1

شب یلدایی برنامه «هفت» و جای خالی قصه روی پرده

سینماروزان/ احسان ناظم بکایی: جمعه شب که از قضا با شب یلدا نیز مصادف شده بود، اکثر شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی رسانه ملی با برنامه‌های مفصل زنده و مهمانان متنوع سعی کردند شبی گرم را در اولین شب زمستان برای مخاطبان خود ایجاد کنند.

 

در این میان شبکه نمایش هم از قافله عقب نماند و به سبک و سیاق خودش شب نشینی یلدایی را روی آنتن برد. تقارن جمعه شب با شب یلدا فرصتی بود تا برنامه «هفت» که ازجمله برنامه‌های شاخص و ریشه‌دار سیماست، رنگ و بویی یلدایی بگیرد. برنامه‌ایی که تنها برنامه زنده شبکه نمایش به شمار می‌رود و همین بر گرمای حضور مهمانان می‌افزاید.

 

«هفت» یلدایی چیدمانی مناسب داشت، چه ازنظر ظاهری با دکوری که مناسب این شب زینت یافته و چه از نظر محتوایی که سراغ قصه و داستان در سینما رفته بود. قصه یکی از رموز عجیب سالیان متمادی شب یلدا در دورهمی‌های خانوادگی ایرانی‌هاست که ازقضا پاشنه آشیل سینمای ما هم محسوب می‌شود. چالشی مهم که چرا ما قصه‌های اصیل و قدیمی و عمیق داریم اما سینمایمان چنان که باید سراغ آنها نرفته و کارهای اقتباسی درخور توجهی نساخته است؟

 

بخش اول برنامه «هفت» گفتگویی صمیمانه با یکی از کاربلدهای قصه‌گویی سینمایی و سریالی بود. امرالله احمدجو که نویسنده و کارگردان آثار ماندگاری چون سریال روزی روزگاری است و این روزها همراهی‌اش را در نگارش سریال مهیار عیار می‌بینیم. او که ازقضا شب یلدا هم شب تولدش بود در چنین روزهایی در کنار داوود میرباقری دلمشغول ساخت سریال سلمان فارسی است که آن هم قصه و داستانی دیدنی و شنیدنی دارد.

 

مواجهه احمدجو و افخمی، دو کارگردان نامدار در قالب مهمان و مجری «هفت» و بحث شیرین قصه گویی در سینما و چرایی عدم بروز قصه در سینمای ایران، موضوعی بود که نشان داد دغدغه مهمی برای این دو نفر است.

 

بخش دیگری از برنامه «هفت» میزبان شهره پیرانی، همسر شهید هسته‌ای داریوش رضایی نژاد بود. مهمانی غیر منتظره که نزدیکی روز مادر و زن عامل دعوت از وی قلمداد می‌شد. حضور پیرانی از این منظر جالب بود که او سه سال پیش ازجمله حامیان فیلم هناس بود که درباره همسر شهید ساخته شد و مریلا زارعی نقش خود او را بازی کرد. دفاع پیرانی از فیلم هناس نشان داد که او سینما و ضرورت‌های دراماتیزه سازی و تفاوت فیلم سینمایی و مستند را می‌داند، بنابراین این بخش از برنامه نیز مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و نگاه سینمایی و دغدغه‌مند وی را نشان داد.

 

بخش پایانی «هفت» با عنوان شب نشینی هفت شاهد حضور پنج منتقد در کنار افخمی بود. اگر چه تعدد مهمانان این بخش کمی باعث سردرگمی مخاطب می‌شد و بعضاً شاهد تداخل جملات و عبارات بودیم اما فضای گرم میان آنها با وجود اختلاف نظر در بحث روایت و قصه گویی در سینما، موضوع جالبی بود که مخاطبان را با خود همراه می‌کرد.

