت های معلق را به دنبال بکشاند.
داستان فیلم درباره نوجوانی است که برای کار به یک مرغداری میرود و از همان ابتدا میفهمد مرغداری حالت عادی ندارد…
بهزاد دورانی،مهرداد ضیایی، علیرضا مهران، حمید ابراهیمی، یاسین طلوعی، زندهیاد امیر کبوتریان و علی یعقوبی بازیگران فیلمند.
بهمن اردلان صدابردار برجسته تهیهکننده فیلم “فریاد” است؛ فیلمی که همنام اثر توقیفی مسعود کیمیایی هم هست.
“تاکسیدرمی”/بدنبال گوزن زرد ایرانی
فیلم تاکسیدرمی
“تاکسیدرمی” را باید در زمره آثار فانتزی و در عین حال به زیرلایه طنز جشنواره فجر۴۳ دانست.
داستان “تاکسیدرمی” درباره علاقه شاهزاده غلامرضا-برادر ناتنی محمدرضا پهلوی- به شکار گوزن زرد ایرانی است. شاهزاده غلامرضا پهلوی که فرزند رضاشاه از همسر سومش توران امیرسلیمانی بود قبل از انقلاب اسلامی هم ریاست بر کمیته ملی المپیک و هم آجودانی ویژه برادر را تجربه کرده بود.
“تاکسیدرمی” به کارگردانی محمد پایدار و تهیهکنندگی محمدجواد موحد با بازی مجید صالحی، حسن معجونی، هادی کاظمی و آناهیتا درگاهی، ساخته شده.
“ترک عمیق”/رقص سهنفره!
فیلم ترک عمیق
“ترک عمیق” را آرمان زرین کوب ساخته که بابت تهیهکنندگی سریال “ستایش” شناخته میشود.
رضا بابک که در سالهای اخیر پرکارتر شده و حتی در فیلمهای تجاری مثل “مفت بر” بازی میکند، نقش اول فیلم است و گلچهره سجادیه-بازیگر دندان مار-، بابک انصاری و حمید رشید بازیگران مکمل هستند.
داستان “ترک عمیق” ماجرای پیرمردی را روایت میکند که با ظن اختلالات روانی در تيمارستان بستری بوده و حالا که به خانه برمیگردد همسرش علاقه ای به دیدن او ندارد چون پای یک فرد غریبه در میان است؟
محسن چگینی تهیهکننده آثاری مثل “پژمان”و “ساختمان پزشکان” و “خوب بد جلف” بهعنوان تهیهکننده در این کار حاضر است.
دستپخت هیأت انتخاب برای اهالی رسانه⇐ روزی(۲+۱۲) ساعت استقرار در کاخ جشنواره فیلم فجر
|
سینماروزان: عدم غربال گری مناسب فیلم توسط هیأت انتخاب جشنواره فیلم فجر۴۳ و روانه کردن حدود چهل فیلم به جشنواره، باعث شده که کاخ جشنواره در ایام جشنواره، روزهای متراکمی را تجربه کند.
طبق اعلام کنداکتور رسمی جشنواره،کاخ میلاد هر روز (چهار نمایش عادی+ یک نمایش ویژه) خواهد داشت که این نمایش ویژه مختص فیلمهای توقیفی مثل پیرپسر، قاتل و وحشی، غریزه و رکسانا خواهد بود؛ البته اگر صاحبان فیلم اجازه دهند.
چهار سانس نمایش عادی از ۱۰ صبح آغاز خواهند شد و تا ۱۹ عصر ادامه مییابند و در فواصل سانس ها،نشست پرسش و پاسخ برگزار میشود و به این ترتیب سانس ویژه راس ۲۲ خواهد بود به این ترتیب: ۱۰- ۱۳- ۱۶-۱۹-۲۲
با این شرایط اهالی رسانه روزهای شلوغ و پرفشاری را در جشنواره تجربه خواهند کرد و احتمالا باید بلافاصله بعد از خوردن صبحانه راهی کاخ جشنواره شوند و از آن طرف تا پاسی از نیمه شب در کاخ باشند. این است نتیجه ی عملکرد هیات انتخاب که نتوانست جشنواره را برمبنای همان سقف ۲۲ فیلم کیفی سودای سیمرغ پیش ببرد و ۳۳ فیلم را وارد بخش مسابقه کرد و تازه ۴ فیلم انیمیشن به جشنواره افزود.