 

برنامه «هفت» در شب یلدا با ریتمی مناسب و آرام و شکاندن قالب ایستادن مهمانان و مجری با آرامش و تعقل از آخرین دقایق پاییز به اولین ساعت زمستان رسید.




گزینه اصلی بهرام بیضایی برای بازی در “روز واقعه” که بود؟ 

سینماروزان: در پیش تولید اولیه “روز واقعه” و برای انتخاب بازیگر نقش “شبلی/عبدالله” به خیلی ها فکر کردیم و از همه جدی تر ابوالفضل پورعرب بود.

 

محمدرضا شریفی‌نیا روی آنتن زنده برنامه “هفت” با بیان مطلب فوق گفت: ابوالفضل پورعرب گریم شد و ماه‌ها تمرین سوارکاری کرد و حسابی انرژی گذاشت و بنا بود نقش راحله را هم سوگند رحمانی بازی کند ولی درنهایت آن بازیگر آماده را دودستی تقدیم پروژه “عروس”بهروز افخمی کردیم.در برهه ای به سراغ خسرو شکیبایی رفتیم که گفت کمردرد دارم و امکان سوارکاری ندارم، یکی از گزینه های ما هم رضا کیانیان بود که نشد.

 

 

گزینه اصلی بهرام بیضایی برای بازی در "روز واقعه" که بود؟/محمدرضا شریفی‌نیا روی آنتن زنده مطرح کرد
گزینه اصلی بهرام بیضایی برای بازی در “روز واقعه” که بود؟/محمدرضا شریفی‌نیا روی آنتن زنده مطرح کرد

وی ادامه داد: از آنجا که فکر می‌کردم افرادی که در خانواده هنری رشد کرده اند، بیشتر می‌توانند موثر باشند برای همین از تیم تولید “عروس” خواستم ایرج نوذری را به ما بدهند که او هم گریم شد و حدود بیست دقیقه از فیلم با حضور او ضبط شد ولی درنهایت کار خوابید تا درنهایت با گروهی دیگر تولید شد.

 

شریفی نیا درباره نقطه نظر بهرام بیضایی مولف “روز واقعه” بیان داشت: در همان پیش تولید اولیه یک بار با بیضایی دیدار و گفتگو کردم و از او پرسیدم اگر بخواهید فیلم را بسازید، برای نقش اصلی چه کسی را انتخاب می‌کنید که بی مکث گفت همین آتیلا پسیانی که آن موقع در تئاتر بسیار درخشیده بود.

 

 




چرا داستان “زودپز” را لو دادید؟

سینماروزان: حضور منصور سهراب پور تهیه‌کننده فیلم زودپز روی آنتن زنده برنامه “هفت” وقتی مواجه شد با لو رفتن داستان فیلم توسط عوامل برنامه، با انتقاد این تهیه کننده روبرو شد.

 

سهراب پور گفت: چرا به جای نقد متعارف، داستان فیلم را لو میدهید؟ چرا با موضع گیری قبلی، فیلم‌ها را به دو دسته خوب و بد تقسیم میکنید و نقدهای یکطرفه ارائه میدهید؟

 

این تهیه‌کننده با اشاره به اقبال بالای مخاطب به این فیلم گفت: برای تولید زودپز حدود ۷۵میلیارد هزینه در بخش خصوصی انجام شده و یک ریال حمایت ارگانی نداشته ایم و انگار چون فیلم ارگانی نساخته ایم باید نقد شویم؟

 

منصور سهراب پور افزود: البته خوشبختانه مردم جواب نقدهای مغرضانه و نه نقدهای منصفانه را میدهند و می بینیم که از تهران تا شهرستان ها با اقبال عمومی نسبت به فیلم روبرو هستیم. یادتان نرود هر که مقابل مردم و سینمای مردمی بایستد محکوم به زوال است.

 

این تهیه‌کننده باسابقه اذعان داشت: همه هنرمان این است که در بخش خصوصی و بدون وابستگی دولتی نه فقط یک کمدی موقعیت بلکه فیلمی ساخته ایم با تصاویر استاندارد از بمباران تهران در دهه شصت و حداقل خواسته ما این است که شاهد نقدهای متعارف باشیم. اینکه از ابتدا چون فلان فیلم ارگانی است هوایش را داشته باشید و چون “زودپز” فیلم غیرارگانی است علیه اش حرف بزنید و داستانش را لو دهید، منطقی نیست!




آقایان سیاست‌زده چرا در هشت سال اعتدال که مدیریت داشتند، مشکل بیمه بیکاری و مسکن و بازنشستگی اهالی سینما را حل نکردند؟/به جز چند نفر، همه هنرمندانی که در جریان اتفاقات ۱۴۰۱ از ایران رفتند می‌خواهند به ایران برگردند!/جناب حجاریان بفرمایند که در دهه شصت چه بر سر بیضایی، داوود رشیدی، سعید راد، جمشيد هاشم‌پور و دیگران آمد؟/اکران خارجی، آزاد است منوط به دریافت رایت پخش از تهیه‌کننده اصلی/ممنوع‌کاری امیر جدیدی، کذب است!/خدا بیامرزد سیف الله داد را که سال‌ها پیش گفت دعوای تهیه‌کننده ها هیچ گاه تمام نمیشود!!!/چه کسی نگذاشت طرح ارتقای بیمه بازنشستگی اهالی سینما، نهایی شود؟

سینماروزان: محمد خزاعی رئیس سینمای دولت سیزدهم روی آنتن زنده برنامه “هفت” در کنار مرور عملکرد خود و دردسرهایی که حین مدیریت از پاندمی کرونا تا ماجرای می‌تو و ناآرامی های ۱۴۰۱ تجربه کرده، برخی از تلاشهای خود برای بهبود امور معیشتی اهالی سینما را مطرح کرد.

محمد خزاعی اظهار داشت: برخی همه چیز را از دریچه سیاست رصد می‌کنند و اصلا سینما و فرهنگ برایشان، مهم نیست و آمارهایی می‌دهند کاملا کذب مثلا کل افراد ممنوع‌کار زیر سی نفر هستند و آنها اعداد را در ده ضرب میکنند‌.

وی ادامه داد: کمتر از سي نفر ممنوع کار هستند و بخشی از آنها اصلا از ایران رفته اند و آنجا علیه نظام فعالیت می‌کنند. بخشی هم به دلیل کشف حجاب است ولی هر کدام از اینها که بخواهند با شرایط نظام فعالیت کنند، کمکشان خواهیم کرد.

او افزود: به جز چند نفر، همه هنرمندانی که در جریان اتفاقات ۱۴۰۱ از ایران رفتند پیام دادند که می‌خواهند برگردند. اینکه دستگاه های امنیتی و مقامات قضایی چه تصمیمی خواهند گرفت، در جای خود ولی شخصا تا زمانی که هستم کمک میکنم به همه هنرمندان.

محمد خزاعی در پاسخ به شایعات ممنوع‌کاری امیر جدیدی گفت: ممنوع‌کاری امیر جدیدی برای بازی در فیلم جدید سهیل بیرقی، کذب است. امیر جدیدی با تهیه‌کننده قرارداد بسته و کار میکند‌.

محمد خزاعی
محمد خزاعی

خزاعی پیرامون صحبت‌های سعید حجاریان که به انتقاد از حجم بالای توقیف فیلم پرداخته بود، بیان داشت: تقریبا تمام فیلم‌های مساله دار، پروانه نمایش گرفتند و کسی نیست که درخواست پروانه ساخت داده باشد و پروانه‌اش صادر نشده بود ولی از جناب حجاریان که جزو متفکران دهه شصت است می‌خواهم بفرمایند که در دهه شصت چه بر سینماگران آمد؟ شما تئوریسین اتفاقات فرهنگی دهه شصت هستید یا نه؟ در همان دهه شصت چه بر سر بهرام بیضایی آمد؟ چه بر سر داوود رشيدي آمد؟ سعید راد را چه کسی فراری داد؟ چقدر سدّ سرراه مهدی فخيم زاده قرار دادند؟ جمشید هاشم‌پور را چرا ممنوع‌کار کردند؟