از آن سو زیادهخواهیهای انیمیشنسازانی که برخی از آنها در گیشه و ارتباط با مخاطب، جایی ندارند موجب گشته در چینش کنداکتور به جای نمایش انیمیشن در سالنهای فرعی کاخ، آنها را در سالن اصلی قرار داده و حتی بدون قرعه کشی آنها را به صورت ثابت در سانس دوم قرار دهند تا آنها که برای دیدن فیلمهای اصلی میآیند حتی اگر نخواهند انیمیشن ببینند مجبور باشند در کاخ بمانند.
کنداکتور نمایش فیلم در کاخ جشنواره فجر۴۳
هیأت انتخاب فجر۴۳ اگر قدری ظرافت پیشه میکرد و ممانعت می نمود از ورود فیلمهای ویدیویی یا جلوگیری میکرد از ورود فیلمهای کهنه ای که محصول دو سال و سه سال پیش هستند و بجایش ابرام مینمود بر ورود همان چند فیلم ویژه و بخش مسابقه را با نهایتا همان ۲۲ فیلم میبست قطعا هم چینش فیلمها در کاخ جشنواره راحت تر میشد و هم اهالی رسانه میتوانستند بهتر به پوشش آثار بپردازند.
وقتی دبیر فجر آن قدر جربزه داشت که فیلم برادرش را کنار بگذارد هیات انتخاب هم باید مسامحه را کنار میگذاشت و با کنار گذاشتن آثار بیکیفیت، جشنواره را چابکتر و کاخ جشنواره را کیفیتر مینمود.
دستپخت هیأت انتخاب برای اهالی رسانه: از ده صبح تا دوازده شب در کاخ جشنواره فجر۴۳
چه فیلمهایی از رأیگیری مردمی جشنواره فیلم فجر۴۳ حذف میشوند؟/منوچهر شاهسواری هشدار داد
|
سینماروزان: منوچهر شاهسواری دبیر جشنواره فیلم فجر۴۳ در آیین قرعه کشی کنداکتور کاخ جشنواره، به تمام صاحبان فیلم هشدار داد که فیلمهای خود را بموقع به جشنواره برسانند و در غیر این صورت از فهرست رای گیری مردمی حذف خواهند شد.
منوچهر شاهسواری بیان کرد: هر فیلمی که نتواند در دو روز ابتدایی نمایش به جدول نمایش رسانه و سینماهای مردمی برسد، از آرا مردمی محروم می شود. نکته بعدی این است که ما امسال از همه صاحبان آثار خواهش کردیم پیش از نمایش عمومی فیلم را در یک سالن استاندارد که توسط کارشناسان معلوم شده است تست فنی کنند که از آن لحظه به بعد اگر مشکلی داشت بدانیم از زحمات شما نیست بلکه از آن سالن است.
هشدار منوچهر شاهسواری به فیلمهای حاضر در جشنواره فجر۴۳
دبیر جشنواره اظهار کرد: از همه سازندگان خواهش میکنم نیازهایی که دبیرخانه دربحث تبلیغات دارد به سرعت برسد چرا که قصد داریم شرایط تبلیغی برای فیلم ها ایجاد کنیم تا همه آثار دیده شوند. همه تلاش ها برای رسیدن به مرزهای عدالت است. نمی شود به شکل مطلق به عدالت دست پیدا کرد اما تلاشمان را می کنیم و نیتمان را با شما در میان می گذاریم و نیازمند همراهی و همکاری شماست.
شاهسواری در پایان نیز گفت: ما امسال هم در شهرستانها اکران داریم و هم در تهران. علاقمندیم پیش از شروع جشنواره نسخه dcp فیلم ها در دبیرخانه موجود باشد و امیدوارم صاحبان آثار به این امر دقت کنند. نظم و انضباط به معنای نمایش سروقت آثار است. با همه تلاشها برای جذب مخاطب اگر فیلمی به موقع نرسد توهین به مخاطب است. ما بدون تماشاگر چیزی نیستیم و حرمت تماشاگران را برای آینده آثار خود رعایت کنید.
رقابت یازده مستند برای سیمرغ بلورین فیلم فجر چهل و سوم
|
سینماروزان: اثر مستند سینمایی در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر برای کسب سیمرغ بلورین رقابت خواهند کرد.
با اعلام هیات داوران آثار مستند سینمایی جشنواره فیلم فجر متشکل از محسن برمهانی(مدیر فرهنگی و مستندساز)، مهرداد زاهدیان(کارگردان مستند)، سعید رشتیان(تهیهکننده فیلم مستند)، محمد صوفی(تهیهکننده فیلم مستند)، پژمان مظاهریپور(کارگردان مستند)، میترا مهتریان (مستندساز و روزنامهنگار) و پروین صدر ثقهالاسلام(مدیر فرهنگی و پژوهشگر) آثار راهیافته به مسابقه آثار مستند جشنواره اعلام شدند.