خزاعی تاکید کرد: همان طور که مخالف جدایی شبکه خانگی از سازمان سینمایی بودم با جدایی بنیاد پویانمایی از سازمان هم مخالفم. این طوری باشد فردا مستند هم جدا می‌شود و درنهایت با تعدد مدیریت در حوزه فیلم و سینما مواجه خواهیم بود.

رییس سینمای دولت سیزدهم گفت: برخلاف ادعاها، اکران فیلم خارجی آزاد است و ده درصد ظرفیت سینماها می‌تواند به اکران خارجی تخصیص یابد ولی هیچ پخش کننده ای فیلم دارای رایت خارجی ارائه نمیدهد برای پخش! نمی‌شود که فیلم خارجی را بدون دریافت رایت و به صورت غیرقانونی نشان داد.

محمد خزاعی با گلایه از حجم بالای اختلافات در صنوف سینما بیان داشت: خدا بیامرز سیف الله داد  سال‌ها پیش گفت دعوای تهیه‌کننده ها هیچ گاه تمام نمیشود و واقعا راست می‌گفت چون اختلافات تهیه‌کننده ها هنوز تمام نشده و فقط امیدوارم این دعواها برای منافع شخصی نباشد و برای رشد سینما باشد.

محمد خزاعی با انتقاد از سیاسی‌کاری‌ها در رأس صنف سینما گفت: آقایان سیاست‌زده چرا در هشت سال دولت اعتدال که مدیریت داشتند، مشکل بیمه بیکاری و مسکن و بازنشستگی اهالی سینما را حل نکردند؟ برای ارتقای بیمه بازنشستگی اهالی سینما ظرف شش ماه و طی رایزنی با تامین اجتماعی مساله را حل کردم و همه کارها انجام شد. بر سر کلیت، تامین اجتماعی کاملا موافق بود ولی متاسفانه یک عضو هیات مدیره خانه سینما ماجرا را راکد نگه داشت تا در دولت بعد تصویب شود! امیدوارم در دولت چهاردهم واقعا خانه سینما برود و این مساله را حل کند‌‌.

وی ادامه داد: هرچند ماجرای تخصیص بیمه بیکاری برای سینماگران در برنامه هفتم توسعه لحاظ شده ولی یک پرسش دارم از خانه سینما چرا صندوقی در همان خانه سینما نمی‌گذارند تا درصدی از دستمزدهای عوامل پروژه ها در این صندوق جمع شود برای همین بیمه بیکاری؟

محمد خزاعی با اشاره به اجرای طرح مسکن دار شدن اهالی سینما گفت: خوشبختانه اين طرح اجرایی شده و به زودی به ثمر می‌رسد تا در نتیجه آن بخشی از سینماگران مستاجر بتوانند صاحب خانه شوند.

او تاکید کرد: توسعه سالن های سینمایی تا زمانی که در سازمان هستم، امتداد خواهد یافت و به زودی به ظرفیت حدود هزار سالن در کل کشور خواهیم رسید؛ روندی امیدوارکننده که البته باید باز هم ادامه یابد‌.




فیلمساز ممنوع‌کار در شبکه نمایش تلویزیون؟

سینماروزان: در اقدامی غیرقابل پیش بینی، بهروز افخمی در قسمت تازه برنامه “هفت” پرونده فیلمسازی محمد رسول اف – که با فیلم “دانه انجیر معابد” در جشنواره کن۲۰۲۴ حضور دارد- را گشود و از منتقدان حاضر در برنامه خواست درباره او نظر خود را بیان کنند‌.

امیرقادری، منتقد سینما ابتدا به خبر زندانی شدن محمد رسول اف در هفته اخیر اشاره کرد و گفت: من اعتقاد دارم رسول اف مانند همه ابنا بشر باید فیلم بسازد و اتفاقا داخل ایران هم فیلم بسازد. افرادی برای مخالف‌خوانی در سینما انتخاب می‌شوند که باعث می‌شود مسیر انتقاد سینمای ایران از مسیر سالم خود خارج شود. اگر انتقاد از طریق تماشاگر شکل بگیرد، بسیار شرایط بهتر خواهد بود.

قادری با اشاره به فیلم «برادران لیلا» ادامه داد: حتی فیلمی مانند «برادران لیلا» که پخش هم نشد، مسیر متعادل‌تری به نسبت فیلم‌های رسول اف برای ساخت خود طی کرد‌‌. سعید روستایی این فیلم را ساخت که مردم ایران ببینند. من به عقل و هوش جمعی مردم ایمان دارم؛ تماشاگر با استقبال یا عدم استقبال از فیلم نشان می‌دهد که تا چه حد انتقاد کارگردان را پذیرفته است.

وی افزود: ممکن است من با بعضی از اتفاقات «برادران لیلا» و فرش قرمز آن مخالف باشم، اما فیلم باید داخل ایران اکران می‌شد چرا که ما دیدیم بعد از پخش این فیلم در اینترنت، واکنش‌های منفی به فیلم زیاد بود.

قادری به پرونده محمد رسول اف اشاره کرد و گفت: حدود 10 الی 15 سال است که ما با پدیده‌ای مواجه هستیم که شخص ممنوع‌کاری هر چند سال یکبار بتواند فیلم بلند بسازد و آن را برای جشنواره‌های خارجی هم بفرستد. چطور می‌شود در این مملکت یک فیلم بلند که فیلمبرداری‌اش هم در سطح شهر است، ساخت و برای جشنواره خارجی هم فرستاد، بدون اینکه کسی متوجه شود؟ باید گفت زمانی که مسیر متعادل قضیه مخدوش شود، چنین پدیده های عجیب رانتی روی کار می‌آیند که واقعا به لحاظ منطق هم درک نمی‌شود.

رضا صدیق دیگر مهمان برنامه هفت درباره فیلمسازی رسول اف عنوان کرد: فرآیند فیگوری که رسول اف در آن می‌ایستد، عجیب است. چگونه می‌شود کسی بر طبق قانون حق فیلمسازی نداشته باشد، اما فیلم بلند بسازد؟… متاسفانه شاهد هستیم که محمد رسول اف را در کنار افرادی مانند داریوش مهرجویی و کیومرث پوراحمد قرار می‌دهند، کسانی که برای مردم ایران فیلم می‌ساختند نه جشنواره‌های خارجی.

صدیق تاکید کرد: زمانی که جریانی در سینمای ایران تصمیم می‌گیرد، از مخالف‌خوانی کلیت ایران و جمهوری اسلامی که یک انقلاب مردمی است، کاسبی کند؛ طبیعی است که ساختار قانونی هم اینگونه رفتار کند.

رضا صدیق بیان کرد: بارها در شکل های مختلف برای مردم اتفاق افتاده که مروجان سرمایه‌داری رانتی، تبعیض طبقاتی و فسادهای سیستمی به پرچمداران عدالت تبدیل شده‌اند؛ برای مردمی که خودشان قدرت تشخیص دارند…

محمد رسول اف در برنامه هفت
محمد رسول اف در برنامه هفت

امیر قادری اظهار کرد: من طرفدار چرخه متعادل اکران هستم چرا که این مردم تصمیم‌گیرنده هستند که چه فیلمی ببینند. واکنش مردم به «برادران لیلا» برخلاف پیش بینی من، منفی بود اما فیلمی بود که میخواست با عموم مردم ارتباط برقرار کند و برای بلیت فروختن ساخته شده بود.