اسامی آثار بخش مسابقه مستند جشنواره چهل و سوم فیلم فجر به شرح زیر است:
1- «خط القعر» به کارگردانی فرشاد اکتسابی و تهیهکنندگی حمید مهندسی و فرشاد اکتسابی
2- «خیابان سوم سئول» به کارگردانی و تهیهکنندگی محمودرضا رضایی
3- «دربارهی مهرداد بهار» به کارگردانی و تهیهکنندگی پیام مستوفی
4- «رُخ» به کارگردانی سام کلانتری و تهیهکنندگی آرش صادقی و سام کلانتری
5- «روزگار احمد» به کارگردانی محسن اردستانی رستمی و تهیهکنندگی ساسان فلاحفر
6- «شاهین لیل» به کارگردانی و تهیهکنندگی نصراله محمدی ایازی
7- «شگرد» به کارگردانی و تهیهکنندگی نصراله محمدی ایازی
8- «ضد قهرمان» به کارگردانی و تهیهکنندگی عارف افشار
9- «کیمیا» به کارگردانی زهره احمدزاده و تهیهکنندگی محمدحسین حیدری
10- «مرزهای خاموشی» به کارگردانی و تهیهکنندگی امید هاشملو
11- «یک وجب خاک » به کارگردانی و تهیهکنندگی نیما مهدیان
چهل وسومین جشنواره فیلم فجر بهمن ماه جاری به دبیری منوچهر شاهسواری برگزار میشود.
مساله ردّ فیلم “پیرپسر” و واکنش دو عضو هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر۴۳
|
سینماروزان/حامد مظفری: فیلم “پیرپسر” ساخته اکتای براهنی در گزینش ورود به جشنواره فجر۴۳، رد شده و حالا میخواهند منت سرش بگذارند و لابد یکی دو سانس در کاخ جشنواره بهش صدقه دهند تا فضای جشنواره را به زعم خودشان گرم کنند؟
“پیرپسر” رد شده تا به جایش پاره ای تله فیلم، مقادیری انبوه فیلم ارگانی و فراوان فیلمهایی که خلاف آیین نامه قبل از یک سال اخیر تولید شده اند وارد جشنواره گردند.
در این اوضاع واکنش برخی اعضای هیات انتخاب یا گزینشگرانی که “پیرپسر” از فیلتر آنها رد نشده، دود از کله آدمی بلند میکند. تقریبا به جز محمدرضا مصباح که با وجود سابقه کمتر سینمایی، خیلی زودتر از بقیه طلب حلالیت کرد، هیچ کدام از اعضای هیات انتخاب نه تنها مسئولیت این گزینش را نمی پذیرند بلکه برخی در گریز به جلو، از فیلم تعریف و تمجید میکنند تا مسئولیت ردی فیلم را از سر خود باز کنند؟
مثلا محمود گبرلو میگوید: برخی فیلمها را دیدیم و ظاهراً موردپسند برخی اکثریت اعضا هم واقع شده بود مثل «پیرپسر»، «رکسانا» و «بیسروصدا». در میانه راه اعلام کردند منع قانونی دارند و اشتباها برای دیدن در اختیار هیات انتخاب قرار گرفتند! خیلی دلمان سوخت؛ چون یکی از این فیلمها میتوانست تحولی در سینمای ایران ایجاد کند ولی اجباراً و بیمیلی از جدول انتخابها کنار گذاشتیم.
یا رعنا آزادیور مینویسد: پیرپسر! فیلمی که سه ساعت شکوه سینما را با ساخت و کارگردانی فوقالعادهاش، دوباره برایم معنی و امید به سینما را در من زنده کرد.
فیلمبرداری، صحنه، بازیهای درخشان، و جناب آقای پورشیرازی بینظیر، بینظیر، که هر لحظه از حضورش خلق است و شگفتی و نبوغ. فیلمی که هنوز لحظه لحظهاش را مرور میکنم با آنکه بیش از ده روز از تماشایش گذشته. فیلمی که یادم آورد چرا عاشق سینما هستم. آقای براهنی عزیز، به احترام شما برای ساخت پیرپسر که سینماست، ایستاده دست میزنم.