قادری ادامه داد: ما باید برای این موضوع راه حل داشته باشیم‌. رسول اف و پناهی باید فیلم بسازند. این‌ها محصول همان سینمای انحصاری هستند که از دلش شکل‌های دیگر انحصار بیرون می‌آیند. اگر امکان این مدل فیلمسازی برای گروه‌های مختلف فراهم باشد، آن وقت دیگر کسی نمی‌تواند از پاره‌ای از انتقادات و نارضایتی‌های مردم ایران، به نفع یک شرایط پشت پرده ‌مبهم، برای بیان انتقادها استفاده کند.

وی افزود: گروه‌های مختلف سینمای ایران، به مردم ایران به عنوان مخاطب سینما اعتقاد نداشته‌اند؛ آن‌ها فکر نمی‌کنند که مردم قدرت تشخیص دارند. شاید در کوتاه‌مدت بتوان سر مردم کلاه گذاشت اما مردم در نهایت متوجه خواهند شد و خورشید همیشه پشت ابر باقی نمی ماند.

امیر قادری عنوان کرد: در مورد پدیده محمد رسول اف باید بگویم که این اتفاق عجیب نتیجه انحصار است، تا ما شرایط درستی را فراهم نکنیم که سینماگران با مردم از طریق گیشه و خریدن بلیت سینما ارتباط داشته باشند، نتیجه‌اش می‌شود فیلمسازی برای جشنواره خارجی می‌شود که کارگردانش با گروه های دیگری به جز مردم ایران حرف میزند‌‌.

بهروز افخمی، میزبان برنامه، اظهار کرد: صدور پروانه ساخت یک مشکل دائمی، طولانی فیلمسازی در ایران بوده که دولت و معاونت سینمایی وزارت ارشاد را به یک موجود آش نخورده و دهن سوخته تبدیل کرده است‌. پروانه ساخت همواره دولت را در موضع اتهام قرار می‌دهد و هیچ فایده‌ای ندارد. هیچ راه‌حلی برای جلوگیری از ساخت فیلم‌های بدون پروانه ساخت وجود ندارد.

افخمی تاکید کرد: بخش خصوصی تنبل شده و وابسته دولت که همه خطاهای خود را گردن دولت می‌اندازد، با پروانه ساخت زنده مانده است. فیلمسازهای واقعی که مسئولیت کارهای خودشان را به عهده می‌گیرند، به پروانه ساخت احتیاج ندارند. پروانه ساخت برای متهم نگه‌داشتن دولت است.




به‌جای #صبح_اعدام، #بی‌بدن را وارد بخش مسابقه کنید/حضور در بخش مسابقه فجر برایم ارزشی ندارد وقتی…

سینماروزان: حواشی جدا ماندن فیلم #بی_بدن از بخش مسابقه جشنواره فجر۴۲ و به جایش وارد کردن انبوه فیلم‌های آماتوری که بعضا نیم ساعت آنها هم قابل تحمل نیست با واکنش یک عضو هیات انتخاب فجر مواجه شده که معتقد است فیلم صبح اعدام باید رد میشد تا بی بدن وارد بخش مسابقه شود‌.

بهروز افخمی کارگردان صبح اعدام روی آنتن زنده برنامه هفت خطاب به این عضو هیات انتخاب گفته که اولا اشتباه خود را توجیه نکند و اگر می‌خواهد درباره بی بدن حرف بزند، ابتدا از اشتباه هیات انتخاب عذرخواهی کند و دست از توجیه بردارد و بعد به فکر انتقام از نقدهای هفت باشد.

افخمی همچنین تاکید کرده به عنوان کارگردان فیلم صبح اعدام، حاضر است فیلمش از بخش مسابقه بیرون برود تا فیلم بی بدن جایش را بگیرد. افخمی از این عضو هیات انتخاب خواسته از کین‌خواهی و انتقام‌جویی و ادبیات نازل، دست بردارد و گفته: اصلا برایم حضور در بخش مسابقه ارزش ندارد ولی برایم خیلی مهم است که حقی از جوانان ضایع نشود!