ردّ #پیرپسر و واکنش دو گزینشگر فجر۴۳
آقای گبرلو! اینکه یک فیلم بتواند یکتنه در سینمای ایران تحول ایجاد کند که تعارف است برادر! ولی فقط دلتان سوخت؟ همین؟ شما که ظاهرا منتقد هستید چرا؟
انصافا خودتان اگر امسال در هیات انتخاب نبودید و یکی از اعضای هیات انتخاب، همین حرفها را تحویل تان میداد، چند پست و استوری انتقادی میزدید؟؟ جناب گبرلو! به شما گفتند این فیلمها به اشتباه برای دیدن در اختیار شما قرار گرفته؟؟ آن هم نه یک فیلم بلکه سه فیلم اشتباهی برای هیات انتخاب جشنواره معظم فجر نمایش داده شده؟ واکنش شما چه بود؟
فقط دلتان سوخت؟
ما که مخاطب این نقل قول هستیم حس “ایستگاه شدن” بهمان دست داد، شما که در بطن ماجرا بودید فقط دلتان سوخت؟
نمیشد به حرمت آن وجهه انتقادی که برای خود تراشیدهاید، خیلی شیک و محترمانه و با توجیه همان دیابت، استعفا میدادید تا در وجهه تان به عنوان یک منتقد، خدشه وارد نشود؟؟؟
خانم آزادی ور! شما چرا به جای دلنوشته برای پیرپسر و ایستاده دست زدن برای آن، پای انتخاب تان بر این فیلم نایستادید؟؟ شما که الحمدلله بازیگری حرفه ای و خوشنامید. شما چرا پای انتخاب تان نایستادید؟ دلنوشته را که من و دیگرانی که در هیات انتخاب نبودهاند هم میتوانند بنویسند بانو!
ختم کلام اینکه هر هیات گزینش یکی دو سینماگر ایستاده بر اصول و حرفهای در دیالوگ میخواهد که بتوانند استانداردها را لحاظ کنند و پای کیفیت بایستند؛ شبیه هیات داوران فجر۹۷ که افت کیفی آثار را با ورود فقط ۱۷ فیلم کمی بهتر از بقیه به جشنواره، پوشش دادند و نتیجهاش هم یک جشنواره چابک و پرانرژی شد یا شبیه فجر۴۲ که زیربار تحمیل اعطای سیمرغ فیلمنامه نرفتند و کیفیت پایین متن را با حذف سیمرغ فیلمنامه، پاسخ دادند.
اینکه وارد گزینشگران شویم و نود و خرده ای فیلم ببینیم و درنهایت بهترین فیلمها را با شنیدن یک “ببخشید اشتباه شد” کنار بگذاریم و از آن طرف نزدیک چهل فیلم متوسط و ضعیف را جایگزین بهترینها کنیم والله که اصلا به هیات انتخاب نیازی ندارد. جسارتا این فعل از هر رباتی برنمیآید! ؟
پرسش اصلیتر: بر فرض که آن چند فیلم به دلیل مشکلات فرامتنی اشتباها وارد هیات انتخاب شدند، این اصرار بر معرفی حدود چهل فیلم از کجا میآید؟ این هم اشتباها صورت گرفته؟
آیین نامه میگوید حداکثر ۲۲ فیلم باید وارد بخش مسابقه و حداکثر یازده فیلم باید وارد بخش نگاه نو شود. این چه روالی بود که بخش نگاه نو را حذف کردید و بخش مسابقه را با ۳۳ فیلم بستید و بعد هم بخش انیمیشن ایجاد کردید با ۴ فیلم دیگر؟
نمیشد نهایتا همان ۲۲ فیلم مسابقه را حفظ میکردید و نهایتا یک یا دو انیمیشن بهتر و چند فیلم اولی مناسبتر را در میان همان ۲۲فیلم قرار میدادید؟
چرا “آنتیک”، آری و “قاتل و وحشی”، نه؟
|
سینماروزان/حامد مظفری: حضور فیلم “آنتیک” ساخته هادی ناییجی در بخش مسابقه جشنواره فجر۴۳ یک پرسش جدی را پیش رو میگذارد.
“آنتیک” مثل “قاتل و وحشی” پروانه نمایش نداشته و شنیده شده دلیل این مسأله خط داستانی فیلم است درباره راه اندازی یک امامزاده توسط دو کلاهبردار با بازی پژمان جمشیدی و بیژن بنفشهخواه.