برای تماشای فیلم گفته های افخمی اینجا را ببینید.




تحلیل رسانه دانشگاه آزاد بر فصل اخیر “هفت”⇐مشخص نیست محمدحسین لطیفی سردبیر این برنامه است یا مجتبی امینی؟!/ ضعف اجرای لطیفی و عدم تسلطش بر مباحث و موضوعات بسیار آزاردهنده بوده!/هیچ معیار مشخصی در انتخاب آثاری که مورد نقد و بررسی قرار می‌گیرند، وجود ندارد!/در میز رسانه، افراد تکراری، خبرهای سوخته را می‌خوانند!/بسیاری از مخاطبان اصلا اطلاع ندارند که چنین برنامه‌ای درحال پخش است!/ آمار مخاطبان این برنامه در تلوبیون به‌سختی به ۸۰۰ بازدید می‌رسد!/نه توانایی تعطیل کردن برنامه را دارند و نه عزم احیای آن را!!

سینماروزان: فصل اخیر برنامه تلویزیونی “هفت” که فصل پنجم آن محسوب می‌شود از همان بدو راه‌اندازی با نقدها و نظرات مختلف درباره پیشرو نبودن و عقب‌افتادگی از جریان رسانه‌ای روز سینما مواجه بوده است.

به تازگی روزنامه “فرهیختگان” منسوب به دانشگاه آزاد در تحلیلی بر این برنامه، برخی ایرادات آن را طرح کرده بلکه عاملی شود بر اصلاح.

متن تحلیل فرهیختگان را بخوانید:

از همان روز‌های آغازین تا امروز ضعف اجرای لطیفی و عدم تسلطش بر مباحث و موضوعات بسیار آزاردهنده بود. حقیقت امر اینجاست که لطیفی چند سریال و فیلم پرمخاطب در کارنامه کاری خود دارد اما او نه آشنایی چندانی با تاریخ سینمای ایران دارد و نه در این دو ساله موفق بوده است که خود را با مدیوم برنامه هفت مطابقت بدهد و مهم‌تر از همه اساسا قادر به تعیین رویکرد برای فصل جدید هفت نبوده است. لذا ما فقط با 70 برنامه چندپارچه مواجه بوده‌ایم که فاقد یک انسجام ساختاری حداقلی بوده است. اینجاست که اساسا خلأ وجود سردبیر مشخص می‌شود. در طول این دو سال هیچ‌گاه مشخص نشده که آیا اساسا محمدحسین لطیفی سردبیر برنامه است یا مجتبی امینی علاوه‌بر تهیه‌کنندگی مسئولیت سردبیری برنامه را هم برعهده دارد؟!

بخش نقد فیلم هم برخلاف فصول سابق برنامه کاملا مجزا شده و بدون حضور و مدیریت لطیفی به‌عنوان مجری اصلی پیش رفته اما این تنها تغییر فصل جدید برنامه نبوده است. به‌طرز عجیب و شگفت‌آوری منتقد ثابت برنامه هفت دیگر تنها مسعود فراستی نیست بلکه محمدتقی فهیم هم به‌عنوان منتقد ثابت به برنامه اضافه شده است. به یک معنا ما در میز نقد برنامه هفت نه‌تنها دیگر با هیچ فیلمسازی  مواجه نیستیم بلکه با دو منتقد ثابت و یک منتقد متغیر مواجهیم که غالبا هم حضور یک ترکیب سه نفره تکراری چهار تا 6 برنامه ثابت می‌ماند و گویا محض تنوع نفر سوم هرازگاهی تعویض می‌شود. مضاف‌بر این، اساسا هیچ معیار مشخصی در انتخاب آثاری که مورد نقد و بررسی قرار می‌گیرند، وجود ندارد. گاهی فیلم روز سینمای ایران انتخاب می‌شود، گاهی یک فیلم کلاسیک خارجی! گاهی یک فیلم جدید سینمای هالیوود و گاهی هم سریال‌های نازل شبکه نمایش خانگی! گویا منتقدان محترم برنامه بر مبنای آثاری که در هفته اخیر دیده‌اند اثری را انتخاب و نقد می‌کنند و اصلا چیزی تحت‌عنوان مخاطبان برنامه برایشان موضوعیت ندارد. بخش دیگری تحت‌عنوان میز رسانه به برنامه اضافه شده است که حاکی از ناآگاهی تمام‌عیار تیم سازنده از فضای اینترنت است. در این بخش چهره‌های رسانه‌ای غالبا تکراری به‌مرور و گپ‌وگفت درباره اخبار سوخته هفته می‌پردازند. گویی سازندگان برنامه هفت اطلاع ندارند که امروزه ده‌ها کانال تلگرامی سینمایی درحال اطلاع‌رسانی و تحلیل مکرر و مداوم اخبار سینمایی هستند و مضاف‌بر این چندین برنامه اینترنتی هم در فضای مجازی درحال بازتاب و تحلیل دوباره این اخبار هستند. گویا تیم جدید سازنده برنامه هفت فراموش کرده است که قدیمی‌ترین و تخصصی‌ترین برنامه سینمایی تلویزیون رسالتی فراتر از این حرف‌ها دارد. رسالتی که در تمام این مدت به محاق رفته و به فراموشی سپرده شده است.

به زبان ساده‌تر و در یک کلام می‌توان اذعان کرد در فصل جدید برنامه هفت نه خبری از بررسی مسائل روز سینمای ایران است و نه خبری از مصاحبه با فیلمسازان سینمای ایران. نه می‌توان کوچک‌ترین نشانه‌ای از بحث‌های پربار موجود در نقد‌های فراستی در سال‌های پیش یافت و نه می‌توان دیدگاه کارشناسانه از میان اظهارات مجری برنامه یافت. پخش برنامه هفت در ماه‌های اخیر چنان نامنظم و آشفته شده است که گویی سازندگان برنامه اساسا هر موقع حوصله و فراغتی داشته باشند یک قسمت تولید می‌کنند. برآیند چنین وضعی هم این شده است که بسیاری از مخاطبان سابق برنامه اصلا اطلاع ندارند که چنین برنامه‌ای درحال پخش است و بازدید قسمت‌های این برنامه در تلوبیون به‌سختی به 800 بازدید می‌رسد. مضاف‌بر همه اینها، ضبطی شدن برنامه در یک سال اخیر هم، میخ آخر را بر تابوت برنامه زد و امکان مطرح شدن کوچک‌ترین مباحث چالشی از مهم‌ترین برنامه سینمایی تلویزیون سلب شد تا این برنامه یک قدم مهم دیگر در روند احتضار بردارد و به مرگ تراژیک نزدیک‌تر شود.

به نظر می‌رسد ریشه مساله را باید در مقامی فراتر از مجری و تهیه‌کننده جویا شد. ظاهرا مسئولان فعلی شبکه سوم سیما به برنامه مهجور و مظلوم هفت به‌مثابه یک میراث نامیمون نگاه می‌کنند که نه توانایی تعطیل کردن آن را دارند و نه عزم احیای آن را. لذا در تمام این دو سال با بی‌حوصلگی و خستگی تمام خواسته‌اند با این برنامه کنار بیایند اما گویا غافل هستند که بی‌توجهی به برنامه هفت که هفته به هفته وضعیتی تراژیک‌تر پیدا می‌کند نه‌تنها یکی از برند‌های مهم و ارزشمند شبکه سه را به مسلخ می‌برد بلکه باعث شکل گرفتن برنامه‌های جایگزین در فضای اینترنتی و ریزش مخاطبان سینمادوست از پای رسانه ملی می‌شود.