چطور “آنتیک” توانسته وارد جشنواره شود ولی “قاتل و وحشی” نمیتواند؟
اگر ملاک پروانه نمایش است که هیچ کدام ندارند، تازه “قاتل و وحشی” در عین بیمجوزی، پروانه نمایش خارجی دارد که آن یکی ندارد، پس چطور “آنتیک” وارد فجر۴۳ شده و “قاتل و وحشی” نشده؟
با توجه به اینکه هادی نائیجی کارگردان “آنتیک” هم در شورای پروانه ساخت و هم شورای پروانه نمایش دولت جدید است میتوان این پرسش را طرح کرد که اگر حمید نعمت الله هم عضو شورای پروانه نمایش بود، “قاتل و وحشی” هم میتوانست وارد فجر گردد؟
جناب ناییجی! شما که روحانی هستید و مرد خدا، بد نیست حمید نعمتالله را همچون برادر دینی خویش دیده و هرچه زودتر از طریق همان شورای پروانه نمایش که در آن حضور دارید، مشکل “قاتل و وحشی” را هم حل کنید
اکران تمام آثار مشکلدار سالیان اخیر در فجر۴۳!+شرح حذف یک فیلم بهدلیل نسبت خانوادگی!/خبر یک عضو هیأت انتخاب فجر در عین طلب حلالیت از مردودین!
|
سینماروزان: محمدرضا مصباح عضو هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر از حذف فیلم برادر منوچهر شاهسواری- از جشنواره فجر۴۳ خبر داد.
مصباح در عین طلب حلالیت از فیلمسازانی که آثارشان رد شده از اکران تمام آثار مشکلدار سالهای اخیر در بخشی ویژه در جشنواره فجر خبر داد.بخشی که میتواند شامل “قاتل و وحشی”، “پیرپسر”، “رکسانا”، “بی سروصدا” و… باشد؛ البته احتمالا شامل نمایش های محدود در کاخ جشنواره و بدون اکران مردمی که طبیعتا درآمدزایی برای صاحبان آثار نخواهد داشت.
متن یادداشت مصباح را بخوانید:
بیست و سه روز از صبح تا پاسی از شب در کنار رفقا و همکاران حرفه ای و هنرمندم بودم و آموختم و آموختم. در همین جا از همه عزیزان هیات انتخاب بابت تلاش همدلانه و صبورانه شان و همچنین از اعضا ستاد جشنواره خصوصا مسعود احمدیان عزیز و احدصادقی نازنین و به ویژه از دبیر محترم جشنواره منوچهر شاهسواری بزرگوار که امروز یکی از فیلم های بسیار خوب که اتفاقا رای اکثریت هیات انتخاب را به همراه داشت و تهیه کنندگی آن را سعید شاهسواری-فیلم ۱۸۴۰ ساخته ماکان عاشوری- به عهده داشت برای جلوگیری از هرگونه شائبه و حاشیه کنارگذاشت و صحنه دیگری از تدبیر و ایثار را رقم زد تقدیر و تشکر کنم.
اما آثار درخشان همسفران خلاق و خصوصا جوانان پر انگیزه و آینده دار سینمای ایران را دیدیم و لذت بریدم.
خدای بزرگ را شاهد و گواه می گیرم که تمام مساعی خودمان را به کار گرفتیم تا درست ترین تصمیم را بگیریم و با هم عهد کردیم که بدون حب و بغض ببینیم و انتخاب کنیم.
محمدرضا مصباح
از آنجا که خوب می دانیم که انتخاب امروز ما در فردای بسیاری از همکاران و خصوصا جوانان تأثیر گذار است چشمانمان را خوب شستیم از هرچه غیر حق بود تا درست تر ببینیم و حالا که به ایستگاه آخر رسیدیم اول از خدای خطاپوش و بعدا از هنرمندان بزرگی که قضاوت ما را پذیرفتند تا آثار وزین و جذابشان را ببینیم و با علم و تجربه مختصر خود از بین خوب ها بهترین را با سلیقه خود برگزینیم می خواهم اشتباهات احتمالی ما را ببخشایند.
یاران و رفیقان مهربان! اگر هنرتان در آثار انتخابی نبود مطمئن باشید که با دقت و وسواس دیدیم و مقایسه کردیم و جمع بندی کردیم و چه می شود کرد که تصمیمات گروهی گاهی سخت و گاهی تلخ است.
حتما فیلم های خوب و درخشانتان راه خود را در دیگر عرصه ها پیدا خواهد کرد.
البته ان شالله طبق وعده ای که مسئولین وزارت ارشاد دادند بسیاری از آثار سینمای ایران که تاکنون به هر دلیلی فرصت نمایش نداشته اند در بخش ویژه جشنواره امسال اکران خواهند شد.
خدایا این آزمون را برای ما فرصتی قرار ده تا به انسانیت و ساحت محبتت نزدیکتر شویم و نهایتا در محضرت سربلند باشیم که تعز من تشاء و تذل من تشاء.